آنچه در «دوره عزت نفس» می‌آموزی‌، در یک نگاه

نکته مهم:

از آنجا که این فایل به توضیحات تصویری درباره برخی از مطالب مهم در تک تک جلسات دوره عزت نفس می‌پردازد‌، پیشنهاد می‌شود فایل تصویری حتماً دیده شود.


همه ی ما توانایی‌ای انکار ناپذیر در وجودمان داریم که به ما قدرت خلق شرایط دلخواه در زندگی مان را می دهد. اما ین توانایی در و جود اکثریت ما‌ دست نخورده باقی مانده است برای اینکه به اندازه کافی عزت نفس نداریم.

یعنی به خاطر تمرکزی ادامه دار بر «اشتباهات گذشته»،«تحقیر شدن توسط آدمهای مهم زندگی مان» یا «ترس از موانعی که ممکن است پیش رویمان قرار بگیرد، به این نتیجه رسیده‌ایم که‌، تغییر خیلی از مسائل و ایجاد خیلی از خواسته‌ها‌ از عهده‌ی توانایی‌ ما خارج است.  در نتیجه وضعیت نادلخواه زندگی مان را به عنوان سرنوشتی غیر قابل تغییر‌ می پذیریم؛ با کمبودهایمان کنار می آییم و با وجود این همه توانایی‌، هیچ قدمی برای تغییر اوضاع‌ بر نمی داریم.

بنابراین‌، داستان ناکامی‌های زندگی ما؛

داستان تصمیم‌های به‌ تعویق افتاده‌ مان؛
داستان قدم‌های برنداشته‌ مان؛

داستان ایده‌های اجرا نشده‌ مان؛

داستان رویاهای فراموش شده‌ مان؛

همه و همه داستان بی‌هدفی و بی‌انگیزگی‌‌‌‌ است که خود را در تحمل کردن ناخواسته ها و قدم برنداشتن برای تغییر آنها نشان می‌دهد‌. زیرا کمبود عزت نفس یعنی ناتوانی در دیدن توانایی هایی که داری و کارهایی که می توانی از عهده ی انجام شان بربیایی.

وقتی جوهره ای به نام عزت نفس در وجود ما نباشد-فارع از اینکه چقدر آدم توانایی هستیم و چقدر استعداد داریم-توانایی‌ها و استعدادهای ما هرگز فرصت دیده شدن‌‌ و به کار گرفتن شدن برای «خلق شرایطی که می‌خواهی داشته باشی» را  نمی یابند.

بنابراین‌، ضروری ترین سرمایه اولیه‌ای لازم برای تغییرِ شرایط نادلخواهِ کنونی و حرکت از این وضعیت به سمتِ تجربه‌‌ی شرایط دلخواه‌، چیزی جز پروراندن «عزت نفس» و «خودباوری» نمی‌تواند و نباید باشد.

سودمندترین سرمایه‌گذاری‌ زندگی‌ات‌، تلاش برای یافتن سهمی رو به رشد در بورس نیست‌؛

سودمندترین سرمایه‌گذاری زندگی‌ات‌، سخت‌تر کار کردن و افزودنِ ساعت‌های کاری‌ات‌، آنهم در مسیری که به آن علاقه‌‌ای نداری ، نیست؛

بلکه سودمندترین سرمایه‌گذاری زندگی‌ات‌، نگاهی است که باید درباره توانایی‌ات برای خلق شرایط دلخواه، بسازی.

نگاهی که به تو‌، امکان پذیرِ بودنِ تحقق خواسته‌هایت را نوید بدهد و انگیزه‌هایت را در طی مسیر‌، زنده نگه دارد؛

سودمندترین سرمایه‌گذاری زندگی‌ات‌، وقت‌، انرژ‌‌ی و هزینه‌ای است که صرف پروراندن باورهای قدرتمندکننده‌ای می‌شود که عزت نفس‌ات را پشتیبانی می‌کند تا بتوانی وقتی اول راه هستی و هنوز نتیجه‌ای در دست نداری‌، روی جریان هدایتی حساب کنی که‌، با وجود ترس‌ها و نگرانی‌ها‌، برایت پای حرکت می‌شود.

و هرچه زمان می‌گذرد و هر چه قدم‌های بیشتری در این مسیر برداشته می‌شود،

هرچه نقش قدرتِ درونی‌ات را جدّی‌تر می‌گیری

و هرچه نقش عوامل بیرونی کمرنگ‌تر دانسته می‌شود

و هرچه به جای نگاه کردن به میوه‌ها‌، ریشه‌هایی بررسی می‌شود- که در طی فرایندی تکاملی آن میوه‌ها را ساخته است‌‌، آنوقت:

قادر به کشف و دسترسی به توانایی‌های جدّی تری می‌شوی که‌، در اعماق وجودت منتظر فرصتی برای ابراز وجود است.

قادر به انجام کارهایی می‌شود که هرگز تصورِ توانایی انجامش را نداشته‌ای؛

از عهده‌ی تحقق خواسته‌هایی برمی‌آیی که‌، هرگز تصور از عهده برآمدن‌شان را نداشته‌ای

ناممکن‌هایی را ممکن می‌کنی که‌، حتی جرأت فکر کردن و آرزو داشتن درباره‌شان را هم نداشتی‌، چه برسد به قدم برداشتن درباره‌شان

قادر به تشخیص پتانسیلی می‌شوی که‌، در موضوعات مورد علاقه‌ات برای ساختن ثروت‌، وجود دارد

قادر به دریافت ایده‌های الهام شده‌ای می‌شود که‌، تا کنون تجربه‌شان را نداشته‌ای

و قادر به قدم برداشتن برای اجرای ایده‌ها و اجرای تصمیماتی می‌شوی که بارها در زندگی‌ات نادیده گرفته‌ای و به تعویق انداخته‌ای

 

اینها همان جوانه‌ها‌، شاخ و برگ‌ها‌، شکوفه‌ها و ثمره‌های بذری به نام عزت نفس و احساس لیاقت است که در وجودت می‌کاری و به پروراندن و مراقبت کردن از آن استمرار می‌ورزی‌، حتی اگر  در روزهای آغازین‌، هیچ اثری فیزیکی‌ از رشد آن بذر در زندگی‌ات نبینی‌، اما در وجودت‌، به وضوح آن رشد را احساس می‌کنی.

خواسته‌هایت را جدی می‌گیری‌، وقتیکه حتی ایده‌ای درباره‌ی چگونگی‌شان نداری‌؛

اولین قدم و خام‌ترین ایده‌ای الهام شده‌ات را اجرا می‌کنی وقتی که‌، حتی نمی‌دانی قدم بعدی چیست و چطور باید برداشته شود؛

به تک تکِ قدم‌هایی که چگونگیِ برداشتن‌شان پس از دیگری پیش رویت ظاهر می‌شود‌، اعتماد می‌کنی‌، حتی وقتیکه نمی‌دانی چطور تو را به خواسته‌ی نهایی خواهند رساند؛

چون می‌دانی جهان به چه شکل کار می‌کند. چون می‌دانی که باید سمتِ خودت را انجام بدهی.

چون نقش توکل و هدایت را فهمیده‌ای؛

چون عزت نفس و ایمانی در وجودت در جریان است که‌، به تو اطمینانِ اتفاق افتادن و محقق شدن را می‌دهد‌، اگر سمتِ خودت را انجام بدهی.

و این تمرکزِ طولانی مدت بر پروراندنِ ریشه‌های عزت نفس و احساس خودارزشی‌، آرام آرام میوه‌هایی را بر درخت زندگی‌‌ات هویدا می‌کند که‌، از آرزوهای دور و درازِ سالهای گذشته‌ات‌، با ارزش‌تر و با کیفیت‌تر است.

بنابراین‌، اولین قدم‌ برای تغییر در تمام جنبه‌‌ها‌، باید از ساختن و پروراندن عزت نفس شروع شود. ریشه و پایه‌ای که همه‌ی موفقیت‌ها و دستاوردهای زندگی تو‌، روی آن قرار می‌گیرد.

هرچه این ریشه عمیق‌تر بشود‌، آن موفقیت‌ها با ثبات‌تر و ادامه دارتر می‌شوند.


متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این فایل:

اگر تمام عوامل موفقیت یک فرد رو در یک کفه ترازو بگذاریم-تمام عوامل موفقیت بدون عزت نفس- و عاملی به نام عزت نفس رو بذاریم توی کفه ی دیگه ی ترازو، کفه دیگه-یعنی «عزت نفس»- سنگین تره.

تاثیر عزت نفس توی موفقیت افراد-با اختلاف- بیشتر از بقیه عوامل موفقیته.

خود من مثل خیلی از شماها توی شرایطی بزرگ شدم که همش توهین بوده، همش تحقیر بوده، همش نادیده گرفتن بوده، توانایی ها و استعدادها همش سرکوب شده، همه مون کم وبیش توی همچین شرایطی هستیم و واقعاً جای اعتراض هم نیست که بگیم باید پدر و مادر ما رو اینجوری بزرگ میکردن، اونجوری بزرگ میکردن و کم کاری کردن.

ولی از وقتی که فهمیدم میتونم زندگی خودم رو تغییر بدم اومدم شروع کردم به ساختن بنیان عزت نفس، اعتماد به نفس، احساس لیاقت در خودم

از اون موقع زندگی من کاملا متحول شد، یعنی اصلاً آدم میتونه زندگی خودش رو تغییر بده وقتی که باور داشته باشه که توانایی تغییر زندگی رو داره، این خودباوری پایه و اساس پیروزی، پایه و اساس خوشبختیه، پایه و اساس ثروت، سلامتی و موفقیته

این خودباوری که خیلی از ماها از دستش دادیم، وقتی که بچه بودیم همه مون خیلی اعتماد به نفس بالایی داشتیم، همه مون توی نوزادی هیچ تردیدی نسبت به ویژگی ها و شخصیت مون و زیبایی مون نداشتیم، ولی هر چقدر بزرگتر شدیم گوش دادیم به حرف های بقیه

دماغت گنده است، چشمت اینجوریه، کلت اونجوریه، ریاضیت خوب نیست، تو فلان ورزش خوب نیستی، چقدر قدت کوتاهه، چقد قدت زیادی بلنده، چقدر خونواده بی‌پولی داری، چقدر دهاتی هستی، چقدر شهری هستی

این برچسب ها رو شنیدیم و بعد باعث شده که نتونیم سرمون رو بالا بزاریم، نتونیم اصلاً توی جامعه خودمون رو بروز بدیم، اصلاً خیلی خیلی باورمون نسبت به خودمون، نسبت به توانایی هامون ضعیف و ضعیف تر شده☹

و وقتی که این تغییرات در خود باوری ما ایجاد بشه زندگی ما به صورت بنیادین تغییر میکنه، البته که این کار کردن روی خودمون دائمیه و این نیست که بگیم من یه روز دوروز روی خودم کار میکنم عزت نفسم دیگه درست میشه، نه

من هنوز که هنوزه اگه به من بگن مهمترین چیزی که نیاز داری بیشتر روی خودت کار کنی من میگم عزت نفس

یعنی من این همه سال دارم روی خودم کار میکنم روی خود باوریم، روی احساس لیاقتم دارم کار میکنم، هنوز احساس میکنم که میلیاردها سال نوری فاصله دارم با اون چیزی که میتونم باشم و نیازه که آدم بشینه روی خودش کار کنه، نیاز که این موضوع رو جدی بگیره.

وقتی که من خودباوری رو در خودم ایجاد کردم، اومدم توانایی هام رو حساب کردم

من قبلا هم بهتون گفتم من اینقدر از طریق پدرم در مورد توانایی های جسمیم سرکوب شده بودم که تو بی‌عرضه‌ای، تو تنبلی، تو هیچ کاری نمیتونی بکنی، تو فلانی، تو بهمانی، به هیچ دردی نمیخوری، چاقی، اینقدر اینا گفته شده بود که من واقعا احساس میکردم هیچ توانایی از لحاظ فیزیکی ندارم

اون موقع که رفتم باشگاه کشتی، من موقعی که میخواستم تمرین بارانداز انجام بدیم، یا حتی توی کشتی های جدی، کشتی هایی که مسابقه بود، من هر وقت که میخواستم کار کنم حریفم رو بلند میکردم از روی تشک

یعنی کامل میکندمش از روی تشک

این دست و پا میزد روی هوا و بعد روی هوا من اینو میچرخوندم، همه تعجب میکردن و می‌گفتن تو چه جوری میتونی مثلاً این وزن رو از روی زمین بلند کنی، چون شما دیدید که توی کشتی ها چه جوری روی همون خاک طرف رو می گردونن، ولی من روی هوا اینکارو میکردم به راحتی، بدون اینکه اصلاً احساس کنم کار سختیه

بعد بچه ها میگفتن چقدر قوی هستی، چقدر فوق‌العاده‌ای، چه جوری میتونی اینکارو بکنی.

من اینقدر خودم رو باور نداشتم فکر میکردم دارن منو مسخره میکنن، میگفتم مگه کاری داره اذیت نکن، مسخره نکن

خیلی موقع ها دیدیم اونایی که عزت نفس ندارن بهش میگی چقدر زیبایی، چقدر خوشگلی، میگه اذیتمون نکن، مسخره نکن، میگی چقدر خوش پوشی، چقدر دست خطت قشنگه، میگه شوخیت گرفته، اذیت میکنی، یعنی نمیتونه باور کنه که این توانایی رو داره این زیبایی رو داره، این قدرت رو داره، نمیتونه باور کنه

چرا نمیتونه باور کنه؟؟

چون یک میلیارد بار بهش گفتن که تو بی‌عرضه‌ای، تو ناتوانی، تو زشتی، تو فلانی،

وقتی نگاه ما به خودمون عوض میشه، نگاه جهان به ما تغییر میکنه

جهان منظورم همه غیر از خودته

بازتابی از تو هستن، بازتابی از نگاه خودت به تو هستن، اگه تو خودت رو آدم زیبایی فرض میکنی، اگر آدم توانمندی فرض می کنی، اگر باور داری، ایمان داری به توانایی خودت، جهان هم به تو باور و ایمان داره، این چیزی جدا از خودمون نیست

بازتابی که ما دریافت میکنیم از جهان، برمیگرده به اون چیزی که ما فرستادیم، اونچه که توی زندگی ما اتفاق میفته به خاطر باورهای خودمونه⚜

حالا اگه من نوعی نسبت به توانایی های خودم باور داشته باشم، بقیه این باور درشون ایجاد میشه اگه من خودم، خودم رو باور نداشته باشم، چطور میخوام بقیه منو باور داشته باشن

اگه خودم هر بار که یه اشتباه میکنم خودم رو سرزنش کنم، هر بار که یه کاری رو نادرست انجام میدم بیام صد بار به خودم بگم خاک بر سرم، چقدر احمقم، چقدر بی عرضه ام، بازم گند زدم، بازم سوتی دادم،

وقتی من میام اینا رو به خودم میگم دارم به جهان میگم اینا رو بیشتر به من بگو، این اتفاقات و این رفتارها رو بیشتر به وجود بیار ولی وقتی خیلی راحت خودم رو میبخشم، اگه گناهی داشتم توی گذشته خیلی راحت رو به خدا میکنم و طلب عفو و بخشش میکنم و بعدش هم باورم اینه که خداوند غفور و رحیمه، خیلی راحت خودم رو میبخشم، خیلی راحت اشتباهاتی که دارم رو یا جاهایی که درست عمل نمیکنم رو به جای اینکه خودم رو تخریب کنم میگم این طبیعیه برای یک مسیر

برای اینکه یادش بگیرم باید تمرین کنم، ممکنه توی دفعه های اول نتونم

و این قانون تکامل هم همینو میگه من نمیتونم ادعا داشته باشم یا انتظار داشته باشم که یک کاری رو دفعه اولش به خوبی دفعه صدم انجام بدم

نه، هر بار با تجربه، با یادگیری بیشتر و بیشتر توی هر مسیری هی بهتر و بهتر میشم.

روی خودتون کار کنید، روی باورهاتون کار کنید تا برای سال جدید یک آدم دیگه ای بشید، یک شخصیت دیگه ای از خودتون بسازید

به خدا دیگه چه جوری من باید اینو ثابت کنم به شما که زندگی من از کجا به کجا رسید وقتی که خودم تغییر کردم، وقتی تصمیم گرفتم سرمایه گذاری کنم روی خودم بچه ها توی لایو از من می‌پرسن که روی چی سرمایه گذاری کنیم، بورس خوبه، طلا خوبه یا دلار؟؟

به خدا روی خودمون باید سرمایه گذاری کنیم، تو اگه آدم قوی تری بشی همه کار میتونی انجام بدی، یعنی من هنوز که هنوزه مهمترین سرمایه گذاری زندگیم روی خودمه من اول روی خودم سرمایه گذاری کردم بعد از لحاظ مالی پیشرفت کردم، تونستم ملک و این چیزا رو بخرم، هنوز که هنوزه احساس میکنم نیازه برای اینکه روی خودم سرمایه گذاری کنم و مهمتر از همه روی عزت نفسم سرمایه گذاری کنم

هر چقدر که من خودباوری بیشتری داشته باشم انتهایی نداره،نمیتونیم بگیم یه آدمی الان هست به آخر عزت نفس رسیده،به آخر خودباوری رسیده، هیچکس نیست، انتهایی نداره.

من خودم به شخصه به شدت نیاز دارم که روی این زمینه کار کنم، به شدت نیاز دارم اون باور های خوبی که توی دوره عزت نفس گفته شده رو با خودم تمرین کنم، کار کنم، اون آگهی بازرگانی که گفتم بچه ها برن انجام بدن، معجزات ما از اون آگهی بازرگانی دیدیم توی زندگی بچه ها.

یعنی طرف میگه زندگی من به دو قسمت تقسیم میشه قبل از تمرین آگهی بازرگانی و بعد از تمرین آگهی بازرگانی

اینقدر توی زندگی من تاثیر داشت،

همیشه خودباوری داشته باشید، خودتون رو دوست داشته باشید فارغ از اینکه گذشته تون چه جوری بوده، فارغ از اینکه چه اشتباهاتی کردید، فارغ از اینکه چه گناه هایی داشتید، فارغ از اینکه تا حالا توی مسیر زندگیتون چقدر از مسیر خارج شدید

به خدا هر وقت که تصمیم بگیرید تغییر بدید خودتون رو دنیای شما تغییر میکنه، اوضاع هیچ وقت اونقدر خراب نیست که نشه درستش کرد.

زندگی منو که همتون دیدید، هزارتا فایل من آماده کردم از گذشته، از الان

دیدید که من از کجا به کجا رسیدم توی زندگیم، از کارگری توی بندرعباس توی هوای 50 درجه رطوبت 98٪ رسیدم به جایی که توی بهترین کشور دنیا، بهترین ایالت این کشور و بهترین شهر ایالت دارم زندگی میکنم، توی شرایط عالی، هرچی توی زندگیم خواستم بدست آوردم، هر چیزی که تا الان خواستم، هر چقدر ثروت، ملک، ماشین، موتور، روابط عاشقانه، هرچی که خواستم تو زندگیم به دست آوردم

از کجا؟؟

از جایی که هیچی نبوده،

توی اون شرایط کارگری سخت، تازه 20 سالم هم بود، تازه ازدواج کرده بودم، توی اون شرایط از هیچی شروع کردم و الان همه چیز توی زندگی من سال هاست که تغییر کرده و هر روز داره بهتر و بهتر میشه.

بنابراین نگید که الان دیگه دیر شده، الان من خیلی زیر قرضم، خیلی پایینم، خیلی نابود شده اعتماد به نفسم

نه، هر وقت که خودمون رو باور کنیم، هر وقت اراده کنیم، هر وقت که یه جهاد اکبر واقعاً نشون بدیم اوضاع میتونه تغییر کنه

به بهترین نحوش تغییر میکنه

من خودم همیشه میگم اون روزا و سختی هایی که سپری کردم باعث شد که الان زندگی خیلی لذت بخش تر بشه برای من،. یعنی اگه من یه آدمی بودم که توی اون شرایط زندگی نکرده بودم، یعنی اصلاً توی این شرایط به دنیا میومدم توی آمریکا، توی شرایط مالی خوب به دنیا میومدم، اینقدر قدر نعمت هامو خوب نمیدونستم، اینقدر هر روز سپاسگزار نبودم، اینقدر حالم همیشه خوب نبود، فکر میکردم اینا عادیه

ولی وقتی که آدم از اون شرایط به این شرایط میرسه خیلی سپاسگزار تره، خیلی لذت بخش تره زندگی، مخصوصاً که خودت خلقش کرده باشی، مخصوصاً که خودت ایجادش کرده باشی، مخصوصاً که خودت تغییر کرده باشی و بعد این زندگی ایجاد شده باشه

بخاطر همین پیشنهاد می کنم روی خودتون کار کنید، روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید و حرکت کنید.


تمریناتی که در دوره عزت نفس و برای هر جلسه طراحی شده نحوه اجرای آگاهی‌های آن جلسه را در عمل به شما یاد می دهد.

یعنی به شما چگونگی خرج کردن آن آگاهی ها را در مسیر خلق خواسته هایتان آموزش میدهد تا از شما مصداق یک مومنی رو بسازد که عمل و اقدام جزئی جدایی‌ناپذیر از شخصیت اوست.

قدم اول برای ساختن عزت نفس از خودشناسی و بازنگری اساسی به خودت شروع می شود، تا بدانی چقدر توانایی حل مسئله داری؟!

چقدر توانایی غلبه بر ترس ها و اجرای ایده هایت را داری؟!

چقدر توانایی تصمیم گیری و اجرای تصمیماتت را داری؟!

چقدر تصمیماتت به تعویق افتاده داری؟!

چقدر درباره خودت احساس خود ارزشی و لیاقت داری؟!

چقدر علائق خودت را ارزشمند میدانی و می توانی پتانسیل خلق ثروت را در آنها ببینی؟!

چقدر از نقاط ضعف و نقاط قوتت آگاهی؟!

چقدر به خاطر گذشته ات احساس گناه داری؟!

چقدر محتاج به این هستی که دیگران شما را تایید کنند؟!

چقدر به عواطف خودت مسلط هستی؟!

و چقدر احساس خوبت را وابسته می دانی به حضور یه آدم خاص، یا وقوع یک اتفاق خاص در زندگی ات؟!

تمرین‌ها و آگاهی‌های این جلسه پاشنه های آشیل شما درباره عزت نفس را به شما می شناساند و راهکارهایی عملی برای حل آن مسائل، پیش روی شما می گذارد.

آگاهی‌های جلسه دوم به شما کمک می کند تا یکی از بزرگترین نشتی های فرکانسی را در وجود خود تشخیص دهی. نشتی فرکانسی که نه‌تنها عزت نفس شما را می بلعد بلکه به قول قرآن شما را آسان می کند برای سختی ها و مصیبت ها.

این ضعف که خیلی ناآگاهانه ذهن شما را کدنویسی کرده و رفتارها و واکنش ها و تصمیمات شما را تحت کنترل گرفته، «تمایل به قربانی شدن به منظور جلب ترحم و دلسوزی دیگران» نامیده می شود.

تمریناتی که برای حل این مسئله در این این جلسه طراحی شده است، به شما کمک می کند تا:

اولاً: این ضعف، یعنی احساس قربانی شدن را برطرف کنید و این نشتی فرکانسی را ببندید.

ثانیاً: به صلح رسیدن با خود و بی نیاز شدن از جلب توجه دیگران را به شما یاد می دهد.

این دو موضوع تأثیر بسیار عمیقی بر رشد عزت نفس در شخصیت شما  و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی تان می گذارد.

سومین جلسه از دوره عزت نفس اختصاص دارد به موضوع «احساس گناه»

مخرب‌ترین فرکانسی که ما به عنوان موجوداتی فرکانسی می توانیم ارسال کنیم، دقیقاً در لحظاتی ارسال می شود که در احساس گناه به سر می بریم. چون بیشترین فاصله فرکانسی را بین شما و انرژی که  آن را منبع نعمت و برکت می دانیم، ایجاد می کند.

احساس گناه مثل بمب اتم، احساس خود ارزشی، عزت نفس و امیدم به روزهای خوب را آنقدر در وجود شما نابود می کند و شما را از «در صلح بودن با خود» خارج می کند که هیچ احساس دیگری نمی تواند تا این حد مخرّب و سمّی باشد.

به عبارت دیگر، ماندن در احساس گنه، نه به شما اجازه وصل شدن به جریان هدایت را می دهد و نه می توانی ایده ها و الهاماتی را دریافت کنی که شما را به سمت چگونگی تحقق خواسته هایت هدایت می کند.

برای همین یکی از مهم‌ترین ترمز هایی که در این دوره قرار است از ذهن خود برداری و به این واسطه درهایی از نعمت و برکت را به زندگی ات باز کنی، موضوع «احساس گناه» است که با کمک ساختن باورهای توحیدی در این جلسه انجام می شود.

آگاهی‌های جلسه چهارم تاکید ویژه‌ای دارد بر ساختن عزت نفس به کمک قانون تکامل.

به عبارت دیگر، مسیری که در دوره عزت نفس برای دانشجویان این دوره رخ می دهد، یک فرآیند تکاملی است برای کسب مهارت کنترل ذهن.

یعنی ساختن باورهای قدرتمند کننده ای که به شما توانایی «آگاهانه» نادیده گرفتن نجواهای ذهن را می دهد؛

و آگاهانه گوش دادن به صدای الهامات قلب تان و آگاهانه دیدن کوچکترین نکات مثبت خودتان و توانایی های بالقوه ای که دارید یا توانایی هایی که آنها را کوچک می شمرید یا نادیده می گیرید را می دهد.

کسبِ «این توانایی مهم»، به شما قدرت و ایمان می دهد تا زمانی که هنوز اول راه هستید و تجربه تحقق هدف های خاصی را در رزومه ات نداری، جسارت غلبه بر دل ترس هایت را داشته باشی و بتوانی قدم های اولیه را در مسیر تحقق خواسته ات برداری و مسیر را با امیدواری ادامه دهی تا به مقصد و نتیجه مدّنظر برسی.

در واقع این مشخص ترین نقش عزت نفس در رسیدن به خودباوری و قدم برداشتن برای اهداف تان است. آنهم زمانی که دقیقا اول راه هستید.

تمریناتی که برای این جلسه طراحی شده است، تمریناتی است برای غلبه بر ترس

تمریناتی است برای خودباوری و انگیزه ساختن در مسیر

و تمریناتی است برای خارج شدن از چرخه ناخواسته ها و ورود به مدار خواسته ها به کمک «توانایی تمرکز بر نکات مثبت و توانایی هایی که در وجود خود داری».

آگاهی های جلسه پنجم تاکید دارد بر اصلاح ضعفی به نام: «تلاش برای تایید دیگران» که نشانه واضحی است از کمبود عزت نفس.

اگر این ضعف آگاهانه کنترل نشود آنوقت مهمترین اولویت ها و تصمیمات شما را  آنچنان در کنترل می گیرد و آنچنان احساس لیاقت را در وجود شما نابود میکند و آنقدر شما را مشرک میکند و از صلح با خودت و اتصال با منبع خارج می کند که حاضر می شوی  به بهای نادیده گرفتن خودت و علائق ات، زنجیره‌ای از تلاش‌های زجرآور را برای راضی نگه داشتن دیگران شروع کنی تا شاید بتوانی به خواسته هایی خیلی ناچیز برسی.

در حالی که در نهایت، نه تنها موفق نمی شوی دیگران را راضی نگه داری بلکه عزت نفس و احساس خود ارزشی خود را رو بیشتر و بیشتر تخریب می‌کنی.

بنابراین نقش مهم آگاهی‌ها و تمرینات این جلسه، ساختن بذر باورهای توحیدی در وجود شما ست. یعنی بالاترین درجه از عزت نفس را در وجود شما ایجاد می کند تا بتوانی قدرت و نقش باورهای خودت در نتایج زندگی ات را درک کنی و  این روند معیوب را به سمت بهبود، برعکس کنی.

یعنی به جای اعتبار گرفتن از رئیس و کارفرما و همسر و هر عامل بیرونی دیگری، بتوانی اعتبار خود را  از «میزان اتصال با منبعی بگیری که هدایت شما را بر عهده خود گذاشته و راهکار تمام مسائل را می داند»

این جلسه، حساب کردن روی این نیرو را به شما یاد میدهد و پشتوانه درونی و قدرتمند برای عزت نفس شما می سازد تا بتوانی با اعتماد به این نیرو، نگران مسائل احتمالی در مسیر نباشی و با قدرت برای اهداف خود قدم برداری و ایده های اولیه را اجرا کنی.

جلسه ششمین این دوره اختصاص دارد به: «چگونگی ساختن باور احساس لیاقت»

این جلسه در تکمیل جلسه قبلی و مبحث «نیازمند بودن به تایید شدن توسط دیگران» است که ناشی از عدم احساس لیاقت و خود ارزشی است.

یعنی باور محدود کننده ای که اتصال شما را با منبع قطع می کند و اآنقدر  تمرکز شما را بر نقاط ضعف و شکست های زندگی تان معطوف میکند تا ناتوانی و نالایقی خودت را برای تغییر شرایط کنونی ات باور کنی و به این شکل با وجود توانایی های کافی ای که داری، هیچ قدمی برای تغییر اوضاع زندگی ات بر نداری.

آگاهی های این جلسه و تمرینی که در راستای آن آگاهی ها طراحی شده است، چگونگی ایجاد خود ارزشی و ساختن شخصیتی توحیدی را به شما یاد می دهد.

یعنی همزمان که به شما احترام به دیگران را می آموزد، بی نیاز بودن از نظرات آنها را نیز درباره اولویت ها و تصمیمات اساسی زندگی تان، می آموزد؛

همزمان که به شما مشورت با دیگران و الگوبرداری از آنها را یاد می دهد، تکیه نکردن بر امتیازات یا قدرت های دیگران را نیز یاد می دهد؛

همزمان که شما را قادر به اجرای بهترین عملکرد تان برای انجام وظایف تان می کند، به شما قدرت «نه گفتن» و «باج ندادن» در برابر درخواست های نامعقول دیگران را نیز یاد می دهد.

آگاهی‌های این جلسه شکل صحیحی از احساس لیاقت و خود ارزشی را در وجود شما می سازد که باعث می شود زندگی روی خوش تری از خود را به شما نشان بدهد و به قول قرآن:

شما را آسان کند برای آسانی ها.

به نحوی که نعمت ها به طور طبیعی و از راههای بدیهی به زندگیم تان وارد شود و به قول استاد چرخ زندگی شما روان تر بشود.

جلسه هفتم یکی از مهمترین جلسات این دوره برای رشد شخصیت شماست. به گونه‌ای که قادر به تصمیم گرفتن و اجرای آن تصمیمات بشوید آنهم قبل از اینکه به بهانه های ذهن خود فرصت دخالت بدهید تا اجرای تصمیمات گرفته شده شما را به تعویق بیاندازد.

مهارت دیگری که با عمل به آگاهی های این جلسه کسب می کنید، مهارتی است به نام «خودشناسی»

در واقع عزت نفس یعنی توانایی شناختن خودت؛

هر چقدر به شناخت بهتری از خودت برسی، تصمیمات درست و صحیح تری میگیری؛

و هرچه تصمیمات درست تر و صحیح تری بگیری، مسیر لذت بخش تر و سر راست تری را برای تحقق خواسته هایت و رشد ظرف وجود خود طی می کنی؛

جلسه هشتم این دوره به ترمز مهمی به نام «کمال گرایی و چگونگی رفع این ترمز » می پردازد.

در حقیقت این ترمز خود را در قالب «ایمان بدون عمل» ظاهر می کند.

یعنی اگر این ویژگی رواداشته باشید، همیشه منتظر یک فرصت بهتر هستید. همیشه منتظر هستید تا قدم برداشتن برای تحقق هدف خود را زمانی شروع کنید که اوضاع ایده آل و بدون نقص مدنظرتان به وجود بیاید.

لذا از آنجا که «وضعیت ایده‌آل» یک فرایند تکاملیست و فقط از طریقز قدم برداشتن؛ ایده های خام و اولیه را اجرا کردن؛ سپس هدایت شدن به قدمهای مشخص بعدی و بازخورد گرفتن از اشتباهات و اصلاح آنها در مسیر ایجاد می شود، در نتیجه آن وضعیت ایده آل مورد نظر، هرگز نمی تواند سراغ فرد کمال گرا بیاید.

یعنی (یک فرد کمالگرا) همیشه بیشتر از آن که بر توانایی‌های وجود خود و فرصت‌ها و هدایت های پیش رو در مسیر متمرکز باشد، درگیر تمرکز بر نقص ها و نا توانایی هایی است که در وجودش است.

یک فرد کمالگرا همیشه در حال مقایسه امکانات مهارت ها و نتایج قدم های اولیه خود با امکانات و نتایج افرادی است که سالهاست در آن مسیر هستند و تکامل خود را در آن جنبه یا حرفه طی کرده اند.

و طبق قانون:

این جنس از تمرکز، عزت نفس و ایمانی برای چنین افرادی با چنین ویژگی شخصیتی ای باقی نمی گذارد که بخواهد پای حرکت آنها بشود.

برای همین چنین افرادی فقط از این شاخه به آن شاخه می پرند؛
اطلاعات زیادی دارند، اما اهل عمل نیستند، یعنی همه کاره هایی هیچ کاره اند؛

تمرینات و آگاهی‌های این جلسه در حکم ورودی های خالص، عملی و کاربردی است برای برطرف کردن این ضعف شخصیتی.

تا بتوانید با عمل به این آگاهی ها، ایمانی را در وجود خود بسازید که عمل می آورد و اهداف را محقق می کند.

نهمین و آخرین جلسه این دوره راهکارهایی ارائه می دهد برای موضوعاتیکه پاشنه آشیل 99 درصد از آدمهاست.

موضوع اول مسئله «وابستگی» است که نتیجه مستقیمی است از عزت نفس پایین و عدم لیاقت درباره خودت و توانایی هایی که داری و در نتیجه «بی هدفیِ ناشی از احساس ناتوانی در تحقق اهداف»

در موضوع بعدی، استاد عباس منش تفاوت «نگاه توحیدی داشتن و توقع نداشتن از دیگران» را با « نوعی از درخواست نکردن از دیگران توضیح می دهد که ناشی از کمبود عزت نفس است»

آگاهی‌های این جلسه به شما کمک می کند تا »تفاوت میان درخواست کردن از آدم ها» را با «تکیه کردن و وابسته شدن به کمک آنها» درک کنید.

یعنی ناتوانی خود در داد و ستد با آدمها ر- که از کمبود عزت نفس می آید- را با بهانه «توحیدی بودن و محتاج آدمها نبودن» توجیه نکنید و خودتان را فریب ندهید. بلکه جنسی از عزت نفس را در وجود خود بسازید که همزمان که نگاه توحیدی دارد و فقط روی خداوند حساب می کند و محتاج و وابسته یک شخص خاص یا یک عامل بیرونی خاص نیست، توانایی داد و ستد، تجارت، و مراوده با آدمهای جامعه اش را نیز دارد.

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.


اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره عزت نفس

مقالات بیشتر درباره چگونگی ساختن عزت نفس به کمک آگاهی‌های این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    324MB
    40 دقیقه
  • فایل تصویری آنچه در «دوره عزت نفس» می‌آموزی‌، در یک نگاه
    148MB
    40 دقیقه
  • فایل صوتی آنچه در «دوره عزت نفس» می‌آموزی‌، در یک نگاه
    37MB
    40 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

444 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا عطارروشن» در این صفحه: 4
  1. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3796 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان هم خانواده

    به پایان سال ۹۸ نزدیک شدیم و تصمیم گرفتم گزارشی از ۵ سال آشنایی با استاد عباس منش برای یادآوری خودم و تشکر از استاد عزیز و اطلاع دوستانی که تصمیم قاطع برای تغییر کردن گرفته اند بنویسم.

    بهمن ۱۳۹۴ در سن ۳۵ سالگی به لطف خدای مهربان با استاد عباس منش آشنا شدم و خدا رو شکر میکنم که اولین انتخاب من بهترین انتخاب زندگیم بود.

    استاد خیلی درباره طی کردن تکامل برای رسیدن به خواسته ها تاکید کردند ولی من خوشحالم که در هدایت الهی تکامل برای من رعایت نشد و اولین هدایت من به سمت مسیر موفقیت بهترین هدایت بود.

    بر اساس قانون تکامل باید اول با اساتید دیگر آشنا میشدم و مقداری تغییر در من ایجاد میشد و بعد به سمت اساتید بالاتر برای طی کردن مسیر موفقیت هدایت میشدم اما اولین انتخاب من برای تغییر کردن آخرین انتخاب من بوده و هست و خواهد بود.

    اینکه در سال ۱۳۹۴ در چه شرایطی بودم به صورت خلاصه بخوام بگم، مثل شما بودم

    مثل هر کسی که داره این متن رو میخونه

    چرا با اطمینان میگم شبیه شما بودم؟ چون از زندگیم راضی نبودم و سرشار از احساس بد و تنفر و شرک بودم

    دیگه تفاوتی نداره که مشکل من مالی باشه و مشکل شما روابط یا هر چیزه دیگه ای

    مهم اینه که احساس خوبی نداشتم و این حال مشترک همه ماست

    پس بهتره درباره مسیری که در این ۵ سال پیمودم بنویسم که احساس بهتری ایجاد میکنه

    امروز فایل جدید استاد درباره گزارش تصویری دوره عزت نفس رو دیدم و همه فایل های استاد از ۵ سال قبل تا امروز رو دیدم و دنبال کردم

    در توضیحات این فایل استاد درباره سرمایه گذاری روی خودمون صحبت کردند و به وضوح نتیجه این سرمایه گذاری برایم مشخص و لذتبخش است

    در این چندسال دو سه مرتبه پیش اومده که تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار گرفتم و برای سود کردن وارد معامله ای شدم و نتیجه ای که به دست آوردم اصلا قابل مقایسه با سرمایه گذاری روی خودم نبوده

    همه نتایج عالی زندگی من در این ۵ سال بخاطر سرمایه گذاری روی خودم بود

    سرمایه گذاری من چی بود؟

    هر روز فایل گوش دادن، هر روز تمرین کردن، هر روز مسئولیت احساس خوبم رو به عهده گرفتن، هر روز شاد و سرحال بودن و هر روز زندگی کردن.

    نه اینکه در این ۵ سال احساس بد نداشتم، یا از مسیر خارج نشدم، بارها شده که به شدت احساسم بد شده، حتی از فشار عصبی و احساس بد گریه کردم ولی دوباره از همین مسیر برای تغییر احساسم استفاده کردم.

    اگه بخوام حساب کتاب کنم، شاید از این ۵ سال حدود یک سال جمعا احساس خوب نداشتم و حدود دو سال احساس خوب یا در حد خثی داشتم و فقط دو سال احساس عالی داشتم

    یعنی به وضوح مشخصه که حتی اگه بعضی روزها احساس خوب داشته باشیم نتیجه خوبی میگیریم و نکته مهم اینه که احساس خوب داشتن در همه اوقات بستگی به ورودی ها داره

    یعنی برای من اینطور نیست که الان که به خیلی از خواسته هام رسیدم همیشه در احساس عالی هستم، اصلا اینطور نیست.

    اگه ورودی هام رو کنترل نکنم، یا چند روز فایل گوش نکنم، به مرور توجهم به عوامل بیرونی بیشتر میشه و بعد از اون احساس بد شروع میشه پس به یقین رسیدم که بهترین سرمایه گذاری بلندمدت روی خودم دنبال کردن فایل هایی است که استاد عباس منش برامون میذاره

    یکی دیگه از سرمایه گذاری های مهم روی خودم تمرکز بر تغییر عقاید و باورهام نسبت به خداوند بود

    بسیار سرمایه گذاری مفید اما نیاز به استمرار داره

    چون سرمایه گذاری های قبلی به شدت داره نتایج اشتباه به بار میاره و سرمایه گذاری جدید در شرایطی باید انجام بشه که همواره داره نتایج سرمایه گذاری های قبلی به تجربه در زندگی ما تبدیل میشه و این موضوع استمرار رو سخت میکنه چون بارها سبب میشه که منصرف بشیم و احساس شکست کنیم.

    بارها بهم ثابت شد که سرمایه گذاری جدیدم سودی نداره و هرچه هست نتایج سرمایه گذاری های قبله که اتفاقا شبیه نتایج همه اطرافیانم بود.

    مخصوصا اینکه به وضوح می بینی که سرمایه گذاری جدیدت بر خلاف همه انسانهای اطرافته و همیشه سرو صدای اونها رو میشنوی که بهت میگن داری اشتباه میکنی، کسی این کار رو نکرده، کسی با گوش دادن و تمرین کردن به جایی نرسیده، کسی نبوده که رنگ خوشی در دنیا دیده باشه و کلی حرف هایی که همه نتایج اطرافیانم از سرمایه گذاری هاشون بود.

    اما تنها یک موضوع سبب شد که با همه نتایج نامناسب زندگیم باز هم ادامه بدم و استمرار داشته باشم

    و اون چیزی نبود جز “باور کردن استاد عباس منش”

    من باور کردم که حرفهای استاد صحیح است، من باور کردم که نتایج استاد واقعی است، من باور کردم که استاد نیت پاک دارد و صداقت در کلام مهمترین ویژگی بود که باعث شد ایشون رو با تمام وجودم باور کنم

    و این باور سبب شد بارها وقتی احساس شکست و ناامیدی کردم باز ادامه بدم و امیدوار باشم افکاری که باعث شد استاد عباس منش به نتایج عالی برسه برای من هم میتونه تکرار بشه و خدای استاد خدای من هم هست و فقط من باید بتونم بیشتر شبیه استاد باشم.

    ۵ سال زمان مناسبی است برای بررسی نتایج مسیری که استاد عباس منش ترسیم کرده اند.

    به همین منظور لیستی از تغییراتی که در این زمان از زندگی تجربه کرده ام را می نویسم. اینکه این نتایج میتونه ثابت کنه مسیری که پیش رو داریم صحیح است یا خیر به عهده خواننده آن است.

    ۱- سال ۱۳۹۳ بالانس مالی من حدود ۸۰ میلیون زیر صفر بود

    ۲۵ میلیون فقط به دوستم علی بدهکار بودم، ۵ میلیون تومان به مادرم بدهکار بودم، ۸ میلیون به برادرم بدهکار بودم، یک وام ۲۰ میلیونی گرفته بودم که ۶۰ تا از قسط هاش باقی مانده بود، یک وام ۵ میلیونی داشتم، یک وام ۱۵ میلیونی مسکن داشتم، و سه چهارتا وام چند میلیونی که یادم نیست جریانش چی بود، ۳ تا دسته چک داشتم که اکثر برگه هاش خرج شده بود و تا حدود ۱۵ ماه بعد هر ماه یکی دوتا چک باید پاس میکردم

    بعد از ۵ سال امروز به لطف خدا هیچ بدهکاری ندارم، هیچ وامی به اسم من نیست، هیچ دسته چکی ندارم

    ۲- سال ۱۳۹۳ چندتا حساب بانکی داشتم که همه در حدی پول توش بود که حساب بسته نشه

    هیچوقت حساب بانکی من به ۱ میلیون نمی رسید چون یا تاریخ چک می رسید، یا قسط بانکی، یا کرایه مغازه یا خرج و مخارج زندگی و همیشه به همسرم میگفتم هیچوقت حساب بانکی من ۸ رقمی نمیشه همیشه ۷ رقمی بود (۷.۰۰۰.۰۰۰ ریال) و هیچوقت هم نمی شد.

    بعد از ۵ سال امروز به لطف خدا ۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال پس انداز دارم که اصلا نیاز نیست بهش دست بزنم و هر ماه داره بیشتر میشه

    ۳- سال ۱۳۹۳ کسب و کار من فروشگاه ابزار و یراق بود، با چنگ و دندون حفظش می کردم، از ساعت ۷ صبح تا ۲ ظهر و عصرها از ساعت ۵ تا ۱۰ شب مغازه بودم و درآمد من ماهیانه حدود ۲ میلیون تومان بود

    بعد از ۵ سال به لطف خدا امروز کسب و کار حضوری ندارم، نیاز نیست سرساعت خاصی مغازه باشم، لازم نیست نگران تعطیلی ها باشم که امروز درآمد ندارم، نیاز نیست شب ها بخاطر اینکه صبح زود باید بیدار بشم زود بخوابم، امروز کسب و کار اینترنتی خودم رو دارم مدیریت میکنم

    کسب و کاری که از صفر شروع شد، اولین نفری بودم که ماه ها در سایت خودم می چرخیدم و مطالب خودم رو می خوندم و تصور میکردم سایت من روزی مثل سایت عباس منش پربازدید میشه و مورد استقبال قرار میگیره و به لطف خدا امروز افراد فوق العاده ای عضو سایت من هستند و در محفلی دوستانه در مسیر تغییر کردن هستیم، سایتی که بعد از طی تکامل که در تلگرام طی شد فروردین ۹۶ راه اندازی شد و فروردین ۹۷ تنها حدود ۱۰۰ کامنت روی روی سایت بود ولی امروز در کمتر از یک سال بیش از ۱۰.۰۰۰ کامنت روی سایت گذاشته شده

    ۴- سال ۱۳۹۳ در از نظر سلامتی در وضعیت مناسبی نبودم، ۴۰ کیلو اضافه وزن داشتم، کمر درد، پا درد، نارسایی دریچه میترال قلبی داشتم، و کمر درد من به حدی بود که پای سفره نمی تونستم بشینم و باید لم میدادم

    بعد از ۵ سال به لطف خدا در بهترین شرایط سلامتی خودم هستم، در تناسب اندام عالی و در حال تلاش برای تجربه رسیدن به زیبایی اندام هستم، هیچ مساله ای بعنوان درد در جسم خودم ندارم و از نعمت سلامتی کامل برخوردار هستم

    ۵- سال ۱۳۹۳ ماشین من ۴۰۵ مدل ۸۳ بود که وضع ظاهرش به وضوح خبر از احوال صاحبش میداد. بارها تصادف کرده بود و هر بار ماس مالیش کرده بودم و داخل ماشین کثیف تر و خاکی تر از خیابونهای اطرافش بود

    بعد از ۵ سال به لطف خدا اون ماشین تبدیل شده یه یک ماشین اسپورتیج سفید. البته رویای من اوپتیما بود ولی خواستم شاسی بلند رو تجربه کنم که بعد از اون دیدم ماشین اول استاد سانتافه است و الان بیشتر خوشحالم که شبیه تر به استاد انتخاب کردم

    ۶- سال ۱۳۹۳ من در یک اتاق از خونه پدرم با دو بچه زندگی میکردم. البته یه واحد ۸۰ متری با وام و قرض و قوله خریده بودم که چون فروشنده توش رهن نشسته بود و من پول رهنش رو نداشتم بدم خونه پدرم زندگی میکردم، سال دوم که از آشنایی من با استاد گذشت تونستم رهن مستاجر رو پرداخت کنم و به در خونه خودم مستقر شدم.

    بعد از ۳ سال به لطف خدا امروز در واحد ۱۳۵ متری خیلی لوکس که اتفاقا به صورت دیزاین شده با تمام وسایل مورد نیاز زندگی خریدم دارم زندگی میکنم. نه تنها خونه نوساز بود بلکه همه وسایل زندگی نو شدند و قدرت خداوند در خلق خواسته هامون در پروسه خرید این خونه به خوبی تجربه کردم

    ۷- سال۱۳۹۳ گوشی موبایل من نوکیا n۱۰۰ بود و سال دوم آشنایی با قانون تونستم گوشی سامسونگ s۳ بخرم و شروع کسب و کار من در تلگرام با این گوشی بود

    بعد از ۳ سال به لطف خدا تونستم برای خودم و دخترم و همسرم بهترین گوشی ها رو بخرم

    ۸- سال ۱۳۹۳ درآمد ماهانه من از مغازه ابزار و یراق حدود ۲ میلیون تومان در ماه بود

    بعد از ۵ سال به لطف خدا بیشتر از ۱۰ برابر درآمد یک ماه در سال ۹۳ رو در فقط در یک روز تجربه کردم و درآمد ماهانه من تا ۵۰ برابر رشد کرده که البته بیشترین حدش رو گفتم و میانگین ماهانه تقریبا ۳۰ برابر شده

    اینها بخشی از نتایج سرمایه گذاری من روی خودم با استفاده از آموزشهای استاد عباس منش بود

    و قابل توجه دوستانم که این تغییرات در بازه زمانی رخ داده که همه اطرافیانم دارند فریاد میزنند که هر روز شرایط زندگی داره سخت تر میشه

    و به وضوح اثبات میشه کرد که وقتی افکار و کانون توجه خودمون رو کنترل کنیم میتونیم شرایط دلخواهمون رو از دل شرایط نادلخواه به سمت خودمون جذب کنیم

    وقتی نتایج ۵ سال اخیر رو با ۳۵ سال قبل از اون مقایسه میکنم با اطمینان میگم که آنچه استاد درباره سودآور بودن سرمایه گذاری روی خودمون میگه درسته

    فقط باید استمرار داشت و ادامه داد، فقط باید تلاش کرد از هرآنچه احساس ما رو بد میکنه دوری کنیم و به جای اون توجهمون به مطالب آموزش استاد باشه

    و همانطور که استاد اشاره کرد عزت نفس نقش مهمی در سودآور کردن سرمایه گذاری روی خودمون داره و چقدر خوشحالم که این دوره مجددا بروزرسانی شده و میتونم برای سال جدید دوباره ازش استفاده کنم

    چون برای رفتن به مدار بالاتر بازم نیازه که این دوره رو در کنار دوره های دیگه استفاده کنم

    استاد عزیز از شما تشکر میکنم که تصمیم گرفتید دوره های آموزشی رو بروزرسانی کنید

    مطمئن هستم نتایج عالی میشه از اضافه شدن تجربیات شما به این دوره ها کسب کرد

    خدایا شکرت

    این گزارش بروزرسانی میشود …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 235 رای:
  2. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3796 روز

    سلام دوست عزیز

    چقدر عالی توضیح دادید و قانون ارشمیدوس رو با قوانین حاکم بر جهان هستی و تغییر شخصیتمون ارتباط دادید

    متشکرم از شما و مثال بالن و سبک شدنش همیشه در ذهنم میمونه و میتونم در لحظه های خاص ازش استفاده کنم و خودم رو سبک کنم

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3796 روز

    سلام دوست خوبم

    چقدر نوشته شما عالیه

    چه نکات قابل تاملی داره

    “اگه میگن مهربونه چرا من بهضی وقتها می نالم!!!!

    اگه میگن بخشندس چرا گریه میکن

    اگه میگن بزرگه چرا بعضی وقتها میترسم!!!!!!

    اگه میگن کمکمون میکنه چرا بعضی وقت ها از آینده و اتفاقاتی که نیوفتاده اضطراب دارم!!!!!

    اگه میگن توابه و غفوره چرا بعضی شبها سرم رو آروم رو بالش نمیزارم و بخوابم”

    چقدر این جمله ها عالی بود

    درسته که بعد از چند سال بودن در این مسیر همیشه درگیر بودنم به بعضی وقتها تغییر پیدا کرده

    ولی بازم نیاز بود این نوشته ها رو بخونم که با انگیزه و اشتیاق بیشتری ادامه بدم

    مرسی دوست مهربانم

    و خدا رو شکر برای این پیام الهام بخش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3796 روز

    سلام دوست عزیز

    شما فکر کن استاد همه چی رو نمیگه

    همچنین فکر کن نصف چیزهایی که داره میگه صحیح نیست

    حالا به هرچی میگه گوش کن و عمل کن

    اون نصف که درسته، بهت کمک میکنه که رشد کنی

    و اونوقت به سطحی از درک و آگاهی میرسی که خدا باقی مسیر رو بهت میگه حتی اگه عباس منش نمیگه

    منتظر خبرهای عالی شما هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: