نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 15

بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

سلام به استاد گرانقدرم

سلام به هم فرکانسی ها و هم شاگردی های این مکتب عشق و آگاهی

برای نوشتن کامنت یک نجوایی میومد، اینکه بیخیال نمیخواد. بیخیال دیر شده، بیخیال برو بچسب به خوندن فقط کامنتها، بیخیال برو به کارهای دیگه و فایل ای دیگه برس، بیخیال حالا که چی دوباره گوش کنی و بااین تاخیر برای این فایل ارزشمند که الان که من شروع کردم به نوشتن روش 236 تا کامنت اومده تا این لحظه. برو کامنت ها رو بخون. خلاصه که اومدم تا بیام بزنم روی نوشتن دیدگاه و دیدن دوباره فایل اسم آقای رضا عطارروشن چشمک زد. واقعا منتظر بودم یک جا روی نتایجش کامنتش رو ببینم و تحسینش کنم تشکر کنم و …خلاصه که الان شاید بیشتر از یکی دوساعت با خوندن کامنتش و کلی پاسخ هایی که روی دیدگاهش اومده بود مشغول بودم و باز ذهنم گفت ببین این نشونه است دیگه پس بیخیال دوبره گوش کردن یا دیدگاه نوشتن. برو فقط برای آقا رضا کامنت بذار و بعد کامنت های بچه ها رو که اینقدر قشنگ نکته های فایل رو مینویسن یا از تجربیات شون میگن استفاده کن. خلاصه یک جدالی تو همین چند دقیقه بین منو ذهنم بود. دیگه مشخصه کی برنده شد…هوررررا

حالا از مقدمه میخوام درس بگیرم. من نمیتونم هنوز حتی یک کوچولو هم ادعا کنم که فرق نجوای ذهن و الهام و ایده هایی که از طرف خدا میاد رو خوب تشخیص میدم . من نمیتونم هنوز اصل رو از هزاران فرع تشخیص بدم. من نمیتونم هنوز ذهنم رو خوب کنترل کنم. من هنوز باید تمرین کنم تا وقتی به خودم قول و تعهدی میدم پاش وایستم. من هنوز باید تمرین کنم الویت هام رو فراموش نکنم و با جهالت کاری رو شتاب زده انجام ندم و احساسی عمل نکنم. من هنوز خیلی باید تمرین کنم تا وقتی که یادبگیرم کاردرست رو باید انجام بدم حتی شده دیر، پای تعهد باید موند حتی شده اگر در مسیر عمل به تعهداتم لغزش داشته باشم. باید یاد بگیرم اصل برای من انجام کار درست و الویت تعهد به قولی که به خودم دادمه.

کاردرست برای مـن دیدن و نوشتن آگاهی های فایل ها هست.

تعهد برای مــن هر چه جدی تر کار کردن روی باورهایم و تمرکزی روی آگاهی ها و نوشتن کامنت و خوندن کامنت هست.

خدایا شکرت که میتونم در مسیر درست قدم بردارم و در این مکان درست جریانی باشم سیال و پویا…عشقی باشم که تجلی پیدا میکنه.

خدایا شکرت برای این لحظه

خدایا شکرت برای این همه برف و بارندگی این روزها

خدایا شکرت برای این همه اتفاق و دوست بینظیر در این سایت الهی

……………………………………………………………………………

نتایــج دوســتان از آموزه های استاد عباس منش/ قسمت 15

یکجورایی نهمین قسمت از سومین فصل هست دیدن و شنیدن نتایج دوست عزیزمون…خدایی همین ویژه سریال هم تکاملی چقدر رشد داشته. ایده گفتگو با دوستان از کلاب هاووس و شنیدن صدای دوستان و گفتن نتایج شون. بعد حالا این مجموعه بینظیر یعنی نتایج دوستان از عمل به آموزه های استاد که حس میکنم همین بخش تحولی در دسته بندی های سایت و باورها و فصل جدید رشد هست در ما و سایت…که این بخش هم با فایل تصویری که “عرشیا” عزیز استارت خورد تازه اونم یکجورایی تصویری از ایشون ما ندیدیم و همون فایل و ایده باعث شد استاد جان از ما بخوان فایل بفرستیم از نتایج مون. بعد “هادی” عزیز خیلی پیشتاز در این موضوع برای استاد یک فایل کولاک فرستادن و بعد حالا فصل تکامل یافته تر با فایل “رضا” عزیز…

ادامه میدیم شنیدن صحبت های رضا و استاد با اون صحبت های تحلیل و تکمیلی شون.

رضای عزیز در ادامه نتایج شون میگن : ک از لحاظ شرایط زندگی شون با قبل اصلا قابل مقایسه نبود اینقدر که تغییر کردن.

چقدر زندگی من بهتر شده، سال ها استقلال مالی، استقلال مکانی، استقلال زمانی،…

تمام موفقیت های من زمانی شروع شد که تورم کشور شروع کرد به بالا رفتن.(سال 93 و بالارفتن دلار)در این سال ها کــه تمام اطرافیان من که رو به سقوط هستند مـــن به لطف خدا و با استفاده از آموزش های استاد، با قرار گرفتن در این مسیر، با تلاش و ادامه دادن و کار کردن روی خودم. تمام موفقیت هام در همین سال ها بوده.

من در همون شهر محل تولدم یعنی دزفول به خیلی از خواسته هام رسیدم و موفق شدم. شهری که فکر میکردم چون کوچیکه من موفق نمیشم و بدبختم و ….(باور مخرب)

بدون مدرک دانشگاهی من به خواسته هام رسیدم. با وجودی که فکر میکردم چون مدرک دانشگاهی ندارم پس موفق نمیشم(باور مخرب)

با تمام اینـها با ایجاد افکارمناسب تر+ کار کردن روی اونا+ با الگو گرفتن از شما دارم شرایط خوبی رو تجربه میکنم.

_ از لحاظ درآمدی هم قابل مقایسه با چندسال گذشته ام نیستم.

_ در این سال ها نوسان داشتم. افکار به هم ریخته و مسائلی پیش اومده و به بن بست خوردم ولی ادامه دادم، ولی هیچ وقت نتونستم بپذیرم که این موضوع باعث شکست من میشه.وقتی بررسی کردم دیدم اون بیسی که شما در من ساختید باعث شده تا من ادامه بدم.

_اگر من این حرف رو از شما نمیشنیدم یا شما به گونه ایی توضیح نمیدادید که در من نفوذ کنه که

مـن نیاز ندارم که وام بگیرم.

مــن نباید وام بگیرم.

مــــن اگرمیخوام موفق بشم، میتونم بدون وام هم موفق بشم.

اگر من این حرف رو گوش نمیکردم، عمل نمیکردم، اگر باورش نمیکردم و بعد وام میگرفتم مثلا برای خونه خریدن. این سال ها خیلی موقعیت پیش اومده و تشویقم کردن تا وام بگیرم.در این سال ها شرایط مالی من جوری شده بود که بتونم براحتی هر ماه 30 میلیون 40 میلیون قسط بدم.

دلیل اینکه من تونستم مسیر مورد علاقه ام رو ادامه بدم این بود کــه وام نگرفتم اگر وام میگرفتم و بعد در سال های بعدش که به نوساناتی برخوردم. اون فشار بدهکاری هرگز اجازه نمیداد و من نمیتونستم در این مسیر علاقه ام ادامه بدم.

چون فشار بدهکاری ها قطعا نمیگذاشت که من در روزهای سخت خودم، در روزهایی که نیاز ب آرامش ذهنی داشتم، نیاز به کنترل ذهن داشتم اونکار رو انجام بدم.

_ چندسال بعد با دوستی از بچه های سایت مواجه میشه که معترض بود که چرا حرف استاد عباسمنش رو گوش داده و وام نگرفته و به هیچ جا نرسیده.

اینکه چیزی رو بخوای باور کنی تا اینکه چیزی رو بخوای ادا دربیاری، تفاوت داره از زمین تا آسمون…

_ من زمانی که باورکردم نباید وام بگیرم، نباید دسته چک داشته باشم هــرگــز وسوسه نشدم. ایــن بــاوره. اینکه وقتی چیزی رو واقعا باور میکنی دیگه ادم وسوسه نمیشه. دیگه آدم زیر چشمی نگاه نمیکنه ببینه اون وام چی میشه یا اون طرف وام گرفت به کجا رسید و…

_ نباید اینطوری فکر کنیم حالا حرف استاد عباسمنش رو گوش بدم، وام نگیرم خدا همینطوری درها رو برات باز میکنه و خوشبخت میشم. باید فکر کنیم که ما برای این باور و عمل به اون چـه اقدامی کردیم؟

_ چیزی که من دنبالش هستم فقـط عدد حساب بانکی نیست. با اینکه دوست دارم لول های بالاتر مالی رو هم تجربه کنم اما فقط هدفم این نیست که حالا به هر شـکلــی شده به اون عدد برسم.

من چیزی که در خودم درک کردم و تغییری که در من ایجاد شده از لحاظ تفاوت نگرشم به زندگی نسبت به تمام اطرافیانم و …(اینــجا آقا رضا داشت یک لحظه اشتباه مقایسه میکرد چقدر قشنگ درستش کرد و خودش رو با گذشته خودش مقایسه کرد.)

تفاوت در آرامش ذهنی ام نسبت به …

تفاوت در سلامتی جسمی ام نسبت به خود گذشته ام.

تفاوت در شوق و ذوقم به زندگی نسبت به خــودم

تفاوت در امید و توکل به خداوند نسبت به خــودم

…… این تـفــاوت ها رو با چندتا ملک که نمیتونستم به وجود بیارم.

استاد عزیز:

نکات فوق العاده صحبت های رضای عزیز رو چقدر فوق العاده اشاره میکنن چقدر به موقع و عالی و زیبا.

نکاتی مثل:

که چطور توی مسیر موندن؟!

که چطور متعهد بودن و حرکت کردن؟!

چطور موقعی که لازم بود تمرکز بذارن روی یک موضوع و انجام دادن؟!

چــقــدر مــهــمه که مــا یک کاری رو با تمرکز خیلی خیلی بالا انجام بدیــم یا اینکه ده تا کار رو با تمرکزی که روی هیچکدوم نداریم، انجام بدیــم.به هیچ عنوان تمرکز روی ده تا به هیچ جا نمیرسه.

_ وقتی شما تمرکزت رو فقط در انجام یــک کار میگذاری، تمام هوش و ذهن و وقت و انرژی و تمرکزت رو روی یک کار میذاری اون موقع است که رشد باور نکردی هست.

مثال تمرکز بالا ایلان ماسک در انجام پروژه ها و کارهاش. که حتی در محل کار باید بخوابه تا تمرکز بالا باشه و اون فاصله از خونه تا محل کار رو هم نداشته باشی. به این دلیل هست که ایلان ماسک کارهایی میکنه که بقیه حتی نمیتونن تو ذهن شون بهش فکر کنن. ایــن قــدرت تمــرکزه…

من هر نتیجه ایی که گرفتم بخاطر قدرت تمرکزه.هر نتیجه ایی که نگرفتم بخاطر عدم تمرکز بوده.چقدر این موضوع مهمه و شاید درباره اش یک دوره ایی آماده کنم(آخ جون اگر بشه چه شود،یک دوره جدید چه شود با موضوع تمرکز و محوریت اینکه قدرت تمرکز رو بهتر درک کنیم.)

_ بریم سراغ اصول

مثل اینکه وام نگیریم.

و اینکه اون دوست عزیز گفته اگر من وام میگرفتم فلان میشد این داستان چندتا نکته طلایی داره:

نکات طلایی داستان دوست عزیزی که پشیمان از وام نگرفتن بود:

1. وقت شما مسیری رو نرفتید، نمیتونید بگید که اون مسیر چه جوابی رو میداده.

مثال رسیدن به دوراهی در جنگل و انتخاب مسیر A یا B در جنگل. در این مسیر ما مسیر A رو انتخاب میکنیم و میرویم بعد در مسیر به میرسیم به کویر، به حمله شیرها و ببرها بعد ممکنه استنباط تون این باشه که اگر من از مسیر B میرفتم، میرسیدم به یک باغ پر از انگور، میرسیدم به بهشت و حوریان بهشتی. چرا این استنباط رو میکنید؟! چون اون مسیری که رفتین مسیر ناجالبی بوده بعد فکر میکنید اون یکی مسیره مسیر جالبی بوده.

این پیش بینی و فکر 100% غلطه.

شما موقعی میتونید مطمئن باشید و بگین که اون مسیر درسته که اون مسیر رو رفته باشید.

اشتباه فکر کردن رو در همه موضوعات ببینید. مثلا که اگر فلان چیز رو میخریدم یا میفروختم، یا با فلان شخص ارتباط داشتم، فلان کار رو میکردم و …

در بحث مسیرهای درست وسوسه نشدم.

2. بریم سراغ جامعه و دیدن الگوها.

اونایی که وام نگرفتن نتونستن وام بگیرن. نتیجه اون افرادی هم که وام گرفتن هم مشخصه.

ملتی که وام گرفتن هشت شون گرو نه هست. زندگی شون بهتر نشده.

باشه من گفتم وام نگیر آیا بقیه کارهای دیگه ایی که گفته شد رو هم انجام دادی؟!… اون باورها رو ساختی، اون تعهد رو داشتی.اون مسیرها رو ساختی، اون ارزش رو خلق کردی، اون پیشرفت رو در زندگیت داشتی، اون صداقت و درستکاری رو در زندگیت داشتی. یا به دلیل اینکه بهت وام ندادن وام نگرفتی. یا به دلیل اینکه زورت نرسیده وام نگرفتی.

زمانی که من میگفتم دنبال بورس و این داستان ها نرید،خیلی ها به استاد میگفتن تو نمیخوای مردم پولدار بشن.

بحث بورس نیست. بحث اینه وقـتی تو پولت رو میدی به کسی، یا میری سهام میخری یا میدی به کسی برات کار کنه. یا میگی پول از من کار از تو. و به هر شکلی این رفتارها رو میکنی…. اینو میگی که من درونــا بــاور دارم که خودم ارزه پول ساختن رو ندارم.

من که ارزه ندارم ولی پولم میتونه پول بسازه.وقتی که تو درونا باور داری که ارزه پول ساختن نداری جهان بهت ثابت میکنه که تو ارزه نداری که پول بسازی. به همین دلیل اون زمان که میگفتم در مورد بورس گفتم که این مسیر اشتباهه نه به دلیل اینکه بورس خوب نیست بلکه به دلیل اصــل داستان.

استاد جان انصافا انصافا شما خوب تلاش میکنید تا اصل رو درک کنید و بهش عمل کنید و توضیح بدید. اُستادِ تشخیص اصل از فرع هستید، حقیقتا در این مورد من این ماه های اخیر خصوصا بعد دوره قانون سلامتی بهتر درک کردم استاد تشخیص اصل هستین. و در این موضوع هم تحسین برانگیزید.

برداشت خیلی از ماها از موضوعاتی که استاد میگن اشتباهه. واقعا چرا آخه؟!… چــون چیزهایی که میشنویم اونجوری که میخوایم و دوست داریم تعبیرش میکنیم، جوری که بهمون حال میده تغییرش میدیم.جوری که باهاش راحت هستیم تغییر میدیم. جوری که بهمون حال میداده عمل میکردیم. نه اونجوری که واقعا گفته شده.

در مورد قران هم این بحث هست ملت اونجوری که دوست دارند میشنوند نه اونجوری که خدا گفته.

_ کسانی که مسیر درست رو میروند هدایت میشوند، کسانی که درست میشنوند و درست عمل میکنن، نه اون چیزی ک خودشون دوست دارند. مثلا طرف میخواد همون آدم قبلی باشه، همون رفتار قبلی رو داشته باشه فقط چون فایل های استادعباسمنش رو میشنوه میخوادنتایج عوض بشه.

تا وقــتـی تـو عوض نمیشی، نتایج هم عوض نمیشه.

وقتی بورس ترکید یا ارزهای دیجیتال ترکید خیلی ها به اون اصل میرسند که گفته شده و اصل رو متوجه میشن.

مسیر غلط همیشه نتیجه غلط میده

مسیر درست همیشه نتیجه درست میده.

_ اینجور مواقع باید روی مسیر درست وایستید. و اینکه ابتدا باید دلیل درستی هر مسیر درست رو بدونید.

شاید رضای عزیز دقیقا ندونه که دلیل اون درآمد ماهی 30 ، 40 میلیونی که داشته این بوده که تو اون سال ها بدهکار نبودی.عاشقتم استاد جان که یکبار دیگه با عشق و حوصله این قسمت و صحبت های رضای عزیز رو برامون باز کردین.

اگــر شما بدهکار بودی، اگــر شما قسط داشتی، اون اتفاقات ماهی سی چهل میلیون به وجود نمیومد. چــرا اینقدر مطمئنم؟ بخاطر اینکه همه ی آدم هایی که یک درآمد بالایی دارند و وام میگیرند و روی این درامد بالاشون حساب میکنند، یکجایی اوضاع برعکس شده یا درآمد کم شده یا بازار برعکس شده و کلا اون درآمد رو نداشتن و به همون نسبت هم نتونستن وام ها رو پرداخت کنند. بلکه هم اون چیزی که قسطی خریدن پرید رفت هم زندگیشون پرید رفت…اون پول مازادی مه داشت توی زندگیشون میومد پرید رفت. این الگو رو میشه در تمام افرادی که ورزشکست شدن دید. (استاد جان یک جور دیگه و اون باورهای ریز این داستان رو در روان شناسی ثروت 2 هم قشنگ توضیح دادین.)

چقدر با ایمان و قدرتمند گفتید استاد جان که در تــک بــه تــک افرادی که ورشکست شدند میشه این الگو رو دید. و من قشنگ نمونه های اطرافم رو دیدم.

بعد اگر این اصل رو ندونیم و قانون رو ندونیم تعجب میکنیم و میگیم فلانی با اون همه دبه دبه و کب کبه چه جوری در عرض چندماه به خاک سیاه نشست؟!چطور؟! جواب، رفتن توی مسیر نادرسته…

من میخوام این آموزش ها رو اینقدر خوب درک کنید که بفهمید که چرا این حرف درسته؟چرا این حرف اصله؟

در مسائل مالی ما خیلی راحت وسوسه میشیم. خیلی راحت ما با ترس میخریم یا با ترس میفروشیم.مثلا میگن بازار داره میره بالا اگر همین الان نخری فلان میشه نفروشی فلان میشه.هر وقت کاری رو با ترس انجام میدی، نتیجه اش شکستــه.

استاد واقعا تحسینت تون میکنم هربار این داستان تماس مدیر بانک تون برای تسهیلات میلیاردی بانکی رو میشنوم و این پیشنهاد رو بهتون دادن و شما در جواب با اعتماد به نفس بالا و اطمینان قلبی بالا پاسخی دادید واقعا تامل برانگیز: من که برنامه ایی برای وام گرفتن ندارم، انشالله شرایطی بشه که اگر بانک شما به وام نیاز داشت من بتونم وام به بانک شما بدم.

_ عجب باورها و حرف هایی هم در آمریکا شنیدین که تنها راه موفق شدن در این کشور بالابردن کردیت استور هست وام گرفتن هست.(باور های مخرب و شرک آمیز)

_ یکی که در آمریکا بخواد بگه من خیلی موفقم میگه من دِدفری ام. یعنی بدهکار نیستم، قرض و قسط و وام ندارم. مثل شما استاد موفق و توحیدی ما… که جز موفق ترین های ساکن و مقیم آمریکا هستید.

اینکه من اینقدر میتونم اینقدر آزادی داشته باشم و دائم در سفر باشم بخاطر اینه که من بدهکار نیستم.

اینکه من اینقدر حالــم خوبه، چون من برای پول کار نمیکنم.

وقتــی بدهکاری داری برای پول کار میــکنــی. وقتی گـدای پولی، پولم ارباب بدیــه.پوست تون رو میکنه و زندگی رو زهرمار میکنه.

وقتــی پول برای توء، پول نوکــر خوبیــه. هرجور بخوای گوشش رو میپیچونی و اونـم میگه چشـم…

– داستان وقتی که 19 ساله بودم و تازه ازدواج کرده بودم رو برامون چقدر قشنگ تعریف کردید و چقدر درس داشت این داستان. و چه نگرش عمیقی رو گفتید. داستان زمین های قدس در قم و فازهای جدیدی که میتونستید با راهنمایی اون آشناتون بخرید.

(با داشتن ذهنیت فقیر خرید هر ملک و زمینی برای ما سودآور نیست و ثروت نمیسازه.)

واقـعـیت اینـه کـه :

جهان به «ذهن فقیر» اجازه نمیده، که یک سرمایه گذاری مناسب داشته باشه.

وقــتی در مسیر درست حرکت میکنید، نتایج لاجرم درست میشه.

وقتــی در مسـیر غلط حرکت میکنید، نتایج لاجرم غلط میشه.

سپاس از مریم عزیزم برای این همه دقت شون روی حرف ها و نکات طلایی که استاد میگن و اینکه اینقدر ب عشق تلسط دارند به دوره ها و برای درک بهتر موضوعات اینقدر قشنگ راهکارهایی رو از دل دوره های ناب استاد میگن…روان شناسی ثروت یک مشاور مالی برای هرکسی که بخواد خودشو در مورد این مسائل به راحتی ارتقا بده.خدایا شکرت

قطعا روز میشود که من هم تمام مجموعه ی روان شناسی ثروت ها رو کامل دارم و درک کردم و بهش عمل خواهم کرد.دیگه عجله ایی ندارم برای داشتن این دوره های ناب بیشتر تمرکزم روی داشته ها و آگاهی های ناب همین فایل های هدیه و ارزشمند هست که بدون شک بخاطر صداقت و درستکاری استاد لابلای تمام این فایل هایی که ظاهرا بابتش بهای پولی پرداخت نمیکنیم کلی اگاهی ناب هست فقط میخواد که شاخک هامون رو تیزتر کنیم و هوشمندانه تر گوش بدیم و غرق اگاهی ها بشیم واجازه بدیم قانون کار خودشو رو انجام بده و ما بصورت تکاملی در دوره ها با عشق حضور پیدا کنیم.

سپاسگزارم برای تمام این فایل هایی که من بیشتر از زمان دیگه ایی قدردان شون هستم و تمام تلاشم رو میکنم تا در حد توانم آگاهی هاشو درک کنم و دست به عمل بزنم.

سلام به روی ماهت رضوان جونم

چقدر از دیدن اسمت توی جای جای سایت خوشحالم و چقدر مفتخرتر میشم که میبینم و ذوق میکنم یکی از دلایل نقطه ابی رنگی که دارم کامنت شما برای منه.(که همیشه تو دلم با دیدن نقطه آبی میگم آخ جـون. باورت میشه. نمیخوام این حس خوب برام تکراری بشه و میخوام همیشه ذوق کنم.)

راستش آره جمعه رفتیم دور دور، یک مهمونی خونه یکی از فامیل ها. یکجورایی از شرق رفیتم غرب. چقدر سورپرایز شدم و یک هدیه هم از کارهای هنرمندانه شون بهمون دادن. (طرح یک قلب ابروبادی صورتی. که کنارش لوله داره برای گذاشتن جوانه گیاه و قلمه گیاه زیباست.) عصر از نوبنیاد تا سیدخندان پیاده اومدیم شاید بیشتر از دوساعت. جالب بود تا حالا اونجاهای تهران رو ندیده بودم. هوا حسابی سرد و طوفان بود وگرنه تا خونه یکساعت راه دیگه نمونده بود خدایی میومدیم ولی من دیگه کنار اتوبان داشت سرما میرفت تو استخوانم….خخخخ

فرداش هم عصرش رفتیم خونه یکی از دوستان، خلاصه که هرچی من دوست دارم تنها باشم و یا با همسرم تنها باشیم و بریم بگردیم همسرم عشق مهمونی رفتن و مهمون دعوت کردنه. هر چی من دوست دارم سرم تو کنکاش سایت باشه و فایل ها رو ده بار ببینم همسرم یکی از تفریحاتش فیلم دیدنه. من اصلا اهل فیلم دیدن نبودم از اول و اصولا هر فیلمی هم خوشم نمیاد و حوصله دو ساعت پای یک فیلم نشستن رو ندارم. خصوصا که الان خیلی بهتر باورهای مخربی که گاهی دیالوگ فیلم ها و به ضمیر ناخودآگاه مون میدن، رو متوجه میشن. اما چند روزی بود تو فکر دوباره دیدن فیلم اینتر استلار(میان ستاره ایی) افتادم. بالاخره دیروز دیدیم. وای که چقدر این فیلم یک حس گنگ و عمیقی داره.خلاصه که حسابی شلوغ پلوغه ذهنم. و قراره یک فصل از یادگیری بیشتر مهارت هامو هم از هفته دیگه استارت بزنم.(امروز اصلا استاد خوب شد فایل جدید نذاشته من یکم اتاق و اطرافم رو بهش برسم البته یکم…اگر بدونی چقدر اطرافم پر از خودکار و دفتر و سررسیده، چقدر اتاق شلوغ و به هم ریخته شده. لباس های تا نشده، اصلا یک وضعی. آخه معمولا من همیشه هرچیزی رو سعی میکنم جای خودش بذارم این مدت حسابی فقط ریختم و پاشیدم حتی به آشپزخونه هم داشت سرایت میکرد.نمیدونم چرا این چیزهای بی ربط رو نوشتم فکر میکنم دارم با دوست صمیمی و قشنگم حرف میزنم)میخوام بگم اینقدر بهت حس نزدیکی دارم و دوستت دارم رضوان عزیزم.

وجود تک تک شما دوستان عزیز باعث شده تا جلوی نجوای ذهنم رو بهتر بگیرم باورهاموو بهتر بشناسم، خودمو بیشتر باور کنم واقعا با تمام وجود ازت سپاسگزارم بخاطر تمام حضورت و وجود و محبت هات.منم ممنونم که اینقدر خوبی اینقدر ماه و عشقی…

این قسمت رو منظورت رو نگرفتم:”چقدر خوبه که متن اون فایل رو هم بخونی، هم حافظه تصویری،هم شنیداری با هم فعال میشن.”

متن کدوم فایل؟

باید برم دوباره کامنتم رو بخونم چون نوشتم نخوندم. یادم نیست چیا نوشتم اصلا میدونم بیشتر از 3 ساعت مشغول این فایل بودم و چقدر کیف کردم و تونستم کامنتم رو تموم کنم.

از ایده خط کش هم ممنون حتما یادم میمونه…خیلی باحالی.ذهنم اهرم رنجــش منتظر گذاشتن شما دوستان عزیز میتونه بشه با این حرفت. چون هستند کسانی که با عشق فاییل ها رو میبنن و کامنت ها رو با عشق میخونن پس چرا ننویسم اگر وقتی که میتونم. و برای ذهنم اهرم لذتــش دیدن این نقطه آبی رنگ هست که همیشه ذوق میکنه.

واقعا ممنونم که نوشتی و اینقدر با بودنت به من راهنمایی میکنی تا چطور بهتر عمل کنم. و با وجودت بهم انگیزه میدی تا خوب زندگی کنم و لذت ببرم.

دوستدارت فهیمه

سلام به شما دوست ارزشمندم

سلام به شما تاجر سعادتمند عزیز

واقعا از شما سپاسگزارم از اینکه برام کامنت نوشتید. واقعا صمیمانه سپاسگزارم و آرزوی قشنگ تون ممنونم.

واقعا برام تمرین تمرکز کردن بود و خوشحالم که شما دوستان عزیز هم لذت بردید.خوشحالم که به جای اینکه در دفترم بنویسم اینجا نوشتم و باعث شدم تا با شما دوستان ارزشمندم این آگاهی ها رو مرور کنم. که البته باید بیام خودمو یک وقتی بذارم بخونم…ممنون از این کامنت و یادآوری تمــرکــز داشتــن در انجام کارها…

عاشق اینم که بنویسم و لذت ببرم و غرق این آگاهی ها بشم تو ذهنم و توی دنیای مادی با نوشته هایی که می موند و برای خودم کلی درس دارند.

براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

ارادتمند شما فهیمه پژوهنده