نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محمد عزیز به عنوا متن انتخابی این قسمت:

با سلام و خداقوت خدمت استاد بزرگ و عزیزم

خدا رو هزاران بار شکر میکنم که در مسیر درست هستم و همراه شما و خانواده بزرگ عباسمنش هستم.

امروز هم با شوق سایت رو باز کردم و هدایت شدم به این صحبت های الهی و تاثیر گذار.

صحبت های رضا حرف دل همه ی ماهاست و وقتی صحبت میکنه انگار خود من هستم.

من نکته های آموزنده رو یادداشت کردم و میخو استم به خودم و کسانی که در راه درست هستن یه بار دیگه متذکر بشم

1 – غر نزدن و شکایت نکردن:

که چقدر میتونه فرکانس رو بالا ببره، در همه حال شاکر بودن و توجه به داشته ها.

یادمه اون زمان که قانون رو بلد نبودم بارها به پدر و مادرم غر میزدم که چرا یه مغازه نخریدید به قول رضا اون زمان که خیلی ارزان بود میشد با یه مبلغ خیلی کم یه مغازه توی بهترین جای شهر خرید و مدام میگفتم اگه من وضع مناسبی ندارم به خاطر تصمیمات اشتباه خانواده ام هستش و هیچ چیز رو در مورد خودم قبول نمیکردم و همیشه دنبال یه عامل بیرونی بودم.

منم وقتی در مسیر درست قرار گرفتم تصمیم گرفتم دیگه از هیچ چیز شکایت نکنم حتی از خودم و فقط به زیبایی ها توجه کنم و از داشته هام سپاسگزاری کنم.

2- تکامل در مورد گوش دادن فایل ها:

خودم یادمه اون اوایل فقط دو یا سه تا از فایل های شمارو داشتم و فقط اونا رو گوش میکردم آرام آرام دسترسی من بیشتر شد به واسطه جلسات آموزشی که در جایی شرکت میکردم چند تا از فایل های شما رو هم اونجا گوش کردم بعدش به پیج شما توی اینستا هدایت شدم بعدش فهمیدم شما سایت دارید و اونجا ثبت نام کردم.

الان که میبینم تکامل رو توی گوش دادن به آموزش ها کامل حس میکنم.

وقتی در مسیر درست باشی هدایت میشی به چیزهای بهتری که باید گوش بدی.

3- گله و شکایت نکردن و گناه نکردن:

همه ماها بالاخره گناه های کوچیک و بزرگ داشتیم من آگاهانه بعد از چندین سال که با خودم میگفتم دیگه فلان گناه رو انجام نمیدم و باز هم انجام میدادم دیگه با شنیدن صحبت های شما واقعا ترک کردم یک سری گناهان رو چون میخواستم به خدا نزدیکتر بشم و گناه نمیگذاره آدم به خدا نزدیک بشه.

4- تلاش نکردن برای فروش یا قالب نکردن یه محصول:

چیزی که برا خود من هم پیش آمده بود چون منم مغازه داشتم و جنس میفردختم.

چقدر سعی میکردم با حرف زدن زیاد مشتری رو قانع به خرید کنم ولی الان با شنیدن آموزش ها میگم من روی خودم کار میکنم و خدا مشتری مناسب رو میفرسته من نیاز نیست تلاش کنم برای فروش من روی باورهای ثروت ساز کار میکنم مشتری هم محصول رو میخره.

نکته مهم : تازه خیلی وقت ها به مشتری میگم نخر این به دردت نمیخوره یا این مناسب نیست، ولی اگه قرار باشه ثروت وارد زندگی ام بشه حتی با این حرف هم خداروشکر میکنم که فروش هم داشتم و مشتری انگار بیشتر اعتماد کرده بهم.

5- استاد جان گفتی تو تغییر میکنی خدا هم تغییر میکنه و دقیقا همینه:

وقتی شروع میکنیم به افزایش فرکانس و افزایش آگاهی تمام دنیای اطراف مارو خداوند تغییر میده طبق قوانین کیهانی، دیگه عادلانه تر از این مگه میشه؟؟

تو خودت رو تغییر بده تو یک قدم بردار، به قول شما خدای مهربان هزار قدم برات برمیداره خدا منتظر رفتار ماست خدا میخواد تغییر رو توی وجود ما ببینه و وقتی تغییر میکنیم نعمت هاش به سمت ما روانه میشن.

6- چقدر زیبا گفتید که وقتی مثلا بدهی ها رو پرداخت میکنیم بعدش میگیم خانه و ماشین میخوایم در صورتی که قبلش فقط می گفتیم خدایا این بدهی رو بدم این قسط رو بدم

ولی وقتی به یه نعمتی که درخواست داشتیم می رسیم انگار خیلی زود فراموش میکنیم که قبلا چی بودیم.

من آگاهانه به هرچی میرسم هر روز بابتش شکرگزاری میکنم و میگم این قبلا نبود الان خدا بهت داد و طبق آیه قرآن اگه من بی توجهی کنم به نعمت هایی که درخواست داشتم و بهم داده شده من جزو اسراف کاران خواهم بود.

من هر لحظه قدردان هر آنچه وارد زندگی میشه هستم و این حس خوب و شکرگزاری منو هدایت میکنه به نعمت های بیشتر.

من به هرچی میرسم واقعا خودم رو بهتر می شناسم و میگم که ببین داری تغییر مکنی و نعمت ها بیشتر شد پس ادامه بده طبق قانون به خواسته های بعدی هم میرسی.

7- اگه خودمان را دوست داریم نباید به بدن ضربه بزنیم:

من توی این مسئله خیلی بد نبودم ولی غذاهای نامناسب زیاد میخوردم و خیلی چاق شده بودم من از 68 کیلو رسیده بودم به 90 کیلو که این منو اذیت میکرد و از اونجایی که وقتی در مسیر درست میفتی همه چیز تغییر میکنه خواست خدا این بود که توی مسیر تغذیه مناسب قرار بگیرم و بدون اینکه ورزش سنگینی بکنم حدودا 25 کیلو کم کردم و الان 65 کیلو شدم.

این خیلی برام تغییر بزرگی بود چون حدودا 13 سال بود که دوست داشتم وزنم کم بشه و خوراکم مناسب بشه که شکر خدا بهش رسیدم.

8- نوشتن خواسته ها معجزه میکنه:

خودم چقدر معجزه دیدم از نوشتن. چند وقت پیش یه سر رسید مربوط به سال 79 پیدا کردم دیدم اون زمان یه سری خواسته ها رو توش نوشتم و دیدم خیلی از اونا رو بهش رسیدم که اصلا یادم هم نبود چنین چیزی نوشتم.

الان آگاهانه دارم خواسته هام رو مینویسم چون مطمئنم معجزه میکنه و خیلی سریعتر میتونم به خواسته هام برسم.

9- کنترل کلام مساوی است با کنترل ذهن:

هر بلائی سر ما میاد از زبان ماست هر نا زیبایی که توی زندگی داریم از صحبت هایی هست که در طول روز انجام میدیم.

واقعا کنترل زبان معجزه میکنه.

من خیلی وقته هر حرفی رو نمیزنم به هیچ وجه کلام زشت نمیگم سعی میکنم غیبت نکنم و دروغ نگم سعی میکنم راجع به زیبایی ها با خودم و دیگران صحبت کنم و نتیجه اش تغییر باور هام شده و تغییر باورها باعث ایجاد حس رضایت و حال بهتر و شادی بیشتر شده.

در پایان

خداروشکر که توی مسیر درست هستم و هدایت شدم به این صحبت های الهی و مطمئنم روزم رو ساختم با توجه بخوابم نکات زیبا و تا آخر روز بیمه خداوند مهربانم.

براتون شادی و عشق آرزو میکنم

یا حق

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.


اگر می خواهید نتایج خود را با ما به اشتراک بگذارید:

اگر می خواهید درباره نتایج خود با استاد عباس منش صحبت کنید، می توانید یک ویدئو درباره صحبت از نتایجی آماده کنید که با استفاده از آموزه های استاد عباس منش در زندگی خود خلق کرده اید.

از آنجاییکه ارسال ویدیو از طریق ایمیل شما به آدرس ایمیل وبسایت ما محدودیت دارد، می توانید این ویدئو را در جایی مثل صفحه اینستاگرام یا یوتیوب خود قرار دهید و سپس لینک آن صفحه را به آدرس ایمیل سایت، ارسال کنید و ما را درباره ویدئو خود مطلع کنید.

برای ضبط ویدئوی نتایج خود، سعی کنید از این فرمت استفاده کنید:
1. ویدئو نتایج خود را در مکانی ساده، خلوت، آرام و بدون عوامل حواس پرتی ضبط کنید. یعنی مکانی که تمرکز شما به صورت کامل بر اصل موضوع باشد.

2. اگر با موبایل این ویدئو آماده می شود حتماً ویدئو را به صورت افقی ضبط کنید. یعنی موبایل را در حالت Horizontal قرار دهید.
2. سعی کنید ویدئوی خود را به این شکل بخش بندی کنید:
به چه شکلی با آموزش های استاد عباس منش آشنا شده اید؟
از چه فایلها و دوره هایی استفاده کرده اید؟ (می توانی نام دوره ها یا آموزش های استفاده شده را قید کنی و اگر زیاد هستند، نام فایل یا دوره ای را قید کنی که در آن مورد بیشترین تأثیر را در نتایج شما داشته)

  • در چه شرایطی شروع به تغییر زندگی خود کردی؟
  • چه اقدامات عملی را برای بهبود زندگی خود انجام دادی؟
  • بر چه ترسهایی غلبه کردی؟
  • چگونه کانون توجه خود و ورودی های ذهن خود را کنترل کردی؟
  • و چطور ایمان و توکل به الله را در عمل نشان دادی؟

در یک کلام، تغییرات ایجاد شده در کیفیت زندگی خود در تمام جنبه ها را با جزئیات مناسب و مرتبط، قید کنید.

آدرس ارسال ایمیل به گروه تحقیقاتی عباس منش:

[email protected]


سایر قسمت های «نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش»

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    249MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9
    22MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

454 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رسول بنادری» در این صفحه: 3
  1. -
    رسول بنادری گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    بنام الله مهربانی ها

    بنام خدایی ک منو ب مسیرى ک بخوام هدایت میکنه

    وقتى نتیجه اقا رضا رو میبینم راه برام روشن تر میشه

    اینى ک اقا بیس ذهنمون یکیه

    عملگرا بودن اقا رضا رو تحسین میکنم

    ب محض اینکه میدونست چه کارى رو باید انجام بده انجام میداد

    وقتى فهمید  کسى ک براى خودش ارزش قائله ب خودش اسیب نمیرسونه سیگار رو ترک کرد

    نکته جالبش اینه ک نگفت حالا بذار این پاکت رو بکشم دیگه نمیکشم, ن

    حتى نخ بعدى رو هم نکشید

    گله و شکایت نکردن , غر نزدن

    جورى غر و ناله رو گذاشت کنار ک مادرش ب وجد اومد

    کنترل کردن زبان خیلى راحت تر از ذهنه

    وقتى ک زبانتو کنترل کنی ذهنت رو  راحت تر میتونی کنترل کنی

     و وقتی هم که ذهنت رو کنترل کردى زندگیت رو میتونی کنترل کنی

    خیلى موقع ها توقع من از خودم بیشتر از تلاش من بوده

    ذهنم میگه چرا بقیه نتیجه میگیرن و تو نمیگیرى

    میبینم من ب اندازه ى اونا بها ندادم

    من ب اندازه ى اونا ایمانم رو نشون ندادم

    ما داریم تغییر میکنیم و نتایج هم داره تغییر میکنه  اما توقعات ما خیلی بیشتر از میزانی که ما تغییر میکنیم, میره بالاتر در 99 درصد مواقع

    مثلا من دیدم تو ارتباط با جنس مخالف مشکل دارم ,در حدى ک نمیتونستم یه ادرسى یا حتى یه سوالى بپرسم

    من تصمیم گرفتم آدرس بپرسم یا حتى برم جلو و درخواست هایى داشته باشم

    و بعد از این ک کارهایى رو ک میدونستم باید انجام بدم, انجام دادم

    و از قبل بهتر شدم

    حالا ذهن میگفت چه فایده یه رابطه ى عاطفى رو ندارى هنوز

    من اینجا میام میگم بابا تا همینجام من بهتر از قبل شدم , منى ک پشت تلفن با جنس مخالف استرس داشتم الان حظورى میرم صحبت میکنم

    همین براى من تغییره

    و منى ک این تغییرات رو ب وجود آوردم تغییرات بزرگ ترى رو هم میتونم ب وجود بیارم

    من انتظار دارم کوه بکنم یا فلان ماشین رو داشته باشم اونم سریع

     و چون بهش نمیرسم این تغییرات کوچیک به چشمم نمیاد

     ولی من باید بدونم  منى ک این تغییرات کوچک رو  بوجود آوردم میتونم اونا رو هم به وجود بیارم فقط باید تکاملم طى بشه و این نتایج کوچیک و تحسین کنم

    تغییراتى رو ک بعد از آشنایى با استاد داشتم رو مینویسم تا بفهمم ک واقعا خیلى تغییر کردم

    1. دیدم نسبت به خدا تغییر کرده —> اول خدا رو یه خدایی میدیدم که من هر چقدر براش گریه کنم گناهانم رو میبخشه و خیلی موقع ها داشتم به گناهی که کرده بودم فکر می کردم و گریه می کردم تا شاید خدا منو ببخشه

     —->  ولی الان میفهمم که خداوند کاری ب گذشته من نداره و لحظه ای که من توبه کنم خدارو تو پذیر میبینم

    وقتی من فرکانس مثبت بفرستم جهان هم اتفاقات مثبت رو برای من به وجود میاره فارغ از گذشته من ,

    تمرکز من روى گناه بود و دوباره گناه میکردم

    همش فکرم این بود که من لیاقت ندارم از خدا درخواست کنم چون گناهکارم و باید من به افرادی که پاکن, معصوم اند درخواستم رو بگم و اونو از خدا درخواست کنن چون اونا نزد خدا عزیز ترن

     —-> ولی الان مستقیم و بدون واسطه درخواستم رو به عزیز دلم میگم :) و خودم رو لایق میدونم که بشینم با خدا حرف بزنم

    اول فکر میکردم امامان و پیامبران فقط میتونن این حد به خدا نزدیک بشم و من اصلا نمیتونم

    —-> ولی الان انگار خدا بهم میگه رسول تو هم اگه روی خودت کار کنی میشی رسول خدا, که هر سال یک ماهش میرفت غار حرا و روی خودش کار میکرد تو هم میتونی رسول من بشی ;) چون اون تونسته تو هم میتونی موحد باشى بشى ابراهیم

    چون یه بار یه نفر این راه رو رفته پس تو هم میتونی تو هم انسانی

     پیامبران و امامان رو الگوی میبینم که خدا اونا رو با من اشنا کرده و گفته تو هم میتونی عین اینا بشى

    شنیده بودم آخرت روی یه سنگ داغ وایمیستى و ازت راجب به پول هایی که داشتی و برای چه کارى خرج کردی سوال میپرسم و اونایی که پول کمی داشتند میرن روی سنگ ها میگن فلان و فلان چیز رو خریدیم و سریع میان پایین

     ولی اونایی که خیلی پول داشتن وایمیستن میگن ما این ماشینو ,این ویلا رو , این سفر رو و…خریدیم

     و اینجوری عذاب بیشترى میکشن

    اول نماز رو برای بهشتش می خوندم و هیچ حسی بهم دست نمی داد , وقتی نمازم قضا میشد پر از احساس گناه می شدم , وقتی که کلمه ای در نماز را اشتباه می گفتم پر از احساس گناه میشدم شنیده بودم یه فتحه یا کسره رو اشتباه بگى گناه بردى

    —-> این خدایى ک  الان من میشناسم همش میخواد احساس بد رو از من دور کنه و بارها توى قرآن گفته بر شما گناهى نیست, الان نماز رو برای بهتر شدن حال خودم برای آروم شدن خودم میخونم الان اصل رو میدونم که توجه به خداست و یه کلمه رو اشتباه بگم عیبى بر خدا وارد نمیشه

    2 . اوایل خیلی حواسم بود که چی حرومه چی حلاله چى مکروه چى ثوابه

    —-> خیلی وقته که این مفاهیم جاشون رو به حس خوب و حس بد دادن و ناخودآگاه اعمال حلال رو بیشتر و اعمال حرام رو کمتر انجام میدم

    فضاى ذهنیم بجاى بهشت و جهنم ب

    چطور روى خدا حساب کنم

    چطور ایمانم رو نشون بدم

    چطور بنده ى بهترى باشم

    چطور شکر گزارى کنم ک حالم بهتر بشه

    عوض شده

    3. شنیده بودم حتی چت کردن با جنس مخالف هم گناه داره برای همین الان در این مورد مشکل دارم و یکی از پاشنه هاى آشیلم هست و سختمه با جنس مخالف ارتباط بگیرم یه حسی تو وجودم انگار هست که میگه این کار خوب نیست

    —-> ولی الان میدونم که ما موجوداتی اجتماعی هستیم و باید با هم ارتباط داشته باشیم و کسی که نتونه آدرسى رو از یه خانم بپرسه یا درخواستی رو از یه خانم بکنه نشون دهنده اعتماد به نفس پایین اونه

    4. اوایل کم و بیش اخبار میدیدم

    —-> ولی الان کلا ترک کردم

    5. چقدر تو شبکه های اجتماعی بودن و داخل تعداد زیادی کانال عضو بودم و موضوعات چرت و پرت رو دنبال می کردم و روی هیچی تمرکز نداشتم

    —-> فقط تلگرام رو دارم که داخل چنل استاد عضوم و دوتا چنل دیگه دارم که داخل یکیش نکات مثبت رو برای خودم می نویسم و داخل یکیش از تمرین های عزت نفسى ک انجام دادم می نویسم

    6. سریال های مسخره ترکی که صدو خورده اى قسمت بود و خیلی خیلی تاثیر بدی روی آدم میزاره رو میدیدم

    —-> الان بهترین سریال دنیا سریال زندگی در بهشت رو دنبال می کنم

    7. اصل رو دنبال نمی کردم و دنبال فرعیات بودم مثلاً علوم غریبه علم ریمیا و جن و چشم سوم و چاکرا و هاله درمانی و انرژی درمانی دنبال متافیزیک بودم

    —-> الان خدا منو به بهترین افراد هدایت کرده که فقط دارن روی اصل کار میکنن, چیزی که باعث آرامش و حال خوب در زندگی میشه

    8. چشم زخم رو به شدت قبول داشتم و دنبال ترفندهایی بودم که آدمها نتونن چشمم بزنم مثلاً چهار قول میخونم

    ولی جالبه اگه من معنی سوره اخلاص رو می خوندم “براى او همتایی نیست” نباید قدرت رو میدادم به بقیه ولی خوب در این مدار نبودم

    —-> ولى الان ب چشم زخم و حق الناس معتقد نیستم

    الان میفهمم ک همه ی اینا شرک اند

    توحید رو من اینجا فهمیدم ک چی هست الهی شکرت

    9. قرآن رو برای این میخوندم که ثواب ببرم و شنیده بودم که قرآن برای همه زمان هاست ولی درکش نکرده بودم

    —-> الان به عنوان یک کتاب راهنما, کتابی که مسیر درست رو بهم نشون میده بهش نگاه می کنم

    10.  اگه خواب بودم و با سر و صدای کسی بیدار میشدم داد و بى داد می کردم که دارین چیکار می کنین نمیزارین بخوابم

    —-> الان اگه اینجوری از خواب بیدار بشم دفتر و خودکارم که کنارمه رو برمیدارم شکرگزاری می کنم و راحت میخوابم – میگم احتمالاً الان باید یک کار مهمی رو انجام بدم که بیدار شدم

    11. فکر میکردم فقط اونایی که نماز میخونن آدمای خوبی ان

    —-> ولی الان میفهمم که کاری به نماز نداره و اونایی که نماز نمیخونن هم میتونن آدم های خوبى باشن چون ایمان واقعی با چشم دیده نمیشه

    12. وقتی کسی می رفت سفر زیارتی و پارچه رو زیارتی می کرد من همون رو به دست می بستم یا حرز امامان رو به گردنم می کردم یا آیت الکرسی را به گردنم اویزون میکردم یا به دست می بستم که ازم محافظت کنه

     شنیده بودم بعد از خروج از خانه اگه آیت الکرسی بخونی دیگه ضد ضربه میشی دیگه هیچی نمیشه من همون موقع فکر میکردم  اگه من این کار رو تا آخر عمرم انجام بدم پس عملا بیرون خونه چیزیم نمیشه

    —-> اما الان به این فکر می کنم که من به هیچ چیزی نیاز ندارم که ازم محافظت کنه چون خدا که نزدیکتر از رگ گردن به من هست از محافظت می کنه

    13 . چند تا کتاب داشتم از فواید آیت الکرسی که رزق زیاد میکنه از چشم زخم محافظت میکنه از بلا و مصیبت رو دور میکنه

    من دیگه فکر می کردم من که نمیخواد کاری بکنم همین آیت الکرسی رو بخونم همه چی حله

     —-> اما الان میدونم من هر چقدر حرف بزنم ولی عمل نکنم فایده نداره “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است”

    14 .  یه جایی خونده بودم اگه سوره حشر رو روی کاغذ بنویسید و با آب باران قاطی کنی و بخوری هوشت زیاد میشه,  من این کار رو هم انجام دادم و هیچی نشد

     —-> ولی الان میدونم که باید باورهام رو تغییر بدم,  تا دنیاى من تغییر کنه

    بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست

     از خود بطلب  هرآنچه خواهى ک تویى

    15 . نمیدونم کجا شنیده بودم و باور داشتم که

    اگه فقیر باشی به خدا نزدیک میشی مثل فقرا که به امامان نزدیک بودند و هر چقدر هم ثروتمند باشی از خدا دورتر میشی مثل پادشاهان مثل نمرود مثل فرعون و امثال اینا که با امامان سر جنگ داشتند و از آنان دور بودند

    وقتی شکمت پر میشه خدا رو یادت میره  مثه فرعون و… و زمانی که گرسنه ای میتونى به خدا توجه کنی مثه فقرا

     تازه به خیلی ها هم اینو میگفتم امیدوارم مورد رحمت خدا قرار بگیرم

     —-> اما الان حداقلش میدونم چه دیدگاهی برای زندگی من خوبه . الان میدونم وقتی از نعمت های بیشتری استفاده کنی بیشتر از خودت تشکر می کنی مثل استاد و خانم شایسته در سریال زندگی در بهشت, الان میدونم هرچی بیشتر ثروتمند باشی به خدا نزدیک تری

    16 . چون آدم خجالتی بودم فکر می کردم تا آخر عمرم هم اینجوری میمونم, میدونستم که بده ولی میگفتم چیزی که هست حالا دیگه باید باهاش کنار بیام

     —-> الان کم کم ش میدونم که اعتماد به نفس و عزت نفس اکتسابیه و فارغ از گذشته اى که داشتم میتونم اعتماد به نفسم رو بسازم و قوی باشم

    17. منی که  خدا و امامان رو در حدی میشناختم ک همش باید براشون عزادارى کنم

    —-> اما الان جوری شده که با خدا حرف میزنم اشک از چشمانم جاری میشه آروم میشم و میدونم هر اتفاق بدی که میوفته اونو من به وجود میارم و خدا فقط خیره منو رو میخواد

    18 . از قرآن فقط صوتش رو می فهمیدم و الله الله گفتن ش

     —-> ولی الان به آیه های برمیخورم لذت میبرم مثل

    “ایاک نعبد و ایاک نستعین : تنها تو را میپرستم و تنها از تو یارى میجویم”

    ” هنگامی که بندگان من از تو پرسیدند بگو من نزدیکم و درخواست درخواست کننده رو اجابت می کنم ,آنها باید دعوت منو بپذیرند و به من ایمان داشته باشند تا راه یابند”

    ” وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ”

    “اگه نعمت های خدا را تحسین کنید ‏صدق بالحسنى کنی خدا آسونت میکنه برای آسونى ها  یعنی اتفاقات خوب راحت برات  میفته

    و اگر نعمات رو نبینی و ناسپاس باشی آسونت میکنه برای سختی ها یعنی اتفاق بد خیلی راحت برات میوفته”

    ” کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟  گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها گفتند: «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها (عذری نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدی دارند. ”

    19 . آهنگ های خیلی بد گوش میدادم , دیس لاو

    —-> الله اکبر خیلی تغییر کردم همین که اون آهنگ رو گوش نمیدم خیلی تغییره  الهی دورت بگردم که اینقدر قشنگ من رو هدایت کردی به این بهشت

    20. اگر یه چیزی رو باور داشتم کسی خلاف باورهای من حرف میزد می نشستم باهاش قشنگ بحث می‌کردم و میگفتم که حرف من درسته و توهم باید اینجوری فکر کنی , خیلى تلاش میکردم ک بگم حرف من درسته

    —-> ولی الان  نه, تلاشی نمی کنم که فردی که باورش با من فرق داره رو به مسیری که احساس می کنم درسته بکشونم چون خدا اون رو هدایت می کنه اونم به بهترین شکل وقتی که در مدارش باشه

     وگرنه با بحث کردن ,من از مسیر درست دور میشم

    21.. —-> حال و آرامشم انقدر تغییر کرده که یادم نمیاد قبلاً چطوری بوده حالم

     

    این همه نتیجه پس باید کار کردن روی خودم ادامه پیدا کنه براى اینم که نتایج پایدار تر و بزرگ تر بشه نیاز که تغییرات وسیع تر و عمیق تر میشه

    چقدر خوبه که آقا رضا منتظر نبود که استاد تمرین بده تا انجام بده , سعی میکرد از چیزی که توی فایل ها گفته میشه برای خودش تمرین درست کنه

    ماشاالله مرد

    چقدر خوب استاد همیشه هدفون روی گردنش بوده و حواسش ب ورودى هاى ذهنش بوده

    چه تمرین خوبى

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    رسول بنادری گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    سلام اندیشه خانم عزیز

    خیلى کامنت های بینظیر

    شما در مسیر من قرار میگیره , و از خوندن کامنت هاتون لذت میبرم

    جملاتى ک درمورد خدا گفتین فوق العاده بود

    مثلا یکیش

    پس در واقع تا ما تغییر نکنیم خدا که همه چیز هست

    پس وقتى من تعهد میدم ب خودم ک تغییر کنم و تغییر هم میکنم

    خدا هم تغییر میکنه براى من

    همه چیز

    همه چیز

    همه چیز

    تغییرمیکنه براى من

    حتى نور خورشید :)

    خدا حفظتون کنه , شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    رسول بنادری گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    چه عکس و استایل خفى توی این عکس دارین

    چقدر این فایل ها ما رو ب خود شناسی میرسونه

    همین طور ک مریم خانوم اشاره کرد

    دوست دارم کل زندگیم رو ول کنم و فقط فایل های شما رو گوش بدم و ورزش کنم

    میشه از این جمله فهمید ک ب ورزش علاقه دارن و اگر بتونین از ورزش ثروت خلق کنید ب ارزویتان رسیدید

    در پناه خدای فراوانی ها ثروتمند و خوشبخت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: