نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

482 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1091 روز

    سلام خدمت استاد ومریم خانم

    سپاس از گذاشتن تجربه دوستانی مثل آقا رضا که آرام آرم تکامل را طی کرده و به خواسته هایی که حتی یک روز خواسته نبودند رسیدند

    استاد شما همیشه تو فایل هاتون میگید که انسانی که تو زندگی حرکت نداره مثل آب راکد میمونه و بالاخره می گنده و جهان او را مجبور به حرکت با اتفاقات گوناگون می‌کنه .

    من خودم تو زندگیم همیشه سعی کردم که راکد نمونم ولی خوب ترمزهایی هم داشتم که مانع رسیدنم به خیلی خواسته ها بود .

    من تا دو سال پیش کارمند یکی از بانکهای دولتی بودم با 15سال سابقه تقریبا اینجوری بگم که از همون اول علاقه خاصی به این کار نداشتم با وجود اینکه در سن 21سالگی وارد این کار شدم ولی یادم نمیاد با علاقه برم سرکار ولی خوب به واسطه ی این کار از همون ابتدا از نظر مالی مشکلی نداشتم .در سال 93 من و همسرم تصمیم گرفتیم که به شهر دیگه ای مهاجرت کنیم به شکلی که من انتقالی گرفتم ولی همسرم که دو سال سابقه داشت در حالی که یک کار دولتی با حقوق خوب داشت رو کنار گذاشت و مهاجرت کردیم تقریبا تا یک سال اول مشکلاتی داشتیم ولی بعد ازون به تدریج نتایج خوب مهاجرت کردن رو می دیدم تا اینکه در سال 98دوباره فکر مهاجرت به خارج رو کردیم و شدیداً مصمم بودیم ولی خوب شرایط بیماری پیش اومد و طول کشید ولی یه تغییر دیگه اینکه من دیگه نمی خواستم تو کاری که دوست ندارم بمونم و با مشورت با همسرم بالاخره استعفا دادم .باوجود اینکه شرایط سختی رو حدود یک سال گذروندیم ولی اون حرکت به من و شوهرم یاد داد که هر دفعه که ظاهراً میخوری زمین قویتر از قبل بلند میشی .تا اینکه شرایطی پیش اومد و همسرم به تنهایی درست سال پیش همچین موقعی به اروپا مهاجرت کرد ومن توی شهری که هیچ کدام از خانوادم نیستن با یک بچه باید زندگی میکردم می خواستم بگم چقدر من توی این یکسال قوی شدم خیلی خوشحالم .همسرم هم همینطور . به یاری خدا که کارهای پیوستم که داره معجزه وار درست میشه ومن هم در کنار همسر عزیزم وپسرم دوباره یه زندگی عالی رو باهم بسازیم واینو بگم من تو این مدت زبان آلمانی رو یاد گرفتم و آزمون که یه ماه پیش دادم رو با بهترین نمره قبول شدم .و خداروشکر می کنم استاد عزیز که تو این مدت که با شما آشنا شدم خدا شاهده که چقدر زندگیم فوق العاده شده و اتفاقات معجزه وار برای من افتاده و همیشه اینو به همسرم میگم که اگه من افکار و احساسم مثل قبل بود هیچ وقت نمی تونستم این مدت اینقدر با حال خوب زندگی کنم .

    بازهم از شما استاد مهربان تشکر می کنم به خاطر حرف هایی که هر روز صبح که بیدار میشم روزم رو با اونها آغاز می کنم و احساسم فوق العاده است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2976 روز

      سلام به زهره عزیزم

      خوشحالم وازصمیم قلبم حال واحساس خوبت وموفقیت خودت وهمسر محترمتون را تبریک میگم دقیقا درست گفتی استاد بارها تو فایلهای مختلف گفتند هرکسی ممکنه تو کاری شکست بخوره مهم این است که از آن شکست تجربه بگیره ایده بگیره برای قدمهای بعدی

      هرآنچه مرا نکشد قویترم خواهد کرد اینو همیشه موقعه ای که به تضادی بر میخورم با خودم تکرار میکنم

      بی صبرانه منتظر شنیدن ردپاهای قشنگت در خصوص مهاجرت وزندگی فوق العاده وعالیی که در کنار همسر وپسرتون در آینده قراره داشته باشید هستم

      در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادت مند باشید با آرزوی بهترین ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1274 روز

      سلام و درود به شما، در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

      بسیار تحسینتون میکنم ، بسیار کار شجاعانه ای انجام دادین و ایمانتون رو به پروردگار عالم اثبات کردین.

      از درگاه خداوند بهترین رویدادها رو براتون درخواست میکنم. بسیار تحسین تون میکنم که آلمانی رو مسلط هستین. زبان شیرینیه ولی حیف که من همتش رو نداشتم ادامه اش بدم و یا ش بگیرم ، فقط 4-5 درس از کتاب منشن A1.1 رو فقط خوندم. خیلی هدایتی کامنتتون نظرم رو جلب کرد. من بعضی از کامنت ها رو نخونده رد میکنم ولی یهو یه جا متوقف میشم و میخونم. خیلی سریع از کامنتتون رد شدم فقط یه لحظه کلمه «استعفا» نظرم رو جلب کرد ، برگشتم و خوندم و بسیار تحسین تون کردم که اینقدر شجاعت به خرج دادین و وهاب بودن و رزاق بودن خداوند رو باور دارید. حیفم اومد رد بشم و پاسخی براتون ننویسم

      «دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند ؛ واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند» «بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند ؛ باده از جامِ تَجَلّیِ صفاتم دادند» «چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ؛ آن شبِ قدر که این تازه براتم دادند» «بعد از این رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال ؛ که در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند» «من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ ؛ مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند» «هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد ؛ که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند» «این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد ؛ اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند» «همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود ؛ که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند»

      امیدوارم این غزل از حافظ حالتون رو خوب و مثبت کنه. و به زودی به خواسته هاتون برسید، در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهره گفته:
        مدت عضویت: 1091 روز

        ممنون از شما دوست هم فرکانسی امیدوارم در پناه حق کامروا باشید و واقعا کامنت شما به من انرژی داد و من خوشحالم که با دوستانی همچون شما در تبادل انرژی هستم و این جهان همیشه به من ثابت کرده که خدا همه جا هست حتی تو لحظه های تاریک

        حتی وقت که حس می کنی دیگه توان نداری

        میاد و بهت میگه دوباره بلند شو

        دستت رو با همه ی قدرت میگیره و دوباره بلندت می‌کنه و اینجاست که میفهمی همیشه کنارته ولی تو از او دور بودی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    جواد اصغری گفته:
    مدت عضویت: 1742 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیز و تمام دوستان

    سپاسگزارم از شما استاد بخاطر نشان دادن الگو های موفق

    سپاسگزارم آقا رضا عطار روشن از شما بخاطر وقتی که گذاشتید و این فایلها رو ضبط و تدوین کردید و این قدر با صداقت کامل همه چیز رو توضیح دادید لذت بر دم از این همه صداقت مخصوصا جایی که گفتین من یک شبه استاد شدم چقدر تحسین کردم بخاطر اینهمه صداقت و راستگوی شما

    من این فایل رو امروز سه بار گوش کردم و فقط لذت بردم خیلی نکته داشت فقط میخواستم کاری رو که من انجام دادم به لطف پروردگار ی توضیحی بدم که وقتی باور میسازی دستان خداوند به کمک تو می آیند و چقدر درها برای تو باز میشوند

    وقتی آقا رضا در مورد چک صحبت میکردند چقدر مسیری رو که رفته بودند درک کردم من از کسبه های بودم که بی نهایت چک میکشیدم ولی از زمانی ( حدود اواخر 98)

    که از شما شنیدم چک نکشید فقط نقد خرید کنید من به هیچ عنوان چک ندادم و تا به امروز افتخار میکنم که اصلا چیزی به عنوان دسته چک ندارم و امروز با این توضیحات آقا رضا یادم اومد که من تحویل ندادم فقط یادم میاد تو یکی از کیف هام گذاشتم خونه و جاشم دقیقا یادم نمی یاد کجاست

    حدودا یکسال و نیم پیش رفتم بانک برای خودم حساب باز کردم پسر عموم رییس بانک گفت ی حساب باز کردم که دسته چک هم فردا بیای بگیری وقتی من تشکر کردم و گفتم من چک نمی خوام گفت مگه بدون چک هم میشه کار کنی بازار دقیقا یاد مثال استاد که در آمریگا به شما گفته بودند اینجا بدون وام نمیشه کاری کرد و شما در جواب گفتید من پس اولین نفر باشم که فقط نقد میخرم من گفتم بله من اولین نفرم که چک نمیخوام

    و به فضل پروردگار و آموزشهای شما چقدر آرمش و استرسم کم شد چقدر حالم خوب عزت نفسم بالا رفته بود

    از زمانی که چک کلا فراموش کردم من چندین میلیارد جنس خریدم یا بصورت نقد بوده یا اینکه طرف گفته چند روز بعد بده به دلیل نداشتن چک و هر کسی که سوال میکنه خوب چک بده میگم ندارم یا قبول میکنه و اعتماد یا نه ولی تفاوت در اینه که من از گشاورزانی محصول می خریدم حالا بنا به دلایلی بعد ساعت اداری بوده و از من درخواست چک کردند(کارت خوان نداشتند) و من ندادم یعنی نداشتم که بدهم همچین گزینه ای اصلا در ذهنم نبود و این گزینه از ذهن من پاک شده بود و یادم نمیاد که کسی اعتماد نکنه و بلکه بعضی موارد هم فرداش هم نمیومدن و من زنگ میزدم برای پرداخت پول و اونها به من میگفتن چه عجله ای داری میایم اینها همه از لطف درک قانون و رحمت پروردگارم و آموزشهای شماست

    استاد عاشقانه دوستت دارم و ممنونم از بودن شما در زندگیم

    در پناه الله مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    زهرا زنگنه گفته:
    مدت عضویت: 2395 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش وخانوم شایسته.سلام به آقای عطار روشن عزیز که با عمل به آموزهای استاد به ما درس ایمان و عمل رو یاد دادن .درود خدا بر شما آقای عطار روشن.شما بندگی کردی بقول استاد برادری خودت رو ثابت کردی. خداهم خداییشو ثابت کرد برات .خیلی باید ته دلت محکم باشه که بتونی کاری رو انجام بدید که دیگران شمارو از انجامش منصرف میکنن وسرکوفتت میزنن.ولی شما با اعتماد بخدا وایمان قوی دست چکهارو پاره کردی .دنبال الگو گشتی که نقد بفروشه وهدایت شدی به اون ابزار یراق فروشی که نقد می‌فروشید .وچقدر درس گرفتی از بابت اینکه بخاطر 30یا40هزارتومن بشما وسیله نداد.چقدر خداوند خوب پاسخ داد بشما و بهترین مشتری رو که همیشه از مسیر مغازه ی شما رد میشد ومیرفت جایی دیگه آورد توی مغازه ی شما وبهترین خرید را انجام دادوسفارش تلفنی هم دادوجالبتر اون مشتری که از شهر دیگه ای اومد برات وگفت کارت مغازتو تو شهرمون پیدا کردم .آقا رضای عزیز اگه اینا دست خدا نیستن پس چین ؟که مطمعنم شما بیشتر ایمان دارید که پاسخ خداوند به تغییرات اساسی شما هستن.بسیار سپاسگزارم بابت اینهمه زحمت که فیلم گرفتی وارسال کردین توی سایت استاد عباسمنش واستاد منت گذاشتن وتوضیحات تکمیلی روی گفته های شما دادن .موفق و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سحر موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    سلام

    به تک تک دوستان عزیزم

    قطعن خیلی لذت بردیم از صحبت های اقا رضا

    کارساز و الهام بخش.

    استاد خواهشن جزو برنامه های باشه که در موردش مداومت بورزید، چراکه هم یاد میگیریم. هم. گره های کنونی مون. باز میشه

    هم الهام و امیدواری مون چندین برابر میشه‌

    چقدر عالی صحبت کرد رضای عزیز

    سادگی و صداقت توام با طنز رضای عزیز

    و چه توضیحات خوبی استاد راجب این مسایل گفت واقعن عالی بود

    سپاس بی کران از کران تا کران.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    ابراهیم خانلرپور گفته:
    مدت عضویت: 2141 روز

    سلام

    آقای عطار روشن میگه :

    “از یه جایی فهمیدم که خدا طلبکارامو داشت مدیریت میکرد که بهم زنگ نزنن .”

    بعضی وقتها انقدر درگیر توهمات و تخیلات میشیم که خیلی راحت یادمون میره که یکی هست که همیشه هوامونو داره ، کارهامونو راست و ریست میکنه ، مشتری برامون میفرسته ، به یاد دوستامون میندازه که خبری ازمون بگیرن و اونجایی که از قدرت کنترلمون خارجه به نفعمون اقدام میکنه .

    از اونجایی که دسته چکشو پاره کرد از همونجا تصمیم گرفت که نقدی خرید کنه و کمی رفت تو فشار برای همین مجبور بود که نقدی هم بفروشه و این تصمیم رو گرفت .

    این تصمیم قاطع ایشون برای من درسی شد تا از این به بعد روی قولهایی که به خودم میدم بمونم چون لازمه ی پیشرفت همین اقدامات ریز و درشتی هست که به واسطه این آگاهی ها میکنیم . در واقع برای اینکه از مدارمون بالاتر بریم باید به این تعهدات و الهاماتی که بهمون میشه پایبند باشیم . اینطوریه که خدا ما رو “میافزایه “. اگه یه روز تعهد بدیم و بعدش بزنیم زیرش مثل قبل رفتار کنیم تو همون مدار قبلی گیر میکنیم و همون اتفاقات برامون میافته . برای همین نسبت به تلاش هایی که برای تغییر انجام دادیم دلسرد میشیم .

    تصمیمی که آقای عطار روشن برای نقد کار کردن گرفت خودمم قبلا گرفتم و حالا میفهمم که خدای مهربان از همون زمانهایی که فکر میکردم به کل منو فراموش کرده داشته هدایتم میکرده چون به فکرم رسید که اگه نقد کار نکنم متضرر میشم . اصلا وقتی همیشه و در همه حال خدا داره منو هدایت میکنه این توهم بود که من روی عقل خودم حساب کرده بودم . اونه که متناسب با اندازه ی وجودی من ایده میده و این منم که انتخاب درست به موفقیت میرسم یا با انتخاب اشتباه شکست میخورم .

    من که با ادارات کل دولتی کار میکردم و تو استان که تقریبا همه منو شناخته بودن و تبدیل شده بودم به یه برند معتبر در زمینه ی کاریم و تو کشور بخشی از متخصصین هم منو شناخته بودن و بهم اعتماد میکردن برای اینکه حالا کار کنم و بعدا هر وقت داشتن بهم خرد خرد پرداخت کنن سختم بود پس تصمیم گرفتم بعد از 15 سال زمینه ی کاریمو که تنها شرکت استان در اون زمینه و جزو تاپ تن های کشور بودم عوض کنم و بیام از صفر در زمینه ی جدید مشغول آموزش دیدن بشم و لطف خدا هم شامل حالم شد .

    ایشون میگه چند ماه به سختی گذشت تا بلاخره افتاد رو روال و افراد جدید اومدن پس برای اینکه جهان تعهدتو آزمایش کنه تو رو در مسیری قرار میده که استقامتت رو بسنجه وقتی تونستی استقامت کنی کارها برات راحت میشه و درها باز میشه .

    وقتی خدا بخواد برات ردیف کنه خوب ردیف میکنه مثل همین مثالی که آقای عطار روشن میزنه از مشتری ای که اولین خرید بزرگشو ازش کرد و بعدها ازش تلفنی میخرید یا مشتری ای که کارتشو تو شهر دیگه ای پیدا میکنه و میاد شهرشونو ازش خرید میکنه . باز هم یاد اون مطلب از والاس والتز تو کتاب علم ثروت مند شدن افتادم که به این مضموم بود : ” وقتی تو به روش خاص ( مطابق قوانین جهان ) رفتار میکنی خدا داره یه جای دیگه شرایط رو توسط افراد دیگه برای پیشرفتت آماده میکنه چه بسا که ممکنه تو هیچ وقت اون افراد رو نبینی “.

    استاد در مورد استفاده از فرصت ها و پول ساختن ازشون میگه :

    وقتی مشکلی رو در خودمون حل میکنیم مثلا تناسب اندام یا تلاش برای خط خوش بچه ها یا ابتکاری در ماشین ، چون این مشکل رو خیلی های دیگه دارن اگه ما بتونیم به راه حل مناسبی برسیم که اون مشکل حل بشه خیلیا هستن که حاضرن بابتش پول بدن تا مشکلشون حل شه . پس اون ابتکار یا خلاقیت یا حل مسئله رو باید فضایی برای خلق ارزش و ثروتمند شدن ببینیم . و به خاطر افکار نادرست مثل خجالتی بودن یا من کارو برای پول نمی کنم یا پول خواستن کاره شیطانی ایه رو بذاریم کنار .

    استاد میگه همه ی قرض نکردن ها ، همه ی نقد فروختن ها ، همه ی چک پاره کردنها ، همه ی مشتری های دست به نقد ، همه ی ایده های متفاوت ، آدمهای حسابی ، موقعیت های بهتر و … همه ی اینها به هم ربط داره . در واقع اینها هر کدومشون ایستگاه هایی هست که ما تو مسیر موفقیت بهشون میرسیم و متناسب با رشدمون بهشون برخورد میکنیم به شرطی که به قانون پایبند باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1509 روز

    بنام خدای مهربان و اجابتگر و هدایتگر خواسته ها

    درود بر استاد عباس منش عزیز و‌مریم بانوی نازنین و آقا رضا عطارمنش و همه دوستان سایت

    عجب فایل طولانی بود ،قبل از دیدن این بخش از صحبتهای آقا رضا وقتی دیدم بالای یک ساعت فایل گذاشتید خیلی خوشحال شدم ، هرچه تایم طولانی تر ، شنیدن نتایج آقا رضا هم برامون جذاب‌تر و کاربردی تر میشه و الگو پذیری شون بیشتر .

    اینکه با وجود نجواهای ذهنی شون تونستند چند تا دسته چک شون و بزارند کنار واقعا قابل تحسین بود برام ، تو این مورد خداروشکر من همیشه از چک دادن دوری میکردم و نمیپسندیدم، خداروشکر که این باور ناخودآگاه مثبت در وجودم بود.

    پروسه تکاملی شروع کسب و‌کارلاغری ذهنی شون فوق العاده جذاب و‌شنیدنی بود ، چقدر خوب توضیح دادند واسمون و چقدر تکامل و‌تصاعد مسیرشون واضح و‌شفاف بود، اینکه با الگو‌پذیری از استاد عباس منش جلو رفتند ، واقعا عملگرایی شون ‌و استفاده درست از آگاهی های سایت و نشون میده .

    استاد سپاس از شما که با توضیحات تکمیلی تون همیشه فایل های نتایج دوستان و‌کاملتر میکنید برامون ، حل مشکلات و خلق ارزش در هر بعدی باعث ایجاد کسب و کار و تولید ثروت میشه، در کنار تغییر باورهای فراوانی ‌و خلق ثروت و باورهای توحیدی و عملگرایی و استمرار و ادامه دادن و احساس خوب و با ارزش قائل شدن برای پول و خودمون نعمت و‌ثروت از دستای بینهایت خداوند ، از جاهایی که فکرش و‌نمیکنیم با کوچولو عملگرایی ما وارد زندگی مون میشه، مشابه داستان زندگی آقا رضای عزیز ، چقدر تونستند با تغییرات درونی شون حتی زمانی که تمسخر و کنایه اطرافیان و شنید با بی توجهی و ادامه دادن در مسیر درست نتایج متفاوت بیافرینه برای خودش و ما که ایشون و الگویی باور پذیر برای خودمون قرار دادیم.واقعا اونجا که آقا رضا گفتند از استاد ارتباطات و‌هم‌کلامی با مردم و آموختند، نکته طلایی بود . استاد من به شخصه با شما چقدر بهبود شخصی و رشد فردی و ارتباطات اجتماعی بهتر و یاد گرفتم ناخودآگاه ، نفهمیدم دارم هررروز رشد میکنم …

    استاد سپاسگزاریم ازتون ، برای متفاوت زندگی کردن

    برای آموختن قوانین جهان هستی

    برای آموختن تکامل و‌ تصاعد در کارها

    برای یادگیری احساس خوب و لذت از مسیر رسیدن به خواسته هامون

    برای یادگیری شکرگزاری و سپاسگزاری از خداوند و جهان هستی و پیرامون موندم اطرافیان

    برای یادگیری توجه کردن به زیبایی ها و اعراض از ناخواسته ها

    برای افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس و احساس خودباوری و شایستگی و‌احساس لیاقت و ارزشمندی

    برای صلح و آرامش درونی ‌هماهنگی بین خود و خدای درون و‌اتصال به وجودش ….

    …..

    عاشقتونیم استاد ، خدا شما و‌مریم بانوی نازنین را برامون نگه داره که زندگی متفاوت را به ما می آموزید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      محمد دِرخشان گفته:
      مدت عضویت: 1924 روز

      سلام سمیرا خانم

      چه کامنت های زیبایی می‌نویسید همیشه کامنت های زیباتون را میخونم و لذت میبرم و تحسینتون میکنم به خاطر این همه آگاهی و تسلط به قانون

      از سپاس گزاری و تشکر زیبای آخر کامنتتون که چقدر دلی بود

      برای صلح و آرامش درونی ‌هماهنگی بین خود و خدای درون

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سمیرا سعادتمند گفته:
        مدت عضویت: 1509 روز

        درود بر شما آقای درخشان هوره

        سپاس از توجه و لطف تون .

        شما از اعضا فعال و از شاگرد اول های استاد هستید ، من هم متقابلا شما رو تحسین میکنم ، کامنت های زیباو تاثیر گذارتون و همیشه میخونم و لذت میبرم .

        امیدوارم در این مسیر تکاملی در این دانشگاه توحیدی همه مون با استمرار و ادامه مسیر ، هرروز بیشتر از روز قبل در کنار استاد عباس منش بزرگوار و مریم بانوی نازنین و همه دوستان هم فرکانسی مون در سایت ، به بهبود شخصیت خودمون و رشد و توسعه فردی مون کمک کنیم .

        ازتون سپاسگزارم

        در پناه الله یکتا باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حسین سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 1558 روز

    سلام خدمت استادعزیزوخیلی بزرگ خودم

    چقدر ازتک تک کلمات رضاجون درس گرفتم ،چقدر بعضی جاهاخندیدم وواقعاچقدرعالی توضیح دادین ومن واقعا این حد از عمل کردن به حرفای استاد وعمل به قانون روتحسین میکنم وتبریک میگم بهت رضاجون ،وچقدرانگیزه م بیشترشد تامن هم این راه روباایمان بیشترادامه بدم .

    واقعا استاد همیشه میگین که اگربه قانون درست عمل کنیم حتماجواب میگیریم فقط بایدتکاملمون روطی کنیم مثل رضاجون .

    ماخیلیهامون همیشه فکرمیکنیم یه شبه بایدهمه چی عوض بشه ولی حرفهای رضا جون چقدربه وضوح داره به مانشون میده که به هراندازه ای که ماروخودمون کارمیکنیم ونحوه نگرشمون روتغییر میدیم جهان هم درهمون لحظه وبه همون اندازه اتفاقات وشرایط اطراف مارو تغییر میده .یعنی هرچی باورهای ماتغییر کنه جهان ماهم تغییرمیکنه فقط مهم اینه که اگرمابخایم نتایجمون به صورت پایدارتغییر کنه بایدهمیشه روخودمون کارکنیم وقانون روفراموش نکنیم .

    خیلی خوشحال شدم برای رضاجون وممنون که اینقدرجذاب ودلنشین توضیح دادین ،من که واقعا به دلم نشست وکلی ازحرفای رضا درس گرفتم .

    ازخداوندسپاسگزارم که منو به این سایت واستاد هدایت کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1986 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

    من قبلا کلا تو کامنتهای اقا رضا که رو سایت وجود داشت خیلی ایده میگرفتم و میرفتم انجام میدادم و بعد نتیجه عالی میشد

    مثلا بجای اینکه ساعتها مشاوره تلفنی یا حضوری دادن ایجاد کانال و از خودم فایل ضبط کردن و گذاشتن روی کانال که چقدر کار برای من راحت کرد

    الان هم تو صحبتهایی اقا رضا باز هم یه ایده دیگه بمن الهام شد که دقیقا من هم تو بیزنسم همین ایراد رو دارم که مشتریهایی قدیمی دارم و بخاطر خوش حسابی و سفارشهای دائمی که از من دارند پول رو نسیه میگذارند و بعدا که بار رو فروختن میان تسویه میکنند

    البته اکثر مشتریها نقدی ازشون پول میگیرم و بعضی‌هاشون نه

    ولی با گوش کردن صحبتهای اقا رضا که گفتن اگر میخوای مشتریهای باکیفیت‌تر و ثروتمند‌تر و دست به نقد‌تر داشته باشی باید از خودت شروع کنی که دست چک نداشته باشی و بعد به هیچ کسی نسیه ندی و نقد کار کنی تا ادمها و مشتریهایی که این شرایط رو داشتن سمت تو هدایت بشن

    حالا خداشکر که من از اول دست چک نداشتم ولی این ایراد دارم برای چندرغاز سود به بعضی از مشتریها نسیه هم میدادم

    ولی از این به بعد میخوام تو سیستم کاریم تغییر ایجاد کنم که به هیچ کسی نسیه ندم و هر کسی از من جنس خواست نقد باید پولش رو پرداخت کنه

    بقول اقا رضا هر چند انجام اینکار خیلی سخته بود ولی از اونجایی اولویت من پیشرفت و ثروتمند شدن هست بنابراین برای اینکه به این هدف برسم هر تغییری که باعث رشد و پیشرفت من و زندگیم خواهد شد رو انجام میدم

    خدایا شکرت از اینکه منو هدایت کردی و این ایده رو بمن الهام کردی تا بیام برای خودم و کار و جنس خودم ارزش قائل بشم و نسیه به کسی ندم و پولم نقد دریافت کنم

    وقتی که ریز میشیم و به نتیجه این عمل نگاه میکنیم متوجه میشیم انجام اینکار جرات و جسارت ایمان میخواد از اینکه اگر به خدا و فراوانی جهان اعتقاد داری و خودت رو هم لایق دریافت نعمتهای بی‌نهایت میدونی باید تو عمل ثابت کنی

    یعنی چی؟

    برای چی من به بعضی از مشتریها نسیه میدم ؟

    چون میترسم که اون مشتری از من دیگه خرید نکنه و فروشم کم بشه و درامدم بیاد پایین

    خوب این طرز فکر اگر شرک و وابستگی و باور کمبود نیست پس چیه؟

    تازه الان دارم متوجه میشم از اینکه چرا درامدم من مثل یو یو هستش و هی بالا و پایین میره

    برای اینکه هنوز من تو ذهنم باورهای مخرب و باورهای محدود کننده دارم

    این نشون میده من فقط تو صحبت یا حتی تو کامنت نوشتن دارند ادا ادمهای مثبت و درست رو در میارم

    ولی وقتی خودم ریز میشم میام به رفتارهام نگاه میکنم میبینم من خودم کلی ایراد دارم که نیاز حالا حالا روی باورهام کار کنم

    این چیزی که من با گوش کردن صحبتهای اقا رضا و مخصوصا نوشتن همین کامنت متوجه شدم توش ایراد دارم و یه ترمز مخفی تو باورهام دارم که خودم خبر ندارم

    که واقعا خودم اعتراف میکنم هنوز تو ذهن و باورهام ایراد دارم که باید روی خودم و باورهام کار کنم

    بریم به امید خدا این ترمز رو هم برطرفش کنیم

    و خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که باز هم از طریق یکی دیگه از دستان نازنینش منو هدایت کرد تا یکی دیگه از ترمزهام رو شناسایی کنم و بیام یه بار دیگه ایمان و توکل خودم رو به خدا ثابت کنم و باز یه پله دیگه صعود کنم در جهت رشد و پیشرفت و سعادت و کمک به گسترش جهان هستی

    دوستان و استاد عزیز و مخصوصا اقا رضا گل عاشق همه تون هستم

    انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1569 روز

    سلام به استادنازنینم ومریم جان دوست داشتنی

    هربارکه فایلی میادرو سایت من به دنبال تشابهاتش باخودم میگردم تابتونم ترمزهاروپیداکنم.من همیشه بخاطرباورهایی که درخانواده شکل گرفته بودخیلی علاقه ای به قرض گرفتن و،وام وقسط واین حرفانداشتم.خداروبسیارشاکرم که توی همین یک موردرفتارم درست بوده.که البته دلیلش قطعا باورفراوانی نبوده.به نوعی ترس ازدِین داشتیم خانوادگی که سعی میکردیم خودمون رومقروض نکنیم که مبادا اتفاقی بیفته ومانتونیم بدهی روپرداخت کنیم ومدیون طرف مقابل یاحتی بانک واینا شیم.ی بخشی ازموضوع هم برمیگشت به عزت نفس که البته انصافا ازاول توی وجودمن بود.دلیلش رونمیدونم ولی قرض گرفتن ازکسی واصلا رو زدن به اشخاص بابت گرفتن پول خیلی غرورم روجریحه دارمیکردوهیچوقت اینکارو نمیکردم.ازمرگ برام بدتربود.هزاربارپیش اومده خواستم کاری کنم یاچیزی بخرم ولی پولش نبوده یاکم بوده پارودلم گذاشتم وقرض نگرفتم چونکه نمیخواستم دست جلوی خلق خدادرازکنم.تنهادوباروام گرفتم توی این مدتی که ازعمرم گذشته که اونم خداروشکربه خیروخوشی روبه اتمامه.وخیلی ام به خوش حسابی معروفم توی اطرافیان.مولادرز حساب کتابم نمیره.نه میذارم کسی بهم بدهکاربمونه نه دوست دارم به کسی حتی بابت مثلا پرداخت کرایه تاکسی بدهکاربمونم.استادمهربونم منم چهارشنبه هفته گذشته بایکی ازبزرگترین ترسهام روبروشدم.گفتم هرجور شده امروز وقتشه بایدبرم تودلش وبهش غلبه کنم راستش ازسنمم خجالت کشیدم بابت این مزخرفات ذهنی(تاسف)من تابحال سابقه نداشت شب موقع خواب توی هیچ کجاتنهاباشم.حتی خونه خودمون حتی طبقه خودمون.چهارشنبه شب یکی ازاقوام نزدیک مافوت کردن که خانواده بااصرارسایرین رفتن وشب منزل متوفی موندن ودرصورتی که بمن خیلی اصرارکردن که توام حتمابیا تنهانمون توخونه میترسی هی فکروخیال میادسراغت من قبول نکردم.شدیدامقاومت کردم وتک وتنهاتوی طبقه خودمون خوابیدم توی خونه ای که دوتا عزیزدرش فوت کردن واتفاقا توی همون اتاقی که یکی ازعزیزانم فوت کرده میخوابم واینجاشده اتاق شخصی بنده.خونمون ی حیاط وی زیرزمین خیلی بزرگ داره گرچه طبقه بالای خونمون برادرم وخانواده اش زندگی میکنن ولی من قبلا خیلی ازاین داستان روح وجن وحتی دزد و این حرفامیترسیدم.وقتایی که تنهابودم پرده هاروکامل میکشیدم چشمم به حیاط نیفته در ورودی واحدرو قفل میکردم وحتی دستشویی که داخل راهرو بودنمیرفتم تاخانواده ام برگردن صدای تی وی رو زیادمیکردم وکلی چراغ روشن میکردم وبازهم بااین وجودمیترسیدم.ی سری خزعبلات.واقعاافکاربیهوده وپوچیه.باخودم دعواکردم وگفتم زهراازاین میخوای بزرگترشی؟خجالت بکش دخترببین مریم توی20هکتارزمین چندین شب تنهامیمونه ی وقتایی یکی دوماه بعدتوعرضه نداری1شب توی ی خونه200متری تنهابمونی؟واین شدکه من زدم توگوش ترسم وبه قول شمااستادجان سرم به بالش نرسیده321 خداحافظظظظ خوابم برد(خنده)اواسط شب چندین باربا صدای استهلاک وسایل که تق وتوق میکنن بیدارشدم ولی انصافانترسیدم اصلا.نمیدونم چرا این استهلاک فقط شبا فعالیت میکنه ومیفته به جون وسایل.ول کن بابابزاربخوابیم سرجدت(خنده)حالا برنامه ام اینه یک تاچندشب هم توی خونه بمونم خونه ای که کلا هیچکس غیرخودم توش نباشه حتی ساکنین طبقه بالا.من خودم روبایدبه خودم اثبات کنم.من باید ی من جدیدبسازم پرقدرت تر،جذاب تر،آگاه تروقطعاموفق تر

    استادعزیزودوست داشتنی من ممنونم ازتون وهمچنین شماآقارضای عطار.درپناه خداباشیدآمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1722 روز

    سلام به اساتید عزیزممممممممم

    استاد عزیزم آقای عباسمنش و مریم خانم عزیز.

    استاد جانم بی نهایت ازتون سپاسگزارم بابت این فایلی که در سایتتون قرار دادید و من و امثال من با این آگاهی ها آشنا شدیم.

    واقعا برای منم اتفاق افتاده از روزی که روی باور هام کار کردم و متعهد شدم به تغییر خودم ( گریه ام میگیره) استاد باور کنید اینقدر اتفاقات خوبی افتاده و از مسیر هایی که از قبل آموخته بودم و بعد بودم و سالها بود ازشون نمیتونستم در آمدی کسب کنم دارم پول می‌سازم و این لطف الله یکتاست. این خداوند است که مرا در این مسیر زیبا قرار داد.

    استاد بی نهایت از شما و خانم شایسته و آقا رضای عزیزم سپاسگزارم که این آگاهی ها را با ما به اشتراک می‌گذارید.

    استاد جان و آقا رضای عزیز اگر بدونید چقدر این فایل ها تاثیر مثبتی روی من و باور هام گذاشت…

    من همزه این باور رسیدم که متعهد تر و با ایمانی بیشتر روی خودم کار کنم و این مسیر زیبا را ادامه بدهم.

    متعهد شدم که اهدافم را پیگیری کنم. و بدون تردید سمت مسیر و کاری بروم که عاشقشم و کاری باشه که بتونم 3 روز نخوابم و کار انجام بدم حتی اگه براش پولی دریافت نکنم…

    خداوند مرا هدایت کرد که از کلید هایی که قبلا نگه داشتم بتونم الان در این زمان استفاده کنم. این درک و این آگاهی را بهم داد و چشم مرا بینا، گوش مرا شنوا و قلب مرا پذیرای آگاهی ها کرد.

    بی نهایت ازتون سپاسگزارم و خدای یکتا را میلیارد ها برابر از ذره ذره نوترون، الکترون و پروتون موجود در کل جهان هستی شکر و سپاس که من در این مسیر زیبا قرار گرفتم.

    راستی استاد واقعا جهان جهان فرکانس هاست. از نحوه عملکرد اتم ها تا کهکشان ها.

    اینقدر زیبا ست واقعا این مسیر که الان گر از ذوقم. ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: