نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد این فایل‌های نتایج رضا عطارروشن عزیز و توضیحات شما روی آن یک دوره بسیار پرارزش و غنی شده است. دوره‌ای که به نظر اینجانب ارزش مالی و معنوی بسیار زیادی دارد. دوره‌ای که می‌توان آن را “بررسی موردی فردی موفق در استفاده از قانون” نامید.

واقعا قانون خیلی ساده است و چهار کلمه بیشتر نیست “احساس خوب = اتفاقات خوب” و همین احساس خوب خود را نگه داشتن و نجواها را کنترل کردن یک جهاد اکبر نیاز دارد، همان جهاد اکبری که رضای عزیز در روند رشد و تکامل خودش بروز داد و قدم به قدم، گام به گام رشد کرد و به نتایج عالی دست یافت.

استاد عباسمنش عزیز چقدر عالی بیان می‌کنید که تخصص کسب کردن و خلق ارزش کردن باعث می‌گردد پول به دنبال آدم بیاید و نتایج مالی یک اتفاق حتمی بعد از افزایش مهارت است. من یک مثال یادم آمد که حرف استاد عباسمنش عزیزم را تایید می‌کند و من خیلی وقت پیش از زبان استادی دیگر شنیده بودم که در ادامه بیان می‌کنم.

سال 1395 یک دوره فروشندگی شرکت کرده بودم، استاد دوره می‌گفت یک فروشنده موفق باید تخصص بی‌نهایت بالایی درباره کالا یا خدمتی که می‌فروشد داشته باشد. ایشان برای توضیح آموزش خودش یک مثال عینی به ما نشان داد. فردی که بالاترین فروش یک نوع بیمه خاص را داشت. آن فرد را به صورت مجازی در کلاس ما اضافه کرد. ایشان بیش از ده سال در فروش بیمه تکمیلی سابقه داشتند و شروع به صحبت کردند، گفتند که که من سال گذشته کلا چهار قرارداد بیمه داشتم و چهار بیمه فروختم اما پورسانتی که دریافت کرده بود میلیاردی بود.

ایشان چهار فروش بیمه تکمیلی به چهار سازمان چند هزار نفره داشت که به ازای هر نفر از آنها پورسانت دریافت کرده بود، در ادامه گفت راز موفقیت من تخصص و مهارت من در بیمه تکمیلی است، ایشان می‌گفتند من با بیش از ده شرکت بیمه که کار بیمه تکمیلی می‌کنند کار می‌کنم و آنقدر درباره بیمه تکمیلی آنها اطلاعات دارم و قوانین را حفظ هستم که حتی خود کارمندان همان شرکت‌های بیمه وقتی موضوع مهمی پیش می‌آید درباره بیمه خودشان از من سوال می‌پرسند که مثلا آیا این مورد را پوشش می‌دهد یا خیر؟!

یعنی آنقدر موضوع تخصص و مهارت داشتن مهم است که در هر رشته و یا فنی مهارت داشتند به تنهایی می‌تواند تفاوت ایجاد کند.

می‌خواهم یک فلش بک داشته باشم به یکسال قبل، من در مسیر رشد و توسعه شرکت شخصی خودم بودم که با تضاد بسیار شدیدی مواجه شدم. برای آنکه بتوانم نجواها را کنترل کنم تصمیم گرفتم مهارت‌هایم افزایش دهم یا مهارت جدیدی بیاموزم و این تصمیم خیلی جدی بود، یک الهامی در ذهن من آمد که تو بیش از سی سال است که از آغاز یادگیری زبان انگلیسی گذشته است اما نه می‌توانی درست حرف بزنی و نه می‌توانی درست بنویسی و زبان انگلیسی تو ضعیف است، تصمیم گرفتم زبان خودم تقویت کنم، ابتدا با یک اپلیکیشن زبان آموزی شروع کردم، سپس با شخصی که در لینکداین آشنا شده بودم و زبان انگلیسی عالی داشت و فایل تصویری چند دقیقه‌ای می‌گذاشت که بدون توقف و تند تند انگلیسی حرف می‌زد، گفتگو کردم و قصد خودم بیان کردم و راهنمایی خواستم. ایشان یکی دو نفر به من معرفی کردند و گفتند اگر تصمیم جدی داری استاد خودم بهت معرفی می‌کنم. استاد ایشان استاد دانشگاه تهران بود که متد خاصی برای آیلتس داشت، با اشتیاق پذیرفتم و  جلسه تعیین سطح گذاشتیم، استاد گفتند شما با اغماض از متوسط هم پایین‌تر هستید و گرنه مبتدی برازنده شماست.

ما هفته‌ای دو جلسه با هم کار کردیم، اولین جلسه زبان‌آموزی من با استاد برزگر 15/11/1400 بود و بعد از یکسال استمرار و تمرین و تمرین من 08/11/1401 امتحان آیلتس را دادم و امروز که این کامنت را می‌نویسم یعنی 25/11/1401 کارنامه آیلتسم به دستم رسید که موفق شدم نمره کلی 6 بگیرم و جالب‌تر اینکه بالاترین نمره من در مهارت اسپیکینگ با نمره 8 سپس رایتینگ با نمره 7 بوده است. در حال حاضر من روان انگلیسی صحبت می‌کنم و مطمئن هستم این مهارت زبان انگلیسی هم در ایران و هم در خارج از ایران در کنار مهارت‌های فنی که دارم بسیار ارزش خلق خواهد کرد و دنیاهای جدیدی به روی من خواهد گشود.

استاد عباسمنش عزیز از شما صمیمانه سپاسگزاری می‌کنم و برای رضا عطارروشن عزیز آرزوی ثروت و سلامتی و موفقیت و شادکامی بیش از پیش دارم.

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:

تشخیص اصول ثروت ساختن بوسیله دوره های روانشناسی ثروت 


سایر قسمت های «نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش»

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    575MB
    55 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
    52MB
    55 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

792 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سجاد» در این صفحه: 1
  1. -
    سجاد گفته:
    مدت عضویت: 1491 روز

    درود خداوند هدایتگر به استاد عزیز، خانم شایسته و خانواده محترم و عالی عباس منش

    امیدوارم حالتون عالی باشه مثل من

    حدودا یکماه پیش در مرا به سوی نشانه ام هدایت کن این فایل دیدم تموم که شد گفتم باید بیام کامل ببینمش تا اینکه نشد و راستش اصلا فراموش کردم

    تا اینکه چندروز پیش حدودا 14اهم دیماه 1402(تاریخ نوشتم با اینکه میدونم اون بالا هم می‌نویسه باشه برا تعهدی که قراره تو این متن بدم) اومدم سر سایت و هدایت شدم به سمت نشانه ام که همین فایل های آقا رضا بود، یادم افتاد ععههه قرار بود من کامل ببینم این چند قسمت را ولی… شروع کردم و میتونم بگم اینقدر درس داشت اینقدر برام شنیدنی و یکجا هایی مدهوش بودم که میزدم عقب دوباره، دوباره، دوباره گوش میکردم تا متوجه بشم مطلب را

    آقای رضای عزیز 32ساله از 7 سال قبل میگه با 25 میلیون بدهی (که حقوق کارمندی اون زمان بوده 600هزار تومان)

    خیلی نکته ها یاد گرفتم و برام جالب بود

    قرض پول اونم با سود ماهیانه اول بار تعجب کردم وقتی شنیدم ولی به خودم اومدم دیدم منم که الان کافه زدم و…. با وام اوکی کردم، کنجکاو شدم که ادامش گوش کنم حتی اگه ساعت ها طول بکشه

    به خودم گفتم قراره مطلب یاد بگیرم قراره پیشرفت کنم قراره دوره جدید (آموزشی که مهارتم افزایش میده را من 4ام همین ماه خریدم(از سایت آموزش اینستاگرام) و الان که 19اهم هستش به دستم رسیده و کلی هم منتظرش بودم و مطمئن هستم باعث ایجاد ارزش میشه) ببینم پس باید وقت بذارم تنها وقتی هم که داشتم شب ها بود

    خلاصه فایل های دستاوردها شروع کردم تا اونجایی که آقا رضا گفتن از همون جایی که بودم شروع کردم (اونجایی که خانمش صبح بهش میگه چرا با این لباس ها میری مغازه) یک لحظه گفتم من از کجا میتونم شروع کنم؟

    در ادامه آقا رضای عزیز گفتن شروع به تمیز کردن مغازه کردم و قفسه ها مرتب چیدم و خب خالی شدن یکجاهایی،

    گفتم خدایا تو جای خالی پرکن

    این دقیقا کاریه که من برای کیک و کلوچه های کافه خودم (من کافه دارم و باریستا و بارتندر هستم) انجام می‌دادم و نتیجه هم گرفتم که کار بجایی رسید که مشتری خودش پوسته کیک آورد برام گفت از اینا بیار و من هدایت شدم برای یک سفارش بار عالی با سود خوب و باعث شد تنوع کیک و.. ام بالا بره و در ازاش هم کیک بیشتر فروختم

    حالا این بحث کیک قبل از اینکه فایل آقای عطار روشن ببینم اتفاق افتاده بود من قرار بود درس بگیرم از این فایل ها و تو فکر بودم که چه تغییر دیگه ای میتونم بدم.. در ادامه فایل آقای عطار روشن دوست داشتنی زد به هدف

    نسیه ممنوع

    آخ این همون کلید من بود

    من از فرداش با اینکه خیلی کم مشتری نسیه داشتم شروع کردم دیگه نسیه ندادم و اون آقایی هم که حسابش بالا بود پیگیری کردم تا نصف بیشتر حساب داد ولی یک نکته

    متوجه شدن یک موضوع یک حرفه

    عملش یک حرف دیگه

    اینکه بتونیم ادامه بدیم و روش بایستیم خخخیلی حرفه

    من سعی کردم تو این چند روز حسابی رو این اصل بایستم و خداروشکر همین چند روز هم نتیجه گرفتم به نحوی که بدون اینکه مشتری ناراحت بشه متوجه بشه تو کافه من نسیه ممنوع شده

    چقدر تحسین کردم آقا رضا را وقتی میگفت من تصمیم گرفتم نسیه نفروشم و چندماهی تحت فشار بودم حالا تحسینش کردم بخاطر اینکه واقعا تو اون شرایط ایستادگی روی یک تصمیم و اجرای قانون کار هرکسی نیست مگر

    مگر

    مگر اینکه باور سازی بتنی کرده باشی یعنی بتن که هیچ باور ساری فولادی اصلا میخواد

    و چه خوب آقا رضا اینکار کرده بود

    اونجایی که آقا رضا گفتید رفتم دیدم همکاری هست تو شهر خودمون که نقد میفروشه، مصداق من بود که رفتم کافه های معروف شهر (اونم هدایتی بود که خدا خواست) دیدم چقدر من میتونم نوشیدنی ها و امکانات بیشتری در اختیار مشتری بذارم

    چقدر نقاط مثبت داشتم تو کافم با اینکه کوچیکه ولی خیلی از این نقاط مثبت را من ندیدم و دقیقا زمانیکه رفتم تو کافه های دیگه دیدم ننههههه من اشتباه فکر میکردم و به طرز عجیبی اعتماد به نفسم رفت بالا و جالب اینکه به طبع از اون روز مشتریانی که ایرانی هستن و مقیم کشورهای خارج از ایران بودن میومدن مغازه من یا بهتر بگم کافم خرید میکردن

    یعنی سارا و شیوا از فرانسه

    آقای جلیلی از هلند

    آقای..( فراموش کردم فامیلش) که داماد و دخترش کانادا بودند

    اینها طی هدایت ها و دلایلی که تعریفش خارجه از این متن اومدن کافه من

    من اصلا باورم نمیشد که مشتری خارجی داشتم تتااازززههههه درسته فارسی صحبت میکردن ولی آقای جلیلی به من گفت باریکلا چه خوب انگلیسی میخونی و روان خوانی خوبی داری

    من باورم نمیشد اصلا و همه ی اینها را از دنبال کردن نتایج آقا رضا و توضیحات اسناد عزیز میدونستم

    اون تیکه از صحبت های آقا رضا در مورد وام

    چک

    پاره کردن چک

    بخصوص اینکه چک ها ریخته تو سطل زباله و شاکی شدن داداشش را چندین بار دیدم

    چه دلیل قانع کننده و منطقی داشتن(میخواستم کاری کنم که اگه دیگه خواستم بازم چک بگیرم بهم ندن دیگه)

    استاد اونجایی که گفتید اسلحه گذاشتن گفتن وام یا بکشیمت بگو بکش، و یکجورایی حرکات دست هم باهاش اجرا کردید که ملکه ذهن من شده با اون تیشرت خوشرنگتون

    اونجا دفترچه برداشتم شروع کردم نوشتن

    نوشتم تک تک جملات شمارو

    تعهد کردم به محض اینکه وام هام تسویه شد دیگه دیگه سمت وام و قرض نرم

    چچققددرر به دلم نشست این حرف

    وقتی میری پولت میذاری برای بیت کوین و… یعنی خودت عرضه نداری پول بسازی

    این جمله منو وادار کرد ساعت حوالی 3شب اگه اشتباه نکنم 16 دیماه 2دلاری که تو اپلیکیشن گوشی مونده بود از چندوقت پیش هم بفروشم و چنج کنم به ریال

    گفتم، تعهد کردم، میگم اینجا هم

    وام

    قسط.

    قرض

    چک نداشتم و نمیگیرم

    همه خداحافظ، تتمممووومممم

    به محض تسویه وام هام ایشالا به لطف الله که زودتر از موعد هم تسویه میکنم دیگه به هیچ وجه سمت گرفتن یا حتی فکر کردن وام هم نمیکنم

    آقا رضا 25 میلیون، سال 93 را تسویه کردن منم 70 میلیون الان تسویه میکنم

    فردا اون شبی که برای بار دوم اون قسمت نتایج آقا رضا دیدم که در مورد قرض و وام بود همش صدای شما استاد تو سرم بود که گفتید وام میگیری یا بکشیمت بگو بکش من وام نمیگیرم

    به مامانم گفتم (مامان کمک کرد وام های خونگی گرفتم) مامان از الان میگی به صاحب صندوق به محض تمام شدن اقساط من دفترچه من تسویه کنند پس انداز اگه دارم بدن منم دیگه وام نمیخوام

    مامانم خخییللییی تعجب کرد

    گفت مطمئنی گغتم مطمئن

    بمیرم جنازم رو زمین موند وام نگیرید برام

    دم آقا رضا گرم یک جرقه ی عععاااللییی یک تلنگر عالی بهم زد آخه تا چند روز قبلش داشتم زور میزدم یک وام دیگه بگیرم

    خدایا شکرت که استاد آفریدی و من تونستم برم تو سایت و صحبت های کامل آقا رضا که با توضیحات استاد کامل کامل میشد گوش کنم

    شکرت خدا شکرت تو لایق پرستشی

    اونجایی که مشتری 2میلیون و خورده ای به پست آقا رضا خورد کلی ذوق کردم و گفتم میشه میشه

    فردا صبحش مشتری که باورم نمیشد، باورم نمیشد حدودا 1 کیلو قهوه از من خرید کرد در حالیکه من نهایتا 800 گرم قهوه یکجا به یک مشتری داده بودم

    آره اینا همش مربوط به این بود که من شب ها از ساعت 12تا2و3 فقط نشستم و لذت بردم از این نتایج آقا رضا

    و خداروشکر هرجا سؤالی میومد تو ذهنم استاد عباس منش کامل جواب میداد

    داستان آقا رضا پیش رفت و من کنجکاو شدم بدونم الان چیکارن

    حرف فضای مجازی زدن

    چقدر جذاب که باور اینکه تا تیم نباشه موفقیت نیست

    تا سواد نباشه نمیشه

    تا پول نباشه خونه نیست و…

    شکسته شدن و اصلا غیر قابل باور بود که ابزار و یراق آقا رضا تبدیل شد به سایت و تلگرام و یک شب یکهو 120 عضو ‌شدن و….

    یا خودم گفتم بله طرف به قدری تصمیم گرفته که تمام متریال مغازش حتی پیشخوان مغازش فروخت تحویل داد اومد خونه

    اصلا مهم نبود برات آقا رضا که 2میلیون درآمد ماهیانه ابزار یراق به 600 هزار کانال و…؟

    نه مهم نیست وقتی تصمیم میگیریم وقتی متعهد میشیم چرا باید بریم سراغ پول

    چقدر من نیاز داشتم به این حرفا

    تمرکز

    تمرکز

    استاد خیلی عالی گفتید

    10کار بکنید به جایی نمی‌رسه باید تمرکزی یک جا کار کنید تا نتیجه بگیرید

    من روزهای زوج مربیگری میکنم ورزش آمادگی جسمانی، همون لحظه از خدا خواستم خدایا هدایتم کن بتونم متمرکز بشم رو کارم بتونم مثل آقا رضا کاری کنم که تمرکزی باشه من عاشق کافه و خدمات دهی هستم بخصوص بصورت مجازی، فردای اون روز صبحش پیام دادن کلاس تعطیل شده امروز نیاید استاد (بجای مربی منو استاد خطاب می‌کنند البته که من خودم استاد نمیدونم) گفتم چی از این بهتر الان هم از خدا میخوام منو هدایت کنه که بتونم فففقططط تمرکز بذارم رو کار خودم گسترش کافه و….

    کامنت نه طومار میخواد این همه آگاهی های این چندتا فایل

    در مورد چگونگی هدایت و پرداخت بدهی های آقا رضا گوش کردم گفتم منم باید اقدام کنم فردای همون روز حسابم با یکی از تامین کنندگان قهوه ام تسویه کردم با اینکه کارت مغازه نزدیک به خالی شدن شد گفتم خدا روزی رسونه من میدم میرسه و رسید به قدری که من برای سرو قهوه لیوان کم آوردم و کاپ های قهوه خیس میذاشتم برا سرو قهوه

    اینقدر حرف های آقا رضا در مورد خرید خانه منو به وجد آورد که من دو سه بار فقط همون تایم هایی که عکس هایی از خونه گذاشتن و نحوه چگونگی پرداخت پول خونه را چندین بار دیدم یعنی اصلا به ذهنم نرسیده بود

    خانه مبله

    وقتی آقای عطار روشن اینطوری گفت

    گفتم اارررههههه این همینه که من دنبالش بودم چون به شدت از اسباب کشی بیزارم دوست دارم همه چیز آماده، چیده شده و قابل استفاده باشه بخاطر همین جمله ی آقا رضا که کلید انداختیم رفتیم تو خونه ی جدید و شروع کردیم به زندگی بهم چسبید

    ماشین 206 بدون فروش ماشین قبلی؟ این اگه عمل به قانون و باور ساری نیست چیه خودمعجزه میشه گفت؟

    چقدر منتظر بودم آقا رضا بگی اینم اپتیما که میخواستم

    یکهو دیدم بببلللههههه بهترش گرفتید

    اسپورتیج با اون فیس منحصر به فردش

    نوش جانتون من لذت بردم چون باور پذیر شد برام اگه آقا رضا با شرایطی که 32ساله 25 میلیون بدهی بدون خانه و ساکن خونه باباش تونسته برسه بعد 7 سال

    منم رو خودم کار میکنم بدهی هام که تسویه شده میدونم، واحد تصویر سازی شده و ساختمان تصویر سازی شدش میخرم منم پرادو و اف جی کروزر میخرم

    آره قانون میگه هرروز یکمی بهتر شو نتیجه میگیری

    چقدر دلنشین بود وقتی گفتید من از اون خانم که تلگرام بود انتظار پول نداشتم ولی اصرار کردن گفتید کاش 10 تومن بزنه و جالب اینکه 100تومان زده

    چچققددرر میتونه حال آدم خوب بشه وقتی که یک کور سوی نوری میبینه یک روزنه که نشانه ی دریچه رحمت و نعمت خداس.

    همین جملات همین درس ها منو به ذوق وادار کرده که دارم طولانی ترین کامنت ام را میذارم اونم ساعت حوالی 2 شب

    آخ همه ی صحبت های آقا رضا در این فایل 16 اهم یک طرف اون تیکش که طعم پدر شدن تو این شرایط گفتید یک طرف دیگه

    من 27 ساله میخواستم از خوشحالی فففررریییااادددد بزنم و بگم خدایا عاشقتم چقدر زیباو دوست داشتنی هستن این دختر کوچولوتون

    بله نتیجه تغییر کردن، ساختن باور ها به قول استاد حرکت ها همینه که در این سن که باور ‌شده نمیشه بچه دار شد، خدا به آقا رضا دختری میده که نتیجه پاره کردن دسته چک، نقد کار کردن، یادگیری سایت و…، تمرکز روی عشق و علاقه، شبانه روزی وقت گذاشتن برای ایجاد ارزش و……. و….. و……. هستش.

    خدا حفظش کنه و بهترینا برای شما.

    این چند قسمت را من دیدم قسمت 15اهم دوبار دیدم با تمرکز کاملا

    قسمت 16 آهم از اونجایی که استاد تو اون فضای سبز خوشگل هستیدا اونو چندین بار گوش دادم بازم باید گوش بدم

    خاور خانم

    برادران.. دیجی کالا (یار محمدی بودن؟)

    متحول شدن صنعت توریست توسط یک شخص

    اینا مثال های شما بود و من خودم میدیدم که رسیدم به خواسته هام

    ک ترشی فروش خانگی تو میدان ولیعصر چندین دهنه مغازه داره بعد من… منم میرسم منم میشم صاحب چندین شعبه کافه فست فود عالی، منم میشم کسی که نه تنها وام نمیگیره بلکه توانایی وام دادن هم داره

    ولی نکته اینه قوانین فراموش نشه نه قرض میگیرم نه قرض میدم حتی اگه اسلحه باشه.. وام یا بکشم.. بکش….

    چقدر زیباست که شخصی از اتاق سیمانی بندر عباس تو دوتا ایالت یک سایت کامنت خوانی میکنه

    چقدر احساس میکنم باید خخخیلی رو خودم کار کنم وقتی استاد عباس منش میگه منم میترسم وقتی دارم کاری شروع میکنم منم نجواهای شیطان‌ی دارم ولی ادامه میدم

    آخ این کلمه خود انگیزس

    ادامه ادامه

    استمرار

    کاری که رضاها و آزاده ها انجام دادن و سجاد ها باید انجام بدن اگه قراره تغییر کنیم

    من متعهد میشم به آموزش دیدن د عمل کردن عمل کردن عمل کردن

    به قدری نوشتم که گوشیم ارور باطری داد (مثل آقا رضای عزیز که ایشون هم تو همین قسمت گوشیشون ارور داد و گفت میدونستم نمیشه همه نتایج تو این فایل بگم)

    چقدر استاد حرفاتون به دل نشست که بریم تو دل ترس ها به فکر تغییر باشیم عمل کنیم ادامه بدیم حرکت کنیم

    چقدر زیبا مثال زدید در مورد ایجاد ارزش

    ارزش ایجاد کن پول میاد

    یک بک بزنیم عقب

    پول ارباب بببدددییییههههه

    مو به تنم سیخ شد

    پول اربابت بشه پدرت درمیاره

    وووواایییی وووااایییییی چرایی شو شما بگید

    چندین بار گوشش دادم

    چندین بار گوش کردم که آقا دنبال پولی؟ تو برده پولی

    پول باید برده تو باشه بگی اینو میخوام بگه چشم

    اصلا تمام دسته بندی ذهنم ریخت بیرون با این حرف

    گفتم سجاد چقدر برده پولی

    از فردا دیگه موجودی روزانه دخل نمیگیرم فقط تمرکزی روی سایت، دوره ای که آموزش ببینم کار میکنم فففقططط

    چقدر زیبا میگه استاد

    تخفیف چیه

    تو ارزش خلق کن پول و ثروت میاد

    استاد وقتی گفتید من الان تمرکزی دارم رو موضوعی که چالش برانگیزه کار میکنم بدون اینکه درآمدی داشته باشه دیدم چقدر من اشتباه رفتم مسیر را

    ولی خودم جمع کردم گفتم از الان به بعد اگه اینطوری باشه آموزش ها فقط دیذی عمل نکردی

    تمومی نداره باید ببینمتون تا بتونم بگم تو این مدت بخصوص از سال 98 تا الان چقدر زندگیم بهتر شده چقدر هدایت بیشتری گرفتم چقدر تونستم ظرفم بزرگتر کنم و از قسمت های آقا رضا و توضیحات شما خخخیلی خخخیلی درس گرفتم مطمئنم روزی میام نتیجه آرائه میدم و میگم منم شدم اونی که میخواستم

    صمیمانه متشکرم از

    شما استاد عزیز

    خانم شایسته

    رضا جان عطار روشن

    تویی که تا اینجا کامنتم خوندی

    و تمام بچه های سایت و خانواده خوبمون

    هرکجا هستید در پناه خدای هدایتگر مهربان شاد و تندرست و پرروزی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: