نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 15 - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-11 03:16:412023-03-18 21:22:20نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 15شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداى مهربان و هدایتگر
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان هم فرکانسى عزیز
خدا رو شکر میکنم که هدایت شدم به این فایل بى نظیر و ارزشمند و پر از نکات طلایى .
وقتى ساعت 5:٣٠ صبح بیدار بشى و هدایت بشى به سایت و این فایل ، قطعا حرفهایى میشنوى که تکونت میده و به فکر فرو میبرت . بعد از دو بار گوش کردن این فایل نکاتى رو یادداشت کردم .
اول از همه آقا رضاى عزیز بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم که در این مسیر درست ثابت قدم بودید و تعهد داشتید و ادامه دادید .
نکات کلیدى و مهم این قسمت از نتایج دوستان (البته همه ى جملات کلیدى و مهم بود و جاى تامل و فکر داشت)
قدرت تمرکز :
-وقتى شما کارى رو با تمرکز بالا انجامش میدى و تمام هوش و ذهن و وقت و تمرکزت رو روش میذارى رشد باور نکردنى . (افرادى مثل استاد و ایلان ماسک آنقدر به قدرت تمرکز باور دارن که وقتى مى خوان کارى رو انجام بدن تمرکز صددرصدشون رو میذارن تا به نتیجه برسن )
-آن تعهد و شجاعت و تمرکز و درک درست موضوع باعث میشه بالا و پایین شدن در مسیر نتونه آسیب برسونه .
اصول :
-وقتى ما اصول رو درک مى کنیم و انجام میدیم ، شاید مثل آن دوست عزیز بگیم اگر من این مسیر رو مى رفتم ( وام مى گرفتم ) موفق تر بودم ،
چند نکته اینجا هست :
١- وقتى شما مسیرى رو نرفتى نمى تونى بگى که آن مسیر چه جوابى میداده .مثلا من وام نگرفتم و فکر کنم که اگر وام مى گرفتم الان شرایطم بهتر بود. شما نمى تونید اینجورى فکرکنید .
فرض کنید در جنگل به دو راهى میرسید و مسیر Aرو میرید و میرسید به کویر یا حمله شیرها و ممکنه استنباطتون این باشه که اگر مسیر B رو مى رفتم میرسیدم به باغ پر از انگور . این استنباط بخاطر اینه که مسیرى که رفتید مسیر ناجالبى بوده پس فکر مى کنید آن یکى مسیر مسیر جالبى بوده ،این پیش بینى و این فکر صددرصد غلط ، شما فقط وقتى مى تونى مطمئن باشى که آن مسیر درست بوده که آن مسیر رو رفته باشى .
نکته: این اشتباه فکر کردن رو در مورد همه ى موضوعات ببینید ، نه فقط در مورد این موضوع.
-این فکر شما در ٩٩ درصد مواقع غلطه چون شما آن مسیر نرفتید و فکر میکنى اگر میرفتى این اتفاق مى افتاد .
( استاد اینقدر از اطرافیانم دیدم و شنیدم که بیشتر عمرشون رو صرف این کردند که اگر اینکار رو مى کردم بهتر بود، در تمام مسائل ، اگر این خونه رو مى خریدم ، اگر و اگر ….، و همیشه در یک حسرت هستن ، در گذشته ، در افسوس و در نتیجه در احساس بد هستن، احساس بد = اتفاقات بد و این چرخه ادامه داره. البته خودم هم مستثنى نبودم و خیلى وقتا این حرفا رو میزدم حتى در مورد خانواده ام )
٢- برید سراغ جامعه ، جامعه که همه وام گرفتن یعنى هر کسى مى تونست وام گرفت، نتایج آنها رو نگاه کنید. اگر وام باعث موفقیت میشه پس الان باید وضع همه ملت خوب میشد.
( افراد زیادى باور دارن که اگر وام نگیرن بجایى نمى رسن گرچه من ندیدم اینایى که دائما وام میگیرن بجایى برسن فقط در حد خرید یکسرى وسایل زندگى و خوشحالن که تونستن این وسیله رو بخرن و الان قیمتش بیشتر شده، در حالى که آرامش ندارن ، دائما دارن کار میکنن و مى دون و نگرانن که قسط هاشون رو پرداخت کنن ، بنظرم وام گرفتن تبدیل شده به یک مسابقه انگار هرکسى وام بیشتر بگیره موفق تره)
مسیر درست :
مسیر درست همیشه نتایجش درسته. ولى اگر مسیر درست رو برى.( نه اینکه فکر کنى مسیر درست رو میرى و ادا در بیارى )
-استاد میگن، من گفتم وام نگیر ، بقیه کارهایى که گفتم رو انجام دادى ؟؟؟؟؟ بقیه باورها رو که گفتم ساختى ، آن مسیرها رو رفتى ، آن تعهد رو داشتى، آن ارزش رو خلق کردى ، آن پیشرفت رو داشتى تو زندگیت ، آن صداقت و درستکارى رو داشتى ، یا بدلیل اینکه بهت وام ندادن یا زورت نرسیده وام نگرفتى .
نکته : وقتى پولت رو میدى که پولت برات کار کنه به این معنا که درونا باور دارم که عرضه پول ساختن ندارم، ولى پولم مى تونه پول بسازه .
نکته: وقتى درونا باور دارى که نمى تونى پول بسازى ، جهان بهت ثابت میکنه که نمى تونى پول بسازى .
نکته : بعضى افراد از فایل هاى من آنجورى که دوست دارن برداشت میکنن و آنجورى که دوست دارن تعبیر میکنن. آنجورى که راحتتر بوده ، آنجورى که بهش حال میداده عمل کردن . نه آنچیزى که دقیقا گفته شده . خیلى ها آنجورى که دوست دارن میشنون نه آنجورى که گفته میشه.
( تمام این مطالب جاى ساعت ها فکر کردن داره که ببینم خودم چجورى عمل میکنم ، کجاها آنجورى که دوست داشتم شنیدم و کجاها آنجورى که راحت تر بود عمل کردم ، کجاها به قانون عمل کردم و باور کردم و کجاها ادا دراوردم)
نکته : کسانى که مسیر درست رو میرن هدایت میشن ، کسانى که درست میشنون ، درست عمل میکنن نه آنچیزى که خودشون دوست دارن .
یعنى طرف مى خواد همون شخصیت قبلى ، همون رفتارهاى قبلى ، همون باورهاى قبلى باشه، فقط چون فایل هاى استاد عباس منش رو گوش میکنه فکر میکنه نتایج عوض میشه ، نه .
نکته : تا وقتى تو عوض نمیشى، نتایج عوض نمیشه.
-خیلى ها فایل ها رو جورى میشنون که مسیر قبلیشون رو برن و میگن من دارم فایل گوش میکنم. اگر فایل گوش میکنى مسیرت باید تغییر کنه.
-اگر آدمى هستى که شخصیت قبلى رو دارى ، مسیر قبلى رو میرى ،همون نتایج قبل رو هم میگیرى .
( هر جایى دارم نتایج قبلى رو مى گیرم یعنى دارم همون مسیر قبل رو میرم و همون باورهاى قبلى و همون شخصیت قبلى و همون رفتارهاى قبلى رو دارم ، پس نتایج تعیین میکنه آیا مسیرم درست هست یا نه و باید به نتایجم نگاه کنم )
نکته: از آنجایى که آدم ها نمى خوان عوض بشن هر حرفى میشنون دوست دارن جورى بشنون که بهشون بگه همین مسیرى که از قبل دارى میرى ، همین رو ادامه بده.
-اینکه مثل رضاى عزیز اوضاع مالى خوبى دارید و توان پرداخت اقساط وام رو هم دارید، به این دلیل که وام نگرفتید .اگر شما قسط داشته باشى و بدهکار باشى اوضاع مالى خوب بوجود نمیاد چون این الگوى تمام افرادى که ورشکست شدن و در تک تک افرادى که ورشکست شدن مى تونید ببینید. الگویى که روى شرایطى که آنموقع داشتن حساب کردن و بعد خودشون رو بردن زیر تعهدى ( قسط ، چک و وام و …) و فکر مى کردن شرایط فعلى بهتر هم میشه ولى نه تنها بهتر نشد بدتر هم شد .
نکته : هر وقت که با ترس یک کارى رو انجام مى دید نتیجه اش شکست .
( استاد از شما یاد گرفتم هر وقت کسى بهم گفت اگر این رو نخرى گرون تر میشه ، دیگه نیست ، تمام میشه ، هیچ وقت نخرم و از ترس نخرم و بعدش نتایج عالى رو تجربه کردم و همون وسیله رو با مشخصات بهتر و قیمت عالى تر گرفتم ، حین نوشتن با خودم گفتم، در واقع خدا هدایتم کرد، که این رو باید در تمام موارد رعایت کنم نه تنها در بحث مالى و خرید .عملم از روى ایمان باشه نه از ترس)
-استاد میگن اینکه من اینقدر حالم خوبه چون براى پول کار نمى کنم. وقتى گداى پولى ، پول هم ارباب بدى .پول نوکر خوبیه ولى اگر تو بشى نوکر پول و براى پول کار کنى چون قسط و وام دارى و بدهکارى و پول بشه ارباب تو، پوستتون رو میکنه ، زندگى رو زهرمارتون میکنه .
-بنابراین ،مسیرهایى که نرفتید و فکر مى کنید اگر رفته بودید زندگیتون خوب میشد رو در زندگى بقیه نگاه کنید که چجورى.
نکته : جهان به یک ذهن فقیر اجازه نمیده که سرمایه گذارى مناسب داشته باشه ولى حتى اگر سرمایه گذارى کنه و ملکى ، زمینى رو بخره قبل از اینکه به رشد اصلى برسه بخاطر هزینه هاى الکى و باورهاى اشتباه آن رو میفروشه.
نکته مهم : وقتى شما در مسیر درست حرکت مى کنید نتایج لاجرم درست میشه. وقتى در مسیر غلط حرکت مى کنید لاجرم نتایج غلط میشه .
ممکنه یک فاصله زمانى چند ماهه یا یکى دوساله باشه تا وقتى نتایج درست و حسابى و دقیق رو درک کنید چه در مسیر درست و چه در مسیر غلط ولى این شما رو فریب نده.
– تشخیص اصل از فرع که آن تشخیص منجر میشه به رفتار درست ، عملکرد درست ، تصمیم درست و نتیجه اش میشه بهبود وضعیت در یک روند تکاملى معقول.
استاد عزیز و خانم شایسته نازنین از شما بخاطر این فایل خاى ارزشمند و آگاهى دهنده بسیار بسیار سپاسگزارم.
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن ، راه کسانى که به آنها نعمت دادى .
سلام به استاد عزیزم
استاد اگر من سال 98 با شما اشنا میشدم و قانون رو درک میکردم تو بورس شرکت نمیکردم همون سال ها
چون اون موقع با شما اشنا نبودم توی بورس شرکت کردم چند ماه اول خیلی لذت بخش بود و دیگه احساس ثروتمند بودن میکردم ولی در واقع ذهنم فقیر بود
بورس ترکید و سرمایه ام از دست رفت
خلاصه از اون موقع درس گرفتم که خودم باید پول بسازم
خودم باید راه پول ساختن رو یادد بگیرم و این درس بزرگی برای من بو و خیلی خوشحال هستم که این درس رو در زمانی که سن کمی داشتم گرفتم و می تونم در اینده از این درس ارزشمند استفاده کنم
دقیقا مثالی که زدید رو خودم با تک تک سلول هام درک کردم که یک ذهن فقیر جهان بهش اجازه نمیده معامله خوبی انجام بده
وقتی گفتید که اون زمینی که در قم بود رو اگر میخریدید یکمی قیمتش میرفت بالا فوری میفروختید، دقیقا کاری بود که من در بورس تجربه کردم
یک سهامی رو خریدم مثلا 1250 تومن این سهام رفت 1700 تومن من فروختم و کلی ذوق کردم ولی اون سهام تا حدود 5000 تومن رفت
خب این قانون هست که :
1) یک ذهن فقیر معامله خوبی رو نمیتونه انجام بده چون فرکانس ارسالی اون فقر هست پس ایده های ثروت به اون ذهن رجوع نمیکنه
2) با ذهن فقیر هر معامله ای کنی سرمایه گزاری کنی، به این امید که دیگه پولم کار میکنه و من لذت میبرم نتیجه برعکس خواهد بود
این درس ها رو 2 – 3 سالی هست که گرفتم و دارم روی خودم کار میکنم روی خودم سرمایه گذاری میکنم و این فرایند یکمی زمان بره اما نتایج بزرگی داره که میام براتون مینوسیم به امید الله
تشکر از شما استاد عزیز، آشنا شدن من با شما خواسته ای بود که یک روز در شرایط بد مالی بودم و با خودم در پاساژ بوستان پونک گفتم خدایا من باید چیکار کنم؟
من چطور بااید موفق بشم؟
سوال هایی بود از الله که یه دوستی منو با شما سال 99 اشنا کرد و اوایل فقط احساس خوبی داشتم و بعد کم کم جدی گرفتم و میخوام نتایج خوب بگیرم و بعد برم تو پروفایلم نحوه اشنایی خودم با شما رو بنویسم
به نام خداوند مهربان و بخشنده
چه الگوی قشنگی که بدون مدرک دانشگاهی موفق سده.
اینکه ادمای اطراف رضای عزیز بهش میگفتن که اقا جون بیااا وام بگیر تو که میتونی پول ( کلان) را پرداخت کنی پس بیا وام بگیر، این نشون میده که عقل خیلی ها هنوز به چشمشون و نه هماهنگ با قلب ادما . و اگر درست روی خودت کار نکرده باشی دل و میدی بهشون و سه نقطه‌ی بد … )
در مورد دوست اقا رضا کسی که بهش پیام میده و در مورد پشیمانیش از اینکه دسته چک را پاره کرده وام نگرفته در حالی که داره میبینه دوستاش با اینکه وام گرفتند خونه ها گرفتند چیزها گرفتند اما خودش، آه افسوس … ( بحث بحث باور قلبی به اموزه های استاد عزیز هست اگر اپسیلونی شک داشته باشی به باور هر چیزی موفقیت در هر کاری د نمیرسیی جانم د نمیرسی محمد .. با شما هستم .. ببین اگر متعهدی باید بمونی .. اصلا اینجور بگم وقتی تو درخواست میکنی از خداوند روزی رسان بی حساب یکتا برای یک زندگی بهتر-با کیفیت تر- شادتر- سلامت تر و خداوندی که توانایی هدایت کردن را داره و خداوندی که پاسخ شما را اجابت کرده و خداوندی که به هر شکلی میتونه – برای شما – در بیاد هدایت میکنه حالا به مسیر درست و بعد یک مقدار میری جلو حالا برای هر کسی فرق داره یکی یک ماه یکی یک سال یکی .. بعد اینجپری شک کنی و ببینی نتایج دیگران را این احمقانه است هر چند خدا اجازه داده که ما اشتباه قشنگ کنیم که به شهود برسیم ولی از خدا میخوام که چیزی که میدونم نادرسته را انجام ندم متعهد بمونم – باشکوه بمونم – پرانرژی و سرحال پیش به سوی موفقیت های روز افزون و ایمان بیشتر ثروت بیشتر ماجراجویی بیشتررر یوهوووو … یک چیزی دیگه هم که هست اینه که اون شخص تمرکزش روی دیگران بوده تا خودش …
ماشاا.. الان نمیدونم چند ساعت رضای عزیز داره در مورد نتایجش صحبت میکنه.
و ای جانم استاد عزیزم را که دارم میبینم چقدررر این صحنه پشت شما و خود شما هرگز تکراری نمیشید پشت سر شما چقدر زیباست خونه، جایی که قلب من هست … پارادایس زیبا.
در مورد تمرکز و ایلان ماسک چقدر تحسین برانگیز واقعا این ادم را تحسینش میکنم بینظیره خداروشکر میکنم به خاطرش.
چقدر قشنگ گفتی استاد جان که به هر چی که رسیدید به خاطر قانون تمرکز و به هر چی که نرسیدید به خاطر تمرکز نداشتن.
خدایا شکرت برای این مثال های فوق العاده
« وقتی یک مسیری را نرفتید نمیتونید تصمیم بهتر بگیرید. »
« خیلی وقتا شده بود که مسیری را رفتم و نتیجه گرفتم بعد شنیدم بهم گفتن خانواده که حالا اگر اینکارو دو سال پیش فلان موقع انجام میدادی بهتر نبود؟ و تا جایی که یادمه همیشه یا به زبون یا در ذهنم گفتم – من الان بایستی انجام میدادم – من باور دارم که در رمان مناسب و در مکان مناسب هستم. »
مسیر درست همیشه نتایجش درست Yesss
مو یک چیزی بگوم، موو خیلی احساس خوشبختی میکونوم. الهی شکررر برای این خانواده.
استاد جونم قلب من عزیز من من بی نهایت سپاس گزارم که بله این چنین همیشه تلاش میکنی تا خودت اصل را درک و اجرا کنی و از حاشیه پرهیز کنی و در آموزش‌های بسیار شیرین و جذاب و ساده‌ات هم بیان کنی، سپاس گزارم
چقدر قشنگ در مورد پول سازی گفتید در مورد بورس که ادما پول میدند تا پولشون براشون کار بکنه ادما براشون کار بکنه و خلاصه منتظر یک مقدار سودی باشند و تمام دیگه .. و این نوع نگاه و‌عملکرد داره از تو ادمی میسازه که نتونی خودت با دستای خودت ثروت بسازی .
خدایا شکرت برای همین نعمت گوشی فوق العاده ام و خواب راحت و عمیقی که داشتم خدایا شکرت برای تن سالمم و خدایا شکرت.
واقعا بهترین شروع شروع با فایلهای استاد جان، دوستان عزیزم نظرتون چیه … هوم … عاشقتونممم مننن الهی که همیشه پرانرژی و شادد و جیب و کیف و حساب ها و ذهنتون پررر از پول باشه.
مسیر غلط نتایج اشتباه هم به همراه داره .
چه نکته‌ی فوق العاده ای – هر وقت با ترس و کمبود کاری را بکنی بیم بر بمب کارت تمومه … این ترس هم از باور کمبود میاد.
ای جانم استاد ددفری مولتی میلیارد من ..
سپاس گزارم از مریم شایسته عزیز نه فقط به خاطر اینکه اومد و چیزی را اضافه کرد به صحبت ها بلکه به خاطر « نشان دادن تمرکزش روی کسب و کارش – مدیر فروش بودنش – » سپاس.
چقدر خوشحالم که صبحم را این چنین شروع کردم.
همه ی ما که اینجا هستیم فایل گوش میدیم وقت میذاریم عشق جاری میکنیم واقعا اولا اتفاقی نیست و دوم اینکه ما واقعا لایق یک زندگی سرتاسر از شکوه و زیبایی و فراوانی و شادی را داریم.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به همگی
چقدر فایل عالی بود استاد
ممنونم،ممنونم،ممنونم
من الان دقیقا درحال کار روی روانشناسی ثروت 1 هستم و خدا شاهده قبل از اومدن خانم. شایسته نازنین و اشاره به روانشناسی ثروت 1 داشتم همینو میگفتم که آره تو اون دوره هست این حرفهاتون.
ولی خود من که آذر 1400 این دوره رو گرفتم تازه دارم میفهمم عمل گرایی رو.
من اول 1401 فهمیدم که قسط و قرض و وام راهکار اشتباهیه ولی همچنان اینقدر باورهام تغییر نکرده بود که دوتا وام 50 میلیونی و 100میلیونی گرفتم همین امسال و سوای اون یکی هم پارسال 50تومنی گرفته بودم. و الان 3تا وام دارم و تازه اعتراف میکنم کار بدتر هم کردم و پول سودی 80میلیون تومنی هم دارم تو کارم.
به خیال خودمم اون روزهای اول امسال که فهمیده بودم وام و …بده
چی توجیحم شد که الان تو این شرایطتم؟
استاد کارش چیز دیگه ای هست و با بازار پوشاک آشنا نیست.تنوع اجازه نمیده که تو بتونی پول جمع کنی و با پول خودت نقد خرید کنی.
یه کلاب هاوس هم بود توش یه آقای خیاطی مراحلش رو گفت و انتهاش رسید برای احداث کارخونه پارچه زدن به وام گرفتن.
اونم نشست کنار بقییه باورهام و گفتم بیا ببین.
یا میگفتید که هیلتون یا امسال اون تو مرحله ای برای رشد کار وام گرفتن.
یعنی تازه میفهمم که شما چی میگید که فهمیدن اصل.
من دنبال تیک زدن باورهای اشتباه خودم هی میگشتم تو فایلهاتون
چه دوره ها چه رایگانها
نه فهمیدن اصل قانون.
من اصلا اصلی نفهمیده بودم.
من اصلا روی باوری کار نکرده بودم.
من فقط دنبال تایید اشتباهاتم تو حرفهاتون بودم و گوشهام کر برای شنیدن قوانین.
تازه ادعای فهممم میشد نسبت به اطرافیانم و حس میکردم قدی که من میفهمم دور و برم کسی نمیفهمه.
تازه میفهمم چی میگه خداوند تو قران آیات محکم و آیات متشابه
اصل و فرع
اجرا کجا بود تو من!؟
فقط تفسیر دلخواه از شنیده ها و تو ذهن فخر فروشی که همه دارن اشتباه میرن دور و برم ولی من نه.
درحالی که منم هم مسیر اونها بودم.
تازه که فهمیدم چیزی که اول سال یه آن درک کردم و بعدش از یادم رفت چی بوده.
با اونحالی که دم عید هم هستم.
بدون اینکه با ذهنم در چالش بیافتم.
یعنی اول سعی کردم اهرم رنج و لذت رو درست بفهمم و کارکرد ذهن رو کارش چیه تا انجام کار درست برام جدال مداوم با ذهن نباشه.
انجام اصول درست باشه.
اومدم خیلی منطقی با فایلهای روانشناسی ثروت 1 خریدم رو به حداقلش رسوندم.
هنوز تو مرحله صفر چک نیستم دروغ نمیگم.
ولی حجمش رو‌کردم یک سوم و میخوام مرحله مرحله اصلاح کنم تا برسم به اجرای اصل داد و ستد
نه اینکاری که تا اینجا کردم و فکر میکردم چون همه بازار میکنن پس این کار درسته.
قانون تو همه چی یکسانه شغل خاص نداره.
تازه تونستم بفهمم که شما دورهاتون چه عمقی دارن و هر کدوم موقعی اومدن که شما یه مشکل اساسی تو خودتون رو برطبق قانون تونستید حل کنید.
و چون بر طبق قانون دنبال کردین راه حلهاتون رو و فوق العاده ذهن جستجوگری دارین میتونید اینقدر زیبا و روان و ساده توضیح بدین.
واقعا تازه تونستم سیر رشدتون رو بهتر ببینم و ساده تر بدون خاص بودن.
میگید بابا بخدا منم یکیم مثل شما،خدا لطف خاصی به من نداشته.من سعی کردم اصول رو درست انجام بدم.
خیلی خیلی خیلی سپاسگزارم استاد عزیزم بابت تک تک فایلهاتون
خانم شایسته عزیز بابت قلم شیوا و بی نظیرتون سپایگزارم ازتون.
دوستتون دارم.
سلام
بانوی زیبا آفرین تحسین میکنم
واقعا قشنگ نوشتی دقیق منم اویل همین طور بودم درسته خوب جذابیتش اینه که قانون وقوانین کیهانی خیلی جذاب‌تر عمل میکنه وما جمع شدیم وحسین میکنیم همدیگر رو واین یعنی سپاسگذاری
من سپاسگذارم
سپاسگذارم بابت کامنت عالی وپر اندیشه ات .
من لذت بردم
سپاسگذارم
چقدر خوب توضیح دادید،منم الان بامثال و صحبتهای شما متوجه شدم اینکه استاد میگه بقیه اونطوری که دوست دارن میشنون، نه اون چیزی که من میگم یعنی چی …
اهان پس اینکه میگفتن بقیه تو فایلها دنبال این هستن ببینن باچی حال میکنن همونو انجام بدن پس یعنی این
یعنی تازه میفهمم که شما چی میگید که فهمیدن اصل.
من دنبال تیک زدن باورهای اشتباه خودم هی میگشتم تو فایلهاتون
چه دوره ها چه رایگانها
نه فهمیدن اصل قانون.
من اصلا اصلی نفهمیده بودم.
من اصلا روی باوری کار نکرده بودم.
من فقط دنبال تایید اشتباهاتم تو حرفهاتون بودم و گوشهام کر برای شنیدن قوانین.
مرسی که از تجربه تون نوشتید، با کامنتتون تازه فهمیدم استاد چی میگه، حقیقتا همیشه نسبت به کامنتایی که یه حالت خودسرزنشگرانه داشتن یا حتی نسبت به یسری فایلای استاد که یه حالت حرص خوردنی داشت مقاومت داشتم و نمیپسندیدم یجاهایی هم حس عصبی شدن بهم دست میداد… واقعا چقدر همه چی به رشد جهان کمک میکنه… انگار الان یه اینه بدستم داده شد تا واضحتر بتونم تصویرخودم رو دراینه ببینم
سپاسگزارم
سلام بانو فائزه عزیز
خوشحالم که کامنتم مفید بود.مرسی بابت کامنت پرمهر شما که خیلی برای من انگیزه بخش تر شد تو مسیر اجرای درست قوانین تو لحظه حال با همین داشته های الانم نه کمال گرایی ذهنم.
انصافا اصلا فکر نمیکردم کامنت بگیرم ولی جالبه برام که دیگه مثل قبل ذوق نمیکنم بابت کامنت گرفتن و اینو نشونه فهم بیشتر قوانین و حرکت در مسیر درست برای خودم قرار میدم.
موفق باشید تو مسیر زندگیتون عزیز نازنین.
بازم مرسی بابت انرژی که بهم دادین.
به نام خدای مهربان
سلام استاد،سلام مریم جان،سلام دوستان
استاد، امروز میخوام با واقعیت هایی از زندگی خودم مثالی باشم برای صحه بر صحبت های ارزشمند شما
چیزی رو قرضی نخرید
اول از همه از جریانی که امروز صبح پیش اومد، صبح رفتم که از نانوا نون بگیریم، بین راه یادم افتاد یکی از همسایه ها نان محلی درست میکند، به سمت خانه شان رفتم، دیدم آره هنوز نون درست میکنه و می‌فروشد. کارتخوان نداشت، بهش گفتم شماره کارت بده تا برات پول نان رو کارت به کارت کنم، گفت که کارتم دست دخترم است، نون رو ببر حالا چه عجله ای هست، دو دل بودم ببرم یا نه؟ از اونجایی که نون نداشتیم، و نان محلی گرم آدم رو وسوسه میکرد، نان ها را برداشتم که فردا برایش پول ببرم. خلاصه تو راه که میومدم، تو فکر بودم که نکنه یادم بره، حواسم باشه پول نقد دربیارم پولش رو بدم، اگه یادم رفت چی؟ و کلی ذهنم درگیر این مسئله بود.
همون لحظه یاد حرف شما افتادم که میگفتید چیزی رو قرضی نگیرید، یعنی چی. و به خودم قول دادم از مگر اینکه از گرسنگی رو به قبله بشم که بخوام چیزی رو قرضی بیارم. گرچند الان قرضی نبود، ولی فرقی نداشت. من پولش رو پرداخت نکردم میتونستم برم نانوا کارت بکشه، نان ام رو بر می داشتم و با خیال راحت صبحانه رو نوش جان میکردم.
بورس و ارزهای دیجیتال
با اجازه جمع، 20 میلیون وام گرفتیم که بذاریم تو بورس، که بشه 40 میلیون نه تنها هیچ سود نکردیم با 5 میلیون ضرر از بورس خارج شدیم،هنوز که هنوزه داریم قسط میدیم. 5 میلیون به جهنم،اون استرس و اضطراب ناشی از بالا و پایین شدن و طمع های بی‌جای اون بدترین سم است، همون موقع که تازه پولمون رو گذاشته بودیم، بورس رفت بالا، و ما به طمع بالاتر رفتن، خارج نکردیم تا کلی افت کرد.
پولتون رو به کسی ندید که براتون کار کنه
(این هایی که دارم می نویسم خیلی درد داره، ولی می نویسم که یادم نره خدا من رو به کجا هدایت کرده که قدرش رو بیشتر و بیشتر بدونم)
یه ماشین سمند صفر، چند ماه کار کرده رو فروختیم 30 میلیون که وارد شرکت ورد واید انرژی بشیم، به امید سود و اینکه آخر سر پولمون میمونه دوباره میتونیم ماشین بخریم.دریغ از یه ریال سود،و کلا منحل شد. و حتی اگرم منحل نمیشد و پولمون رو با سود میخواست بده الان دیگه نمیشد ماشین بخری چون با سودش میشه 80میلیون این در صورتی است که قیمت سمند 380 میلیون است.
خیلی دردناک است ولی واقعیت داره. حالا ما باز بهتر یه ماشین بود. ولی اون خانمی که ما رو به این کار دعوت کرد، خونه و مغازه و طلاهاش رو فروخته بود.
زمین خریدن وقتی باورهایت درست نیست
ما چند سال پیش یه زمینی خریدیم 13 میلیون
به مدت کوتاهی شد 25 میلیون و ما شاد و خندان احساس کردیم سرمایه دار گردن کلفتی شدیم، چیزی نگذشت قیمت اومد پایین تا با قیمت 19 تا فروختیم. صحبت 7 سال پیش است. الان قیمت همون زمین ها شده 700 تا 800 میلیون. و اینم بگم در صورتی که هنوز هم رشد چندانی نداشتند، اگه یکم رشد بیشتری داشتند بالای یه میلیارد بودند.
بدون باور درست دست به هر کاری بزنی،در یک کلام 《گند میزنی》
و اما وام گرفتن و خونه خریدن،واقعا وسوسه انگیز است مخصوصا برای کارمندان دولت. برادر همسرم 3 چهار سال پیش با وام و قرض یه خونه خرید 120 میلیون، که قسط هایی که پرداخت میکنه نسبت به حقوقش مبلغ کمی است و خونه اش به یه میلیارد رسیده. مردم عادی که خودم هم هنوز یه درصدای هنوز جز اونها هستم، با این تورمی که شاهد اون هستیم،چاره ای جز این نمی‌بینند.
چند روز پیش برادر همسرم که کارمند بانک است، میگفت؛ طرف اومده وام میخواد، بهش میگم سودش 23 درصد است، خیلی زیاده، میگه هر چقدر باشه، فقط وام بده.
و اما چند نکته طلایی از صحبت های آقا رضا:
▪︎رشد من موقعه ای بود که اطرافیانم دچار رکود شدند.(پیشرفت و موفقیت ربطی به شرایط نداره)
▪︎پیشرفت و موفقیت ربطی به عمل خاصی مثل مدرک،محل زندگی نداره، فقط احساس لیاقت و باور درست است.
▪︎از اونجایی که مسیر بالا پایین داره، اگر وام میگرفتم، در شرایط به ظاهر ناجالب نمی تونستم ذهنم رو کنترل کنم و کاری که بهش علاقه داشتم رو ادامه بدم.
▪︎ باور کردن با ادا درآوردن از زمین تا آسمان فرق داره.
و اما خلاصه کلام
موفقیت سه تا 《ت》داره
…………………….. توکل
…………………….. تداوم
……………………… تمرکز
در پناه حق
رضوان جان …کامنت سرشار از اگاهیتو خوندم ،ممنون از درک بالات و ممنون که نوشتی …
حالا چراغ ها رو خاموش کن باهم گریه کنیم :)))))
من 4٠میلیون تو بوررس به باد دادم :))))))
تو همون مداری که کتک خورم ملس بود:)که ذهن فقیر و بیچاره ای داشتم:)
اما مهم اینکه این کتک های جهان،درس مهمی بهمون داد ومهمتر اینکه یک اشتباه رو دوباره تکرار نکنیم ،مگه نه ؟
بوس به کله ی قشنگت
سلام به استاد عزیزم حرف های شما و خود شما یک گنج هستید که به تمام چیزهایی که میگید عمل میکنید و به قول خودتون شما سخنران انگیزشی نیستید و شخصی عمل کننده به یکسری قوانین هستید و من باید از خداوند برای اینکه هدایتم کرد به شما سپاسگزار و سجده کننده به درگاه رب العالمین باشم که من رو به سمت شما و نه هیچکس دیگه ای مستقیما هدایت کرد به شما که چقدر حرف های شما و خود شما گرانبها هستید وجودش شما چقدر با ارزش هست واقعا استاد عزیزم امروز ها بعد طی کردن یک تکامل به جایی رسیدم که بیشتر دارم قوانین رو درک میکنم و دارم با تعهد روی خودم کار میکنم و از نتایجی که بدست بیارم حتما میام و نظر میگذارم و میخوام از روندی که پیش گرفتم بیام و در موردش بنویسم و بعد یکسال خیلی بهتر قانون رو درک کردم و من بوسیله ی عمل کردن به این قانون اولش بخاطر احساس خوبی که بهم میداد بهش عمل میکردم و بعد نتایجی پدیدار شد و بعد نتایج رو بخودم گوشزد میکردم و میگفتم که قانون عمل میکنه تاجایی که تغییرات بنیادینی در شخصیت من بوجود اورد و دیگه یقین کردم و تاموقعی که متعهدانه به این قانون عمل کردم نتایجش رو دیدم
به قول قرآن و سخن رب العالمین که میفرماید چگونه نتایج دستاورد پیشین خود همون فرکانسی که در مسیر درست بودید و ارسال کردید را فراموش میکنید
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّهً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿57﴾
و کیست ستمکارتر از آن کس که به آیات پروردگارش پند داده شده و از آن روى برتافته و دستاورد پیشینه ((یعنی ارسال فرکانس در راه درست و دریافت نعماتی مطابق با فرکانس و مسیرش)) خود را فراموش کرده است ما بر دلهاى آنان پوششهایى قرار دادیم تا آن را درنیابند و در گوشهایشان سنگینى [نهادیم] و اگر آنها را به سوى هدایت فراخوانى باز هرگز به راه نخواهند آمد
و من قول میدم به رب العالمین که دیگر هرگز برگشتی نخواهم داشت و با ایمان ادامه خواهم داد یا رب من نتایج مسیر درست را دیدم و کسی جز انکه در قلبش مرض است از این آیات روی بر نمیگرداند تنها افرادی روی بر میگردانند که در قلبشان مرض است و میگویند این آیات را تغییر بده و یا قرآنی دیگر بیاور مثل کسانی که نمیخواهند حرف های استاد را درک کنند و میخواهند مثل خودشان عمل کنند
و چقدر آیات قران قانون رو به من ثابت میکنه و چقدر از اینکه میتونم دیگه قران رو بخونم و و بفهمم و تعقل کنم و قانون رو در ان پیدا کنم خوشحالم و از اینکه هدایت شدم و علم و آگاهی پیدا کردم تا بتونم بفهمم قران رو و قانون رو بسیار خوشحالم استاد عزیزم شما یک گنج بسیار گرانبها هستید آگاهی های شما و وجود خود شما رو نمیتوان قیمت گذاری کرد و از اینکه شما استاد من هستید به خودم خیلی افتخار میکنم و در این مسیر درست کنار شما هستم و با شما در یک مسیر درست در حرکت هستم استاد عزیزم از شما واقعا سپاسگزارم استاد عزیزم بعد از گذشت یکسال من اکنون وارد مرحله ای شدم که دیگر تنهایی من را اذیت نمیکند استاد عزیزم دیروز از ساعت 8 شب به وقت استانبول داشتم روی خودم کار میکردم و این فرایند تا به الان که ساعت 7:45 دقیقه ی صبح هست طول کشید و حتی تمرکزم پاره پاره نشد و این به لطف ارامشی بود که بعد از یکسال استفاده از دوره های شما برام بدست اومده وخیلی بخودم افتخار میکنم و فقط روی یک فایل این زمان روگذاشتم و داشتم لذت میبردم ونه رفع تکلیف و نه اینکه چون استادم این حرف هارو میزنه من بیام و فقط یک چیزی بنویسم و بگویم چون استادم گفته است پس میشود نه من داشتم برای خودم باورسازی میکردم که ایمانم بیشتر شود من کار دیگری میکردم نه فقط نوشتن یکسری حرف ها و جملات در دفترم و نه فقط رفع تکلیف من به قول قران و خود شما در ان میندیشیدم و بدون شک اتفاقات فوقولاده ای برای من رقم خواهد خورد و اتفاقا این نگاه فقط نوشتن و رفع تکلیف رو که دوستان دارند رو سرزنش نمیکنم چون اوایل من هم همینطور فکر میکردم نه به این دلیل که میخواستم اینطوری فکر کنم چون واقعا اشتباه فهمیده بودم و قضیه رو درک نکرده بودم و مدارم پایین بود ولی بعد گذشت یک تکامل یکساله خیلی خیلی درک من داره بهتر و بهتر میشه و بازهم جا داره که بهتر بشه ولی من جا نزدم من در برخورد با نجواها تسلیم نشدم من حرکت کردم من ادامه دادم چون همواره مسیر قبلی خودم رو با مسیر جدیدم مقایسه میکردم و میگفتم من سالها به شکل خودم ادامه دادم و هیچ اتفاقی نیفتاد ولی این مسیر حداقل احساسم را بهتر میکند و ادامه دادم با ایمان تا نتایج ظاهر شدن و الان اینجا هستم و درک کاملا متفاوتی پیدا کردم از قوانین و میتوانم اینقدر متعهدانه عمل کنم استاد دیشب دوره ی دوازده قدم قدم اول و فقط جلسه ی ششم رو کار کردم که اینقدر طول کشید و هنوز هم تموم نکردم این جلسه رو
و میخوام الان بخوابم و وقتی بیدار شدم ادامش رو انجام بدم و این جلسه یک جلسه ی فوقولاده بود من تقریبا نزدیک به هشت ماهی هست که این دور رو خریداری کردم و هیچوقت با تعهد بهش عمل نکردم و اوایل فقط شنونده بودم و هیچ درک خاصی نداشتم و فقط میشنیدم چون حالمو بهتر میکرد مدار من خیلی پایین بود ولی الان به مرحله ای رسیدم که دارم به ان عمل میکنم و بزودی اتفاقات فوقولاده ای رخ میدهد چون جهان در برابر این تعهد من جز اجابت خواسته هایم کار دیگه ای نمیتواند بکند و من به این جمله ای که گفتم ایمان دارم نه فقط حرف کلامی و بزودی با نتایجم خواهم امد من با ایمان و توکل حرکت میکنم و ثابت قدم میمانم و نه به یک جمله از شما و قران بلکه به تمام ان ایمان دارم و این را در عمل به خداوند نشان خواهم داد و من ایمان عملی خواهم اورد و با نتایجم با شما استادم صحبت خواهم کرد استاد عزیزم من انگیزه دارم و ان هم بخاطر تضادهایی که به ان برخوردم و باورهای مناسب رو هم میسازم و بزودی نتایج خواهند امد و من کن فیکون خواهم کرد توسط رب العالمین و جهان مسخر من است مسخ من است و خواسته هایم اجابت شده پس از صبر و استقامت کمک میگیرم و با ایمان ادامه میدهم و منتظر بهترین ها هستم
حقیقتا میخواستم بخوابم ولی یک احساسی من رو اورد و گفت بهت میگم و بنویس من میگم و تو بنویس منم نوشتم
استاد عزیزم خیلی دوست دارم حتی شاید فکرش رو هم نتونی بکنی که چقدر دوست دارم و میبوسمت و سپاسگزار شما و استاد دیگرم خانوم شایسته هستم با تمام وجودم سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و استاد مریم خانوم شایسته شما بهترین بهترین معلم های من و بهترین ادم های زندگی من هستید و من با نتایج بزرگ به دیدار شما در آمریکا خواهم امد و این خواسته حتما تحقق پیدا میکند چون من ادمی هستم با خواسته های زیاد من شاگرد زرنگه و شاگرد اول خواهم شد
من محمد عسکری دهنو
اینجا استانبول ترکیه
در زمان مناسب و مکان مناسب
من میام آمریکا فلوریدا
دیدار من و شما استاد عزیزم آمریکا
در پناه الله یکتا شاد و سالم باشید
️
سلام محمد جان واقعا اصل قانون همینیه که گفتی این مسیر حداقل احساسم را بهتر میکند
وقتی احساس آدم خوب میشه هیچیزی نمیتونه اون احساس رو بهم بریزه (اگه تکاملمون رو طی کرده باشیم) از اون به بعده که نشانه ها و اتفاق های خوب خودشونو نشون میدن… اینه اصل قانون که استاد میگه احساس خوب = اتفاق های خوب
هرکجا که هستی موفق باشی و ثروتمند
به نام خداوند یکتا
سلام و صد سلام
وای که چقدر من این فایلها رو دوست دارم و با جون دل گوش میکنم و دلم میخواد همینطورررر ادامه داشته باشه
آخ نگم از سرمایه گزاری روی شرایط فعلی و در پی اون خرید قرضی و نابودی با دست خودت….
بله همین امسال بود که چون اوضاع حقوق همسرم دوبرابر شده بود حساب کتاب کرد و یک ماشین که فقط نصف پولش رو داشت خرید و همینطور که میدونین به دو روز نکشید که ناگهان نیروهای شرکت و تعدیل کردند ازجمله همسر من و نمیخام توضیح بدم که چی شد و چه برما گذشت همسرم حاضر به چه کار هایی شد که فقط بتونه بدهی رو بده و نه تنها نمی‌توانست بلکه هر روز انگار وضع بدتر میشد تا اینکه اون ماشین رو فروخت و بعد با ذهنی باز و آرام کاری رو شروع کرد که عالی بود
گرچه من که درحال نوش این آموزه ها بودم و دنباله رو این سایت همون اول اجازه ندادم احساسم و حالم خراب بشه و خداروشکر همواره تو همون شرایط هم دنبال زیبایی ها و خوشی ها میگشتم ولی الان که این فایل دیدم یاد این مثال افتادم که مهرمحکمی باشه برای خودم که:
پول نوکر خوبیه. ولی ارباب بدیه
برای پول کار نکن ،حتی اگه شرایط وام گرفتن داری وام نگیر و قدرت رو به غیر خدا نده
وقتی وام میگیری تمرکزت میره برای پرداخت وام فقط،هرکاری میکنی که قسط ها عقب نیفته….و این تو رو از مسیر اصلی دور میکنه خلاقیت رو ازت میگیره احساس و حال خوب و لذت از پول ساختن رو ازت میگیره
زمانی خرید کن که واقعا پولش رو داری
حتی برای یه لباس و از خودت بپرس چطور میتونم پول این رو بسازم و خدا پاسخ میده بهت
بسم الله النّور
سلام استاد عباس منش . ان شاءالله که حالتون عاااالیه. ممنون از این فایل عالی. و از شما هم ممنونم آقای عطار روشن
فایل رو تازه دانلود کردم و تا دقیقه ی 13 فایل رو دیدم اما ادامه ندادم تا تجربه خودم رو از اعتماد به این آموزش استاد عباس منش بگم. این که وام نگیرید! خرداد سال 1399 به شمال مهاجرت کردیم ، مقداری پول داشتیم که که قرار بود زمین بگیریم و توضیحش مفصّله که چرا نگرفتیم! یهو در عرض چند ماه به شدت قیمت زمین رفت بالا و پول ما دیگه ارزشی نداشت! وسوسه زمین اما ادامه داشت و ما اقدام کردم برای گرفتن وام پنجاه میلیون تومانی از بانک ملی که خیلی هم اون شعبه که مرکزی هم بود سختگیر بود و به طرز عجیبی همه ی مراحل رو پیش بردم ، من که تازه مهاجرت کرده بودم و هیچ جا رو هم بلد نبودم ، در عرض یک ماه و نیم تونستم کار رو به جایی برسونم که فقط ضامن می خواستم یعنی وام اوکی شده بود و فقط نیاز بود که من ضامن ببرم! تا اینکه همون موقع برای اولین بار فایل ” همین لحظه بهترین زمان برای شروع است” رو گوش کردم. و وای خدای من ! چه روزی بود اونروز! تمام مسیری که طی کرده بودم و به راحتی کار پیش رفته بود اومد جلوی چشمم اما حرف استاد اینقدر رو من تاثیر گذاشت که همون موقع گفتم که من این وام رو نمی گیرم ، و بگم با اینکه طلای خودم و دخترم رو هم فروخته بودم که این هم از اشتباهاتم بود که بعداً فهمیدم! همسرم اومد خونه و من فایل رو براش گذاشتم و به لطف الله ایشون هم موافق شد و بیخیال وام شدیم! عزیزان ما در جریان بودن و می دونستن که من کار وام رو به کجا رسوندم ، یکی از عزیزانم یه مدت که گذشت گفت وام رو بدید به ما ! من هم دادم و ایشون ضامن جور کرد و وام رو گرفت. ایشون درآمدش چند برابر میزان قسط ماهیانه ی اون وام بود! درآمد ما اون موقع فقط سیصد هزار تومن بیشتر ازمیزان قسط ماهانه اون وام بود!!! وااااااای خدای من! چه هدایتی ! چه فایلی و چه همزمانی ای خدا برای ما پیش آورد که ما وام رو نگرفتیم! البته نجوا بهم می گفت پول طلایی که فروختی هدر میره ، حداقل وام رو بگیر زمین رو بخرید، نتونستین اقساط رو بدین زمین رو می فروشید و فلان اما من تصمیم ام رو گرفته بودم و به این نجواها محل ندادم.
اون عزیزِ ما دو سه ماه بعد شرایطش عوض شد و تا به الان به سختی در حال پرداخت اقساط اون وام هست! اون موقع فقط همسرم درآمد داشت و من هیچ درآمدی نداشتم!اما به لطف خدا اوضاع ما بهتر شد اونم به خاطر کنترل ذهنی که هم خودم و هم همسرم داشتیم.الان مجموع درآمد من و همسرم هفت برابر دو سال پیش شده! و چقددددر آرامش داریم! چند وقت پیش هم یکی از اقوام کلی با ما صحبت می کرد که خیلی راحت می تونید وام ساخت بگیرید و اقساطش زیاد نیست و فلان و فلان … . اما من و همسرم به هم نگاه کردیم لبخند زدیم و کلاً بحث اون شب رو عوض کردم. به قول آقای عطار روشن دیگه وسوسه هم نمیشیم و چیزی که بهش فکر می کنیم ساخت باور هست ! و اما اون فایل ارزشمند ، میلیااااردی ارزشمند خیلی نکات دیگه ای هم توش داشت ، و وام نگیر فقط یکی از اون نکاتش بود که ما رو نجات داد ! و خوشحالم و خوشحالم که این گوش کردن ما ، اونم با یک بار شنیدنش نشون میده من و همسرم در این زمینه باورهای درستی رو ساخته بودیم که تو مدار شنیدنش قرار گرفتیم و به لطف الله به حدی تغییر کرده بودیم که به این آموزه ی استاد عمل هم کردیم. و لله الحمد …..
وممنونم استاد عباس منش بزرگوار ، ممنونم از شما. برم یقیه ی فایل این صفحه رو گوش کنم و بعد امروز برم تصویری اون فایل رو دانلود کنم و دوباره گوش کنم و ببینم و مطمئنم نکته های زیاد دیگه ای اون فایل داره که افکارم رو زیر و رو کنه.
چقدددددر این مسیر زیباست چقدددددر زیباست هم آگاهی هایی که هیچ جا پیدا نمیشه یاد میگیریم و هم تغییر می کنیم و هم زندگی هر روز بهشتی تر و بهشتی تر میشه
خدایا چجور شکرت کنم چجور شکرت کنم که هر چی شکرگزاریت رو بکنم بازم کمه و بازم کمه. الحمد لله ربّ العالمین ….
اللّهم ثبّت اقدامنا
سلام به استاد عزیزم ومریم بانو و همه دوستان
خداروشکر که آقارضا با ایمان و باور درست پیشرفت کرد و موفق شد و در مسیر استمرار دارد
من خودم تجربه بسیار دردناکی از وام دارم
تمام عقب ماندگی زندگی من و تمام بلایی که سرم اومد بخاطر وام بود
همسرم مدام وام می‌گرفت
با وام مسکن خونه درست کرد و بخاطر وام خونه ام ازدست رفت البته ضامن برادرش شد و برادرش بخاطر اینکه یک تاجر زعفران بود و کلی وام از بانک‌ها گرفته بود
کلی پول نزول از تمام فامیل و آشنا گرفته ورشکست شد
سال 79 ورشکست شد و چون کلی بدهکار به مردم و بانک بود از شهرش بی‌خبر رفت
و پدرشون که آدم سرشناسی بود و از نظر ثروت حرف اول رو در شهرشون میزد و تمام اموالش رو از راه درست و کار کردن و تجارت بدست آورده
و بسیار انسان دوراندیشی بود
وبسیار مورد اعتماد مردم بود
و لی بخاطر این وام گرفتن پسرش به درد سر افتاد
تمام برادرها بخاطر اینکه از بانک وام گرفته بودند و هر کدوم ضامن دیگری شده بود همه شون گرفتار بودند
پدر بیچاره چون تحمل این همه ناراحتی رو نداشت و میدید پسرش وام و نزول گرفته و اصلا فرار کرده و هیچ خبری ازش نیست خودکشی کرد
نتونست این بی آبرویی رو تحمل کنه
تمام خانواده درگیر این معضل بانک شده بود
همه ثروت پدر و برادرها بابت بدهی بانک‌ها از بین رفت
چندین و چند خونه اون پسر خریده بود بخاطر بدهی بانک از بین رفت
هنوز بعد از22سال نتونست خودش رو جمع و جور کنه و هنوز هم بدهکار مردم هست
کل خانواده نابود شد
ثروتی که پدر از زمان جوانیش با زحمت بدست آورد بابت بدهی بانک از بین رفت که اگه الان بود هزار میلیارد شده بود و تا هفت نسل راحت میتونستن زندگی کنند
خودم خونه ام بابت وام برادرش از دست رفت
هنوز که نتونستیم خونه بخریم
وام فقط یک دام هست
من همیشه میگم هرچیزی که بخاطرش وام بگیری باید بخاطر همون وام دهها برابر ازدست بدی
اسم وام میاد چندشم میشه و دیگه حاضر نیستم وام بگیرم و میگم هر زمان ذهنم رو تونستم با آموزش‌های استاد ثروتمند کنم اون زمان پول میسازم و خونه میخرم
فعلا که میتونم راحت اجاره بدم
و همش میگم اگه میتونم برای اجاره پول بسازم پس برای خرید خونه هم میتونم پول بسازم فقط باید باورم رو قوی‌تر کنم
تمرکزم رو بیشتر کنم
و تمام صحبتهای استاد رو حی منزل بدونم
چشم و گوش و زبانم رو ببندم و خودم رو از جامعه جدا بدونم
ورودی درست داشته باشم
و همه اینها لازمه اش تمرکز زیاد هست
الان باور دارم که وام فقط دامه
و باید فقط برای هرچیزی که میخوام پول بسازم
باید ذهن ثروتمندی بسازم
باید لیزری تمرکزم رو روی آموزش‌های استاد بذارم
و برای خرید هر دوره پول بسازم
با خودم میگم اگه تونستم برای خرید دوره دوازده قدم پول بسازم برای دوره روانشناسی یک هم میتونم پول بسازم
و دیگه نه از کسی پول قرض میگیرم و نه وام میگیرم
و ایمان صددرصد به استاد عباسمنش و آموزه هاشون دارم و میدونم که موفق میشم فقط همه چی بستگی به باور خودم داره
استاد عباسمنش بسیار سپاسگزارم از شما و از مریم جانم
الهی که همیشه در فرکانس شما باشم
وبتونم به نحو احسن از آموزها فیض ببرم
دوستتون دارم در پناه خداوند باشین
سلام خدمت استاد و دوستان عزیزم من خداروشکر خیلی با فایلهای استاد حالم بهتر شده و واقعا آرامش دارم اونم تو شرایط ناجور ولی یه سوال برام پیش اومده من دارم روی خودم کار میکنم و اینو فهمیدم که قرض و وام چقدر اشتباهه و به همسرم هم میگم که سعی کنیم قسطهامون تموم کنیم و دیگه وام نگیریم ولی همسرم اینجور فکر نمیکنه و همش مثل قبل تصمیم میگیره که وام بگیرم و وسیله قسطی بیاره .به نظرتون چکاری میشه کرد