نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9 - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

454 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 654 روز

    به نام خداوند جان

    سلام به دوستان عزیزم

    امروز که من این فایل رو گوش کردم چند روزی هست از تعهد من به گوش کردن فایلا و تعهد من به تغییر میگذره.

    من با تموم وجودم میخوام که تغییر کنم.روابط کاری و روابط عاشقانه لذت بخش میخوام.ثروت و سلامتی رو میخوام.میخوام‌ که از زندگی لذت ببرم با تموم وجودم

    امروز روز سختی بود و روز گرفتن تصمیمات حیاتی برای من.

    من یک سال هست که مشغول به کارم و به کارم علاقه نداشتم و همیشه میگفتم بالاخره من میام بیرون همه چی خوب شه من میزنم بیرون

    یه فرصت کاری جدید پیش اومد و فوق العاده به دل من نشست.ولی ممکنه نشه چون من هنوز سرکارم و هماهنگی انجام ندادم.وقتی که فهمیدم نمیشه کار جدیدم کم نیوردم و باز رفتم جلو و گفتم من نمیخوام کار کنم.نقطه امنم شده بود که توش اروم بودم و یه ذره که جا به جا شدم گفتم نمیشه من باید تغییر کنم.بخاطر همین احساسات و افکار متفاوت و عمیقیو تجربه کردم در تک تک لحظات

    خودم رو تحسین میکنم‌که با شجاعت رفتم جلو و خواستمو بیان کردم.

    ولی تا یک ماه در کار قدیمیم هستم تا یک نیروی جدید بیاد و به عبارتی کاری که خیلی خوبه بنظرم رو از دست میدم.

    درس و تغییر من اینجاست که به کار جدید نچسبیدم و گفتم خدایا هر چی تو بگی

    اصل الخیر فی ما وقع.من تسلیم امر تو هستم و عقلم توی این موقعیت به جایی قد نمیده و از احساس نگرانی و اضطراب خستم

    گفتم خدایا شکرت برای شجاعتم که خودم رو از نقطه امنم خارج کردم و خدایا شکرت که احساس رهایی میکنم.میدونم‌کاری که مناسب من هست و بهش علاقه دارم با کلی شرایط خوب سر راهم قرار میگیره.

    زیبایی های روزم رو نوشتم سپاسگذاری کردم و سعی کردم احساسمو خوب نگه دارم

    خیلی جاها از دستم در رفتا ولی شد

    میخوام بگم که من تلاشمو برای ایجاد احساس خوب کردم و خداروشکر میکنم.

    می شود‌.تغییر می شود.کار خوب می شود.احساس ارامش و عشق در کار می شود.ثروت می شود.عشق می شود

    دوستون دارم

    خدایا عاشقتم.سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 522 روز

    به نام پروردگار یکتا

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز

    روز چهلم.

    من یه دعایی میکنم. اونم این که حداقل حداقل روزی یه بار بتونیم به سایت بزنیم. حتی اگر کل روز مشغول بودیم آموخته هامون رو مرور کنیم.

    چقدر نکته هایی جدید و ارزشمندی داشت این فایل:

    1. وقتی که توقعت از شرایط از میزان رشدت بیشتره یعنی انسان ناسپاسی، که داشته ای که روزی خواستت بوده نادیده میگیری و ناسپاسی باعث باعث کاهش ظرف وجودی ما میشه.

    2. وقتی ما یه قدم برمیداریم، انصافا انصافا خدا هزاااااار قدم برمیداره. :)))

    چقدر کریمی و چقدر مشتاق رشد ما.

    3. آدمی که برای خودش ارزش قایله به خودش آسیب نمیزنه.

    چه باور قشنگ و محکمی برای ساخت باورهای مربوط به لیاقت و ارزشمندی، ما آدما برند میشیم، گرون میشیم زمانی که به خیلی از چیزا نه میگیم. به خیلی از جمع های غیبت نه میگیم و به خودمون آسیب نمیزنیم. به خیلی از غذاهای نامناسب نه میگیم. و…

    4. حداقل 107خواسته بنویس. حتی اگر همون روز اول نمیدونی دقیق چه خواسته ای داری کم کم شروع کن روزی چند تا به لیست خواسته هایت اضافه کن.

    امیدوارم همیشه در راه راست باشید راهی که خداوند به آنها نعمت داده است.:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    صبا کیانی گفته:
    مدت عضویت: 1024 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استادی که لیاقت و شایستگی خلیفه الله را کسب کرده و داره به ما یاداوری میکنه که اصل خودمون را به یاد بیاریم که ماهم از خداییم و به سمت خدا بازمیگردیم.

    فایل جلسه ده نشانه هدایتی من بود روز پیش و انصافا صحبت های استاد و آقای عطار به قدری آموزنده و دلنشین بود که تمام این چند جلسه را دانلود کردم و گوش دادم . یه بغضی ته دلم نشست، یک جورهایی به خدا درددل کردم که چرا برای من نشده این اتفاقات خوب. گفتم منم میخام رشد کنم منم میخام کسب و‌کار خودمو‌ داشته باشم و‌ثروت به سمتم بیاد.‌باید چی کار کنم؟خلاصه به یه حالت عجز و تسلیم بودن رسیدم که لحظه شماری میکردم برگردم خونه و قران بخونم و با خدا راز و‌نیاز کنم. گفتم خدایا برای استاد شده برای عطار شده برای خیلی ها که من کامنت هاشونا میخونم شده، باید برا منم بشه ،من میخام ،تو میدونی مسیر رسیدن من به خواسته هام کدومه، تو میدونی،تو میتونی، تو عالمی ،تو منو میشناسی تو بگو من چی کار کنم. عطار از خودش شروع کرد از تغییر شخصیت خودش . منم میخام شروع کنم از کجا بهم بگو.

    قران باز کردم . یه آیه ای اومد که خدا در اون آیه

    میگفت، که وقتی مردم سوار کشتی میشن و‌بادهای موافق میاد خوشحالن ولی به محض اینکه طوفان میشه با خلوص از من میخان که نجاتشون بدم و وقتی به سلامت به ساحل میرسن همه چی یادشون میره و‌ناسپاس میشن. قران بستم یه لحظه فکر کردم.از خودم پرسیدم طوفان های زندگی من کجا بوده؟گذشتم مثل یه فیلم از جلو‌ چشمام گذشت.یه لحظه برگشتم به خونه زندگیم نگاه کردم گفتم خدایا منو ببخش، این بنده خطاکارِفراموشکارت را ببخش. گذشته زندگی را مرور کردم به خودم گفتم من دو سال پیش همین خونه را هم نداشتم . تازه اومده بودم تهران با دست خالی و تو محل کارم میخوابیدم. حالم خوب بود و‌سپاسگزاری میکردم که هزینه اجاره نمیدم و به نکات مثبتش توجه میکردم. ولی دلم یه خونه میخواست مال خودم باشه. هر روز صبح میرفتم رو‌پشت بوم با خدا حرف میزدم می گفتم خدایا من دلم یه خونه میخاد که مال خودم باشه . آزاد باشم که هر وقت میخام بخوابم یا بلند شم یا کارامو بکنم یا بیرون برم. یه جایی که بدونم مال خودمه و هر طور ک دوست دارم زندگی کنم. سه ماه بعد بع تضادی خوردم گفتم الخیر فی ما وقع هر اتفاقی بیفته به نفع ننه. از اونجا رفتم ی جای بهتر باز گفتم خدایا جایی باشه ک امنیت داشته باشه. سه ماه بعد رفتم یه پانسیون که قیمتش مناسب بود کلی تجربه بدست اوردم. کلی دوست های خوب پیدا کردم. بعد دوباره گفتم خدایا ی خونه میخام که بزرگ باشه تمیز باشه که آزادی داشته باشم که نخوام برای ده دقه تاخیر جواب پس بدم. و خیلی زود تضاد هایی پیش اومد که من مطمئن شدم الان وقت رفتنه. ولی نمیدونستم کجا و چطوری. نه پولی بود نه شغل پر درآمدی بود. خدا دستهای مهربونش فرستاد یه خونه گرفتیم باهم، تر تمیز بزرگ‌ زیبا. حالا تنهایی خودما دارم ازادی خودما دارم امنیت دارم ارامش دارم. و دوباره تضاد اومد و من یادم رفته بود که هر ادمی میاد تو‌زندگیت رسالتی داره. رسالتش که تموم بشه از زندگیت بیرون میره. به قول استاد دستشو بهش نگاه نکن به اون کسی که این دست برات فرستاده نگاه کن. تو باید سپاسگزار خداوند باشی. و اگر این آدم خواست بره ناراحت نباش همون خدایی که این آدم فرستاده میتونه خیلی کارها دیگه برات بکنه که نگرانی هاتو رفع کنه.

    این آگاهی ها بعد تسلیم شدن من یادم اومدا. منی که ازش فاصله گرفته بودم و میگفتم خدایا چرا منو از یادت بردی. بعدش سجده کردم و گفتم خدایا منو ببخش که گذشتم یادم رفت که فراموش کردم که تو بودی ک منو به ساحل رسوندی و از طوفان نجاتم دادی. تا حالا دستم گرفتی از این به بعدشم میگیری. من تنها نیستم تو منو تنها نزاشتی چرا فکر کردم منو فراموش کردی چرا فکر کردم دیگه منو هدایت نمیکنی. خلاصه آروم شدم و ایده ها اومد که اگر میخوای تغییر کنی باید رو خودت کار کنی پرسیدم از خودم من دوست دارم زندگیم چطور باشه. گفتم من دوست دارم مثل قبلنا پنج صبح بیدار بشم نماز بخونم شکرگزاری بنویسم بعدش کتاب بخونم. حال و احوال بی نظیری که اون روزها داشتم یادم اومد. گفتم میخام سبک شخصی زندگی خودمو داشته باشم.

    دوس دارم دوره سلامتی دوباره شروع کنم. گفتم خدایا یه نشانه برا من بفرس که مطمئن شم دوره سلامتی شروع کنم. زدم رو نشانه من، نشانه قبلی که فایل ده بود اومد گفتم تا 24 ساعت که نمیتونم گفت بزن فایل قبلی. گفت تو‌کامنت ها به سلامتی اشاره کرده. الله اکبر خوندم و دیدم نوشته اگه خودتو دوست داری و برای خودت ارزش قایلی نباید به خودت ضربه بزنی . بعد دیدم اصلا کل محتوای این فایل در مورد همین آیه های هدایته که امروز تو قران برای من اومد. که آقا تو یادت رفته از کجا به کجا رسیدی و ناسپاسی. و توقعاتم از خودت بالاتر رفته. پس بیام رو شخصیتم کار کنم و ایمان داشته باشم که قانون جواب میده.

    خدایا از خودت میخام توفیق توحیدی بودن روز افزون را بهمون بدی که ایمان و‌خدا تنها چیزیه که داشتنش برات عادی نمیشه.‌شیرین تر از هر شهدی و زیباتر از هر زیباییست.

    تشکر ویژه از استاد مهربونم دارم که این فایل تهیه کردن و جناب عطار که تجربیات ارزشمندشان در اختیار ما گذاشتن.و‌دوستان عزیزی که با کامنت های عالی شون به من انگیزه و اشتیاق و ایمان و‌باور می‌دهند که می‌شود. میشود از هیچ به همه جا رسید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زهرا خوشدل گفته:
    مدت عضویت: 389 روز

    سلام استاد عزیز گرامی من سلام به مریم جون

    سلام به روی ماه هردوتون

    که یک سالی میشود که دارم با فایل های دانلودی و فیلم های زیباتون زندگی میکنم

    زهرایی که حرف زدن بلد نبود

    زهرایی که برای خودش ارزش قائل نبود حالا بزرگ و قوی شده

    حالا همکارهام و حتی استاد دانشگاهم مرا به اسم زهرای قوی صدا میزند

    آری من قوی شده ام از دل چالش ها و تضاد ها بیرون آمدم و قوی شدم

    نه غرور است نه خودپسندی

    نه فقط آگاهی است که وجودم را هر روز دربرمیگرد

    استاد جانم اولین با است که دیدگاهم را ثبت میکنم

    امروز بعد از چالش و تضادی که مرا غرق بازی درون کرد

    ساعت به وقت 11 شب وارد سایت شدم و این فایل و نشانه هایش را دیدم

    به یاد آوردم که چقدر حالم خوب است

    به یاد آوردم که من چقدر بزرگ شده ام

    به یاد آوردم دستاوردهایم

    به یاد آوردم روزهایی که که بی هدف میگذشت

    به یاد آوردم روزی را که برای عقد بر سر سفره نشستم دستانم میلرزید از استرس گفتن یک کلمه بله

    آره من حتی کلمه ای در جمع بلد نبودم حرف بزنم

    اما امروز در دانشگاه وقتی میگویند زهرای قوی همه صورت ها به سمت من بر میگردد این اسم را استادم به من یاد آوری کرد و گفت تو زهرای قوی هستی

    آری این منم که حالا به استقلال مالی رسیده

    کسی روزی حتی آنقدر خودش را وجودش را ارزشمند نمیدید که درآمدی هر چند کوچک داشته باشد

    اما حالا به درآمد خیلی خوبی رسیدم البته جای رشد تیییلی بیشتری داره

    اما من دیگه اون زهرای سابق نیستم زهرای که زود میشکست نه نه من بزرگ شدم و قوی

    با همین فایل های دانلودی شما

    با همین آهسته پیوسته رفتن

    خواستم به بقیه خودم بگم قدم بردار

    ارزش این فایل ها اونقدر زیاده که حد نداره

    هرکدومشون سراسر آگاهی است و عشق و نور

    ممنونتم خداجون بابت وجود این استاد عیاردار فوقالعاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مرجان گفته:
      مدت عضویت: 1205 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید

      امروز هدایت شدم به این فایل زیبا وبعد کامنت زیبای شما

      زهرای عزیز وقوی. کلی تحسینتون‌میکنم. از موفقیت ها ودستاوردهایی که دارید

      افرین برشما که با توکل به خداوند وآموزش دیدن موفق شدید از دل ترس ها وتضادها یه زهرای قوی بسازید وموفق بشوید

      تحسینتون‌میکنم که به استقلال مالی رسید. والگوی خوبی برای من شدید. الگویی که خانم ها هم می‌توانند به استقلال مالی برسند

      امیدوارم همیشه به موفقیت های بزرگتری برسید ودرپناه الله همیشه شاد ودلخش باشید

      سپاسگزارم که کامنت نوشتید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    بتول احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    سلام خدمت استاد و همه دوستان هم فرکانسی

    باورتون نمییشه من چند روزه دارم دنبال میکنم که قسمت سوم نتیجه آقا رضا کی میاد و فکر کنم اولین نفری هم باشم که نظر گذاشتم تو این قسمت باورتون نمیشه استاد واقعا ذوق زده هستم از این همه آگاهی ناب و خالص علی الخصوص که اون لحظه گفتین وقتی تو تغییر میکنی خدا هم تغییر میکنه واقعا ین جمله خیلی خاص بود من همین جا استاپ کردم و اومدم نظر نوشتم اینقد ذوق زده شدم از شنیدن این جمله بی نظیر شما

    خدا رو شکر میکنم که این فرصت دوباره در اختیار من قرارداده شد و من تونستم فایل های بی نظیر شما رو بشنوم ممنونم همیشه شاد سعادتمند سلامت پیروز پر انرژی در پناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1001 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و آقای عطار روشن

    چقدر این فایل ها برای من درس داره چون منم تو خیلی مواقع مثل آقای عطار روشن فکر میکردم و حالا که میبینم ایشون آنقدر نتایج عالی گرفته وقتی ادامه داده انگیزه ام خیلی بیشتر میشه و خدا رو شکر میکنم که دوباره این فایل ها رو گوش میکنم

    آقای عطار روشن میگن تصمیم گرفته بودن بنده خوبی بشن و کارایی که خدا رو ناراحت می‌کنه انجام ندن گله شکایت نکنن،دروغ نگنو….

    وقتی استاد میگن همین لحظه بهترین زمان برای شروع کردن و باید با همین امکاناتی شروع کنی من میگفتم چطوری آخه بالاخره برای یه سری کارها یه چیزی نیاز

    مثلا من میخام انسان خوبی باشم بعد میگم باید مثلا تو فلان موقعیت باشم با فلان آدما سر و کار داشته باشم تا خوب باشم آقا من میخام انسان خوبی باشم یه سری کارها رو نباید انجام بدم این قدم اول

    اگر میبینم جایی غیبت میکنن من ترک کنم اونجا رو من ادامه ندم

    یعنی یکی از معظلات من این موضوع غیبت که من باید تلاش کنم تو شرایطش که قرار گرفتم زیپ دهنم رو ببندم من اگر بتونم زبانم رو کنترل کنم ذهنم رو میتونم کنترل کنم

    وقتی میگید نتیجه اولین چیزی که به ذهن بیشترمون میاد همین موضوع ثروت هست

    و همین باعث میشه توقع ما نسبت به تغییر که کردیم بالاتر می‌ره

    یادمه دلم میخواست همیشه ورودی مناسب به ذهنم بدم قدم اول تی وی رو قطع کردم از فایل های دیگر استادان شروع کردم هر چقدر در روز میدونستم گوش میکردم و هدایت شدم به این سایت و چه ورودی های نابی پیدا کردم

    اما بعضی وقتا میگم من چرا تغییر خاصی نکردم یعنی فراموش میکنم که قبلاً کجا بودم و الان کجام

    منم دقیقا مثل آقای عطار روشن سعی میکنم از وقتم نهایت استفاده کنم اطرافیانم تعجب میکنن میگن تو نه تو مجازی فعالیت داری نه دوست خاصی داری تی وی هم که میگی نمی‌بینی حوصله آن تو خونه سر نمیره ولی نمیدونن من وقت هم کم میارم و دوست داشتم زمانم بیشترم بود

    وقتی باورامون نسبت به خدا تغییر می‌کنه اگر بنیادین باشه ما هم باید تغییر کنیم

    مثلا من دارم باور اینو می‌سازم که فراوانی و فرصت ها بی نهایت

    اگر اقدامی نمیکنم پس معلومه که باور نکردم هنوز ولی وقتی میشه باورم یهو به خودم میام میبینم که دارم اقدام میکنم

    و منم تغییر میکنم وقتی خدام داره تغییر می‌کنه وقتی باور دارم خدا رزاق دیگه نگران نیستم که حقوقمون کی ریخته میشه آیا تا آخر ماه اندازه است یا نه

    وقتی من امیدوار شدم اونم تو روزایی که اگر زینب قبلی بودم کارم فقط غصه خوردن بود یعنی تغییر یعنی نتیجه

    من به این میزان رو خودم کار کردم و تغییر کردم پس نتیجه هم به همون میزان وارد زندگیم میشه اگه من میخام نتایج بزرگ تر بیاد باید تغییرات هم درمان بزرگ تر باشه فقط می‌دونم خدایی که این جهان رو داره اداره می‌کنه اشتباه نمیکنه من به میزانی که توکل میکنم رو این خدا نتیجه وارد زندگیم میشه

    من فکر میکردم باید من فایل گوش کنم اتفاقات بد نمی‌افتند ولی بعد فهمیدم من باید آگاهانه تلاش کنم ذهنم رو ببرم رو نکات مثبت

    از هر ابزاری هم تو این جهت استفاده کنم

    وقتی جهان تعهد منو ببینه کمکم می‌کنه مثلا من رفته بودم مهمونی و بحث غیبت بود و توجه منو ناخواسته میبرد سمت ناخواسته

    من سریع دخترمو برداشتم به بهونه ی بازی رفتم اتاق

    این خیلی کار ساده ای بود چون وقتی من اصلا موضوع رو نمیشنیدم برامون جذاب نمیشد ولی وقتی اولش رو می‌شنوی شیطان واقعا برات جذاب می‌کنه ببینی تهش چیه

    من فقط دو روزه تمرکزم رو گذاشتم رو گوش کردن این فایل ها یعنییی این دو روز آنقدر برام اتفاق خوب افتاد که خدا می‌دونه

    هر روز خدا داره بهم نشون میده تو فقط به من توکل کن من کمکت میکنم

    خدایا من ضعیف و ناتوانم و تو توانایی تو کمک کن من تو این مسیر فقط قدم بردارم و هداایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    م توسلیان گفته:
    مدت عضویت: 1197 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان خوبم️

    بسیار از گفته های آقا رضا لذت بردم و بیصبرانه منتظر قسمت‌های بعدی زندگینامه ایشون هستم چون دقیقا خودم اول راه هستم و چالشهایی مشابه آقارضا دارم

    چند ماهی هست که بنده عضو سایت هستم و روزانه فایلهای رایگان رو می‌شنوم هرچند درک خیلی درستی از گفته های استاد نداشتم تا یک هفته پیش،

    از هفته گذشته تصمیم گرفتم فایلهای کنترل ذهن رو از اول و با دقت دوباره گوش کنم و تمرینهاش رو انجام بدم و خداروشکر دارم تغییرات رو در خودم میبینم هرچند تغییرات بیرونی پیش نیومده و به قول استاد باید ادامه داد و عجول نبود

    سوال مهمی که الان با شنیدن صحبتهای آقارضا و در تکمیل اون از آموزشهای استاد برام پیش اومده اینه که اوکی من تصمیم میگیرم در مورد مشکلاتم صحبت نکنم و حرفی نزنم،ولی اگر این مشکل در مورد کارم باشه ،کاری که من به عنوان عضو اصلی کننده کار، در کنار همسرم که شغل دوم ایشون بحساب میاد،و همیشه نقش یک مشاور رو برای من داشتن و از همفکری ایشون استفاده میکردم

    آیا لازم هست مشکل رو با ایشون مطرح کنم یا نه ؟؟؟

    ممنون میشم دوستانی که جواب سوالم رو می‌دونن راهنمایی کنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگر و عاشق

    سلام به همه عزیزانم

    این روزها با دیدن فایل رضا جان به این فکر میکنم که چه چیزی باید در من تغییر کنه تا زندگی من هم تغییر کنه و به شباهتهایی که بین خودم و رضا هست فکر میکنم، مثل تنها بودن برای وقت بیشتر داشتن تا به فایلها گوش کنم و ببینم. من صبح زود بیدار میشم چون تنهام و میتونم به فایلها گوش کنم و ببینم و لذت ببرم و البته که خداوند هم کمکم کرده. من همیشه تا وقتی پسرم خواب بود میتونستم گوشی به دستم گیرم و گوش کنم و ببینم و لذت ببرم و به محض بیدار شئن پسرم و دیدن گوشی در دستان من گوشی من رو میخواست تا با گوشی بازی کنه و یا دخترم برای کلاس و درسهاش به گوشی من نیاز پیدا میکرد اما به لطف و مهربانی خداوند دخترم یک تبلت هدیه گرفت و پسرم هم صاحب گوشی شد و من الان گوشی خودم رو دارم و میتونم کلی از فایلها رو توی گوشی خودم داشته باشم چون قبلا همیشه حافظه گوشی من پر بود چون پر از بازی بود نمیشد چیزی زیادی توی گوشی داشته باش اما الان گوشی من پاکسازی شذه و فقط فایلهای استاد هست و خیلی راحت و به سادیگی به لطف خدا من گوشی خودم رو دارم و لذت میبرم و از خداوند بینهایت سپاسگزارم که به خواسته های من پاسخ مثبت میده و من رو در این مسیر هدایت و کمک میکنه

    یکی از شاخص ترین نکات که دوست عزیزمون بهش اشاره کرد عمل به گفته های استاد بود و انچه که می‌شنیدن و در ابتدا اصلا بعضی از گفته های استاد رو درک نمیکرد به نظرم مهمترین اصل همینه که قدم به قدم مثل یک کودک نو پا تکاملی بریم جلو با چیزی که ابتدا میفهمم هر انچه در توانم هست و من درک میکنم عمل کنم کم کم به اگاهی و درک موضوع میرسم

    امید.وارم منم بتونم مثل دوست عزیزمون عملگرا باشم و این عمل کردنها باعث ایجاد تحول در زندکی میشود نه فقط شنیددن

    خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فاطمه رستمی راوری گفته:
    مدت عضویت: 1739 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم..

    وقتی که دیدم درمورد تغییر دادن خدا صحبت کردید گفتم منم بیام نتیجه ای که گرفتم رو براتون شیرکنم…

    دقیقا همینطوریه که وقتی تو خدای خودت رو تغییر میدهی میتونی خودتم تغییر کنی ومیتونی زندگیت رو متحول کنی…

    یادم میاد تویکی از فایلهاتون گفتید خدای خودت رو تغییر بده ببین چه تحولی میکنی ومنم دقیقا همینکارکردم شبها و روزها درمورد خدا و بزرگیش حرف زدم باخودم ونوشتم ….

    والان که مقایسه میکنم و بک میزنم و برمیگردم عقب میبینم من بااون خدای نیم بندی که داشتم که مقابلش یههههههه عالمه افکار و باورهای غلطی که بهم داده بودن خدا واقعا 1000قدم برام برداشت و واقعا چه چیزای خوبی تجربه کردم اما درکنار باورهای اشتباهم و من فقط خدا رو بخشنده ومهربون میدیدم همین دیگه چیزی نمیدیدم فقط همین ولی خدا واقعا خدایی کرد و چقدر راهها رو برام باز کرد وچقدرررررر حامی من بود بااینکه ترس داشتم ازش…

    اما یه روز گفتم فاطمه تو بااین خدای نیم بندت ببین خدا چکارکرد برات حالا بیا خدای خودت رو بساز اونطوری که دلت میخواد اونطوری که لایق خدا باشه و اینکار رو کردم و الان دارم میبینم که زندگیم و خودم تغییر کرده میبینم که چقدررررر همه چی به نفع من…

    و لحظه لحظه رو زندگی میکنم و شکر میکنم و برای شما استاد قشنگ و عزیزم هم ارزوی سلامتی و ثروت بی اندازه رو دارم…

    ودوره سلامتی رو که استفاده کردم قطعا وحتما بی تاثیر نبود و من خیلی راحت به اندامم رسیدم و خیلی راحت الان افکارم رو و ذهنم رو جوری متقاعدکنم که همه چی بهشت بشه..و خداروشاکرم که بهشت همین وجود خودم و کنترل ذهنم هست…️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    بیژن امینی گفته:
    مدت عضویت: 730 روز

    بنام خداوند مهربان

    از وقتی که با قوانین آشنا شدم خیلی بادقت خودم کنترل میکنم که غیبت نکنم،نشنوم.

    با کم کردن رفتارم با اطرافیان منفی گرا خیلی حالم بهتر شده و جالب تر از همه این که خود به خود انگار از خیلی ها که همیشه از همه چیز گله میکردن فاصله گرفتم بدون این که باعث ناراحتی اونا بشم،همه چیز دست به دست هم مثل یه پازل داره تکمیل میشه.

    با اونهایم که فعلا برخورد دارم و نمی توانم قطع ارتباط کنم یه جور رفتار میکنم بدون اینکه ناراحت بشن،از منفی گفتن وگله ،شکایت،گرونی،ووووو….اصلا جلو من حرف نزنن.

    خدارو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: