دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
خداوند را سپاسگزارم که همیشه در بهترین زمان، بهترین شرایط را در مسیر زندگی ام قرار می دهد.
امروز که آخرین جلسه از سریال مصاحبه خودم با استاد عباس منش رو دیدم احساس دلتنگی کردم و دوست داشتم این سریال ادامه پیدا می کرد.
شاید عجیب باشه ولی از وقتی استاد عباس منش عزیز لطف کردند و ویدیو نتایج من رو به همراه توضیحات فوق العاده و تکمیلی روی سایت قرار دادند حال و هوای زندگی من تغییر کرد.
با دیدن اولین قسمت چنان عاشق این سریال شدم که هر روز منتظر قسمت بعدی بودم و از این نظر می گم برام عجیبه که من فایل کامل و اصلی رو دارم ولی دیدن این ویدیو از سایت استاد عباس منش خیلی برام جذاب بود.
یه جاهایی اشک تو چشام جمع می شد،یه جاهایی از شنیدن توضیحات استاد عزیز لذت می بردم و چند ساعت بعد از هر قسمت از خوندن نوشته های دوستانم احساس فوق العاده ای تجربه می کردم.
دلیل اینکه مثل همه دوستانم از دیدن این ویدیوها لذت می بردم و منتظر قسمت بعدی بودم اینه که موقع تماشا کردن فکر نمیکردم دارم به خودم نگاه می کنم و محو داستان هدایت و اتفاقاتی که به لطف خدا در زندگی ام رخ داده بود می شدم.
خداوند وعده داده است که: کار نیک شما را 10 برابر می کنیم و کار بد شما را یکی حساب می کنیم.
بارها در زندگی ام تجربه کردم که خداوند خیلی بیشتر از ده برابر سعی و تلاش من نتیجه وارد زندگی ام کرده و این موضوع درباره سریال نتایج من هم صدق می کند.
هیچوقت تصور نمی کردم ضبط کردن این ویدیو تا این حد موجب احساس خوب و برکت در زندگی ام شود.
وقتی اولین قسمت از نتایج من روی سایت قرار گرفت، دیدن عبارت نتایج دوستان در بالای ویدیو این احساس را در من ایجاد کرد که گویی از دنیای ابدی در حال تماشای نتیجه افکار و اعمال خودم هستم.
احساس عجیبی بود که تا حالا تجربه نکرده بودم. خودم،درحال تماشای فیلم نتایج زندگی ام بودم. این اولین بار در زندگی ام است که ساعت ها محو تماشای خودم شده بودم.
با دیدن عبارت tasvirkhani.com کنار تصویر خودم احساس غرور کردم و به خودم احسنت گفتم که به وعده ای که سال 93 با خودم کرده بودم عمل کردم.
چند روز بعد از آشنایی با شما استاد عزیز به قدری شیفته و عاشق کلام و مرام و مسیر شما شده بودم که با خودم عهد کردم باید به شکلی زندگی ام را متحول کنم که روزی در کنار استاد عباس منش روی استیج بایستم و از استاد برای آموزش های عالی شان تشکر کنم.
امروز و بعد از 8 سال این اتفاق به شکل بهتری رخ داد و به جای چند دقیقه حضور در کنار شما بر روی استیج در سالن سمینار، ساعت ها حضور در سایت استاد عباس منش را تجربه می کنم.
هرگز تصور نمی کردم خداوند برای من همچین پاداشی در نظر گرفته باشد که استاد عباس منش ساعت ها درباره نتایج زندگی من صحبت کند و همچون دوره ای کامل و ارزشمند برای تغییر کردن بر روی پرمخاطب ترین سایت موفقیت دنیا قرار داده شود.
چگونه می توانستم با نگرش و ابتکارات ذهنی به این موقعیت دست پیدا کنم؟
با پرداخت چه مبلغی می توانستم همچین ویدیوهایی از زندگی و نتایجم را در معتبرترین و پرمخاطب ترین سایت موفقیت جهان به نمایش همیشگی در بیاورم؟
اگر این هدایت الهی و پاداش بغیر الحساب برای من نیست،پس چیست؟!
به جای آنکه چند صد نفر در سالن سمینار به صحبت های من گوش داده و مرا تشویق کنند، صدها هزار نفر از سراسر جهان صحبت های من را شنیدند و عده زیادی از طریق پیام های محبت آمیزشان ابراز لطف و مهربانی کردند.
چقدر خوندن نوشته های دوستانم در من احساس فوق العاده ای ایجاد کرد. با خواندن نوشته های دوستانم فرصت داشتم از نگاه فرد دیگری به خودم نگاه کنم و این طریق نگاه کردن چقدر خاص و لذتبخش بود.
خداوند بار دیگر به وعده خود عمل کرد و نه ده برابر بلکه هزاران برابر برای عمل من نتیجه و پاداش وارد زندگی ام کرد. در این چند هفته ساعت های زیادی صرف خواندن دیدگاه های هر قسمت کردم و بهترین لحظات زندگی ام را تجربه کردم.
استاد عباس منش عزیز لطف و محبت شما را هرگز نمی توانم جبران کنم و از توان من خارج است. این کار فقط از عهده خداوند بر می آید که خیر و برکتی که از طریق گفتار و عملکرد شما وارد زندگی من شده است را هزاران برابر کرده و در مدت حیات مادی وارد زندگی شما کند.
به نظر من سیستم جهان هستی مانند گلدکویست است. در گولدکویست بخشی از پرداختی زیرشاخه ها به سرشاخه تعلق دارد، در جهان هستی نیز بخشی از نعمت هایی که به زیرشاخه ها می رسد به شکل نعمت وارد زندگی سرشاخه ها می شود.
من از شما یاد گرفتم و عمل کردم و زندگی ام متحول شد و هزاران نفر به واسطه من تغییر کردند. چندین برابر احساس خوبی که در انسانهایی که از برنامه های من استفاده می کنند به زندگی من و همچنین شما استاد عزیز وارد می شود. شما سرشاخه این جریان مقدس هستید.
انشاالله مسیر الهی ام را در کنار شما استاد عزیز و همراهی دوستانم ادامه خواهم داد و نوشتن در این سایت را علاوه بر وظیفه خودم، فرصتی برای رشد و گسترش آگاهی می دانم.
ردپای من در این سایت نه تنها برای انسان های زیادی مفید است بلکه بارها از طریق پاسخ دوستان به نوشته به دیدگاهی از خودم هدایت شدم که خواندن آن به من کمک کرده تا کنترل بهتری بر احساس و افکارم در آن لحظه داشته باشم.
دعای خیر مادرم و تمام مادرانی که فرزندانشان با استفاده از آموزش های شما استاد عزیز زندگی بهتری را تجربه می کنند همواره بدرقه راه شما در زندگی خواهد بود. همیشه مادرم می گفت: خدا رو شکر رضا عاقبت به خیر شد. با اینکه شما را ندیده بود برای شما دعا می کرد که موجب شدید تا فرزندش به راه راست هدایت شود. راه کسانی که خداوند به آنها نعمت داده و زندگی را بر آنان آسان کرده است.
استاد عباس منش عزیز دوستت دارم و برای حضورت در زندگی ام سپاسگزارم.
دوستان عزیزم از تک تک شما سپاسگزارم که با پیام های محبت آمیزتان احساس رضایت از زندگی و زنده بودن را در من ایجاد کردید.
خداوند همواره همراه، هدایت کننده و تحسین کننده ما خواهد بود.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:
تشخیص اصول ثروت ساختن بوسیله دوره های روانشناسی ثروت
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD391MB39 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 1547MB39 دقیقه
آیه 44 سوره نمل
سلام به همگی
امیدوارم عالی باشید
امشب هم در جهت عمل به ایده ام یه آیه دیگه از قرآن رو از زبان کتابی قرآن میخام آنالیزش کنم به زبان خودمونی
و اینم میگم باز که قرار نیس الزاما این حرفا درست باشه اینا برداشت های من با علم الانمه
آیه ای که امشب آوردم خیلی خوبببه
و دوس داشتم اول این کامنت یه گداری هم به فایل بزنم ولی اینقدر خوبه این آیه اصن امونم نمییده
قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ ۖ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّهً وَکَشَفَتْ عَنْ سَاقَیْهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِیرَ ۗ قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۴﴾
به او گفتند: به حیاط قصر درآی. هنگامی که آن را دید، پنداشت آبی فراوان [چون دریاچه] است، پس دامن جامه از دو ساق پایش بالا زد [که به خیال خود وارد آب شود]، سلیمان گفت: این محوطه ای است صاف و هموار از شیشه [نه از آب]. [ملکه سبا] گفت: پروردگارا! قطعاً من به خود ستم کردم، اینک همراه سلیمان، تسلیم [فرمان ها و احکام] خدا، پروردگار جهانیان شدم. (44)
داستان حضرت سلیمان با بلقیس
که سلیمان تختش رو آورده قبل از اینکه خودش برسه با اون قدرتی که داشته و اینجا هم داستان ایمان آوردنشو توی این آیه بیان میکنه
قبل از اینکه برم سراغ این آیه دوس دارم بازم در مورد سلیمان بگم
زمانی که همین بلقیس سلیمان واسش نامه میفرسته
اون براش یه هدیه ای میفرسته که هدیه ای گران بها هم هست
بعد سلیمان وقتی هدیه اش رو میبینه کفرش در میاد و میگه من حمله میکنم بهشونو فلانشون میکنم
چیزی که برام جالب بود
زمانی که هدیه ای رو میبینه
سلیمان برمیگرده میگه فَمَا آتَانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتَاکُمْ
یعنی اون چیزی که خدا به من داده خیلی بهتر از مالی که به شما داده خیلی بیشتره
ببین اصن انگار این بشر مینازه به قدرتی که از خدا گرفته
به خدا قسم اگه آیاتی که در مورد سلیمان توی سوره ی نمل اومده رو بخونید احساس میکنید که انگار قرآن نیس
این آیات توی قرآن اومده آ
حواسمون هست؟
این آیات کتاب خداس
چه جوری اصن میشه گفت ثروت و خدا باهم تضاد داره
واقعا چه جوری میشه گفت
بابا این سلیمان ته ثروته ته قدرته
زمانی که این کار اون ملکه رو میبینه مضمون صحبتش اینکه میام شهرتون رو با خاک یکسان میکنم
زور داره این بشر
ته زور ته قدرت ته ثروت
و ته تجمله
توی همین آیه میگه که زمانی که بلقیس میخاس وارد کاخش بشه اونقدر کف این کاخ برق میزنه که فک میکنه آبه
دامنشو بالا میگیره که خیس نشه بعد میفهمه این هم تلالو از آب نیس کف اونجا از شیشه اس
ببین چه قدر این قصر تجملاتی بوده
چه قدر خوشگل بوده
به خودم میگم برای بار هزارم که اینا توی قرآن اومده آ
اگه ثروت بده اگه خلاف خداس چرا به سلیمان این همه داده؟
اصن حالا گیرم به سلیمانم همینجوری داد اگه بده چرا توی قرآن آورده و این قدر با جزییات داستانشو تعریف کرده؟
جز اینکه اگه بهشتو توی این دنیا تجربه کنی اون دنیام بهشت میشه؟
جز اینکه ثروتمند شدن و بودن معنوی ترین کار دنیاس؟
وقتی غول ثروتمندای دنیا کسی که تا ابد هیچ کسی نمیتونه به ثروتی که به سلیمان داده شده برسه وقتی گنده ی ثروتمندان دنیا توی تاریخ یه پیامبر بوده و داستان های این پیامبر توی قرآن با این آب و تاب اومده آیا این کافی نیست که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس؟
توی قسمت دوم این آیه
زمانی که بلقیس این همه تجمل و این همه ثروت رو میبینه برمیگرده میگه خدایا من به خودم ستم کردم و با سلیمان تسلیم فرمانروای جهان هستم
یعنی ایمان میاره به خدا
با چی ایمان آورد
با دیدن ثروته یه آدم یکتا پرست مایه دار
ساده گفتم چون واقعیته
واقعا اگ سلیمان یه همچین قصری نداشت واقعا یه ملکه ای مثل بلقیس به این راحتی به خدا ایمان میاورد؟
پس ببین زمانی که ما هم ثروتمند بشیم
ناخودآگاه ما درست رفتار میکنیم صادقانه برخورد میکنیم
ما طبق همین قرآن دستمون شله راحت انفاق میکنیم(حتی اگه مثه من اصفهانی باشیدددد)
همه ی اینا باعث میشه که بقیه ببین و ما که کاری به بقیه نداریم ولی باعث میشه بقیه لذت ببرن از اینکه ما به چه جایگاهی رسیدیم و بر پایه اصول درست رسیدیم و نا خودآگاه باعث بشیم که بقیه هم باور کنن که ثروتمند میتونن بشن اونم از راه درست
این کار خیر نیس؟ اصن کار خیر بالاتر از این مگه داریم؟
مگه حضرت علی نگفته که از هر دری فقر بیاد از همون در ایمان خارج میشه
واقعا چی میتونه مثل ثروت برای مردم ایمان به خدا بیاره
هیچی فقط کار خوده ثروته فقط زور ثروته زور این پول خداس
خیلی وقتها اصن یادم میره که من این همه آیه توی قرآن آنالیز کردم وقتی از خودم میپرسم چرا ثروت معنویت کنار هم دیگه ان فوری چیزی توی ذهنم نمیاد
باید یکم فک کنم باید تمرکز کنم تا آیه ها بیاد بالا
اما سلیمان دیگه اصله جنسه
اصن جنس مال یه لحظه اشه
کافی هر موقع که میخایم برای خودمون منطقی کنیم که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس یه لحظه فقط یه کلید به زبون بیارم
سلیمان!
اصن اسم این بشر که بیاد مگه اصن باور مذهبی میمونه واسه کسی که بگه ثروت بده
اصن مگه هر منطق چرتی که توش میگه ثروت بین تو خدا فاصله میندازه مگه با آوردن اسم سلیمان میشه اصن چیزی خلاف باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس به ذهن آدم برسه؟
نمیدونم اینی که میگم درسته یا نه
ولی حداقل علم الانم اینو تایید میکنه که
وقتی موسی رفت پیش فرعون
چیزی که فرعون به عنوان مثال نقض برای موسی میاره
میگه چرا گنجینه هایی از ثروت به موسی داده نشده اگه راست میگه که از طرف خداس؟
وقتی فک میکنم به اینکه چرا موسی مثلا اون زمان به ثروت و دارایی سلیمان نرسیده میرسم به اینکه خدایا توی اون زمان بهتر از موسی پیدا نکرده وگرنه اگه کسی بود که ایمان موسی را داشت و ثروتمند هم بود شاید شاید اون انتخاب میشد برای اینکه به جنگ با فرعون بره و شاید نفوذ کلامش هم بیشتر بود با توجه به نتیجه ای که داشت
نمیدونم این درست بود یا نه ولی فک میکنم واقعا این شکلی بوده داستان
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس و همه ی گفته هاشون عمل میکنند
دوستون دارم…
آیه 30 سوره نحل
سلام به همگی
امیدوارم عالی باشید
امشب هم در جهت عمل به ایده ام میخام یه آیه دیگه از قرآن رو آنالیز کنم
این آیه ای که برای امشب آماده کردم بازم در جهت ثروت مند شدن معنوی ترین کار دنیاس آوردم و برای تقویت این باور
اگه بخام یه جمع بندی کنم از چیزهایی که مربوط به ثروته توی قرآن
میتونم برسم به اینکه
اول خدا هیچ جایی نگفته ثروت بده و همه جا تاییدش کرده حتی توی یه آیه علنا اومده گفته که کافرا میگن ما به خاطر بیشتر بودن مال و اموالمون از شما به خدا نزدیکتریم خدا برمیگرده میگه این حرفتون درست نیس ولی اگه شما با ایمان بودید این حرفتون کاملا درست بود
دوم خدا گفته فقط زندگی دنیا رو نخاین یعنی اگه قصد من از رسیدن به ثروت این باشه که فقط برسم به یه درآمدی که آخرش بشه فقط عشق و حال توی این دنیا و خودمو یه کسی ببینم که فقط یه مدتی توی این دنیاس و بعد با مرگ به نابودی میرسه و ثروت رو فقط بخام برای اینکه چشم این و اونو باهاش در بیارم این چیزی که کلا قرآن بد میدونه به شدتم نهی میکنه
سوم خدا رو انفاق کردن حساسه و بارها میگه وقتی میخاد یه سری کار خوب بگه مثلا برای متقین اومده میگه کسانی که از اون چیزهایی که براشون روزی کردیم میبخشند و خدا به شدت روی جمع کردن مال بدون انفاق حساسه و کلا این جمع کردن این شکلی رو کلا انگار رو اعصابشه
با این شرطهایی که گفتم از نظر خدا ثروتمند شدن اتفاقا معنوی ترین کار دنیاس
تا اونجایی که میاد توی یکی از آیه میگه
اونهایی که قرآن میخونن و نماز میخونن و یه ویژگی دیگه ام میگه که الان یادم نیس
بعد میاد میگه به اونا کسب و کاری میدیم که هرگز کساد نشه و بعد باز توی آیه بعدیش ول نمیکنه باز میگه
به اونا پاداش میدیم و از ریشه فضل استفاده میکنه برای کسب و کارشون یعنی دیگه ته ترکوندن دیگه ته ته ته ترکوندن رو واسشون اجرا میکنه
کجای قرآن گفته ثروت بده؟ اگه این شرطها رعایت بشه اتفاقا کاملا معنوی ترین کار دنیاس
اصن میگه میشه کار خیری انجام داد بدون پول؟
به یه فقیر تو هزار بار لبخند بزن هزار بار بهش بگو خوبی تو چه قدر
هزار بار ازش تعریف کن اگه اصن ککشم گزید
ولی کافیه یه تومن بزنی به کارتش میوفته به دست و پات
این انفاق کار خیر نیست؟
با چی میتونی یه همچین کار خیری انجام بدی؟
چی زورش میرسه اصن یه همچین تاثیری روی آدما بذاره؟
چی میتونه یه آدمو اینقدر سپاسگذار کنه؟
و اصن اصل کار همین شکرگذاریه دیگه
زمانی که شیطان داشت از در درگاه خدا میرفت بیرون برمیگرده با عصبانیت تمام یه چیز میگه
میگه من بر سر راه راست میشینم و اکثر بندگانت رو ناشکر خواهی یافت
اینجا شیطان میتونس بگه اکثر بنده هات رو مشرک خواهی یافت
میتونس بگه کافر خواهی یافت
ولی گفت نا شکرررر
چرا؟
چون شکر گذاری واسه ی حساب کردن روی خدا
مثل همون عمل صالح واسه ی ایمان
تو وقتی روی باورهات کار میکنی باید یه عملی انجام بدی که نشون بدی تغیر کردی
وقتی که تو از شرک دور میشی یکی از اصلی ترین رفتارهات شکر گذار شدنه
شکر گذاری ثمره و نتیجه ی رسیدن به توحیده رسیدن یه یگانگی خداونده و اتفاقا بالاترین فرکانس رو داره تا اونجایی که خدا میگه اونهایی که شکر گذار باشن لازدینکم براشون انجام میدم یعنی با چندین بار تاکید میگه من ظرفشون رو بزرگتر میکنم
اینقدر این شکر گذاری مهمه اینقدر تو رو دورت میکنه از همه احساس بد
اینقدر توحید رو توی دلت محکمتر میکنه
وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ ۚ قَالُوا خَیْرًا ۗ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَـٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ ۚ وَلَدَارُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ ۚ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ ﴿٣٠﴾
و هنگامی که به پرهیزکاران گویند: پروردگارتان چه چیزی نازل کرد؟ گویند: خیر را. برای کسانی که نیکی کردند [پاداش] نیکویی در این دنیاست، وهمانا سرای آخرت بهتر است، و سرای پرهیزکاران چه نیکوست. (30)
توی این آیه داره مخاطب کیا هستن اهل تقوا
اهل تقوا کیا هستن؟
اونهایی ان که سلف کنترل دارن روی ذهنشون سوارن
روی دلشون سوارن
میتونن توی شرایط بد ذهنشونو کنترل کنند
مخاطب این آیه اهل تقواس
اولش که فک میکنم در مورد نزول قرآنه چون از ریشه ن ز ل استفاده کرده
توی این آیه دو بار اومده از کلمه دار استفاده کرده به معنی سرا به معنی خانه
چیزی که برام جالب اومد اینکه هیچ وقت از دار قبل از کلمه دنیا استفاده نشده یعنی خانه دنیا وجود نداره توی قرآن
وقتی بهش فک کردم چون دیدگاه قرآن اینکه اینجا یه جای موقتیه و دار به جایی میگن که خونه ی تو باشه نه اینکه اومده باشی یه مهمونی و بعدش بخای بری
باز توی این آیه میگه
برای کسانی که کارهای درست انجام دادن خیر هم توی این دنیاس و هم توی این دنیاس
این دقیقا در جهت همون آیه ای که میگه کافران در این دنیا ذلیل و خار میشن
یعنی تو اگه تقوا داشته باشی خود به خود اون کار درست رو انجام میدی
و بعدش برات خدا هم توی این دنیا بهت از همه چیزهای خوب میده و هم توی اون دنیا
دقیقا مصداق راه راست راه کسانی که بهشون نعمت داده شده
باز یاد اون آیه میوفتم که خدا میگه هرکسی را که بخاهم عذاب میکنم و رحمت همه چیز را فرا گرفته
و وقتی میگه رحمت همه چیز را فرا گرفته یعنی باز مصداق همین احسنو انجام دادن توی این آیه اس
تو اگه کار درست انجام بدی کار درستی که ریشه اش از باور مناسبه از باور درسته
طبیعتا میتونیم این رحمت خدا رو دریافت کنیم
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی راه سلیمانت
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست و به اون چیزی که بهشون میرسه عمل میکنن
دوستون دارم
سوره نمل آیه چهل
سلام به همگی
امیدوارم عالی باشید
امشب هم در جهت عمل به ایده ام میخام یه آیه دیگه از قرآن رو آنالیز کنم
قبلش بازم یه تبریک میگم به آقای عطا روشن
و تبریک میگم به استاد به خاطر کلام شیرین و فصیحش
اونجایی که آقای عطا روشن گفت که فلانی بهم گفت اگه وام میگرفتم چی میشدو اینا
بعدش که توضیح داد خیلی حق مطلب درست ادا نشد و مثلا میشد برای حرفهای آقای عطاروشن یه ذهن منفی باف به راحتی مثال نقض پیدا کنه
ولی اونجایی که استاد در مورد وام نگرفتن استدلال کرد
وای که چهقدر این بشر توی این زمینه خوبه
اونقدر محکم برات استدلال میکنه که اگه یه نفر کاملا حالت مخالف باشه دیگه ذهنش نمیتونه حرفی بزنه
تبریک میگم به آقا عطا روشن و باید خدا رو شکر کنه
من از درکی که تا الان از قرآن بهش رسیدم
رسیدم به اینکه آدمها سه تا مرحله رو طی میکنن تا به ثروت برسن
اولش خدا آدمها رو به ضرا و باس میگیره
حالا باس کمتر ولی بیشتر به ضرا میگیره
ضرا همون ضرر های مختلف از ضرر مالی گرفته تا جسمی
بعدش مرحله ی ایمان آوردن یا نیاوردنه
توی این مرحله ی دوم معمولا همه تا یه حدی به نعمت میرسن
هم کافرا به نعمت میرسن و هم مومنا
توی مرحله ی دوم اگه خدا رو شکر کردی وارد مرحله سوم که مرحله رشد و پیشرفته میشی اگه قدرت رو دادی به خودش وارد این مرحله میشی
ولی مرحله سوم حفظ نعمت های قبلی و قرار گرفتن در مسیر رشد و پیشرفته
ولی متاسفانه اکثر مردم میگن که به پدر و مادر ماهم همین قضایا رسیده
میگن که این حال این دنیاس گهی پشت به زین گهی زین به پشت و اون چندرغاز نعمتی که بهشون رسیده را میگن از علمی که نزد خوده منه بهش رسیدم
این افراد توی این مرحله دیگه توی نطفه خفه میشن و به مرحله سوم نمیرسن فقط اونهایی وارد مرحله سوم که قسمت پیشرفته میرسن که خدا رو شکر کنن و بگن ما هرچی داریم از خداس
حتی به خودشون به چیزی که میدوننم قدرت ندن
توی این آیه که امشب آوردم سلیمان این قضیه رو به شکل خیلی واضحی میگه
اول اینو بگم که توی این آیه اصلا یه سری مباحثی مطرح میشه که فقط همین یه بار توی قرآن اومده تا جایی که من دیدم
مثل اینکه یه اون فرد تخت رو توی یه چشم به هم زدن برای سلیمان میاره
من اون قسمتها رو نمیفهمم
دلیلی نداره اصن برم سراغ اون قسمت ها چون اونجاها یه جورایی فرعیات حساب میشه
و امشب فقط میخام یه مفهوم کلی از این بگیرم
و اینم مثل همیشه میگم که اینا با علم الانم هست و قرار نیس الزاما درست باشه
قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَـٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ ۖ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ ﴿۴٠﴾
کسی که از “علم کتاب” بهرهای داشت گفت من پیش از آنکه چشمت را برهم زنی آن را به نزدت میآورم [پذیرفت و آورد] و چون [سلیمان] آن را در نزد خویش مستقر دید، گفت این از فضل پروردگار من است که میآزمایدم که آیا شکر میورزم یا کفران، و هر کس شکرورزد جز این نیست که به سود خویش شکرورزیده است و هر کس کفران کند، پروردگارم بینیاز و بخشنده است (40(
اینجا داستان تخت بلغیسه
که سلیمان میگه کی میتونه تختش رو برام بیاره
اول یه نفر از جنها میگه بعدشم که میرسه به این آیه
ولی اون چیزی ک توی این آیه نظر منو جلب کرد
همین قسمت بود که سلیمان میگه این فضل خداس بر من که ببینه من شکر نعمتش رو به جای میارم یا نه
واقعا مفهوم عجیبی رو میرسونه
سلیمان با اون دبدبه و کبکبه
دیگه ته قدرتی که توی دنیا میتونسه وجود داشته باشه
هم قدرت هم ثروت هم عزت
دیگه ته تهش بوده
بعد میاد اینجوری میگه
و چه قدر حساسه و چه قدر قشنگ میفهمه که باید اینجا خدا رو شکر کنه وگرنه بیچاره میشه
وگرنه راه خدا رو کج میره از راه راست دور میشه
اینو به خودم میگم که از سلیمان یاد بگیرم اگه میخام سلیمان وار زندگی کنم که
به خاطر اون نعمت هایی که میاد سریعا شکر کنم
مثلا اگه مدتهاس منتظر مشتری هستم به محض اینکه شرایطش جور میشه سریعا خدا رو براش شکر کنم
امونش ندم حتی اگه پولی نیومده به حسابم
یادم نره که قارون کسی بوده که واقعا ثروتمند بوده و در عین حال کافرم بوده و بعدم عذاب بهش میرسه و میترکه
وقتی که میخاد از ثروتش حرف بزنه میگه اینا به خاطر این به من داده شده که من علم دارم اینها به خاطر دانشی که من دارم بهم داده شده و همینم باعث میشه که هلااک بشه
و از اون طرف سلیمان رو هم داریم که غول ثروته ولی حواسش هست توی تله نیوفته
بازم مثل همیشه اینو تکرار میکنم که
شیطان زمانی که از درگاه خدا داشت رونده میشد با نهایت عصبانیت و قیض گفت من کاری میکنم که اکثر بندگانت ناشکر باشن
اینقدر این شکر گذاری مهمه
چون یه نفر وقتی شکر گذار باشه یعنی همه چی رو از خدا میدونه
وقتی شکر گذار باشه حتی انرژی راه رفتنشم از خدا میدونه و این راهی که راه راسته
وقتی یه نفر مثل استاد خودمون یا آقای عطا روشن تونستن نتایج پایدار بگیرن یعنی این مرحله دوم رو رد کردن و به سلامت به مرحله سوم رسیدن
بارهای توی صحبتهای آقای عطاروشن این نکته بیان شد که برای اون صد و بیست نفر اول شکر گذاری کرد یه جورایی
مشخص این هزاران بار توی ذهن خودش تکرار شده که الان اینجوری داره میگه و این نشون میده که توی این تله ها نیوفتاده اونجایی که باید لب به شکر گذاری باز میکرده این کارو انجام داده و خوبم انجام داده
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس
دوستون دارم
سلام رضوان خانم
اره منم اینو شنیده بودم
مثلا نمیدونم سوره حشر یا واقعه باعث میشه که تو در نمیونی هیچ وقت
من عربیشو میخوندم و نتیجه ی خاصی ام حداقل توی ذهنم نیس که برام داشته باشه
ولی معانی قرآن و رسیدن به درک از قرآن برای ماهایی که بچه مذهبی بودیم عجیب معجزه میکنه