نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11 - صفحه 12
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-26 03:27:162023-03-18 20:29:34نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای هدایتگر
سلام به استاد عزیز و همه دوستان
واقعا اشکم در اومد از این فایل که چقدر خداوند هدایتگر ماست چقدر خداوند نزدیکه چقدر خداوند اجابت کننده ی دعاهای ماست الان بهتر میفهمم ایه:هرگاه بندگان من درباره من از تو بپرسند بگو من نزدیکم و دعای دعاکننده را به هنگامیکه مرا بخواند اجابت میکنم پس انها باید به من ایمان بیاورند باشد که راه یابند .
رضای عزیز از خداوند درخواست کرد و خداوند هم طبق وعده ای که داده درخواستش را اجابت کرد و ایده هایی را بهش الهام کرد و سمت خودش را انجام داد و رضای عزیز هم به خداوند ایمان اورد و به ایده ها عمل کرد.
رضاجون تحسینت میکنم این حد از ایمانت را تحسین میکنم تسلیم هدایت خداوند بودنت را تحسین میکنم این شجاعت و جسارتت را و من هم باور میکنم که میشود همه چیز امکان پذیره خداوند من را هدایت میکنم هرچی که ازش بخوام بهم میده و کمکم میکنه.
استاد گفتن که اگه منا قبول دارید 3تا چیز را بذارید کنار کلا:1-قرض گرفتن کم یا زیاد 2-قرض دادن
3-وام گرفتن
ومن اینا اویزون گوشم میکنم که هرگز تحت هیچ شرایطی پول قرض نمیکنم تحت هیچ شرایطی وام نمیگیرم وپول هم قرض نمیدم جزء وقتیکه نیازی به اون پول نداشته باشم و در راه خدا پول را بدم .
ومن باید به فکر این باشم که پول بسازم چون وقتی من هنوز پول نساختم یعنی ظرفم اماده نیست ووقتی وام یا قرض بگیرم ظرف من گنجایش اونارا نداره و در یک کلام بدبخت میشم.
بنام خداوند رزاق و وهاب
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ مریم جان و اعضای سایت
اول از همه ممنون و سپاسگزار خداوندم بابت دیدن قسمت دیگری از صحبت های دلنشین آقا رضای گل و سپس تشکر می کنم از استاد عزیز که فایل مصاحبه را در بخش های کوتاه بارگزاری و در سایت قرار می دهند تا بهتر و بیشتر و راحتتر بتوانیم درسهایمان را از این فایل ها کسب کنیم و به آن عمل کنیم.
استاد جان عزیز دیدن این فایل همانند فایلهای قبل حال و هوای مرا دگرگون ساخت و درسهای بزرگی برایم داشت و ایمان مرا به عمل کردن قوی تر و محکمتر ساخت.
قبل از اینکه به درسهایی که این بخش از مصاحبه برایم داشت اشاره کنم و ردپایی از خودم در مسیری که دارم طی می کنم بجا بگذارم مروری کوتاه بر لحظات و شرایطی که از دیشب تاکنون سپری کرده ام دارم یا در گذر زمان فراموششان نکنم.
دیروز صبج هم مطابق اشاراتی که در کامنت های قبل داشتم در ادامه سفرنامه خودم به همراه همکارانم به یکی دیگر از شهرستانهای استان سفر کردیم و حدود ساعت 4:30 دقیقه بعداز ظهر به منزل برگشتم و سریعآ لباس هایم را عوض کردم و دخترم را برای آموزش شنا به استخر بردم و دو ساعت به همراه دخترم مشغول آموزش و تمرین شنا شدم (یکساعت آموزش آزاد و یکساعت شنا در سانس سازمان مان) و پس از برگشتن به منزل طبق معمول سری به سایت زدم و کامنت های دوستان را مطالعه کردم و مشغول ادامه نت برداریم از دوره قانون سلامتی شدم که پس از مدت کمی بشدت احساس خواب کردم و با اینکه هنوز ساعت 10 شب نشده بود تصمیم گرفتم که بخوابم.نصف شب از خواب بیدار شدم و موبایلم را پیدا و نگاه کردم دیدم ساعت 2:15 نصف شب است و چون سرحال بودم تصمیم گرفتم که سری به سایت بزنم و وقتی که دیدم فایل جدید هنوز روی سایت نیومده مشغول ادامه نت برداری شدم تا اینکه حدود یکساعت بعد دیدم فایل جدید بارگزاری شد و بلافاصله شروع به دانلود و دیدنش کردم.میخواستم بعد دوبار دیدن فایل شروع به نوشتن کنم ولی به دلیلی که در ادامه اشاره خواهم کرد از این کار منصرف شدم و الان که فرصت مناسبی است برای نوشتن آگاهی ها و درس های این جلسه شروع به نوشتن کردم.
……………………………………………….
خدایا بدهی بنده خودت را بده!
چقدر تحت تاثیر این جمله آقا رضا قرار گرفتم و حس و حال مرا دگرگون ساخت؛ چقدر لذت بردم از این حرف؛ چقدر حسم توأم بود با زیبایی و تضاد؛ چقدر ایمان در پس این جمله نهفته است؛ چقدر احساس تسلیم بودن دارد و چقدر نشان از استیصال و درماندگی! بی اختیار اشک ریختم.
……………………………..
خداوند همواره با ما حرف می زند!
وقتی که خداوند را در لحظه لحظه زندگیمان ببینیم و خودمان را تسلیم برای هدایت او کنیم آنگاه نشانه ها را خواهیم دید؛ ردپا ها را متوجه خواهیم شد؛ هدایت ها را دریافت خواهیم کرد و حتی خداوند با کلام با ما صحبت خواهد کرد!
ممکنست این حرفها برای خیلی ها نشان از توهم باشد ولی وقتی که روی خودت کار می کنی و تلاش می کنید به نیروی بیکران هستی متصل شوی؛ خودت و خدایت را پیدا کنی و بشناسی آنوقت لبریز از خدایی خواهی شد که نه تنها الهامات و نشانه هایش را خواهی دید بلکه خواهی دید که بوقتش با تو سخن هم خواهد گفت و مهمتر اینکه تو لمس خواهی کرد که آن از طرف پروردگارت است و جتی ذره ای شک و شبهه ای در این خصوص نخواهی داشت زیرا جایی که خدا هست، شیطان توان ظهور و جرات نجوا ندارد به همین دلیل آقا رضا بی شک و با یقین دریافته که این کلام پیام خداوند برای اوست و خداوند از این طریق پیام و سرنخش را برای او فرستاده است که به آیه 64 سوره عنکبوت میرسیم که در آن آمده است:
وَمَا هَذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ… ﴿64﴾
«و این زندگانى دنیا جز سرگرمى و بازیچه نیست»
و در ادامه به آیات 13 و 14 سوره الأحقاف اشاره می کند( اگر اشتباه نکنم) و در آیه دیگر اشاره به تیکه تیکه کردن و بخش بخش کردن کار اشاره داشته است و این ایده به آقا رضا الهام می شود که بدهی اش را باید بخش بخش و خرد خرد پرداخت کند.
………………………………
هدف اصلی را به هدف های کوچک تقسیم کردن و در راستای آن قدم اول را برداشتن
این نکته مهمی که آقا رضا اشاره کردند از دوره هدفگذاری (که من خیلی طالب تهیه آن بودم ولی روی سایت نیست) است که می تواند خیلی به ما در جهت رسیدن به اهدافمان کمک کند.و ایشان با اینکه هیچ پولی در بساط نداشتند تصمیم گرفتند بیمه عمر فرزندانش را باطل کند (با آگاهی از مخالفت همسرش که مبلغی از این پول را تهیه کرده بود) تا بتواند قدمی در راه این ایده الهی که بهش الهام شده بود بردارد.
وقتی که عمل می کنیم و قدم اول را برمی داریم، خداوند 1000 قدم برایمان بر می دارد و قدم های بعدی برایمان واضح تر و انجامش راحتتر می شود. بگونه ای که در ماه اول 3 قسط از 25 قسط بدهی اش به دوستش را پرداخت می کند.و خداوند شرایطی فراهم می کند؛ اتفاقاتی می افتد؛ آدمهایی را وارد زندگیمان می کند که ما را در جهت رسیدن به هدفمان یاری می کنند و در اینجا می بینیم که خداوند کارمند اداره ای را به سمتش هدایت می کند که نه تنها جنس نسیه نمی برد (طبق روال معمول خرید ادارات) بلکه پیشاپیش پول خرید اجناسی که خواهد خرید را می پردازد! و این اتفاقات به هیچ وجه اتفاقی نیست.و این نشانه ها و موفقیت های کوچک باور ما را قوی و قویتر می کند که ادامه دهیم و دلگرمی بیشتری به ادامه دادن مسیر پیدا می کنیم.و با یادآوری آنها به خودمان عزم و اراده و پشتکار ما بیشتر و بیشتر خواهد شد.و اینگونه آقا رضا 3 قسط دیگر از بدهی اش را پرداخت می کند.و همینطور در کمتر از سه ماه بدهی اش را که قرار بود 25 ماه طول بکشد را پرداخت می کند و بدهی اش به دوستش صفر می شود و این موفقیت اعتماد به نفس و عزت نفس آقا رضا را افزایش می دهد.
……………………………….
از آسانترین و کمترین شروع کردن
این نکته کلیدی برای تشویق و ترغیب ما برای عمل گرایی است. وقتی که از آسانترین و کمترین ها شروع می کنیم چون ایمان ما هنوز ضعیف است و اعتماد به نفس و اراده و پشتکارمان هنوز قوی نشده سبب می شود که بر نجواهای ذهنیمان راحتتر غلبه کنیم و قدم اول را راحتتر برداریم تا اینکه بخواهیم بزرگترین و سختترین قدممان را اول برداریم و جمله معروف قورباغه ات را اول قورت بده در اینجا به دلایلی که گفته شد اشتباه خواهد بود زیرا احتمال شکست ما بالا خواهد بود و به مقصود و هدف اصلی نائل نخواهیم شد.
وقتی که موفقیتی کسب می کنیم هر چقدر هم کوچک، نباید آنرا کوچک ببینیم زیرا همین موفقیت کوچک در دلش راز بزرگی دارد! و آن راز اینست که راه رسیدن به موفقیت های بزرگتر و بعدی را با شبیه سازی آن به ما نشان می دهد. وقتی که ما موفقیت هایمان را به خودمان یادآوری می کنیم نه تنها ایمان و باورمان به توانایی رسیدن به موفقیت های بعدی بیشتر می شود بلکه رسیدن به موفقیت های بیشتر و بزرگتر نیز برایمان هموارتر می شود. به همین دلیل استاد همواره توصیه می کنند که لیستی از موفقیت های خودمان (هر چقدر هم که به ظاهر کوچک تصور شوند) را لیست کنیم و در یک مکان که همواره به آن دسترسی داشته باشیم و حذف نشود مانند گوگل درایور گوشیمان بنویسیم و نگهداری کنیم.
با این فرمول و با این فرمان آقا رضا اقساط وامهای بانکی اش را در عرض 6 ماه صفر می کند.
میرسیم به سخنان و توضیحات گرانقدر استاد که مثل همیشه باید آنها را با طلا نوشت و آنها را برجسته تر می کنم تا آویزه گوشم باشد در زندگیم:
به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی پول قرض نکنیم و وام نگیریم و اگر پول نیاز داشتیم کار بکنیم که پول بسازیم زیرا پول قرض کردن و وام گرفتن «کار آدم ضعیفاست!» و تحت هیچ شرایطی پول قرض ندیم مگر اینکه بخواهیم ببخشیم!
و اینها زمانی اتفاق می افتد که به خودمان و خدایمان بگوئیم که:
من هرگز و حتی اگر بمیرم هم قرض یا وام نمی گیرم. خدایا خودت راهشو برام پیدا کن! و وقتی این حد از تعهد و عملگرایی را داشته باشیم «درها به رویمان باز خواهد شد».
…………………………….
چکار کنیم اگر ما این قوانین را بلد نبودیم و قرض و وام گرفتیم؟
همان کاری را انجام دهیم که استاد عزیز و آقا رضا انجام دادند و بسیار هم موفق بودند یعنی از خداوند بخواهیم که «یارب تو کمکم کن تا اقساطم را بپردازم» یا «خدایا بدهی بنده خودت را بده» و وقتی که اولویت زندگی من پرداخت بدهی ها و اقساطم باشد نه خرید و تهیه لوازم و چیزهای غیر ضرور زندگیم و خداوند عزم و اراده و جدیت ما را در این راه ببیند آنگاه بیشتر یاریمان خواهد کرد و شرایط و موقعیت هایی برایمان پیش خواهد آورد که بتوانیم حتی زودتر، سریعتر و آسانتر از چیزی که تصورش را می کردیم و برایش برنامه ریزی کرده بودیم به هدف و مقصودمان برسیم.زیرا:
وقتی که ما بدهی و قسط هایمان را پرداخت می کنیم اینقدر از لحاظ ذهنی قویتر می شویم و بقدری آرامش و اعتماد به نفس و قدرت پیدا می کنیم که می توانیم صدها برابر آن پول را بسازیم پس اگر بدهکاریم حتی لباس برای خودمان نخریم و اولویت زندگیمان را پرداخت بدهی ها و اقساطمان قرار دهیم و به شما قول می دهم وقتی که این مسیر را برویم، برای پرداخت بدهی و اقساط یکسری درها به رویمان باز میشه و یکسری راهها پیدا می کنیم که با استفاده از آنها می توانیم دهها و صدها برابر آن پولی که بدهکار بودیم و شروع به پرداختش کردیم را در زمان بسیار بسیار کوتاهتر بدست بیاوریم.
اصل اینست که خودمان بتوانیمپول بسازیم و خداوند را اینگونه باور کنیم نه اینکه قرض بگیریم یا قسط بسازیم!
دلیل بدبختی 99% آدمها همین قرض و قسط هایی است که می گیرند.
دلیل اینکه استعدادهایمان شکوفا نمی شود
دلیل اینکه نمی توانیم دنبال آرزوها و استعدادهایمان برویم
و دلیل اینکه کارهای بزرگ نمی توانیم انجام دهیم اینست که باید قسط هایمان را پرداخت کنیم و دنبال پرداخت قرض و قسط و وامهایمان باشیم.
استاد این حرفتو دارم به خودم میگم:اگر به هر دلیلی قرض و قسط و وام گرفته ام، همشون را پرداخت و تسویه میکنم و در همین جا متعهد می شوم که هرگز حتی اگر اسلحه روی مغزم بگذارند و بگویند یا قرض و وام بگیر یا به آپشن های دیگر فکر کن یا میکُشیمت بگم که مرا بِــکُشید! این خطا را بار دیگر تکرار نخواهم کرد؛ تمام شد و رفت.
من باید پول را بسازم و بعد بخرم و اگر پول چیزی را ندارم، اول پولش را میسازم و بعد آنرا میخرم.
عمل به این آگاهی ها و تعهد ماست که نتایج ما را رقم می زند.
……………………………
درسی که من از این فایل برای زندگیم گرفتم
استاد امروز که در همان لحظات اولیه بارگزاری فایل، فایل را نگاه میکردم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و با اینکه می خواستم همان لحظه شروع به نوشتن این کامنت ها کنم اینکار را نکردم و خودم را متعهد کردم که اول قدم اول را بردارم و کاری که میخواهم شروع کنم را انجام بدهم، بعد بیام کامنت این جلسه را بنویسم و از خودم ردپا بجا بگذارم.
اینکه من بنویسم که میخواهم انجامش دهم،اصلآ برایم قشنگ نبود تا اینکه بیایم و بنویسم که من انجامش دادم. به همین دلیل صبر کردم تا صبح شد و همسر و دخترمم بیدار شدند و این فایل را برایشان گذاشتم که همراه با خوردن صبحانه ببینند تا هم در جریان تصمیم هایم باشند و هم مرا در این مسیر کنند و هم برای خودشان آگاهی بخش باشد و خدا رو شکر آنها هم مثل من به استاد عشق می ورزند و در حال کار روی خودشان هستند و فایلها را از من می گیرند و گوش میدن یا تماشا می کنند.
قضیه از این قرار است که حساب کتاب و دخل و خرج هزینه های زندگیمان با من است (و من یک کارت بانکی برای هزینه های ماهانه در نظر گرفتم و یک کارت بانکی هم برای پس انداز که مبلغی پس انداز روش بود و میخواستم ماه دیگه دوربین دسته دوم بگیرم باهاش ) و من از خردادماه که یک فایلی از شما دیدم که گفتید وام نگیرید و قرض هایتان را تصفیه کنید وامی نگرفته ام و وامهایی که سازمانمان پیشنهاد میداد را رد می کردم و حتی برای تسویه یکی از وامهایم اقدام کردم (خودم دو وام دارم) ولی تحویلدار که از دوستانم بود منو از اینکار منصرف کرد و به من گفت که تو اصل وامتو پرداخت کرده ای و مابقی سود بانکی وام است که میخواهی تسویه کنی و اگر اینکار را انجام دهی مشمول تخفیف نخواهی شد در حالی که اگر همین پول را بصورت سپرده یا خرید صندوق های درآمد ثابت که سود ثابت ماهیانه می دهند سرمایگذاری کنید میتوانید دو سوم مبلغ قسط را با همین پول بپردازی و من که در چنین فرکانس و آگاهی ای نبودم حرفش برایم منطقی بود و پذیرفتم و ادامه پرداخت اقساطم را به روال گذشته از سر گرفتم و تنها کار مثبتی که کردم این بود که یکی از اقساطم را جلوتر پرداخت کردم تا پیامک اخطار بانک بابت پرداخت قسط برایم ارسال نشود و حال و احساسم را خراب نکند.
بعد دیدن دوباره فایل بدهی اقساط خودم را حساب کتاب کردم و از کوچکترین قسطم شروع کردم که 1 میلیون 250 هزار تومان بود و موجودی پس اندازی که داشتم تقریبآ کمی بیشتر از مبلغ تسویه همان وام بود که قبلآ برایش اقدام کرده بودم ولی اینبار دیگر نجواهای ذهنم حریف عزم و اراده و تصمیم قاطع من با دریافت این آگاهی ها نمیشد و خیلی زود خاموش شد و من امروز اولین کاری که کردم این بود که به بانک رفتم و پیش همان دوستم و درخواست تسویه دادم و جالبتر اینکه اینبار بر خلاف قبل او هم مقاومتی در اینخصوص نداشت و فقط بهم گفت که تا سررسید قسطتت 17 ماه مونده و گفتم که میدونم و پرسید پول روی همین حساب داری که گفتم بله چون من قبل از اینکه نزد ایشان بروم ، اینکار را انجام داده بودم.
مبلغ وام را حساب کتاب کرد و در کمال تعجب گفت مبلغ دو میلیون و خورده ای بابت تسویه زودتر از بدهی ات کسر میشه و من همانطور که داشتم به حرفاش گوش می کردم با خودم گفتم وااای خدای من اینکه 8 ماه پیش میگفت بابت زودتر تسویه کردن از بدهیم چیزی کسر نمیشه و صحبت های استاد در گوشم پژواک میشد که از همان لحظه ای که قدم بر میداری و ایمانت را نشان می دهی خداوند پاداشت را می دهد و این درس و این نتیجه برایم بسیار بسیار شیرین بود و میلیاردها تومن ارزش داشت و ایمان و باور مرا برای ادامه مسیر محکمتر و مصمم تر کرد و همان لجظه بارها خداوند را شکر گزار و سپاسگزاری کردم و همراه با همسرم تصمیم گرفتیم که تمرکز و دغدغه و اولویت اصلی زندگی مان را تسویه وام دیگر خودم و دو سه وامی که ایشون دارند قرار بدهیم و به امید و یاری خداوند در کمترین زمان ممکن وامهایمان را کامل تسویه کنیم.
درود اسدالله عزیز
آفرین آفرین و هزاران آفرین
ایمانی که عمل آورد.
احسنت که فقط حرف نزدین. اول عمل کردین بعد اومدین گام های عملیتونو برای ما هم شرح دادین.
درود بر شما
این موضوع به من اثبات شده، وقتی قدم های اولی رو با سختی برمیداریم، جهان هزاران قدم برای رشد و پیشرفت ما برمیداره.
اولش شاید یکم سخت باشه. اونم به دلیل قانون اینرسی هست. ولی بعد از قدم اول و دوم و سوم ، آسونتر و آسونتر و آسونتر میشه.
چقد خوب که از کوچیکترین و آسونترینش شروع کردین.
مطمئن هستم مثل آقا رضای عزیز، شما هم چند وقت دیگه از نتایجی که جهان براتون رقم میزنه، فوق العاده شگفت زده میشین و میاین برامون تعریف میکنید.
بیصبرانه منتظر نتایج ارزشمند شما دوست خوبم هستم.
در پناه الله بخشنده، همیشه و همیشه، خوشبخت، تندرست، و ثروتمند باشید.
سلام دوست عزیز و همفرکانسیم
خیلی خوشحالم از بودنتون و قلم شیوا شما همیشه برای من راه گشا و قابل فهم بوده
دیشب تضادی داشتم که فکرها هی داشتن من و ناامید میکردن که و ب سمتم هجوم آوردن
زمانی هستکهمن احتیاج شدید دارم ب گاز فر منزل و علاقه هم دارم پرده منزل عوض بشه (حدود 1 سال)و دیشب مهمونی ک بودیم پیشنهاد شد قالی خودت و هم عوض کن
و من همه رو ب همسرم گفتم و گفتم بگیر دیگ و ی جورایی نمیدونم چون از اون جمع شاکی بودم ک هی از همسرم پول قرض میگرن پریدم ب همسرم (شایدم احساس مظلومنمایی ،ک بابا ما خودمون خاسته داریم شما هی از ما پول بخاین)
چون از قوانین اگاهم نبایدهمون قدر خودم و ناراحت کنم یا وارد احساس مظلومنمایی بشم ک شدم
بعضی موقع ها متوجه این احساسم میشم
البته اگرم بخریم قسطی میشد باز و من باید از مغازه مشخصی خرید میکردم و عملا انتخابم از بین دو تا گاز فقط 1 دونه بود
و من به ناچار انتخاب کردم اما دوست داشتم برمبازار و خودم باری و کمیخام با همون مدل بدون هیچ محدودیتی بخرم و بیام خونه (لاکچری)
من این و خیلی خیلی دوست دارم و (نقدی -پرداخت-تحویل کالا) العان بعد از اون تضاد و اومدن این فایل و خوندن کامنت شما 17صفحه کامنت و اومدن تا کلام شما (تازه دو هزاریم جا افتاد)
که من درخواستم خرید نقدی با روحیه ثروتمندانه هست و از خرید نسیه بدم میاد و بهم نمیچسبه اون هم با محدودیت انتخاب
اینطوری شده که خاسته عقب افتاده چون رب العالمین همیشه خاسته هام و در نظر داره و میخاد من اون و احساس سربلندی و داشته باشم
تنها وظیفه من اینه ک احساسم خوب باشه و عجله نکنم
ب همین راحتی
دو جمله ای کگفتین این چراغ و برام روشن کرد البته من هنوز فایل و گوش ندادم
من باید پول را بسازم و بعد بخرم و اگر پول چیزی را ندارم، اول پولش را میسازم و بعد آنرا میخرم.
عمل به این آگاهی ها و تعهد ماست که نتایج ما را رقم می زند.
من پریسا شعبانی از شهر زیبای آمل بسیار بسیار ازتون سپاسگذارم دوست عزیزززززز من
خداوند مهربان شمارو برایما حفظ کند .آمین
بنام خداونده بخشنده ومهربانم
سلام اقا اسداله عزیز و توحید و ومود و عزیز خدا
چقدر کامنتت رو دوست داشتم
از خودم بگم که من سه تا وام دارم یه وامی که خیلی وقت گرفتم و یه وامی که اللان گرفتم وام ازدواج و یه وامی که شرکت بهم داد و بنهایت خوشحاللل بودم
اسد اله میدونی چجوریه برای من
وقتی که میشنم پیش دوستام و خانوادم وقتی حرفی میشه همش در مورد وام میگن و من میگم بدون وام هم میشه میگن نمیشه میگم من دیدم که میشه میگن چنین چیزی نیست و من سکوت میکنم من استاد رو مبینم شماهارو مبینم و..
ولی لامصب بعد از شنیدن اون حرفااا اصن نجواها بیداد میکنن تو مغزممم حسین تو شرکتی هستی وام بگیر راحت قسط میدی بدون وام به چیزی نمیرسی ووو…..
خیلی دوست دارم که خانومم هم تویه این مسیر همراهم که وام گرفتن چیزه خوبی نیست من همیشه بهش میگم و اون هم متوجه شد که من از وام خوشم نمیاد .ولی گفتش اینه که ما بدون وام نمیتونیم کاری کنیم..
و همیشه از خدا میخوام که نتایج رو برای من بیاره که خانومم هم متوجه بشه که مسیر اینجوریه و همقدم بش باهام الهی صد هزار بار شکر….
و اینکه میخوام این کار کنم ولی نجواها نمیزارن ولی به لطف رب و هدایتش تمام تلاشم رو میکنم که انجامش بدم…
میدونی چیه اسد اله تازه که داشتم کامنتت رو میخوندم ذهنمچی گفت خو اسد الله قبلا خونه گرفت وامم گرفته حالا داره تصفیه میکنه وامش تو که هیچی نداری چطور میخوای خونه بگیر پس توام وام بگیر بعد مثلا اسداله کن…
گفتم لعنت برتو ای نجواااا لعنت بر تووووووووو
و امدم این کامنت رو گذاشتم.
دمت گرم کاکام دمت گرممم الهی که همیشه راهت هموار باشه ولذت ببری در گکنار خانواده..
وقتی که موفقیتی کسب می کنیم هر چقدر هم کوچک، نباید آنرا کوچک ببینیم زیرا همین موفقیت کوچک در دلش راز بزرگی دارد!
از خدا ایمان قوی میخوام و از خدا میخوام که کمکم کن و تویه این مسیر قرارم بده خدایااااا عاجزانه ازت هدایت و کمک میخوام که تویه تصمیماتم قوی باشم و سربلند
اگر به هر دلیلی قرض و قسط و وام گرفته ام، همشون را پرداخت و تسویه میکنم و در همین جا متعهد می شوم که هرگز حتی اگر اسلحه روی مغزم بگذارند و بگویند یا قرض و وام بگیر یا به آپشن های دیگر فکر کن یا میکُشیمت بگم که مرا بِــکُشید! این خطا را بار دیگر تکرار نخواهم کرد؛ تمام شد
به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی پول قرض نکنیم و وام نگیریم و اگر پول نیاز داشتیم کار بکنیم که پول بسازیم زیرا پول قرض کردن و وام گرفتن «کار آدم ضعیفاست!» و تحت هیچ شرایطی پول قرض ندیم مگر اینکه بخواهیم ببخشیم!
درود به همه عزیزان دل
من خیلیییی منتظر این قسمت بودم.
وقتی نتایج شگفت انگیزی که دوستان گرفتنو میشنوم، اصن یه انفجاری تو درونم رخ میده و با انرژی هرچه تمامتر، بسمت خواسته هام حرکت میکنم.
وقتی میبینم یه کسی تو شرایط خودم به این همه موفقیت ها رسیده، برای ذهن منطقیم باورپذیر میشه که منم میتونم به همه خواسته هام برسم.
هر چی که بخوام.
نمیدونین چقد انگیزه میگیرم و البته که فایل های دوستان رو نه یک بار، بلکه چندین و چند بار گوش میکنم، مخصوصا وقتی میبینم یه قسمتاییش دقیقا خواسته منم هست؛ اون قسمتو جدا میکنم و مرتب گوش میکنم، تا بره تو اعماق وجودم و ذهن منطقیم قانع بشه.
مرسی از استاد عزیزم که وقت میزاره و این نتایج ارزشمند دوستان رو برامون تفسیر میکنه و کلی درس و پند از این نتایج عایدمون میشه.
و چقدر آقا رضا مراحل تکامل شونو دارن قشششششنگ برای ما توصیف میکنن.
و چقد خدا دوستمون داره که میتونیم از این تجارب گرانبها استفاده کنیم.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت مهربون ترین مهربون هام.
اون قسمتی که استاد و آقا رضا درمورد خواب های واقعی صحبت میکنن، برای منم بارها و بارها این موضوعات تکرار شده و بعضی اوقات خوابهای واقعی میبینم که برای دیگران اصلا باورکردنی نیست.
یا خیلی از مواقع خدای خوب من، از طریق خواب هدایتم میکنه که چیکار کنم.
جالب اینجاس منم یه بار از خدا پرسیدم، فلان مبلغ که برای ذهنم خیلی بزرگ بودو چجوری بدست بیارم، هدایتم کرد و گفت ذره ذره و بخش بخش
چقد اون آیه ای که آقا رضا گفتن زیبا بود.
واقعا این دنیا بازیچه ای بیش نیست و بنظرم کاملا غیر واقعیه.
اونچیزی که واقعیت محضه، همون ابدیتیه که ازش اومدیم و بهش برمیگردیم.
وَمَا هَٰذِهِ ٱلحَیَوٰهُ ٱلدُّنیَآ إِلَّا لَهۡوٞ وَلَعِبٞۚ وَإِنَّ ٱلدَّارَ ٱلأٓخِرَهَ لَهِیَ ٱلحَیَوَانُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعلَمُونَ. ((آیه 64 سوره عنکبوت))
و این زندگانى دنیا جز بازى و سرگرمى نیست (دوامى ندارد)، و به راستى سراى آخرت است که زندگانى حقیقى است، اگر مى دانستند.
ولی انسان در این کره خاکی، غرق در روزمرگی های زندگی میشه و انقد خودشو غرق در مسائل سخت و پیچیده پوچ و بی ارزش میکنه که اصلا یادش میره این دنیا خیلی زودتر از اونیکه فکر میکنه گذراس.
بقول استاد ریشه کلمه انسان از نسیان یه معنای فراموشی اومده.
چقدر خوبه بتونیم، در عین حال که برای جسممون، سلامتی، روابط و مادیات و ثروت، با شور و اشتیاق هرچه تمامتر تلاش میکنیم و عاشقانه عشق می ورزیم و قدر تک تک نعمتا و استعدادهای خدادادیمونو میدونیم و از لحظه لحظه زندگیمون لذت میبریم و شکرگذار پرودگار خوبمون هستیم؛ همزمان از همه اونها، رها و آزاد باشیم و تو عمل ایمانمون و نشون بدیم و هر زمان اگه یکی از اونها رو از دست دادیم، قانون رهایی رو به خودمون یادآوری کنیم و ذهنمونو کنترل کنیم و به نجواهای شیطان بی توجه باشیم.
بنام خداوند رزاق و وهاب
سلام عرض میکنم خدمت استاد بزرگوارم مریم جانم و آقا رضای عزیز
باز این فایل مثل هر فایل دیگه ای اول صبح منو سورپرایز کرد انقد خوشحال شدم وقتی دیدم یه قسمت دیگه از صبحت های دوست گرامی و استاد دوست داشتنی ام روی سایت قرار گرفت
همون لحظه با یه حس عالی سپاسگزاری کردم
گفتم خدایا شکرت امروز ازونروزایی که باید تمام روزم رو با گوش دادن به فایل ها نوشتن دربارشون بگذرونم و چه کاری شیرین تر و لذت بخش تر ازین
راستی دوستان امروز بالاخره به مدار تمرین ستاره قطبی هدایت شدم استاد تو اون فایل غوغا کردین قدم اول دوره 12 قدم چه ها کردین با ما
عالی بود و خیلی خوشحالم فرکانسم بالا رفته طوریکه در مسیر این دوره قرار گرفتم به آگاهی هاش قدم به قدم متعهدانه دسترسی پیدا میکنم
تعهد داشتن به موفقیت تعهد داشتن به خوشبخت شدن تعهد به انجام تمرینات مهم ترین رمز نتیجه گرفتن هست
آقا رضای گل ازتون سپاسگزارم بابت نکات مهمی که برام یادآوری کردین
قانون تکامل
تعهد
هدایت الهی
عمل به ایده ی الهی
و چقدر عاشقانه خدا باهاتون حرف زد
استاد دوست داشتنی ام مریم جان گلم عاشقتونم خیلی دوستتون دارم سپاسگزارم ازتون بخاطر وقتی که برای تدوین این فایل ها میزارین تا ما رو آگاه کنین مسیر رو بما نشون بدین
خداجونم شکرت بابت همه چی شکرت
بنام خالق روزی دهنده ی بی منت خدایا شکرت سپاسگزارم ازت بابت معلم عزیزم استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم و تمام اعضای خانواده بزرگ عباس منش
خداروشکر میکنم که به این سایت هدایت شدم
خیلی عالی بود لذت بردم
این توجه به الهامات الهی کنفیکون میکند چقدر خوبه که فکرمان روشن شود و ایده های الهی که باعث حل مسائل زندگی که سالها درگیرشان هستم را عملی کنیم
رضا جان این که اینقدر شفاف و روشن از تجربیاتت گفتی و باعث شدی که ایمان وباورهایم پررنگتر بشود سپاسگزارم عزیزم
خیلی عالی بود خداروشکر
به امید دیدن ردپاهای خودم در تمام دید گاه های سایت خانواده بزرگ عباس منش
الهی آمین خدایا شکرت سپاسگزارم
دوستتون دارم عاشقتوووووووونم
اینجانب حسین رشیدی یکی از اعضای خانواده بزرگ عباس منش
سلام عزیزان
عالی عالی
بسیار آموزنده.
دیگه ساده تر از این نمیشه کسی رو برای پرداخت بدهی هاش راهنمایی کرد. خدا قوت آقا رضا و واقعا آفرین، کاش من هم بتونم به خوبی شما آموزهها رو عملی کنم.برای خودم و تمامی کسانی که در این مسیر پا گذاشتن عمل و عمل و عمل کرون آرزو دارم.
سلام ب همگی
عاشقتم اقا رضا ک انقد قشنگ و باانرژی تعریف میکنی
واقعا لذت بردم ی جاهایی هم کلی خندیدم ب نحوه حرف زدنت با خدا انقد ک بانمک بود
از استاد عزیزم سپاسگزارم بخاطر این ایده عالی واقعا نتایج بچه ها ب اندازه فایلها تاثیرگذاره
خیلی عالیه من تصمیم گرفتم از اول تمام نتایج دوستان چ صوتی چ تصویری رو از اول ببینم
بازم ممنونم از اقای رضا ی عزیز بابت این ویدئوی عالی
سلام یه عالمه عشق عشق تقدیم به استاد عزیزم عاشقتم لعنتیییی
استاد جان
اینقدر هر روز میام سر بزنم ببینم که این داستان زیبای و فوق العاده به کجا میکششه
اینقد من این صفحه سایت ریلود میکنم که اولین نفر باشم فایل زیبای رضای عزیز گوش بدم
مرورگر به غلط کردن افتاده
مگه میشه یه داستان اینقدر جذاب باشه
مگه میشه
تا حالا تو زندگیم اینقدر مشتاق و منتظر نبودم
خدایاشکرت که داری پازل های هدایت بندگانتو کنارهم قرار میده
و فقط جان من به این استاد عباس منشی بگو
یه ذره زودتر بزاره
دو روز یه بار فایل سفر نامه میزاره و بعد دوبار 2 روز صبر کنیم که فایل رضا بزاره
بسه دیگه بسه خدای من
این دیگه چه فایلی بود خدای من
استاد عزیزم مرسی که کاسه صبرمون به واسطه داستان رضا جان زیاد کردی
استاد خودت فایل کامل گوش دادی بد مارو خمار خمار خمار کردی
اما ما خیلی چشم به راه ادامه داستانیم
در نهایت رضای عزیز عاشقتم عاشقتم با این صدادوست داشتنی نمیدونی که دیونت شدم
برات از خدای مهربان رب العالمین
بهترین هارو آرزومندم سلطانی
سلام آقای رحیمی
آخ که دقیقا حال ما رو توصیف کردی هر روز چشم انتظار ادامه هستیم
و به چه نکته ظریفی اشاره کردی که استاد بواسطه این زمان داره کاسه صبر ما رو بزرگتر میکنه
یا شایدم میخواد ما این آگاهی ها را ببلعیم و در ذهنمون حک کنیم
خدا رو شکر میکنم که همه ما در این مسیر زیبا با هم هستیم و بدون هیچ چمداشتی مسیر رو برای هم روشن میکنیم
در پناه الله یکتاد شاد و سالم و ثروتمند باشید
به نام الله
سلام به دوستان عزیزم
خداوند رو سپاسگزارم که من رو به سمت این فایل هدایت کرد.
از اولین قسمت از داستان زندگیه رضای عزیز تا الان، در هر قسمت بارها و بارها اشک شوق ریختم و هربار ایمانم نسبت به هدایت رب العالمین قوی تر شد.
خداوند را هزاران هزار بار شکر که از طریق دست های خودش به ما آگاهی میده و کسی که در مسیر هدایت الله قرار بگیره، از زمین و آسمان با مثال هایی رو به رو میشه تا بتونه باورهای قدرتمند کننده تری در خودش ایجاد کنه.
نکته جالبی که در این فایل توجه منو به خودش جلب کرد، این بود که هدایت الله در خواب و به صورت آیات قرآن بر رضا و استاد عزیز الهام شده.
و این موضوع من رو به یاد وحی آیات قرآن به پیامبر اسلام میندازه.
و این موضوع نشون میده که به همه ی ما الهام میشه و الهام فقط مختص پیامبران نیست.
چه خوبه که این موضوع رو باور کنیم…
خداوند در قرآن میفرماید:
وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ ﴿۶٨﴾
و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که از کوه ها و درختان و آنچه که بر می افرازند، برای خود خانه هایی برگیر. (68)
برداشت من از این آیه این است که خداوند به همه ی موجودات الهام میکند.
پس ما باید این باور که، خداوند در هرلحظه مارا هدایت میکند را در خود تقویت کنیم.
ششم بهمن ماه هزاروچهارصدویک
در پناه الله
سلام محمد جان واقعا چقدر ایه دقیق و مناسبی برای این فایل و جریان هدایت رضا انتخاب کردی خیلی لذت بردم.
داشتم با خودم زمان هایی ک خدا منم هدایت کرده مرور میکردم و این ایه و نوشته شما خیلی به موقع به چشمم خورد و شاید شده بارها این ایه رو خوندم و فقط ازش رد شدم و فکر نکردم در موردش ولی الان با این هدایت رضا و نوشته شما دقیق این ایه رو درک کردم
سلام
استاد وقتی به حرفهای رضای عزیز فکر میکردم به یه نکته دیگه ای هم رسیدم که حالا گفتم طی یه کامنت دیگه بیانش کنم .
دقیقا پرداخت بدهی رضا از نقطه ای صورت گرفت که تصمیم گرفت اون چیزهایی را که برای روز مبادا نگه داشته مثل بیمه عمر و چند تا تیکه طلا که توی اون وضعیت سعی کرده بود حفظشون کنه را ، به جای روز مبادا صرف پرداخت بدهیش بکنه و یک جورایی اونها را جاری کرد و این همون چیزیه که شما در جلسه 15 ثروت میگید که هر چیزی را که ساکن بذاری میگنده و چیزی را که جاری کنی ، جریان پیدا میکنه . امروز بعد از اینکه کامنت اولی را نوشتم به این موضوع فکر کردم که چرا پرداخت بدهی رضا از اون ذخایر کوچیکش شروع شد و چرا باید اول اونها را میذاشت وسط و چرا مثلا از همون اول خداوند اون مشتری 6 میلیونی را براش نفرستاد ؟ برای خدا که کاری نداشت . بعد نقش سیستمی بودن خدا را به یاد آوردم و گفتم دقیقا سیستم اینجور عمل میکنه که نباید جریان ثروت را به قصد ذخیره برای روزهای تنگ ، متوقف کنیم و این خلاف جریان الهی و از روی باور کمبوده برای همین هم رضا به جاری ساختن هدایت شد یعنی به اصلی از اصول فراوانی هدایت شد که با پس گرفتن بیمه و فروش طلایی که احتمالا به نیت پس انداز نگه داشته شده بود ثروت را به جریان بیندازه و طبق قانون اون مشتری 6 میلیونی را در ادامه راهی که شروعش کرده بود جذب کرد . استاد یه جورایی بیمه عمر هم شرکه و حالا دارم حرفت را میفهمم . خیلی برام جالب بود
به نام خدای مهربان
سلام اندیشه جان
یه دنیا سپاس بخاطر این نکته ای که متوجه شدید، و به ما هم گفتید.
مررررسی عزیزم که مثل همیشه سریزید از آگاهی ها.
برایت بهترین ها رو آرزومندم.
از دور روی ماهت را میبوسم
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان
سلام خانم افشین
چقدر جالب که به جریان فراوانی و ثروت اشاره کردید اگه ما جلوی جریان فروانی را نگه نداریم و همه چیز را برای خودمون نخواهیم ثروت در زندگی ما هم جریان پیدا خواهد کرد،بی پولی ما برای اینه که ترس از مشکلات آینده داریم و اون را برای بعد نگه میداریم و دقیقا همین اتفاق هم می افته،ما هر جور فکر کنید همون اتفاق را خلق خواهیم کرد
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام الله یکتا
به امید خداوند رزاق و وهاب
محمد عزیزم جناب درخشان سلام
خدارو سپاسگزارم به خاطر این آگاهی های ناب و عالی که امروز نصیبم شده
و سپاسگزارم از جنابعالی که با کامنت زیباتون از منابع آگاهی و درک درست ازقوانین جهان هستی این آگاهی و اطلاعات رو به اشتراک گذاشتین و بمنهم منتقل کردین و من هم درجریان این هدایت ناب قراگرفتم و تحسین میکنم شمارو برای این همه درک درست و صحیح و آگاهی از قوانین که استاد عزیزم با عشق برامون
هدیه کردن و شما بخوبی از این آگاهی های ناب بهرمند هشتین . خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم
وچقدر جالب که به جریان فراوانی و ثروت اشاره کردید که اگه ما جلوی جریان ثروت و فراوانی رو نگه نداریم و همه چیز رو برای خودمون نخوایم ، ثروت و فراونی در زندگی ماهم جریان پیدا میکنه
آرزوی بهترینها براتون دارم که بهترینید
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت . خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم
الهی صد هزارمرتبه شکرت بخاطر داشتن اینهمه دوستان ناب و عالی و فوق العاده در سایت عالی عباسمنش
سلام اندیشه جانم
چه دیدگاه مختصر ولی بی نهایت مفیدی نوشتید و برای من یک هدایت از طرف خداوند بود،واقعا خداوند از راه های بی نهایتی با ما صحبت میکنه.
اون قسمت از دیدگاهتون که از جلسه 15 روانشناسی استاد گفتید که هر چیزی را ساکن بگذارید میگنده و اگر جاری کنی جریان پیدا میکنه و این قسمت رو به جریان هدایت آقای عطار منش وصل کردید که ذخایرشون را خرج کردن و خداوند هم نقش سیستمی خودش را به بهترین شکل انجام داد و 6 میلیون پول براشون فرستاد،واقعا اشاره زیبا و به جایی بود و یک دنیا درس برای من داشت.
من افراد نزدیک را در اطرافم میبینم که ذخایر طلا و پس انداز زیادی دارن ولی حتی یک ریال اون رو در شرایط ضروری به همسرشون کمک نمیکنن و همیشه برام سوال بود که چرا پس این همه گره های مالی رو متحمل میشن؟!که به لطف پرودگارم جواب سوالم را از طریق شما گرفتم.
عالی بود دیدگاهتون واقعا لذت بردم و تحسینتون میکنم و بی نهایت سپاسگزارتون هستم که اینقدر به جا این مورد را شرح دادین.
بهترینهای خداوند سهمتون باشه.
سلام دوست عزیزم چه نکته جالبی گفتی منو به فکر فرو بردی عزیزم
من دوسه ماهی هست حقوق همسرم رو طلا میخرم که هم طلا داشته باشم هم پولمون پس انداز بشه
واقعا نمیدونم هیچ ایده ای ندارم که در حال حاضر با پولی که داریم چکار دیگه ای میشه کرد! چون من دارم یه کسب و کار یاد میگیرم و هنوز اول راهم و تکاملم طی نکردم که بخوام این پول هزینه کارم کنم
از طرفی یه بار از خوداستاد توی یکی از فایلهای رایگان شنیدم گفتن من به دوستم گفتم دلار بخره و برام نگه داره قبل از این گرونی هاو بعدش دلار کلی میره بالا و این حرفها … الان گیج شدم واقعا ممنون میشم نظر خودت رو بهم بگی
سلام دوست عزیز
استاد گفتن که اگر شما کاری انجام بدی که در علایقت نیست و از درآمد اون بری طلا،دلار،بورس و هرچیزی بخری تا سود کنی و بخوای از این طریق ثروتمند بشی این امکان نداره استاد حتی گفتن بورس آمازون رو هم دارن اما اصلا نفروختن یعنی از فروش اون ملکها یا بورس یا هرچیزی به ثروت نرسیدن بلکه از خلق کردن مداوم ثروت ،ثروتمند شدن من خودم فعلا دارم پس انداز میکنم چون برای شروع کسب و کار شخصیم نیاز به پس انداز دارم برای همین هرماه سعی میکنم مبلغی رو جدا بذارم منظور استاد این هست که به شرایط فعلی نچسبید و جریان داشته باشید و خودتون مولد باشید و از داشته هاتون در این مسیر برای رشد خودتون و کسب و کارتون استفاده کنید
موفق و ثروتمند باشین دوست عزیز
سلام دوست خوبم ممنونم عزیزم وقت گذاشتی و برای من کامنت نوشتی ممنونم لز نکات خوبی که بهم گوشزد کردی عزیزم
بله مهم اینه ما مولد باشیم مهم اینه خودمون بتونیم پول بسازیم اونوقت همون خرید طلا و دلار و سهام و هر کار دیگه ای که از پولی که با عشق ساختیم
هم تبدیل به گنج میشه تو زندگیمون و کلی بهمون سود میده
سلام خانم مهدوی.
روزتون بخیر.
تو اون فایل استاد منظورشون اینه که وقتی شما در مسیر خداوند، قرار میگیری، از خداوند هدایت میخواهی و تنها خدارا میپرسی و تنها از او یاری می طلبی، هدایت میشوی به راه کسانی که به آنها نعمت داده شده، و در کل کارهایی را خدا هدایتت میکنه انجام بدی که سود تو بیشتر بشود و هزینه هایت کمتر.
منظورم اینه اگه خرید طلا از روی ترس هست و نگرانی و در کل بیس فکر از روی اینه که بی پول میشم و ارزش پولم داره میاد پایین این شرک به خداونده.
خیلی باید روی خودمون کار کنیم. همین نجواها همیشه سراغ منم میاد.
پس نگران نباشید که ترس و نگرانی اسلحه شیطان.
سپاسگذار و شاکر خداوند باشیم که مرز بین خداوند و شیطان احساس خوب و سپاسگزاری است.
و همیشه یادمون باشه احساس خوب مساوی اتفاقات خوب.
و خدا در کوچکترین امور مارا هدایت میکنه. حتی توی این کامنتی که من نوشتم. درحقیقت خداوند مرا هدایت کرد و بهم گفت و من نوشتم.
هرکجا هستید در پناه خدای یکتا شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️
بسیار ممنونم ازتون که وقت گرانبهاتون رو برای نوشتن کامنت برای من استفاده کردید بله حتما همینطوره من باید با احساس خوب پس انداز کنم واقعیتش من طلا دوست دارم و از داشتن طلا احساس بهتری دارم حس میکنم خوب پس ما میتونیم دارایی داشته باشیم میتونیم ثروتمند بشیم و کلا احساس ثروتمند بودن دارم و البته ته احساسم هم این موضوع هست که پولمون رو پس انداز کنم که انشالله بوقتش باهاش کار مفیدی انجام بدم بازم ازتون ممنونم
ممنونم دوست عزیز بابت این پاسخ بسیار زیباتون ..
واقعا قانون همینه ما درستیشو در بیشتر مواقع میدونیم و له خودمون گوش زد میکنیم ولی اسنقدر فراره که چند روز بعد فراموشمون میشه و خوندن این کامتها و این آگاهایها میتونه کمک بزرگی به هممون بشه ..از خدا براتون آرزوی برکت در تمام جنبهای زندگیتون میکنم
سلام محمد جان عزیز.
خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که شما کامنت منو خوندید و هدایت کننده بود واستون.
این برام بسیار ارزشمنده که خداوند منو هدایت میکنه و دستی از دستان خودش میکنه.
این قسمت خیلی برام ارزشمنده.
امیدوارم همیشه شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام عزیزم
اشکالی نداره شما با پولت هرچقدر دوست داری طلا بخر ولی ازش استفاده کن و لذتش را ببر و ته دلت برای روزهای سخت نگهش ندار . در واقع نیت و قصد یا همون فرکانس مهمه . اگر دلت میخواد دلار یا هرچیز دیگری را بخر و از اینکه دارایی هات زیاد میشه و فراوانی را دریافت میکنی لذت ببر . حتی پس انداز به قصد مثلا مسافرت یا هرکاری که بوی زندگی و خوشی و جریان را بده خیلی هم خوبه چون هدف مشخصی را دنبال میکنه . در واقع اونجایی خوب نیست که آدم داراییش را به نیت اینکه اگر روزی به بدبختی و تنگی خورد یا برای روزهای کوری و پیری نگه داره که اون موقع ازش استفاده کنه .
سلام اندیشه جان
ممنون از کامنتهای عالی و فوق العاده ات
برادر همکار خواهرم طلاسازه و خواهرم هر چند وقت یکبار یه سری طلاهایی رو ازش میگیره و میاره که اینا بدون اجرت هستن و جهت پس انداز خوبه؛ تا من و مادرم هم بخریم
بعد از یه مدت حس کردم که با اینکه یه عالم طلا دارم ولی این مدل طلا خریدن اصلا به من حس خوبی نمیده تا اینکه من برم طلافروشی و با سلیقه و نظر خودم بخوام طلایی رو بخرم
اتفاقا وقتی خواستم سر یه موردی طلاهام رو بفروشم فقط اون طلاها رو فروختم با اینکه مدل بعضیاش رو دوست داشتم و طلاهای قبلیم که خودم با عشق و حس مثبت خریدم رو نگه داشتم
میخوام بگم با نظرت موافقم که همون خریدن طلا هم بسته به احساسی که پشتش هست فرق میکنه
ممنونم عزیزم از توضیحات خوبت دقیقا من طلا رو با احساس خوب میخرم چون احساس ثروت و فروانی بهم دست میده احساس میکنم خداروشکر دارم پولدار میشم و کلا حس خوبی دارم به این قضیه و طلاهام رو استفاده میکنم و از دیدنشون تو آینه لذت میبرم والبته واقعا وابستگی هم ندارم بهشون چند وقت پیش برای خرید خونه همه طلاهام فروختم بجز حلقه ازدواجم و یکی دوتا که خاطره داشتم ازشون و با احساس خوب فروختم و الانم با احساس خوب میخرم ممنونم ازت عزیزم حسم رو خوب کردی
سلام دوست عزیز خانم مهدوی
ما بخشی از درآمدمون رو طلا میخریم به یک دلیل :
به دلیل اینکه عضله ی سرمایه گزاری مون قوی بشه
اگر من در حال حاضر به طور مثال ماهی یک میلیون تومان درآمد دارم باید از همین ابتدا یاد بگیرم که بخشی از این درآمد حدود صدهزار یا دویست هزار تومانش رو پس انداز کنم. مثلا” یک سکه ی صد سوتی بخرم
چرا باید این کارو از همین درآمد پایین انجام بدم ؟ بخاطر اینکه زمانی که درآمدم مثلا” ماهی ده میلیون شد پس انداز رو بلد باشم و بتونم یکی دو میلیون اونرو به شکلهای مختلف سرمایه گزاری کنم و … اگه زمانی به ماهی صدمیلیون تومان رسیدم نیز همینطور . باید پس انداز معقول، برام ناخودآگاهی شده باشه
درست مثل یک عضله که با تمرین اون رو قوی و حجیم می کنند
کسی که بلد نیست بخشی از یک میلیون رو پس انداز کنه مطمئن باشین اگه به صد میلیون هم برسه همه شو خرج میکنه و تهش چیزی برای پس انداز نمی مونه چون بلد نیست. کدِ پس انداز و سرمایه گزاری رو در وجودش نداره
این هم یک کار تکاملی ست درست مشابه همه ی چیزهای دیگر زندگی
من خیلی از جوانان رو می بینم که کار میکنن و به محض گرفتن حقوقشون تمامش رو خرج میکنن و چندین سال میگذره و در نهایت هیچ اندوخته ای ندارند .
البته نکته ای که قابل توجه هست اینه که همه ی درآمدتون رو یا درصد بالائی شو پس انداز نکنین چون این یعنی روز مبادا
بیشترین قسمت اون باید خرج امور زندگی تون بشه
برای نیازهای روزمره برای تفریح و لذت بردن برای آموزش حتی برای بخشش “هرچقدر هم ورودی تون کم باشه”
پس اگه فقط به فکر آینده باشین و چیزیشو برای لذت بردن از این لحظه نذارین ، این روش، مسدود کردن جریان پول هست و رشد و برکتی توش نیست.
موفق باشید
سلام اندیشه جان.واقعا نکته عالی بود.شاید من هیچ وقت فکر نمی کردم بیمه عمر همچین ریشه تی داره و الان حدود8ساله من بیمه عمر دارم و برا فرزندم از یک سالگی و حدود3ساله دارم بیمه عمر رد می کنم.واقعا ممنونم ازتون.
حالا هر چه پیش میرم در این دنیایی پر از باور ،با همه تلاش های شبانه روزی برای کنترل ذهن،بیشتر درک می کنم که کنترل ورودی بیشترین سهم در کنترل ذهن رو داره.،بعد از مدتها من مجدد به مطالعه کامنت ها پرداختم و هر روز یکی دو ساعت ورودی هام رو با خوندن کامنت های سایت کنترل می کنم،واقعا از همون روز اول نتیجه های چشم نواز سراغم اومدن.
مرسی از شما و دوستانی مثل شما که در این رشد کنارمون هستین
سلام دوست عزیز
الله اکبر ک من دوباره و خیلی زود هدایت شدم به اون چیزی ک منتظر یه نشونه بودم.
خیلی جالب هدایت شدم به سمت کامنت شما و خداروشکر میکنم…
چند روزه ک به این فکر میکنم میخوام خونه بخرم و کالایی ک من دارم حدود یکی و دو سال هست ک نفروختم با اینکه این روزها یه خورده بر ارزشش افزوده میشه و من یک ساله صبر کردم نمیدونم طمع ست یا نه چون من باخودم میگفتم قیمتش بالا میره اونوقت با فروشش خونه بهتر میخرم ولی قیمت افت هم کرد.
واقعا این حرف مورد تایید هست
کالای من ساکن بود ومن ازش استفاده ای نکردم همون باور کمبود بود در من چون باورم این بود نگهش دارم من ک درامد دیگه ندارم و پول هم نیست با قیمت بالاتر بتونم بفروشم تا بیشتر سود کنم …
و این شرک مخفی بود ک من داشتم…
با اینکه اون ثروت جریان پیدا نکرد من هم با طمع خود بیشتر ضرر کردم
.
همه این اتفاق ها از شرک من به وجود اومد
اگر من باور داشتم ک نعمت و ثروت زیاده و هرروز به زندگی من جریان داره
الان جلوتر بودم
….
سلام خانم افشین عزیز.
خداروشاکر و سپاسگزارم که کامنتتون را خواندم و چقدر جالب من به این نکته توجه نکرده بودم. جالب بود. عالی بود. ممنونم ازتون.
واقعا این باگیه که استاد همیشه میگه بزرگترین باگ خودشون یا بزرگترین ترمز خودشون هست. باور کمبود.
دقیقا مشکل خود منم هست. دیشب داشتم بهش فکر میکردم به اینکه چه چیزی مرا بیمناک و غمگین میکنه دیدم فقط و فقط همینه. باور کمبود. و این چیزیه که همونطوری که استاد گفت به سادگی نمیشه از کنارش گذشت و خیلی جای کار داره.
بیمه عمر همونطور که استاد گفته اگه فکر میکنی فقط ذهنتو درگیر میکنه کبزن اشکالی نداره. یا بیمه تامین اجتماعی. ولی بزن که ذهنت درگیرش نباشه. همین. تا بتونی به قوانین توجه کنی. تا بتونی به I wish ها برسی.
اگه دیدگاه درستی داشته باشین بیمه عمر هم شرک نیست.
قطعا اگه کلامی در این کامنت باشه که تاثیر گذار باشه از هدایت الهی است.
در پناه خدای یکتا شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام الله یکتا
بامید خداوند رزاق و وهاب
سلام به اندیشه عزیز
از صمیم قلبم سپاسگزار خداوندم که از دیروز که بهم الهم شد که فایلهای جدید و ببینم و منهم گوش به حرف قلبم دادم چقدر درمسیر آگاهی قرارگرفتم . خدایاشکرت
اندیشه عزیز از صمیم قلبم و از اعماق وجودم تحسین میکنم و سپاسگزارم بابت این کامنت سرشار از الهام و آگاهی که بادرک درست از قوانین جهان هستی به این زیبائی و بابیان ساده و روان برامون نوشتی و به اشتراک گذاشتی . خدایاشکرت سپاسگزارم
ومن باخوندن این مطلب یکی از ترمزهامو پیدا کردم که چرا هنوز باوجود داشتن شرایط مالی خوبم نتونتسم خونه دلخواهم رو بخرم . چون با راکت نگهداشتن جریان ثروت برای روز مبادا پام روی ترمزه و دارم گاز میدم
مبلغی پول گذاشتم کنار که زمان تعویض خونه از اون استفاده کنم و جالبه که هر روز ارزشش کمتر هم میشه
و حالا فهمیدم که نباید جریان ثروت رو به قصد ذخیره برای روزهای سخت متوقف کنم تا نگنده
وچه درس بزرگی بهم داد این کامنت فوق العاده شما سپاسگزارم . خدایاشکرت
آرزوی بهترینها براتون دارم
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت . خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم
الهی صد هزار مرتبه شکرت بخاطر وجود استادعباسمنش و خانواده عزیزم دراین سایت فوق العاده خوب و عالی
خدایا عاشقتم که عاشقمی و هوای منو خیلی داری
سلام خانم اندیشه که تعقل میکنید در درک بهتر قوانین کیهان
در ادامه کامل کردن توضیحات و درک شما میخوام بگم که دقیقا این سیستم(قوانین) به تصمیم من نوعی نگاه نمیکنه و به تصمیم پاسخ نمیده به باوری که باعث شده اون تصمیم گرفته بشه پاسخ میده به دلیل من برای انجام فلان کاری پاسخ نمیده به چرایی اون دلیل که از باورهای بنیادین و پیش فرض های ذهنی من میاد پاسخ میده
و دوستمون اقا رضا به نظر من به این دلیل ایده فروش بینه و طلاهاش هدایت شده که چون طبق قانون مدارها ما ادما همیشه به یک مدار بالاتر و پایین تر از خودمون دسترسی داریم و باتوجه به اون مدار ایده های همون مدارم بهمون به انواع و اقسام مختلف گفته میشه و به نظرم دوستمون اقا رضا به این دلیل بیمه و طلا رو فروخته که چون از اعتماد بنفس (خودباوری) و ایمان و توکل کافی برخوردار نبوده که بگه اقا من بدون اینکه فلان و فلان بفروشم میرم پول میسازم و اون بدهی رو پرداخت میکنم
چون یه عده ای هستن که میگن اقا ما هیچ چیزی رو نمیفروشیم و میریم فلان ملک رو فلان خواستمون رو میخریم
همینطور که استاد تو جلسه 25 ثروت فک کنم که مبحث تعهد مالی رو توضیح میدن و تو این سیستم ادم وقتی ادامه میده و استقامت میورزه و میره جلو به نقطه ای میرسه که چنان ثروت پایداری وارد زندگیش میشه که بطور اتومات ثرون ذخیره میشه ، چنان تو این سیستم سوراخ های ظرفش گرفته میشه که ثروت بطور اتومات ذخیره میشه ، اینو گفتم چون یک مرزی بین جاری کردن و این مبحث پس انداز یا ذخیره هست
چون جهان به پس انداز تو نگاه نمیکنه به اون دلیل یا هدفی که داری پس انداز میکنی پاسخ میده
چون یکی برای تقویت کردن قوه پولسازی خودش ، خودباوری خودش ، رفیق شدن با پول اینکار رو میکنه یکی هم برای ترس روز مبادا که از کمبود و شرک میاد اینکار رو انحام میده
و اینجاست که میرسیم به نقطه ای که یک رفتار یکسان ولی دو خروجی متفاوت بدست میاد که خروجیها داره باورها رو نشون میده
به همون دلیل ذهن فقیر پولش رو با هدف و انگیز روز مبادا و از روی کمبود همون مثال معروفی هست میگن برای پیری و کوری ، میره پس انداز میکنه یا سرمایه گذاری مالی انجام میده که نتیجه همش کمبود بیشتر دردسترس بیشتر و بدبختی بیشتر هست ، نه به این دلیل که پس اندازه دردسر داره به این دلیل که با مجموعه از باورهای فقرالود این کار داره صورت میگره …
و یک نکته دیگه که تو کامنت یکی از دوستان دیدم که گفته بودن بیمه عمر یک نوع شرک محسوب میشه در واقع بیمه عمر یک خدمتی جدید بوده برای جهان برای کمک به رشد و گسترش جهان ، مثه بیمه ماشین و انواع دیگر بیمه ها ، حالا اینم دیدگاه شخصیم بود کفتم عنوانش کنم
امیداورم کمک کننده بوده باشه
سلام یونس عزیز . با سپاس از پاسختون بله دقیقا جهان به باور ما کار داره یعنی به باوری که پشت اعمال ما وجود داشته پاسخ میده . نیت یا فرکانس را در نظر میگیره . و چون رضا وسط اونهمه بدهی یه چیزهای کوچیکی را نگه داشته بود جهان مجبور بود برای پاسخ به باور های جدیدی که با کار کردن روی خودش بدست آورده بود ، عمل کنه و برای جاری ساختن فراوانی می بایست رضا را مجبور میکرد از اون ذخایر کوچیکش که با باور کمبود نگهشون داشته بود ، بگذره .
اون چیزی که استاد توی جلسه 25 میگند در واقع برای زمانیه که ما بدهی نداریم ولی در عین حال بخاطر باور کمبود ، قادر به نگه داشتن پول حتی برای اجرای اهدافمون نیستیم و به محض اینکه پولی وارد زندگیمون میشه فوری یه راهی برای خرج کردنش پیدا می کنیم . مرز بین این دو تا موضوع کاملا مشخصه . حتی گاهی یک آدم میتونه هر دوی این باورهای کمبود را داشته باشه یعنی مثلا یه تیکه طلا یا زمین یا هر چیزی را به نیت روز مبادا کنار بذاره و خرجش نکنه و از طرفی اینطوریم باشه که ظرفی برای پولهایی که وارد زندگیش میشه نداشته باشه و فوری چاله برای هرپولی که میاد بکنه . اینها واقعا شخصیه و برای همینم استاد میگه روی خودتون کار کنید تا بفهمید چه باورهایی دارید چون هرکسی خودش از نیات خودش خبر داره هرچند که بعضی باورها واقعا پنهان هستند . در مورد بیمه عمر هم کاملا مشخصه که از باور کمبود میاد چون شخص میاد سرمایه ای را برای بعد از فوتش نگه میداره که چیزی برای وراثش بمونه در حالیکه باور فراوانی میگه همیشه و در هر لحظه باران در حال باریدنه و اگر ما اینو باور کنیم قاعدتا چیزی برای بعد از فوتمون نگه نمیداریم چون باور بر اینه که بعد از مرگ ما نیز باران خواهد بارید
سلام به اندیشه عزیز
اندیشه جان
واقعا خیلی خوب و عالی اندیشه کردی و این اندیشه رو به ماهم یاد دادی
بخدا وقتی کامنتت رو خوندم اصلا مات موندم
گفتم خدایا راست میگه
و ناخودآگاه داشتم دستم رو گاز میگرفتم
عه چه جالب
واقعا تحسینت میکنم که اینقدر کوتاه و مختصر ولی عالی و کامل توضیح دادین
بی نهایت ممنونم
سلام اندیشه جانم
بازم کامنت نوشتی و به نکاتی اشاره کردی که ملموس بود و پر مغز
راست گفتی که آقای عطار روشن از ب جریان انداختن ذخیره های کوچیکش شروع کرد و اون بیمه
و منو مصمم تر کردی برای رفتن و لغو کردن بیمه عمر که سالها پیش برای بچه هام ….
همین فردا میرم و اون لغوش میکنم آخه منم تمام ذخیره هامو که برای روز مبادا گذاشته بودم طی یکی دوماه اخیر به جریان انداختم و چقدر ازین بابت خوشحال بودم با خوندن کامنت شما ریزنر شدم و دیدم بعلههه منم کلی ذخیره روز مبادا دارم
ممنون از کامنتت
عاشقتم عزیزم
در پناه الله متعال