دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سِودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیزم
بررسی چند نکته مهم و اساسی تو این فایل فوقالعاده که هادی عزیز گفتند و استاد جان هم بینظیر مباحث رو بررسی و باز کردند تا بهتر درک و عمل کنیم
اولین نکته اساسی پیدا کردن الگوهای موفق تو بیزینس و کاری که داری و توجه و تحسین کردن اون الگو ها گرفتن انگیزه و امید و ادامه دادن با باور درست تو رو در مدار رشد بیشتر قرار میده موضوعی که اهمیت داشتن الگو مناسب و کانون توجه درست رو میشه بهتر و بیشتر تو هر زمینه ای درک کرد
نکته مهم اساسی بعدی داشتن صداقت و درستی توی شخصیت خودت هست که تو رو به مسیر درست ،افراد درست و نتایج درست و بزرگ هدایت میکنه تکنیک من برای داشتن صداقت و درستی در ابتدا تحسین کردن افراد درستکار و صادق هست که توجه منو میزاره رو نکات مثبت شخصیتی افراد در مدار افراد درست قرار میگیرم و بعد من اگاهانه تصمیم میگیرم صداقت و درستی رو اهمیتش و نتایجی که داره رو درک کنم و عمل کنم خودم رو مقید و متعهد کنم تو هر شرایطی صادق و درستکار باشم تا لاجرم هدایت بشم به افراد درستکار و صادق به مسیرهای درست و آسون مسیر خداوند آسان شدن برای اسانی ها من انتخاب کردم هرآنچه رو که برای خود می پسندم برای دیگران هم بپسندم اگر من صادق نباشم درستکار نباشم مسیرم نادرسته و صددرصد در مدار معیوب افراد دروغگو و نادرست میافتم این اصل و اساس مهم رو باااااید رعایت کنم تا نتایج درست و عالی بگیرم سرمایه گذاری کنم رو خودم تغییر شخصیت به صورت بنیادین نتایج رو عوض میکنه
نکته اساسی و مهم بعدی اجازه بدم خداوند تو هرلحظه زندگیم منو هدایت کنه تو وجودم ببینمش صدای الهاماتش رو بشنو م خداوند همیشه هست و هرگز ما رو رها نکرده اگر من با احساس گناه دادن به خودم با توجه کردن به نکات منفی ،با ناشکری ،با بودن در هیاهوی ذهن نجواگر،با غرور و سرکشی ، خودم رو از خدا دور نکنم مسئولیت گردن خودم هست من باید آماده دریافت الهامات خداوند بشم من باید اجازه بدم در آرامش در احساس خوب در تسلیم و امیدواری صدای خدا رو بشنوم باور کنم خدا با من صحبت میکنه باور کنم تو قلب منه با من حرکت میکنه به فکر کنه منو قضاوت نمی کنه همینی که هستم رو دوست داره و لحظه ای منو تنها نمیزاره من حق انتخاب دارم من ازادم تا تو مسیر درست در آرامش از خداوند هدایت بطلبم به بهترینها هدایت بشم یا در مسیر نادرست با احساس بد در طغیانگری و سرکشی به مسیر نادرست برم در هر دو صورت من هدایت میشم هم در مسیر بهشت هم در مسیر جهنم خداوند در هر دو مسیر هدایت میکنه انتخاب با منه من باید بخوام برم به مسیری که خداوند به آنها نعمت داده نه مسیر گمراهان این حد از اختیار مسئولیت صددرصد رو از مسیری که می رم رو گردن خودم می ندازه و درک این موضوع مهم باعث میشه من بدون احساس گناه به خدایی که بخشنده و مهربان و غفور و رحیم قادر و غنی و وهاب هست خودم رو لایق دریافت الهامات الهی بدونم و ایمان داشته باشم آروم و امیدوار و شکرگزار با باورهای درست شخصیت درست و توجه درست به مسیر درست قدم بزارم و هرگز لحظه به بهترینها هدایت بشم
نکته اساسی و مهم بعدی کنترل ورودی ها ،ورودیهای تو خروجی رو می سازه اساس جهان اینه به هر چیزی باور داشته باشی به هر چیزی توجه کنی فرکانسی به جهان می فرستی که از همون بیشتر و بیشتر دریافت کنی و با هر بار بهتر شدن در این کنترل ورودی ها از جمله حذف اخبار، فیلمهای نامناسب ،فضای مجازی،کتابهای نامناسب ،افراد نامناسب ،محیطها و جمع های نامناسب و متعهد بودن تو این کنترل ذهنی تو رو در مدار بالاتر و مناسب تری از اتفاقات خوب و افراد بهتر قرار میده و این بهتر شدن نقطه پایانی نداره هر بار که فکر میکنی این نقطه عطف و عالی هست با ادامه دادن به این بهتر و بهتر شدن و کنترل کردن ورودی ها و تغییر بنیادین شخصیت و توجه درست تو رو در مدار بهتر افراد بهتر و موقعیتهای بهتر قرار میده تغییر مدار به صورت تکاملی ایجاد میشه و این یعنی من باید همیشه به دنبال بهتر شدن در همه ابعاد باشم چون نقطه کمالی نیست داستان موفقیت داستان بهتر شدن من در هر زمینه ای هست درک کارکرد جهان و تغییر مدارها کمک میکنه ورودی ها رو جدی بگیرم و با تعهد بخوام که همیشه ورودی مناسب دریافت کنم که برای من به شخصه این سایت الهی بهترین ورودی دنیا در همه ابعاد موفقیت هست که عاشقانه برای بودن در این سایت زمان می زارم و بهترین ورودی ها رو دریافت میکنم صددرصد مدارم به سمت رشد بیشتر می ره و لاجرم نتایج میاد
هادی عزیز قدرتی که تغییر شخصیت و درمان بیماری خودتون تو این مسیر الهی رو در وجودتون دیدید این خودباوری رو به شما داد که می تونید به دیگر خواسته هاتون هم برسید موضوع مهمی که من هم باید هرروز از تواناییها و قدرتی که در خلق خواسته هام دارم به خودم انگیزه و امید بدم که میتونم دیگر خواسته هام رو هم خلق کنم
منابع بیشتر:
دوره قانون آفرینش
سایر قسمت های «نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش»
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD865MB42 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 581MB42 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به همگی دوستان سلام به استاد عزیزم سلام به خانوم شایسته و افرادی که عاشقانه دارن تو سایت فعالیت میکنن از اقا ابراهیم و خانوم فرهادی
و از هادی عزیز تشکر میکنم که چه قدر باعشق و عزت نفس بالا و اعتماد بنفس بالا صحبت کردن منو یاد اون روزهایی انداخت که خدا نجاتم داد امشب میخوام بنویسم چون یادم نره مسیرم از کجا شروع شد و چه جوری با خدا آشنا شدم !!!!!!
خدایا شکرت واقعا یه حسی از درون میگه بنویسم منم میگم چشم !!!
بنویسم چون گاهی وقتها واقعا نجواهای شیطان میاد هدایت خدا رو کمرنگ کنه میخواد بگه خب حالا خدا نجاتت داد که چی؟؟؟؟ بنویسم یه ردپا باشه یه چکاپ فرکانسی باشه بنویسم گاهی وقتها باید اون هدایت کردن به یادم بیاد واقعا شیطان خیلی زود میخواد هدایت های خداوند رو از ذهنت ببره و تورو بکشه به عقب مینویسم تو چه شرایطی بودم
من رابطه خیلی بدی داشتم با خودم با خدا همه ولی یع جورایی واقعا حس میکردم خداباهام صحبت میکنه و ازدرون همیشه راه درست رو بهت میگه واقعا همیشه یه حسی توقلبم مثلا میگفت با این نرو اینکارو نکن خیلی میگفت و این حس تکرار میشد خلاصه تو خانواده و باورهای غلطی بزرگ شده بودم مثلا وقتی از خدا درخواستی داری باید گوسفندی بکشی یا پول نظر کنی غذا نظر کنی خودم مثلا میگفتم خدایا اگه اینکارو کنی من چند صفحه قران میخونم گاهی وقتها هم انجام نمیشد بعد نمیخوندم میگفتم خدا نتونستی انجام بدی کلا جنگ داشتم باخدا!!ولی اینو میخوام از همون بچگی میدونستم به خدا نیاز دارم نجواهای شیطان بود اما همیشه میدونستم بدون خدا نابودم نمیدونم این تو وجودم بود خلاصه اینو بگم من قبلا خیلی غمگین خیلی آهنگ غمگین آدمهای منفی همیشه میرفتم تو هنگام غروب میگفتم این خدا کیه چرا مثلا جواب نمیده همیشه با کینه میپرسیدم مثلا چرا بعضیا زندگی خوبی دارن همین موضوع ها بعدش من همیشه با ترس خدارو عبادت میکردم با شرط بندی همیشه نجواها بود مثلا گاهی وقتها به خاطر افکار منفی انجام نمیشد اون چیز بعدش یادمه خدمت بودم روی برجک میخواستم برم تهران واقعا تو فامیل برای اینکه بری یک شهر بزرگ اونم با شجاعت یع کار بزرگی هست و میگن نرو این چیزا من تا خدمتم تموم شد میخواستم برم تهران بعدش چند روز یک دوست که تو خدمت بود زنگ زد گفت کجای این چیزا تا اینکه گفت میایی سر کار خوب تو شرکت برق نمیدونم سمت قم خیلی خوشحال شدم همیشه با همون افکار غلط ولی همیشه اعتبار میدادم به خدا یعنی حساب کن ۵۰ درصد میگفتم خدا اینکارو کرده برام خلاصه حرکت کردم تو مسیر قم بودم همون دوستم زنگ گفت بیا تهران گفتم عه مگه نگفتی بیا قم گفت نه تهران بیا دفترش اونجاست رفتم مسافرخانه گرفتیم شب اومد یک دوست دیگه هم آورد همراهش صحبت کرد صبح یه جورایی راجب کار توضیح میدادن تا اینکه هفت روز موندم بعدش هم کرج رفتیم نمیدونستم جریان چیه ولی یه نیروی میگفت برو اینجا درس هست خدا شاهده با تمام وجودم خدارو حس کردم و بعدش اون وعده های میدادن مثلا فلان سال پولداری شرکت هرمی بود استاد اینو میخوام بگم چی شد حرفای اونا کمرنگ شد در ذهنم اونا همیشه میگفتن باید به تیم ما ایمان بیاری باید فقط به تیم اعتماد همونجا بود گفتم عه چرا من به خدا ایمان نیارم؟؟!چرا اینا دارن اشتباه میگن خلاصه بحث پول این چیزا شد ولی توی همون روزا گفتم خدایا اگه اینجا به پول برسم فلان کار میکنم این چیزا ولی یع چیز بهم میگفت نه اینجا اصل نیست تو اومدی درس بگیری آخرش بحث پول شد اونجا بود من گفتم خدایا تو منو اوردی آخرش این شد همه چیز تموم شد خیلی ناراحت شدم اونجا واقعا از دست خدا ناراحت شدم و گفتم خدایا دیگه نمیخوام باهات حرف بزنم اومدم خونه مسخره کردن ها شروع شد خیلی خیلی تو خودم رفتم وقتی هم با خدا تمام کردم رابطم خیلی رفتم تو خودم از اون طرف هم شرک داشتم با اون باور که گفتن اگه اشتباه کردی دیگه کارت تموم هست دیگه خدا مستقیم تورو میبره جهنم خیلی تو خودم بودم خلاصه بعد چند روز رفتم استان نزدیک بعد توی یک مطب بودم یک آگاهی از رستوران بود خواهرم گفت علی اینجا میری کار زنگ زدم فرداش رفتم از گارسونی شروع کردم و بعد خیلی رابطه خوبی با خودم خدا نداشتم هدایت شدم به مسیر های نامناسب همون آیه که میگه همه رو هدایت میکنم به هر مسیری که برن خودشون دقیقا سیستم خداوند مثل این میمونه هرکجا بری هدایت میشی و من خواسته بودم مسیر اشتباه برم و با قدرت هدایت میشدم افراد نامناسب وارد زندگیم میشد خلاصه یک باور غلطی که بود همیشه میگفتن باید بری ازدواج کنی اینجوری پیر میشی مثلا برو یه نفر بگیر مثل خودت بدبخت همین حرفا که هست همه جا خیلی مادرم تاکیید داشت ازدواج کنم اینجا میخوام یک باور بگم که اشتباه و بعضیا دچارش شدن مثلا مادرم میگفت علی برو ازدواج کن همیشه توی ذهنم بود که من لایق بهترینام همیشه برای خودم ارزش قاعل بودم ارزش های بیرونی و درونی هم بود بعد اینو میخوام بگم مادرم میگفت علی اگه ازدواج کنی دیگه باهات حرف نمیزنم مثلا تو اگه دلمو بشکنی دیگه سمتم نیا این چیزا خیلی مادرم همیشه دنبال برام یک دختر خوب پیدا کنه برام ازدواج کنم همیشه میگفتم نه تا اخر رفتم ازدواج کنم بعدش واقعا اینو میگم من با همون روزهایی که با خدا قهر بودم یه روز توی رستوران خیلی گریه کردم حالم از زندگیم بهم میخورد از همه چیز فقط به خدا گفتم خدایا من میخوام انسان خوبی باشم از اون طرف پیشنهاد ازدواج بود خلاصه انگاری قلبم درجا قبول کرد علی این ازدواج برو حالا هدایت خدا از اینجا شروع میشه
من واقعا قبول کردم برم با همون باور غلط جامعه و اطراف ما که اگه نری پیر میشی باید زن بگیری یه باور غلط دیگه این بود که زن بگیری زندگیت رو جمع میکنه پول هات جمع میکنه زندگیتو میسازه کاملا غلط من اگه بتونم خودم تغییر کنم و روی خودم کار کنم و مسولیت زندگیم بر عهده بگیرم نیازی نیست یک فرد دیگه بخواد برای من پول جمع کنه خدارو شکر این حرفا هم دارم باور درستش میگم که لطف خدا و ورد به سایت عباس منش که دست خدا بوده رسیدم و خلاصه منم رفتم خیلی عجیب بود برام باور نمیکردم من بخوام توی سن پایین ازدواج کنم ولی احساس میکردم یع نیرو با من با شدت داره کمکم میکنه شب قبلش بود به نظرم توبه کردم از همه چیز از اینکه آدم خوبی باشم این چیزا بعدش رفتم خواستگاری این چیزا همه چیز اکی شد واقعا من نمیخواستم ازدواج کنم فقط با کله پدر و مادر و جامعه بود منم رفتم اصلا من اون فرد رو کامل دوست نداشتم به خاطر خلا بود و وابستگی عزت نفس پایین مثل این میمونه بری و مجبور کنن بگن حتما باید اینو بگیری حالا چه خوشت بیاد نیاد خلاصه اون شخص هماهنگ با من نبود زیاد بعد قبل از اینکه باهم ازدواج کنیم و محضر بریم یهو پیام اومد همه چیز تموم حالا اینو بگم من که با قانون آشنا نبودم ولی وسط همون روزا تو خیابان وسط ترافیک بود یهو از درون گفتم خدایا من اون زندگی که میخواستم و بهت گفتم نشد و حالا دارم ازدواج میکنم با کسی که کاملا نمیخوام و دوست ندارم ولی از سر مجبوری میرم همین که تکرار میکردم تو درون فرداش پیام اومد همه چیز تموم شد رفتم و از اون طرف هم وابستگی خلا عزت نفس پایین شروع بع گریه همه چیز بعد واقعا داشتم الکی گریه میکردم هم الکی هم اینکه خوشحالم نشد یعنی تو دو راهی بودم ببین منظورم چیه منظور من اینکه یه دوست داشتن الکی از روی فیلم ها مثلا وقتی رابطه تموم میشع باید گریه کنی این چیزا ۱ماه تو خودم بودم گریه اما واقعا واقعا یه نیروی اومد تو وجودم بعدش چنان نیرو عجیب بود حس خوب ارامش که واضح بود صدای خدا انگاری یک صدای بلند تو قلبم بود که صدای بقیه رو نمیشنیدم یادمه هدایت شدم به سمت یکی از دانشجویان استاد که خیلی وقت فهمیدم دانشجوی شما بنده یک کلیپ بود گفت خدا به بندگانش ظلم نمیکنه ما به خودمون ظلم میکنم و یه چیزهای دیگه بود همون شب قید رابطه رو زدم و همه چیز تموم کردم و اون خانواده اون دختره گفتن خیره حتما خیره بعدش خیلی من با سرعت رشد کردم هدایت شدم به کتاب به دوره یکی از اساتید هدایت شدم جلسه اول اون دوره رو گوش کردم باور کنید استاد اون موقع تو مدار نبودم کامل بیام سایت آخر فایل که تموم شد یع چیزی گفت بزن باورهای پولساز استاد چنان هدایته قوی بود چنان ایده میومد چنان میگفت حتما اینکارو کن چرا من دارم کامنت مینویسم که مسیر رسیدن به این شخصیت به این آدم به این علی جدید رو فراموش نکنم
خلاصه زدم تو سایت استاد از همون اول خدا انگاری گفت این اصله این مسیر دیدم همه چیز متفاوته فقط کامنت یکی از دوستان رو خوندم چنان متحول شدم چنان انرژی گرفتم یعنی خیلی این باورها روی من تاثیر گذاشت بزار کپی کنم بنویسم چه جوری خداوند هدایت میکرد هرکسی مسیرش متفاوت بود امشب یادم اومد که از همون اول خدا هدایتم کرد به سایت عباس منش اما قبلا تو مدار نبودم من رفتم مسیر ها رو دور زدم بعدش از خدا هدایت هدایت خواستم تا هدایت شدم اولین ایده هایی که بهم الهام شد این بود پیج اینستاگرام حذف کنم خیلی عکس میگرفتم از خودم مثلا بزاری تو اینستا لایک کنن خلاصه درجا حذف کردم شما افراد فامیل حذف کردم با شجاعت بعدش بهم الهام شد کتاب بخرم یادمه یه حرفی میشد از کتاب راز توی همون روزا یک نفر هدایت شد به رستوران بعد سه چهار روز رفته بود دانشگاه بعد چند تا کتاب بهش داده بودند کتاب راز توی اون کتاب ها بود بهم گفت علی بیا تو که کتاب زیاد میخونی بیا بردار تا اینکه من کتاب راز برداشتم اینا همش هدایت بود بعدش داستان رو تعریف کردم که رستوران بودم کل رستوران دست من دادند همه چیز من تغییر کرد روابطم درآمدم همه چیز بعدش یه روز روی صندلی بودم اون موقع پول نداشتم چون سر ماه نبود بعدش گفتم خدایا من دفتر میخوام این چیزا به ثانیه کشیده نشد صاحب کارم گفت علی بیا این دفتر رو بگیر برات آوردم شوکه شدم توی یک ماه یکسری اتفاقات میوفتاد عجیب مثلا صاحب کارم فهمیدم این یه جورایی از قانون میدونه رفتم کنارش دیدم داره جملات تاکیدی مینویسه و کلا کمی از قانون سر درمیاره صاحب کار من بنده خدا سواد نداشت فقط در حد نوشتن بعدش دیدم عه چرا من این همه مدت بودم من به این چیزا بر نخوردم چون من تو مدارش نبودم خیلی احساس خوب با خدا داشتم خلاصه بزار من این کامنت رو کپی کنم که خیلی باورهای خوبی هست این همون الهامات ۳سال پیش هست بزار کپی کنم نمیدونم امشب بهم گفته میشه منم دارم مینویسم همه به خودم کمک میکنه هم به دوستان و لابه لای حرفام ممکنه نشانه هایی باشه برای یک فرد
کامنت دوست عزیزم در سایت عباس منش
که منو متحول کرد چنان منو متحول کرد اصلا همچین باوری نخونده بودم و درجا رفت توی ذهنم تک تکشون خدای من اون شب بع چه حسی این کامنت رو میخوندم هم ذوق داشتم هم میگفتم عه چه خوب
کپی کامنت فاطمه جان امیدوارم شاد سالم ثروتمند باشن که خدا هدایتشون کرده همچین کامنت گذاشته بشه من ایمان دارم به خداوند که هرچی توی این سایت نوشته میشه حتما یع حسی بهت میگه و دقیقا میشع نشانه ای برای نفر بعدی اینجا تو سایت عباس منش همه ی ما سوار یک قطاری هستیم که جادش پایان نداره یعنی همیشه در حال رشد هست و آنقدر این قطار بزرگه و این آگاهی ها بی نهایته که تمومی نداره و هر کامنتی و هر فایلی میشه برای ردپای خودت و کسانی که تازه میان تو سایت توی
فاطمه …
پاسخ دادهشده در 4 سال پیش
تمام باورهایی که تو این صفحه بیان شد
نمونه ای از باور های خدای درون :
در جسم من هدایتگری وجود دارد به اسم خدا
خدای درون من درباره تمام چیز ها اگاهی کامل دارد
خدای درون من تمام ایده ها را برای پیشرفت من به سوی من هدایت می کند
خدای درون من تمام راهکار های عالی را برای پیشرفت من به سمت من هدایت می کند
خدای درون من همان فرمانروای کل هستی و کیهان و کاینات است
خدای درون من عاشقانه از قبل و تا ابد من را هدایت کرده و هدایت می کند
خدای درون من در هر ثانیه از طریق احساسم،نشانه ها،افراد و.. با من صحبت میکند
خدای درون من من را به سمت خیر و خوبی هدایت میکند
خدای درون من خیر و شر من را به من وحی و الهام میکند
مونه ای از باور های لیاقت :
من لایق داشتن ثروت هستم فقط برای این که به این دنیا امده ام
خدا بیشتر از من میخواهد که من خوشبخت باشم فقط برای این که به این دنیا امده ام
جهان دوستدار ثروتمند شدن من هست فقط برای این که به این دنیا امده ام
من لایق داشتن سلامتی هستم فقط برای این که به این دنیا امده ام
من لایق داشتن زیبایی هستم فقط برای این که به این دنیا امده ام
من لایق یک ازدواج مناسب هستم فقط برای این که به این دنیا امده ام
من لایق چندین فرزند مناسب هستم فقط برای این که به این دنیا امده ام
من لایق داشتن یک زندگی مناسب هستم فقط برای این که به این دنیا امده ام
من لایق داشتن بی نهایت ثروت هستم فقط برای این که به این دنیا امده ام
من لیاقت دارم تا از تمام نعمت ها به صورت نامحدود استفاده کنم فقط برای این که به این دنیا امده ام
خداوند با من صحبت میکند فقط به این دلیل که من را خلق کرده است
مونه ای از باور های ثروت آفرین :
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام پول و ثروت واقعی را به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام موقعیت های فراوان برای کسب و کار من را به سمت من هدایت می کند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام کارمند های عالی فراوان را به سمت من هدایت می کند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام فرصت های عالی فراوان را به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام منابعی که برای پیشرفت من خوب است را به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام مشتری های خوب را به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام موقعیت های که برای پیشرفت من خوب است را به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام این جهان فراوانی را برای پیشرفت من به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام نعمت های بینهایت را به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام ثروت جهان را برای پیشرفت من به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام فرصت های کشف نشده را برای پیشرفت من به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، تمام افراد باهوش و خلاق را برای پیشرفت من به سمت من هدایت میکند
خدای درون من با دست و دل بازی تمام ، من را به سمت خانه ها و ماشین های میلیون دلاری هدایت میکند
من روز ب روز ب ثروت نزدیک تر میشوم….
خداوند مشتاق ثروتمند شدن من است و در این راه ب من کمک خواهد کرد….
درهای نعمت و ثروت ب روی من باز است…
ثروت و نعمت در جهان بی نهایت است…..
ثروتمند شدن راحت ترین و معنوی ترین کار دنیاست….
خداوند از بی نهایت دست خود ب من کمک خواهد کرد تا ثروتمند شوم…
-خداوند بیشتر از من میخواد که من ثروتمند شوم.
۲-ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه
۳-هر چی ثروتمند تر بشی بیشتر به خدا نزدیک میشی
۴-اگه من ثروتمند نشم کهی میخواد ثروتمند بشه؟. من لیاقت ثروتمند شدن رو دارم
۵-من در هر لحظه در حال جذی ثروت به زندگی خودمم
پول یک انرژی است
پول یک فرکانس است
من یک منبع هستم که دارم فرکانس ارسال میکنم و جهان به فرکانس های من پاسخ میدهد
پیامبران و امامان ثروتمند ترین افراد دز زمان خودشون بود
روند طبیعی زندگی من اینست که ثروت وارد زندگی من شود
خداوند برای من شادی، خوشبختی، ثروت سلامتی میخواد
من میتوانم بی نهایت ثروتمند و فرد مومنی و با خدای باشم
اگر ثروتمند شوم دست و دلبازتر میشم
اگر ثروتمند شوم مهربان تر میشم.
اگر ثروتمند شوم با ایمان تر میشم.
خداوند بیشتر از من میخواد ک من ثروتمند بشم چون با ثروتمند شدن من جهان گسترش پیدا میکند.
و خداوند حمایتم میکند
خدوند نعمت ها را از قبل در اختیار من قرار داده است
تمام علمای دین و مراجع دین ما انسان های ثروتمند هستند
روند طبیعی اینست که من شادتر باشم
روند طبیعی اینست که من ثروتمند باشم
روند طبیعی اینست که من سلامت تر باشم
این خواست خداوند برای تمام بشریت است.
خداوند بیشتر از من دوست دارد که ثروتمند باشم.
ثروتمند شدن عین دین داری است.
هرچه ثروتمندتر بشم ایمانم به الله بیشتر میشود و خداوند را بیشتر باور میکنم میپذیرم و قبولش میکنم و بیشتر متواضع میشم
معنوی ترین کار جهان ثروتمند شدن است.
خیرخواهانه ترین کار جهان ثروتمند شدن است.
اگر بخوام به خدا برسم اگر بخوام به بنده های خدا کمک کنم اگر بخوام به پدرم کمک کنم اگر بخوام به مادرم کمک کنم اگر بخوام به جهان کمک کنم اگر بخوام انسان بهتری در زندگیم باشم اگر بخوام به پیشرفت جهان کمک کنم اگر بخوام به پیشرفت خودم همسرم و فرزندم کمک کنم اگر بخوام دست آدم های زیادی رو بگیرم باید ثروتمند بشم
ثروتمند شدن با فضیلت ترین کار جهان است
اینکه قرآن گفته خمس بدید اینکه قرآن گفته ذکات بدید اینکه گفته به پدرو مادر تون کمک کنید اینکه گفته مسجد ها رو آباد کنید اینکه گفته سرتون رو بالا بگیرید به خدا ایمان داشته باشید توکل کنید همه ی اینا وقتی اتفاق میفته که از لحاظ مالی وضع خوبی داشته باشم به استقلال رسیده باشم به بی نیازی رسیده باشم.
بی نهایت ثروت و فراوانی تو دنیا وجود داره
پول درآوردن یکی از آسونترین آسونترین کارهاست
خداوند به من قول داده که بی نهایت ثروت به من میدهد
فرصت ها برای ثروتمند شدن روز به روز بیشتر و بیشتر میشود
خداوند بیشتر از ما میخواهد که ما ثروتمند شویم
روز به روز ثروت و نعمت در دنیا بیشتر و بیشتر میشود
خداوند ثروتمنان رو دوس داره
ثروتمند شدن باشکوه است
پول و ثروت مثل نفس کشیدن به من میرسه
خدایا شکرت که از راه های منتظره و غیرمنتظره هر روز به من پول و ثروت میرسونی
حس میکنم از در و دیوار از زمین و آسمان به من پول و ثروت میرسه
عشق الهی هم اکنون به من ثروت و نعمت میدهد و به شیوه ای شکوهمند دولتمندم میکند
خدایا شکرت که با هزاران دستت و با هزاران راه برای من پول و ثروت فراهم میکنی
ثروتمند شدن معنوی ترین خیرخواهانه ترین با فضیلت ترین و خداپسندانه ترین کار دنیاست
تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدن است
خیرترین و سخاوتمند ترین انسان ها ثروتمندها هستند
بی نهایت ثروت در جهان وجود دارد
۲٫پول دراوردن مثل اب خوردن کار بسیار ساده ای است
۳٫میلیاردها تومن پول به سمت من سرازیر میشود
۴٫من لیاقت میلیاردها تومن پول را دارم
۵٫اطراف من پر از فرصت های پولی فراوان است
۶٫ثروت و نعمت های خداوند به تعداد اکسیژن در هوا و به تعداد تمام برگ های درختان دنیا به سمت من سرازیر هستن
۷٫من لایق ترین بنده خدا برای کسب میلیاردها تومن پول هستم
۸٫خدا خیلی دوست دارد من غرق در ثروت و شادی و انگیزه باشم
۹٫تمام کائنات فریاد میزنند که من باید ثروتمند شوم و همه در خدمت من هستن که مرا به ثروت برسانن
۱۰٫هر لحظه من به ثروت های بینهایت نزدیک و نزدیکتر میشوم
۱۱٫چون خدای من فرمانروای مطلق جهان هست و من اشرف مخلوقاتش هستم و به من گفته بخواه تا اجابت کنم من خیالم راحت هست به ثروت بی انتهایی خواهم رسید
)خداوند بی نهایت ثروتمنده
۲)خداوند ثروتمند شدن رو برای من مقدر کرده
۳)ثروتمند شدن راحت ترین کار دنیاست
۴) همواره از زمین و آسمون پو و ثروت به سمت من میاد
۵)من لایق ثروتمند شدن هستم
۶)ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
“من انسان بسیار خلاقی هستم.”
“من همیشه در زمان درست در مکان درست قرار دارم.”
باور های ما در مورد پول به چند قسمت تقسیم میشوند
اول باور فراوانی
دوم باور کمبود
سوم باور انتقاد از افراد موفق
چهارم باور عدم درک قوانین
پنجم باور احساس لیاقت
ششم باور بی اهمیت بودن پول
هفتم باور کار کردن برای پول
هشتم باور بی ایمانی ثروتمندان
نهم باور پول عامل خوشبختی یا بدبختی ماست
دهم باور توجه نکردن به ناخواسته ها
یازدهم باور نداشتن انگیزه هست
روی این باور ها کار کنید . و باگی نداشته باشید
اینا همش هدایت خدا بود برای من هرکسی مسیرش متفاوت بوده خدایا شکرت واقعا از جایی که فکرشو نمیکنی هدایت میشی کدوم عقل کدوم فرد میتونه اینجوری هدایت کنه شاید من خیلی دیر میرسیدم به این باورها اما اون روز آماده بودم خیلی حرفای هادی عزیز اشک منو در آورد به یاد افتادم واقعا نیازه اون هدایته رو تکرار کنیم
من همیشه مسیرهای قبلی رو شکر گزاری میکنم
حتی همین امشب اعتبار این همه حرف الهامات میدم به خدا تک تک ایده ها تک تک راهکار ها هرچی تو زندگیم میدم خدا من هیچم
تسلیم هستم من فقط یک بنده خدا هستم اما منظورم در مقابل خدا هیچ هستم
واقعا خدا هست همیشه میرم تو قران این آیه رو میبینم
آیه 186 سوره بقره
و إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو: ) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می خواند، پاسخ می گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند(و به مقصد برسند )!
واقعا الان که به این آگاهی رسیدم اینو مینویسم
با اینکه خداوند سیستم داره و تغییر نمیکنه اما همیشه هست و خداوند دوست داره همه بندگانش زندگی خوبی در تمام جنبه ها داشته باشن اما اگر خودشون بخوان وگرنه ۲راه داری یه به سمت راست بری یا گمراهی ما انتخاب میکنم مثلا خیلی از این داستان ها هست خود استاد و خودم بقیه دوستان همه
ولی واقعا همیشه خدا میاد و میگه بابا این سیستم اینجوری کار میکنه بیا اینجوری زندگیتو خلق کن بیا با من هماهنگ شو تا بهت راه نشون بدم
خدایی که داره تمام بدنم رو هدایت میکنه تمام کیهان تمام درختان همه چیز
واقعا از خدا میخوام همیشه تسلیمش باشم
و میخوام هنوز معنی هدایت رو بیشتر درک کنم
خدایا تنها تورو میپرستم و تنها از تو یاری میجوییم
این درسها و آگاهی که یاد گرفتم برای زندگیم
اینکه فقط روی خدا حساب کنم
با این نیرو هماهنگ بشم
و اینکه خدایا شکرت که بابت اون تضاد خدایا شکرت که نشد اون رابطه چون من اینجا نبودم
واقعا بیشترین شکر گزاری من اینکه من وارد رابطه اون اشتباه نشدم و اینکه قبل از اینکه وارد رابطه بشم خدا نجاتم داد و هدایتم کرد از و اینکه من خالق زندگی خودم هستم من هستم که دارم خلق میکنم همه چیز رو
و اینکه هر موقع دوست داشتم ازدواج میکنم تمام باور های غلط رو ریختم دور
و میگم من لایق بهترینام و هیچ عجله ای نیست برای هیچ چیز
خدارو شکر تبدیل شدم به شخصیت جدید
هر روز روی خودم کار میکنم
تمام مسولیت زندگیم رو و اتفاقات رو به عهده خودم گرفتم هیچ کس مقصر نیست
هدف دارم برای خودم
برنامه ریزی دارم برای خودم هررروز تو سایت و برای خودم برنامه دارم از شکر گزاری تا فایل تا نوشتن اهداف
همین تضاد ها بود من بع اینجا رسیدم وگرنه الان من درگیر خودم بودم و مطمعنن رابطه بدی داشتم اگه میخواستم وارد اون رابطه بشم
الان خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم
خواسته هام فرق کرده کلا همه چیز فرق کرده در زندگیم
اینو نوشتم برای خودم البته همش هدایت بود
ارزشش داره برای خودم چکاپ فرکانسی بنویسم !!!
یادم بمونه !!!
خدایا شکرت بابت اون اون روز
خدایا شکرت تک تک کسانی که اینجا هستن هم تویی که داری میخونی این کامنت رو همه ما یک روز سر درگم بودیم خدا اومد هدایتمون کرد در مسیر درست چه قشنگه الان همه ی ما یکی شدیم همه ادمای خوب در کنار هم قرار گرفتن آرزوی سلامتی برای همه آرزوی موفقیت برای خودمون
واقعا این بهترین هدیه خدا بوده تو این سایت عضو بشی
خیلیا آرزو دارن همچین فضایی باشن اما بعضیا شاید بیان اما شاید هرگز نیان و این جهان مادی رو ترک کنن بدون اینکه خودشون بشناسن
خیلی خوشحال باش علی که اینجایی خیلی خوشحال باش خدا راه بهت نشون داد و خیلی خوشحال باش که قبل مرگ حسرت نخوردی و البته هنوز راه داری هنوز هدف داری
خیلی خدارو باید شکر کنیم که اینجا هستیم اینجا بودن لیاقت میخواد حتما من لایقتش رو داشتم و تو دوست عزیزم پس باید از این فرصت استفاده کنیم
استاد با تمام وجودم دوباره میشینم دوره های شما رو کار میکنم بشدت بهاشو میدم درسته من از اون کار اومدم بیرون خودم اومدم ولی میخوام برم دوباره کار کنم چرا؟؟فقط برای خریدن دوره ؟؟؟چرا چون ارزشش داره چون هر دوره درهایی از نعمت وارد زندگیم میکنه
خیلی این کامنت طول کشید هرچی بهم گفته میشد نوشتم
دوستتون دارم