نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 5

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سِودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی

سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیزم

بررسی چند نکته مهم و اساسی تو این فایل فوق‌العاده که هادی عزیز گفتند و استاد جان هم بینظیر مباحث رو بررسی و باز کردند تا بهتر درک و عمل کنیم

اولین نکته اساسی پیدا کردن الگوهای موفق تو بیزینس و کاری که داری و توجه و تحسین کردن اون الگو ها گرفتن انگیزه و امید و ادامه دادن با باور درست تو رو در مدار رشد بیشتر قرار میده موضوعی که اهمیت داشتن الگو مناسب و کانون توجه درست رو میشه بهتر و بیشتر تو هر زمینه ای درک کرد

نکته مهم اساسی بعدی داشتن صداقت و درستی توی شخصیت خودت هست که تو رو به مسیر درست ،افراد درست و نتایج درست و بزرگ هدایت میکنه تکنیک من برای داشتن صداقت و درستی در ابتدا تحسین کردن افراد درستکار و صادق هست که توجه منو میزاره رو نکات مثبت شخصیتی افراد در مدار افراد درست قرار میگیرم و بعد من اگاهانه تصمیم میگیرم صداقت و درستی رو اهمیتش و نتایجی که داره رو درک کنم و عمل کنم خودم رو مقید و متعهد کنم تو هر شرایطی صادق و درستکار باشم تا لاجرم هدایت بشم به افراد درستکار و صادق به مسیرهای درست و آسون مسیر خداوند آسان شدن برای اسانی ها من انتخاب کردم هرآنچه رو که برای خود می پسندم برای دیگران هم بپسندم اگر من صادق نباشم درستکار نباشم مسیرم نادرسته و صددرصد در مدار معیوب افراد دروغگو و نادرست میافتم این اصل و اساس مهم رو باااااید رعایت کنم تا نتایج درست و عالی بگیرم سرمایه گذاری کنم رو خودم تغییر شخصیت به صورت بنیادین نتایج رو عوض میکنه

نکته اساسی و مهم بعدی اجازه بدم خداوند تو هرلحظه زندگیم منو هدایت کنه تو وجودم ببینمش صدای الهاماتش رو بشنو م خداوند همیشه هست و هرگز ما رو رها نکرده اگر من با احساس گناه دادن به خودم با توجه کردن به نکات منفی ،با ناشکری ،با بودن در هیاهوی ذهن نجواگر،با غرور و سرکشی ، خودم رو از خدا دور نکنم مسئولیت گردن خودم هست من باید آماده دریافت الهامات خداوند بشم من باید اجازه بدم در آرامش در احساس خوب در تسلیم و امیدواری صدای خدا رو بشنوم باور کنم خدا با من صحبت میکنه باور کنم تو قلب منه با من حرکت میکنه به فکر کنه منو قضاوت نمی کنه همینی که هستم رو دوست داره و لحظه ای منو تنها نمیزاره من حق انتخاب دارم من ازادم تا تو مسیر درست در آرامش از خداوند هدایت بطلبم به بهترینها هدایت بشم یا در مسیر نادرست با احساس بد در طغیانگری و سرکشی به مسیر نادرست برم در هر دو صورت من هدایت میشم هم در مسیر بهشت هم در مسیر جهنم خداوند در هر دو مسیر هدایت میکنه انتخاب با منه من باید بخوام برم به مسیری که خداوند به آنها نعمت داده نه مسیر گمراهان این حد از اختیار مسئولیت صددرصد رو از مسیری که می رم رو گردن خودم می ندازه و درک این موضوع مهم باعث میشه من بدون احساس گناه به خدایی که بخشنده و مهربان و غفور و رحیم قادر و غنی و وهاب هست خودم رو لایق دریافت الهامات الهی بدونم و ایمان داشته باشم آروم و امیدوار و شکرگزار با باورهای درست شخصیت درست و توجه درست به مسیر درست قدم بزارم و هرگز لحظه به بهترینها هدایت بشم

نکته اساسی و مهم بعدی کنترل ورودی ها ،ورودیهای تو خروجی رو می سازه اساس جهان اینه به هر چیزی باور داشته باشی به هر چیزی توجه کنی فرکانسی به جهان می فرستی که از همون بیشتر و بیشتر دریافت کنی و با هر بار بهتر شدن در این کنترل ورودی ها از جمله حذف اخبار، فیلمهای نامناسب ،فضای مجازی،کتابهای نامناسب ،افراد نامناسب ،محیطها و جمع های نامناسب و متعهد بودن تو این کنترل ذهنی تو رو در مدار بالاتر و مناسب تری از اتفاقات خوب و افراد بهتر قرار میده و این بهتر شدن نقطه پایانی نداره هر بار که فکر میکنی این نقطه عطف و عالی هست با ادامه دادن به این بهتر و بهتر شدن و کنترل کردن ورودی ها و تغییر بنیادین شخصیت و توجه درست تو رو در مدار بهتر افراد بهتر و موقعیتهای بهتر قرار میده تغییر مدار به صورت تکاملی ایجاد میشه و این یعنی من باید همیشه به دنبال بهتر شدن در همه ابعاد باشم چون نقطه کمالی نیست داستان موفقیت داستان بهتر شدن من در هر زمینه ای هست درک کارکرد جهان و تغییر مدارها کمک میکنه ورودی ها رو جدی بگیرم و با تعهد بخوام که همیشه ورودی مناسب دریافت کنم که برای من به شخصه این سایت الهی بهترین ورودی دنیا در همه ابعاد موفقیت هست که عاشقانه برای بودن در این سایت زمان می زارم و بهترین ورودی ها رو دریافت میکنم صددرصد مدارم به سمت رشد بیشتر می ره و لاجرم نتایج میاد

هادی عزیز قدرتی که تغییر شخصیت و درمان بیماری خودتون تو این مسیر الهی رو در وجودتون دیدید این خودباوری رو به شما داد که می تونید به دیگر خواسته هاتون هم برسید موضوع مهمی که من هم باید هرروز از تواناییها و قدرتی که در خلق خواسته هام دارم به خودم انگیزه و امید بدم که میتونم دیگر خواسته هام رو هم خلق کنم


منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش

دوره عزت نفس


سایر قسمت های «نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش»

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    865MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 5
    81MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

148 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «طیبه» در این صفحه: 1
  1. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 707 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز شنبه 20 مرداد ماه رو با عشق مینویسم

    توقف بی جا مانع کسب است

    امروز بعد اذان صبح تو تاریکی شب این جمله رو خوندم ، توقف بی جا مانع کسب است

    مدیر ساختمونمون چند روزی بود گفته بود این جمله رو داداشم تو برگه بنویسه و ببره بزنه جلو در مغازه اش

    داداشم نوشته بود داده بود بهم تا تحویل بدم به مدیر ساختمونمون و تو اتاقم بود این برگه ،مثل یه چراغ تو تاریکی روشن بود و نوشته های بزرگش دیده میشد

    یه لحظه که خوندم بهم گفته شد دقت کن

    توقف بی جا مانع کسب است

    این مانع کسب بودن میتونه از همه جهات باشه

    اگر برای تغییر خودم تو همه جهات توقف کنم مانع از رخ دادن خواسته هام ،مانع از تغییرم و مانع از خیلی چیزا میشه و نمیتونم به جایی که خواسته ام هست برسم

    انگار این نوشته بهم تاکید کرد که بی جا توقف نکن همیشه سعی کن در حرکت باشی و قدم برداری حتی اگر قدمات کوچیک هم باشه ، باید قدم برداری و میدونم که تو میتونی طیبه

    امروزِ من ، پر بود از نشانه هایی که خدا عشقش رو به من عطا میکرد و هر لحظه به طرق مختلف میدیدمش

    طبق نوشته ام تو رد پام که گفتم اگر خدا بخواد فردا میرم سازمان زیبا سازی تهران ، صبح وقتی بیدار شدم ساعت نزدیک 9 بود

    حس کردم نباید برم اونجا و نرفتم

    قرار بود برم شرایط طرح رو بپرسم که جزئی تو سایتشون توضیح نداده بودن که به چه صورت باید باشه ، به صورت فتوشاپ یا طراحی دستی

    بعد من خواستم به شماره هایی که از اونجا داشتم زنگ بزنم ولی هرسه شماره بی پاسخ بودن

    وقتی بیدار شدم و حاضر شدم تا برم کلاس رنگ روغنم ،طراحیای نقاشی دیواری مدرسه رو که برای زیبا سازی بود ،با خودم بردم کلاس تا به استادم نشون بدم

    وقتی خواستم سوار بی آر تی خط امام علی بشم دیدم یه اتوبوس خوشگل داره میاد خیلی نو و تمیز بود انگار تازه راه افتاده بود تا بیاد و منو به مقصد برسونه وقتی نشستم دیدم یه آقا داره گوشیشو میذاره تو شارژ

    یه لحظه به خودم اومدم دیدم دسته های اتوبوس پره از جاهایی که میشه گوشی رو شارژ کرد

    خیلی اتوبوس عالی بود و این جای یو اس پیش فوق العاده بود

    سپاسگزارم از خدا که بی نهایت امکانات تو شهر تهران هست که ما میتونیم ازش استفاده کنیم و لذت ببریم

    هر لحظه امکاناتی که برای استفاده میذارن که رایگانم هست داره بیشتر و بیشتر میشه

    وقتی رفتم سر کلاسم خواستم به استادم نشون بدم ،گفت من که نمیدونم چجوریه من داور نیستم اگرم داوری کنم و بگم خوبه اونا هم نظرشونو بگن متفاوته ، و من نشون ندادم طرحی که خدا بهم الهام کرده بود

    به خودم گفتم طیبه چرا میخوای نشون بدی ؟ چرا میخوای همه اش بگی که من فلان کارو انجام دادم ؟

    و فکر کنم جوابش اینه حس میکردم اینجوری بیشتر مورد توجه قرار میگرفتم و جلب توجه کردن به اینکه من هم نقاشیم و تصویر سازیم خوبه ، درست نیست و یه جورایی شرک توشه که ناخودآگاه اینو میرسوندم که من کشیدم

    در صورتی که هیچ طرحش برای من نیست همه رو خدا لحظه به لحظه مثل یه برقی تو دلم انداخت و من فقط دنبال عکسی گشتم که به دلم افتاد تا اونجوری طراحی کنم

    وقتی کلاس شروع شد خیلی صحبتا شد درمورد هنر و چیزای دیگه اواخر کلاس استاد گفت : از فردا ،هر هفته یک شنبه ورکشاپ رایگان رنگ روغن هست، طراحی و کار با مدل زنده ، جوریه که مثل هنرمندا و نقاشای خارجی که میشینن و همگی باهم دایره ای میشینن و مدل وسط قرار میگیره و شروع میکنن هر کس از زاویه دید خودش کار میکنه

    ما هم اونجوری کار میکنیم و این کار سال ها بود تو پاساژ انجام میشد و همه استادا میان ،هنرجوها هم میان

    من سریع گفتم من میام و خیلی خوشحال شدم که میتونم شرکت کنم و یاد بگیرم ، قرار شده اگر خدا بخواد از فردا یکشنبه ها کلاس رایگان رو شرکت کنم

    استادم بعدش اضافه کرد که هر کس تو همون روز که از 10:30 تا 5 بعد از ظهر زمان داره ،بتونه که یه کار خوب تحویل بده و تو داوری برنده بشه

    به یه نفر یک سکه تمام طلا میدن که حدودا 40 میلیون قیمتشه

    وقتی اینو شنیدم خیلی خوشحال تر شدم و گفتم چرا که نه حتما میام و هم یادگیریه و هم جایزه داره ، برای جایزه اش هم تلاش میکنم برای یادگیریم تلاش میکنم

    خیلی خوشحال بودم وقتی کلاس تموم شد از داداشم پول دو تا رنگو خواستم و برام فرستادم

    گفتم خدای من کمکم کن انگار داری وظایفمو بیشتر میکنی ، باید بیشتر از قبل مسئولیت پذیر تر باشم

    بیشتر از قبل تمرین کنم

    هر چقدر داره میگذره ،انگار شرایط، داره متفاوت تر میشه

    سعیمو میکنم تا باورای قوی بسازم و دنبال الگو باشم

    انگار یه جورایی داره روند زندگی من تغییر میکنه ،عمل گرا تر از قبل شدم و بیشتر سعی میکنم حرکت کنم حتی آدمایی که باهاشون ارتباط برقرار میکنم هم تغییر کردن

    آدما مهربون تر و با احترام تر سر راهم قرار میگیرن ،آدمایی که عشقو میشه از نگاهشون دید و حس کرد و خیلی صمیمانه باهام صحبت میکنن انگار سال هاست که میشناسمشون

    با اینکه ممکنه یک بار فقط باهاشون صحبت کنم

    قبلا اصلا اینجوری نبود من نمیتونستم با هیچ کسی ارتباط برقرار کنم و درست صحبت کنم

    وقتی میخواستم برم خونه ، به مادرم زنگ زدم گفت قراره داداشت بره خونه عموت ،گفتم ببیمم منم میتونم برم ،اگر رفتم میرم و شب باهاش برمیگردم خونه

    مسیرم یهویی تغییر کرد سمت خونه عموم

    وقتی رفتم زن عموم پرسید سنکا رو تموم کردی ،مجسمه ای که میکشیدم اسمش سنکا بود، خیلی خوشحالم که اطرافیانم ذوق و شوق دارن برای کارام و حتی کسانی بودن که قبلا به هنر زیاد علاقه نداشتن ولی الان کارامو که دیدن خیلی پیگیر میشن که چیکار کردی چقدر پیشرفت راشتی و مشتاقن که کارامو ببینن

    امروز به طرق مختلف آدما نگاهم میکردن و لبخند میزدن ،تو مترو من راشتم به صدای ضبط شده خودم گوش میکردم و لبخند به لب داشتم ،یهویی میدیدم بهم نگاه میکنن و خود به خود لبخند به لبشون میومد

    خیلی حس خوبی داشتم این چند روز که سعی میکنم آگاهانه بیشتر تمرکز کنم روی تغییر باورهام و تکرارشون در کنار بقیه عمل به قوانین و حرف زدن با خدا

    چقدر لذت بخش بود وقتی فهمیدم که با تکرار و احساسی که داشتم حین تکرار باورها و واقعا از درون شاد بودم ،قشنگ حس میکردم که آدما هم این حس پر از عشقمو دریافت میکنن و مثلا ،اصلا لبخند به لب نداشتن وقتی به صورتم نگاه میکردن ناخودآگاه لبخند میزدن

    این روزا یه جور دیگه آرومم

    وقتایی که بیشتر سعی میکنم باورایی که نوشتم و ضبط کردم رو هی تکرار کنم بیشتر حالم خوبه

    و بی نهایت از خدا سپاسگزارم که این همه نعمت و ثروت،که بزرگترین ثروتم حرف زدن با خودشه که الان شده یکی از لحظات عاشقانه من با خدا

    ماچ ماچی جذاب خودم که هیچ کس هیچ کس تاکید میکنم هیچ کس مثلش نیست تک و یکتاست و بزرگترین و بینهایت عشق و بینهایت باحال و مشتی

    الان که مینوشتم انقدر حس عشقی داشتم که گفتم بغلت کنم خدا که یهویی خودمو بغل کردم

    چقدر حس فوق العاده ایه

    خدایا شکرت

    خدایا ازت میخوام بیشتر و بیشتر کمکم کنی تا بیشتر عمل کنم

    بی نهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: