نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9 - صفحه 1

454 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 11
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیز و دوستان ارزشمند و گرانقدرم در مسیر توحید و پیشرفت

    …………………………………………..

    خدایا چقدر این آقا رضا دوست داشتنی و قشنگ داره برامون تعریف میکنه که چطور تغییر کرده، چطور استمرار داشته و چطور انجام دادا اینکه انصافا دیگه شکایت و غر دیگه نزده از زمانه و بدبیاری و نخریدن مغازه و ماشین زمانی که میشد بخره ارزان بوده دیگه زیپ دهانش رو بسته برای هرچیزی که نازیبا و منفی بوده. واقعا چه کار بزرگی چقدر تحسین تون میکنم آقا رضا. چقدر قشنگ قدم ها رو درک کردی و در مسیر بهبود خودتون حرکت کردین.

    خدایا دیوانه بودم دیوانه تر شدم، داشتم در پاسخ به یک دوست عزیز مینوشتم من ساکن زمینم، من خودم مشهدی یا ایرانی نمیدونم …. بعد این قسمت حرف آقا رضا انگار خدا بود که منو تایید کرد گفت بله تو اهل بهشتی تو اهلی منی، تو از سمت من اومدی و به سمت من بازمیگردی. اینجا رضای عزیز گفت که مادرم ساکن بهشته. اصلا میدونید برای ای جمله میشه حرف ها زد، فکرها کرد واقعا از یک نگاه عمیق و قلبی بزرگ این جمله اومده . من همینطور که دارم میبینم دارم مینویسم تا زمانم روو ذخیره کنم(آخه امروز میخوام برم روی زمین خدا گشت بزنم چند روزه خونه ام. قول دادم خودمو ببرم پیاده روی و با این احساس هایی که دارم اینجا برام کوچیکه میخوام برم بین آدم ها، تو خیابون تو پارک تو مترو، نمیدونم یک جایی فقط این همه نعمت و عشق و ثروت و لطف خدا روی زمین رو ببینم)

    هنوز یک دقیقه رو ندیده این همه از ذهنم تراواش کرده.دوست دارم اینجوری بنویسم دوست دارم اینا رو درباره اش حرف بزنم. از خدا از بهشت از اونجایی که اومدیم و متعلق به اونجا هستیم.میدونید بچه ها دلــــم خیــــلی بــرای بــــهـشت تنگ شده و آدمی که دلش برای چیزی تنگ میشه یا میره تو خاطره یا کاری میکنه که اون چیز رو در اطرافش شبیه سازی کنه. من میخوام برم و این شبیه سازی رو در حد توانم انجام بدم و خلق کنم و عشق رو از وجودم به محیط و زمینی که روش ساکن شدم بپراکنم حتی با یک لبخند، حتی با دیدن و شنیدن،…..دیوانه و دلتنگ

    فقط ببینید حافظ وصف من چی میگه، یهو نشانه ایی خواستم از ابیات این شیرین سخن، که آرام گیرم برای درک این همه پند و سخن(دیوانه و مجنونی که جملاتش شعر میشن فقط بینید چه شعری اومد آخه)

    مـرا از تست هردم تازه عشقی ترا هر ساعتی حسنی دگر باد

    بجــان مشتاق روی تست حافظ ترا در حال مشتاقان نظر باد

    ……………………………………………………………………………

    میدونید دیشب خواب مرگ یک عزیزی رو دیدم نمیدونم کی بود چی بود، اما تو خواب میگفتم چرا سیاه. اون داره به سمت خدا و روشنایی میره چرا جسم و جسدش بالاسرها که میبردند رو توی چادر سیاه پیچیدن. سرم رو انداختم پایین و راه رفتم فقط تو شلوغی ها رفتم و مثل شرمنده ها میرفتم یادم نیست کی بود، کجا بودم و اصلا چرا…اما میدونم که خوابم منو به چنان فکری برد که صبح بیدارشدم فقط دوست داشتم فکر کنم جریان چیه.یعنی چی. یک چیزی اشتباهه…

    چه کامنت داستان تو داستانی بشه. هنوز دو دقیقه نیست که از فایل رو دیدم و هنوز قفل اون کلمه ساکـن بهشتـم و همزمانی ها و فکرهای زیادی که تو سرم رژه میرن.خدایا خودت کمکم کن تا درک کنم و ببینم و بشنوم آنچه را که اکــنون لازم دارم. خدایا تنها از تو یاری میجویم و تنها عاشقانه تو را میپرستم.

    …………………………………………………………………………

    رضای عزیز میگفت: سعی کردم گله و شکایت نکنم که مادر من (که ساکن بهشت هست) متوجه شد و گفت رضا چی شده، دو سه روزی هست که گله و شکایت نمیکنی.جواب دادم دیگه تموم شد. یک فایل هایی دارم گوش میکنم که دیگه نمیخوام اینکار رو انجام بدم.مادرم گفت: خدا خیرش بده، من که 30 ساله نتونستم بتو یاد بدم گله و شکایت نکنی و اینقدر ناشکری نباشی. این کیه که تونسته بتو در عرض دو سه روز بهت یاد بده تا گله و شکایت نکنی.

    آقا رضا در ادامه گفتن که من خیلی توضیح ندادم به مادشون گفتن نمیدونم و مادرشون مشتاق بود بدونن و اصلا فایلی هم نداشتن که بهشون بدن. چون فقط دسترسی به فایل ها و این مطالب فقط تو مغازه و کامپیوتر مغازه شون بود.

    وای خدای من چقدر قشنگ گفتین اولین چیزی که برای خودتون خردید یک گوشی موبایل بود اونم قسطی، اونم از ترس طلبکار یواشکی.(من اینجا تکامل رو میتونم ببینم که چطور با اگاهی ها پله پله رشد میکردین حتی آگاهی ها رو درک میکردین و اینکه شما چقدر قشنگ باور لیاقت تون داشته بیشتر میشده و چقدر زندگی رو برای خودتون داشتید راحت تر میکردید و برای خودتون و فارغ از حرف مردم اما هنوز ترس از قضاوت بوده اما شجاعت بخرج دادین و یک گوشی اون زمان برای خودتون خریدین.)

    بیشتر شدن زمان گوش دادن فایل ها و ورودی مناسب و غذای عالی به روح تون و آگاهانه در مسیر خواسته ها و بهبود قدم برداشتن..

    واقعا تحسین تون میکنم برای این همه جسارت و حرکت و ممارست.

    چندین ماه گذشت و کارهایی که استاد میگفتن انجام ندین رو انجام نمیدادم…مثل:دروغ گفتن، گله و شکایت کردن، زرنگ بازی درآوردن و تقلاهای روزمره و دنبال نکردن اخبار و رسانه ها و…

    تصمیم قاطع گرفتم که اون کارها یا اون چیزهایی که توی لیست گناهان به من گفته بودن انجام ندم برای اینکه بخدا نشان بدم من بنده خوبی هستم.

    نگرش اون موقع آقا رضا و انگیزه انجام دادن یا انجام ندادن بعضی کارها این بود که: من همین کارهایی که باعث ناراحتی خدا میشه رو انجام ندم کافیه

    ……………………………………………………………………………

    استاد عزیز چقدر قشنگ اشاره کردین اینکه واقعا خداوند عوض میشه.

    وقتـــی ما باورهامون درمورد خداوند عوض میشه حقیقتا خداوند عوض میشه، رفتار خداوند در مورد مــا عوض میشه، اون بازتاب تغییر میکنه. اگر شما خداوند رو مثل یک آینـه ببینید اون بازتاب آینه تغییر کرده بخاطر اینکه شما نگاه تون به آینه عوض شده، بخاطر اینکه شما دارین فــــرکانس متفــاوتــی| رو میفرستین. که دیدگاه متفاوت رو به خداوند دارین و خداوند هـم نتـــایج متفـاوتــی رو در زندگیت به وجود میاره.

    و این به این معنا هست که خداوند تغییر کرده چون توام تغییر کرده. شاید آقا رضا متوجه نبوده که تغییر کرده یا این تغییر خاصی نبوده ولی این دقیقا تغییر خاصی بوده که داشته.

    وقـتـی نگاه مون به خداوند تغییر میکنه و میخواهیم که نتــایـج پایــدار باشه و نتایج یویو و سینوسی نباشه و بصورت مستمر به سمت بالا باشه یعنی بهتر و بهتر و بهتر باشه نیازمنده ایــنـه که ما تــغـییرات مون عمیق تر و واقعی تر،درونی تر و درست تر باشه.

    حالا که میخواهیم نتایج پایدار تر و بزرگتر باشه نیاز داریم که تغییرات خودمون پایدارتر و وسیع تر باشه.

    چه مثال قشنگی استاد زدند وقتی که ما بدهکار هستیم و بعد بدهی ها داده میشه میگیم چه فایده که خونه نداریم، چه فایده که خونه دوتا اتاق خواب نداره، …..ما خیلی موقع ها ما تغییر میکنیم و تغییرات خوبی هم میکنیم اما توقع ما بیشتر از تغییرات مون میره بالاتر… به خودشناسی باید برسیم این موقع ها.

    درسته ما قدم برمیدارم و تغییر میکنیم و خداوند هم تغییر میکنه اما انصافا و شرافتا خداوند عاشقانه ده قدم به سمت ما برمیداره(ما نمیبینیم اکثر مواقع که خدا چقدر فاضله)

    خیلی موقع ها ما تغییرات خودمون رو نمیبینیم فکر میکنیم باید کوه بکنیم تا بگیم تغییری کردیم.(بنظرم تو دیدن تغییرات هم ما سخت میگیریم از بس عمری همه چیز رو سخت گرفتیم. و سخت باور کردیم آسان بودن این جهان رو. که این جهان از نظر ما اینقدر پیچیده و بزرگ اینقدر ساده و آسونه)

    ………………………………………………………………………..

    خدای من چه صداقتی،چقدر قشنگ هدایت میشدین و چقدر قشنگ تغییر کردین و چقدر قشنگ پایه های عزت نفس و باور لیاقت و ارزشمندی در شما تکاملی رشد کرده. ترک سیگار

    خدایا شکرت واقعا چقدر خداروشکر میکنم وقتی میشنوم فردی این اراده و تعهد رو در خودش برای ترک این عادت ایجاد کرده(جالبه دیروز هدایت شدم به خوندن کامنت علیرضا خنجری در فایل محصول قدم اول_جلسه 6 که اهرم رنج و لذت و باورسازی های قشنگی رو در این موضوع نوشته بود و چقدر تحسینش کردم و چقدر ازش چیز یادگرفتم و چقدر این ارزشمندی و عزت نفس رو در من به یاد آورد.)

    واقعا آقا رضا تحسین تون میکنم برای این تغییر بزرگ.

    چقدر قشنگ اشاره کردین که استاد گفتن: آدمی که برای خودش ارزش قائل هست به خودش آسیب نمیرسونه به خودش ضربه نمیزنه.

    خدایا چقدر مــــن این جمله رو دوست داشتم و انگار لازم داشتم در تکمیل اون همزمانی های دیروز و امروزم که به هم وصل شده. خدایا شکرت که اینطور با مــن حرف میزنی خدایا عاشقتم.

    خدایا شکرت که وقتی اقدام به تغییر میکنیم جهان هم به کمک ما میاد.خدایا تو چقدر خوبی چقدر مهربونی، چقدر هوامون رو داری.

    چقدر قشنگ از پر کردن سررسیدهایی گفتین که قبلا توش از بدهی و حساب مشتری ها نوشته میشد و اغلب خاک میخوردن و حالا شما اونا رو پرکردین از چیزهای قشنک و مفید وبهتر. نوشتن سپاسگزاری ها، تمرین نوشتن 107 آرزو.

    چقدر قشنگ خودتون رو متعهد و شرطی کرده بودین که این 107 آرزو روو بنویسید و هر روز سعی میکردین به خواسته هاتون که هرچند براتون غیرقابل باور و دور از ذهن بوده بنویسید(ماشین اوپتیما و…)چقدر تلاش هاتون قشنگ و متعهدانه بوده واقعا چقدر خوب عمل میکردین.

    ………………………………………………………………………………………………..

    استاد عزیز در ادامه میگن:

    شروع کرده به شکایت نکردن و تغییرات اساسی…

    وقتــی میخوای شکایت کنی، غر بزنی یا هرچیز منفی و نازیبا بگی، زیـپ دهنـت رو ببند

    اگــر بتونی زبـان رو کنترل کنی میتونی ذهــن رو کنترل کنی.

    انگار شیطان غیبت کردن رو جذاب میکنه.

    کاری که استاد میکردن خداروشکر که منم با همین امکانات موجودم انجام میدم سعی میکنم بیرون میرم که الانم میخوام برم با خودم هدفون ببرم من حتی 90% مواقع حمام هم میرم با خودم اسپیکر بلوتوثی میبرم. که اونم یادمه همون سال اول ازداج مون یهو عموم بهم داد اونم یک اسپیکر خفن آبی رنگ ضد آب که میگفت روی یکسری وان ها بصورت اشانتیون میفروختن انگار. که بعد سرچ کردم دیدم بله ضد آب هست و پشتش چسبک داره تا به سرامیک بچسبه. خلاصه که من از این اسپیکر سالهاست دارم استفاده میکنم به حدی که دوبار عزیزدلم باتری عوض کرده چون دیگه شارژ نگه نمیداشت و چون از آکبندی دراومد گفت نباید آب بخوره. اما من که دست بردار نبودم بازم با خودم میبرم حمام میدونید چیکارش میکنم که این کار برای خر اسپیکر غیرضدآبی بنظرم جواب میده. اینکه تو یک پلاستیک کوچیک دسته دار محکم و بدون سوراخ میذارم و گره میزنم و بعد میبرم تو حمام و از اون پلاستیک گره زده اسپیکر دار استفاده میکنم. (خدایی تا حالا به این ایده قشنگم و این هدیه ایی که خدا به من با دستان عموم بهم داد فکر نکرده بودم خدایا شکرت)

    خداایی عجب خودمو خوب توی خلوت خودم بمباران میکنم با آگاهی های خوب و فایل ها و آهنگ های دلنشین و زیبا…خدایا شکرت که به من اینطور یاد دادی و من اصلا ندیدم و فراموش کردم که چطور حتی حمام رفتنم تغییر کرده. من کی اینطوری میرفتم حمام. من چقدر باید شکرگزار این همه ایده و نعمت و ثروتی باشم که توی زندگی من و رفتار من ایجاد شده…

    چه حالی داد همزمان این فایل رو گوش دادن و دست به قلم شدن و افکارم رو تا جای ممکن نوشتن و یاد گرفتن.

    چه حالی داد این همزمانی که تونستم زمانم رو مدیریت کنم، تونستم ذهنم رو که اینقدر تند تند واسه خودش میتازه مانیتور کنم.

    چه حالی داد دیدن این همه همزمانی و هدایت و هدایت و هدایت رو

    چه حالی داد که اصلا نفهمیدم این فایل 23 دقیقه ایی رو چطور در این ساعت نوش جان کردم.

    دوباره تا شب میام یکبار بدون استپ هم گوش میدم. یکبار هم بعد خوندن کامنتم که معلوم نیست چه آشی شده نگاه میکنم خخخخخخ

    دلم گفت تو انگار نمیتونی سخن رو جمع کنی از حافظ کمک بگیر دوباره ببنید چی اومد

    آخه چطور ممکنه

    بچه بودم برام عجیب بود فکر میکردم جادو جمبله یا الکی و شانسکیه. سرگرمیه.(البته یکی از سرگرمی دبیرستان من بجای فال حافظ یهو قران باز کردنو به اصلاح استخاره گرفتن بود که همون باعث شد من بیشتر قران بخونم) الان که یکم بزرگ شدم میدونم این حاصل درخواست و فرکانس منه….

    بادت به دست باشد اگر دل نهی به هـیـچ

    در معرضی که تخـت سلیـمان رود ببــــاد

    حافظ گرت که ز پـند حکیـمـان ملالتـسـت

    کوتــه کنیــــم قصـه که عمرت دراز بـــاد

    خب دیگه میرم برای JUST DO IT

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    سلام به شما یکتا سعادت عزیز

    دختر عجب شجاعتی، عجب شهامتی، عجب دل بزرگی. واقعا فقط با خوندن تک تک کلمات و جملاتی که نوشتی میگفتم دمش گرم.آفرین آفرین آفرین. واقعا بارها و بارها تحسینت کردم. مگر میشد برای این همه امید و توکل و حرکت های توحیدی و دل قوی و قلب پاک دست نزد و به احترامش براش پیامی لبریز از عشق و دوستی ننوشت.واقعا گفتم چطور میشه چطور میشه یک دختر17 ساله اول ازدواجش بخواد و بدست بیاره و بعد بخواد از نقطه امنش رد بشه. پا بذاره روی حرف مردم و نگاه مردم، پا بذاره روی ترس وامیدش به آینده و جوری حرکت کنه و تصمیم بگیره که یک ذره شک هم براش پیش نیاد یا اگر هم اومده بازهم توکلش رو قوی کنه و بازهم از خدا کمک و یاری بخواد.فقط و تنها فقط نگاهش به اونی باشه که تا الان خواسته هاشو بهش رسونده و حواسش باشه با اون حرف ها و حاشیه ها و ترس ها و عادت ها گول نخوره و تو راه درست و اون مسیر اصلی و اون هدایتی که شده باقی بمونه و ادامه بده و زندگی کنه.واقعا من هنگ این قدرت ایمانــم، هنگ این مداومت در مسیر درستم و توحیدت هستم که چه کرد که انگار معجزه بود. درصورتی که تو فقط هماهنگ بودی با قوانین خدا و خدا تو رو هماهنگ کرد به بهترین زمان هاو مکان های ممکن. هدایتت کرد به بهترین بیمارستان و خونه و محله . خدا هدایت تون کرد به مهاجرت به تهران. واقعا ازت سپاسگزارم از اینکه برامون نوشتی و این ردپای قشنگ و توحیدی از خودت به جا گذاشتی و خداوند هدایتگرمم سپاسگزارم که منو هدایت کرد تا کامنت شم رو بخونم و کلی درس بگیرم.

    امروز من سرشار از سورپرایز و کلام خداوند هستم که میــشود مــشود میــشود فقط کافی است که باور کنم خــدا برایــم کافیــست. فقط کافیست ایمانم رو با عملم نشون بدم یک قدم برداشتم و اونم ده ها قدم به سمت و قلب من اومد و منو روشن کرد که منو تنها نذاشته. اون منو میبینه، اون همیشه حواسش به من هست و هوامو داره فقط باید شرک ها رو از قلب و روحم بشورم و فقط از خودش بخوام، فقط قدرت رو به خودش بدم، فقط از خودش پول بخوام و بهم امروز پول نشون داد و پولی سرراه من قرار داد.من امروز یکجورایی دلم شکست از این همه نداشتن هام و امروز خدا به من نشون داد دلم رو قوی تر کنم ظرفمو برای دریافت نعمت های بزرگترش آماده تر کنم.

    اصلا دیوانه این خدای مهربونم.

    آره منم امروز دلم گرفته بود و از خدا فقط خواستم و بخدا فقط گفتم و سعی کردم یادم بیاد برای چی اینجام، چطور شد این حرکت و تصمیم رو گرفتم……فقط میتونم بگم برای تمام اتفاقات وهمزمانی هایی که از صب تا الان افتاده ممنونم و خدا میدانه تا شب دیگه چقدر قراره دیوانه و حیرت زده بشم.واقعا سپاسگزارم که نوشتی و دست به قلم شدی. تحسینت میکنم و به وجودت افتخار میکنم دوست عزیز و قشنگم…

    برات از الله یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام سودا جان عزیزم

    واقعا ازت خیلی سپاسگزارم برا وجودت، برای همیشه دست به قلم شدنت، برای گذاشتن ردپاهای زیبا از خودت، برای تمام تلاش ها و توجه های قشنگت بارها و بارها ازت سپاسگزارم و بارها و بارها برای هر جمله ایی که مینویسی تحسینت میکنم.

    خیلی زیبا نوشتی و به نکات عالی فایل اشاره کردی و این قسمت رو چون بیشتر لازم دارم به یاد بیارم اینجا برای خودم تکرار میکنم تا یادش بگیرم اینکه گفتی:

    “هدف اصلی رو لذت بردن از مسیر رشد و تجربه کردن بزاریم و تغییرات رو هم در شخصیت خودمون ببینیم که نتایج رو لاجرم میاره”

    واقعا تغییر شخصیت جسارت میخواد.

    باز هم ممنونم که این اگاهی رو به یادم آوردی، ممنونم که عاشقانه هستی. دوستت دارم دوست موفرفری قشنگ بانگرشم.

    برات از الله یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواهانم

    ارادتمندت فهیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  4. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام به شما دوست هم مسیر بانگرشم

    سلام به شما سمیه حسینی عزیز

    واقعا ازت سپاسگزارم برای تمام حضورت و بودن هات و سپاسگزارم که از خودت این ردپای زیبا رو گذاشتی.

    و برای خودم یک قسمت از نوشته قشنگ تون رو اینجا مرور میکنم اینکه نوشتین:

    “اگر می‌خواهیم نتایج پایدار و مستمر باشه نیازمند هست که ما تغییرات عمیق تر و واقعی تری داشته باشیم یکی از این تغییرات این است که توقع مان را کمتر از تغییراتی که درمورد خودمان انجام دادیم بکنیم.”

    این تنهــایــی خوشاینـد رو خیلی قشنگ گفتی و کاملا موافقم.بازهم ازت سپاسگزارم سمیه جان.

    برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواستارم

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام محمد جان سلام دوست بانگرش و زیبااندیش من

    چقدر لذت بردم، چقدر خوشحال شدم که هدایت شدم به خوندن کامنت ارزشمند، فوق العاده زیبا و پر از درس و آگاهی و یادآوری…یعنی هر تیکه از کامنتت رو خوندم گفتم دمت گرم دوست عزیز دمت گرم آفرین و با خودم گفتم اینو 90 درصد قلبی نوشتی نه مغزی و عقلی. واقعا ازت سپاسگزارم برای این ردپای روشن و زیبایی که کلام خدا و پیام خدا بود برای من. منی که امروز رفتم پیاده روی و از خدا خواستم و شد و خدا خودشو در قالب انرژی به اسم پول نشون داد. امروز خدا خودشو در قالب دوستان پر مهر و تماس ها و حرف های قشنگ از طرف دوستانم به من نشون داد. خدا خودشو در قالب یادآوری اینکه تو یکبار منو ملاقات کردی و باز هم میکنی صبور باش و تجربه کن و لذت ببر. خدایا چه روز شگفت انگیزی رو شروع کردم و همچنان با این پیام ها که میبینم و میخونم و میشنوم شگفت انگیز تر میشه تا منو آماده دریافت نعمت های بیشتر کنه. قانون علم فیزیک و اثر مشاهده گر آخه کدومو با این اثر برای خودم توضیح بدم. فکر کن من تمرکز صدم بره روی پول چه شود خدایا…خدایا منو متمرکز کن.

    اومدم قسمت هایی که برام بیشتر خوشایند بود رو اینجا بنویسم و مرور کنم موندم از کدوم قسمت شروع کنم. از اونجایی که 12 قدم رو به من یادآوری و تاکید کردی یا از جایی که قرآن خوندنم رو بهم یادآوری کردی.یا از اگاهی ها و جمله ها و به خواسته هایی که رسیدی از موبایلی که خواسته منه و نوشتی براحتی میتونی بخری. از کجا بنویسم واقعا دیوانه و عاشق این خدایی هستم که اینقدر ساده با ما حرف میزنه و ما سختش کردیم. الکی ادای عاقل ها رو در آوردیم و روی عقل حساب کردیم اونم عقلی که در تعریف خودش ناتوان و عاجزه.

    آیه 5 سوره شرح

    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

    پس بی تردید بــــــا دشواری آسانی است.

    چقدر قشنگ اینو توضیح دادی “با” دشواری آسانی هست نه بعــد دشواری آسانی. عقلی که با یک حرف اضافه “با” و “بعد” اینقدر دنیا رو جور دیگه ایی معنی میکنه و برات همش عذاب و سختی میاره چطور میشه روش حساب کرد آخه.

    چقدر قشنگ گفتی تو دل دشواری یعنی همون تضاد آسانی هست چون قراره با اون ما برامون خواسته هامون به وضوح برسه تا اسون بشه به شفافیت برسیم. وای خدای من چقدر لذت بردم از این درک و فهمت محمد جان.ممنونم که برام اینقدر آیه رو شافش کردی و منی هم که میخوام آسان بشم آسان ترم کردی برای فهم راحت تر آگاهی های ناب و اصل قرآن. واقعا سپاسگزارم.

    اصلا عاشق این بیت شعرم: (تلگرامم یادمه اولین بار برای توضیح پروفایلم اینو نوشتم فکر کنم عوضش نکردم یادم نیست اکانت تلگرامم اصلا عکسم چی هست اینقدرکه تنها فضایی که هستم اینجاست.)

    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

    موجیم که آسودگی ما عدم ماست

    خدایا چی بگم از این نوشته ها

    جگر شیر نداری سفر عشق مکن

    سبزه تیغ درین ره ز کمر می‌گذرد

    جرات و جگر شیر میخواد تو این مسیر اومدن و موندن من میخوام جرات و جگر هرچیزی که این سفر عشق رو برام لذت بخش میکنه رو میخوام چون من عاشق سفر عاشق عشق هستم من میخوام. پس بقیه اش با اوس کریم….

    خدایا چقدر ایــمان مهمه چقدر ….879 بار تکرار شدن ریشه ایمان در قران.

    واقعا ممنونم ممنونم با عشق و تمام قلبم ممنونم برای همه چیزهایی که نوشتی. بخوام بنویسم بازم هست ولی سخن کوته میکنم چون تشنه خوندن بقیه کامنت هام…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    خدایا شکرت برای این همه دوست این همه آگاهی این همه همزمانی این همه نشونه

    خدایا دیوانه ام امروز

    سرگشته و شیدا………..

    این جمله یک تیکه از کامنتی که در نشانه ی امروزم میخوندم و یهو کامنت شما به چشمم خورد.

    هر اتفاقی هر ادمی هر چیزی که هست و رخ میده مثل یک واحد درسی میمونه

    و این جهان دانشگاه

    و تنها معلم من خداستتتت.

    اگر اینا هدایت نیست پس چیه. اگر ما تیکه هایی از خدا برای هم روی زمین نیستیم پس چی هستیم.امروز داشتم به خدا میگفتم مگه از رگ گردن نگفتی نزدیکتری پس منو سرشار کن از خودت و من امروز سرشارترینم و اینو خودم خواستم. خوشحالم و حالم رو با عشق برای شما نوشتم شاید لازمت شد.

    یهو اومدم و یهو میرم فقط یادمون باشه دنبال خدا تو قعر آسمون و کهکشون نگردیم خــدا همـینـجـاست بین من و تو. ساده ی ساده عین من و تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  7. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام به شما رضا زحمتکش عزیز

    چقدر شگفت زده شدم از این همه همزمانی و تشابه. اینا قطعا نشانه است اینا قطعا کلام واضح و یک اطمینان قلبی هست از سمت خدابرای شما. تحسین تون میکنم که اینقدر بیناو شنوا شدین برای پیدا کردن آیات و نشانه های خدا و اینطور قشنگ میخواین با توکل و تعهد قدم تو دل ترس هاتون بگذارید و بعد بیان ما رو بازم شگفت زده کنید با این نتایج و اقدامات تون…واقعا خداروشکر برای وجود استاد برای وجود شما و تک تک دوستان برای تکنولوژی و اینترنت. خدایا شکرت که ما رو هر لحظه آسان میکنه برای آسانی ها….

    واقعا سپاسگزارم ازتون رضا جان….فقط انجام بده JUST DO IT

    براتون از الله یکتا بهترین بهبود های درونی و بیرونی رو خواهانم

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام کنم تحسین کنم تبریک بگم احساس کنم خدایا من موندم چه کنم که از صبح دیوانه ی تمام این دیدن ها و داشتن ها وبودن ها و شدن ها ورفتن ها شدم.

    من الان اینقدر عاجزم اینقدر دیوانه و شوریده حالم از عاشقی خدا با من که کلمات هم برقص دراومدن. حال خوب رو خیلی خوب اومدی خوب آقاجان خـــــــوبه خــــــــوب یعنی توپ خوب یعنی عالی خوب. یعنی همه چی خوب، یعنی تو خوب من خوب، هوا، خوب نشانه ها خوب، یعنی فراوانی خوب اصلا مگه زمینــی که پاره های خدا مسافرش هستند و خدا سکان دار و حامی وهدایتگرش هست میشه بد هم باشه اگر هست بخاطر نبود و کمبود خوبه که اونم در مسیر تکامل خویش است…ممنونم دوست خوبم که هستی.که خوب روی خوب بودنت کار میکنی. با عشق و شادی و آرامش برات نوشتم با حال خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوب. از پاسخ کامنتت هم که صبح خوندم سپاسگزارم.

    ارادتمندت فهیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام محمد مارکوپولوی دوست داشتنی

    همین اول بسم الله بگم آقا من تو صفحه ی دیگه مرورگرم قفل شدم رو نشانه ی من و هدایت شدم به کامنت شما در 4 بهمن 1398…خدایا تکامل تکامل تکامل

    حالا به یاد بیار خودت مثل من هنگ میشی و شاکرتر خدا برای اینکه اینجا هستیم اینجا بهترین جای دنیاستنامی که در سیستم من اینگونه میدرخشد The best place in the world

    بارها خداروشکر برای وجود تک تک شما دوستان و هم پاره ایی های قشنگ و دوست داشتنی ام.

    بارها خداروشکر برای این حس و حال سرشارم از هیچی و همه چی که خودشه و خودشه و خودش

    مگــر زمیــن خــدا پهناور نبود پس مهاجرت میکردید و چقدر زیبا نوشتی و منو به یاد این آیه انداختی:

    اگر جایی که هستید را دوست ندارید، حرکت کنید! تو یک درخت نیستی، تو انسان هستی.

    چقدر قشنگ گفتی خونه جاییه که قلبم اونجاست. قلبی که جایگاه خداست فکر کن جایی باشه که همش ردپای خدا باشه بگو آخه این دل دیونه نمیشه شیدا نمیشه، حیران و سرگشته عشق خدا با این همه ایی هست نمیشه…من که جز اون دیونه هام که سرگشته تو کوچه های این خونه دارم فقط صدای عشق میشنوم و بوی عشق استشمام میکنم و اینقدر سرشار میشم که گاهی از دریاچه چشم هام فورانی به زلالی اشک به بیرون میاد تا منو پاک کنه از هر ناپاکی که در وجودم هست و قلب و روحم رو آماده تر وهماهنگ تر برای سفر عشق کنه…

    با عشق نوشتم برای قلبت که اینجاست که شایسته و لایق بهترین هاست.

    فــهــیمه دیوونه که اینجا همیشه حیروونه، برای تو که قسمتی از اوونه، فقط قصه عشق و عاشقی میخوونه. اونی که کلماتش چرخوونه مثل یک موج میمونه که همیشه میمونه، چون اون خوب میدونه هیچ چیزی جز اون نمیمونه….خدایا مرسی برام شعر گفتی منو دیوونه تر و دیوونه تر کردی

    فهیمه دیوونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام اندیشه عزیزم

    خدایا دختر چه شاهکاری بجا گذاشتی. واقعا خداروشکر که هدایت شدم به خوندن و شنیدن و یک ذره درک کردن این موضوعات. چقدر لازم دارم برم دفترم رو بیارم و اینا رو بنویسم و کامنت شما رو بفرستم تو لیست علاقمندی هام. واقعا سپاسگزارم که چنین ردپایی از خودت گذاشتی و منو اینقدر آسان کردی برای آسانی ها. یعنی خدا با من چه میکنه من تمرکز رو چگونگی پول درآوردن من همش به اینکه خدا انرژی هست پس من از خدا خواستم تا خودش رو در قالب انرژی مادی بنام پول خودشو به من نشون بده. باورت میشه امروز من پیاده روی میکردم با خدا عشق میکردم و پول پیدا کردم باورت میشه خدا چقدر قشنگ جواب منو داد. و بقول کامنت یکی از بچه ها که از قانون فیزیک بنام اثر مشاهده گر نوشته بود

    اینم لینک کامنت پر از درس و محتوای محمد عزیز

    abasmanesh.com

    …………………………………………………………………….

    اصلا دیگه نگم برات که رگباری همزمانی و نشانه و پیام خداوند اومده اینم قدم بعدی که خدا به آسانی گذاشت تا روی چه باورهایی کار کنم. تا بیشتر با این پول و کسب و کار و درآمد هماهنگ بشم و بیشتر برم تو مدارش و نتیجه امروزی که دیدم و کوچیک بود پایدار و بزرگتر وعمیق تر بشه.

    نتایج پایدار نیازمند تغییرات پایدار،واقعی،درونی است

    خدایا شکرت که ما رو آسان میکنی برای آسانی ها

    واقعا زیباو قشنگ ردپا میذاری دوست من ازت صمیمانه سپاسگزارم برای وجودت و تمام تلاش هایی که میکنی تا خوب زندگی کنی تا جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنی.

    ارادتمندت فهیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: