https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/08/abasmanesh-17.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-08 06:49:362024-09-24 19:35:53نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 6
255نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلاام و احترام به استاد خوبم به مریم جان خوش قلب و مهربون به دوستان خوب و هم فرکانسی خودم
خدایا شکرت … این فایل رو بار دوم هست دارم گوش میدم نمیدونم همینجوری هدایتی اومدم دوباره سمت این فایل البته تمام جمله های اقا رضا دفه ی پیش تو ذهنم بود و دوباره مرور شد… منم دقیقا عین ایشون کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم رو توی حالت عادی دو روزه تموم کردم اما هنوز نکته برداری از این کتاب رو انجام ندادم و امروز میرم برای نکته برداری و با جون و دل تمام آگاهی های این کتاب رو انقد تکرار میکنم برای خودم و به خورد ذهن و مغزم میدم …. استاد عزیزم انقد مطالب و نکته های شما در فایلها زیاده که من وقتی شروع میکنم یه فایلی رو به گوش دادم بارها repeat میکنم و گوش میدم هر بار یه نکته ی تازه ازش میگیرم …. انگاری بار اوله که دارم گوش میدم …. استاد جانم من ذوق و شوقم خیلی زیاده همش احساس میکنم خدا منو به تمام خواسته هام رسونده در حالیکه فعلا وضعیت مالی نرمالی ندارم ولی حالم خووبه خییلی خووبه…..خدایا این حال خوبمو دائمی کن همین حس ارامشو میخوام همین حالی که الان دارم همین اشکهای از سر ذوق ….خدایا میدونی روزهای سختی رو گذروندم که قطعا مقصرش خودم بودم حالا که پیدات کردم حالا که با قوانینت آشنا شدم حالا که خودت هدایتم کردی به این سایت حالا که خودت دستمو گرفتی دیگه رهام نکن منم قول میدم رو باوری که بهت پیدا کردم رو ایمانی که بهت پیدا کردم سفت و سخت بمونم من بهت اعتماد دارم خیییییییلی …….. خدایا خیییلی دوستت دارم خیییلی ……
خدایا شکرت بابت اینکه توی سایت امروز سوپرایز شدم و برام هدیه داده سایت هدیه سی روزه داده
استاد ممنونم این مکانیزم تشویق ذوق زدم کرد ایشالا که بتونم از هدیم استفاده کنم
خدای من شکرت بابت اینکه هر کی به تو توکل کرد تو براوردش کردی
خدای من شکرت بابت اینکه از زیر صفر از حال روحی بد هم میشه پیشرفت کرد به شرط عاجز بودن به شرط تسلیم شدن به شرط اینکه زندگیمونو بسپاریم توکل کنم و اعتماد کنم به ربی که فرمانروای منه
قول داده که خواسته هامو براوردع کنه
قول داده کنارم باشه پشتم باشه
خدای من شکرت بابت اینکه نعمت از هر طرف به سمت من روانه
چن تا درس ازین فایلا گرفتم
اول اینکه تحسین کنم الگوهای موفقو تا خودم موفق بشم حسادت نکنم فرکانس مخرب نفرستم
این الگورو در خیلی از دوستان موفقم دیدم .
نکته بعدی اینکه وقتی ما رو باورمون کار میکنیم یک شرایطی پیش میاد که ما پیشرفت کنیم و یک هدایتی میشه ولی این ما هستیم که باید عمل کنیم اگر عمل نکردیم در واقع به خودمون ظلم کردیم و خودمونو از نعمت محروم کردیم
به نام خداوند بخشنده مهربان ،سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل
خدایا شکرت بخاطر یک روز فوق العاده خدایا شکرت بخاطر یک فایل بی نظیر دیگه
چقدر جذاب بود صحبت های دوست بی نظیرمون
ممنونم ازشون بخاطر کلیدهایی که توی صحبت هاشون بهمون دادن مثل توحید عملی7 مثل زمان تغییر کردن و…
این روزا یه پیشنهاد کاری بهم شده اولش یه استرسی اومد سراغم و بعدش گفتم خدایا خودت مسیر و هموار کن منو هدایت کن
باید یه تصمیمی بگیرم یه تصمیم مهم و وارد حوزه تخصصی بشم که بار مسئولیتی زیادی داره اولش گفتم نه اما بعد یه چیزی توی قلبم گفت چرا داری میترسی؟
چرا داری ازمسئولیت فرارمیکنی؟
مگه این کار قدمی در راستای رسیدن به اهدافت نیست؟
مگه خودت نمیخواستی این هدف ؟حالا این شرایط پیش اومده فقط لازمه که تو کفش های آهنی پا کنی لازمه که یزره سفت تر بشی به کار لازمه که بیشتر یاد بگیری لازمه که مسئولیت قبول کنی
اگر این و قبول نکنی پس نمیتونی به اون هدفت برسی
این قدم های تکاملی رو باید طی کنی تا به هدفت برسی
تا الانکه دارم اینو مینویسم میتونم بگم 80درصد تصمیم گرفتم که این کارو انجام بدم . و با خدا معامله کردم و گفتم خدایا من هیچی از این راه نمیدونم فقط اطلاعات سطحی دارم ازش خدایا خودت آدمای مناسب و شرایط مناسب و فراهم کن من حرکت میکنم تو حمایتم کن این کار مسئولیت زیادی داره برای من فقط وقتی به خدا فکرمیکنم قلبم آروم میگیره و میدونم که تنهام نمیزاره میدونم که خودش مراقب من هست میدونم که خودش با دستانش منو هدایت میکنه به سمت رشد و پیشرفت و موفقیت خدایا شکرت
خیلی خیلی ممنون وسپاسگزارم از فیلمی که از خودت گرفتی و نتایج رو برای استاد فرستادی.
واقعا لذت بخش بود دیدن و شنیدن صدات،یه مسیری رو بهمون گفتی که خطا توش نداره و هر کسی رعایت کنه لاجرم زندگیش ،دنیا و آخرتش ،آباد میشه.
امیدوارم هر جا هستی احساس خوب تمام وجودت رو بگیره و از شکرگزاری فقط اشک شوق بریزی و دم به دم به خدای ما رب العالمین نزدیک تر و نزدیکتر بشی بطوری که خودت دوست داری و حال میکنی.
من خیلی قسمتهای هدایت و توحیدی صحبتهات رو دوست داشتم،از معرفی فایلهای استاد و اثر اونها روی شما رو خیلی دوست داشتم،از بغض هات و شکرگزاریهات و سپاسگزاریهات که نگم عالی بود و نهایتا این صحبت پایانی هم از نتایجت و هم تشکر از استاد خیلی لذت بردم.
امیدوارم منم بتونم مثل شما توحیدی بشم و از نظر مالی هم رشد کنم .
به نام خدایی که هر چه داریم از آن اوست به نام خداوندی که تنها او را می پرستیم و از او یاری میجوییم
خدایاشکرت سپاسگزارتم
سلام به استاد عزیزم و سلام به مریم مهربانم
اول یه تشکر کنم از آقا هادی عزیز دوست توحیدیمون که با صحبتهای زیباشون و اون بغض آخرشون ما رو به وجد آوردن و خداییش منم گریه ام گرفت
آقا هادی تحسینتون میکنم که اینقدر قشنگ تونستین تغییرات رو از درون خودتون شروع کنین مرحبا
که همون اندازه که روی خودتون کار کردین و خدا رو دعوت به زندگیتون کردین به همان اندازه جهان به زیبایی تمام جواب شما رو داد
و اگر بهتر از این هم بخواهیم بهمون داده میشود خدایا شکرت سپاسگزارتم
دیدین ابن صحبتها و ابن نتایج زیبا باعث میشه به خودمون بگیم اگه آقا هادی تونسته منم میتونم فقط باید اراده کنم و جسارت به خرج بدم باید ایمان به خداوند داشته باشم
سلام خدمت استاد عزیز ، هادی عزیز و همه هم خانواده های من در این جا
هادی جان اشک منو در آوردی ، بغض منو ترکوندی ، خدا را به بار دیگه نشونم دادی ، من سال هاست که در این مسیر هستم و قدم بر میدارم و رشد میکنم ولی باز هر بار میشه ایمانم کم میشه و روی خدا حساب کردن را یادم میره و فکر و ذهن آینده و پیشرفت عذاب میشه برای من، از اول تا آخر این فایل گریه کردم و یاد ایمان و عمل و اعتماد به خدا افتادم
برای شما ، استاد و همه دوستانم در اینجا آرزوی خیر و برکت دارم ️
چقدر لذت بردم از فایل تغییرات و نتایج هادی عزیز اولش نمیدونستم که تصویری هست و فقط فایل ها رو بصورت صوتی گوش دادم اما لازم شد که تصویری این چند تا فایل از هادی عزیز رو ببینم واقعا هادی جان تحسینت میکنم
خوشحالم که اینچنین موفق شدی و پیشرفت کردی من که با گوش دادن به تجربیاتت اشک تو چشمام حلقه زد
و خدارو بسیار سپاسگزارم که تونستم آگاهی هایی رو از این فایلها دریافت کنم.
استاد جانم درست گفتن ما با تو خدا رو یه طور دیگه شناختیم.
جااااااانم ،جاااااااااانم به این همه عشق و احساس و صداقت و خلوص نیت
جاااااااانم به این بغض اخر ویدیو
جاااااااانم به این استاد که هیچی نمیتونم در وصف بزرگی شما بگم استاد ، کی واقعا این همه تونسته در جهان گسترش ایجاد کنه ؟؟؟
کی تونسته انقد در این زمانه قلب هارو با خداوند اشتی بده ؟؟؟
میشه واقعا از سما تشکر کرد ؟؟؟
استاد عشقی که نسبت به شما دارم دقیقا عشقیه که نسبت به پدرو مادرم دارم
مگه میشه یکی انقد محبوب باشه و انقد این همه ادم عاشقش باشن ؟؟؟
تا یادم نرفته اینو بگم
توی صحبت های هادی عزیز تو گوشم زنگ میزد ، اینکه هادی میگف لطف پروردگاره ،هدایت اونه ،کمک اونه
استاد اینو شما به ما یاد دادید که اعتبار تمام موفقیت هارو بدیم به خداوند و من اینو خوب یاد گرفتم استاد و نمیدونی استاد بعد یک حل مسئله ای و بعد کسب یک موفقیتی وقتی که میگم خدایا من نبودم تو بودی و میگم خدایا تو هدایت کردی ،استاد نمیدونی وقتی این جمله هارو عدا میکنم بعد هر موفقیتی چقدر وجودم ارامش میگیره ،چقدر احساسم خالص تر میشه و الانم اشکام سرازیر میشه با نوشتن راجبش
چی بگم واقعا؟؟؟ خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
من کافیه مرد راهش باشم ،اون برای من کافیه
و اینجا از تکامل رسیدیم به تصاعد توی داستان هادی عزیز
استاد یاد توضیحات شما توی دوره 12قدم افتادم توی قدم دوم که میگید وقتی این باورهارو ادامه میدید میتونید شخصیتی بسازید که تا ثریا بره بالا ،توی داستان هادی عزیز هم همینه و چقدر تحسین میکنم هادی رو که انقد استقامت کرد در مسیر درست
به قول قران : قالو ربنالله ثم استقامو فلاخوف علیهم ولاهم یحزنون
انان که گفتند پروردگار ما خداست و استقامت کردند نه ترسی خواهند داشت وغمی
و هادی عزیز نمونه ی بارز ایمان به غیبه ،ایمان به نتایج فرکانس ها و ایمان به درستی مسیره
و چقدر تحسین برانگیزه و خداوند پاداش میده به این جنس از ایمان و چقدر هدایت ها بی نظیر بود مثل همیشه یعنی خداوند هادی رو طبق درخواست هادی هدایت میکنه و کاراشو انجام میده و میزارتش توی بیمه و میگه این برات خوبه و استقامت کن و بعد کسب موفقیت و رشد عزت نفس و خودباوری و خلاصی از شخصیت قبلی ، هادی عزیز احساس میکنه که باید وارد کار املاک بشه و علاقه ی بیشتری به اون داره و هدایت ها در تمام مسیر همراهشه و عین اب خوردن کارا براش انجام میشه و در عرض 20روز میشه مدیر یک بخش و موفقیت موفقیت میاره و بوم بوم بوم و این نتیجه ی ایمان به خداونده ،نتیجه ی عمل به الهاماته ،نتیجه ی کنترل ذهنه زمانی که ناامیدی غلبه میکرد و هادی عزیز باز کنار میزد نجواها رو و اجازه میداد نور خداوند بر قلبش بتابه ، چقدر این فایل ها زندس ، اصن انگار لایوه با این که چند سال پیش ضبط شده انگار که الان هادی داره تعریف میکنه و استاد دارن توضیحاتشو میدن ، خدایا شکرت که باز هم یک مهر تایید خیلی خیلی خیلی بزرگ به درستی این مسیر و بودن در صراط مستقیم شد برام این فایل
خدایا صدهزار مرتبه شکرت که هر روز داری ایمان منو به خودت و قوانینت بیشتر و بیشتر میکنی
استاد دوس دارم یه داستانی تعریف کنم براتون که زمانی که 17سالم بود اتفاق افتاد و صبح که یادش افتادم عظمت و لطف پروردگار رو یاد کردم و احساساتی شدم .
سال 95 توی فست فود پسر خالم توی بندرعباس مشغول کاربودم و پسرخالمم طبق معمول چون من بودم خیالش راحت بود و مغازه پیداش نمیشد
ماه رمضونم بود و من یه ادامس تو دهنم داشتم میجوییدم که دونفر مامور اومدن داخل و مجوز خواستن چون مغازه باز بود از صب و گفتم صاحب پروانه خودش نیست و دروغ گفتم که توی گاوصندوقه مجوز و کلید و برده ، بعد این مامورا نگا من کردن گفتن داری روزه خواری میکنی ؟؟؟ منم خب کلّم خیلی باد داشت اونموقع و اصلا توی این فضاها نبودم ، گفتم اره ، گف مگه توی مملکت اسلامی زندگی نمیکنی ؟؟؟گفتم خب که چی ؟؟ هر کی و قبر خودش میخوان بزارن ، بدون هیچ واهمه ای استاد اینارو گفتم و اینام دیدن که نترسم ،گف که برو روپوشتو عوض کن بیا بریم برا مغازه یه تعهد بدی که بتونین باز کنین فردا ،گفتم باشه ولی یادمه حسم خوب نبود و دخل مغازه رو جمع کردم نقدی هارو توی ماشینم زنگ زدم به پسرخالم که داستان اینه ،گف مطمئنی برا مجوزه گفتم نه بهونس بخاطر روزه خواری دارن میبرن ، رسیدیم کلانتری و اونجا چند نفرم به جرم روزه خواری و دونفرم به خاطر باز کردن کافه قبل افطار گرفته بودن که اینا مثل بید داشتن میلرزیدن و التماس میکردن و نشوندن و دونه دونه داشتن اظهارات مارو مینوشتن و چاپ میکردن و به من که رسیدن دوتا مامور عقده ای گفتن که یه جمله ای توی مغازه گفتی اونو یه بار دیگه میگی؟؟؟ بدون کوچکترین ترسی قشنگ یادمه یه بار دیگه جمله رو تکرار کردم و گفتم هر کی و قبر خودش میخوان بزارن ،هههههه نمیدونم این جمله از کجا افتاده بود سر زبونم اونروز که فلبداهه تو مغازه گفتمش ، خلاصه اینا نوشتن با یه قیافه ای که الان ببریمت پیش قاضی حالیت میشه این پررویی و غرورت رو که از قیافه هاشون معلوم بود ، خلاصه مارو به هم دستبند زدن و سوار ون کردن و بردن پیش قاضی توی دادگاه توهمون خیابون ، ومن اصن یادمه اینکه نمیترسیدم که هیچ تازه طلبکار بودم و منتظر بودم قاضی بگه حرف بزن که بتوپم بهش و دلم پر بود واقعا ، دونه دونه گفتن و قاضی داشت حکم هارو مینوشت و من چقدر از این ادمایی که التماس میکردن بدم میومد اونجا ،خلاصه رسید به اظهارات من و کاغذ و برداشت و اسممو صدا زد که گفتم منم ،شروع به خوندن کاغذ کرد و وسط خوندن یه نیش خند ملیح زد که قشنگ یادمه و فک کنم به اون جمله معروفه رسیده بود که گفته بودم ، خلاصه یه چیزایی نوشت و دونه دونه گفت بیاین امضا کنین و چه استرس وحشتناکی داشتن از ترس شلاق استاد ،ولی من به خداوندی خدا اصن ضره ای واهمه نداشتم پیش خودم میگفتم شلاق میخورم و التماس نمیکنم ، و این نترسیدن استاد و این قدرت رو به رب دادن استاد و این بی ارزش شمردن قدرت ادما استاد باعث شد که خداوند منو نجات بده ، رفتم موقعی که داشتم اظهارات ومیخوندم که امضا کنم دیدم قاضی به جای من زیرش نوشته که من داشتم ادامس میخوردم ولی نمیدونستم که ادامس روزه رو باطل میکنه ،امضا کردم و از قاضی تشکر کردم و بقیه رو یادم نیست من از اتاق خارج شدم و اومدم سمت بیرون که پسر خالم رسیده بود و تیپ اخوندیم زده بود و موهارو داده بود پایین و یقه رو بسته بود که خندم میگرف بعد دیدم دوتا ماموری که منو اوردن دم در وایسادن ، گفتم بزا اذیتشون کنم یه کم همینکه داشتم وسایل رو از دژبان تحویل میگرفتم همونایی که موقع داخل رفتن گرفته بودن گوشی و پول و خلاصه به پسر خالم گفتم داداش بندر چقد عوض شده ،عینه اینایی که بعده چن سال از زندان ازاد میشن ،پسرخالمم با خنده گف اره داداش میدونی چندوقته داخل بودی ؟؟؟!!! و مامورا استاد کارد میزدی به این دوتا خون در نمیومد ازشون ، و خدا البته اونجارم به خیر گذروند که به جرم مسخره کردن افسر قانون دوباره نگرفتنم ،
استاد الان که نوشتم یادم اومد که چرا صب این از لابلای پوشه های مغزم اومده بالا ، چون که دیروز تمرکزم روی فایل اخر پروژه خانه تکانی ذهن بود که شما اونجا اخر فایل در مورد این حرف زدین که افرادی توی حکوت هستن که مریضن و از اینور مردمی که ناراضی و اینا همو پیدا میکنن و من توجهم روی این مثال فوق العاده بود که صب یادم اومد که اره این قاضی که اون شیفت اونجا بود بسیار ادم راحت گیر و در صلحی بود با خودش و همه رو یه جوری فک کنم پیجوند ولی خب در مقابل این دوتا مامور به شدت عقده ای که بچه 17ساله رو بخاطر یه ادامس میکشونن میبرن کلانتری اونم به دروغ که گفتن بیا و برا مجوز مغازه امضا بده ،درصورتی که اصن صنف این قضیه فرق میکنه ، خلاصه بگم که خوبی و بدی هستن کنار هم و ما انتخاب میکنیم که به سمت کدوم بریم و چندین مثال اینجوری دارم از زمان قبل خدمت و زمان خدمت که خداوند چه بلاهایی رو از سرم گذرونده و چقدر مهربانه خداوند و پوشاننده ی عیب هاست که الان وقتی یاد حماقت هام میفتم تنم میلرزع و میگم من رو چه حسابی اینکاراو انجام میدادم ؟؟؟
احسنت به این شهامت احسنت به این ایمان به این حرکت به این پشتکار و اراده آهنین در عمل به قانون
این فایل نشانه امروز من بود خدایا شکرت تضادی که شما دوست عزیز داشتین و پشت سر گذاشتین من هم به لطف الله دارم پشت سر میزارم خیلی امید پیدا کردم با شنیدن حرفای شما که منم میتونم از پسش بربیام خدایا صدهزار مرتبه شکرت برا این الگوی عالی که فرستادین خدایا من تصمیم به انجام یک تغییر در زندگی دارم ترس از حرف مردم مانع قدم برداشتنم شده خدایا نمیدونم چیکار کنم خودت هدایتم کن شجاعت و ایمان برای حرکت بهم بده خدایا شکرت خودت برام جور کن اون شرایط را به آسانی و من با ایمان به تو میگم گور بابای حرف مردم با توکل به تو اقدام میکنم خدایا منو در این مسیر آسان کن برای آسانی ها خدایا دلها را برام نرم کن دستاتو برام بفرست ادماتو برام بفرست خدایا کمکم کن
یک دنیا ممنونم استاد که جوری شدم که حرف هیچکس جز حرفای شما را قبول ندارم کاش متعهدانه به این گنج های الهی عمل کنم شما شدین چجوری بگم معیار سنجش برا من هر کی هر چی میگه میگم بزار ببینم اسناد چی میگه
خدایا به من هم ایمان و شجاعت امثال استاد و این شاگردان خلفشون مثل هادی عزیز را بده تا حرکت کنم تا خودم را از شرک و بی ایمانی نجات بدم تا بسازم زندگی دلخواهم را خدابا صد هزار مرتبه شکر برای حال خوبم در این لحظه و نوشتن کامنت که چقدر قبلا مقاومت داستم برا نوشتن
اول استاد بگم واقعا هر کسی وارد سایت شما بشه باید بدونه خداوند لطف بزرگی بهش کرده و من بسیار سپاسگزارم از شما و از تمام فایل هایی که گذاشتید توی سایتتون
و سپاس از هادی عزیز ایتدا برای وقتی که گداشتن و زحمت کشید با این کیفیت و زمان فایل آماده کردن و صحبت کردن
خیلی احساس خوبی به آقا هادی داشتم خیلی با صحبت هاشون گریه کردم خیلی نکات از صحبت هاشون یاد گرفتم مهمتر از همه صداقتشون رو دوس داشتم و شجاعت شون و تلاششون برای بهبود و بازسازی و رشدشان
خدا رو شکر همه ی اون مراحلی که طی کردین و اون مدارهای تکاملی که طی کردن خدا رو شکر برای پیشرفت و رشد در تمام جنبه های زندگیتون
بیسار سپاسگزارم از فایل تون و امیدوارم الان بعد دو سه بسیار بیشتر پیشرفت کرده باشین
گفتین بندرعباس هستین خوشحال شدم گفتم میتونم از نزدیک ببینمتون اما اخرای فایل گفتین برنامه مهاجرت دارین آن شاءالله درگاه خداوند هر جا هستین در آرامش و آسایش کامل باشین
به نام خدای قوی من
سلاام و احترام به استاد خوبم به مریم جان خوش قلب و مهربون به دوستان خوب و هم فرکانسی خودم
خدایا شکرت … این فایل رو بار دوم هست دارم گوش میدم نمیدونم همینجوری هدایتی اومدم دوباره سمت این فایل البته تمام جمله های اقا رضا دفه ی پیش تو ذهنم بود و دوباره مرور شد… منم دقیقا عین ایشون کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم رو توی حالت عادی دو روزه تموم کردم اما هنوز نکته برداری از این کتاب رو انجام ندادم و امروز میرم برای نکته برداری و با جون و دل تمام آگاهی های این کتاب رو انقد تکرار میکنم برای خودم و به خورد ذهن و مغزم میدم …. استاد عزیزم انقد مطالب و نکته های شما در فایلها زیاده که من وقتی شروع میکنم یه فایلی رو به گوش دادم بارها repeat میکنم و گوش میدم هر بار یه نکته ی تازه ازش میگیرم …. انگاری بار اوله که دارم گوش میدم …. استاد جانم من ذوق و شوقم خیلی زیاده همش احساس میکنم خدا منو به تمام خواسته هام رسونده در حالیکه فعلا وضعیت مالی نرمالی ندارم ولی حالم خووبه خییلی خووبه…..خدایا این حال خوبمو دائمی کن همین حس ارامشو میخوام همین حالی که الان دارم همین اشکهای از سر ذوق ….خدایا میدونی روزهای سختی رو گذروندم که قطعا مقصرش خودم بودم حالا که پیدات کردم حالا که با قوانینت آشنا شدم حالا که خودت هدایتم کردی به این سایت حالا که خودت دستمو گرفتی دیگه رهام نکن منم قول میدم رو باوری که بهت پیدا کردم رو ایمانی که بهت پیدا کردم سفت و سخت بمونم من بهت اعتماد دارم خیییییییلی …….. خدایا خیییلی دوستت دارم خیییلی ……
قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونى یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنوبَکُمْ وَ اللّهُ غَفورٌ رَحیمٌ؛
[سوره آل عمران، آیه 31]
بگو : «اگر خدا را دوست دارید ، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهانتان را ببخشد» و خداوند آمرزنده مهربان است
. واسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ. (سوره 11، هود، آیه 90)
از پروردگار خود آمرزش بطلبید و به سوی او باز گردید که پروردگارم مهربان و دوستداراست.
در پناه خدا شاد و سلامت باشید ….
خدایا شکرت بابت تک تک نتایج عالی اقای هادی عزیز
خیلی سپاسگزارم بابت این فایل عالی
بابت نتایج فوق العاده ای که گرفتید
بابت صحبتای بی نظیر استاد که چکیده فایله
خدایا شکرت بابت اینکه توی سایت امروز سوپرایز شدم و برام هدیه داده سایت هدیه سی روزه داده
استاد ممنونم این مکانیزم تشویق ذوق زدم کرد ایشالا که بتونم از هدیم استفاده کنم
خدای من شکرت بابت اینکه هر کی به تو توکل کرد تو براوردش کردی
خدای من شکرت بابت اینکه از زیر صفر از حال روحی بد هم میشه پیشرفت کرد به شرط عاجز بودن به شرط تسلیم شدن به شرط اینکه زندگیمونو بسپاریم توکل کنم و اعتماد کنم به ربی که فرمانروای منه
قول داده که خواسته هامو براوردع کنه
قول داده کنارم باشه پشتم باشه
خدای من شکرت بابت اینکه نعمت از هر طرف به سمت من روانه
چن تا درس ازین فایلا گرفتم
اول اینکه تحسین کنم الگوهای موفقو تا خودم موفق بشم حسادت نکنم فرکانس مخرب نفرستم
این الگورو در خیلی از دوستان موفقم دیدم .
نکته بعدی اینکه وقتی ما رو باورمون کار میکنیم یک شرایطی پیش میاد که ما پیشرفت کنیم و یک هدایتی میشه ولی این ما هستیم که باید عمل کنیم اگر عمل نکردیم در واقع به خودمون ظلم کردیم و خودمونو از نعمت محروم کردیم
عموهادی ازتون تحسینتون میکنم بابت اینکه درامدتونو صدبرابر کردین رشدش دادین
اینقدر متعهدانه در مسیر گام برداشتید
منم دوست دارم پارتنرم در این مسیر بیاد
ولی چون قانونو میدونم اصراری ندارم
میدونم که دنیا کبوتر با کبوتر باز با بازه و ماموریت تغییر خودمه تغییر نگرشمه
دوست داشتن خودمه
لایق دیدن خودم و باور کردن رب العالمینه
1403/10/6روز173
به نام خداوند بخشنده مهربان ،سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل
خدایا شکرت بخاطر یک روز فوق العاده خدایا شکرت بخاطر یک فایل بی نظیر دیگه
چقدر جذاب بود صحبت های دوست بی نظیرمون
ممنونم ازشون بخاطر کلیدهایی که توی صحبت هاشون بهمون دادن مثل توحید عملی7 مثل زمان تغییر کردن و…
این روزا یه پیشنهاد کاری بهم شده اولش یه استرسی اومد سراغم و بعدش گفتم خدایا خودت مسیر و هموار کن منو هدایت کن
باید یه تصمیمی بگیرم یه تصمیم مهم و وارد حوزه تخصصی بشم که بار مسئولیتی زیادی داره اولش گفتم نه اما بعد یه چیزی توی قلبم گفت چرا داری میترسی؟
چرا داری ازمسئولیت فرارمیکنی؟
مگه این کار قدمی در راستای رسیدن به اهدافت نیست؟
مگه خودت نمیخواستی این هدف ؟حالا این شرایط پیش اومده فقط لازمه که تو کفش های آهنی پا کنی لازمه که یزره سفت تر بشی به کار لازمه که بیشتر یاد بگیری لازمه که مسئولیت قبول کنی
اگر این و قبول نکنی پس نمیتونی به اون هدفت برسی
این قدم های تکاملی رو باید طی کنی تا به هدفت برسی
تا الانکه دارم اینو مینویسم میتونم بگم 80درصد تصمیم گرفتم که این کارو انجام بدم . و با خدا معامله کردم و گفتم خدایا من هیچی از این راه نمیدونم فقط اطلاعات سطحی دارم ازش خدایا خودت آدمای مناسب و شرایط مناسب و فراهم کن من حرکت میکنم تو حمایتم کن این کار مسئولیت زیادی داره برای من فقط وقتی به خدا فکرمیکنم قلبم آروم میگیره و میدونم که تنهام نمیزاره میدونم که خودش مراقب من هست میدونم که خودش با دستانش منو هدایت میکنه به سمت رشد و پیشرفت و موفقیت خدایا شکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد عزیزم،سلام استاد شایسته عزیزم سلام دوستان عزیزم
سلام هادی عزیزم
خیلی خیلی ممنون وسپاسگزارم از فیلمی که از خودت گرفتی و نتایج رو برای استاد فرستادی.
واقعا لذت بخش بود دیدن و شنیدن صدات،یه مسیری رو بهمون گفتی که خطا توش نداره و هر کسی رعایت کنه لاجرم زندگیش ،دنیا و آخرتش ،آباد میشه.
امیدوارم هر جا هستی احساس خوب تمام وجودت رو بگیره و از شکرگزاری فقط اشک شوق بریزی و دم به دم به خدای ما رب العالمین نزدیک تر و نزدیکتر بشی بطوری که خودت دوست داری و حال میکنی.
من خیلی قسمتهای هدایت و توحیدی صحبتهات رو دوست داشتم،از معرفی فایلهای استاد و اثر اونها روی شما رو خیلی دوست داشتم،از بغض هات و شکرگزاریهات و سپاسگزاریهات که نگم عالی بود و نهایتا این صحبت پایانی هم از نتایجت و هم تشکر از استاد خیلی لذت بردم.
امیدوارم منم بتونم مثل شما توحیدی بشم و از نظر مالی هم رشد کنم .
خدا برامون همه چیز میشه به شرط ……
سپاسگزارم هادی جان و سپاسگزارم استاد جان
به نام خدایی که هر چه داریم از آن اوست به نام خداوندی که تنها او را می پرستیم و از او یاری میجوییم
خدایاشکرت سپاسگزارتم
سلام به استاد عزیزم و سلام به مریم مهربانم
اول یه تشکر کنم از آقا هادی عزیز دوست توحیدیمون که با صحبتهای زیباشون و اون بغض آخرشون ما رو به وجد آوردن و خداییش منم گریه ام گرفت
آقا هادی تحسینتون میکنم که اینقدر قشنگ تونستین تغییرات رو از درون خودتون شروع کنین مرحبا
که همون اندازه که روی خودتون کار کردین و خدا رو دعوت به زندگیتون کردین به همان اندازه جهان به زیبایی تمام جواب شما رو داد
و اگر بهتر از این هم بخواهیم بهمون داده میشود خدایا شکرت سپاسگزارتم
دیدین ابن صحبتها و ابن نتایج زیبا باعث میشه به خودمون بگیم اگه آقا هادی تونسته منم میتونم فقط باید اراده کنم و جسارت به خرج بدم باید ایمان به خداوند داشته باشم
ممنون و سپاسگزارم از همه عزیزان
بهترین الگو هستین
در پناه حق باشین
یاحق
سلام خدمت استاد عزیز ، هادی عزیز و همه هم خانواده های من در این جا
هادی جان اشک منو در آوردی ، بغض منو ترکوندی ، خدا را به بار دیگه نشونم دادی ، من سال هاست که در این مسیر هستم و قدم بر میدارم و رشد میکنم ولی باز هر بار میشه ایمانم کم میشه و روی خدا حساب کردن را یادم میره و فکر و ذهن آینده و پیشرفت عذاب میشه برای من، از اول تا آخر این فایل گریه کردم و یاد ایمان و عمل و اعتماد به خدا افتادم
برای شما ، استاد و همه دوستانم در اینجا آرزوی خیر و برکت دارم ️
روز 176فصل ششم روز شمار تحول زندگی من
چقدر لذت بردم از فایل تغییرات و نتایج هادی عزیز اولش نمیدونستم که تصویری هست و فقط فایل ها رو بصورت صوتی گوش دادم اما لازم شد که تصویری این چند تا فایل از هادی عزیز رو ببینم واقعا هادی جان تحسینت میکنم
خوشحالم که اینچنین موفق شدی و پیشرفت کردی من که با گوش دادن به تجربیاتت اشک تو چشمام حلقه زد
و خدارو بسیار سپاسگزارم که تونستم آگاهی هایی رو از این فایلها دریافت کنم.
استاد جانم درست گفتن ما با تو خدا رو یه طور دیگه شناختیم.
جهان خودت و مارو زیباتر کردی
وجودت سلامت استاد خوبان
ما تو خونمون بهت میگیم استاد خوبان
جااااااانم ،جاااااااااانم به این همه عشق و احساس و صداقت و خلوص نیت
جاااااااانم به این بغض اخر ویدیو
جاااااااانم به این استاد که هیچی نمیتونم در وصف بزرگی شما بگم استاد ، کی واقعا این همه تونسته در جهان گسترش ایجاد کنه ؟؟؟
کی تونسته انقد در این زمانه قلب هارو با خداوند اشتی بده ؟؟؟
میشه واقعا از سما تشکر کرد ؟؟؟
استاد عشقی که نسبت به شما دارم دقیقا عشقیه که نسبت به پدرو مادرم دارم
مگه میشه یکی انقد محبوب باشه و انقد این همه ادم عاشقش باشن ؟؟؟
تا یادم نرفته اینو بگم
توی صحبت های هادی عزیز تو گوشم زنگ میزد ، اینکه هادی میگف لطف پروردگاره ،هدایت اونه ،کمک اونه
استاد اینو شما به ما یاد دادید که اعتبار تمام موفقیت هارو بدیم به خداوند و من اینو خوب یاد گرفتم استاد و نمیدونی استاد بعد یک حل مسئله ای و بعد کسب یک موفقیتی وقتی که میگم خدایا من نبودم تو بودی و میگم خدایا تو هدایت کردی ،استاد نمیدونی وقتی این جمله هارو عدا میکنم بعد هر موفقیتی چقدر وجودم ارامش میگیره ،چقدر احساسم خالص تر میشه و الانم اشکام سرازیر میشه با نوشتن راجبش
چی بگم واقعا؟؟؟ خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
من کافیه مرد راهش باشم ،اون برای من کافیه
و اینجا از تکامل رسیدیم به تصاعد توی داستان هادی عزیز
استاد یاد توضیحات شما توی دوره 12قدم افتادم توی قدم دوم که میگید وقتی این باورهارو ادامه میدید میتونید شخصیتی بسازید که تا ثریا بره بالا ،توی داستان هادی عزیز هم همینه و چقدر تحسین میکنم هادی رو که انقد استقامت کرد در مسیر درست
به قول قران : قالو ربنالله ثم استقامو فلاخوف علیهم ولاهم یحزنون
انان که گفتند پروردگار ما خداست و استقامت کردند نه ترسی خواهند داشت وغمی
و هادی عزیز نمونه ی بارز ایمان به غیبه ،ایمان به نتایج فرکانس ها و ایمان به درستی مسیره
و چقدر تحسین برانگیزه و خداوند پاداش میده به این جنس از ایمان و چقدر هدایت ها بی نظیر بود مثل همیشه یعنی خداوند هادی رو طبق درخواست هادی هدایت میکنه و کاراشو انجام میده و میزارتش توی بیمه و میگه این برات خوبه و استقامت کن و بعد کسب موفقیت و رشد عزت نفس و خودباوری و خلاصی از شخصیت قبلی ، هادی عزیز احساس میکنه که باید وارد کار املاک بشه و علاقه ی بیشتری به اون داره و هدایت ها در تمام مسیر همراهشه و عین اب خوردن کارا براش انجام میشه و در عرض 20روز میشه مدیر یک بخش و موفقیت موفقیت میاره و بوم بوم بوم و این نتیجه ی ایمان به خداونده ،نتیجه ی عمل به الهاماته ،نتیجه ی کنترل ذهنه زمانی که ناامیدی غلبه میکرد و هادی عزیز باز کنار میزد نجواها رو و اجازه میداد نور خداوند بر قلبش بتابه ، چقدر این فایل ها زندس ، اصن انگار لایوه با این که چند سال پیش ضبط شده انگار که الان هادی داره تعریف میکنه و استاد دارن توضیحاتشو میدن ، خدایا شکرت که باز هم یک مهر تایید خیلی خیلی خیلی بزرگ به درستی این مسیر و بودن در صراط مستقیم شد برام این فایل
خدایا صدهزار مرتبه شکرت که هر روز داری ایمان منو به خودت و قوانینت بیشتر و بیشتر میکنی
توحید عملی ، خدایا چقدر جاها توحیدی عمل کردیم وپادشاهی کردیم واقعا
استاد دوس دارم یه داستانی تعریف کنم براتون که زمانی که 17سالم بود اتفاق افتاد و صبح که یادش افتادم عظمت و لطف پروردگار رو یاد کردم و احساساتی شدم .
سال 95 توی فست فود پسر خالم توی بندرعباس مشغول کاربودم و پسرخالمم طبق معمول چون من بودم خیالش راحت بود و مغازه پیداش نمیشد
ماه رمضونم بود و من یه ادامس تو دهنم داشتم میجوییدم که دونفر مامور اومدن داخل و مجوز خواستن چون مغازه باز بود از صب و گفتم صاحب پروانه خودش نیست و دروغ گفتم که توی گاوصندوقه مجوز و کلید و برده ، بعد این مامورا نگا من کردن گفتن داری روزه خواری میکنی ؟؟؟ منم خب کلّم خیلی باد داشت اونموقع و اصلا توی این فضاها نبودم ، گفتم اره ، گف مگه توی مملکت اسلامی زندگی نمیکنی ؟؟؟گفتم خب که چی ؟؟ هر کی و قبر خودش میخوان بزارن ، بدون هیچ واهمه ای استاد اینارو گفتم و اینام دیدن که نترسم ،گف که برو روپوشتو عوض کن بیا بریم برا مغازه یه تعهد بدی که بتونین باز کنین فردا ،گفتم باشه ولی یادمه حسم خوب نبود و دخل مغازه رو جمع کردم نقدی هارو توی ماشینم زنگ زدم به پسرخالم که داستان اینه ،گف مطمئنی برا مجوزه گفتم نه بهونس بخاطر روزه خواری دارن میبرن ، رسیدیم کلانتری و اونجا چند نفرم به جرم روزه خواری و دونفرم به خاطر باز کردن کافه قبل افطار گرفته بودن که اینا مثل بید داشتن میلرزیدن و التماس میکردن و نشوندن و دونه دونه داشتن اظهارات مارو مینوشتن و چاپ میکردن و به من که رسیدن دوتا مامور عقده ای گفتن که یه جمله ای توی مغازه گفتی اونو یه بار دیگه میگی؟؟؟ بدون کوچکترین ترسی قشنگ یادمه یه بار دیگه جمله رو تکرار کردم و گفتم هر کی و قبر خودش میخوان بزارن ،هههههه نمیدونم این جمله از کجا افتاده بود سر زبونم اونروز که فلبداهه تو مغازه گفتمش ، خلاصه اینا نوشتن با یه قیافه ای که الان ببریمت پیش قاضی حالیت میشه این پررویی و غرورت رو که از قیافه هاشون معلوم بود ، خلاصه مارو به هم دستبند زدن و سوار ون کردن و بردن پیش قاضی توی دادگاه توهمون خیابون ، ومن اصن یادمه اینکه نمیترسیدم که هیچ تازه طلبکار بودم و منتظر بودم قاضی بگه حرف بزن که بتوپم بهش و دلم پر بود واقعا ، دونه دونه گفتن و قاضی داشت حکم هارو مینوشت و من چقدر از این ادمایی که التماس میکردن بدم میومد اونجا ،خلاصه رسید به اظهارات من و کاغذ و برداشت و اسممو صدا زد که گفتم منم ،شروع به خوندن کاغذ کرد و وسط خوندن یه نیش خند ملیح زد که قشنگ یادمه و فک کنم به اون جمله معروفه رسیده بود که گفته بودم ، خلاصه یه چیزایی نوشت و دونه دونه گفت بیاین امضا کنین و چه استرس وحشتناکی داشتن از ترس شلاق استاد ،ولی من به خداوندی خدا اصن ضره ای واهمه نداشتم پیش خودم میگفتم شلاق میخورم و التماس نمیکنم ، و این نترسیدن استاد و این قدرت رو به رب دادن استاد و این بی ارزش شمردن قدرت ادما استاد باعث شد که خداوند منو نجات بده ، رفتم موقعی که داشتم اظهارات ومیخوندم که امضا کنم دیدم قاضی به جای من زیرش نوشته که من داشتم ادامس میخوردم ولی نمیدونستم که ادامس روزه رو باطل میکنه ،امضا کردم و از قاضی تشکر کردم و بقیه رو یادم نیست من از اتاق خارج شدم و اومدم سمت بیرون که پسر خالم رسیده بود و تیپ اخوندیم زده بود و موهارو داده بود پایین و یقه رو بسته بود که خندم میگرف بعد دیدم دوتا ماموری که منو اوردن دم در وایسادن ، گفتم بزا اذیتشون کنم یه کم همینکه داشتم وسایل رو از دژبان تحویل میگرفتم همونایی که موقع داخل رفتن گرفته بودن گوشی و پول و خلاصه به پسر خالم گفتم داداش بندر چقد عوض شده ،عینه اینایی که بعده چن سال از زندان ازاد میشن ،پسرخالمم با خنده گف اره داداش میدونی چندوقته داخل بودی ؟؟؟!!! و مامورا استاد کارد میزدی به این دوتا خون در نمیومد ازشون ، و خدا البته اونجارم به خیر گذروند که به جرم مسخره کردن افسر قانون دوباره نگرفتنم ،
استاد الان که نوشتم یادم اومد که چرا صب این از لابلای پوشه های مغزم اومده بالا ، چون که دیروز تمرکزم روی فایل اخر پروژه خانه تکانی ذهن بود که شما اونجا اخر فایل در مورد این حرف زدین که افرادی توی حکوت هستن که مریضن و از اینور مردمی که ناراضی و اینا همو پیدا میکنن و من توجهم روی این مثال فوق العاده بود که صب یادم اومد که اره این قاضی که اون شیفت اونجا بود بسیار ادم راحت گیر و در صلحی بود با خودش و همه رو یه جوری فک کنم پیجوند ولی خب در مقابل این دوتا مامور به شدت عقده ای که بچه 17ساله رو بخاطر یه ادامس میکشونن میبرن کلانتری اونم به دروغ که گفتن بیا و برا مجوز مغازه امضا بده ،درصورتی که اصن صنف این قضیه فرق میکنه ، خلاصه بگم که خوبی و بدی هستن کنار هم و ما انتخاب میکنیم که به سمت کدوم بریم و چندین مثال اینجوری دارم از زمان قبل خدمت و زمان خدمت که خداوند چه بلاهایی رو از سرم گذرونده و چقدر مهربانه خداوند و پوشاننده ی عیب هاست که الان وقتی یاد حماقت هام میفتم تنم میلرزع و میگم من رو چه حسابی اینکاراو انجام میدادم ؟؟؟
الهی شکرت واقعا
سپاس گزارم خداوند مهربان من .
سپاس گزارم استاد عزیز
سپاس گزارم هادی عزیز
سپاس گزارم
در پناه الله یکتا .
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان
خدایت شکرت چقدر بغض کردم با شنیدن نتایج هادی عزیز
احسنت به این شهامت احسنت به این ایمان به این حرکت به این پشتکار و اراده آهنین در عمل به قانون
این فایل نشانه امروز من بود خدایا شکرت تضادی که شما دوست عزیز داشتین و پشت سر گذاشتین من هم به لطف الله دارم پشت سر میزارم خیلی امید پیدا کردم با شنیدن حرفای شما که منم میتونم از پسش بربیام خدایا صدهزار مرتبه شکرت برا این الگوی عالی که فرستادین خدایا من تصمیم به انجام یک تغییر در زندگی دارم ترس از حرف مردم مانع قدم برداشتنم شده خدایا نمیدونم چیکار کنم خودت هدایتم کن شجاعت و ایمان برای حرکت بهم بده خدایا شکرت خودت برام جور کن اون شرایط را به آسانی و من با ایمان به تو میگم گور بابای حرف مردم با توکل به تو اقدام میکنم خدایا منو در این مسیر آسان کن برای آسانی ها خدایا دلها را برام نرم کن دستاتو برام بفرست ادماتو برام بفرست خدایا کمکم کن
یک دنیا ممنونم استاد که جوری شدم که حرف هیچکس جز حرفای شما را قبول ندارم کاش متعهدانه به این گنج های الهی عمل کنم شما شدین چجوری بگم معیار سنجش برا من هر کی هر چی میگه میگم بزار ببینم اسناد چی میگه
خدایا به من هم ایمان و شجاعت امثال استاد و این شاگردان خلفشون مثل هادی عزیز را بده تا حرکت کنم تا خودم را از شرک و بی ایمانی نجات بدم تا بسازم زندگی دلخواهم را خدابا صد هزار مرتبه شکر برای حال خوبم در این لحظه و نوشتن کامنت که چقدر قبلا مقاومت داستم برا نوشتن
عاشقتونم
در پناه خدا سعادتمند باشیم
سلام خدمت استاد عزیز و آقا هادی عزیز
اول استاد بگم واقعا هر کسی وارد سایت شما بشه باید بدونه خداوند لطف بزرگی بهش کرده و من بسیار سپاسگزارم از شما و از تمام فایل هایی که گذاشتید توی سایتتون
و سپاس از هادی عزیز ایتدا برای وقتی که گداشتن و زحمت کشید با این کیفیت و زمان فایل آماده کردن و صحبت کردن
خیلی احساس خوبی به آقا هادی داشتم خیلی با صحبت هاشون گریه کردم خیلی نکات از صحبت هاشون یاد گرفتم مهمتر از همه صداقتشون رو دوس داشتم و شجاعت شون و تلاششون برای بهبود و بازسازی و رشدشان
خدا رو شکر همه ی اون مراحلی که طی کردین و اون مدارهای تکاملی که طی کردن خدا رو شکر برای پیشرفت و رشد در تمام جنبه های زندگیتون
بیسار سپاسگزارم از فایل تون و امیدوارم الان بعد دو سه بسیار بیشتر پیشرفت کرده باشین
گفتین بندرعباس هستین خوشحال شدم گفتم میتونم از نزدیک ببینمتون اما اخرای فایل گفتین برنامه مهاجرت دارین آن شاءالله درگاه خداوند هر جا هستین در آرامش و آسایش کامل باشین