نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 8

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار عمران عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

دیروز تا الان دوباره این احساس کمبود داشت سراغ من می‌اومد از اینکه باز پول تو حسابم داره تموم میشه و چند روز عادت کرده بودم هر 3 روز در میون ورودی مالی داشته باشم

ولی حدود پنج روزی شده ورودی نداشتم و متاسفانه باز نجواها داشت سراغ من می‌اومد که نکنه باز مثل گذشته اوضاع سخت بشه من تو مضیقه مالی بیافتم

خداشکر سریع اومدم ذهنم رو کنترل کردم و گفتم من باید پول خلق کنم من جزی از خداوند هستم

و سریع رفتم سایت و کلید « مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن » زدم

و هدایت شدم کامنت یکی از بچه‌ها و یهویی یه جمله از اون کامنت خیلی برام بولد شد که

« به خداوند همه چیز رو سپردن و پیش به سوی لذت و ارامش و راحتی بیشتر که خداوندی هست قدرتی و منبعی که قانون بی نهایت ساده و ثابت و بی تغییر است که میتونه منو به تک تک خواسته ام برسونه و وقتی تا اینجا که منو اورده بقیه اش هم خودش هدایتم میکنه به بهترینها »

چقدر این هدایت برای دیدن این کامنت حال دل منو خوب کرد و چقدر خیالم راحتر شد از اینکه من تو مسیر درست هستم و مهم اینکه تو این مواقع تسلیم باشم و بذارم خداوند منو هدایت کنه

به قول دوستمون که همون خدایی که تا الان ما رو به اینجا رسونده از این به بعد هم خودش ما رو هدایت میکنه پس نگرانی برای چیه

این موقعها وقتی به این تضادها بر میخورم و میبینم که احساسم داره بد میشه

به خودم و افکار و احساسم که فکر میکنم و به خودم میگم من حالا حالا نیاز دارم تا بیشتر روی خودم کار کنم بیشتر نیاز دارم تا تو کنترل ذهن و کنترل احساسم مهارت کسب کنم

منی که واریزی پول از 3 روز به 5 روز رسید دیدم سریع نجواها اومد سراغم

پس این نشون میده من هنوز باورهام به اندازه کافی قدرت نگرفته و نیاز داره بیشتر تمرین کنم و تکرار و استمرار داشته باشم تا تکامل درست طی بشه

بعد تو ادامه هدایت امروزم اتفاقی رفتم تو گالری عکسی که قبلا اسکرین شات گرفتم هدایت شدم که اون عکس مورد یه جمله کلیدی دوست خوبم جناب رضا عطار روشن که از استاد عباس منش نقل کرده بودن که

« خداوند بیشتر از ما میخواد ما ثروتمند باشیم

و تمام راههای رسیدن به ثروت رو میدونه

و خودش ما رو هدایت و حمایت میکنه »

اقا وقتی به این جمله رو دیدم گفتم دیگه تموم شد

گفتم خدا داره با من حرف میزنه و نشونه‌هاش رو داره برای من میفرسته و داره خودش بمن میگه نگران نباش من تو را به سمت ثروت و پول بیشتر هدایت میکنم

و فردای اون روز اتفاقات و اوضاع و شرایط و حتی ادمهایی سمت من هدایت شدن که دارند منو هول میدن تا من یه معامله پر سود و عالی داشته باشم

که خیلی ذوق و شوق دارم از نتیجه این اتفاق در اینده بیام برای شما عزیزان تعریف کنم

چقدر زندگی اسون و لذت بخشه

بخدا ما سختش کردیم ما روی مغز خودمون حساب کردیم

بقول استاد عزیزم که تو جلسه دوم ثروت 3 گفتن

« هر موقع روی مغز خودت حساب کردی خوردی زمین هر موقع تونستی روی خدای خودت حساب کنی به همه چی میرسی »

کسی که روی قلب خودش و خدای خودش حساب کنه دیگه نگران نیست ، خیالش راحته که اون خدایی که این جهان و منو خلق کرده خیلی راحت میتونه کمک کنه به تمام خواسته‌هام خیلی راحت و اسون برسم

کافیه که تسلیم باشم کافیه که توحیدی عمل کنم

کافیه فقط روی خودش حساب کنم نه روی بنده خودش

کافیه مغز خودم رو خاموش کنم و بذارم قلبم با من حرف بزنه همون قلبی که جایگاه خداونده

همون خدایی عاشق منه ، منو دوست داره و حتی بیشتر از من میخواد من ثروتمند باشم و بر تمام امور اگاه و بقول خودش در قران میگه

« هیچ برگی بی اذن خدا از درخت نمیافتد »

حالا حساب نظام و دقت این جهان رو که خداوند حواسش به همه چی هست و بر تمام امور اگاهاست و تمام راهها رو بلده و جواب تمام سوالات رو داره

بنابراین وقتی که این خدایی که عاشق منه و دوست داره من ثروتمند بشم خیلی راحت منو هدایت میکنه و بعد خودش منو حمایت میکنه تا به اون خواسته‌ام برسم

تموم دیگه مگه ادم چی میخواد از این زندگی

کافیه که خودمون رو ارزشمند بدونم کافیه خودمون رو لایق دریافت الهامات خدا بدونیم کافیه قلبم رو باز بذاریم که خدا با من صحبت کنه که چه کاری بکنم و یا چه کاری رو نکنم

دوست داشتم تو تمرین امروزم در مورد این تجربه و این احساسم صحبت کنم

اول برای خودم تا بیشتر حواسم باشه که روی خودم و روی افکار و کنترل کردن احساسم بیشتر بیشتر کار کنم

دوم برای بچه‌هایی که تو مسیر هستند هدایت بشن و اگر لازم باشه ( که مطمئنا هست ) بیشتر روی خودشون کار کنند

دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم

انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.


اگر می خواهید نتایج خود را با ما به اشتراک بگذارید:

اگر می خواهید درباره نتایج خود با استاد عباس منش صحبت کنید، می توانید یک ویدئو درباره صحبت از نتایجی آماده کنید که با استفاده از آموزه های استاد عباس منش در زندگی خود خلق کرده اید.

از آنجاییکه ارسال ویدیو از طریق ایمیل شما به آدرس ایمیل وبسایت ما محدودیت دارد، می توانید این ویدئو را در جایی مثل صفحه اینستاگرام یا یوتیوب خود قرار دهید و سپس لینک آن صفحه را به آدرس ایمیل سایت، ارسال کنید و ما را درباره ویدئو خود مطلع کنید.

برای ضبط ویدئوی نتایج خود، سعی کنید از این فرمت استفاده کنید:
1. ویدئو نتایج خود را در مکانی ساده، خلوت، آرام و بدون عوامل حواس پرتی ضبط کنید. یعنی مکانی که تمرکز شما به صورت کامل بر اصل موضوع باشد.

2. اگر با موبایل این ویدئو آماده می شود حتماً ویدئو را به صورت افقی ضبط کنید. یعنی موبایل را در حالت Horizontal قرار دهید.
2. سعی کنید ویدئوی خود را به این شکل بخش بندی کنید:
به چه شکلی با آموزش های استاد عباس منش آشنا شده اید؟
از چه فایلها و دوره هایی استفاده کرده اید؟ (می توانی نام دوره ها یا آموزش های استفاده شده را قید کنی و اگر زیاد هستند، نام فایل یا دوره ای را قید کنی که در آن مورد بیشترین تأثیر را در نتایج شما داشته)

  • در چه شرایطی شروع به تغییر زندگی خود کردی؟
  • چه اقدامات عملی را برای بهبود زندگی خود انجام دادی؟
  • بر چه ترسهایی غلبه کردی؟
  • چگونه کانون توجه خود و ورودی های ذهن خود را کنترل کردی؟
  • و چطور ایمان و توکل به الله را در عمل نشان دادی؟

در یک کلام، تغییرات ایجاد شده در کیفیت زندگی خود در تمام جنبه ها را با جزئیات مناسب و مرتبط، قید کنید.

آدرس ارسال ایمیل به گروه تحقیقاتی عباس منش:

[email protected]

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    283MB
    33 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 8
    40MB
    33 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

434 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا» در این صفحه: 2
  1. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2298 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و اقا رضای عزیز و همه ی دوستان هم فرکانسی ام:

    چقدر عااالی بود این فایل.

    و چقدر حس صدااااقت و درستی تو کلام اقا رضا عزیز حس میشدددد، هنوز استاد ادامه ی فایل هارو نگذاشتند ولی قطعا نتیجه خیلی خوبی دست اقا رضا عزیز بوده که برای استاد فایل فرستادند و بابت این موضوع ب ایشون خیلی تبررریک میگمممم

    منم دقیقا با این قسمت صحبت های استاد که مربوط به خدا بود خیلییی ارتباط گرفتم و شناختن خدا و پرسیدن این خدا مهمتریننننننننن و بهترییییین و لذت بخش تررررین چیزی بود که از استاد یاد گرفتم

    این قسمتی که رضا عزیز میگه خیلی برای منم ملموس بود که به جایی رسیدم ک دیگ میدونستم از من دیگ ابی گرم نمیشه و دیگ از تلاش کردن خودم و نتیجه نگرفتن خسته شده بودم و در واقع دیگ امیدی به این که تلاشام نتیجه بده هم نداشتم و همش میگفتم من خییییلی تلاش کردم پ کو نتیجه؟ چرا انگار دارم رو تردمیل میدوم و هیچ نتیجه ای نمی گیرم، دیگ خسته شده بووودم از این که تو هیچ کاری زحماتم نتیجه نمیده و اصلا انگار نه انگار که من انقدر وقت و انرژی می گذارم بعد که با این خدا اشنا شدم و دیدم یه نیرویی هست که میشه کارها را بهش بسپارم و با تلاش کمتر نتیجه بهتر بگیرم کلیییی احساس ارامش کردم و ترس ها و نگرانی هایم خیلیییی کمتر شد و همین احساس ارامش باعث شد نتایج خیلی بهتر بشه.

    توی درس این برام خیلی حس میشد که مثلا قبلا خیییییییییلی درس میخوندم اما هیچ وقت جوابی که میگرفتم به اندازه تلاشی که کرده بودم نبود اما الان خیلی کمتر تلاش می کنم اما نتیجش خییییلی بهتر شده و نتیجه اصلا قابل مقایسه با قبل نیست.

    چجوری؟ با تغییر این باور که من باید حتماااا خییییییییییلی بخونم که نتیجه دلخواه بگیرم، الان میگم نه ، خدا کمک میکنه و من خیلی راحت و بدون سختی به نتیجه ی دلخواهم میرسم.

    و چقدر پرسیدن این خدا لذت بخش هست و چقدر بار سنگین زندگی را از رو دوش ادم برمیداره و به ادم ارامش میده…

    کلا این که فک کنی یه نیرویی هست که وقتی کارها را بهش میسپاری و فقط سعی می کنی از زندگیت لذت ببری خودش همه چیو درست میکنه یه حس عالییییی و ارامش بخشی به ادم میده ، مثل کاری که حضرت ابراهیم انجام داد و خداشو باور داشت، به قول استاد (تو راهنمایی عملی دست یابی به رویاها) از رها کردن بچه و خانومش در بیابان میشه فهمید که به خدا باور داشته و نتیجه این باور بوده که اونجا بعد شهر میشه…

    از کجا میشه فهمید ک به خدا خیلی باور داشته؟ از این که میره…( خانوم و بچش را در بیابان رها می کنه و میره…)

    و چقدر این کلام استاد روی من اثر گذاشت و حالمو عوض کرد …

    و نکته بعدی هم دقیقا همین که اگ حالمون خوب باشه لاجرم اتفاق های خوب برامون میفته، راهی دیگ ای نداره…

    اگ بتونیم این باور را واقعی تو خودمون بسازیم اصلا نمیذاریم تو احساس بد بمونیم و همه تلاشمون را می کنیم که حالمون بهتر شه، استاد من قبلا وقتی خوب نبودم مثلا 3 یا 4 روز حالم بد بود اما الان رسیده به 2 یا 3 ساعت، و الان خیلی سریع تر قبل میتونم حال خودمو بهتر کنم و نذارم تو احساس بد بمونم و همین باعث میشه اتفاقات خوب برام بیفته

    مثلا دیروز پول زیادی دیگ تو حسابم نبود اما سعی کردم حالم بد نشه و هعی میگفتم ثروت دنبال من میاد، شب مامانم بدون این که من بگم یه پول به نسبت خوبی به حسابم ریخت و من واقعا خوشحال شدمممم، این حالا نتیجه بزرگی نیست اما حرفم اینه که اگ تو احساس بد ادم نمونه خود خدا مشکلاتشو براش حل میکنه….

    کافیه به خودش بسپاریم خود خدا همه چیزو به نحو احسنتتتتت حل میکنه…

    یعنی باید به غیب ایمان داشته یاشیممممم

    و همچنین این قسمت هم که رضا عزیز گفت که این اموزش ها باعث شد خودشو سرزنش نکنه و باور کنه خدا دوستش داره برای منم اتفاق افتاده، من قبلا شنیده بودم که اگ تو نماز نخونی، حق هم نداری از خدا چیزی بخوای، وقتی تو حرفشو گوش نمیدی میخوای اون حرف تو را گوش بده؟ و هزااااااااارتا حرفای بی ربط دیگ، و همین چیزا باعث میشد از خدا چیزی نخوام و اصلا روی صحبت کردن باش را نداشته باشم و فک کنم دوستم نداره و نمیخواد حرف هایم را بشنوه، اما بعد که خدا را با اموزه های استاد شناختم، دیدم خدا خیلیییی مهربون تر از این حرفاست و لحظه ای که میخوام تغییر کنم و برگردم دستمو میگیره و کمکم میکنه و خدا عاااشق منه حتی اگ هزارتا کار اشتباااه کرده باشم ک واقعا هم اشتباهاتی داشتم که باعث احساس گناه بدی در من میشد هرچند بعدا فهمیدم خیلی چیزا که فکر میکنم گناه بوده از نظر خدا گناه نبوده از نظر فرهنگی که توش بزرگ شدم گناه بوده و برام عذاب وجدان ایجاد کرده اینارو با اون فایل چند باور قدرتمند کننده برای رفع احساس گناه استاد فهمیدم و خیلی بم کمک کرد احساس گناهم کمتر بشه و همچنین باور به این که خود خدا بیشتر من دوست داره من موووفق بشم هم خیلی بم کمک کرد و درنهایت وقتی خدارو اینجور شناختم، احساس گناهم خیلی کمتر شد رابطم با خدا بهتر شد و نتایج خودشونا نشون دادن، هنوز نتیجه خیلی بزرگی نگرفتم ولی حس میکنم شخصیتم عوض شده و مطمئنم اگه ادامه بدم قطعا به نتایج بزرگی میرسم….

    از خداوند بی نهایت سپاسگذارم که من را به این مسیر پر از نعمت هدایت کرده …

    بی صبرانه منتظر شنیدن بقیه ماجرا از اقا رضا عزیز هستم و امیدوارم منم یه روزی نتیجه ی بزرگی در دستم باشه و منم بتونم فایل پر کنم و به استاد بگم که چقدرررر به واسطه ی اموزش های بی نظیرش رشدددد کردم و به هر چی دوست داشتم رسیدم و زندگیمو خوووودم خلق کردم.

    اقا رضای عزیز امیدوارم همیشههه شاد سالم و ثروتمند باشی…

    و خیلییییییی ممنونم از استاد عزیزم که واقعا یکی از بزرگ ترین نعمت های زندگی من بودین و هستین…

    عاشقتونمممم

    همیشه شاد سالم و ثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2298 روز

    سلام به علی رضای عزیز

    امیدوارم حال و احوالت عاااااالی باشه

    ممنون که با نوشتن کامنتت بم انرژی دادی….

    و این که

    باید بدونیم احساس گناه بدتررررین نوع احساس هست و باید خیلی روی خودمون کار کنیم و هر جور شده یه کاری کنیم که اون حس بد طرد شدن از جانب خدا و خودموووون از بین بره، چون خیلی مهم هست که نسبت به خودمون احساس خوبی داشته باشیم و خودمون را همه جووووره بپذیریم، هیچ کسی کامل نیست و همه اشتباه می کنند نکته مهم درس گرفتن از اون اشتباه هست و دونستن این موضوع که ایندمووون هیچ ربطی به تصمیمات و اشتباهات گذشتمون نداره، ما ایندمون را در لحظه با فرکانسی که الان میفرستیم می سازیم پس نباید نگران این باشیم که تصمیم گیری های اشتباهمون در گذشته، ایندمون را هم خراب میکنه، گذشته تموم شده، ما باید از الان، از این لحظه، عالی استفاده کنیم و فرکانس های هم جهت با خواسته هامون را بفرستیم و از زندگی لذت ببریم، اینجوری همه چی طبق خواستمون پیش میره، البته خودم هنوز تو این موضوع یکم مقاومت دارم ولی دارم سعی می کنم با این باورهای خوبی که گفتم جایگزینش کنم.

    و از همه مهم تر باید ببینیم ایا اصل اون چیزی که فکر می کنیم یه گناه بوده واقعا از دید خدا گناه هست یا نه و هر چیزی را الکی از هیچ کسی نپذیریم چون همون طور که خودت اشاره کردی خیلی چیزا که بمون گفتن گناه هست اصلاااا موضوع اصل قران نیست مثل حجاب، نماز، ارتباط با نامحرم( که فک کنم عموم مردم از اسلام فقط همین 3 تا را میشناسن..).که خدا میدونه من سر یه سری از این موضوعات پیش پاافتاده چه احساس بدی نسبت به خودم داشتم و برام شده بود بزرگترین دغدغه … و مثلا توحید که انقدرررررر مهم هست و ادم میتونه با اون به هرچی که میخواد برسه و از همه مهم تر اراااامش را حس کنه هیچ جایی به عنوان اصل بش اشاره نکردن.

    و کلا من غیر استاد از هیچ کسی نشنیده بودم که توحید انقدر مهم هست و شرک ورزیدن گناه بزرگی هست و با باور کردن خدا به این شکل میشه به همه چی رسید.

    در دوره ی دبیرستان همیشه نمازمو سر وقت میخوندم و به حرفای خدایی که ادمای دورم میگفتن عمل میکردم ولی هیچ وووووقت چیزایی که ازش میخواستم اتفاق نمیفتاد و برام سوال بود که چرا خدا هیچ وقت کمک نمیکنه و تا اینو میپرسیدم، میگفتن تو حکمتشو نمیدونی، اون صلاحتو میخواد و هزارتا خزعبلات دیگه…، ولی خدایی که استاد با من اشنا کرد، خدایی بود که حتی با حجاب نداشتن و نمازهارو دقیق نخوندن و فقط وقتی خوندن که هر جملش بم حس خوب میده و شکرشو کردن، اتفاقاتی را برام اوکی کرد که اصلا برای هر کسی بگی خشکش میزنه و حتی خودمم الان که بش فکر میکنم مو به تنم سیخ میشه و یه وقتایی خودمم باورم نمیشه برام یه سری کارو را کرده، الان که حرفام به اینجا رسید دلم نمیاد یکی از این اتفاقات عالی که خدا برام انحام داد را تعریف نکنم.

    اون اوایل که شروع به کار کردن روی خودم کرده بودم برای کاراموزی رفته بودم یه شهر دیگ، به من همههه می گفتن بدون گرفتن نامه کاراموزی از دانشگاه جایی راهت نمیدن(تو اون ترم هم دانشگاه بهم نامه نمیداد) و باید پارتی داشته باشی، اما از استاد یاد گرفته بودم(دوره راهنمایی عملی دست یابی به رویا قسمت 9 و 10) خدا، یه انرژی هست و من میتونم اونو به هر شکلی که می خوام در بیارم و اون به فرکانس من پاسخ میده، راه دیگ نداره، من تمووووم کلینیک هایی که میشد بری را سر زدم، باورتون نمیشه همهههههه جا را، هر جا میرفتم میگفتن کاراموز نمیخوایم، دیگ خانواده میگفتن اگه پیدا نمیکنی برگرد خونه(شهر خودمون)، اخرین روز بود، از جایی که بودم زدم بیرون، ساعت 7 شب، به خدا گفتم خدایا من نمیدووووونم، خودت برام یه جارو اوکی کن، من هرجایی به عقلم میرسید رفتم نشد، توی یه کوچه، یه خانومی را دیدم که یه سگی دستش بود گفتم سگت را کجا میبری دکتر، گفت فلان جا و یک سااااعت برام از اون بیمارستان گفت، و من رفتم اون بیمارستان و در عین ناباوریییی قبول کردن که یه روز در هفته برم، بماند که من بعد دوهفته کاری کردم که 4 روز تو هفته برم…

    اما باورتون نمیشه من از دم بیمارستان دامپزشکی تا دم خونه گریه میکردم، که ببین

    خودم هرچی زور زدم نشددددد، اما خودش برام چید، من چجوری میتونستم این همزمانی هارو خودم ایجاد کنم؟

    باور به این خدا، و این اتفاقات منو دیوانه کرد و بیشتر همیشه بش چسبیدم…

    امیدوارم بیشتر بتونم باورش کنم که هر چقدر بیشتر باورش کنم مطمئنم نتایج بزرگتری می گیرم….

    خب

    خلاصه می کنم حرفامو:

    1- باید خودمون را همین جوری بپذیریم و از اشتباهاتمون درس بگیریم و به عنوان یه تجربه بپذیریمشون… و هیچ وقت نگذاریم تو احساس بد بمونیم

    2- هیچ حرفی را الکی و رو هوا نپذیریم

    3- هر روز رو توحیدمون کار کنیم و بدونیم این اصل هست و هرچه بیشتر به خدا بچسبیم کارها برامون اسون تر و لذت بخش تر میشه و خودش ما را به بهترین راه ها هدایت می کنه.من خودم قصدم اینه که دوره بعدی که می خوام تهیه کنم جهانبینی توحیدی باشه چون به نظرم همین یه موضوع به تنهایی میتونه بی نهااااااااایت باعث رشدم بشه

    به نظر من رمز موفقیت: شناختن خدا و باور داشتن واقعیییی به توحید هست

    و نکته اخر این که

    خدارو هرجور باور کنیم همون جور خودشو به ما نشون میده

    من سعی میکنم خدارو مهربووون، رزاااق و غفور ببینیم و باور کنم هم خیلی مهربووونه و هم خیلی روزی دهنده هست و هم خیلی زود منو میبخشه، این باورها خیلی حس ارامش بهم میده… و هم باعث میشه تو احساس گناه و نگرانی نمونم

    بازم ممنون بابت کامنت خوبت که باعث شد یه دور دیگ اتفاقات عالی زندگیمو دوره کنم…..

    امیدوارم همیشه شاد سالم و ثروتمند باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: