نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11

دروداستادعزیزم ومریم مهربانم

وهمه دوستان عالیم

وقتی آقارضا روامروزدرنشانه ام دیدم چقدرخوشحال شدم وخاطرات اوایل آشنایی بااستادکنارعزیزدلم روبه دریاکه هرروزخودمون روبمباران می کردیم ازفایل های دانلودی وهمیشه بیقراربودم که فردابشودودوباره دیدن چندفایل دیگروصحبتهای ناب استادم وهرروزیک قدم به سمت تغییرات عالی که تابه امروزبه لطف خداوندیکتاادامه دارد،چقدرانگیزه می گیرم چقدرکلام بردلم دلنشین می نشیندوخوبی آن راهکارهایی است که به من گفته می شودومن باجان ودل پذیراهستم وعملکردی که ثابت کنم. خدایاممنون که مرابه راه راست هرلحظه هدایت می گردانی ودرمن شوروشوقی به پاکرده ای که همه چیزتازگی خاصی داردومن طی می کنم هرروزاین مسیرلبریزازآگاهی،رشدوپیشرفت را.

یادم میادکه درهمان روزهامسائل زیادی داشتیم ،زمینی که قبلا شرایطش راعنوان کرده بودم ازارث پدربزرگم (روحش شاد)وبعدرفتارهای مادرم ومبلغی که طبق وکالت بایدبه اومی دادم که زیرقول وقرارمان زد،کم کم باهمراهی کردن استادم درک کردم که خداروشکررفتم خودم وکالت راباطل واضافی زمین رابه اوپس دادم البته ناگفته نماندچندین سال پیش هم زمین به من داده بودولی چون من کرج زندگی می کردم شرایط سندکردنش پیش نمی آمدوهیچ قولنامه ای هم نبودوبعدمی گفتندکه زمین دولتی بوده یاشهرداری اجازه ساخت نمی داده ولی خواست خداونداین زمین راقولنامه ای مادرم به من دادنددربنگاه املاک.

باهرزحمتی که بودازکرج می آمدم ودنبال کارهای سندتک برگش که خداروشکرسندآن راگرفتم وبعدازسندگرفتن مشخص شدکه 28/5مترازپشت زمین اضافه شده وبقیه ماجرا.

چقدراین فایل وصحبتهای آقارضاوبعداستادم ،

اشک شوق ریختم که چقدرخیروبرکت داشت این پس دادن اضافه زمین .

مادرعزیزدلم (مادرهمسرم)40میلیون به ماقرض دادودورزمین دیواروداخلش اطاقی معمولی وبرق وآب هم گرفتیم که زندگی کنیم ولی ازته دلم راضی نبودم آنجاباشم چون داشت شلوغ می شدوپرترافیک وخانه هاکنارهم وتنهازمینی بودکه سندداشت واین هم حکمت خداوندبود،زمین رافروخته اول پول مادرکه ذکرکردم پرداخت کردیم واضافه آن راخداوندسه برابرزمینی راکه خودش برایمان معجزه وارپیداکرده بودخریداری کردیم دریک جایی که برای خداوندنوشته بودم وسنددارواین دفعه پایان کاروبرق وآب دائم هم کم کم کشیده شدوجایی پرازسکوت که خانه باغش کردیم هنوزتمام نشده اماهمین روزهابه لطف خداوندزندگی سراسربهشتی خودرادرکنارشماآغازمی کنیم ،مادرعزیزدلم آن مبلغ رادوباره به حسابمان واریزکردوچقدرناراحت شده بودکه مابدون اطلاع به حسابش پول راپرداخته بودیم می خواهم ازلطف وکرم ووهابیت خداوندبگویم بحث بحث پول نبود،جایی ازخیلی چیزهایی که احساس بدمی دهندوفقط پای پول درمیان است می گذری وخداوندچه زیباعیاردارت می کند،همین صحبت آقارضاتاشنیدم گفتم عزیزم زمین که فروش رفت اول پول مادررامی دهیم ،گفت مادرم فعلا لازم نداردامامن خدایی گفتم اول بدهی راصاف می کنیم بعدباخیال راحت زمین می‌خریم باخواست خداوند.

عزیزدلم هم چون پسرآخرخانواده هست خیلی خیلی هوای مادرش رابه لطف خداوندداردقبل ازآشنایی من هم اخلاقش همین بوده ومبلغ یارانه اش هم هنوزبه حساب مادرش واریزمی شودوخودمادرعنوان کرده بودندبه جای قسط همون40 میلیون طلایی،همین مبلغ یارانه .

بله استادعزیزم باخدابودن یعنی پادشاهی کردن وبازشدن درهایی که فقط بایدسجده شکرگذاشت وهیچوقت یادم نمی رودلطف وفضل خداوندم راومن باشمابودن راهرلحظه ادامه می دهم،متعهدانه، تاهمیشه یادم بماند.

شایداوایل زندگی درکاخ معنوی ام (زمین )روی سیمان، فرشی بیاندازم و باعزیزدلم زندگی راباسادگی هرچه تمام ترشروع کنیم نمی دانم خداوندچه طرحی برایم داردباآغوش بازمی پذیرم ولی خودمان را حتی اسیروام250 که روی پایان کارزمین می دادندنکردیم ومن به عزیزدلم گفتم خداوندی که دراین مسیررویایی بایک استادبی نظیرهمراهی مان کرده ومسیری لبریزازمعجزه،پس خانه باغ هم مثل خودمان تکاملی عیاردارش می کنیم.

آه استادم، عزیزم ازکدام لطف وکرم خدابگویم آن قدرمرالبریزازآرامش وشکرگزاری کرده ازطریق شما که فقط احساس عالی برایم عالی ترین چیزاست وهرلحظه باشمابودن وکارنامه ای درخشان ارائه دادن ازعملکردروزانه ام باوجدانی آرام و آسوده به درگاه خداوند.

استادعزیزم تاالان هرچه راکه فرمودیدتاآنجاکه توان داشتم باعشق ولذت انجام داده ومی دهم ،من هرلحظه احساس کرده ام که شمانظاره گرمن هستیدودوست داریدنتایج عالی برایم رقم بخوردوبرای همه دوستان واین زمانی میسراست که خودم رایک لحظه ازشمادورنکنم ،خداوندهمه چیزش حکمت ونعمت است وشمانعمتی ارزشمندوهدیه خداوندبرایم .

درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

متشکرم متشکرم متشکرم