چند نکته مهم درباره محتوای بروزرسانی شده در دوره روانشناسی ثروت 2:
همانطور که می دانید، در بروزرسانی جدید دوره روانشناسی ثروت 2، 10 جلسه به محتویات دوره اضافه شده است.
از جلسه 11 به بعد، محتوای روانشناسی ثروت 2 وارد جزئیاتی عملی می شود برای رشد و به سود رسانیِ یک کسب و کار.
یعنی می توانی نحوه ی اجرایی کردنِ آنچه را در کسب و کار خود به صورت عملی بیاموزی که از قوانینِ ثروت در جلسات 1 تا 10 آموخته ای.
یعنی یک کارگاه عملی برای: «تبدیل ایده یا علاقه به کسب و کار؛ توانایی مدیریتِ تمام جوانب آن؛ و ثروت ساختن از آن.
این آموزش ها از موضوعات اساسی تر شروع می شود
موضوعاتی مثل ویژگی های شخصیتی ای که صاحب کسب و کار باید در خود بسازد؛
اصولی که باید برای کسب و کار خود مشخص کند
و تمام تصمیمات، ایده ها و راهکارها او و تیم او باید از فیلتر این اصول بگذرد و از این اصول تبعیت کند؛ که جلسات 11 و 12 به آن می پردازد.
از جلسه 13 وارد مباحثی عملی تر برای توانایی در حل مسائل کسب و کار و بهبودِ درآمد می شویم. یعنی کلیدهایی که می توان گفت در حکم یک لقمه آماده برای رشد کسب و کار است و مدیران زیادی حتی در طول زندگی کسب و کار خود، این کلید ها را هرگز نمی شناسند. به همین دلیل وقتی کسب و کار با چنین کلیدهایی رهبری بشود، با سرعت فرد را از بدنه ی جامعه جدا می کند و نتایج کسب و کار او را از هزاران کسب و کاری متفاوت می کند که سالهاست در آن حوزه مشغول فعالیند.
این مباحث بسیار کاربردی و نه تنها لازمه رشد کسب و کار است بلکه برای موفقیت پایدار، حیاتی است.
موضوعاتی مثل خلاقیت و ایده پردازی و…
خواه ایده یا علاقه ای که می خواهی آن را به یک کسب و کار تبدیل کنی و از آن پول بسازی
یا راهکارهایی برای بهبود بهره وری کارکنان، بهبود محصولات و خدمات و … به منظور افزایش درآمدِ کسب و کار.
و…
یک جلسه از این بروزرسانی اختصاص دارد به بررسیِ یک نمونه عینی از ایده پردازی. یعنی چگونیِ ترکیب و بهبود ایده ها برای تبدیل یک ایده ی خام به ایده ای قابل اجرا که موجب سودآوری کسب و کار بشود.
همچنین اگر قصد راه اندازی کسب و کار خود را دارید، یک جلسه از این دوره اختصاص دارد به آگاهی هایی که برای زندگی یک کسب و کار حیاتی است. یعنی آگاهی های که صاحب کسب و کار باید درک کند و پایه های کسب و کار خود را بر آن اساس بچیند.
و…
در یک کلام می توانم بگویم آنچه که در بروزرسانی جدید به دوره روانشناسی ثروت 2 اضافه شده است، بیش از آن است نام آن را آموزش گذاشت.
به نظر من «زندگی با کسب و کار» است؛
«لذت بردن از مسیر رشدِ کسب و کار» است؛
و مهم تر از همه در حکم یک لقمه ی آماده برای صاحب یک کسب و کار است تا از همان ابتدا بدون سعی و خطا، در مسیر رشد حرکت کند. به جای تقلاهای بیهوده، انرژی خود را صرف چالش های سازنده ای در کسب و کار خود کند که نه تنها او را رشد می دهد، نه تنها مسیر این رشد لذت بخش است و به او احساس زنده بودن می دهد، بلکه نتیجه قطعا استقلال مالی است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD101MB6 دقیقه
- فایل صوتی گزارشی از کارگاه خلاقیت و ایده پردازی | روانشناسی ثروت 2 (دبی)5MB6 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و سلامتی به عزیزان همراه،استاد نازنینم و مریم شایسته ی عزیزم.
وقتی به این فایل کوتاه اما مفید گوش دادم،یاد آخرین سوال بزرگ و با ارزشی افتادم که حدودا دو سال پیش از خودم پرسیدم.
سوال این بود: من کیستم؟
مدت سه یا چهار ماه بود مدام جواب این سوال رو درخواست میکردم از پروردگارم.مدام از او میپرسیدم :من از کجا امدم؟
برای چی امدم؟
ماموریتم چیه؟
من از چه جنسی هستم؟
از کجا امدم و به کجا خواهم رفت؟
خلاصه که بصورت تمرکزی این سوالات رو میپرسیدم.چون برام مهم بود که خودمو بشناسم.تا بعد بتونم رو خودم و اگاهی هایی که از استاد مهربانم،استاد عباسمنش عزیز و همراهانشون کسب میکنم عمل کنم.
یه مدتی گذشت و من شبانه روز گوش به زنگ بودم برای شنیدن پاسخ.به نشانه ها بیشتر توجه میکردم.و یه اطمینان قلبی بهم میگفت که بالاتره به جوابت میرسی.
شبی در خواب،پاسخی به من داده شد که تمام وجودم رو تا روزها تحت تاثیر قرار داد.حتی بعد دو سال،الان که بهش فکر میکنم احساس میکنم از این عالم جدا شدم،حس سبکی خاصی.نمیدونم چطور باید توضیح بدم.
پاسخم رو مینویسم،تا بخونید و بدونید که وجود با ارزش تک تک ما چقدر شریف و زیبا و الهیِ
غزل 143 از حافظ شیراز:
سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد
(در عالم خواب تا این حد به من گفته شد،لیکن تا اخر غزل را برای شما دوستانم مینویسم)
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تایید نظر حل معما می‌کرد
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد
گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد
بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد
این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد
دوستان،بپرسین و بپرسین.با حال خوب بپرسین.با ارامش و اطمینان قلبی بپرسین.یقینا به شما پاسخ داده خواهد شد و اجابت میشوید.