نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 7 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

368 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1390 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    من هم لذت بردم از این فایل وتبریک میگم به اقا رضا که با استمرار وایمان به مسیر واستاد به نتایج عالی رسیدن

    روزهای اولی که که توی سایت بودم به کامنت های اقا رضا چندین بار هدایت شدم وهم حس خوب میگرفتم وهم یه خورده ناباوری داشتم که ایا ایشان غلو میکنن یا واقعا به نتایج رسیدن وبعدها اروم اروم دریافتم نه اقا یه عده از دوستان مثل اقا رضا نتیجه گرفتن وامروز هم با دیدن این فایل خوشحال شدم که برای من هم میشود که یه روز نتایج فوق العاده بگیرم برای استاد بفرستم که نشون داده بشه از تمام زحمتی که اقا رضا برای تدوین این فایل کشیدن فقط احسنت گفتم ودوست دارم من هم یه فایل باکیفیت جمع کنم وبه اشتراک بزارم

    والان بخوام از خودم بگم من هم به لطف خدا واستاد ودوستان عزیزم وتعهد خودم که واقعا یک سال ونیم استمرار داشتم از زیر صفر واقعا زیر صفر با حدود 50 میلیون قرض یا شاید بیشتر،حتی رهن منزل م وام گرفتم و کل دارایی م از لحاظ مالی یه پراید 84 بود الان به موفقیت های کوچک زیادی رسیدم وتجربه ها کسب کردم والان خیلی از قرض ها پس دادم یخچال منزل تا حدودی پر از مواد غذایی شده در شغل م به جایگاه خوبی رسیدم و بهم احترام میگزارن در روابطم با پدر ومادر وخواهر وبرادرهایم اشتی کرده ام خودم رابیشتر دوست دارم قران میخوانم وبه صفر نزدیک شده ام وبه ارامش رسیده ام خدای را سپاس

    استاد عزیز واقعا من هم جز افرادی هستم که سالها دربه دری واین شهر واون رفته ام تا مسیرم را پیدا کنم وخداوند تو را به من هدیه داد وامروز فقط میگویم من هم میتوانم که مثل اقا رضا رشد کنم ومیشود

    ومن ان را حس کرده ام

    فقط استمرار وتکامل میخواد تو روزهای سخت فراموش نکنی ودوباره ادامه بدی

    ودر پایان

    ومجدد تعهد میدهم که بهترین بشوم واستمرار داشته باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    علی حقی گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم شایسته مهربون

    نکات مهم این فایل از نظر من:

    1)کسی که به ربوبیت خداوند اعتقاد داره و اون رو تنها نیروی قادر در دنیا میبینه، هیچکس نمیتونه اون رو بکشه پایین یا بهش ضربه بزنه

    2)اینکه همیشه با سایت در ارتباط باشم(کامنت بخونم، کامنت بذارم ، فایلها رو ببینم و …) خیلی می‌تونه به «تو مسیر موندن من» کمک کنه

    3)وقتی آدم باورهاش رو نسبت به فراوانی تغییر میده(در مورد ثروت و رابطه و…) و در مسیر درست حرکت می‌کنه و به خداوند اعتماد می‌کنه و اجازه میده که اون کارهاش رو پیش ببره»»» افراد مختلف به هزاران شیوه جداگانه با محصولات و خدمات اون آشنا میشن که حاضرن بابت اونها بهش پول پرداخت کنن

    4)من اگر تو مسیر صحیح باشم اصلا نیازی به تبلیغ ندارم و خود خداوند برای من تبلیغ می‌کنه و افراد رو به سمت من میکشونه

    5)باور فراوانی: مشتری بی‌نهایته، نعمت بی‌نهایته ، ثروت بی‌نهایته، آدم خوب برای رابطه عاشقانه بی‌نهایته و…

    6)کار کردن روی باور فراوانی تمومی نداره»»» اوضاع هر چقدر که خوب بشه ، باز هم می‌تونه بهتر بشه

    7)باور فراوانی چیزی نیست که یک شبه توی ذهن ایجاد بشه و یک مسیر تکاملیه

    8)اگر من در مسیر صحیح باشم ، الهاماتی رو دریافت میکنم که اتفاقا اون لحظه بهشون نیاز دارم

    امیدوارم که بتونم با عمل کردن به نکاتی که گفتم همیشه در مسیر صحیح باقی بمونم

    از دوستانی که کامنت من رو میخونن خواهش میکنم اگه نکته دیگه ای به نظرشون میرسه ، برام کامنت کنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    سحر بهروزی گفته:
    مدت عضویت: 3075 روز

    ان علینا للهدی

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان همفرکانسی

    از همین جا سلام میکنم به آقا رضای عطار روشن

    برادر عزیزم اگه تو این سایت کسی باشه که بتونه صحه بذاره به حرفای شما و شهادت بده واسه تغییرات شما بطوری که کاملا انسان دیگه ای شدین من هستم که چند سالی توی همون شرکت دولتی که گفتین با هم همکار بودیم.

    خداوند خودش گفته ان علینا للهدی و هرگز خلف وعده نمیکنه، خدا رو شکر که همه بچه های سایت عباسمنش مشمول رحمت و هدایت فرمانروای عالم قرار گرفتیم و با هدایت به این سایت در مسیر مستقیم و نعمتها حرکت میکنیم،

    خدایا تنها تو را عبادت میکنیم و تنها از تو یاری میجوییم

    امیدوارم همه دوستان در پناه خداوند ، تندرست، ثروتمند و سعادتمند باشند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    مجید حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    سلام و درود به استادعباسمنش عزیز و مریم گلی و دوستان و عمو رضا گل.

    من مجیدم 29 سالمه و فایل عمورضا رو امروز (1402/03/27) برای سوم بطور جدی دارم نگاه میکنم(یکسری گوش کردم یکسری همراه گوش کردن نوشتم الانم بار سوم دنبال اینم باورهاشون و نکات کلیدیشو به اندازه ظرف و آگاهیم مینویسم.

    من داخل دیدگاه های قبلیم از خودم و کارم گفتم و اینکه اولین بار که بارگذاری شد روی سایت توجهی نکردم اونموقع تازه فایل ارشیا عزیز نگاه کرده بود که انگیزه شد مجید برو دنبال کارت برو دنبال علاقت، من علاقم بهم الهام شد بهم گفته شد(چون واقعا نمیدونستم چیو میخوام چه کاری) دنبال کاری بودم که هم فال باشه هم تماشا.. من آدم تفریحم دنبال عشق وحالم دنبال لذتم مسافرتم ولی خب از وقتی استخدام بانک شدم گند خورده بود تو همه این حسام.(البته که تکاملم بود باید میرفتم مثل عمورضای عزیز که چندین شغل عوض کرده بود ) فایل آقا ارشیا این انگیزه رو انداخت که حرکت کن باز 2 دل بودم یه روزی که شوهر عمم دیدم که تو مسیر مستقیم و پیگیر اموزه های استاد، گفت مجید فایل آقا رضا رو دید؟ گفتم اره ولی همشو نه نصفه دیم، گفت برو ببین چیه غوغا بپا میکنه که منم گفتم هادی برو فایل ارشیارو ببین چیه چکار کرده این بچه تواین سن.(دنبال یه نفر که هم فرکانسم باشه بودم یه نفر که بفهمه حرفمو، میدونستم شوهر عمم تو مسیر راست گفتم خدایا هادی کی میاد، آقا هادی هفته بعد اومدو بعد ازین که فایل عمورضا رو نشون داد باهاش راجع به هدایت کار مورد علاقم وواینکه هادی دلم نمیخواد تووبانک بمونم منو گذشتمو میدونی من آدم کارمندی نیستم من آدم کاسبی و تجارتم خلاصه از کاری که میخوام شروع کنم و هدفم چیه صحبت کردیم گفت مجید برو جلو. فایل عمورضا رو گوش کردم مثل موشکی فیتیلشو روشن کردی شدم، خلاصه که کافمو زدم(بگذریم که تو مسیر چیا دیدم چجوری به کجاها هدایت شدم چجوری اصلا علاقمو فهمیدم، علاقه من 2 بعد، یکی تجارت یکی دون قهوه. دارم میرم جلو مطمئنم در مسیر اهدافم هستم و لذت میبرم.حتی کار بانکمم جزو تکاملم هست فقط باز 2دلم که کی بکنم از بانک تمرکزمو بزارم فقط رو هدفم. بخاطر باور غلطم یکسری قسط دارم از شخصیت آقا مجید قبلی مثل سرب چسبیده به پام ذهنم نه میدونید خوراک نجواست خوراک بگه نه ووفلان دومین قدمم تسویه کردن ایناست از کم به زیاد. ولی خب اومدن از بانک و هی میگم بدون تلاش فیزیکی جهان خودش بیارتم جام میکنه از بانک از طرفیم میگم این ترسمه مثل از ترس آب باید یهو پرید تو آب نباید تامل کرد نمیدونم و از خدای هادی وهابم میخوام دلم قرص تر کنه ظرفمم بزرگتر کنه و هدایتم کنه که چکار کنم چون واقعا نمیدونم من خیلی بزرگتر از ترسهامم.

    خلاصه کافه رو زدم خیلی حسم خوبه و نشانه گ صحت مسیر رو خیلی دیدم..

    از وقتی تغییر کردم با اینکه همسرم تو مسیر پر قدرت نیست و منو دیده و ازمن شنیده دادم میبینم 1 مدار اومده بالا و از یکسری آدمها که دیگه هم فرکانسش نیستن دور شده.( ایشون خیلی تشویقم کرد بابت اینکه کسب و تجارت خودمونو راه بندازیم و ایشون صبح تاظهر با وجود پسرمون که میمونه پیش خانوادم، میاد کافه و بعداز ظهر من میام از شعبه تا شب،7صبح پربرکت و پر رزق و روزی کافمون بهشتمون ، پارادایسمون باز و روزیبی حد حساب خدای وهاب سمتون جاریه)پروردگارم ازت میخوام هدایتم کنی که چ کنم تو میدونی و من نمیدونم تو آگاهی و من دنبال آگاهی.

    عاشق همتونم بهترینا مال ماست.

    سپاسگزارم. سپاسگزار همتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1034 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزان

    سپاس گزار خداوندم بابت حضور در این فضای الهی

    خدا قوت به استاد عزیز و آقا رضای عزیز که انقد با عشق این ویدیو رو آماده و تدوین کرده و با کیفیت از هر نظر و ما داریم استفاده میکنیم از بیان با صداقت ایشون .

    می‌خوام راجب یک باوری که استاد رو متمایز می‌کنه از دیگر افراد موفقی که دیدم و خیلی خاصه این ویژگی و خیلی مشهوده در ایشون بنویسم

    این باور که خدا کارها و انجام میده ،

    و این حد از اعتماد و توکل و یقین به خداوند که کارها و انجام میده ، درک میکنم که یک روند تکاملی طی شده برای ساخت این باور خالص و این حد از یقین و اعتماد و ایشون احتمالا از زمانی که از بندر عباس اومدن تهران و حتی اونجا هم به این یقین رسیده بودن که خداوند اگر کسی به اون توکل کنه ،ایمانش رو ضایع نمیکنه اما چیزی که باعث شد از یه جایی به بعد در همون تهران استاد مثل موشک نتایجش بکنه از همه و بزنه جلو و همچنان از اون زمان تا به الان همواره شاهد بهتر و بهتر شدن روند زندگی استاد در تمام ابعاد بودیم ،

    همین پایداری در مسیر درسته و ارتباطش با خداوند و مهم تر از همه الهاماتی که دریافت کردن و تعهدشون باعث شد الهامات رو دریافت کنن ، همین تعهد باعث شد تا هربار درک استاد از قوانین بهتر و بهتر بشه و دیگه به جایی برسه این درک و یقین که بگه آقا من فقط کاری که بهم گفته میشه رو انجام میدم یا کاری که فک میکنم درسته رو انجام میدم و بقیش کار من نیست ، شاید قانون و این آگاهی و این جمله از استاد و بشنویم ازش که بارها و بارها هم ازش شنیدیم و به غیر از استاد هیچ کسی ندیدم این نگاه و باور خالص رو داشته باشه ،اینو میشنویم و فک میکنیم که آره فهمیدم یا آره چقد خوب که کارارو انجام میده خدا !!!وای شکرت و ذوق کنیم و سپاس گزاری کنیم ،اما خورده من اعتراف میکنم که خیلی باید تکامل طی بشه تا یک درصد از این جمله رو و این اصل خداوند رو و این قانون رو درک کنم تا به اندازه درکی که میکنم موجب عمل بشه ،موجب یقین بشه که مثل استاد بگم من روی خودم کار میکنم و آوردن افراد به سمینار به من ربطی نداره و کاره اونه ،یا من روی خودم کار میکنم و یک ریال هزینه تبلیغات نمیدم و اون برام انجام میده ، الان این آگاهی که خداوند کارهارو انجام میده و بقیش با اونه و فلان…. شاید برای ما عادی شده باشه که در این فضا هستیم حتی اگر درکش نکنیم هی تکرار و تکرار موجب تفکر و درک میشه بالاخره اما همین جمله که من رو خودم کار میکنم و افراد مناسب در زمان مناسب به سمت کسب و کارم هدایت میشن ،این جمله رو در حوزه ی کارآفرینی به هر کی بگی بهت میگن تو عقلتو از دست دادی مگه میشه بدون تبلیغات سالن پرکرد مگه میشه بدون بازاریابی فروخت ؟؟؟و…. اما ما داریم میبینم که شده ،یک نفر این طور فکر کرده و باور داشته که خدا می‌تونه کارهای بزرگ رو براش انجام بده ،یک نفر اومده به جای روش های مرسوم به شیوه ی قانون جهان هستی عمل کرده که اون قانون میگه برای ارتباط با آدم قوی نیازی نیست بری دنبالشون بگردی ،ادم قوی باش اونوخ همه قوی ها دور تو میگیرن ،اون قانون میگه نیازی نیست دنبال افراد مناسب بگردی ، فرد مناسبی باش ،افراد مناسب زندگیتو پرمیکنن ، اون قانون میگه نیازی نیست به خاطر ندانستن جوابها و قدم بعدی متوقف بشی ،به دانسته عمل کن و قدم رو بردار بقیش گفته میشه ، اون قانون میگه خودت رو لایق بدون و روی باور فراوانی ثروت و نعمت کار کن اونوخ همه میریزم ازت خرید کنن ،نیازی نیست دغدغه فروش داشته باشی و نگران بازاریابی باشی ،چون اون همه جوابها و داره فقط روی این باور کار کن که در زمان مناسب به من گفته خواهد شد و من هدایت میشوم به سمت کانون توجه و خواستم و خداوند از بی نهایت طریق منو به خواستم می‌رسونه !!!! از چه راهی؟؟؟ به قول قرآن از جایی که فکرشو نمیکنی بهت میدم ،چند ماه باید فقط این آیه رو شب و روز باید تکرار کنیم تا شاید یک درصد باورش کنیم ، از جایی که فکرشو نمیکنم به عقلم نمی‌رسه ،دیگه چجوری بگه نگران نباش ؟؟؟ از این واضح تر که میگه از جایی که تو هیچ ایده ای براش نداری ،پس روی عقلمون حساب نکنیم و وصل بشیم به خدایی که استاد هر طور ساخت همون‌طور بهش جواب داد و همه ی کارهاشو داره انجام میده ،

    پس هدف مشخص و بعدش من روی خودم کار میکنم و به من گفته میشه ،من هدایت میشوم .

    خوده من یه جاهایی میگم خدایا مثلا این کار و برام انجام بده و به وضوح میبینم که به بهترین و ساده ترین شکل ممکن انجام داد برام و بعدش میگم خب از این جا به بعد با من ،چرا ؟؟؟چون این حرفو میزنم ؟؟؟چون هنوز خدا رو تو ذهنم اونقدری بزرگ نکردم که بتونه کارای بزرگتر برام انجام بده و فک میکنم خب دیگه این کار و انجام دادی خدا دمت گرم ،بقبش با من ، در صورتی که باید صفر تا صدش با خدا باشه مثل استاد عباس منش من باور کنم که کارارو انجام میده مثل اون یقین داشته باشم که دیر نمیکنه خدا مثل اون باور کنم که هدایت می‌کنه منو یا افراد رو نه که بگم بقیش با من .

    نه خدایا دیگه نمی‌گم بقیش با من ،من کی باشم که با عقل محدودم بخوام برسم به خواسته ای ؟؟؟ خدایا من نمی‌دونم ،من نمی‌فهمم ،من نادانم تو دانایی من ناتوانم تو توانایی ،من تسلیمم تو منو هدایت کن و کمک کن تا هرروز این اعتماد و یقین به تو در وجودم بیشتر و بیشتر بشه ،کمک کن تا بیشتر و بیشتر باورت کنم که کارارو برام انجام میدی و انقد به خوده ضعیف و ناتوانم تکیه نکنم و فشار نیارم ،وقتی چون تو رو دارم که میگی هر وقت بخوای من نزدیکم و اجابت میکنم دیگه چرا انقد بخوام به خودم زحمت بدم ؟؟چرا انقد با عقل محدودم به خودم فشار بیارم ؟؟؟وقتی برای خواسته ای که دارم 5تا راهکار بیشتر به ذهنم نمی‌رسه ولی تو به وضوح میگی که از جایی که به علت نمی‌رسه بهت میدم من چرا باید روی عقل حساب کنم به جای تو ؟؟؟؟

    خدایا کمک کن ،کمک کن تا بتونم این ذهن چموش رو کنترل کنم و پیرو الهامات باشم .

    من می‌خوام از قانونت استفاده کنم تا اذیت نشم وگرنه به حال تو که فرقی نداره مهربان من

    ،خدایا لحظه ای منو به حال خودم وامگذار (الهی آمین ) تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مائده بابائی گفته:
      مدت عضویت: 1648 روز

      درود بر شما

      چقدر نکات عالی گفتید واقعا ممنونم ازتون

      میشه آیه رو بنویسید

      که اشاره کردید

      ممنونم از شما و دیدگاه عالی که دادید

      منم با تمام وجودم از خدا میخوام اعتماد به خودش رو در قلبم بیشتر و بیشتر کنه و من صداش رو محکم بشنوم

      آمین یا رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 965 روز

      سلاااام و درود بر آقای رضای گل گلاب

      بسیااااار لذت بردم از کامنت زیبا ووعالی که یاداوری حرفای استاد عزیز و یاداوری کل قانون بود خیلی دلم گرم شد با مطالعه کامنت زیباات خصوصا اون قسمتی که نوشتی لازم نیست دنبال آدمای قوی بگردی خودتو قوی کن لازم نیست دنبال روزی بگردی باورهای فراوانی تو زیاد کن یعنی هرچی میخوایم باید باورهاشو بسازیم و طبق وعده خدا هرچی در ذهنمون ساخته بشه شبیه اش ظاهر میشه انگار ذهن ما یک دستگاه کپی بزرگیه که هر چی بهش بدی و برامون کپی میکنه فقط باید دستمومو دراز کنیم از خروجی برش داریم همین اگه بتونیم این باور و در ضمیر ناخوداگاهمون بسازیم دیگه داستان کون فیکون قرآن اتفاق میوفته ووهر لحظه معجزه خدا رو تجربه میکنیم چیزی که برای دیگران معجزه هست برای ما یقین و حتمی و لاجرم موجود میشه هست راه دیگه ای وجود نداره فقط باید به اراده خدا تکیه بزنیم همین .

      از کامنت شما این و درک کردم و بمن گفته شد الهی شکرررررررررت.

      داش رضای گل ممنونم ووسپااااااااس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 910 روز

    سلام به استاد عزیزم سلام بر بنده خوب خدا که راه درست زندگی کردن و شناخت بهتر خدا رو به ما آموخت قوانین زندگی رو به ما آموخت

    سلام به دوستان هم فرکانسیم

    امروز که اومدم نشانه رو زدم اینجاهدایت شدم

    استاد عزیز چهار سال میشه که شما رو شناختم و معنی درست زندگی کردن رو فهمیدم و روز به روز زندگیم بهتر و بهتر میشه یه سال هست خیلی مصمم شدم و پیگیر کامنتها شدم هم میخونم و هم خودم کامنت مینویسم

    این نوشتنها باعث میشود باورهای مخربی که تو ذهنمون جا خوش کردن رو بکشیم بیرون

    استاد چطوری ازت تشکر کنم که الان هم داری هر چند روز فایل رایگان میذاری تا بهتر خودمون رو بشناسیم که کجای کارمون اشتباهه اون اشتباهات رو تکرار نکنیم که قبلا زیاد تکرار میکردیم و ضربه هم میخوردیم اما متوجه نمیشدیم و ادامه میدادیم ان شالله روزی همین نزدیکها بیام بنویسم از نتایج فوق العاده ام از ثروت پایدارم از عمل به قوانین کیهان که چقدر شیرینه و احساسش خوبه وقتی ایمان به خدا رو محکم میکنی تو قلبت چقدر سبک میشی و تمام کارها رو به خودش میسپاری و با اطمینان و توکل مینشینی کنار و بعد میبینی برات چها میکنه واز ذوق گریه میکنی و سر به سجده شکر میگذاری

    استاد عزیز من ویدیو های آقا رضا رو چند بار همه رو دیدم و از ایمان و توکل و گوش دادن فایلها و انجام دادن تمریناتش درس گرفتم و خیلی چیزها یاد گرفتم ممنونم از شما استاد عزیز که ابن ویدیو ها رو با ما هم به اشتراک گذاشتین تا ما هم قلبمون روشن بشه که اگه آقا رضا تونسته من هم میتونم

    خیلی خوشحالم که بنده خوبه خدا هستم که منو هدایت کرد به این مسیر زیبا و پر از آگاهی روزانه

    هر جا هستین شاد و سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    سجاد محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2858 روز

    سلام ب استاد عزیز و دوستان عزیزم

    قسمتی از نوشته های خانم شایسته عزیز در پاسخ به اینکه

    آیا برای رونق فروش باور قدرتمند ساختن کافی است یانیاز ب تبلیغات و بازاریابی هم هست ؟

    رو حس کردم اینجا به اشتراک بزارم تا همه دوستان برن و این پاسخ کامل و‌جامع خانم شایسته عزیز به این سوال رو بخونن و لذت ببرن…

    قسمتی از پاسخ ::

    شما نمی‌توانی بپرسی آیا با داشتن باورهای قدرتمند کننده، نیازی هم به بازاریابی هست یا خیر.

    بلکه فقط می‌توانی آن باورهای قدرتمند کننده را ایجاد کنی تا آن باورها شما را وارد مدار راهکارهایی نمایند که جواب می‌دهد.

    زیرا پاسخ این سؤال را‌، فقط آن باور قدرتمند کننده می‌تواند به شما بدهد.

    زیرا راهکارهای جهان برای تو‌، همیشه همسنگ باورهایت هستند و جهان راهکارهایش را بر اساس باوری به شما ارائه می‌دهد که‌، در آن لحظه داری

    زیرا تا آن باور ساخته نشود، هیچ دسترسی‌ای به پاسخ و راهکار که جوابگوی مسائلت باشد و نتیجه مورد دلخواهت را بیافریند، نداری

    امیدوارم از خوندن کامل این پاسخ استفاده کافی رو ببرید..

    abasmanesh.com

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    مرتضی نوجوان گفته:
    مدت عضویت: 2128 روز

    سلام

    خدمت شما و دوستان عزیز

    من از سال 1399 وارد سایت شدم اوایل زیاد به سایت سر نمیزدم و اهل مطالعه و دیدن فایل ها نبودم

    گاهی اوقات نجواهای زیادی میومد که اینا برای تو کار نمیکنه یا اینکه نیم ساعت حالم خوب بود و دوباره افکار منفی پشت هم میومد اما از آبان امسال متعهدانه دارم فایل ها رو میبینم و کامنت میخونم شاید بگم دستاورد اون چنانی نداشتم اما گفتم پا بزارم رو دل ترس ها و بنویسم

    امیدوارم این شروعی باشه برای یک راه بزرگ

    و نتایج رو به لطف الله مهربان یکی یکی ببینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2005 روز

    به نام ربّ هدایتگرم

    سلام به خانواده صمیمی خودم

    فایل های نتایج آقا رضا عطار روشن رو دو سه هفته پیش دیدم.

    ولی خیلی پیش تر، همون موقع ک فایل ها اومدن روی سایت، خواهرام یه قسمت هایی ازش رو دیدن و برام تیکه هایی اش رو گفتن

    یعنی کلا من و دوتا خواهرام و دختر عمه ام که تو این مسیریم خداروشکر هرچی میبینیم و میشنویم تو سایت میایم درباره اش باهم صحبت میکنیم

    من هم یه چیزای خیلی مختصری درباره آقا رضا شنیده بودم و خیلی هم برام شگفت انگیز بود همون موقع ک شنیدم

    صوتی هاش رو دانلود کردم که گوش بدم، و بدون اینکه بدونم یه تعدادشو دانلود نکرده بودم! جا افتاده بودن.

    تا اینکه تو یکی از شبای قدر که دختر عمم خونمون بود، بش گفتم اره من فایلای آقا رضا رو گرفتم ک گوش بدم،فلان تعدادن و اینا. گفت فاطی تصویرشو ببین خیلی بهتره. تازه فلان تعدادن ها. بعد گفت من همه رو دارم، میخوای برات بفرستم؟ عرشیا رو هم دارم. اونجا بود که فایلای کامل آقا رضا و عرشیا رو برام فرستاد.

    از همین جا ازش تشکر میکنم، سپاسگزارم مریم جان.

    خلاصه…. آقا یه چند روز بعد، بعد سحری که رفتم تو جام برای خواب، فیلم رو پلی کردم…

    از اون روز به مدت چند روز،وقت خواب تا ساعت 9 صبح و حتی تو کلاسهای دانشگاه، من مشغول دیدن یکی از جذاب ترین سریال های زندگیم شدم.

    ذوق و شوق داشتم برای اون تایمی که فقط منم و سریالم.

    و گاهی میگفتم کاش تموم نشه اصلا و بعدش حس خودمو خوب میکردم ک عب نداره باز هم به فایل های جذاب هدایت میشم…

    خلاصه… وقتی داشتم فایل ها رو میدیدم، یک جاهایی سوال برام پیش می اومد و میگفتم خو چطور؟ و چند لحظه بعدش استاد جواب سوالاتم رو میداد… خدایا شکرت

    میگفتم چطوووور؟ استاد میگفت

    میگفتم چیکار باید بکنم یعنی؟ استاد میگفت

    میگفتم منظورش چیه دقیقا؟ استاد توضیح میداد

    یعنی فـــــوق العاده بود.

    اون قسمتی که آقارضا درباره خرید خونه گفتن، به شدت من رو سرشار کرد… اصلا حسم فـــوق العاده شد. یه جوری ذهنم لبریزشد که یه جاهایی نمیتونستم فایل رو ادامه بدم، استوپ میزدم و غرق در لذت و بُهت بودم.از سادگی داشتن ثروت،از اینکه خدا چطوری کارها رو برات انجام میده و هممممه چیز،ممکنه،همه چیز.

    2 ساعت بعدش، یه نفر بهم زنگ زد، سر کلاس بودم، رد زدم و گفتم پیام بدید، سلام کرد و گفت سرویسی که سفارش داده بودید آماده شده میتونید بیاید تحویل بگیرید، لطفا فاکتور سفارشتونم همراهتون باشه. گفتم سرویس چی؟ سفارش به اسم کیه؟ دوباره تماس گرفتن و من رد کردم، گفتم نمیتونم صحبت کنم پیام بدین، گفتن سرویس طلایی که سفارش داده بودید. و بعد از چک دفتر برای دیدن فامیل گفتن که یکی از ارقام شماره رو اشتباه وارد کرده بودن، عذر خواهی کردن و گفتن قابل شما رو نداره و انشالله ک سفارش بعدی از جانب شما باشه. منم تشکر کردم و گفتم اشتباهشون خیلی لذت بخش و سرشار از حس خوب بود.

    و من، نشــــــانه ام رو فهمیدم

    دقیقا بعد دیدن همون قسمت، همچین تماسی ب من شد، و این برای من نشانه آشکار بود….

    خواهرم چندین بار بهم گفته بود ک نامه یامام علی ب فرزندشون رو ببینید، خیلی خوبه، خیلی باورهای ثروت ساز داره، ولی من نرفتم سراغش، تو مدارش نبودم.

    تا اینکه فکر کنم همون روز تو راه برگشت از دانشگاه دانلودش کردم و گوشش کردم.

    نمیدونم بعد این بود ک آقا رضا درباره این فایل حرف زدن یا بعدش،ولی اون فایل رو که گوش کردم هم خیلی رو من اثر داشت. اینکه از خدا خیلی بخوایم…

    من کنار کارم، یه کانال دارم، که از اون یه باریکه پولی میاد. خیلی کم. یعنی چون کارشو دوست دارم انجامش میدم چون هنوز خیلی به در آمد نرسیدم توش.

    ولی از روزی ک من فایل های آقا رضا رو شنیدم

    صحبت های استاد درباره هدایت افراد ب سایت

    اومدن مشتری های از جاهای عجیب غریب که اونقدر خوب بودن، برای آقا رضا، رو شنیدم

    مشتری ها می اومدن

    پیام میدادن

    میگفتم واریز زود واریز میکردن

    خیلی محترم بودن

    تازه

    اون افرادی ک قبلا پیام میدادن ولی وقتی پیام واریز میفرستادم دیگ چیزی نمیگفتن

    همونا واریز میکردن بعد مدت ها

    اصلا معجزه وااار

    یعنی اینگوشی من جوری شده بود ک صدا پیام میومد میگفتم واریزه

    و من در عرض کمتر از یک ماه

    نزدیک به 1 میلیون تومان از چنلم درآمد داشتم

    رویایه، فــــوق رویایی

    حرفای استاد درباره عدم نیاز به تبلیغ و هدایت شدن افراد خیلی تاثیر داشت، چون نتایج آقا رضا دقیقا همین موضوع رو نشون میداد

    خلاصه، این باور در من ایجاد شد که من هر موقع فایلای آقا رضا رو میبینم کلی مشتری دارم

    قسمت بزرگی از تاثیر حرفای آقا رضا هم مربوط به چنلشون میشد. اون رونده، منم همچین روندی رو طی کردم

    خودم به یک تضاد خوردم

    به یک نیاز برخورد کردم

    و خودم دست به کار برطرف کردن اون نیازه شدم

    دقیقا مثل حرفی ک استاد زدن

    ببین چطور کارها میتونه آسان تر بشه

    خلاصه

    یه جوری شده ک من نیت میکنم فایلای آقا رضا رو ببینم هم مشتری میاد برام

    یه قسمت دیگه ای از موفقیتم توی این کار،(امروز، از حرف های استاد در قسمت 1 دستیابی به رویاها) متوجه اش شدم، اینه که علاوه بر باور سازی هایی ک دیدت فایلای آقا رضا برای من انجام داد، من به خواسته ام نچسبیده بودم

    رهابودم نسبت به پولی ک از چنل در میاد و هربار که بامشتری نامناسبی برخورد میکردم سعی میکردم ک ذهنم رو کنترل کنم و ویژگی مشتری هایی که میخوام رو به جهان اعلام کنم

    همین الان ک گفتم دیگه برو بنویس اینا رو(چون مدتیه هی پشت گوش مینداختم) و اومدم الان و نوشتم، 2 تا واریزی 50هزار تومنی داشتم.

    خدایا شکرت

    میدونید، همین یکم پیش ک شروع کردم دوباره دیدن فایلا و بعد اومدم ک بنویسم نتایج رو، تو دلم گفتم، چیشده که دارم فایلا آقا رضا رو میبینم و بوی واریزی نمیاد؟! و بله…. اومد.

    اونم از کدوم مشتری؟

    اونی که کلی بهم غر زه بود ک من فکر کردم قصدتون خیر و کمک ب مردمه اما دارید پول میگیرد و به فکر کسب درآمدید!(باور محدود کننده: نیت خیر و کمک کردن به مردم نباید از توش پول دربیاد). البته من هم صراحتا گفتم که این نظر شماست، و من نیتم درآمد زایی هست. هم مردم ب خواسته اشون میرسم هم من به پولم،اگر اوکی نیستید لفت بدید. اینو با قاطعیت گفتم تا هم این باور درمن قوی بشه که درآمد زایی کردن اتفاقا معنوی ترین کار دنیاست و هم اون فرد بدونه که باید برای خدمتی که دریافت میکنه از چنل بها پرداخت کنه. باز، غر زد و من فقط پیام قبلم رو منشن کردم. دیگه میخواستم بلاک کنم ک باز وقتمو با پیاماش نگیره، ولی نکردم و دیگه توجهم رو از روش برداشتم چون عصبانی ام کرد یکم

    و امشب همون فرد پول رو واریز کرد و با نهایت احترام از من درخواست خدمت کرد.

    و من هم مثل آقا رضا سعی کردم اصلا ب پول چنل دست نزنم، تا برای خود چنل بزارمش فعلا.

    و دارم سعی میکنم تمرکزم رو روی بهبود کارم بگذارم.و میخوام همینجا یه موضوع دیکه ای رو هم بگم،من خیلی خیلی خداروشکر میکنم بچه ها، ایده این چنل و کاریک توش انجام میشه، بهم الهام شد، منم واقعا به نیت راحتی خودم و برطرف کردن نیازم انجامش دادم. تا اینکه رفته رفته کار گسترشپیدا کرد. اول تو واتساپ بود، بعد چون واتساپ محدودیت تعداد داشتن گروه ها، گروه دوم و سوم تشکیل شد و بعد بخاطر ویژگی های برنامه واتساپ ک برای کارم مناسب نبود ایده چنل تو تلگرام اومد.

    من اوایل نمیدونستم چه کاری رو دوست دارم

    واقعا نمیدونستم

    یه مدلیم ک تو هرکاری برم خوب عمل میکنم، خیلی خوب

    ولی نمیدونستم اون چه کاریه ک با عشق انجامش خواهم داد، از انجام دادنش خسته نمیشم، برام لذت داره انجام دادنش.

    و میگفتم چیه اون کار؟!

    خلاصه… بچه ها

    من تو اون کار بودم

    اون کارو شروع کرده بودم

    آره! من بعدا فهمیدم که عاشق چیم و چنل من دقیقا تو مسیر همون کار بود، یعنی دقیقا نوعی از، اون کار بود. و من بعدا متوجه شدم ک من از قبل هدایت شدم بهش و درش قرار گرفتم… خداروخیلی شکر کردم ک اونقدر دقیقه.

    به قول استاد، خدا هدایت میکنه، مثل کسی ک با هلیکومتر از، بالا تو جنگل تو رو میبینه و بت میگه از کدون ور بری؛ و تو وقتی از جنگل دراومدی، میفهمی دقیقا تموم اون مسیر، همون مسیری بود ک تورو به اینجا رسوند. برای من بودن در این کار، دقیقا همینه. و من خیلی خیلی سپاسگزار خدام که از قبل، من رو در کاری که عاشقشم قرار داد.

    نه اینکه برم تو کار چنل و ببینم کاره رو دوست دارم ها…. نــــه!

    من حتی وقتی فهمیدم کاری ک دوست دارم چیه، بعدترش فهمیدم کاری ک دارم تو چنلم انجام میدم همون کاره!و گفتم خدایل قربونت برم! تو تودت منو از قبل توش قرار دادی…

    یه چیز دیگه، ببینید دیدن این فایل ها چقدر تاثیر گذاره، این همون چیزیه ک استاد میگه، برید ببینید افرادی ک به موفقیت رسیدن تو اون چیزی ک تو دوست داری ک باورهات تقویت بشن، و استاد تو سایتشون این کارو برامون کردن و من عاشقتم استاد. خدایا شکرت، چی از این بهتر؟!

    این فایل ها رو باید بارها و بارها دید.

    سپاسگزارم پروردگارم ک من رو هدایت میکنی ک اگر تو و هدایتت نبود من اینجا نبودم.

    سپاسگزارم ک هدایتم کردی ک بیام و بنویسم این مطالب رو.

    سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم جان مهربان.

    سپاسگزارم آقا رضا عطارروشن عزیز ک زمان گذاشتید و اومدید از نتایجتون برامون گفتید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سلیمان رفیعی گفته:
      مدت عضویت: 1390 روز

      سلام فاطمه خانم

      چقدر لذت بردم از کامنت عالی و فوق العاده که قرار داده بودین یه چیز جالب بهتون بگم من امروز ستاره قطبی نوشته بودم خدایا اون عشق اون چیزی که من گشنگی و تشنگی متوجه نشم گذر وقت متوجه نشم و انقدر ذوق داشته باشم که صح ها به عشق کارم بیدار شم و اینکه خدایا اون عشق را به من نشون بده من و هدایتم کن و دقیقا داشتم کامنت شما رو میخوندم این که یاد خواستم از خدا افتادم، و اینکه تصمیم گرفتم کاری که دارم رو انجام بدم و مطمئنم خدا تو این مسیر منو به این عشق میرسونه کامنت شما مهر تایید بود

      مطمئنم خدا منو هدایت میکنه به این عشق و اگر نکته ای چیزی درباره رسیدن به این عشق دارین و بهم بگین خیلی خوشحال میشه

      چرخ زندگیتون رون، حال دلتون عالی روزگارتون خوش خدانگهدارت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فاطمه گفته:
        مدت عضویت: 2005 روز

        سلام سلیمان عزیز

        من از خدا پرسیدم،از، خودم پرسیدم، ولی درباره اش حس بدی نداشتم، هربار که یکم دجار حس بد میشدم از اینکه من چرا نمیدونم اونجوری با عـــشق چه کاری چه عملیو دوست دارم، نمیزاشتم تو حس بد بمونم، یعنی یا با تلاشمن یا ناخودگاه حس بدم طول نمیکشید درباره اش. و اینکه من فهمیده بودم که پول رو دوست دارم. خیلی پول رو دوست دارم، و به خاطر همین دوست داشتن پول، کارای مختلف رو انجام داده بودم، از بچگیم، مثلا داداشم ماشینش کلی کثیف میشد میگف تمیزش کنید برام، هیشکی تمیزش نمیکرد! چون افتضاح بود از نظر همه! پوست تخمه داخل و کلی وسیله پخش و… من بش میگفتم 10ت بده من برات تمیز میکنم، اونم قبول میکرد و از نظر من، اون کار اصلا سخت نبود! هربار تو آشپزی بابامو کمک میکردم، دستمزد ک میگرفت بش میگفتم باید ب منم یه چی بدیابزرگتر که شدم رفتم پیش خواهرم که خیاطه، وردستش کار میکردم و یه درآمدی داشتم، برای اون خواهرم که معلمه تایپ میکردم، حتی موقعایی ک کلی سوال می آورد و میگفت فردا باید بده، من انجام میدادم و نمیگفتم نه خسته ام و میخوام بخوابم و…. بعدش چون پدرم اجازه نمیداد برم بیرون خونه کار کنم، هدایت شدم ب دورکاری و رفتم سراغ آگهی های دورکاری و خستگی ناپذیر گشتم و آخرش به عنوان ویزیتور دورکار استخدام شدم، همیشه از، ویزیتوری بدم میومد، اما گفتم نبابد درمقابلش احساس ضعف کنم و فکر کنم خ سخته و ضایعه و نتونم انجامش بدم.و رفتم تو دل کار، اولش خیلی سخت بود ولی خیلی زود راه افتادم و تو یکی دو هفته اول شدم جز 50 نفر برتر تو فروش و پاداش گرفتم. تو نزدیک به سه هفته کار، 300و خرده ای پول درآوردم و بعدش رفتم تو یه اپراتوری دیگ، و اونجا هم عالی عمل کردم به طوری ک وقتی میخواستم بزنم بیرون هر دو شرکت اصرار داشتن که بمونم. و من با پولایی ک جمع کرده بودم برای خودم طلا خریدم. اولین طلاهای زندگیم، یه جفت گوشواره و یه پلاک، بعدا دیدم ک اینا اولین موارد لیست بازی فراوانیم بودن. البته بعدش طلاهام رو برای کلاس کنکور فروختم.بعد اینکه کنکور دادم، رتبه ام پزشکی و این چیزا رو نمی آورد و من بعدا درک کردم ک اصلا برای اون رشته ها مناسب نبودم، با کتاب دستان شفابخش آشنا شدم و فهمیدم که شفا یا مرض انسان از فکرشه و این داروها مثل آشغال زیر مبل کردنن ب قول استاد و من حاضر نبودم زیر بار چیزی برم و به مردم بگم که اصلا قبولش ندارم. هدایت شدم، وااااااقعا هدایت شدم به دانشگاه فرهنگیان، اونم چی؟ سن من به ورود ب این دانشگاه نمیخورد و اون سال سن ورود رو افزایش داده بودنیعنی همه چی مهیا! چرا میگم هدایت؟ چون ب محض اینکه وارد این دانشگاه بشی استخدام رسمی میشی و حقوق داری و دیگ دستت تو جیب خودته. و من تو همین بستر چنل خودم که تو مسیر عشق و علاقمه رو راه اندازی کردم و گاها هم تدریس خصوصی میکنم. خلاصه خیلی سپاسگزار خدام ک دستم تو جیب خودمه، و تونستم ببینم چون که از ابتدا من پول رو دوست داشتم و کارکردن تو مسیر ب دست اوردنش اصلا برام زجر اور نبود من تو فرکانس پول بودم و برای هنین هربار هدایت شدم به پول بیشتر، این قانون خداست. و من همیشه خودم رو ادم ثروتمندی میدیدم و معتقد بودم ک کیف پولم همیشه پول توش هست.

        درباره ای ورزش هم بگم براتون، دیدین بعضیا یه فیلد رو دنبال میکنن و خیلی عاشقشن؟ مثلا موسیقی خاصی، ورزش، هنر یا هرچی… من وارد هرچیزی ک میشدم عالی عمل میکردم، ولی خیلی وقتا تمومش نمیکردم یا کلا عشق خاصی نداشت، از اون عشقای سوزاناینم پرسیدم، گفتم خدایا، خودت هدایتم کن به اون ورزش، موسیقی یا چیزی که به عشق دارم.

        و چند وقت پیش من متوجه شدم که عاشق بدنسازی ام… و میخوام حتما برم سراغش.

        خیلی خداروشکر میکنم ک اینا رو فهمیدم. چند وقت پیش داشتم یه دفتر یادداشتم رو ورق میزدم و دیدم توش همینو نوشتم،«پروردگارم لطفا من رو به اون ورزش یا موسیقی یا کلا کاری که ازش لذت میبرم راهنمایی کن. یه کار تفریحی طور» و چند روز پیش که خوندمش گفتم خدایا شکرت، فعلا که به بدنسازی عشق دارم و براش ذوق دارم. سلیمان عزیزم به امید الله حتما تو هم پیداش میکنی، یه جوره خیلی جور.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    سلام به استاد عزیز و اقای عطار روشن بسیار محترم.

    نمیدونید چقدددر خوشحال شدم وقتی دیدم فایل مربوط به ایشونه چونکه بارها شده من کامنت ایشون و بخونم و یه تاثیر عمیق بگیرم. راجب ایشون با افراد عزیز زندگیم هم صحبت کردم و راجبشون گفتم و از صمیم قلب ایشون و دوست دارم و ممنونم ازشون.

    الان در برهه ای از زندگیم هستم که دارم اولین قدم هام و برای کسب و کار بر میدارم. هر چیزی بهم گفته میشه عملیش میکنم.

    امروز با دیدن این فایل مهم ترین چیزی که برداشت کردم این بود که باید باور فراوانی مشتری رو بسازم باید بشدت روی این مورد کار کنم و باور کنم که مشتری بی نهایته.

    مشتری بی نهایته و بی نهایت مثال وجود داره که این و تثبیت میکنه:

    استاد عباس منش عزیز که بدون تبلیغ کردن هر روز و هر روز به دانشجو هاش داره افزوده میشه.(جالبه با اینکه کار ایشون طوری هست که یک درصد از افراد جهان جذبش میشن اما باز هم مشتری براشون زیاده چون ایشون باور کردن و میبینم که هر روز افراد بیشتری عباس منش و میشناسن.)

    داداش خودم ساختمون سازه و تو شرایطی که همه داد میزنن و میگن مشتری نیست، کار نیست داداش من میگه مشتری خیییییلی زیاده و میبینم که از جاهای مختلف برای واحد های ساختمونیش که هنوز حتی استارت نخورده خریدار پیدا میشه.

    یه مثال جاالب براتون بزنم، یک سال پیش یه خانمی تو خرازی محله ما کار میکرد و من هر وقت از کنارش رد میشدم میدیدم مغازش پره و اصلا یه حسی بود که تو از کنار مغازش رد میشدی ناخوداگاه دلت میخواست بری یه چیزی بخری مثلا من خودم همیشههه که از کنار مغازش رد میشدم با خودم کنکاش میکردم چیزی نیاز نداری؟ بریم یه چیزی بخریم و… از یکسال پیش تا حالا یه خانم دیگه اومده تو مغازه و من به ندرت میبینم کسی تو مغازش باشه اصلا خودم هیچ میلی به خرید کردن ازش ندارم.(یکی از تفاوت این دو نفر باور فراوانی هست، اولی باور داشت مشتری زیاده و دومی باور نداره مشتری زیاده و حالا نتایج و ببین)

    چند روز پیش رفته بودیم گناوه، توی گناوه از این فست فودی های کنار خیابونی خیییلی فراوونه.یه جا رفتیم یه ردیف کامل شاید پنج شیش تا از این فلافلیا کنار هم بودن و من دیدم که با اینکه اینا فاصلشون با هم یک متره ولی یکیشون پرررر بود از مشتری و دقیقا دقیقا بغل دستیش حتی یک نفر هم نبود حتی یک نفر. پس ببین تفاوت باور رو یکیشون باور به فراوانی مشتری داره و جذب میکنه و یکی نداره و جذب نمیکنه

    همین مغازه های توی گناوه چقدد شلوغه این ینی چی؟ یعنی مشتری فراوونه که تو هر فصل از سال تو بری گناوه یه غیر بومی میبینی که از فلان شهر این همه راه پاشده اومده گناوه خرید کنه و این یعنی فراوانی مشتری یعنی خدا افراد و به سمت تو هدایت میکنه.

    یکی از دوستام سالاد فروشی دارن، با اینکه سالاد چیزی هست که خیلی کم هست (مثلا توی کل شیراز فقط دو تا سالاد بار هست) اما این مغازه پر از مشتری هست و مشتری هاشم همهه ثرروتمند و سطح بالا.

    معلمای زیادی رو میشناسم که اگر بخوای باهاشون کلاس برداری از یکسال قبل باید رزرو کنی اینقدددر که شلوغه و تعداد دانش آموزا بالاست.

    بار ها از مشاوران کنکور یا کسایی که توی اینستا محصولی دارن شنیدم که میگن حجم دایرکت ها بالاست یکم طول میکشه تا جوابتون و بدیم و این یعنی چی؟ فراوانی مشتری.

    محصولات اپل رو ببینید که هر روز داره به متقاضیانش افزوده میشه.

    امازون که هر روز داره شناخته تر میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: