آنچه در «دوره عزت نفس» می‌آموزی‌، در یک نگاه

نکته مهم:

از آنجا که این فایل به توضیحات تصویری درباره برخی از مطالب مهم در تک تک جلسات دوره عزت نفس می‌پردازد‌، پیشنهاد می‌شود فایل تصویری حتماً دیده شود.


همه ی ما توانایی‌ای انکار ناپذیر در وجودمان داریم که به ما قدرت خلق شرایط دلخواه در زندگی مان را می دهد. اما ین توانایی در و جود اکثریت ما‌ دست نخورده باقی مانده است برای اینکه به اندازه کافی عزت نفس نداریم.

یعنی به خاطر تمرکزی ادامه دار بر «اشتباهات گذشته»،«تحقیر شدن توسط آدمهای مهم زندگی مان» یا «ترس از موانعی که ممکن است پیش رویمان قرار بگیرد، به این نتیجه رسیده‌ایم که‌، تغییر خیلی از مسائل و ایجاد خیلی از خواسته‌ها‌ از عهده‌ی توانایی‌ ما خارج است.  در نتیجه وضعیت نادلخواه زندگی مان را به عنوان سرنوشتی غیر قابل تغییر‌ می پذیریم؛ با کمبودهایمان کنار می آییم و با وجود این همه توانایی‌، هیچ قدمی برای تغییر اوضاع‌ بر نمی داریم.

بنابراین‌، داستان ناکامی‌های زندگی ما؛

داستان تصمیم‌های به‌ تعویق افتاده‌ مان؛
داستان قدم‌های برنداشته‌ مان؛

داستان ایده‌های اجرا نشده‌ مان؛

داستان رویاهای فراموش شده‌ مان؛

همه و همه داستان بی‌هدفی و بی‌انگیزگی‌‌‌‌ است که خود را در تحمل کردن ناخواسته ها و قدم برنداشتن برای تغییر آنها نشان می‌دهد‌. زیرا کمبود عزت نفس یعنی ناتوانی در دیدن توانایی هایی که داری و کارهایی که می توانی از عهده ی انجام شان بربیایی.

وقتی جوهره ای به نام عزت نفس در وجود ما نباشد-فارع از اینکه چقدر آدم توانایی هستیم و چقدر استعداد داریم-توانایی‌ها و استعدادهای ما هرگز فرصت دیده شدن‌‌ و به کار گرفتن شدن برای «خلق شرایطی که می‌خواهی داشته باشی» را  نمی یابند.

بنابراین‌، ضروری ترین سرمایه اولیه‌ای لازم برای تغییرِ شرایط نادلخواهِ کنونی و حرکت از این وضعیت به سمتِ تجربه‌‌ی شرایط دلخواه‌، چیزی جز پروراندن «عزت نفس» و «خودباوری» نمی‌تواند و نباید باشد.

سودمندترین سرمایه‌گذاری‌ زندگی‌ات‌، تلاش برای یافتن سهمی رو به رشد در بورس نیست‌؛

سودمندترین سرمایه‌گذاری زندگی‌ات‌، سخت‌تر کار کردن و افزودنِ ساعت‌های کاری‌ات‌، آنهم در مسیری که به آن علاقه‌‌ای نداری ، نیست؛

بلکه سودمندترین سرمایه‌گذاری زندگی‌ات‌، نگاهی است که باید درباره توانایی‌ات برای خلق شرایط دلخواه، بسازی.

نگاهی که به تو‌، امکان پذیرِ بودنِ تحقق خواسته‌هایت را نوید بدهد و انگیزه‌هایت را در طی مسیر‌، زنده نگه دارد؛

سودمندترین سرمایه‌گذاری زندگی‌ات‌، وقت‌، انرژ‌‌ی و هزینه‌ای است که صرف پروراندن باورهای قدرتمندکننده‌ای می‌شود که عزت نفس‌ات را پشتیبانی می‌کند تا بتوانی وقتی اول راه هستی و هنوز نتیجه‌ای در دست نداری‌، روی جریان هدایتی حساب کنی که‌، با وجود ترس‌ها و نگرانی‌ها‌، برایت پای حرکت می‌شود.

و هرچه زمان می‌گذرد و هر چه قدم‌های بیشتری در این مسیر برداشته می‌شود،

هرچه نقش قدرتِ درونی‌ات را جدّی‌تر می‌گیری

و هرچه نقش عوامل بیرونی کمرنگ‌تر دانسته می‌شود

و هرچه به جای نگاه کردن به میوه‌ها‌، ریشه‌هایی بررسی می‌شود- که در طی فرایندی تکاملی آن میوه‌ها را ساخته است‌‌، آنوقت:

قادر به کشف و دسترسی به توانایی‌های جدّی تری می‌شوی که‌، در اعماق وجودت منتظر فرصتی برای ابراز وجود است.

قادر به انجام کارهایی می‌شود که هرگز تصورِ توانایی انجامش را نداشته‌ای؛

از عهده‌ی تحقق خواسته‌هایی برمی‌آیی که‌، هرگز تصور از عهده برآمدن‌شان را نداشته‌ای

ناممکن‌هایی را ممکن می‌کنی که‌، حتی جرأت فکر کردن و آرزو داشتن درباره‌شان را هم نداشتی‌، چه برسد به قدم برداشتن درباره‌شان

قادر به تشخیص پتانسیلی می‌شوی که‌، در موضوعات مورد علاقه‌ات برای ساختن ثروت‌، وجود دارد

قادر به دریافت ایده‌های الهام شده‌ای می‌شود که‌، تا کنون تجربه‌شان را نداشته‌ای

و قادر به قدم برداشتن برای اجرای ایده‌ها و اجرای تصمیماتی می‌شوی که بارها در زندگی‌ات نادیده گرفته‌ای و به تعویق انداخته‌ای

 

اینها همان جوانه‌ها‌، شاخ و برگ‌ها‌، شکوفه‌ها و ثمره‌های بذری به نام عزت نفس و احساس لیاقت است که در وجودت می‌کاری و به پروراندن و مراقبت کردن از آن استمرار می‌ورزی‌، حتی اگر  در روزهای آغازین‌، هیچ اثری فیزیکی‌ از رشد آن بذر در زندگی‌ات نبینی‌، اما در وجودت‌، به وضوح آن رشد را احساس می‌کنی.

خواسته‌هایت را جدی می‌گیری‌، وقتیکه حتی ایده‌ای درباره‌ی چگونگی‌شان نداری‌؛

اولین قدم و خام‌ترین ایده‌ای الهام شده‌ات را اجرا می‌کنی وقتی که‌، حتی نمی‌دانی قدم بعدی چیست و چطور باید برداشته شود؛

به تک تکِ قدم‌هایی که چگونگیِ برداشتن‌شان پس از دیگری پیش رویت ظاهر می‌شود‌، اعتماد می‌کنی‌، حتی وقتیکه نمی‌دانی چطور تو را به خواسته‌ی نهایی خواهند رساند؛

چون می‌دانی جهان به چه شکل کار می‌کند. چون می‌دانی که باید سمتِ خودت را انجام بدهی.

چون نقش توکل و هدایت را فهمیده‌ای؛

چون عزت نفس و ایمانی در وجودت در جریان است که‌، به تو اطمینانِ اتفاق افتادن و محقق شدن را می‌دهد‌، اگر سمتِ خودت را انجام بدهی.

و این تمرکزِ طولانی مدت بر پروراندنِ ریشه‌های عزت نفس و احساس خودارزشی‌، آرام آرام میوه‌هایی را بر درخت زندگی‌‌ات هویدا می‌کند که‌، از آرزوهای دور و درازِ سالهای گذشته‌ات‌، با ارزش‌تر و با کیفیت‌تر است.

بنابراین‌، اولین قدم‌ برای تغییر در تمام جنبه‌‌ها‌، باید از ساختن و پروراندن عزت نفس شروع شود. ریشه و پایه‌ای که همه‌ی موفقیت‌ها و دستاوردهای زندگی تو‌، روی آن قرار می‌گیرد.

هرچه این ریشه عمیق‌تر بشود‌، آن موفقیت‌ها با ثبات‌تر و ادامه دارتر می‌شوند.


متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این فایل:

اگر تمام عوامل موفقیت یک فرد رو در یک کفه ترازو بگذاریم-تمام عوامل موفقیت بدون عزت نفس- و عاملی به نام عزت نفس رو بذاریم توی کفه ی دیگه ی ترازو، کفه دیگه-یعنی «عزت نفس»- سنگین تره.

تاثیر عزت نفس توی موفقیت افراد-با اختلاف- بیشتر از بقیه عوامل موفقیته.

خود من مثل خیلی از شماها توی شرایطی بزرگ شدم که همش توهین بوده، همش تحقیر بوده، همش نادیده گرفتن بوده، توانایی ها و استعدادها همش سرکوب شده، همه مون کم وبیش توی همچین شرایطی هستیم و واقعاً جای اعتراض هم نیست که بگیم باید پدر و مادر ما رو اینجوری بزرگ میکردن، اونجوری بزرگ میکردن و کم کاری کردن.

ولی از وقتی که فهمیدم میتونم زندگی خودم رو تغییر بدم اومدم شروع کردم به ساختن بنیان عزت نفس، اعتماد به نفس، احساس لیاقت در خودم

از اون موقع زندگی من کاملا متحول شد، یعنی اصلاً آدم میتونه زندگی خودش رو تغییر بده وقتی که باور داشته باشه که توانایی تغییر زندگی رو داره، این خودباوری پایه و اساس پیروزی، پایه و اساس خوشبختیه، پایه و اساس ثروت، سلامتی و موفقیته

این خودباوری که خیلی از ماها از دستش دادیم، وقتی که بچه بودیم همه مون خیلی اعتماد به نفس بالایی داشتیم، همه مون توی نوزادی هیچ تردیدی نسبت به ویژگی ها و شخصیت مون و زیبایی مون نداشتیم، ولی هر چقدر بزرگتر شدیم گوش دادیم به حرف های بقیه

دماغت گنده است، چشمت اینجوریه، کلت اونجوریه، ریاضیت خوب نیست، تو فلان ورزش خوب نیستی، چقدر قدت کوتاهه، چقد قدت زیادی بلنده، چقدر خونواده بی‌پولی داری، چقدر دهاتی هستی، چقدر شهری هستی

این برچسب ها رو شنیدیم و بعد باعث شده که نتونیم سرمون رو بالا بزاریم، نتونیم اصلاً توی جامعه خودمون رو بروز بدیم، اصلاً خیلی خیلی باورمون نسبت به خودمون، نسبت به توانایی هامون ضعیف و ضعیف تر شده☹

و وقتی که این تغییرات در خود باوری ما ایجاد بشه زندگی ما به صورت بنیادین تغییر میکنه، البته که این کار کردن روی خودمون دائمیه و این نیست که بگیم من یه روز دوروز روی خودم کار میکنم عزت نفسم دیگه درست میشه، نه

من هنوز که هنوزه اگه به من بگن مهمترین چیزی که نیاز داری بیشتر روی خودت کار کنی من میگم عزت نفس

یعنی من این همه سال دارم روی خودم کار میکنم روی خود باوریم، روی احساس لیاقتم دارم کار میکنم، هنوز احساس میکنم که میلیاردها سال نوری فاصله دارم با اون چیزی که میتونم باشم و نیازه که آدم بشینه روی خودش کار کنه، نیاز که این موضوع رو جدی بگیره.

وقتی که من خودباوری رو در خودم ایجاد کردم، اومدم توانایی هام رو حساب کردم

من قبلا هم بهتون گفتم من اینقدر از طریق پدرم در مورد توانایی های جسمیم سرکوب شده بودم که تو بی‌عرضه‌ای، تو تنبلی، تو هیچ کاری نمیتونی بکنی، تو فلانی، تو بهمانی، به هیچ دردی نمیخوری، چاقی، اینقدر اینا گفته شده بود که من واقعا احساس میکردم هیچ توانایی از لحاظ فیزیکی ندارم

اون موقع که رفتم باشگاه کشتی، من موقعی که میخواستم تمرین بارانداز انجام بدیم، یا حتی توی کشتی های جدی، کشتی هایی که مسابقه بود، من هر وقت که میخواستم کار کنم حریفم رو بلند میکردم از روی تشک

یعنی کامل میکندمش از روی تشک

این دست و پا میزد روی هوا و بعد روی هوا من اینو میچرخوندم، همه تعجب میکردن و می‌گفتن تو چه جوری میتونی مثلاً این وزن رو از روی زمین بلند کنی، چون شما دیدید که توی کشتی ها چه جوری روی همون خاک طرف رو می گردونن، ولی من روی هوا اینکارو میکردم به راحتی، بدون اینکه اصلاً احساس کنم کار سختیه

بعد بچه ها میگفتن چقدر قوی هستی، چقدر فوق‌العاده‌ای، چه جوری میتونی اینکارو بکنی.

من اینقدر خودم رو باور نداشتم فکر میکردم دارن منو مسخره میکنن، میگفتم مگه کاری داره اذیت نکن، مسخره نکن

خیلی موقع ها دیدیم اونایی که عزت نفس ندارن بهش میگی چقدر زیبایی، چقدر خوشگلی، میگه اذیتمون نکن، مسخره نکن، میگی چقدر خوش پوشی، چقدر دست خطت قشنگه، میگه شوخیت گرفته، اذیت میکنی، یعنی نمیتونه باور کنه که این توانایی رو داره این زیبایی رو داره، این قدرت رو داره، نمیتونه باور کنه

چرا نمیتونه باور کنه؟؟

چون یک میلیارد بار بهش گفتن که تو بی‌عرضه‌ای، تو ناتوانی، تو زشتی، تو فلانی،

وقتی نگاه ما به خودمون عوض میشه، نگاه جهان به ما تغییر میکنه

جهان منظورم همه غیر از خودته

بازتابی از تو هستن، بازتابی از نگاه خودت به تو هستن، اگه تو خودت رو آدم زیبایی فرض میکنی، اگر آدم توانمندی فرض می کنی، اگر باور داری، ایمان داری به توانایی خودت، جهان هم به تو باور و ایمان داره، این چیزی جدا از خودمون نیست

بازتابی که ما دریافت میکنیم از جهان، برمیگرده به اون چیزی که ما فرستادیم، اونچه که توی زندگی ما اتفاق میفته به خاطر باورهای خودمونه⚜

حالا اگه من نوعی نسبت به توانایی های خودم باور داشته باشم، بقیه این باور درشون ایجاد میشه اگه من خودم، خودم رو باور نداشته باشم، چطور میخوام بقیه منو باور داشته باشن

اگه خودم هر بار که یه اشتباه میکنم خودم رو سرزنش کنم، هر بار که یه کاری رو نادرست انجام میدم بیام صد بار به خودم بگم خاک بر سرم، چقدر احمقم، چقدر بی عرضه ام، بازم گند زدم، بازم سوتی دادم،

وقتی من میام اینا رو به خودم میگم دارم به جهان میگم اینا رو بیشتر به من بگو، این اتفاقات و این رفتارها رو بیشتر به وجود بیار ولی وقتی خیلی راحت خودم رو میبخشم، اگه گناهی داشتم توی گذشته خیلی راحت رو به خدا میکنم و طلب عفو و بخشش میکنم و بعدش هم باورم اینه که خداوند غفور و رحیمه، خیلی راحت خودم رو میبخشم، خیلی راحت اشتباهاتی که دارم رو یا جاهایی که درست عمل نمیکنم رو به جای اینکه خودم رو تخریب کنم میگم این طبیعیه برای یک مسیر

برای اینکه یادش بگیرم باید تمرین کنم، ممکنه توی دفعه های اول نتونم

و این قانون تکامل هم همینو میگه من نمیتونم ادعا داشته باشم یا انتظار داشته باشم که یک کاری رو دفعه اولش به خوبی دفعه صدم انجام بدم

نه، هر بار با تجربه، با یادگیری بیشتر و بیشتر توی هر مسیری هی بهتر و بهتر میشم.

روی خودتون کار کنید، روی باورهاتون کار کنید تا برای سال جدید یک آدم دیگه ای بشید، یک شخصیت دیگه ای از خودتون بسازید

به خدا دیگه چه جوری من باید اینو ثابت کنم به شما که زندگی من از کجا به کجا رسید وقتی که خودم تغییر کردم، وقتی تصمیم گرفتم سرمایه گذاری کنم روی خودم بچه ها توی لایو از من می‌پرسن که روی چی سرمایه گذاری کنیم، بورس خوبه، طلا خوبه یا دلار؟؟

به خدا روی خودمون باید سرمایه گذاری کنیم، تو اگه آدم قوی تری بشی همه کار میتونی انجام بدی، یعنی من هنوز که هنوزه مهمترین سرمایه گذاری زندگیم روی خودمه من اول روی خودم سرمایه گذاری کردم بعد از لحاظ مالی پیشرفت کردم، تونستم ملک و این چیزا رو بخرم، هنوز که هنوزه احساس میکنم نیازه برای اینکه روی خودم سرمایه گذاری کنم و مهمتر از همه روی عزت نفسم سرمایه گذاری کنم

هر چقدر که من خودباوری بیشتری داشته باشم انتهایی نداره،نمیتونیم بگیم یه آدمی الان هست به آخر عزت نفس رسیده،به آخر خودباوری رسیده، هیچکس نیست، انتهایی نداره.

من خودم به شخصه به شدت نیاز دارم که روی این زمینه کار کنم، به شدت نیاز دارم اون باور های خوبی که توی دوره عزت نفس گفته شده رو با خودم تمرین کنم، کار کنم، اون آگهی بازرگانی که گفتم بچه ها برن انجام بدن، معجزات ما از اون آگهی بازرگانی دیدیم توی زندگی بچه ها.

یعنی طرف میگه زندگی من به دو قسمت تقسیم میشه قبل از تمرین آگهی بازرگانی و بعد از تمرین آگهی بازرگانی

اینقدر توی زندگی من تاثیر داشت،

همیشه خودباوری داشته باشید، خودتون رو دوست داشته باشید فارغ از اینکه گذشته تون چه جوری بوده، فارغ از اینکه چه اشتباهاتی کردید، فارغ از اینکه چه گناه هایی داشتید، فارغ از اینکه تا حالا توی مسیر زندگیتون چقدر از مسیر خارج شدید

به خدا هر وقت که تصمیم بگیرید تغییر بدید خودتون رو دنیای شما تغییر میکنه، اوضاع هیچ وقت اونقدر خراب نیست که نشه درستش کرد.

زندگی منو که همتون دیدید، هزارتا فایل من آماده کردم از گذشته، از الان

دیدید که من از کجا به کجا رسیدم توی زندگیم، از کارگری توی بندرعباس توی هوای 50 درجه رطوبت 98٪ رسیدم به جایی که توی بهترین کشور دنیا، بهترین ایالت این کشور و بهترین شهر ایالت دارم زندگی میکنم، توی شرایط عالی، هرچی توی زندگیم خواستم بدست آوردم، هر چیزی که تا الان خواستم، هر چقدر ثروت، ملک، ماشین، موتور، روابط عاشقانه، هرچی که خواستم تو زندگیم به دست آوردم

از کجا؟؟

از جایی که هیچی نبوده،

توی اون شرایط کارگری سخت، تازه 20 سالم هم بود، تازه ازدواج کرده بودم، توی اون شرایط از هیچی شروع کردم و الان همه چیز توی زندگی من سال هاست که تغییر کرده و هر روز داره بهتر و بهتر میشه.

بنابراین نگید که الان دیگه دیر شده، الان من خیلی زیر قرضم، خیلی پایینم، خیلی نابود شده اعتماد به نفسم

نه، هر وقت که خودمون رو باور کنیم، هر وقت اراده کنیم، هر وقت که یه جهاد اکبر واقعاً نشون بدیم اوضاع میتونه تغییر کنه

به بهترین نحوش تغییر میکنه

من خودم همیشه میگم اون روزا و سختی هایی که سپری کردم باعث شد که الان زندگی خیلی لذت بخش تر بشه برای من،. یعنی اگه من یه آدمی بودم که توی اون شرایط زندگی نکرده بودم، یعنی اصلاً توی این شرایط به دنیا میومدم توی آمریکا، توی شرایط مالی خوب به دنیا میومدم، اینقدر قدر نعمت هامو خوب نمیدونستم، اینقدر هر روز سپاسگزار نبودم، اینقدر حالم همیشه خوب نبود، فکر میکردم اینا عادیه

ولی وقتی که آدم از اون شرایط به این شرایط میرسه خیلی سپاسگزار تره، خیلی لذت بخش تره زندگی، مخصوصاً که خودت خلقش کرده باشی، مخصوصاً که خودت ایجادش کرده باشی، مخصوصاً که خودت تغییر کرده باشی و بعد این زندگی ایجاد شده باشه

بخاطر همین پیشنهاد می کنم روی خودتون کار کنید، روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید و حرکت کنید.


تمریناتی که در دوره عزت نفس و برای هر جلسه طراحی شده نحوه اجرای آگاهی‌های آن جلسه را در عمل به شما یاد می دهد.

یعنی به شما چگونگی خرج کردن آن آگاهی ها را در مسیر خلق خواسته هایتان آموزش میدهد تا از شما مصداق یک مومنی رو بسازد که عمل و اقدام جزئی جدایی‌ناپذیر از شخصیت اوست.

قدم اول برای ساختن عزت نفس از خودشناسی و بازنگری اساسی به خودت شروع می شود، تا بدانی چقدر توانایی حل مسئله داری؟!

چقدر توانایی غلبه بر ترس ها و اجرای ایده هایت را داری؟!

چقدر توانایی تصمیم گیری و اجرای تصمیماتت را داری؟!

چقدر تصمیماتت به تعویق افتاده داری؟!

چقدر درباره خودت احساس خود ارزشی و لیاقت داری؟!

چقدر علائق خودت را ارزشمند میدانی و می توانی پتانسیل خلق ثروت را در آنها ببینی؟!

چقدر از نقاط ضعف و نقاط قوتت آگاهی؟!

چقدر به خاطر گذشته ات احساس گناه داری؟!

چقدر محتاج به این هستی که دیگران شما را تایید کنند؟!

چقدر به عواطف خودت مسلط هستی؟!

و چقدر احساس خوبت را وابسته می دانی به حضور یه آدم خاص، یا وقوع یک اتفاق خاص در زندگی ات؟!

تمرین‌ها و آگاهی‌های این جلسه پاشنه های آشیل شما درباره عزت نفس را به شما می شناساند و راهکارهایی عملی برای حل آن مسائل، پیش روی شما می گذارد.

آگاهی‌های جلسه دوم به شما کمک می کند تا یکی از بزرگترین نشتی های فرکانسی را در وجود خود تشخیص دهی. نشتی فرکانسی که نه‌تنها عزت نفس شما را می بلعد بلکه به قول قرآن شما را آسان می کند برای سختی ها و مصیبت ها.

این ضعف که خیلی ناآگاهانه ذهن شما را کدنویسی کرده و رفتارها و واکنش ها و تصمیمات شما را تحت کنترل گرفته، «تمایل به قربانی شدن به منظور جلب ترحم و دلسوزی دیگران» نامیده می شود.

تمریناتی که برای حل این مسئله در این این جلسه طراحی شده است، به شما کمک می کند تا:

اولاً: این ضعف، یعنی احساس قربانی شدن را برطرف کنید و این نشتی فرکانسی را ببندید.

ثانیاً: به صلح رسیدن با خود و بی نیاز شدن از جلب توجه دیگران را به شما یاد می دهد.

این دو موضوع تأثیر بسیار عمیقی بر رشد عزت نفس در شخصیت شما  و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی تان می گذارد.

سومین جلسه از دوره عزت نفس اختصاص دارد به موضوع «احساس گناه»

مخرب‌ترین فرکانسی که ما به عنوان موجوداتی فرکانسی می توانیم ارسال کنیم، دقیقاً در لحظاتی ارسال می شود که در احساس گناه به سر می بریم. چون بیشترین فاصله فرکانسی را بین شما و انرژی که  آن را منبع نعمت و برکت می دانیم، ایجاد می کند.

احساس گناه مثل بمب اتم، احساس خود ارزشی، عزت نفس و امیدم به روزهای خوب را آنقدر در وجود شما نابود می کند و شما را از «در صلح بودن با خود» خارج می کند که هیچ احساس دیگری نمی تواند تا این حد مخرّب و سمّی باشد.

به عبارت دیگر، ماندن در احساس گنه، نه به شما اجازه وصل شدن به جریان هدایت را می دهد و نه می توانی ایده ها و الهاماتی را دریافت کنی که شما را به سمت چگونگی تحقق خواسته هایت هدایت می کند.

برای همین یکی از مهم‌ترین ترمز هایی که در این دوره قرار است از ذهن خود برداری و به این واسطه درهایی از نعمت و برکت را به زندگی ات باز کنی، موضوع «احساس گناه» است که با کمک ساختن باورهای توحیدی در این جلسه انجام می شود.

آگاهی‌های جلسه چهارم تاکید ویژه‌ای دارد بر ساختن عزت نفس به کمک قانون تکامل.

به عبارت دیگر، مسیری که در دوره عزت نفس برای دانشجویان این دوره رخ می دهد، یک فرآیند تکاملی است برای کسب مهارت کنترل ذهن.

یعنی ساختن باورهای قدرتمند کننده ای که به شما توانایی «آگاهانه» نادیده گرفتن نجواهای ذهن را می دهد؛

و آگاهانه گوش دادن به صدای الهامات قلب تان و آگاهانه دیدن کوچکترین نکات مثبت خودتان و توانایی های بالقوه ای که دارید یا توانایی هایی که آنها را کوچک می شمرید یا نادیده می گیرید را می دهد.

کسبِ «این توانایی مهم»، به شما قدرت و ایمان می دهد تا زمانی که هنوز اول راه هستید و تجربه تحقق هدف های خاصی را در رزومه ات نداری، جسارت غلبه بر دل ترس هایت را داشته باشی و بتوانی قدم های اولیه را در مسیر تحقق خواسته ات برداری و مسیر را با امیدواری ادامه دهی تا به مقصد و نتیجه مدّنظر برسی.

در واقع این مشخص ترین نقش عزت نفس در رسیدن به خودباوری و قدم برداشتن برای اهداف تان است. آنهم زمانی که دقیقا اول راه هستید.

تمریناتی که برای این جلسه طراحی شده است، تمریناتی است برای غلبه بر ترس

تمریناتی است برای خودباوری و انگیزه ساختن در مسیر

و تمریناتی است برای خارج شدن از چرخه ناخواسته ها و ورود به مدار خواسته ها به کمک «توانایی تمرکز بر نکات مثبت و توانایی هایی که در وجود خود داری».

آگاهی های جلسه پنجم تاکید دارد بر اصلاح ضعفی به نام: «تلاش برای تایید دیگران» که نشانه واضحی است از کمبود عزت نفس.

اگر این ضعف آگاهانه کنترل نشود آنوقت مهمترین اولویت ها و تصمیمات شما را  آنچنان در کنترل می گیرد و آنچنان احساس لیاقت را در وجود شما نابود میکند و آنقدر شما را مشرک میکند و از صلح با خودت و اتصال با منبع خارج می کند که حاضر می شوی  به بهای نادیده گرفتن خودت و علائق ات، زنجیره‌ای از تلاش‌های زجرآور را برای راضی نگه داشتن دیگران شروع کنی تا شاید بتوانی به خواسته هایی خیلی ناچیز برسی.

در حالی که در نهایت، نه تنها موفق نمی شوی دیگران را راضی نگه داری بلکه عزت نفس و احساس خود ارزشی خود را رو بیشتر و بیشتر تخریب می‌کنی.

بنابراین نقش مهم آگاهی‌ها و تمرینات این جلسه، ساختن بذر باورهای توحیدی در وجود شما ست. یعنی بالاترین درجه از عزت نفس را در وجود شما ایجاد می کند تا بتوانی قدرت و نقش باورهای خودت در نتایج زندگی ات را درک کنی و  این روند معیوب را به سمت بهبود، برعکس کنی.

یعنی به جای اعتبار گرفتن از رئیس و کارفرما و همسر و هر عامل بیرونی دیگری، بتوانی اعتبار خود را  از «میزان اتصال با منبعی بگیری که هدایت شما را بر عهده خود گذاشته و راهکار تمام مسائل را می داند»

این جلسه، حساب کردن روی این نیرو را به شما یاد میدهد و پشتوانه درونی و قدرتمند برای عزت نفس شما می سازد تا بتوانی با اعتماد به این نیرو، نگران مسائل احتمالی در مسیر نباشی و با قدرت برای اهداف خود قدم برداری و ایده های اولیه را اجرا کنی.

جلسه ششمین این دوره اختصاص دارد به: «چگونگی ساختن باور احساس لیاقت»

این جلسه در تکمیل جلسه قبلی و مبحث «نیازمند بودن به تایید شدن توسط دیگران» است که ناشی از عدم احساس لیاقت و خود ارزشی است.

یعنی باور محدود کننده ای که اتصال شما را با منبع قطع می کند و اآنقدر  تمرکز شما را بر نقاط ضعف و شکست های زندگی تان معطوف میکند تا ناتوانی و نالایقی خودت را برای تغییر شرایط کنونی ات باور کنی و به این شکل با وجود توانایی های کافی ای که داری، هیچ قدمی برای تغییر اوضاع زندگی ات بر نداری.

آگاهی های این جلسه و تمرینی که در راستای آن آگاهی ها طراحی شده است، چگونگی ایجاد خود ارزشی و ساختن شخصیتی توحیدی را به شما یاد می دهد.

یعنی همزمان که به شما احترام به دیگران را می آموزد، بی نیاز بودن از نظرات آنها را نیز درباره اولویت ها و تصمیمات اساسی زندگی تان، می آموزد؛

همزمان که به شما مشورت با دیگران و الگوبرداری از آنها را یاد می دهد، تکیه نکردن بر امتیازات یا قدرت های دیگران را نیز یاد می دهد؛

همزمان که شما را قادر به اجرای بهترین عملکرد تان برای انجام وظایف تان می کند، به شما قدرت «نه گفتن» و «باج ندادن» در برابر درخواست های نامعقول دیگران را نیز یاد می دهد.

آگاهی‌های این جلسه شکل صحیحی از احساس لیاقت و خود ارزشی را در وجود شما می سازد که باعث می شود زندگی روی خوش تری از خود را به شما نشان بدهد و به قول قرآن:

شما را آسان کند برای آسانی ها.

به نحوی که نعمت ها به طور طبیعی و از راههای بدیهی به زندگیم تان وارد شود و به قول استاد چرخ زندگی شما روان تر بشود.

جلسه هفتم یکی از مهمترین جلسات این دوره برای رشد شخصیت شماست. به گونه‌ای که قادر به تصمیم گرفتن و اجرای آن تصمیمات بشوید آنهم قبل از اینکه به بهانه های ذهن خود فرصت دخالت بدهید تا اجرای تصمیمات گرفته شده شما را به تعویق بیاندازد.

مهارت دیگری که با عمل به آگاهی های این جلسه کسب می کنید، مهارتی است به نام «خودشناسی»

در واقع عزت نفس یعنی توانایی شناختن خودت؛

هر چقدر به شناخت بهتری از خودت برسی، تصمیمات درست و صحیح تری میگیری؛

و هرچه تصمیمات درست تر و صحیح تری بگیری، مسیر لذت بخش تر و سر راست تری را برای تحقق خواسته هایت و رشد ظرف وجود خود طی می کنی؛

جلسه هشتم این دوره به ترمز مهمی به نام «کمال گرایی و چگونگی رفع این ترمز » می پردازد.

در حقیقت این ترمز خود را در قالب «ایمان بدون عمل» ظاهر می کند.

یعنی اگر این ویژگی رواداشته باشید، همیشه منتظر یک فرصت بهتر هستید. همیشه منتظر هستید تا قدم برداشتن برای تحقق هدف خود را زمانی شروع کنید که اوضاع ایده آل و بدون نقص مدنظرتان به وجود بیاید.

لذا از آنجا که «وضعیت ایده‌آل» یک فرایند تکاملیست و فقط از طریقز قدم برداشتن؛ ایده های خام و اولیه را اجرا کردن؛ سپس هدایت شدن به قدمهای مشخص بعدی و بازخورد گرفتن از اشتباهات و اصلاح آنها در مسیر ایجاد می شود، در نتیجه آن وضعیت ایده آل مورد نظر، هرگز نمی تواند سراغ فرد کمال گرا بیاید.

یعنی (یک فرد کمالگرا) همیشه بیشتر از آن که بر توانایی‌های وجود خود و فرصت‌ها و هدایت های پیش رو در مسیر متمرکز باشد، درگیر تمرکز بر نقص ها و نا توانایی هایی است که در وجودش است.

یک فرد کمالگرا همیشه در حال مقایسه امکانات مهارت ها و نتایج قدم های اولیه خود با امکانات و نتایج افرادی است که سالهاست در آن مسیر هستند و تکامل خود را در آن جنبه یا حرفه طی کرده اند.

و طبق قانون:

این جنس از تمرکز، عزت نفس و ایمانی برای چنین افرادی با چنین ویژگی شخصیتی ای باقی نمی گذارد که بخواهد پای حرکت آنها بشود.

برای همین چنین افرادی فقط از این شاخه به آن شاخه می پرند؛
اطلاعات زیادی دارند، اما اهل عمل نیستند، یعنی همه کاره هایی هیچ کاره اند؛

تمرینات و آگاهی‌های این جلسه در حکم ورودی های خالص، عملی و کاربردی است برای برطرف کردن این ضعف شخصیتی.

تا بتوانید با عمل به این آگاهی ها، ایمانی را در وجود خود بسازید که عمل می آورد و اهداف را محقق می کند.

نهمین و آخرین جلسه این دوره راهکارهایی ارائه می دهد برای موضوعاتیکه پاشنه آشیل 99 درصد از آدمهاست.

موضوع اول مسئله «وابستگی» است که نتیجه مستقیمی است از عزت نفس پایین و عدم لیاقت درباره خودت و توانایی هایی که داری و در نتیجه «بی هدفیِ ناشی از احساس ناتوانی در تحقق اهداف»

در موضوع بعدی، استاد عباس منش تفاوت «نگاه توحیدی داشتن و توقع نداشتن از دیگران» را با « نوعی از درخواست نکردن از دیگران توضیح می دهد که ناشی از کمبود عزت نفس است»

آگاهی‌های این جلسه به شما کمک می کند تا »تفاوت میان درخواست کردن از آدم ها» را با «تکیه کردن و وابسته شدن به کمک آنها» درک کنید.

یعنی ناتوانی خود در داد و ستد با آدمها ر- که از کمبود عزت نفس می آید- را با بهانه «توحیدی بودن و محتاج آدمها نبودن» توجیه نکنید و خودتان را فریب ندهید. بلکه جنسی از عزت نفس را در وجود خود بسازید که همزمان که نگاه توحیدی دارد و فقط روی خداوند حساب می کند و محتاج و وابسته یک شخص خاص یا یک عامل بیرونی خاص نیست، توانایی داد و ستد، تجارت، و مراوده با آدمهای جامعه اش را نیز دارد.

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.


اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره عزت نفس

مقالات بیشتر درباره چگونگی ساختن عزت نفس به کمک آگاهی‌های این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    324MB
    40 دقیقه
  • فایل تصویری آنچه در «دوره عزت نفس» می‌آموزی‌، در یک نگاه
    148MB
    40 دقیقه
  • فایل صوتی آنچه در «دوره عزت نفس» می‌آموزی‌، در یک نگاه
    37MB
    40 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

444 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نعمت اله صادقی» در این صفحه: 4
  1. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2617 روز

    امیدوار بودن +درک روند تکاملی تحقق یک خواسته =تغییر رفتار

    چه خبر خوشی از این رفتار و آگاهی و این فرمول زیبا گرفتم که تغییر را تا این حد در خودم احساس کردم احساس کردم که مدارم بالاتر رفته زندگی واسم راحت تر شده، به راحتی اعراض می کنم به راحتی به تضاد ها به عنوان کاتالیزور نگاه می کنم و ازشون استفاده می کنم انرژی می گیرم تا ببشتر رشد کنم خدایا سپاس بابت این همه آگاهی بی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2617 روز

    چه تمرین خوب و جالبی گفتید خانم شایسته عزیز که:

    یادآوری دستاورد های گذشته

    اصلا بگذارید می خوام یک پیجی تو صفحه گوگل داریوم بزنم که در پایان هر روز از دستاوردهای اون روزم را بنویسم و هرشب دستاوردهای قبلی ام را بخوانم گ سپس به خواب بروم تا عزت نفسم را بازسازی کنم :

    ١.خونه 120 متری ام که درحال ساخت آن و در روزهای پایانی کار آن هستم الان ارزشش حدود پانصدمیلیون تومان ارزش دارد

    ۲.ماشین 206 ام که چند روز پیش خدا بهم داد 50 میلیون ارزش دارد

    ۳.مغازه ام و شاگرد و ابزار و اجناسم که الان دارمشون و در اختیارم هستند که میانگین روزی 300000 تومان برایم درآمد دارند

    ۴.همسرم که چه خوب و زیباست

    ۵.بچه هام چه خوب دارن با آموزه های استاد تربیت میشوند

    ۶.همین گوشی موبایل a50 ام و کامپیوترم

    ۷.خونه ای که به حساب ویلایی تو روستا ساختم

    ۸.پاسپورت و سفرم به ترکیه که یکی از بزرگترین آرزوهام بود

    ۹.دوستان همفرکانسیم که همه از مکتب استاد عباسمنش هستند

    ۱۰.وبسایتم که قراره تحولی تو فروش و عرضه دوچرخه رقم بزنه

    ۱۱.لباسهای زیبا و باکیفیتی تن می کنم

    ۱۲.مشتری های ثابتی که دارم و هنری که دارم

    ۱۳.عینک دودی طبی با کیفیتی که به قیمت 450تومن خریدم

    ۱۴.تعویض شیشه عینکم

    ۱۵.دوست خوبم در کشور ترکیه که خیلی مرد الهی و خوش اخلاق و صمیمی باهامه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2617 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم شایسته گرانقدر و همکلاسیای ارزشمندم

    این فایل اینقدر آگاهیش زیاده که سه روزه سیر نمیشم از خوندن ونوشتنش

    هیچ ناخواسته ای قدرت ندارد تا بدون اجازه وارد زندگی ما شود

    یعنی آنچه که اجازه می دهیم به ذهن ما خطور کند و پایدار شود و روی احساسات ما تاثیر بگذارد در دنیای واقعی ما بصورت های مختلف مثبت یا منفی رخ می دهد پس تنها وظیفه ما در این میان حفظ کانون توجه روی نکات مثبت و خواسته هایمان می باشد.

    تمایل به قربانی شدن به منظور جلب توجه و دلسوزی دیگران

    به شخصه خودمم با این پاشنه آشیل مواجه شدم و از وقتی که خودمو و قوانین را دریافته ام همیشه سعی می کنم عزت نفسم را حفظ کنم و نذارم همچین عملی از من سربزند و خودمو به اصطلاح موش مردگی بزنم بلکه اگر خطایی از من سرزده مسئولیتش را به گردن می گیرم و با خلق مسیر درست آنها را رفع می کنم و اگر چیزی بخواهم و با قوانین مطابقت داشته باشد با باورهای توحیدی ، آنطور که می خواهم حلقش می کنم طوری که هیچگونه قدرتی به عوامل بیرونی ندهم و تنها به خداوند نسبت دهم و روی او حساب کنم و سپاسگزار او باشم.

    اندیشیدن به آن چیزی که می خواهیم با این باور پایه ای که من با افکارم کانون توجه ام را کنترل میکنم نیز یکی از زیباترین تفریحات من است و وقتی نتایج آن را دریافت میکنم شروع به لذت بیشتر می کنم و یه نفس عمیق با یه لبخند زیبا نتیجه هماهنگی ذهن و روحم می شود.

    بازم میتونه بهتر و بیشتر و با کیفیت تر شود

    یکی از زیباترین باورها برای هماهنگ کردن ذهن و روح این است که پس از دریافت و مشاهده هر نعمت و موهبتی که صد در صد هر کدوم از ما به اندازه ایمان و احساس لیاقتمان این جمله را بازم میتونه بهتر و بیشتر و با کیفیت تر شود

    از اعماق وجودمون تکرار بکنیم و از این باور لذت و انرژی بگیریم و قدم های بعدی را با هدایت خداوند برداریم و نتیجه اش می شود نتایج زیبای بیشتر اعم از سلامتی ، ثروت ، عشق و لذت بیشتر….

    ما به دنیا آمدیم تا جهان را تجربه کنیم

    خیلی وقتها این سوال در وجودم پیش می آید که چرا به این دنیا آمده ایم ؟

    خب معلومه که این تجربه ها چیز جز تجربه خوبی ها ، شادی ها ، لذت ها ، همبستگی ها و نعمت های بی نهایت خداوند نخواهد بود و این تنها زمانی میسر خواهد بود که از زندگی و نعمتهایی که داریم لذت ببریم و همیشه نکات مثبت زندگیمون را ببینیم

    ما به دنیا آمده ایم تا با مواجه شدن با تجارب گوناگون، وجودمان را در همه ابعاد رشد دهیم.

    درست است ما با مواجه شدن با تجارب گوناگون که گاها ما ناآگاهانه اسامی مختلف و القاب مختلفی برای آن به کار ببریم در واقع ظرف وجودی خودمان را رشد می دهیم در واقع با برخورد به تضادهای مالی یاد می گیریم که ثروت های بیشتری از خداوند درخواست نماییم و و با برخورد به تضادهای سلامتی درخواست هایی در وجودمان شکل بگیرد که بهتر و سالم تر زندگی کنیم یا با برخورد و تجربه تضادهای عاطفی شکل بهتری از روابط را درخواست کنیم و در این روند تجربه کردن ها این مهم است که هوشیار شویم که چه نعمت هایی داریم و چه نعمت هایی می خواهیم

    فاکتور اول جهت رسیدن به خواسته ها :

    شور و شوق

    یکی از دلایل اصلی برای تسریع رسیدن به خواسته ها می باشد چون هر چقدر برای رسیدن به خواسته ها شور و شوق داشته باشیم فرکانس های بالاتر واضح تری برای رسیدن با آنها به خرج می دهیم که حاصلش نه تنها احساس خوب برای خود ما می شود بلکه جهان اطرافمان نیز مورد تشویق قرار می گیرند تا احساس خوبی داشته باشند و انرژی مضاعفی برای رسیدن آن دریافت می کنیم.

    برای اینکه بتوانیم شور و شوق را در وجود خود تداوم ببخشیم از قدرت تجسم خود در مرحله رسیدن به خواسته ها بهره ببریم و برای تمرکز بهتر روی تجسم کردن می توانیم از سوالاتی از قبیل :

    اگر فلان ماشین را بخرم چه حسی خواهم داشت؟

    اگر فلان خانه را بخرم چه حسی خواهم داشت ؟

    ….

    با پاسخ به این قبیل سوالات حس خوب شروع به جوشش می نماید و تمرکز و تجسم برایمان دلپذیر تر و راحت تر می باشد .

    باور توحیدی در مورد یگانه قدرت جهان که همواره در حال هدایت من است نیز بسیار کارساز است تا مسیر رسیدن به خواسته ها آسان و سریع شود.

    برای رسیدن به هدف ، انگیزه طبیعی با برخورد کردن به تضاد ها ایجاد می شود و باور انا لله و انا الیه راجعون قویترین باور برای کشف راه درست است

    باورهای خود به اضافه باورهای ایمانی به اینکه هیچ برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمی افتد به اضافه باور من توانایی تغییر اتفاقات پیرامون مرا دارم + احساس ارزشمندی + احساس لیاقت + جهان از کسانی که خواستار تغییر هستند حمایت می‌کند و وقتی که حرکت می کنم و ایمانم را نشون میدهم وقتی توکلم را نشان می‌دهم جهان درها را باز می کند+اعتماد به نفس + عزت نفس + توکل + ایمان = موفقیت

    وقتی با برخورد به تضاد ها انرژی می گیریم ، یعنی اینه که زودتر به خواسته هامون میرسیم

    به قول قرآن برگی بدون اذن خداوند از هیچ درختی نمی افتد و من هم در مسیر باورهای خود توحیدی هستم تا تنها و تنها فقط روی خدا حساب کنم و با این باور هیچ چیزی بدون اذن خداوند برای من تغییر نمی کند و خداوند تنها خیر مطلق است به خوبی و ثروت و نعمت و لذت و آرامش را برای من میخواهد رابطه وقتی که با خدا باشد نتیجه اش معلوم است…

    همش احساس خوبه همش آرامشه همش عشقه و لذت بردن از نعمتهایی که به صورت رگباری در زندگی ما پدیدار می شوند.

    خدا را بی نهایت سپاسگزارم که مرا هدایت میکند و من هم فقط او را می پرستم و فقط روی او حساب می کنم و فقط از خودش درخواست می کنم

    هرچقدر که شما به آرزوهاتون برسید به پیشرفت جهان کمک میکنید ،جهان گسترده تر میشه ،جهان بزرگتر میشه جهان ثروتمند تر میشه جهان عظیم تر میشه ، از اولش از این شروع بشه که اولا یه خواسته هایی داشته باشیم تو زندگیمون مثل خیلیا نباشیم که اصلا بهش بگی چه اهدافی داری چه خواسته هایی داری چه آرزوهایی داری ، هیچی، هیچی نداره برای گفتن ، اولش یه سری خواسته ها داشته باشین

    همه اینایی که تو زندگی من هست اینا اولش با یه خواسته شروع شده ها ، یعنی من توی وجودم توی قلبم یه سری چیزا را خواستم و بعدش وارد زندگی من شده ،فقط بعد از اینکه خواستم گفتم خب چه باورهایی را ایجاد کنم که من به خواستم برسم خداوند بیشتر از همه ما بیشتر از تک تک ما می خواد که ما به خواسته هامون برسیم چرا چون با هر بار رسیدن به خواسته هامون جهان بزرگتر میشه،جهان عظیم تر میشه ،جهان گسترده تر میشه و این خواست خداونده بنابراین یادتون باشه که نیروی خداوند پشت سر شماست برای اینکه شما به خواسته هاتون برسید به رویاهاتون برسید ، به کشورهایی که می خواهید برید سفر کنید ، ماشینایی که می خواهید داشته باشید آزادی که میخواهید داشته باشید روابط عاشقانه ای که می خواهید داشته باشید خداوند بیشتر از شما میخواهد که اینها را داشته باشید چون با هر بار که کسی به خواسته ها و آرزوهاش میرسه جهان گسترده تر میشه شما فرض کن وقتی به ماشینتون میرسی وقتی به قایق تفریحی تون میرسید وقتی یه خونه قشنگی میسازید میدونید چند هزار نفر مستقیم و غیر مستقیم از رسیدن شما به خواستتون سود می برند؟

    اون کارگری که میاد میسازه اون کارخانه شیشه سازی که شیشه ها را درست میکنه و اون راننده کامیونی که مصالح را حمل میکنه به محل کار شما ،اون بنگاه داری که میاد قرارداد را امضا میکنه اون در واقع دفتر اسنادی که میاد ملک را به نام شما میکنه دیگه بی نهایت میتونه مثال پیدا کنید دیگه وقتی که شما به خواستتون میرسید چقدر دارید به گسترش جهان کمک میکنه ،چقدر به شادی به ثروت کمک می کنید،خب این را باور کنید این را باور کنید اگه اینو باور کنید و بدونید که خداوند می خواهد که جهان گسترش پیدا کنه هدف خدا وند و این یکی از بهترین طرق گسترش جهانه و به همین دلیل خداوند پشتیبان شماست و به همین دلیل خیلی جدی تر می گیرید خواسته هاتون خیلی محکم تر حرکت می کنید مسیرتونو

    من در عجبم که استاد بارها در قالب فایلهای رایگان اصل و اساس قوانین را به این زیبایی و سادگی بیان می کنند ولی همچنان ذهنم من درگیر پیدا کردن راه دیگری است البته خودم میدانم که این راه درست است و واقعا اینجاست که جمله معروف استاد را آشکارا بهش میرسم :

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    ✔️من خندم میگیره چقدر راحت بود مسخ کردن آدما چقدر ساده حل میشه وقتی✔️ فقط قدرت را به خدا میدی چقدر ساده حل میشه، من باور دارم که من بی نهایت دسترسی دارم به نعمت و ثروت و فراوانی و خدا را بسیار بسیار سپاسگزارم

    بخدا واسه خدا کیلومتر و زمان و مکان و اندازه و مقدار معنی نداره درخواست های ما برای این نیروی بزرگ و قدرتمند الهی چیزی نیست، هیچی نیست!

    باور کنید می شود باور کنید شما اگر روی باورها تون کار کنید انسانها مسخ شما میشن حتی اگه تو چین آمریکا یا خیلی هم نزدیک بغل گوشتون باشن باور کنید امروز واسه من شد به فاصله نیم ساعت و خدا را بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  4. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2617 روز

    همه اتفاقات زندگی ما حاصل باورهای ماست و به همین خاطر ما قادریم که سرنوشت خود را آنطوری که خودمان می خواهیم رقم بزنیم .

    چقدر توانایی حل مسئله داریم؟

    من از وقتی که با آموزه های ستاد همراه شدم ، به این باور رسیده ام که همه چیز شدنی است به شرطی که من بخواهم به خاطر همین کاری هم به مسئله ای که برام تضادی را بوجود آورده ندارم و به جای زانوی غم بغل گرفتن سعی میکنم یک درون کاوی داشته باشم و خودم و باورهامو بسنجم تا کجای کدنویسی ام ایراد داشته و اگر هم نتونستم حلش کنم میام تو این سایت و به مطالعه و تحقیق می پردازم تا چراغ ذهنم روشن بشه و جوابی که درون خودم خفته را ببینم .

    چقدر توانایی غلبه بر ترس هایم را دارم و به ایده هایم عمل می کنم؟

    تو تعیین مسیر در مورد این سوال یکم مردد هستم چون گاهی بین مبحث شجاعت یا حماقت گیر می کنم ولی باز هم از اونجایی که به قوانین عمل می کنم و اشراف دارم سعی می کنم از طریق احساساتم تشخیص بدهم که مسیری که باید برای عمل به ایده هام بروم جزو کدام مسیر است(از دوستان می خواهم اگر بتوانند راهنمایی ام بکنند تا مسیرم را تواین بحث روشن تر و واضح تر انتخاب کنم)

    چقدر توانایی تصمیم گیری و اجرای تصمیماتم را دارم؟

    در توانایی تصمیم گیری که سریع هستم و همانجا اجرا می کنم

    چقدر تصمیمات به تعویق افتاده دارم؟

    یه سری تصمیماتی مثل خوش گذرانی و لذت بردن از تفریحات کوتاه مثل ماهیگیری ، شنا و سفرهای دور و دراز در سطح ایران دارم که همیشه تا قبل از ماشین دار شدن نبود ماشین بوده ولی باز در تعجبم که الان ماشین دارم چرا نمیتونم اجرا کنم و امروز متوجه شدم که در توحید و توکل و ایمان ضعف دارم چون هر بار که بخوام برم سفر نجواهایی میاد سراغم که :

    -توکه هنوز پولدار نشدی بذار پولدار بشی بعد برو سفر…

    -عیالت چی میگه مگه باهات میاد سفر ماشین داری ولی جیبت خالیه که ….

    -پول بنزین می دونی چقدر میشه …

    -مغازتو میخوای چیکار کنی….

    -اول بدهی هاتو بده …

    و هزاران نجوای دیگه من را از اجرای همچین تصمیماتی منصرفم می کند ، پس با توجه به قوانین به این نتیجه می رسم که من در مقابل این ترمز ها یک خواسته دارم و اون اینه که منم مثل استاد بی نیاز باشم ثروتمند بشوم پس باید اونقدر باید روی باورهای توحیدی و فراوانی ام کار کنم تا به عزت نفس و اعتماد به نفس کامل برسم تا همه این علف های حرز رشدشون متوقف شود.

    چقدر در باره خودمون احساس خود ارزشی و لیاقت داریم؟

    اینو که دیگه خیلی خودمو لایق میدونم باز هم الان که ریز بینانه تر که به خرید ها و تعاملات روزمره ام می نگرم متوجه می شوم که من اون لایه های زیرین به کمبود پول توجه می کنم پس باید برای خودم تمریناتی بسازم که روی فراوانی پول و ثروت تمرکز کنم

    چقدر علایقمون را ارزشمند می دونم و پتانسیل خط ثروت را توش می بنم؟

    والله علاقه من اینه که با کمترین زحمت بیشترین پول را بسازم و تجربه چهار ساله خودم را که فروش دوچرخه آنلاین هست را به دیگران نیز معرفی کنم و تو حوزه فروش دوچرخه انقلابی به پا کنم چون 99 درصد دوچرخه فروش های کشورمون دارن به صورت روش سنتی و حضوری دوچرخه می فروشند و من میخوام بهشون کمک کنم از این ایده من که کوه الماسیه برای خودش بهشون ببخشم و بیان استخراج بکنند و آینده روشنی برای نوکالا خودم میبینم میبینم که چقدر واسه خودم ودیگران میتونه ثروت بسازه.

    چقدر از نقاط ضعف و نقاط قوت خودم آگاه هستم؟

    نقاط ضعف من :

    ؟؟؟؟

    هر چی فکر میکنم نقطه ضعفی نمی یابم

    نقاط قوت من :

    من یک آدم همیشه شاد هستم ، بسیار مثبت نگر و خلاق هستم و روابط عمومی بسیار بالا و ذهنی روشن دارم که پذیرای تغییرات هستم ، عاشق سفر هستم و توی بحث اینترنت و گوشی و کامپیوتر خیلی با استعداد هستم و از لحظه لحظه زندگی ام لذت می برم ، خیلی زبان شیرینی دارم و زبان انگلیسی هم بلدم

    چقدر بخاطر گذشتم احساس گناه دارم؟

    از وقتی که باورهامو تغییر دادم بخاطر گذشته ام اصلا احساس گناه ندارم بلکه هرکاری که در گذشته انجام دادم به عنوان یک نقشه راهی می بینم که به امروزم برسم تکاملم را طی کنم

    چقدر محتاجم به اینکه دیگران من را تایید کنند؟

    این هم یکی از پاشنه های آشیل منه که مثلا وقتی یه کاری انجام میدهم و مثلا از دید همسرم پنهان می مونه سعی میکنم بهش نشون بدهم تا تایید کنه منو آفرین بگه یا مثلا به تازگی که که خودرو ایی تهیه کردم وقتی دوستان یا فامیل را می بینم که ندیدن و نشنیدن که من ماشین گرفتم سعی می کنم خودم بفهمونمشون تا مبارکه و … از این چیزا واسه تایید بشنوم

    چقدر به عواطفت مسلط هستید؟

    از لحاظ عاطفی که خیلی به خودم مسلطم تا این حد که عزیزترین کسامو با مرگ یا جدایی یا هرچی از دست بدهم تکان نمی خورم و یا تو شادی یا خشم هم به همین شکل خیلی کنترل شده رفتار میکنم

    چقدر احساس خوبم به حضور یه آدم تو زندگیم و یا به یه اتفاق خاص وابسته است؟

    اینو دیگه دارم روش کار می کنم و تا 90 درصد بهش مسلط هستم و همیشه حضور همه چیز و همه کس را به لطف خداوند ربط می دهم و میگم هذا من فضل ربی

    قدرت را به غیر خدا بدهیم شرک محسوب می‌شود، پس فقط باید روی خدا حساب کرد، در هرچیزی که می‌بینیم در هر چیزی که لمسش می کنیم و در هر چیز شنیدنی و خوردنی و نوشیدنی فقط و فقط خدا را ببینیم و باور داشته باشیم که فقط خداست که وجود حقیقی دارد و همه چیزهای باجان و بی جان را هدایت میکند.

    هیچ چیزی بزرگتر از خدا نیست پس هرگاه از چیزی یا کسی ترسی حاصل شود ما مشرک می شویم و این بسیار خطرناک است و اون کسی که میتونه ما را ثروتمند کند خداست و اون کسی که میتونه کمک کنه خداست و فقط خدا منشا قدرت است و اونه که به من عزت می‌دهد، اونه که به من کمک می کند اونه که به من شخصیت می دهد و من فقط و فقط روی خدا حساب میکنم و بسیار قاطعانه صحبت می کنم.

    خدا بی نهایت دست دارد وقتی فقط روی خدا حساب می کنیم درهای رحمت الهی از بینهایت نقطه باز می‌شود و از طریق بی نهایت دستش به ما کمک می کند من در وجود خودم باور دارم که همه انسانها و امکانات اطرافم از طرف خدا مامور شده اند که به من کمک کنند و با وجود خدا در قلب من همه چیز بر من آسان می‌شود چون ماموریت من توحید است و این طوری میتوانم به جهان خودم شکل متفاوتی بدم و از آن لذت ببرم، و بخاطر همین من هر روز در حال ثروتمند تر شدن هستم در دل من شور و شوقی است که روز بروز قدرتمندتر می‌شود چون منبع و منشا خیر و برکت و نعمت را در وجود دارم.

    کل قرآن در یک کلمه توحید می باشد و توحید: یگانگی الله توحید یعنی خداوند رب العالمین است وقتی من و خدا یکی میشیم دیگر نگران نیستم همه چیز حل می شود چاره ای ندارد غیر از این دیگر همه چیز آرامش است و آسایش است من باور دارم که اگر خداوند اراده کند کیست که جلو دار او باشد؟

    هیچ کس

    من به ربوبیت اعتقاد دارم من همه را جز خیالی بیش نمی بینم و فقط خدا را باور دارم چون ایمان دارم بهش چون تنها قدرت اوست که میتونه زندگی منو متحول کنه و از هیچکس انتظار ندارم تاکید می‌کنم از هیچکس و من یک مومن واقعی هستم و بخاطر همین روز بروز دارم ثروتمند تر میشوم و قدرت هر چیزی را فقط به الله میدهم و تو ذهن ام ساختم که فقط و فقط خداست که به من کمک میکند و میدونم که از جاهایی به من کمک می رساند که باور نمی کنم تا بحال به فکرمم خطور نکرده بود.

    من تو ذهن خودم آدما و همه چیز را کوچک کردم و فقط خدا را بزرگ میکنم و به خاطر همین همیشه قدرتمند صحبت میکنم و محکم صحبت میکنم تو ذهنم ام فقط به رب قدرت میدم و بخاطر همین سرم همیشه بالاست و بر طبق ارزش و معیار خودم زندگی میکنم.

    من همیشه با خودم و خدام مشورت می کنم و فقط نظر خدا و خودم برام مهمه من قصد بی احترامی به اطرافیانم ندارم ولی قدرت را هم به اونها نمیدم و هیچکس در برابر الله قدرت ندارد و وقتی من با الله هستم هیچ چیزی در برابر من قدرتی ندارد و این توحید و این یکتاپرستی تنها قدرت بزرگ جهان را در قلب من بزرگ می‌کند و قلب من برای دریافت لیاقت ثروت و نعمت و حکمت باز می‌شود و باور دارم که من هرروز دارم متحول تر میشوم من هر موقع روی کس دیگری جز خدا حساب کردم ضربه خوردم.

    👌👍 و همیشه به خدا میگم خدایا من میدونم تو ایی که هوامو داری تویی که کارهامو انجام میدی و فقط روی خودت حساب میکنم و وقتی تو این حالت هستم انگار همه چیز برای خدمت به من بسیج می‌شوند تا کار من راحت تر بشه و خدای من خدایی است که منو از هیچ خلق کرده خدای من خدایی که این جهان را از بزرگ و کوچک ار کهکشان‌ها تا سلول های ریز در بدن ما هدایت می کند و چقدر بزرگ و دقیقه خدایی که من عبادت میکنم.

    من خیلی خدا را دوست دارم و اعتقاد دارم که خدا هم منو خیلی دوست داره و من اینقدر توحیدی هستم و الان که دارم این کلمات را می نویسم فقط دارم می نویسم نمیدونم از کجا میاد ولی فقط دارم مینویسم و مطمئنم هر بار که این نوشته ها را بخوانم یک گام به سمت خدا و ثروت و نعمت و بزرگی و لیاقت و شادی بر میدارم و من هر روز از خود خدا میخوام که کمک کنه فقط خودش را عبادت کنیم و فقط از خودش کمک بخواهیم و در دنیا و آخرت بهم خیر و نیکی و ثروت و سلامتی و سعادت بدهد.

    خدا صاحب همه باغ های میوه جهان است و من از او می خواهم که به من یک باغ میوه بزرگ بدهد تا من هر میوه ای که بخواهم در آن داشته باشم.

    من فقط روی خدا حساب میکنم و تمام قفل ها و در های نعمت های خداوند برای من باز می شود من هروقت هدفی انتخاب می کنم یک قدم برمی دارم و خدا قدم بعدی را به من می گوید و من فقط روی خدا حساب می کنم، من شخصیتم خداگونه است مثل او مهربانم مثل او بخشنده هستم مثل او صبور هستم مثل او شاد و خیر مثل او هستم من انسانی هستم که با باورهایم و با فرکانس‌هایم هرچه را بخواهم خلق می کنم من روی باورهایم کار میکنم و به خدا نزدیک تر می شوم، من فقط روی خدا حساب میکنم من خدا را باور دارم قدرتش را باور دارم ثروتش را باور دارم نعمت‌ها و فراوانی اش را باور دارم دستهایش را باور دارم قوانینش را باور دارم و با این باورها جرقه کارهای بزرگ در ذهنم ایجاد می شود و نتیجه بسیار بزرگی که نشان از هدایت بزرگ الهی دارد می‌شود من باور دارم که با باور فقط خدا میتوانم همه محیط اطرافم را طبق خواسته خودم خلق کنم من خدا را دارم و آرامش دارم من خدا را دارم و ثروت را دارم من خدا را دارم و سلامتی را دارم من خدا را دارم و بهترین ماشین ها خونه ها را دارم من خدا را دارم و کلی آدم اطرافم دارم من خدا را دارم و کلی کارمند و کارگر دارم.

    من خدا را دارم و موفق هستم من خدا را دارم و کلی ویلا و زمین کشاورزی و مسکونی دارم من خدا را دارم و یک کسب و کار آسان پردرآمد دارم.

    من در پناه الله یکتا شاد و خوشبخت و ثروتمند هستم من ایده هایم را فقط از جانب خدا دریافت میکنم من وقتی فقط روی خدا حساب میکنم اعتماد به نفس بالایی دارم من خدا را دارم و گنجینه ثروت جهان در اختیار من است من خدا را دارم و همه امور به نفع من است و من هرروز باورهایم نسبت به خداوند در حال رشد و و پیشرفت است و من هر روز دارم ثروتمندتر میشوم و من فقط روی خدا حساب میکنم و اون چیزهایی که بهم باید گفته بشه را می گوید و من باور دارم که در هر لحظه توسط خدای یگانه در حال هدایت هستم و من باور دارم که من لایق هم صحبتی با خدا هستم و من باور دارم که خدا من و همه انسانهای اطرافم را به نفع من هدایت می کند من باور دارم که خدا من را از ساده ترین راه‌ها و نزدیکترین راه‌ها هدایت می‌کند و هرجا که نیاز باشد هر موقع که علامت سوال در وجودم ایجاد شود هدایتم می کند من روی خدا حساب میکنم و هرروز دارم به مدار بالاتر تغییر میکنم و هم زمان ثروت و نعمت و پول و ماشین و خونه و امکانات جدیدتری را دریافت میکنم من فقط و فقط خدا را میپرستم و من یکتا پرست یکتاپرست یکتا پرست هستم و من نیز پیرو آیین ابراهیم هستم و موحد هستم و مشرک نیستم و من تسلیم قوانین الهی و کیهانی هستم و من به خدا و قدرت و عظمتش ایمان دارم من فقط خودم و خدا هستم من همه جا قدرت خدا را می بینم و سپاسگزار او هستم من فارغ از هر چیزی هستم و فقط خودم و خدا هستم من دوست خدا هستم دوست صمیمی خدا و عاشق خدا هستم چون همه زیبایی های دنیا را او خلق کرده من روی خدا حساب میکنم و همه چیز اتوماتیک برای من حل می شود و فقط روی خدا حساب کردن درست ترین مسیر ،زیبا ترین مسیر، اصیل ترین مسیر، ثروت و خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت است من فقط روی خدا حساب می کنم و روز بروز آگاهی ام نسبت به خدا افزایش می یابد من خیلی حالم خوبه چون فقط روی خدا حساب می کنم من خدا را همواره احساس می کنم.

    خدا همه چیه مثل نوره مثل یه طیف رنگیه بی نهایت رنگ هم بزرگه هم کوچک هم بود هم نیست خدا هم زمانه هم مکانه هم ماشینه هم رودخانست هم کوه هم دشت هم جنگله هم آبه هم صداست هم تصویر است و خدا هم منه هم تو، خدا از منه من از خدام، خدا سکوته خدا آرامشه خدا چیزیه که همه جا بوده و هست خدا هم اول است هم آخر، هم وسط.

    خدا همیشه هرجا حتی تو خواب تو کوه تو دشت تو جنگل تو خیابان تو مغازه ها اداره ها همه جا با منه خدا خیلی آسونه خیلی راحت، خدا خیلی شیرینه خیلی لذت‌بخشه، خدا یک احساسه خدا توی وجودمون، خدا و من یکی هستیم من روحی از جانب او هستم خدا است که همه چیز را آسان می کند خدا همه چیز هست خدا یک انرژی یک سیستمه خدا یک سیستم قدرتمند و دقیق و عادل است خدا خودشه خودشه خودشه خود آتیشه خودشه خود آب است خود خودشه، بسته به باور ما تغییر شکل میده خب وقتی همه چیز خودشه و بی نهایت توانایی انرژی داره و یک سیستمه که هرچی بخوام میشه پس راحت واسم خونه میشه ماشین میشه ویلا میشه ثروت میشه آدما ثروت همه چیز خودشه اونجوری که من احساس میکنم خودشه قدرت خودشه وقتی که همه چیز خودشه قدرت همه چیز خودشه و بهم گفته میشه و ثروت سراغم میاد چون ثروت خودشه لذت خودشه ماشین خودشه خدا نوره خدا همه جا هست همه جا مراقب منه خدا همواره در حال درست کردن کار منه خدا وکیل منه من باور دارم که خدا بی نهایت توانایی دارد اونقدر توانایی داره که میتونه به هر شکلی باشد، اثراتش عوض کنه قدرت همه چیز دست خود خداست و من باور دارم که اون منتظره من بخوام به اون شکل در بیاد و من با لذت و سپاسگزاری و قدردانی از آن استفاده کنم خدا هرجوری که من راحتم با من ارتباط برقرار می کند خدا اینجوری در وجود من جلوه می‌کند من خلاق تر میشم ثروتمندتر میشوم عاشق تر میشوم بزرگتر میشوم خدا مثل آبه به هر شکلی که من درش میارم در قالب چیزی که من می خواهم در میاد برای من، اونجوری که من می‌سازم اونجوری که من باور می کنم وقتی که خودم را در وجود خدا غرق میکنم دیگه نه زمان واسم مهمه نه مکان و شادم خوشحالم و اعتماد به نفس بالایی دارم من باور دارم که همش اتفاقای خوبی داره واسم می افته، خدایا سپاسگزارم که اینگونه دارم آگاه می شوم خدای من خدایی است که بی نهایت وهابه، خدای که به سلیمان ثروت بخشید خدایی که برای ابراهیم در آتش، گلستان شد.

    من بر روی خدای یکتا حساب میکنم و طبق قوانین اون باور دارم که خواسته من برآورده میشه چون من باور دارم که اینگونه است و خلق میکنم خدای من خدایی که همه انسانها و نظر شان را بر اساس خواسته من هدایت می کند تا الان به هرچی خواستم رسیدم و خدا را سپاسگزارم و همه چیز همینجوری میشه که بشه و من همینجوری بزرگ فکر میکنم همینجوری آرومم همینجوری ثروتمندتر میشم همینجوری موفق تر میشم همینجوری بهم الهام میشه همینجوری عمل می کنم و همینجوری معجزه میشه من در دنیای خاص حاصل از فرکانس های خودم زندگی میکنم دنیای من فقط دنیای منه و خدای یکتای من و باورهای من، من خدا را دارم و خیلی شاد و خندان و مهربانم من باورهایم را درست کردم و فقط دارم لذت می برم خدا بزرگه قدرتش نامحدود است، من خدا را باور دارم پس من نیز بر هر کاری قادرم من باور دارم که با تکیه بر خدای یکتا همواره رشد میکنم و هی بهتر میفهمم و وسیع تر می شوم خدا ثروته خدا انرژی خدا همه چیه وقتی من عاشق خدا هستم پول هم عاشق منه انسانها هم عاشق من هستند من هرروز و هرشب در حال تکامل هستم و چون فقط روی خدا حساب میکنم در مسیر درستی هستم من باتوجه به مداری که در آن هستم پیش می روم و هدایت میشوم من همواره در حال دریافت الهامات خداوند هستم چون باور دارم که در هر لحظه در حال هدایت شدن هستم.

    خدایی که من عبادت میکنم خدایی که خودم یقین شخصی بهش دارم و خیلی هم عاشقشم چون یک سیستم دقیق و منظم و قانونمند است ایمان من به خدا یک ایمان واقعی است چون خودم به اون رسیدم و بخاطر همین هرروز آگاهی هایم در حال رشد است، نگاه سیستمی به خداوند خیلی خیلی بهتر است و خداوند احساسات بشری ندارد، هرجوری که خدا را ببینم همونجوری می‌شود من خدا را خدای عشق می بینم، خدا را ثروت می بینم، خدا را غفور می بینم، خدا را رحیم می بینم، خدا را بزرگ و مهربان می بینم و باور دارم که خداوند قانون غیر قابل تغییر دارد.

    خدا عاشق منه خدا میدونه که ثروتمندا سپاسگزار ترند خدا میدونه که ثروتمندا وقت بیشتری برای سپاسگزاری و توجه به خدا دارند خدا احساس نداره خدا مثل آدم نیست خدا عادله خدا عواطف نداره جهان بر اساس قوانین و قانونمندی ها حرکت میکنه بلکه بر اساس مشیت هایی که خدا تعیین کرده داره کار میکنه خدا منو دوست داره که داره این آگاهی ها را به من هدیه میده ، من در فرکانس خواسته هایم قرار میگیرم و اتفاقات خوب برای من رخ می دهد و من با نگاه سیستمی به جهان به حقیقت خدا نزدیکتر می شوم.

    من خلیفه خداوند روی زمین هستم ، سیستم جهان در حال گسترش جهان در تمام ابعاد است، من وقتی در مسیر پیشرفت جهان دست به کار می شوم خدا از من حمایت میکند خدا دوست دارد من ثروتمندتر شوم و گسترش جهان هستی یک قانون ثابت و پایدار است من پا به پای سیستم حرکت میکنم و پیشرفت میکنم و ثروتمندتر می شوم من هرکاری بکنم سیستم راه خودش را می رود و من با سیستم هماهنگ می شوم شروع به رشد و بزرگ شدن میکنم ، ثروتمند شدن من باعث گسترش جهان میشه و هر حرکت را به جلو باعث گسترش جهان می شود هر حرکتی به جلو باعث بزرگ شدن جهان می شود ، با توجه به قرآن احساسات در خداوند جایی ندارد و این سیستم بسیار ضربه ناپذیر است و من با تکیه بر قدرت و انرژی آن به هرچه بخواهم میرسم و هرقدر که همگام تر با سیستم باشم قوی تر سالم تر پولدار تر شاد تر شیرین تر خوش اخلاق تر میشوم و حتی عمرم نیز درازتر می شود .

    هرچقدر هدفم بیشتر باشد خدا به من سلامتی بیشتر می دهد،پول بیشتر میده ، لذت بیشتر می دهد، خدا به من قدرتی داده که با تمرکز بر اتفاقات اطرافم و قوانین مربوط به آن می توانم بهتر می توانم فکر خدا را بخوانم و بهتر میتونم از قدرتی که خدا به من داده استفاده کنم واسه من خیلی جذابه که بتونم فکر خدا را بخوانم و باور دارم که قوانینی که خدا تعیین کرده را درک میکنم به راحتی میتونم هرچه میخواهم را خلق کنم و باور دارم که اگه این قوانین خدا را بیشتر کشف کنم می تونم بهشت را در روی زمین خلق کنم.

    خدا همه چیز را میداند همه را خودش خلق کرده مشتری پول قدرت و همه چیز دست خداست و من با فرکانسم میخوام و وظایف خدا است که اونها را در سر راه من قرار دهد خداوندی که من میپرستمش قدرت را در اختیار من قرار داده است و هیچ قدرتی نمی تواند مرا تغییر دهد چون من قدرت لایتناهی الله را پشتم دارم، خدای من مالکه همه چیزه قدرت همه چیز در دستانش است که به من این قدرت را داده که هرچه می خوام را خلق کنم ، من باورام مثبته و همه به یاری من می شتابند من توکلم به خدا خیلی خیلی بالاست و به خدا ایمان کامل دارم.

    من با توکل بر خدا زندگیمو هرجوری دوست دارم خلق می کنم و اون الله خالق زمین و آسمان است و اونا را مسخر من کرده و هیچ شریکی در قدرتش ندارد و تمام خوشبختی و ثروت و سلامتی من باعثش توحید است و قدرت را دست خداوند دادنه و هر کاری بخوام انجام بدم با شجاعت تمام انجام میدم غیر از خدا هیچ چیز و هیچکس قدرتی نداره!!!!

    خدا خواسته که من به هرچی که بخوام برسم و به خاطر همین همیشه سالمم همیشه خوشبختم همیشه در آرامش و اسایش هستم و سرمو بالا میگیرم و محکم تر راه می روم و قدم هام استوار تره چون باور دارم که خدا قدرت مطلق است و من به روشنایی سعادت در دنیا و آخرت رسیدم و من همیشه در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت هستم.

    خداوند انرژی است خدا همه چیز است لم یلد ولم یولد ، انرژی نه بوجود می آید نه از بین میرود بلکه از حالتی به حالت دیگر تغییر حالت می دهد .

    خداوند یک انرژی پایه است انرژی که تمام دنیا را خلق کرده است ، خدا یا از تو سپاسگزارم که پاهایم را محکم زمین میزارم خدایا از تو سپاسگزارم که این جهان را با قوانین بدون تغییر آفریدی تا بتوانم من زندگی ام را آنطور که میخواهم خلق کنم و آنطور که میخواهم کنترل کنم آنطور که میخواهم افکارم را کنترل کنم آنطور که میخواهم باورهایم را بسازم آنطور که میخواهم فرکانس های خوب بفرستم و باور دارم که چیزی به غیر از انرژی در جهان وجود ندارد هرآنچه که هست هرچه که می بینیم و نمی بینیم بیس آن انرژی است .

    خدا همواره به من الهام می کند و مرا هدایت میکند و راه را به من نشان میدهد تا من ثروتمند تر و خوشبخت تر و سلامت تر زندگی کنم.

    من باور دارم که جهان با یک سیستم بدون تغییر در حال حرکت است و همیشه بوده و همیشه است و در تمام اشکال خودشو تبدیل می کند

    من باور دارم که فرکانس های خوبی را به جهان ارسال میکنم و در مقابل پاسخی نسبت به همان فرکانس برای من ارسال میشود که در قالب احساسات من باشد

    ما هرجوری به جهان نگاه کنیم یک سیستم است،این سیستم هر فرکانسی که من ارسال کنم همان را برمیگرداند و اصلا به ظاهر و دین و رنگ پوست مو و مکان و زمان من کاری ندارد و فرکانسهای مثبت = اتفاقات مثبت و فرکانس های منفی = اتفاقات منفی.

    خداوند طبق قوانین عمل می کند و من نیز با او با عمل به این قوانین به آگاهی و آرامش میرسم و خیالم راحت است که من در جهانی زندگی می کنم که اگر با قوانین باشم همواره اتفاقات خوب برای من می افتد.

    من با این نگاه و دیدگاهی که دارم حالم خیلی خوبه و در آرامش کامل هستم

    خدایی که من عبادت میکنم پروردگار جهانیان است، خدایی که من عبادت میکنم بر همه کائنات احاطه دارد خداوند همواره از من مراقبت میکند و من با تکیه بر او همیشه در آسایش و رفاه و شادی هستم

    ثروتمند شدن و سپاسگزار ترشدن نزدیکترین راه رسیدن به خداست، همه کارها را خدا انجام می دهد

    میخوام خدا را کامل درک کنم هدفش رابشناسم رفیق باشم طوری که خواسته من خواسته اون و بالعکس باشه چرا؟ چون تنها هدف اصلی من همسو بودن با خداست و عقیده ام بر او کامل است و تنها خیر مطلق است، می‌خواهم آنقدر خداگونه زندگی کنم که فقط با یک خنده و لبخند همه چیز را حل کنم و با دست زدن به هرچیزی آن شی بهبود یابد و سخنانم آرام بخش دلها باشد و به طوری که از تمام نعمات خداوند در هر موضوعی بهره مند شوم من تکه ای از خدا هستم و خدا من را و نیازهای من را درک میکند

    من و خدا فرقی نداریم من جزئی از او هستم و پس از کسب لذت‌ها و نعمتهای دنیا انالله و انا الیه راجعون می‌گوییم و خودش ملحق می‌شویم

    سوره البقره آیه 156

    الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ﴿۱۵۶﴾

    آنان که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند گویند: ما به فرمان خدا آمده ایم و به سوی او رجوع خواهیم کرد.

    خدای من!

    حالا متوجه شدم کاربرد این آیه چیه!

    این آیه می خواد بگه:

    برو حرکت کن به موانع برخورد کن من پشتتم، خدا پشتته می خواد بگه که مگه یادت نیست چی هستی؟ کی هستی؟ از کجا اومدی؟ برای چی اومدی؟

    میخوری زمین بلند شو!!!

    اعتماد به نفس داشته باش ای اشرف مخلوقات!

    مگه یادت نیست جهان را مسخر تو گردانیدم!

    مگه قدرت فقط خدا نیست؟

    مگه روحت را از خودم ندمیدم؟

    مگه فرشته ها را به سجده ات در نیاوردم؟

    مگه یادت نیست که اشرف مخلوقات هستی؟

    مگه یادت نیست که جانشین خداوند هستی؟

    وایییییی این آیه خیلی جامع تر و راهگشا تر از اینه که به ما یاد دادن سر تشییع جنازه یا فوت آدما بخوانیم یا روی آگهی ترحیم بزنیم…..

    نمیدونم چیزی که میگم را چند درصدش را خواننده این مطلب درک میکنه و اصلا هم اصراری ندارم که قبول کنید یا نکنید….

    ولی فقط درک همین یه آیه زندگی را از این روبه اون رو میکنه…..

    انا لله و انا الیه راجعون

    ❤️ من با خدا جوری همسو هستم که انگار قایقم را در رودخانه زندگی انداخته و بدون اینکه پارو بزنم درحال حرکت به سمت مسیر روان رودخانه در حال لذت بردن از مناظر آن هستم خیلی از انسانها از این آگاهی در غفلت اند و همش تمرکزشون روی پارو زدنه در حالی که رودخانه داره مارو میبره جلو وظیفه ما لذت لردن از مسیر و نعمتهاشه…

    من چنان رابطه خوبی با خدا دارم که انگار همش از طرف اون دارم کار میکنم از طرف اون دارم زندگی میکنم اگه کاری میکنم برای کمک به گسترش جهان انجام می دهم

    واوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

    یوههههوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: