نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9 - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

454 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فائزه شهزاد گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان هم مسیرم

    اول فایل در مورد خدا صحبت شد

    منی که تو خانواده مذهبی به دنیا اومدم و از بچگی در مورد خدا و نماز و روزه و همه ی چیزهایی که در مورد دین هست شنیدیم و عمل کردیم

    و خدا بود خیلی جاها ازش کمک خواستم و هدایتم کرده ولی خیلی باز پررنگ نبود تا رسید به 4 سال پیش آشنایی من با قانون و شما و شنیدن توحید و خدا و یکتاپرستی و این که همه چیز توحیده

    و باز طبق مداری که توش بودم درک میکردم و با ایمان به خدا به اندازه خودم برای چند تا خواسته ای ک داشتم و تو چند سال قبل خیلی برام بزرگ بود قدم به قدم با ایمان به خدا حرکت کردم و به نتیجه ای ک میخواستم رسیدم و باز گذشت و گذشت تا همین چند ماه پیش که کاملا متوجه تغییر مدارم و درک بهتر فایل ها شدم و با چند تا تضادی که برام پیش اومد و درکی که از تضاد ها از شما استاد پیدا کردم تو جلسه اول دوره عشق و مودت متوجه شدم که تضاد ها اومدن که خواسته های ما رو واضح تر کنند و دشمن ما نیستند و با این درک خیلی بهتر از قبل تونستم درکشون کنم و تو هر مورد رسیدم به خداااا

    یعنی الان به هر طرف ‌زندگی و هر خواسته م و هر چیزی که فکر میکنم میرسم به خدا و توحید

    و الان یکم باز طبق مداری که توش هستم متوجه شدم که همه چیز توحیده همه چییییییز

    و نیازم به خدا رو خیلیییی بیشتر از قبل دارم حس میکنم خیلییییی

    و از خدای بزرگم میخوام کمکم کنه روز به روز ایمان و یقین و توکلم بهتر و عمیق تر بشه به لطف خودش

    و کنترل کلام و شکایت نکردن و غیبت نکردن دقیقا منم خیلییی بهتر شدم تو این موارد و باز هم باید با تعهد بیشتر انجامشون بدم خیلی بهتر از قبل

    و این عمل کردن عالی و به قول ایشون لحظه ای رو خیلی خیلی تحسین میکنم و همون موقع با خودم گفتم فائزه این نتایج ایشون ‌و‌که الان میبینی اینجا داره از ریشه هاش صحبت میکنه ‌و این طور عالی عمل کرده که نتیجه عالی گرفته و منم باید خیلی عالی تر و متعهد تر از قبل عمل کنم تا نتیجه ها خیلی بزرگ تر بشه .

    و بازم ممنونم از استاد عطار روشن و شما استاد عزیزم که این فایل رو آماده کردید که خیلی عالی ‌ و تاثیر گذاره .

    در پناه خدا باشیم به لطف خودش .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    آفرین روان پاک گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    سلام سلام سلام

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم جانم

    سلام خانواده فرکانسی جذاب من

    آقای عطار روشن عزیزم سلام

    خیلی وقته که می شناسمتون از رو کامنت های پر مغزتون به پروفایلتون هدایت شده بودم و کلی تحسینتون می کردم همیشه و هربار که کامنتی ازتون می دیدم محال بود از دستش بدم. و وقتی که تو فایل اول استاد به اسم کوچیک خطابتون کردن اصلا به دلم افتاد شمایید و وقتی که دیدمتون بلند گفتم می دونستم می دونستم

    چقدر تا به همین قسمت صحبت هاتون چراغ راه ما شده. سپاسگزار خداوندم برای داشتن عزیزانی مثل شما ، شاگرد زرنگ های کلاس استاد جانم که الگوی قوی برای ذهن من هستید. چقدر تحلیل هایی که استاد رو مسیر پیشرفت شما می کنند راه رو برام واضح تر می کنه. استاد جانم سپاسگزارم که با این صورت زیبا و بشاش با این کیفیت عالی لذت آگاهی هایی که به روح ما جاری می کنید رو دوچندان می کنید.

    اما نکاتی که در لابلای صحبت های آقارضا تلنگری برام بود رو می نویسم :

    اول از همه اینکه گفتن به طور واضح و قاطع گله و شکایت رو گذاشتن کنار. گله و شکایت به قول مادرشون (که روحشون غرق نور باد) همون ناشکریه دیگه. کفرانه نعمته. هر آنچه که داریم که باعث ذره ای حتی فقط ذره ای آسایش ماست اما به جای توجه به اون به چیزهایی که ناخواسته است توجه می کنیم. وای خدای من که من هر روز با خودم تکرار می کنم : خودت رو غرق داشته هات کن. غرق غرق غرق

    نکته بعدی که برام مهم بود این بود که :

    چندین ماه صبح تا شب فایل گوش می دادم و کارهایی که می گفتید انجام ندید رو انجام نمی دادم.

    می دونی چقد عزم جزم می خواد؟ چقدددددد ؟؟؟؟

    واقعا تحسینتون می کنم

    این حرفتون باعث شد به خودم نگاه بندازم

    و به اینکه تلاشم رو می کنم که فایل های استاد رو به هر بهانه ای تو وقتای خالیم گوش بدم. به اینکه تلاشم رو می کنم در موردش با کسی صحبت نکنم ( الا خانواده هم فرکانسیم ) و نشتی انرژی نداشته باشم.

    به شکل واضحی از اخبار و خبرهای بد دوری کردم و بهشون بی توجه بودم و سعی کردم رو نکات مثبت تمرکز کنم.

    سعی کردم و می کنم که توجهم رو زیبایی ها باشه.

    شب هر ساعتی بخوابم صبح زود بیدار بشم و دیگه تا لنگ ظهر خوابیدن ندارم حتی اگه بگم بابا تا دیروقت بیدار بودم و کار کردم و حقمه.

    سعیم رو می کنم آگاهانه احساسم رو خوب نگه دارم حتی وقتی حسم بد میشه ی کاری کنم از اون حال در بیام. سعیم رو می کنم هر روز در جهت کارم نکته ای جدید یاد بگیرم و مستمر کار کنم.

    اینکه هر روز حتما بعد بیدار شدن و قبل از خوابیدن اولین کاری که می کنم سپاسگزاری و تمرین رو خواسته ها و باورهام باشه .

    هر روز حتما حداقل ی ساعت زبان می خونم.

    هر روز حتما فایل گوش می دم و با خودم و یا همسرم دوتایی صحبت می کنیم و الان هم که قدم بعدی رو برداشتم .

    تمرکز بیشتر رو فایل ها ، نت برداری و کامنت گذاشتن.

    اینکه در مورد آدم ها قضاوت نکنم هم ، پشتشون بدگویی نکنم هم هست و حتی به قول استاد رو خوبی گفتن پشت سر همون ادم هایی که حتی ذهنم نسبت بهشون مقاومت داره سرمایه گذاری می کنم. الهی شکرت.

    آفرین بهت آفرین ! تو معرکه ای دختر! ادامه بده!

    آره اینا همش تغییره اینا همش تغییرات بزرگی که من کردم و البته که بزرگترش می کنم. گسترشش می دم. چقدر جذابه که ما ی قدم بر می داریم و جهان برای ما صد قدم بر میداره و انصافا همینه. دقیقا همینه.

    نکته جذاب بعدی برام این بود:

    کاری رو انجام می دادم که احساس می کردم درسته. که احساسشون خوب میشد.

    نکته طلایی بعدی بود برای من

    و دوباره تاکید به قانون احساس خوب اتفاق خوب

    مهم اون احساسه. حتی واقعا هم اگه اون کارت درست نباشه اما بهت احساس بهتر داده و بخوای نخوای هدایت میشی به بهترین ها و کار درست ها.

    و البته صحبت های ناب استادجانم :

    وقتی ما شروع می کنیم باورهامون رو در مورد خداوند تغییر دادن ، خداوند واقعا عوض میشه.

    چون

    مثلا این باور رو داری که من آدم گناهکاریم و هرچقدر بلا سرم بیاد بار گناهانم کم میشه و اون دنیا شرایطم بهتر میشه. این باوری که ما نسبت به خداوند داشتیم اون اتفاقات رو رقم میزنه.

    حالا اگه دیدگاه متفاوتی رو به خداوند داری ، خداوندم نتایج متفاوتی رو در زندگیت به وجود میاره.

    اگر خداوند رو آینه در نظر بگیرید بازتاب خداوند به ما عوض میشه به خاطر اینکه ما نگاهمون به اون آینه تغییر کرده . فرکانس متفاوتی رو داریم می فرستیم.

    بنابراین پربیراه نیست که بگیم وقتی که من شروع کردم به این تمرین ها ( دقت کنید به تمرین ها ، می دونم که خیلی هامون انجامش می دیم و اما بعد با خودمون میگیم من که تغییر نکردم. من که کوه نکندم )

    یا سپاسگزاری کردم یا حالم بهتر شده یا احساس گناه کمتری داشتم یا خودمو کمتر سرزنش کردم یا خداوند رو وهاب دیدم بخشنده دیدم رحمان دیدم رحیم دیدم ، ی ذره بهتر شدم احساسم نسبت به خودم بهتر شد ، به این معناست که خداوند تغییر کرده و واقعا خداوند تغیر می کنه! البته این به این معنیه که تو هم تغییر کردی!

    اما قسمت هیجان انگیز ماجرا که کلی تلنگر بود برام :

    نتایج شروع می کنه به تغییر کردن وقتی ما نگاهمون به خداوند تغییر می کنه

    اما اگه بخوایم نتایج پایدار باشه یعنی یویویی نباشه یعنی مستقیم به سمت بالا باشه و نتایج بهتر و بهتر و بهتر بشه :

    نیازمند اینه که ما تغییراتمون عمیق تر و واقعی تر و درونی تر و درست تر باشه.

    جذاب تر این نکته بود که بالا هم اشاره کردم و در خودم به وضوح دیدمش :

    خیلی وقت ها تغییرات خوبی کردیم اما توقعمون بارها و بارها بیشتر از تغییری که کردیم میره بالاتر.

    می خوام به خودشناسی برسیم این موقع ها . که ما داریم تغییر می کنیم نتایجم داره تغییر می کنه اما توقعات ما خیلی بیشتر از میزانی که ما تغییر می کنیم میره بالاتر.

    این حرف استاد یادآور همون بود که می گفتن هر ماه تغییراتشون رو می نوشتند و خودشون رو تحسین می کردن تا عزت نفسشون ، ایمانشون و قاطعیتشون در عمل به قوانین بدون تغییر خداوند بالاتر بره.

    و چقدر جالبه که ذهن از ی جایی به بعد انقدر ورودی مناسب بهش دادی و تغییراتتو مرور کردی و بهش گفتی و نوشتی و شنیدی و در موردش حرف زدی دیگه خودش میاد تغییراتتو تو خودش مرور می کنه. اونا رو با خودش نشخوار می کنه. چه خوب. خدای من شکرت

    نکته دیگه آقا رضا که بر گرفته از آگاهی های استاد بود و به نوعی خط مشی زندگیشون شد و برام مهم بود این بود:

    آدمی که برای خودش ارزش قائله به خودش ضربه نمی زنه به خودش آسیب نمی زنه.

    آدمی که لیاقت داشته باشه و بخواد لیاقتشو به دنیا نشون بده ، کارهایی که بهش آسیب می زنه رو انجام نمی ده.

    باید تو خودمون نگاه کنیم و ببینیم چه کارهایی می کنم که به خودم آسیب می زنه

    مرور خاطرات تلخ گذشته

    سرزنش کردن خودم

    تو رودربایستی موندن و تو فشار موندنم که اصلا شرکه محضه

    چقدر از این جور ضررهای مخفی به خودمون می زنیم و برامون عادیه؟!

    و نکته بعدی :

    عمل کردن بود! عمل نه حرف مفت!

    عمل کردن به آنچه که استاد در محتواهای رایگان می گفتند

    ( کاری که من الان انجام میدم. و ایمان دارم به این راه. امکان نداره با این همه آگاهی من تغییر نکنم. و چقدر مشتاق روزی هستم که تمام محصولات رو هم خریده باشم و البته به تمامشون هم عمل کرده باشم. می دونم که تکاملم رو دارم طی می کنم. وای خدایا چقدر نزدیک و نزدیک و نزدیک تر میشم.

    ایمان دارم که وقتی تصمیم میگیریم که تغییری در زندگیمون ایجاد کنیم و اقدام می کنیم ،( دقت کنید اقدام می کنیم ) جهان هم به کمک ما میاد.

    ایمان دارم بهش

    براش نمونه دارم

    بارها و بارها تو زندگی مون پیش اومده کافیه کمی بهتر نگاه کنیم )

    و آگاهی های ناب استاد :

    چقدر مهمه که شروع کنیم به شکایت نکردن از هرچیزی…

    در واقع توجه کردن به نکات منفی هرچیزی رو کنترل کنیم.

    این همون تغییر اساسیه. تغییر بسیار بزرگ همینه.

    دلیل هم داریم : چون وقتی شما در مورد ی موضوعی صحبت می کنید ناخودآگاه توجهتون به مراتب به اون موضوع بیشتر و بیشتر میشه.

    به همین دلیل هم تا جایی که می تونید زیپ دهنتون رو ببندید وقتی می خواید غر بزنید وقتی می خواید شکایت کنید وقتی می خواید در مورد چیزهای نامناسب صحبت کنید. وقتی می خواید غیبت کنید تهمت بزنید.

    فقط زمانی زیپ باز باشه که می خواید تعریف کنید می خواید زیبایی ها رو بگید می خواید باورهای مناسب رو بگید می خواید حرف های قشنگ بزنید.

    چون اگه کلامتون زبانتون رو کنترل کنید می تونید ذهنتون رو کنترل کنید.

    و باور اینکه کنترل زبان ( و من اضافه می کنم کنترل گوش حتی ) خیلی کار راحتیه!

    یعنی آگاهانه تلاش می کردم موضوعات نامناسب رو نشنوم و در مورد موضوعات نامناسب صحبت نکنم.

    و همین یک تغییر بسیار بسیار بزرگه مخصوصا برای آدم هایی که صبح تا شب دارن نق می زنن فقط گله می کنند فقط در مورد چیزهایی که نمی خوان صحبت می کنند

    صبح تا شب دارن به ناخواسته ها توجه می کنند و تعجب می کنند که چرا هر روز اوضاع داره بدتر و بدتر میشه. چون قانون اینه که به هرچیزی توجه کنی از اساس اون موضوع وارد زندگیت میشه.

    ( به زندگیم نگاه می کنم واقعا چیزهای نامناسب، اتفاق های عجیب غریبی که دیگران با هیجان و آب و تاب تعریفش می کنند به جرات میگم برام دیگه اتفاق نمیفته. آره. واقعا این طوره.

    به ندرت پیش میاد

    من واقعا تمام سعیمو می کنم به ناخواسته ها توجه نکنم.

    و دقیقا انگار الان دارم بیشتر درک می کنم ناخواسته هایی که هنوز تو زندگیم همراهمه یا بهتر بگم خواسته هایی که هنوز رنگ واقعیت نگرفتن واسه نشخوارهای ذهنیم با باورهای محدود کنندم در موردشون.

    با ترس هایی که میاد و میره تو ذهنم.

    و من روشون کار می کنم. می دونم می خوام تغییر کنم و هدایت میشم.

    تقریبا همه آدم هایی که بیشتر باهاشون در ارتباطم می دونند پیش من گله کردن فایده نداره من لی لی به لالاشون نمی ذارم. شاید قطع نشده اما از خودم راضیم که قبلا مهربونی رو تو این میدیدم که قربون صدقشون برم و به درد دلشون گوش بدم اما الان واقعا نمیگم صد در صد اما هشتاد نود درصد تغییر کردم.

    پس باز هم به خودم تبریک می گم. به تغییرات بزرگی که کردم اما در مورد خودم نمی دیدمشون یا کم اهمیت می دیدمشون . آفرین به خودم. دمم گرم. ادامه میدم. خدای من سپاسگزارم )

    و

    در مورد چیزهایی که ناراحتت می کنه صحبت نکن. اشکال نداره بذار تو ذهنت بمونه اما در موردش حداقل صحبت نکن. فعلا شاید نتونم ذهنم رو کنترل کنم اما کلاممو می تونم کنترل کنم که. بیام قدم اولو انجام بدم. و وقتی صحبت نمی کنی آرام آرام می تونی ذهنتم بیشتر کنترل کنی.

    خدای من سپاسگزارم برای این همه آگاهی که از صبح تا به الان باهاش مشغول بودم. تو لحظات مختلف به یادشون می آوردم و با خودم مرور می کردم. سپاسگزار این زمان این مکان این حالم هستم پروردگار یکتای من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    حسنخانی گفته:
    مدت عضویت: 3635 روز

    سلام فکر میکردم انسان مثبت نگری هستم و با گوش دادن فایلهای استاد دیگر من کلا منفی را کنار گذاشته ام تا اینکه این فایل به من گوشزد کرد توهنوز خیلی غر میزنی هر روز از اشتباهات خانواده ات شکایت میکنی تو حتی هر روز به فرزندات غر میزنی و کارهای اشتباه شان را گوشزد میکنی!

    یک تیکه کلام من دارم همیشه میگم غیبت میچسبه و تازه با حرف استاد فهمیدم از بابا آنقدری فکر میکردم مثبت نیستم!

    تازه فهمیدم همین نق زدن من به دخترهام باعث جذب شلختگی بیشترشون شده

    همین نق زدن ها و اعتراضات ام به مامانم باعث رفتارهایی که دوست ندارم شده

    تازه ایراد به دیگران هم میگیرم چقدر غر میزنند!

    به خودم قول میدهم نکات منفی اطرافیانم را نبینم و غر نزنم و غیبت نکنم

    خدایا سپاسگزارم برای هدایتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زیبا قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 595 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستانم

    استاد شما دقیقا به نکته ی مهمی اشاره کردین

    اینکه ما خیلی زود فراموش میکنیم که چه نتایجی گرفتیم

    خود من اگر یک روز فقط یک روز فایل گوش ندم

    کلی نجوای شیطانی میاد سراغم

    به همین دلیل به خودم قول دادم تا عمر دارم هیچ فاصله ای نندازم برای یادگیری و رشدم

    و امروز دوباره برام یاد اوری کردین که کوچکترین تغییر ها رو ببینم

    تغییراتی که از نظر ما خیلی کوچیکن و خیلی وقتا میگیم

    اتفاق خاصی نیفتاده که

    همون تغییرات به ظاهر بی ارزش خیلی خیلی مهمن

    و اگر من روز به روز روی تغییر خودم ،روی باورم کار کنم

    خدا هزار قدم برای من بر میداره

    و اینکه منی که از بچگی هم تو خانواده و هم تو جامعه ای بزرگ شدم که تا جا داشته همه در حال گله و شکایت و غیبت بودن یکم باید بیشتر رو این موضوع کار کنم

    البته تا حدودی خوب پیشرفتم

    ولی بازم گاهی اوقات قانون یادم میره و تو دلم غر میزنم

    باید رو این مسئله کار کنم به طوری که کاملا از گله و شکایت و غیبت دور بشم حتی شده تو دل خودم باشه

    فایل گوش دادن خیلی مهم نیست مهم عمل کردن به حرفای استاده

    و اقا رضا چقدر عالی تونستن عمل کنن و من خیلی تحسینشون میکنم

    حتی برای ما یک الگوی عالی شدن تا به خودمون یاداوری کنیم که بتونیم خوب به قانون عمل کنیم

    چون اگر میخواییم نتایج پایدار باشه ، باید تغییراتمون

    عمیق تر و واقعی تر باشه

    خدایا شکرت برای رشد بیشتر و اگاهی های بیشتر و خالص و ناب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1173 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    نکته خوبی من در این فایل یاد گرفتم

    گله و شکایت نکردن

    نکته ها و خوب را ببینم

    زیبایی ها را ببینم

    دیگران را مسئول و مقصر ندانم

    همین جلسه برای من یک دوره آموزش کامل است

    شکر گزار خدای مهربان بودن و ناشکر نبودن

    این سبب می شود که نعمت های بیشتری وارد زندگی من بشود و از طرف دیگر ارامش وارد زندگی من می شود

    چقدر این صحبت های آقا رضای عزیز جالب و عالی است

    صادقانه رفتار کردن در مورد کارهای خودم یکی دیگر از نکات مهمی است که در این فایل من یاد گرفتم و باید من آنرا در زندگی خودم بکار ببندم

    صداقت مهمترین و بزرگترین نکته ای است که من می توانم در زندگی خودم همیشه داشته باشم و آنوقت من همیشه پیروز و شاد و سرحال هستم

    درس جالب و زیبایی که من گرفتم این بود که وقتی که من تغییر می کنم و قدم در راه تغییر برمی دارم جهان هستی هم به این تغییر پاسخ می دهد و به من کمک می کند

    شرایط و موقعیت هایی را برای من هموار می کند که من بتوانم در راه این تغییر به ادامه مسیر خودم بپردازم

    جهان تسلیم این تغییر من می شود

    ممنون استاد عزیز هستم که دستی از دستهای خداوند شده است که این راه عالی را به من نشان داد

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای مهربانی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    فاطمه خواجویی گفته:
    مدت عضویت: 1660 روز

    سلامی دوباره خدمت استاد جان

    چقدر خوبه که اینقدر ریز و دقیق رضا جان از اول ماجرای تغییراتشون میگن .

    اتفاقا منم چند وقته به این نتیجه رسیده بودم یسری از دوستام کلا ازشون خبری نیست نه بخاطر دلخوری و دعوا بلکه انگار از مدار هم جدا شدیم و الان که آقا رضا گفتن منم به این نتیجه رسیدم آهان پس دوستای منم دارن خود به خود از مدارم حذف میشن.

    استاد خیلی خوبه که شما هم توضیحات آقا رضا و کامل میکنید و واقعا چقدر ما فراموش کاریم شاید صدبار اینو از زبون شما شنیدم که اگه نمیتونید ذهنتون کنترل کنید زبونتون کنترل کنید ولی هر بار که می‌شنوم انگار دفه اولمه که شنیدم . خیلی جالبه که آگاهی های شما اصلا تکراری نمیشن هر دفه یه جنبه جدیدی ازشون درک می‌کنیم.

    منتظر قسمت های بعد هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    فاطیما گفته:
    مدت عضویت: 1337 روز

    سلاااااااااااااام عزیزای دل

    سلام استاد بزرگوار

    سلام به جیگرم به مریمم

    سلام به آقا رضای گل که از وقتی باعث شدن به صداقتشون توجه کنم یک عاااااااااااالم صداقت بیشتر دیدم

    چققققققققققققدر لذت بخشه دیدن حس و حال مشترک

    اینکه انگار یه حس هایی هست که مشترکه

    تصمیمات مشترک

    و باز چقدر این قشنگه که کسایی که جلوتر هستن رو میبینی

    چون سرعت رشد هممون فرق داره

    و سرشار از شوق و شعف میشم میبینم دوستان عزیزی به قسمت های جلوتر رسیدن

    و این نوید رو بهم میدن که فاطیما

    ادامه بده

    اون الان همون جاییه که تو دوس داری باشی

    پس ادامه بده

    خدارو بازهم هزار بار شکر

    برای وجود دوستای عزیزی که انگیزه ی رشد میشن

    به خاطر استادی که راه رو به ساده ترین روش نشون میده

    با بیانی که برای هرکسی قابل فهمه

    دوستتون دارم

    دوستتون دارم

    دوستتون دارم

    خیییییییییییییییییییییلی

    خییییییییییییییییییییلی

    زیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 972 روز

    به نام پروردگار جهانیان

    سلام به خانواده ی عزیزم که بودن در کنار شما دلیل آرامش و حال خوب من است

    تبریک میگم دوست خوبم رضای عزیز که انقدر

    زیبا توضیح دادن در مورد خودشون وانقدر مصمم وبا اراده روی خودشون کار کردن وتونستن در تمام جنبه ها از راهنمایی های استاد عزیز الگو بگیرن و تک به تک اجرا کنن و واقعااااا جای تحسین و تمجید داره

    اما همین یه تیکه صحبت استاد که وقتی ما شروع میکنیم باورها مون رو در مورد خداوند تغییر دادن و با نگاه اینکه خدای من بی نهایت وهاب و رزاق و است ومرا هدایت میکند و بازتاب فرکانس و دیدگاه و باور من باعث تغییر نگاه خداوند در مورد من میشود

    و همین تغییر نگاه باعث تغییر نتایج میشود

    این صحبتهای استاد آنچنان حال منو خوب کرد که اشک از چشمام سرازیر شد …..

    وچقدر درست و دقیق گفتن استاد که توقعات من هر روز بیشتر از تغییرات من بالا میرود

    اول شاید به پرداخت بدهی خیلی راضی باشم ولی هر بار که یک خواسته تحقق می‌یابد باز من به جای سپاسگزاری و حال خوب و دیدن نعمت‌هایی که در زندگیم در جریان است هر روز چیزهای بیشتری از خدا می‌خوام

    دقیقا همین است من باید هر روز تغییرات کوچک را در زندگی ام ببینم و به خاطر شون سپاسگزار باشم و همیشه داشتن حال خوب و حس سپاسگزاری و اعتماد به پروردگار باعث رشد و ترقی من میشود

    مثل دانه ای که به امید روییدن سر از خاک در میآورد جوانه میزند رشد میکند و به امید ثمره دادن و به بار نشستن هر روز در پی نور قد میکشد و هیچ وقت نا امید نمیشود

    سپاسگزارم از دوست خوبم که تجربه سوم رو با ما به اشتراک گذاشتن و …

    سپاسگزارم از استاد عزیز که مثل همیشه کلامشون سراسر بوی عشق و امید و رسیدن میدهد

    امیدوارم در پناه الله مهربان هر روزتون بهتر از دیروز باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    الهام 🌳 گفته:
    مدت عضویت: 2341 روز

    سلام استادم ، سلام خانم شایسته ی عزیز و

    آقای عطا روشن عزیز که با این صحبت ها روزم رو ساختید.

    امروز 7 صبح چشمم رو باز کردم ، البته یکیش باز شد انقدر خوابالو بودم ، دیدم فایل جدید گذاشتید استاد.

    سفر به دور امریکا شروع شد ، یک چشمی تا دقایقی فایل رو دیدم انقدر ذوق داشتم ، همونجوری خوابالو کامنت هم گذاشتم که الان دیدم غلط املایی هم دارم ..

    خلاصه گفتم چه مبارک سحری شد امروز که با دعوتِ استاد از ما برای اینکه حاضر شیم بریم سفر جدید شروع شد و تا شب ببین چی بشه…

    کامنت رو‌گذاشتم زیر اون فایل اومدم کد نویسی و سپاسگزاری رو‌شروع کنم ، از اونجا که این نجواها ساکت نمیشینن یاد بسته ای افتادم که 3 سالِ از انگلیس نرسیده دستم، نرسیده ،چون من پذیرفته بودم راه دورِ و شرایط سخت ، همینی که هست… حالا یک ماهه اون بسته رسیده ایران ،ولی اون کَسی ک قرار بود پست کنه ، بسته رو ، نمیفرستاد!! حالا به چه دلیل من نمیدونم!!! حالم یه جوری شد، یاد حرفای آقا رضا افتادم که میگفت اگه خدا از من بیشتر میخواد من ثروتمند بشم پس چرا من انقدر بدبختم!!! و گفتم خدایا من نمیتونم به یک بسته برسم چطور میخوام موفقیت مالی کسب کنم و تو زندگیم موفق شم…

    حتی 2،3 دقیقه از این همه ناتوانی گریه کردم، به خودم اومدم ،گفتم ببین داری به ناخواسته توجه میکنی ها، الان خواستت چیه !؟ رسیدنِ بسته… پس به خواستت توجه کن و بابت این همه نعمتی که داری خدارو شکر کن، برای اون آدمی که وسایلت رو‌قرارِ پست کنه، سپاسگزاری کن… و انجام دادم اونکارارو … نوشتم که ایشون آدمِ شریفیه ، قطعا شرایطشون جوری بوده که نتونستن بفرستن…و بعد

    شروع کردم این فایل رو گوش دادن هر لحظه حالم بهتر میشد،

    صحبت هاتون روم تاثیر میذاشت هی میگفتم آقای عطاروشن موبه مو عمل میکرده به حرفای استاد، تو چیکار میکنی؟میتونی از همین لحظه تغییر کنی؟ یا بخاطرِ یک بسته که بودو نبودش تو زندگیت تاثیر نداره میخوای ناله و شکایت کنی!!؟

    منم دلم میخواست دل خدارو بدست بیارم، گفتم پس بلند میشم ناله و شکایت نداریم، غصه خوردن نداریم، کمد لباسام ، رگال لباسام رو مرتب میکنم برای این همه وسیله ای که دارم شکر گزاری میکنم با مرتب کردنشون تمیز تر کردنشون بهشون عشق میدم، از خدا هم تشکر میکنم برای این همه نعمتی که داده بهم، اگه بتونم اینکارارو کنم یعنی دارم تغییر میکنم( شما تو فایل جدیدِ امروز سفر به دورِ امریکا 193، هم گفتید که وقتی آدم به وسیله اش عشق میده و تمیزش میکنه ، این نشونه ی سپاسگزاریه بیشتر است از خدا ،بخاطر نعمتش و این انرژی رو اون وسیله هم دریافت میکند و اون انرژی مثبت رو بهت برمیگردونه) خلاصه به خواهرم گفتم پاشو قدر همین هایی که داریم رو بدونیم و سپاسگزاری کنیم با رسیدگی به وسایلمون ، گفتم نگاه چند ساله بسته ی من نرسیده، نباید اصلا انقدر سخت بگذره شرایط ، پس پاشو نشون بدیم به خدا، و تغییر کنیم، به تمیز کاری لباسا اتاق و خونمون مشغول شدیم و واقعا اون انرژی برگشت… حالمون خیلی خوب شد ، انرژی گرفتیم…2 ساعت گذشت .

    برگشتم تو اتاقم دیدم مسج اومده که بسته امروز پست شد، خدارو شکر کردم و به فایل گوش دادن ادامه دادم ،

    گوشیم زنگ خورد همون آقایی بودن که بسته ی من دستشون بود چقدررر شریف و‌مودب بودن ، چقدر با محبت ….

    خلاصه استاد شما وقتی میگید این سپاسگزاری ها ، این ذوق و شوق این فایل گوش دادن ها یعنی داری قدم برمیداری ،یعنی تغییر و ادامه دادنش باعث بزرگتر شدنِ اتفاقات میشه، الان یکم ،یذره میفهمم…

    واقعا دلم میخواد منم اون بنده ی خوب باشم ، و هرکاری شما و خدا میگید انجام بدم تا دلش بدست بیاد ، ازتون بازم ممنونم …

    عاشقتونم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    ازاده گفته:
    مدت عضویت: 2037 روز

    سلام

    دیشب یه مقدار حال درونیم خوب نبود داشتم میگفتم خدایا تو که از همه بیشتر میخوای من نتیجه بگیرم پس چرا بعد این همه سال نتیجه نمیگیرم. مضطرب شده بودم و نمی‌توانستم ذهنم کنترل کنم .

    چند روزی بود که عذاب وجدان داشتم چون کارهایی میکردم که حس بد میشد هر چند مرتب به سمت خدا و گوش دادن فایل ها برمیگشتم.

    اما بازم با اینکه خودم هیچ وقت تلویزیون روشن نمیکردم بابام که می آمد خونه روشن میشد و منم جاهایی که کنار خانوادم بود فیلم میدیدم هر چند ذهنم میگفت پاشو برو ولی میگفت چرا یه کم پیش خانوادت نمیشینی همش داری کار میکنی.

    آخر شب بود ایه فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

    به ذهنم آمد من خیلی قبلا قران می‌خواندم و بادید مذهبی تفسیر میکردم گفتم حتما الان این آگاهی هست که خدا میخواد به من بده. باید ببینم تفسیری یا صحبتی ازش تو عقل کل شده یانه

    تفسیر این بود که با همه وجود به سمت قوانین الهی بیا و اجرا کن که خدا فطرت تو رو براساس اون آفریده است.

    بعد در ادامه در مورد تحسین زیبایی و ایه صدق بالحسنی نوشته بود.

    مهمان آمده بود و نشسته بودم از بقیه حرف می‌زنند اول گفتم بلند نشو ناراحت میشند ولی هر چی گفتند تضاد ببین تو خوبشو تجسم کن. بعد دیدم حتی به تعریف داستان فوت فامیلاشون رسید خودمو بایک بچه مشغول کردم و یک گوش هنذفری گذاشتم باز ولی صدا می‌شنیدم.

    یکدفعه بلند شدم اومدم بیرون و این فایل آقا رضا شروع به نگاه کردن کردم. دیدم آقا رضا چطور قرص و محکم ورودی هاشو بسته دیگه گله وشکایت نکرده و حرف نزده.

    از آدمهایی که میخواستم گله و،شکایت کردند دوری کرده و ….

    باخودم گفتم آزاده نمیشه فایل گوش کرد و بعدم ورودی منفی گرفت با چشم گوش و زبان .

    واقعا آقا رضا دمت گرم که فاصله بین تصمیم و عملت لحظه ای بوده است و دیگه واقعا بعدش متعهد شدی .

    استاد همه زندکی من شده دلسوزی و رودربایستی. هر چند الان خیلی کمش کردم ولی بازم هست و منم وقتی میبینم باز منفی گرفتم خودمو سرزنش میکنم.

    میدونم دارم تکاملمو طی میکنم و باید ذره ذره این آگاهی بوجودم بشینه.

    خلاصه از صحبت های آقای رضا خیلی لذت بردم

    گله و شکایت نکردم دروغ نگفتم کاری نکردم که به بدنم آسیب بزنه.

    استاد امروز از جلسه صحبت مهمونا که آمدم بیرون داشتم به خدا میگفتم هر چی من میخوام روی خودم کار کنم تو کمکم نمیکنی تنها بشم .

    البته استاد همه دوستای قدیمی رفتند و الان بیرون دوستی ندارم ولی درون خونه هر از چند گاهی مهمون میان.

    الان فهمیدم یه تعهد واقعی میخواد که بتونی واقعا متعد باشی و این کار آقا رضا واقعا قابل تحسین بود برام. و این صحبت استاد واقعا عالی بود که گفتند ما به خواسته رسیدید و الان دنبال خواسته بزرگتری هستید.

    ممنونم بابت فیلمی که از مراحل پیشرفت خودتون برامون فرستادید.

    ممنونم از شما و استاد عزیزم بابت توضیحات خوبتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: