نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار حسن عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

چه نکات قشنگ و بینظیری داشت این فایل:

یکی این که ما همیشه در مسیر رشدمون به تضاد برمیخوریم و ممکنه در ابتدا خیلی برایمان سخت باشد ولی با تغییر نگاهمون مسیر برامون واضح میشه و بودن اون تضاد خیلی باعث بهتر شدن ما میشه. مثل واکنشی که دوست آقا رضا در مورد کپی از استاد داشتن و همین تضاد و رنجش باعث شده پیشرفت های خیلی خوبی در ادامه مسیر شکل بگیره

نکته مهم بعدی در مورد الگو برداری هست که این موضوع همیشه در طول تاریخ بوده و مدام باید به یادمون بیاریم از همون ابتدا وقتی قابیل برادرش هابیل رو میکشه و نمیدونسته با جنازه ش چیکار کنه، خداوند از طریق نمایش دو تا کلاغ که باهم دعوا میکنن و یکشون کشته میشه و دیگری اون رو زیر خاک دفن میکنه این الگوبرداری رو به قابیل یاد میده

توی قرآن این همه مثال آورده شده که به ما الگو بده مثل پیامبران و دیگر مثال های قرآن بتونیم الگو بگیریم که استاد هم بارها اشاره کردن که مثلا فلان موضوع رو از حضرت سلیمان الگو گرفتم یا یکی از الگوهای محبوب استاد حضرت ابراهیم هستن برای بحث های توحیدی

خدا رو شکر ما در این برهه یکی از بهترین الگوهای زندگیمون رو داریم که با ما هم عصر هستن و حتی بیش از هر کس دیگه ای میان و زندگی روزمره شون رو هم به ما نشون میدن (این دیگه ایده آل ترین حالت ممکنه). یا این که استاد همیشه میگن کامنت بنویسید و از نتایج و نوع تفکری که نتیجه گرفتیم و … بگیم واسه اینه که همه بتونیم از هم الگو بگیریم

این که بارها توی فایل های مختلف هدیه و محصولات استاد میگن برای این که باورهای محدودمون سست بشه و جای اون رو باورهای قوی بگیره بگردیم دنبال الگو ها و حتی اگر از شخصیت کسی خوشمون نمیاد اون وجه از اون شخص که قابل تحسین هست رو الگو بگیریم

در مورد احترام قائل شدن چقدر نکات مهم و ظریفی رو اشاره کردین و این موضوع چقدر با عزت نفسمون هم در ارتباط هست. این جمله ی طلایی که خیلی وقت ها یادمون میره و بعدا هم چوبش رو میخوریم “ارزش احترام همیشه از صمیمیت بالاتره”

جمله ی طلایی دیگه این که “اگر کسی برامون احترام قائل نبود یک ثانیه وقت براش نزاریم”. اصلا این مورد دومی مثل حکاکی روی سنگ توی مغز من حک شد و چه مثال هایی توی ذهنم گذشت. افرادی که آدم های توانمندی هستن اما چون اجازه دادن اطرافیان حرمت ها رو بشکنن خودشون هم ارزشمندیشون یادشون رفته

استاد عزیز چقدر شما برای ما نعمتید

همیشه از زمان کودکی و نوجوانی با خودم میگفتم خوشبحال اونایی که با حضرت محمد و حضرت علی و … هم عصر بودن. چقدر میتونستن مستقیم ازشون چیزی یاد بگیرن. چه سوالایی میتونستن بپرسن. ولی از وقتی با شما آشنا شدم دیگه هرگز اون خواسته در من نبود. چون استادی دارم که با توجه به شرایط زمانه میاد و دقیق ترین نکته ها و آگاهی ها و پرداختن به “اصل” رو به ما میگه. مثلا در شرایطی که اکثریت جامعه حتی کسانی که پرچم انرژی مثبت و حال خوب رو سر شونه شون گرفته بودن تحت تاثیر اتفاقات اخیر در کشور هستند، ناراحت و خشمگین هستن یا ادای ناراحت بودن رو در میارن. یه پست میخوان تو فضای مجازی منتشر کنن کلی با مردم همدردی میکنن و قلب سیاه میزارن و … (برای این که خدای نکرده یه موقع فالوور ناراحت نشه!!!) من با استفاده از آگاهی های شما تو این روزها دارم بهترین حس ها رو تجربه میکنم و حالم خیلی خوبه و میدونم هر کسی چیزی رو تجربه میکنه که داره بهش توجه میکنه

بارها اون جملات طلایی شما توی ذهنم تصویر سازی میشه که سال 88 در مواجه با سیل عظیم معترضان انگشتتون رو روی شقیقه تون میزدین و از خودتون میپرسیدین “من چی میخوام؟” و نتیجه ی این متفاوت فکر کردن نتایج متفاوت شماست که هیچ کسی رو ندیدم که از موفقیت حرفی بزنه و حتی به نتایج شما نزدیک شده باشه

برگردم به بحث احترام

خدا رو شکر توی خانواده ای بزرگ شدم که یاد گرفتم همیشه پدر و مادرم رو با لفظ “شما” خطاب کنم و همیشه موقع وارد شدن پدر از جامون بلند بشیم. یاد گرفتم همیشه به معلمین و اساتید احترام بزاریم و موقع حرکت جلوتر از اونا راه نریم و نکات طلایی امروز در مورد احترام باعث شد خیلی بیشتر این موضوع رو برای همیشه گوشه ذهنم داشته باشم.

الان که فکر میکنم میبینم چقدر این موضوع احترام جا برای فکر کردن داره. حتی این که ثروت چقدر میتونه برامون احترام بیاره از این بابت که وقتی ثروت داری نمیری توی صف گوشت و برنج و … وایسی و هزار جور بی احترامی بهت بشه

هیچ وقت نسیه نمیکنی که کسی بخواد به خاطر چندر غاز بهت بی احترامی کنه

از کسی پول قرض نمیکنی که احترامت خدشه دار بشه

به خاطر چند درصد تخفیف فصلی نمیری فروشگاه شلووووغی که مغازه دار سرت منت بزاره که آره دارم بهت لطف میکنم جنستو بگیر و برو

و هزار تا موضوع دیگه که باید برم توی اهرم رنج و لذتم اضافه شون کنم

یکی دیگه از مواردی که خودم همیشه سعی کردم برای احترام به استاد، به اعضای سایت و خودم رعایت کنم اینه که حداقل یبار متنم رو قبل از انتشار مرور کنم تا جایی که میشه غلط املایی و ویرایشی نداشته باشه و از دوستان عزیز هم همین درخواست رو دارم که قبل از انتشار مطلب خودشون یبار بخونن متن رو. اینجوری در وهله اول به خودشون احترام گذاشتن.

امیدوارم عمل کننده ی این آگاهی ها باشم و قدرشو بدونم و برم فکر کنم برای احترام به خودم و دیگران چه چیزهای دیگری باید رعایت کنم. هچنین فکر کنم کجاها از کسی الگو گرفتم و توی انتخاب مسیرم و هدفم نقش داشته و چه الگوهای دیگری باید پیدا کنم در راستای خواسته هام و این که دلم میخواد چه الگویی برای دیگران باشم

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:

رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده ایم»

دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    286MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13
    34MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حسین رجب پور» در این صفحه: 1
  1. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1970 روز

    بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست

    سلام ب استاد عزیزم ….

    با دیدن فایل اقارضای عزیز و همینطور توضیحات زیبای استاد در لابلای صحبتهاشون که کلام اقارضا رو تکمیل ترش میکرد مطالبی ب ذهنم خطور کرد میخوام بیان کنم :

    در گذشته ادم بسیار نگران و ناامید و مضطربی بودم و ب رحمت پروردگار ناامید بودم …اما منم مثل اقا رضای عزیز روزی تصمیم گرفتم تغییر کنم

    قدم اول برای موفقیت رو ب این شکل برای خودم تعریف کردم فقط بخونم – فقط گوش کنم ب خودم گفتم نیازی نیست در ابتدا این حرفها رو باور کنم چون انقدر ذهنم مقاومت داشت که حتی حاضر ب شنیدن هم نبودم ….اما از یه جایی ببعد این مقاومت ها کم و کمتر شد …

    اگه کمی دقت کنیم میبینیم همه چیز ذهنیه …همه چیز در ذهن قدرتمند ما داره رخ میده و ب هر چیز که توجه کنیم داریم بهش انرژی میدیم و انرژیهای مشابه همدیگرو جذب میکنن…

    باور کنین جاه و جلال و بزرگی و عظمت رو خداوند ب انسان میده ….

    کی…؟ چه زمانی ….؟

    زمانی که خودت – خودت رو باور داشته باشی ………

    زمانی که خودت – خودت رو دوست داشته باشی ….

    زمانی که برای خودت احساس لیاقت مندی میکنی زمانیکه برای خودت احساس ارزشمندی میکنی ان وقت جهان اتفاقاتی رو دست ب دست هم میده تا ب تو احساس لیاقت مندی و ارزشمندی بیشتری بده و تورو ب تمام خواسته هات میرسونه طوری که هرگز نمیتونی سر در بیاری و ب ناچار نام معجزه بر اون میگذاری…

    نیازی ب زور زدن نیست …نیازی ب باج دادن ب این و اون نیست تا بقیه دوستمون داشته باشن …تا بقیه تاییدمون کنن تنها باید خودو خدای خویش را بهتر بشناسیم تنها کافیه قوانین جهان رو بشناسیم و باهاش همگام باشیم …

    برای انکه ب خواسته هامون برسیم یا برای انکه ب ثروت برسیم نیازی نیست از قبل ثروت داشته باشیم تنها باید درون مون ثروت رو احساسش کنیم یعنی بوی پول و خواسته هامون رو از مدتها قبل حسش کنیم ان وقت که خواسته مون براحتی وارد زندگی مون میشه

    این بر میگرده ب ایمان مون …ب باورامون بر میگرده ب افکارمون اینکه خودمون – چقدر خودمون رو قبول داریم چقدر خدارو باور داریم هیچ چیزی در این دنیا ب خودی خود اتفاق نمیفته اگه منتظر نشستی یه اتفاقی بیفته تا ب خواسته ات برسی هرگز این اتفاق برات رخ نمیده مگر انکه تو از لحاظ ذهنی تغییر کنی …

    اگه منتظر این نشستی یه نفر بیاد دستت رو بگیره یا دولت بهت کمک کنه هرگز این اتفاق نمیفته زمانی افراد و دولت برات کاری میکنن که تو از لحاظ ذهنی تغییر کرده باشی و ب احساس خوبی رسیده باشی …همین یه کار ساده ست که تو رو ب هرچی که میخوای میرسونه …

    تویی که در بعضی از مواقع انقدر ادعا میکنی که کسی ب گردت نمیرسه حالا چه اتفاقی افتاده که اینقدر پکری ..اینقدر ناتوان شدی …چی شده ….؟ چرا بادت خالی شده …؟

    بدون که هنوزم همون قدرت و توانایی رو داری فقط کمی از لحاظ خودباوری و ایمان ب خداوند ب مشکل خوردی وگرنه توان تو همون توانه این ذهن توست که بادت رو خالی کرده و پکری…همه چیز ذهنیه و درون ذهن مون داره اتفاق میفته

    اساس کار دنیا بر پایه علت و معلول هست ….

    وقتی شما ب خداوند ایمان داری میتونی قبل از رخ دادن چیزی که دوسش داری شاد باشی..احساس خوبی داشته باشی و مدتها قبل در احساس خوب باشی و از این طریق ب خواسته ات میرسی

    همانطور وقتی که مشکلی در کار نیست اما تنها ب خاطر ترسها و ذهن شرطی شده ات که ب خاطر برنامه ریزیهای کودکی ات بوده همیشه نگران هستی و انقدر در این احساس بد میمونی تا باعث رخ دادنشون میشی بعد خیال میکنی جهان با تو لج یا خداوند با تو بد و از تو خوشش نمیاد در صورتیکه تو خودت هستی که خودت رو دوست نداشتی و اتفاقات بد رو رقم زدی همه چی با کانون توجه تو – افکار و احساس تو داره شکل میگیره …

    برای ثروتمند شدن نیازی نیست قبلش ثروت داشته باشی ……

    همانطور برای بدبخت شدن هم علت این نیست که درخانواده فقیری بدنیا امدی خودت انتخاب کردی …..

    قدرت درون توست تو میتونی در شرایط بسیار عالی قرار داشته باشی اما ب خاطر عدم احساس لیاقت مندی و احساس بی ارزشی و ترسهای واهی کانون توجهت رو بر روی چیزهایی قرار میدی که احساس بدی بهت میده و خودت رو بدبخت میکنی و از اون شرایط عالی ب پایین سقوط میکنی و وارد جهنم میشی……

    همینطور میتونی در شرایط بسیار بد و سختی باشی ولی ب خاطر خودباوری و نگاهت ب دنیا و ایمانت ب خداوند کانون توجهت رو بر روی چیزهایی قرار بدی که ب تو احساس خوبی بده و از طریق احساس خوبت ب شرایط عالی در جنبه های مالی و عاطفی برسی و وارد بهشت بشی…

    برای اینکار ما نیاز داریم که ذهن منطقی مون رو تحت تاثیر قرار بدیم یا ب اصطلاح هشیاری و منطق مون رو کمی متزلزل کنیم تا اینقدر مقاومت نداشته باشند و کمی شک کنیم ب مسیری که در گذشته داشتیم میرفتیم چون منطق تو نمیذاره بدون اجازه او و هماهنگی او ب ناخوداگاهت نفوذ کنی و مقاومت میکنه

    تنها با ایمان ب خداوند و خودباوری – احساس لیاقت مندی – و تکرار بارها و بارها عبارات تاکیدی که ب ما احساس خیلی خوبی میده میتونیم قدمهای اول رو برداریم ..

    حتی قدمهای کوچولو و پا گذاشتن بر روی ترسهات امکان پذیر میباشد اما یادمون باشه تنها با تکرار کردن عبارات تاکیدی و یه گوشه نشستن کاری پیش نمیبریم باید بتونیم مرتعش بشیم چون زمانی ما اقدام عملی انجام میدیم که در مدار خواسته مون مرتعش بشیم وقتی این اتفاق میفته جهان دست ب کار میشه و ما شاهد دیدن نشونه ها در جهان مادی خواهیم بود که ب ما انگیزه بیشتری میده ..ب ما احساس بهتری میده …

    انگیزه و شوروهیجان درون تک تک ماها وجود داره منتهی ما با باورهای درب و داغونمون جلوش رو گرفتیم ما با مقامت و باورهای درب و داغونی که از گذشتگان بهمون منتقل شده جلوی خواسته ها و جاری شدن انگیزه و هیجان رو گرفتیم ما با ترسهایی که در زمان کودکی ب ما منتقل شده متوقف شدیم و باورشون کردیم …

    تنها عامل حرکت کردن و موفقیت و داشتن شوروهیجان اینه که تلاش کنیم جلوی مقاومت های ذهنی مون رو بگیریم ان وقته که جریان انرژی الهی درون مون جاری میشه البته که انرژی الهی همیشه درون مون جاریه منتهی ما با ذهن شرطی شده مون با باورهای درب و داغون مون جلوش رو گرفتیم

    این تنها با اقدام کردن و دیدن و شنیدن ادمهایی که توانستن ب خواسته هاشون برسن انجام میشه شور و هیجان بدست اوردنی نیست شوروهیجان درون تک تک ما انسانها و تمام موجودات جهان نهفته ست ما تنها باید اجازه بدیم تا درون مون جاری بشه

    اگه هنوزم ناامیدی – اگه هنوزم میترسی – اگه هنوزم انگیزه نداری و افسرده ایی تنها کاری که میتونه تورو ب حرکت در بیاره اینه که : کمی ب ذهنت اجازه بدی تا چیزهایی رو بشنوه و ببینه که دیگران بهش رسیدن …

    باید خواسته هات رو بنویسی و بارها با صدای خودت تکرارشون کنی …

    بارها تکرارشون کنی البته اوایل ممکنه بصورت خودکار دستت بره برروی دکمه توقف صدا …اما سعی کن صدا رو قطع نکنی بذار پخش بشه وقتی انقدر تکرار میشه تکرار میشه یه جایی دیگه ذهن مقاومت نمیکنه یعنی مقاومتش کمی شکسته میشه یه افکار ناامیدانه ایی درون تون شکل میگیره یه خواسته هایی درون تون شکل میگیره

    همین اندازه هم خیلی خوبه چون شما از بی انگیزه گی رسیدی ب جایی که حالا انتخاب کردی …… همین اندازه هم نوعی موفقیت ب حساب میاد …نگو فایده یی نداره …

    خدارو شاکر باش که چیزی یا کسی در جهان هست که دوسش داری …

    خدارو شکر کن چیزی یا کسی در جهان هست که ب خاطرش مرتعش میشی و ب احساس خوبی میرسی……..

    برای این موقعیتی که داری هزاران بار خدارو شکر کن ……..

    باور کن کسانی هستن در این دنیا که چیزی ندارند تا احساس خوبی بهشون دست بده انقدر که باورهای درب و داغونی دارن هر چی هم میگن تنها در کلامشونه یا با نوشیدن مشروب و مواد ب احساس خوب میرسند اینو از روی نتایج زندگیشون ب خوبی میتونی بفهمی چون جهان هرگز اشتباه نمیکنه…

    برای این تمرین عملی ساعتها – روزها – و حتی ماهها زمان بذار نگو این چرت و پرت ها چیه ….نگو این مسخره بازی ها چیه باور کن ب همین سادگی بود که ادمهای موفق ب خواسته هاشون رسیدن

    اگه کمی دقت کنیم تمام ایده هایی که ادمارو ب خواسته ها و ثروت میلیاردی رسونده همه و همه از اول چرت و پرت بوده و همه مسخره شون میکردند حتی ذهن خودش هم مسخره ش میکرد اما اون ادمه ب همون چرت و پرت ها ادامه داد …تکرارش کرد تا اینکه در اون مدار مرتعش شد…

    کار ما بعنوان یه انسان در این دنیا همین اندازه ست نیازی نیست ما کار دیگه ایی بکنیم تنها ب کنترل ذهن مون نیاز داریم بقیه رو جهان انجامش میده

    چه جوری …؟ ما نمیدونیم

    خداوند توسط قوانینی که برای جهان تعیین کرده تمام نیازهای مارو برای رسیدن ب خواسته هامون انجام میده چطوری .. ؟هیچ کسی نمیدونه …..

    توسط قانون قدرتمند جذب – توسط ارتعاشات ساطع شده از شما و توسط ارتعاشات هماهنگ با قانون جذب خواسته شما ب سمت شما جذب میشن …

    وقتی برای توجه ب موضوعی ب ذهن مون تمرین میدیم قانون جذب تمام شرایط – اتفاقات – انسان ها و رفتارهای در جهت افکار و توجه مون فراهم میاره و تبدیل ب بخشی از ارتعاشات ذهنی ما میکنه همین که این اتفاق در زندگی ما نمود بیشتری پیدا میکنه سیگنال های ساطع شده از جانب ما تقویت میشن و اینطوریه که یه باور و یه فکر پوچ و بی اهمیت تبدیل ب یه باور قلبی میشه همین باورها هستن که در اتفاقات زندگی ما نقش مهمی بازی میکنن

    همه چیز انرژیه …ثروت انرژیه …افکار انرژیه …فقر انرژیه …ایده ها انرژیه ..محبت انرژیه …خشونت هم انرژیه که همه و همه در ذهن مون ایجاد و منتشر میشه

    این ما هستیم که ب این انرژی که هر لحظه ب درون مون جاری میشه شکل میدیم و بعد جهان همانطوری که گفتیم ادامه کار رو توسط قانون جذب انجام میده

    ب نظر من کسی که همین یه کار ساده رو نتونه انجام بده یعنی باورهاش انقدر قدرتمند باشه که حتی برای دیدن و شنیدن هم مقاومت داشته باشه کار سخت تری نسبت ب کسی که چنین مقاومتی نداره در پیش داره ….( ناگفته نمونه خود من هم چنین ادمی بودم )

    اما با تمام وجودم خواستم و انجام دادم خیلی سختم بود ولی انجام دادم و خدارو صدهزارمرتبه شکر هیچ ربطی ب ادم گذشته ام ندارم وقتی روی باورهای مخرب مون کار میکنم بعضی از باورهای مخرب دیگه خود ب خود تغییر میکنه انگار ب همدیگه وصلند…

    من ب خودم قول دادم …تعهد دادم که باید این کار رو انجام بدم ب خودم گفتم در غیر اینصورت هرگز نمیتونی ب موفقیتها و ارزوهات برسی و باید منتظر مرگ تدریجی ات باشی یا در خوش بینانه ترین حالت تماشاگر موفقیت های دیگران باشی

    یادمون نره زمانیکه خواستیم ب این دنیا بیایم خودمون رو باور داشتیم ما میدونستیم هرچی که بخوایم میتونیم خلق کنیم ما خالق بودیم و البته هنوزم هستیم

    اما در مقیاس خیلی کوچیکتر از خداوند ….

    منتهی قدرتها و تواناییهای خودمون رو فراموش کردیم و ب جاش باورها و افکار فقر الود و منفی دیگران رو جایگزین کردیم در حالیکه روح خداوند درونمون دمیده شده نیازی ب کسی نداریم هرکاری از ما ساخته ست ولی ما فراموش کردیم که چنین قدرتی داریم

    کافیه خودمون رو باور کنیم …کافیه ب خود باوری برسیم …هر چقدر بی انگیزه ایی هرچقدر افسرده ایی..اگه الان در هر شرایطی هستی که حتی نای صحبت کردنم نداری در هر وضعیتی هستی حتی حوصله کسی رو نداری ..بدهکاری ..یا گرفتاری .. یا رابطه عاطفی درب و داغونی داری و ناامیدی یا از زندگیت سیر شدی تو میتونی….

    باور کن تو میتونی …میتونی ب هر چیزی که میخوای در این دنیا برسی همانطور که استاد رسید – همانطور که خیلی ها رسیدند -همانطور که من رسیدم همینطور که اقا رضا رسید …

    کافیه تنها اجازه بدی عبارت های تاکیدی که برای خودت ساختی رو بشنوی – و نشونه هاش رو در جهان بیرونی ببینی – و تکرارشون کنی اجازه بدی کانون توجهت رو برروی افراد ثروتمند و موفق قرار بگیره ..

    موضوعی که در گذشته ب خاطرش مقاومت وحشتناکی داشتی و حاضر نبودی حتی یک کلمه راجع ب فلان شخص ثروت مند بشنوی – حاضر نبودی حتی یه لحظه فلان شخص ثروت مند رو ببینی و حالت بد میشد ….تنها باید ب خودت اجازه بدی اونارو ببینی و تحسینشون کنی راه دیگری نیست …..

    یادت باشه همه چیز ذهنیه ….همه چیز انرژیه …همه چیز کانون توجه مونه …همه چیز احساسی که داریم هست بخدا این افکار و احساس و ارتعاش ماست که در ابتدا دیده نمیشه و تنها با احساس کردن مرتعش میشه و همینطور با متمرکز موندن بر روی اون ب جهان ساطع و اشکار میشه … این قسمت رو جهان انجام میده تنها کافیه در این فرکانس بمونیم بقیه رو جهان انجام میده نیازی ب زور زدن نیست ما کار دیگه ایی جز این کار نداریم که انجام بدیم

    همه چیز ذهنیه …همه چیز احساس ماست که از کانون توجه مون شکل میگیره …ب هر چی که توجه کنیم داریم بهش انرژی میدیم و انرژیهای مشابه همدیگرو جذب میکنن اما چون این کار توسط ذهن مون انجام میشه و یک کار عملی نیست ذهن مادی و منطقی ما مقامومت داره ….

    من میتونم تا فردا برای این موضوع بنویسم …اما احساس میکنم چیزی که درونم حسش میکنم نمیتونم ب همون وضوح بر روی کاغذ منتشر کنم دقیقا ب همین علت که ما خیلی وقتها بسیار با انگیزه ایم اما نمیتونیم این انرژی رو در مسیر درستی هدایت کنیم تا مارو ب موفقیت برسونه …

    امیدوارم همیشه در فرکانس خواسته ها و ارزوهاتون قرار داشته باشین و در مدار خواسته هاتون مرتعش بشین ….

    تشکر ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای: