همین لحظه بهترین زمان برای شروع است - صفحه 56 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-13.gif
800
1020
مدیر فنی
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
مدیر فنی2015-06-05 00:00:002022-12-29 00:40:45همین لحظه بهترین زمان برای شروع استشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خئای هدایتگر
سلام خدمت دوستان عریز
من این فایل را در روز شمار تحول گوش کردم و بسیار عالی بود استفاده کردم یه درکی برای من بوجود امد دوست داشتن با شما به اشتراک بگذارم اونم اینکه ما وقتی قانون تکامل درک میکنیم باعث میشود بطور ناخوداگاه روی قانون باور ها هم تغیر بسیار بالایی بگذارد و باور بعد فرکانس بعد مدار درست و اتفاقات زیبا و خلق زندگی و حس خوب
خدا رو شکرت
سپاسگزارم از همه ی عزیزانی که برای این فایل زحمت کشیدند
تنها راه ثروتمندشدن، شروع کار از امکانات و تواناییهایی است که در همین لحظه داری.
جهان قانونمنده و یکی از قوانین اش
قانون تکامل هستش
از وقتی این قانون رو درک کردم و فهمیدم
خیلی از مسائلی که تو ذهنم بود گره اش باز شد
هر چی قوانین خدا رو میفهمم و درک میکنم عدالت واقعی عدل خدا برایم روشنتر میشه
این قانون باعث شد خودم رو اشتباهات مالی ام رو بپذیرم و انتظاراتم از خودم معقول باشه
آرامش داشته باشم.
و آرام آرام مدارم رو طی کنم
و باورهای زیبا راجع به پول در ذهنم بسازم
هر چه بیشتر روی ذهنم باورهام کار میکنم
نتایج در تجربه زندگی ام مشخص و زیباتر میشه
خداروشکر میکنم بخاطر این قوانین
و تمام ثروتمندان رو تحسین میکنم . که اینقدر زیبا این قانون رو درک کردند .
و در زندگی بهش عمل کردند.
سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرانقدرم آقای عباسمنش عزیز و مریم خانم عزیزم و دوستان هم مداری
از موقعی که با استاد عباسمنش آشنا شدم و قوانین و یاد گرفتم و بکار می برم ، تحولات عظیمی در خودم و زندگیم بوجود آمده ، خدارو شکر راضیم !
یکی از بزرگترین پاشنه ی آشیل من همین موضوع ست !
بعضی از موضوعات با یکبار شنیدن برایم تفهیم شده ، خیلی راحت و آسان پذیرفته ام .
در این باب هم ترمزهایم را شناخته ام ، یعنی خدارو شکر 50 درصد راه را رفته ام ،
حالا از همین جا با ایمان و توکل به خدا شروع میکنم .
خیلی روی موضوعات مطرح شده در این فایل فکر کردم و اقدام هم کرده ام ، ان شاءالله نتیجه که گرفتم ، حتما اعلام میکنم .
مهمترین درس هایی که از سخنان ارزشمند استاد یاد گرفتم :
اول به خدا ایمان داشته باشم .
باید ذهنم را آرام نگه دارم.
ذهنم را درگیر مسائل مختلف و شلوغی نکنم .
ذهنم را درگیر وام و قسط و بدهکاری نکنم .
ذهنم را آزاد نگه دارم ، حتی برای باور سازی های مناسب ، نیاز به ذهن آرام دارم .
اگر ذهنی آرام داشته باشم ، باورهای قدرتمند کننده ، متناسب با شرایطم را بهتر می سازم
با ایمان بخدا و ذهن آرام و باور های مناسب ، ایده های بهتر ، ایده های راهگشای برایم پیدا می شوند .
در نتیجه برای شروع از همین لحظه :
این خودِ من هستم که با ایجاد شرایط مناسب در زندگیم می توانم به شرایط ثروت آفرین و موفقیت های بالاتر برسم .
با ایجاد آرامش در وجودم
با ایجاد آرامش در ذهنم
با ایجاد آرامش در زندگیم
چگونه می توانم ذهنم را آرام کنم ؟
با ایمان به خدا
با درگیر نکردن ذهنم
با شلوغ نکردن محیط و ذهنم
یاد گرفتم : با ایمان به خدا ، مهمترین قدم برای ساختن باورهای مناسب و دریافت ایده های مناسب و الهامات ، باید ذهنم آرام باشد .
باورهای مناسب ، ایده های مناسب برای موفقیت هایم فقط در ذهن آرام صورت میگیرد .
در پناه نور و عشق الهی باشید.
سلام به استادان عزیزم و دوستان هم فرکانسیم
یادم میاد فقط یکبار از نزدیک ترین دوستم مبلغ بسیار کمی رو قرض گرفتم و خداشاهده اصلاا متوجه نشدم که چجوری و برای چه کاری من اون پول رو خرج کردم.فقط یادمه تنها کاری که با اون پول نشد انجام بدم،دقیقا همون کاری بود که اون پول رو براش قرض گرفته بودم.
و از همون لحظه ای که مبلغ رو برام واریز کرد،استرس من شروع شد که چجوری حالا پسش بدم؟اگر دیر بشه چی؟اگر خودش لازم داشته باشه چی؟ و کلییی اگرهای دیگه که واقعا ارامش رو ازمن گرفته بود و احساس من بشدت بد شده بود…
همونطور که گفتید،انگاری خودمو بعد از گرفتن اون قرض،پایین تر از دوستم میدونستم و خودمو مدیون اون کرده بودم و…
قبل از قرض، ما هرروز باهم تماس تلفنی داشتیم و بعد از قرض گرفتن اون مبلغ،زمانی که بامن تماس میگرفت،باخودم میگفتم حتما برای پولش زنگ زده…درصورتی که بنده خدا تاقبل اون هرروز با من تماس میگرفت.
باخودم میگفتم،لحنش تغییر کرده،حتما پولشو لازم داره روش نمیشه بگه.درصورتی که کااملا مثل قبل بود لحن حرف زدنش،فقط این من بودم که با کاری که کردم،به خودم شک داشتم…
پول رو که نمیدونم چجوری خرجش کردم،اما میدونم توی کمتر از پنج روز پسش دادم.
حالا اینم بماند که بازم از بابام پول توجیبی گرفتم که تونستم پول دوستمو پس بدم…
توی اون پنج روز فقط تلاش میکردم که قرضو پس بدم تا زودتر از اون احساس بد خلاص بشم…
خداروشکر که تا قبل از اون قرضی نگرفته بودم و بعد از اون تجربه هم دیگه قرض نگرفتم(بجز از ابجیم که مبالغ بسیار کمی رو دوبار قرض کردم که مدتی میشه،آگاهانه از اونم قرض نگرفتم) چون با تمام وجود اون احساس بد رو حس کردم.
جدا از اون احساس بد،مورد دیگه ای ام که خودمم تجربه کردم و توی اطرفیانم دیدم اینکه بنظرم پولی که برای کاری قرض میگیریم،در بیشتر مواقع برای کاری بجز همون کار،خرج میشه.
یعنی اون لحظه انقدر اتفاقات یهویی و غیرمترقبه میفته که باید پول رو برای اونا خرج کنیم و تهش هیچی که هیچی.
انگاری هم بدهکار شدیم،هم به هدفمون نرسیدیم…
توی شرکتی که بودم یادم میاد خانم ها، 13 ساعت هرروز هفته، حتی جمعه هارو کار میکردن که بتونن اجاره خونه بدن و دسته چک داشتن و باهاش چک میکشیدن یا وام داشتن بین هم که وسایل خونشون رو بتونن عوض کنن…
از 6 صبح تا 7شب کار کن،تفریح نرو،کلی پول وام بده که تهش چیکار کنی…
ذهن فقیر چیکار میکنه با آدم…
درسته که من از اونا قرض و وام نگرفتم که بخوام وسیله خونه عوض کنم(شاید چون اونا مادر بودن و من مجرد)اما حتما هم فرکانس بودیم که اون مدت رو بااونا کار میکردم.پس من هم ذهنیت ثروتمندی نداشتم.
مدتی میشه که حرف شمارو استاد به خودم یادآوری میکنم که اگر من الان لایق اون چیزی که میخوام باشم و الان وقتش باشه،به راحتی و نقد بدستش میارم.
اگرم الان نمیتونم داشته باشمش،پس حتما وقتش نیست و بهتره که نداشته باشمش…
سپاسگزارم استاد عزیز بابت آگاهی های نابتون️
روز ششم سفرنامه :
از تجربه ام بگم دقیقا سال 99 با قرض از پدرم و وام مسکن خونه خریدیم حتی ماشینمون رو فروختیم و تفکرات محدود ما باعث شد تو چاه استرس و فشار روانی بشیم . دقیقا هر ماه که موعد قسط میرسید ما تو فشار روانی وحشتناکی بودیم و این برامون درس و عبرتی شد تو مسیر جدید . کارمون رو از شاگردی شروع کردیم و دقیقا ما هم مثل استاد به این نتیجه رسیدیم که تا اخر عمرمون اصلا به وام حتی فکرم نکنیم . ایکاش قبل از وام گرفتنمون این ویدیو رو میدیم که این هم به خاطر فرکانس پایین خودمون بوده البته . خوشحالم که قوانین رو یاد گرفتم و اشتباهات گذشته درسی شده برای پیشرفت اینده ام .
اون تجربه باعث شد وقتی که میخواستم شروع کنم کراتین رو یاد بگیریم دیگه به وام و قرض حای فکرم نکنم و با توکل به خدا و صبر کم کم پولش رو کنار گذاشتم و یاد گرفتمش .
چقدر برگ های این سفر نامه عالیهههه و چقدر خوشحالم به لطف این سفر نامه هر روز میام تو سایت و کلی انرژی میگیرم .
سلام دوستان و اساتید من خداروشکر میکنم بخاطر تمام نعمات زندگیم
روز شش سفرنامه.
تکامل در زندگی من : واقعا به هرکجا از داستان زندگیم مخصوصا دوران متاهلیم که نگاه میکنم تکامل رو میبینم . چرا میگم دوران متاهلی چون من و همسری از صفر دوتایی شروع کردیم در حالی که دوتا بچه محصل بودیم با دوتا کله داغ که آرزو داشتیم تمام دقایق رو کنارهم باشیم . تا اینکه با هر سختی و بدبختی و مخالفتی که خانواده ها داشتن بالاخره ازدواج کردیم و بعدم رفتیم تو یه خونه که اونموقه فقط میشد بهش بگی یه سقف و چاهار تا در و دیوار . به همسرم تو پایان نامه ارشدش کمک کردم و خداروشکر با نمره خوبی قبول شد بعدم که دو سال سربازی با تمام بی پولی هاش شروع شد که با هم مشغول دست فروشی شدیم که خداروشکر پول خوبی داشت و تونست کمک خرج جشن عروسی مون بشه چون ما دو سال عقد بودیم ولی کنار هم زندگی میکردیم چون تحمل دوری هم رو نداشتیم . وای اشکم در اومد عجب حس و حالی بود خداروشکر همه چیز بخیر و خوشی گذشت . البته ما هم مثل همه زوج ها دعوا و درگیری زیاد داشتیم و داریم ولی به هرحال ادامه دادیم .
هفت ماه بعد عروسی مون هم بچه دارشدیم اما در اون لحظه هیچ درآمدی نداشتیم .
اما اون نه ماه هم با تمام سختیاش گذشت تا اینکه بعد به دنیا آمدن پسرمون همسرم مشغول به یک کاری شد که به رشته تحصیلی اش مربوط بود و خداروشکر افتادیم روی غلتک … این ماجرا ها خلاصه اس از زندگی مشترک ماست ولی من یک سالی که تصمیم گرفتم برای خودم درآمد زایی کنم و اون استعداد های نهفته خودم رو کشف کنم و بیشتر اوقات درگیر خودم هستن البته وارد نتورک هم شدم درآمد کمی دارم ولی میخوام تو یه رشته هنری ورود کنم و اون بشه درآمد اصلیم میخوام توی کاری مشغول بشم که 0 تا 100 پای خود خودم باشه و هر نوع آزادی توش داشته باشم یعنی خانوم خودم و نوکر خودم باشم و به کسی حتی همسرم وابسته نباشم و این برام مثل روز روشنه که موفق میشم ثروتمند میشم چون فهمیدم هدف خدا از خلق من گسترش جهان و ازمن بیشتر مشتاق که پیشرفت کنم و در قرآن وعده داده که کسانی که ایمان آورده اند اگر در راه من قدم بردارند هدایتشان میکنم .
خداروشکر بخاطر این آگاهی ها
خداروشکر بخاطر این حس خوب
خداروشکر بخاطر وجود استاد
خداروشکر بخاطر سلامتی و عشق به خانواده ام
به نام خدای یکتا تنها قدرت مطلق جهان
سلام به استاد عباسمنش که استادی برازنده شماست و خانم شایسته عزیزم که واقعا شایسته بهترین ها هستند سلام به خانواده بزرگ عباسمنشی
روز ششم روز شمار تحول من
استاد وقتی من فایلهای شما رو گوش میکنم با درک کردن هر آگاهی و فهمیدن هر قانونی برمیگردم و توی زندگیم نگاه میکنم ببینم کجاها آگاهانه یا ناخودآگاه از قانون استفاده کردم ونتیجه خوب گرفتم و کجاها بر خلاف قانون جهان عمل کردم و نتایج نادلخواه داشتم و به این شکل قوانین ثابت و بی تغییر جهان وبیشتر تایید میکنم
الان با شنیدن این فایل من برگشتم به سال 90 اوایل ازدواجمان بود دخترم هنوز 2 ساله بود من و همسرم تصمیم گرفتیم که خانه ای بخریم هرچند که واقعا پس اندازمان کم بود اما آنقدر مصمم بودیم که با وجود پول کمی که داشتیم طلا وماشینی که فروختیم پدرم هم به ما کمک بلاعوض کردو واقعا همه چیز به خواست خداوند دست به دست هم داد بدون گرفتن وام یا قرض کردن ما خانه ای کوچک اما زیبا با قیمت مناسب خریدیم و بعد از گذشت یک سال ونیم از خرید خانه مان قیمتش 3 برابر شد تا اینجا همه چیز خوب بود یکدفعه تصمیم گرفتیم خانه مان را بفروشیم و در منطقه ای بهتر و نزدیک خانه پدرم خانه بخریم قیمتها خیلی بالابود خانه مان را فروختیم به 68 میلیون و خانه ای خریدیم به قیمت 120 میلیون یعنی قیمت خانه ای که خریدیم تقریبا 2 برابر پولمان بود و مجبور شدیم وام مسکن بگیریم و از اینجا به بعد همه چیز به هم ریخت فشار خیلی زیادی روی همسرم بود هر روز میگفت کاسبی داره خرابتر میشه مشتری نیست و…. آخر ماه هم باید قسط واممان که مبلغ خیلی زیادی هم بود میدادیم روز به روز زندگی برایمان سخت تر میشد از خیلی از هزینه ها و خرج هایمان میزدیم تا فقط قسطها را بدهیم درآمد همسرم هم کمتر وکمتر میشد تا اینکه بعد از گذشت 3 سال و پرداخت 3 سال قسط وام مجبور شدیم خانه را بفروشیم و واممان را تسویه کنیم و هزینه های دیگری هم داشتیم و در واقع پولی که برایمان ماند دیگر نمیشد با آن خانه خرید و ما مستاجر شدیم من هیچ وقت نفهمیدم که چرا یکدفعه زندگیمان زیرورو شد اما با گوش کردن به این فایل فهمیدم دقیقا همان زمانی که ما با وام خانه را خریدیم یعنی روی پولی حساب کردیم که نداشتیم و چون قسط ماهیانه زیاد بود همسرم نگران بود ومیترسید مبادا نتواند قسط ها را بدهد وهمین نگرانی واسترس باعث اتفاقات بد بعدی شد یعنی روز به روز درآمدش کمتر وکمتر شد ودر آخر ماخانه ای را که با وام خریده بودیم از دست دادیم وقتی که قانون و میدونیم چقدر نتیجه گیری کردن آسون میشه وچقدر میتونیم از یه تجربه اشتباه درس بگیریم و دیگه اون اشتباه و تکرار نکنیم ولی اگه قانون وندونیم ممکنه بارها وبارها اشتباهات مشابهی رو تکرار کنیم
خدایا شکرت که امروز من این آگاهی ناب و این قانون بی تغییر الهی رو یاد گرفتم من یاد گرفتم که باید روند وتکاملم رو طی کنم و اگر کسی تکاملی وطی نکنه حتما اون پول یا ثروت و از دست میده
واقعا متشکرم استاد عزیز که چشمان ما را برای دیدن حقایق باز میکنید .
برای همه کسانی که این متن و میخونند آرزو دارم که با عمل به قوانین الهی و ماندن در مسیر درست به زودی به تک تک خواسته هاشون برسند .
سلام دوستان
ششمین روز سفرنامه
واقعا حرفای استاد حقه
من خودم ی مدت ورودی مالی خودمو تحت نظر داشتم دیدم ک هر ماه دارم پس اندازمو بیشتر میکنم وتقریبا هر ماه درآمدم ی مقداری بیشتر از ماه قبلش بود.
خلاصه از بیشتر شدن پس اندازم خوشحال بودم
و همچنین از درآمدم ک تقریبا از ماه قبل بیشتر میشد.
ولی من خواستم ی جهشی بزنم
چطور؟ الان میگم خدمتتون
من تقریبا نصف پول ی وسیله نقلیه رو پس انداز کرده بودم
بعد ب فکر این افتادم ک برم و اقساطی این وسیله رو بخرم بنا ب چند دلیل محکم
اول اینکه ارزش پولم از دست نره
دوم خودمو مجبور کنم ک تایم کاری مو افزایش بدم ک ورودی مالیم هم افزایش داشته باشه
سوم از کرایه دادن خلاص بشم و….
خب خلاصه رفتم و وسیله مورد نیازمو پیدا کردم
اقساط رو هم طوری بستم ک راحت تر بتونم پرداخت کنم مثلا آخرین ماه درامدم اگه بیست میلیون بود من اقساط رو ده تا دوازده تومان بسته بودم، خیلی هم با خوشحالی چون طبق چند ماه اخیر ک ورودی مالیم هر ماه بیشتر میشد گفتم ب راحتی پرداخت میشه چون من دیگه قرار بود تایم کاریم رو هم افزایش بدم.
همه چی درست شد و من با وسیله برگشتم خونه
کم کم نجوا ها شروع شد ترس خراب شدنش خطر تصادف دزدیده شدن و…
جالبه این افکار منو در مداری پایین قرار داده بود
دوستان بخدا تایم کارم افزایش داشت ولی باین وجود در همون ماه اول درآمدم روندی کاهشی داشت
خلاصه قسط ماه اولو دادم
در آغاز ماه دوم من ب فکر این بودم چرا درآمدم کمتر شده خیلی رو خودم کار کردم ولی بازم استرس داشتم و باز هم مدار پایین تر رفت و ماه دوم درآمد کمتر
ماه سوم علاوه براون اتفاقات نا مطلوبی برام رخ داد مثلا پنچری و… ک هزینه هم داشت
خلاصه کار ب جایی کشید برای اقساط من مجبور بودم قرض کنم در نهایتم وسیله مو فروختم رفت و با اینکه پس اندازمم داده بودم درس بزرگی گرفتم
اینکه امیدم ب خدا باشه و همیشه سعی کنم پله پله رشد کنم و مدارم رو رو به بهتر شدن کنم با خونسردی و آرامش پیش برم
خیلی خوشحالم ک با شما در سفرنامه همراهم
من ب خدا اعتماد دارم
و دوباره محکم تر از قبل شروع کردم
ونشانه ها هم کاملا مشخصه
بنام رب جمیل
درس هایی ک امروز گرفتم
اینکه من تا زمانی ک قانون تکامل و درک نکنیم ب آرامش نمیرسم
هر کاری هر شغلی با تکامل شروع و طی شده
بادرک قانون تکامه ک من از درون ب آرامش میرسم و دیگه برای موفقیت عجله نمیکنم
و وقتی من آرامش داشته باشم الهاماتو دریافت میکنم
از جایی ک هستم باید شروع کنم واز امکاناتی ک دارم باید استفادع کنم
تا رشد کنم بزرگ بشم..
دیروز,هدایت شدم ب کامنت یکی از دوستان ک میخواست چله سکوت بگیره منم این تصمیم و گرفتم ک
دیگه نصیحت نکنم کسی رو
نخوام توضیح بدم
نخوام کسی و نجات, بدم تغییربدم
نخوام حرفی بزنم ک هیچ شنونده ای نداره
واینکه خیلی دوسداشتم کویر و ببینم ک امروز دیدم تو قسمت196سفر ب دوز, امریکا
و اینکه برای داشتن ی رابطه, ی رویایی عاشقانه باید تحسبن کنم تایید کنم
تجسم کنم
واینکه کلی نشانه دیدم امروز
واینکه کلی لذت بردم از خوندن کامنت دوستان و آگاهی های جدید دریافت کردم
سپاسگزارم ازمریم عزیز واستاد
سلام به استاد بزرگوار
و دوستان گرامی
دوست عزیز در مورد روزه سکوت تجربه خودم رو می گم
وقتی شما در زمان حال زندگی می کنید یعنی در حال دریافت الهامات درونی و بیرونی هستید
در اون لحظه شما در حالت سکوت هستید
و فقط عامل به الهامات و در هرلحظه به انتخاب هاتون دقت می کنید و ازقلب تون راهنمایی می خواهید که انتخاب بین دیدگاه مثبت و منفی هست پس ما هر لحظه داریم با درون صحبت و مشورت می کنیم پس خود به خود در حالت سکوت هستیم
زمانی که شما به گذشته و آینده می روید یعنی از لحظه حال خارج شدید و معمولا این کار ذهن هست
یک چراغ راهنما برای من در تشخیص درست از غلط سکوت است
سکوت صدای خداوند است
وقتی شما کاری انجام می دهید که با باور یا همان نیت خیر شروع کرده اید صدای اضافی به گوش نمی رسد
اما دقت کنید همین که ذهن به گذشته و آینده می رود و از لحظه حال خارج می شود
اختیار از قلب گرفته شده و دست ذهن می رود شما صدا های اضافی تولید می کنید در را محکم می کوبید قاشق رو به بشقاب و ….
این ها برای من نشانگر است که از لحظه حال خارج شده ام و از حالت سکون و سکوت بیرون آمده ام
در واقع فرد وقتی از حالت رضایت و شکرگذاری به حالت های دیگر مثل ترس غم شک غرور و … وارد می شود سکوت تبدیل به صداهای اضافی می شود .
بنام الله یکتا رب هدایتگرم خدای آسانی ها
سلام و دورود و رحمت خدا ب دوست عزیزم فاطمه جان
خداروصدهزاررر مرتبه شکر بابت وجود نازنین دوستان فوق العاده ای ک خدای عزیزم بهم بخشیده
فاطمه ی عزیز دوست خوبم
یک دنیا ازت سپاسگزارم بابت کامنت فوق العاده ای ک لطف کردی و نوشتی برام
خیییلی خوشحال شدم کامنتتو خوندم
و اینکه چقد قشنگ جوابمو گرفتم از کامنتت
این روزها دارم روخودم کار میکنم برای هماهنگی بین ذهن وروحم
و خدای عزیزم خیلی قشنگ هرروز داره هدایتم میکنه ک چطور راحتر این کارو انجام بدم
و کامنت شما خییلی زیبا برام توضیح داد ک سکوت چقد منو درلحظه حال و هماهنگی با روحم قرار میده
و این نکته ک سکوت صدای خداست
یعنی ن ترسی, از آینده داری و غمی از گذشته
و درلحظه حال هستی وآرامی و حالت خوبه
واین نشانه کسانی است ک خدا بارها توقرآن گفته
کسانی ک ایمان دارند و عمل صالح انجام میدن
ولا خوف علیهم و لاهم یحزنون هستند
سپاسگزاررممم دوست خوبم ک بهم این آگاهی های ارزشمند و یادآوری کردی
واینکه خیییلی تحسینت کردم و بهت افتخار کردم ک تازه عضویتت 7روزه واینقدر عالی روخودت کار کردی
از صمیم قلبم بهت تبریک میگم و اینکه عاشقتممممم:))
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم مریم جان وخانواده دوست داشتنیم
امروز داشتم لایو استاد رو گوش می دادم که درباره فایلهای دانلودی صحبت کردید چ
همون لحظه انگار کسی بهم گفت که برم واز کلیدها شروع کنم من خیلی از فایلها رو گوش دادم حتی چند بار هنوز نتونستم چیزی بخرم ر
دانلودیها رو گوش می دم امروز انگار بهم گفته شد برو از اول کلیدها رو شروع کن گوش بده برای هر کدوم کامنت بزار وسعی کن توی زندگیت اجرا کنی
پس بسم الله اولین فایل همین لحظه بهترین موقع برای شروع است خدایا شکرت
توی این فایل یادگرفتم جهان براساس قانون تکامل کار می کنه خورشید یک دفعه طلوع نمی کنه درخت یک دفعه میوه نمی ده پس کارها باید با تکامل یواش یواش پیش بره اگه دنبال اینی که کاری راه بندازی همین شرایط الانت وهمون سرمایت بهترین چیزه با همون شروع کن دستفروشی کن از اشپزخونه خونت از زیر پلت شروع کن اگه بخوای یک شبه ره صد ساله بری شکست می خوری وام گرفتن یعنی تولیاقت اون چیز رو نداری چون الان پولش رو نداری وگرفتن وام خودش برات نگرانی واسترس می یاره چک یعنی استرس یعنی گرفتن چیزی که لیاقت نداری پولی که شاید بعدا بیاد تو زندگیت وقتی موفد چک و وامت بشه نگرانی استرس وترس می یاد سراغت واین باعث می شه کترت ودرامدت افت کنه نگرانی نگرانی می یاره ولی وقتی از پول خودت از کارهای کوچیک شروع کنی چیزی رو بگیری که پولش رو داری باعث ارامشت می شه واین ارامش باعث می شه ایده بیاد تو ذهنت درها برات باز می شن پول راهش رو به زندگیت پیدا می کنه
ا مهای موفق وثروتمند هم اول از کارهای کوچیک از سرمایه های کم خودشون شروع کردند
تو اگه تونستی 1تومن رو 2تومن کنی می تونی 100میلیون رو 200میلیونی کنی نباید فکر کنی یه پول بزرگ تو رو موفق می کنی در واقع سختی های مسیر کار کردن با سرمایه خودت کسب تجربه ا تو این مسیر زی کرون تکاملت بهت کمک می کنه تا بعدا تو کارت موفقتر بشی هیچ کس یک شبه ثروتمند نشده
از خدا بخواهیم هدایتمون کنه وارامش خودمون رو حفظ کنیم عجله نکنیم تا با تکامل موفق بشیم
خدایا سپاسگزارم که همواره من رو هدایت می کنی و الان وهمین لحظه بهترین موقع برای یه شروع دوباره بود ومن شروع کروم خدایا کمکم کن تا قوی باشم وتا اخر راه برم چون به حقانیت راه ایمان دارم چون استادم رو می بینم که توی این مسیر موفق شده وارامش که بزرگترین نعمته رو داره خدایا شکرت
استاد عزیزم از شما هم سپاسگزارم که دستی از دستان خدا شدید برای هدایت
ارزو می کنم همه شاد ثروتمند وخوشبخت باشن در پناه خدا