نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 8 - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-12 05:00:092023-01-31 03:30:19نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 8شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و تمامی همراهان این سایت
امروز که این فایل گوش کردم متوجه شدم منم مثل آقا رضا هر لحظه مشتاق شنیدن صدای استاد و خوندن کامنت های دوستان هستم پس خیلی به خودم و نتیجه کار امیدوار شدم چون وقتی یه آدم دیگه هم همچی حسی داشته و موفق شده منم باور میکنم که میتونم و نتیجه کار عالیه . خدایا منو هدایت کن و همیشه کنارم باش که تو تنها حامی و تکیه گاه من هستی به قول یکی از بچه های سایت وقتی تکیه مان را از روی بنده خدا بر میداریم و به خدا میسپاریم همه چی عاااااالی میشه خدایا درک این موضوع رو هر روز بمن بیشتر و بیشتر بده .
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام برای عمل به قوانین تصمیم گرفتم بیام و دیدگاهم را بنویسم و تمرکزم را بگذارم بر روی آنچه میخواهم
خیلی صحبت های آقا رضا برایم جالب بود که اینقدر به خودشناسی کامل دست داشتند که در مورد تک تک احساسات شون با ما صحبت کردند وقتی در مورد احساس گناه و خانواده مذهبی صحبت کردند تازه من فهمیدم در مورد ریزترین اتفاقات زندگی ام احساس گناه دارم! مثلا در مورد یک خنده بلند که همیشه بهم آموزش دادند گناه است! یا وقتی آرامم مامانم بهم یادآوری میکند بیخیال نباش نگران باش ناراحت باش! جلو چشم مردم خودت را ناراحت و نگران نشان بده مردم نگن تو خوشحالی!
درواقع هرکس خوشحال است باور همه این است این دیوانه است!
همانطور که همسر آقا رضا از آرامش ایشان به این نتیجه رسیده بودند!
و برعکس آقا رضا در زندگی من همش معجزات خداوند بود ولی مادرم همیشه به من آموزش میداد نشین به امید خدا غمگین باش و نگران شاید مشکلت حل شود! و به بی خیالی من هم عذاب وجدان میداد. تمام خانواده من فکر میکنند من یک خوشحال دیوانه ام چون آرامم نگران نیستم. مخصوصا از وقتی فهمیده ام این مسیر درست است.
خیلی از فایل ها و حرف های استاد هنوز برایم قابل درک نیست و با گذشت زمان و پیش رفتن تازه میگم آهان الان فهمیدم این که استاد میگفت زمانش باید برسد تو باید در مدارش قرار بگیری یعنی این!
فکر میکنم فقط گوش دادن فایلها هم ماثر بود و مرا فرد دیگری کرد حتی دوستان صمیمی من با من قطع رابطه کردند بدون اینکه من بخواهم! رفتار اطرافیانم با من تغییر کرد و احترامم بیشتر شد بدون اینکه من تلاش خاصی بکنم و زندگی من خیلی قشنگ تر شده با اینکه زیاد وضعیتم تغییر نکرده ولی من تازه دارم از زندگی ام لذت می برم.
وقتی تمام مدت دنبال گوش دادن به فایل های استاد هستم دیگر وقتی برای اخبار و ناله و نگرانی ندارم. حتی دایی من میگفت تو مشکل مالی نداری گرانی را حس نمیکنی که میخندی؟! و من گفتم اگر گریه کنم این مسایل حل میشود؟؟؟ و باز هم من دیوانه خوانده شدم درحالی که حقیقت را گفتم.
خدایی نتایج من هم معجزه گونه سراغم نیومد و اتفاقات خیلی خیلی آرام وارد زندگیم میشود اما همین که قلب من آرام و شاد است دستاورد بزرگی است که کمتر کسی از آن بهره مند است. شاید روند کند موفقیت من همین نچسبیدن و محکم عمل نکردن به تمرین های استاد است ولی همین هر روز یک قسمتی از آن را انجام می دهم حالم را خوب کرده است و دیدگاهم را متفاوت کرده است. وقتی به رفتار نگران و ناراحت مردم نگاه میکنم تعجب میکنم و میگم چرا آخه؟! یک روز داشتم میگفتم درک نمیکنم مامانهای دوستهای دختر کلاس اولی ام چرا اینقدر استرس درس بچه کلاس اولی را دارند! دوستم گفت تو بخاطر گوش دادن به استاد عباس منش هست نگران نیستی و متفاوت فکر میکنی وگرنه ماهم چندسال پیش همین طور بودیم و من گفتم آره چقدر من مادر بهتر و آرامتر و شادتری شده ام. چقدر مسایل برایم کوچک شده اند و من چقدر بزرگ شده ام.
خداراسپاسگزارم برای هدایتم
بنام یکتا ربّ دوعالم.
سلام خدمت استادعزیز و تمامی عزیزان.
توصحبتهای رضاعزیز یاد اوّل آشنایی من باشما استادعزیز و این سایت الهی شدکه منم اوایلی که شروع کردم به تخریب باورهای خودم و آگاهانه جایگزین کردن باورهای خوب، تنهاچیزی که خیلی درک میکردم احساس خیلی خوب و آرومی بودکه بهم میداد.
کلیدواژه ای که خودتون فرمودید: احساس خوب
وقتی شمااحساس بهتری رونسبت به گذشتت داری!
وقتی شماذوق و شوق بیشتری در زندگیت نسبت به قبلت داری، لاجرررررررررررررررم جهان و خداونداتّفاقات بهتری رو برای تورقم خواهد زد.
وقتی که سیدمحسن شور وشوق داشته باشی برای زندگی، زندگی شور و شوق و چیزهای بهتری رو بهت میده! این یک قانون است.
وساعتها وچندین ساعت درشبانه روزمو صرف دیدن و شنیدن این آگاهای ناب میکردم وبسیارلذّت میبردم و شوق زیادی برای فایلهاداشتم و همچنان دارم!
والآن نه دوست و آشنا و نه سریال و اخبار و نه خیلی چیزهای دیگه اصلا”وابدا باهاشون حال نمیکنم و وقت خودمو صرف اینانمیکنم وفقط وفقط روی خودم واین قوانین الهی و بدون تغییرخداوند کارمیکنم و بسیار لذّت میبرم و خواهم برد. خدایاشکرت!
نکته ی طلایی که رضاجان اشاره کردندبه صداقت شمابود وهمین صداقت درونی شمااستاد بود که من نیز باتمام مواردی که دراون موقع داشتم و خدارو بی نهایت سپاسگزارم برای هدایت من که خیلیییییی بهترشده شرایط زندگیم توتمامی ابعاد، اون کلام شما، صداقتتون وپاکی گفتار درکلامتون روی من اثرگذاشته وکاملا”منم باور کردم شمارو.
البته که سعی کردم به تمرینات و اصل مواردی که درفایل هاگوشزد میکنید روعمل کنم، که عمل بآنها باعث تغییرشرایط خواهدشد و باندازه ای که عمل میکنیم شرایط ماهم بهمون نسبت درتمامی موارد که ثروت، سلامتی، روابط و آرامش و…. باشدتغییر خواهد کرد.
به نام یکتا پروردگار هستی
سلام استادان عزیزم
سلام دوستان همراهم
خدا روهزاران بار شاکرم که در این سایت توحیدی ولبریز از آگاهی عضو هستم و همواره لذت میبرم و عشق میکنم از اینکه
قانون داره همیشه و در هر شرایطی و بدون استثنا برای هر کسی که طبقش عمل میکنه ، آگاهانه یا ناآگاهانه، جواب میده و هیچ احساسی در این موضوع دخیل نیست
دوست دارم اینجا در مورد هم فایل 7 و هم این فایل صحبت کنم و بنویسم و باید بگم که اونقدر با شوق و ذوق این دو قسمت نتایج دوستان رو گوش دادم که واقعا حسم بهم گفت که بی انصافیه که نیام و ننویسم
اوم باید بگم وقتی استاد شروع به صحبت کردن، چقدر مثل همیشه ایشون رو تحسین کردم که عمل به قوانین دوره قانون سلامتی، چقدر ایشون رو متفاوت تر و قوی تر و شاداب تر کرده نسبت به 1 سال پیش و این بسیار انگیزه و تعهد من رو برای ادامه دوره قانون سلامتی بیشتر و بیشتر میکنه چون من هم الان حدود 10 ماه هست که در این دوره هستم و دارم باهاش زندگی میکنم و واقعا یکی از بزرگترین اتفاقات مثبت زندگی من از زمان آشنای با استادم و این سایت، همین دوره ارزشمند بوده و بابت هدایت شدن به سمتش و خریداریش، هزاران و هزاران بار هم از خداوند سپاسگذارم و هم اینکه خودم رو اونقدر ارزشمند دونستم که این دوره رو تهیه کنم و باهاش به معنای واقعی کلمه، زندگی کنم
بعد در ادامه صحبت استادم وقتی چشمم رفت به طبیعت زیبای پرادایس و اون دریاچه و اون فضای سبز بیرون، متوجه شدم که چقدر زیاد، دلم برای فایل های زندگی در بهشت تنگ شده و به امید خدا به زودی مریم جانم و استاد عزیزم، فایل های زندگی در بهشت رو هم برامون از سر بگیرن و خواسته های ما در قالب های جدید تر و خواستنی تر، شکل بگیره
الهی هزاران بار شکرت کهدارم با عشق می نویسم و لذت میبرم امیدوارم شما هم در همین لحظه و حال، در حال عشق کردن و لذت بردن از ثانیه ثانیه زندگیت باشی دوست هم مسیرم
وباید بگم وقتی استادم گفتند که این قسمت در مورد نتایج دوستی به نام رضا هست، نمیدونم چرا ولی سریع ، ذهنم رفت سراغ آقای عطار روش و چقدر عالی دیدم که دقیقا استادم نام ایشون رو بردند
من بسیار زیاد ایشون رو تحسین کردم از کامنت های عالی که در سایت میذارن و نتایج عالی که بارها و بارها در فایل ها و محصولات متفاوت گذاشتند و من همیشه با حال عالی و با حس مثبت کامنت های ایشون رو میخوندم و میخونم و اینکه این چند فایل اخیر قراره در مورد روند موفقیت های ایشون باشه بسیار کیف کردم و خدا رو شاکرم که در کنار دوتانی اینچنین ارزشمند و قوی و با اراده و تعهد دارم مسیر زندگیم رو بهتر و زیباتر از قبل میسازم
بسیار تحسینتون میکنم اقا رضا که اینقدر با حسعالی، با حال خوب و بسیار دلنشین و ساده، شروع کردید به صحبت در موردآشناییتون با سایت و استاد و آگاهی ها
واقعا حس بسیار مثبتی از شما گرفتم و بارها و بارها هم تحسینتون کردم و هم خیلی ازجاها ، همزاد پنداری کردم و گفتم آره دقیقا همینه، منم در این موردا دقیقا همینطور بودم
وقتی آقا رضا گفتند فایلها رو فقط اوایل گوش میدادن و فقط حالشون خوب میشد و برداشت و درک خاصی نداشتن، دقیقا دیدم خود من هم اینجوری بودم و شاید همه ماها اوایلش حتی شاید تا 1 سال اینجوری بودیم
فایل فقط حال ما رو خوب میکرد و چیزی در درون ما بهمون میگفت ادامه بده، آراه همینه، برو جلو و گوش کن
و جالبه که همین حال خوب و همین حس عالی و همین لبخندهایی که موقع شنیدن فایل ها داشتیم و شاید بعضی جاها با تعجب گوش میدادیم همشون باعث ادامه مسیر تا حالا شده و البته که به مرور، نتایج هم اومدن و ما رو بسیار متعهد تر کردن
واقعا برای خود من همینطور ود و اینکه، من به شخصه تا سن حدود 34 یا 35 سالی هیچ فایل انگیزشی و موفقیتی خاصی گوش نداده بودم و اصلا با این مسیر آشنا نبودم اما به محض شنیدنشون و اینکه حتی در خیلی موارد با باورهای من خیلی فرق داشتن اما، اصلا نمیتونستم اونا رو دروغ یا توهم بدونم
یعنی یه چیزی ته قلبم میگفت آره همینه، درسته، پس بگو چرا من این همه دویدم و تلاش های متفاوت فیزیکی کردم ااما نتایجم اونی که میخواسته نبوده؟؟
پس بگو چرا این همه سال با اینکه فکر میکردم دارم درست عمل میکنم اما واقعا موفقیت هام به اندازه تلاش ها، بلد و واضح نبودن؟؟
و هزاران سوال و جواب دیگه که حتی همین الان هم در ذهنم نقش میبندن و این کامنت رو شکل میدن
و وقتی آقا رضا در مورد اولین فایل، یعنی شناخت و درک خدا صحبت کردن، چقدر درک کردم حسشون رو چون به نظر من بالای 90% بچه های سایت هم اشاره کردن که فایل ها استاد عباسمنش عزیز، کلا درک و بینش و شناخت ما رو از خداوند تغییر داد
درکی که قبلا فقط رنگ و بوی ترس و دلهره داشت و حالا به امید و ایمان و عشق واقعی تبدیل شده که همواره سپاسگذاری واقعی رو به قلبمون و زبانمون میاره و چیزی نیست که ما بخوایم فیلم بازی کنیم و رنگ گول زدن داشته باشه
نه
بلکه اونقدر واقعی و حقیقی هست که هیچ چیزی نمیتونه تغییرش بده و همین درک جدید، عشقی رو در وجودمون اینجاد کرده که ساده و بی آلاش، میپرستیمش و حالمون باهاش عالیه فارغ از همه تفکرات و باورهایی که بقیه دارن
چقدر آقا رضا زیبا گفت که وقتی نتایج استاد رو میشنیدم گاهی حسادت میکردم، گاهی با خدا دعوا میکردمو گاهی عصبانی میشدم
ای جانم
اینا به نظرم حرفای دل و واقعیت همه ماست که داره از زبان شیوا و ساده و مهربان داداش عزیزم آقا رضا گفته میشه و من مهر تائید به همش میزنم ولی این رو بگم، من همزمان خیلی سعی میکردم اوایل، شما رو تحسین کنم چون قدرت حسادت من بسیار زیاد بود و من سالها از این حس منفی، ضرر دیدم و حالم بد شده و از شما و سپاسگذاری ها و تحسین کردن های شما یاد گرفتم که من هم تحسین کنم و حالا گرچه هنوز هم این حس شاید در من بسیار کم رنگ، اما هست ولی بسیار آگاهانه افراد رو جلوی چشم خودشون تحسین میکنم و قتی درمورد یه موفقیت از خودشون صحبت میکنن خیلی با مهربانی و قلبی بهشون آفرین میگم و متوجه میشم که چقدر با این کار حس و حالم خوب میشه و انگار مسیر خودم راحت تر میشه
فکر میکردم فقط خدا بید همه کارا رو انجام بده و من فقط باید بنویسم و شکرگذاری کنم و دیگر هیچ
این جمله بالا چقدر جالبه چون تقریبا اوایل مسیر همه ماها اینجوری بودیم و عده ای بیشتر و عده ای کمتر
اینکه توهم داریم فقط باید باورهای مثبت بسازیم و تصورمون بر این هست که اینجوری دل خدا به رحم میاد و برای ما پول و موفقیت و شادی و لذت و همه چیزهای خوب رو رقم میزنه فارغ از اینکه تا عملی نباشه، عکس العملی هم نیست
تا من در راستای باورهای درستم که ساختم، حرکت و عملی نکنم،هیچ تغییری در بیرون رخ نمیده
تفاوت در بیرون من، حاصل تفاوت در درون من هست که به شکل فیزیکی نمایان شده و اگر فقط بخوام یه جا بشینم و فکر کنم با مثبت نگری، زندگی من زیر و رو میشه، قطعا باورسازی های من از اول نیاز به بازنگری و اصلاح داره
بایدبگم که عاشق این فایل هستم و خیلی یاداشت کردم و حس میکنم چیزهایی که دوست داشتم و قلبم بهم گفت رو نوشتم و با حس عالی بقیه قسمت هاش رو هم گوش میدم و همواره سعی میکنم قلبم رو برای درس های جدید و یادگیری جدید، باز بذارم و بدونم همیشه میشه بهتر شد
همیشه میشه رفت جلو و نباید درجا زد
همیشه باید عاشق بود و ذوق داشت و با انگیزه و حال عالی به پیش رفت و ایمان داشت که خداوند همواره هادی و حامی ماست و هر لحظه صداش بزنیم، اون حتی از قبلش، با ما بوده و خواهد بود
عاشق همه شما نازنینانم هستم
و از استادم سپاسگذارم که بانی گسترش این آگاهی ها هستند
با عشق با خداوند یکتا میسپارمتون
تا بعد…
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استاد عزیزم خانوم شایسته عزیز
و دوستان توحیدی عزیزم
نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش
من خودم به شخصه خیلی باورها خوبی در ذهنم ایجاد شده راجب همین گفتگو ها این نوع گفتگو ها به من نشون میده میشود
واقعا ممنونم از خدا که به قلب اقا رضای عزیز انداخته تا از نتایجش بگه
آگاهی این فایل :
حرف استاد عباس منش در این فایل بعد از گفتگو با اقا رضا
وقتی احساس خوبی داری خداوند افراد ایده ها شرایطی رو سر راه تو قرار میده که بیشتر احساست خوب باشه
وقتی یک انسان شور و شوق نداره این نوع زندگی فایده ای نداره
حرف رضای عزیز :
اقا رضا گفتن من به این نیت فایل های استاد رو گوش میدادم که مثلا با فایل گوش کردن و نوشتن سپاس گزاری درها باز میشه
اما اینجوری نیست این سایت استاد عباس منش که توسط خدا مدیریت میشه اینجوری نیست این سایت مرد عمل میخواد میتونی عضو شو نمیخوای خارج شو چون وقتت رو تلف میکنی بعدش فایل گوش میدی نتیجه نمیگیری بعدش میگی قانون جواب نمیده قانون در عمل جواب میده به قول استاد کل دنیای شما با توحید عملی ساخته میشه نه تو حرف زدن
اشکال نداره واقعا یه جاهایی انسان بد برداشت میکنه
من به این درک رسیدم مثلا تو مدرسه معلم میاد درس میده میره اما مهم اون نوشتن برگه امتحانی هست تمام فایل های استاد عباس منش مثل یک کتابه که صفحه نداره اما باید بتونیم که به هر صفحه و فایلی که هدایت شدیم عمل کنیم با اولین ایده که اومد سرکار بری بری مهاجرت کنی مهاجرت کن این رابطه رو قطع کن قطع کن واقعا !!!
خداروشکر که دارم عمل میکنم همه چیز تو عمل به قانون هست
من امشبی که فایل مینویسم خودمو تا یک ماه پیش نمیشناسم
من یک آدم دیگه شدم من در دوره دوازده قدم هستم تازه این اول راهه
میخوام ردپا بزارم️
استاد خیلی خوب گفتی مثلا آدمهایی که میان تو سایت یه روز فایل گوش میکنن انگیزه میگیرن میرن یه روز شکست بلند میشن دوباره شکست من این نوع نتیجه رو نمیخوام
من ذهنیتی میسازم که نتایج من همین جوری بالاتر بره من
و بریم ادامه صحبت های آقا رضا
اونجا که اقا رضا کسب و کار داشتن شغل عوض کردن و خلاصه کلی چالش هدایت شدن در زمان مناسب به سمت فایل های استاد خدا هدایتشون کرده
واقعا وقتی درمسیر توحیدی و درست باشی
خدا وظیفشهههه که کمکت کنه
وقتی من توحید عملی دارم خدا وظیفشه کمکم کنه هدایتم کنه
واقعا خدا کار خودش رو به خوبی انجام میده اگه من نتیجه ندارم مقصرش منم نه خدا
آگاهی های این فایل جمع بندی :
یک:فایل های سایت عباس منش اگه داری گوش میکنی به این نیت که عملی انجام ندی حرف مفته به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته
دو:وقتی خطا کردی اشتباه کردی بیا سمت خدا خدا میبخشه وقتی در مسیر درستی خداوند خودشو بخشنده و مهربان معرفی کرده
سه:وقتی شور و شوق داری هرروز احساست خوبه اتفاقات خوب به سمت تو هدایت میشن
واقعا از خدا سپاس گزارم بابت اینکه هدایت شدم به این فایل
به نام تنها خالق زیبایی های بی پایان
سلام به استاد گل و مریم بانوی عزیز و تک تک اعضای خانواده من
خیلی جالبه شرایطی که رضا جون داره توضیح میده من قبلاً داشتم و کماکان چون جدی نگرفتم این مسیر و الانم تو همچین شرایطی هستم اوضاع مالیم زیاد جالب نیست فشارهای زندگی الان زیاد روم ولی شوق انجام فعالیت دارم شوق گوش دادن فایل ها را دارم ولی خوب از اون طرف شل میشم و احساس می کنم این به خاطر عدم تمرکز صحیح روی آگاهی هامه یعنی اون تعهدی که لازم داره برای اینکه روی سایت روی فایل ها کار کنم ندارم و نتایج امروزم هم به خاطر ورودی هایی که گذشته داشتم اما حالا دارم تصمیم میگیرم تلاشمو بیشتر کنم و با قدرت بیشتر روی سایت و باورهای خودم کار کنم دارم تلاش می کنم بتونم ورودی های ذهنم و کنترل کنم تا خروجی زندگی من خروجی خوبی باشه امیدوارم که منم تو این مسیر بتونم راهی که رضا استاد و دیگر دوستان رفتن و برم و نتایجی هم که گرفتن و بگیرم مسئله دیگه اینکه الان دارم میبینم دوست عزیزمون دار قشنگ بهش توجه میکنین اینکه واقعاً شاید من بهای رسیدن به اون چیزی که می خوام و پرداخت نکردم براهمین نتایج اون چیزی که من می خوام نیست و باید بهای رسیدن به چیزی که می خوام پرداخت کنم اونم تو جهانی که به قول شما از ما بیشتر میخواد که رشد و پیشرفت کنیم میدونم من خیلی وقت تمرکزم روی نازیبایی ها و نکاتذمنفی به جای اینکه روی نکات مثبت تمرکز کنم به جایی که داشته هامو بشمرم نداشته هامون میشمردم به قول رضا عزیز خوبی که فایل های شما داره و آگاهی هایی که فایل های دانلودی داره اینه که حال آدمو خوب میکنه اصلاً استاد یه احساس آرامش قلبی بهمون میده شاید در لحظه شرایط مالی من عوض نشده یا نمیشه از بقیه همچین ولی یه چیزی ته دلمون میگه درست میشه تو میتونی یه آرامشی هست اون استرسی که قبلاً داشتم و شاید خیلی خیلی کمتر شده و مطمئنم این آرامش این حال خوب طبق قانونی که بهم یاد دادین اتفاقات وشرایط خوب به زندگیم دعوت میکنه سپاسگزارم ازتون استاد ممنون بابت این فایل زیبا و ممنون از رضا و خانم شایسته عزیز امیدوارم هر کجا هستین در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند باشید
سلام سلام
وقتی احساس خوبی داری توی زندگیت، ذوق و شوق داری نسبت به قبلت، لاجرم جهان و خداوند اتفاقات بهتری رو توی ززندگیت میارره، لاجرمممم. چجورری؟ نمیدونم، از چه طریق؟ نمیدونم، به من ربطی نداره این کار جهانه.
قانون قطعی خداوند: به نسبتی که من حالم بهتره، احساس بهتری داررم نسبت به خودم، ادمهای دورر و برم، اتفاقات، خداوند= به همون نسبت اتفاقات خفن تر، با حال تری وارد زندگیم میشه، یعنی به همون نسبت من راضی تر میشم از زندگیم.
اتفاقا که خدایا شکرت، من یکی از هدافم استقلال مالی هست. سه ماهه که یک جای واااقعا فوقالعاده کار پیدا کردم، ادمهای باسواد باشخصیتی همکارام شدند، خیلی مهرربون و متعهد هستند، کاری که انجام میدم دقیقا همونیه که عاشقشم، خیییلی لذت میبرم ازز اینکه اونجام. با اینکه هررروز 6 صبح ازز خواب پامیشم میرم شهرک صنعتی ولی ذرههای واسم سخت نیست و هرروز با شوق و ذوق و انگیزه میرم. اما از این کاره من ورودی مالی ندارم، رروی باورر های ثروت ساززم و عزت نفسم کار میکنم و با شجاعت رفتم به رئیسم که همون استادم هست گفتم که من چند وقته اینجام و داررم خوب کار میکنم دلم میخواد رسما استخدام بشم و حقوق داشته باشم، از این کار خجالت میکشیدم (ترمز روانشناسی ثروت که پول دراوردن و طلب پول کرردن مقدس نیست و من لایقش نیستم و اینا)
خلاصه میخوام بگم ححححااااالم خووبه، دوستای خوب پیدا کردم، با اعضای خانوادم به خصوص برادرم رابطم خیییلی خوب شده، خوشحالم دیگه… این یعنی لاجرم اتفاقات خوب میفته. لاجرم من ادامه میدم و ثروت وارد زندگیم میشه.
من داررم اپلای میکنم واسه امرریکا. لاجرم یک دانشگاه خوب و استاد خوب و شرایط فول فاند واسم جور میشه. خدایا شکرت سپاس
وقتی که تو شور و شوق داری واسه زندگی، زندگی هم شور و شوق داره که به تو چیزهای بهتر بده. این شور و شوق و احساس خوب کلیده، اینو بااااید تقویت کنی با باور های خوب.
به موارد، نکات، افراد اتفاقاتی که دوست داری در زندگیت باشند، که قشنگن که حس خوب بهت میدن توجه میکنی، بعد احساست بهتر میشه، بعد لاجرم اتفاقات خوب میفته. تو به نکات مثبت جهان توجه میکنی و جهان هم میگه عه بیا بهت بیشتر بدم، چون جهان کانون توجه من، فرکانس های من رو دریافت میکنه و بی بر و برگرد و کاملا دقیق بهشون پاسخ میده.
رضا میگه: که شما میگفتین من انجام میدادم. من اینجوری نیستم، مقاومت میکنم در مقابل اینکه حررفهای استاد رو > بدونم. چرا؟ چرا سخت میتونم جدی بگیررم؟ چی میشه که یک سری ادما از همون اول خیلی جدی میگیرند؟ من تا همین دو سه ماه پیش اصلا در مورد قوانین با کسی حرررف نمیززدم، فکر میکردم این حرفها بچهگانست، قشنگه، یک سری نتایج هم گرفتم اما واقعیت زندگی چیزز دیگست! بعد یک لول اومد بالاتر گفتم اققاااا چرا نمیخوای باور کنی قانون رو؟ ببین این همه نتیجه گرفتند، و یک مررحله باز اومدم بالاترر، الان راحت جایی که لازم باشه، نه اینکه بخوام کسی رو قانع کنم، ولی میگم من اینو باور داررم، راحت اظهارر نظر میکنم (عزت نفس).
اما همین الان بازم باید جدیتر بگیرم، باید بیشترر وحی منزل بدونم. یکی از جاهایی که توش ضعیفم، توی عمل کردن به انچه که میشنوم، همین رفتن توی دل ترسهامه. مثلا صحبت کردن با رئیسم برای دریافت حقوق. بنده خدا با روش خوش گفت باشه من فکرر میکنم باهات صحبت میکنم، به ذهنم گفتم دیدی الکی بندههی خدا رو و اسه خودت بت میکنی، روزی رو خدا میده ولی تو هم باید بتونی راحت حرفت برو بززنی و عزت نفس داشته باشی، رئیس من مثل خودم بندهی خداست دستی از دستان خداست. اون نشد روززی از جای دیگه واسم میرسه اگر در مدارش باشم.
البته خیلی جاها هم خوبم هااا:)) یک روز رفتم شرکت گفتم امروز باید با یک ادم جدید اشنا بشی، برای اولین بار توی عمرم پیشقدم شدم ررفتم گفتم سلام من امینالتجاری هستم، تازه اومدم اینجا کار میکنم شما کی هستین میخوام باهاتون اشنا بشم؟ بنده خدا کلی ذوق کررد گفت منم شکری هستم گفتم خوشحالم از اشناییتون. به ذهنم گفتم دیدی چرند میگفتی منو الکی میترسوندی. یا تو بحث کمک گرفتن، همیشه این مقاومت توی وجودم هست، ولی من سر کار راحت میرم کمک میخوام، سوال میپرسم، و همیشه همیییشه هم افراد با روی خوش جواب میدن. باز هم چرندیات ذهنمم ثابت میشه.
اما اما بازهم باید جدیتر بگیرم، بیشتر وحی منززل بدونم، کمتر بتررسم، کمتر شررک بورزم، بیشتر تمرکزم رروی خودم باشه، ادمهای دیگررو پاک کنم از توی ززندگیم، بفهمم که اقا من داررم توی جهان خودم ززندگی میکنم، و قدررت ساختن این جهان فقط و فقط دست خودمه.
راهکار: همین کامنت گذاشتن مستمر یعنی جدی گررفتن، گوش دادن ویس بیشتر بشه، مطالب روی سایت همگام با استاد و سایر دانشجوها دنبال بشه، کامنتهای بقیه بچهها خونده بشه. اینا خخیییلی ایمانم رو تقویت میکنه. تعهد به انجام تمرین ستارره قطبی. واقعیتش من چند روزز انجام میدم بازز شل میشم، باید هی با مرور قانون به یادم بیارررم که اقا کل زندگی همینه، همین چیزا داره روزز منو شکل میده، اتفاقات رو ررقم میززنه.
کلید برای رفتن در دل ترسها، برای لاجرم عمل کرردن: احساس اعتماد و اطمینان به خداوند رو توی دلت ززنده کن. هروقت میتررسی یا میخوای فرار کنی از عمل کرردن، یک لحظه واستا… فکر کن… سوال بپررس: چقدر به خدا اعتماد دارم؟ چقدر خدا رو قدرت مطلق میدونم؟ چقدر خدا رو ناظر بر اعمالم میبینم؟ اونقدری هست که الان پاشم عمل کنم؟ الان تو دل فلان ترسم برم؟ صادقانه و در لحظه باید بتونی به این سوال پاسخ بدی… بعد قدم بعدیت رو برداری.
جدی گرفتن یعنی باور کرردن اینکه اصل داستان این باور هاست، این قوانینه. یعنی اینکه وقتی من دارم روی خودم کار میکنم دیگه سعی کنم که افکار قبلی رو نداشته باشم، افکارم بشه مرور قوانین، بشه حررفهای استاد، بشه مرور موفقیت ها و شجاعتهای خودم. اگر من برگردم به افکار قبلی دیگه نباید انتظارر داشته باشم که نتیجهی خاصی بگیرم.
نکته: اگر نمیتونی دررست به عمل کنی، یعنی اصل رو نفهمیدی، قانون رو درست درک نکرردی. وقتی که بیخیال تمررین ستاره قطبی میشی یعنی چی؟ یعنی اصل رو درست نفهمیدی، نفهمیدی که اون اصله، خیلی راحت درگیر روزمررگی شدی، گارری به خودت بستی و با مشقت میخوای به خواسته هات برسی میخوای فرصتها نعمتها و ثروتها وارد ززندگیت بشه، خب نمیشه عزیز من. چون اصل رو نفمیدی:)
فرمول: به اندازهای که اصل رو میفهمی، میتونی عمل کنی… به انداززهای که عمل کنی… نتایح وارد زندگیت میشه… ظرفت بزرگتر میشه… بیشتر میفهمی… بیشتر عمل میکنی… نتایج هی بزررگتر میشه… ووووو ادامه داره
من الان داررم توی یک محیطی کار میکنم که ادماش کاملا متفاوت با قوانین کیهانی دارن فکر میکنند و عمل میکنند، گذشتهی من، نوع تربیت من، اموزشی که توی مدرسه و دانشگاه دیدم کاملا متفاوته… پس اگر مقاومتی در برابر وحی منزل دونستن این اگاهیی ها و عمل کردن بهشون هست کاملا طبیعیه و حاصل این شرایطه… اما من باید با کنترل ذهن تعهد جدی تری داشته باشم برای فهمیدن و عمل کرردن … باید با اسمترار ادامه بدم که نتایج بزررگتر بشه و ایمانم تقویت بشه.
کلید: به ذهنم بگم اقا الان از نتایجت راضی هستی؟ نه خب من خیییلی بهتر ازز اینا میخوام، من استقلال مالی میخوام، من رابطه عاشقانه میخوام، من واسه دکتررا یا ارشد میخوام برم امریکا، من ثروت میخوام… اینا رو ندارم الان. خب پس با باورهای قبلیت نتونستی اینارو بسازی درسته؟ پس بیا این باورهای جدید رو با عمل کردن بهشون امتحان کن… تا الان که کار کردی دیدی نتایج خوبی گرفتی: ایلتس 8 گرفتی، مقالت رو بهترین مجله چاپ کرردی، رابطت با اعضای خانوادت خیییلی خوب شده، کاری که عاشقش بودی پیدا کرردی. هررموقع که به تمرینها عمل کرردی (اگهی تبلیغاتی، ستاره قطبی، ررفتن توی دل ترسها در طول روز) نتایجت در 100درصد موارد عالی بوده. خب پس یک دلیل بیار که من این مطالب ررو وحی منزل ندونم؟! جدا بیار…! نیست… هیچوقت تررس هایی که ذهنت میگفت اتفاق نیفتاده همیشه گولت میزنه پس چرا بهش گوش میدی؟ پس بیا هرچی استادت میگه بگو چشم و با جدیت انجامش بده.
چجوری اصل رو بهتر درک کنیم؟ باید کار کنیم، ادامه بدیم ، حواسمون رو جمع کنیم، تمریناتی که گفته میشه رو انجام بدیم، ذهنمون رو با افکارر مثبت بمبارران کنیم اونوقت اصل رو بهتر درک میکنیم.
حالا به انداززهای که ما در درونمون تغییرات بزرگی میکنیم شرایط بیرون هم تغییرر میکنه، اگر شرایط بیرون تغییرات بزرگی نکرده (مثل من) چون من ازز درون تغییر بزررگی نکردم.
رضا جان دمت گرم
تا حالا کامنت به این خوبی نذاشته بودم خدایا شکرت
استاد جونم مرسی
به نام خدای یکتا
سلام بر استاد عزیز
نقطه سر خط …. این یک قانون است ….. آخ که من عاشق این تکیه کلامهای استادم حتما اونجایی که استاد میگه نقطه سر خط یا میفرمایند این یک قانون است شعاع این تکیه کلامها یعنی چند جمله قبل و چند جمله بعد از این تکیه کلامها نکاتی نهفته است که میتونه یک زندگی رو شخم بزنه……
و در این فایل قبل از نقطه سر خطِ استاد کلید واژه حال(احساس) خوب=اتفاقات خوب چقدر میتونه به انسان در کنترل کردن ذهن و زندگی انسان بهش کمک کنه اینکه در هر شرایطی بتونی اون احساست رو خوب نگه داری چقدر میتونه یک آدم رو توانمند کنه
به خدا که بارها در روبرویی با تضادها وقتی احساسم رو کنترل کردم و خوب نگه داشتم میتونم به جرات بگم اتفاقات بعدش در حد یک معجزه بودن برام …..
و چقدر همه ما یه جورایی شبیه رضای عزیز هستیم و چقدر محتاج این آگاهیهای ناب….
و این گوش دادن به فایلهای استاد چه عادت زیبایی شده بین بیشتر بچه های خانواده استاد عباسمنش
من خودم که صبح ها بعد از تمرین معجزه انگیز ستاره قطبی بدون استثنا باید یکی دو تا از فایلهای رایگان رو گوش بدم و حالم رو و صبحم رو اینجوری میسازم
این قضیه تا جایی پیش رفته که واقعا وقتی میبینم کسی خارج از مدار صحبتهای استاد حرف میزنه واقعا نمیتونم گوش بدم و به قول استاد اکثریت جامعه چقدر دارن با خزیدن و دست و پای افلیج زندگی میکنن…..
باز هم در آخر کامنتم جز سپاس و تشکر از خدا و استاد جان چیزی برای گفتن ندارم…..
سلام به استاد عزیز و مریمِ مهربان
سلام به آقای عطار روشن
سلام به بچه های سایت
استاد میگن : بچه ها یه نکته خیلی خیلی طلایی توی صحبت های آقا رضا هست . احساس بهتر داشتن
نکته ای که در تمام فایل های دانلودی و محصولاتی که تهیه کردم وجود داره . به خودم میگم : مرضیه توجه کن استاد نمیگه احساس شادی بلکه میگه احساس بهتر نسبت به قبل . حالا این قبل میتونه همین چند لحظه پیش باشه که تو ناراحتی ، یا تو استرس داری ، یا تو نگرانی ، یا تو میترسی ، یا تو عصبانی هستی و…..
پس یکی از مهم ترین کارها اینه که احساسم را نسبت به چند لحظه قبل بهتر کنم . چطور میتونم احساسم را بهتر کنم ؟ شناخت خودم ….وقتی من نسبت به خودم شناخت پیدا کنم ( یعنی بدانم که در این لحظه چه احساس و افکاری دارم ) و بر ذهن و افکارم تسلط پیدا کنم میتونم کم کم احساسم را بهتر کنم .
وقتی شما ذوق و شوق داری ، لاجرم خداوند و جهان اتفاقات بهتری را وارد زندگیت می کند.
استاد میگه نمیشه یکهو از احساس خیلی بد به احساس خیلی خوب رسید ولی ذره ذره که شما یاد بگیرید احساستان را بهتر کنید به یک نقطه ای می رسید که می بینید خیلی وقته که شما احساس عالی رو تجربه می کنید و خیلی وقته که نه عصبانی یا ناراحت شده باشید.
دقیقا برای من الان خیلی وقته که به خاطر هر چیزی ناراحت نمیشم و ماندن در احساس خوب برام راحتتر شده.
وقتی شما احساس بهتری نسبت به خودت ( عزت نفس ) نسبت به خداوند ، نسبت به آدم ها ، نسبت به زندگی ، و… داری ، جهان ( خداوند ) شرایط ، ایده ها ، افراد ، موقعیت های بهتری را وارد زندگیت می کند.
استاد میگه اگر الان نتایج بزرگی دارید وقتی به قبل نگاه کنید می بینید نتایج شما از جایی آغاز شد که احساس بهتری پیدا کردید. وقتی نفرت ، کینه ، بدگویی ، سرزنش ، حسادت و… را نسبت به خود و دیگران را کم کردید.
وقتی شما شور و شوق داشته باشی برای زندگی ، زندگی هم شور وشوق داره تا به شما چیزهای بهتری بدهد.
اشتیاق نقطه مشترک تغییر هر انسانی در طول تاریخ است
اشتیاق برای رسیدن به خواسته ; نیرویِ روشن کننده ی تلاش در جهت خواسته و متعهد ماندن در مسیر خواسته است.
انسان ها زمانی به خواسته هاشون می رسند که حالشون خوب باشه . نه با الکل و مواد مخدر و …حالشون رو خوب نگهدارند. بلکه حالشون با تغییر زاویه دیدشون ، حالشون با تغییر ورودی های مغزشون ، بهتر شده باشد
کنترل ذهن ( تقوا ) = عدم ورودی نامناسب ، دادن ورودی مناسب ، باورهای قدرتمند کننده تر و خالص تر ، توحید عملی
ایمان به خداوند و هدایت او
کلید طلایی : باور به قوانین جهان ، تعهد در انجام تمرینات ، سپاسگزار بودن ، اجرای توحید در عمل ،
ماندن در مسیر توحید و داشتن تقوا و انجام مستمر تمرینات ، نتایج را پایدار می کند . به اندازه ای که قوانین جهان را باور و در عمل اجرا کنی به نتیجه دست پیدا می کنی . ( من خالق زندگی خودم هستم ) هرچه متعهد تر باشی آگاهی های بزرگتری به تو داده می شود، هرچه نتایج بزرگتر شود ظرف( روح ) تو بزرگتر می شود
به اندازه ای شرایط بیرونی تغییر می کند که تو از درون تغییر کنی . اگر شرایط بیرونی تغییر خاصی نکرده به خاطر اینکه تو از درون تغییر نکردی .
تاز مانی که باورهای جدید جزیی از گفتار ، افکار ، اعمال و شخصیتت نشود تو فقط یه کلام ساده رو طوطی وار تکرار کردی.
یه نکته مهم دیگه که در گفته های آقای رضای عزیز هست الگو برداری از استاد هست . اینکه به استاد میگن من شرایط خودم را مثل شما می دیدم . مثل شما بازی کامپیوتری دوست داشتم ، مثل شما مغازه داشتم ، خانواده ها مثل هم بودن و…
داشتن الگو و پیدا کردن الگوها ی موفق یکی از تمریناتی است که استاد در تمامی محصولات و فایل های دانلودی تاکید دارند .
خیلی جالبه که خود آقا رضا یکی از الگوها ی من بود و سال 97 که شروع تغییراتم بود همیشه کامنت های اشون رو می خوندم و میگفتم وقتی یکی از هم استانی های من اینقدر به تغییر کرده و توانسته با این آگاهی ها زندگیش رو تغییر بده ، پس این آگاهی ها درست هستند و منم میتونم به موفقیت های بزرگی دست پیدا کنم .
تشکر از استاد برای تحلیل فایل . یازده دقیقه نکات خیلی خیلی مهم در این فایل هست که عمل کردن به این نکات ،سکوی پرتاب خیلی بلندی به سمت اهداف هست.
سلام همفرکانسی عزیزم
سپاسگذارم ازتون بابت نت برداریهای خیلی عالی ک از این فایل داشتین و با خوندن کامنتتون تاکید دوبارهای بهم شد ک بیشتر از هر زمان دیگهای روی زیباییها تمرکز بکنم و اینکه هر روز نسبت به روز قبل حالم بهتر و تنشهام کمتر میشود بیتفاوت نباشم و تو این روند استمرار ب خرج بدهم و خودمرو نیز تشویق بکنم
خدارو بینهایت شاکرم از اینکه این فایلهارو درک میکنم و این کامنتهای بینظیر رو میتونم بخونم
سلام آقاتوحید عزیز
تشکر میکنم که برایم کامنت گذاشتید.احساس خوب و در لحظه زندگی کردن یک تمرین همیشگی برای من و همه ی دوستانی که مسیر موفقیت را طی می کنند ، هست. نه اینکه انتظار داشته باشیم همه چیز همیشه درست باشد، بلکه باید تلاش کنیم حتی اگر یک تضاد یا یک نا خواسته رخ داد بتوانیم احساس و افکارمان را کنترل کنیم.و هر بار که ذهنمان را کنترل می کنیم ، خودمان را تشویق کنیم و مطمین باشیم در دفعات بعد کنترل ذهن و ماندن در احساس بهتر برایمان راحتتر می شود.
آقا توحید کامنت شما در این جلسه رو خوندم و برای موفقیت هاتون ، برای عزت نفس و اعتماد نفستون ، برای شجاعت در مهاجرت تبریک میگم .چقدر شما رو تحسین کردم برای اینکه توانستید با کنترل ذهن ، با باورهای قدرتمند ، با ایمان به سمت خواسته هاتون قدم بردارید و یک نمونه از الگوهای موفق در کسب و کار برای من شدید.
برای شما سلامتی و درخشش در کسب و کارتون آرزو میکنم .
سلام رفیق پرانرژیام
منم ازتون بابت پاسخی ک برای کامنتم گذاشتین بینهایت شاکرم
چون واقعا باعث انگیزهام شدش تا بیشتر تو سایت فعالیتهایم را پیش ببرم
دقیقا همه چی احساس خوب و در لحظه حال زندگی کردن هستش ک هر روز دارم تمرین میکنم ک این کار بخش اصلی از لحظات روزم باشه
من از چند ماه پیش ک تکاملم داره طی میشه بیشتر ایمان آوردهام ک باید روی اتفاقات و داشتهها تمرکز بکنم و خودمرو تو احساس عالی نگهدارم
منم برای شما تو حرفه مورد علاقهتون موفقیت و سربلندی و عزتنفس بیشتر آرزومندم
من ب لطف خدا روانشناسی ثروت3رو نیز تونستم تهیه بکنم و این محصول خوراک کسایی هستش ک میخوان تو کارشون موفق بشن و برندی برا خودشون بشن،
خیلی زود ذوق دارم تا از برنامهها بیشتر استفاده بکنم و بیام نتایج رو با عزیزان دلم ب اشتراک بزارم
براتون سعادت هم در این دنیا و هم در آخرترو آرزومندم
سلام استاد عزیزم،بینهایت ازتون سپاسگذاررم بابت این آگاهیهای نابی که در اختیارمون قرار میدهی،
من31سالمه و دقیقا4سال پیش منم عین شرایط آقا رضا عزیز رو داشتم،اون موقع تو ی دندانسازی بخش لابراتوارش کار میکردم ک 7سال بود مشغول ب کار بودم اما ب خاطر نبود هدف و انگیزه و نبود عزت نفس تو اون7سال خیلی جزئی و کم از بخش کار هارو یاد گرفته بودم،ک ب نظر خودم هر کی جای من بود حتما تو اون مدت استاد اون کار میشد،
من بعد اون همه مدت سر یک مسئلهای از کار استعفا دادم و از کار اومدم بیرون،و هر کی منو میدید ازم میپرسیدن چی شد چرا سر کار نمیری چرا بیکاری و این سوالها میرفت رو مخ من ک تصمیم گرفتم ی کاری انجام بدم،ب خودم گفتم یا میرم ضایعات جمع میکنم و میفروشم یا اینکه ب هر طریقی شده برای خودم لابراتوار دندانسازی باز میکنم و فعالیت میکنم چون ن حرفه دیگهای بلد بودم و ن دوست داشتم از اون لحظه ب بعد برای کسی کار بکنم ک زور بالا سرم باشه
(من اون زمان تنها از طریق تلگرام تو دوتا کانال بودم ک متنهایی در مورد قانون جذب میزاشتن ک تنها اونها رو مطالعه میکردم)
بالاخره تصمیم گرفتم کار خودم رو شروع بکنم ک برای شروع کارم نیز حداقل اون زمان4سال پیش ب 10میلیون نیاز بود و من تنها پانصدهزار تومان پول داشتم و رفتم بازار و با یکی از کالا فروشیها صحبت کردم و قیمت گرفتم و بعد گفتم اگه قبول بکنین من اینارو با چک خرید بکنم ک ب لطف خدا قبول کردن و من بخشی از وسایلهای مورد نیاز اولیهام رو خرید کردم و با اون 500هزار تومان هم ی مغازه داخل کوچه کوچک3×3اجاره کردم و وسایلهامرو هم گذاشتم توش و گفتم توکل ب خدا من شروع ب کار میکنم،زیاد کار هم بلد نبودم و عزت نفس هم نداشتم اما برای اینکه بتونم سر هر ماه کرایه اون مغازه رو پرداخت بکنم ی جرعتی ب خودم دادم و رفتم ب دو تا از دندانپزشکهای محله مون برای همکاری و دریافت کار(دندان مصنوعی)و با ترس و لرز و ب خاطر اینکه اگه ی وقت اسم یه کاری رو و یا اصطلاح ی کاری رو ازم بپرسه و بلد نباشم و یا اگه بپرسه مدرک داری یا نه (منم ک نداشتم)عیب میشه و پیش دکتر از خجالت آب میشم،از ی طرف هم ب خاطر اجاره مغازه و چکها مجبور بودم ک برم،خلاصه دل ب دریا زدم و رفتم و با دکتر صحبت کردم و خدارو شکر دکتر هیچی هم ازم نپرسید و گفت ی شماره ک یا کارت بده ک اگه نیاز باهاتون تماس میگیریم،شماره دادم و یک هفته گذشت و خبری نشد،و ی روز من تو لابراتوارم بیکار نشسته بودم و یکی از رفیقهام اومد گفت اگه کار نداری پاشو بریم کافه و من ب همراهش رفتم کافه و اون قلیان کشید و منم ب وایفای کافه وصل شدم و شروع کردم ب خوندن متنهای انگیزشی تو تلگرام،ک دیدم ی فایل 40دقیقهای گذاشتن با این اسم قانون جذب در قران کریم از استاد عباسمنش،ک ی لحظه انگار منو برق گرفت ک این چطور ممکنه،قرآن چ ربطی ب قانون جذب داره،زدم دانلود بکنم ک انقد سرعت وایفای کافه پایین بود ک یک ساعت طول کشید تا من این فایلرو بتونم دانلود بکنم ک تو این مدت هی رفیقم میگفت پاشو بریم منم میگفتم عجله نکن فعلا بشین قلیان بکش یکم دیگه میریم من خودم اهل قلیان نبودم،بعد دانلود کامل پاشدم رفتم لابراتوارم و ویدیو رو باز کردم و شروع کردم ب نگاه کردن و با هر کلمهای ک استاد قانونرو ب آیههای قران ربط میدادن انگار با ی سطل آب یخ من از خواب بیدار میشدم،انقد این ویدیو عالی بود ک من هر روز 3 4بار بهش نگاه میکردم ک تا بتونم هم درک بکنم و هم قبول بکنم،(این ویدیو باعث آشنایی من با استاد شد)بعد این رفتم از سایت استاد شروع کردم ب دنبال کردن فایلهای رایگان،
شب و روزم شده بود دنبال کردن و گوش دادن ب فایلهای عباسمنش،ب خدا میگفتم خدایا اگه جسمم از بی خوابی مریض نمیشه ازت طلب میکنم ی کاری بکن من کل 24ساعت روز رو بتونم بیدار بمونم و فقط فایلها و صحبتهای استاد رو گوش بدم ک در آخر طوری شده بودم ک شبها ساعت 12میخوابیدم و صبحها ساعت 5 از هیجان و انگیزه فایلهای استاد از خواب بیدار میشدم ک دوباره گوش بدم و دنبال بکنم،دو هفته از آشناییام با استاد گذشته بود ک اولین تلفن برای دریافت کارم زده شد،با احساس خوش و با اشک شوق و شکرگذاری از خدا رفتم اولین کارم رو دریافت کردم و کارم شروع شد و اون ماه تونستم کرایه مغازه ک تنها200هزارتومان بود رو پرداخت بکنم،و از یکی از فایلهای استاد نحوه تجسم کردن رو یادم گرفتم و شروع کردم ب تجسم کردن،تو لابراتوارم مینشستم و شروع میکردم ب تجسم اینکه میز کارم پر است از کار و شدت کار انقدر بیشتر هست ک مجبورم شبها نیز کار بکنم،نمیدونستم از کجا اما میگفتم استاد خودش گفته خدا برات میفرسته،و قسم میخورم 2ماه بعدش ک نزدیک سال جدید هم بود انقدر شدت کارم بیشتر شد ک مجبور شدم یکی از آشناهامونرو نیز آوردم پیش خودم و گفتم بهت حقوق میدم بیا با من کار بکن و شروع کردیم دوتایی حداقل 16ساعت در روز کار میکردیم،انقدر خوشحال بودم ک هر روز همراه با شکرگذاری گریه میکردم،معجزه بزرگی تو زندگیم رخ داده بود از لحاظ شغل مستقل شده بودم،برای خودم پول میساختم،برای خودم کارمند داشتم،تونسته بودم چکهایم رو پاس کنم،پسانداز و پول اضافی تو حسابم داشتم
من بعد 6ماه آشنایی با استاد و کار کردن با برنامههاش از شدت زیاد کارهام ی مکان بزرگی کرایه کردم تجهیزاتم رو کامل کردم،خدای من چی بودم چی شدم
آشناها میومدن میگفتن برامون دندانمصنوعی درست بکن منم ک تا اون موقع برای مریض و یا مشتریهای(مشتری خصوصی ک تا حالا نداشتم و فقط برای دکترها کار میکردم)خصوصیم دندان درست نکرده بودم یکم استرس داشتم،اما یاد صحبتهای استاد میفتادم ک میگفت بر ترسهات غلبه بکن حرکت بکن،تو دل مسیر بهت گفته میشه ،ایمان داشته باش خدا هدایتت میکنه،با این حرفها دل ب دریا زدم و شروع کردم ب درست کردن دندان برای مشتریهای خصوصیام،ماهها همینطور ادامه دادم و باز مشتریهای جدیدی اومدن و گفتن دندانهای مارو عصبکشی بکن و یا روکش درست بکن،من ک تا اون موقع این کارهارو انجام نداده بودم باز یاد حرفهای استاد منو وادارم میکرد اون کارهارو هم انجام بدهم،ب مشتریها وقت میدادم میگفتم فردا فلان ساعت بیا انجام بدم،تا فرداش میرفتم از طریق اینترنت نحوه عصبکشی کردن رو یکم یاد میگرفتم و میگفتم خدایا ازت طلب میکنم خودت دستی از دستانم بشو و کمک کن ب طور کامل بتونم عصبکشی بکنم ک بعدا مشکل نشه و ب خدا قسم ی طوری عصبکشی و پرکردنیها رو انجام میدادم ک اون مشتریها با رضایت میرفتن هفته دیگه با ی مشتری جدیدی ب محل کارم برمیگشتن،
من همینطور 1سال شده بود ک با فایلهای رایگان استاد کار میکردم و انگیزه بیشتری داشتم ب عمل کردن ب صحبتهای عباسمنش و خیلی دوست داشتم پیش برم و پولدار بشوم،
من همینطور ادامه میدادم ک وقت چشممرو باز کردم دیدم همه دارن بهم آقای دکتر ،آقای دکتر میگن دیگه یه طوری شده بود ک خودمم قبول کرده بودم دکتر شدهام
آخه با صحبتهای الهامی و هدایتی استاد شجاعتر شده بودم و دقیقا از سر خیابان اصلی مکان باز کرده بودم و همه هم احساس میکردن واقعا دکتر دانشگاهی هستم
حالا شرایط طوری شد ی شعبهی دیگری از مطب تو شهرستانمون باز کردم و تعداد کارمندهایمرو به4نفر افزایش دادم(من تورکم اهل اردبیل هستم)و اینکه استاد میگن ب خدا توکل بکنین،خدا آتشرو برای شما گلستان میکند برای من نیز همانطور شده بود،آخه کسی ک مدرک دانشگاهی نداشته باشه ب هیچ عنوان نمیتونه مطب و یا محل کار برای خودش باز و تاسیس بکند،چون از طرف علومپزشکی شکایت میشه و پلمپ و جریمه و زندان،اما ب خدا قسم هیچ احدی تو فعالیت 3سالهام هیچ گیری بهم نداد و کسی ازم مدرک نخواست و من خداروشکر تو آرامش کامل ب فعالیتم ادامه دادم
و تنها از طریق فایلهای رایگان استاد تونستم ی خونه از مرکز شهر خرید کنم و ی زانتیا بخرم و ازدواج بکنم و سفر تفریحی ب ترکیه داشته باشم و به بیش از 10تا شهرهای ایران مسافرت بکنم و کلی از زندگیم لذت ببرم و برای خانوادهام نیز مفید واقع بشوم و کمک حالشون بشم
من بعد 3سال فعالیتم تو اون رشتهام و آشناییام با استاد ی شب تصمیم گرفتم مهاجرت بکنم و وقتی فردا صبح از خواب بیدار شدم اولین کاری ک کردم رفتم اینستاگرام رو باز کردم و اولین فایل و تصویری ک اون لحظه دیدم یک کلیپ 1دقیقهای از استاد در مورد مهاجرت بود،ب محض اینکه اینو دیدم مطمئنتر شدم ک تصمیم درستی گرفتم ،بعدش با خانواده خودم و خانمم مطرح کردم ک کل خانوادههامون و آشناهامون اومده بودن اصرار ب اینکه کارتون اشتباه هست و پشیمان میشوی و شکست میخوری و پدر مادرت سکته میکنن و این حرفها،اما چون من اون روز تایید مهاجرترو از سمت خداوند از زبان استاد عباسمنش شنیده بودم رو تصمیم قطعی و مطمئن بودم
زمانش رسید و ما مهاجرت کردیم،ما ماشین و وسایل خونهمون رو فروختیم و با مقدار پولی ک داشتیم گذاشتیم روش،با ورودمون ب استانبول چون من نمیدونستم اینجا تو چ حرفهای فعالیت و پولسازی بکنم و به پیشنهاد یکی از دوستام پولمرو تو ارز دیجیتال سرمایهگذاری کردم با اینکه میدونستم کارم درست نیست یعنی قلبم اصلا راضی ب انجام این کار نبود اما ب خاطر شرک و کمبود اعتماد و عزت ب نفسم راضی شدم این کار رو انجام بدم،چون منطقم میگفت این از چند سال پیش تو استانبول و پیچ و خم راه رو بلده ،این بعدا ها دستمرو میگیره استانبول رو بهم یاد میده و منو سر کار میبره،با اینکه خودش هیچ چیزی تو زندگیش نداشت اما ب خاطر ضعفم من نتونستم بهش ن بگم و پولمرو در اختیارش گذاشتم و دو ماه از ارز سود دریافت کردم و اما دو ماه بعدش بهم گفتن کل سرمایهت رو بایننس بلوک کرده و در آخر نفهمیدم راست گفتن یا دروغ،چون خودم از ارز سر درنمیاوردم
اون موقع برای ی چیزی خیلی افسوس خوردم اونم اینکه ای کاش قبل از اتفاق افتادن این کار دوره عزتنفسرو تهیه کرده بودم ک قدرت ن گفتن رو بهش داشته باشم و اون شخص رو برای خودم بت نکرده بودم،
این اتفاق افتاد اما من باز قدرت اینرو نداشتم اونو از خودمون دور بکنم،چون ضعیف بودم و اونم نیز از ضعف و نبود عزت و اعتماد ب نفس من داشت سواستفاده میکرد،ک در آخر ی سیلی ب خودم زدم و گفتم بس است این همه خاری و ضعف و بدبختی چون بعد اینکه همه پولم دود شده و رفته بود 2ماه واقعا اینجا سختی و عذاب کشیدیم
اما چون قانونرو میدونستم ب خودم گفتم عب نداره من اگه تو اردبیل از صفر خودمو ساختم اینجا هم میتونم،چون خدای استانبول و اردبیل یکی هست
با ی مبلغ پول کمی ک ب دستم اومد بدون لحظهای تردید دوره عزتنفسرو زدم و تهیه کردم و خدای من چقدر این برنامه عالیست،ب خدا قسم این برنامه شاه کلید کل دورههای استاد هستش،یک هفته بعدش این شخصرو از خودم دور کردم گفتم دیگه نمیخوام ببینمت باز شروع کرد ب وعده دادن و ترسوندن ب اینکه اینجا استانبول هست و تنهایی نمیتونی کاری بکنی و بیا باهم کاری رو شروع میکنیم و فلان میکنیی بهش گفتم برو بابا،دیگه نمیخوام گورتو ببینم
وقتی تونستم بهش بگم دیگه بهم تلفن نکن احساس کردم یا بار 200کیلویی از دوشم برداشته شد و انقد سبک و راحت شدم ک از حس خوب و آرامش قلبم شروع ب گریه کردن کردم،از قلبم ک تو اون همه مدت تو تحت فشار ن گفتن داشت میترکید معذرت خواستم و خودمرو بابت اون ضعفهام بخشیدم
ب محض اینکه خودمرو بخشیدم و شروع کردم ب جدی کار کردن رو دوره عزتنفس و روز شمار تحول زندگی من،ب خودم جرات و جسارت دادم و بعد 5ماه ک تو استانبول بودم و پولی دم دستم نداشتم و مجبور بودم سر ماه اجاره خونه پرداخت بکنم زدم بیرون و رفتم تو استانبول شروع کردم ب اینکه باز ی لابراتواری دندان پیدا بکنم و برم تو حرفه خودم و بتونم پول بسازم
مهم نبود چه مقدار بهم حقوق میدن،میگفتم فعلا ی کاری پیدا بکنم ک بتونم کرایه خونهرو در پرداخت بکنم،رفتم ی لابراتواری پیدا کردم و باهاشون صحبت کردم و گفتن بیا شروع ب کار بکن اگه از کارت راضی بودیم ادامه بده،رفتم دو هفته کار کردم و بعد دو هفته ازم چالشما ایزین(اجازه کار)خواستن،اما چون اجازه کار نداشتم بهم گفتن نمیتونیم تورو ب کار بگیریم و از فردا دیگه نیا،از لابراتوار ک اومدم بیرون اولش ی خرده دلم گرفت گفتم بابا ب زور ی کاری پیدا کرده بودم اونم نخواستنم اما تو همون لحظه گفتم من باید کنترل ذهن بکنم و روی اهداف و خواستههایم تمرکز بکنم،ب خودم گفتم عیب نداره عوضش رفتم اونجا حداقل اصطلاحهای علمی ب زبان استانبولیرو ازشون یاد گرفتم
بعد اتفاق این مسئله من 1هفته باز تو خونه بیکار نشستم و با همسرم داشتیم زندگی در بهشت وفایلهای استاد رو دنبال میکردیم و شب بود و ما هم یخجالمون خالی و عین دوران بندرعباس استاد مجبور بودیم حبوبات بخوریم،با خودم فکر گفتم خدایا تا کی قراره اینطور بشه،یک هفته دیگه هم باید کرایه خونهرو پرداخت بکنم،خدایا چکار بکنم خدایا خودت هدایتم بکن،بعد ی حسی بهم گفت برو از کانالهای تبلیغاتی تلگرام ترکیه نگاه بکن شاید آگهی کار گذاشته باشن،رفتم نگاه کردم و ی کار تکستیل(خیاطی)پیدا کردم گفتم من ک این کار رو بلد نیستم اما هر چی حداقلش میرم یاد میگیرم و هزینه و کرایه خونهرو در میارم،شماره رو کپی کردم و اومدم ب محض اینکه میخواستم دکمه تماسرو فشار بدم ب خداوندی خود خدا قسم تلفنم همون لحظه زنگ خورد و برداشتم دیدم یکی از کارکنان اون لابراتوار ک منو نخواسته بودن از ی جای دیگهای از لابراتوار دیگهای برام کار اوکی کرده و وقتی ازش سپاسگذاری و خداحافظی کردم تا آخر شب کپ کرده بودم نمیتونستم فکر بکنم ،نمیدونستم بخندم و یا گریه بکنم ،فقط میگفتم خدایا یعنی تو انقدر نزدیکی ک من نمیدونم،خدایا این چ قانونی و حکمتی هستش
من پس فرداش رفتم سر اون کار و ی هفته تستی کار کردم و منو قبول کردن و ب کار گرفتن و برای اون یک هفته کار تستی هم حقوق گرفتم و کرایه خونهام را پرداخت کردم
و بعد 7ماه کار کردن برای این لابراتوار از خدا طلب کردم ک خدایا کمکم بکن مستقل بشوم و برای خودم کار بکنم،گفتم خدایا کمکم بکن ب طور قانونی بتونم فعالیت بکنم،ک شاید باورتون نشه خدا ی پسر ترکیهای ک تازه فارغالتحصیل شدهرو باهام آشنا کرد و دوست شدیم،من کلا کار رو بلد هستم و اما این دوستم هیچ کاری بلد نیست،باهمدیگر صحبت کردیم گفتم بیا باهم ی لابراتوار باز کنیم برای خودمون فعالیت بکنیم،گفتم مدرک از تو کار از من،و بعد باهمدیگه وسایلهای مورد نیاز رو تهیه کردیم و خدا این خواسته مستقل شدن و قانونی کار کردنم رو هم اجابت کرد و الان شروع ب کار کردهایم
با چندین دکتر نیز صحبت کردیم و شماره تماس دادیم و من با عمل ب صحبتهای استاد ب خودم جسارت دادم و رفتم با ی لابراتواری صحبت کردم و اونم ب طور معجزهآسایی قبول کرد باهامون همکاری بکنه،و قول داده هر ماه به مقداری بهمون کار بده ک حداقل ماهی500میلیون سوددهی برامون داشته باشه،اینو بگم ک شرک نباشه،من روی حرف اون شخص لابراتوار حساب نکردهام من روی خدای اون شخص حساب کردهام ک امیدوارم انشاالله این کار صددرصدی بشه و من با شروع ب برداشتن قدمهای بزرگ و تکاملی دیگر بکنم
دوستان و استاد عزیزم،این 50درصد اتفاقات و معجزههای زندگیم بود ک بعد شنیدن صحبتهای آقا رضای عزیز خواستم منم کامنتش بکنم
خواستم این کامنت ب عنوان ی انگیزه برای دوستانم اینجا بمونه و برای خودمم اولین کامنت ب عنوان یاد بودم
و انشاالله بعد از این بعد هر اتفاق زیبا تو زندگیم میخوام بیام باز کامنت بکنم و بقیه پیشرفتهامرو نیز در میان بزارم
این برای من موفقیت بزرگی هستش ک بعد از دست دادن اون سرمایهام و بیکاری و بی پولی الان برای خودم لابراتوار خصوصی و قانونی دارم و حرکتهای خوبی هم ب لطف خدا زدهام
و انشاالله ب زودی نتایجرو با دوستان عزیزم ب اشتراک میزارم
استاد عزیزم بهترین دوست و همسفر زندگیم ازت بابت این همه برنامههای عالی و تاثیر گذار سپاسگذارم
برای همهمون از خداوند طلب میکنم ک هم در این جهان و هم در جهان آخرت ثروتمند باشیم
خدارا شکر که جواب سوالها وتردید وشکهای ذهنیم را با دل نوشتها وتجربیات شما دوستان پیدا میکنم وبه خودم نهیب میزنم که برا دیگران شده برا تو هم میشد فقط باید عمل کنی وصبور باشی، به امید روزی که من هم از نتایج موفقیتهای بزرگم کامنت بذارم وبا ذوق واطمینان کامل دادن به نتیجه کارم بگم، خدایا شکرت، شکرت، شکرت
سلام دوست عزیز
قطعا برای همه میشه،فقط ب شرط ایمان و عملمون،ب قول استاد ب شرط تهارت روح،ب شرط پرهیز از معامله با شیطان و توحیدی بودن،
من حدودا 2 الی3 ماهی میشه ک این قانون رو واقعا باور کردهام،و دارم نتایجرو میبنم
تتها کار مهم ما اینه ک از لحظه بیدار شدن از خواب،از همون اول صبح آگاهانه تمرکزمونرو بزاریم روی خواستههام و تو دفترمون بنویسیم ک برای اون روزمون چی میخواییم و در میان روز نیز ب زیباییها تمرکز بکنیم،زیباییها مثلا خونه و اتومبیل و درختان و هوای پاک و رفتار عاشقانه دو انسان و یا همین ک مادر و یا همسرمون برای چایی و یا میوه پوست میکنه میاره،و در آخر شب به خاطر هر اتفاق مثبت حتی کوچک ک در زندگیمون رخ داده باز دفتر شکرگذاریمون رو بنویسیم،
تکرار روزانه این کار و اینکه تمرکز بکنیم ب اینکه امروز نسبت ب دیروز چقد حالمون خوش بوده و یا چقد اتفاقات مثبتتر رخ داده این توجه آگاهانه باعث میشه توجهمون بره رو داشتهها و طبق قانون رو هر چی توجه و تمرکز بکنیم از همون نوع اتفاقات تو زندگیمون بیشتر رخ میده،
ب خدا قسم اگه ب 50درصد حرفهای استاد بتونیم عمل بکنیم هر روز معجزه رو تو زندگیمون میبنیم
دوست همفرکانسیام براتون اشک شوق و خنده از ته دل رو آرزو میکنم
درووود
اوه مای گادددد هزاران سپاس هزاران تشکر بند بندشو باید با آب طلا نوشت
با این نیت که تا فایل دانلود شه یه سر به کامنتا واسه بهره بردن از تایم ارزشمند به مسخور این کامنت بینظیر سردراورده شد الله واکبر الله و اکبر
خدا عالی میچینه محشر میچینه به شرط تسلیم ربوبیتش بودن به شرط توکل ….خدایا شکرت
سلام دوست عزیزم
سپاسگذارم از اینکه برای خوندن کامنتم وقت گذاتشی
دقیقا همینطور هس ک گفتین،
ما باید سمت خودمونرو خوب عمل بکنیم و تا خدا هم همسو با فرکانسهای خودمون شرایط رو برامون بچینه
خوبی قضیه این هست ک ما از قبل سود و منفعت کننده این جریان هستیم،چون هر وقت ما یک قدم در جهت بهبود خودمون و شرایط برمیداریم خداوند دهها قدم ب سمت ما برمیداره و مسیرها رو برامون هموار میکنه
ما باید برای خودمون هدف تایین بکنیم و درخواست بکنیم و رها بکنیم،و وقتی ک رها کردیم بیاییم از زیباییها ک در طول روز باهاشون روبرو میشیم آگاهانه لذت ببریم و سعی کنیم در روز تا حد ممکن خودمونرو تو احساسات بهتر نگهداریم
اگر در کنار این عملهامون کمی نیز باور ب این داشته باشیم ک خدا هدایتمون خواهد کرد ،ب خدا قسم اونوقته ک معجزه از جایی ک حتی تصورشرو هم نمیکنیم وارد زندگیمون میشه
خدارو بینهایت شکرگذارم از اینکه این قانونرو باور کردم
و خوشحالم از اینکه در جمع دوستان ثروتمند و توحیدیم قرار گرفتهام
شاد و پیروز و سربلند و ثروتمند هم در این دنیا و هم در جهان آخرت باشین