دیدگاه زیبا و تأثیرگذار عمران عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
دیروز تا الان دوباره این احساس کمبود داشت سراغ من میاومد از اینکه باز پول تو حسابم داره تموم میشه و چند روز عادت کرده بودم هر 3 روز در میون ورودی مالی داشته باشم
ولی حدود پنج روزی شده ورودی نداشتم و متاسفانه باز نجواها داشت سراغ من میاومد که نکنه باز مثل گذشته اوضاع سخت بشه من تو مضیقه مالی بیافتم
خداشکر سریع اومدم ذهنم رو کنترل کردم و گفتم من باید پول خلق کنم من جزی از خداوند هستم
و سریع رفتم سایت و کلید « مرا به سوی نشانهام هدایت کن » زدم
و هدایت شدم کامنت یکی از بچهها و یهویی یه جمله از اون کامنت خیلی برام بولد شد که
« به خداوند همه چیز رو سپردن و پیش به سوی لذت و ارامش و راحتی بیشتر که خداوندی هست قدرتی و منبعی که قانون بی نهایت ساده و ثابت و بی تغییر است که میتونه منو به تک تک خواسته ام برسونه و وقتی تا اینجا که منو اورده بقیه اش هم خودش هدایتم میکنه به بهترینها »
چقدر این هدایت برای دیدن این کامنت حال دل منو خوب کرد و چقدر خیالم راحتر شد از اینکه من تو مسیر درست هستم و مهم اینکه تو این مواقع تسلیم باشم و بذارم خداوند منو هدایت کنه
به قول دوستمون که همون خدایی که تا الان ما رو به اینجا رسونده از این به بعد هم خودش ما رو هدایت میکنه پس نگرانی برای چیه
این موقعها وقتی به این تضادها بر میخورم و میبینم که احساسم داره بد میشه
به خودم و افکار و احساسم که فکر میکنم و به خودم میگم من حالا حالا نیاز دارم تا بیشتر روی خودم کار کنم بیشتر نیاز دارم تا تو کنترل ذهن و کنترل احساسم مهارت کسب کنم
منی که واریزی پول از 3 روز به 5 روز رسید دیدم سریع نجواها اومد سراغم
پس این نشون میده من هنوز باورهام به اندازه کافی قدرت نگرفته و نیاز داره بیشتر تمرین کنم و تکرار و استمرار داشته باشم تا تکامل درست طی بشه
بعد تو ادامه هدایت امروزم اتفاقی رفتم تو گالری عکسی که قبلا اسکرین شات گرفتم هدایت شدم که اون عکس مورد یه جمله کلیدی دوست خوبم جناب رضا عطار روشن که از استاد عباس منش نقل کرده بودن که
« خداوند بیشتر از ما میخواد ما ثروتمند باشیم
و تمام راههای رسیدن به ثروت رو میدونه
و خودش ما رو هدایت و حمایت میکنه »
اقا وقتی به این جمله رو دیدم گفتم دیگه تموم شد
گفتم خدا داره با من حرف میزنه و نشونههاش رو داره برای من میفرسته و داره خودش بمن میگه نگران نباش من تو را به سمت ثروت و پول بیشتر هدایت میکنم
و فردای اون روز اتفاقات و اوضاع و شرایط و حتی ادمهایی سمت من هدایت شدن که دارند منو هول میدن تا من یه معامله پر سود و عالی داشته باشم
که خیلی ذوق و شوق دارم از نتیجه این اتفاق در اینده بیام برای شما عزیزان تعریف کنم
چقدر زندگی اسون و لذت بخشه
بخدا ما سختش کردیم ما روی مغز خودمون حساب کردیم
بقول استاد عزیزم که تو جلسه دوم ثروت 3 گفتن
« هر موقع روی مغز خودت حساب کردی خوردی زمین هر موقع تونستی روی خدای خودت حساب کنی به همه چی میرسی »
کسی که روی قلب خودش و خدای خودش حساب کنه دیگه نگران نیست ، خیالش راحته که اون خدایی که این جهان و منو خلق کرده خیلی راحت میتونه کمک کنه به تمام خواستههام خیلی راحت و اسون برسم
کافیه که تسلیم باشم کافیه که توحیدی عمل کنم
کافیه فقط روی خودش حساب کنم نه روی بنده خودش
کافیه مغز خودم رو خاموش کنم و بذارم قلبم با من حرف بزنه همون قلبی که جایگاه خداونده
همون خدایی عاشق منه ، منو دوست داره و حتی بیشتر از من میخواد من ثروتمند باشم و بر تمام امور اگاه و بقول خودش در قران میگه
« هیچ برگی بی اذن خدا از درخت نمیافتد »
حالا حساب نظام و دقت این جهان رو که خداوند حواسش به همه چی هست و بر تمام امور اگاهاست و تمام راهها رو بلده و جواب تمام سوالات رو داره
بنابراین وقتی که این خدایی که عاشق منه و دوست داره من ثروتمند بشم خیلی راحت منو هدایت میکنه و بعد خودش منو حمایت میکنه تا به اون خواستهام برسم
تموم دیگه مگه ادم چی میخواد از این زندگی
کافیه که خودمون رو ارزشمند بدونم کافیه خودمون رو لایق دریافت الهامات خدا بدونیم کافیه قلبم رو باز بذاریم که خدا با من صحبت کنه که چه کاری بکنم و یا چه کاری رو نکنم
دوست داشتم تو تمرین امروزم در مورد این تجربه و این احساسم صحبت کنم
اول برای خودم تا بیشتر حواسم باشه که روی خودم و روی افکار و کنترل کردن احساسم بیشتر بیشتر کار کنم
دوم برای بچههایی که تو مسیر هستند هدایت بشن و اگر لازم باشه ( که مطمئنا هست ) بیشتر روی خودشون کار کنند
دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
اگر می خواهید نتایج خود را با ما به اشتراک بگذارید:
اگر می خواهید درباره نتایج خود با استاد عباس منش صحبت کنید، می توانید یک ویدئو درباره صحبت از نتایجی آماده کنید که با استفاده از آموزه های استاد عباس منش در زندگی خود خلق کرده اید.
از آنجاییکه ارسال ویدیو از طریق ایمیل شما به آدرس ایمیل وبسایت ما محدودیت دارد، می توانید این ویدئو را در جایی مثل صفحه اینستاگرام یا یوتیوب خود قرار دهید و سپس لینک آن صفحه را به آدرس ایمیل سایت، ارسال کنید و ما را درباره ویدئو خود مطلع کنید.
برای ضبط ویدئوی نتایج خود، سعی کنید از این فرمت استفاده کنید:
1. ویدئو نتایج خود را در مکانی ساده، خلوت، آرام و بدون عوامل حواس پرتی ضبط کنید. یعنی مکانی که تمرکز شما به صورت کامل بر اصل موضوع باشد.
2. اگر با موبایل این ویدئو آماده می شود حتماً ویدئو را به صورت افقی ضبط کنید. یعنی موبایل را در حالت Horizontal قرار دهید.
2. سعی کنید ویدئوی خود را به این شکل بخش بندی کنید:
به چه شکلی با آموزش های استاد عباس منش آشنا شده اید؟
از چه فایلها و دوره هایی استفاده کرده اید؟ (می توانی نام دوره ها یا آموزش های استفاده شده را قید کنی و اگر زیاد هستند، نام فایل یا دوره ای را قید کنی که در آن مورد بیشترین تأثیر را در نتایج شما داشته)
- در چه شرایطی شروع به تغییر زندگی خود کردی؟
- چه اقدامات عملی را برای بهبود زندگی خود انجام دادی؟
- بر چه ترسهایی غلبه کردی؟
- چگونه کانون توجه خود و ورودی های ذهن خود را کنترل کردی؟
- و چطور ایمان و توکل به الله را در عمل نشان دادی؟
در یک کلام، تغییرات ایجاد شده در کیفیت زندگی خود در تمام جنبه ها را با جزئیات مناسب و مرتبط، قید کنید.
آدرس ارسال ایمیل به گروه تحقیقاتی عباس منش:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD283MB33 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 840MB33 دقیقه
سلام سلام
وقتی احساس خوبی داری توی زندگیت، ذوق و شوق داری نسبت به قبلت، لاجرم جهان و خداوند اتفاقات بهتری رو توی ززندگیت میارره، لاجرمممم. چجورری؟ نمیدونم، از چه طریق؟ نمیدونم، به من ربطی نداره این کار جهانه.
قانون قطعی خداوند: به نسبتی که من حالم بهتره، احساس بهتری داررم نسبت به خودم، ادمهای دورر و برم، اتفاقات، خداوند= به همون نسبت اتفاقات خفن تر، با حال تری وارد زندگیم میشه، یعنی به همون نسبت من راضی تر میشم از زندگیم.
اتفاقا که خدایا شکرت، من یکی از هدافم استقلال مالی هست. سه ماهه که یک جای واااقعا فوقالعاده کار پیدا کردم، ادمهای باسواد باشخصیتی همکارام شدند، خیلی مهرربون و متعهد هستند، کاری که انجام میدم دقیقا همونیه که عاشقشم، خیییلی لذت میبرم ازز اینکه اونجام. با اینکه هررروز 6 صبح ازز خواب پامیشم میرم شهرک صنعتی ولی ذرههای واسم سخت نیست و هرروز با شوق و ذوق و انگیزه میرم. اما از این کاره من ورودی مالی ندارم، رروی باورر های ثروت ساززم و عزت نفسم کار میکنم و با شجاعت رفتم به رئیسم که همون استادم هست گفتم که من چند وقته اینجام و داررم خوب کار میکنم دلم میخواد رسما استخدام بشم و حقوق داشته باشم، از این کار خجالت میکشیدم (ترمز روانشناسی ثروت که پول دراوردن و طلب پول کرردن مقدس نیست و من لایقش نیستم و اینا)
خلاصه میخوام بگم ححححااااالم خووبه، دوستای خوب پیدا کردم، با اعضای خانوادم به خصوص برادرم رابطم خیییلی خوب شده، خوشحالم دیگه… این یعنی لاجرم اتفاقات خوب میفته. لاجرم من ادامه میدم و ثروت وارد زندگیم میشه.
من داررم اپلای میکنم واسه امرریکا. لاجرم یک دانشگاه خوب و استاد خوب و شرایط فول فاند واسم جور میشه. خدایا شکرت سپاس
وقتی که تو شور و شوق داری واسه زندگی، زندگی هم شور و شوق داره که به تو چیزهای بهتر بده. این شور و شوق و احساس خوب کلیده، اینو بااااید تقویت کنی با باور های خوب.
به موارد، نکات، افراد اتفاقاتی که دوست داری در زندگیت باشند، که قشنگن که حس خوب بهت میدن توجه میکنی، بعد احساست بهتر میشه، بعد لاجرم اتفاقات خوب میفته. تو به نکات مثبت جهان توجه میکنی و جهان هم میگه عه بیا بهت بیشتر بدم، چون جهان کانون توجه من، فرکانس های من رو دریافت میکنه و بی بر و برگرد و کاملا دقیق بهشون پاسخ میده.
رضا میگه: که شما میگفتین من انجام میدادم. من اینجوری نیستم، مقاومت میکنم در مقابل اینکه حررفهای استاد رو > بدونم. چرا؟ چرا سخت میتونم جدی بگیررم؟ چی میشه که یک سری ادما از همون اول خیلی جدی میگیرند؟ من تا همین دو سه ماه پیش اصلا در مورد قوانین با کسی حرررف نمیززدم، فکر میکردم این حرفها بچهگانست، قشنگه، یک سری نتایج هم گرفتم اما واقعیت زندگی چیزز دیگست! بعد یک لول اومد بالاتر گفتم اققاااا چرا نمیخوای باور کنی قانون رو؟ ببین این همه نتیجه گرفتند، و یک مررحله باز اومدم بالاترر، الان راحت جایی که لازم باشه، نه اینکه بخوام کسی رو قانع کنم، ولی میگم من اینو باور داررم، راحت اظهارر نظر میکنم (عزت نفس).
اما همین الان بازم باید جدیتر بگیرم، باید بیشترر وحی منزل بدونم. یکی از جاهایی که توش ضعیفم، توی عمل کردن به انچه که میشنوم، همین رفتن توی دل ترسهامه. مثلا صحبت کردن با رئیسم برای دریافت حقوق. بنده خدا با روش خوش گفت باشه من فکرر میکنم باهات صحبت میکنم، به ذهنم گفتم دیدی الکی بندههی خدا رو و اسه خودت بت میکنی، روزی رو خدا میده ولی تو هم باید بتونی راحت حرفت برو بززنی و عزت نفس داشته باشی، رئیس من مثل خودم بندهی خداست دستی از دستان خداست. اون نشد روززی از جای دیگه واسم میرسه اگر در مدارش باشم.
البته خیلی جاها هم خوبم هااا:)) یک روز رفتم شرکت گفتم امروز باید با یک ادم جدید اشنا بشی، برای اولین بار توی عمرم پیشقدم شدم ررفتم گفتم سلام من امینالتجاری هستم، تازه اومدم اینجا کار میکنم شما کی هستین میخوام باهاتون اشنا بشم؟ بنده خدا کلی ذوق کررد گفت منم شکری هستم گفتم خوشحالم از اشناییتون. به ذهنم گفتم دیدی چرند میگفتی منو الکی میترسوندی. یا تو بحث کمک گرفتن، همیشه این مقاومت توی وجودم هست، ولی من سر کار راحت میرم کمک میخوام، سوال میپرسم، و همیشه همیییشه هم افراد با روی خوش جواب میدن. باز هم چرندیات ذهنمم ثابت میشه.
اما اما بازهم باید جدیتر بگیرم، بیشتر وحی منززل بدونم، کمتر بتررسم، کمتر شررک بورزم، بیشتر تمرکزم رروی خودم باشه، ادمهای دیگررو پاک کنم از توی ززندگیم، بفهمم که اقا من داررم توی جهان خودم ززندگی میکنم، و قدررت ساختن این جهان فقط و فقط دست خودمه.
راهکار: همین کامنت گذاشتن مستمر یعنی جدی گررفتن، گوش دادن ویس بیشتر بشه، مطالب روی سایت همگام با استاد و سایر دانشجوها دنبال بشه، کامنتهای بقیه بچهها خونده بشه. اینا خخیییلی ایمانم رو تقویت میکنه. تعهد به انجام تمرین ستارره قطبی. واقعیتش من چند روزز انجام میدم بازز شل میشم، باید هی با مرور قانون به یادم بیارررم که اقا کل زندگی همینه، همین چیزا داره روزز منو شکل میده، اتفاقات رو ررقم میززنه.
کلید برای رفتن در دل ترسها، برای لاجرم عمل کرردن: احساس اعتماد و اطمینان به خداوند رو توی دلت ززنده کن. هروقت میتررسی یا میخوای فرار کنی از عمل کرردن، یک لحظه واستا… فکر کن… سوال بپررس: چقدر به خدا اعتماد دارم؟ چقدر خدا رو قدرت مطلق میدونم؟ چقدر خدا رو ناظر بر اعمالم میبینم؟ اونقدری هست که الان پاشم عمل کنم؟ الان تو دل فلان ترسم برم؟ صادقانه و در لحظه باید بتونی به این سوال پاسخ بدی… بعد قدم بعدیت رو برداری.
جدی گرفتن یعنی باور کرردن اینکه اصل داستان این باور هاست، این قوانینه. یعنی اینکه وقتی من دارم روی خودم کار میکنم دیگه سعی کنم که افکار قبلی رو نداشته باشم، افکارم بشه مرور قوانین، بشه حررفهای استاد، بشه مرور موفقیت ها و شجاعتهای خودم. اگر من برگردم به افکار قبلی دیگه نباید انتظارر داشته باشم که نتیجهی خاصی بگیرم.
نکته: اگر نمیتونی دررست به عمل کنی، یعنی اصل رو نفهمیدی، قانون رو درست درک نکرردی. وقتی که بیخیال تمررین ستاره قطبی میشی یعنی چی؟ یعنی اصل رو درست نفهمیدی، نفهمیدی که اون اصله، خیلی راحت درگیر روزمررگی شدی، گارری به خودت بستی و با مشقت میخوای به خواسته هات برسی میخوای فرصتها نعمتها و ثروتها وارد ززندگیت بشه، خب نمیشه عزیز من. چون اصل رو نفمیدی:)
فرمول: به اندازهای که اصل رو میفهمی، میتونی عمل کنی… به انداززهای که عمل کنی… نتایح وارد زندگیت میشه… ظرفت بزرگتر میشه… بیشتر میفهمی… بیشتر عمل میکنی… نتایج هی بزررگتر میشه… ووووو ادامه داره
من الان داررم توی یک محیطی کار میکنم که ادماش کاملا متفاوت با قوانین کیهانی دارن فکر میکنند و عمل میکنند، گذشتهی من، نوع تربیت من، اموزشی که توی مدرسه و دانشگاه دیدم کاملا متفاوته… پس اگر مقاومتی در برابر وحی منزل دونستن این اگاهیی ها و عمل کردن بهشون هست کاملا طبیعیه و حاصل این شرایطه… اما من باید با کنترل ذهن تعهد جدی تری داشته باشم برای فهمیدن و عمل کرردن … باید با اسمترار ادامه بدم که نتایج بزررگتر بشه و ایمانم تقویت بشه.
کلید: به ذهنم بگم اقا الان از نتایجت راضی هستی؟ نه خب من خیییلی بهتر ازز اینا میخوام، من استقلال مالی میخوام، من رابطه عاشقانه میخوام، من واسه دکتررا یا ارشد میخوام برم امریکا، من ثروت میخوام… اینا رو ندارم الان. خب پس با باورهای قبلیت نتونستی اینارو بسازی درسته؟ پس بیا این باورهای جدید رو با عمل کردن بهشون امتحان کن… تا الان که کار کردی دیدی نتایج خوبی گرفتی: ایلتس 8 گرفتی، مقالت رو بهترین مجله چاپ کرردی، رابطت با اعضای خانوادت خیییلی خوب شده، کاری که عاشقش بودی پیدا کرردی. هررموقع که به تمرینها عمل کرردی (اگهی تبلیغاتی، ستاره قطبی، ررفتن توی دل ترسها در طول روز) نتایجت در 100درصد موارد عالی بوده. خب پس یک دلیل بیار که من این مطالب ررو وحی منزل ندونم؟! جدا بیار…! نیست… هیچوقت تررس هایی که ذهنت میگفت اتفاق نیفتاده همیشه گولت میزنه پس چرا بهش گوش میدی؟ پس بیا هرچی استادت میگه بگو چشم و با جدیت انجامش بده.
چجوری اصل رو بهتر درک کنیم؟ باید کار کنیم، ادامه بدیم ، حواسمون رو جمع کنیم، تمریناتی که گفته میشه رو انجام بدیم، ذهنمون رو با افکارر مثبت بمبارران کنیم اونوقت اصل رو بهتر درک میکنیم.
حالا به انداززهای که ما در درونمون تغییرات بزرگی میکنیم شرایط بیرون هم تغییرر میکنه، اگر شرایط بیرون تغییرات بزرگی نکرده (مثل من) چون من ازز درون تغییر بزررگی نکردم.
رضا جان دمت گرم
تا حالا کامنت به این خوبی نذاشته بودم خدایا شکرت
استاد جونم مرسی