https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-14 22:22:142024-09-24 19:35:13نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
792نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد چقدر چهرتون عوض شدهههههه میدونید ماهم فایل های قبلی شمارو میبینیم باورمون نمیشه که شما چقدر تغییر کردید و فراموش کردیم .من همش میگم چقدر استاد خوبو قشنگ و جذاب شده امیدوارم که همیشه سلامت و شاد باشید.استاد من اینقدر بعد از فایلهای آقا رضای عزیز به فکر فرو رفتم اصلا همه چی برام قابل لمس شده و راجب هر ثانیه فکر میکنم و به خیلی چیزا پی بردم .جدا از از تعریف و نوع بیان آقا رضا که بسیار گیراس و مخاطب جذب میکند متوجه میشیم ما ایمان و باور لازم نداشتیم این ترسه این شک خیلی مارو عقب انداخته مثل اون دوستی که گفت اشتباه کردم وام نگرفتم شک شک شک که به دنبالش ترس وعده های شیطان میاد مارو از مسیر دور میکنه اون مسیر درست که به ما نعمت داده میشه. اصلا من دیوانه شدم با این فایل هزار تا سد جلوی چشمای من شکست هی گفتم آها پس اینه آها پس اینجوریه آها به خاطر این بوده و الله اکبر ازین هدایت خدا .ازین حرفها و راهنماییش به شکلهای مختلف که قابل فهم باشه برای ما الله اکبر ،خدارو شکر چقدر دیدم تغیر کرد و ذهنم باز شد اصلا طاقت صبر نداشتم برای شنیدن بقیه ماجرا. این احترام چه درس عظیمی برای من شد که در ذهنم هک کردم منی که صمیمیت با شوخی بی جا و بی احترامی اشتباه میگرفتم با حرف بد به طرف فکر میکردم این صمیمیت که خوب مشخصا منجر به خرابی رابطه میشد و همیشه برام سوال بود واقعا چقدر قشنگه صمیمیت همراه با حد مرز احترام چقدر دلنشین تره،امید و اطمینان واقعی به خدا چقدر آرام بخش و صلح با خود میاره.هیچ نشدی وجود نداره این فکر محدود ناامید ماست.منم همینطوری باردار شدم با اطمینان اینکه میشود،و خرید برای نشان دادن ایمانم و شد در صورتی که همه دکترا میگفتن با این تنبلی و پلی کیستیک بودن امکان نداره بشه و وقتی شد متعجب بودن به فکر میرفتن ،من،یادمه من آرامش عجیبی داشتم مطمعن بودم، حالم خوب بود دوست داشتم که مطمعن باشم اطمینان کنم و جواب داد و من یه پسر دوساله زیبا و فوق العاده باهوشو قوی سلامت دارم شکر خدا.نتایج ماهم کمتر از آقا رضا نیس که شاگردی استاد میکنیم اما همش فراموش میشه، چقدر لذت بردم از صحبتای آزاده جان آقا رضای عزیز توضیحات بی نظیر استاد جان جذاب دوست داشتنی و بسیار خوشتیپ خودمون خداروشکر که در این مسیر هستم مسیر صداقت راستی درستی پیشرفت سلامتی و آرامش .در آغوش پرارامش و پر مهر،خدا باشید.
سلام استاد عزیز و مریم خانم گل و تمام هم فرکانس های این سایت الهی و روحانی
استاد جانم!!امروز به لطف خدای مهربان و آموزه های آگاهی دهنده ی شماسرمست ترین بنده ی روی زمینم!امروز برای اولین بار بعده 14ماه کارکردن روی خود و راه اندازی کسب و کار خانگی،تونستم سه قلم طلا به قیمت 80میلیون تومان رو بخرم در حالی که بازار طلا و سکه در نوسان هست و بدون کمترین نگرانی از اینکه گرون هست یا نیست برای اولین بار هر آنچه رو که میخواستم عین لباس خریدن که آدم لباسی رو بیشتر دوست داره دوتا برمیداره منم امروز دوتا انگشتر زیبا با یه گردنی فوق العاده زیبا رو خریداری کنم و بهترین حس دنیا رو امروز تجربه کردم قبل از این ها هم قبلا طلا یا هر چیزی که دوست داشتم رو می خریدم دونه ای و قسطی ولی وقتی امروز با تلاش های خودم و استمرار در کارم تونستم خودم رو به این مرحله ی استقلال مالی برسونم که از طلا هم میشه دوتا دوتا برداشت به شرط کار کردن روی خودت،به شرط ایمان وباور،به شرط تسلیم بودن و به شرط دریافت الهامات و نشانه ها!!!!خدا جانم هزاران هزار بار شکرت که مرا با این سایت فوق العاده آشنا کردی که طعم خوش بهشت رو در این دنیا تجربه کنم و جهان را جایی زیبا برای زندگی کردن بکنم!
استاد جانم قبل از این هم به لطف الله و آگاهی های شما تونسته بودم یک کمک هزینه ی صد میلیونی برای همسرم به خاطر خرید یک ماشین شاسی بلند چری پرداخت کنم و خیلی خوشحالم که در این مدت کم با کمک و هدایت های خدا به هر آنچه که میخواستم رسیده ام و میدونم اول راه هستم و بیشتر ازاین ها در انتظارم هست و لایق دریافت شان!!!
چند روزی که آقا رضا از نتایج زیباشون گفتن اشکی هر لحظه گوشه ی چشمم از شکر گذاری در جریان بود چون آقا رضا در طول هفت سال به این همه نتایج زیبا رسیدن ولی وقتی گوش میدی و می شنوی انگار خودت هم یه آقا رضای عطار روشن دیگه ای هستی چون منم با آشنا شدن با شما به آرامشی وصف ناشدنی بعدچند سال (افسردگی شدید)رسیدم،منم آرام تر شدم،بخشیدم همه ی افراد رو،از کینه ها شستم خودمو،روح وروانم یه آرامش خاص خدایی گرفته،کسب وکار خونگی با ابتدایی ترین مواد رو راه انداختم و روز به روز در کارم پیشرفت کردم و در طول این 14ماهی که هم روی خودم کار کردم هم روی کاره مورد علاقه ام ،شکر خدای رحمان و رحیمم امروز جز بهترین های شهرم هستم و میدونم لایق بیشتر از این ها هم هستم و وقتی امروز تونستم با درآمد خودم برای خودم هر آنچه رو که می تونستم تهیه کنم شکر خدای مهربونم رو کردم و گفتم اینه که خدا میگه به هر کس که بخواهد میدهم یعنی خودش باید فعل خواستن رو صرف کنه،از روابط عالی با همسر وفرزندانم،از اینکه دیگه توی هر جمعی نمی شینم تا با حرف های بیهوده وقت بگذرونم،ازاینکه خودم خالق هر لحظهی خودم شدم،از اینکه شب ها با خیال آرام و آسوده سر بر بالش میزارم بدون کوچکترین نگرانی،از اینکه هر لحظه سپاسگذار خدا و قانون های زیبایش هستم ،از اینکه میدونم این راه دیگه همون راه مستقیم هست که خدا منو دوست داشت و دستم گذاشت تو دست شما استاد عزیز،از اینکه روز به روز با توجه به درکم از آگاهی ها
مسیرم باز وروشن میشه ،ازاینکه همیشه در حال و احساس خوب هستم و میدونم که منم یه روزی میتونم از نتایج بزرگ باشما حرف بزنم از درک عمیق قانون های تغییر ناپذیر خدا،از دست آوردهام،از هر آنچه که دوست دارم بهش برسم و…
و خدای مهربانم از زبان آقای عطارروشن عزیز میگن که لا خوف علیهم و لا هم یحزنون!و هر زمانی که بخوای روی خودت و باورهات کارکنی من کنارت هستم و یه قدم برداری صدتا قدم من بهش اضافه میکنم و آسان میکنم تو را برای آسانی ها!!!
خدایا شکرت ،شکرت به اندازهی نفس کشیدن در هرلحظه در هر دم که هدایت هایت در همه حال شامل ما هست…
خدای من شکرت این فایل دقیقا مخصوص من بود و هست چونکه از چند روز قبل یه برنامه برا کیفیت مهارت کارم شروع کردم و همونطور که در قسمت قبل گفتم خیلی عاجزانه از خداوند خواستم و خداوند هم با فایل نشانه و همون شبم از طریق خواب بهم گفت چکار کنم و واقعا هم همینطوره
یکی دیگه از نشانه هایی که این قسمت مخصوص منه دیروز صبح دو نفری رفتیم ورزش صبگاهی که همیشه اون مسیر رو میریم و دقیقا توی همون مسیری که میریم چندروز قبل چند نفر شبانه رفتن یه چاله تقریبا بزرگ کندن و گنج پیدا کردنو بردن و دیروز صبح همراهی من میگفت خدای من خودمونم یه دوری،جستجویی چیزی کنیم اینجا خودمون هم میتونین پیدا کنیم من همون لحظه گفتم ببین من که یک درصد تمرکزم رو این چیزها نیست و گنج که نه بلکه گنج ها و تمام جهان در این ذهن ما وجود داره پس چرا من بخوام دنبال این گنج هایی که همه دنبالش هستند باشم
و همون لحظه گفتم وقتی ما دنبال همچین گنج های بیرونی و هر چیز دیگه ای که میخواد به شبه میلیاردر شدن مون باشه به این معناست که ما داریم به خودم و جهان هستی اعلام میکنیم من که لیاقت اینو ندارم از طریق راه طبیعی و ارزش های درون خودم ثروتمند بشم پس باید یه گنج،یه وام،بورس،بیدکوین،قرعه کشی، ارث،شانس و…به من برسه تا من پولدار بشم
و جمله ای که گفتم خیلی بنده خدا رفت تو فکر
گفتم پول فقط یه جزئی از ثروتمند شدنه آرامش ذهنی ثروته،سلامتی ثروته،تمرکز ثروته،روابط عاشقانه ثروته،ایمان داشتن ثروته،وقتی ما یه گنج ببینیم برفرض تونستیم بفروشیم خب ما که تا چندماه فقط تو ترس و اضطراب هستیم نکنه لو رفته باشیم مامور دولت هم بیاد مچمونو بگیره ببره خب همین اضطراب باعث میشه که ما هیچ تمرکزی رو برنامه های هدفمندیمون هم نداشته باشیم
خدایا شکرت از اینکه من دارم هرروز بهتر و بیشتر با گنج های بی انتهای درون خودم آشنا میشم و بیشتر باورشون میکنم
راستی اینو بگم استاد واقعا این فایل هم خودش به اندازه یه دوره آموزشی میلیاردها تومن ارزش داره میدونید چرا میگم چونکه واقعا درک میکنم ،چونکه من خودم یکی از اونایی هستم که یه عمر له له میزدم که همچین صحبتهای گوهر بار،اصل،روان،ناب، و در عین سادگی اما در اوج حرفه ای بودن قوانین جهان رو فریاد میزنه،«استاد عزیز» که آقا بجای اینکه یه مشت چرندیاتی که اکثریت میگن این شغل خوبه اون خوبه اون فلانه چمیدونم دلت گفته و وظیفه شه که ایجاد شغل برا جوانان و مردم کنه و… نع نع نع
بلکه خیلی ساده که همه انسانها بهش دسترسی دارند و زیباترین وجه درونشون هم هست میگه آقا برید دنبال کاری که بهش علاقه دارید
خدای من،،من که با تمام قاطعیت و با تمام وجود و تمام قدرت میگم یه عمر دنبال این جمله ناب و باور بودم اما فارغ از اینکه حتی یه نفر از اطرافیانم اینو گفته باشه یا حتی خیلی از اساتید بحساب خودشون بزرگ و با مدرک فلان یا…. این جمله رو اینقدر خوب،واضح،شفاف، و با قدرت نگفتند و به همین دلیل هم من یه عنر هر اساتید یا حرف خیلی ها تو کتم نمیرفت چونکه درون من همیشه پر پر میزد و میزنه برا فعالیت در کار مورد علاقه اینایی که من میگم همین الان حتی یه نفر هم اطرافم نیست که خیلی این باور رو تایید کنه
و شرایط الان منم دقیقا مانند گذشته استاد هست اکثریت مسخره ام میکنند که تو اصلا بفکر هیچ آینده،درآمد،زندگی یا بقول خودشون یه شغل آینده دار نیستی اما من شکر خدا اصلا حرفاشون در من خللی ایجاد نمیکنه چونکه سالها قبل مخصوصا قبل این مسیر حرفهای اکثریت خلل که هیچ بلکه منهدم کرده بود زندگی منو ولی الان به هیچ عنوان چونکه اینقدر از طریق بهترین استاد در تاریخ با اصل و اساس و خدای خودم دوست شدم که هرکی هرچی میگه اصلا برا من شوخی هستند چونکه من تا الان یه عالمه نتیجه های مختلف گرفتم که تا قبلش هم برا خودم هم برا همه اطرافیانم غیرقابل دسترس و غیرممکن بود اما من تونستم بدستشون بیارم منی که بااینکه اینقدر به کار الانم علاقه داشتم اما سالها جرات نمیکردم شروعش کنم چونکه باورهای مخرب نمیذاشت بلکه فقط کارهای خارج از علاقمندی رو انجام میدادم اما من بعداز مدتی از عضویتم در اینجا پا گذاشتم در یکی از ترس های بزرگم و دیگه تمام کارهارو کنارگذاشتم بخصوص شغل همیشگیم ،گفتم من زاده شدم برا این کار مورد علاقه خودم،
خدای من میدونید چرا میگم این فایل مخصوص من بود نه برا اینکه منتظرش بوده باشم نه بلکه به این دلیل چونکه چندروزه با تمام وجودم برنامه ریزی کردم برا خودم در مهارت بالا در کارم و چقدر با خودم حرف زدم و گفتم من اصلا یک درصد توجهم رو کسب درآمدش نیست بلکه فقط عشقم اینه که با تمام اشتیاق سوزانی که در وجودم هست که از بچگی دلم میخواد فلان موفقیت رو در کارم دوست دارم بدست بیارم پس تمام تمرکز من با عشق بی نهایت رو تصویرسازی و تمریناتش هست فعلا به هیچ عنوان کار به پول سازیش ندارم چونکه اون خودش به موقع درست میشه
آخه من خیلی اینو الان درک میکنم که یکی از دلایل محکم و منطقی برا داشتن عزت نفس بالا همین بالا بردن مهارتی ست که مورد علاقه ته چونکه واقعا نمیشه عزت نفس یا هر باور دیگه رو ذهن رو هوا قبول نمیکنه بلکه منطق میخواد دلیل میخواد،مدرک میخواد وگرنه همینجور شانسی قبول نمیکنه،،
و استاد من واقعا شما رو همه جوره تحسین میکنم بخاطر همین روان بودنت در تمام ابعاد به همین دلیل هم الان من اینجا حضور دارم چونکه حتی همون زمان هم که هیچی نمیدونستم اما اینو خوب میدونستم کسی که داره هر حرفی میزنه و درون من باهاش در تضاده دیگه حرفاش رو نشنوم و در مورد اون مرد شیرازی که گفتی آره منم یکسال پیش مصاحبه ش رو در یکی از برنامه ها دیدم که چقدر هدایتی بخاطر نیت پاک و خیررسانش به افراد اروپایی باعث شد که براش کسب کار ایجاد بشه و چقدر پیشرفت کنه،،
و این داستان الرزق رزقانه که وقتی دنبال عشق و علاقه ت بری و ایجاد ارزش برا جهان هستی کنی اونم برات ارزش که نه بلکه ارزش ها برات ایجاد میکنه و کاری میکنه که ثروت ها بدنبالت باشند و خداروشکر میکنم که من از چندروز قبل برنامه بسیار جدی و تمرکزی برا کار خودم پیاده کردم اما این فایل دیگه مهر تاییدش و ایجاد باورسازیش برام چندها برابر انگیزه بخش و قابل باور تر کرد
واقعا مگه زیبا تر از صحبتهای گوهربار و بسیار ساده از این فایل داریم که آقا اینقدر لقمه رو دور سرت نپیچ،دنبال مسائل و حرف زدن با خدا تو غارها نگرد ،از هر کس و ناکسی نرو نپرس که بنظرت من کدوم شغل داشته باشم بهتره،من چجوری میتونم و روی چه چیزی سرمایه گذاری کنم بهتره،
*عزیز من هرکی که داری این کامنتو میخونی اگر حرفهای استاد مدارش خیلی باهات فاصله داره و برات هنوز زیاد باورپذیر نیست پس درست گوش کن چونکه مدارت به من نزدیکتره آقا من الان با قاطعیت بی نهایت میگم کاری موردعلاقه ت هست وقتی بهش فکر میکنی دیگه انگار تمام دنیا رو بهت دادن برو دنبالش دیگه گوش به حرف هیچ احدی نکن چون کاری که با قلبت هماهنگه اون ندا و صدای خداونده ،اینم محکمترین منطق پشتش
دیگه کی حرفش از خدا بالاتره هیچکس پس برو دنبال عشق و علاقت*
چقدر من لذت بردم از اینکه استاد چقدر عالی میگی آقا عجله برا درآمدش نکن چونکه تمرکز عاشقانه کار کردنتو میگیره اما بعداز مدتی با کسب مهارت و باورهای درست مالی ثروت خود به خود وارد زندگیت میشه عجب خدای قشنگی میکه تو برو عشق و حال کن و از کارت لذت ببر من پول وارد زندگیت میکنم ولی اگه دنبال غیر علاقمندیت رفتی هم به پول نمیرسی هم به لذت و خوشبختی واقعی
من که با تمرکز و کمک آگاهی های جلسه ششم قدم اول و تمرکز بر نکات مثبت 6 چندروزه که دارم با عشق به تمرینات کار مورد علاقم میرسم بدون اینکه نگران مسائل مالی باشم بااینکه فعلا به این زودی از نتایجش هیچ پولی برام نداره اما من فعلا تمام تمرکزم با اشتیاق سوزان فقط برا بهتر کردن مهارتم و عمل به اون برنامه هدفمندیم هست،
استاد در مورد صحبت رضا گفتی که هرکسی صرفا فقط دنبال چیزی باشه قرار نیست حتما هم بدستش بیاره !؟ چونکه خواستن فقط قدم اوله بلکه باید باور درست و عملکرد درست هم همراهش باشه وگرنه همه آدمها همیشه دارن دنبال پول میدوئن ،دنبال خیلی موفقیت های دیگه هم هستند اما وقتی باورها و عملکردهاشون درست نیست امکان هم نداره بهش برسند
و البته منظور رضا عزیز اینه که منم میدونم اینو واقعا میبینم خیلی هایی که باورهای پولسازی بالایی دارن اما ثروتمند نیستند واقعا چقدر از بقیه جنبه هایی که مدارشون پایین باشه چقدر اون زندگی لذت خاصی نداره چونکه من خودمم اگه از ثروتمند شدن فقط پول رو میخواستم الان بسیار بسیار پول داشتم اما هیچ چیز دیگه ای نداشتم
ولی الان شکر خدا در مسیر علاقمندیم هستم من زندگی واقعی رو دارم ،خوشبختی واقعی رو دارم چونکه من اصلا شب و روز و تعطیل و غیر تعطیل برام معنا نداره بلکه با تمام تمرکز و عشقم فقط دارم روز مهارتم فکر میکنم تجسم خلاق تصویرسازی،و تمریناتشو انجام میدم دیگه فعلا کاری به درآمدش ندارم هرزمان به اون مهارت و نتایح دلخواهم برسم دیگه اونموقع باورهای ثروتم خیلی راحت تر درست میشند،
خب آقا رضا واقعا تحسین میکنم شما رو با این حد از تعهد و تمرکز و ایمان به این تمرینات و نتایج عالیت و چقدر لذت بردم از دختر ناز کوچولوت خدا برا شما و همسرت محترمت نگهداره خیلی دختر نازی هست عزیزدلم،
سلام ما رم به همسرت محترمت برسون
چکیده اصلی این قسمت اینه که آقا برو دنبال علاقمندیت و تمرکز رو بالابردن مهارتت و اصلا هیچ عجله و نگرانی هم برا درآمد و هزینه ها زندگیت نداشته باش چونکه اون بعد خودش خود به خود وارد زندگیت میشه فقط کافیه که تو درون خودت و ایمانت و جهان ایجاد ارزش کنی دیگه بقیه کارها خیلی راحت تر درست میشه
چونکه وقتی آدم مهارت بالایی داشته باشه احساس لیاقت خیلی براش راحت تر و قابل باور پذیرتره تا زمانی که هی بخواد فقط با عبارات تاکیدی تکرار کنه و بگه من ارزشمندم « باید ارزش ایجاد شود تا ارزش هم دریافت شود»
خدانگهدار همتون واقعا گوش دادن به این فایل هزار بار هم کمه چونکه من هیچ کجای دنیا همچین آگاهی هایی ندیدم و اکثریت هنوز اصل رو از فرع اغلب نمیدونند و نمیپذیرند
چقدر حرفاتون ناب بود دقیقا منم الان در مسیر کسب مهارت در زمینه هدفم هستم چقدر این جملتون طلایی بود که اگه بخوام تو کارم احساس ارزشمندی کنم الکی الکی نمیشه باید مهارتم بالا ببرم تا خودم خودم باور داشته باشم که واقعا بهترینم و عزت نفسم بالا میره
دقیقا گنج درون ماست احساس خوبمون آرامش ذهنی تمرکز گنج واقعی وقتی احساس خوب داریم یعنی تمرکزمون روی هدفمون و داریم لذت میبریم منم واقعا از وقتی در مسیر علاقم دارم کار میکنم آقا فقط دارم عشق میکنم منی که حتی علاقه به یه صفحه کتاب خوندن نداشتم الان کلی با عشق در زمینه مورد علاقم کتاب میخونم و کار میکنم و هر روزم پر از شور و شوق و عشق
و این نکته بار ها باید به خودم بگم که فعلا کاری به درامدش نداشته باشم چون تمرکز عاشقانه کار کردنم میگیره دقیقا همینطوره من این مشکل داشتم و این خیلی بهم کمک کرد
براتون ارزوی بهترین ها را میکنم که انقدر زیبا قانون درک کردید و براتون حرفای دیگران مهم نیست واقعا وقتی ادم رشد بالایی کنه به این مدار میرسه که هر کاری میکنه بخاطر خودش و احساس خوب خودش و براش اصلا حرفای دیگران مهم نیست موفق و پیروز در پناه خدا باشید
سلام به دوست عزیزم ندا خانم گرامی ممنونم از شما ،لطف داری واقعا هم همینطوره برا هرکدوم از ما مسیری بهتر از مسیر علاقمندی نیست که بهترین مکمل مسیر علاقمندی هرکدوممون آگاهی های اینجاست و مجدد اینو بگم که براتون انگیزه بیشتری باشه شاید یکی از آدمهایی که در کره زمین خیلی حرف مفت شنیده و مسخره شده بخاطر روند مسیرش بخصوص در مسیر علاقمندیش اون فرد منم واقعا شاید در زندگیم بخصوص از زمانی که وارد مسیر علاقمندیم شدم بالای میلیاردها بار خانواده،اقوام،اهالی محل،دوستان حتی همکاران خودم که خودشون هم مربی ورزشی هستند،و و و بهم گفتن مرد حسابی برو دنبال یه کاری که برات آینده داشته باشه دنبال چند قرون پول در آوردن باش بقول خودشون بفکر نون باش که خربزه آب ست و یه عالمه از این چرندیاتی که یه عمر دارند با خودشون حمل میکنند و من بعداز اون همه آزمون و خطا و بالا و پایین شدن بالاخره توسط هدایت خداوند در این مسیر قرار گرفتم و بااینکه یه عالمه باورهای مخرب دارم اما یه بیس محکم در وجودم هست از اینکه آقا من فقط و فقط باید در مسیر علاقمندیم باشم و دیگه اینقدر این باور رو در خودم بالا و پایین و سبک و سنگین کردم که دیگه اصلا ذره ای بهش شک ندارم که من نباید غیر از زندگی کنم و شکرخدا من هرروز دارم قویتر و قدرتمندتر در حرفه کاری خودم و در برابر حرف مردم زد ضربه میشم چونکه دیگه خداوند تا الان خیلی چیزها نشونم دادهو خودشو بهم ثابت کرده و برا شما و هرکسی دیگه هم اینجوره و با امید روزهای قشنگ برا شما هم بهترینهارو آرزو میکنم
واقعا که هیچ پاداشی لذت بخش تر از خدا شناسی وخود شانسی در طول مسیر تکامل هر کدام از ما نیست آقا رضا به خوبی این لحظه رو حس کردن که اگه صدها ملک و میلیارها تومن پول توی حساب بانکیشون باشه به اندازه لذتی که در هر لحظه از زندگیشون بعد تغییرات بزرگی که کردن نیست .
این وعده خداوند است که وقتی متعهد باشی و با هر سختی که برات پیش میاد درجا نزنی به اوج سعادت وخوشبختی میرسی که در هر لحظه از زندگیت حال دلت خوبه با گوشت و پوست و استخوانت میتوانی طعم خوشبختی رو در هر زمینه ای بچشی خدا رو هزاران مرتبه شکر که این لحظات برای آقا رضا تجربه شده و قطعا که برای همه ما به شرط قانون مند بودن شدنیه .
به قدری باید باورمون قوی ونهادینه کنیم که به قول ایشون هر وقت هم حسای بد به طور مقطعی سراغمون اومدن سریع و آگاهانه دوباره به مدار اصلی برگردیم یعنی همیشه یادمون باشه احساس خوب = اتفاقات خوب .
ای جاااانم وقتی که گفتن دارن واقعا زززززززنددددگیییییییییییی میکنن ( یعنی زندگی ها ) با اون لبخند معنی دار که نشان از نهایت خوشبختی هست که دارن تجربه میکنن خدارو صدهزار مرتبه شکر و این پاداش بنده متعهد و درستکار خداوند است که از سختی ها خسته و نا امید نشد ایمان خودش در عمل به درستی نشان داد ( قرضی کار نکردن ، وام نگرفتن ، جمع کردن مغازه ، توکل و باور به انرژی منبع و ….) .
خداوند سنگ تمام میگذارد برای بنده متعهد و قدرشناسش همینطور که هدیه ارزشمندی مثل آیدا خانم به آقا رضا و خانوادشون داد واقعا غبطه خوردم به این درجه ای از درک قانون که آقا رضا رسیدن فقط میگم هزاران آفرین به وجود چنین انسانهایی .
استاد عزیزم واقعا از شما سپاسگزارم که وقت میزارین و نکات تکمیلی و ارزشمند را به ما گوشزد میکنین یاد ما انداختین که چقدر خودمون با اهمیت و ارزشمند هستیم این خود ما هستیم که در ابتدا خواستیم عوض بشیم و بعد با تغییر باور هامون با تغییر شخصیتمون جهان برای ما عوض میشه .
عدالت خدا برای تمام موجودات یکسانه حالا به اندازه ای که ظرفمون بزرگ میکنیم و تغییر در باورها و عادت هامون ایجاد میشه به خواسته هامون میرسیم و عالی تر از این که نهایتی برای این خوشبختی و حال خوب نیست هر چه بیشتر غرق لذت بشیم لذت بیشتری در انتظارمونه چرا که جهان رو به تکامل و پیشرفته خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای این قانون فوق العاده .
خدایا برای وجود انسانهای ارزشمندی که جهان را جای بهتری برای زندگی کردن سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .
خدایا برای اجابت من و تمام دوستانم که متعهد هستیم روزی فایل موفقیت خودمون به اشتراک بگذاریم و باور داریم که ما میتوانیم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .
خدایا ما به هر خیری که از تو برسد محتاجیم نشانه هایت را برای تک تک ما بفرست و همگی مارا به مسیر نعمت و فراوانی در همه جنبه های زندگیمان هدایت کن . سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
که واقعا چن وقته دارم به سمت اینکه شاگرد خوبی باشم و به حرف استادم که برای من مثل وحی منزل از سمت خداست گوش بدم.
از وقتی که فایل آقای عطارروشن عزیز و دوست داشتنی رو دیدم چقدر باورم تغییر کرد چقدر امید در دلم زنده شد و از این رو به اون رو شدم و دارم به تک تک جملاتی که گفته شد در حد توانم عمل میکنم
خب خدارو صد هزار مرتبه شکر من بدهی آنچنانی ندارم ولی با خودم و خدای خودم عهد بستم که اولین پولی که دریافت کردم از حقوقم بتونم بدهی هام رو پرداخت کنم.
استاد عزیزم من از خدا خواستم تو تمرین ستاره قطبی ام نوشتم که خدایا علاقم چیه رسالتم چیه باید چکار کنم؟
خداوند استاد به من الهام کرد بخدا به من الهام کرد گفت یکتا پرستی رو ترویج بده گفت تو فقط از من بگو استاد وقتی این الهام رو دریافت کردم تمام بدنم مور مور میشد و به صورت خیلی عجیب اشک میریختم و گریه میکردم نمیدونم چه حسی بود اولین بار بود تجربش کردم بعد اومدم از خودم فیلم گرفتم و این الهام رو تو فیلم با گریه و اشک ذوق میگفتم که علی خدا به تو الهام کرد خدا با تو حرف زد وااااییی نمیتونستم جلو خودم رو بگیرم
خب گفتم باید چکار کنم آلن گفت همونجور که این ایده رو بهت الهام کردم همون طریق هم بهت کمک میشه تا اتفاقی که یه ساعت پیش افتاد خداوند به من الهام کرد برم تمرین آگهی تبلیغاتم رو انجام بدم و بعد من اصن بخدا هیچ ایده ای نداشتم که چی باید بگم به خودم گفتم میرم به من گفته میشه خداوند من رو هدایت کرد به سمت مغازه لباس فروشی و منم شروع کردم به حرف زدن در مورد توانایی هام و …
تا اینکه خدا به من گفت از من صحبت کنم براش و من داشتم میگفتم از قلبم میومد حرفام زده میشد جالبش اینه که اون فرد خودش عین کلامش بود بخدا که گفت تو رو خدا برام فرستاد گفتم چطور؟ گفت من چن روزه به خدا کافر شدم و حتی به خدا فحش میدادم و از این حرفا…اینو گفت موهای تنم سیخ شد که چی بشه من رو خدا هدایت کنه به سمت این دوستم خدایی که دو روز قبل به من الهام کرد که توحید رو ترویج بدم و من اصن برای آگهی تبلیغاتم برم و حرفا به این سمت پیش بره من از خدا بگم و و و…واقعا با این نشونه خدا من رو لایق دونسته که توحید رو گسترش بدم خدایا کمکم کن چقدر لذت میبرم از این کار واقعا استاد عاشق این کارم که به انسان ها امید بدم از خدا بگم کیف میکنم و اینکه خدا هم از من خواست این رو انجام بدم دیگ خیالم راحت شد فقط باید شروع کنم از خودم و کم کم این رسالتم رو انجام بدم من استاد عزیزم ساعت پنج و نیم از خونه میرم بیرون برای شغلم چن وقته اینقدر شوق و ذوق دارم که ساعت گوشیم 4 صبح زنگ میخوره و میام تو سایت و کامنت میخونم اصن چنان انرژی میگیرم چنان حس خوبی رو تجربه میکنم که اصن قابل مقایسه نیس.خدایا شکرت (خود خدا میلیارد ها برابر از خود من بیشتر دوست داره که من به هر خواسته ای که میخام برسم واقعا همینه واقعا درسته این)
خیلی خیلی از خدا سپاسگزارم استاد عزیزم که شمارو وارد زندگیم کردن میبوسمتون مطمئنم یه روز در پرادایس میبینمتون( استاد من پرادایس رو از گوگل ارث پیدا کردم و ازش عکس گرفتم) میام بخدا میام جاتون …خیلی خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم.
در دوران تحصیل همیشه جز شاگرد متوسط ها بودم و هیچوقت توسط معلمم تشویق نشدم. چندبار به شدت تنبیه شدم اما هرگز طعم تشویق توسط معلمم را نچشیده بودم و چقدر دوست داشتم تشویق شدن را تجربه کنم.
خداوند رؤیای کودکی من را برآورده کرد و امروز در سن 42 سالگی مورد تشویق و تمجید استادم قرار گرفتم.
ذوق و شوقی که از شنیدن تشویق استادم در من ایجاد شد بسیار فراتر از انتظارم از تجربه تشویق شدن بود. هم از خداوند سپاسگزارم و هم از استاد عباس منش عزیز.
دلیل سپاسگزاری از خداوند را همه از استادمان آموخته ایم و نیاز به بازگو کردن ندارد.
اما دلیل سپاسگزاری از استاد عباس منش را دوست دارم بیان کنم تا هم برای خودم عبرت باشد و هم برای آنان که رؤیای ارزش خلق کردن دارند.
شاید رسم عمومی این باشد که همیشه استاد در نگاه و نظر شاگرد فردی خاص و متفاوت باشد که آن تفاوت ها باعث استادی او شده است.
استاد عباس منش با توجه به آگاهی، نتایج و قدرت تاثیرگذاری شان می توانند این نگرش خاص و متفاوت بودن را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنند به گونه ای که دنبال کنندگان او نتایج و شرایط استاد خود را دست نیافتنی و بسیار دور از خود تصور کنند.
اما استاد عباس منش مانند بسیاری از اساتید عمل نمی کند و هیچوقت به شاگردان از منظرکوچک بودن نگاه نکرده و با غرور و تکبر برخورد نکرده است. استاد عباس منش سعی کرده است به شکل های مختلف با در معرض نگاه قرار دادن زندگی خود با علاقمندان خود این باور را در ذهن ما ایجاد کند که من هم مانند شما زندگی میکنم.
من هم مثل شما هستم و زندگی روزمره من مانند همه شماست.
می خوابم، می خورم، خرید میکنم،تفریح می کنم،مسافرت می روم و مانند همه شما زندگی می کنم.
و حتی فراتر از آن با انتشار ویدیوهای افرادی که از آموزش های او استفاده کرده و نتایج عالی گرفته اند نزدیکی و صمیمیت بیشتری با دنبال کنندگان خود ایجاد کرده است.
شاید خیلی رازآلودتر و جذاب تر بود اگر استاد عباس منش نگاه ما را به خانه و زندگی خود راه نمی داد. درباره افکار منفی ذهن خود صحبت نمی کرد و حتی ویدیوهای من یا سایر دوستان را منتشر نمی کرد و هرگز از شاگردان خود تشکر نمی کرد.
اما اساتید مرجع اینگونه نیستند
اساتید مرجع انسانهایی هستند که از همه نظر بر جهان پیرامون خود تاثیر می گذارند و این ویژگی خاص بودن آنهاست.
استاد عباس منش عزیز تشکر شما ایمان مرا قوی تر کرده و تعهد و استمرار مرا افزون کرده است. به یاری خداوند و همراهی شما در مسیر خلق ارزش در زندگی شخصی و دنیایی ام ادامه خواهم داد.
ارزش خلق کردن و احساس ارزشمند بودن بالاترین رسالتی است که انسان می تواند در زندگی دنبال کند.
ماه ها و سال های اولی که با شما آشنا شدم هدفم فقط ثروتمند شدن بود. آنچه تصور می کردم ندارم و برای خوشبختی باید به دستش بیاورم.
اما هرچه بیشتر ادامه دادم متوجه شدم نه تنها در زندگی ام ثروت ندارم بلکه عشق هم ندارم، ذوق و شوق هم ندارم، سلامتی هم ندارم، احساس خوب هم ندارم و از همه مهمتر خدا را هم ندارم.
این بود که انگیزه و هدف من از دنبال کردن آموزش های شما تغییر کرد و تصمیم گرفتم در جستجوی نداشته های مهمتر باشم.
روند جستجوی نداشته هایم را در ویدیوهای تصویری شرح دادم و به مرور که نداشته های خود را پیدا می کردم آنچه در ابتدای آشنایی ام در رویای یافتنش بودم خودبخود در مسیر زندگی ام پیدا شد.
بارها در نوشته های دوستانم خواندم که از شنیدن توضیحات من و دیدن نتایج من اشک شوق در چشمانشان حلقه بسته است و برای این تاثیری که با ارزش خلق کردنم در احساس دوستانم گذاشته ام خداوند را سپاسگزارم اما امروز با شنیدن تشویق های شما اشک در چشمانم حلقه بست.
اشک من بر خلاف دوستانم اشک شادی نیست بلکه اشک ناراحتی است چون در این سالها می توانستم بسیار بهتر از این عمل کنم اما کوتاهی کردم.
آنجا که فرمودید نشانه های مالی مثل خونه و ماشین را می توان دید اما تغییرات درونی را نمی توان مشاهده کرد تلنگری برای من بود که چقدر می توانستم بهتر از این عمل کنم اما دچار روزمرگی ها و مشغولیات دنیایی شدم.
اما از شما استاد عزیز آموخته ام که ناراحتی را در خودم نگه ندارم بلکه آن را به انگیزه و اشتیاق سوزان برای بهتر شدن و ارزشمندتر شدن تبدیل کنم و امروز بار دیگر با شما استاد عزیز تحدید پیمان می کنم و متعهد می شوم با تمرکز و انگیزه بیشتری به دنبال خلق ارزش بیشتر باشم.
نکته جالب توجه درباره مستند زندگی ام اینکه هرگز تصور نمی کردم مسیری که طی کرده و تغییراتی که در زندگی ام تجربه کرده ام تا این حد الهام بخش و انگیزه بخش برای دوستانم باشد و جالب اینکه این چند ساعت فقط بخش کوچکی از تغییرات و نتایج استفاده از آموزش های شما استاد عزیز بود.
امروز که در این فایل درباره ارزش گذاری و ورود ثروت و نعمت به زندگی صحبت کردید، این موضوع توجه من را جلب کرد که در این چند ساله که من با استفاده از آموزش های شما استاد عزیز زندگی ام را متحول کرده ام همسرم نیز از این شرایط استفاده کرده و اکنون صاحب کسب و کاری است که بسیار موفق و پولساز است.
همین چند سال قبل بود که آرزوی همسرم این بود که 50 هزارتومان پول در کیفش داشته باشد. رویایی که هرگز در آن سالها از طرف من برآورده نشد اما سال 95 که شرایط افکار و احساس من تغییر بنیادی کرده بود تغییرات خوبی در همسرم ایجاد شد که کاملا خودبخودی و بدون اصرار من بود و کسب و کار خودش رو با 7 میلیون تومان و تاسیس فروشگاه پوشاک زنانه و بدلیجات شروع کرد.
یادمه در اولین سفر که برای خرید مغازه به تهران رفتیم با دو یا سه پاکت جنس برگشتیم چون همه پولی که داشت را خرید کرد.
با اینکه من در شرایط مالی بهتر از قبل بودم ولی هرگز به او کمک نکردم و البته خودش هم اصراری به این کار نداشت.
قدم به قدم کار رو پیش برد و بدون وام، قرض یا دسته چک کسب و کار خودش رو گسترش داد و خدا رو شکر امروز شرایط بسیار عالی در کسب و کار خودش داره که اگه می دونستم انقدر ویدیوهای نتایج برای بچه ها تاثیرگذاره از همسرم هم می خواستم که در کنار من از نتایج خودش صحبت کنه.
چون خیلی از خانم های ایرانی شرایط مشابه همسر من دارند و خانه دار هستند و پول و سرمایه ای ندارند و دقیقا همسر من با همین شرایط شروع کرد و به لطف خدا سالهاست از نظر مالی مستقل شده و جالبه که تقریبا همه خرج خوراک خونه رو خودش پرداخت میکنه چون علاقه به خرید داره و معمولا خودش می ره خرید هزینه ها رو خودش پرداخت میکنه
مقدار خیلی زیاد برای خودش انواع طلا و جواهرات خریده چیزی که از بچگی عاشقش بود و من هرگز نتونستم براش بخرم و خودش خرید.
همسر من به قدری خجالتی بود که تا همین چند سال قبل توان خرید کردن از سوپر مارکت رو نداشت چون خجالت می کشید اما امروز به شکل فوق العاده ای در کار فروش موفق عمل می کنه.
یعنی برای من نمونه واضح فردی است که از هیچ هیچ به این شرایط رسیده و توانایی های عجیبی در ارتباط برقرار کردن با مشتری و … در همسرم مشاهده میکنم که تعجب می کنم تا حالا این توانایی ها کجا بود.
کسب و کاری که از یک مغازه 10 متری با 7 میلیون سرمایه شروع شد که تازه 2 میلیون از اون هم بابت خرید کولر هزینه شد الان به مغازه ای 30 متری تبدیل شده با صد برابر سرمایه اجناس و صدها میلیون هم در این دو سه ساله برای خودش طلا خریده
نکته جالب تر اینکه مغازه همسرم در یک خیابان فرعی است و به اصطلاح فروشگاه محله ای حساب میشه
نکته جالب تر اینکه همسرم کارتخوان بانکی نداره و کارتخوانی که در مغازه اش هست برای ابزار و یراق چند سال پیش منه
نکته جالب تر اینکه در این سالها هرگز همسرم صبح سر کار نرفت و فقط بعد از ظهر ها میره مغازه
نکته جالب تر اینکه در ایام بیماری که همه جا تعطیل بود و قرنتینه بود فروش همسر من بارها و بارها بیشتر از قبل شد
نکته جالب تر اینکه تابلوی مغازه همسر من متعلق به کرایه نشین قبلی بوده و حوصله عوض کردنش رو نداره
نکته جالب تر اینکه همسر من در شبکه های مجازی برای کارش تبلیغ نمیکنه و کمتر از یک سال تازه یاد گرفته بود استوری واتس اپ میذاشت که از وقتی فیلتر شد هم دیگه سراغش نرفت
فردی که تا همین چند سال پیش هیچ توانایی در خودش نمی دید و محتاج کمک خانواده اش بود بدون سرمایه و مدرک و وام و دسته چک و قرض و هیچی الان ده ها برابر یک کارمند که از سالها سابقه کار داره درآمد داره.
حالا شاید سوال پیش بیاد که این همه موفقیت رو چطور به دست آورده یا از چه دوره و فایل و روشی استفاده کرده و جالبه بدونید که از هیچ
من در شروع آشنایی با استاد روابط عاطفی مناسبی با همسرم نداشتم ولی وقتی از دوره قانون آفرینش استفاده کردم تصمیاتی گرفتم که هرطور شده باید رابطم با همسرم رو بهبود بدم و این موضوع برام مهم شد چون می دونستم بیشترین ارتباط من در زندگی با همسرم هست و اگه رابطه خوبی نداشته باشم تحت فشار ذهنی خواهم بود بنابراین بهبود روابط برام الزامی شد.
خیلی تلاش می کردم ولی نتیجه خاصی نگرفتم تا دوره عشق و مودت توسط استاد ارائه شد و یکی از جملاتی که از استاد در این دوره شنیدم و درعین حالی که اصلا نمی تونستم باور کنم این بود که (شما روی خودت کار کنی رفتار همسرت عوض میشه)
خیلی به نظرم خنده دار اومد و حتی با خودم گفتم از استاد عباس منش انتظار همچین حرفی رو نداشتم ولی با خودم فکر کردم اگه چیزی برای من خنده داره به این معنی نیست که واقعیت نداره بلکه من درباره اش هیچی نمی دونم و تجربه ای ندارم.
به همین دلیل تصمیم گرفتم این حرف رو باور کنم و خیلی روی دوره عشق و مودت کار کردم و انصافا من یک طرفه روی این موضوع کار کردم و اصلا نه به همسرم گفتم و نه میدونه که این دوره رو استفاده کردم و بعد از چند هفته تغییرات خیلی کوچیک در رفتارش مشاهده کردم که با اینکه اصلا چیز خاصی نبود ولی برای من نشونه بود
راستش یه جورایی خدا در ذهنم این حرف رو مرور کرد که این یک نشونه است والا اون تغییر انقدر کوچیک بود که از نظر ذهن منطقی من اصلا مهم نبود ولی ادامه دادم و به مرور تغییراتی در رفتار همسرم ایجاد شد که یه وقت هایی انگشت به دهن می موندم و می گفتم چطور ممکنه یه هو انقدر تغییر ایجاد بشه حتی در موضوعات مربوط به کسب و کار
از نظر خودم همسرم خیلی موفق تر از من بوده چون من شبانه روز روی افکارِ ، نگرش و عملکردم کار کردم ولی همسرم فقط با من زندگی کرده و خودبخود تغییر کرده.
خلاصه مطلب یک کلام: هیچ چیزی جلودارش نیست که به خواسته اش نرسه.
یعنی وقتی باید بره تهران برای خرید جنس هیچی براش مهم نیست الا رفتن و خرید کردن و بعدش هم که فروختن
یه وقت هایی چیزهایی درباره فروش میگه که برام جالبه و طبق آموزش های استاده
مثلا اینکه خیلی وقت ها در ذهنش اجناس رو می فروشه
فکر میکنه به اینکه این جنس مناسب فلان مشتریه و در ذهنش به قیمتی که دوست داره بهش می فروشش و یکی دو روز بعد بهم میگه رضا فلانی اومد همون جنس ها رو بهش فروختم
بیشتر از اینکه مشتری ازش خرید کنه همسرم به مشتری ها جنس می فروشه و همیشه از این توانایی اش متعجب می شم
ولی خدا رو شکر داستانهای کسب و کارش خیلی به بهبود باورهای من کمک کرده
مثلا یکی از باورهای من این بود که خانم ها پول ندارند که از آموزش های من استفاده کنند چون دستشون تو جیب همسرشونه
دلیلش هم این بود که مادر و خواهرها و همه خانم های اطرافم در همین شرایط بودند
ولی دیدن انبوه خانم هایی که از همسرم خرید می کنند خیلی بهم کمک کرد که این باور اشتباه رو تغییر بدم
یه جورایی خدا همسرم و کسب و کارش رو مکمل باورسازی من قرار داده و خدا رو برای این نعمت و فرصت سپاسگزارم
به نظرم توضیحات استاد عزیز در این قسمت یک کلاس کارآفرینی بود که اگه کسی رویای تغییر کردن داشته باشه به انجام همین مراحل میتونه به موفقیت های عالی برسه
چون هرچی استاد می گفت رو نه تنها در خودم بلکه چون در همسرم که خانه دار بود مشاهده کرده بودم خیلی برام جذاب بود و دوست داشتم این موضوع رو با دیگران به اشتراک بذارم.
سالها قبل در کامنت ها درباره روابطم با همسرم چیزهایی نوشته بودم که شرایط مناسبی نداشتیم و بهتر شده ولی این نوشته در واقع چند سال بعد اون نوشته هاست وقتی که من از آموزش های دوره عشق و مودت استفاده کردم و به لطف خدا همه چیز تغییر کرد.
انشاالله همیشه در مسیر ارزش آفرینی حرکت کنیم و از خودمون ردپای مثبت و موثری در دنیا باقی بذاریم چون هرآنچه از نعمت ها از خداوند به شکل پول و ماشین و … دریافت میکنیم که از خداونده و در این دنیا باقی می مونه و ما رهسپار اون دنیا میشیم.
در سرای آخرین میزان عملکرد ما بر اساس نعمت های دریافتی از خداوند نیست چون از خداونده و در دنیا باقی مونده بلکه ملاک محاسبه ارزشی است که ما در مدت حیات خود در دنیا ایجاد کردیم و آثارش در دنیا باقی می مونه
جناب عطار بی نهایت از شما سپاسگزارم برای کاری که کردید، شما نوشتید که چقدر نتایج شما روی ما تاثیر گذاشت ولی بگذارید بگویم آن چیز که تصور میکنید را به توان n برسانید حداقل فقط در مورد من.
استاد جان من فقط لذت بردم و شما را تحسین کردم، جسارت شما وقتی که دسته چک را پاره کردید، این شجاعت و ایمان را من فقط در قصه ی حضرت ابراهیم و اسماعیل درک کرده بودم.
کسب و کار شخصی تان، تعهدتان، خوشرویی تان، قدمهایی که برداشتید، هزار بار گفتید مسخره ام میکردند ولی من اهمیت ندادم، همون اصل توحید و عدم اهمیت حرف مردم، فراوانی مشتری تان، پیش فروش کردن محصولاتتان، بهبود خودتان جسمی و روحی، ترک سیگار، بستن مغازه، بهبود روابط تان با همسرتان، عروسک قشنگمان آیدا، خونه و ماشین و تمام دستاوردهای مالی تان. توحیدتون ، بهبود مستمرتون، صداقتتان، استاد باور کنید حالا حالا ها میتوانم بنویسم،
و حالا در این کامنت نتایج همسر عزیزتان، خدااااای من فوق العاده بود.
تحسین میکنم ایشان را که از صفر شروع کردن و الان به آزادی مالی رسیدن، بدون تابلو، دست خالی، بدون چک، و با ایمانی فولادی.
چقدر تحسین برانگیز هست و من عاشق این هم فرکانسی شما و همسرتان هستم.
تبریک و تبریک
احسنت و احسنت
استاد سپاسگزارم ازتون برای این ویدیو.
من عاشق ویدیوهای شما هستم، چرا که نه یکبار هم با همسرتان و آیدای جیگر برایمان ویدیو بفرستید.
چقدر لذت میبرم از نوشته های شما و چقدر خوب درباره استاد عباسمنش عزیز نوشتین ، استاد عباسمنش عزیز من واقعا با اتمام هر فایل صوتی یا تصویری شما چه درمحصولات چه در فایل های هدیه بسیار بسیار تحسینتون میکنم و قلبم باز میشه و این honest بودن شما چه با خودتون چه با بچه های سایت باعث شده اینقدر تاثیرگذار باشید ، هرکسی به هر نحوی صدای شما به گوشش میرسه به صداقت و خلوص نیت شما باورپیدا میکنه
دقیقا مثل حضرت محمد که به صداقت و درستکاری معروف بوده توی دوران زندگیش و مردم از هرکجای کره خاکی جذبش میشدن
شجاع مثل حضرت ابراهیم که با نهایت توکل تسلیم الله بوده و به الهاماتش جامه عمل میپوشونده
آقا رضای عزیزم بسیار بسیار بهتون تبریک میگم که چقدر شیرین و دلنواز مسیر تکامل بندگیتون رو توی این چند سال برامون توضیح دادین ، سپاسگذارم که چند قسمت جذاب رو برای ما مثل یک دوره آموزشی ساختین و باعث هدایت و تعهد هزارااااان نفر در ادامه زندگیشون شدین
چقدررررر دخترتون زیبا ، بانمک ، شیرین و دوست داشتنی هست خدا عمر بابرکت و سلامتی بده به خودتون و خانواده عزیزتون
درآخر این کامنتتون و صحبت های زیباتون چقدر قشنگ گفتین که همه چیز از خداونده و برای ما چیزی جز ارزشی که خلق کردیم نمیمونه
انشاءالله خدا عزت و سلامتی و ثروت روزافزون رو بغیر حساب به زندگیتون وارد میکنه
سلام جناب عطا روشن عزیز، امیدوارم حال دلتون عالی باشه و در کنار همسر ودو دخترو آقا پسر گلتون همواره در مسیر شادی و خوشبختی و خلق ارزش باشید.
خدا رو شکر میکنم که در میان انبوه پیامهای این قسمت هدایت شدم به کامنت شما و باز هم درس گرفتم و باور ساختم با تجربیات و راههایی که رفته اید.
به جرات میتوانم بگویم که تجربیات شما و امثال شما برای بچه های سایت خیلی بیشتر از تجربیات استاد برای ما قابل لمس و قابل باور و الگو برداری است زیرا همه استاد را آنقدر بالا می بینند که و خودشان را پائین که این ارتباط در ذهن برقرار نمیشه ولی وقتی نتایج شما و دوستان را می بینند که از همین آموزه ها توانسته اند راهشون را پیدا کنند و به موفقیت برسند به دلیل فاصله کم ذهنی برایشان باور پذیر تر می شود و بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند. ممنون که کامنت میذارید و تجربیات خودتون در زمینه های و بحث های مختلف به اشتراک می گذارید.
در پناه خداوند رزاق سالم باشید و خوشبخت و ثروتمندتر. یا حق
من همه قسمت های برنامه شما را مثل یه سریال هیجان انگیز با اشتیاق نگاه کردم و چیزهای زیادی از شما یاد گرفتم. واقعاً این حد از تعهد شما را تحسین می کنم. من تا حدی به دلیل شرایطی که داشتم دچار افسردگی شده بودم ولی برنامه های شما انگار یه انرژی تازه ای برای حرکت جدی به من داد و چند روزی هست که دارم خیلی قویتر روی برنامه های استاد کار می کنم و به صورت جدی تری درس می خونم.
از شما ممنونم و امیدوارم همیشه موفق و سلامت باشید.
دیشب که برام ایمیل اومد شما دوباره کامنت گذاشتین کلیییییی ذوق کردم گفتم باز قراره باور های خالصی که عباس منش عزیزم به ما یاد داده تکرار شه
اون نکته که گفتین شما روی خودتون کار کردین بعد به طور خودکار روی همسرتونم هم تاثیر گذاشتین دقیقا من اینو درک میکنم
استاد فرمودن که وقتی روی خودمون کار کنیم مدارمو بیاریم بالا آدم هایی که توی مدار ما نیستن حذف میشن ولی خوب ما یسریا رو دوست نداریم که حذف بشن مثلا من دوست نداشتم که پدر و مادرم از توی زندگیم حذف بشن
حالا من روی خودم کار کردم مدارمو آوردم بالا به طور خودکار روی پدر و مادرم هم تاثیر گذاشتم بعضی وقتا چیزی ازشون میبینم که به قول شما آدم انگشت به دهن میمونه
در نهایت مثل همیشه خداوندم رو بیییی نهایت سپاس گزارم برای اینکه منو به یکی از خاص ترین سایت های دنیا هدایت کرد و همچنین یکی از خاص ترین استاد دنیااااا️
واقعا به این فکر میکنم که من چقدررررررر خاصم که به اینجا هدایت شدم و متفاوتم اینن خیلییییییی لذت بخشه که تو میدونی اتفاقات زندگیت برای چی رخ میده و دلیلشو می دونی ، که بخاطر افکار ، باور وفرانسه هات
خیلیییییی لذت بخشه حال الان من با هیچییییییی قابل مقایسه نیست
خداوندم بییییییییییییییییییییییییی نهایت ازت سپاس گزارم و عاشقتم️️️️️️️
سلام به آقا رضای عزیز و ممنون بابت این صحبت های الهی.
من که سیر نمیشم از خواندن کامنت زیبای شما و فک کنم این داستان کسب و کار همسر شما خودش یه فایل چند قسمتی باشه و مطمئنم میتونه به خانوم ها و همه ی ماها کمک کنه برای رهایی از باورهای غلط.
اولین کامنت من درمورد این چندقسمت از داستان زندگی شما:من واقعا شمارو تحسین میکنم که اینقدر متعهدانه قانون رو در زندگیتون اجراکردید(عمل کردید)انقدر صحبت های شما برام لذت بخش بود که هر قسمت رو بارها وبارها گوش دادم،انقد که از دل میگفتید انقد که باجزییات گفتید،گفتن همین جزییات باعث شد به دل بشینه حرفاتون وانقدر تاثیرگزارباشه برای ما،چون خیلیا که از زندگیشون میگن که چطور به موفقیت رسیدن یه چیزکلی وجامع میگن،که خداجورش کرد خدا رسوند،خدامعجزه کرد…
همیشه توذهنم میگفتم خب یعنی چجوری؟
خداچجوری کمکش کرده
چجوری فلان پول رو براش جورکرده
چجوری ازهیچی خونشو خریده،کسب وکارشو راه انداخته
ولی وقتی شما باجزییات تمااااام از زندگیتون ازتک تک هدایت های الهی گفتید انقدر برام جذاب بود که پراز شوروشوق وامید شدم متعهدترشدم
شایدشماندونید که این صحبت های شما زندگی خیلیا رو دگرگون کرده
خوش به حالتون جناب عطارروشن که اینقدر توانا هستید درکنترل ذهنتون افکارتون،هرچی تحسینتون کنم کمه
وهمچنین تحسین میکنم خانم محترمتون رو بازهم الگویی خوب برای ماخانم ها
من خانه دارهستم والبته مدرک لیسانس زبان هم دارم وآرزوم ازبچگی این بود که خودم بتونم درامد داشته باشم وشغل داشته بود بعداز ازدواجم بااینکه همسرم این درخواست منو قبول کرد که با کارکردن من مشکلی نداره،ولی به مرورشروع به مخالفت کرد خیلی موقعیت های خوب داشتم ولی مانع شد،اون موقع ها با قانون آشنا نبودم واعتراف میکنم حتی الانم که میدونم مانع توی ذهنمون هست هیچکس قدرت تاثیرگزاری تو زندگیمون رونداره مگراینکه مابهش قدرت بدیم،نتونستم این ذهن رو کنترل کنم
و انقد علاقه دارم که خودم برای خودم پول بسازم بااینکه همسرم مخالف بود با چندمورد از کارهایی که تجربه کردم ولی باز ادامه دادم گفتم من مگه چقدرفرصت زندگی دارم که بخام باب میل خودم زندگی نکنم،خلاصه ادامه دادم انقدر حس خوب وشوق وذوق داشتم توکارم که انگار رو ابرها بودم،ولی از اون طرف زندگیم داشت خراب میشد تاجایی پیش رفتم که مجبور بودم بین زندگیم وشغلم یکیشو انتخاب کنم واز اونجایی هم که بچه داشتم نخواستم زندگیم خراب شه،کوتاه اومدم و دوباره زندگی شد باب میل همسرم،وباهزاران آرزوی مانده در دلم
وهنوزم که هنوزه نتونستم به خواستم برسم
نمیدونم مشکل از کجاست چیه که بعدازچند سال کارکردن روباورهام که به خیلی ازمعنویات رسیدم اما هنوز این خواسته به درامد رسیدنم محقق نشده
همسرم اعتقاد داره شغلی داشته باشم که توخونه باشه باهیچ مردونه ای درارتباط نباشه اگه میتونم اجراش کنم اگه نه هم که هیچ…
یه چندبار فروش خانگی لباس واین چیزا تجربه کردم ولی ازاونجایی که علاقه نداشتم نتیجه خاصی نداد فقط تجربه کسب کردم
جناب عطارروشن اگربتونید منو راهنمایی کنید که چطور باورسازی کنم چه باوری بسازم چه اقدامی کنم تا به نتیجه به خواستم به آرزوم برسم ممنون میشم
اینو هم بگم که همسرم با من متفاوت فکرمیکنه عمل میکنه فردیه که دائم ازشرایط کاریش گلایه داره از روزگار…وبسیار درونش ناآرومه
برعکس من که باوجود تضادهای زندگیم خیلی اروم وخونسردم وتوکلم به خدا زیاده وامیدم به اینده بسیار
وهمسرم کلا بااین فضا مخالفه وحتی یه زمانی میخواست مانع بشه تا من از آموزه های سایت استفاده کنه ولی من تاجان دارم این راه رو ادامه میدم
تحسین میکنم اینقد برای درکت بالات از آموزه های استاد عزیز و برای نتایج عالی که گرفتی
تحسین میکنم برای این پیشرفت های عالیت
خداروهزاران بار شکر رابطه من با همسرم هم اینقد خوبه خود همسرم هم همش میگه چقد راحت رابطمون عالی شده و هر روز داره بهتر میشه
واقعن با توجه به نکات مثبت هم خیلی بهترتر میشه
واقعن با خدا بودن و استفاده از آموزه های استاد در همه جنبه ها میشه ب موفقیعت رسید
راستش همسر من هم خیلی خیلی راحت ب خاستش میرسه اینقد راحت تو این چن سال رسیده که رویایی
باهم حرف زدیم و به نتیجه رسیدیم چون توی ذهن خانوم ها از اول برای پول در اوردن و باور کمبود و باور اینکه باید زیاد کار کرد و پول در اوردن سخته و ذهن منطقی در این موارد ندارن خیلی راحت ب خاسته هاشون میرسن
و باید ما هم یاد بگیریم منطق بزاریم کنار و خواسته هارو ب خداوند بدون شرط شروط بگیم و اون امادس تا خواسته های مارو اجرا کنه
ممنون برای کامنت زیبات
آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون
خیلی سپاسگزارم که از تغییرات ونتایج همسرتون هم نوشتید،خییییلی ذوق کردم خییییلی زیاد
باهر نکته جالبتری که نوشته بودید چشمام گردمیشد ومیگفتم وای چه جالب ، خدایا چه جالب ، الله اکبر چه جالب واقعا چجالب خیلی خیلی جذاب بود خونوادگی تحسین برانگیزهستید
همیشه گوشه ذهنم در مورد اطرافیانم یه پیشفرضی میومد که اینا تغییرناپذیرن بهترین راه جدایی هست
یه جاهایی خودم اگاهانه اون جدایی رو ایجاد کردم یه جاهایی جهان ، یه جاهایی رو که نتونستم ولی یسری تغییرات در اون افراد میدیدم که گاهی شگفت زده م میکرد، ولی اون تغییرات ثبات نداشت… کامنتتون پیشفرض من رو درهم شکست ومن رو برای تغییر خودم وادامه دادن وتحسین کوچکترین نشانه ها مصممتر کرد
سپاسگزارم
احساس عالی وشادی بیشتر سهم قلب پاک ومهربونتون
خداوند به خونواده وزندگیتون سلامت آرامش برکت ثروت،خوشبختی وسعادت بیشتر وعظیمتر عطاکنه
سلام آقای عطار روشن تبریک میگم رشدوپیشرفت تون و سپاسگزارم بابت اینکه نتایج عالی تونو بیان کردین براتون توفیق بیشتر توی درک و عمل به قوانین درخواست میکنم خیلی کمکم کرد به درک بهتر آموزشای استاد. فهمیدم تعهد واقعی رو و باعث شده زمان بیشتری حالم خوبه زیبایی های بیشتر برام فراهم میشه و تمرکز دارم رو خلق خواسته هام و مطالبی که در مورد پول و ثروت گفتین عالی بود حالا منم خونه ای که با تجسم خلقش کردم دارم اجاره میدم و با توجه به تجربه شما که در مورد چک و برخوردتون با پول و ثروت گفتین یه سوال برام ایجاد شده دارم خونه رو اجاره میدم و مبلغ رهن رو چطور استفاده کنم که مطابق با قوانین باشه سپاسگزارم اگه راهنمایی م کنید
سپاسگزار خداوندم که هدایت شدم به این کامنت بی نظیرتون
من از همون روزهای اول که استاد عباس منش عزیزم فایلهای تصویری از صحبتهای شما رو گذاشتن روی سایت همرا ه بودم باورتون نمیشه چقدر این فایل های شما برام قابل درک وتاثیر گذاربود وچقدر امیدوارتر شدم برای ادامه مسیر چقدر از شما الگو گرفتم چقدر به رشد وپیشرفتم کمک کردین وسپاسگزار استادعزیزم هستم که اینقدر ارتباط صمیمی وخاکی با دانشجوهاشون دارن واینقدر مسیر زندگیشون صادقانه هستش که همچون شاگردانی چون شما تحویل جامعه میدن.
استاد عطارروشن سپاسگزارم اینقدر خالص وصادقانه اومدین ومراحل رشدتون رو بیان کردین.
الآن که درست زمانیکه به این هدایت نیاز داشتم هدایت شدم به کامنت شما واز همسرتان درس گرفتم وبه این باور رسیدم که میشود.ازهمینجایی که هستم به درآمد بالا وآزادی مالی برسم واینکه اصلا نگران این نباشم که همسرم دراین مدار نیستن واین باور درمن ساخته شد که وقتی استاد عزیزم میگن شما فقط روی خودتون کار کنید وجهان شرایط روتغییر میده وافراد اطرافتون یا تغییر میکنن یا از مدارشما خرج میشن.وامروزبا کامنت شما این باور رو با اعماق وجودم درک کردم وباور کردم.
انشاالله هرکجا هستین شاد وسالم وسعادتمند باشید درپناه حق
خیلی خیلی لذت بردم از خوندن تجربه ی پدر شدنتون انشاالله سایتون به سلامتی بالای سرشون باشه و از مسیر رسیدن به اهدافتون نهایت لذت رُ داشته باشید.
اگه استاد موافق باشند و کامنت من قوانین سایت رُ نقض نکرده باشه ؛ از شما دوست عزیز، هم مداری ، هم خوانواده ای عزیز و انشاالله هم کار عزیزم میخوام تا با تجارب و راهنمایی هاتون کمک کنید تا من هم مسیری که یک ماهه واردش شدم رُ با لذت ادامه بدم.
آخه من حدود 18 ماه هستش که با واژه هایی به نام طراحی سایت و برنامه نویسی و زبانهای برنامه نویسی آشنا شدم و یک ماه هستش که با یه استاد آشنا شدم که دوره اش رُ خریدم و دارم طراحی سایت با ورد پرس و المنتور آموزش می بینم اما از اونجایی که برای خرید ابزارهای شغل قبلیم وام گرفتم و دقیا در همین زمانی که تصمیم گرفتم دوسه ماه از فروش ابزارها شغل قبلیم قسط هام و خرج و مخارجم رُ بدم خدا بعد از سه سال و کُلی اینور و اونور دارم بابا میشم هنوز تازه 7هفته داره. و خانمم هم کُلی انتضار خرید مواد مغذی رُ داره و من هم دوست دارم روی یاد گیری طراحی سایت تمرکز کنم. امه اطافیان و همسرم میگن که : کار قبلیت رُ ادامه بده و اوقات فراغتت به این کار بپرداز و هروقت به در آمد رسیدی کار قبلیت رُ رها کُن اما من میخوام تمرکز بگذارم روی این دوره ذ تا اینجا هم مینونم سایت شخصی ، مجله ای و شرکتی طراحی کنم اما سایت فروشگاهی رُ هنوز فایل هاش آپلود نشده البته همون سایت های شرکتی و مجله ای و شخصی رُ در حد فرانت اند میدونم.
و از خدا خواستم تا در این مسیر هدایت بشم به سمت افراد هم مدار و باتجربه .
سلام خدمت استاد عزیزم وهمه ی دوستان ، استاداشک ذوقم بادیدن این فایل گرانبها مثل بارون شروع به باریدن کرد استاد این فایل شمابه خداخییییییلی ارزش داره اصلانمیشه قیمت براش تعیین کرد من ی خانوم خانه دارم که 3سال پیش باشما آشنا شدم فکرمیکنم 2سالی شدکه فایلهای رایگان درتلگرام رو گوش میکردم ولی فقط اون حس آرامشی که میگرفتم قانع بودم البته الان میفهمم ظرف درونم هنوز بزرگ نشده بود ومن اون موقع نمیدونستم، حال دلم نوسان داشت وی وقتایی فکرهای منفی اذیتم میکردن مثل همیشه فایلها رو گوش میدادم وتصمیم گرفتم برم دانشگاه رشته ی روانشناسی رو بخونم آخه من عاشق کارشماهستم ولی فکرمیکردم باید مدرک داشته باشم رفتم دانشگاه ثبت نام کردم ویک ماه ونیم هم رفتم وحتی امتحانهای میان ترمم رو دادم تمام استادها تحسینم میکردن که با 3تابچه چقدر پشتکاروانگیزه دارم آخرامتحانهام بود که ی حس عجیبی پیداکردم نمیتونم الان بیارمش توی نوشته وبیانش کنم فهمیدم ندای خداست چون فقط گریه میکردم نمیتونستم رودرسهام تمرکز کنم حس خوبی نداشتم ، خیللللی مضطرب شده بودم ، اونجا بود که به خودم گفتم منیر سایت استادعباس منش دانشگاه توئه واستاد عباس منش تنها استادی که میتونه تو رو به اون راهی که میخوای بری هدایت کنه. باورتون میشه من شبها باخداصحبت کردم و با اشکها واون حس عاجزشدن ازش هدایت خواستم واومدم توی سایت وزدم روی من روبه نشانه ام هدایت کن . استاد برای من اون فایل جهان بینی توحیدی که کنار آرویتون ایستاده بودین اومد بالا ، من اشکها ریختم با اون فایل وشما به من گفتین که هیچ کتابی رومطالعه نکنید وهیچ راه استادی که راهش به جز راه شما باشه رو دنبال نکنید. استادمن ازروز بعد به دانشگاه نرفتم باورتون میشه دیگه برای تسویه هم نرفتم دوستام زنگ زدن منیر توکه انقدر باانگیزه بودی پس کجا رفت اون همه ذوق وشوق ، تمام امتحانهای میان ترمم رو دوستانم بهم اطلاع دادن که نمره ی بالا گرفتم واستادها همه میگفتن حیف ازاین شاگرد که دیگه نیومد. مشکل من این بود که من میخواستم هم تمرکز روی دانشگاه داشته باشم وهم روی سایت شما وفهمیدم نمیشه تمرکز روی دو تا چیز داشت وهمون دوتاکار روبه نحواحسنت انجام داد. اولین کاری که به من الهام شد رفتن به کلاس یوگا وبالا بردن تمرکز ذهنم بود ، رفتم یوگا وخییییییلی برام خوب بوده والان الله هدایتم کرده سمت 12قدم شما، استاد میفهمم تا الان ظرف درونم بزرگ نشده بود واین اتفاقها باید میفتاد تامن همت کنم وتعهد بدم دراین راه ،منتظرم پول دستم بیاد و دوره ها رو دنبال کنم ومیدونم دراین راه موفق میشم چون روزی 3ساعت رو باخودم خلوت میکنم وبا راهکارهای رایگانی که در فایلها هست افکارم رو مدیریت میکنم وخییییلی به این کار علاقه دارم استاد با فایل شما وآقارضای عزیز من به خودم وخدای خودم تعهد دادم که ی روزی من هم مثل آقارضا بیام جلوی دوربین وازنتایجم صحبت کنم ازهمین الان تصورش میکنم و باوردارم که ی روزی مثل آقارضا خودم هم در این راه میفتم ویکتاپرستی وقانون جهان هستی رو گسترش میدم این رو همیشه ازخداوند خواستم ومیدونم مثل خییییلی ازنعمتهای زندگیم که بهم داده این روهم میده فقط خودم باید به قول استاد حرکت کنم وباورهام روتغییر بدم. استاد آرزوی موفقیت روز افزون برای شما وآقا رضای عزی وبقیه ی دوستان عزیزم دارم شبتون خوش
با خواندن کامنت شما یاد خودم افتادم. من هم دانشجو ارشد بود و نمیتونستم رو پایان نامه تمرکز کنم یکسال طول کشید تا تصمیم گرفتم بنویسمش و این دندان لق رو بکشم اون موقع من بی انگیزه بودم شروع کردم به دیدن سریال زندگی در بهشت 30 قسمت رو که دیدیم تو یکی از فایل ها استاد گفتن تمرکز رو بزارید رو یک کار همه کارها رو رها کنید و اون یک کارو به سرانجام برسونید منم 4 ماه بی وقفه رو پروژم کار کردم و بالاخره دی ماه تمومش کردم الان یک ماهی میشه به سایت برگشتم و حس اینکه وای عقب موندم رو ندارم چون اگر فایلاروهم میدیدم چیزی نمی فهمیدم و پایان نامم تموم نمیشد .مثالی بود که گفتم بگم و اینکه اشتباهی نکردید مداومت داشته باشید و توکل کنید
سلام استاد جان خوبو مهربونو جدی، یعنی عاشقتم وقتی جدی صحبت میکنی، چون خودمم خیلی جدی هستم تو کارهام، تو اموزشهام، منم سوسول بازیو بی ایمانیو نا امیدی ببینم تنبلی ببینم اون دندمو میزارم بالا حتی برای خودم ببینم دارم تنبل بازی در میارم با چکو لقط خودمو ادب میکنم،
،
واقعا از اقا رضای عزیز سپاسگذارم، من همیشه پیگیر ایشون هستم و تو خیلی از فایل های مهم استاد کامنت ایشون رو خوندم و ایمانم رو برای ادامه مسیر بیشتر کرده،
چقدر بیانشون زیبا و راحت و صمیمانه و صادقانه هست هم در کامنت ها هم در فایلهای تصویری،
واقعا چقدر درس توی صحبتهای اقا رضا بود چقدر قشنگ تکامل رو طی کردن و چقدر هم خداوند پاسخ داده به ایمان اقا رضا،
اصن لذت بردم و اشک تو چشمانم جمع شد وقتی اقا رضا عکسو فیلم دختر کوچولوشو گذاشت و خدارو شکر که این الله همه چه میده هر چی که ما بخوایم و باورش کنیم میده،
چقدر لذت بردم وقتی ویدم اقا رضا با عزت نفس تمام با سربلندی در کنار همسر عزیزش استاده در کنار ماشینی که دوست داشته و خلق کرده، خدارو شکر،
من باید از تجربه خودم بگم، من گفتم قبلن رزمی کار میکنم و در حال حاضر تمرکزم رو نقطه قوتم بوکس هست،
یادم میاد تقریبا سال 89 بود(من 18 سالم بود) که بعد از دو سال تابیدن تو باشگاه های مختلف، بدون هیچ استعدادی و هیچ دیدگاهی نسبت به اینده (فقط من قد بلندی داشتم که هر کس منو میدید انتظار داشت من بسکتبالی والیبالی چیزی کار کنم،) پیش یک استاد فوقالعاده هنر های رزمی رو شروع کردم، من هر یک شب در میان، با عشق میرفتم باشگاه، رشته ای که هدایت شدم به سمتش jeet kune do kali escrima بود و من عاشق این سیستم شده بودم، چون این سیستم ترکیب 25 روش رزمی دنیا بود و رشته ابداعی بروسلی هستش و ما هر شب یک سیستم رو کار میکردیم، مثلا یک شب وینگ چون (که واقعا یک هنر رزمی فوقالعاده هستش و به من خیلی کمک کرد) کار میکردیم، یک شب گراپلینگ (ترکیب کشتی، جودو، جوجیتسو برزیلی) کار میکردیم، یک شب تمرینات kali & escrima) چوب و چاقو فیلیپینی) کار میکردیم، یک شب بوکس، یک شب کیک بوکسینگ و موی تای، یک شب مبارزات ترکیبی و…، واقعا من از یادیگیری این روش ها و واقعا میتونم بگم هنر لذت میبردم، و فکر میکنم یکی از دلایلی که من سالها با عشق بدون حتی یک شب غیبت در هر شرایطی و در هر موقعتی مالی (من به هر شکلی که میشد پول باشگاه رو جور میکردم حتی پیک موتوری، حتی کارگری، کار تو کارگاه پدرم، در کنار مدرسه و دانشگاه) سر کلاسم حاضر بودم همین متنوع بودن و عشق به یادگیر یه شیوه جدید مبارزه و بهترو بهتر شدن بود، من بار ها شده بود که از اساتید دانشگاه اجازه میگرفتم که زودتر برم و به باشگاه برسم، و خدارو شکر استاد من که یک جوون 23 ساله بود یکی از معدود افرادی بود که جیت کان دو واقعی رو پیش یکی از بزرگترین اساتید این رشته در المان که اتفاقا ایرانی هم هستن، و رییس سازمان جهانی جیت کاندو در المان هستن، کار کرده بود،
حالا حرف تو حرف میاد اما میگم چون انگار به درد ههمون میخوره و انگار من هم فراموش کردم،
من یادم میاد وقتی وارد باشگاه شدم تقریبا 100 نفر تو باشگاه بودن و ما 15 نفر از سانس روز های زوج که مربیمون اصلن سر کلاسش حاضر نمیشد تصمیم گرفتیم بریم تو کلاس جیت کاندو ثبت نام کنیم،
فکر کنید اون زمان نه اینستاگرامی بود نه چیزی، فقط استاد من با این که جوون بود بسیاااار علاقه مند به این سیستم و به قول خودش هرچی پول داشته بود و گردنبند طلا و غیرشو میفروخته که بتونه بره دبی و آموزش ببینه، و واقعا تو کارش تو اون زمان عالی بود و هر سال هم میرفت و خودشو اپدیت میکرد و آموزش جدید میدید و سطح فنیشو بالا میبرد، و مدیریتش هم عالی بود چون واقعا افرادی که تو باشگاه بودن تقریبا نصفشون از ارازل بیرون شهر بودن و استاد من تو اون سن همه زندگیش همین باشگاهو تمرینو اموزش دادن بود،
خلاصه، من روز اولی که وارد باشگاه شدم یادمه اخر هفته مسابقه گراپلینگ یا همون کشتی تسلیمی بود، خب چیزی بلد نبودم و فقط در همون دو سه جلسه یه اشناییتی پیدا کرده بودم، تازه یادمه اون روزها یه ذره لا کتامم باز میکردم فکر میکردم من خیلی قوی هستم (البته دیدم نسبت به خودم واقعا همیشه خوب بوده)
خلاصه من هم برای مسابقه ثبت نام کردم، و جمعه چون من تازه کار بودم استادم منه 90 کیلو رو گذاشت با یک ادم 65 کیلو مبارزه کنم،
منم خوشحاااال گفتم بابا میزنم چپش میکنم، عاقا ما رفتیم وسط یه هو دیدم زارتی مارو زد زمین و اومد که منو تسلیم کنه فقط من مقاومت کردم و خدارو شکر تسلیم نشدم،
من همیشه طی این 13 سال رزمی که کار میکنم سعی کردم خودمو اگاهانه بندازم تو دل مبارزه، چون مبارزه کردن ترس داشت، و من هر بار با مبارزه کردن هام قوی تر میشدم، استاد من تقریبا هر شب مبارزه میگذاشت و بیشتر مبارزه گراپلینگ بود که اگر میرفتی وسط احتمال زمین خوردنت بود احتمال یه جات شکستن بود احتمال خفه شدنت بود، که باید دست میگرفتی و میرفتی وسط چون اینقدر تعداد زیاد بود که اگر دست نمیگرفتی نمیرسید بهت که مبارزه کنی، و خیلی ها اصن دست نمیگرفتن و زورکی بایدمیاوردیشون وسط، اما من سعی میکردم که شجاعت به خرج بدم برم وسط چون برام بردو باختش مهم نبود، من بارها و بارها تسلیمم شدم، کتک خوردم، اما نامید نشدم، تقریبا تموم بچه ها ی باشگاه افراد بزرگ و قوی بودن و واقعا وحشی، و من بار ها زیر دستو پاشون له شدم، اما نامید نمیشدم، و به خودم میگفتم من یه روزی میزنمتون، گذشتو گذشت، از تسلیم شدن و باختن رسیدم به مساوی شدن و نباختن و تسلیم نشدن، و فکر کنم تقریبا بعد از 3 سال بود که من تبدیل شده بودم به یکی از همون افراد جنگنده و وحشی که هرکسی میمود وسط با من مبارزه کنه احتمال تسلیم شدنش بود، و من ادامه دادم ادامه دادم تا فقط تو همین یک رشته مبارزه ای در سال 96 که اولین بار این رشته وارد ایران شده بود و مسابقات انتخابی تیم ملی برگذار میشد، به تیم ملی دعوت شدم البته نفر دوم شدم، و به همین دلیل حریفم به مسابقات جهانی رفت،
اما این فقط تمام ماجرا نبود،
من در طول این مدت کلی هنر دیگه یاد گرفته بودم،
یکیش وینگ چون بود که مبارزاتش واقعا خطرناک هست تو وینگچون هم خوب شده بودم، کتک خووووووردم تا رسیدم به زدن،
یکیش بوکس بود که از همون اول یک استعداد برتری نسبت به بقیه توش داشتم و عاشقش بودم و هروقت مبارزه بوکس میشد من وسط بودم، البته بگم نه از روز اول توش خوب باشم، خیلییییا بهتر از من بودن، من اصن چیزی ببلد نبودم، اما تو همه کلاس ها و دوره ها شرکت میکردم پولشو جور میکردم و سمینار ها و دوره هارو شرکت میکردم،
یه جا رسیدم دیدم من خیلی از بچه های باشگاه بهتر شدم تقریبا بعد از 3 سال بود، یه چیزی تو وجود من میگفت باید خودتو تجربه کنی باید این همه تمرین میکنی باید تو عمل خودتو ثابت کنی، و واقعا هروقت یک هدفی داشتم و یک مسابقه ای داشتم با انگیزه چندین برابر تمرین میکردم، و از استادم اجازه گرفتم که برم روزهایی که باشگاه خودمون نمیرم برم تو باشگاه های بوکس مبارزه کنم،
رفتم تو باشگاه بوکس اصلی شهرمون و در یکی از اون سانس ها ثبت نام کردم، و همون شب اول مربی منو فرستاد بالا رینگ که مبارزه کنم و دفعه اولی بود که من وارد رینگ میشدم، با یکی که قد و هیکلش یکمی از من بزرگتر بود مبارزه رو شروع کردم و همون شب ابروش پاره شد، و البته من بعد از بار مبارزه با فرد جدیدی باهاش رفیق میشدم، شب دوم با یکی دیگه دوباره گنده تر از خودم بازی کردم که دماغش شکست و یخمک کردن تو دماغش، و دوباره با اون هم رفیق شدم،
مربی اون باشگاه بهم گفت که دو هفته دیگه مسابقه داریم و بیا برای ما بازی کن،
من هم اوکی دادم و کلی از اون استتاد که داور رسمی بوکس هم بود بالای رینگ چیز یاد گرفتم و نکاتی که باید تو بازی رسمی رعایت کنی رو به من میگفت و من خوشحال بودم از رشد کردنم، چون یک هدف یک چالش جدید داشتم، و از اینکه من تنها کسی بودم که از بین 100 نفر شاگرد تو باشگاه خودمون داشتم این کارارو میککردم احساس رشد و پیشرفت داشتتم،
خلاصه گذشت تا رسید به اولین مسابقه من توی رینگ و کلن بوکس، فیلمش هست،من 3 راند مبارزه کردم خیلی استایل حرفه ای نداشتم امت مشتهای خوبی رو اموزش دیده بودم و مشتهای خوبی میزدم و جنگندگی خوبی هم داشتم به خاطر تکامل اون سه سال که مبارزات زیادی توی باشگاه کرده بودم، اون بازی رو باختم و بعد از اون بازی من به شدت پشت کتفهام میسوخت، پاهام به شدت لاکتیک شده بودن، ومن به نقاط ضعفم تازه داشتتم پی میبردم، و فهمیدم من مشت میزنم هم مشتهای بی جون فقط اذیت کن و اسیب بزن بود، ناک اوت کننده و مخرب نبود،
و از اونجا به بعد همش به دنبال بهبود خودم، جسمم، تکنیکم بودم،
من سه بار دیگه تو مسابقات استانی شرکت کردم و هر بار از استادم اجازه میگرفتم ومیرفتم تو همون باشگاه بوکس و براشون بازی میکردم، بار دوم بهتر عمل کردم، بازی اولو بردم و بازی دومو باختم به قهرمان کشور،
سری سوم بازی اولو بردم و بازی دومو باختم دوباره به قهرمان کشور، و اما سری اخر من وقتی از استادم اجازه گرفتم که برم بازی کنم گفت نه میری میبیازی یا اسیب میبینی، گفتم استاد قول میدم که قهرمان بشم، و جالبه هر چهارتا بازیمو که تو شب های پشت سر هم برگذار میشد ناک اوت کردم بازی اول دقیقه 40،بازی دوم دقیقه 1:50، بازی سوم که بازی سنگینی بود راند دوم و بازی چهارم راند سوم حریف هام ناک اوت شدن، و یادمه شب اخر برای اولین بار استادم اومد پای رینگه مسابقم، چون استادم تو کار خودش خیلی معروف بود و خیلی پا نمیشد بره اینورو اونور، اگر هم میرفت برای مبارزات ازاد(mma) بود، ولی وقتی فهمید به فینال رسیدم اومد برای اینکه منو کوچ کنه، وخدارو شکر من اونسال قهرمان شدم سال 93 بود تقریبا یا 94 یادم نیست، انتخاب شددم که برم برای مسابقات انتخابی تیم ملی،
که الان میفهمم که چقدر اون موقع من ایمان داشتم، به خدا توکل میکردم، قبل از بازی ها سعی میکردم ترسم رو کنترل کنم، و خدا هم پاداشم رو داد،
خلاصه براتون بگم، منی که تو شروع کار اصن دیدگاهی نسبت به ایندم نداشتم و اصن مشت زدن بلد نبودم(اهان راستی اینو نگفتم قبل از اینکه ورزشو شروع کنم یک سری کلیپ بوکس تو گوشیا بود که من اونارو تو گوشیم داشتم و هروقت میدیدم کلی هیجانی میشدم و تو ذهنم مثل اونا مشت میزدم)
الان در این لحظه که دارم براتون مینویسم، بعد از گذشت 12 سال که شیوه های مختلف مبارزه رو اموزش دیدم و تقریبا تو همشون هم خوب هستم، یک سالی هست که تصمیم گفتم فقط رو نقطه قوتم و علاقم تمرکز کنم، و منی که یک روزی ارزوی قهرمان شدن توی استانو داشتم، الان ارزوی قهرمان جهان تو بوکس حرفه ای رو تو سرم میپرورونم، و این تکاملش طی شده که رسیدم به اینجا،
من چند ماهی هست که مهاجرت کردم به تهران، و من توی این مدت تقریبا تموم فایتر ها تو وزن خودمو زدم، اما تو بازی اخرم دست حریفم رو بالا بردن، و خیلییییییی درس بزرگی برام داشت، یک قدمی تیم ملی این اتفاق رخ داد و من این مدت مهمترین هدفم این بود، ولی تموم تمرکزم نبود، چون من هنوز بخشی از تمرکز برای کسب درامد هست،
خیلی از این شکستم درس گرفتم، باز هم نقاط ضعفمو شناختم، باز هم قوی تر شدم، بزرگتر شدم، و اولش وقتی میبازی کلی نجوا میاد که تو نتونستی تو خوب نیستی و تو موفق نمیشی، اما به لطف الله یکتا که همیشه یک باور قلبی خوبی بهش داشتم و الان هم که تو مدرسه شناخت قوانینش هستم، خدارو شکر سعی کردم نجوا هرو کنترل کنم، و به خودم گفتم این قسمتی از مسیره، رمز کار تو ادامه دادنه، رمز کار تو بهتر شدنه، تو ناامید نشدنه،
و وقتی فیلم بازیمو دیدم دیدم بابا من تا لحظه اخر این بازیکن رو که خیلی هم بد بازی میکرد و خطا کار بود رو زدم فقط لحظه اخر اون مشت رو خوردم و افتادم، و به خودم گفتم بابااا دمت گرم، عالی بودی، اشکال نداره، یه استراحت میریم و دوباره پر قدرت شروع میکنیم، و حسم خوبه به این موضوع و خوشحالم که رشد کردم و قراره کلییییی دیگه رشد کنم، من هر بازی که میکنم بعدش میفهمم که من هیچیییی بلد نیستم و باید هروز بهتر از این بشم، البته شاید از نظر دیگران من که خیلی دارم عالی عمل میکنم من که فوق العادم، اما چون من دارم رویامو میبینم، من بوکس حرفه ای رو میخوام، من بازی های حرفه ای رو دارم میبینم، و من به اون دید تمرین میکنم و بازی میکنم،
من بعد از اینکه سالها بخشی از تمرکزم توی درس یا کار و بخشیش توی ورزشم بوده، تصمیم گرفتم سال گذشته که کارمم بشه همین بوکس، همین موضوعی که سالها توش هستم و هر روز براش تمرین کردم و براش هدف دارم،
اومدم همین بوکس رو شروع کردم اموزش دادن،
من خیلی توانایی دارم توی زمینه های هنری، کار پدرم، رهبری کردن، مدیریت کردن کارها، و عاشق این هستم که یک ارزشی ایجاد کنم، یک کاری کنم که مفید باشم و ثروت بسازم،
و شروع کردم، خداوند هدایتم کرد، خدای مهربان همیشه پشتیبانمه و حمایتم میکنه،
و الان دارم تو یک باشگاه بزرگ بدنسازی که هم رینگ بوکس و کیسه داره و هم تجهیزات حرفه ای بدنسازی فعالیت میکنم، اینم خودش هدایت الله بود، من رفتم اونجا خودم تمرین کنم، بعد که تمرینات بوکسمو دیدن خودشون بهم پیشنهاد دادن که عاقا ما مربی بوکسمون رفته و شما بیا اینجا بشو مربی بوکس باشگاه، این دقیقا چیزی بود که بهش فکر میکردم، من مربیگری بوکسو این داستانام ندارما، کلی حکمو مدرک تو کمدم دارم اما اصن نیازی بهشون ندارم، چون خداونده که داره کارهارو انجام میده، و اعتماد به نفسمو گره نزدم به مدرک مربیگری، مربیها خودشون باید بیان پیش من اموزش ببینن البته نه اینکه غرور داشته باشم یا بگم فقط من عالیما، من خودم عاشق یادگیریم و اگر ببینم مربی چیزی برای ارائه کردن داره سریع شاگردش میشم، اما به خدا میبینم یه شاگرد میاد پیش من، من تو یک ماه به صورت خصوصی کاری میکنم که باید 3 سال تو باشگاها بره بیاد تا به اون سطح برسه، و هرروز داره این باورم نسبت به خودم بیشتر میشه، خداوند هدایتم کردم که تو پیجم هم اموزش بگذارم و بیام دوره انلاین درست کنم، نمیدونید چقدر نجوا اومد چقدر نمیشه اومد چقدر نمیتونی اومد و من به لطف الله و این سایت الهی هر بار دارم کمرنگ تر و کمرنگترشون میکنم، الان چندینو چندتا اموزش گذاشتم و عالی هم عمل کردم با همون امکاناتی که داشتم، گوشیم خیلی مناسب نیست اما دارم ذهنمو کنترل میکنم و با همون کارهامو انجام میدم، یک دوربین خوب به لطف الله دارم که فعلا از اون استفاده میکنم، هر روز میرم باشگاه، اول یک فیلم اموزشی میگرم از خدا میخوام هدایتم کنه و اصلو بهم بگه تا منم اصلو انتقال بدم و سعی میکنم به یاد بیارم و اونچه که به من کمک کرده رو اموزش بدم، سعی میکنم بیشتر مطلاعه و تحقیق کنم، علممو افزایش بدم، تا بتونم اموزشهای بهتری رو ارائه کنم،
بعد از اینکه فیلممو گرفتم، میرم سراغ تمرین خودم، تمرین خودمو که انجام دادم بچه هام میان یعنی شاگردهام و اموزششون میدم و از پیشرفتشون لذت میبرم، بعد میرم خونه استراحت میکنم، فیلممو ادیت میکنم، بعد میرم باشگاه بوکس خودم یعنی جایی که تمریناتمو زیر نظر مربی انجام میدم، تمرین میکنم مبارزه میکنم،و میام خونه میخوابم و خودمو اماده میکنم برای یک فردای بهتر،
فایلهارو هم به محض اینکه از خواب پا میشمگوش میکنم، کانت میخونم، تو حین تمرین بدنسازیم ایرپادم تو گوشمه و دارم فایل گوش میکنم، و سعی میکنم حسو حالمو خوب نگه دارم امید وارتر باشم نسبت به اینده، به حرفهای استاد گوش بدم،
به لطف خدا درامدم خب از صفر رسیده به تقربا 7 الی 10 میلیون تومن، این تازه اولشه، هنوز دورمو اماده نکردم، وخداوند داره قدم به قدم هدایتم میکنه،
همیشه توکلم به خودش بوده و هست و خواهد بود، وظیفه من بندگی کردنش، ایمان اوردن بهش وانجام کار شایسه هستش، و کار شایسته رو جدیدن دارم تو ذهنم با خلق ارزش مترادفش میکنم، تا اینجاشو خودش اوردتم بقیشم باخودشه،
من علی میرفخررجایی متولد 73/3/8 در تاریخ 1401/11/26 متعهد میشم که هر روزم رو به دنبال بهتر کردن خودم پیشرفت خودم بالا بردن سطح علمو اگاهی خودم تو این مسیر کنم، من متعهد میشم که توی بوکس حرفه ای بازی کنم، من متعهد میشم که از همین توانمندی هام ارزش ایجاد کنم و به بنده های خداوند خدمت کنم، من متعهد میشوم که همیشه مولد باشم، و تولید کننده ثروت باشم، و من متعهد میشوم به ثروتمندانه زندگی کردن، عزتمندانه زندگی کردن،
الهی به امید تو،
پشت و پناهم باش که جز تو یاوری ندارم،
هدایتم کن به بهترین و اسان ترین و ثروت افرین ترین مسیر ها
دستمو بگیر و در مسیر الهی خودت حفظم کن
ایمانی بهم بده که کوه هارو به لرزه در بیاره،
متعهدم به این که در مسیر رشد شخصی در مسیر ثروتمند شدن صبور باشم و مثل این سالهایی که عاشقانه لذت بردم و تمرین کردم و پیشرفت کردم، عاشقانه لذت ببرم و از ذره ذره های که به اندازه ظرف وجودم اضافه میشه خوشحال بشم و لذت ببرم و سپاسگذارم خداوند و سیستمش و قدرتی که به ما داده،
خیلی خوشحالم که این کامنتو گذاشتم کلی ایمانم قوی شد کلی بیاد اوردم و کلی شجاعتم برای حرکت کردن بیشتر شد،
استاد از شما خیلی سپاسگذارم که راهنمای من استاد معنوی الهی من استاد موفقیت من شدید، دوستتون دارم براتون کلی ارزوی خوب و مسافرت های عالی دارم تا با ما هم به اشتراک بگذارید️️️
چقدر چقدر چقدر لذت بردم از داستان زیبایی که کامنت کردی ، چندین بار با دقت خوندم و در دلم تحسینت کردم که آنقدر ثابت قدم بودی ، رو به جلو حرکت کردی ، کم نیاوردی و ادامه دادی….
چقدر لذت بردم از شوق یادگیری و ادامه دادن های پی در پی از ته دلت
چقدر حسش خوب بود اونجایی که تصمیم گرفتی از همان کاری که دوسش داری و لذت میبری به درآمد برسی و از 0 شروع کردی و حالا رشد کردی
خدا رو هزاران مرتبه شکر شکر شکر
چقدر خوب متوجه قانون تکامل و قدرت تمرکز در رشد خودت شدی ، واقعا دمت گرم
چقدر در حین خواندن کامنت زیبایت متوجه نقاط ضعف و قوت خودم شدم ، اینکه بهترِ صبورتر باشم ، آگاه تر باشم و هر روز برای رشد خودم استمرار داشته باشم.
چقدر لذت بردم از اینکه نگاهت به خودت ، خوب و عالی بود در همه ی لحظات و ثابت قدم موندی و ادامه دادی…..
تلنگری بود برای یادآوری به صحرا که همیشه و همیشه عاشق رشد و یادگیریِ ، عاشق رشد و پیشرفتِ و روبه جلو کردنِ ….
منم ی دختر ارزشمند و توانمند و خلاقی هستم که خداوند خیلی آسون و راحت منو به کاری دوسش دارم هدایت کرد و از بودن کنار کودکان خیلی خیلی لذت میبرم و متوجه زمان نمیشم…
البته که ابتدای راه هستم ولی توقع خودم از نتیجه ی کار خیلی خیلی بیشترِ و این موضوع باعث میشه که اتفاقات یُ یُ بشه
البته که اتفاقات خوب الان زندگی من هیچ شباهتی سال های پیشم نداشته و نداره که نتیجه همان مقدار کار کردن روی خودمه و خداروهزاران مرتبه شکر میکنم.
برای همین خوندن کامنت شما خیلی خیلی بهم کمک کرد و یادآوری خوبی بود ، سپاسگذارم که وقت گذاشتی و نوشتی.
چقدر بودن مون در این دانشگاه توحیدی یا به قول شما مدرسه قوانین خوبه ، همش سود و سود و سود ، رشد و رشد و رشدِ
الهی که همیشه در مدار فراوانی نعمت و ثروت ، شادی و لذت و عشق و آرامش باشی.
سلام به استاد جان جذاب و خوشتیپ
استاد چقدر چهرتون عوض شدهههههه میدونید ماهم فایل های قبلی شمارو میبینیم باورمون نمیشه که شما چقدر تغییر کردید و فراموش کردیم .من همش میگم چقدر استاد خوبو قشنگ و جذاب شده امیدوارم که همیشه سلامت و شاد باشید.استاد من اینقدر بعد از فایلهای آقا رضای عزیز به فکر فرو رفتم اصلا همه چی برام قابل لمس شده و راجب هر ثانیه فکر میکنم و به خیلی چیزا پی بردم .جدا از از تعریف و نوع بیان آقا رضا که بسیار گیراس و مخاطب جذب میکند متوجه میشیم ما ایمان و باور لازم نداشتیم این ترسه این شک خیلی مارو عقب انداخته مثل اون دوستی که گفت اشتباه کردم وام نگرفتم شک شک شک که به دنبالش ترس وعده های شیطان میاد مارو از مسیر دور میکنه اون مسیر درست که به ما نعمت داده میشه. اصلا من دیوانه شدم با این فایل هزار تا سد جلوی چشمای من شکست هی گفتم آها پس اینه آها پس اینجوریه آها به خاطر این بوده و الله اکبر ازین هدایت خدا .ازین حرفها و راهنماییش به شکلهای مختلف که قابل فهم باشه برای ما الله اکبر ،خدارو شکر چقدر دیدم تغیر کرد و ذهنم باز شد اصلا طاقت صبر نداشتم برای شنیدن بقیه ماجرا. این احترام چه درس عظیمی برای من شد که در ذهنم هک کردم منی که صمیمیت با شوخی بی جا و بی احترامی اشتباه میگرفتم با حرف بد به طرف فکر میکردم این صمیمیت که خوب مشخصا منجر به خرابی رابطه میشد و همیشه برام سوال بود واقعا چقدر قشنگه صمیمیت همراه با حد مرز احترام چقدر دلنشین تره،امید و اطمینان واقعی به خدا چقدر آرام بخش و صلح با خود میاره.هیچ نشدی وجود نداره این فکر محدود ناامید ماست.منم همینطوری باردار شدم با اطمینان اینکه میشود،و خرید برای نشان دادن ایمانم و شد در صورتی که همه دکترا میگفتن با این تنبلی و پلی کیستیک بودن امکان نداره بشه و وقتی شد متعجب بودن به فکر میرفتن ،من،یادمه من آرامش عجیبی داشتم مطمعن بودم، حالم خوب بود دوست داشتم که مطمعن باشم اطمینان کنم و جواب داد و من یه پسر دوساله زیبا و فوق العاده باهوشو قوی سلامت دارم شکر خدا.نتایج ماهم کمتر از آقا رضا نیس که شاگردی استاد میکنیم اما همش فراموش میشه، چقدر لذت بردم از صحبتای آزاده جان آقا رضای عزیز توضیحات بی نظیر استاد جان جذاب دوست داشتنی و بسیار خوشتیپ خودمون خداروشکر که در این مسیر هستم مسیر صداقت راستی درستی پیشرفت سلامتی و آرامش .در آغوش پرارامش و پر مهر،خدا باشید.
به نام مهربان ترین مهربانان
سلام استاد عزیز و مریم خانم گل و تمام هم فرکانس های این سایت الهی و روحانی
استاد جانم!!امروز به لطف خدای مهربان و آموزه های آگاهی دهنده ی شماسرمست ترین بنده ی روی زمینم!امروز برای اولین بار بعده 14ماه کارکردن روی خود و راه اندازی کسب و کار خانگی،تونستم سه قلم طلا به قیمت 80میلیون تومان رو بخرم در حالی که بازار طلا و سکه در نوسان هست و بدون کمترین نگرانی از اینکه گرون هست یا نیست برای اولین بار هر آنچه رو که میخواستم عین لباس خریدن که آدم لباسی رو بیشتر دوست داره دوتا برمیداره منم امروز دوتا انگشتر زیبا با یه گردنی فوق العاده زیبا رو خریداری کنم و بهترین حس دنیا رو امروز تجربه کردم قبل از این ها هم قبلا طلا یا هر چیزی که دوست داشتم رو می خریدم دونه ای و قسطی ولی وقتی امروز با تلاش های خودم و استمرار در کارم تونستم خودم رو به این مرحله ی استقلال مالی برسونم که از طلا هم میشه دوتا دوتا برداشت به شرط کار کردن روی خودت،به شرط ایمان وباور،به شرط تسلیم بودن و به شرط دریافت الهامات و نشانه ها!!!!خدا جانم هزاران هزار بار شکرت که مرا با این سایت فوق العاده آشنا کردی که طعم خوش بهشت رو در این دنیا تجربه کنم و جهان را جایی زیبا برای زندگی کردن بکنم!
استاد جانم قبل از این هم به لطف الله و آگاهی های شما تونسته بودم یک کمک هزینه ی صد میلیونی برای همسرم به خاطر خرید یک ماشین شاسی بلند چری پرداخت کنم و خیلی خوشحالم که در این مدت کم با کمک و هدایت های خدا به هر آنچه که میخواستم رسیده ام و میدونم اول راه هستم و بیشتر ازاین ها در انتظارم هست و لایق دریافت شان!!!
چند روزی که آقا رضا از نتایج زیباشون گفتن اشکی هر لحظه گوشه ی چشمم از شکر گذاری در جریان بود چون آقا رضا در طول هفت سال به این همه نتایج زیبا رسیدن ولی وقتی گوش میدی و می شنوی انگار خودت هم یه آقا رضای عطار روشن دیگه ای هستی چون منم با آشنا شدن با شما به آرامشی وصف ناشدنی بعدچند سال (افسردگی شدید)رسیدم،منم آرام تر شدم،بخشیدم همه ی افراد رو،از کینه ها شستم خودمو،روح وروانم یه آرامش خاص خدایی گرفته،کسب وکار خونگی با ابتدایی ترین مواد رو راه انداختم و روز به روز در کارم پیشرفت کردم و در طول این 14ماهی که هم روی خودم کار کردم هم روی کاره مورد علاقه ام ،شکر خدای رحمان و رحیمم امروز جز بهترین های شهرم هستم و میدونم لایق بیشتر از این ها هم هستم و وقتی امروز تونستم با درآمد خودم برای خودم هر آنچه رو که می تونستم تهیه کنم شکر خدای مهربونم رو کردم و گفتم اینه که خدا میگه به هر کس که بخواهد میدهم یعنی خودش باید فعل خواستن رو صرف کنه،از روابط عالی با همسر وفرزندانم،از اینکه دیگه توی هر جمعی نمی شینم تا با حرف های بیهوده وقت بگذرونم،ازاینکه خودم خالق هر لحظهی خودم شدم،از اینکه شب ها با خیال آرام و آسوده سر بر بالش میزارم بدون کوچکترین نگرانی،از اینکه هر لحظه سپاسگذار خدا و قانون های زیبایش هستم ،از اینکه میدونم این راه دیگه همون راه مستقیم هست که خدا منو دوست داشت و دستم گذاشت تو دست شما استاد عزیز،از اینکه روز به روز با توجه به درکم از آگاهی ها
مسیرم باز وروشن میشه ،ازاینکه همیشه در حال و احساس خوب هستم و میدونم که منم یه روزی میتونم از نتایج بزرگ باشما حرف بزنم از درک عمیق قانون های تغییر ناپذیر خدا،از دست آوردهام،از هر آنچه که دوست دارم بهش برسم و…
و خدای مهربانم از زبان آقای عطارروشن عزیز میگن که لا خوف علیهم و لا هم یحزنون!و هر زمانی که بخوای روی خودت و باورهات کارکنی من کنارت هستم و یه قدم برداری صدتا قدم من بهش اضافه میکنم و آسان میکنم تو را برای آسانی ها!!!
خدایا شکرت ،شکرت به اندازهی نفس کشیدن در هرلحظه در هر دم که هدایت هایت در همه حال شامل ما هست…
ممنون از استاد عزیز و مریم جان و آقا رضای گل
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به آقای رضای عزیز
سلام استاد عزیزم
سلام به همه ی دوستای عزیز سایت عباسمنش
خداروشکر ک این فایل عالی رو تونستم ببینم
درک کنم
فکر کنم
حس کنم
و تعهد بدم
امروز خیلی زیاد به گذشته و آینده فکر کردم
یاد تصمیم هایی که با دیدن فایل های استاد کرفته بودم افتادم
که چ راحت اونا رو کنار گذاشتم
یاد لحظه هایی ک حس های عجیبی داشتم برای حرکت کردن و انگیزه مو با نجواهای درونی و باورهای نادرست از دست دادم
الان خیلی تصمیم ها گرفتم
با صحبت های رضای عزیز دوباره انگیزه گرفتم برای حرکت کردن
برای قدم برداشتن
تعهد دادم که دیگه به نجواهای ذهنم توجه نکنم
و فقط به هدفم و لذت رسیدن بهش فکر کنم
با هر سختی ک هست باید برسم بهش
استاد چقد این فایل منو به تفکر برد
برداشت من از صحبت های شما
1:شما در مورد ارزش ساختن برای جامعه صحبت میکنید
اینکه ما با توجه به لینکه به چی علاقه داریم باید تو مسیر علایقمون حرکت میکنیم بدون اینکه فکر پول باشیم باید ارزش خلق کنیم
یعنی چی
یعنی وقتی من تو مسیر علایقم باشم و حرکت کنم و ادامه بدم و شخصیتم رو گسترش بدم و تو اون حرفه رشد بدم خودمو و مهارت هام زیادبشه
خود ب خود ایده ها کفته میشه
ایده های نو
جذاب
و کاربردی
که همه ی مردم جامعه بتونن از اون استفاده کنن
این رشد جامعه کمک میکنه
این باعث میشه ارزش خلق بشه
و چقد راه های جدید تری ارائه میشه در اون زمینه
این یعنی کمک به داشتن دنیایی بهتر
پس انگار انرژی این کار که من توش وقت گذاشتم حرکت کردم فکر کردم
مطالعه کردم
خودمو گسترش دادم
در اون حرفه ای شدم
و الان میتونم کاری رو به جامعه ارائه بدم
انرژی اون به خودم بر می گرده
به شکل پول
به شکل آرامش
به شکل لذت بردن از کارم
به شکل ثروت بی انتها و آزادی زمانی و مکانی
امیدوارم همه تو مسیر علایقمون رشد کنیم و ارزش بسازیم
و بعد ثروت به دنبال ما بیاد
به دنبال تک تکمون
استاد ازتون خیلی ممنونم
چقد ذوق دارم استاد بدونم پروژه ی جدیدی که برداشتید در مورد چی هست
مطمئنم بازم قرار میلیون ها نفر از ارزشی که قرار خلق کنید استفاده میکنن
و چقد به هممون کمک میکنه
بی صبرانه منتظر خبرهای جدید از کار جدیدتون هستم
آقای رضای عزیز خیلی ممنونم برای صحبت های عالی شما
و ممنون از دوستایی که انقد خواندن کامنت هاشون حال ادمو خوب میکنه
من زیاد اهل کامنت گذاشتن نیستم ولی امشب به دلم افتاد کامنت بزارم
دوستون دارم
در پناه خدای مهربان باشید
️️️️️️
به نام بالاترین نام ها
سلام به همگی
خدای من شکرت این فایل دقیقا مخصوص من بود و هست چونکه از چند روز قبل یه برنامه برا کیفیت مهارت کارم شروع کردم و همونطور که در قسمت قبل گفتم خیلی عاجزانه از خداوند خواستم و خداوند هم با فایل نشانه و همون شبم از طریق خواب بهم گفت چکار کنم و واقعا هم همینطوره
یکی دیگه از نشانه هایی که این قسمت مخصوص منه دیروز صبح دو نفری رفتیم ورزش صبگاهی که همیشه اون مسیر رو میریم و دقیقا توی همون مسیری که میریم چندروز قبل چند نفر شبانه رفتن یه چاله تقریبا بزرگ کندن و گنج پیدا کردنو بردن و دیروز صبح همراهی من میگفت خدای من خودمونم یه دوری،جستجویی چیزی کنیم اینجا خودمون هم میتونین پیدا کنیم من همون لحظه گفتم ببین من که یک درصد تمرکزم رو این چیزها نیست و گنج که نه بلکه گنج ها و تمام جهان در این ذهن ما وجود داره پس چرا من بخوام دنبال این گنج هایی که همه دنبالش هستند باشم
و همون لحظه گفتم وقتی ما دنبال همچین گنج های بیرونی و هر چیز دیگه ای که میخواد به شبه میلیاردر شدن مون باشه به این معناست که ما داریم به خودم و جهان هستی اعلام میکنیم من که لیاقت اینو ندارم از طریق راه طبیعی و ارزش های درون خودم ثروتمند بشم پس باید یه گنج،یه وام،بورس،بیدکوین،قرعه کشی، ارث،شانس و…به من برسه تا من پولدار بشم
و جمله ای که گفتم خیلی بنده خدا رفت تو فکر
گفتم پول فقط یه جزئی از ثروتمند شدنه آرامش ذهنی ثروته،سلامتی ثروته،تمرکز ثروته،روابط عاشقانه ثروته،ایمان داشتن ثروته،وقتی ما یه گنج ببینیم برفرض تونستیم بفروشیم خب ما که تا چندماه فقط تو ترس و اضطراب هستیم نکنه لو رفته باشیم مامور دولت هم بیاد مچمونو بگیره ببره خب همین اضطراب باعث میشه که ما هیچ تمرکزی رو برنامه های هدفمندیمون هم نداشته باشیم
خدایا شکرت از اینکه من دارم هرروز بهتر و بیشتر با گنج های بی انتهای درون خودم آشنا میشم و بیشتر باورشون میکنم
راستی اینو بگم استاد واقعا این فایل هم خودش به اندازه یه دوره آموزشی میلیاردها تومن ارزش داره میدونید چرا میگم چونکه واقعا درک میکنم ،چونکه من خودم یکی از اونایی هستم که یه عمر له له میزدم که همچین صحبتهای گوهر بار،اصل،روان،ناب، و در عین سادگی اما در اوج حرفه ای بودن قوانین جهان رو فریاد میزنه،«استاد عزیز» که آقا بجای اینکه یه مشت چرندیاتی که اکثریت میگن این شغل خوبه اون خوبه اون فلانه چمیدونم دلت گفته و وظیفه شه که ایجاد شغل برا جوانان و مردم کنه و… نع نع نع
بلکه خیلی ساده که همه انسانها بهش دسترسی دارند و زیباترین وجه درونشون هم هست میگه آقا برید دنبال کاری که بهش علاقه دارید
خدای من،،من که با تمام قاطعیت و با تمام وجود و تمام قدرت میگم یه عمر دنبال این جمله ناب و باور بودم اما فارغ از اینکه حتی یه نفر از اطرافیانم اینو گفته باشه یا حتی خیلی از اساتید بحساب خودشون بزرگ و با مدرک فلان یا…. این جمله رو اینقدر خوب،واضح،شفاف، و با قدرت نگفتند و به همین دلیل هم من یه عنر هر اساتید یا حرف خیلی ها تو کتم نمیرفت چونکه درون من همیشه پر پر میزد و میزنه برا فعالیت در کار مورد علاقه اینایی که من میگم همین الان حتی یه نفر هم اطرافم نیست که خیلی این باور رو تایید کنه
و شرایط الان منم دقیقا مانند گذشته استاد هست اکثریت مسخره ام میکنند که تو اصلا بفکر هیچ آینده،درآمد،زندگی یا بقول خودشون یه شغل آینده دار نیستی اما من شکر خدا اصلا حرفاشون در من خللی ایجاد نمیکنه چونکه سالها قبل مخصوصا قبل این مسیر حرفهای اکثریت خلل که هیچ بلکه منهدم کرده بود زندگی منو ولی الان به هیچ عنوان چونکه اینقدر از طریق بهترین استاد در تاریخ با اصل و اساس و خدای خودم دوست شدم که هرکی هرچی میگه اصلا برا من شوخی هستند چونکه من تا الان یه عالمه نتیجه های مختلف گرفتم که تا قبلش هم برا خودم هم برا همه اطرافیانم غیرقابل دسترس و غیرممکن بود اما من تونستم بدستشون بیارم منی که بااینکه اینقدر به کار الانم علاقه داشتم اما سالها جرات نمیکردم شروعش کنم چونکه باورهای مخرب نمیذاشت بلکه فقط کارهای خارج از علاقمندی رو انجام میدادم اما من بعداز مدتی از عضویتم در اینجا پا گذاشتم در یکی از ترس های بزرگم و دیگه تمام کارهارو کنارگذاشتم بخصوص شغل همیشگیم ،گفتم من زاده شدم برا این کار مورد علاقه خودم،
خدای من میدونید چرا میگم این فایل مخصوص من بود نه برا اینکه منتظرش بوده باشم نه بلکه به این دلیل چونکه چندروزه با تمام وجودم برنامه ریزی کردم برا خودم در مهارت بالا در کارم و چقدر با خودم حرف زدم و گفتم من اصلا یک درصد توجهم رو کسب درآمدش نیست بلکه فقط عشقم اینه که با تمام اشتیاق سوزانی که در وجودم هست که از بچگی دلم میخواد فلان موفقیت رو در کارم دوست دارم بدست بیارم پس تمام تمرکز من با عشق بی نهایت رو تصویرسازی و تمریناتش هست فعلا به هیچ عنوان کار به پول سازیش ندارم چونکه اون خودش به موقع درست میشه
آخه من خیلی اینو الان درک میکنم که یکی از دلایل محکم و منطقی برا داشتن عزت نفس بالا همین بالا بردن مهارتی ست که مورد علاقه ته چونکه واقعا نمیشه عزت نفس یا هر باور دیگه رو ذهن رو هوا قبول نمیکنه بلکه منطق میخواد دلیل میخواد،مدرک میخواد وگرنه همینجور شانسی قبول نمیکنه،،
و استاد من واقعا شما رو همه جوره تحسین میکنم بخاطر همین روان بودنت در تمام ابعاد به همین دلیل هم الان من اینجا حضور دارم چونکه حتی همون زمان هم که هیچی نمیدونستم اما اینو خوب میدونستم کسی که داره هر حرفی میزنه و درون من باهاش در تضاده دیگه حرفاش رو نشنوم و در مورد اون مرد شیرازی که گفتی آره منم یکسال پیش مصاحبه ش رو در یکی از برنامه ها دیدم که چقدر هدایتی بخاطر نیت پاک و خیررسانش به افراد اروپایی باعث شد که براش کسب کار ایجاد بشه و چقدر پیشرفت کنه،،
و این داستان الرزق رزقانه که وقتی دنبال عشق و علاقه ت بری و ایجاد ارزش برا جهان هستی کنی اونم برات ارزش که نه بلکه ارزش ها برات ایجاد میکنه و کاری میکنه که ثروت ها بدنبالت باشند و خداروشکر میکنم که من از چندروز قبل برنامه بسیار جدی و تمرکزی برا کار خودم پیاده کردم اما این فایل دیگه مهر تاییدش و ایجاد باورسازیش برام چندها برابر انگیزه بخش و قابل باور تر کرد
واقعا مگه زیبا تر از صحبتهای گوهربار و بسیار ساده از این فایل داریم که آقا اینقدر لقمه رو دور سرت نپیچ،دنبال مسائل و حرف زدن با خدا تو غارها نگرد ،از هر کس و ناکسی نرو نپرس که بنظرت من کدوم شغل داشته باشم بهتره،من چجوری میتونم و روی چه چیزی سرمایه گذاری کنم بهتره،
*عزیز من هرکی که داری این کامنتو میخونی اگر حرفهای استاد مدارش خیلی باهات فاصله داره و برات هنوز زیاد باورپذیر نیست پس درست گوش کن چونکه مدارت به من نزدیکتره آقا من الان با قاطعیت بی نهایت میگم کاری موردعلاقه ت هست وقتی بهش فکر میکنی دیگه انگار تمام دنیا رو بهت دادن برو دنبالش دیگه گوش به حرف هیچ احدی نکن چون کاری که با قلبت هماهنگه اون ندا و صدای خداونده ،اینم محکمترین منطق پشتش
دیگه کی حرفش از خدا بالاتره هیچکس پس برو دنبال عشق و علاقت*
چقدر من لذت بردم از اینکه استاد چقدر عالی میگی آقا عجله برا درآمدش نکن چونکه تمرکز عاشقانه کار کردنتو میگیره اما بعداز مدتی با کسب مهارت و باورهای درست مالی ثروت خود به خود وارد زندگیت میشه عجب خدای قشنگی میکه تو برو عشق و حال کن و از کارت لذت ببر من پول وارد زندگیت میکنم ولی اگه دنبال غیر علاقمندیت رفتی هم به پول نمیرسی هم به لذت و خوشبختی واقعی
من که با تمرکز و کمک آگاهی های جلسه ششم قدم اول و تمرکز بر نکات مثبت 6 چندروزه که دارم با عشق به تمرینات کار مورد علاقم میرسم بدون اینکه نگران مسائل مالی باشم بااینکه فعلا به این زودی از نتایجش هیچ پولی برام نداره اما من فعلا تمام تمرکزم با اشتیاق سوزان فقط برا بهتر کردن مهارتم و عمل به اون برنامه هدفمندیم هست،
استاد در مورد صحبت رضا گفتی که هرکسی صرفا فقط دنبال چیزی باشه قرار نیست حتما هم بدستش بیاره !؟ چونکه خواستن فقط قدم اوله بلکه باید باور درست و عملکرد درست هم همراهش باشه وگرنه همه آدمها همیشه دارن دنبال پول میدوئن ،دنبال خیلی موفقیت های دیگه هم هستند اما وقتی باورها و عملکردهاشون درست نیست امکان هم نداره بهش برسند
و البته منظور رضا عزیز اینه که منم میدونم اینو واقعا میبینم خیلی هایی که باورهای پولسازی بالایی دارن اما ثروتمند نیستند واقعا چقدر از بقیه جنبه هایی که مدارشون پایین باشه چقدر اون زندگی لذت خاصی نداره چونکه من خودمم اگه از ثروتمند شدن فقط پول رو میخواستم الان بسیار بسیار پول داشتم اما هیچ چیز دیگه ای نداشتم
ولی الان شکر خدا در مسیر علاقمندیم هستم من زندگی واقعی رو دارم ،خوشبختی واقعی رو دارم چونکه من اصلا شب و روز و تعطیل و غیر تعطیل برام معنا نداره بلکه با تمام تمرکز و عشقم فقط دارم روز مهارتم فکر میکنم تجسم خلاق تصویرسازی،و تمریناتشو انجام میدم دیگه فعلا کاری به درآمدش ندارم هرزمان به اون مهارت و نتایح دلخواهم برسم دیگه اونموقع باورهای ثروتم خیلی راحت تر درست میشند،
خب آقا رضا واقعا تحسین میکنم شما رو با این حد از تعهد و تمرکز و ایمان به این تمرینات و نتایج عالیت و چقدر لذت بردم از دختر ناز کوچولوت خدا برا شما و همسرت محترمت نگهداره خیلی دختر نازی هست عزیزدلم،
سلام ما رم به همسرت محترمت برسون
چکیده اصلی این قسمت اینه که آقا برو دنبال علاقمندیت و تمرکز رو بالابردن مهارتت و اصلا هیچ عجله و نگرانی هم برا درآمد و هزینه ها زندگیت نداشته باش چونکه اون بعد خودش خود به خود وارد زندگیت میشه فقط کافیه که تو درون خودت و ایمانت و جهان ایجاد ارزش کنی دیگه بقیه کارها خیلی راحت تر درست میشه
چونکه وقتی آدم مهارت بالایی داشته باشه احساس لیاقت خیلی براش راحت تر و قابل باور پذیرتره تا زمانی که هی بخواد فقط با عبارات تاکیدی تکرار کنه و بگه من ارزشمندم « باید ارزش ایجاد شود تا ارزش هم دریافت شود»
خدانگهدار همتون واقعا گوش دادن به این فایل هزار بار هم کمه چونکه من هیچ کجای دنیا همچین آگاهی هایی ندیدم و اکثریت هنوز اصل رو از فرع اغلب نمیدونند و نمیپذیرند
در پناه تنها فرمانروای هستی باشید.
سلام به دوست عزیزم آقا سجاد
چقدر حرفاتون ناب بود دقیقا منم الان در مسیر کسب مهارت در زمینه هدفم هستم چقدر این جملتون طلایی بود که اگه بخوام تو کارم احساس ارزشمندی کنم الکی الکی نمیشه باید مهارتم بالا ببرم تا خودم خودم باور داشته باشم که واقعا بهترینم و عزت نفسم بالا میره
دقیقا گنج درون ماست احساس خوبمون آرامش ذهنی تمرکز گنج واقعی وقتی احساس خوب داریم یعنی تمرکزمون روی هدفمون و داریم لذت میبریم منم واقعا از وقتی در مسیر علاقم دارم کار میکنم آقا فقط دارم عشق میکنم منی که حتی علاقه به یه صفحه کتاب خوندن نداشتم الان کلی با عشق در زمینه مورد علاقم کتاب میخونم و کار میکنم و هر روزم پر از شور و شوق و عشق
و این نکته بار ها باید به خودم بگم که فعلا کاری به درامدش نداشته باشم چون تمرکز عاشقانه کار کردنم میگیره دقیقا همینطوره من این مشکل داشتم و این خیلی بهم کمک کرد
براتون ارزوی بهترین ها را میکنم که انقدر زیبا قانون درک کردید و براتون حرفای دیگران مهم نیست واقعا وقتی ادم رشد بالایی کنه به این مدار میرسه که هر کاری میکنه بخاطر خودش و احساس خوب خودش و براش اصلا حرفای دیگران مهم نیست موفق و پیروز در پناه خدا باشید
به نام خدای عشق و عدالت
سلام به دوست عزیزم ندا خانم گرامی ممنونم از شما ،لطف داری واقعا هم همینطوره برا هرکدوم از ما مسیری بهتر از مسیر علاقمندی نیست که بهترین مکمل مسیر علاقمندی هرکدوممون آگاهی های اینجاست و مجدد اینو بگم که براتون انگیزه بیشتری باشه شاید یکی از آدمهایی که در کره زمین خیلی حرف مفت شنیده و مسخره شده بخاطر روند مسیرش بخصوص در مسیر علاقمندیش اون فرد منم واقعا شاید در زندگیم بخصوص از زمانی که وارد مسیر علاقمندیم شدم بالای میلیاردها بار خانواده،اقوام،اهالی محل،دوستان حتی همکاران خودم که خودشون هم مربی ورزشی هستند،و و و بهم گفتن مرد حسابی برو دنبال یه کاری که برات آینده داشته باشه دنبال چند قرون پول در آوردن باش بقول خودشون بفکر نون باش که خربزه آب ست و یه عالمه از این چرندیاتی که یه عمر دارند با خودشون حمل میکنند و من بعداز اون همه آزمون و خطا و بالا و پایین شدن بالاخره توسط هدایت خداوند در این مسیر قرار گرفتم و بااینکه یه عالمه باورهای مخرب دارم اما یه بیس محکم در وجودم هست از اینکه آقا من فقط و فقط باید در مسیر علاقمندیم باشم و دیگه اینقدر این باور رو در خودم بالا و پایین و سبک و سنگین کردم که دیگه اصلا ذره ای بهش شک ندارم که من نباید غیر از زندگی کنم و شکرخدا من هرروز دارم قویتر و قدرتمندتر در حرفه کاری خودم و در برابر حرف مردم زد ضربه میشم چونکه دیگه خداوند تا الان خیلی چیزها نشونم دادهو خودشو بهم ثابت کرده و برا شما و هرکسی دیگه هم اینجوره و با امید روزهای قشنگ برا شما هم بهترینهارو آرزو میکنم
شاد و پر از هدایت های الهی باشید.
لاحول ولا قوت الا بالله العلی العظیم
سلام به استاد عزیز ، مریم خانم و تمامی دوستانم
واقعا که هیچ پاداشی لذت بخش تر از خدا شناسی وخود شانسی در طول مسیر تکامل هر کدام از ما نیست آقا رضا به خوبی این لحظه رو حس کردن که اگه صدها ملک و میلیارها تومن پول توی حساب بانکیشون باشه به اندازه لذتی که در هر لحظه از زندگیشون بعد تغییرات بزرگی که کردن نیست .
این وعده خداوند است که وقتی متعهد باشی و با هر سختی که برات پیش میاد درجا نزنی به اوج سعادت وخوشبختی میرسی که در هر لحظه از زندگیت حال دلت خوبه با گوشت و پوست و استخوانت میتوانی طعم خوشبختی رو در هر زمینه ای بچشی خدا رو هزاران مرتبه شکر که این لحظات برای آقا رضا تجربه شده و قطعا که برای همه ما به شرط قانون مند بودن شدنیه .
به قدری باید باورمون قوی ونهادینه کنیم که به قول ایشون هر وقت هم حسای بد به طور مقطعی سراغمون اومدن سریع و آگاهانه دوباره به مدار اصلی برگردیم یعنی همیشه یادمون باشه احساس خوب = اتفاقات خوب .
ای جاااانم وقتی که گفتن دارن واقعا زززززززنددددگیییییییییییی میکنن ( یعنی زندگی ها ) با اون لبخند معنی دار که نشان از نهایت خوشبختی هست که دارن تجربه میکنن خدارو صدهزار مرتبه شکر و این پاداش بنده متعهد و درستکار خداوند است که از سختی ها خسته و نا امید نشد ایمان خودش در عمل به درستی نشان داد ( قرضی کار نکردن ، وام نگرفتن ، جمع کردن مغازه ، توکل و باور به انرژی منبع و ….) .
خداوند سنگ تمام میگذارد برای بنده متعهد و قدرشناسش همینطور که هدیه ارزشمندی مثل آیدا خانم به آقا رضا و خانوادشون داد واقعا غبطه خوردم به این درجه ای از درک قانون که آقا رضا رسیدن فقط میگم هزاران آفرین به وجود چنین انسانهایی .
استاد عزیزم واقعا از شما سپاسگزارم که وقت میزارین و نکات تکمیلی و ارزشمند را به ما گوشزد میکنین یاد ما انداختین که چقدر خودمون با اهمیت و ارزشمند هستیم این خود ما هستیم که در ابتدا خواستیم عوض بشیم و بعد با تغییر باور هامون با تغییر شخصیتمون جهان برای ما عوض میشه .
عدالت خدا برای تمام موجودات یکسانه حالا به اندازه ای که ظرفمون بزرگ میکنیم و تغییر در باورها و عادت هامون ایجاد میشه به خواسته هامون میرسیم و عالی تر از این که نهایتی برای این خوشبختی و حال خوب نیست هر چه بیشتر غرق لذت بشیم لذت بیشتری در انتظارمونه چرا که جهان رو به تکامل و پیشرفته خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای این قانون فوق العاده .
خدایا برای وجود انسانهای ارزشمندی که جهان را جای بهتری برای زندگی کردن سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .
خدایا برای اجابت من و تمام دوستانم که متعهد هستیم روزی فایل موفقیت خودمون به اشتراک بگذاریم و باور داریم که ما میتوانیم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .
خدایا ما به هر خیری که از تو برسد محتاجیم نشانه هایت را برای تک تک ما بفرست و همگی مارا به مسیر نعمت و فراوانی در همه جنبه های زندگیمان هدایت کن . سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
در پناه رب شااااااد و عاااااالی باشید .
سلام خدمت استاد عزیزم
که واقعا چن وقته دارم به سمت اینکه شاگرد خوبی باشم و به حرف استادم که برای من مثل وحی منزل از سمت خداست گوش بدم.
از وقتی که فایل آقای عطارروشن عزیز و دوست داشتنی رو دیدم چقدر باورم تغییر کرد چقدر امید در دلم زنده شد و از این رو به اون رو شدم و دارم به تک تک جملاتی که گفته شد در حد توانم عمل میکنم
خب خدارو صد هزار مرتبه شکر من بدهی آنچنانی ندارم ولی با خودم و خدای خودم عهد بستم که اولین پولی که دریافت کردم از حقوقم بتونم بدهی هام رو پرداخت کنم.
استاد عزیزم من از خدا خواستم تو تمرین ستاره قطبی ام نوشتم که خدایا علاقم چیه رسالتم چیه باید چکار کنم؟
خداوند استاد به من الهام کرد بخدا به من الهام کرد گفت یکتا پرستی رو ترویج بده گفت تو فقط از من بگو استاد وقتی این الهام رو دریافت کردم تمام بدنم مور مور میشد و به صورت خیلی عجیب اشک میریختم و گریه میکردم نمیدونم چه حسی بود اولین بار بود تجربش کردم بعد اومدم از خودم فیلم گرفتم و این الهام رو تو فیلم با گریه و اشک ذوق میگفتم که علی خدا به تو الهام کرد خدا با تو حرف زد وااااییی نمیتونستم جلو خودم رو بگیرم
خب گفتم باید چکار کنم آلن گفت همونجور که این ایده رو بهت الهام کردم همون طریق هم بهت کمک میشه تا اتفاقی که یه ساعت پیش افتاد خداوند به من الهام کرد برم تمرین آگهی تبلیغاتم رو انجام بدم و بعد من اصن بخدا هیچ ایده ای نداشتم که چی باید بگم به خودم گفتم میرم به من گفته میشه خداوند من رو هدایت کرد به سمت مغازه لباس فروشی و منم شروع کردم به حرف زدن در مورد توانایی هام و …
تا اینکه خدا به من گفت از من صحبت کنم براش و من داشتم میگفتم از قلبم میومد حرفام زده میشد جالبش اینه که اون فرد خودش عین کلامش بود بخدا که گفت تو رو خدا برام فرستاد گفتم چطور؟ گفت من چن روزه به خدا کافر شدم و حتی به خدا فحش میدادم و از این حرفا…اینو گفت موهای تنم سیخ شد که چی بشه من رو خدا هدایت کنه به سمت این دوستم خدایی که دو روز قبل به من الهام کرد که توحید رو ترویج بدم و من اصن برای آگهی تبلیغاتم برم و حرفا به این سمت پیش بره من از خدا بگم و و و…واقعا با این نشونه خدا من رو لایق دونسته که توحید رو گسترش بدم خدایا کمکم کن چقدر لذت میبرم از این کار واقعا استاد عاشق این کارم که به انسان ها امید بدم از خدا بگم کیف میکنم و اینکه خدا هم از من خواست این رو انجام بدم دیگ خیالم راحت شد فقط باید شروع کنم از خودم و کم کم این رسالتم رو انجام بدم من استاد عزیزم ساعت پنج و نیم از خونه میرم بیرون برای شغلم چن وقته اینقدر شوق و ذوق دارم که ساعت گوشیم 4 صبح زنگ میخوره و میام تو سایت و کامنت میخونم اصن چنان انرژی میگیرم چنان حس خوبی رو تجربه میکنم که اصن قابل مقایسه نیس.خدایا شکرت (خود خدا میلیارد ها برابر از خود من بیشتر دوست داره که من به هر خواسته ای که میخام برسم واقعا همینه واقعا درسته این)
خیلی خیلی از خدا سپاسگزارم استاد عزیزم که شمارو وارد زندگیم کردن میبوسمتون مطمئنم یه روز در پرادایس میبینمتون( استاد من پرادایس رو از گوگل ارث پیدا کردم و ازش عکس گرفتم) میام بخدا میام جاتون …خیلی خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم.
به نام خداوند که هدایت گر و حمایت گر مؤمنان است
سلام به استاد عباس منش عزیز و دوستان خوبم
در دوران تحصیل همیشه جز شاگرد متوسط ها بودم و هیچوقت توسط معلمم تشویق نشدم. چندبار به شدت تنبیه شدم اما هرگز طعم تشویق توسط معلمم را نچشیده بودم و چقدر دوست داشتم تشویق شدن را تجربه کنم.
خداوند رؤیای کودکی من را برآورده کرد و امروز در سن 42 سالگی مورد تشویق و تمجید استادم قرار گرفتم.
ذوق و شوقی که از شنیدن تشویق استادم در من ایجاد شد بسیار فراتر از انتظارم از تجربه تشویق شدن بود. هم از خداوند سپاسگزارم و هم از استاد عباس منش عزیز.
دلیل سپاسگزاری از خداوند را همه از استادمان آموخته ایم و نیاز به بازگو کردن ندارد.
اما دلیل سپاسگزاری از استاد عباس منش را دوست دارم بیان کنم تا هم برای خودم عبرت باشد و هم برای آنان که رؤیای ارزش خلق کردن دارند.
شاید رسم عمومی این باشد که همیشه استاد در نگاه و نظر شاگرد فردی خاص و متفاوت باشد که آن تفاوت ها باعث استادی او شده است.
استاد عباس منش با توجه به آگاهی، نتایج و قدرت تاثیرگذاری شان می توانند این نگرش خاص و متفاوت بودن را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنند به گونه ای که دنبال کنندگان او نتایج و شرایط استاد خود را دست نیافتنی و بسیار دور از خود تصور کنند.
اما استاد عباس منش مانند بسیاری از اساتید عمل نمی کند و هیچوقت به شاگردان از منظرکوچک بودن نگاه نکرده و با غرور و تکبر برخورد نکرده است. استاد عباس منش سعی کرده است به شکل های مختلف با در معرض نگاه قرار دادن زندگی خود با علاقمندان خود این باور را در ذهن ما ایجاد کند که من هم مانند شما زندگی میکنم.
من هم مثل شما هستم و زندگی روزمره من مانند همه شماست.
می خوابم، می خورم، خرید میکنم،تفریح می کنم،مسافرت می روم و مانند همه شما زندگی می کنم.
و حتی فراتر از آن با انتشار ویدیوهای افرادی که از آموزش های او استفاده کرده و نتایج عالی گرفته اند نزدیکی و صمیمیت بیشتری با دنبال کنندگان خود ایجاد کرده است.
شاید خیلی رازآلودتر و جذاب تر بود اگر استاد عباس منش نگاه ما را به خانه و زندگی خود راه نمی داد. درباره افکار منفی ذهن خود صحبت نمی کرد و حتی ویدیوهای من یا سایر دوستان را منتشر نمی کرد و هرگز از شاگردان خود تشکر نمی کرد.
اما اساتید مرجع اینگونه نیستند
اساتید مرجع انسانهایی هستند که از همه نظر بر جهان پیرامون خود تاثیر می گذارند و این ویژگی خاص بودن آنهاست.
استاد عباس منش عزیز تشکر شما ایمان مرا قوی تر کرده و تعهد و استمرار مرا افزون کرده است. به یاری خداوند و همراهی شما در مسیر خلق ارزش در زندگی شخصی و دنیایی ام ادامه خواهم داد.
ارزش خلق کردن و احساس ارزشمند بودن بالاترین رسالتی است که انسان می تواند در زندگی دنبال کند.
ماه ها و سال های اولی که با شما آشنا شدم هدفم فقط ثروتمند شدن بود. آنچه تصور می کردم ندارم و برای خوشبختی باید به دستش بیاورم.
اما هرچه بیشتر ادامه دادم متوجه شدم نه تنها در زندگی ام ثروت ندارم بلکه عشق هم ندارم، ذوق و شوق هم ندارم، سلامتی هم ندارم، احساس خوب هم ندارم و از همه مهمتر خدا را هم ندارم.
این بود که انگیزه و هدف من از دنبال کردن آموزش های شما تغییر کرد و تصمیم گرفتم در جستجوی نداشته های مهمتر باشم.
روند جستجوی نداشته هایم را در ویدیوهای تصویری شرح دادم و به مرور که نداشته های خود را پیدا می کردم آنچه در ابتدای آشنایی ام در رویای یافتنش بودم خودبخود در مسیر زندگی ام پیدا شد.
بارها در نوشته های دوستانم خواندم که از شنیدن توضیحات من و دیدن نتایج من اشک شوق در چشمانشان حلقه بسته است و برای این تاثیری که با ارزش خلق کردنم در احساس دوستانم گذاشته ام خداوند را سپاسگزارم اما امروز با شنیدن تشویق های شما اشک در چشمانم حلقه بست.
اشک من بر خلاف دوستانم اشک شادی نیست بلکه اشک ناراحتی است چون در این سالها می توانستم بسیار بهتر از این عمل کنم اما کوتاهی کردم.
آنجا که فرمودید نشانه های مالی مثل خونه و ماشین را می توان دید اما تغییرات درونی را نمی توان مشاهده کرد تلنگری برای من بود که چقدر می توانستم بهتر از این عمل کنم اما دچار روزمرگی ها و مشغولیات دنیایی شدم.
اما از شما استاد عزیز آموخته ام که ناراحتی را در خودم نگه ندارم بلکه آن را به انگیزه و اشتیاق سوزان برای بهتر شدن و ارزشمندتر شدن تبدیل کنم و امروز بار دیگر با شما استاد عزیز تحدید پیمان می کنم و متعهد می شوم با تمرکز و انگیزه بیشتری به دنبال خلق ارزش بیشتر باشم.
نکته جالب توجه درباره مستند زندگی ام اینکه هرگز تصور نمی کردم مسیری که طی کرده و تغییراتی که در زندگی ام تجربه کرده ام تا این حد الهام بخش و انگیزه بخش برای دوستانم باشد و جالب اینکه این چند ساعت فقط بخش کوچکی از تغییرات و نتایج استفاده از آموزش های شما استاد عزیز بود.
امروز که در این فایل درباره ارزش گذاری و ورود ثروت و نعمت به زندگی صحبت کردید، این موضوع توجه من را جلب کرد که در این چند ساله که من با استفاده از آموزش های شما استاد عزیز زندگی ام را متحول کرده ام همسرم نیز از این شرایط استفاده کرده و اکنون صاحب کسب و کاری است که بسیار موفق و پولساز است.
همین چند سال قبل بود که آرزوی همسرم این بود که 50 هزارتومان پول در کیفش داشته باشد. رویایی که هرگز در آن سالها از طرف من برآورده نشد اما سال 95 که شرایط افکار و احساس من تغییر بنیادی کرده بود تغییرات خوبی در همسرم ایجاد شد که کاملا خودبخودی و بدون اصرار من بود و کسب و کار خودش رو با 7 میلیون تومان و تاسیس فروشگاه پوشاک زنانه و بدلیجات شروع کرد.
یادمه در اولین سفر که برای خرید مغازه به تهران رفتیم با دو یا سه پاکت جنس برگشتیم چون همه پولی که داشت را خرید کرد.
با اینکه من در شرایط مالی بهتر از قبل بودم ولی هرگز به او کمک نکردم و البته خودش هم اصراری به این کار نداشت.
قدم به قدم کار رو پیش برد و بدون وام، قرض یا دسته چک کسب و کار خودش رو گسترش داد و خدا رو شکر امروز شرایط بسیار عالی در کسب و کار خودش داره که اگه می دونستم انقدر ویدیوهای نتایج برای بچه ها تاثیرگذاره از همسرم هم می خواستم که در کنار من از نتایج خودش صحبت کنه.
چون خیلی از خانم های ایرانی شرایط مشابه همسر من دارند و خانه دار هستند و پول و سرمایه ای ندارند و دقیقا همسر من با همین شرایط شروع کرد و به لطف خدا سالهاست از نظر مالی مستقل شده و جالبه که تقریبا همه خرج خوراک خونه رو خودش پرداخت میکنه چون علاقه به خرید داره و معمولا خودش می ره خرید هزینه ها رو خودش پرداخت میکنه
مقدار خیلی زیاد برای خودش انواع طلا و جواهرات خریده چیزی که از بچگی عاشقش بود و من هرگز نتونستم براش بخرم و خودش خرید.
همسر من به قدری خجالتی بود که تا همین چند سال قبل توان خرید کردن از سوپر مارکت رو نداشت چون خجالت می کشید اما امروز به شکل فوق العاده ای در کار فروش موفق عمل می کنه.
یعنی برای من نمونه واضح فردی است که از هیچ هیچ به این شرایط رسیده و توانایی های عجیبی در ارتباط برقرار کردن با مشتری و … در همسرم مشاهده میکنم که تعجب می کنم تا حالا این توانایی ها کجا بود.
کسب و کاری که از یک مغازه 10 متری با 7 میلیون سرمایه شروع شد که تازه 2 میلیون از اون هم بابت خرید کولر هزینه شد الان به مغازه ای 30 متری تبدیل شده با صد برابر سرمایه اجناس و صدها میلیون هم در این دو سه ساله برای خودش طلا خریده
نکته جالب تر اینکه مغازه همسرم در یک خیابان فرعی است و به اصطلاح فروشگاه محله ای حساب میشه
نکته جالب تر اینکه همسرم کارتخوان بانکی نداره و کارتخوانی که در مغازه اش هست برای ابزار و یراق چند سال پیش منه
نکته جالب تر اینکه در این سالها هرگز همسرم صبح سر کار نرفت و فقط بعد از ظهر ها میره مغازه
نکته جالب تر اینکه در ایام بیماری که همه جا تعطیل بود و قرنتینه بود فروش همسر من بارها و بارها بیشتر از قبل شد
نکته جالب تر اینکه تابلوی مغازه همسر من متعلق به کرایه نشین قبلی بوده و حوصله عوض کردنش رو نداره
نکته جالب تر اینکه همسر من در شبکه های مجازی برای کارش تبلیغ نمیکنه و کمتر از یک سال تازه یاد گرفته بود استوری واتس اپ میذاشت که از وقتی فیلتر شد هم دیگه سراغش نرفت
فردی که تا همین چند سال پیش هیچ توانایی در خودش نمی دید و محتاج کمک خانواده اش بود بدون سرمایه و مدرک و وام و دسته چک و قرض و هیچی الان ده ها برابر یک کارمند که از سالها سابقه کار داره درآمد داره.
حالا شاید سوال پیش بیاد که این همه موفقیت رو چطور به دست آورده یا از چه دوره و فایل و روشی استفاده کرده و جالبه بدونید که از هیچ
من در شروع آشنایی با استاد روابط عاطفی مناسبی با همسرم نداشتم ولی وقتی از دوره قانون آفرینش استفاده کردم تصمیاتی گرفتم که هرطور شده باید رابطم با همسرم رو بهبود بدم و این موضوع برام مهم شد چون می دونستم بیشترین ارتباط من در زندگی با همسرم هست و اگه رابطه خوبی نداشته باشم تحت فشار ذهنی خواهم بود بنابراین بهبود روابط برام الزامی شد.
خیلی تلاش می کردم ولی نتیجه خاصی نگرفتم تا دوره عشق و مودت توسط استاد ارائه شد و یکی از جملاتی که از استاد در این دوره شنیدم و درعین حالی که اصلا نمی تونستم باور کنم این بود که (شما روی خودت کار کنی رفتار همسرت عوض میشه)
خیلی به نظرم خنده دار اومد و حتی با خودم گفتم از استاد عباس منش انتظار همچین حرفی رو نداشتم ولی با خودم فکر کردم اگه چیزی برای من خنده داره به این معنی نیست که واقعیت نداره بلکه من درباره اش هیچی نمی دونم و تجربه ای ندارم.
به همین دلیل تصمیم گرفتم این حرف رو باور کنم و خیلی روی دوره عشق و مودت کار کردم و انصافا من یک طرفه روی این موضوع کار کردم و اصلا نه به همسرم گفتم و نه میدونه که این دوره رو استفاده کردم و بعد از چند هفته تغییرات خیلی کوچیک در رفتارش مشاهده کردم که با اینکه اصلا چیز خاصی نبود ولی برای من نشونه بود
راستش یه جورایی خدا در ذهنم این حرف رو مرور کرد که این یک نشونه است والا اون تغییر انقدر کوچیک بود که از نظر ذهن منطقی من اصلا مهم نبود ولی ادامه دادم و به مرور تغییراتی در رفتار همسرم ایجاد شد که یه وقت هایی انگشت به دهن می موندم و می گفتم چطور ممکنه یه هو انقدر تغییر ایجاد بشه حتی در موضوعات مربوط به کسب و کار
از نظر خودم همسرم خیلی موفق تر از من بوده چون من شبانه روز روی افکارِ ، نگرش و عملکردم کار کردم ولی همسرم فقط با من زندگی کرده و خودبخود تغییر کرده.
خلاصه مطلب یک کلام: هیچ چیزی جلودارش نیست که به خواسته اش نرسه.
یعنی وقتی باید بره تهران برای خرید جنس هیچی براش مهم نیست الا رفتن و خرید کردن و بعدش هم که فروختن
یه وقت هایی چیزهایی درباره فروش میگه که برام جالبه و طبق آموزش های استاده
مثلا اینکه خیلی وقت ها در ذهنش اجناس رو می فروشه
فکر میکنه به اینکه این جنس مناسب فلان مشتریه و در ذهنش به قیمتی که دوست داره بهش می فروشش و یکی دو روز بعد بهم میگه رضا فلانی اومد همون جنس ها رو بهش فروختم
بیشتر از اینکه مشتری ازش خرید کنه همسرم به مشتری ها جنس می فروشه و همیشه از این توانایی اش متعجب می شم
ولی خدا رو شکر داستانهای کسب و کارش خیلی به بهبود باورهای من کمک کرده
مثلا یکی از باورهای من این بود که خانم ها پول ندارند که از آموزش های من استفاده کنند چون دستشون تو جیب همسرشونه
دلیلش هم این بود که مادر و خواهرها و همه خانم های اطرافم در همین شرایط بودند
ولی دیدن انبوه خانم هایی که از همسرم خرید می کنند خیلی بهم کمک کرد که این باور اشتباه رو تغییر بدم
یه جورایی خدا همسرم و کسب و کارش رو مکمل باورسازی من قرار داده و خدا رو برای این نعمت و فرصت سپاسگزارم
به نظرم توضیحات استاد عزیز در این قسمت یک کلاس کارآفرینی بود که اگه کسی رویای تغییر کردن داشته باشه به انجام همین مراحل میتونه به موفقیت های عالی برسه
چون هرچی استاد می گفت رو نه تنها در خودم بلکه چون در همسرم که خانه دار بود مشاهده کرده بودم خیلی برام جذاب بود و دوست داشتم این موضوع رو با دیگران به اشتراک بذارم.
سالها قبل در کامنت ها درباره روابطم با همسرم چیزهایی نوشته بودم که شرایط مناسبی نداشتیم و بهتر شده ولی این نوشته در واقع چند سال بعد اون نوشته هاست وقتی که من از آموزش های دوره عشق و مودت استفاده کردم و به لطف خدا همه چیز تغییر کرد.
انشاالله همیشه در مسیر ارزش آفرینی حرکت کنیم و از خودمون ردپای مثبت و موثری در دنیا باقی بذاریم چون هرآنچه از نعمت ها از خداوند به شکل پول و ماشین و … دریافت میکنیم که از خداونده و در این دنیا باقی می مونه و ما رهسپار اون دنیا میشیم.
در سرای آخرین میزان عملکرد ما بر اساس نعمت های دریافتی از خداوند نیست چون از خداونده و در دنیا باقی مونده بلکه ملاک محاسبه ارزشی است که ما در مدت حیات خود در دنیا ایجاد کردیم و آثارش در دنیا باقی می مونه
شاد و موفق باشید.
سلام به استاد عباس منش عزیزم
و استاد عطارروشن
جناب عطار بی نهایت از شما سپاسگزارم برای کاری که کردید، شما نوشتید که چقدر نتایج شما روی ما تاثیر گذاشت ولی بگذارید بگویم آن چیز که تصور میکنید را به توان n برسانید حداقل فقط در مورد من.
استاد جان من فقط لذت بردم و شما را تحسین کردم، جسارت شما وقتی که دسته چک را پاره کردید، این شجاعت و ایمان را من فقط در قصه ی حضرت ابراهیم و اسماعیل درک کرده بودم.
کسب و کار شخصی تان، تعهدتان، خوشرویی تان، قدمهایی که برداشتید، هزار بار گفتید مسخره ام میکردند ولی من اهمیت ندادم، همون اصل توحید و عدم اهمیت حرف مردم، فراوانی مشتری تان، پیش فروش کردن محصولاتتان، بهبود خودتان جسمی و روحی، ترک سیگار، بستن مغازه، بهبود روابط تان با همسرتان، عروسک قشنگمان آیدا، خونه و ماشین و تمام دستاوردهای مالی تان. توحیدتون ، بهبود مستمرتون، صداقتتان، استاد باور کنید حالا حالا ها میتوانم بنویسم،
و حالا در این کامنت نتایج همسر عزیزتان، خدااااای من فوق العاده بود.
تحسین میکنم ایشان را که از صفر شروع کردن و الان به آزادی مالی رسیدن، بدون تابلو، دست خالی، بدون چک، و با ایمانی فولادی.
چقدر تحسین برانگیز هست و من عاشق این هم فرکانسی شما و همسرتان هستم.
تبریک و تبریک
احسنت و احسنت
استاد سپاسگزارم ازتون برای این ویدیو.
من عاشق ویدیوهای شما هستم، چرا که نه یکبار هم با همسرتان و آیدای جیگر برایمان ویدیو بفرستید.
در پناه ری العالمینم بهترین ها برای شما
سلام خانم بختیاری
وقتتون به شادی و پیروزی
شاید باعث تعجبتون بشه که چطور من در جواب شما دارم کامنت میذارم نه در جواب آقای عطار
علتش اینه که تمثیل شما از پاره کردن چک با داستان حضرت ابراهیم خیلی عالی بود
و من این مثال رو واقعا تحسین کردم
برای یه کاسب پاره کردن چک مثل قربانی کردن فرزنده
این رو فقط یه کاسب درک میکنه که پاره کردن چک یعنی چی؟؟
اون هم کاسبی که سرمایه زیادی نداره
مغازه اش استیجاری هست کلی بدهی داره
من توی این مدت به پاره کردن چک توسط آقا رضا فکر میکردم
که به کامنت شما رسیدم و الحق کامل ترین و دقیق ترین مثال رو زدید
پاره کردن چک برای کاسب جماعت حکم قربانی کردن فرزند رو داره
و اینو بگم هر کاسبی چک پاره کنه لاجرم پیشرفت میکنه
مثل ابراهیم که شد خلیل الله
موفق باشید
سلام به دوست عزیز اقا رضا عطار روشن
از این همه تعهد وپشتکار واستمرار وموفقیت شما واقعا خوشحال هستم
چون شما با جزئیات ساده وباصداقت
از پیشرفت وتوانایی خود صحبت کردید
خدا راشکر میکنم بابت این دستاورد وموفقیت که داشته اید
وارزو میکنم که همیشه روبه پیشرفت وبه سمت خدا
حرکت کنید
یاد داستان ادیسون افتادم که معلمش اون را کودن میدونستند واز مدرسه اخراجش کردنند ونامه اخراج شدن را به دستش دادن واون نامه را به مادرش داد
ومادر فهمیده اون با باور اینکه تو یک نابغه هستی راه درست را به ادیسون نشون داد و ادیسون را ارزشمند دونست
واین باور نهادینه کرد در وجود ادیسون
وجهان خود را متحول کرد
استاد عباس منش بزرگوار نیز جای مادر ادیسون به مافهموند که ما یک نابغه هستیم ما روح خداوند هستیم
ما ارزشمند هستیم ما لایق هستیم
ما شایسته بهترین ها هستیم
ما به خداوند نزدیک هستیم
ما فوقالعاده هستیم
ما خالق زندگی خود هستیم
وبرخلاف معلم ها وجامعه که هیچ وقت
ما را تشویق نکردند وما را ارزشمند ندانستد
استاد دست خداوند بود که مارا تشویق
کرد وما را به خداوند نزدیک کرد واز ما تمجید کرد
واین آگاهی ها را به یاد ما آورد
که ما جانشین خداوند در زمین هستیم
ما برترین مخلوقات هستیم
که فرشتگان بر ما سجده کردنند
وماخالق 100 زندگی خود هستیم
وخداوند عادل هست
وبخشنده ومهربان است بی حد اندازه
موفق وپیروز وثروتمند باشید
درپناه رب العالمین
سلام به آقا رضا عطار روشن
صحبت های شما ذهن من رو خیلی درگیر کرد
راجب موفقیت های همسرتون در کار پوشاک
اینکه در دو سه سال چندین میلیون طلا خریدند و کسب و کارشون خیلی موفق شده
منم تو کار پوشاک هستم
اینترنتی هم کار میکنم
حضوری کلا 6 ماه بودم که بعداز اون بیماری که شایع شد کارم رو اینترنتی ادامه دادم
خیلی ذهنم درگیر شد که چطور همسر شما اینقدر موفق و طی مد زمان کم هم جنس هاشون خیلی زیاد شده و کلی طلا خریدند
با اینکه من تو کسب و کارم که اینترنتی هست و مشتری باید بیشتر باشه چون دیگه موضوع فقط یک محله نیست موضوع کل ایران هست ولی رشد مالی نداشتم
این کامنت شما ذهن من رو خیلی درگیر کرد و باعث شده بیشتر فکر کنم
اگه نظری داشته باشید خوشحال میشوم
به نام الله حافظ و هدایتگر
سلام استاد عزیزم سلام خانم شایسته مهربان
سلام آقای عطار روشن عزیز
چقدر لذت میبرم از نوشته های شما و چقدر خوب درباره استاد عباسمنش عزیز نوشتین ، استاد عباسمنش عزیز من واقعا با اتمام هر فایل صوتی یا تصویری شما چه درمحصولات چه در فایل های هدیه بسیار بسیار تحسینتون میکنم و قلبم باز میشه و این honest بودن شما چه با خودتون چه با بچه های سایت باعث شده اینقدر تاثیرگذار باشید ، هرکسی به هر نحوی صدای شما به گوشش میرسه به صداقت و خلوص نیت شما باورپیدا میکنه
دقیقا مثل حضرت محمد که به صداقت و درستکاری معروف بوده توی دوران زندگیش و مردم از هرکجای کره خاکی جذبش میشدن
شجاع مثل حضرت ابراهیم که با نهایت توکل تسلیم الله بوده و به الهاماتش جامه عمل میپوشونده
آقا رضای عزیزم بسیار بسیار بهتون تبریک میگم که چقدر شیرین و دلنواز مسیر تکامل بندگیتون رو توی این چند سال برامون توضیح دادین ، سپاسگذارم که چند قسمت جذاب رو برای ما مثل یک دوره آموزشی ساختین و باعث هدایت و تعهد هزارااااان نفر در ادامه زندگیشون شدین
چقدررررر دخترتون زیبا ، بانمک ، شیرین و دوست داشتنی هست خدا عمر بابرکت و سلامتی بده به خودتون و خانواده عزیزتون
درآخر این کامنتتون و صحبت های زیباتون چقدر قشنگ گفتین که همه چیز از خداونده و برای ما چیزی جز ارزشی که خلق کردیم نمیمونه
انشاءالله خدا عزت و سلامتی و ثروت روزافزون رو بغیر حساب به زندگیتون وارد میکنه
در پناه الله خوشبخت باشید
سلام و درود خدا بر شما
خبر موفقیت همسر شما فوق العاده ارزشمند و امیدافزا بود
مرسی برای این مکمل ارزشمند که براای فایل های عالیِ نتایجتون اضافه کردین. و بارها نکاتش قابل خوندن و تعمقه.
از خداوند برای شما و همسر عزیز و قدرتمندتون و فرزندان نازنینتون و آیدای زیبا و عزیز که سعادت دیدن روی ماهشو داشتیم ، سعادت دنیا و آخرت رو طلب میکنم.
بیش از پیش بدرخشید
سلام جناب عطا روشن عزیز، امیدوارم حال دلتون عالی باشه و در کنار همسر ودو دخترو آقا پسر گلتون همواره در مسیر شادی و خوشبختی و خلق ارزش باشید.
خدا رو شکر میکنم که در میان انبوه پیامهای این قسمت هدایت شدم به کامنت شما و باز هم درس گرفتم و باور ساختم با تجربیات و راههایی که رفته اید.
به جرات میتوانم بگویم که تجربیات شما و امثال شما برای بچه های سایت خیلی بیشتر از تجربیات استاد برای ما قابل لمس و قابل باور و الگو برداری است زیرا همه استاد را آنقدر بالا می بینند که و خودشان را پائین که این ارتباط در ذهن برقرار نمیشه ولی وقتی نتایج شما و دوستان را می بینند که از همین آموزه ها توانسته اند راهشون را پیدا کنند و به موفقیت برسند به دلیل فاصله کم ذهنی برایشان باور پذیر تر می شود و بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند. ممنون که کامنت میذارید و تجربیات خودتون در زمینه های و بحث های مختلف به اشتراک می گذارید.
در پناه خداوند رزاق سالم باشید و خوشبخت و ثروتمندتر. یا حق
سلام آقای عطارروشن بزرگوار
من همه قسمت های برنامه شما را مثل یه سریال هیجان انگیز با اشتیاق نگاه کردم و چیزهای زیادی از شما یاد گرفتم. واقعاً این حد از تعهد شما را تحسین می کنم. من تا حدی به دلیل شرایطی که داشتم دچار افسردگی شده بودم ولی برنامه های شما انگار یه انرژی تازه ای برای حرکت جدی به من داد و چند روزی هست که دارم خیلی قویتر روی برنامه های استاد کار می کنم و به صورت جدی تری درس می خونم.
از شما ممنونم و امیدوارم همیشه موفق و سلامت باشید.
سلام رضا عزیز
ماشاء الله به این قدرت سخنوری شما
چه خوب مطالب را تشریح می کنید
این از ویدئوی سه ساعته شما که همراه با توضیحات استاد، یک دوره شده برای خودش
و این هم از توضیحات عالی شما درباره کسب و کار همسرتان
من از خواندن کامنت های شما چقدر چیز می آموزم
امیدوارم باز هم از این کامنت های خواندنی و زیبا منتشر کنید برای ما
موفق باشید
سلام آقا رضا امیدوارم حالتون عالیییییی باشه
دیشب که برام ایمیل اومد شما دوباره کامنت گذاشتین کلیییییی ذوق کردم گفتم باز قراره باور های خالصی که عباس منش عزیزم به ما یاد داده تکرار شه
اون نکته که گفتین شما روی خودتون کار کردین بعد به طور خودکار روی همسرتونم هم تاثیر گذاشتین دقیقا من اینو درک میکنم
استاد فرمودن که وقتی روی خودمون کار کنیم مدارمو بیاریم بالا آدم هایی که توی مدار ما نیستن حذف میشن ولی خوب ما یسریا رو دوست نداریم که حذف بشن مثلا من دوست نداشتم که پدر و مادرم از توی زندگیم حذف بشن
حالا من روی خودم کار کردم مدارمو آوردم بالا به طور خودکار روی پدر و مادرم هم تاثیر گذاشتم بعضی وقتا چیزی ازشون میبینم که به قول شما آدم انگشت به دهن میمونه
در نهایت مثل همیشه خداوندم رو بیییی نهایت سپاس گزارم برای اینکه منو به یکی از خاص ترین سایت های دنیا هدایت کرد و همچنین یکی از خاص ترین استاد دنیااااا️
واقعا به این فکر میکنم که من چقدررررررر خاصم که به اینجا هدایت شدم و متفاوتم اینن خیلییییییی لذت بخشه که تو میدونی اتفاقات زندگیت برای چی رخ میده و دلیلشو می دونی ، که بخاطر افکار ، باور وفرانسه هات
خیلیییییی لذت بخشه حال الان من با هیچییییییی قابل مقایسه نیست
خداوندم بییییییییییییییییییییییییی نهایت ازت سپاس گزارم و عاشقتم️️️️️️️
سلام به استاد عطار روشن عزیز
خدا رو شکر که بعد از دو روز هدایت شدم به کامنت فوق العاده شما
و باز هم با خوندنش اشکهای من جاری شد
واقعاً که شاگرد ویژه و برجسته استاد عباسمنش هستی و انصافاً که حرفات از جنس حرفای استاده و خیلی تأثیرگزاره
آقا رضای عزیز چه کار خوبی کردی که درباره همسرت و شرایط کسب و کارش نوشتی
چقدر با این کارت به من و خانم های خانه دار امثال من انگیزه و ایده دادی
و چه باورهایی در وجود ما تقویت میشه
مشکلی نیست که محل کار تو یک خیابون فرعی باشه
مشکلی نیست که دستگاه کارتخوان بنام خودش نداشته باشه
مشکلی نیست که فقط بعد از ظهرها سر کار میره
مهم نیست که اوضاع و شرایط بیرونی چطور باشه(شرایط پندمیک-اوضاع سیاسی)
مهم نیست که تابلوی مغازه بنام خودش نباشه و متعلق به صاحب قبلی باشه
مهم نیست که در شبکه های مجازی برای کارش تبلیغ نمی کنه
کافیه که باورای درستی داشته باشیم و حرکت کنیم
خدایا هدایتم کن که همیشه در مسیر ارزش آفرینی حرکت کنم و رد پای مثبت و مؤثری از خودم در دنیا باقی بزارم
از شما بینهایت ممنون و سپاسگزارم آقا رضای عزیز که این تجربیات گرانبها رو با ما به اشتراک گذاشتی
از خدا میخوام که خودت و خانواده عزیزت شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به آقا رضای عزیز و ممنون بابت این صحبت های الهی.
من که سیر نمیشم از خواندن کامنت زیبای شما و فک کنم این داستان کسب و کار همسر شما خودش یه فایل چند قسمتی باشه و مطمئنم میتونه به خانوم ها و همه ی ماها کمک کنه برای رهایی از باورهای غلط.
واقعا سپاسگزارم برای وجود شما
شاد باشید
سلام به همه دوستان وجناب آقای عطار روشن
اولین کامنت من درمورد این چندقسمت از داستان زندگی شما:من واقعا شمارو تحسین میکنم که اینقدر متعهدانه قانون رو در زندگیتون اجراکردید(عمل کردید)انقدر صحبت های شما برام لذت بخش بود که هر قسمت رو بارها وبارها گوش دادم،انقد که از دل میگفتید انقد که باجزییات گفتید،گفتن همین جزییات باعث شد به دل بشینه حرفاتون وانقدر تاثیرگزارباشه برای ما،چون خیلیا که از زندگیشون میگن که چطور به موفقیت رسیدن یه چیزکلی وجامع میگن،که خداجورش کرد خدا رسوند،خدامعجزه کرد…
همیشه توذهنم میگفتم خب یعنی چجوری؟
خداچجوری کمکش کرده
چجوری فلان پول رو براش جورکرده
چجوری ازهیچی خونشو خریده،کسب وکارشو راه انداخته
ولی وقتی شما باجزییات تمااااام از زندگیتون ازتک تک هدایت های الهی گفتید انقدر برام جذاب بود که پراز شوروشوق وامید شدم متعهدترشدم
شایدشماندونید که این صحبت های شما زندگی خیلیا رو دگرگون کرده
خوش به حالتون جناب عطارروشن که اینقدر توانا هستید درکنترل ذهنتون افکارتون،هرچی تحسینتون کنم کمه
وهمچنین تحسین میکنم خانم محترمتون رو بازهم الگویی خوب برای ماخانم ها
من خانه دارهستم والبته مدرک لیسانس زبان هم دارم وآرزوم ازبچگی این بود که خودم بتونم درامد داشته باشم وشغل داشته بود بعداز ازدواجم بااینکه همسرم این درخواست منو قبول کرد که با کارکردن من مشکلی نداره،ولی به مرورشروع به مخالفت کرد خیلی موقعیت های خوب داشتم ولی مانع شد،اون موقع ها با قانون آشنا نبودم واعتراف میکنم حتی الانم که میدونم مانع توی ذهنمون هست هیچکس قدرت تاثیرگزاری تو زندگیمون رونداره مگراینکه مابهش قدرت بدیم،نتونستم این ذهن رو کنترل کنم
و انقد علاقه دارم که خودم برای خودم پول بسازم بااینکه همسرم مخالف بود با چندمورد از کارهایی که تجربه کردم ولی باز ادامه دادم گفتم من مگه چقدرفرصت زندگی دارم که بخام باب میل خودم زندگی نکنم،خلاصه ادامه دادم انقدر حس خوب وشوق وذوق داشتم توکارم که انگار رو ابرها بودم،ولی از اون طرف زندگیم داشت خراب میشد تاجایی پیش رفتم که مجبور بودم بین زندگیم وشغلم یکیشو انتخاب کنم واز اونجایی هم که بچه داشتم نخواستم زندگیم خراب شه،کوتاه اومدم و دوباره زندگی شد باب میل همسرم،وباهزاران آرزوی مانده در دلم
وهنوزم که هنوزه نتونستم به خواستم برسم
نمیدونم مشکل از کجاست چیه که بعدازچند سال کارکردن روباورهام که به خیلی ازمعنویات رسیدم اما هنوز این خواسته به درامد رسیدنم محقق نشده
همسرم اعتقاد داره شغلی داشته باشم که توخونه باشه باهیچ مردونه ای درارتباط نباشه اگه میتونم اجراش کنم اگه نه هم که هیچ…
یه چندبار فروش خانگی لباس واین چیزا تجربه کردم ولی ازاونجایی که علاقه نداشتم نتیجه خاصی نداد فقط تجربه کسب کردم
جناب عطارروشن اگربتونید منو راهنمایی کنید که چطور باورسازی کنم چه باوری بسازم چه اقدامی کنم تا به نتیجه به خواستم به آرزوم برسم ممنون میشم
اینو هم بگم که همسرم با من متفاوت فکرمیکنه عمل میکنه فردیه که دائم ازشرایط کاریش گلایه داره از روزگار…وبسیار درونش ناآرومه
برعکس من که باوجود تضادهای زندگیم خیلی اروم وخونسردم وتوکلم به خدا زیاده وامیدم به اینده بسیار
وهمسرم کلا بااین فضا مخالفه وحتی یه زمانی میخواست مانع بشه تا من از آموزه های سایت استفاده کنه ولی من تاجان دارم این راه رو ادامه میدم
سلام ب رضای عزیز
تحسین میکنم اینقد برای درکت بالات از آموزه های استاد عزیز و برای نتایج عالی که گرفتی
تحسین میکنم برای این پیشرفت های عالیت
خداروهزاران بار شکر رابطه من با همسرم هم اینقد خوبه خود همسرم هم همش میگه چقد راحت رابطمون عالی شده و هر روز داره بهتر میشه
واقعن با توجه به نکات مثبت هم خیلی بهترتر میشه
واقعن با خدا بودن و استفاده از آموزه های استاد در همه جنبه ها میشه ب موفقیعت رسید
راستش همسر من هم خیلی خیلی راحت ب خاستش میرسه اینقد راحت تو این چن سال رسیده که رویایی
باهم حرف زدیم و به نتیجه رسیدیم چون توی ذهن خانوم ها از اول برای پول در اوردن و باور کمبود و باور اینکه باید زیاد کار کرد و پول در اوردن سخته و ذهن منطقی در این موارد ندارن خیلی راحت ب خاسته هاشون میرسن
و باید ما هم یاد بگیریم منطق بزاریم کنار و خواسته هارو ب خداوند بدون شرط شروط بگیم و اون امادس تا خواسته های مارو اجرا کنه
ممنون برای کامنت زیبات
آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون
سلام اقای عطارروشن عزیزوفوق العاده
خیلی سپاسگزارم که از تغییرات ونتایج همسرتون هم نوشتید،خییییلی ذوق کردم خییییلی زیاد
باهر نکته جالبتری که نوشته بودید چشمام گردمیشد ومیگفتم وای چه جالب ، خدایا چه جالب ، الله اکبر چه جالب واقعا چجالب خیلی خیلی جذاب بود خونوادگی تحسین برانگیزهستید
همیشه گوشه ذهنم در مورد اطرافیانم یه پیشفرضی میومد که اینا تغییرناپذیرن بهترین راه جدایی هست
یه جاهایی خودم اگاهانه اون جدایی رو ایجاد کردم یه جاهایی جهان ، یه جاهایی رو که نتونستم ولی یسری تغییرات در اون افراد میدیدم که گاهی شگفت زده م میکرد، ولی اون تغییرات ثبات نداشت… کامنتتون پیشفرض من رو درهم شکست ومن رو برای تغییر خودم وادامه دادن وتحسین کوچکترین نشانه ها مصممتر کرد
سپاسگزارم
احساس عالی وشادی بیشتر سهم قلب پاک ومهربونتون
خداوند به خونواده وزندگیتون سلامت آرامش برکت ثروت،خوشبختی وسعادت بیشتر وعظیمتر عطاکنه
سلام آقای عطار روشن تبریک میگم رشدوپیشرفت تون و سپاسگزارم بابت اینکه نتایج عالی تونو بیان کردین براتون توفیق بیشتر توی درک و عمل به قوانین درخواست میکنم خیلی کمکم کرد به درک بهتر آموزشای استاد. فهمیدم تعهد واقعی رو و باعث شده زمان بیشتری حالم خوبه زیبایی های بیشتر برام فراهم میشه و تمرکز دارم رو خلق خواسته هام و مطالبی که در مورد پول و ثروت گفتین عالی بود حالا منم خونه ای که با تجسم خلقش کردم دارم اجاره میدم و با توجه به تجربه شما که در مورد چک و برخوردتون با پول و ثروت گفتین یه سوال برام ایجاد شده دارم خونه رو اجاره میدم و مبلغ رهن رو چطور استفاده کنم که مطابق با قوانین باشه سپاسگزارم اگه راهنمایی م کنید
سلام استاد رضاعطار روشن
سپاسگزار خداوندم که هدایت شدم به این کامنت بی نظیرتون
من از همون روزهای اول که استاد عباس منش عزیزم فایلهای تصویری از صحبتهای شما رو گذاشتن روی سایت همرا ه بودم باورتون نمیشه چقدر این فایل های شما برام قابل درک وتاثیر گذاربود وچقدر امیدوارتر شدم برای ادامه مسیر چقدر از شما الگو گرفتم چقدر به رشد وپیشرفتم کمک کردین وسپاسگزار استادعزیزم هستم که اینقدر ارتباط صمیمی وخاکی با دانشجوهاشون دارن واینقدر مسیر زندگیشون صادقانه هستش که همچون شاگردانی چون شما تحویل جامعه میدن.
استاد عطارروشن سپاسگزارم اینقدر خالص وصادقانه اومدین ومراحل رشدتون رو بیان کردین.
الآن که درست زمانیکه به این هدایت نیاز داشتم هدایت شدم به کامنت شما واز همسرتان درس گرفتم وبه این باور رسیدم که میشود.ازهمینجایی که هستم به درآمد بالا وآزادی مالی برسم واینکه اصلا نگران این نباشم که همسرم دراین مدار نیستن واین باور درمن ساخته شد که وقتی استاد عزیزم میگن شما فقط روی خودتون کار کنید وجهان شرایط روتغییر میده وافراد اطرافتون یا تغییر میکنن یا از مدارشما خرج میشن.وامروزبا کامنت شما این باور رو با اعماق وجودم درک کردم وباور کردم.
انشاالله هرکجا هستین شاد وسالم وسعادتمند باشید درپناه حق
سلام آقا رضای گل
هرجا هستی خدا بهت کمک فراوان بکنه که اینقدر زیبا توضیح دادی و باعث باورسازی برای من و بقیه بچهها شدی
این فایلهارو خیلی وقت پیش هم شنیده بودم اما تو مدار دریافت آگاهیهاش نبودم
خدا بهم لطف داشت و یکبار دیگه تو مسیر دریافت این فایل قرارم داد ، آلانی که کاملا آماده شنیدن این حرفا بودم
چند تا نکته فوقالعاده مهم داشت صحبتهای شما و استاد برام:
1/ من باید از همینجایی که هستم و با شرایط موجود خودم اقدام کنم(من الان از دستم برمیاد که روی تدوین ویدئو و بالا بردن کیفیت محتواهام کار کنم)
2/باید تکاملی و قدم به قدم پیش برم(یکشبه از هزارتا فالوور تو اینستا نمیشه که به 100هزارتا یا یک میلیون فالوور برسم)
3/استمرار داشتن در انجام کار خیلی مهمه(با چندتا ویدئو آپلود کردن و بازدید نگرفتن نباید ناامید بشم)
4/باید هرروز روی تواناییها و تخصص خودم رو افزایش بدم(روی بیماری شناسی گیاهان باید متخصص بشم)
5/با متخصص شدن میتونم به انسانهای بیشتری کمک کنم و بهشون یاد بدم که گلهاشون رو سالم نگه دارن(با خلق این ارزش پول هم وارد زندگی من خواهد شد)
6/کمک گرفتن و گوش کردن به الهامات خداوند وقتی اتفاق میوفته که من حالم خوب باشه و از خود مسیر لذت ببرم نه زمانی که حریصانه فقط دنبال پول باشم
خلاصه که آقارضا باورهای فوقالعادهای رو در ما ایجاد کردی
خدا به زندگی خودت و همسرت برکت زیاد بده
استاد جان از شما هم ممنونم که اینقدر با عشق روی فایلهای آقارضا صحبت کردین
به خاطر همراهی مریمبانو هم ازشون سپاسگزاریم
سلام دوست عزیز آقا رضا زحمتکش .
خیلی خیلی لذت بردم از خوندن تجربه ی پدر شدنتون انشاالله سایتون به سلامتی بالای سرشون باشه و از مسیر رسیدن به اهدافتون نهایت لذت رُ داشته باشید.
اگه استاد موافق باشند و کامنت من قوانین سایت رُ نقض نکرده باشه ؛ از شما دوست عزیز، هم مداری ، هم خوانواده ای عزیز و انشاالله هم کار عزیزم میخوام تا با تجارب و راهنمایی هاتون کمک کنید تا من هم مسیری که یک ماهه واردش شدم رُ با لذت ادامه بدم.
آخه من حدود 18 ماه هستش که با واژه هایی به نام طراحی سایت و برنامه نویسی و زبانهای برنامه نویسی آشنا شدم و یک ماه هستش که با یه استاد آشنا شدم که دوره اش رُ خریدم و دارم طراحی سایت با ورد پرس و المنتور آموزش می بینم اما از اونجایی که برای خرید ابزارهای شغل قبلیم وام گرفتم و دقیا در همین زمانی که تصمیم گرفتم دوسه ماه از فروش ابزارها شغل قبلیم قسط هام و خرج و مخارجم رُ بدم خدا بعد از سه سال و کُلی اینور و اونور دارم بابا میشم هنوز تازه 7هفته داره. و خانمم هم کُلی انتضار خرید مواد مغذی رُ داره و من هم دوست دارم روی یاد گیری طراحی سایت تمرکز کنم. امه اطافیان و همسرم میگن که : کار قبلیت رُ ادامه بده و اوقات فراغتت به این کار بپرداز و هروقت به در آمد رسیدی کار قبلیت رُ رها کُن اما من میخوام تمرکز بگذارم روی این دوره ذ تا اینجا هم مینونم سایت شخصی ، مجله ای و شرکتی طراحی کنم اما سایت فروشگاهی رُ هنوز فایل هاش آپلود نشده البته همون سایت های شرکتی و مجله ای و شخصی رُ در حد فرانت اند میدونم.
و از خدا خواستم تا در این مسیر هدایت بشم به سمت افراد هم مدار و باتجربه .
سلام خدمت استاد عزیزم وهمه ی دوستان ، استاداشک ذوقم بادیدن این فایل گرانبها مثل بارون شروع به باریدن کرد استاد این فایل شمابه خداخییییییلی ارزش داره اصلانمیشه قیمت براش تعیین کرد من ی خانوم خانه دارم که 3سال پیش باشما آشنا شدم فکرمیکنم 2سالی شدکه فایلهای رایگان درتلگرام رو گوش میکردم ولی فقط اون حس آرامشی که میگرفتم قانع بودم البته الان میفهمم ظرف درونم هنوز بزرگ نشده بود ومن اون موقع نمیدونستم، حال دلم نوسان داشت وی وقتایی فکرهای منفی اذیتم میکردن مثل همیشه فایلها رو گوش میدادم وتصمیم گرفتم برم دانشگاه رشته ی روانشناسی رو بخونم آخه من عاشق کارشماهستم ولی فکرمیکردم باید مدرک داشته باشم رفتم دانشگاه ثبت نام کردم ویک ماه ونیم هم رفتم وحتی امتحانهای میان ترمم رو دادم تمام استادها تحسینم میکردن که با 3تابچه چقدر پشتکاروانگیزه دارم آخرامتحانهام بود که ی حس عجیبی پیداکردم نمیتونم الان بیارمش توی نوشته وبیانش کنم فهمیدم ندای خداست چون فقط گریه میکردم نمیتونستم رودرسهام تمرکز کنم حس خوبی نداشتم ، خیللللی مضطرب شده بودم ، اونجا بود که به خودم گفتم منیر سایت استادعباس منش دانشگاه توئه واستاد عباس منش تنها استادی که میتونه تو رو به اون راهی که میخوای بری هدایت کنه. باورتون میشه من شبها باخداصحبت کردم و با اشکها واون حس عاجزشدن ازش هدایت خواستم واومدم توی سایت وزدم روی من روبه نشانه ام هدایت کن . استاد برای من اون فایل جهان بینی توحیدی که کنار آرویتون ایستاده بودین اومد بالا ، من اشکها ریختم با اون فایل وشما به من گفتین که هیچ کتابی رومطالعه نکنید وهیچ راه استادی که راهش به جز راه شما باشه رو دنبال نکنید. استادمن ازروز بعد به دانشگاه نرفتم باورتون میشه دیگه برای تسویه هم نرفتم دوستام زنگ زدن منیر توکه انقدر باانگیزه بودی پس کجا رفت اون همه ذوق وشوق ، تمام امتحانهای میان ترمم رو دوستانم بهم اطلاع دادن که نمره ی بالا گرفتم واستادها همه میگفتن حیف ازاین شاگرد که دیگه نیومد. مشکل من این بود که من میخواستم هم تمرکز روی دانشگاه داشته باشم وهم روی سایت شما وفهمیدم نمیشه تمرکز روی دو تا چیز داشت وهمون دوتاکار روبه نحواحسنت انجام داد. اولین کاری که به من الهام شد رفتن به کلاس یوگا وبالا بردن تمرکز ذهنم بود ، رفتم یوگا وخییییییلی برام خوب بوده والان الله هدایتم کرده سمت 12قدم شما، استاد میفهمم تا الان ظرف درونم بزرگ نشده بود واین اتفاقها باید میفتاد تامن همت کنم وتعهد بدم دراین راه ،منتظرم پول دستم بیاد و دوره ها رو دنبال کنم ومیدونم دراین راه موفق میشم چون روزی 3ساعت رو باخودم خلوت میکنم وبا راهکارهای رایگانی که در فایلها هست افکارم رو مدیریت میکنم وخییییلی به این کار علاقه دارم استاد با فایل شما وآقارضای عزیز من به خودم وخدای خودم تعهد دادم که ی روزی من هم مثل آقارضا بیام جلوی دوربین وازنتایجم صحبت کنم ازهمین الان تصورش میکنم و باوردارم که ی روزی مثل آقارضا خودم هم در این راه میفتم ویکتاپرستی وقانون جهان هستی رو گسترش میدم این رو همیشه ازخداوند خواستم ومیدونم مثل خییییلی ازنعمتهای زندگیم که بهم داده این روهم میده فقط خودم باید به قول استاد حرکت کنم وباورهام روتغییر بدم. استاد آرزوی موفقیت روز افزون برای شما وآقا رضای عزی وبقیه ی دوستان عزیزم دارم شبتون خوش
سلام دوست خوبم
با خواندن کامنت شما یاد خودم افتادم. من هم دانشجو ارشد بود و نمیتونستم رو پایان نامه تمرکز کنم یکسال طول کشید تا تصمیم گرفتم بنویسمش و این دندان لق رو بکشم اون موقع من بی انگیزه بودم شروع کردم به دیدن سریال زندگی در بهشت 30 قسمت رو که دیدیم تو یکی از فایل ها استاد گفتن تمرکز رو بزارید رو یک کار همه کارها رو رها کنید و اون یک کارو به سرانجام برسونید منم 4 ماه بی وقفه رو پروژم کار کردم و بالاخره دی ماه تمومش کردم الان یک ماهی میشه به سایت برگشتم و حس اینکه وای عقب موندم رو ندارم چون اگر فایلاروهم میدیدم چیزی نمی فهمیدم و پایان نامم تموم نمیشد .مثالی بود که گفتم بگم و اینکه اشتباهی نکردید مداومت داشته باشید و توکل کنید
سلام استاد جان خوبو مهربونو جدی، یعنی عاشقتم وقتی جدی صحبت میکنی، چون خودمم خیلی جدی هستم تو کارهام، تو اموزشهام، منم سوسول بازیو بی ایمانیو نا امیدی ببینم تنبلی ببینم اون دندمو میزارم بالا حتی برای خودم ببینم دارم تنبل بازی در میارم با چکو لقط خودمو ادب میکنم،
،
واقعا از اقا رضای عزیز سپاسگذارم، من همیشه پیگیر ایشون هستم و تو خیلی از فایل های مهم استاد کامنت ایشون رو خوندم و ایمانم رو برای ادامه مسیر بیشتر کرده،
چقدر بیانشون زیبا و راحت و صمیمانه و صادقانه هست هم در کامنت ها هم در فایلهای تصویری،
واقعا چقدر درس توی صحبتهای اقا رضا بود چقدر قشنگ تکامل رو طی کردن و چقدر هم خداوند پاسخ داده به ایمان اقا رضا،
اصن لذت بردم و اشک تو چشمانم جمع شد وقتی اقا رضا عکسو فیلم دختر کوچولوشو گذاشت و خدارو شکر که این الله همه چه میده هر چی که ما بخوایم و باورش کنیم میده،
چقدر لذت بردم وقتی ویدم اقا رضا با عزت نفس تمام با سربلندی در کنار همسر عزیزش استاده در کنار ماشینی که دوست داشته و خلق کرده، خدارو شکر،
من باید از تجربه خودم بگم، من گفتم قبلن رزمی کار میکنم و در حال حاضر تمرکزم رو نقطه قوتم بوکس هست،
یادم میاد تقریبا سال 89 بود(من 18 سالم بود) که بعد از دو سال تابیدن تو باشگاه های مختلف، بدون هیچ استعدادی و هیچ دیدگاهی نسبت به اینده (فقط من قد بلندی داشتم که هر کس منو میدید انتظار داشت من بسکتبالی والیبالی چیزی کار کنم،) پیش یک استاد فوقالعاده هنر های رزمی رو شروع کردم، من هر یک شب در میان، با عشق میرفتم باشگاه، رشته ای که هدایت شدم به سمتش jeet kune do kali escrima بود و من عاشق این سیستم شده بودم، چون این سیستم ترکیب 25 روش رزمی دنیا بود و رشته ابداعی بروسلی هستش و ما هر شب یک سیستم رو کار میکردیم، مثلا یک شب وینگ چون (که واقعا یک هنر رزمی فوقالعاده هستش و به من خیلی کمک کرد) کار میکردیم، یک شب گراپلینگ (ترکیب کشتی، جودو، جوجیتسو برزیلی) کار میکردیم، یک شب تمرینات kali & escrima) چوب و چاقو فیلیپینی) کار میکردیم، یک شب بوکس، یک شب کیک بوکسینگ و موی تای، یک شب مبارزات ترکیبی و…، واقعا من از یادیگیری این روش ها و واقعا میتونم بگم هنر لذت میبردم، و فکر میکنم یکی از دلایلی که من سالها با عشق بدون حتی یک شب غیبت در هر شرایطی و در هر موقعتی مالی (من به هر شکلی که میشد پول باشگاه رو جور میکردم حتی پیک موتوری، حتی کارگری، کار تو کارگاه پدرم، در کنار مدرسه و دانشگاه) سر کلاسم حاضر بودم همین متنوع بودن و عشق به یادگیر یه شیوه جدید مبارزه و بهترو بهتر شدن بود، من بار ها شده بود که از اساتید دانشگاه اجازه میگرفتم که زودتر برم و به باشگاه برسم، و خدارو شکر استاد من که یک جوون 23 ساله بود یکی از معدود افرادی بود که جیت کان دو واقعی رو پیش یکی از بزرگترین اساتید این رشته در المان که اتفاقا ایرانی هم هستن، و رییس سازمان جهانی جیت کاندو در المان هستن، کار کرده بود،
حالا حرف تو حرف میاد اما میگم چون انگار به درد ههمون میخوره و انگار من هم فراموش کردم،
من یادم میاد وقتی وارد باشگاه شدم تقریبا 100 نفر تو باشگاه بودن و ما 15 نفر از سانس روز های زوج که مربیمون اصلن سر کلاسش حاضر نمیشد تصمیم گرفتیم بریم تو کلاس جیت کاندو ثبت نام کنیم،
فکر کنید اون زمان نه اینستاگرامی بود نه چیزی، فقط استاد من با این که جوون بود بسیاااار علاقه مند به این سیستم و به قول خودش هرچی پول داشته بود و گردنبند طلا و غیرشو میفروخته که بتونه بره دبی و آموزش ببینه، و واقعا تو کارش تو اون زمان عالی بود و هر سال هم میرفت و خودشو اپدیت میکرد و آموزش جدید میدید و سطح فنیشو بالا میبرد، و مدیریتش هم عالی بود چون واقعا افرادی که تو باشگاه بودن تقریبا نصفشون از ارازل بیرون شهر بودن و استاد من تو اون سن همه زندگیش همین باشگاهو تمرینو اموزش دادن بود،
خلاصه، من روز اولی که وارد باشگاه شدم یادمه اخر هفته مسابقه گراپلینگ یا همون کشتی تسلیمی بود، خب چیزی بلد نبودم و فقط در همون دو سه جلسه یه اشناییتی پیدا کرده بودم، تازه یادمه اون روزها یه ذره لا کتامم باز میکردم فکر میکردم من خیلی قوی هستم (البته دیدم نسبت به خودم واقعا همیشه خوب بوده)
خلاصه من هم برای مسابقه ثبت نام کردم، و جمعه چون من تازه کار بودم استادم منه 90 کیلو رو گذاشت با یک ادم 65 کیلو مبارزه کنم،
منم خوشحاااال گفتم بابا میزنم چپش میکنم، عاقا ما رفتیم وسط یه هو دیدم زارتی مارو زد زمین و اومد که منو تسلیم کنه فقط من مقاومت کردم و خدارو شکر تسلیم نشدم،
من همیشه طی این 13 سال رزمی که کار میکنم سعی کردم خودمو اگاهانه بندازم تو دل مبارزه، چون مبارزه کردن ترس داشت، و من هر بار با مبارزه کردن هام قوی تر میشدم، استاد من تقریبا هر شب مبارزه میگذاشت و بیشتر مبارزه گراپلینگ بود که اگر میرفتی وسط احتمال زمین خوردنت بود احتمال یه جات شکستن بود احتمال خفه شدنت بود، که باید دست میگرفتی و میرفتی وسط چون اینقدر تعداد زیاد بود که اگر دست نمیگرفتی نمیرسید بهت که مبارزه کنی، و خیلی ها اصن دست نمیگرفتن و زورکی بایدمیاوردیشون وسط، اما من سعی میکردم که شجاعت به خرج بدم برم وسط چون برام بردو باختش مهم نبود، من بارها و بارها تسلیمم شدم، کتک خوردم، اما نامید نشدم، تقریبا تموم بچه ها ی باشگاه افراد بزرگ و قوی بودن و واقعا وحشی، و من بار ها زیر دستو پاشون له شدم، اما نامید نمیشدم، و به خودم میگفتم من یه روزی میزنمتون، گذشتو گذشت، از تسلیم شدن و باختن رسیدم به مساوی شدن و نباختن و تسلیم نشدن، و فکر کنم تقریبا بعد از 3 سال بود که من تبدیل شده بودم به یکی از همون افراد جنگنده و وحشی که هرکسی میمود وسط با من مبارزه کنه احتمال تسلیم شدنش بود، و من ادامه دادم ادامه دادم تا فقط تو همین یک رشته مبارزه ای در سال 96 که اولین بار این رشته وارد ایران شده بود و مسابقات انتخابی تیم ملی برگذار میشد، به تیم ملی دعوت شدم البته نفر دوم شدم، و به همین دلیل حریفم به مسابقات جهانی رفت،
اما این فقط تمام ماجرا نبود،
من در طول این مدت کلی هنر دیگه یاد گرفته بودم،
یکیش وینگ چون بود که مبارزاتش واقعا خطرناک هست تو وینگچون هم خوب شده بودم، کتک خووووووردم تا رسیدم به زدن،
یکیش بوکس بود که از همون اول یک استعداد برتری نسبت به بقیه توش داشتم و عاشقش بودم و هروقت مبارزه بوکس میشد من وسط بودم، البته بگم نه از روز اول توش خوب باشم، خیلییییا بهتر از من بودن، من اصن چیزی ببلد نبودم، اما تو همه کلاس ها و دوره ها شرکت میکردم پولشو جور میکردم و سمینار ها و دوره هارو شرکت میکردم،
یه جا رسیدم دیدم من خیلی از بچه های باشگاه بهتر شدم تقریبا بعد از 3 سال بود، یه چیزی تو وجود من میگفت باید خودتو تجربه کنی باید این همه تمرین میکنی باید تو عمل خودتو ثابت کنی، و واقعا هروقت یک هدفی داشتم و یک مسابقه ای داشتم با انگیزه چندین برابر تمرین میکردم، و از استادم اجازه گرفتم که برم روزهایی که باشگاه خودمون نمیرم برم تو باشگاه های بوکس مبارزه کنم،
رفتم تو باشگاه بوکس اصلی شهرمون و در یکی از اون سانس ها ثبت نام کردم، و همون شب اول مربی منو فرستاد بالا رینگ که مبارزه کنم و دفعه اولی بود که من وارد رینگ میشدم، با یکی که قد و هیکلش یکمی از من بزرگتر بود مبارزه رو شروع کردم و همون شب ابروش پاره شد، و البته من بعد از بار مبارزه با فرد جدیدی باهاش رفیق میشدم، شب دوم با یکی دیگه دوباره گنده تر از خودم بازی کردم که دماغش شکست و یخمک کردن تو دماغش، و دوباره با اون هم رفیق شدم،
مربی اون باشگاه بهم گفت که دو هفته دیگه مسابقه داریم و بیا برای ما بازی کن،
من هم اوکی دادم و کلی از اون استتاد که داور رسمی بوکس هم بود بالای رینگ چیز یاد گرفتم و نکاتی که باید تو بازی رسمی رعایت کنی رو به من میگفت و من خوشحال بودم از رشد کردنم، چون یک هدف یک چالش جدید داشتم، و از اینکه من تنها کسی بودم که از بین 100 نفر شاگرد تو باشگاه خودمون داشتم این کارارو میککردم احساس رشد و پیشرفت داشتتم،
خلاصه گذشت تا رسید به اولین مسابقه من توی رینگ و کلن بوکس، فیلمش هست،من 3 راند مبارزه کردم خیلی استایل حرفه ای نداشتم امت مشتهای خوبی رو اموزش دیده بودم و مشتهای خوبی میزدم و جنگندگی خوبی هم داشتم به خاطر تکامل اون سه سال که مبارزات زیادی توی باشگاه کرده بودم، اون بازی رو باختم و بعد از اون بازی من به شدت پشت کتفهام میسوخت، پاهام به شدت لاکتیک شده بودن، ومن به نقاط ضعفم تازه داشتتم پی میبردم، و فهمیدم من مشت میزنم هم مشتهای بی جون فقط اذیت کن و اسیب بزن بود، ناک اوت کننده و مخرب نبود،
و از اونجا به بعد همش به دنبال بهبود خودم، جسمم، تکنیکم بودم،
من سه بار دیگه تو مسابقات استانی شرکت کردم و هر بار از استادم اجازه میگرفتم ومیرفتم تو همون باشگاه بوکس و براشون بازی میکردم، بار دوم بهتر عمل کردم، بازی اولو بردم و بازی دومو باختم به قهرمان کشور،
سری سوم بازی اولو بردم و بازی دومو باختم دوباره به قهرمان کشور، و اما سری اخر من وقتی از استادم اجازه گرفتم که برم بازی کنم گفت نه میری میبیازی یا اسیب میبینی، گفتم استاد قول میدم که قهرمان بشم، و جالبه هر چهارتا بازیمو که تو شب های پشت سر هم برگذار میشد ناک اوت کردم بازی اول دقیقه 40،بازی دوم دقیقه 1:50، بازی سوم که بازی سنگینی بود راند دوم و بازی چهارم راند سوم حریف هام ناک اوت شدن، و یادمه شب اخر برای اولین بار استادم اومد پای رینگه مسابقم، چون استادم تو کار خودش خیلی معروف بود و خیلی پا نمیشد بره اینورو اونور، اگر هم میرفت برای مبارزات ازاد(mma) بود، ولی وقتی فهمید به فینال رسیدم اومد برای اینکه منو کوچ کنه، وخدارو شکر من اونسال قهرمان شدم سال 93 بود تقریبا یا 94 یادم نیست، انتخاب شددم که برم برای مسابقات انتخابی تیم ملی،
که الان میفهمم که چقدر اون موقع من ایمان داشتم، به خدا توکل میکردم، قبل از بازی ها سعی میکردم ترسم رو کنترل کنم، و خدا هم پاداشم رو داد،
خلاصه براتون بگم، منی که تو شروع کار اصن دیدگاهی نسبت به ایندم نداشتم و اصن مشت زدن بلد نبودم(اهان راستی اینو نگفتم قبل از اینکه ورزشو شروع کنم یک سری کلیپ بوکس تو گوشیا بود که من اونارو تو گوشیم داشتم و هروقت میدیدم کلی هیجانی میشدم و تو ذهنم مثل اونا مشت میزدم)
الان در این لحظه که دارم براتون مینویسم، بعد از گذشت 12 سال که شیوه های مختلف مبارزه رو اموزش دیدم و تقریبا تو همشون هم خوب هستم، یک سالی هست که تصمیم گفتم فقط رو نقطه قوتم و علاقم تمرکز کنم، و منی که یک روزی ارزوی قهرمان شدن توی استانو داشتم، الان ارزوی قهرمان جهان تو بوکس حرفه ای رو تو سرم میپرورونم، و این تکاملش طی شده که رسیدم به اینجا،
من چند ماهی هست که مهاجرت کردم به تهران، و من توی این مدت تقریبا تموم فایتر ها تو وزن خودمو زدم، اما تو بازی اخرم دست حریفم رو بالا بردن، و خیلییییییی درس بزرگی برام داشت، یک قدمی تیم ملی این اتفاق رخ داد و من این مدت مهمترین هدفم این بود، ولی تموم تمرکزم نبود، چون من هنوز بخشی از تمرکز برای کسب درامد هست،
خیلی از این شکستم درس گرفتم، باز هم نقاط ضعفمو شناختم، باز هم قوی تر شدم، بزرگتر شدم، و اولش وقتی میبازی کلی نجوا میاد که تو نتونستی تو خوب نیستی و تو موفق نمیشی، اما به لطف الله یکتا که همیشه یک باور قلبی خوبی بهش داشتم و الان هم که تو مدرسه شناخت قوانینش هستم، خدارو شکر سعی کردم نجوا هرو کنترل کنم، و به خودم گفتم این قسمتی از مسیره، رمز کار تو ادامه دادنه، رمز کار تو بهتر شدنه، تو ناامید نشدنه،
و وقتی فیلم بازیمو دیدم دیدم بابا من تا لحظه اخر این بازیکن رو که خیلی هم بد بازی میکرد و خطا کار بود رو زدم فقط لحظه اخر اون مشت رو خوردم و افتادم، و به خودم گفتم بابااا دمت گرم، عالی بودی، اشکال نداره، یه استراحت میریم و دوباره پر قدرت شروع میکنیم، و حسم خوبه به این موضوع و خوشحالم که رشد کردم و قراره کلییییی دیگه رشد کنم، من هر بازی که میکنم بعدش میفهمم که من هیچیییی بلد نیستم و باید هروز بهتر از این بشم، البته شاید از نظر دیگران من که خیلی دارم عالی عمل میکنم من که فوق العادم، اما چون من دارم رویامو میبینم، من بوکس حرفه ای رو میخوام، من بازی های حرفه ای رو دارم میبینم، و من به اون دید تمرین میکنم و بازی میکنم،
من بعد از اینکه سالها بخشی از تمرکزم توی درس یا کار و بخشیش توی ورزشم بوده، تصمیم گرفتم سال گذشته که کارمم بشه همین بوکس، همین موضوعی که سالها توش هستم و هر روز براش تمرین کردم و براش هدف دارم،
اومدم همین بوکس رو شروع کردم اموزش دادن،
من خیلی توانایی دارم توی زمینه های هنری، کار پدرم، رهبری کردن، مدیریت کردن کارها، و عاشق این هستم که یک ارزشی ایجاد کنم، یک کاری کنم که مفید باشم و ثروت بسازم،
و شروع کردم، خداوند هدایتم کرد، خدای مهربان همیشه پشتیبانمه و حمایتم میکنه،
و الان دارم تو یک باشگاه بزرگ بدنسازی که هم رینگ بوکس و کیسه داره و هم تجهیزات حرفه ای بدنسازی فعالیت میکنم، اینم خودش هدایت الله بود، من رفتم اونجا خودم تمرین کنم، بعد که تمرینات بوکسمو دیدن خودشون بهم پیشنهاد دادن که عاقا ما مربی بوکسمون رفته و شما بیا اینجا بشو مربی بوکس باشگاه، این دقیقا چیزی بود که بهش فکر میکردم، من مربیگری بوکسو این داستانام ندارما، کلی حکمو مدرک تو کمدم دارم اما اصن نیازی بهشون ندارم، چون خداونده که داره کارهارو انجام میده، و اعتماد به نفسمو گره نزدم به مدرک مربیگری، مربیها خودشون باید بیان پیش من اموزش ببینن البته نه اینکه غرور داشته باشم یا بگم فقط من عالیما، من خودم عاشق یادگیریم و اگر ببینم مربی چیزی برای ارائه کردن داره سریع شاگردش میشم، اما به خدا میبینم یه شاگرد میاد پیش من، من تو یک ماه به صورت خصوصی کاری میکنم که باید 3 سال تو باشگاها بره بیاد تا به اون سطح برسه، و هرروز داره این باورم نسبت به خودم بیشتر میشه، خداوند هدایتم کردم که تو پیجم هم اموزش بگذارم و بیام دوره انلاین درست کنم، نمیدونید چقدر نجوا اومد چقدر نمیشه اومد چقدر نمیتونی اومد و من به لطف الله و این سایت الهی هر بار دارم کمرنگ تر و کمرنگترشون میکنم، الان چندینو چندتا اموزش گذاشتم و عالی هم عمل کردم با همون امکاناتی که داشتم، گوشیم خیلی مناسب نیست اما دارم ذهنمو کنترل میکنم و با همون کارهامو انجام میدم، یک دوربین خوب به لطف الله دارم که فعلا از اون استفاده میکنم، هر روز میرم باشگاه، اول یک فیلم اموزشی میگرم از خدا میخوام هدایتم کنه و اصلو بهم بگه تا منم اصلو انتقال بدم و سعی میکنم به یاد بیارم و اونچه که به من کمک کرده رو اموزش بدم، سعی میکنم بیشتر مطلاعه و تحقیق کنم، علممو افزایش بدم، تا بتونم اموزشهای بهتری رو ارائه کنم،
بعد از اینکه فیلممو گرفتم، میرم سراغ تمرین خودم، تمرین خودمو که انجام دادم بچه هام میان یعنی شاگردهام و اموزششون میدم و از پیشرفتشون لذت میبرم، بعد میرم خونه استراحت میکنم، فیلممو ادیت میکنم، بعد میرم باشگاه بوکس خودم یعنی جایی که تمریناتمو زیر نظر مربی انجام میدم، تمرین میکنم مبارزه میکنم،و میام خونه میخوابم و خودمو اماده میکنم برای یک فردای بهتر،
فایلهارو هم به محض اینکه از خواب پا میشمگوش میکنم، کانت میخونم، تو حین تمرین بدنسازیم ایرپادم تو گوشمه و دارم فایل گوش میکنم، و سعی میکنم حسو حالمو خوب نگه دارم امید وارتر باشم نسبت به اینده، به حرفهای استاد گوش بدم،
به لطف خدا درامدم خب از صفر رسیده به تقربا 7 الی 10 میلیون تومن، این تازه اولشه، هنوز دورمو اماده نکردم، وخداوند داره قدم به قدم هدایتم میکنه،
همیشه توکلم به خودش بوده و هست و خواهد بود، وظیفه من بندگی کردنش، ایمان اوردن بهش وانجام کار شایسه هستش، و کار شایسته رو جدیدن دارم تو ذهنم با خلق ارزش مترادفش میکنم، تا اینجاشو خودش اوردتم بقیشم باخودشه،
من علی میرفخررجایی متولد 73/3/8 در تاریخ 1401/11/26 متعهد میشم که هر روزم رو به دنبال بهتر کردن خودم پیشرفت خودم بالا بردن سطح علمو اگاهی خودم تو این مسیر کنم، من متعهد میشم که توی بوکس حرفه ای بازی کنم، من متعهد میشم که از همین توانمندی هام ارزش ایجاد کنم و به بنده های خداوند خدمت کنم، من متعهد میشوم که همیشه مولد باشم، و تولید کننده ثروت باشم، و من متعهد میشوم به ثروتمندانه زندگی کردن، عزتمندانه زندگی کردن،
الهی به امید تو،
پشت و پناهم باش که جز تو یاوری ندارم،
هدایتم کن به بهترین و اسان ترین و ثروت افرین ترین مسیر ها
دستمو بگیر و در مسیر الهی خودت حفظم کن
ایمانی بهم بده که کوه هارو به لرزه در بیاره،
متعهدم به این که در مسیر رشد شخصی در مسیر ثروتمند شدن صبور باشم و مثل این سالهایی که عاشقانه لذت بردم و تمرین کردم و پیشرفت کردم، عاشقانه لذت ببرم و از ذره ذره های که به اندازه ظرف وجودم اضافه میشه خوشحال بشم و لذت ببرم و سپاسگذارم خداوند و سیستمش و قدرتی که به ما داده،
خیلی خوشحالم که این کامنتو گذاشتم کلی ایمانم قوی شد کلی بیاد اوردم و کلی شجاعتم برای حرکت کردن بیشتر شد،
استاد از شما خیلی سپاسگذارم که راهنمای من استاد معنوی الهی من استاد موفقیت من شدید، دوستتون دارم براتون کلی ارزوی خوب و مسافرت های عالی دارم تا با ما هم به اشتراک بگذارید️️️
سلام به دوست خوش فرکانسی خوبم ، علی آقای عزیز
امیدوارم حال دلت خوب خوب خوب خوب باشه
چقدر چقدر چقدر لذت بردم از داستان زیبایی که کامنت کردی ، چندین بار با دقت خوندم و در دلم تحسینت کردم که آنقدر ثابت قدم بودی ، رو به جلو حرکت کردی ، کم نیاوردی و ادامه دادی….
چقدر لذت بردم از شوق یادگیری و ادامه دادن های پی در پی از ته دلت
چقدر حسش خوب بود اونجایی که تصمیم گرفتی از همان کاری که دوسش داری و لذت میبری به درآمد برسی و از 0 شروع کردی و حالا رشد کردی
خدا رو هزاران مرتبه شکر شکر شکر
چقدر خوب متوجه قانون تکامل و قدرت تمرکز در رشد خودت شدی ، واقعا دمت گرم
چقدر در حین خواندن کامنت زیبایت متوجه نقاط ضعف و قوت خودم شدم ، اینکه بهترِ صبورتر باشم ، آگاه تر باشم و هر روز برای رشد خودم استمرار داشته باشم.
چقدر لذت بردم از اینکه نگاهت به خودت ، خوب و عالی بود در همه ی لحظات و ثابت قدم موندی و ادامه دادی…..
تلنگری بود برای یادآوری به صحرا که همیشه و همیشه عاشق رشد و یادگیریِ ، عاشق رشد و پیشرفتِ و روبه جلو کردنِ ….
منم ی دختر ارزشمند و توانمند و خلاقی هستم که خداوند خیلی آسون و راحت منو به کاری دوسش دارم هدایت کرد و از بودن کنار کودکان خیلی خیلی لذت میبرم و متوجه زمان نمیشم…
البته که ابتدای راه هستم ولی توقع خودم از نتیجه ی کار خیلی خیلی بیشترِ و این موضوع باعث میشه که اتفاقات یُ یُ بشه
البته که اتفاقات خوب الان زندگی من هیچ شباهتی سال های پیشم نداشته و نداره که نتیجه همان مقدار کار کردن روی خودمه و خداروهزاران مرتبه شکر میکنم.
برای همین خوندن کامنت شما خیلی خیلی بهم کمک کرد و یادآوری خوبی بود ، سپاسگذارم که وقت گذاشتی و نوشتی.
چقدر بودن مون در این دانشگاه توحیدی یا به قول شما مدرسه قوانین خوبه ، همش سود و سود و سود ، رشد و رشد و رشدِ
الهی که همیشه در مدار فراوانی نعمت و ثروت ، شادی و لذت و عشق و آرامش باشی.