نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13 - صفحه 7

بنام نامی یزدان

استاد عزیزم سلام

امروز خیلی روز خاصیه برای من چرا که امروز تولد یکسالگی من در این مسیر زیباس خدارو شاکرم که در این روز مبارک و میمون(روز مرد) این فایل زیبا هم نصیب من شد

باتوجه به صحبت های زیبای شما و آقا رضای عطار روشن که آدم نباید فراموش کنه از کجا شروع کرده و الان به کجا رسیده منم میخوام تغییرات و نتایج ارزشمندم رو توی این یکسال رویایی بنویسم

الهی به امید تو

پارسال همین موقع اصن شناخت کاملی از خدا نداشتم و دغدغه ام فقط فقط مسائل و پیشرفت مالی بود وقتی با شما در این شب زیبا آشنا شدم وقتی به سال بعدم فکرکردم فقط در ذهن محدود اونموقعم این بود که سوار یه ماشین شاسی بلندم و حساب بانکیم پر از پوله و غافل از برنامه ی بینظیری که خدا برام در نظر داشت در این مسیر زیبا

دوست دارم اولین نتیجه و اساسی ترین نتیجه از نظر خودم رو توی اولین سطر این نتایج بنویسم اونم چیزی نیس جز؛

توحید و یکتا پرستی

استاد من خیلی خوشبختم که در این یکسال خدارو پیدا کردم و در پی این پیدا کردن خدا ،خودم رو شناختم بقول شاعر گرانقدر که میگه

مرده بودم زنده شدم،گریه بودم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

عشقی را در این یکسال پیدا کردم که هرچی کندو کاو کردم این عشق رو بیشتر بخودم رسیدم بیشتر احساس ارزشمندی کردم بیشتر لیاقت و جایگاه والای خودم در پیش معبودم رو لمس کردم بیشتر تسخیر شدن جهان هستی برای آسایش و آرامشم رو از طرف پروردگارم لمس کردم،الله یکتایی که جدای از مقام خالق و بنده با من دوست و همراه هست در این یکسال نیمه ی گمشده ام رو پیدا کردم خدایی که بی نهایت مهربان بی نهایت سخاوتمند بی نهایت قدرتمند و واقعا ثروت و خوشبختی من این شناخت و این راز سر به مهر بود ،لمس کردم چنان قوانین قدرتمند و سیستم بی نقصی رو وضع کرده که ابزار قدرتمند برای بهره وری ازین سیستم یعنی این ذهن زیبا رو بمن بخشیده و هرچه رفتم و فهمیدم و فهمیدم در مقابل این نیروی عظیم افتاده تر و تسلیم تر شدم دیدم دیگه مدت هاست به کسی باج نمیدم به کسی رو نمیندازم،از کسی نمیترسم رفتار بد کسی ناراحت و غمگینم نمیکنه و همه ی اتفاقات و عوامل دورم رو نتیجه ای از درخواست های درونی خودم و دستان پر مهر و بی نهایت خدا دیدم چند روز پیش یه بارون خوشگلی میبارید و من تو راه رفتن به مغازم بودم بی اختیار دلم میخواست برم زیر بارون دلم میخواست خیس بشم چشمام پر شده بود از شوق از عظمت این پروردگار و حس درونیم میگفت تو چشمات ففط خیس شده از خوشحالی ولی خدارو ببین چقدر از تو خوشحالتره که کل زمین خیس شده همه جا رو تر کرده بی اختیار یاد روزهایی افتادم که بجای این حس و لذت از بارون فحش میدادم به زمین و زمان که الان مگه وقت بارون بود آخه!!!چه زندگیه چرت و مزخرفیه ازین بدترم امکان نداره و همونجا قلبن احساس خوشبختی کردم فقط وفقط بخاطر همین تغییرشخصیتم همین تغییر دیدگاهم به زندگی، دیدم به پدر و مادری که تا همین پارسال اونارو دلیل تموم نرسیدن ها دلیل تموم نشدن ها دیدم ولی تازگیا وقتی میبینمشون بجای ناراحتی برام تعهدشون برای اجرای هرچه باکیفیت تر باورهای درونیشونه حالا کاری ندارم باورشون مثبت یا منفی ولی تو این یکسال درک کردم پدری دارم که دنیا هم راه جلوش بزارن ولی اون چیزی که خودش فکر میکنه درسته رو انجام میده و خداروشکر کردم که یه همچین پدری که معلم منه و هرروز بمن با رفتار و اعمالش میگه که متعهد باش به باورهات به اون حس درونت و خدایاشکرت بخاطر انتخاب این پدر و مادر برای ورود به این جهان زیبا

تو این یکسال از لحاظ مالی خیلی تغییرات عظیمی تو خودم حس میکنم درسته که بچه هایی که مثل پوریای پارسال اول راهن دنبال اینن که من بگم الان ماشین و خونه و ویلا خریدم ولی دوستان ثروت خیلی چیز های فراتری ازین اقلامه من ثروت رو ذهن زیبا بینم میدونم که تو این یکسال بهم زیبایی ها و فراوانی رو نشون میده ولی برای اینکه این دوستان تازه کار هم بدونن که این مسیر جدای از نعمت و ثروت نیس باید بگم که من فقط و فقط تو همین 4 ماه گذشته به لطف الله یکتا 50میلیون تومان پول ساختم و خیلی بیشتر از این هم خواهم ساخت چون منبع اصلی یعنی الله یکتا رو پیدا کردم

واقعا من‌چقدر خوشبختم همین الانم که فکر میکنم به پارسالم باورم نمیشه تو این یکسال انقدر تغییر انقدر ثروت و نعمت توی زندگیمه خداروشکر فقط و فقط همین

از لحاظ سلامتی تو همین یکسال باید بگم ذره ای مریضی ناجور و صعب العلاج و عجیب و غریب نداشتم کاملآ سالم هرروز تندرست تر و نهایتا دوتا سرماخوردگی کوچولو که دوروزه رفع و رجوع شده و در تناسب اندامی ایده عالی هستم حالا خدا میدونه قانون سلامتی روزیم بشه چه موهبت های عظیم تری نصیبم خواهد شد

مسایل روابطی که نمیدونم چجوری بگم حق مطلب ادا بشه ازون دوستان نامناسب بگم که کاملآ از زندگیم رفتن بیرون یا از دوستان جانی بگم که حتی ندیدمشون و یا حتی صداشون رو نشنیدم ولی از توی کلماتشون توی همین سایت زیبا ذوق کردم عاشق شدم فارق شدم خندیدم گریه کردم نمیدونم واقعا

استاد من توی این یکسال عمیقآ احساس خوشبختی کردم شمایی رو پیدا کردم که مثل یه پدر مهربون و راهنما بودین و مثل باباها که موقع خطای بچه هاش گوششون و میپیچونه و میگه راه راست اینه ولی مجبورش نمیکنی همین راه راست رو با اجبار بره خانوم شایسته ای رو شناختم که عشق در وجودش بشما و به همه ی بچه های سایت باعث شد من استانداردم و انتظارم از رابطه به سطح و کیفیت خانوم شایسته بره بالا و کسی اوند که ذره ای اگه فاصله داشت با این استاندارد با تمام قوا جلوش رو بگیرم و بگم من لیاقتم این استاندارد هاس پس بی زحمت جارو باز کنین تا افراد مناسب رو خدا جایگزین کنه با تشکر( هههههه)

با کامنت های سید علی جان خوشدل توی این سایت محقق شدن آرزوهارو لمس کردم با تفسیر زیبای حسن آقای کفاش دوست از ریزش برگان بی اذن خداوند قدرت و عظمت خدارو بیشتر لمس کردم توی زندگیم با داستان هدایت خانوم سوادکوهی به سمت علایق و رونق کسب و کارشون مو به تن و اندامم سیخ شدو دلم ازون کلوچه های رژیمی خواست(ههههه) و چراغ ها ی بسیاری تو ذهنم روشن شد با صحبت های شیرین محمدجان درخشان هوره با اون لهجه ی شیرین چهارمحالیش از درک قوانین منم دلم خواست به زیبایی ایشون مسیر و قوانین رو بیشتر و بیشتر درک کنم با قلم زیبای حمیدجان امیری عاشق حافظ و مولانا و بوشهر زیبای دلنشین شدم با همین آقا رضای عطارروشن جان دل چقدر تداوم و استمرار رو در مسیر برای خودم منطقی کردم با دیدن برادر خودم آقامهدی جان کاتبی نترس بودن و شجاعت به هدایت های الهی رو درک کردم با دوست و رفیق و شریک خودم علی جان عادل ذوق و شوق رسیدن به خدا و تداوم مسیر رو هرروز تمرین کردم و با همه ی دوستان این مسیر که دستانی از دستان خدا بودن در زندگیم آگاهی ها درک کردم

واقعا بخاطر تمام این داشته هام خوشحالم و من خوشبخت ترین فرد روی زمینم و از خودم هم سپاسگزارم که تو این مسیر قرار گرفت به اندازه ی ظرفش ایمانش و تعهدش رو نشون داد و واقعا با این نعمات یه تبریک جانانه برائ این تولد شیرین این زندگی دوباره این حیات جدید بخودم میگم و عمیقآ عاشق تک تکتونم و سال بعد پر بار تر و تسلیم تر دوباره خدمت میرسیم (ههههههههه)خدایاشکرت