از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:
دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD355MB43 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 1451MB43 دقیقه
به نام خدای وهاب
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم جان نازنینم و همه دوستان همراه در این مسیر الهی.
آقا رضای عزیز، از صمیم قلبم تحسینتون میکنم برای این همه متعهد بودنتون، برای وحی منزل دونستن حرفهای استاد، برای این حد از شور و اشتیاق که به رشد خودتون داشتید و دارید، برای این حد از ایمان و باور که به حرفهای استاد و این مسیر الهی داشتید و دارید. برای این حد از عملگراییتون و عمل به گفتههای استاد و الهامات خودتون.
تبریک میگم بهتون که تونستید در این مسیر همواره رو به بالا برید و به قول استاد عزیز مثل یویو نباشید، و در این مدت کوتاه به این نتایج بزرگ برسید.
استاد جانم سپاسگزارم ازتون برای وقتی که میذارید و این فایلها رو برای ما تفسیر میکنید. سپاسگزارم برای بودنتون، برای این همه آگاهی که در اختیارمون میذارید و برای این مسیر زیبایی که بهمون نشون دادید.
واقعاً چقدر این مسیر ساده و لذتبخشه. باید سوتزنان بیای و لذت ببری. سختیش فقط اینه که باید همواره کنترل ذهنت رو حفظ کنی و مسیر خودت رو ادامه بدی و از اون خارج نشی و به چپ و راست نزنی. که خب اینم اوایل واقعاً سخته. از این نظر میشه مسیری سهل و ممتنع.
ممنونم آقا رضا که اومدید مسیر حرکت و رسیدن به نتایجتون رو گفتید. این باور ما رو تقویت میکنه.
تمام اون قسمتی که شما درباره خرید خونه حرف میزدید و از این معجزه میگفتید که خونه مبله رویاییتون رو به قیمت پایین خریدید، من اشکهام همینطور سرازیر میشد.
کاملاً میفهمیدم چی میگید. برام عین روز روشن بود. همین دیروز بود که در یکی از کامنتهام درباره لطفهای بیحساب خداوند نوشتم و یکیش هم همین دریافت خونه بود.
من دیروز در کامنت درباره هدایتم به خونه دلخواهم نوشتم و جالب اینکه امروز موضوع صحبتهای آقا رضا درباره هدایت شدنشون به خونه رویاییشونه. خدایا شکرت. باز هم همزمانی…
خداوند به هر کس به اندازه ایمانش میبخشه. ایمان آقا رضا بارها و بارها و بارها قویتر از من بوده و نتایجشون هم گواهه.
ولی منم به عینه دیدم که خداوند وعدهش حقه. اگه همونطور که استاد گفتند ما متعهد باشیم، نتیجه از راه میرسه.
نتایج آقا رضا باعث شد من درباره خونه و ماشین و درآمد و مسیر علاقه و خیلی از رویاهام بسیار بلندتر فکر کنم.
اما داستان من:
من چند ماه پیش بدون اینکه این بنگاه و اون بنگاه برم یا نگران چیزی باشم، از خدای خودم یه خونه عالی خواستم. و بعد، به قول مریم جون عزیزم خیلی شیک و مجلسی، کلید یه واحد آپارتمانی نوساز عالی و قشنگ رو در منطقه یک تهران از یکی از دستان خداوند گرفتم. در ازای چه مبلغی؟
پولی که ما بابت این واحد دادیم حدود یکپنجم قیمت واقعی اون بود که تعجب اطرافیانمون رو برانگیخت.
ما اومدیم و در خونهای که از خونه قبلیمون (که اونم داستان داره و لطف خداوند بوده) خیلی بهتر بود، ساکن شدیم. اما اسبابکشی ما همزمان شد با مسائل و شرایط اجتماعی ناجالبی که همهمون میدونیم.
منم مثل آقا رضا دوست داشتم وقتی میرم خونه جدید، وسایلمون هم نو و جدید باشن و واسه همین بعضی وسایل قدیمی رو دادیم رفت. از اون طرف، وقتی جابجا شدیم، به خاطر اوضاع ناجالب و ناامن اصلاً نتونستیم از خونه بیرون بریم و خرید کنیم.
انقدر این اوضاع بر من تأثیر گذاشته بود که کنترل ذهنم رو از دست دادم و به جای اینکه همچنان به خاطر این معجزهای که در زندگیم رخ داده بود، سپاسگزار و شاکر و خوشحال باشم، توجهم رفت به اتفاقات تلخ و مشکلات مردم. و اینکه چرا به خاطر این شرایط، ما هم نمیتونیم بریم وسایلی رو که نیاز داشتیم بخریم و…
خلاصه احساسم به شدت بد شد و همون طور که استاد بارها گفتند، طبق قانونِ احساس بد = اتفاقات بد، افتادم در زنجیره اتفاقات بد. پشت سر هم چند تا اتفاق افتاد و من نفهمیدم چطور روزها گذشت.
ولی خدا رو شکر باز هم در بهترین زمان خداوند من رو هدایت کرد که برگردم توی مسیر. و تونستم دوباره به تدریج احساسم رو خوب کنم و به صورت عملی شکرگزار خداوندی باشم که این خونه و هزاران نعمت دیگه رو به من داده.
و وقتی احساسم خوب شد و هر لحظه سعی کردم به زیباییهای خونه و سلامتی خودم و خانوادهم توجه کنم و به صورت تمرکزی روی فایلهای استاد وقت بذارم، دوباره نتایجم تغییر کرد و اتفاقات خوب افتاد و تونستیم چیزهایی رو که لازم داشتیم به راحتی بخریم.
نکته خیلی خیلی مهمی که این وسط هست و باید باز به خودم یادآوری کنم و حواسم بهش باشه اینه که:
من در این مسیر همواره و هر لحظه باید رو به بالا برم. نباید مثل یویو یه روز بالا و یه روز پایین باشم. و برای اینکه بتونم هر لحظه رو به بالا برم، باید افسار این ذهن چموشم رو سفتوسختتر از قبل بکشم و نذارم به هر سمتی بره.
باید در همین جا باشم، در همین لحظه حال. در احساس خوب. نه در گذشته و آینده، نه در اندوه و ترس. باید یادم باشه که فقط من مهم هستم. من مرکز جهانم. اون بیرون هر اتفاقی که افتاد، بهش توجه نکنم. روش تمرکز نکنم. نذارم هیچ چیزی من رو از مسیر خارج کنه. باید در هر شرایطی به صورت تمرکز لیزری روی خودم و باورهام کار کنم.
وقتی روی خودم کار کنم، به خدا نزدیکتر میشم و خدا رو پیدا میکنم. و وقتی خدا رو پیدا کنم دیگه به سرچشمه وصل میشم… خداونده که منشأ ثروت و پول و سلامتی و آرامش و همه چیزه. اصلاً همه چیز خداست. من فقط باید سیمم رو بهش وصل کنم. همین. به قول استاد «تموم شد و رفت»!
اگه این کارها رو انجام بدم و در این مسیر ثابتقدم باشم، اون وقته که «وَ یَرزُقْهُ مِن حَیثُ لَا یَحْتَسِب وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» معنی پیدا میکنه: و از جایى که گمانش را ندارد روزىاش مىدهد. و هر که بر خدا توکل کند، خدا او را کافى است.