نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11 - صفحه 2

486 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    سلام استاد قشنگم

    (اینقدر احساساتی شدم که به جای قشنگم میخواستم بنویسم ملوسم)

    به خدا که عشقی

    من دوست دارم این جدیت شما را

    من عاشق اینم که میگی اگر اسلحه گذاشتن رو سرت هم بگو بزن بکش من نه قرض میگیرم، نه وام می‌خوام ، نه قرض میدم.

    آره آقا بزن بکش.

    رفت کنار این گزینه ها…

    استاد منم این کار را کردم. من کلا اهل قرض نبودم ولی دو تا وام خانوادگی داشتم.

    از این وام ها که به تو وام میدن و بعد ماهانه پس میدی و اصولاً خیلی سنگین نیست قسطش، تازه اسمش هم هست قرض الحسنه خانوادگی، همان قرض الحسنه ای که تو قرآن اومده که الان من مطمینم همچین چیزی تو قرآن نیست.

    استاد جانم یکی از این قرض الحسنه ها را پدرم مدیریت میکرد و به جورایی حیثیتی کرده بود این قرض الحسنه را که بله این خانوادگیه، برای اتحاد خانواده اس، حق خروج ندارید و …

    ولی من به یه جایی که رسیدم دیدم حتی همین قسط هایی که کوچکه و تازه باید به پدر خودم بدم برای من دلواپسی میاره و حااااال بد، ممنوووووع.

    جراتم را جمع کردم و گفتم میخام حساب هامو ببندم. بابام مخالفت کرد و سعی کرد با منطق منو قانع کنه ، شاید باورتون نشه حتی همین گفتن هم برای من رفتن تو دل ترسم هام بود. ترس از بابام.

    نمی‌دونم چند ماه دیگه ادامه دادم ولی دوباره گفتم و این بار پدرم قبول کرد و بست حسابم را، خیلی به خودم تبریک گفتم و خودم را تحسین کردم. اوایل این حس را داشتم که از جمع خانواده بیرونی، یه موضوع مشترک داشتی با خانواده اونم حذف کردی، ولی به جاش به خودم گفتم درهای نعمت و ثروت به روم باز میشه.

    و البته که شده و من بیشتر میخام از این درهای باز رزق الهی و پااااک

    یه مورد بعدی این بود که من یه جایی کار میکردم که دو روز در هفته میرفتم و یه مبلغی هم حقوقم بود. بعد از یه مدت کارفرما اومد گفت من میخام تو تمرکزت بیشتر روی کار باشه و همین دو روز که میای را تغییر نمیدیم ولی هر قدر درآمد ماهانه داری از جاهای دیگه را من بهت پرداخت میکنم و چیز اضافه‌تری نمیخام ازت بعداً که کارمون به روال و پورسانت افتاد من اینها را باهات حساب میکنم، یه جورایی الان کارمون کمه، بعدا زیاد میشه درآمد تو هم زیاد میشه اون موقع باهم حساب میکنیم. یه جورایی میخواست من را بدهکار کنه.

    میدونید چه کار بزرگی کردم؟؟؟

    اولا رفتم تو دل چند تا ترسم، به یه مرد ثروتمند و قدرتمند «نه» گفتم. با این دید که منم مثل تو قدرتمند و ثروتمندان با این تفاوت که برای من هنوز تو زندگی ام نمود بیرونی پیدا نکرده وگرنه ما مثل همیم

    دوما تحت تاثیر قدرتش و ثروتش و پیشنهادش قرار نگرفتم و با اعتماد به نفس گفتم باید فکر کنم، ولی میدونستم جوابم نه هست.

    و در نهایت به خودم گفتم من از این سبک زندگی دیگه اومدم بیرون که ماهانه یه عدد ثابت را بگیرم، من میخام خلق کنم، من میخام با ذهنم بسازم و بهاش را پرداخت کنم. به اون شخص هم گفتم از نظر من این قرض کردن هست و من اصلاااا نمیتونم به کسی بدهکار باشم.

    به نظرم اومد اگر سالها قبل بود پیشنهاد عالی ای بود ولی الان چرت ترین پیشنهاد هست. البته رقمش هم رقم خوبی بود و اینکه عملا تو دو روز در هفته در گیر هستی ولی به چشم من برده داری بود و من نپذیرفتم

    حالا که بر میگردم به گذشته در این تصمیمم ،توحید، اعتماد به نفس باورهای عالی میبینم.

    میدانید استاد باید بگم :

    من دور قرض و وام و بدهکاری را خط کشیدم.

    من دور خرج کردن پول تو کیفم که برای دوستی با پول تو کیفم هست را خط کشیدم.

    من دور گرفتن تخفیف را خط کشیدم.

    من دور دنبال جنس ارزون بودن را خط کشیدم.

    من دور خوردن نان و نشاسته و برنج و کربوهیدرات و شکر را خط کشیدم.

    من دور موادی که انسولین ترشح می‌کنه را خط کشیدم.

    من دور اینکه یکی بیاد اون به من پول بده اون منو ببره سفر اون منو شاد کنه خط کشیدم.

    من دور خجالت کشیدن، طبق نظر و تایید بقیه بودن را خط کشیدم.

    من دور عمل نکردن به ایده هامو خط کشیدم.

    آقا بزن بکش، من خط کشیدم.

    قلب، قلب، قلب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
    • -
      Eli گفته:
      مدت عضویت: 1409 روز

      وااای سلااام بهارجون

      من عاشقتم دخترر …کلی کیف کردمو خندیدم وانرژی گرفتم از کامنتت

      قشنگ این رفتن تو شکم ترساتونو حس کردم وهی میگفتم ای جااان دمت گرم اوووف دمت گرم اره بزن بشکن خورد کن اون افکار وعادتای کهنه وقدیمی رو اون ترسای پوچ رو

      خلاصه خداییش خیلی لذت بردم عزیزم …مرسی که از قدرتت از تجربت مینویسی وانرژی پخش میکنی …مرسی مرسی مرسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1672 روز

        سلام الهام عزیزم

        چقدر لبخند تو را دوست دارم.

        چقدر زیبا و بامزه و قشنگ خندیدی یه اعتماد به نفس و یه آرامش هست تو عکست.

        سپاسگزارم بابت محبتت به من.

        خدا کمک کنه که بهتر و بیشتر و بهتر و بیشتر بتونیم عادت های عالی و توحیدی بسازیم.

        عادت ها و باورهایی که برمی‌گردی و نگاه می‌کنی و میخواهی از سلامتش مطمین بشی باید از این مطمین بشی که توحیدی هست یا نه.

        باور خوب یعنی باور توحیدی و هر چه توحیدی تر، قدرتمند کننده تر و هر چه قدرتمندتر، عادت های بهتری را پیش رو داره.

        میبوسمت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3815 روز

      عشققققق این کامنت کاش میشد وویس داد تا بهت بگم بهار عزیزم که چقدر بینظیری و بینظیرررره این کامنتت که پر از شور و حال توحیدی هست و روی بیس اصل خداروشکر.

      چقدرر دارم لذت میبرم عشق میکنم از این کامنت های فوق العاده بچه هاااا جقدرررر خوبنن جقدررر خوبنن پسرررر وایییی اصن یکی یکی از پرمغزتر اگاه تر پرنشاط تره بخدااا عالی عالی خداروشکررر عاشقتممم من بهاررر جان

      چقدرر تحسینت میکنم برای خودت مهاجرت کردی

      چقدر تحسینت میکنم رفتی ترکیه زیبا

      چقدر تحسینت میکنم کسب و کار خودتو زدی

      به زودی زود توی ترکیه من میبینمت تو بهترین حال مارکوپولویی یوهوووو …

      بینطیریی بینطیررر

      من تقریبا همیشه که میام وقت میدارم بهتشو پرداخت میکنم و کامنت میخوانم کامنت تو را میبینم و میخوانم و لذت میبرمممم عاشقتممم من

      دمت گرممم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1672 روز

        سلام محمد عزیزم.

        من با تمام وجودم میزان شدت حس خوبت را درک کردم.

        عکست در بی نهایت ترین حال خوب دنیاس و سراسر انرژی.

        سپاسگزارم برای لطفت و کامنتت محمد جان برای من بی شمار نشانه داشت.

        چقدر زیبا می‌نویسی و چقدر زیبا از پس کلمات احساسات را بیان میکنی.

        محمد عزیزم منم عاشقتم و مشتاقانه منتظر دیدن شما اینجا هستم.

        در استانبول زیبا و رویایی

        استانبول که زیبایی هاست تمام نمیشه.

        مارکوپولو بیا که کلی زیبایی تو را صدا می‌کنه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1761 روز

      بهار جان سلام

      تحسینت می کنم برای کار های بزرگی که کردی و شجاعتی که به خرج دادی

      آفرین به شما که تو دل ترسهات رفتی و

      به دو فرد قدرتمند در زندگیت ((نه))

      گفتی!هم پدرت هم کارفرما

      من هم ده دوازده سال پیش دو سه بار از این قرض الحسنه های خانوادگی استفاده کردم ولی دیدم با روحیه ام سازگار نیست و کنار گذاشتم

      و اون مواردی که دورشون خط کشیدی

      (خرج نکردن پولی که برای دوستی با پول تو کیفت هست)جالب بود برام

      زندگیت پر از خیر و برکت و موفقیت باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1672 روز

        فاطمه ی عزیزم سلام

        میدانی، اسم من تو شناسنامه فاطمه است.

        فاطمه سادات هفت لنگ بختیاری

        ولی خب همه، همیشه بهم گفتن بهار…

        سپاسگزارم برای لطفی که بهم داشتی…

        تحسینت میکنم برای نگاه زیبا بینت.

        ماجرای اون پول چیزی هست که استاد عزیزمون راجع به رفاقت با پول میگه، و مطمینم اگر روزی ام افزایش پیدا کرده به این دلیل بوده که هر وقت صدا اومد که بهار از اون پول بردار من گفتم نه برنمیدارم، ثروت ها زیاده من خلق میکنم. ایده ای نداشتم چطور و از کجا ولی همین باورهاست کار میکنه، همین باور کمبود ، وقتی می ترسی که نیست، و بعد یادت میاد که نباید کمبود را بپذیری و فورا در جواب ذهنت میگی نترس، هست، فراااااوان هست.

        عاشقتم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2972 روز

      سلام بهار جان اسمت هم مثل وجودت انرژی بخش ومنو یاد سرسبزی وطراوت بهار انداخت چقدر تو قابل تحسینی مرحبا به تو که تو دل ترسات رفتی صمیمانه ازت سپاسگزارم که با کامنت زیبات ماروهم تشویق میکنی به عمل کردن بی نهایت ازت سپاسگزارم دوست ارزشمندم بهترینها را برات آرزو دارم وباید بگم ازهرکلمه کامنت انرژی گرفتم فوق العاده ای

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1672 روز

        سلام فهیمه ی عزیزم

        سپاسگزارم برای لطفی که نسبت به من داشتی، خدا را هزاران مرتبه شکر که تونستم با مثال هایم بهت انرژی بدم و امیدوارم انگیزه ای بشه برای همون حتی خود من که ادامه بدم و متعهدانه با استفاده از آموزش های استادم گوش دلم شنوا تر بشه برای صدای رب العالمین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    الهام رادمهر گفته:
    مدت عضویت: 1534 روز

    سلام به همگی

    چقد این فایل هدایت کننده بود دیشب با این فکر که خدایا کمکم کن بدهیم رو صاف کنم خوابیدم و صبح بیدار شدم واین پیام الهی رو شنیدم که تکه تکه کن تصمیم گرفتم منم خرد خرد بزارم کنار و هیچ خریدی تواین مدت برای خودم انجام ندم تا بدهیمو صاف کنم و به ارامش برسم و بعد نوبت وام هامه که میخوام تو ۶ماه تسویه کنم توکل بر خدا ،اصلا فکر به اینکه بدهی نداشته باشی ارامش بخشه چه برسه به خودش خدایا ازت ممنونم هر لحظه هدایتمون میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    صحرا دختر طبیعت گفته:
    مدت عضویت: 2674 روز

    سلام سلام به خدای فراوانی و آسانی ها که قراره خیلی طبیعی و راحت منو به خواسته هام برسونه.

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان خوبم

    چقدر چقدر چقدر لذت میبرم از آقای رضای عزیز که با عشق و علاقه از مسیری صحبت میکنند که با ایمان و توکل سپری کردند…

    چقدر خوب و عالی قدم ها رو برداشتی

    چقدر خوب و عالی نشونه ها رو باور کردی

    چقدر خوب و عالی متعهد بودی و استمرار داشتی

    خیلی خیلی خیلی ممنونم که با ما به اشتراک گذاشتی..‌‌

    زمانیکه اومدم کامنت این قسمت رو بنویسم ، چیزی که توجهم رو‌ جلب کرد ، کلیدهای این قسمت بود :

    اقدام سریع برای اجرای ایده ها

    تعقل در نشانه های خداوند

    بارها و بارها یا بهتره بگم همیشه از شما شنیدیم که به محض دریافت نشانه ها با تمام وجود گفتید «چشم» و بلافاصله برای اجرای ایده مورد نظر اقدام کردید.

    این رفتار از ایمانی واقعی میاد چون اما و اگری در کار نیست!!! تردیدی و شکی در کار نیست!!!

    در دل هر اقدام توحیدی ، چنان توکل واقعی در شما وجود داره که باعث میشه فقط و فقط رو به جلو حرکت کنید…

    این دو کلید رو میبایست می دیدم تا بهتر متوجه بشم آبشخور مسایل من از کجاست ؟؟

    یو یو بودن اتفاقات زندگی صحرا در کجاست؟

    چرا وقتی میدونی باید فلان قدم کوچک رو برداری ، به شکل های گوناگون طفره می‌ری!!؟؟

    چرا وقتی میدونی تمرکز بر نکات مثبت و تحسین کردن زیبایی و موفقیت ها ، کلید واژه این مسیر هست ، از دستت در می‌ره و وارد بازی ذهنت میشی…

    دل به دل نجوا میدی و پای صحبت آدمایی میشینی که موفقیت شون به عوامل بیرونی گره خورده…

    بله درسته اونا آدمای خلاق و کار بلدی هستند ، آدمای توانمند و با تجربه ای هستند…

    تو داری در کنارشون تجربه کسب میکنی و پخته تر میشی…

    داری به شناخت بهتری از خودت می‌رسی و باگ های خودت رو در میاری…

    پس چرا احساساتی رفتار می‌کنی؟!؟!؟

    تو سرمایه های نابی رو در خودت کشف کردی که اصلا فکرشو نمی‌کردی که داشته باشی…

    و چقدر زیبا و راحت و آروم آروم داری بهشون هدایت میشی…

    پس :

    آگاهانه تمرکزت روی اهدافت باشه و جلوی نشتی ها رو بگیر.

    آگاهانه به خودت و توانایی هات باور داشته باش.

    آگاهانه برای خودت و سرمایه هایت ارزش قائل باش.

    آگاهانه باورهای توحیدی برای خودت بساز.

    آگاهانه کانون توجه و تمرکزت رو مدیریت کن.

    و بعد با تمام وجود باور کن که خودت خالق زندگی خودت هستی.

    حالا جایی برای شک و تردید باقی می مونده؟!؟!

    اوه اوه اوه در عمل تا دلت بخواد

    پس نشون میده که وجودت پر از شرکه!!

    ریز و درشت ، رنگ و وارنگ…

    یعنی ایمانت خیلی خیلی ضعیف که عمل نمی آورد…

    خیلی خیلی جای کار دارم و باید عزت نفس از دست رفته رو از نو بسازم…

    اما یادم باشه به اندازه قدم هایی که برداشتم ، اندکی ظرف وجودیم بزرگتر شده ، اندکی ورق زندگیم برگشته…

    یادم بماند اتفاقات خوبی که فقط در همین چند ماه برام افتاد…

    اتفاقات خوبی که با شروع سریال زیبای سفر به دور آمریکا به خودم متعهد شدم که بیام و کامنت بگذارم…

    تصمیم گرفتم آگاهانه تر روی زیبایی ها و نکات مثبت اتفاقات پیرامونم تمرکز بگذارم…

    به خاطر بیار که چقدر تجربه کسب کردی و بزرگتر شدی و به خاطر شون شکر گذار بودی…

    آگاه شدن به نقاط ضعف و پاشنه آشیل ها ، بخشی از این مسیر رشدمون بوده و هست…

    تو فقط باید به خود خود خودت متعهد باقی بمونی و استمرار داشته باشی…

    یادم باشه که من ابتدای راه هستم و نیاز به تمرکز خیلی خیلی بیشتری دارم ، پس آگاهانه تنهایی بیشتری رو برای خودم انتخاب میکنم ( چون دختری اجتماعی هستم و از بودن در جمع بسیار لذت میبرم)

    ولی هنوز آنقدر قوی نشدم و در خیلی از موارد احساساتی برخورد میکنم و بودن در جمع رو انتخاب میکم و دوست دارم زمانی رو با ادما باشم که ممکن هم مدارم نباشند…

    و بعدش بگم ای دل غافل ، من این همه تلاش کردم و در کسری از ثانیه….

    حال و هوای این کامنت با بقیه کامنت هام فرق می‌کنه ، چون حال صحرا هم کمی متفاوته ولی در تلاش هستم تا احساسم رو خوب نگه دارم و توحیدی تر اقدام کنم.

    امیدوارم بتونم بهتر و بهتر ، با تعهدی عمیق تر در این مسیر ثابت قدم باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    تاجر سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 2073 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به همه دوستانم

    در مورد این فایل که دیدم

    شاید نتونم مثل بعضی از دوستان کامنت روانی بنویسم

    ولی هرچی که گفته میشه رو می‌نویسم

    مورد اول اینکه رضا جان این تعهد رو به خودش داده

    جهاد اکبری بزرگترین و مهمترین اصل در عمل کردن به قوانین و چقدر انرژی گرفتیم از صحبت‌های رضای عزیز

    ولی در مورد تحلیل کردن و صحبت‌های استاد

    که اگر میشد بصورت ویس پیام‌ داد

    استاد متوجه میشد که من چقدر گریه کردم وقتیکه استاد گفت این دوتا مورد رو آویز گوشتون کنید

    بابا کجایی استاد

    این دوتا حرف چیه

    کل آموزه های شما رو باید آویزه گوش کنیم

    شما هر حرفی که میزنید از جنس توحیدی هست

    خالص و به قولی بدون افزودنی های مجاز

    واقعا نمی‌دونم که باید چجوری بیان کنم

    ولی این جمله رو اینجا فریاد میزنم

    دوستان به این جمله اعتقاد داشته باشید

    هر کسی که متعهدانه آموزه های استاد رو گوش بده

    و در عمل بهش اجرا کنه

    بخدا باور کنید که جریانی از ثروت و خوشبختی و سعادتمندی در زندگی اش جاری میشه

    چون این یک قانون هست

    اینو من دارم فریاد میزنم با جان و دل

    بخدا نتایج میاد

    هدایت ها میاد

    همه چی میاد

    به شرط باور و ایمان به تک تک حرفهای استاد عزیز

    بخدا شدنیه

    باور کنیم شدنیه

    دست نکشید از دانشگاه که تا آخر عمر شاگرد این دانشگاه عباس منش هستیم

    سپاسگزاری فراوان تقدیم به استاد عزیز و مریم شایسته که شایستگی اش بیشتر از اینا هم هست

    در پناه الله مهربان شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  5. -
    هوشنگ بامدادی گفته:
    مدت عضویت: 951 روز

    به نام مهربانترین مهربانان

    درود خدا بر استاد و دوستان ناب خانواده عباسمنش

    استاد این فایل هم بسیار آموزنده بود و پاشنه آشیل بسیاری از آدمها رو نشون میده

    خدارو صدها هزار مرتبه شکر استاد که من آدمی هستم که کلا از قرض متنفرم و از بچگی دوست نداشتم.

    به نظر من استاد قرض گرفتن و وام مثل این میمونه که آدم یه ریسمان یا طناب به پاش بسته و هرجا میخواد بره باید این طناب رو هی بکشه دنبال خودش و باعث میشه آزدی رو از انسان بگیره.

    مثلا میری تفریح یهو یاد اون قرض یا وام میفتی به شدت حالت بد میشه و خنده رو لبت خشک میشه ، میری مهمونی یا جشن عروسی که همه دارن شادی میکنن و خوشن ولی اون بدهی نمیزاره تو هم مثل بقیه شاد باشی و زانو غم بغل میگیری و …. یا میری تو یه جمع که طرف رو میبنی فورا چشمت رو به زمین میدوزی که یع چیز بت نگه و خجالت پشت خجالت

    و مثال های این دست که خیلیا تجربش کردن

    و اینکه یه سری آدم رو میبینم تا یه چیزی قرضی یا قسطی نباشه اصلا نمیخرن حتی اگه جیبشون پر پول باشه و به نوعی عادت کردن که بدهی دنبال شون بیاد و احساس غرور هم میکنن که من همه چیم قرضیه و این شجاعت و توکل میخاد بری قرض کنی و خدا خودش میرسونه.

    در حالی که من به خودم ثابت شده استاد این چنین آدمها شاید بدهی ها رو پاس کنن ولی اصلا توی زندگیشون آرامش رو نمیبینم و مدام دنبال پاس بدهی جدید هستن و تکرار تکرار تکرار …

    آخه چرا باید این طناب رو دنبال خودمون بکشیم و لذت رو از خودمون محروم کنیم در حالی که خدا ما رو حر (آزاد) آفرید و گفته تو فقط بنده من باش نه بنده کسی دیگه

    استاد جمله عالی فرمودید که گفتید اگه شده لباس برا خودت نخر ولی بدهیت رو پاس کن .

    و یه مثال معروف که میگه اگه شده از گوشت تنت ببر ولی منت قصاب رو نکش

    انشالا که درس های لازم رو گرفته باشیم و خودمون رو آزاد کنیم از هر بند و ریسمان و همگی به ریسمان خدا چنگ بزنیم چرا که اون ریسمان واقعا برکت و شادی در وجودمون جاری میکنه.

    تشکر ویژه از استاد و آقا رضا و دوستان ناب

    همه شما خوبان در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1270 روز

    «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ» «بدانید که زندگى اینجهانى بازیچه است و بیهودگى و آرایش و فخرفروشى و افزون‌جویى در اموال و اولاد. همانند بارانى به وقت است که روییدنیهایش کافران را به شگفت افکند. سپس پژمرده مى‌شود و بینى که زرد گشته است و خاشاک شده است. و در آخرت نصیب گروهى عذاب سخت است و نصیب گروهى آمرزش خدا و خشنودى او. و زندگى دنیا جز متاعى فریبنده نیست.» «آیه 20 سوره حدید»

    سلام و دروووووود فراوان به استاد عباس منش عزیز و همه دوستان نازنینم، امیدوارم در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید. چقدر از این فایلها لذت میبرم. خیلی مشتاقم بیشتر و بیشتر یاد بگیرم و اینکه داستان و موفقیت های رضا عزیز رو بدونم. بسیار توضیحات استاد عباس و آقا رضا لذت‌بخش بود و به دلم نشست. از ایمان و توکل و از عمل کردن به الهام الهی. به حدی از این فایل لذت بردم که سه بار پشت سر هم دیدم و شنیدم، و بعد از نوشتن کامنت بازم میخوام بشنوم.

    طی این چند وقتی که توی این سایت داشتم روی خودم کار میکردم چندتا فرصت وام گرفتن رو کنسل کردم. یه وام داشتم که دقیقاً فقط چندتا امضا نهایی مونده بود، که هفته بعدش بره برای پرداخت، با اینکه بشدت بهش احتیاج داشتم ولی از گرفتنش منصرف شدم. یه وام 100 تومنی 4% که همه همکارانم برای 18% دارن التماس میکنن از سمت اداره بهم پیشنهاد شد، رئیسمون گفت همه گرفتن نوبت توه، گفتم من دییییییگه وام نمی‌خوام. گفت این شرایطش خیلی عالیه بگیر حیفه، گفتم نمی‌خوام. و یکی دو مورد دیگه. خدا رو شکر که بدهی به مردم ندارم. اما با شنیدن این فایل باید یه کمر همت ببندم همون وام‌های گذشته رو هم صفر کنم.

    برای انسان هیچ چیزی سخت‌تر از اون نیست که ببینه از درآمدش هیچ سهمی نداره. و باید بیش از اون چیزی که می‌تونه برای خودش استفاده کنه و از زندگیش لذت ببره، و چندتا محصول تهیه کنه که روی خودش کار کنه باید بده به بانک، یا به افراد چرا؟ چون از فضل بی پایان خداوند درخواست نکرده و بجاش دستش رو جلوی بنده خدا دراز کرده. چون تکاملش رو طی نکرده.

    ما به بانک‌ اعتماد میکنیم و پولمون رو میدیم دستشون اونها یه خودکار هم میخوان بهمون بدن تهش رو با نخ بستن. درسته این جوک بود، ولی شما ببین این برخورد بانک با افراد چقدر توهین آمیزه. بارها و بارها توی این بانکها برخورد های توهین آمیز از کارمندان دیدم، طرف یه کارمنده حقوقش هم از من بیشتر نیست ولی طرز سوال پرسیدنش عملاً تحقیر کردن طرف مقابله، فکر می‌کنه کل پولهای بانک متعلق به خودشه. اون صحنه رو تصور کنید که مجبورید انگشت بزنید توی استامپ و یکی یکی برگه ها رو انگشت بزنید، چقدر حقارت آمیزه.

    در حالیکه ثروت همه آسمانها و زمین در دست خداست ، شما شب تا صبح به درگاهش سجده کن و اشک شوق بریز و باهاش مناجات کن، نه تنها تحقیر نمیشی، بلکه بهت عزت و آبرو و سربلندی هم میده. عزیزت می‌کنه. به روح و جسم و جان و کلام و افکار و قلبت نور خودش رو میتابونه. چقدر فرقه …. عزت و آبرو در خونه خداست، حقارت و بدبختی و شرمساری هم‌ التماس در خونه بنده هاش. منطق ساده ایه کدومش رو انتخاب کنیم؟؟

    «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا»

    در پناه جان جانان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید

    «از آستانِ پیرِ مغان سر چرا کِشیم؟ دولت در آن سرا و گشایش در آن در است»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 113 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2224 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام به داداش گلمون و بچه پروی درگاه الهی

      آقا از صبح تا حالا چش واسم نمونده، از یه طرف حرف های آقا رضا و استاد، از یه طرف کامنت بچه‌ها از یه طرف نشانه ی امروز، و الان این قسمت از کامنت شما، که با هر بار خوندش اشک هایم روانِ می‌شود.

      شما شب تا صبح به درگاهش سجده کن و اشک شوق بریز و باهاش مناجات کن، نه تنها تحقیر نمیشی، بلکه بهت عزت و آبرو و سربلندی هم میده. عزیزت می‌کنه. به روح و جسم و جان و کلام و افکار و قلبت نور خودش رو میتابونه. چقدر فرقه …. عزت و آبرو در خونه خداست، حقارت و بدبختی و شرمساری هم‌ التماس در خونه بنده هاش.

      اون وام 100 میلیونی با سود 4 درصد واقعا وسوسه انگیز است. احسنت بر شما و اراده پولادین.

      البته یکم فکر کنی میبینی خیلی از بچه های سایت الان ماهانه این مبلغ رو درمیارند.(این رو برای خودم گفتم که بر وسوسه ام غلبه کنم)

      خدایا بحق این شب آرزوها، همه ما را از شرک خفی پاک، پاک بگردان.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلااااااااااااام و درووووووود به شما خانم یوسفی گرانقدر.

        خیلی ممنونم از شما که همیشه بهم لطف و محبت دارید. سپاسگزارم از شما. خدا رو شکر میکنم که خداوند بازم از طریق کامنت من حال شما رو خوب و مثبت کرد.

        به هر کدوم از همکاران میگم اونها هم میگن 100 – 4% خیلی عالی بود. باورکنید من اصلا وسوسه هم نشدم، گفتم وقتی استاد میگه دیگه تماااااام. کافیه همین قسمت ماجرا رو نگاه کنم که کدوم یکی از اطرافیان نظرش با استاد عباس منش متفاوته و نتایجش از استاد عباس منش طلایی تره. یه نفر هم باشه من حرف همونو میچسبم و بیخیال توصیه استاد عباس منش میشم. ولی نیست…. همه اونهایی که میگن 100 تومن عالیه، همه شون از خودِ منم وضعیتشون بدتره. من اعتماد میکنم به استاد، و البته اعتماد میکنم به کلام «الله».

        در مورد ربا میگه «جنگ با خدا و پیامبر» ربا رباست، چه از شخص بگیری، چه از بانک محکوم به نابودیه.

        ولی کاری که اصل و اساسش متکی باشه به فضل خداوند به هر ریالش چنان برکت میده، و چنان رزق میده به غیر حساب.

        من از صبح که این فایل رو دیدم دارم با خودم دو دوتا چهارتا میکنم که چطوری از شر اقساط گذشته ام راحت بشم.

        بینهایت نعمت و ثروت در این جهان وجود داره. بیییییینهااااااایت.

        و خدایی که از همه قانونمندتره ،و قوانینش رو هم به نفع ما طراحی کرده. نه مثل بانک ها و حکومتها که قوانینشون برای منفعت خودشونه.

        کجا دیدی خدا یه کاری کنه از رزق بندگانش بزنه ، برداره برای خودش؟ ببین این جمله چقدر خنده داره. خدا همیشه از هر چیزی بهترینش رو میده به بنده اش. به زمین خودمون نگاه کنید،مقایسه اش کنید با بقیه سیارات. هر کاری ازمون خواسته انجام بدیم میگه این منفعتش برای خودتونه. زکات ،خمس ، شکرگزاری، انفاق، توحید و و و …

        در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و میلیاردر باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        محمد فتحی گفته:
        مدت عضویت: 3815 روز

        چقدررر من ای دختر جوااان و رعنا و خوش انرژی با کودک درون بسیار فعال و با انگیزه و اشتیاق سوزان برای تغییر فراوان را … چقدررر تحسینت میکنمم عشقییییی به خدااا ینییی هررر جاااا برمممممممممم میبینمت ماشااا… باریکلااا به این ایرر انرژی الهی که تو داری عشق دل من رضوان جان بهشتی جان پارادایس جان (( خنددده ))

        عرضم به حضورت که، حقیقتش وقتی مدرک فنی را گرفتم برادرم بهم یک پیشنهاد داد .. خب چی بود این

        بهم گفت تو میتونی وام اشتغال زایی بگیری یعنی بیا بگیر خب خودمم همه ی کارهاشو انجام میدم 150 تومن، 4٪ هفت ساله است بعد همه هم میدونن که محمد فتحی سال هاست نه قسطی داره نه بدهی نه وامی هیییچچچچ هیچچچ به کسی به چیزی پاک پاک خداروشکر … به خاطر همینم گفت من 20 تومنشو بهت میدم برا خودت من همشو خودم پرداخت میکنم …

        خلاصه من تو ذهنم بود حقیقت توی ماه مهر و ابان ولی کم کم که حالا خدمت هم اواسط مهر تموم شد و اومدم تمرکزی شروع کنم کار کنم روی خودم و سایت و قوانین دوباره … کم کم دیدم که حسمو که دوست ندارم وام را ولی خب وسوسه برانگیز بوده برام 20 تومنه چون خب اومدم فکر کردم که میتونم یک مدل بالاتر ( تکاملی ) ایفون هفت پلاسمو عوض کنم و یک هشت پلاس با حافظه ی بیشتر بگیرم بعد وسایل برای تولید محتوام و روانشناسی ثروت یک را ولی اومدم جلوتر هی دیدم نه اصلا من اهل وام نیستم ولی ته تهش دوباره میگفت بهم ببین خوبه ها تو که چیزی پرداخت نمیکنی .. بعد بازم اومدم جلوتر گفتم که اقا بحث اینه ذهن عزیزم که درست من چیزی پرداخت نمیکنم ولی خب وام به اسم کیه؟!! منه دیگه اقاااا من نمیخوام درصدی این ذهن منحرف بشه بره به سمت اینکه بردارم داره پرداخت میکنه نمیکنه و فلان چیزو و این ها … با اینکه این بردار عزیز من بسیار توانا هم هست کار ازاد داره و خیلی هم خوب ثروت میسازه الانم اتفاقا چند روز پرشیا سفید سال تیو 5 را از شرکت تحویل گرفت ولی با این وجود نه ..

        و اینم بگم که کل این ماجرایی که بهت گفتم 95٪ مخالفم 5٪ ذهنم هنوز میگه بگیر …

        دوست داشتم باهات به اشتراک بذارم دیدم داش حمیدم اینو نوشته.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
        • -
          رضوان یوسفی گفته:
          مدت عضویت: 2224 روز

          به نام خدای مهربان

          سلام به بمب انرژی و شادی مارکوی عزیز و دوست داشتنی

          مررررسی از ابراز محبتت، شما هم فوق العاده هستیدو پر انرژی .

          در مورد انرژی، واقعا راست گفتید، خداوند یه شور و انرژی خاصی بهم داده، که روز به روز هن بیشتر میشه. چند بار همسرم بهم گفته (البته با نارضایتی)چقدر انرژی داری، یکم جا بگیرت.

          دو سال سوپر مارکت داشتیم، نوبتی من و همسرم میرفتیم، هنوز آفتاب نزده میرفتم در مغازه رو باز میکردم.

          خیلی اشتیاق داشتم. ولی متاسفانه باورهای غلط کار خودشون رو میکنه،هر چقدر هم تلاش فیزیکی داشته باشی و ما اون مغازه رو جمع کردیم.

          و اما در مورد اون وام وسوسه انگیز،

          باید بگم اول و آخر انگار شما وام گرفتید، و اگه 5 درصد هم شک داشته باشید. با حرفی که استاد در دقیقه 20 به بعد زد باید رد وام گرفتن رو صد در صد کنید. چون یه ذره شک و تردید، یه یه ذره بی ایمانی.

          البته من در جایگاهی نیستم این ها رابه شما بگم این ها رو به خودم میگم که قبل از این هیچ وامی از زیر دست ما در نمی رفت. حتی به اسم مامانم هم وام گرفتیم. ولی خدا را شکر دیگه تصمیم گرفتیم، که نه وام بگیریم نه ضامن بشیم،

          محمد عزیز در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی و در کنار عزیزدلت، به هر چیز زیبایی که دوست داری، به راحتی و سادگی برسی.

          یا حق

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمد دِرخشان گفته:
      مدت عضویت: 1920 روز

      سلام حمید جان

      بله آمپر انرژیت میبینم دوباره چسبیده به سقف

      انشالله جزء بهترین کامنت ها هستی امروز از انرژی کلمات مشخصه

      چقدر جالب و زیبا گفتی:ما به بانک‌ اعتماد میکنیم و پولمون رو میدیم دستشون اونها یه خودکار هم میخوان بهمون بدن تهش رو با نخ بستن.

      خیلی درگیر جمله بالا بودم چقدر زیبا گفتی

      بله ما ثروت را از رئیس بانک میخواییم و دلا و راست میشیم جلوشون غافل از این ثروت زمین و آسمان دست خداست

      سپاسگزارم از کامنت زیباست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به محمد عزیز

        قدردان وجود ارزشمندت هستم. خدا رو شکر میکنم بخاطر داشتن دوست توحیدی چون شما.

        سپاسگزارم که برام کامنت نوشتی. از درگاه خداوند برات بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو در کنار خانواده درخواست میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 895 روز

      ماشاالله به شما که رفتید سرچ کردید و ایه رو کامنت کردید و این چقدر عالیه.

      چقدر وسوسه کننده است وام 100 تومانی و با سود جهار درصد..

      در حالی که من به شخصه دیدم که وقتی ی وامی داری – کل تمرکزت رو این هست که وام رو بدم – نکنه نتونتم پرداخت کنم اخ به خاطر وام نمیتونیم بریم بیرون – به خاطر وام باید کمتر پول خرج کنم و…

      و تحسینت میکنم که با قدرت سراغ وام نرفتی و گفتی خداوند پول طبیعی رو برام تدارک میبینه.

      هممون میدونیم که وام یعنی اینکه من با اون پوله هم مدار نیستم ولی میخوایم به جهان بکیم نه من باهاش هم فرکانس هستم

      چون در مدارش نیستیم تموم پولمون در راه نادرست خرج میکنیم – جهان برامون کلی خرج میتراشه تا پولمون خرج بشه و فقط اون پولی که هم مدار هست ته جیبمون میمونه…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما محمدامین عزیز. سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندت. ان شاالله همیشه همیشه سلامت و موفق و ثروتمند و شادکام باشی.

        واقعاً نکاتی که در مورد همفرکانس بودن با پول گفته بودین خیلی ارزشمند بود. ازتون سپاسگزارم.

        در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و همفرکانس با پول باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      صحرا دختر طبیعت گفته:
      مدت عضویت: 2674 روز

      سلام سلام به حمید عزیز

      شاگرد خوب کلاس حالش چطوره ؟؟

      آقا غیبت داشتی شایدم نداشتی ( خنده و شیطنت باهم )

      ممنون برای کامنت خوبی که نوشتی ، کلی آگاهی و درس داشت برام…

      من که شدیداً به ی طبیعت رفتن حسابی نیاز دارم تا با خودم و خدای خودم خلوت کنم.

      به قول استاد ما افکارمون نیستیم ، ما ناظر بر افکارمون هستیم ، ولی خب از اونجایی که در جمع بودن و ارتباط با آدما رو دوست دارم و لذت میبرم ولی گاهی باعث میشه کنترل ورودی از دستم خارج بشه و بعدش میشه ای دل غافل…

      به نظرم باید ی تجدید نظر کنم…

      این مورد از اون مواردی هست که اساسی حال منو بد می‌کنه….

      ولی خبر خوب اینه که تعهد نوشتن کامنت ادامه داره ، دیر و زود شده ولی انجام میشه….

      ذهن نجواگر اگر فکر کرده که می‌تونه منو منصرف کنه ، سخت در اشتباهه

      چقدر اون قسمت از کامنت ت که هوشیارانه به خودکار بانک و نخش کردی منو در جای خود میخکوب کرد….

      که چقدر چقدر چقدر ما در وجودمون شرک داریم که حتی بهش آگاه نیستیم…

      خدای خوبم من به هر خیری از جانب تو فقیر فقیر فقیر هستم.

      منو هدایت کن به راه مستقیم

      منو هدایت من به راه درست

      منو هدایت من به صراط المستقیم

      حکایت خودکار و نخ مثل نوشتن چکاپ فرکانسی قدم اول میمونه که بعد کلی مقاومت بالاخره شروع کردم به نوشتن که متوجه شدم هیچ شناختی از خودم ندارم…. و ذهنم چقدر منو وارد بازی خودش کرده…

      و متوجه ی مورد خیلی خیلی مخفی در این مورد شدم.

      می‌خوام در ادامه به شما دوست خوبم بگم ، گفتنش سخته ولی میگم تا بهتر درک کنم که خداوند خیلی ساده تر از اون چیزی که فکرشو می‌کنم باهام حرف میزنه ، سهم‌ خودت رو خوب انجام بده ، تو قلبت رو باز کن و متعهد باش به این مسیر

      میگم که 1 هیچ به نفع من بشه و ذهنم فقط نظاره گر باشه…

      اینکه در اواخر سال 97 وقتی استاد محصول 12 رو‌ در سایت گذاشتن من با کلی ذوق و شوق ‌و دریافت نشونه ها اونو تهیه کردم و تعهد دادم و شروع به انجام تمرین و حتی آگهی بازرگانی رو هم انجام دادم ولی در ادامه که نمی‌تونستم قدم ها رو تهیه کنم کلی تلاش بیهوده کردم و حرص زیاد خوردم ، الان میفهمم که در مدارش نبودم…

      حالا تا اینجا داشته باش…

      همین موضوع باعث شده بود که ذهن نجواگر ناخود آگاه منو خیلی خیلی سرزنش کنه و موضوع عدم لیاقت و ارزشمندی و ناتوانی رو در من پررنگ کنه….

      به طوری که وقتی نتایج دوستان رو می‌دیدم ، قلبا براشون خوشحال میشدم ولی در عمل دست از پا درازتر و خودم رو نالایق و ناتوان

      من از اینکه خود شما و بقیه دوستان از دوره حرف میزدید واقعا خوشحال میشدم ولی در عمل برای خودم خیلی خیلی ضعیف بودم ‌‌…

      ناخودآگاه مسیر زندگیم با ی حسرتی از سال 98 تا 1401 برام دوره میشد ، گویی هیچ دستاوردی به دست نیاوردم و رشد نداشتم و مابقی مسایل…

      وقتی ردپای این موضوع رو متوجه شدم ، دیدم وای خدای من صحرا تو با خودت چه کردی!!!!

      میدونی چی می‌خوام بگم ، وقتی اشاره به خودکار کردی ، اصلا یهو آب یخ ریختن رو تنم که صحرا صحرا صحرا بیا و این بار با خودت صادق باش و حقیقت رو اینجا بنویس

      به خودم گفتم چطور سفر به دور آمریکا سال 98 رو خوب به خاطر داری و مرورش می‌کنی و با کلی تجربه و احساس خوب از سفر قبلی ، این سفر تراک کمپر رو ادامه دادی…

      ولی فکر همزمانی سفر به دور آمریکای قبلی با دوره 12 قدم ، ناخودآگاه احساس نازیبایی بهم میداد ، منو می‌برد تو لاک خودم و همه چیز رو نادیده می‌گرفتم…

      قسمت سفر و طبیعت گردی ش رو مرور میکردم

      ولی اون همه رشد و آگاهی ها ، دستاوردها ، هدایت شدن ها ، دستان بینظیر خداوند و…. نادیده می‌گرفتم…

      الان نمی‌دونم چی باید بگم

      ی ساعتی میشه که از نوشتن چکاپ فرکانسی میگذره

      ممنون برای وجود ارزشمندت

      ممنون برای نوشتن کلام زیبای خداوند

      ممنون برای بودنت در این مسیر توحیدی

      ممنون برای این درس و آگاهی که در این لحظه دریافت کردم .

      نوشتن این کامنت در این شرایط و احساس کاملا هدایتی بود.

      ثروتمند و سلامت و شاد باشی دوست خوش فرکانسی خوبم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم. ان شاالله همیشه در پناه رب العالمین شاداب و خندان و در حال رشد و موفقیت باشید.

        آره من غیبت داشتم. هم غیبت حضور فیزیکی و هم غیبت فرکانسی. وارد جزئیاتش نشم بهتره ،مهم اینه که الان مثبت هستیم و داریم در راستای گسترش آگاهی ها فعالیت میکنیم. مهم اینه این لحظه حالمون خوبه، این لحظه با خدا در ارتباطیم. همین یه لحظه ،یه لحظه ها در طول روز میشه ساعتها فرکانس مثبت، و بعد از مدتی میشه روزها و هفته ها فرکانس مثبت، دیگه یویو نمی‌شیم. به جای هفته ها منفی بودن ،الان دیگه هفته ها مثبت و عالی هستیم. و وقتی مثبت میشی انصافا جریان ورود نعمات هم شدت میگیره.

        اعتراف میکنم منم از دوره دوازده قدم جا موندم. مسئول این عقب افتادن هم خود خود خودمم، شاید ظاهراً بگم شرایط مالی خرید قدم‌های بعدی رو نداشتم، بخاطر یه سری هزینه ها ولی نه … من توی قدم چهارم تنبلی کردم. تکامل، من رو تا قدم ششم جلو برد و متوقف شدم. الان لازمه یه کمر همت ببندم مجدداً قدم ها رو جدی کار کنم تا هر چه سریعتر به مدار برگردم. همون‌جوری که پول خرید قدم دوم از جایی که فکرش رو نمیکردم برام رسید، اگر من در فرکانس عالی و مثبت بودم الان دوره رو بدون قطع شدن ادامه داده بودم. هر جا به تعهدمون به کار کردن روی خودمون عمل نکنیم از همونجا فرایند تکامل قطع میشه. این موضوع داشت اونقدری ادامه پیدا می‌کرد که من چند روز حتی توی سایت کامنت هم نمیذاشتم. همه اینا فقط اون قسمت درسی که ازش میگیریم مهمه. باید یاد بگیریم و ازش بگذریم. اگه بخوایم در مورد وقفه ها حرف بزنیم، جهان وقفه بیشتر بهمون میده. پس از تلاش بگیم ، از تکامل ، از توحید ، از باورهای صحیح و ثروت آفرین.

        اشکالی نداره اگه یه مکث کوتاه کردیم. مهم اینه که با جدیت بیشتر ادامه میدیم و جبران می‌کنیم. مهم اینه که به اندازه کافی زمان و انرژی در اختیار داریم و قوانین حاکم بر جهان به نفع ما و در راستای یاری‌ رساندن به ماست. پس زنده باد تلاش و همت در مسیر هدایت الهی.

        کاری که قراره انجام بدم میخوام مجدداً قدم‌های دوره دوازده قدم رو کار کنم ، جدی تر، هوشمندانه تر، متعهدانه تر و قویتر از گذشته، و وقتی وارد قدم هفت شدم اگه یادم بود یبار دیگه بهت کامنت میدم که بگم از هر آنجا که متعهدانه کار کنیم ، درهایی از آگاهی و فراوانی به روی ما باز میشه. مهم اینه در سطح مدار یک آگاهی باشی ، لاجرم دریافتش میکنی، جهان اینو بهت هدیه میده. از جایی که فکرش رو نمیکنی.

        در پناه هدایت توحیدی رب العالمین همواره و هر ثانیه شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و میلیاردر باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          صحرا دختر طبیعت گفته:
          مدت عضویت: 2674 روز

          سلام دوست خوبم

          امیدوارم که حال دلت خوب خوب خوب باشه.

          ممنون برای پاسخت ارزشمند توحیدی ت

          امیدوارم که یادت بمونه در قدم هفتم کامنت بدی ، یا اینکه من اومدم قدم چهارم بهت کامنت میدم….

          این یادآوری ها ، منطق محکمی ست برای خاموشی ذهن.

          چقدر خوبه که ملکه ذهن مون بشه که میزان تعهدمون ارتباط بسیار بسیار مستقیمی با گشایش فراوانی نعمت و ثروت ها به سوی ما داره.

          هر قدر روی خودمون کار کنیم ، درک مون از نشانه بالاتر می‌ره و با اتکا بر دستاوردهامون قطعا احساس خوشبختی عمیق تری رو تجربه خواهیم کرد.

          خیلی خیلی خیلی ممنونم برای یادآوری این نکته که ما قراره از تلاش مون بگیم ، از باورهای توحیدی مون بگیم ، از باورهای صحیح و ثروت آفرین مون بگیم.

          وقتی جهان تعهد و تلاش ما رو می بینه ، لاجرم مارو به فراوانی نعمت و ثروت بیشتر ، عشق و آرامش بیشتر ، شادی و لذت بیشتر چی هدایت می‌کند.

          و بعد چقدر زیبا ، بعد مدت ها به کتاب آیات مثنوی هدایت شدم و این بیت از دفتر چهارم مثنوی و آیه قرآن تقدیم شما

          امر حق بشنو که گفتست « انظُروا // سوی این آیات رحمت آر رو »

          فأنظُر اِلیٰ آثارِ رَحْمهِ اللهِ کَیْفَ یحیی ألارضَ بَعْدَ موتِهٰا إنَّ ذٰلِکَ لَمُحیی المَوتیٰ وَ هُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ

          پس (ای بشر دیده باز کن و) آثار رحمت (نامنتهای) الهی را مشاهده کن که چگونه زمین را پس از مرگ (و دستبرد خزان باز به نفس باد بهار) زنده می‌گرداند! محققا همان خداست که مردگان را هم (پس از مرگ) باز زنده می‌کند و او بر همه امور عالم تواناست.

          الهی که همیشه در کنار عزیز دلت ، در مدار فراوانی نعمت و ثروت ، شادی و لذت و عشق و آرامش باشی.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2972 روز

      سلام به آقا حمید دوست ارزشمند وزیبا اندیش من بسیار سپاسگزارم بخاطر کامنت فوق العاده ات هر کلمه اش آدم را به فکر وادار میکنه واقعادچه زیبا بیان کردی که عزت واحترام میخوای از خدا بخواه واز بنده خدا چیزی جز ذلت وسختی نصیبت نمیشه بازم از صمیم قلبم سپاسگزار وجود ارزشمندت هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما

        خیلی ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند تون.

        واقعاً همینطوره ،همیشه عزت و سربلندی متعلق به خداونده. و هرچقدر ظرف وجودمون بیشتر و بیشتر به خدا وصل باشه بیشتر و بیشتر همرنگ و همجنس خودش میشیم.

        این که گفتم بنده خدا فلان و فلان هست، اول اینکه هیچ بنده خدایی بر ما قدرت تسلطی نداره و ما هم باید احترام شون رو نگه داریم. ولی درخواست کردن و چشم امید داشتن بهشون باعث شرمندگی و حقارت میشه.

        در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی قادری چاشمی گفته:
      مدت عضویت: 2046 روز

      حمید جان سلااااام

      خدا قوت

      هزار باریکلا، ده هزار باریکلا به این ذوق و اشتیاق به این عمل به الهامات. برای من بسیار نگاهت تحسین برانگیز است، مخصوصاً نگاهی که سرچشمه اش قرآن و حافظ و مولانا و سعدی باشه، چون که خودم هم اینجا نگاه رو دارم و در کتابی که نوشتم به اسم ((خواندنی)) تماماً از همین منابع و ماخذ رفرنس آوردم و انشالله به زودی منتشر خواهد شد.

      هر وقت شما کامنتی در سایت بگذارید ایمیلی از سایت برایم می آید تا کامنت های شما را بخوانم و لذت ببرم. تازه دوره عزت نفس را تمام کردم و با پیروزی و ارزشمندی و سربلندی از آن بیرون آمده ام و این احساس عزتی که دارید را لمس و احساسش می کنم، لذتی که از باورهای توحیدی و اعتماد به خداوند سرچشمه می گیرد، و این گفته‌های فوق‌العاده نشانه آن است به قول قرآن

      وَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا ۚ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ

      حرف‌های بیجای آنها غصه‌دارت نکند؛ چون عزت و آبرو یکسسسسسره دست خداست و او شنوای داناست.

      شاد باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما جناب قادری.

        صمیمانه قدردان و سپاسگزارم بخاطر این کامنت ارزشمند تون. خیلی ممنونم. خیلی لذت بردم و بسیار شما رو تحسین میکنم بخاطر نگارش کتاب تون. مشتاقم بتونم تهیه اش کنم و از آگاهی های توحیدیش لذت ببرم.

        مثال قرآنی تون واقعاً به جا و لذت‌بخش بود، و منی که هیچوقت از دریافت قرآن سیر نمیشم. و هر بار یه آیه رو میخونم گویی تازه اولین باره دارم دریافتش میکنم.

        الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمند تون و بسیار از شما سپاسگزارم.

        در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مرضیه فرجی گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    سلام استاد عزیزم

    دیشب موقع خواب گفتم کی استاد قسمت بعدی داستان آقا رضا رو میزاره و داشتم حساب میکردم ک‌ کی میشه.. صبح بیدار شدم و اومدم تو سایت دیدم به به ..اول صبح چ فایلی..حرفای شیرین آقا رضا و آگاهی های استادم..ترکیب جادویی برای ساختن ی روز عالی..آگاهی هایی پر از امید پر از راهکار پر از هدایت.. واقعا خداروشکر

    واقعا این قضیه قرض و قسط ب نظرم مهمترین دلیل سقوط آدمه..منم مثل آقا رضا دارم قسطامو صاف میکنم ..فقط یکی مونده ک کلا صفر بشم و این عالیه..اما درمورد قرض ندادن هنوز قدرت نه گفتن رو ندارم ..با اینکه اون طرفی ک همیشه ازم قرض میگیره ب موقع میده و تا حالا زیر حرفش نزده و همین خوش حسابیش باعث میشه من نتونم بهش نه بگم اما واقعا حس خوبی ندارم..چون بعدش استرس میگیرم ک خودم لازم داشته باشم چیکار کنم..اینا همه مشکلاتیه ک از طرف منه و باید حلش کنم.. حالا چطور نمی‌دونم..اما اینم حتما مثل راه های قبلی بهم الهام میشه.. خداروشکر ..ممنونم ازتون استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3342 روز

    بنام حضرت دوست که هر چه هست از اوست

    وَما هٰذِهِ الحَیاهُ الدُّنیا إِلّا لَهوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدّارَ الآخِرَهَ لَهِیَ الحَیَوانُ ۚ لَو کانوا یَعلَمونَ﴿64﴾

    این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست، بی‌تردید سرای آخرت همان زندگی است، چنانچه معرفت داشتند

    سلام و درود بر استاد گرانقدر و تمامی خانواده صمیمی عباس منش

    و خداوند را سپاسگزارم که یکبار دیگر لایق شنیدن این صحبت های فوق العاده شدم ، حرف هایی که در هیچ کتاب و محفل دیگری بیان نشده و نخواهد شد . امیدوارم و از خداوند متعال خواهانم که مرا در عمل به این آگاهی ها متعهد ، ثابت قدم و استوار فرماید.

    در آیه 64 سوره مبارکه عنکبوت خداوند دنیا را لهو و لعب برشمرده است ولی برای کسی که به خداوند ایمان نداشته و به این دنیا و لذات آن چسبیده و دل کندن از آن برایش سخت باشد و خداوند در ادامه میفرماید که سرای آخرت زندگی واقعی است.

    در ادامه در آیه 69 میفرماید

    وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۶٩﴾

    کسانی که برای ما کوشیدند حتماً آنان را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم، به‌راستی که خداوند با نیکوکاران است‌

    آیه بالا کاملا صحبت های استاد را تایید میفرماید که وقتی ما با تعهد و تلاش و پشتکار خود ، در راه خدا جهاد میکنیم که جهاد در راه خدا همان مبارزه با نفس و کنترل ذهن و تخریب باورهای محدود کننده و ساختن باورهای قدرتمند و توحیدی می باشد آنگاه خداوند نیز ما را به راه راست و درستی هدایت کرده و درها را برای ما باز میکند .

    این عین عدالت خداوند است که تعهد و پایبندی ما به اصول ، ما را در مسیر مستقیم نگه میدارد

    اگر من متعهد باشم و این تعهدم را به جهان ثابت کنم و باور داشته باشم که خداوند هادی است و هدایت من را بر خود واجب کرده و من لایق دریافت هدایت خداوند هستم.. آنگاه خداند به طرق مختلف و بصورت کاملا طبیعی مرا هدایت کرده و نشانه ها را برای من میفرستد .

    در قسمت189 سریال بینظیر سفر به دور آمریکا شاهد بودیم که خداوند از طریق بارش باران و تماس تلفنی یکی از دوستان ، به استاد الهام کرد که درحال حاضر رفتن به سن آنتونیو بصلاح نمی باشد.

    این الهامات و نشانه ها حاصل کوشش و جهاد در راه خداوند است که استاد از خود نشان داده است.

    و نکته بعدی و کلیدی دیگر که از این قسمت باید همواره مد نظر داشته باشم نگرفتن قرض و وام از کسی و ندادن قرض به کسی می باشد اگر که من خودم را لایق آرامش و احساس خوب میدانم .

    چرا که داشتن قرض و بدهی همان دور شدن از اصل و اصول و رفتن به حاشیه و احساس بد داشتن است.

    محمد جان فتحی در کامنت قسمت 189 سریال سفر به دور آمریکا به ساختمان 31 طبقه ای در خیابان فرشته اشاره کرده بود که قیمت 3 طبقه آخر آن 560 میلیارد تومان بوده و جالب اینکه هر 3 طبقه فروخته شده است. وقتی خداوند به کسی این حد از نعمت و فراوانی عنایت فرموده و ان شخص چنین باورهای فوق العاده ای نسبت به خداوند و فراوانی نعمت و ثروت دارد ، یعنی اینکه میشود بدون دریافت هیچگونه وام و تسهیلاتی چنین حد از ثروت را ساخت.. .

    پس وظیفه من ساختن باورهای توحیدی و فراوانی نعمت و ثروت است آنگاه لاجرم بدون قرض و وام من هم به لطف خداوند لایق دریافت ثروت و نعمت بیشتر خواهم شد.

    اصل این است که من باید بتوانم خودم پول بسازم و خداوند را به این شکل باور کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3815 روز

      ببین یکی از همین مزیت های خواندن کامنت اینه که لذت میبری، دوم، اشنا میشی با فرشته های خداوند هم پاره های قشنگت بنده های خداوند یکتایت ، سوم، غرق میشی در نکات مثبت زیبایی ها فراوانی ها و کلی چیز میشنوی الگو میبینی مثال میبینی و کلی منطقی تر میشه ذهنت برای باورهای قدرتمند مول فراوانی و احساس لیاقت. و ارزشمندی و چهارم مثل الان از تاثیرگذاری و الهام بخشی خودت میبینی و یک دمت گرم نثار روح پرفتوحت میکنی و ای باریکلا صدباریکلا میگی و خلاصه یوهووو الهی شکرر

      عاشقتممم من مجتبی جان جانان دمت کرم که هستی و می نویسی

      دمت گرم عاشقتممم من

      واقعا اون مثال هدایتی اومد

      و نوشتنم که کلا هدایتیه …

      حالا یک چیز تو ذهنم بود ولی نمیدونستم کجا باید به اشتراک ثش بذارم، ممد عزیز درخشان گفت که من دیوار نصب کردم فیلترش کرده شهر تهران و خونه های بالای 100 میلیارد حتماا بیا این کارو انجام بدیم برای باور فراوانی و احساس لیاقت و دوم اینکه یک سایتی هست یک تیم خفن فوق العاده ا حرفه ای و معروف و محبوب به اسم ‏luxuryproperties هست که ایرانی هستند ولی سایتشون انکلیسی هم هست ببین یک بخش بلاگ داره که از جدیدترین معماری ها ساختمان هایی که قراره بنا بشند و یا شدند کلی عکس و توضیحات در موردش میگه و یا تکنولوژی های جدیدی که میاد ماشین های جدید … یک قسمت اصلی دیگه هم داره به اسم destination که میاد و خونه، ویلا، باغ هایی که تو کل ایران درست کردند با عکس و توضیحات بیان میکنه فوق العاده است برای باورهاااا

      عاشقتمم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مجتبی کاظمی گفته:
        مدت عضویت: 3342 روز

        سلام محمد جان عزیز و دوست داشتنی

        پسر تو فوق‌العاده ای واقعا از دیدن عکست و خواندن کامنت هات لذت میبرم و الگوهای فوق العاده ای که پیدا میکنی و به اشتراک میزاری

        تو چند کامنت قبلت راجع به moron 5 گفته بودی و رفتم و تو یوتیوب فیلمشون را دیدم چقدر کروه نازنینی هستند و البته که خداوند به بندگان مومن و شایسته خود نعمت عنایت میفرماید از فضل خودش..

        باز هم برامون از این الگوها پیدا کن و مثال بزن

        سایتی هم که معرفی کردی حتما بهش سر میزنم

        و در آخر تحسینت میکنم که تو بی‌نظیری هم خودت و هم قلم زیبات

        انشاالله یکروز دور هم جمع بشیم و از لاته های خوشمزه و منحصر به فردت نوش جان کنیم

        ممنونم که هستی و ممنونم که مینویسی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1171 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر خانم شایسته خوش ذوق

    سلام بر همه هم فرکانسی های خوب خودم

    یک فایل دیگر

    یک ذوق دیگر برای دیدن

    یک دنیا نکته و حرف دیگر

    بریم برای تماشای دیدن نظر های آقا رضای عزیز

    نکته ها دارد این سریال

    اولین چیزی که یادگرفتم این بود که از خدا بخواهیم

    روی کمک خدای خودم حساب کنم

    قدم بعدی در شروع یک کسب و کار موفق این است که بدهی های خودم را بدهم

    تا از استرس و نگرانی من در شروع کسب و کارم بکاهد

    از همه مهمتر اینکه با پرداخت بدهی و وام های خودم هم آرامش را به زندگی خودم دعوت می کنم

    هم اینکه به جهان هستی ثابت می کنم که من به قانون فراوانی و به باور فراوانی ایمان دارم

    چه نکته زیبایی و چه باور قشنگی امروز من از آقا رضای عزیز یاد گرفتم

    خدای من

    بدهی من را به بنده خودت بده و کمک کن تا بدهی بنده تو را پرداخت کنم

    نکته زیبایی دیگر این بود

    هر شب خواسته های خودم را از خدای مهربان خودم بخواهم

    از همه مهمتر ایمان داشته باشم به خدای خودم

    اعتماد داشته باشم به خدای خودم

    سپس منتظر الهامات و نشانه های خدای خودم باشم

    این نشانه ها هم حتی در خواب با خواب دیدن هم می تواند باشد

    آنان که ایمان دارند و استقامت خداوند درهایی از نعمت را بروی آنها می گشاید

    آنان که ایمان دارند و استقامت خداوند درهایی از نعمت را بروی آنها می گشاید

    آنان که ایمان دارند و استقامت خداوند پرهایی از نعمت را بروی آنها می گشاید

    چند مرتبه این را نوشتم در وجودم زلزله بپا کرد

    خدای من تو چه هستی که اینگونه دل بنده های خودت را نرم می کنی و آرامش را به وجود ما می اندازی

    نکته ها دارد این فایل عالی

    اگر بخواهی در مورد آن نوشت که باید ساعت ها نوشت

    باز همان هدایت خداوند و الهامات او در مورد بازپرداخت بدهی

    تکه تکه کردن آن مبلغ بدهی

    خوب قدم این است که آن الهام اقدام کنی

    بنابراین در قدم اول آن را تقسیم به بازپرداخت های کمتر می کنی

    اما

    باز نکته اینجا است که در قدم به قدم پرداخت کردن این بدهی باز هم از خدای مهربان کمک می خواهی

    از الهامات و دستهای هدایتگر او کمک می گیری

    یعنی در همه حال خدای خودت را فراموش نمی کنی و از دستهای هدایتگر او همواره کمک می خواهی

    خود این بازپرداخت بدهی بصورت تکه تکه طی کردن تکامل است

    یادآوری قانون تکامل زیبا

    نکته عالی دیگر

    به الهامات عمل باید کرد

    قدم به قدم برای انجام آن باید برنامه ریزی کرد

    فکر کرد در مورد آن و هر چیزی که به ذهنم رسید را همان اجرایی کنیم

    این دقیقا مطابق با همان صحبت های استاد در سه تا فایل چگونه در آمد خود را سه برابر کنید است

    پس اگر دیگری به این تمرین و آموزه استاد عمل کرده است و توانسته است که موفق بشود پس من هم می توانم به آن عمل کنم و موفق خواهم شد

    عمل کردن به آن ایده ای که به من الهام می شود

    فقط عمل کردن

    بدون هیچ گونه ترس و دلهره ای فقط عمل کنم

    نکته زیبایی دیگر

    در طی مسیر رسیدن به آن خواسته و هدف

    صبر داشته باشم

    عجله نکنم

    قدم بع قدم آهسته آهسته به جلو بروم

    برداشتن قدم اول به ظاهر برای ذهن ما سخت است

    اما فقط کافی است که شروع کنی

    نمونه و الگوی عالی همین آقا رضای خودمان که در ماه اول سه تا از اقساط خود را پرداخت کرد

    حتی با توجه به الهامات که به او شده بود از همسر خود هم کمک گرفت و همسر تو دستی از دستان خداوند شد برای کمک کردن به او در این مسیر رسیدن به خواسته خودش

    نکته ای دیگر

    عمل کردن به ایده های الهی که به قلب ما وارد می شود

    بعد از عمل کردن به آن ایده

    همان ایده بشود برای ما یک الگو که با برگشتن و نگاه کردن به آن به خود بگوییم ببین وقتی از خداوند کمک گرفتی و او اینگونه کمک آت کرد پس در دیگر کارها و خواسته هام خدای مهربان تو را کمک کرد

    نکته فوق‌العاده دیگری

    تحت هیچ شرایطی پول غرض نگیرم

    تحت هیچ شرایطی پول غرض ندهم

    وام گرفتن و پول غرض گرفتن کار ضعیف آن است

    پول را برای خودم بسازم

    وقتی نسبت به آن و عمل کردن به آن تعهد داشته باشم خداوند هم درهای زیادی را بشویم بازی خواهد کرد

    قانون

    اصل این است که خودم بتوانم پول بسازم

    با کمک گرفتن از خدای مهربان

    با استفاده از الهامات خداوند

    با دیدن نشانه های خداوند

    با کمک گرفتن از دستهای هدایتگر خدای عزیز

    خدا وکیلی این فایل و این صحبت ها خودش یک دوره بود

    واقعا عالی بود برای من و چقدر درس و نکته از آن یاد گرفتم

    ممنون از استاد مهربان

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    محمد توقع همدانی گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خداوند بخشاینده بخشایشگر

    سلام و درود به استاد عشق

    خدا میدونه که چقدر ذوق دارم برای شنیدن این صبحت های الهی چون مطمنم چیزی که باید بشنوم رو میشنوم و هدایت میشم به مسیر درست.

    چقدر این بدهی و قسط و قرض داشتن بده چقدر ذهن آدم رو درگیر میکنه. خداروشکر من از بچگی هیچ وقت توی ذهنم این نبود که از دیگران قرض بگیرم یا وام بگیرم.

    بعد از استقلال مالی هم اصلا فکر وام گرفتن نبودم حتی وقتی میخواستم خانه بخرم پول گذاشته بودم برای وام مسکن که وقتی موقع پرداخت وام شد شرایطی بوجود آمد که من نشد اون وام رو استفاده کنم و وام رو به بانک پس دادم.

    از اون به بعد هم خودم رو درگیر وام نکردم البته پارسال یه وام مجبوری گرفتم چون شرایطم خیلی سخت بود ولی خداروشکر خیلی زود تسویه شد و بعد از خریدن دوره 12 قدم و گوش کردن به آموزش ها تصمیم گرفتم تحت هیچ شرایطی وام نگیرم و از کسی هم پول قرض نکنم.

    خیلی ها میگفتن بدون وام گرفتن نمیشه چیزی به زندگیت اضافه کنی و هرکس پیشرفت کرده با وام تونسته پیشرفت کنه ولی من باورم نمیشد.

    چون وام و قسط فقط درگیری ذهنی ایجاد میکنه نمیگذاره آدم شب راحت بخوابه استرس میاره، نگرانی میاره.

    چند وقت پیش یکی از اقوام نزدیک یه وام براش جور شد و یه بنده خدایی براش وام جور کرد یه وام 5 ساله و بهش هم گفته بود خودم تا یکسال قسط هاش رو پرداخت میکنم و اصلا نگران قسط ها نباش من همون موقع این رو به خودم یادآور شدم که این خلاف قانونه و این یه مشکلی توش پیش میاد.

    2 ماه گذشت از اون داستان و این فامیل ماهم که وام رو گرفته بود یه گوشی 45 میلیونی باهاش خرید و کارای دیگه کرد و خیلی هم خوشحال بود که قسطی نمیده و اتفاقی که افتاد همین 4 روز پیش برام تعریف کرد که اون کسی که گفته قسط ها رو میدم 2 ماه پرداخت کرده و دیگه نمیده و حالا خودم باید قسط ها رو بدم و الان استرس پرداخت کردنش رو دارم.

    همونجا قانون که شما گفتی رو یادم آمد که وام گرفتن کاملا اشتباهه و خودش هم میگفت که من دیگه به هیچ وجه وام نمیگیرم.

    رضای عزیز چقدر زیبا داستان هدایت شدنش رو داره تعریف میکنه و این خودش برای همه ی ما میتونه این باور رو ایجاد کنه که اگه در مسیر درست باشی و ایمان داشته باشی هدایت میشی مهم نیست چقدر قبلا گنا ه کردی و چقدر در مسیر اشتباه بودی مهم اینه که الان میخوای همه چی رو تغییر بدی و در راه درست حرکت کنی و خدا هم پاسخ میده.

    همه ما میتونید دریافت کننده این خواب و باشیم اگر آماده دریافت باشیم اگه فرکانس مناسب داشته باشیم اگه ایمان داشته باشیم اگه باور داشته باشیم که هدایت میشیم.

    نعمت ها و ثروت ها وجود داره اگه ما در مدار اون ثروت ها باشیم و اگر عمل کنیم به هدایت خدا هم درها رو باز میکنه و اینطور ها طرز جادویی بدهی ها پرداخت میشه و وام ها تسویه میشه و هزارتا اتفاق مالی خوب دیگه رخ میده.

    فقط ایمان لازم داریم و استاد هم گفتن وقتی ایمان داشت ها باشی و وقتی تعهد داشته باشی خداوند درهایی رو باز میکنه که شاید سال ها بسته بوده.

    اینکه نه قرض بدیم و نه قرض بگیریم چقدر خوبه.سر همین قرض دادن خدا میدونه که چقدر پولم خورده شد چقدر جنس به مشتری ها دادم و چک گرفتم که در حقیقت یک نوع قرض حساب میشه و سر همین مسئله ضربه های بدی خوردم و زندگی ام دچار مشکل شد.

    خدایا شکرت که استاد هست و این صحبت های زیبا هست و من هر روز توسط دستای مهربان تو در حال هدایت شدن هستم.

    برای شما و همه دوستانی که در مسیر آگاهی هستن آرزوی سعادت و خوشبختی دارم امیدوارم خیلی زود به هرچی میخوان برسن.

    استاد عزیز دوستت دارم

    در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: