نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 5

استاد عزیزم و دوستان نازنینم سلام . سپاسگزارم از شما و آقا هادی عزیز با صحبتهای الهامبخشتون .

دقیقا دقیقااا همه چی با کنترل ورودیها شروع میشه

اصلا من اینطوری درک کردم که وقتی ما جلو ورود اطلاعات اشتباه رو به ذهنمون میبندیم تازه روحمون شروع به بازسازی وجود ما میکنه . تا قبل از این نمیشه واقعا .

چیزی که من از کنترل ورودیها درک کردم اینه که یه سری از آدما از جمله خود من (گاهی اوقات) با اینکه متوجه شدیم که کنترل وردیها یعنی چی ! اما درکش نکردیم .بنابراین اتفاقی که میفته اینه که ما جدی نمیگیریم که این امر بینهاااااایت مهمه . مثلا میگیم من حواسم هست شوخی میکنم فلان حرف منفیو میزنم.فلان خبرو گوش میدم چون حواسم هست مشکلی پیش نمیاد .اتفاق بدی نمیفته . یعنی هنوز درک نکردیم ناخوداگاهه …

برای ذهن مهم نیست که تو خوداگاه به فلان موضوع فکر میکنی یا ناخوداگاه، اساس اون چیزیو که بهش توجه میکنی رو در زندگیت به وجود میاره . استاد من با کنترل ورودیها باخودم عمیییقا به صلح رسیدم و خیییلی نتایج شگفت انگیزی گرفتم. الان هم دارم ازین طریق روی توحیدم کار میکنم. من فکر میکنم کنترل خیلی دقیق ورودیها باعث میشه ما وجودمون پاک بشه و بشنویم صدای خدارو . فکر میکنم آقا هادی هم ازین طریق با خدای وجودشون به صلح رسیدن . کنترل ورودیها وجود آدمو آروم میکنه .

اصلا ذهن نجوا داشته باشه صدای هدایت شنیده نمیشه .

استاد از صبح داشتم فکر می‌کردم که خدای من ، من دیگه باید چه کاری برای بهبود باورهای توحیدیم انجام بدم که وجودم پاکتر باشه برای شنیدنت ؟ بهم ااهام شد پاکسازی .

شما هم الان بین یکی از جمله هاتون ، شاید به صورت ناخوداگاه ، گفتین پاکسازی و بعد یه جمله ی دیگه ای رو آگاهانه بیان کردین ، که الان که دارم مینویسم حضور ذهن ندارم دقیقا چی بود اما یادمه که تو اون لحظه متوجه شدم که اون کارو انجام میدم البته که دوسال دیگه متوجه میشم که اون چیزی که شما گفتین و چیزی که من درک کردم زمین تا آسمون فرق داشته .

استاد من یه چیزی رو امروز در بحث تکامل متوجه شدم . دقیقا همینه که شما میگید . منم دقیقا چندین باااار دچارش شدم . همش‌گفتم وااای این آگاهی نقطه عطف زندگی منه .من خیلی آگاهم دیگه الان . بعد دوباره چند وقت گذشته دیدم عهه یه نقطه ی عطف دیگه …

چقدد زیبا گفتن آقا هادی در مورد اینکه خدا همیشه هست ولی ما اجازه نمیدیم بهش تا هدایت کنه. دیروز هدایت شدم به یه فایلی که درباره نشانه ها صحبت میکردین . دقیقا قبلش من داشتم کفر میگفتم که خدایا تو چرا جواب منو نمیدی .چرا من هیچ نتیجه ی باب میلمو نمیبینم ؟ چقدر بدوئم. و۱1 …..

بعدش که صحبتهای شمارو شنیدم شروع کردن به گفتن نشانه ها و دیدم چقددددر زیادن. اصلا همین چندتا فایل آخر سایت دقیقا نشانه های من بودن اما من گیر داده بودم به نتایج بزرگ.

استاد توحید خیلی دلچسبه .حالا من فقط یه کمی ازش رو یاد گرفتم اما متعهد شدم که خیلی تمرین کنم و ازون موقع تا حالا خدا با یک عالمه نشونه داره باهام صحبت میکنم. دیشب بعد شنیدن اون فایل نشانه ها متوجه شدم اصلا همین که آدم طی تکامل به یه سری باور محدود برمیخوره هم خودش نتیجه ست. دقیقا همون طور که شما گفتین رشد کردن یک روند داره و هرکدوم از اون آگاهیهایی که برای حل کردن و بهبود دادن اون باور محدوده دریافت میکنیم میشه یه نقطه عطف .

استاد با وجود اینکه قانونو خیلی خوب درک میکنم و سعی میکنم تو همه جوانب زندگیم رعایتش کنم و آدم متعهدی باشم و هرروز هم یه چیز جدید یاد بگیرم، امروز متوجه شدم قبلا که فکر میکردم خیلی توحیدی عمل میکنم ،در واقع هیچ توحیدی در کار و زندگیم نبود . خودمو سرزنش نمیکنم برا اینکه دچار کج فهمی بودم. چون همون کج فهمی ها باعث میشن این رونده طی بشه

استاد امروز یک تعریف جدید برای اینکه به مسیر ادامه بدم و بدون ناامیدی پیش برم ساختم.

تصور کنید به خاطر اییینهمه باور مخربی که از بچگی تا امروز در وجودمون ایجاد شده تبدیل شدیم به یه خونه خرابه ! دست به هرجاش بزنی میریزه . اگر بارون بباره دیگه رحمت نیست ذلته .چون سقف خونه سوراخه.

تصور کنید وقتی باورای مخربو پیدا میکنیم بدون کمک کسی و بدون هیچ هزینه ای شروع میکنیم به تغییر دادنش ، مثل این میمونه که دیوارو خراب کنی و یه آجریو یه جا اشتباه گذاشته شده رو درست جاگذاری کنی و بعد دوباره بسازیش. دقیقا با شناخت باورا و ساختن باورای جدید یه قصر توی وجودمون میسازیم. یه قصری که اگر بارون بباره اونو میشوره یا آب زلال بارون توی استخرش جمع میشه‌.

امروز متوجه شدم که اگر میخوای خداییو که بینهااایته دریافت کنی تا هدایتش هم بینهایت باشه و درهای نعمت و ثروت و برکت به روی زندگیت باز بشه باید وجودتو جایگاه خدا کنی. باید اول اون خونه خرابهه رو به قصر تبدیل کنی کم کم و طی تکامل. اصلا مسیر همه چی از توحید میگذره .

خداروشکر میکنم و ازتون سپاسگزارم که آگاهی های نابی رو باهامون به اشتراک میذارید ‌

استاد من چند روز پیش یکی از فایلهای ثروت شمارو بعد دو سال و خورده ای گوش دادم و تاااازه متوجهش شدم . قبلا خیلی برام مسخره بود درکش . میگفتم استادم یه چیزایی میگه ها

ولی الان فهمیدم فاصله ی صحبت هاتون با درک من دو سال و خورده ایه مثل سال نوری . اما به خاطرش خوشحال و سپاسگزارم .اصلا استاد باید اینطوری باشه که آدم هربار که به صحبتهاش گوش میده یه چیز جدیدی درک کنه . هرچند که اون صحبتها تکراری باشن.