آدمهای زیادی دوست دارند باور کنند عواملی بیرون از آنها -که هیچ کنترلی بر آن ندارند- شرایط زندگیشان را رقم میزند. به دلیل همین نگرش است که، خود را در تغییر سرنوشتشان هیچ کاره و ناتوان میدانند و نتوانستهاند باور کنند که تمام اتفاقات زندگی آنها بدون استثناء، نتیجه باوهای خودشان است.
به خاطر این نگرش محدود کننده و شرک آلود است که تلاش هایشان بی نتیجه مانده و دست به هرچه زدهاند، خاکستر شده است.
بعد همین آدمها، وقتی افراد موفقی را میبینند که دست به هرچه میزنند طلا میشود، دستاوردهایشان به تنهایی و با تلاش کمتر، بیش از تمام طایفهی این افراد است، حالشان خوب است و اوضاع همیشه به طرز عجیبی به نفعشان پیش میرود، دوست دارند باور کنند که عواملی چون: شانس، جو جغرافیایی، شرایط اقتصادی ممکلت، پشتیبانهای مالی و … این تفاوت را رقم زده است.
سپس لب به اعتراض میگشایند که:
معلوم است که چرا من نتوانستهام و آنها توانستهاند:
من یک دهه شصتیام، شهروند یک کشور جنگ زدهی در حال توسعه و پر از بحرانهای اقتصادی. اما او شهروند یک کشور توسعه یافته و پر از فرصتهای اقتصادی است.
هیچ فردی استعداد مرا تشخیص نداد، در حالیکه موفقیت این فرد از نقطهای شروع شد که، فلان استعدادیاب او را کشف کرد.
هیچ معلمی مرا تشویق نکرد، اما نقطه عطف زندگی این فرد موفق از زمانی شروع شد که، معلمش او را تشویق کرد.
من بدشانس هستم و او خوششانس. خدا برای من نخواسته و برای او خواسته.
عوامل اساسی موفقیت افراد به همین راحتی توسط افرادی تحریف میشود که، خودشان به خاطر بیاطلاعی از قوانین زندگی و باورهای محدود کننده و شرک آلود، به جایی نرسیده اند.
مراقب باش درباره تشخیص عوامل موفقیت، نگرش چه افرادی را ملاک قرار میدهی و با چه باورهایی موفقیتهای افراد موفق را تحلیل میکنی!
این قانون جهان است که، وقتی انسانی برای تحقق خواستهای مصمم شود و باورهای قدرتمندکنندهای بسازد، تمام آنچه را که لازمهی رسیدن به خواستهاش است جذب میکند. این شیوه خداوند و سیستم بینقص او برای گسترش جهان از طریق آدمهاست.
در واقع استعدادیابها، مشوقها، فرصتها، ایدهها و هر عاملی که بتوان موفقیت یک فرد را به آن ربط داد، بخشی از نتیجهی ایمان، خودباوری، امید و توکلی است که آن فرد توانسته در خود بسازد.
افراد زیادی به خاطر ناآگاه بودن از قوانین و داشتن باورهای محدود کننده، به راحتی دلایل اساسی موفقیت افراد را تحریف میکنند، دربارهاش کتاب مینویسند، فیلم میسازند و برنامه تولید میکنند.
مهمترین انگیزه من از تولید دورهای مثل روانشناسی ثروت۳، تشخیص صحیح عوامل اساسی موفقیت کسب و کارها، به کمک باورهای قدرتمند کننده و ذهنِ آگاه از قوانین جهان بود.
دوره روانشناسی ثروت۳ دلایل اساسی، درونی و فرکانسیِ موفقیت کسب و کارهای موفق را از عواملی فرعی ای جدا میکند که، نویسندهها، فیلم نامه نویسها و … با باورهای محدود کننده خود، به عنوان عوامل اصلی تشخیص دادهاند.
این دوره حاصل تجارب، نتایج و تحقیقات من به عنوان فردی است که:
به خاطر تلاش برای درک قوانین جهان و ساختن باورهای قدرتمند کننده و ثروتآفرین، تجربه ساختن ثروت را در کسب و کارهایی دارد که با سرمایهای بسیار کم شروع شده
و به کمک ایمان و تکیه به این قوانین، همواره راه رشد و ترقی را پیموده است
و انتشار این آگاهیها نیز، به رشد ۱۰۰ها کسب و کار دیگر نیز کمک نموده است.
به همین دلیل این شایستگی را دارم تا درباره عواملی اساسی با شما صحبت کنم که، یک کسب و کار را رشد میدهد و به سودآوری میرساند.
دوره روانشناسی ثروت۳ مهم ترین سرمایهای است که صاحب یک کسب و کار، به درک و اجرای آگاهیها و راهکارهایش نیاز دارد تا بتواند تنها و تنها اصل و عاملِ رونق در کسب و کارش را اول از همه از میان هزاران عامل فرع و غیر مهم تشخیص دهد و سپس با تکرار و مرور آگاهی های این دوره در ذهنش، برنامه ی محدودکننده ی قبلی ذهنش به گونه ای تغییر کند که، این جنس از تشخیص، به ایمانی عمل آورنده تبدیل شود تا او را دست به عمل کند و به این یقین برساند که:
باید کسب کار خود را با تکیه بر نیرویی هدایتگر بنا کند که، در درون خودش نهفته است و همواره نزدیک و در دسترس اوست اگر این نیروی اجابت کننده را تأیید و اجابت کند.
نیرویی هدایتگر که باور به آن و حساب کردن روی آن، ساده ترین و «قابل ا جرا ترین راهکارها با امکانات و شرایط آن لحظه ات» و «سرراست ترین مسیرها» را برای تجربه رونق و برکت در کسب و کار می شناسد، فارغ از اینکه شرایط اقتصادی چیست، در چه خانوادهای متولد شده، چقدر سرمایه اولیه دارد و…
نکته مهم:
این فایل یک مرجع برای شیوه صحیح الگوبرداری بدان. اما به این نوشته که تنها چند نکته کوچک در آن توضیح داده شده، کفایت نکن و حتماً بارها این فایل را گوش بده، اگر میخواهی شیوه صحیح الگوبرداری را بدانی.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD417MB35 دقیقه
- فایل صوتی شیوه صحیح الگوبرداری18MB19 دقیقه
سلام دوست عزیزم…نگاهت رو نسبت به تضاد تغییر بده…تضاد به هیچ وجه چیز بد یا ازاردهنده ای نیست که بخوای نگرانش باشی یا ازش فرار کنی…مسئله ایه که رخ می ده و فقط در تو خواسته ایجاد می کنه و به شدت باعث پیشرفت تو می شه…مثلا چند تا تضاد در مورد خودم واست مثال می زنم.
یه تضاد توی کار فعلیم اینه که محل کارم نیروی خدماتی نداره و ما هر هفته باید خودمون گردگیری کنیم…این داره در من خواسته ایجاد می کنه که دوس دارم جایی کار کنم که نیروی خدماتی داشته باشه که همه جا و تمیز کنه.همین.
مثلا از تضاد ادمای غرغرو و ناراضی اطرافم این خواسته و الان دارم که دوس دارم دورم پر باشه از ادمای شاداب و مثبت اندیش مثل خودم..و جهان همین و واسم میاره…
یا این تضاد که ابروکار من خیلی گرون می گیره و من هر بار باید پول زیادی واسه ابرو و اصلاح بدم..این تضاد این خواسته و اینجاد کرد که دوس دارم ابروکاری و پیدا کنم که هم کارش عالی باشه و هم قیمت مناسب بگیره..
یعنی تضاد فقط یه شرایط ناخواسته هست که در تو خواسته ایجاد می کنه..برای عذاب یا حالگیری تو نمیاد…
اقای تبیانی بهتون تبریگ می گم برای این همه تغییر مثبت و احساس خوب…وقتی نظرات بچه ها و می خونم دقیقا اون احساس خوشبختی ای که می گن و درک می کنم چون خودمم دارم تجربش می کنم…خدا رو شکر که به این همه باور خوب در مورد خدا رسیدین…ایمان دارم روز به روز موفق تر می شین..
طاهره عزیزم چقدر متنی که نوشتی عالی بود…چقدر جملاتت رو دوس داشتم..واقعا استاد شادی درونی رو بهمون یاد داده…به جای این که منتظر باشیم یه چیزی از بیرون ما رو خوشحال کنه، به خاطر هزاران نعمتی که توی زندگیمون داریم خوشحالیم و این خود خوشبختیه…
واقعا چقدر این خوبه که دیگه نگران این نیستی که بعد از خنده گریست و برعکس دیگه اینو فهمیدی که بعد خنده کلی اتفاقات عالی تره که بیشتر و عمیق تر بخندی…
خدای من شکرت برای این همه حس خوبی که الان دارم…