شیوه صحیح الگوبرداری - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

541 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشته کوهستانی گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    بنام الله یکتا

    استادعزیزم و مریم جانم سلام

    من چه باورهای مخربی ساختم که تا الان زجر و بخودم جذب کردم

    از وقتی قانون رو فهمیدم تمام سعیم و میکنم فرکانس درست بفرستم

    اما خودم میفهمم بعضی جاها شرک دارم

    باور غلط دارم

    خدایا منو ببخش و هدایتم کن به سمت ایمان

    موفقیت درونیه

    عوامل بیرونی که کمک کننده ی فرده جذب خودشه

    به راستی چقدر واضحه

    فقط و فقط خود آدم میتونه موفقیتش و تضمین کنه

    شانس وجود نداره

    در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    سلام

    فایل ۹۵

    در واقع دلیل موفقیت افراد باورهاشونه که رفتارهاشون رو رقم میزنه …

    رفتارهای یک انسان در گرو باورهاشه.. هر چقدر باورهاش کوچکتر و محدودتر باشه قطعا رفتارهاش توی یک محدوده ی امن و خیلی کوچیکه و ترس هاش زیاد تره ..رفتار یک انسان وقتی تغییر میکنه که ذهنش تغییر کنه و بزرگتر بشه.. اون وقت خود به خود ادم ها جدید وارد زندگیش میشن و موقعیت های جدید رو جذب میکنه ..

    پس قدم اول بزرگ کردن ذهنه… دز واقع بزرگ کردن ظرف ذهنیه…

    ولی ناظر بیزونی و در واقع ذهن فقیر چون عامل باورها رو نمیدونه و ذهن خودش خیلی محدود و فقیر و کوچیکه اگر یک فرد موفقی رو ببینه خیلی راحت عامل موفقیتش رو ارتباط میده به عوامل بیرونی…

    بهش میگی فلانی چرا موفق شد ؟؟ میگه چون فلان جا متولد شد..

    بهش میگی فلانی چرا موفق شد ؟؟ میگه چون شانس داشت و خدا براش خواست..

    وووووو هزار تا بهونه برای حرکت نکردن و شجاع تر بودن و خارج شدن از محدوده ی امن ذهنش..

    و تا وقتی هم که این باورها تغییر نکنه امکان نداره رفتار انسان عوض بشه ..

    مثال معروف ماهی :

    یه ماهی رو از بچگی میندازن توی یه اکواریم اون ماهی ذهنیتش شکل میگیره .. و وقتی میارن میندازنش توی یه برکه چون باورش اینه که توی اکواریومه اصلا نمیتونه از محدوده ی اون اکواریوم ذهنی بیشتر شنا کنه … چون اصلا برکه رو نمیبینه … اصلا به هیچ عنوان برکه رو نمیبینه چون ذهنش شکل گرفته.. !!! چون باورش نداره…

    یک انسان وقتی میتونه موفق شه که در قدم اول توانایی های ذاتیه خودش رو ببینه !! کی میبینه ؟؟ وقتی باورش کنه …

    حالا شما فرض کن هزاران سال توی مغز اجداد ما کردن که شما ها بدبختید و نمیتونید ازین فراتر باشید .. این ذهن غالب گرفته و به این راحتی تغییر شکل نمیده … و ازونجایی که اساس جهان اینه که باورهای غالب رو به ما برمیگردونه .. جهان میاد اساس غالب ذهنیت زو بهت برمیگردونه … حالا هی تلاش کن.. مثل اون ماهیه که اصلا برکه رو نمیبینه ..

    ما یه فامیلی داریم مدام ازین شاخه به اون شاخه میپره و همه بهش میگن اینقدر شاخه شاخه نکن ولی اصلا حرف تو مغزش نمیره !!! اینقدر که عوامل بیزونی کنترلش میکنه …

    اگر میخوای به باورهات پی ببری یه نگاهی به رفتارهات و ترس هات و نگرانی هات بنداز …

    شکستن یه سری غرور ها خیلی به ادم فشار میاره و ادم خیلی دردش میاد بشکنتش چون خیلی ریشه داره …

    اینی به فرض رابطه ی عاطفی میخوای و غرور مزخرفت رو بشکنی و بری توی خیابون به دختره پیشنهاد دوستی بدی فارغ از اینکه مسخره میشی یا نمیشی خیلی به ادم فشار میاره… چون غرورت اجازه نمیده !!!

    تا وقتی که ذهنت در گرو گاری باورهای زنگ زده و اشغاله امکان نداره رفتارت عوض بشه …

    اینی که به درون خودت رجوع کنی و ایرادات شخصیتیت رو رفع کنی و از ترس هات و خجالت هات بگذری خیلی به ادم فشاااار میاره و گیر ندی به عوامل بیزونی و توجیح نکنی…

    ولی ادما دوس دارن موفقیت افراد موفق رو شانسی و الله بختکی جلوه بدن تا عدم موفقیت و بی عرضگی خودشون رو توجیح کنن .. دگ نمیرن تحقیق کنن که به فرض عادل فردوسی پور چطوری به موفقیت رسیده و چه مسائلی رو حل کرده و چه ایمانی داشته و چه توکلی داشته و چه ترس هایی داشته و چه عشقی داشته ..و به راحتی تهمت میزنن..

    ما یه فامیلی داشتیم این رفت والیبال .. بعد ادامه داد رفت تیم ملی بعد ادامه داد رفت امریکا..

    همه هم اون اول مسخرش کردن وووو

    و بعدش که ثروتمند شد بقیه گفتن خب اره والیبال پول توشه ولی مثلا دوچرخه سواری پول توش نیست… یا چه میدونم اون باباش کمکش کرد…یا شانس داشت ووووو … اینا درحالیه که اون اوایل همه مسخرش میکزدن !!!!

    و در این الگو در مورد خیلی ها صادقه که ادمایی که موفق نمیشن خیلی راحت دلیل موفقیت افراد موفق رو ارتباط میدن به مثلا عوامل بیزونی..

    و اینی که حالا اون فرد چقدر تمرین کرده و کار کرده و تلاش کرده و چه باورایی داشته ووو اینام که اصلا مهم نیست !!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1852 روز

    به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که جهان هستی رو با قوانین ثابتش آفرید تامن بادرک اون قوانین خالق عامدانه ی خواسته هام باشم

    ردپای پراز عشقِ۹۵

    استادعزیزم شما بمن یاد دادی که عامل بیرونی کمترین تاثیر رو درموفقیتم داره

    شمافرمودی مسیر درست مسیر اقلیت هست وفرمودی درس ها وآگاهی های شما برای عده ی معدودی هست که ،میخوان بهتراز دیگران زندگی کنن

    شما فرمودی جهان تعهد مارو ببینه راه رو برای ما هموارمیکنه،

    فرمودی کاری که جهان برای ماانجام میده برای این هست که ما باورهای درستی داشتیم که جهان مثل آینه به فرکانس های ما پاسخ میده و خلق میکنه برای ما،

    جهان بدون قضاوت کردن اینکارو میکنه چه درجهت رشد چه درجهت سقوط

    کاربران فققققط پاسخ به فرکانس هاست

    جهان هرچیزی که نیاز باشه بهمون میده،آدمها وموقعیت ها شرایط اتفاقات وایده هایی رو دراختیار مون قرارمیده تامابه خواستمون برسیم ،وجهان اینکارو با فرکانس های ارسالی ما انجام میده

    من باید خودمو مرکز همه ی اتفاقات زندگیم بدونم،باید با وسواس متوجه باشم که نگرش چه افرادی رو ملاک قرار می‌دم و با چه باورهایی موفقیت‌های افراد موفق را تحلیل می‌کنم!

    من موجودی فرکانسی هستم ودرهرلحظه باید به احساسم مشرف باشم که درچه حالیم ؟

    خوب یابد

    وبدونم که احساس خوب مساوی با اتفاق خوب وبرعکس….

    من توانمندم و باید بدونم که خداوند منوقدرتمند آفریده💪

    خدایا سپاسگزارم که بااین سایت توحیدی آشنا شدم وتمام زندگیم شده این آگاهی ها

    الان میرم باز جلسه ۲۱ روانشناسی ثروت یک رو گوش می‌کنم تا ورودی هامو نابو ناب تر کنم تا نتایجم بزرگ وبزرگتربشه🏃‍♀️🏃‍♀️🏃‍♀️🏃‍♀️

    استادعزیزم ازت سپاس گزارم که باعشق وبدون محدودیت همه ی آگاهی هارو دراختیار ما قرارمیدی🙏❤

    عشق برای همتون💚❤💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1407 روز

    به نام خداوند بخشاینده و مهربان

    روز 95ام از روزشمار زیبای تحولم

    استاد چقدر زیبا بیان کردید. داستان معروفی در مورد ادیسون هست که مدرسه نامه ای به مادرش مینویسه و اون رو از نظر هوشی کودن مینامه ولی مادرش عکس این مطلب رو به پسرش میگه. البته که مادر فوق العاده ای داشته ولی این حتما بدلیل فرکانس خودش بوده که همچین مادری نصیبش شده و البته تلاشهای بعدِ ادیسون کمتر مدنظر قرار میگیره.

    ما خالق زندگی مون هستیم از وقتی با شما آشنا شدم روزبروز این موضوع رو بیشتر قبول میکنم. هر وقت از کسی میرنجم یهو حرف شما تو ذهنم میاد که ما خالق زندگی مون هستیم. این جمله چه قدرتی به ادم میده. وقتی نگران مسئله ای هستم نگران برخورد بقیه هستم یادم میوفته همش خودمم دیگرانی وجود نداره من خالق زندگی مم. سپاس بی نهایت استاد سپاس سپاس سپاس🍀🍀🍀🍀💖💖💖💖💕💕🍀🍀🍀🍀🍀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1793 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم، مریم جانم و همه همسفرانم

    روز ۹۵ سفرنامه

    در این فایل استاد علل اصلی موفقیت افراد موفق را توضیح دادند که من برداشت خودم را از گفته های ایشان مکتوب می کنم:

    ما امروز در شهر توریستی دستین فلوریدا هستیم. شهر بخاطر مصادف شدن با کریسمس خلوت است. با عزیز دلم درباره این موضوع صحبت می کردیم که آدمها وقتی یک فرد موفق را می بینند دلشان می خواهد باور کنند که علت به جایی رسیدن آنها عواملی بیرونی است. بحث جالبی شکل گرفت و علاقمند شدم آن را با شما در میان بگذارم.

    می دانید رسانه ها و روزنامه نگاران دوست دارند که نقطه عطف زندگی یک فرد را مثلا تشویق معلمش، خانواده بخصوصش، محل تولدش، کشف استعدادش توسط یک استعداد یاب یا چیزهایی از این دست بدانند. دوست دارند داستان موفقیت افراد را به گونه ای تعریف کنند که خود فرد موفق شخصیت اول داستان نباشد. در واقع عامل یا عواملی غیر از خود فرد باعث این درخشش شده است. ولی باید بگویم متاسفانه این یک داستان تحریف شده است.

    مثالهای زیادی وجود دارد که این داستان دروغین را برملا می کند. هزاران نمونه هست از افرادی که پدر و مادری مراقب و دلسوز داشتند ولی فرزندان به بیراهه رفتند. هزاران نمونه هست از افرادی که در ناکجاآباد به دنیا آمدند و پایشان به بهترین نقاط دنیا باز شد. هزاران نمونه هست از افرادی که استعداد یابها رویشان سرمایه گذاری کردند ولی بی نتیجه ماند.

    داستان واقعی چیز دیگری است و من آن را برایتان می گویم تا هوشیار باشید. تنها دلیل موفقیت افراد خودشان هستند و بس.

    فردی وجود دارد که خواسته ای دارد و با تمام وجود دارد برای آن حرکت می کند. این آدم باورهای مناسب دارد، ایمان و توکل قوی دارد، خود باوری و خود ارزشی بالایی دارد. به نیروی درونی اش و خدای خودش ایمان دارد. در نتیجه این باورهای درست، ایمان، توکل، امید و عزت نفس راستین، شرایط خوبی را جذب می کند. این شرایط می تواند یک پدر و مادر دلسوز، یک معلم مشوق، یک استعداد یاب یا یک سرمایه گذار باشد. می دانید قبلا هم درباره اینکه جهان ما (مثل یک آیینه، مثل یک کوه) بازتاب کننده افکار، باورها، فرکانس ها و درونیات ماست صحبت کردم. حقیقت این است که این افراد خودشان شخصیت اصلی داستان موفقیتشان هستند. ستاره فیلم خودشان هستند نه آن عوامل بی ربط که افراد بی صلاحیت درباره شان حرف می زنند. در واقع افراد ناموفق زیادی این قانون را که انسان خودش با افکار، باورها و فرکانسهایش خالق زندگی اش است را نمی دانند. به همین دلیل به راحتی حقیقت را تحریف می کنند.

    اصلا آدمهای موفق خیلی خیلی کم درباره مسیر موفقیتشان صحبت کرده اند. احتمالا آن قدر سرگرم اهداف و برنامه های خودشان هستند که وقتی برای پرداختن به این موضوع ندارند. دیگران بیشتر از خودشان درباره آنها صحبت می کنند و چون از بیرون به زندگی آن فرد نگاه می کنند و از درونیاتش یا افکارش خبر ندارند در اکثر موارد تحلیلهای اشتباهی می کنند.

    یکی از همین اشتباهات اشاره به عوامل بیرونی است که من آن را شرک می نامم. شرک یعنی اینکه فراموش کنی خداوند قدرت خلق زندگی ات را در وجودت خودت قرار داده. فراموش کنی خداوند این جهان را مسخر تو، افکارتو، باورهای تو و فرکانسهای تو کرده. وقتی این را نمی دانی سرگردان دنبال دلایل واهی برای موفق نشدنت می گردی.

    دوست داشتم به شما بگویم که ما موجوداتی فرکانسی هستیم. وقتی فرکانسهای مناسب ارسال کنیم جهان پاسخهای مناسب می دهد که باعث رسیدن ما به خواسته هایمان می شود. بگذارید کمی کاملتر بگویم. این درباره خلق شرایط نامناسب هم هست. یعنی وقتی شما فرکانس ارسال می کنید جهان آن را قضاوت نمی کند. می توانی فرکانسهایی ارسال کنی که باعث خوشبختی یا بدبختی، زندگی جهنمی یا بهشتی و هدایت به مسیرهای درست و نادرست شود. حواست به این موضوع باشد.

    در واقع جهان به افکار و باورهای بنیادین شما پاسخ می دهد. آنهایی که به دفعات در ذهنت به آنها پرداختی. به افکار لحظه ای واکنش نشان نمی دهد. وقتی روی باورها و افکار مناسبت تمرکز کردی، جهان هم پاسخ مناسبی می دهد به شکل شرایط مناسب و آدمهایی که شما را همراهی می کنند. البته گاهی شرایط محقق شدن خواسته شما به شکل یک تضاد ظاهر می شود. راه رسیدن خیلی ها به خواسته شان وجود تضاد در زندگی شان است. آن تضادها دلیل حرکتشان به سمت خواسته هایشان می شود.

    پس از این به بعد در این دام نیفتید که علل بدبختی فلان کس رفیق ناباب، پدر و مادر نا آگاه، محله نامناسب و چیزهایی از این دست بوده است. یا دلیل خوشبختی بهمان کس استعداد یاب، تشویق معلم یا شکار یک فرصت استثنایی بود مثل بیل گیتس.

    یک چیزی یادم آمد بگویم که گفتنش خالی از لطف نیست. چند وقت پیش یکی از دوستانم یک فایل صوتی برایم فرستاده بود که در آن فردی کتابهای موفقیت را که نویسندگان به بررسی عوامل موفقیت پرداخته بودند نقد می کرد. گوینده نظرش این بود این نویسندگان مزخرف می گویند. بیشتر حرفش درباره کتاب از خوب به عالی اثر جیم کالینز بود. من این کتاب را خوانده بودم و جزو معدود کتابهایی بود که درست به موضوع پرداخته بود. در واقع کتاب به دلایل مشترک شرکتهای موفق اشاره کرده بود. اما گوینده اصرار داشت که اینها دلایل واهی هستند. من هی گوش دادم تا این آقا حرفش تمام شد. گفتم ببینم نظر خودش بعد از رد همه اینها چیست. باورتان نمی شود دلیل موفقیت افراد را چه گفته بود. گفته بود دلیل موفقیت اینها خوش شانسی شان بوده.

    باورم نمی شد آدمها تا این حد در مورد قانون ناآگاه باشند و گول بخورند. چون قانون را نمی دانند به راحتی هر بار یک عامل بیرونی را دلیل عدم موفقیتشان می دانند. این بار پای شانس را وسط می کشند. آنها که موفق شدن شانس داشتند و بقیه با همان شرایط چون شانس نداشتن به جایی نرسیدن.

    خلاصه اینها را گفتم که ذهن شما را معطوف کنم به توانایی های فکری خودتان، به قدرتی که خداوند در خلق زندگی تان به شما داده است. من خودم از وقتی این قانون را درک کردم شروع کردم به تغییر تدریجی خودم. از دیدن نتایج کوچکم به وجد می آمدم، برخلاف خیلی ها که نتایج کوچک را نادیده می گرفتند. به خودم می گفتم نشانه های کوچک را دیده ام، ادامه می دهم تا نتایج بزرگ شود و بزرگ و درخشان شد.

    در دوره ثروت ۳ خیلی خوب به عوامل فرکانسی موفقیت افراد پرداخته ام. چون چیزهایی بود که خودم انجام داده بودم و نتیجه شان را دیده بودم. و بدانید موفقیت با هر بار کار کردن روی باورهایتان، روی حساسیت به ورودیهای ذهنتان بهتر و بهتر می شود و هیچ انتهایی ندارد.

    در انتها اشاره می کنم به اینکه خداوند وقتی از بما قدمت ایدیهم، بما کسبت ایدیهم و بما کانو یعملون حرف می زند (یعنی آنچه پیشاپیش فرستادید) می خواهد بگوید همه اتفا قات زندگی تان در دست خودتان است. شما و باورهایتان مرکز عالم هستین و هیچ چیز نمی تواند زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد مگر باورهایتان، فرکانسهایتان و افکارتان.

    ممنون استاد عزیزم🌺🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    افضل اعتبارى گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    سلام بر استاد و‌خانواده و همراهان عزیز.

    برکت باشد بر این آگاهی ها نمی دانید چقدر لذت می برم ازاین ساده وصریح صحبت کردن شما که به جانم می نشنید.

    وقتی صحبت از مقصر دانستن افراد برای عدم موفقیتمان . موفق شدن دیگران بواسطه شانس یا عوامل بیرونی . بیاد می آورم که چقدر خود من این اشتباهات را کردم . گاهی اقات بواسطه حسادت است که توانی انسان ها را به چیز دیگری وصل می کنیم. بعضی مواقع با کلام زهر آلود دوستان را دلخور می کردم.

    خدا شکر بواسطه این آگاهی ها که استاد نازنین

    می دهند هر روز خودم را صاف تر وشفاف تر می بینم . از موفقیت دیگران مسرور می شوم . همچنین دیگران از موفقیت من.

    خدا سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 996 روز

    برگرد به همون ایمانی که باهاش به دنیا اومدی

    اتفاقا چند وقتی میشه به این قضیه فکر میکنم وقتی خودم دو تا بچه کوچیک دارم خیلی به این پا به دنیا گذاشتن فکر میکنم…

    با خودم میگم وقتی نوزادی میخواد به دنیا بیاد خداوند از قبل روزیش رو براش به راحتی آماده میکنه سینه های مادرش پر از شیر میشه خدایا همین یه مسئله باعث میشه به خودم بگم من خودم از تو دور شدم من ایمانم بهت کم شد من راه اشتباه رفتم توی صراط مستقیم نموندم که خودمو درگیر و محتاج روزی کردم اصلا نوزاد مگه هیچ توانایی برای رفع احتیاجات داره تمامش رو دیگران براش مهیا میکنن نیازمند دیگرانِ اما خداوند اونا رو دستی کرده برای رشد و نمو این نوزاد یعنی خدا به این راحتی برامون روزی مقدر کرده وقتی خودم مادر شدم متوجه شدم چرا میگن بهشت زیر پای مادرانِ به نظرم به خاطر اینکه مادر یه با دیگه از طریق فرزندش فرصت متولد شدن داره و اینکه خودش آگاهانه قوانین رو ببینه و بهشت رو برای خودش بسازه من خیلی به کارا و امورات بچه هام توجه میکنم انگار تمام اصولی که دارم از شما استاد عزیزم می‌شنوم در زندگی بچه هام به واقعیت میبینم که چقدر به قوانین عمل میکنن من میگم که منو تربیت میکنن من لازم نیست بهشون یاد بدم وقتی شوق و ذوق دارن واسه هر چیزی وقتی خودشون تبدیل میشن به چیزی که دوست دارن خودشون با کمترین امکانات ماشین میشن موتور میشن هواپیما میشن اصلا این چه درسِ بزرگیه که تو باید تغییر کنی تو باید با کمترین امکانات شروع کنی و چقدر از همون لذت میبرن چقدر توشون پافشاری یا همون ارسال زیاد فرکانس برای خواستشون هست رو دقیق و درست انجام میدن ول نمیکنن تا یه بستنی نخورن یا اسباب بازی رو نداشته باشن نمیدونم چرا جدیدا فکر میکنم تمام دنیا داره حرف میزنه قوانین رو فریاد میزنه …

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 933 روز

    بنام خدایی که مرا به سوی بهترین ها هدایت میکند

    درود براستاد آگاهی بخش

    واقعا این نقش دادن به عوامل بیرونی در سرنوشتمون بسیار موضوع مهمیه

    و

    اونقدر این موضوع به شکلهای مختلف تکرار شده، که گاهی بااینکه صددرصد میدونیم این ماهستیم که با افکار و باورهامون زندگی خودمون رو میسازیم، بازهم در ناخودگاه به تاثیر عامل بیرونی اشاره میکنیم

    عواملی مثل خانواده، جامعه، کشور، موقعیت اجتماعی،سن، شانس، و…..

    که خوب بازهم با تکنیک الگو یابی میتوان هزاران مثال نقض پیدا کرد که نقش عامل بیرونی رو کاملا از بین میبره

    البته داستان نقل قولها هم هست

    انسانهای موفق کمتر فرصت این رو دارند تا از روند موفقیت خودشون بگن و اینجا هست که شخص دیگری شروع به بررسی مسیر موفقیت این افراد میکنند و چون از بیرون به تمام مسائل نگاه میکنند همه چیز راهم بیرونی میبینند.

    و اینجاست که مانباید به دان چنین تله هایی بیافتیم

    حتی در بسیاری مواقع اگر از خودفرد موفق هم دلایل موفقیتش را بپرسیم شاید هرگز اشاره ای به نقش باورهایش نکند، چون آگاهی ندارد.

    نتیجه اینکه باورهای افراد صددرصد نقش تعیین کننده ای در سرنوشتشون داره

    سپاسگزارم از استاد عزیزم

    و مریم بانوی شایسته️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1186 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    روز 95 سفرنامه

    شیوه ی صحیح الگو برداری

    آدما به دلیل اینکه قانون رو نمیدونن خیلی راحت در مورد دلیل موفقیت افراد اشتباه میکنن.

    مثلا وقتی یه آدمی موفق میشه روزنامه نگارا یا اونایی که زندگی نامه مینویسن میگن فلان نقطه عطف تو زندگی فلانی دلیل موفقیتش بوده.یا اینکه فلان معلمش سر کلاس انشا تشویقش کرده بعد اون باعث شده این آدمه بشه یه نویسنده ی معروف.یا اینکه یه استعداد یابی اومده تو فلان روستا اینو پیدا کرده و به این بال و پر داده و این شده یه ورزشکار موفق یا یه بازیگر موفق.

    همه دوست دارن اینجوری باور کنن یه عامل از بیرون باعث موفقیت این آدما شده.مثل پدر، مادر، یا کسی که ازشون حمایت کرده.

    درصورتی که مثال نقضش هم فراونه.که چه استعدادیابهایی که سرمایشونو یه جا وقف کردن ولی طرف به هیچ جایی نرسیده.

    دلیل موفقیت ابراد خودشونن

    اصلا اینکه یه آدمی ازشون حمایت میکنه ام برمیگرده به خودشون .

    یه آدمی که تو مسیر درست حرکت میکنه و خواسته ای داره و با تمام وجودش داره به دنبال خواسته اش حرکت میکنه این آدم شرایطی رو جذب میکنه اتفاقاتی رو جذب میکنه که باعث میشه رشدش سریعتر بشه.

    اینکه یه سری افراد جذب این آدم میشن دلیلش اینه که یه سری افکاری داشته یه سری باورهایی رو داشته یک اعتماد به نفسی رو داشته یک خودباوری رو داشته یک امید ویک توکلی رو داشته که حرکت کرده و ادامه داده و موفق شده.

    ولی وقتی ابراد از بیرون نگاه میکنن میگن اینجا بهش کمک شده، توی این شهر به دنیا اومده،این بچه محله ای مناسبو داشته این معلم خوبو داشته ، این دوست خوبو داشته، اینجا پدرو مادرش هواشو داشتن.

    در کل داستان موفقیت افراد به راحتی تحریف میشه توسط افرادی که به هیچ جایی نرسیدنودوست دارن موفقیت رو اینجوری ببینن.

    آدمای موفق آدمایی که به جاهای بالایی رسیدن خیلی کم صحبت کردن درمورد روند موفقیتشون در مورد مسیرشون.دلیلشم اینه که اینقدر برنامه و هدف دارن که وقتی برای اینکارا ندارن.

    به راحتی دلیل موفقیت افراد تحریف میشه چون آدما قانون رو نمیدونن.

    وقتی یک انسانی بخواهدو باورهای درستی داشته باشه صد در صد به خواسته اش میرسه و هرانچه برای رسیدن به خواسته اش نیاز باشه جذب میشود.جهان اینکارو براش میکنه.

    بعد آدما از بیرون نگاه میکنن میگن دلایل موفقیتش کارهایی بوده که جهان براش انجام داده.

    خیلی مهمه درک دلیل موفقیت افراد برای اینکه خودمون به موفقیت برسیم.برای اینکه عوامل بیرونی(شرک)رو کنار بزاریم برگردیم به خودمون برگردیم به درونمون به قدرت فرکانسهایی که ارسال میکنیم.

    جهان مثل آینه است پاسخ میده به فرکانسهای شما چه در مسیر خوشبختی چه در مسیر بدبختی.

    جهان به باورهای بنیادین شما پاسخ میده نه افکار لحظه ای شما

    چیزهایی که میلیونها بار داره بهش فکر میشه نه یه بار

    وهر چیزی که نیاز باشه برای تحقق خواسته ی شما به شما میده.

    تو هستی که خلق میکنی زندگیت رو*تو هستی که همه کاره ی زندگیت هستی.

    خودمون رو مرکز تمام اتفاقات زندگیمون بدونیم

    خداوند در قران میگه تمام اتفاقات زندگیتون به خاطر بِماکانوا یَعملونه، بما کسَبَت ایدیهمه، بما قدَّمَت ایدیهمه، و خداوند به بندگانش ظلم نمیکنه.

    دلیل موفقیت افراد مختلف مشترکات اونهاست نه تفاوتهای اونها

    افراد چون قانون رو نمیدونن و میبین یه سری افراد یه سری کارهایی ر. کردن و موفقیت نرسیدن و یه سری افراد دیگه همون کارارو کردن ولی موفق شدن خیلی راحت گول میخورن و میگن طرف خوش شانس بوده.نمیدونن طرف چه افکار و باورهایی داشته.اینو درک نمیکنن.

    وقتی هم که قبول میکنن خوش شانسیه میگن خب دیگه این چیزیه که دست عوامل بیرونیه منکه کاری نمیتونم بکنم.وکاری نمیکنن.

    ذهنتون رو معطوف کنید روی توانایی های خودتون روی قدرتی که خدا بهتون داده، عوامل بیرونی رو بزارید کنار برگردید به وجود خودتون به ایمان خودتون. به آگاهی های دوران کودکیتون.جایی که شما میدونستی. که میتونید زندگیتون رو خلق کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1009 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز و دوستان مهربونم

    روز 95

    شیوه ی صحیح الگو برداری

    از وقتی درک کردم که افراد با باور هاشونه که زندگیشون رو می‌سازن بیشتر دنبال این بودم که ببینم چه طرز فکری دارن ولی وقتی امروز این فایل رو گوش کردم تازه فهمیدم چقدر این باور در من ریشه داره درسته دنبال ذهنیت بودم ولی در اصل ته ذهنم دنبال یه عامل بیرونی بودم و میگفتم مثلا درسته ادیسون ذهن ثرتمند یا باورای خوب داشت ولی همون جمله مادرشم خیلی کمکش کرد در صورتی که شاید بارها پدر منم همون جمله رو به من گفته ولی چرا پس من موفق نشدم

    اتفاقی که چند روز برای خودم هم افتاده بیشتر این نکته رو بهم یاد آوری کرد که همه چیز دست افکار و باور های من و همه ی اتفاقات زندگی منو باورام هستن که دارن رقم میزنن و شرایط و موقعیت و آدم ها رو وارد زندگیم می‌کنه

    چند روزی بود دل درد های بدی می‌گرفتم و با خودم میگفتم من چه فرکانس بدی فرستادم باید فرکانس هامو تغییر بدم نمی‌فهمیدم من چه فرکانسی فرستادم که اینجوری شد بعد از گوش دادن به این فایل یهو دیدم من به صورت تاخود آگاه همش میگفتم شاید اونروز بعد سالها سوسیس خوردم بهم ضرر کرد و وقتی مادرم حالم رو میپرسید دیدم میگم سوسیس خوردم از اون شد فک کنم

    در صورتی که من قبلش یه فرکانس نامناسب فرستادم که اون شرایط رو جذب کردم من چند روزی میشد بخاطر اینکه نمیرسیدم تمرین هامو انجام بدم عصبی میشد و همین حالمو بد میکرد همین باعث شده بود بی قراری های دخترم بیشتر بشه ،درس های پسرم بیشتر شده بود و کلی کار اضافه….

    بعد میگفتم من با اینهمه کار اضافه چطور به همشون برسم و با اینکه میدونستم طبق قانون نباید تو حال بد بمونم ولی کنترل شرایط از دستم خارج شد بود

    وقتی فایل امروز رو گوش کردم دیدم من هنوزم باور نکردم که موفقیت افراد بخاطر کنترل ذهنشون بخاطر باوراشون

    همش ذهنم می‌گفت بابا فلانی که موفق اصلا روحشم از این داستان خبر نداره

    موفقیت ربطی به اینا نداره اونا شانس داشتن،یا تو یه کشور خوب بودن یا فلان کس ازشون حمایت کرده و…..بعد من سعی میکردم تو صحبتاشون قوانین رو پیدا کنم و هر بار می‌دیدم خیلی ناآگاهانه عمل کردند به قوانین هی به خودم یاد آوری میکردم و ذهنم ساکت میشد

    شرایطی برام پیش اومد که با یه پسر 14 ساله آشنا شدم که تو حوزه خودش داره پیشرفت های خوبی می‌کنه اولش سریع ذهنم داشت میرفت سراغ خوش شانسی ولی گفتم نه طبق قانون این پسر داره فرکانس های خوبی می‌فرسته باید ببینم چه باورایی داره

    وقتی داشت صحبت میکرد دیدم می‌گفت من خیلی باهوشم سریع همه چیز رو یاد میگیرم مشتری ها منو‌رو هوا میزنن،کارام همه عالی ،پول در آوردن آنقدر راحت که فکرشم نمیکنی ،دنیا پر از فراوانی و اگه یه مشتری نخواست باهام کار کنه ده ها مشتری دیگه هست و کلی باور تقویت کننده

    بعد وقتی داشت داستان زندگیش رو تعریف میکرد دیدم خدا چقدر قشنگ براش شرایط رو جور کرده مثلاذاین ایده بهش رسیده بود که به کاری رو دلی انجام بده همون کار باعث شده بود شناخته بشه چون اصلا به نیت شناخته شدن انجام نداده بود به ایده ای که بهش گفته شده بود عمل کرده بود فقط

    خودش و توانایی هاشو باور کرده وچقدر من این پسر روتحسین کردم

    حالا میفهمم استاد میگن ببینید افراد موفق چه باورایی دارن اون باورا رو بسازید ومثل اونا بهش عمل کنید یعنی چی

    همهی افراد موفقی که راحت دارن پول در میارن این باور رو دارن که پول درآوردن خیلی راحته و بخاطر همینم هست که هدایت میشن به راه های ساده

    من وقتی کارم رو شروع کردم و با اینکه ادامه میدم و تمرین میکنم تو حوزه خودم ولی نتیجه ای که میخام رو نمیگیرم امروز متوجه شدم که من هنوز خیلی از باورا رو تو وجودم درست نکردم و انتظار دارم با همون افکار گذشته باشم ولی نتایج متفاوت بگیرم

    تازه فهمیدم استاد میگن باورای هم جهت با خواسته بسازید یعنی چی

    من شاید روزی 6 تا 8 ساعت دارم رو مهارتم کار میکنم ولی روی باورام خیلی کمتر هر روز دو تا سه ساعت میام تو سایت و فایل هارو گوش میدم و نکته ها رو می‌نویسم و میرم رو‌ تمرین کردن کارم ولی این روش برام جواب نداد و من باورام خیلی محدودکننده است و بیشتر از اینا باید روش کار کنم به قول استاد باید خودمو بمباران کنم از ورودی های خوب از امروز تصمیم گرفتم با تعهد بیشتر از قبل 90 درصد روزمو رو باورام کار کنم بقیه اش رو روی افزایش مهارتم به خودم گفتم یه هفته فقط به این سبک پیش برو و ببین نتایج چطورتغییر می‌کنه

    خدایا خودت راه راست رو بهم نشون بده و تو این مسیر کمکم کن و هدایتم کن

    خدایا شکرت بابت این فایل های که این روزا می‌شنوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: