نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16

به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

آقای رضا عطار روشن شما منو با نتایجتون از منطقه امن خودم بیرون کشیدید و وادار به حرکت کردید و چقدر انرژی گرفتم از نتایجتون و اتفاقاتی که تو زندگیتون رخ داد چقدر درس گرفتم گوش دادن به حرف استاد و عمل کردن رو و چطور عمل کردنو به من آموختید و چقدر انگیزه در وجود من ایجاد کردید با صحبتهایی که انجام دادید من از صمیم قلب خوشحالم بابت اینکه یکی از دوستانم پلهای موفقیت رو آروم آروم طی کردن و به آرزویی که داشتن رسیدن و طعم پدر شدن در استقلال مالی را چشیدید باور کنید من خودمو تو اون شرایط مالی که هستید رو تجسم کردم و چقدر حال منو خوب کرد وقتی که بدون دقدقه بخوایی زندگی کنی چقدر لذت بخشه وقتی که با عشق برا فرزندت خرج کنی چه حس فوق‌العاده ای بهت دست میده ممنونم از اینکه تجربتو به اشتراک گذاشتی تا انگیزه ای بشه به ما بچه‌ای سایت که اگه رضا تونسته پس من هم میتونم فقط باید مثل اون باور کنم و مثل اون عمل کنم .

استاد عزیزم چقدر این صحبت ای شما به دل من میشینه و چه ضعفهایی رو تو وجود من که مخفی هستند رو متوجه میشم وچقدر آگاهی پیدا کردم خدارو هزاران بار شکر میکنم که در کنار شما هستم و از حرفهای شما تو مسیری که انتخاب کردم استفاده می‌کنم تا به رشد برسم

استاد گلم من تغییرات و تو وجود خودم ایجاد کردم

من از نقطه امن خودم بیرون زدم

من دست بکار شدم

من به آرامش واقعی رسیدم

من دیگه به هیچ عنوان قضاوت کسی رو نمیکنم

من دیگه یه هیچ عنوان غیبت نمی‌کنم

رفتارم و خیلی بهتر کردم

خداوند منو داره آروم آروم از دوستای که با من هم فرکانس نیستن جدا می‌کنه

من چیزی که خداوند بهم گفت و انجام دادم

من مغازمو را انداختم و جنسامو با چک گرفتم و اینو برای خودم یه چالش درست کردم و از دید اینکه من این چالشو حل میکنم و از اهرم رنج و لذت استفاده کردم تا خواستم که پاس کردن کل چکامه رو انجام بدم

و تو این شرایط تصمیم گرفتم که دیگه نقدی بخرم و کلا چکمو پاره کردم تا به خودم تعهد داده باشم که در هر شرایطی دیگه چکی یا حساب دفتری کار نکنم هر چند اعتبار هم که دارم سخته ولی من ادامه میدم تا بتونم به نجوای ذهنم غلبه کنم و بعد پاس کردن چکامه و پاک کردن حسابهای دفترم آروم آروم به استقلال مالی برسم

استاد من هیچ ایده خواستی ندارم من یک فروشنده قهاری هستم روابط اجتماعی فوق‌العاده ای دارم و به کارم علاقه دارم ولی نمی‌دونم چکار دیگه ای باید انجام بدم چیزی که به من گفته شد و انجام دادم یعنی مغازمو را انداختم و منتظرم تا ببینم چه اتفاقی تو کارم میوفته از اینکه دیگه صبحا بیکار بودم آرامش نداشتم و یه جورایی دنبال که کاری می‌گشتم که وقتم به بطالت نگزره و این ایده اومد به ذهنم و مغازه پخشمو را انداختم توکلم به خداونده سپردم به اون مابقی و خودش درست می‌کنه من فقط باید رو باورام کار کنم و این کارو دارم با تمرکز رو سایت انجام میدم چون چیز دیگه ای به ذهنم نمیخوره که از سایت بهتر باشه وقتی با شما هستم حالم خوبه و احساس خوبی دارم و با کار کردن روی ورودیهای ذهنم و کنترل ذهنم دارم میسرمو ادامه میدم و تایم بیشتری رو تو سایت هستم چقدر کامنت نوشتن حالمون خوب می‌کنه چقدر کامنت دوستان حالمو خوب می‌کنه دیروز تو عقل کل بودم و داشتم جواب سوالات و می‌خوندم چقدر رهنمون باز کرد

من برا بهبود شخصیتم دارم تلاش میکنم و چه جایی بهتر از سایت با آموزهای شما راستی استاد دیروز پیام بازرگانی خودمو به یک نفر خواندم چقدر سخت بود ولی انجامش دادم تصمیم گرفتم برم تو مدرسه سر کلاس بخونم اگه بتونم یعنی قوقا میشه یه بارم چند روز پیش فلبداهه تو جمع خانواده و میهمانان گفتم

چند روز پیش رفته بودم برا زمینهای پدر بزرگم تبریز که وکیلمو ببینم تو غذاخوری با صدای بلند که دیگران هم بشنوند گفتم آفا میشه دو تا لیوان بهم بدی و پولشو نگیری چند نفری برگشتن نگام کردن و خندیدند و من خوشحال تر این تمرین چقدر حال میده حالا که فهمیدم با این روش میشه به عزت نفس بیشتر رسید دیگه هر جا برم درخواست میکنم و عکس‌العمل دیگران برام هیچچچ اهمیتی ندارد وقتی من خودمو می‌سازم این مهمه منم میمیرم برا این چیزا

استاد اونجا که گفتید کسی که از برنامه من استفاده می‌کنه باید حرکت کنه باید ارزش خلق کنه خیلی برام انگیزه شد و به خودم افتخار کردم که چه جای خوبی خداوند قرارم داده شما از من میخواهید و من باید عمل کنم

من خودمو دارم تجسم میکنم که یکی از شاگردای موفق شما میشم به امید الله یکتا

استاد عزیزم دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

یا حق