نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13 - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هستی محمدی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1188 روز

    سلام به استاد جان و آقا رضای عزیز

    تحسین میکنم آقا رضای فعال و خلاق رو که چقدر علاقمند بودن و زمان میذاشتن برای تدوین فایلهای استاد به روش خودشون.

    راه خیلی خوبی رو گفتن برای اینکه جملات استاد روبصورت رگباری داشته باشیم من هم انگیزه گرفتم که حتما اینکاروبکنم.

    در مورد الگو سازی دقیقا همینی که آقا رضا گفتن الگوی من شد تا من هم زمانی برای میکس بذارم و اصلا با دنیای ادیت و کار با نرم افزارهای ادیت آشنا بشم.تازه اون موقع آقا رضا با اون امکانات کم اینکارو کردن الان که امکانات و نعمت ها بیشتر هم شده.

    سپاسگزارم از آقا رضا که کلی انگیزه در من بوجود آوردن.

    در مورد الهامات حین صحبت چقدر لذت بردم واقعیت شیرینیه.

    در مورد احترام گذاشتن هم استاد جان خیلی بجا فرمودین.

    من دقیقا به همین شکل عمل میکنم حتی به اساتیدی که از خودم کوچکترن هم خیلی احترام میذارم و اینطوری حس خیلی بهتری دارم.

    ازتون ممنونم بخاطر این فایل ارزشمند.

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهرداد غنچه-اسما ابوتراب گفته:
    مدت عضویت: 2360 روز

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه بچه های سایت

    سپاس استاد جانم ، سپاس رضا عطار روشن

    چقدر خوب صحبت می‌کنی آقا رضا، بعضی از صحبت هات ، بعضی از تجربه هات انگار الان منه، انگار تغییراتی که من انجام دادم و این بهم انرژی میده و مسیر رو هموار

    در مورد احترام گذاشتن هم خیلی استاد جان خوب توضیح میدی ، من ناخودآگاه همیشه برای افراد احترام قاعل بودم همیشه سعی میکردم مرز ها مشخص باشه و جایی که با دوستی مرز صمیمیت بیشتر شد احترام کم کم کمرنگ شد

    من همیشه برای اساتیدم احترام قاعل بودم و بعد از تموم شدن کلاس ها خیلی از اساتید رو باهاشون در ارتباط بودم ولی هیچ وقت از کلمه استاد استفاده نکردم دیگه ، خوشحالی قضیه اینه که همیشه بهشون احترام میزاشتم ، یکی از اساتیدم که باهاشون کار میکنم ، روز تولدش که براش کادو گرفته بودیم ، ناخودآگاه این این بر زبونم جاری شد ، شما به عنوان استاد و کسی که باهاش کار میکنیم خیلی ارزشمند هستید برای ما …

    خدایا شکرت

    استاد جانم سپاسگذارم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مصطفی جعفری سرابی گفته:
    مدت عضویت: 986 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    عرض سلام دارم‌ خدمت همه‌ی دوستان همفرکانسی و هم خانواده عزیزم

    و همچنین شاه شاهان استاد عباسمنش ومریم بانو

    بنده یه نکته‌ای به نظرم رسید که خواستم با دوستان درمیان بزارم .

    بعضی از دوستان در گروه کامنت میزارن و میگن من فلان تعهد رو به خودم دادم و یواش یواش درهای موفقیت برامون باز شد و باز تعهدمونو فراموش کردیم چک و لقد خوردیم و پس رفت کردیم.

    حالا نظر من اینه که اون دوستان هم مثل آقا رضا ،اگه میشه شغلشون بگن،و بگن چیکار کردن و چطور درها براشون باز شد،یعنی اون اتفاق های قشنگ رو برای ما بگن،و اگه صد خط هم بشه من و امسال من که تو این سایت هستیم وقت میزاریم و همه ی کامنت رو می‌خونیم و از نکات طلای اون استفاده می‌کنیم

    تا هم واسه خودشون یاد آوری بشه که قبلا کجا بودن وبا تعهدی که دادن الان کجا هستن،و هم واسه ما باور پذیر تر بشه که اینهمه الگو هست

    خیلی خوشحالم در جمع شما دوستان هستم

    شاد و پیروز باشید در دنیا و آخرت.

    منتظر نظرات قشنگتون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 2953 روز

      سلام

      بنظرم هر جایی اختیار رو دادیم دست خدا و زور نزدیم ودست و پا نزدیم مسیر درسته

      ومسیر خوب حال خوب و احساس خوب داره ولی هر جایی خراب کردیم مسعولیتش به عهده خودمونه و حال بدی و ترس و ناشکری و منفی بینی نشونه شه

      در کل تضادها باید باشند ولی مهم اینه که یه اشتباه رو دوبار تکرار نکنیم

      ومسیر درست رو با نوشتن نکات مثبت خودمون و زندگی و اطرافیانمون هر چند نکات کوچک ولی یاد اوری و نوشتن روزانه این نکات باعث میشه مسیر واضح تر و راحت تر بشه و لذت بخش تر

      مورد بعدی عزت نفس هست و باور به اینکه خدا همواره از ما حمایت میکنه

      اگر روی عزت نفسمون کار کنیم نه محتاجیم به غیر خدا و نه تو حال بد میمونیم مسیر واضح روشن و پر از آرامشه و نور

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فائزه خدابخش گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    سلام سلام استاد روشن کلام وخانم شایسته دلنشین وهمگی دوستان عزیز

    خیلی لذت بردم از صحبتهای اقای عطارروشن عزیز …چقدر فوق العاده روند تغییرات ونتایجشون رو توضیح دادند واقعا تحسین برانگیز بود سپاسگزارم از اقا رضای عزیز و از استاد عزیز که این فایل رو با ما به اشتراک گذاشتید

    چقدر هم جالب بود صحبتهاشون در رابطه با فن بیان و رگباری صحبت کردن … یکی ازقسمتای سفر به دور امریکا یکی از کلیپاتون بدون ویس بود، گفتم چه خوب میشد صوتیش هم میبود… بعدش به خودم گفتم تنبلی رو بذار کنار برو خودت صوتیش کن ، muzio playerنصب کردم باحال بود ، کارکردن باهاش هم اسون بود …

    حقیقتا من زمانی که این فایل رو دیدم اون لحظه که از احترام مخصوصا به افراد بزرگتر گفتید اصلا شدیدا مقاومتام برانگیخته شد که دقیقا چرا… یک زمانی یک روح مجردی تصمیم گرفته در عصر حجر بدنیا بیاد، یکی دیگه هم عهد قجر ، منم تصمیم گرفتم فلان دهه بدنیا بیام، مگه زودتر بدنیا اومدن چه برتری داشته که حالا من احترام خاص بذارم، روی پیشونی طرف هم که میزان اگاهی وتجربیات درستش حک نشده…

    یاد زمانی افتادم که با یه بنده خدایی که ده سال از من بزرگتر بود ارتباط صمیمی داشتم، بعد هرجایی که نظرمون متفاوت بود میخواست من رو قانع کنه، ته ماجرا که قانع نمیشدم ربطش میداد به سن وسال و میگفت تو بچه ای بذار سنت که رفت بالاتر درک میکنی… موضوعاتی که مطمئن بودم ربطی به سن وسال نداره و سنم هم بیشتر بشه نظرم تغییری نخواهد کرد وطرف تجربه ی غلط خودش رو میخواد به من غالب کنه… درحالیکه همون ادم میدیدم سر یسری موضوعات دیگه هم نظر همسن خودش رو رد میکرد برچسب ساده بودن به طرف میزد … نظرات بزرگتر از خودش رو قبول نداشت پشت سرش میگفت ادم رو به پیری که میره عقلش رو به زواله…

    یبار که باز نظراتمون متفاوت بود چسبوند به سن وسال، دیگه طاقت نیاوردم بهش گفتم خیلی جالبه که همیشه نظرات متفاوت از خودت رو تحقیر میکنی و به طرفت برچسب میزنی که بچه س یا ساده س یا عقلش رو به زواله …یادم باشه چند سال دیگه اصلا جدیت نگیرم چون عقلت رو به زواله… بعد گفت نه من اون موقع 40سالمه چهل سالگی تازه پختگی و اوج کماله …گفتم اره دیگه همیشه حق باتوئه.. ادعا کرد که نه من نمیگم همیشه حق با من هست ولی در این موارد حق با من بوده و حقیقت هم همینه که تو بچه ای فلانی ساده س، و ادم رو به پیری که میره عقلش رو به زواله، خدا گفته که افرینش از نوزادی میره به پیری و پیری دوباره شبیه نوزاد میشه و خلاصه یسری موارد اسمون ریسمونی بهم بافت که الان یادم نمیاد، همون زمان هم بنظرم فقط داشت میبافت از وقتی هم که باشما اشنا شدم مطمئنتر شدم که مسیروصحبتای اون بنده خدا درست نبود … منم ارتباطم رو باهاش خیلی کم کردم… چندسال گذشت بایکی از اعضای خونواده ش در ارتباط بودم، باهم گپ میزدیم موبایلش زنگ خورد دیدم نوشته عقل کل… تماسش که تموم شد پرسیدم کی هست اسمش رو عقل کل سیو کردی، گفت فلانی، خنده م گرفت میدونستم چرا عقل کل سیو کرده ولی کنجکاو شدم ببینم عقل کل الان در چه حاله واسه همین پرسیدم حالا چرا سیوش کردی عقل کل …توضیح داد وگفت اره همه ی اعضای خونواده ازش فاصله گرفتن، من هرزمان یه موضوع جذابی واسم پیش میاد یه نقاشی میکشم میرم واسه همه ی اعضای خونواده تعریف میکنم ونشون میدم اما به عقل کل نه چون همیشه نظرش رو به بدترین شکلی میگه که حال ادم گرفته میشه ، با رفتاراش همه رو از خودش فراری داده… دیدم بنده خدا تو این چندساله دوزش شدیدترم شده، خداروشکر کردم که فاصله گرفتم …

    از اونجایی که در گذشته یسری چالشای سن وسالی این مدلی داشتم حالا چه از این طرفی که بگن بچه چه از اون طرفی که سنی داری و گفته بشه ازسنت خجالت بکش یا فلان رفتار یا فلان علاقه وفلان سلیقه متناسب با این سن نیست اصلا پای سن وسال که وسط میاد یه حس عجیبی بهم دست میده

    حسش شبیه اون حسی هست که شما نسبت به کراوات ونصیحت شدن دارید

    ولی منطقی بود این که احترام ارزشش از صمیمیت بالاتره و روابط از جایی ازهم میپاشه که از روی صمیمیت هرشوخی ولفظی بکاربرده میشه

    کامنتا رو خوندم خوشم اومد از کامنتایی که نوشته بودن احترام کوچیک وبزرگ نداره و اون کامنتایی که محتواش این بود که احترام صرفا با لفظ ایجاد نمیشه و باید قلبی باشه و احترام احترام میاره … دقیقا موافقم چون خودم دیدم افرادی که در مخاطب قرار دادن احترام میذارن اما احترامشون فقط در همون مرحله ی خطاب اسم مونده و جاهای دیگه فراموش شده ، یا افرادی که به اسم کوچیک همدیگه رو صدا میزنن و در عین حال روابطشون هم محترمانه و زیباس… بشدت با این نظر که احترام صرفا به لفظ نیست موافقم …

    که البته استاد هم گفتن با یسری کلمات بخاطر میسپرن که برای ادمایی که در ذهنشون احترام خاصی قائلن احترام بذارن و در ادامه گفته شد من اینطوری بخاطرمیسپرم شمام واسه خودتون دنبال راهی باشید که احترام گذاشتن رو بخاطر بسپرید

    کامنت یسری دوستان رو خوندم بامزه بود اینکه نوشته بودن بطرف میگی حاجی میگه حاجی باباته خیلی خندیدم یسری کامنتای این مدلی خوندم که ما محترمانه صحبت میکنیم بعضیا ناراحت میشن یا بعضیا مسخره میکنن…

    منم از یکی از عزیزانم شنیدم که مثلا شاکی میشد که طرف خودش سن وسالی داشت بعد من رو مادر صدا میزد یا اصلا از واژه حاج خانم خوشش نمیومد

    یا یکی دیگه از عزیزانم وقتی با کسی صمیمی میشد میخواست با اسم کوچیک صدا بشه اگه مثلا رسمی خطاب میشد به طرف میگفت به اسم کوچیک صدام بزن، وطرفش نمیپذیرفت اینطور برداشت میکرد این آدم نمیخواد بامن ارتباط دوستانه داشته باشه و مثلا دوستیش در حد سالی به دوازده ماه یبار همدیگه رو دیدن هست بیشتر میخواد در حد آشنا باشه تا دوست

    والبته که اینطور نیست که این نوع ادما خودشون رو لایق احترام نمیدونن یا عزت نفسشون پایین هست

    بنظر من منطقی نیست … چرا که اگه اینطور بود پس جامعه امریکا بی عزت نفس بودن واحساس لیاقت نداشتن …

    چندروز پیشا دوستم یه فایلی واسم فرستاد در مورد روابط و اینکه آدما چنددسته هستن بصری سمعی لمسی و… بعد ازش یسری سوال پرسیدم و یسری توضیحاتی داد از کلاس روانشناسی که شرکت کرده بود،بعدش رفتم یه سرچی داشتم

    ویژگی افراد دیداری (بصری)

    چشم ها کمی متوجه بالا (در هنگام فکر کردن به بالا نگاه می کنند).

    هنگام صحبت کردن دستشان را تکان میدهند

    تنفس سطحی ولی از ناحیه بالای ریه ها

    سرعت در کلام

    سرعت در پردازش افکار

    منظم و مرتب هستند.

    دست خط تمیزی دارند

    رنگارنگ میپوشند

    عاشق عکس وتصویر هستن

    به کمک تصاویر موضوعات را به یاد می آورند

    به کیفیتهای دیداری بیشتر توجه دارند و تصاویر توجه شان را جلب میکند

    از آنچه دیده اند بیشتر صحبت میکنند

    استفاده از جملات بصری مثل من می بینم که … را زیاد استفاده می کنند.

    به ظاهر چیزها اهمیت می دهند (از روی ظاهر مثل مدل، رنگ و … انتخاب می کنند)

    افراد بصری به رفتار ما، به ظاهر ما و هر آنچه به چشم می‌آید، بیشتر توجه می‌کنند. اینکه رفتار ما چقدر محترمانه است، آیا به احترامشان بلند میشویم؟ آیا چهره مان از دیدنشان شاد میشود؟ آیا لباسهایمان تمیز و ظاهری آراسته داریم برایشان بسیار با اهمیت است

    وقت بصری‌ها را نگیرید. مقصود خود را زود اعلام کنید.

    ویژگی افراد شنیداری (سمعی)

    چشم ها به طرفین متمایل است (در هنگام فکر کردن به سمت چپ و راست چشم را می گردانند).

    تنفس از فاصله وسط سینه

    صدا زود حواس آن را بخود جلب میکند

    با آب و تاب حرف می زنند ولی صدایشان آهنگ دار است.

    حرف های دیگران را به راحتی تکرار می کنند.

    از طریق تکرار حرف یا شنیدن مطلب می آموزند و از شنیدن حرف ها لذت می برند.

    موسیقی یا حرف زدن با اهنگ را دوست دارند.

    مطالب را مسلسل وار و گام به گام به خاطر می سپارند.

    علاقه مند به شنیدن بازخورد حرف های خودشان از جانب دیگران هستند.

    وقتی به تنهایی مشغول به کاری هستند، زیر لب زمزمه می‌کنند و هرچه تند تر بخوانند تندتر کار می‌کنند و برعکس

    بیشتر به کیفیت‌های شنیداری توجه دارند یعنی از آنچه شنیده‌اند بیشتر صحبت می‌کنند

    کلام و طنین و آهنگ را به خاطر می‌سپارند

    آهسته صحبت می‌کنند و سعی می‌کنند که بیان شان شیوا و رسا باشد و به گفتار خود توجه خاصی نشان می‌دهند.

    از جملات شنیداری مثل: من شنیدم که … استفاده می کنند.

    سمعی‌ها، به گفتار ما توجه خاصی دارند. به تحسین‌ها، تقدیر‌ها، تشکر‌ها، به آنچه پشت سرشان گفته شده. به کنا یه‌ها، به طعنه‌ها، به گفتار مؤدبانه و محترمانه. به اظهار علاقه گفتاری

    به جمله دوستت دارم، به گفتار نغزو کلام شیرین. به لحن و طنین. به موسیقی و خوش آهنگی صدا. با سمعی‌ها کمی آرامتر از بصری‌ها صحبت کنید، اما خیلی هم آرام نشوید. خلاصه نکنید، اما شرح و تفسیر فراوان هم ندهید.

    برای سمعی‌ها، احترام کلامی مهمتر از احترام رفتاری است

    ویژگی افراد لمسی

    چشم ها در هنگام فکر کردن به پایین و سمت راست گردش دارد.

    تنفس از انتهای ریه ها. بالا و پایین رفتن شکم آنها در تنفس تا حدی مشخص است.

    آهسته و عمیق حرف می زنند و با مکث و حوصله صحبت می کنند.

    به پاداش های فیزیکی بسیار علاقه مندند. فشرده شدن دستشان به گرمی ،نوازش و در آغوش کشیده شدن، به هنگام تحسین ضربه ای آهسته به پشتشان موجب دلگرمیشان است

    در جریان مکالمه دوست دارند نزدیک فرد مقابل باشند.

    بیشتر با لمس کردن لذت می برند، نه با حرف زدن

    در طبیعت خودشان را با حس‌شان درگیر طبیعت می‌کنند، گل‌ها را بو و نوازش می‌کنند

    خیلی آرام اند. حتی یک نوع رخوت و سستی را می‌توان درآن‌ها دید. احساس آن‌ها از دیگران عمیق‌تر است و در ملایمت آن‌ها متانت نیز هست.آن‌ها ملایم صحبت می‌کنند و احساسات عمیقی دارند

    از جملات حسی مثل: احساس می کنم … استفاده می کنند.

    ویژگی افراد سمعی – منطقی

    چشم ها متوجه پایین و چپ است.

    علاقه مندی زیادی به گفت و گوی درون و خلوت با خود

    علاقه مند به بهره گیری از جملات پیچیده

    استفاده از واژه های انتزاعی و علاقه مند به تفکر انتزاعی

    علاقه مند به چیزهای پرمعنی و امور منطقی

    پرداختن به جزییات یک موضوع

    یسری ادما بصری بودنش غالب هست یسری ادما سمعی بودنش و … درصدش فرق داره

    استاد یجا گفتی وقتی سریال سفر به دور آمریکا وزندگی در بهشت اومده یسری بچه ها میگفتن که ماتازه فهمیدیم استاد چی میگفت … گفتید که من تعجب میکنم چطور بچه ها تا پیش از این از ویسها مطالب رو نگرفتن … بنظرم دلیلش همین درصد بصری بودن هست،ویژگی بصریشون غالب بوده

    هدفم از گذاشتن این مطلب این بود که:

    از اونجایی که ما ادمای متنوع با ویژگیهای متنوع در این جهان سرشار از تنوع داریم زندگی میکنیم و از اونجایی که باورهای ما خالص و صددر صد نیست و همیشه هم از لحاظ فرکانسی در یک سطح نیستیم و پیش میاد که با ادمهای متفاوت از خودمون مواجه بشیم ،از نظر من دونستن این مطلب کمک میکنه به پذیرش و صلح بیشتر و رفع سوء تفاهمات … یعنی واسه من که اینطوری بود این مطلب بهم یاد میداد که اگه ادمی میبینم که دوست داره در روابط دوستانه ش به اسم کوچیک خطاب بشه از فضا نیومده، یا شخصی که دوست داره با پیشوند پسوند مورد خطاب قرار بگیره همچنین … و بنظرم واسه خودشناسی هم خوب هست واسه شناخت ویژگیهای خودم وپذیرشش

    البته که موافقم که اصل صلح درونی من با خودم عزت نفسم ومیزان احترام وارزشی که خودم برای خودم قائل هستم تعیین کننده هدایتم در روابط هست

    یاد فایل کلاب هوس استاد با نگارعزیز افتادم که نگار جان از پذیرش ویژگی جدی بودنش میگفت و استاددر مورد پذیرش خود صحبت کرد و اینکه حتی یسری افراد هستن که ناجالب صحبت میکنن لحن خوبی ندارن کاری به درستی و نادرستی ویژگیشون ندارم یعنی میخوام بگم اون معیارایی که از اخلاقیات تو ذهن ماهست رو ندارن ولی ادمای موفقی هستن، در مبحث روابط هم ادمهایی هستن که با این ادمه اکی هستن چون اون ادمه با خودش اکیه …

    و تحسین میکنم استاد رو که همیشه اصول و استانداردهاش واسش مشخص هست و قاطعانه بیان میکنه … یادم میاد از فایل زندگی در بهشت و سادگی مهمونی هاتون که گفتید من در ایران هم که بودم خلاف فرهنگ وجامعه که مهمونی های تشریفاتی و رسمی واتو کشیده داشتن من همون موقع هم مهمونی هامون رو ساده و راحت میگرفتم و گفتید اینکه مردم چی میگن مردم چی فکر میکنن وجامعه چطوری بوده رو از ذهنم بریزم بیرون، برای خودم زندگی کنم طوری زندگی کنم که از زندگیم لذت ببرم و مطمئن باشم … *استاد عاشق این تیکه از صحبتتون هستم :مطمئن باشید اگر شما اعتمادبه نفس کافی داشته باشیدویک سبک شخصی داشته باشیدکه پایه واصول منطقی ودرستی داشته باشه برای خودتون نه برای بقیه، مطمئن باشید انسانهایی رو جذب میکنید افرادی رو جذب میکنید در زندگیتون بعنوان دوست ،مهمان، رفیق همراه هرچی که اسمشو میخوای بذاری ،که اوناهم کاملا در همون فضای فرکانسی هستن در همون نوع طرز فکرن… ما نیاز نیست که طرز فکر همه ی مردم رو عوض کنیم ما برسیم به روشی که با فکر بهش رسیدیم،مثل گوسفند دنباله رو روش دیگران نباشیم و برای سبک شخصیمون دلیل داشته باشیم،به این روش برسیم مطمئن باشیم انسانهایی وارد زندگی ما میشن که اونا هم شبیه روش ما هستن ومقاومتی ندارن با این روش ، و به این شکل ما هم لذت میبریم از زندگیمون،

    گفتید از زمانی که خودم رو شناختم وزندگیم رو براساس سبک شخصی خودم پایه گذاری کردم به ادمهایی برنخوردم که به من نزدیک شده باشن وخیلی خیلی متفاوت باشن با اون سبک شخصی من، اگه خیلی متفاوت بودن اصلا جهان نگذاشته که نزدیک بشن، خیلی راحت جداکرده*

    و این جمله ی طلاییه طلایی

    البته وقتی که به اعتماد به نفس برسید که این شیوه شیوه ی درستی هست، وقتی که درشک وتردید هستید هنوزفرکانسهاتون فرکانسهای کاملی نیست ، نصفه و نیمه ادمهای مناسب رو جذب میکنید

    تشکر ویژه از خانوم شایسته جان که زندگی در بهشت رو فیلمبرداری کردی که این صحبتها رو استاد داشته باشن … اساتید عزیزم سپاسگزارم وعاشقتونم

    اقای عطارروشن عزیز موفقیتهات روز افزون خیلی خیلی بابت توضیحاتت ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    رزیتا گفته:
    مدت عضویت: 1039 روز

    درود به مرد بزرگ،استاد عباسمنش عزیز و مریم خانوم شایسته عزیز و آقا رضای گل عزیز و دوستان هم فرکانسی عزیز

    این فایل هم عالی بود

    مرسی از آقا رضا که اینقدر عالی توضیح میدن و چقدر من یاد گرفتم از صحبت هاشون

    مرسی از استاد عزیز که اینقدر بحث رو باز میکنن و توضیح میدن

    واقعا یکی از دغدغه های من همین موضوع بود

    که آیا بهتره فقط اسم طرف مقابل رو بگیم یا از پیشوند یا پسوند استفاده کنیم

    من هم با شما استاد عزیز موافقم که بهتره همیشه احترام به جای خود و صمیمیت هم جای خود باشه .

    و ممنون از آقا رضا که اینقدر صادقانه صحبت میکنن

    سالم و شاد و پر برکت باشید …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    علی فرخی گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    به نام خالق ثروت و فراوانی

    سلام می کنم خدمت استاد عزیز و تمام عزیزان خانواده عباس منش

    خدا رو سپاسگزارم که دوستان فوق العاده ای در این سایت دارم و به داشتن شما به خودم افتخار می کنم که کیفیت زندگیم و درخواستهام از خدا به حدی رسیده که با دوستان بااعتماد به نفس و قوی این سایت آشنا شدم .

    منم به عنوان عضوی از این خانواده دوست داشنتی عباس منش در این مسیر قدم گذاشتم و هر روز در حال یادگیری و پیشرفت هستم .

    خدا رو شکر که استانداردهای زندگیم هر روز بالاتر و بالاتر میره و درخواست های بزرگتری از خالق ثروتمندم می کنم.

    این فایلهای نتایج دوستان از آموزه های استاد بسیار تاثیر گذار بوده.و من به داشتن شخصیت های قوی و شاگردان قوی در این مسیر تکاملی افتخار می کنم.

    امیدوارم هر جا که هستید و به هر کاری که مشغولید موفق باشید .

    به امید روزی که من هم از نعمت های خدا راضی باشم و هم خدا از نتایجم راضی باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2437 روز

    بنام خدایی که بشــــدت کافیست

    سلام

    تحسین میکنم این میزان ایمان، صداقت و تعهد، استمرار و عمل گرا بودن آقا رضا عزیز رو که چــــــــقدر قشنگ و نان استاپ برای استاد فیلم فرستادن که تو چند قسمت ناب داریم نوش جونش میکنیم و از هر قسمتش کــــلی درس میگریم, اصلا اون آقا رضای سال 93 که ازش تعریف میکنند با این آقا رضایی که این فایل رو برای استاد فرستادن اصلا انگار واقعا دو آدم جدا هستن ایــــــنقدر که هیچ شباهتی به هم ندارن؛ مهم ترین بخش این قسمت از صحبت های آقا رضای عزیز همون موضوعی که شاید اگر یکی دیگه بود که برای یک بار یادش بره لفظ استاد رو بگه اصلا حواسش نباشه ولی آقا رضا ایـــــنقدر قشنگ همون لحظه این رو منشن میکنه و عذرخواهی میکنه از استاد بابتش و در ادامه صحبتی که استاد در این خصوص داشتن که برای من خـــــــیلی ارزشمند بود، من قبل اینکه وارد این مسیر بشم تازه دانشجو شده بودم تقریبا و از یکی از استادامون که خانم جوان و پرتلاش و خوشتیپی بود خیلی خوشم میومد و یه الگویی شده بود واسم و دوست داشتم با هم دوست باشیم اونم سختگیر و اغلب دانشجوها ازش می ترسیدن و این برای من محرک بیشتری شد برای برقراری ارتباط با اون و یک جالشی بود واسم ولی اون موقع من دقیقا از جنس همون توضیحی که استاد گفتن بودم، فکر میکردم برای دوست شدن و داشتن ارتباط نزدیک به هم باید یه وقتایی اون رو با لفظ مفرد صدا کنم در غیر این صورت ما هیچ وقت نمی تونیم دوست باشیم و به خاطر همین باورم ارتباط ما نزدیک شد ولی دقیقا بخاطر همین چیز وقتی یه باری خــــیلی الکی ناراحتی و دلخوری پیش اومد بینمون دقیقا همین آدم که اتفاثا بعضی وقتا مثلا شاکی میشد که تو راحت نیستی با من وقت یدلخوری بینمون پیش اومد بعدش که زور میزدم به هر قیمتی اون دلخوری رو از بین ببرم اون بدون توجه به این تلاش من بهم میگفت اصلا تو چطوری به من میگی تو؟ اون لحظه من واقعا هیـــــــچی نمی فهمیدم و درس اون اتفاق رو هضم نمی کردم اصلا شاکی هم بودم؛ تا اینکه به این مسیر هدایت شدم و شروع کردم روی خودم کار کردن و کلی رشدی که از نظر اعتماد بنفس و عزت نفس و در صلح بودنی که به اندازه که کار کردم روی خودم در من شکل گرفت و اون موقع بود که همون استادم بعد تغییر خودم این بار ارتباطمون قشنگ تر شد و من این بار با اینکه هنوز اهمیت این موضوع رو نمی دونستم ولی همیشه با لفظ شما خطابش میکردم و همیشه سعی میکردم تو خطاب کردنش به شیوه های مختلف احترامه رو داشته باشم؛ مثلا الان خواهر من که کوچیکتر من هست وقتی ایشون رو می بینه به اسم کوچیکش خطابش میکنه ولی من نه؛ اتفاقا بعدش هم من هدایت شدم به یکی از خواهراش که شدیم بهترین و نزدیک ترین دوستان هم

    یک تجربه دیگه هم در خصوص این موضوع دارم که بازیکن و کاپیتان تیم فوتسال دانشگاهمون بودم و تو مسابقات که بودیم (اون موقع تا حدودی خیلی کم با حوزه خودشناسی از طریق چند تا کتاب آشنا شده بودم) یکی از هم تیمی هام وقتی میخواست با مربی یا سرپرست مون صحبت کنه عادت داشت از لفظ تو استفاده کنه و من اون موقع همین که از لفظ تو استفاده میکرد من صحبتش رو قطع میکردم و بهش میگفتم بگو شما و کلی واسش سخت بود بهم میگفت بابا زینب ما تو فامیلمون عادت داریم اصلا با چنین الفاظی صحبت میکنیم ولی برای من یکی بزرگتر از خودم باید حداقل با لفظ شما خطابش کنیم ولی سر موضوع استادم که گفتم چون میخواستم با هم دوست باشیم فکر میکردم اینو دیگه باید سعی کنم برای اینکه دوست بشیم با لفظ مفرد خطابش کنم

    الان یادم اومد قبلا که هنوز تو این مسیر نبودم مثلا همسر یکی از عموهام تو جمع اون رو با لفظ مهندس خطاب میکرد بخاطر شغلش و این چیز کلی تو فامیل ما مسخره میشد که اینا فازشون چیه آخه کی همسرش رو با شغلش خطاب میکنه؟

    استاد جان بی نهایت سپاسگذارم برای این ایده فوق العاده فایل های نتایج دوستان از آموزه های شما که بــــــــــــی نظیره

    خدا رو برای وجود نازنین مریم بانو هم سپاسگذارم که به لطف فایل های سریالها با دیدنش، بصورت عملی دیدم و درک کردم خیلی بهتر آموزش های استاد رو مثل همین بحث احترام و ارزشگذاری رو که با اینکه مریم جان و استاد ســــــالهست که با هم هستن ولی خیلی وقتها که میخوان گذری بزنن به آموزشهای استاد و صحبتی درخصوص اون داشته باشند استاد رو با لفظ استاد خطاب میکنند نه مثلا عشقم یا اسم کوچیکش

    خدایا شـــــکرت برای در مدار این آگاهی بودنم/ خدایا شکرت برای هدایتم به سمت استاد عزیزم که عکل و حرفش یکیه و اون همون آموزشی هست که تو بهش الهام میکنی و اون بیان میکنه به ساده ترین شکل ممکن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهسا آبسری گفته:
    مدت عضویت: 865 روز

    بنام خدای هدایتگرم

    خدایااااا شکرتتتت استاد قربونتون برم چقد خوب شد که شما دارین نتایج افراد رو میزارین تو سایت خداروهزاربار هزار بار شکر استاد دارین با ما چیکار میکنین هرروز درهای آگاهی داره همینطوری تو ذهن من بیشتر و بیشتر میشه

    آقا رضا شما فوق العاده ایننننن فوق العاده این خدا رو شکر بخاطر وجود همچین خانواده ای که خدا منو هدایت کرد به سمتشون

    آقا رضا من وقتی اون فایل ثروتی رو که تدوین کرده بودین از استاد و تکرار می‌شد و آهنگ انداختین و من اصلا همینطور اشک میریختم منم میخوام اینکارو بکنم خیلی سپاسگذارم رضای عزیز امیدوارم هرروز الهامات بهتون واضح تر و بهتر بشه و زندگیتون هرروز بهتر و بهتر از هر لحاظ پرفکت بشه

    این فایل همینطور داره تو گوشم خونده میشه اما من دارم با همه قلبم مینویسم چون خیلی حالم خیییییلی عجیب شد و نتونستم ننویسم

    سپاسگذارم استاد عزیزم هزار بار سپاسگذارم سپاسگذارم بخاطر این فایلایی که میزارین که ارزششون میلیاردها میلیارده نمیشه بگیم رایگان چون اینا اصلا رایگان نیست عااااشقتم استاد عاشقتم مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    Mz گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    سلام به خانواده عزیزم

    واقعا حس خوبی داره سایت استاد ، حالم زیاد خوب نبود حسم گفت برو تو سایت دوسه تا کامنت بزار

    اومدم خدا رو شکر خیلی خوشحال شدم ، هدایت شدم به 3 سوالی که تازه نو بود و جوابی نداده بودن هنوز بهش و من توضیحاتی عالی درموردشون دادم

    بعد حسم گفت برو ادامه مصاحبه رضا رو ببین اومدم و کلی اگاهی انگار که همینطور طلا از حرفاش میریخت تو حسابم دریافت کردم

    اینو میخوام بگم به الهاماتتون گوش کنین وقتی به الهامتون گوش میکنین خواسته هاتون واقعی میشه من دو هفته هس هر از گاهی مونده حسم چی بگه میام مصاحبه اقا رضا رو میبینم و هر دفعه درست درمورد اون چیزای توضیح میده که موردرنیاز من هست ،

    مثلا من این هفته شروع کردم درمورد ثروت کار بکنم و امروز اقا رضا درست تو همین فایلی که من این هقته دیدم درمورد ثروت توضیح داد

    جهان داره همزمانی میکنه اگه ما گوش بدیم خود استاد هم همیشه دیدن فقط میگه حسم بهم گفت حسم بهم گفت پس اعتماد کنین به الهاماتتون اولش منطقی نیست ولی بعدش میبینین که بهترین راه بهترین عمل ممکن همون بوده

    و همانطور که استاد گفتن ذهن الوی قبول نمیکنه باید جواب منطقی بدین بهش پیشنهادی که به دوستان دارم از همون راهی که ضربه میخورین ضربه بزنین بهترین دفاع حمله هست : من از گوش شنیدن اهنگا ضربه میخوردم اومدم اگاهی و باور ها چیزای خوب رو ظبط کردم و ازشون اهنگ ساختم اونا رو گوش میدم

    با قران ترسیده بودم از خدا از جهنم از … رفتم قران رو مطالعه کردم درست و صحیح درکش کردم دیدم نه بابا قرار به ما خوش بگذره وقتی با خدایم

    و…

    خواهر برادر دوست من به الهامت اعتماد کن و جسارت عمل داشته باش ، هر سودی تا الان بردم از اعتماد به الهام هایم بردم ، دیگه زور نمیزنم کاریو به نتیجه برسونم میزارم به عهده خدا من فقط عمل میکنم به حرفی که در بهترین زمان و مناسب ترین مکان به گفته میشه

    و چقدر لذت بردم از تیکه اخر فایل که استاد عباسمنش با قدرت و اقتدار گفت من لایق کلمه استاد هست

    و این به من مهدی هم جسارت میده که خودخواه باشم خودم رو به خاطر حرف بقیه کوچیک نکنم ، الان کوتاه فکر ها میگن چقدر خودشو میگره ولی نه اعضای این خونوادس که میدونه چقدر کلمه استاد برازنده اقای عباسمنش هست ، من به شخصه فایل هیچ بنده ای رو در این زمینه گوش نمیدم چون با چشم خودم دیدم حرفای استاد رو دارن تکرار میکنن و برا همون اومدم از منبع اصلی دریافت کنم چون بهترین کیفیت مال اصلیه هست و منم که لایق بهترینا

    در این زمینه تا الان فقط ایرانی استاد عباسمنش و خارجی خانوم استر رو قبول دارم

    به قول خود استاد اگه میخوای پیشرفت کنی وصل شو به بهترینِ بهترین فرد تو اون زمینه

    نور به راهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1394 روز

    به نام الله یکتا و هدایتگرم که هیچ وقت و هیچ کجا رهایم نکرد و نمیکند

    سلام به استاد عشق که خیلیی دوسشون دارم و احترام براشون قائلم و بهترین الگوی من در تمام ابعاد زندگیم هستن و دومین الگو که مدتهاست به لیست ارزشمندم اضافه شدن آقای رضای عزیز ویکی از شاگرد ممتازای این خانواده عزیز هستن از دید من..آقا رضا سلام خیلی براتون احترام قائل هستم و تحسینتون میکنم..امروز اشک منو درآوردید خیلی دوستتون دارم خیلی خوبید آفرینننن افرین که اینجوری فایلهارو گوش کردی و ادیت کردین و گوش کردید و گوش کردید بایدم این نتایج رو بگیرید نوش جونتون

    چقدر قشنگ و بی نظیر بود این دسته فایلهای شما.من قبلا یه فایل از شما دیدم یادم نیست چندمین بود اما اون فایلی بود که از تجربه خونه خریدنتون بود و همونجا فهمیدم که منم یه خونه میخوام که با کلیه وسائل لوکس و خوشگلش بخرمش اونی باشه که من دوس دارم…اما این فایلتون باز همون احساس عالی رو در من بیدار کرد و کلی نکته نوشتم داخل دفترم ازتون سپاسگزارم عاشقتونم…امروز چقدر هدایتی به این فایل هدایت شدم..اول بگم که کلمه هدایت چنان آرامشی در وجودم ایجاد میکنه و غرق در شور و شوقم میکنه که نگو…من 3ماهه که تقریبا از اینجا فاصله گرفتم ولی سرمیزنم اما نه مثل قبل ور این شرایط تنها امیدم اینجا بودن بوده برام اما نمیتونستم بیام احساس و بند بند وجودم میخواست اینجا باشه اما کاری دیگه انجام میدادم از دیروز مجددد وارد فایلهای دانلودی استاد شدم و دفترم رو برداشتم و رفتم برای خودم.امرکز این فایل قسمت من بود و چقدر خوشحالم که خداوند کنارمه و رهام نکرده خودش حواسش به من هست که بیام این 2عزیزدل رو اینجا ببینم و بشنوم..چقدر قشنگ این فایلهارو ادیت کردید جمله ها رو یادداشت کردم اولین این بود که تقدیر من است که ثروتمند باشم خداوند مقدر کرده و وظیفه الهی من است که ثروتمند باشن…پایه تمام اتفاقات زندگیتو بزار روی شادی و لذت.جوری به گذشته و حال و آیندت نگاه کن که لذت ببری.کانون توجهت رو کنترل کن مریم جانم

    و صحبت آخر استاد عزیزم در مورد احترام

    چقدر برام مهمه این مسئله و همیشه سعی کردم به همه احترام بزارم و هیچ وقت نخواستم با صمیمیت احترام رو زیر پا بزارم..جایی که چندسال بود کار میکردم دخترا همه همدیگرو با اسم یا کوچیک و مختصر کردن اسمهاشون به خاطر صمیمیت صدا میکردن مثال میزنم تا متوجه بشید مثلا اسم یکی از دوستان مهربان بود میگفتن مهی و به همین شکل اما من همیشه میگفتم مهربان خانم یا دوستان دیگر رو با عزیزم گلم یا جان صدا میکردم ..و بهشون گفته بودم که اگه 100سال دیگه هم باهم باشیم امکان نداره من جور دیگه صداتون کنم و همیشه بابت هر کار و محبتی که میکردن ازشون تشکر گرم میکردم..الان که استاد عزیزم این موضوع رو که اولین باره راجع بهش صحبت کردن رو شنیدم دیدم بله برای منم خیلیی مهم بوده و هست

    جمله زیبای استاد در اینجا بود که گفتن (احترام ارزشش همیشه از صمیمیت ببشتره و اینکه برای کسی که احترام نمیزاره حتی یک ثانیه از وقتتو براش نزار)چشمم استاد جان دقیقا همینو انجام میدم و برای همه هم احترام قائل خواهم بود

    استاد جانم و آقا رضای عزیز چقدر بابت این فایل عالی ازتون سپاسگزارم

    سپاسگزار الله عزیزم هم هستم در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: