نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 8 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

434 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آیدا داودپور گفته:
    مدت عضویت: 3129 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همگی

    چقدر شیرین و عالیه داستان شما آقا رضا

    چقدر درکتون رو تحسین کردم.

    چقدر تونستید با تداوم تو مسیر قشنگ بفهمید روال تغییراتتون رو و اینجور شیوا و ریلکس تعریف کنید.

    منم مغازه دارم و دقیقا از پارسال اصلی ترین کارم از صبح که چشم رو باز میکنم رفتن تو سایت استاد و خوندن و گوش دادن به فایلها هست و تا همین لحظه

    و واقعا ادامه دادن مسیر فقط آگاهی ها رو بالاتر و بالاتر میبره

    دقیق یادم نیست تو کدوم فایل برای بار اول روال نزول قرآن بر دل پیامبر رو از استاد عباسمنش شنیدم(فکر کنم ثروت 1 بود) که میگفتن بخش دوم قرآن که موزن طوره اولین سوره های پیامبر هست و بخش اول قرآن که داستانگونه است سورهای بعدی تره

    و کلا آگاهی ها اوایل کمتر فهمیده میشن ولی تداوم تو مسیر گوشها رو باز و بازتر برای فهم همون آگاهی ها میکنه و آدم راحتتر میفهمه که چی شنیده.

    روال بیان داستان زندگیتون مثل همین نزول آیاته تو ذهن من

    که آیدا ببین

    بعد این مدت تداوم مسیر آقا رضا چقدر بهتر فهمیدن مسیر رو و الان میتونن اینجور راحت و ساده تعریف کنن مثل استاد عباسمنش که من عاشق سادگی و شیوایی کلامشونم

    خیلی خیلی منتظر شنیدن ادامه داستان زیباتون هستم آقا رضا

    راستی یه چیزی هم درک کردم از قانون تو این. مرحله

    تکامل رو تو روال تجارب دوستان از سایت عباسمنش

    تو ذهن من اینجوریه

    کامنت بچه ها تو سایت،بخش مصاحبه با دوستان تو کلاب هاوس،بعد مصاحبه ها شروع شد و حالا تکاملی تو مصاحبه ها داره اتفاق میافته که خدا میدونه چقدر عالی و عالتر خواهد شد.

    حتی روال تکاملی تو این مصاحبه ها رو قشنگ میشه دید

    از اولین فایل که با خانم آزاده بود بعد هادی عزیز و بعد ارشیا و الان رضای عزیز.

    بسیار سپاسگزارم از استادعباسمنش عزیزم بخاطر این فایلهای معرکه ای که میذارن.

    روز همگی خوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 2011 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

    اصلا من میگم خدا همیشه از بی‌نهایت داره با من حرف میزنه شما میگید چطور

    خیلی جالبه خیلی جالبه

    من تو هر فایلی که میبینم‌ درست صحبتها و گفته هایی تو اون فایل میشنوم که انگار این کلامها اختصاصی داره برای من گفته میشه و بارها تو کامنتهام اینو اشاره کردم

    و که دقیقا نیاز الان من بود که من هدایت خداوند رو بگیرم و دریافت کنم

    حالا داستان چیه؟

    من مهمترین هدف امسالم این بود وارد حوزه صادرات بشم و محصولم رو تو بازار خارجی از کشور بفروش برسونم

    و الان مخصوصا از برج 10 به بعد این ذوق و شوق و انگیزه بسیار بسیار در درون من شدیدتر شد که من باید تاجر بشم و هر روز دارم کلی روی اموزش و کسب مهارت زمان و انرژی میذارم

    برای همین من بصورت کاملا هدایتی با مجموع بسیار قوی و موفق اشنا شدم که به ادمهایی مثل من که خواسته‌شون اینکه وارد بازار صادرات بشن بهشون کمک کنه با بسترهای انلاین و اینترنت مشتری خارجی داشته باشند و بهشون اموزش میده و تو تمام مراحل همراهشون هست تا اون مشتری رو بتونند تبدیل به پول کنند و فروشهای عالی داشته باشند و تاجر موفق بشن

    بنابراین تو ابتدا کار نیاز به یکسری هزینه‌ها برای استارت کار و زیر ساخت هست

    و وقتی من رفتم برای مذاکره و صحبت کردن با اساتید

    خیلی امید و انگیزه من بیشتر شد ولی بعضی اوقات این ترس در وجود من شکل میگیره که این تغییر تو سیستم کاریت خیلی بزرگه و نکنه شکست بخوری و این شرکت پولت رو بخوره و تو هیچ نتیجه‌ای نگیری

    ولی بارها بارها این باور رو در خودم تکرار میکنم که من الان چند سالی هست که دارم روی خودم کار میکنم همش تو مدار خوب بودم و هر سری اتفاقات و موقعیتها و مشتریها و درامدم بهتر از گذشته بوده که همش بخاطر هدایت خداوند بود که نشون میده که من دارم خوب روی خودم کار میکنم و تو اکثر مواقع ورودی خوب به ذهن خودم میدم

    پس طبق قانون باید مدار خوب قرار داشته باشم

    بنابراین من توحیدی عمل میکنم و دخالت نمیکنم و تسلیم هدایت خداوند هستم و میذارم خداوند کارهاش رو برای من انجام بده

    و الان تو فایل که داشتم صحبت دو تا عزیز استاد و رضا عزیز رو گوش میدادم

    تو کلام استاد دوباره اون هدایته برای من اومد که

    «« اگر تو برای کاری ذوق و شوق و کلی انگیزی داری طبق قانون تو هدایت میشی تا به اون خواسته برسی و اوضاع و شرایط و ادمهایی سمت تو هدایت میشن تا بیان بهت کمک کنند تا تو به هدفت برسی »»

    خوب از این هدایت واضح‌تر برای من دیگه چی میتونست باشه

    خدایا من عاشق شما هستم

    که خداوند مستقیم داره بمن میگه

    «« تو هدفت صادراته و براش کلی اشتیاق و انگیزه داری

    خوب من هم دارم تو را به خواسته‌ات میرسونم پس نگران نباش و بذار هدایتت کنم تا به هدفت برسی این اتفاقات جزی از پلنهای منه

    بنابراین تسلیم باش تمام اتفاقات و اوضاع و شرایط و حتی ادمهایی که سمت تو هدایت میشن همه‌شون مامور مخفی من هستند و از طرف من ماموریت دارند تا بهت کمک کنند تا تو به خواسته‌ات نزدیکتر بشی

    پس رها باش و توکل کن و ایمان خودت رو نشون بده و بذار من کمکت کنم تا خیلی راحت و اسون و لذت بخش به هدفت برسی »»

    دوستان و استاد عزیز و مخصوصا رضا عزیز که یکی از الگوهای من از شاگردهای استاد هستند ایشون

    که من کلی ازش درس و ایده گرفتم مخصوصا از کامنتهای بسیار زیباشون

    عاشق همه‌تون هستم

    انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      Sos گفته:
      مدت عضویت: 2354 روز

      آقای نوری عزیز سلام

      خیلی تحسینت کردم بخاطر شجاعتی به خرج دادی پا روی ترسهایت گذاشتی رفتی تو دل‌اش اطمینان دارم پاداش بزرگی دریافت میکنی پس به ندای قلبت گوش کن و انجامش بده

      احساس خوب مساوی هست با اتفاقات شگفت انگیز

      در پناه خداوند متعال باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        عمران نوری گفته:
        مدت عضویت: 2011 روز

        سپاسگزارم میلاد عزیز

        خدایا شکرت باز هم هدایت خداوند رو تو کامنت زیبا شما دیدم

        از اینکه پا تو دل ترسهام گذاشتم و طبق قانون پاداشهای بزرگی در انتظار من خواهد بود

        من عاشق این جمله شما هستم که

        احساس خوب = اتفاقات خوب

        چون این جمله فرکانس و رفتاهای منو بصورت اگاهانه تنظیم میکنه و همیشه این عبارت رو تو ذهن خودم دارم که حواسم باشه که الان چه افکاری و چه احساسی دارم و خیلی سریع این مثال به خودم میزنم که درست مثل دستی که میخوایم وارد اتیش کنم و باعث میشه سریع بسوزه و این اتیش با هیچ کسی رو دروایسی نداره و دلش به حال کسی هم نمیسوزه و خیلی سریع کار خودش رو میکنه

        بنابراین با این الگو بیشتر حواسم هست که در طول روز به چی فکر میکنم و چه احساسی دارم

        میلاد عزیز من عاشق این جمله طلایی هستم که دوباره بیادم اوردی تا بیشتر حواسم باشه

        انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه الله یکتا . شاد . سالم . خوشبخت . ثروتمند . سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

        به امید شنیدن خبرهای خوب و موفقیت بیشتر شما میلاد عزیز

        فعلا

        یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سجاد محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2884 روز

    سلام به استاد و هم دوستان عزیزم…

    امیدوارم که هر لحظه حال بهتر و بهتری رو تجربه کنید..

    آگاهی که من از این فایل ارزشمند دریافت کردم و شاید بزرگ ترین دلیل برای رشد و پیشرفت صد در صدی یا خلاف اون بود این که :

    همه ما افرادی که این اگاهی ها رو دریافت می کنیم به دو گروه بزرگ تقسیم میشیم ک یکی از این گروه ها

    تعداد زیادی عضو داره و گروه دوم گروه با تعداد خیلی کمتره..

    اما اون گروه با تعداد اعضای خیلی زیاد همون گروهی از بچه ها هستن که هنوز تصمیم جدی نگرفتن تا 100 درصد تمرکزشون رو برای عمل به این اگاهی ها بزارن و نتایج بزرگ رو رقم بزنن بعضیا تو این گروه هفته ای یبار و ماهی یبار و شایدم سالی چند بار بیان و یکم اگاهی دریافت کن .بعضیاشون در طول هفته چندین بار میان و به سایت سر میزنن و چند فایل گوش میدن و می بینین و صرفا شاید برای تغییرات مقطعی در حس و حالشون این کارو میکنن که هرچند اینم نکته مثبتیه و یه گروه دیگ هم هستن که خیلی زیاد فایل می بینن و گوش میدن ولی عمل خیلی کمی دارن در انجام تمارین و در اون مواردی ک باید متعهد باشن مثل کنترل ورودی ها و کانون توجه و تمرکز بر احساس خوب بصورت همیشگی که خودمم به نسبت تو این گروهم و میخوام اول ب خودم و بعد به بقیه دوستانی ک تو این قسمت اخر هستن بگم ما ک باور داریم که این اگاهی ها درسته و جواب میده پس چرا صد در صد باورش نمیکنیم و 100 درصد تمرکزمون رو نمیذاریم تا نتایج بزرگ رو بدست بیاریم چون بنظرم ما این وسط اون گروهی هستیم که داریم تباه میشیم چون هم وقتش رو گذاشتیم هم یه سری نتایج خوبی گرفتیم اما صدمون رو نذاشتیم تا اتفاق بزرگه و تغییر اصلیه ایجاد بشه .کاش ب خودمون بیایم و یبار برا همیشه اون قدم آخرو محکم برداریم و بریم ب سمت اون دستاورد اصلی و اون تغییر بزرگی که قراره رقم بزنیم و نتایج همیشگی و پایدار توی زندگیمون..

    گروه اصلی دوم هم که باید بهشون تبریک بگم گروهی از بچه هان که صد در صد تمرکز و توجه ب اگاهی دارن و با تمام توان عمل میکنن و متعهد هستن

    اینا هم دستاوردای خوبی میگیرن و هم تغییرات بزرگ و تنها نکتش اینه ک سعی کنن از تلاششون کم نکنن چون به موفقیت و تغییر دست پیدا کردن تلاش میخواد و البته در اون موفقیت و شرایط موندن هم تلاش مخصوص ب خودش رو میطلبه تا نتایج ب امید خدا همیشگی و پایدار بمونه…

    امیدوارم هممون یبار برای همیشه صد خودمونو بزاریم برای تعهد و ایمان کامل ب مسیر و ثبات تا گرفتن تغییر و نتایج پایدار مورد نظرمون..

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      زهرا فرجی گفته:
      مدت عضویت: 1941 روز

      سلام آقای سرمدی

      چقدر عالی بود کامنتتون نکته به

      نکته ش خواندنی بود وقتی با

      مثال میتویسید قابلیت درکش بالا

      می‌ره و همین باعث میشه که

      فراموش نشه و چقدر مننونم از

      آوردن مثالهای نغز

      در پناه الله ست پیروز و سر بلند

      باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    سلام استاد عزیزم

    ممنون از اقا رضا که این قدر ریشه ای صحبت میکنن،شاید اگه ندای قبل بودم نمیفهمیدم چی میگن و به قول اقا رضا گوش میدادمو حس خوب میگرفتم و میگفتم چه خوب ک نتیجه گرفته،ولی اصلا به خودم نمیگرفتم و احتمال نمیدادم خب توام میتونی ندا

    ولی به لطف خدا و فرامین استاد عزیزم،هر جمله ی اقا رضا رو به اندازه رشد درک وجودیه الانم،انالیز میکردم و میگفتم خب اره این ینی ترمز ،این یکی یعنی کد اشتباه و اون یکی ینی باور جدید

    و یجورایی داشتم به خودم یاداوری میکردم اموزه های استاد رو،همینطور برام باور پذیرتر میشد

    منم تقریبا ی سالو خورده ای هست ک هدایت شدم به این سایت

    و البته مثل اقا رضا اوایل خیلی حس خوبی میگرفتم و البته فقط گوش میدادم ،نه نوشتنی در کار بود،نه تمرینی…پشت فرمون،موقع خواب،م‌قع بیکاری…

    دقیقا مثل مسکن یه چندروزی دردامو فراموش میکردم و ظاهرا خیلی پر انرژی بودم ولی واقعیت ،از درون خیلی خیلی خوب نبودم.یهو خالی میشدم یهو کوه غم میشدم یهو نا امید میشدم یهو ترس وجودمو میگرفت

    بخاطر هزارو یک دلیل

    به خاطر کارم ک تازه اومده بودم بیرون و البته ظاهرا بد بود و با گذر زمان دیدم خدا چه هدایتی کرده منو..

    بخاطر حرف بقیه،ک ورزش مگه نون و اب میشه ؟ فلانی داره n تومن در میاره تو تاکی میخوای بازی کنی،اما در این مورد باید بگم اصلا اهمیت نمیدادم ب بقیه ،چون خیلی حالم خوب بود به کارم،ولی واقعا بعضی وقتا میگفتم راست میگن،من چرا مثل دوستم پول نمیسازم

    اما الان ک دارم رو خودم کار میکنم میبنیم من هفته ای 9 ساعت کار کردن،تاکید میکنم هفته ای 9 ساعت،اندازه ای همونی ک مامانم مثال میزدو میزد سرم و روزییی تاکید میکنم روزی 9 ساعت کار میکنه پول میسازم

    ،من دارم عشق میکنم اما اونا از سر اجبار

    من با لباس راحت،و هروز میگم خب چه شلوارک و تیشرتی بپوشم،اونا میگن چه مقعنه مانتو شلوار!من میگم موهامو چجوری ببندمو ببافم اونا میگن کپک زد سرمون! در واقع میخوام بگم من نا اگاهانه توی این مسیر،توحیدی عمل کردم ولی حالا دارم تلاش میکنم اگاهانه ،بیشتر عمل کنم

    بخاطر ورودی کمه مالیم…

    بخاطر معلق بودن رابطه ک تقریبا 4 5 سال بود منتظر نتیجه ی دادگاه بودم

    بخاطر ورزشم ک همش فکر میکردم الان من خوب نیسم یا یه چیزایی بلد نیسم هرچند ک بهترین مربی بالاسرم بود و خودم هم بهترین مربی بودم در رشته ی خودم

    من ی ساعتایی خوب بودم امااااا یه روزهایی حتی ماهها بد بودم

    دوره 12 قدم به لطف خواهرم لیلا بشارتی،دستم بود

    دوره عزت نفس دستم بود

    دوره ثروت 1 دستم بود

    اما اماده دریافت نبودم ،درواقع همرو گوش دادم اما فقط گوش دادم درک الانو نداشتم

    تا اینک ی روزی به خودم گفتم ،نداخانم ! ابجی لیلاتو ببین،نتایجشو‌ببین

    یکم نشونه هارو ببین

    در ضمن من از قبل هرروز خواسته هامو مینوشتم

    بعد ک طی روز ی سری حرفها میشنیدم اصلا ربطش نمیدادم به خواسته های صبحم

    مثلا میگفتم خدایا ثروت منو از راههایی ک خودت میدونی چند برابر کن:طی روز میشنیدم ک ابجی یهو میگفت ندا کشف قوانین خیلی خفنه ها، فایل بعدی ک میخوام بخرم اینه

    صب مینوشتم خدایا تکلیف رابطمو مشخص کن: یهو اخر شب گوشیم ز میخورد ندا تو متن اگاهی های کشف قوانین چه اگاهی های قشنگی هست چه درکی هست…(ابجیم) میگفت ندا میخوام تولدم برای خودم کادو بخرمش،ابان ماه بود

    من خواسته هام سر جاش بود و فکر میکردم خب باید اتفاق بیفته .اصلا پیش خودم درکی از ترمز ذهنی نداشتم

    در واقع اصلا میگفتم من هیچ ترمز ندارم،ولی عملا کلی ترمز داشتم ،چرا؟ چون کم کم ک درکم رفت بالاتر،ظرف وجودیم ک بزرگتر شد،منفذهای بیشتری ک توی ذهن برای جذب اگاهی ها بیشتر باز شد،مدارم بالاتر رفت،فهمیدم چه خبره …ترمزو ترمزگیرو تپه و خیلییی چیزاا….

    نمیدونم چه جوری ولی یهو ،بدون نگاه کردن به موجودی کارتم ،رفتم کشف قوانین رو خریدم و پیام دادم به ابجیم تولدت پیشا پیش مبارک و کشف قوانین مبارک جفتمون باشه

    و اصلا نمیدونم چه جور بگم،اینک بهاشو خودم پرداخت کردم انگار ی جوری دیگه روی من تاثیر میذاره این اگاهی ها

    من توی این چند ماه ک دارم کشف قوانینو کار میکنم،مینویسم تمرین میکنم بارها گوش میدم مثل هرکاره دیگ ای هروز وقت میذارم،کم ترین اتفاقی ک برام افتاده:احساس ارامش،قلبا ارومه ارومم،هیچی منو مثل قبل ناراحت نمیکنه هیچی استرس نمیده

    اون الهاما ک صبح ها برای خواسته هام از خدا میخواستم،همین دوره کشف قوانین بود بعد رفتم جلسه اول افرینش رو خریدم

    هروز توی سایت میچرخم و میبینمو میخونم

    راست میگن اقا رضا…چه انگیزه ی خوبی میده چه حس ارامشی داره..

    من از اول این درکو داشتم ک من خالقم ولی باورش نکرده بودم

    به قول استاد،ی سری نتیجه کارارو مینداختم گردن دولتو قاضی و وکیل و پارتی و …ی سری کارو خودم

    اونایی ک ذهنم دوس نداشت قبول کنه ک خودت باعثش بودی،خودت با باورات،با شنیده هات،با دیده هات کردی،مینداختم تقصیر بقیه

    کم کم خیلی چیزها عوض شد

    الان خواستمو مینویسم،بررسی میکنم که چرا فکر میکنم نمیشه؟

    دلار بالاست؟بمن چه!

    فلانی باید اکی بده ؟بمن چه!

    سختی باید بکشی؟نه بابا راحتش بمن میفته!

    اینکارو اونکارو باید کنی؟ نه بمن چه

    میترسی بگن ندا اینکارو کرد؟ به اونا چه

    میترسی ضایع شی وفکر کنی ابروت میره؟ به اونا چه؟️تو تمرکزت رو خودت باشه ،هر اتفاقی هر تضادی،یه خواسته ی جدید بوجود میاره تو به این بعد ،نگاه کن واقعا

    مثل بچگیات ک اصلا مگه فکر میکردی ک ادما راجبت چی میگن،نه ترسی داشتی ،نه خواسته هات خیلی تو ذهنت بزرگ بودن،خیلی پررو بودی

    اونقدری ک دستتو کردی تو کنتور برق اخ نگفتی

    یا میرفتی سه طبقه تاتی تاتی از پله ها بالا تا ب مامانت بگی ماماامان!اما هر دفه میفتادی طبقه ی اول،و هیچ ترسی نداشتی و دوباره میرفتی

    هرچی میخواستی فراهم میشد،مثل خوراکی،مثل جاهایی ک دوس داشتی بری،لباس کفش…

    تو کاری نداشتی چجوری ،فقط میخواستی

    چون مثل الان انقد باورهای مخرب جدید ک طی زمان ساخته شده تو ذهنت نداشتی

    پس الانم همون باش

    ذوق داشته باش،فقط به خواسته هات فک کن

    مثلا الان حرف مسابقست،تا قبل‌مسابقه هی میگفتی میخوام برم‌مسابقه،ولی حالا ک وقت ثبت نام شد،ذهن منفی اومده میگه نه میری میبازی،یا با این دلار چجوری بری،یا ادمای دیگ هستن ک قوی ترن!!!

    بابا دختر خوب،دوسال پیش ک قهرمان کشور شدی،انلاین بود،مگه میدیدی بقیرو؟؟

    چون خبر از بقیه نداشتی و فقط تمرکزت رو خودت بود اول شدی

    این همه ادم دارن شرکت میکنن،دلار اونا از کجا میاد؟واسه توام میاد

    ببازی واسه خودته ببری واسه خودته!

    که هردو حالتش در جهت پیشرفتته

    خلاصه میخوام بگم من الان تو مرحله ی احساس خوبم ک بزرگترین دستاورد زندیگیمه تا الان

    ک به زودی از نتایج بزرگترم،توی فایل کشف قوانین مینویسم نه اینجا،چون الان مرحله ی عمل کردن،تا نتایج ارام ارام اتفاق بیفتن

    اینجا جاش نیست بنویسم فقط خ‌استم بخودم یاداوری کنم بله میشه

    استاد تونسته،اقا رضا تونسته،اقا عرشیا تونسته،ابجی لیلا تونسته…

    پس منم میتونم

    هرروز زندگیم داره قشنگ تر میشه.

    قشنگیای بیشتر میبینم.جسورتر شدم

    مثل ندای 10 15 سال پیش شدم

    ک دوس داشتم توی مدرسه نمونه دولتی قبول شم، من درسمو میخوندم،بقیه ام میخوندن،ولی من انقد انگیزم بالا بود و ایمان داشتم ب خودم ک من قبول میشم با وجودم حسش میکردم ک از پله های خونه دارم بدو بدو میرم ک از سرویس جا نمونم،تصور میکردم بعده قبول شدنمو،اما بقیه با استرس‌میخوندن،من با اینک سه روز کامل قبل ازمون تو بیمارستان بستری بودم به خاطر مسمومیت،اما رتبم بین هزارانفر ک دقیق نمیدونم عددشو،شدم 25ام.خودم الگوی خودمم.انگیزه شوق شور،منو ب خواستم رسوند

    ی سری حرکتای ورزشی،ک انقد بهشون فکر میکردم حتی توی خواب از انجام دادنشون ،یهو میپریدم !!!کاری ک بقیه باید حداقل یک سال کار کنن تا یاد بگیرن،من سه هفته ای یاد‌گرفتم ،شورو شوق احساس خوب..

    پاره شدن کف دستم،لذت بود واسه هدفام

    الانم برای خواسته هام شروع میکنم

    این کامنت،هدایت خدا بود ک دوباره یاداوری کنم به خودم ک قبلا تونستی،پس بازم بخواه و ارزوهاتو دفن نکن بخاطر چگونگی رسیدن!

    احساستو‌ خوب کن!به کوچکترین ایده ها دقت و عمل کن،بقیش میاد

    ممنون از اقا رضا ک انقد واقعا شیوا و شیرین تعریف میکنن،ممنون از خودم ک توی مدار شنیدن این ایه ها ی خدا،از دهان استاد و اقا رضا هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    حامد میرچناری گفته:
    مدت عضویت: 1240 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی و تمام همراهان عزیز،اول صحبت های آقا رضا این بود که من وارد سایت شدم و توان خرید نداشتم ،باید بگم که همین فایل های دانلودی که در سایت موجود هست برابری که چه عرض کنم هزاران برابر مفید تر و جامع تر و‌کاملتره از دوره های بزرگ‌ترین استادهای راه موفقیت در جهان و با همین فایل های دانلودی که به لطف خداوند و بزرگواری سید عزیز در دسترس ما قرار داده شده میشه ثروت سلامتی ارامش روابط سعادت خوشبختی بدست آورد و بعد برای بیشتر بیشتر کردنش با همین ثروتی که ساختیم برای دریافت ثروت و نعمت بیشتر و بیشتر دوره ها رو‌خریداری‌کرد ،آقا رضا درمورد اینکه شما از خدا میگفتی اون تجربه رو‌گفت و من هم وقتیکه تو زندگیم به مشکل برخوردم با خودم گفتم خدا که اون بالاست ‌‌من دستم بهش نمیرسه و برای انتقام از خداوند بلا سر بنده هاش میارم و شروع کردم به خرابکاری در صورتی که من بلا سر کسی نمیوردم ‌همش داشتم به خودم آسیب میزدم و اگر شما از موفقیت صحبت می‌کردید‌در ذهن من موفقیت با پارتی و پول پدر و شانس گره خورده بود و در غیر اینصورت امکان پذیر نیست و جالب اینجاست این باور رو داشتم و صبح تا شب تلاش میکردم که برکه‌تون اخریه یعنی شانس یه روزی به من رو‌کنه و معاملات زیادی رو با خداوند انجام داده بودم مثلا میگفتم آقا من روزه میگیرم نماز میخونم و چند ماهی اصلا گناه نمیکنم ببینم تو چکار میکنی خدا و‌توی اون چند ماه هیچ اتفاقی که نمیوفتاد تازه بدترم می‌شد و من باز از اون انسان ناامید و خشمگین خشمگین تر هم میشدم و دوباره فکر انتقام و کلا یه سیکل اشتباه رو‌در پیش گرفته بودم و اگر کسی میومد و از خدا میگفت میخواستم دهنش رو‌پاره کنم و میگفتم‌کدوم خدا؟؟؟من هزار تا معامله باهاش کردم ولی هیچ جوابی نگرفتم تا اینکه صحبت های شما رو شنیدم سیده عزیز انگار جنس این کلام جنس این صحبت ها یه جنس دیگه بود و داشت اصل من رو بهم یادآوری می‌کرد انگار یه چیزایی یادم رفته بود‌و تو داشتی بهم یادآوری میکردی اما انگار این صحبت ها یه قدرت کاذب بهم داد و قدرتی رو در دست گرفته بودم که دیگه از این کلام استفاده کرده بودم برای سواستفاده و بعد به طور اشتباه و نا سالمی از این قانون استفاده کردم و باز هم سیلی خوردم و با کمر خوردم زمین و یه مدتی دوباره همه چیز رو رها کردم و همون زندگی قبلی و یه چند وقتی میومدم پیگیر میشدم و باز هم زندگی قبلی…اما انگار خداوند نمیخواد منو رها کنه و همش داره تو گوشم میگه صد بار اگر توبه شکستی باز آ و بعد بطور کاملا هدایتی جریان توبه نصوح رو از زبان شما شنیدم و وقتی توبه نصوح رو گوش دادم داشتم دیوانه میشدم که چقدررر خداوند بخشنده و مهربان هست و هر بار منو میتونه ببخشه و بعد بطور کاملا هدایتی معنی بسم الله الرحمن الرحیم رو از زبان تو شنیدم و معنی الحمدالله رب العالمین رو انگار انقلابی درونم شکل گرفته بود شور و شوقم برای زندگی هزار برابر شد دیگه اون حامد خشمگین نبودم و اتفاقات خوب کوچیک شروع به افتادن کردن و این اتفاقات از یک ذره تغییر در احساسم بود که بوجود اومد ،نفرت و کینه و عصبانیت ام روز به روز نسبت به خداوند و افراد کمتر می‌شد ،حالا کاملا هدایتی به جایی رسیدم که تو گفتی باید دیگران رو ببخشی اینو که شنیدم گفتم نه نه نه اینو دیگه نمیتونم هزاران دلیل برای نبخشیدن‌ادمهای اطرافم داشتم اما تو گفتی اونا رو ببخش نه بخاطر خودشون بلکه بخاطر خودت بخاطر اینکه رها بشی و بالاخره متقاعد شدم تا بخاطر خودم ببخشم و رها بشم و بعد بطور کاملا هدایتی تو گفتی بخشش دلیله ارتباط دوباره با اون افراد نیست و من رها شدم حس کردم زنجیرها از پاهام باز شده و الان میتونم راه بیوفتم بد سررررعت هر چه تمام تر و بعد هدایت شدم به اون فایل که شما در خواب دیدی که مسابقه داری با دسته معلولان بعدش که این فایل رو‌گوش کردم روزها گریه کردم که من هم معاول ذهنی بودم و با معلولیت داشتم زندگی میکردم ,در یک همزمانی های خاصی قرار میگرفتم انگار خداوند دیگه برای من هم چیز رو‌چیده بود دوره قانون سلامتی رو که تهیه کردم تو گفتی برو پیاده روی توی چند ساعت پیاده روی همش میگفتم خدایا به من کلید بده خدایا بگو چجوری به اوج ثروت و سعادت و خوشبختی برسم جواب اومد که حامد اصلا تو خوده خدایی به این حامد چیزی میدی ؟؟؟اونجا که فهمیدم باید ندارم تغییر کنه و باید شخصیتم دوباره بیشتر از این تغییر کنه و باز هم نتایج بهتر و بهتر.

    حالا دیگه بجای هر شب با دوستان بیرون ‌و رفتن و مهمانی هفته ای یکبار میرفتم و کلا انگار اون یک شب هم اونجا جای من نبود و اهدافم با بقیه فرق میکنه و من باید از بدنه جامعه جدا بشم اگر ثروت زیاد میخوام این افرادی که باهاشون نشست و برخواست دارم همه در حد بخور و نمیر دارن تو زندگیشون و من با دیدن اینا یکی مث خودشون میشم اگر روابط عالی میخوام اینا همش دروغ و خیانت و …تو زندگیشونه و‌من با دیدن اینا یکی مث خودشون میشم حامد باز باید مدارت و شخصیت ات تغییر کنه ،الان دیگه عاشق خودم هستم جمع هایی که آرزوم بود توش باشم دیگه به من حال نمیده من عاشق خودمم عاشق تنهایی قدم زدن زیر باران عاشق اومدن تو سایت و بمباران کردن خودم عاشق سلامتی عاشق خدای خودم و عاشق تمام مردم جهان چون میدونم هر انسانی یک بعدی داره و من فقط به زیبایی های انسان ها توجه میکنم و مطمعنم وقتی با خودم به هماهنگی برسم بهترین انسان وارد رابطه با من خواهد شد رابطه ای بدون هیچ محدودیتی

    به ذوق اینکه پولدار ترین آدم شهرم بشم و چشم ‌و هم چشمی کنم دنبالت کردم سیده عزیزم اما تو قرآن رو‌گذاشتی تو دستم کلید تمام گنج ها رو و خدا رو با من آشنا کردی که داشتنش و هماهنگ بودن باهاش بزرگ‌ترین گنجه ،تو به من گفتی باید از داشته هات لذت ببری و باید از مسیر لذت ببری نه رسیدن به مقصد ،من تشنه ی رسیدن بودم اما الان میخوام از مسیر لذت ببرم

    من تیکه کلام ام این بود که اگر خدا بخواد میشه و اگر خدا نخواد نمیشه ،در صورتیکه تو بهم گفتی خدا تویی و‌تو میگی چی بشه و چی نشه ‌و خدا هیچ چیزی برای تو نمیخواد و‌تو آزادی مه انتخاب کنی چی‌میخوای ؟و این بهم قدرت داد و چقدر عاشق این خدا شدم که همه چیز رو به دست خودم داده و تو گفتی هوالا و هوالا به هر سمتی بخوای بری کمک ات خواهد کرد ،خب من چون واقعا ذهنم با خلاف برنامه ریزی شده بود گفتم خب باشه میرم سمت خلاف اما این زندگی کجا و خلاف کجا ،حامد میخوای به چه سمتی بری؟؟؟خوبی یا زشتی ؟یه مدتی اصلا حرف نمیزدم و خیلی سکوت میکردم و همه چیز رو سپرده بودم به خداوند و مورد تمسخر افراد خانواده و اطرافیان قرار گرفتم که این از بس بدبختی کشیده دیوانه شده اما تو به من گفته بودی نظر دیگران برات مهم نباشه و اعراض کن و من اعراض کردم و نتیجه اش الان تو زندگیمه ،تو به من گفته بودی روزه فکری بگیر و‌من چشم و گوش و دهنم رو پاک نگه داشتم و رفتم روستا و خودم رو در یک اتاق حبس کردم البته چه حبسی که سایت هم در دسترس باشه شروع کردم به بمباران خودم و شروع کردم به سپاسگذاری دستان خودم رو میبوسیدم دست میکشیدم به چشمان خودم عموم اونجا پیشم بود و بهش گفتم من میخوام روزه فکری بگیرم چند روزی تو این اتاق نیا اونم زنگ زده بود به همه گفته بود حامد دیوانه شده تو اتاق ،اذیت شدم ولی اعراض کردم و 3روزه بعد اصلا یک انسان دیگه ای شدم ،دیگه دنبال این نبودم که بخاطر اشتباهات گذشته ام برم و رضایت بقیه رو بگیرم‌و خط قرمز کشیدم دور گذشته و انسان دیگری متولد شدم ،تو به من گفتی بپذیرم خودمو چون خداوند تو رو‌پذیرفته ،تو گفتی به محض اینکه فک کنی هدایت شدی هدایت میشی و‌من به دنبال این هدایت رفتم و باور کردم و دیدمش دیگه حتی سایه ای از ناامیدی های گذشته در زندگی ام نیست ،چند باااار از زبان تو داستان موسی رو‌گوش کردم و چقدددد بهم حال داد خداونده توبه پذیر من برگشتم و من به یاد اوردم به کمک تو آگاهی هایی که در جهان قبل از تولدم میدونستم و با تولد از یاد برده بودم سپاسگذارتم عباسمنش ،سپاسگذارم مریم عزیز،سپاسگذارم خداوند مهربان

    من بخشیدم خودم رو ،من عاشق خودم هستم ،من پذیرفتم خودم رو ،خدتوند منو دوست داره ،خداوند از من بیشتر دوست داره که ثروتمند بشم اصلا مگه میشه پدری دوست نداشته باشه فرزندش در سعادت ‌ثروت و خوشبختی زندگی کنه ؟؟؟خداوند فضا رو واسه من فراهم کرده و همیشه هدایت و‌حمایتم میکنه ،یادمه وقتی گفتی ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و من رفتم ‌‌میلیاردها برابر با خودم تکرارش کردم و براش منطق و دلیل اوردم درآمدم تقریبا 50برابر شد اونم چه 50برابری که دیگه سطلم سوراخ نبود که اگر ماهی 100میلیون درآمد داسته باشم جهان 110مبلبون خرج بزاره رو‌دستم ،تکاملم رو طی کردم تا الان و پول هام برکت داره و با هر پول پوله جدیدی میسازم ،من میخوام از همیشه جدی تر این آگاهی ها رو دنبال کنم ،

    خیلی وقته تلویزیون ندیدم ،حتی یادم رفته تلویزیون چطور روشن میشه هر وقت میرم یه جایی کسی بهم میگه تلویزیون رو روشن یا خاموش کن بلد نیستم ،تو این وضعیت که تو ایران بوجود اومد حتی یکبار درگیری ندیدم و یا هر کسی خواست باهام صحبت کنه گفتم تمایلی به ادامه بحث ندارم ،من اطمینانم به خداوند میلیاردها برابر شده نگران چیزی نیستم حتی خانواده ام‌چون اونا خدای خودشون رو دارن و اصلا هم دوست ندارم کسی نگران من باشه

    من به تاریخ عضویتم در سایت کاری ندارم امروز اولین روزه من درسایت و هر روز یه روز جدیده برام و هر روز میخوام بیشتر و با اشتیاق تر به آگاهی ها عمل کنم ،متعهد میشم هر روز بیشتر عمل کنم ،از خداوند میخوام هر روز درک ام رو بیشتر کنه و میزان دریافت آگاهی رو در وجودم بیشتر و اصل رو بیشتر بفهمم و بیشتر عمل کنم و نتایج ام بزرگتر بشه و فرکانس هام قوی تر بشه و ادامه بدم و ادامه بدم و نمیخوام از این مسیر جدا بشم این مسیر یک‌مسیر متفاوته از عموم جامعه ،هر چی بگی انجام میدم سید هر تمرینی بگی انجام میدم هر مسیری بگی میرم چون تو نتیجه تو دستته ،میخوام به هر چیزی که میبینم ‌و مینویسم عمل کنم ،من هیچ‌کتاب دیگری رو‌نمیخوام بخونم چون خداوند بیشتر از طریق تو با من صحبت خواهد کرد ،این زندگی برای من 2بخشه اصل و فرع،اصل خداوند و اگاهیی هایی که از طریق زیباترین دستش بنام سید به من میرسونه و فرع دیگر چیزها و‌من میخوام بچسبم به اصل دوستدار شما حامد میرچناری ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    حامد ولایتی گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    به نام رب قدرتمند و مهربانم

    آدمهای خوب سلام

    استاد دانا و نازنینم سلام

    چقدر خوشحالم

    خدایا هزاران بار شکر بخاطر حال خوب

    خدایا هزاران بار شکر بخاطر قوانین عادلانه و حکیمانه ات

    سپاسگزارم از استاد عباس منش عزیزم بخاطر انتقال این آگاهی های ارزشمند

    سپاسگزارم از رضای عزیز بخاطر به اشتراک گذاشتن این تجربیات و روند موفقیت هایش

    مشتاقانه منتظر شنیدن ادامه این داستان انگیزه بخش هستم

    بخشی از تجربه زندگی مون رو دوستان سایت در کامنتهای دختر نازنینم خوندند، اونجا که زهرای عزیزم از تصمیم سخت و جسورانه ای که من گرفتم و البته همراهی قابل تحسین همسر همراهم و دخترم با من داشتند…

    و خدایا هزاران بار شکر بخاطر وجود همسر همراهم و نازنینم و فرزندان ارزشمندم

    تو این قسمت از صحبت های رضای عزیز دیدم مثل خیلی از آدمهای دیگه، من هم تجربیات مشابهی داشتم؛

    _ ترس از گناهان گذشته و ترس از خدا

    (اینکه همیشه می‌شنیدیم که فقط باید از خدا بترسید!!!)

    _ تکراری شدن زندگی و روزها رو با روزمرگی گذراندن

    _ بدهکاری و تماس‌های طلبکاران که هم باعث اعصاب خوردی میشد و هم حال بد و طبیعتاً رفتار نامناسب با عزیزان و خانوادت

    _ گله و شکایت به خدا که چرا با این‌همه عبادت (نماز و روزه و دعا، اون هم مخصوصا در شب‌های قدر) هیچ فرجی نمیشه!!!

    _ حدیث و روایت های جعلی که فقط ما رو از خدا دور می‌کنه

    _ اینکه اگه در این دنیا سختی بیشتری داشته باشی، لااقل اون دنیا راحت تری!!!

    _ و …

    خدایا هزاران بار شکر بخاطر وجودت و وجودم و وجود عزیزانم

    خدایا هزاران بار شکر بخاطر وجود دستان مهربانت در این جهان زیبا

    خدایا هزاران بار شکر که هدایتم کردی به این‌همه آگاهی ناب

    معلم عزیزم، استاد عباس منش دانا؛

    چقدر خوب توضیحات تکمیلی و کاربردی و راهگشا رو به این فایل و فایل های مشابه اضافه میکنید

    سپاسگزارم

    و چقدر وجود شما نعمت و برکته برای اونی که بخواد بهشت رو تجربه کنه

    البته بهشتی که در همین دنیا برای خودش و عزیزانش بسازه و قطعاً پاداش این ساختن، بهشتی وصف نشدنی و بسیار عالی تر، در اون دنیا خواهد بود…

    حالم خوبه

    حدود یک ساله که حالم خیلی از قبل بهتره و نتایج هم حالم رو بهتر کرده

    دیروز قدم 12 رو هم به لطف خداوند خریدم و گوش کردن جلسه یک و دو، کلی حالم رو بهتر کرد ( حالا ببین وقتی این آموزش های ارزشمند رو بارها گوش کنی و بهشون متعهدانه عمل کنی، چه خواهد شد…)

    با همه فراز و فرودها و دلتنگی برای عزیزانم، حالم خوبه و ایمان دارم خیلی عالی در زمان مناسب و در مکان مناسب، خداوند من و عزیزانم رو به هم می‌رسونه و جهان اتفاقات خیلی بهتری رو برامون تدارک میبینه، چراکه؛

    حال خوب = اتفاقات خوب

    و با تمرکز بیشتر روی خوبی ها و زیبایی ها و گوش ندادن و توجه نکردن به ناخوبی ها و نجواها؛

    حال عالی = اتفاقات عالی

    خیلی زود از خودم و اتفاقات و تجربیات زندگیم می‌نویسم…

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2253 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام آقای ولایتی

      خداوند به شما نگاه ویژه ای دارد، که خانواده با شما همراه هستند.این بزرگترین سوختی است که سریع تر و راحتر بتونید مسیر رو طی کنید.

      واقعا شما و خانواده تان را تحسین می کنم.

      برایتان بهترین ها را از خدای مهربان خواهانم.

      منتظر خبرهای خوب و پیشرفت های عالی شما و خانواده محترمتان، مخصوصا زهرا خانم رو دارم.

      زهرا رو خیلی دوست دارم، کاش میشد از نزدیک ببینمش.

      ان شاءالله در پناه حق به رشد وبالندگی الهی برسد.

      موفق و پیروز و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1779 روز

    به نام خدای عزیزم

    آقا اصلا چی به غیر از شوق و ذوق باعث میشه ادامه بدیم

    اصلا چی مهمتر ازاینه

    واقعا خوشبخت اونیه که شوق و ذوق داره

    چون اونه که ادامه میده

    چون اونه که لذت میبره

    چون اونه داره زندگی میکنه

    چون امیدِ که باعث میشه ادامه داد

    چون ذوق و شوق از باورهای درست میاد

    از ورودی های درست میاد

    از احساس خوبی که حاصل از تداوم و بودن در مسیر درستِ میاد

    به خودم قول دادم حتما کامنت بذارم پس مینویسم

    وقتی صبح بیدار شدم و این فایل رو دیدم برام جالب بود که با هر جمله ی اقا رضا ذهنم ناخودآگاه میگفت اره ببین میشه اگه برای رضا عطارروشن شده برای توام میشه

    اگه یه نفر تونسته از اینجا به موفقیت برسه پس برای تو که اسون تره

    پس میشه میشه

    همین دیشب بود که داشتم چندتا کلیپ از یه یوتیوبر میدیدم ولاگ از سفراش و…

    این دختره فقط 21 سالشه

    و هزار بار تحسین کردم موفقیتش رو شادیش رو ثروتمند بودنش رو مشهور بودن ‌و محبوبیتش رو

    اینکه خودِواقعیشه و انقدر خوشحال شدم و باور میشودرو بهم داد که یادمه همون موقع گفتم خدایا بازم بهم الگو نشون بده .

    و چقدر عالی که شب قبل از خواب با دیدن الگوهای مناسب به خواب میرم

    و صبح بیدار میشم و بازهم خداوند الگوی مناسب نشونم میده

    که داره بهم میگه ببین ببین موفقیت فراوانه ثروت فراوانه ببین میشه هاا برای این شد اون شد برای توام میشه

    خلاصه اقا میگم الگوی مناسب برای اینکه این روزا که خدا هم الگو نشون میده هرچی بیشتر دقت میکنم بیشتر متوجه میشم بابا اصلا عوامل بیرونی مهم نیستن

    سن تحصیلات شهر و کشوری که بدنیا اومدی و… بقیه بخوان‌نخوان

    و من تحسین کردن هم از شما یاد گرفتم‌ درسته که هنوز مقاومت دارم (دوستدارم حتما این مقاومتم رو بنویسم که متوجه تغییراتم بشم)اما وقتی متوجه این ترمز شدم و فایل “ترمز مخفی به نام انکار دستاوردهای دیگران” رو گوش کردم و متفاوت از قبل فهمیدمش با کمک کامنتای فوق العاده بچه ها

    الان آگاهانه اگاااهانه تحسین میکنم موفقیت رو فارغ ازاینکه تو چه کاری موفق شدن یا اصلا ازاون فرد موفق خوشم میاد یا نه. و البته جهان که داره بهم نشون میده ببین فلانی چقد انکار کرد حسادت ورزید خواست بقیه رو بکشه پایین خودش الان کجاست

    یعنی استاد دقیقا از همون شب جهان بهم الگو نشون داد

    همون شب داشتن درمورد یه آقایی صحبت میکردن که دوستنداشته بقیه ثروتمند شن و حسادت میکرده به جایی میرسه که هرچی داشته خودشم از دست میده.

    آدمای موفق همشون اعتماد به نفس دارن شادن

    حالشون خوبه

    به قول شما استاد ذوق و‌شوق دارن

    و دقیقا اینو نوشتم و همزمان شد با شنیدن حرفای شما در قسمت تمرکز بر نکات مثبت قسمت 7 که شما میگید :افراد موفق میتونن در هر لحظه از زندگیشون لذت ببرن میدونی؟ نه فقط وقتی که اوضاع خوبه..

    (لبخند)

    خلاصه که استاد یه چیز دیگه ام برام تعجب اور بود که وقتی شما داشتید از احساس خوب میگفتید بااینکه تو کامنتای قبلیم گفتم‌من مقاومت دارم نسبت به لذت بردن و اینا اما ایندفعه دیدم اتفاقا ناخودآگاه دارم میگم اره اره درسته و به یاد میارم تجربه های خودم رو تا تایید کنه حرفای شمارو

    چون

    درست زمانی که سفر به دورامریکا شروع شد و تمرکزی کار کردن من باعث شد که تو مدت زمان کوتاهی فراوان خواسته هام با سرعت زیاد بیان وارد زندگیم بشن

    من براشون کاری کردم؟

    زور زدم ؟

    تقلا کردم؟

    نـــه

    اتفاقا هرچی فکر میکردم میدیدم من فقط احساسم رو خوب نگهداشتم

    و انگار که پامو از روترمز برداشته باشم ماشین داشت با سرعت فراوان میرفت جلو

    خواسته هایی که مدتها بود نوشته بودمشون

    هیچ ایده ای نداشتم اگه اقدامی کرده بودم جوابی دریافت نکردم

    اما بعد از احساس خوبم‌یکی پس از دیگری اومدن و تجربه شون کردم

    همه چیز احساس خوبه

    چون احساس خوب از کنترل ذهن میاد از باورهای درست میاد

    دقیقا این اصلِ اصلِ

    و اگه جایی نتایج مثل قبل نبود فقط برای این بود که من یادم رفت به احساسم توجه کنم

    استاد همون اولش بعد از صحبتای اقا رضا گفتید من هی میخوام ارتباط بدم اتفاقات زندگی رو به احساسِ ما و ترکیبش با فایل تمرکز به نکات مثبت قسمت 7. که میگید:قانون اینه که فرکانس های ما اتفاقات زندگی مارو به وجود میارن اگر فرکانس های ما ترس باشه اگر نگرانی باشه اگر تردید باشه اتفاقات شبیه همونم وارد زندگیمون میکنه

    منو یاد یه اتفاقی افتاد که چند روز پیشا به خاطر یه موضوعی ترس داشتم و بااااورتون نمیشه استاد

    همینکه رفتم بیرون یه جا یه سگ نگهبان بود اونور خیابون من اینور خیابون ازاونجا داشت بهم نگاه میکرد و انگار میخواست بپره بیاد بیرون بسکه عصبی بود

    هنوز نرفته بودم پیششا در این حد!

    و اینجوری جهان ترس بیشتری رو به من داد :)

    به همین سادگی

    انقدر این‌موضوع برام واضح بود که تا چند مدت بعدش تو شوک بودم که چقدر قانون دقیق کار میکنه

    باید همیشه از زاویه ای به اتفاقات نگاه کنیم که به احساس بهتر برسیم

    این کاریه که باید انجام بدیم این همون کنترل ذهنه

    و پاداشش بی نهایته

    و به قول شما اگه آدم بزرگ فکر کنه متوجه میشه در همه چیز خیره

    ~وقتی شما احساس بهتری نسبت به دیروزت به یک ماه پیش به یکسال پیشت داری

    ~وقتی شما ذوق و شوقت نسبت به قبل تو زندگیت بیشتر شده

    لاجرم جهان و خداوند اتفاقات بهتری رو وارد زندگیت میکنه

    شروع هر تحولی در زندگی افراد با احساس خوبِ(یک ذره احساس بهتر یک‌ذره نگرانی و ترس و نفرت و کینه ی کمتر)

    ازاینجا شرایط شروع میکنه به بهتر شدن.

    به نسبتی که شما حالت بهتر و آرامشت بیشتر میشه به همون نسبت اتفاقات زندگیت بهتر میشه

    شور و شوق یک‌کلیده

    وقتی شما شور و شوق داری برای زندگی زندگی شور و شوق داره که به شما چیزای بهتر بده

    وقتی شما شور و شوق نداری زندگی هم شور شوق نداره که چیزای بهتری بهت نشون بده.

    استاد دقیقا همینه

    یعنی هم الگوش تو زندگیم هست

    هم به خودم نگاه میکنم میبینم هروقت ذوق کردم تو اون ماده فراوان زیبایی به شکل های مختلف دیدم و تجربه کردم.

    احساس خوبی دارم استاد (لبخند).

    اقا من همین الان نتیجه ش رو دیدم قرار بود یه کاری انجام بدم اما جهان کارای اضافی رو برام حذف کرد

    و الان دیدم‌پدرم رفت انجامش داد خدایاشکرت.

    و چه همزمانی جالبی من هم دقیقا دارم جلسه سوم عزت نفس که درمورد احساس گناه هست رو کار میکنم (لبخند)

    سپاسگزارم برای این قسمت

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم

    سپاسگزارم از آقای رضا عطارروشن با این کیفیت فیلمشون که واقعا اونقدر باکیفیت و خلاقانه تدوین شده که باید حتما روی سایت قرار میگرفت.

    سپاسگزارم استاد

    برای تمریناتی که به ما میدین

    من همون موقع که فایل رو دیدم رفتم و شروع کردم به نوشتن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      زهرا فرجی گفته:
      مدت عضویت: 1941 روز

      سلام ریحانه جان ممنون که نوشتی

      چقدر لذت بخش بود خوندن این

      نکات ارزشمند خیلی لذت بردم

      باور می‌کنی با خوندن کامنتت تازه

      معنی شور و شوق درک کردم ممنون

      واقعا سپاسگزارم خدارو شکر که به

      کامنت شما هدایت شدم رزق امروزم

      خوندن کامنت شما و درک اشتیاق

      بود پر برکت باشید دوست جانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1784 روز

    با سلام به همه عزیزان

    خیلی فایل عالی بود خیلی درس ها داشت خیلی تاثیرگذار بود. سپاسگزارم از آقای عطار روشن که نتایجشون رو اینقدر صادقانه با ما به اشتراک گذاشتن و سپاسگزارم از استاد عزیزم که اینقدر دقیق صحبت های ایشون رو تحلیل کردین و کلی نکته طلایی رو برای ما یادآوری کردین.

    برداشت من برای خودم این بود که فایل هارو بیشتر و بیشتر گوش بدم، بیشتر و بیشتر نکته برداری کنم و تمرینات هر فایل رو با تعهد بیشتری انجام بدم چرا که تنها راه رسیدن به موفقیت همینه مسیر درست همینجاست و هر چه که برای ادامه این مسیر لازمه در همین سایت موجود هست. وقتی دوستان بسیاری تونستن از همین مسیر به خواسته هاشون برسند من هم می تونم برای من هم امکان پذیر هست. خدایا شکرت که منو با این سایت با این فضا و با این انسان های نازنین آشنا کردی. سپاسگزارم از شما استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم و همه دوستانی که کامنت میذارن و یا نتایجشون رو به اشتراک میگذارن. خداوند رو سپاسگزارم برای این احساس بی نظیری که این روزها دارم برای تجربیات شیرینی که برام رخ میده و خواسته هایی که برام محقق میشه خدایا شکرت . امیدوارم هر روز روی خودم کار کنم و هیچوقت این مسیر رو ترک نکنم. امیدوارم همگی دوستان در این مسیر پایدار و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  9. -
    هاجر دانش گفته:
    مدت عضویت: 1394 روز

    به نام خدای مهربان

    خدای آفریننده قوانین ثابت و بدون تغییر

    سلام به استاد عزیزم و آقا رضای عزیز

    اولین چیزی که از شنیدن این صحبت به یادم‌اومد قانون تکامل بود. اینکه چه طور آقا رضا تکامل خودشو طی کرده در روزهای اول هیچ نشانه ی نبود جز اینکه حالش خوب میشد.

    واقعا چقدر استقامت نیازه که چندین ماه هیچ تغییری نبینی ولی ادامه بدی و فقط حالت خوب باشه.

    همین تجربه رو من خودمم داشتم گاهی میگن ساقیت کیه؟گاهی میگن چی میزنی؟ اینکه میشنوی از دیگران تو چرا این همه تغییر کردی‌. مخصوصا در اوایل آدم هیچی نداره به بقیه بگه چون هنوز چیزی جز حس خوبش نداره تا به بقیه نشون بده.

    میدونید داشتم به این فکر میکردم در قانون تکامل چقدر باید صبر کرد

    چقدر خدا در قرآن از صبر حرف زده چقدر انسان رو به صبر سفارش کرده ان الله مع الصابرین.

    مورد دیگه دوست داشتم بگم اینکه چقدر خوبه که آقا رضا به قطب نمای وجودش توجه کرده به حس خوبش

    در ابتدا چون حس خوبی پیدا میکنه شروع میکنه به ادامه گوش دادن به فایل ها بعدش حسش میکنه بنویس مینویسه کارهای بسپار دست خدا میسپاره و کاملا به ندای درونش بدون اینکه خودش متوجه بوده باشه گوش داده و عمل کرده.

    باور کردن واژه قشنگی بود که آقا رضا داشت با تمام وجودش بیان می‌کرد باور کرده بود حرف های استاد رو به حرف های استاد ایمان آورده بود و صداقت کلام استاد به قلب ایشون نشسته بود خدایا شکرت برای این همه هدایت.

    جالبه آقا رضا همین که شروع میکنه با جدیت به فایل ها گوش بده علایقش هم تغییر میکنه از گیم بازی کردن علایقش تغییر کرده به فایل گوش دادن. بی علاقه ایی به کار تبدیل میشه به شور و شوق.

    و همه اینها به خاطر این بود که آقا رضا حالش خوب تر شده بود و خوب تر هم می‌شد.

    استاد عزیزم میخوام از خودم بگم که چقدر این فایل های نتایج روی من اثر میذاره و میدونم نه تنها من بلکه هزاران نفر هم مثل من انرژی میگیرن و به خودشون تعهد میدن با تمام وجود مسیرش نو طی کنند.

    سپاسگزارم و قدردان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    آتی گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    سلام به همه دوستان

    چقد این قسمت ازداستان به دل نشست انگار حرف های دل من زده شد،من فکرمیکردم دوستانی که نتایج خوبی گرفتند خیلی راحت همه چی روقبول کردن خیلی راحت عمل کردن وبه نتایج عالی رسیدن،ازصحبت های آقارضامتوجه شدم که میشه به همه چی شک کرد واز نو ساختش میشه باور نداشته باشی به قانون و فقط برای حال خوب گوش داد به فایلا و کم کم ایمان و باورت قوی بشه،نه اینکه ازهمون اول همه چی اکی باشه ایمان وباورت قوی باشه وخیلی راحت باورکنی وعمل کنی ونتیجه بگیری،همه چی تکاملی پبش میره…

    من خودم وقتی به فایلا گوش میدم انقدر به آرامش میرسم انقدر حس خوب میگیرم که اصلا به امیدهمین حس خوب میام سراغ فایلا،یا خیلی وقتا که فایل صوتی استاد رو گوش میدم با هندزفری اصلا میبینم خواب رفتم باصدای استاد انقدکه آرامش بخشه برام،اینا به قول استاد همون آگاهی هایی هست که ما قبل از تولد میدونستیم و وقتی پا به این دنیا گذاشتیم فراموشش کردیم و شایددلیل این آرامش وحس خوبی که باشنیدن این فایل ها بهمون دست میده به خاطر همین به یادآوردن همین آگاهی های قبل از تولد باشه.

    خدایاشکرت بابت چنین فایل های ارزشمند

    خدایاشکرت که درفرکانس شنیدنش هستم

    خدایاشکرت بابت هدایت شدنم به این سایت واستادعزیزم ودوستان همفرکانسی

    استاد جان سپاس فراوان بابت فایل های نابتون

    ای کاش زمان فایل رو بیشترمیکردید یا اینکه اینجور فایلارو هرروز پشت سرهم بدون وقفه بزارید تابتونیم زنجیروار گوش بدیم تاآخر صبحت های دوست عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: