نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 8 - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

434 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ارغوان گفته:
    مدت عضویت: 766 روز

    درود فراوان به شما نازنینان

    سپاس و شکر از این همه سخاوت و بخشندگی

    شکر ایزد را که دیدم روی تو …

    نازنین استاد گرامی بارها شکر این را دارم که با چون شمایی آشنا شدم مهرپروردگارم را شکرو سپاس دستاورد فعلی من که تازه عضو این خانواده بزرگ و صمیمی و آگاه شدم شناخت خودم هست که سالهاست دنبال این شناخت و آگاهی بودم و چه بسا مشکلات و بیراهه هاییی داشتم …

    و زندگیم در حال متلاشی شدن بود

    به سمت و سویی آمدم که روز به روز از هر لحاظ پیشرفت و آرامش را تجربه میکنم

    و شگفت انگیز است این راه بی پایان …

    با این که هنوز دوره رو تهیه نکردم بازخورد خوبی و تغییر مثبت واضح و شفاف در زندگیم رخ نموده رابطه ام در آمدم رفع دغدغه هایم در مهاجرت میدانم همه از تغییر و توکل است …و اصل که همان آرامش درون است که خیلی قوی و خوب در حال رشد در جانم است که میخواهم ثبات و بهبودی هر چه بیشترم را در این راه و آگاهییی سپاس و صد سپاس بعد مهاجرتم با کار در خانه توانستم به در آمد برسم هر چند زیاد نیست برای من یه قدم و تکامل و به سوی پیشرفت است قوت قلبی که میدانم هدیه خدا برای من است آنقدر استاد عزیز انس گرفتم با ویسهاو مخصوصا نشانه من گویی سالهاست میشناسمتان خدا را با وجود شنیدن شما شناختم چقدر دور بودم حال چه نزدیک بازهم سپاس هزاران شکر برای بودنهایی از جنس اخلاص و سخاوت چون شما بمان که ماندنت جان تازه ای می‌بخشد. به کسانی که دارنت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مجتبی محجوب گفته:
    مدت عضویت: 1910 روز

    1402/09/23

    الان که ادامه فایل رو گوش دادم و استاد گفتن که من جدی گرفتم از همون موقع که شنیدم این آگاهی ها رو

    و اینکه اگر تو فایل چیزی گفته بود که مثلا تمرینی بود

    یا باید تغییری تو شخصیتم میدادم

    اگر تغییری بود که تو نگاهم میدادم

    این کارهار و انجام میدادم ، من به خودم گفتم که من اصلا این کارها رو نکردم من فقط طوطی وار فایل گوش میدادم

    و هیچ جدیتی نبود و هیچ تغییری نبود

    دقیقا من فایل گوش میدادم ولی جایی که باید به آموزه ها عمل میکردم عمل نمیکردم و میگفتم بعدا ، یا روم نمیشه یا این که مهم نیست یا اینکه اشکال نداره بقیه اش مهمه

    اینها باعث شد که من نتیجه نگیرم

    حالا منم متعهد میشم که تمرینات عمل کنم ، حرفهای استاد رو مثل وحی بدونم ،و اصل رو درک کنم و سعی کنم که همیشه اصل رو در نظر بگیرم و انجام بدم

    و به خودم میگم اگر من اصل رو رعایت کنم بازی تغییر میکنه ، اگر اصل رو رعایت کنم زندگیم تغییر میکنه

    حتی خود قران هم گفته

    این کتاب دو بخشه اصل و متشابهات

    اونی که تو قلبش مرضه میره سراغ متشابهات یا فرعیات

    خب وقتی که اینطوره و قانون اینطوری کار میکنه چرا من دارم زندگی خودم رو بخاطرحرف مردم یا هر چیز دیگه از بین میبرم

    چرا ؟ من باید بتونم به اصل توجه کنم

    طبق قانون اگر من اصل رو بگیرم و ادامه بدم زندگیم به صورت بنیادین تغییر میکنه

    الان دقیقا زندگی منم یو یو هست ، همیشه همه چیز یا خوبه یا بد

    بخاطر اینکه من اصل رو انجام نمیدم و در نظر ندارم

    یکی از عمده دلیلهاش حرف مردمه که مردم چی میگن در باره من

    حالا کی من اصل رو درک میکنم

    زمانی که همینطوری کار کنم ، ادامه بدم ، حواسم رو جمع کنم تمریناتی که گفته میشه رو انجام بدم ، ذهنم رو بمباران کنم با افکار مثبت اونوقت اصل رو بهتر درک میکنم ، آدم های نامناسب رو قطع کنم از زندگی، با آدمهای مناسب رابطه داشته باشم

    هر چند که جهان این کار انجام میده

    من انگار تازه دارم درک میکنم و این حرفها رو انگار دارم جدی میگیرم

    پس باید مداومت داشته باشم و همین روند نوشتن و درک کردن رو ادامه بدم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی

    توحید کلمه ایه که به قلبم آرامش میده ، توحید شیوه ی جدید زندگی کردنِ ماریاست،

    سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که انقدر سخاوتمندانه این آگاهی های زندگی ساز رو دراختیارمون قرارمیدین

    دلم میخواست بجای فایل های دانلودی اسمشو میذاشتید الماس ،میذاشتید آگاهی های ناب،میذاشتید نمایش سخاوتمندی استاد عباسمنش….

    چون هیچ تصویری هیچ کلمه ای هیچ آگاهی از شما ، نیست ،که درس و آموزش نباشه ، سریال ها و سفر های شماهم همه درسِ، چرا ؟؟

    چون شما هر لحظه دارید بااین آگاهی ها زندگی می‌کنید پس گوش کردن و دیدن هرفایلی از شما میشه یه دوره ی آموزشی میشه یادگیری….

    سپاسگزارمهربان پرودگار سخاوتمندی هستم که هدایتم کرد به این اقیانوس آگاهی تا هر لحظه بهش دست رسی داشته باشم و سیراب شم و لذت ببرم از این موهبت عظیم….

    ومجدد سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که قوانین زندگی رو کشف کردید درک کردید وزندگیشون کردید و ازاین طریق زندگی هزاران نفر رو تغییر دادید،در واقع مارو به اصلمون برگردوندید

    این سایت آدمهارو ( برگشت به کارخانه ) میزنه ،ریست می‌کنه ، داده های مخرب وَ ویروس های وجودمون روشناسایی و حذف می‌کنه و ترو برمیگردونه به روزهای ابتدایی آفریده شدن ، تا بتونی از جریان طبیعی زندگی که فراوانی درتمام جنبه هاست، بهرمند شی و لذت ببری از این فرصتِ کوتاهِ زیستن، و چون اینجا آرام،شاد ،پراز سرور ،سلامتی وسرزندگی ،،زندگی کردی ،قطعا اون دنیا هم سعادتمند خواهی زیست

    راستش روی دقیقه ی 11استپ کردم ،یه عالمه اشک شوووووق ریختم و شروع کردم به نوشتن ،بعد از این نوشتن می‌خوام ادامه ی فایل رو گوش کنم .

    «ارتباط اتفاقات زندگی با احساس ما»

    خوب اوایل که با این آگاهی ها آشنا شده بودم درست مثل آقا رضا درکشون نمی‌کردم واین بنظرم طبیعیه

    اما شور و شوق عجیبی برای بیشتر شنیدنش داشتم ،و خوشبختانه این حریص بودن باعث شد تا من بتونم زندگیم رو ازاین طریق تغییر بدم و چرخ زندگیم به قول استاد بسیار روانتر بچرخه، خداروشاکرم که دراین مسیرم و تاابد این بهبود می‌تونه ادامه داشته باشه ،چون من متعهدم به این رشد.

    استاد عباسمنش عزیزم الان که به واسطه ی تمرین و تکرارِ زیاد والبته بالذت ،

    درک بهتری از قوانین پیدا کردم خیلی زود و راحت این ارتباط برام نمایان میشه

    قبلا، واقعا، اگر مدتها هم در احساس بد می‌بودم نمیتونستم ارتباطی پیدا کنم،دلیلشم می‌دونم چون من هنوز این قانون رو باور نکرده بودم ، برای همون نمیتونستم درجای درست نشانه های درست رو پیدا کنم .

    مثل الان که من می‌دونم هر لحظه درحال هدایت شدنم اما چون هنوز باورم خالص نشده و دراین موردهنوز، مهارت کسب نکردم و باورهای مخرب هم دارم و هنوز تو مدار دریافت هر لحظه ای نیستم، برای همون، این هدایت هارو نمی‌بینم اما می‌دونم که وجود داره ،منم متعهدم که انقدر رو خودم کارکنم تا در مدار دریافت هر لحظه ای قرار بگیرم.

    اما این روزها خیلی خوب ارتباط بینِ احساس و اتفاقات رو درک میکنم

    چقدر زیبا و ریز بینانه توضیح دادید که منظور رسیدن به احساس خیلی خوب نیست منظور رسیدن به احساس کمی بهتره، کمی بهتر از حتی ثانیه ای قبل ،چون جهان هرلحظ داره بهمون پاسخ میده واین یک قانونه.

    پری شب به تضادی برخوردم، خیلی زود خودمو جمو جور کردم اومدم از نگاه قوانین برسیش کردم ،میخواستم برم فایل پنجم قدم هشتم رو گوش کنم ،چون توضیحات کاملی در موردِ برخورد با تضاد و ناخواسته داده شده اما ساعت 12شب بود و شرایط برای گوش کردن فایل ،توی محیط خونه برام فراهم نبود

    رفتم سراغ اطلاعات توی مغزم ،برسیشون کردم ،قوانین رو مرور کردم ، گفتم ماریا فایل سخت نگرفتن مسائل رو یادت بیار ، اونجا متعهد شدی تا هربار هی یادت بندازی و مسائل رو پررنگ نکنی و به خودت سخت نگیری

    بعد رفتم توسایت دنبال چیزی گشتم تا آروم شم مطلب خوندم ،دیدگاه خوندم مقاله خوندم ،احساسمو مدیریت کردم ، کمی به احساس بهتر از قبل رسیدم ، کمی باز بهتر از قبل پله به پله آگاهانه کمی بهتر میشدم یهو اصلا نمی‌دونم که ساعت چند بود که یه راه حل که واقعا اگر چندتا فیلسوف باهم مشورت میکردن به ذهنشون نمی‌رسید ،به ذهنم رسیدیهو یه لامپ بزرگ تو سرم روشن شد و من باز به احساس بهتر رسیدم چون یه راه حل پیدا کرده بودم خوابم برد ،صبح که پاشدم نوبت قسمت 60

    از روزشمار تحولم بود قلبم گواهی میداد که این همون نشانه هست که دیشب دنبالش می گشتم ،یقین داشتم

    پلی کردمش و درست طبق قانون ، جواب درست تو فایل بود ، که «اگر درحال کارکردن رو خودتی هرررررررررراتفاقی، ماریا هررررررررراتفاقی اگر بیوفته ،درجهت رسوندن تو به خواسته هاته»

    اشک ریختم ، سجده کردم ،باقلبم ازش سپاس گزاری کردم گفتم ممنونم که همیشه حواست بهم هست ،نبینم روزی غیرازاین باشیا،من تروانتخاب کردم و تنها ترو پرستیدم وتنهاازتو یاری خواستم توهم تمام و کمال باش برام ،چون من لایق این توجه هستم .

    استاد بمحض بهتر شدنه احساسم ، راه حل بهم گفته شد، وبمحض خوب شدنه حالم ، روزم پراز اتفاقات خوب شد جوری که امروز توسپاسگزاریم سه برابر دیروز براش سپاسگزاری نوشتم…

    عـــجــــب قانون قدرتمندی !!!!!

    چقدر زیباست پیدا کردن این رابطه ها ،چقدر ایمان و باورمو تقویت می‌کنه پیدا کردن این رابطه ها

    مهربان پروردگارِ باسخاوتم ازت می‌خوام درکمو نسبت به قوانین بالاتر ببری تا عمقشو درک کنم تا هر لحظه زیباتر و باکیفیت تراز قبل زندگی کنم تابتو نزدیکتر بشم

    هروقت که آرامتر وشادتربودم ترو بیشتر احساس کردم ، دلم میخواد به وسعت جهان هستیت آرام باشم و درصلح و رضایت ، تا به همون وسعت سرشار بشم از تو …

    توحیدی باشم و به شیوه ی توحید زندگی کنم،

    استادعباسمنش عزیزم سپاسگزارم ،بابت وجود پربرکتتون.

    دوستتون دارم و عششششششق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    رستا گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    سلام استاد جانم

    وای از این احساس که من هر چی بیشتر جلو میرم بیشتر می‌فهمم که اشکال من تو همین احساسه ؛ هر وقت احساس جالبی ندارم و تمرینی انجام میدم به هیچ دردی نخورده و اصلأ شرایط تغییری نکرده .

    یه روزایی از خواب پا میشمو احساسم خوب نیست ، با خودم میگم امروز میخوام آگاهانه حالمو خوب کنمو اتفاقات خوبی رقم بزنم و خدا شاهده که از در و دیوار اتفاقات جالب و بامزه‌ای میفته که من آخر شب میگم بیا ببین با یه تصمیم و ساخت افکار آگاهانه ، چه کارایی میشه کرد .

    منم چند سال اول که قانون جذبو اینجورچیزا رو یاد گرفته بود با خودم میگفتم خب منکه مثل این آدمای موفق به جایی نمیرسم لااقل بذار گوش کنم تا حالم خوب بشه و عجیب ، ذوق و شوق داشتم برای آگاهی‌های جدید و تمرینات جالبی که میدیدم . توجه که میکردم می‌دیدم هیچ‌کس تو خانواده و فامیل شبیه من نیست . حتی یه نفر ناآگاهانه با عمل به قانون خیلی ثروتمند شد ولی هرموقع باهاش حرف میزنم می‌بینم هیچ‌کدوم از این حرفا و قانون جهان هستی رو نمی‌دونه و تعجب میکنه از حرفامو میگه واقعاً؟! یا اِ اینجوریه و … .

    تنها مطلب مهمی که همیشه تأکید داره و من هروقت دلیل موفقیت‌هاشو می‌پرسم بهم میگه ؛ همین خوب کردن احساسه . میگه من سعی میکنم همیشه در هر شرایطی احساسم خوب باشه .

    هر موقعم تو اینو ببینی داره میخنده و حرفای خنده‌دار و اتفاقات جالبشو میگه . حالا شاید یه مواقعیم اتفاق بدی رو بگه ولی اصلأ روش تمرکز نمیکنه و دو دقیقه بعد یادش رفته .

    در کنارش احساس منم تغییر میکنه و شور و هیجان وجودش منو تا ساعت‌ها تو احساس خوب فرو میبره و هی بخودم میگم ببین زینب به همین راحتیه ازش یاد بگیر . فقط سعی میکنه همش بخنده و پر هیجان باشه خود بخود دنیا بکامش میچرخه ‌؛ رابطه‌ی رؤیایی ، باغ‌ها و خونه‌های چند میلیاردی ، اعتماد بنفس و زیبایی و سلامتی که بدست آورده همه و همه در احساسش خلاصه میشه ؛ تو کل فامیلمون رو که بگردی هیچ‌کس مثل این خانوم و مادر گلش خوش‌خنده و باحال نیست . وقتی کنارشون هستی احساس میکنی بمب انرژی دارن و هر لحظه میخوان منفجر شن از هیجان حرفا و اتفاقاتی که دارن راجبش میگن … .

    چه جملات نابی گفتین اینجا استاد جان . خیلی به دلم نشست خواستم بنویسمشون تا برا خودم و هر کس که این کامنتو میخونه مرور بشه :

    «وقتی شما احساس خوبی داری راجع به خودت ، نسبت به آدما، نسبت به زندگی ، به خداوند ؛ جهان ، خداوند ؛ شرایط ، افراد ، موقعیت‌ها و ایده‌های بهتری رو وارد زندگیت میکنه .

    از جایی که احساست شروع میکنه به بهتر شدن ، از اونجا شرایط شروع میکنه به بهتر شدن ، به نسبتی که شما حالت بهتر میشه ، آرامشت بیشتر میشه ، به همون نسبت اتفاقات بهتری وارد زندگیت میشه .

    این شور و شوقه کلیده ؛ وقتی شما شور و شوق داری برای زندگی ، زندگی شور و شوق داره برای اینکه چیزای بهتری بشما بده . وقتی که شما شور و شوقی نداشته باشی برای زندگی ، زندگیم شور و شوقی نداره برای اینکه چیزای بهتری بشما بده »

    « اینا کلیده ؛ نقطه‌ی مشترک تغییر هر انسانی در طول تاریخه . که انسانها موقعی شرایطشون بهتر شده که احساسشون بهتر شده ، حالشون بهتر شده ؛ نه حالشون با الکل ، با مواد مخدر ؛ حالشون با تغییر زاویه‌ی دیدشون ، با تغییر ورودی‌های مغزشون بهتر شده ؛ چیزای مناسب رو دیدن ، گوش کردن ، با آدمای مناسب در ارتباط بودن ، به چیزای مناسب فکر کردن ، توجه کردن و حالشون به این شکل بهتر شده و بعد اتفاقات شروع میکنه به بهتر شدن .

    به نسبتی که تو تغییر میکنی و حالت خوب میشه ، اتفاقات خوب میشه . این یک قانون است . »

    من سالهای سال تو زندگی مشترکم احساس ناکامی و خلأ داشتم و چون از نظر مالی اوضاع خوبی نداشتیم حال و احساسم خیلی مواقع خراب بود . حالا که خوب فکر میکنم میبینم من روزهای زیادی با احساس بد بیدار می‌شدم ، هیچ شور و شوقی برای ادامه‌ی زندگی نداشتم و می‌دیدم که زندگی و دنیا هم هیچ شور و شوقی برای دادن چیزای خوب بمن نداره . چندین ماه از سال می‌کندم می‌رفتم خونه‌ی بابام . هر چند با همسرم سازش داشتیم ولی زندگی تو خونه‌ی بابام و احساس امنیت و دوست داشته شدن و وابستگی به گذشته‌ها ، منو می‌کشوند به اونجا و علاقه‌ای به موندن تو خونه زندگی خودم نداشتم ؛ شور و شوق که نبود ، تو زندگیمونم هیچ پیشرفتی نداشتیم . همیشه رو یه خط صاف و ممتد زندگی می‌کردیم و دنیا برای اینکه شرایط خوبی به ما بده هیچ شور و شوقی نداشت تا اینکه این قوانین رو با حرفای شما استاد عزیزم یاد گرفتم ، حرفای اساتید دیگه نتونست تأثیر خاصی رو من بذاره و همیشه گذرا بود ؛ زندگیم به شکلی تغییر کرده که هر روز امیدوارتر و پر شور و شوق‌تر دارم به زندگیم می‌رسم و هر روز اهداف جدیدی میسازمو هی تعهدامو مرور میکنم … .

    چقدر این فایل پر از آگاهی بود برای من … ؛ تیکه‌های آخر فایل که می‌گفتید ادامه دادن و تعهد داشتن تو مسیر ؛ اینکه ذهنمونو با این آگاهی‌ها بمباران کنیم و عمل کنیم به این آگاهی‌ها تا مدار فرکانسیمون بالاتر بره و درکمون بهتر بشه و ظرف ما برای دریافت آگاهی‌های بالاتر بیشتر میشه ، باز عمل میکنیم و نتایج هی بهتر میشه و باز درک بیشتر و آگاهی‌های بالاتر و عمل کردن و نتایج بهتر . این چرخه بی‌نظیره .

    دوست دارم تا آخر عمر همینجوری زندگی کنم ؛ اصلأ بقول آقا رضا نه برای اینکه تغییری ایجاد کنم فقط برای احساس بهتر و خیال راحت‌تر ، برای اینکه با خدا رفیق بشم .

    با اینکه من خودم صاحب کسب‌و‌کار نیستم ، هر موقع اومدم رو ذهنم و احساسم کار کردم ، کار همسرم بهتر پیش رفت و درآمدش هی بیشتر شد . تو سالی که گذشت و من در حال کار کردن رو دوره‌ی دوازده قدم بودم (البته تا قدم هفتم پیش رفتم ) هر روز درآمدمون بیشتر شد ‌؛ گاهی از راههای عجیب و غریب که اصلأ باورمون نمیشد .

    هر وقتم استپ کردیم میفهمیدم چون توقف کردمو رو ذهنم کار نکردم ، درآمدمون استپ کرده ؛ به اندازه‌ای رشد می‌کنیم که ظرفمونو بزرگ کردیم . خدا منتظره تا ما اراده کنیم که نعمتها و ثروتها رو بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون کنه .

    سپاسگزارم از حرفای قشنگ آقا رضا و نکته‌های بسیار طلااااایی شما استاد جاااااان

    دمتون گررررم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2629 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    خدا رو شکر میکنم ک در هر لحظه دارم هدایت میشم به چنین فایلهای ک پراز آگاهی هست که اگه عمل کنم هرروزم بهتر از قبلم نتیجه میگیرم فقط باید توی این مسیر تعهد داشته باشم

    سپاسگزارم از خدای عزیزم و استاد عزیز ک بخشی از سایت رو اختصاص دادن که دوستان بیان از نتایجشون بگن و با گذاشتن ویدئو از خودشون بهتر باور پذیر میشه ک از کجا به کجا میشه رسید خدایا شکرت ک همه چی ساده هست فقط ما نباید سخت بگیریم همه چی به احساس خوب ما برمیگرده ک اگه یکم حالمون و احساسمون نسبت به قبل بهتر کنیم لاجرم اتفاقات خوب تو زندگیمون میفته وقتی اینقدر همه چی ساده هست چرا همش دنبال فرعیات هستیم این احساس خوبه اصله اگه همین اصل رو تمرین کنیم فقط تمرکز بزارم به این ک درطول روز فقط احساسم رو یکم بهتر کنم کمتر غر بزنم کمترناسپاسی کنم تو رانندگی کردن کمتر بوق بزنم اون موقع هست خداوند و جهان وشرایطی رو تجربه میکنم ک خودم دوست دارم

    وقتی حسم خوب باشه به افرادحسم خوب باشه به بچه‌هام و همسرم حسم خوب باشه واون تغییر زاویه دیدم نسبت به اتفاقاتی که به ظاهر بد هست درست کنم و کنترل ذهن داشته باشم خداوند بهم پاداش میده پس باید سعی کنم و تعهد بدم ک در طول روز حسم نسبت به هر چیزی یکم بهتر از قبل کنم

    واون شور وشوق توی کارم اگه من شوروشوق داشته باشم به کارم ،کارم شوروشوق داره برای اینکه ایده های بهتری بهم بده پس بیام همین اصل رو کار کنم چون کلید هست فقط همین رو کار کنم ک بیشتر توی احساس خوب بمونم و عمل کنم و صددرصد اتفاقات خوب پشت سر هم میاد

    کارم مشاور املاک هست تا وقتی خونسرد بودم و حسم به خریدار و فروشنده خوب بوده توی سرویس دادن حالم خوب بوده منجر به قرارداد شده و خدا رو شکر میکنم این قانون احساس خوب اتفاقات خوب خیلی جواب میده

    یکسال توی کار مشاور املاک هستم از ماه هفتم پشت سرهم مشاور اول هستم و خدا رو شکر میکنم تا وقتی به این آموزه ها عمل میکنم و روی خودم کار میکنم نتیجه میگیرم وقتی یکم فاصله میگیرم خودش نشون میده که باید بیشتر وقت بزارم روی خودم و خودشناسی خودم ک از همه چی مهمتره و احتیاج به تقلا نیست

    3/13/

    خدایا هدایتمون کن بسمت زیبایهای بیشتر بسمت آرامش بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1394 روز

    سلام استادجانم و اقا رضای گل

    هروقت این فایلهارو میبینم چنان احساس شعفی به من دست میده و دقیقا این فایلها بعد از سوال یا سوالاتی هست که از خدای مهربونم پرسیده بودم..بعد از اون فایل قسمت قسمت کردن بدهی که چقدر به راحتی شما اون مبلغ رو خورد کردید و پولش جور شد و خودتونو به آرامش رسوندید دقیقا منم همین کارو انجام دادم و الهام گرفتم که چجوری مبالغ پرداختیم رو به راحتی پرداحت کنم و اینکه شما در جا رفتیداقدام کردید خیلی تحسینتون کردم که دارید قدم جای پای استاد میزارید خوب طبیعی همینه که نتایج به وجود بیاد

    میخوام یه بار دیگه روی این فایل کامنت بزارم پس گوش میدم و میام

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 201 روز

    خدایا از تو ممنونم که باور و ایمانم را هر روز قوی تر می کنی.

    سلام استاد عزیز و مریم جان عزیزم و دوستان خوبم در سایت

    چققد حرفای این دوستمون شبیه حال و روز الان منه….

    نمیدونم چجوری بگم اما حس میکنم از وقتی وارد سایت استاد عباسمنش شدم احساسم خوووبههه بعضی روزها انقد خوشحالم و حالم خوبه انگاری خدا منو به تمام خواسته هام رسونده بعد یهووو نجواهای ذهنی میاد سراغم و حسم رو بد میکنه و یادم میندازه آهای پرستو بیدار شووو…. منم جوابشو بلافاصله میدم با خودم تکرار میکنم میگم اتفاقا بیدار شدم من تا الان خواب بودم الان که احساس خوبی دارم بیدارم خلاصه به هر طریقی شده ذهنم رو از سمت منفی جهت میدم به مثبت …امروز کتاب رویاهایی که رویا نیستن رو میخوندم … آخر کتاب نوشته بود بعد از مدتی نتیجه رو با قبل مقایسه کنید … از نظر مالی خب آلان به نظر خودم خیلی زوده برای تغییر که بخوام بگم هر چند تو مسیرش افتادم و حس میکنم خدا داره هدایتم میکنه به سمت ثروت بیشتر ….اما عجیب آرامشم بیشتر شده یعنی راستش من اصلا آرامش نداشتم پر از استرس و اضطراب بودم اما الان با اینکه همون وضعیت قبلمو دارم اما عجیب آرومم… نمیدونم واقعا این آرامش عجیبم برای چیه!!! ولی چرا میدونم قطعا به خاطر این کامنت دوستمون هستش که توی متن همین فایل نوشته ….

    “کسی که روی قلب خودش و خدای خودش حساب کنه دیگه نگران نیست ، خیالش راحته که اون خدایی که این جهان و منو خلق کرده خیلی راحت میتونه کمک کنه به تمام خواسته‌هام خیلی راحت و اسون برسم”

    انگاری خدا با این سایت همه چی به من داده و منو به تمام خواسته هام رسونده خدایا فقط ازت گله دارم ای کاش زودتر منو می رسوندی به این سایت … میدونم تقصیر خودم بوده که خیلی احساسم افتضاح بوده که این همه سال طول کشید و بعد چند تا استاد منو تازه به این سایت هدایت کردی ….من تقریبا سه چهار سال پیش کم و بیش با این قوانین آشنا شدم اما هیچوقت حالم خوب نمیشد همیشه زود رها میکردم اما الان یکماه گذشت و من روزی نیست که نیام تو سایت و کامنت نزارم هر فایلی رو گوش میدم یه حس خوب به من اضافه میشه این احساسات خوب هر روز داره بیشتر میشه دلم نمیخواد هیچوقت از دستش بدم فک‌ میکنم این سایت شده قسمتی از وجودم ….صبحا با ذوق اینکه یه کسی منتظرم سریع بیدار میشم و تمریناتم رو انجام میدم و میام تو سایت و میچرخم و هر فایلی رو هدایتی میزنم روش و گوش‌میدم و‌کامنت میزارم بعضیاشو…..

    خدایا شکرت برای این حال خوبم … من همین حال خوب و آرامش رو برای همیشه ازت میخوام چه الان که وضعیت مالی نرمالی ندارم چه وقتی منو به ثروت رسوندی این حس ارامشو ازم‌ نگیر … حالم باهات خوبه خیییلی خوبه……خدایا خییییلی دوستت دارم میدونی که من جز تو کسی رو ندارم پس تنهام نزار و هیچوقت دستمو رها نکن …. بزار بمونم باهات تو باااااید کمکم کنی بااااید… تو اربابی و‌من بنده ی توام پس بااااید مراقبم باشی و آرامشم رو هر روز بیشتر و بیشتر کنی منم باورت دارم بهت ایمان دارم بهت اعتماد دارم پس رهام نکن ….

    این متن قشنگ از کتاب رویاهایی که رویا نیستن…

    «هر آنچه را که بپذیرید و باور کنید، اتفاق میافتد» و این بسیار عالی است.جهان هیچ فرم و قالب و‌روشی نداره ،باورهای شما به جهان شکل و قالب می باشد»

    خدایا شکرررتتت….

    خدای مهربانم چیزی برای من روشن نیست و اینده هم پنهان است اما خیالم راحت است چرا که تورا می بینم و تو همه چیز را. امروز برای همه عزیزان و دوستانم، عشق واقعی، سلامتی و آرامش آرزو می کنم. خداوندا هر چیزی که برایشان خیر است به آن ها بده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    آرزو کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 505 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الحمدالله الرب العالمین

    الرحمن الرحیم

    مالک یوم الدین

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    اهدناالصراط المستقیم،صراط الذین انعمت علیهم

    غیر المغضوب علیهم والضالین….

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و همه چی تموم

    امروز روزی بود که یکم اون احساس دلسوزی به این و اون در من شکل گرفته بود و 4 روز بود که در فضای بودم که چندان خوشایند نبود و مجبور بودم و عصر ناخودآگاه داشتم آشپزی میکردم احساسم خیلیییی بد شد طوریکه زدم زیرِ گریه، هی میخواستم کنترل کنم انگار دلم میخواست گریه کنم خلاصه احساس بدِ بود و و نتونستم کنترل کنم

    و اشک ریختم و بالاخره تموم شد ولی حالم مساعد نشد …

    و خدا شاهده تموم کارامو انجام داده بودم و میخاستم بیام پای آموزش ؛انگشتم چنان موند لایِ در که خودم متعجم چرا نیفتاد … و واقعا کل دستم تیر کشید یه لحظه از عذاب و خدا شاهده انگار یکی برام بشکن زد گفت این اتفاق نتیجه احساستِ آرزو خانوم

    تو این اوضاع به این خوبی بشین گریه کن و همون لحظه گفتم خدایا منو ببخش من ضعیفم و کلا دستم دردش پر کشید رفت

    الان خندم میگیره یعنی تو 2 دقیقه چنان تو گوشی بهم زد که اینجا یادداشت کردم بماند به یادگاری

    و چون بعد انجام کارام برنامه ام این بود که این فایلو ببینم نشستم پاش و الله اکبر شما استاد دقیقا گفتین اتفاقات زندگی ما کاملا مربوط به احساس مونه

    و گفتین وقتی که احساس بهتری نسبت به خودمون نسبت به خودمون ،آدما،زندگی و خداوند داریم جهان خداوند شرایط ،افراد، موقعیت ها ،ایده ها و اتفاقات بهتری را وارد زندگیمون میکنه و بالعکس.

    پس من نباید در صدد عیب جویی باشم حتی یه کوچولو ،نباید دلسوزی کنم حتی به نزدیکترین کسانم ،نباید اعصابمو خورد کنم که رفتار فلانی چرا اینقد افتضاحه و و و

    و بااااااااید” شور وشوق” که نقطه مشترک تغییر هر انسانی هست را حتما با شدت بیشتری عملی کنم با توجه به نکات مثبت با یادآوری موفقیت های قبلیم با شکرگزاری….

    خلاصه که استاد من چقققققدر خوشحالم و شوق دارم که مسیر به این درستی پیدا کردم آخه هر روز یه نشونه میاد انگار چرخ زندگی هر روز داره

    روونتر میشه‌….

    خیر دنیا و آخرت نصیبتون با این آموزش‌های نابتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    Saman Rad گفته:
    مدت عضویت: 1133 روز

    باسلام ، سامان راد هستم و از این که با شمام خیلی خیلی خوشحالم. و تشکر و سپاسگذاری دارم بابت اینهمه آگاهی هایی که میتونه موتور حرکت وجودی من رو روز به روز قوی تر کنه از همتون سپاسگذارم مخصوصا استاد محبوب،

    اینجا ی نکته هست توی این فایلی ک رضای عزیز داشت صحبت میکرد و استاد هم توضیح میدادن اینه که ، اصل همه ی چیزیه که باید ما از اون پیروی کنیم و تمام تمرکز رو بزاریم برای این اصل خب،

    بعد من خودم وقتی که اصل رو فهمیدم و جالب اینجاست که حتی میدونم قانون چیه ، باز هم مواقعی هست که تو محل کارم یا هر جایی حتی توی خونه ، با صحنه ای یاااا باااا دیدن یک چیز ناجالب ، دوباره انگار قانون یا صل رو فراموش میکنم، امون موقع زنگ توی گوشم صدا میده که ببین ، داری چی میبینی یا داری چه پاسخی میدی، میدونی !!!

    حتی موقعی که میدونیم که الان جایی که هستم و درگیر مسائل میشم اشتباهه،، ی میلی هست که باز هم ادامه میدیم به همون چرت و پرت های همیشگی و وقتی که تموم میشه ولش میکنیم ، .

    همون طور که استاد میگن ، اونی که پاداش بزرگ میخاد باید تو این طور شرایط خودم رو کنترل کنم خب،

    و الا تو خوش خوش مستون که کاری نداره که ،.

    منم دارم سعی میکنم که بتونم ذهنم رو کنترل کنم و قدرت تمرکزم رو ببرم بالا تا بهتر بتونم عمل کنم.

    حالا یک نشانه ویک اتفاق بسیار خوب برام افتاده که الان نمیگم بزودی یک فایل تصویری درست میکنم و تقدیم خواهم کرد.

    مچکرم از همتون سپاسگزارم . خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    نالیا گفته:
    مدت عضویت: 964 روز

    واقعا صحبتهاتون دیوونه کننده است…

    سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم جان زیبا

    من صحبتهای شما روی این فایلها رو مینویسم، الان اومدم قسمتهای بعدی رو بنویسم گفتم اول قبلی هارو مرور کنم، هربار که میخونم عین دفعه اول شگفت زده میشم از این همه آگاهی ناب از این همه حقیقت که حتی ذهن نمیتونه کتمان کنه، همش میگه اره راست میگه همینه…

    حرفهای همین قسمت خودش یه دوره پیش نیاز شروع این مسیر رشد شگفت انگیزه

    خودم چندروزی هست که سرگردان و از موضوعی عصبانی ام و همش میگم اشکال نداره میگذره قانون درسته، با اینکه که حسم خوب نبود اما همچنان قانون رو تایید میکردم

    اینو گفتم که دوستانی که تازه اومدند تو مسیر بدونن که اگه گاهی حستون بده به قول استاد اشکال نداره اما نباید تو احساس بد بمونید، اینقدر باید تمرین کنید که در کوتاهترین زمان ممکن از حس ناخوب بیرون بیایید.

    احساسات خوب= اتفاقات خوب

    اتفاقات زندگی به احساسات ما بستگی داره، وقتی شما ذوق و شوق بیشتری نسبت به قبل داری جهان و خداوند لاجرم اتفاقات بهتری رو وارد زندگیت میکنه

    وقتی شما شور و شوق داری برای زندگی، زندگی هم شور و شوق داره برای اینکه به شما چیزهای بیشتری بده

    انسانها موقعی شرایطشون بهتر میشه که احساشون بهتر شده.

    به نسبتی که تو تغییر میکنی شرایط تغییر میکنه

    روی خدا حساب کنید، احساس اطمینان به خداوند و هدایت خداوند رو در قلبتون به شکلهای مختلف زنده نگه دارید

    هر جمله ای که میخونم میگم اره همینه

    قبلنها وقتی اتفاقات ناخوبی برای اطرافیان میوفتاد میگفتم خب طبیعیه اما الان وقتی بیشتر دقت میکنم میبینم چقدر قانون بی نقص عمل کنه، ادمهایی که مدام شاکی اند جدای از اینکه هیچ لذتی نمیبرند مدام دچار بدبیاری میشن و هر سال بیشتر هم میشه چون هربار احساسشون بدتر از قبل میشه

    من به خودم قول دادم هر لحظه در حال تلاش باشم تا حالمو خوب نگه دارم و میدونم که هربار که موفق بشم خداوند بهم پاداش میده

    این روزها شروع کردم به انجام تمرین ستاره قطبی و به طور معجزه آسایی روز بعدش خواسته هام تیک میخوره

    نه اینکه بنویسم فردا یه ویلا لوکس میخوام نه

    مثلا نوشته بودم وقتی میرم نونوایی،خلوت باشه، صبح با صدای در بیدار شدم همسرم صبح زود رفته بود و نون خریده بود

    یا نوشتم با یه کتاب خوب آشنا بشم، غروب با هدف قدم زدن تو هوای بارونی زدم بیرون، هدایت شدم به کتاب فروشی و سه تا کتاب خوب خریدم، قبلش اصلا هدفم کتاب نبود حتی خواسته مو فراموش کرده بودم

    استاد گفتند ظرفتونو آروم آروم بزرگ کنید اول خواسته های به ظاهر کوچیک بعد خواسته های بزرگتر

    اون اوایل که کامنتهارو میخوندم میگفتم ماشالا بچه ها چه حوصله ای دارند اینقدر طولانی مینویسند، الان خودم همش دوست دارم بنویسم و از دستاوردهام و صحت قانون در لحظه لحظه زندگیم بگم

    اینکه چطور با فایل شماره 8 گفتگو با دوستان منقلب شدم آروم شدم مفهوم فرکانس رو تا حدودی متوجه شدم و بعد با فایلهای آقا رضا به جای خالی توحید در زندگیم رسیدم. به معجزه هدایت پی بردم اینکه وقتی از خدا میخوای خیلی راحت هدایتت میکنه، همین دیروز دوستامون زنگ زدند میخواستن شام بباین خونمون و من واقعا انرژی برای اشپزی نداشتم گفتم خدایا خودت منو به یه غذای اسون اما مناسب مهمونی هدایت کن، تو امون لحظه همسرم گفت میخوای کباب بزنم تا تو دیگه کاری نداشته باشی، گفتم خدایا صدهزار مرتبه شکرت و لینم میدونم اگه در مورد مسئله ای هدایتم نمیکنه در واقع من روی مدار اون هدایت نیستم

    و بعد به سمت سوره واقعه هدایت شدم و الان هم به سمت سوره اعراف

    خدایا صد هزار مرتبه شکر که در دوره حیاتم با این اگاهی ها اشنا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: