از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:
دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD355MB43 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 1451MB43 دقیقه
بنام خداوند رزاق و وهاب
سلام و درود به استاد گرانقدر، مریم بانو و عزیزان سایت
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در مسیر آگاهی های این فایل ارزشمند هستم.با هم نکات مهم؛ درسها و آگاهی های آنرا مرور می کنیم:
نوروز 97؟!
وقتی که آقا رضا به راحتی این تاریخ در ذهنش بعد اینهمه سال ماندگار شده آنهم با وجود اینکه به گفته خودش همواره در یادآوری اتفاقات و تاریخهایشان دچار مشکل بوده این درس و این نکته را برایم واضح کرد که تاریخ های مهم همواره نقطه عطف های زندگی ما هستند.
چرا این تاریخ ها نقطه عطف زندگی ما هستند؟ جوابی که به ذهنم میاد اینست که در این تاریخ ها اساسآ آمادگی ذهنی ما بیشتر و به تبع مقاومت ذهنی کمتری داریم و از طرف دیگر در این روزها معمولآ احساس بهتری داریم نسبت به بقیه روزهای زندگیمان لذا شروع کردن و استارت زدنمان با شوق و انگیزه و امید بیشتری همراه خواهد بود مخصوصآ اگر آن تاریخ یک مناسبت خوش یمن مانند نوروز و آغاز سال نو باشد که همه چیز در حال شروعی دوباره و آغازی نو است و این به موفقیتمان کمک خواهد کرد و چون سالی یکبار این مناسبت ها تکرار می شود معمولا بیاد آوری آن در حافظه کار راحتتری است.برای مثال خودم را مثال میزنم که با اینکه از بهمن ماه عضو سایت شدم ولی فعالیتم در سایت با شروع سال نو و خرید دوره آفرینش شروع کردم و امسال را برای خودم نشانه ای نو و هدفی نو قرار دادم که جدی تر در مسیر خواسته هایم حرکت کنم و با ثانیه ای درنگ میتوانم سریع بیاد بیاورم که 10 ماه و نیم از آن تاریخ را پشت سر گذاشته ام و این ارزیابی سریع یکی دیگر از مواردی است که به ما کمک می کند بازخورد مناسب از خودمان بگیریم و راحتتر خودمان را ارزیابی کنیم.و شاید به همین دلایل باشد که استاد عزیز نیز هر سال یک حرکت جدید و یک هدف جدید را برای خودشان تعیین و انتخاب می کنند.
……………………………………
ملاک نتیجه گرفتن ما چیست؟
وقتی که به این سوال فکر میکنم میبینم چقدر معنای این واژه برایم در طول این مدت تغییر کرده و حتی درک من از موفقیت نسبت به ابتدای این ماه نیز تغییر کرده و همین مساله اینو به من گوشزد می کنه که موفقیت واژه ای نسبی است. هر کسی ممکنست آنرا بگونه ای تفسیر کند و حتی یکنفر مثل من ممکنست در عرض چند ماه المان ها و نمادها و نشانه های موفق بودن در ذهنش کاملآ دگرگون شود.برای من موفقیت در ابتدای مسیرم رسیدن به انتهای مسیر! و خلق خواسته هایم بود و کسی را موفق می دیدم که به ثروت یا جایگاه اجتماعی یا علمی بالایی رسیده باشد ولی هر چقدر که بیشتر روی خودم کار کردم و در مسیر جلو آمدم و خودم را بیشتر شناختم دیدگاهم نه تنها به موفقیت بلکه نسبت به کا دنیا تغییر کرد و شاید مهمترین تغییر من در این زمینه نگاه به موفقیت از منظر درونی بجای منظر بیرونیست. لذا موفقیت برای من به حرکت کردن در مسیر تغییر یافت و الان میتوانم بگویم موفقیت برای من خلق احساس خوب و ماندن احساس است!
…………………………………
ویژگی یک ایده درست؟
ایده هایی که خداوند به ما الهام می کند و ما از آن بعنوان «ایده های درست» نام میبریم دارای این ویژگی هستند که به ما آرامش می دهند و قابل اجرا با همین شرایط فعلی ما هستند و برای اجرایشان نیاز به تقلای بیشتر؛ فراهم کردن امکانات یا وسایل خاص یا نیاز به پول بیشتری ندارند و از همین نقطه ای که ایستاده ایم میتوانیم حرکت کنیم و ایمانمان را نشان دهیم آنگاه خواهیم دید که درها بروی ما گشوده خواهد شد و مسیر برای ما هموار و واضح تر خواهد شد.و ایده هایی که ما را به مسیری خلاف این هدایت می کنند و آرامش و حال خوبمان را ازمان سلب می کنند ایده های مناسبی نیستند و در واقع نجواهای شیطانی ای هستند که سعی در اغوای ما و تشویق به نادیده گرفتن تکاملمان دارد. و شروع کردن با استفاده از همین امکانات و وسایلی که در اختیارمان است رمز موفقیت های بعدیمان است. بعنوان مثال در همین فایل آقا رضا ضبط ویدئوی خودش را از همان گوشی که داشت و با چسباندن بدنه آن به یک کتاب بعنوان پایه آغاز کرد.
…………………………..
تائید گرفتن از استاد و الگو
وقتی که در مسیری حرکت می کنیم و تمرکز و توجه خودمان را معطوف فراگیری و انجام درست تعالیم و آگاهی هایی می کنیم که از استاد و الگویمان فرا می گیریم آنگاه تائیدیه گرفتن و تائید استاد در این مسیر می تواند انگیزه، انرژی ؛ شور و شوق و ایمانمان را چندین برابر کند و موتور محرک جدیدی در این مسیر برای ما باشد و این حرف آقا رضا برایم ملموس و قابل درک است. یکی از کارهای جالب و بسیار بسیار قشنگی که استاد و مریم جان انجام می دهند و من تجربه مشابهی از آن دارم مرور کامنت های منتخب در فایلهای سفرنامه بود. لایک کردن کامنت ها توسط استاد نیز یکی دیگر از نشانه های من برای ارزیابی خودم در مسیر درست است. و اینجا هم آقا رضا چقدر قشنگ بیان می کنند که “نمیشه استاد برای من فایل بفرسته و من تسلیم بشم و شکست بخورم!” احساسی که من دارم که احتمالا شبیه احساس آقا رضا بوده اینست که در چنین مواقعی با درجه ای از ایمان؛ انگیزه و شوق مسیر را ادامه میدیم که با خودمان و به ذهنمان می گوئیم یا میمیرم یا نتیجه میگیرم و چنین حرکتی نتیجه اش قطعآ پیروزیست و تحقق خواسته ها همانطور که آقا رضا نشان دادند.
……………………………………
ایمان به اینکه خداوند اتفاقات خوب را برایمان رقم خواهد زد
وقتی که جریان زندگی مان را بدست خداوند بسپاریم و از او هدایت و نشانه و کمک بخواهیم و به الهامات و نشانه های او عمل کنیم آنوقت است که همواره در بهترین زمان در بهترین مکان و شرایط خواهیم بود. و هرگز دچار طوفانها و سیلاب هایی که هستی ما را ساقط کند نخواهیم شد و زندگی همواره روی خوشش را به ما نشان می دهد و موفقیت از پس موفقیت؛ لذت از پی لذت؛ شادی از پی شادی و خوشبختی از پی خوشبختی تکرار هر روزه زندگی ما خواهد بود.و این چیزی است که در حال تجربه کردنش هستم خدا رو شکر.
………………………….
وقتی داخل شیر آب می ریزیم!
یکی از مطالبی که معمولا از اساتید در ابتدای هر دوره شنیده میشه اینست که تا انتهای دوره به حرف هیچکسی گوش ندید و فقط و فقط به حرفهایی که اینجا زده میشه گوش کنید و عمل کنید!
دلیل این گفته هم منطقی و قابل درک است از این جهت که ما با اینکار میتوانیم ارزیابی درستری از درست بودن و تاثیر گذاری دوره داشته باشیم و بهتر بتوانیم خودمان را قبل مقایسه کنیم. و آنوقت میتوانیم تصمیم درستتری بگیریم و وقتی مدارمان تغییر یافت خودبخود به جای درست هدایت می شویم همانطور که ما الان اینجائیم و بودن در اینجا یعنی کلی تکامل! یعنی رسیدن به سرچشمه! یعنی پیدا کردن منبع!
حال وقتی که ما اصل رو داریم بخواهیم به فرع هم چشمک بزنیم آنوقت همین حکایت آب در شیر ریختن برایم تداعی می شود. وقتی که ما فکر میکنیم ممکنست جای دیگر چیز بهتری نصیبمان شود! مثلا کتابی در همان زمینه میخوانیم یا به سخنی در همان حوزه گوش می دهیم آنوقتست که انگار آب در شیر خودمان می ریزیم و همه چیزمان قاطی می شود و ممکنست به بیراهه برویم و ندانیم از کجا خوردیم. این قسمت از صحبت های آقا رضا در مورد انجام کار گروهی به توصیه استاد و تکذیب استاد در عنوان کردن چنین مفهومی شاید نتیجه همان آب در شیر ریختن ها باشد!
من خودم هنوز در سطح رسیدن به آگاهی های دوره روانشناسی 1و2و3 قرار نگرفته ام ولی چیزی که بیاد دارم اینست که استاد همواره تاکیدشان به عدم شراکت بوده و انجام کار گروهی اگر بمعنای نوعی شراکت باشد قطعآ از دیدگاه ایشان رد است ولی کار گروهی بمعنای داشتن پرسنل برای کار و بزینسمان قطعآ می تواند کمک کننده هم باشد و مورد تائید استاد است.
نکته بسیار خوب و ایده جالبی که آقا رضا در اینجا به آن اشاره کردن اینست که اگر تمام وقتم را استفاده کردم و وقت نداشتم آنوقت نیرو استخدام میکنم
و آنوقت است که میتوانیم از وقتمان بیشتر و بیشتر و درست و درست تر استفاده کنیم.
…………………………..
وجود افراد دلیل موفقیت ما نیست بلکه وجود باورها دلیل آمدن آن افرا در کنار ماست
هر کسی که در مسیر درست حرکت کند؛ به میزانی که رشد می کند و نیاز دارد، خداوند افراد فوق العاده ای را وارد زندگی و سیستم کاریش می کند که خیلی خوب بهش کمک می کند که رشد کند. و وجود آن افراد دلیل این موفقیت نیست بلکه وجود آن باورها دلیل آمدن این افراد است که سبب رونق و پیشرفت زندگی و کسب و کار ما خواهند شد.
این باور را باید در خودمان بسازیم که الزامآ برای رسیدن به پول بیشتر نیاز به هزینه کردن بیشتر نیست! و میتوان با هزینه کمتر، ثروت بیشتری را خلق کرد.حال این هزینه بیشتر ممکنست استخدام افراد بیشتر، تبلیغات بیشتر،مغازه بزرگتر، جای بهتر خرید بیشتر یا هر چیز دیگری باشد.
………………………….
استخراج باورها
رفتار و گفتار و عمل هر فردی از باورهایی که دارد نشات می گیرد. و اگر ما بخواهیم باورهای یک فرد را بیابیم باید به موارد گفته شده و نتایج آن شخص دقت کنیم. آقا رضا برای پیدا کردن باورهایی که استاد را به این موفقیت رسانده اند بعلت عدم دسترسی به استاد از دیدگاه ها و فایلهای سایت استفاده می کند و بارها و بارها فایلها و دوره های استاد را دائمآ تکرار می کند.و این نه تنها در درک آگاهی های جدید به ما کمک می کند بلکه سبب حرس و وجین علف های هرز ذهنمان می شود و ما را به موفقیت ها و ایده های بهتری هدایت می کند.
………………………….
قدردان و سپاسگزار بودن
یکی از خصوصیات و ویژگی های ناب اخلاقی و الهی که سبب باز شدن درهای بیشتر و نعمت های فراوانتر برایمان می شود همین سپاسگزار بودن و قدردان بودن است. چقدر آقا رضا قشنگ ابراز می کنند که حتی اگر شما به قدردانی و سپاسگزاری من احتیاجی نداشته باشید ولی من وظیفه دارم از شما قدردانی کنم و برای قدردانی از خداوند هم باید از چیزی که خداوند خلق کرده و در مسیر زندگی من قرار داده تشکر کنم.خیلی ها این مساله را بد متوجه می شوند و می گویند نیازی به تشکر از آدم ها نیست زیرا آنها را خدا در سر راهم قرار داده و من فقط از خدا تشکر می کنم! در حالی که تشکر از مخلوق نافی تشکر از خالق نیست همانطور که حدیث داریم که می گوید: « من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق » یعنی هر کسی در برابر خوبی دیگران تشکر نکند در واقع شکر خدا را بجا نیاورده است!
چقدر آقا رضا حرف دل من را میزند که تشکر میکنم استاد از اینکه یکروز تصمیم گرفتید زندگیتان را تغییر دهید و گام در این مسیر گذاشتید؛ استمرار داشتید؛ صداقت داشتید؛ عملگرا بودید؛ ایمان داشتید؛ خودت ، خدایت و قوانین هستی را شناختی و راه را برای ما هموار کردی و راهنما و هدایتگر ما در این دنیای پر آشوب و این دریای متلاطم شدید. و بیشتر و بهتر و موثر تر و راحتتر و لذت بخش تر از هر کسی درون و دنیای ما را متحول کردی و به رشد و گسترش جهان که هدف خداوند است جامه عمل پوشیدی و از تاریکی ها؛ ترس ها؛ بی ایمانی ها؛ ظلمات و گناهان؛به سمت روشنی و نور به سمت ایمان و تقوا به سمت خوبی و مهربانی به سمت آرامش و خوشبختی و به سمت شناخت خودمان و خدایمان و هستی هدایت کردید و چه رسالتی از این بالاتر و چه کاری از این الهی تر و خدایی تر که نه تنها انسان نجات دهی بلکه انسان بسازی و دستش را در دستان خداوند قرار دهید مگر رسالت پیامبران غیر از این بوده است.زبان و کلام من در سپاسگزاری و قدردانی و تشکر از شما استاد گرانقدر قاصر و الکن است و خداوند وهاب و بخشنده فقط می تواند حال دل ما را توصیف کند و از طرف ما از شما قدردانی و تشکر و سپاسگزاری کند.
حس و حالم بمن می گوید همینجا کلامم راخاتمه دهم و در حس و حال زیبایم بمانم و به ادامه فایل در صورت ضرورت در قسمت بعد بپردازم.یا حق
سلام جناب میگلی عزیز؛ امشب هدایت شدم به کامنت شما و اولین کامنتی است که از شما میخوانم.
لذت بردم از ایده جالبی که برای پرداخت اقساط مطرح کرده بودید و برایم نشانه دیگری از هدایت بود!
من هم از همان روزی که آقا رضا در مورد پرداخت قسط صحبت کردند بلافاصله یکی از اقساطم را تسویه کردم و ایده ام این بود که هر پولی که تا سر ماه برام میمونه رو واریز کنم برای قسط بعدی و در این یکی دو هفته هم با اینکه کارمندم و حقوق ثابت میگیرم خداوند به شیوه های مختلف پولهایی وارد زندگیم کرده که وقتی بهشون فکر میکنم همینجور انگشت به دهان میمونم و از خودم خجالت میکشم که چرا وقتی خداوند دست بالا زده و می خواهد قسطتو زودتر تسویه کنه تو چرا میخوای تا سر ماه صبر کنی و این پول و نزد خودت نگه داری و در این رحمت الهی را ببندی!
محمد جواد جان خداوند از زبان تو با من سخن گفت که اسداله خان هر پولی دستت اومد واریز کن به حساب بانک و منتظر این نباش که پولت رند بشه به اندازه یک قسط یا صبر نکن تا سر ماه بشه و از همین فردا برو پولی که برات فرستادم را واریز کن و هر پولیم دستت میرسه بذار روش و در پرداخت بدهی ات نه تنها تعلل نکن بلکه با تمام وجود تعجیل کن! و چقدر جنس این تعجیل با قبل برایم متفاوت است؛ تعجیلی از جنس آرامش!
ممنون و سپاسگزارم محمد جواد عزیز که امشب خداوند تو را به من معرفی کرد که هدایتم کنه تا بهتر قدم بردارم و بگونه ای دیگر قدم بردارم و سریعتر قدم بردارم و اینگونه پیامش را از طریق شما به من رساند تا مسیر حرکتم را هموارتر کند.در پناه خداوند بخشنده و وهاب همیشه شاد باشید و سلامت و خوشبخت در دنیا و آخرت دوست عزیز.
سلام و درود خانم جوان عزیز
ممنونم از توجهتون و لطف و محبتی که داشتید. مریم جان من سعیم اینست که با احساس خوب کامنت بنویسم و به منبع و انرژی درونیم وصل شوم، اینجور کلمات و جملات بهتری برای بیان احساس و نظرم پیدا میکنم و برای نوشتن بر ذهنم جاری میشود و گاهی ساعت ها زمان میگذرد و من همچنان در حال نوشتنم و واقع گذر زمان را احساس نمیکنم و محدودیت زمان سبب پایان دادن به نوشته هایم میشود. اینرا هم از لطف خداوند میدانم که به من توانایی وصل شدن به این نیروی بیکران را داده است.
باز هم از شما ممنون و سپاسگزارم که مرا متوجه این توانائیم کردید و برایم تلنگری شد که بابتش از خداوند تشکر و سپاسگزاری کنم.