نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 14 - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

319 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1206 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    سلام خدمت تمام دوستان عزیزم و استاد بی نظیرم

    چقدر تو قسمت به قسمت این ماجرا میشه مبحث سیرتکامل را درک کرد

    میشه ایمان و باور به خداوند را درک کرد

    میشه اینکه استاد با شرایط الانتون هرجور که هستید قدم اول را بردارید را درک کرد

    و

    و

    و

    استاد دقیقا اون لحظه که آقا رضا داشتند می‌گفتند که استاد گفتم کار تیمی…. ذهن من آلارم زد و تعجب کرد گفتم خدایا چرا من از استاد تاحالا این صحبت را نشنیدم چون همیشه شما میگید هی نخوای رو کسی حساب کنید که اگه اونا نباشند کارتون لنگ میشه

    آقا رضا اون قسمت که گفتید خونه مبله قلبم به هیجان افتاد و طبق تمرین ستاره قطبی تو دلم گفتم خودشه نشانه ها بهم دارند میگند من به خواستم نزدیکم چون دقیقا تو خواسته هام مینویسم که خونه ای همه چیزش آماده باشه و چیزی نخوام ببرم

    فقط یه سوال جدی برا من رخ داد

    شما توی صحبت هاتون برای خرید خونه گفتید چک هارا دادم و…. شنیدن کلمه چک منو کنجکاو کرد که مگه شما دسته چک هاتون را پاره نکرده بودید و مگه چک تضاد نداره با قانون؟؟؟

    خوشحال یشم این قسمت را اگه دوستی میدونه برام توضیح بده

    در پناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    رضا بهزادی گفته:
    مدت عضویت: 3278 روز

    خوش بحالت آقا رضا که استاد اینقدر واست ارزش قائل شد و بهت بها داد که مستقیما باهات ارتباط گرفته و برات فایل فرستاده و توضیحات داده، چون وقتی حرفها و این اتفاقاتی که ازش میگی و استاد هم میگه برای من هم شاید خیلی وقتا پیش اومده بود از سالها پیش و خب خیلی جاها واقعا نیاز به توضیح و راهنمایی داشتم که هیچوقت دست یافتنی نبوده واسم و این همیشه موند تو دلم که خدایا چرا من با اینکه اینهمه متعهد و مصمم و محکم ایستادم پای مسیری که انتخاب کردم و با جدیت و شدت و حدت هرچه تمام تر دارم با تک تک کلمات استاد پیش میرم ولی متاسفانه خیلی جاها به مشکل خوردم و میخورم هنوزم، نتایج خاص و دلخواهمو نگرفتم هیچوقت توی این سالها و همین مسائل باعث شد که بدجوری برم تو خودم و مدام خودمو سرزنش کنم و یه جوری دلم بشکنه و از همه چی زده بشم و حتی به خدا هم گله مند بشم که چرا برای من اینطور میشه چرا مگه برای من نمیخوای! اشکالات کارم کجاها و چیا بوده من که با جون و دل مایه گذاشتم و مثل وحی منزل به قول استاد عمل کردم از اولش از استارت زدن اول آشنایی با استاد همون سالهای 94 یا 95 بود و سرشار از ایمان و شوق و شور و حرکت کردن و عمل کردن بودم خیلی سختی و زحمت کشیدم و کارای مختلفی انجام دادم که توی مسیر بمونم و ایمانمو نشون بدم و خب مسلما و طبیعتا انتظار رشد و پیشرفت و نتایج عالی داشتم و بازم میگم طبق گفته های خود استاد همش همه چیزمو چکاب میکردم و نتایجمو چک میکردم که ببینم به کجاها رسیدم با اینهمه زمان و انرژی و عشق و شوری که میذاشتم ولی نتایج جالبی نمیگرفتم، اینقدر صبح تا شب و شب تا صبح و حتی حین هر کاری یا بیکار بیکار وقت میذاشتم و تمرکز لیزری میذاشتم پای حرفهای استاد و عمل کردن بهشون تاکید میکنم آدمی نبودم که عمل نکنم مخصوصا سالهای اول یعنی دو سه سال اول واقعا من مثل آب و غذا خوردن و اکسیژن مصرف کردن زمان میذاشتم برای حرفهای استاد و حتی تهیه کردن کتاب ها و هرررررچیزی که استاد میگفت، حتی توی خواب اینقدر خوابای استادو میدیدم و شوق ورم میداشت که مدام خواب استادو میدیدم و راهنمایی میگرفتم از این، مشکل من اینه که خیلی جاها به مشکل خوردم و میخورم هنوزم و همونطور که استاد میگه «تضاد» منم اسمشو میذارم همون تضاد ولی خب به خدای احد و واحد همینا پدرمو دراورده و نفهمیدم و ندونستم و نمیدونم چیکار باید بکنم با این موضوع حالا اسمش میخواد تضاد یا هرچیزی که باشه! ولی استاد خیلی وقتا توی فایلایی از کج فهمی یا همون Misunderstanding حرف میزنه که میتونم بگم واسه من همون تضاد هست! چون واقعا تبدیل به معظلی شده واسم که جوری شدم دیگه از خودم خجالت میکشم ازبس که یا خودمو سرزنش و تحقیر کنم یا رگم از همه چی زده بشه و حتی موضوع پیگیر شدن و توی مسیر موندن و ناامید نشدن واسم لُوس بشه! ازبس که هی تلاش کنم و امید رو در دلم زنده کنم و بگم هزاران دفعه قبلی که هیچی نشد هیچ، بیخیال، اشکال نداره! دوباره شروع کن و اینبار بهتر میشی و خدا کمکت میکنه و دیگه به قول استاد مثل یو یو عمل نمیکنی و اینبار چی اینبار فلان.. اما بازم هیچی به هیچی.. از خدای خودم خجالت میکشم در عین حال که ازش گله میکنم و بارها و بارها به خودم و خدا میگم ای بابا بیخیال انگار واسه من نخواستی.. بیخیال خوشبختی و موفقیت و آرزوها و اهدافت رضا! ولی میدونی استاد و آقا رضای عطار روشن، کارم به جایی رسیده که حرفهای استاد و این مسیر بخدا توی خون و ریشه و ذرات مولکولی منه! و انگار نمیتونم دنبال سایت و فایل و صحبتهای استاد نباشم! تعجبمم از همینه که از خیلی وقت پیشا که خیلی شاکی شدم به خدا و به خودم و استاد و همه چی هی به خودم میگم تو که اینقدر این حرفها و فایلای استاد نشسته توی باورات و توی ذره ذره وجودت پس چرا نباید نتیجه بگیری؟؟؟؟ چرا چرااا مگه باور همین نیست مگه باور چیه و چجور باید پس تغییر کرده باشه که مال تو نکرده تو اینهمه مدتا و سالهایی که شروع کردی!!! بخدا استاد با خود شما هستم دارم میگم بازم، توی این سالها نزدیک به نمیدونم شاید هفت سال میشه که با شما آشنا شدم بخدا من خییییییییییلی زیاد تغییر کردم و بارها به خودم میگم اینو که اصلا یه آدم دیگه شدم بخدا قسم استاد و اصلا حرفها و رفتار شما نشسته توی رفتار و شخصیت و منش و همه چیز من، اگه قرار به تغییر باوره خب من اینو قشنگ حس میکنم و میبینم درون خودم که وقتی رو خودم و رفتارام زوم میکنم میبینم اصلا بحث ادا دراوردن و این چیزا نیست که شاید بعضیا ازش حرف بزنن یا شما تو بعضی فایلا توضیح داده بودین در مورد چنین افرادی که شاید مثلا ادا در میارن و فکر میکنن که تغییر کردن یا سر خدا رو مثلا میخوان گول بمالن، نه استاد من بخدا اصلا شخصیتم اینجور نبوده و نیست و حتی از قبل از آشنایی با شما هم با این مباحث تا حدودی آشنا شده بودم و همیشه وقتی رو خودم زوم میکردم و میکنم همین الانشم همیشه خودمو آدم متفاوت از جامعه و افکار و باورای اکثریت جامعه دیدم ولی بازم به قول شما که میگفتید توی بعضی فایلا و فکر میکنمم دوره راهنمای عملی هم گفتید اینو که میگشتین دنبال اشکال کارتون استاد دنبال همون چرخ دندهِه که ببینید ایراد از کجاست که مجموعه اعمال و افکار و نتایج درست کار نمیکنه، و من هم بخدا اینکارو همیشه کردم و میکنم اما پیداش نمیکنم به خدای عالم پیداش نمیکنم سرمو بکوبم تو دیوار ای خدا!!! به ولله پیداش نمیکنم و نمیدونم باید چیکار کنم..

    هی یه مدت دوباره بلاهای مختلفی که سرم میاد پیگیر میشم و تو فکر اینم که اوضاع بدتر نشه و بلا و مصیبت بدتری سرم نیاد میام پیگیر میشم تو سایت و فایلای جدید میگیرم یا روی فایلای گذشته کار میکنم و یکمی متحول میشم و اعتماد به نفس میگیرم، از دوباره یه چیزی میشه به مشکلی و تضادی میخورم باز ناامید میشم و حالم گرفته میشه، انگار اصلا یه جوری شدم این رفته نشسته تو باورام دیگه استاد ازبس که مثل یو یو به قول شما.. استاد تاکید میکنم من اینطوری نبودم، و از همون اول اولش انتظار داشتم نتایج خوب و قابل قبول و یا حتی عالی بگیرم ولی وقتی یه سری چیزا پیش اومد خیلی دلم شکست استاد و به خدا هم خیلی گله کردم، و از اون موقع به بعد دیگه به سفت و سختیه استارتم با شما نبودم و نشدم، یعنی یو یویی شدم دیگه، ولی اون سالهای اول به طرز عجیبی شور و شوق و عشق و امید داشتم به همه چیز..

    کاش میتونستم آقا رضای عطار روشن رو پیدا کنم حضوری باهاش مشورت کنم و امیدوارتر بشم و قوت قلب بگیرم شاید با حرف زدن باهاش، همشهریمونم هستی آقا رضا، منم رضام اتفاقا و توی فایلای قبلی نتایج دوستان که از وقتی در مورد شما شروع شده رو سایت احساس خوبی بهم دست داده حتی به استاد هم گفتم توی نظرات یکی از همین فایلا که شما الگوی خوبی احساس میکنم هستی برای من و امیدوارم بتونم از این امید و انگیزه برای متحول کردن حال و روز و احساس خودم و نتایجم کمک بگیرم.

    استاد این صحبتی که آقا رضا در مورد فایلای گذشته داشت توی این فایل و خودتون هم اشاره کردید بهش و گفتید که یادتون نمیاد (در مورد تیمی کار کردن) درسته منم یادمه، فکر میکنم توی بیشتر، دوره روانشناسی ثروت 1 نسخه قدیمی ازش حرف زده بودید و توی فایلای رایگان هم شاید، ولی من قشنگ یادمه همچین موضوعی رو که آقا رضا بهش اشاره کرد، استاد اینم میخوام بگم اتفاقا که همین موضوع خودش به حد کافی به باورای بدم و اون احساس بد و شاید بگم خشمی که درونم هست و به وجود اومده هم ربط داره و تاثیر داشته قانونا، که شاید گاهی حرف هایی زدین شما و چیزهایی گفتین که رفته نشسته درون من از خیلی سال پیش منظورم همون اوایل آشنایی با شما هست، و اون فایل ها شاید خیلیاش از رو سایت برداشته شده و یا صحبتها کات خورده و یا تغییر کرده از روی سایت که قبلا بوده ولی مدتهاست نیستشون دیگه و این موضوع مثل یه تاثیر بد و حالت اعتراض توم مونده میدونی، و شما بعضی وقتا با این حرفتون که “حافظه شما خیلی خوب عمل نمیکنه واسه گذشته ها و چیزای قبلا” حس خوبی بهم نمیدین. استاد من خیلی رک و راست و صادقم بخدا که دارم اصلا همین احساس و این حرفارو بهتون میزنم و قصدم بخدا دنبال راه حل گشتن و برون رفت از مسائل زندگیم و دلایل نتیجه نگرفتنام هست که مطرح میکنم باهاتون نه چیز دیگه که فکر کنید مرض دارم و دنبال بهانه میگردم.. شاید حتی توی قسمت نظرات بیان کردن این چیزا هم کار جالبی نباشه از نظر شما ولی بخدا همین کارمم از روی سادگی و صادق بودنم هست و البته ناچاری! چون حتی شما میتونم بگم راهی جز توی نظرات سایت چیزی رو بیان کردن نذاشتید از خیلی وقت پیشا چون اینطور برام جا افتاده که “ایمیل” زدن به شما که فایده ای نداره! و اصلا توجهی به هیچ عنوان بهش قرار نیست بشه و من قبلا ایمیل هم میزدم بارها بهتون ولی میدونستم فایده ای نداره چون همیشه میگفتید که جواب داده نمیشه و چیزی در کیهان نیست که توی ایمیل ها ازتون پرسیده نشده باشه و این صحبتا..

    من خیلی وقتا کمک و راهنمایی خواستم و میخوام برای تضادها و مسائلی که واسم پیش اومده و چون جوابی براشون نداشتم و ندارم همین الانشم، خب خیلی سرخورده و ناامید و بی انگیزه شدم به همه چی. باورتون نمیشه توی خود همین دوره قانون سلامتی من چقدررررررررر امیدوار و با انگیزه شده بودم اصلا یه قدرتی گرفته بودم و اعتماد به نفسی که بخدا یه چیزی میگن، به مرده میزنی زنده میشه! اصلا چنان تحولی در من ایجاد شده بود و قوی و محکم شده بودم که اصلا خودمم باورم نمیشد این منم و یه آدم میتونه چقدر قوی و با انگیزه بشه وقتی حس امیدواری درش زنده میشه و یه سری چیزا که خیلی اذیتش میکرده چه فیزیکی چه روحی و درونی، وقتی پی میره قابل حل هستن و میشه ازش عبور کنه، حتی پی ورزشای مورد علاقمو گرفته بودم چنان هم اینجور مواقع خودمو قبول دارم و نشون میدم که بخدا استاد میگم اگر نتیجه نمیگرفتم و نگیرم باعث تعجبم میشه! اینقدر من قبلا که خودمو توانایی ها مو میشناختم از میزان اعتماد به نفس و قدرتهام مطلع بودم و هستم، ولی وقتی به تضاد میخورم و نتیجه نمیگیرم یا اوضاع جوری میشه که بدجوری میخوره تو برجکم کلا استاد کلا ناامید و دلسرد میشم و میرم تو خودم به شدت در حد افسردگی! و خب این ضربه زده بهم و میزنه همیشه بهم و نمیدونم باید چیکار کنم با خودم دیگه.

    استاد حسابشو کنید اینقدر حرفای شما و آموزشای شما برام همه چیز بوده و بهش اهمیت میدم و بهش اعتماد و باور قلبی دارم که در مورد مثال هایی که میزنین یا مثلا اهرم رنج و لذت خب؟ کارم به جایی رسیده که قسمت بد مثال های توی حرفای شما یا همون قسمت منفی یا مثلا قسمت اهرم رنج مثال هایی که میزنید یا میزنیم در مورد خودمو رو من نگرانش میشم و یا حتی پاک میکنم از لیست نوشته هام از دفاترم از فایلای متنی که مبادا سرم بیاد!!! دیگه حسابشو بکنید شما، میدونین میخوام چی بگم استاد؟ میخوام بگم من اینقدر حرفای شما رو قبول و باور دارم و باور کردم و قبلا هم نتایج کوچیک گرفتم که همه زندگیم به کلام شما و مسیر شما وصله و ربط داره اما یه جوری شدم که به خودم میگم چه فایده واسه من که نمیشه!!! واسه من که خدا نخواسته مثل اینکه! هرچی زور زدم و میزنم هیچ فایده ای نداره ولی هم قسمت منفی و یا اهرم رنج مسائل و زندگی خودمو ازش میترسم و بیشتر میرم تو فکرش، میدونین چی میگم استاد؟ به حدی که میرم مثلا پاره میکنم یا خط میزنم که نباشه تو ذهنم یا جلو چشمم که مبادا روزی روزگاری بعدها بهش بر بخورم و از اینی که هستم داغون تر بشم! خنده داره واقعا نه؟ بله میدونم، ولی من کارم به اینجا کشیده استاد، همون دوره قانون سلامتی هم چند ماه کار کردم و گذاشتم کنار چون میگفتم انگار قرار نیست من کلا نتیجه بگیرم و پایدار باشه! چون مدام به تضادهای ریز و درشت مختلف میخورم تو همه چیز وقتی تصمیم به کاری میگیرم وقتی یکم با حرفا و آموزشای شما حس تغییر و قوت قلب و حرکت کردن بهم دست میده، خیلی زود تضادهای مختلف و اعصاب خرد کن میاد که همه چیزو خراب کنه درونم. خسته شدم بخدا. میگم از اونجایی هم که اون چرخ دندهه رو پیدا نمیکنم که بدونم اشکال کارم کجاست و مجموعه و ماشین کارشو درست انجام بده و کار کنه مثل ساعت، بیخیال میشمو این بدجوری امید و انگیزمو نابود میکنه برای اهداف و آرزوهام.

    کاشکی دری باز بشه و خدا کسی رو یا منو با کسی آشنا بکنه بیاره تو زندگیم بلکه بتونم از حضور کسی شایدم هر جوری دیگه که نمیدونم امیدوارتر بشم و تغییر بکنم بخدا دیگه خودم اصلا مخ اینکه چیکار باید بکنمو چی باید بشه رو ندارم دیگه استاد، اصلا خود همین حرف آخرم استاد، باورتون میشه من سالیان ساله با هیچ بنی بشری به جز مادرم در ارتباط نیستم؟ اصلا خود همین موضوع و حرف رو میتونم استنباط از حرفهای شما بدونم که آدم تنها باشه هیچ اشکالی نداره و اصلا آدم باید افتخارم بکنه که تنها باشه و لذت ببره، خب من تو این موضوع خیلی خیلی راحتم و کیف میکنم از تنهایی خودم استاد ولی بعضی وقتا واقعا به خودم میگم این دیگه فکر نکنم درست باشه جوری که استاد میگفت و منظورش بود! :) یعنی من فکر میکردم مثلا آدم به قول شما تو غار زندگی کنه هیچ اشکالیم نداره یعنی اینقدر از جامعه و افراد به دور باشه و واسه خودش زندگی کنه، اما منظور شما چیز دیگه ای بوده و مثلا در حد نهایتا دو سه ماه بوده فرضا، ولی من این برداشتو میکردم و به خودمم میگفتم به بهه ببین چه عالی که استاد هم همچین چیزی میگه و ازش استقبال هم میکنه :) بعضی وقتا به خودم میگم شاید اصلا یکی از ایرادای کارم همینه که به جایی نمیرسم و نتیجه خاصی نمیگیرم، همین دوری از همه از جامعه از آدما، شاید باید ارتباطات حالا نه خیلی زیاد ولی در یه حدی بگیرم؟

    خدایا توی این وضعیتم کمکم کن بلند شم و منو هدایت کن که بیشتر از هر وقت دیگه ای به هدایت و کمکت نیاز دارم، درآمد ندارم، وضعیت هم که چجور شده، هه خنده داره واقعا این حرفم که درآمد ندارم.

    پر از ایده و اشتیاقم، خیلی وقتا ایده هامو نوشتم کلی برنامه ریزی کردم و نوشتم همه رو، یه دفتر دارم واسه ایده هام، که هیچکدوم رو عملی نکردم ولی جالبه که بهشون باور دارم استاد. ولی از اینکه نمیدونم باید چیکارشون کنم و از کجا شروع کنم و یا اینکه فکر میکنم دیوونه شدم بخاطر تنهایی و طرز فکرام! و شاید اگر فقط یک انسان میبود که باهام ارتباط برقرار میکرد و احساس خوبی میداشتم نسبت بهش و میگفت برو بپر تو چاه همین الان! من با کله میرفتم این کارو میکردم، در این حد استاد! :) شاید من از این وضع خارج بشم و منم بتونم خودمو بکشم بالا و زندگیمو بسازم و موفق بشم.

    از برج تیر ماه با باورهایی که ساخته بودم و با خرید دوره قانون سلامتی من دست به کارهایی زده بودم که اعتماد به سقفم اینقدر بالا بود که حس میکردم هیچوقت تو کل زندگیم اینقدر قوی و مصمم و محکم ندیده بودم خودمو، رفتم سراغ کارها و رشته های ورزشی که هیچوقت هیچ اقدامی نکرده بودم واسشون و همیشه هم حسرت میخوردم که من کلی استعداد و مهارت توی رشته های ورزشی داشتمو هیچوقت دنبالشو نگرفتم، تیر ماه رفتم رشته های رزمی و تیراندازی و یه چیزای دیگه که اینقدر عالی عمل کردم در کمتر از سه چهار ماه رکوردهای عالی زدم و جزو نفرات اول و جایزه بگیر شدم و میتونستم برم برای مسابقات، احساس میکردم هر کاری هر چیزی که فکرشو بتونید بکنید یا نکنید رو میتونم انجام بدم و نفر اول جهان بشم، بهترین بشم، ولی بازم با شروع تضادهای مختلف کلا کشیدم کنار و بیخیالشون شدم.

    استاد اینقدر ایده دارم واسه چیزای مختلف و میگمم به خودم که اینا میتونه منو به بینهایت ثروت برسونه! به موفقیت برسونه! اما از اینکه هیچ اقدامی نمیکنم و یعنی به ذهنم نمیاد و اون چرخ دندهه رو پیدا نمیکنم هیچوقت، اون سنگای توی رودخونه رو پیدا نمیکنم که قدمارو بردارم و نمیدونم باید چیکار بکنم پاک منو دیوونه کرده.

    دوست نداشتم اینارو بگم، پیش خودم میگم فایده ای نداره و استاد هم خب میدونم و مسلما خوشش نمیاد و شاید هم کلی چیز بهم بگه تو دلش یا حتی عصبانی بشه، و فقط باید از موفقیت ها و پیشرفت ها بگم، از این رو هروقت میخوام چیزیو بگم تضاد هامو بگم مسائلمو بگم، نمیگم یا فقط خودمو سرزنش میکنم.

    همین دیروز پریروز باز هم چند ایده جدید تو دفترم نوشتم ولی فقط نوشتم و خاک میخوره، و میدونمم که اینا میتونه زندگی منو متحول کنه ولی اقدامی نمیکنم یعنی نمیدونم باید چیکار کنم و بیخیالشون میشم، نمیدونم دقیقا باید روی چیه خودم کار کنم، اینقدر این موضوع ها واسم تکراری شده که تبدیل به یه حس ناامیدی و انزجار شده واسم.

    اصلا نمیدونم چرا اینارو اومدم نوشتم اینجا. استاد دوست داشتی پاکشون کن، چمیدونم منتشرشون نکن.. من که چیزی واسه از دست دادن ندارم.. اصلا نمیدونم چرا میام پیگیر میشم یا حتی اصلا دنبال میکنم این مسیرو، کارم به جایی رسیده که بارها به خودم میگم اصلا شاید اگر با این مباحث آشنا نمیشدم با سایت با استاد راحت تر بودم و اینقدر حرص نمیخوردم سر وضعیت زندگیمو چیزایی که دوست داشتم و دارم بهشون برسم.. حس میکنم یه رفیق میخوام یه آدم باحال که باهاش در ارتباط باشم و شاید تو روحیه و انگیزم نقش کلیدی ای داشته باشه عمل بکنه و شروع تغییرات اساسی زندگیم باشه این موضوع.. چون سالیان سال هست که با هیچکس ارتباط ندارم و دوران خوش زندگیم و خاطرات خوبم فقط بچگیام بود.

    یه چیزی که خیلی اذیتم میکنه و حرص میخورم در مورد خودم و حرفای شما استاد میدونی چیه؟ اینکه سالهاست با هزار امید و آرزو پیگیر و دنبال مسیر شمام و حرفای شما و اینکه شما اینهمه موفقیت کسب کردی و به هرچی خواستی رسیدی و همیشه هم میگی که در عرض مثلا چند سال مثلا ده یازده سال از کجا به کجا رسیدی و من اینهمه سال گذشت الان فکر میکنم هفت هشت سال میشه و این وضعیتمه و هیچی..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    محمد مردانی گفته:
    مدت عضویت: 3095 روز

    ایده هایی که خداوند بهتون میده خیلی ساده است خداوند ایده‌هایی بهتون میده که تو همون شرایط میتونید اجراش کنید ایده ای نمیده که نیاز به وام و قرض داشته باشیم.

    دقیقا درسته تمام ایده هایی که آقا رضا اجرا کردن ایده هایی بودند که همون لحظه آقارضا میتونست اجراش کنه مثل اخبار ندیدن مثل غر نزدن مثل لباس شیک و مرتب پوشیدن برای سرکار مثل مرتب کردن مغازه مثل خرد کردن بدهی اش و خورد خورد دادن مثل نسیه کار نکردن و خرید نقد هرچند خیلی کم و فروش نقد مثل زدن کانال تلگرام مثل ضبط فایل صوتی با همون گوشیs3 بعضی وقتا ایده های خداوند اینقدر ساده است که باورمون نمیشه این ایده از طرف خداوند و میتونه ما رو به موفقیت برسونه

    الأنفال

    فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

    ﺷﻤﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻜﺸﺘﻴﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﻛﺸﺖ، ﺑﻪ ﮔﺎﻩ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻯ ﻛﻪ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻯ ﺑﻠﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺗﺎ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺧﻮﺷﻰ ﺑﻴﺎﺯﻣﺎﻳﺪ- ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﻨﻮﺍﻯ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ.(17)

    واقعا معجزاتی که تو زندگیمون میفته رو فقط خداوند میتونه انجام بده واقعا کی میتونست 120 نفر دانشجوی مشتاق به مطالب اقا رضا رو یک شبه تو گروهش جمع کنه و اون شور و اشتیاق رو بندازه به دل اقا رضا برای ادامه مسیر

    در کل این جمله درست نیست که اگر می‌خواهیم موفق بشیم حتماً باید تیم داشته باشیم نمونه‌اش آقا رضا و خود استاد هستند خیلی خوبه که از توانایی های دیگران استفاده کنیم و کمک بگیریم ولی این نگاه که بگیم اگر تیم نباشه من موفق نمیشم این نگاه درست نیست کسی که تو مسیر درست حرکت کنه به میزانی که رشد میکنه و به میزانی که نیاز داره خداوند افراد ‌العاده‌ای رو وارد زندگیش میکنه که خیلی خوب بهش کمک میکنند که رشد کنه ولی نکته مهمش اینه که وجود اون افراد دلیل موفقیت نیست داشتن اون باورها دلیل وجود اون افراد هستند

    واقعا تحسین می‌کنم ایمان آقا رضا رو که با اینکه درآمد مغازه تو اوج گرفتن بوده و هر روز بیشتر می شده به حرف قلبش گوش میکنه و مغازه رو جمع میکنه و میره سراغ مسیر علایقش و تمرکزی میچسبه به تلگرام و چه گشایش‌هایی خداوند ایجاد میکنه تو زندگیش اول یه 206 در حد نو میخره بعد خونه میخره اونم با وسایل نو و دیزاین شده که عکساشو دیدم چقدر زیبا بود چقدر نو بود خونه چقدر وسایل زیبا چیده شده بودند کاغذ دیواری ها فوق العاده زیبا بودن مخصوصا کاغذ دیواری اتاق خواب که عکس پل معروف بسفر رو نشون میده پارکتها برق می زدند و چه رنگ زیبایی داشتند و چقدر دلم میخواست که همچین خونه ای داشته باشم و بعدش ماشین رویاهاش رو میخره اسپورتیج سفید زیبا خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت موفقیت هایی که آقا رضای عزیز به دست آورده چقدر شورانگیزه ایجاد کرد توی دلم صحبت ها و نتایج آقا رضا چقدر حس می کنم که ایمان و شجاعت را باید بیشتر کنم

    خدایا شکرت که در مدار دیدن این فایلها بودم خدایا من را در مدار درک و عمل به این آگاهی ها قرار بده

    خدایا شکرت بابت دوستان بی نظیرم در سایت خدایا من را در مدار از نزدیک دیدن این دوستان قرار بده

    خدایاشکرت که کامنتی دیگر و ردپای دیگه ای از خودم به جا گذاشتم

    هود

    وَیَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَٰکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ

    ﺍﻯ ﻗﻮم ﻣﻦ! ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ، ﺍﺟﺮ ﻣﻦ ﺟﺰ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺴﺖ. ﻣﻦ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻃﺮﺩ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ، ﻭﻟﻰ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻗﻮﻣﻰ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﻫﺴﺘﻴﺪ.(29)

    در پناه الله شاد و ثروتمند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    شیما گفته:
    مدت عضویت: 1773 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان هم فرکانس ایم و مریم بانوی گرامی و آقا رضای گل که بسیار زیبا بسیار با جزئیات دقیق و بسیار صادقانه مراحل رشد و پیشرفت زندگی خودشون رو با استفاده از آموزه های استاد عباس منش توی این فایل برای ما توضیح میدن خیلی خیلی علاقه مند به دنبال کردن تمامی قسمتهای این فایل و درست مانند یک سریال زیبای انگیزشی و پر از نکته های ارزشمند و پر از باورهای قدرتمند کننده و پر از امید پر از شور پر از نشاط و پر از احساس عالی پر از تنظیم فرکانس های الهی دنبالش می کنم با وجودی که فرصت چندانی تا پروژه که باید به انجام برسونم ندارم و فرصت زیادی برای اینکه هر روز به سایت بیام ندارم اما همچنان دوست دارم که این سری فایل ها رو دنبال کنم و واقعا نمیتونم که ازش بگذرم آقا رضای عزیز تمامی مراحل رو به صورت تکاملی طی کردن و از طی مراحل شون لذت بردن و به تمامی هدایت هایی که در مسیر داشتند عمل کردند مثل همه ما همانطور که خودشان گفتند لغزشهای احتمالاً داشتند و چون قانون رو میدونستن چون از استاد عباس منش اصل قضیه را به خوبی آموخته بودند هیچ وقت بیس قضیه رو گم نکردن و دوباره به مسیر با قدرت و اینبار پخت تر ادامه دادند بسیار بسیار زیبا شیوا ساده قشنگ و مثل یک شاگرد خوب مراحل تکامل ایشون رو طی کردن و بسیار زیبا شیوا و ساده و قشنگ برای ما توضیح میدن انقد جذاب هست که واقعاً دوست نداریم صحبت کردن ایشون و توضیحات استاد روی فایل های ایشون تمام بشه آقا رضای عزیز خیلی خیلی ممنونیم که این مراحل را انقدر زیبا برای ما توضیح میدین استاد عزیزم نه من بلکه تمامی بچه های سایت و همه اونهایی که از این آموزه ها نتایج مختلف و ریز و درشت گرفتن میدونن که یکی از دلایل درست نتیجه گرفتن افراد از دنبال کردن شما صداقت شماست میدونم که شما چیزی رو که بهش عمل میکنید آموزش میدید شاید تعداد استاد هایی که بدین شکل آموزش میدن خیلی زیاد نباشه من بقیه رو پیگیری نکردم و نمی شناسم اما میدونم که شما یکی از معدود افرادی هستید که بدین شکل عمل می کنید یعنی هم خودتون عمل کننده اصلی به قوانینی که آموزش میدید هستید و هم چون آموزش هاتون بسیار اصل را نشانه رفته و همه حاشیه ها را حذف کرده بسیار کارا ساده گویا و قابل اجراستوقتی که آقا رضا از مراحل اولیه رشد میگه این که بعد از دو سال به جایی رسیده که مغازه را جمع کرده اینکه بعد از 4 سال تونسته یک خونه با اون شرایط و با اون هدایتی که در داستان توضیح داده بخره که تماماً به ندای قلبش گوش کرده تماماً باورهایی را که استاد عباس منش می ساخته و در عمل باور کرده همه اینها رو هم من با گوشت و پوست و استخون میفهمم و میدونم و باور می کنم که آقا رضا تمامی مراحل را چه جوری طی کرده چون قانون یکی چون اصل یکی چون وقتی که بخوای به قانون عمل کنی دیگه هیچ فرقی نمیکنه چه پیشینه‌ای داری دیگه هیچ فرقی نمیکنه که کجای کاری خداوند اینقدر قانونش عادلانه هست که تو در هر مرحله‌ای که توی این جهان فیزیکی قراردا ری هر زمان که به هر شکل بخوای به قانون عمل کنید به اندازه عمل می کند کنی و ایمان و تو کلت رو نشون میدی و به اندازه که میتونی در مسیر درست حرکت بکنی نتایج هم میاد و این نتایج هیچ انتهایی نداره و تو میتونی با ایمان با توکل با عمل و با ادامه دادن مسیر درست این نتایج رو تا جایی که میشه به سمت همه خواسته هایی که به خاطرش اون قدم به این جهان ماده گذاشتی ادامه بدی استاد عزیزم بسیار ممنون و متشکرم چرا که زندگی من هم از زمان آشنایی با شما زیرو رو شد حتی قبل از شروع دوره سلامتی آنقدر نتایج عالی گرفته بودم از حال خوب از آرامش از شروع کردن اهداف جدید از بهبود روابط حتی بدون اینکه یکی از دوره های شما را خریداری کنم فقط و فقط سریال زندگی در بهشت سفر به دور امریکا و فایلهای رایگان شما را دنبال می کردم آن هم 9 به صورت رگباری مثل آقا رضا منی که انقدر کم روی خودم کار کردم و فقط قوانین را به اندازه که درک میکردم سعی میکردم تو عمل ببینم و اجرا کنم و از شنیدنش اون قدر ذوق زده بودم این همه نتیجه خوب گرفتم و چون این رو دیدم اقدام به خرید دوره ها کردم البته چون نتونستم کامل روی سایت دوره ها را یکی پس از دیگری کار بکنم روشون گرچه میتونستم باز هم بقیه دوره ها رو بخرم اما صبر کردم تا به قول آقا رضا اولین دوره رو خوب کار کنم ازش نتیجه بگیرم بعد برم سراغ دوره‌های بعدی هر کدام از این دوره های گنج هستن هر کدام از این دوره ها میتونن بخش بزرگی از زندگی شما را زیرو رو کنند از جنبه های مختلف استاد عباس منش به شما راه و رسم درست زندگی کردن و موفقیت و حس خوب و حال خوب و آموزش میده طوری که بتونیم به عنوان یک نقشه راه تا همیشه ازش استفاده کنید دوره‌های استاد تاریخ انقضا نداره دوره‌های استاد هیچ وقت از ارزشش کم نمیشه فقط در طول زمان کامل تر متکامل تر میشه زیبا تر و واقعی تر میشه و میتونی از تمام آموزه های اون تا آخر زندگیت استفاده کنی و از مسیر زندگی فیزیکی در این دنیای مادی لذت ببرید و چون سپاسگزار میشی و چون خداشناس به معنای واقعی میشی مطمئن باشی که این بهشتی که در اینجا برای خودت ساختی قطعاً در جهانی دیگر به بهشت واقعی رهنمون خواهد شد و با خیال راحت و با رضایت از هر لحظه از زندگیت لذت خواهی برد اگر در مسیر بمانیم این چراغ راهنمای احساس خوب مهم ترین قانونی که میتونی همیشه با خودت همیشه و در هر جا به عنوان نشان دهنده مسیرت ازش استفاده کنی این قانون توجه به اصل راهنمای بسیار خوبیه که از کلی از حاشیه ها که همیشه افراد درگیرش هستند دوری کنیم بسیاری از اساتید و بسیاری از آموزه‌های موفقیت هستند که ممکن است زیبا جذاب و پر از اطلاعات مختلف به نظر برسند اما آموزه های استادکاربردی و به دور از هرگونه حاشیه هست و اگر فقط به قوانینی که از استاد می آموزی در عمل مسلط بشید خدا میدونه چه نتایجی توی مسیر خودت و توی زندگی خودت میتونی بیافرینی خدا رو هزاران بار سپاسگزارم که منو به این مسیر زیبا هدایت کرد و من و در چنین جمع زیبای قرار داد که فقط از الله از یگانگی خدا از سپاسگزاری از سعادت و خوشبختی و حس خوب میگن جمعی که فقط و فقط درس می گیرند و از تمامی لحظات و دقایق ساعت های زندگیش رو سعی می‌کنند به بهترین شکل بهره ببرند و این گونه بهترین نوع زندگی رو برای خودشون انتخاب کردن خدا را هزاران بار سپاس میگم که من را در این جمع قرارداد هزاران بار سپاس میگم که به این خواسته من پاسخ داد این خواسته من از کودکی بود از همان زمانی که 3ساله بودم با خدا صحبت میکردم همیشه دوست داشتم بهترین خودم باشم همیشه تلاش می‌کردم بیشترین تلاش خودم را در هر زمینه ای که توش هستم انجام بدم در زمان کودکی و تا زمان نوجوانی و ابتدای جوانی موفقیت های درسی غیر درسی فرهنگی هنری بسیار زیادی داشتم و از تک تک آنها لذت می بردم به خاطر همه اونها خداروشکر میکردم اما مدتی آن هم به مدت چندین و چند سال از آنچه که باید انجام میدادم به عنوان خواسته هام دور شدم زمین و زمان را مقصر دونستم فکر میکردم خداوند منو نمیبخشه تحت تاثیر باورهای مذهبی موجود در جامعه که احساس گناه رو به افراد منتقل میکنه من هم فقط و فقط احساس گناه می کردم در تاثیر باورهای خانواده فقط و فقط فکر میکردم که باید خداوند رو از خودم راضی نگه دارم آن هم به این شکلی که اونها میگفتند در حالی که میزان موفقیت و آرامش من هیچ وقت ربطی به این مسائل نداشت آن زمانی که کودک بودم و خیلی متوجه باورهای منفی اطرافم نبودم بسیار راحت تر و زیبا تر به اصل خودم وصل شدم و خواسته های خودم را به دست آوردم خیلی راحت زیبا و سریع آن موفقیت هایی که همه همه آنها را خودم با تلاش خودم به دست آورده بودم می رسیدم و خودم بودم و خدای خودم اونکه من بودم هیچ ربطی به خانواده اطرافم نداشت کارهایی که میکردم نوع ارتباطی که با وجودم با درونم و با اصل داشتم هیچ ربطی به رفتار و منش اخلاق و روش زندگی خانواده ام نداشت اما جنسیت من و شرایط موجود در جامعه و شرایط خانوادگی باعث شده بود که این گونه به من القا شود که نقش اول زندگی رو نمیتونم برعهده بگیرم و حتماً باید به شخص دیگری تکیه داشته باشم ارزشمندی من پاکی و نجابت من خوب بودن من فقط و فقط منوط به اینکه با یک فرد کامل صادق و مهربان بتوانم زندگی کنم هرچند به لطف الله بعد از فراز و نشیب های بسیار چنین فردی در زندگی من وجود دارد و سالیان سال هست که روزهای خوب زیادی را در کنار یکدیگر تجربه کردیم اما سختی هایی داشتم که همه آنها به خاطر باورهای منفی موجود در وجودم بود به خاطر احساس گناه بیهوده بود که هیچ گناهی رو در زندگی مرتکب نشده آن را داشتم چون آن را از جامعه دریافت کرده بودم و متاسفانه مثل خیلی از افراد دیگه اون رو باور کرده بودم در حالی که من یک فرد فوق العاده بودم یک فردی که از همان کودکی به اصل خودش وصل بود که به خداوند وصل بود و با خدا صحبت میکرد شاد بود پر انرژی بود همیشه حالش خوب بود همیشه هیجان داشت که هدف های جدیدی فتح بکنه اما از یک جایی به بعد باورهای منفی منو پرت کرد به اشتباهات و بعد از اون سالیان سال طول کشید بعد از چک و لگد خوردن بعد از تشکیل خانواده بعد از عقب افتادن از تحصیل بعد از عقب افتادن از اینکه بخوام برای خودم درآمدی داشته باشم اون هم با این همه شایستگی متوجه شدم تمامی مشکلات من دو ریشه اصلی داشت یکی شعر ک و یکی نداشتن عزت نفس س و متاسفانه چون اینقدر این ها در وجود من قوی بود کار کردن برای آنها مثل یک جهاد اکبر عظیم با اینکه 3 سال از آشنایی من با سایت میگذره هنوز تکامل اینکه بخوام به صورت عملی و کامل دستورالعمل های استاد رو واقعی اجرا بکنم طی نکرده بودم دستورالعمل های استاد رو می گرفتم بالای 80 90 درصدش را اجرا میکردم اما باز برای خودم تبصره و های دیگر می آوردم اما الان متوجه شدم با دیدن سلسله فایلهای آقارضا و افرادی که نتیجه گرفتند به خاطر این نتیجه گرفتند که نه به 80 90 درصد بلکه به صد در صد قانون عمل کردن همانگونه که می شنوند عمل می‌کنند و باور می‌کند گرچه من بسیار نتایج عالی گرفتم گرچه چشمم باز شده گرچه حالم خوبه گرچه دارمم در مسیر خواسته هام هدف خاصی را انجام میدم که برای افراد دیگه غیر قابل باور توی این سن این خواسته و دنبال کردن و برای خودم هم با قابل باور نبود که شرایط فراهم بشه اما خداوند همه چیز را برای من جور کرد آن زمان که داشتم ناسپاسی می کردم شرایط یک مکانی رو که بتونم توی اون بنشینم و هدف آن را دنبال کنم و فایلهای رایگان استاد را هم گوش بدن رو داشت برام فراهم می‌کرد در آن زمانی که داشتم ناله میکردم و به زمین و زمان قر می زدم و به محض اینکه از هدف خودم خودم رو دور می کردم � گناه را به گردن دیگران انداختم و چون عزت نفس نداشتم چون مشرک بودم چون قدرت را در زندگیم عادت کرده بودم که به هر عاملی بدم به جز خداوند و انقدر این باورها هر روز توسط خانواده و اطرافیان به مغز من تزریق شده بود که نمیدونستم باید چه جوری از دستشون فرار بکنم چه جوری باید خودم را خلاص بکنم تو این مدت خیلی دست و پا زدم مدتی روی خودم کار کردم حالم خوب شد حالم عالی شد تغییرات زیادی در شخصیت من ایجاد شد نتایج بهتر شد اما وقتی از نتایج میگفتم فقط و فقط با تعجب و با مخالفت اطرافیان و با رفتارهای بد آنها روبرو می شدم مشکل من این بود که این چیزها را به آنها میگفتم باید اینقدر ادامه می‌دادم تا یا جهان اونها رو رو با من هماهنگ کنه و یا اونقدر از آنها فاصله بگیرم که نیازی نداشته باشم چیزی را برای کسی توضیح بدهم و این اتفاق به لطف الله افتاد در دوران پاندمی این فاصله ایجاد شد و عوامل زیادی کمک کرد که منی که داشتم مسیر دیگری را طی می کردم و با حرف های دیگری از جنس دیگری آشنا شده بودم کمتر با افراد مجبور باشم که صحبت کنم �ا اشتباه من این بود که برای راضی نگه داشتن افراد همچنان تلاش می‌کردم که همان مسیر و همان رفتار هایی رو که باعث میشود اونها من رو تایید بکند ادامه بدم اما از یک جایی به بعد دیگه تصمیم گرفتم این کار را ادامه ندم و بیهوده انرژی همراه در ندم شروع کنم به کار کردن روی خودم شروع کنم به دنبال کردن مسیر اگر هم قرار حرفی به اطرافیان بزنم فقط در حد حرف باشه نه اینکه بخوام چیزی را به کسی ثابت کنم یا آنها می شنوند در مدار هستند و یا نمی شنوند من فقط اونکه میدونم درسته انجام میدم من فقط همیشه سعی می‌کنم که بهترین خودم باشم بیشترین تلاش رو بکنم که برام ارزشمنده بهترین کارو بکنم که بهم احساس خوبی میده اون چیزی رو که خودم بهش رسیدم درست بهش عمل کنم اون چیزی رو که خودم می دونم درسته بهش عمل کنم و به خاطر اینکه بقیه میگن نه حالم بد بشه نه نگرانشون بشم نه بخوام براشون دلسوزی کنم بهترین که فقط انرژیم رو بزارم برای تغییر خودم برای تغییر شخصیتم برای تغییر مسیر برای دنبال کردن هدف و خواسته ها و آرزوها و اگر توی مسیر زندگی عشقی دارم عشق به اطرافیانم بدم احترام میزارم احترام را به جهان بدم سعی کنم با خودم و جهان اطرافم در صلح باشم سعی کنم هر روز و هر روز از روز قبل سپاسگزار تر بشم سعی کنم هر روز یک قدم رو به جلو برای خودم بردارم سعی کنم هر روز از روز قبل مهربان تر بشم سعی کنم هر روز از روز قبل به خداوند نزدیک تر بشم فکر می کنم هر روز و هر روز و هر روز زندگی خودم رو حال خودم رو و رفتار خودم رو بهبود بدم و اشتباهاتم را تصحیح کنم خط قرمز من باید این باشه که اشتباهات تکراری انجام ندم و همین و همواره قلبم رو راهنمای اصلی خودم بدونم کانون توجه همرو مراقبت کنم وقتی آقا رضای عزیز به دنبال کردن استاد تونست اون همه نتایج عالی بگیره و هدایت به مسیری که زندگیش رو از این رو به اون رو کنه بهشت در این دنیا برای خودش بسازه و انشاالله توی همین مسیر موفقیت های بیشتر و بیشتری هم کسب خواهد کرد چرا من این کارو نکنم من هرگز به خودم نگفتم که سن من از زمانی که باید تغییر بکنم گذشته البته اینو بگم اون زمان که کنترل خاصی روی کانون توجه هم نداشتم و حال بد جسمی و روحی رو به واسطه اون تجربه میکردم اون زمانی که غرق در شرک ها ها و نداشتن عزت نفس و حرکت نکردن ها و بهانه آوردن ها و تنبلی ها بودم اون زمان فکر میکردم که دیگه از زمانی که باید می گذاشتم گذشته و چون اینگونه فکر میکردم جهان هم بهانه هاش رو برای من آورده بود اما از زمانی که شروع کردم با آشنایی با استاد دیگه این حرف رو و این باور و از مغز خودم بیرونم کردم فقط و فقط ذوق دارم و خداروشکر می کنم دارم قدم به قدم تکامل را طی می کنم می کنم پر از بیم و امید اما دلم پر از شور و شوق و انگیزه دارم میدونم که این تنها راهش میدونم که خداوندی که این ذوق و شوق در وجود من نهاد قراره که منو به جاهای بسیار بسیار خوب و بهتری ببره میدونم اون خدایی که از زمانی که من 4 سالم بود من رو به اصل خودم وصل کرده بود و این همه موفقیت دوران کودکی و نوجوانی جوانی برام رقم زده بود میتونه الان که در دهه پایان دهه چهارم زندگی ام می خواهم این مسیر را طی کنم باز هم منو کمک کنه میدونم که باید خیلی زود یاد بگیرم امیدوارم که بیام از نتایج بهدف رساندن این هدف که در حال حاضر باید روزانه ساعت های زیادی رو صرف ش کنم و واقعا بهش علاقه مندم و سالیان سال در انتظار چنین فرصتی برای خلق چنین موفقیتی بودم را انجام بدم و با ذوق و شوق از نتایجی که خداوند انشاالله در نتایج در انتهای مسیر برای من رقم خواهد زد تعریف کنم و حتی فایل درست کنم انشاالله در پناه الله یکتا پایدار و استوار باشید همگی خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    Vafa Vafa گفته:
    مدت عضویت: 806 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی ام

    رضای عزیز:

    اون تیکه از فیلم باعث شد من شجاعت پیدا کنم و دیگه از رو نوشته صحبت نکنم

    نوروز 1397 …اولین فایل تصویری از خودش منتشر کرد

    و سال 97 استاد فرصتی ایجاد کرده بود برای کسانی که دوره 12 قدم هستن تو جلسه 12 ام بیان درباره موفقیت هاشون فایل تصویری بفرستن

    و ایده اومد به ذهن رضا که منم فایل میفرستم

    و اون اولین فایل تصویری بود که درست کرد اون زمان از گوشی اس تری جهش فوق العاده ای داشت و گوشی آیفون 7 خرید

    این حرف استاد که خدا ایده هایی که به شما میده خیلی ساده هست فقط کافیه بند کفشتان سفت تر کنید

    این جمله استاد الگو شده بود که هر ایده ای از طرف خدا میاد اگه بتونه با همون شرایطی که داره انجامش بده و اگه ایده چیزی بود که نداشت میگفت اینو ندارم

    اون زمان کلی کتاب گذاشت رو هم و فایلی ضبط کرد و یسری شیطنت توش بود که استاد فایلی براش فرستاد و یسری چیزا بهش تذکر داد

    رضا اولین بار از شدت خوشحالی گریه میکرد از شنیدن صدای استاد و اون فایل واقعا رضا رشد داد رضا میگه شما به من گفتی اگه فایل خامش داری اونو ارسال کن با اینکه فایل خام داشت از شدت ذوق دوباره فایل جدید ضبط کرد فایل دوم از زمین تا آسمون از نظر کیفیت تفاوت داشت و استاد اونو گذاشت تو کانالش

    اون دوتا فایلی که استاد برای رضا فرستاد رضا اونها رو میکس کرد گذاشت پشت سر هم صد ها بار گوش داد

    و کلی به رشد و گسترش رضا کمک کرد و رضا خیلی جاها با گوش دادن به اون صدای استاد دوباره انگیزه میشد برای رضا و ادامه داد

    رضا میگه از درس های استاد خیلی تو کارش استفاده کرد

    هرگز قدم بزرگتر از خودش برنداشت

    هرگز هزینه بیشتر از توان خودش پرداخت نکرد

    مراحل طی شد و کم کم سایت پیشرفت کرد

    وقتی استاد در یکی از فایل ها گفت که خداوند به پیامبر گفته که ما اینا رو دور تو جمع کردیم رضا میگه خداوند برای من هم اون 120 نفر تو کانال تلگرام دورم جمع کرد و این اتفاقات در زندگی من باعث شده همیشه سپاسگذار خدا در زندگی خودم باشم و نقش خدا تو زندگیم واقعا پر رنگ ببینم

    بعد این آدما یواش یواش پول بهم بدن بعد فایل ها رو پیش فروش می‌کردم

    اینو از اونجا یاد گرفتیم که استاد گفت چه اشکالی داره آدم محصولی قبل تولید بفروشه و اینو رضا دوست داشت تجربه کنه و تجربه کرد بارها و بارها

    مثل استاد که روانشناسی ثروت1 پیش فروش کرد

    قیمت فایل های رضا از 20 هزار شروع شد و کم کم فایل ها پیشرفت کرد و قیمت برد بالا

    و رضا به کمک یک دوست سایت اداره می کند که چند ساله اصلا ندیدش و از دنبال کننده های استاد هست

    همه کارهای سایت رضا تنها انجام میده

    استاد : این جمله درست نیس که اگه میخای موفق بشی باید تیم داشته باشی

    هر کسی تو مسیری که حرکت میکنه به میزانی که رشد میکنه به میزانی که نیاز داره خداوند افراد فوق العاده ای رو وارد زندگیش میکنه وارد سیستم کاری اش میکنه که خیلی خوب بهش کمک میکنن که رشد کنه ولی استاد میگه وجود این افراد دلیل موفقیت نیس وجود اون باور ها دلیل اومدن این افراد هست و پیشرفت هایی که تو کار میشه

    تو دوره روانشناسی ثروت هم استاد توضیح دادن که باوری داشتن که می‌شود با هزینه کمتر ثروت بیشتری را خلق کرد

    الزاما این نیس که برای اینکه پول بیشتری بسازی باید بیشتر خرج کنی

    خرج کردن -> استخدام افراد بیشتر + مغازه های بزرگتر + تبلیغات بیشتر ….. یا هر چیزی که هست

    برای ساختن پول بیشتر نیاز نیس که هزینه بیشتری بکنی

    فاطمه باور هات درباره ثروت و فروانی درست بشه نیاز به مغازه بزرگتر یه هزینه بیشتر نیس

    می شود سیستم پول سازی داشت براساس توانایی و مهارت خودمون کارش پیش ببریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    Vafa Vafa گفته:
    مدت عضویت: 806 روز

    به نام خدا

    ادامه فایل ….

    رضا عزیز :

    رضا خیلی راضی هست

    خدارو شکر میکنه بخاطر آشنایی با استاد

    خدارو شکر میکنی بخاطر حضور استاددر دنیا در زمان زندگیش

    استاد بهترین فردی هست که در زندگی باهاش آشنا شده

    بیشترین صدایی هست که در زندگی شنیده شده

    بیشترین تصویری هست که در زندگی دیده

    (مثل من)

    حتما هر روز باید صدای استاد بشنوه

    حتما هر روز باید فایل بصورت تصویری ببینه یا گوش کنه

    دوره ها رو بارها تکرار میکنه

    چند روز گذشته دوره عشق و مودت در روابط دوباره شروع کرد

    بارها دوره ثروت 1،2،3

    دوره دستیابی عملی به رویاها

    دوره فوق العاده راهنمای عملی

    دوره هدف گذاری و رسیدن به خواسته ها

    قانون افرینش بارها و بارها وبارها تکرار کرده

    فایل های تک محصولی

    فایل های رایگان تکرار کردن تمام قسمت های سریال زندگی در بهشت وسریال سفر به دور آمریکا

    هرچی رو سایت هست

    چقد زمان میزارن سایت تحلیل کنن و بتونن باورهای استاد پیدا کنن

    یه زمانی خیلی دوست داشت رو در رو بشینه با استاد و ببینه باورهای استاد در کسب و کارش به چه شکلی هست وبعد ایده اومد که بابا ویترین کسب و کار استاد عباسمنش سایتش

    من رفتم و سایت رضا عزیز دیدم خیلی خوب بود و تقریبا نزدیک به فضای سایت استاد بود و فایل های زیادی داشت با قیمت های بالاو مشخص باورهاش و شیوه کاریش شبیه استاد بود

    بگرد باورهاش پیدا کن و شد تفریح و ذوق و شوقش

    خیلی بیشتر از استاد ازش دوره داره

    یکسری دوره ها رو از استاد خریده

    یکسری دوره خودش از محتواهای استاد ساخته

    و خوشحال که همچین دریای بیکران در مسیر زندگیش قرار داره

    تشکر میکنه از استاد بخاطر تغییر زندگیش

    بخاطر استمرار استاد بخاطر صداقت استاد

    چه چیزی باعث میشه این همه آدم آموزش های استاد ادامه بدن؟ صداقت استاد

    استفاده از دوره های استاد چنان بیس محکمی در رضا ایجاد کرد که خیلی جاها از لحاظ احساسی نوسان داشت اما چون بیس محکم بود خراب نشد

    رضا از سال 93 که استارت زد آموزش های استاد

    ماهانه درآمدش 2 میلیون بود که 400 هزار کرایه مغازه ما بقی بدهی هاش بود

    آبان 95 چون در تلگرام کسب و کارش رشد و گسترش داشت مغازه جمع کرد ماهانه 500 هزار تلگرام داشت بدهی ها همه صفر شده بود درآمد 6 میلیون از مغازه رسیده بود و سرمایه موجودی مغازه بیشتر شده بود

    درآمد از تلگرام خوب شده بود چون دید این علاقه اش هست و وقتی به همسرش هم گفت که الهام بهش شده میخواد مغازه جمع کنه همسرش خیلی راحت قبول کرد

    تصمیم گرفته بود تلگرام جمع کنه چون استاد گفته بود باید تمرکز عدسی وار رو خواسته و موضوع مورد علاقه تون داشته باشید*

    ترس داشت واسه جمع کردن مغازه چی کار کرد ؟ فایهای استاد فایلهای مربوط به شجاعت رسیدن بخواسته ها قوی بودن خدا هست چندین بار گوش داد

    و گفت یا علی

    بقیه اطرافیان مخالف بودن همش نصیحت میکردن

    طی یکماه مغازه جمع کرد و اجناس زیر قیمت داد رفت

    مغازه جمع کرد -> سال 93 سرمایه مغازه 20 میلیون بود

    سال 95 موجودی مغازه نزدیک 90 میلیون

    در تلگرام ادامه داد و هر ماه شرایطش بهتر میشد

    -< چند ماه بعد یک 206 نزدیک صفر بود خرید (405 خیلی داغون مدل 83 داشت ) و جهش خیلی فوق العاده ای بود و نقد ماشین خرید بدون اینکه ماشین قبل بفروشه

    آموزش استاد این بود برای خرید چیزی چیزی نفروش

    نقد خرید

    چند ماه بعد یک آپارتمان مبله خرید

    ماجرای خرید خانه

    طبق پیشنهاد استاد که برید در مورد خواسته هاتون تحقیق کنید چندتا ویدئو دیده بود در کشور های خارجی مستند خونه های لوکس بعد میدید این خونه های لوکس با وسایل و دیزاین شده می‌خرن و با خودش میگفت و به همسرش که چقد خوب میشه یه خونه بخریم با تمام تجهیزات که نخوام چیزی از خونه قبلی با خودم ببرم کلید بندازیم بریم توش زندگی کنیم

    طبق دستور العمل استاد که می‌گفت برید دنبال خواسته هاتون ببینید صحبت کنید تجربه کنید بزارید احساس کنید که شما هم میتونید بخرید * برا ماشین اپتیما که دوست داشت میرفت بنگاه با جیب خالی بنگاه خونه هم رفت کلی خونه دید به فردی هدایت شدیم همسر تو دیوار آگهی دید که 20 دقیقه قبل منتشر شده بود و تماس گرفت نزدیک خونه پدرش هم بود تماس گرفت و رفت خونه طرف کلی درباره مباحث دیگه صحبت کردن و متوجه شد که میخواد مهاجرت کنه به ترکیه و خونه با لوازم گفت بردار و رضا تعجب کرد چون پولشو هم نداشت طرف میگفت تمام دیزاین براش ست گرفته بود و همه نو بود مثال میگفت قیمت خونه 500 من 150 هزینه کردم برا دیزاین و نصف قیمت بردار و همه چیزا کمتر از یکسال کار کرده بود

    آموزش استاد کاری به پیشنهاد طرف نداریم بر اساس چیزی که میدونی توانایی داری بدون قرض و وام اون مبلغی که در توانت هست اعلام کن *

    رضا میگه خونه حالا جدا که کلی تخفیف داد من گفتم من برا جنس ها پیشنهادم 20 میلیون هست و گفت کمه ولی من گفتم من توانم انقده گفت باشه من ازت خوشم اومده میخام به تو برسه و بعد فهمید این آدم یک میوه فروش بود بعد تو اتاق خواب یک کاغذ دیواری پست تخت خواب بود که یک تصویر از پل معروف ترکیه بود و ایشون مهاجرت کرد ب ترکیه

    به شکل معجزه وار خونه خریداری شد به شکل معجزه

    وار پول خرید خونه جور شد

    چقد خونه قشنگ و بزرگی بود چقد تجهیزات خوب و قشنگ و مدل بالایی داشت

    سال 96 خونه خرید

    سال 97 ماشین رویاهاش خرید

    سال 98 دوست داشت باغ داشته باشه و یک زمینی در یکی از بهترین منطقه ها تهیه کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3883 روز

    نکته اول از این فایل که تو همون ثانیه های اول گرفتمش این بود که نحوه الگو برداری هم خیلی مهمه.

    بعضی وقتا ما میایم کپی برداری میکنیم به خیال این که الگو برداری کردیم ….

    به نظرم این نکته خیلی مهمیه که اگه استاد عباس منش لطف کنن این مورد بسیار بسیار مهم رو در قالب یک فایل برامون تهیه کنن خیلی جالب میشه… نمیدونم شاید هم در بین فایلهای رایگان درموردش صحبت کردن ولی من نشنیدم در هر حال نکته خیلی مهمیه که بدونیم چطور از افراد موفق ویا حتی از استاد عباس منش عزیز الگو برداری کنیم….

    مثلا استاد عباس منش در دوره هاشون نکاتی که آموزش میدن رو چطور در زندگی خودمون اجراش کنیم؟ این برمیگرده به نحوه الگو برداری ما چون هر کدوم از ما علایق و سلایق متفاوتی نسبت به هم داریم.

    یه جای آقا رضا گفتن که : {یه حرفی از شما خیلی تو ذهن من فرو رفت …… خیلی جملات شما تو ذهن من الگو شده که هر جا میخواهم کاری و یا ایده ای رو اجرا کنم میبینم این حرف استاد باید اینجا اجرا بشه}

    ببینید دوستان چرا حرفهای استاد عزیز الگو شده تو ذهن آقا رضای عزیز؟ چندتا دلیل داره

    1- بارها و بارها حرفهای استاد رو گوش دادن

    2- حرف هیچ کسی غیر از استاد رو گوش ندادن

    3- عشق و علاقه به آگاهی های استاد داشتن تا دریافت و درکش کنن

    4- عزت نفس و اعتماد به نفس داشتن که این آگاهیهایی که استاد میگن رو من میتونم و باید در کسب و کارم و در زندگیم اجرا شون کنم نه اینکه صرفا گوش بدم و حالم خوب بشه(توحید عملی از خودشون نشون دادن) شاید در ابتدا فقط از بابت این بوده که حالشون رو یه مقدار خوب میکرده و لی در این مرحله نموندن و با اجرا کردن به ایده ها و آموزشها راه خودشون رو پیدا کردن.

    نکته بعدی این که اولا ایده های خداوند ایده های بسیار ساده و در همون حال قابل اجراست و نکته بعدی این که اگر ایده ای الهام شد با همون امکانات و تجهیزاتی که دارن شروع کردن. واینستادن تا همه چیز کامل بشه بعد حرکت کنن با همون امکاناتی داشتن شروع کردن( رد کمال گرایی و پذیرش عملی قانون تکامل). این نشون میده که فایلهای استاد رو خوب و عالی درک کردن…

    نکته بعدی این که آقا رضا میگن که عید سال 97 یه فایلی رو برای استاد ارسال کردن و استاد یه سری ایراداتی رو گفتن اصلاح بشه و کلا درمورد فایل صحبت کردن و برای آقا رضا ارسال کردن و آقا رضا میگن که در من شور و شوقی را ایجاد کرد و خیلی بیشتر از صدها بار من اون فایلی که برام ارسال کردین رو گوش دادم …

    این نشون میده که اولا چقدر آقا رضا استاد عباس منش رو قبول دارن و بهشون علاقه دارن که در ایشون شور شوق ایجاد کرد تا اون حد ….درثانی نشون میده که این فایلی که ما الان از آقا رضا داریم میبینیم سیرتکاملی طی کرده .. اینطور نبوده که همون اول آقا رضا بیان جلو دوربین یه بار فیلم بگیرن و فایلشو بفرستن برای مریم شایسته عزیز و همون موقع هم اکسپت بسته و استاد تحلیل شده اونو بزارن تو سایت … باباکلی تکامل طی کرده تا به این کیفیت رسیده

    نکته بعدی این که به حد توانمون هزینه کنیم که به راحتی بتونیم از عهده اون کار بر بیایم … اینم باز یه نکته تکاملیه که سعی کنیم همیشه سیر مراحل تکاملی خودمون رو طی کنیم عجله نکنیم که هر کسی که عجله کرده دوباره برگشته سر خونه اولش… چون وقتی عجله میکنیم یا بدون طی کردن قدمهای قبلی میخواهیم رشد کنیم ذهن درگیر حواشی میشه و اصل از فرع رو ممکنه نتونه تشخیص بده که در این صورت با سر میخوریم زمین.

    یه نکته دیگه که آقا رضا گفتن این بود که خداوند در قرآن به پیامبر میگه که: ما این نفرات رو دور تو جمع کردیم و ایشون یه یادی میکنن از 120 نفری که در کانال تلگرام یه شبه براشون عضو شدن

    از طرفی استاد در فایل توحید عملی 2 یه جایی گفتن که: سعی نکنیم یار دور خودمون جمع کنیم و دل به هوادار فوتبالی و غیره نبندیم و …

    نکته اینجاست که یار رو خداوند دور ما جمع خواهد کرد البته اگر نیاز باشه ما خودمون سعی نکنیم با دلقک بازی و شکلک و تعریف تمجید های الکی و غیره یار دورمون جمع کنیم والبته خودمون هم دور کسی جمع نشیم که این شرک است… اتفاقا وقتی سعی کنیم دور خودمون رو خلوت کنیم و فقط به خداوند تکیه و توکل کنیم اولا اگر نیاز شد خداوند خودش یار دور ما جمع میکنه به هر تعداد که نیاز باشه در ثانی یار با کیفیت دور ما جمع میکنه نه یاری که بیاد کامنت ناسزا بنویسه مثل اینستاگرام( که انشا الله دیگه ندارمش) و یا چه میدونم آشغال پرت کنه وسط زمین فوتبال…

    یعنی یه جاهایی ما نیاز داریم که باورهامون سریعتر شکل بگیره تا یه مقدار کارها سریعتر پیش بره در چنین مواقعی جهان هم به ما کمک خواهد کرد در تقویت و رشد باورهامون که مثل آقا رضای عزیز که حتی تصور اینم نمیکرد که کسی تو کانال تلگرام بخواهد ازش دوره بخره تو یه شب 120 نفر عضو کانالش میشن… یعنی خدا میدونه چطور چه باوری رو در چه زمانی به چه شکلی در ذهن فردی که به او توکل کرده رشد بده و حتی بذرش رو هم خودش تو ذهن توکل کننده بکاره. پس ما زور الکی نزنیم.

    تا اینجا من ده دقیقه از فایل رو دیدم و تحلیل این مدت رو نوشتم

    بقیه فایل رو بعدا میبینم و تحلیل خودمو مثل استاد براتون اینجا میزارم تا شما هم ببینین و بخونین …

    شاد سالم پیروز باشید در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سارا باقرپور گفته:
    مدت عضویت: 786 روز

    سلام خدمت استادعزیزودوستان عزیزم

    من فایل های آقارضاروچندسال پیش گوش دادم

    داستانش رویادم مونده بود .

    چندروزپیش کارهام خوب پیش نمی‌رفت وازخداخواستم منوهدایت کنه به یه فایل که حالموبهبودببخشه

    انگاریه صدایی همش توگوشم میپیچیدکه بروفایل های آقارضاروگوش کن باخودم میگفتم من تقریباتمام دوره ها روخریدم چراهمش فکرم میره سمت فایل آقارضا!

    دوروزه دارم فایل هاروگوش میکنم انگاراین حرفای استادوآقارضا واسه من ضبط شده ،دوباره امیدوار شدم وهمین امیدوارم شدکه درها بازشدطی این مدت کم

    خداروشکرحالم عالی شده وکلی حرف جدیدانگارشنیدم

    خدایاشکرت که هرلحظه هدایت میشم

    باتشکرازاستادعزیزودوست داشتنیم که یه شیرینی وانرژی مثبت توحرفاش داره وآقارضای عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    سارا باقرپور گفته:
    مدت عضویت: 786 روز

    سلام خدمت استادعزیزودوستان عزیزم

    من فایل های آقارضاروچندسال پیش گوش دادم

    داستانش رویادم مونده بود .

    چندروزپیش کارهام خوب پیش نمی‌رفت وازخداخواستم منوهدایت کنه به یه فایل که حالموبهبودببخشه

    انگاریه صدایی همش توگوشم میپیچیدکه بروفایل های آقارضاروگوش کن باخودم میگفتم من تقریباتمام دوره ها روخریدم چراهمش فکرم میره سمت فایل آقارضا!

    دوروزه دارم فایل هاروگوش میکنم انگاراین حرفای استادوآقارضا واسه من ضبط شده ،دوباره امیدوار شدم وهمین امیدواری باعث شدکه درها بازشدطی این مدت کم

    خداروشکرحالم عالی شده وکلی حرف جدیدانگارشنیدم

    خدایاشکرت که هرلحظه هدایت میشم

    باتشکرازاستادعزیزودوست داشتنیم که یه شیرینی وانرژی مثبت توحرفاش داره وآقارضای عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 1245 روز

    سلام به همه ی دوستای عزیزم

    من همیشه نتایج دوستانم رو میخونم و کلی انگیزه میگیرم وقتی میبینم شخصی با قانون به خواسته هاش رسیده ایمانم قویتر میشه و با خودم میگم اگه برای ایشون شد برای منم میشه قانون که ثابته و برای همه هست .

    و حالا نتایج اقا رضا که چند ساعتی هست در کل و با جزییات بیشتر تعریف میکنن و شوق و ذوقش از صداش مشخص تره تا خوندن یه نوشته و این خیلی به من انگیزه داد.

    تو زمان نه چندان زیاد هم کسب و کار متفاوت ایجاد کردن هم ماشین مورد علاقشون ، هم خونه باتمام تجهیزات و قطعا نتایج بیشتره تو فایله بعدی متوجه میشیم . اینا نشون میده قانون خدا ثابته برای استاد عباسمنش برای اقا رضا و برای من ، برای همه بشرطی که منم خوب رو خودم کار کنم و صبر کنم باامید زیاد و نتایج خودشونو نشون میدن

    که همین الان هم ظاهر شدن و خدا میدونه که اگه درست روی خودم کار کنم چند سال بعد چقدر زندگیم فوق العاده خواهد بود در تمام ابعاد .خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: