رمز پایداری نتایج - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

به نام الله بخشنده و بخشایشگر

به امید خدای مهربانم ازش می‌خوام کمکم کنه بتونم یک کامنت مقدس بنویسم

سلام به استاد مهربانم و خانم شایسته ی مهربان

که زندگی من از شروع دوره ی دوازده قدم تغییر کرد

الان حس میکنم مثل زمانی که بعد از 3 سال تو باشگاه استادم شدم ارشد باشگاه و تی شرت آبی رنگ بهم داد که بپوشم به عنوان اولین نفر،

چون توی سازمان ما درجه و لول افراد با تغییر رنگ لباس ها مشخص میشد

و موقعی بود که من تونستم یک‌ مبارزه ی خیلی خوب داشته باشم که استادم بعد از این

این درجه و این لول رو به من اعطا کرد،

و تازه شروع مسیر بود و باید چندین لول و رنگ دیگرو طی سالهای دیگه دریافت میکردی تا برسی به تی شرت سفید ، و معنی و مفهوم تیشرت سفید چی بود!؟ این بود که تازه متوجه میشی که هیچی نمیدونی و چقدررررر همه چیز بی انتهاست هم لحاظ خلاقیت هم از لحاظ درک مفاهیم

روزی که سیستم جیت کان دو رو شروع کردم اصلا درک مناسبی نداشتم از تکنیک ها و حرکات اما قلبم بهم گواهی میداد که این یک چیزیه متفاوت تر از بقیه ی سبک ها و شیوه ها و چیزی بود که برای من خیلی جذاب بود و عاشقانه میخواستم یاد بگیرم

و براش کلی شورو شوق و انگیزه داشتم

چون میخواستم که بتونم قوی بشم و از خودم بتونم دفاع کنم و اصلا اون موقع ها به قهرمانی فکر نمی‌کردم اصلا فکرشو نمی‌کردم بتونم یه روزی قهرمان باشم،

و یک مسیر لذت بخشی رو من طی کردم چون نه عجله داشتم نه تقلا میکردم نه تو بدو بدو و رو‌کم کنی بودم و این که بخوام به بقیه چیزی رو ثابت کنم

و به صورت منظم هر یک روز در میون ساعت 7:45 دقیقه من باید توی باشگاه حاضر میبودم،

و خدارو شکر خداوند همیشه منو هدایت می‌کنه سمت بهترین مربیان

و هروزمو هر ساعتمو لحظه شماری میکردم که تایم باشگاه برسه و من برم باشگاه یعنی با این شورو شوق روزمو سپری میکردم

خیلی چیزها رو من برای همون سه تا تایم 1 ساعتو ربع باشگاهی در هفته قربانی کردم

اونم به خاطر هم انگیزه و شورو شوقی بود که خودم داشتم هم مربی خوبی که داشتم که واقعا عاشقانه داشت کارشو انجام میداد و هم از لحاظ فنی و فیزیکی روی ما کار میکرد هم در حد توانش از لحاظ ذهنی،

و خلاصه من یک مسیر لذت بخش رو طی 10 سال مربی قبلیم طی کردم و هر چی به گذشته نگاه میکنم اصلا نه زجر کشیدم نه پدرم در اومد نه هیچی

وااااقعا عشق کردم لذت بردم و بعد از اون هم شخصیت قهرمانی من یه جورایی ساخته شده بود من برای اینکه به رویاهای بزرگترم برسم حرکت کردم و خدارو شکر هم دیگه حتی من وقتی مربی هم بالا سرم نبود به صورت خودکار خودم رو مربیگری میکردم

اینارو گفتم تا یک بار دیگه این مسیری که اومدم رو برای خودم یاد آوری کنم که اولا همه چیز یک روندی داره و

اگر با لذت و بدون عجله و با پشتکار ادامه بدی حتما حتما به تموم اون نتایجی که میخوای می‌رسی

روزی که با استاد آشنا شده بودم هنوز توی یک فاز موفقیتی بودم و اصلا نمیدونستم قانونی هست یا چیزی

فقط دلم با صحبت های استاد بیشتر همخونی داشت حس میکردم جنسش عمیقتره

روزی که آماده شدم برای خرید دوره ی 12 قدم

و استارتشو زدم

اولین مرحله استاد در مورد چکاپ فرکانسی گفتن

که من نوشتم

و من وااااقعا در تمام جنبه ها تغییراتم رو کااااملا حس میکنم و خیلی خیلی بیشتر از چیزیه که اصلا من نمیدونستم وجود داره

ولی از اونجایی که باورهام‌ در مورد مسائل مالی و باور کمبود و مسائل مذهبی عمیقه خب هنوز نتایج بزرگ نشده

ولی خدارو شکر خدارو شکر یک روند مثبتی رو طی کردم یعنی قدرت خریدم خیلی بیشتر شده

راحت تر خرج میکنم و راحت تر بر میگرده

اما خیلی باید بیشتر براش وقت بگذارم و خیلی بیشتر به باورهای ثروت آفرین و برداشتن ترمز ها توجه کنم تا نتیجه در این سمت هم خیلی خیلی بزرگتر بشه

من با تمرین ستاره قطبی فهمیدم که اصلا خودم هستم که با افکارم با دقت صد در صد دارم زندگی خودم رو رقم میزنم دارم اتفاقات رو رقم میزنم

و چقدرررررررر این موضوع فراره

یعنی به محض اینکه یه مدت روی خودت کار نمیکنی تمرین انجام نمیدی باعث میشه که تو فراموش کنی این موضوع رو و درگیر حواشی و فرعیات بشی

دوست دارم هر روز و هر ثانیه به خودم یادآوری کنم با خودم در موردش صحبت کنم که من هستم که با دقت صد در صد دارم با افکارم با باور هام زندگی خودمو رقم میزنم و نه هیچ عامل بیرونی دیگه ای

این کلید طلایی و اصلی رسیدن به همه ی خواسته ها و رقم زند اتفاقات به نحوی که خودمون دوست داریم بود

از اونجا به بعد استاد سعی کردن با تجربیات خودشون یا اتفاقاتی که در اطراف خودشون در حال رخ دادنه به ما باورهایی رو بدن که ثروت فراوانی عشق روابط عاشقانه سلامتی آسانی راحتی آرامش وارد زندگیمون بشه،

چطوری؟!

خب ما با همین گوش دادن این فایل ها وقتی واقعا داریم بهشون توجه میکنیما نه اینکه مثل رادیو گوش میکنیم

نه

واقعا داریم بهشون توجه میکنیم عمیق میشیم توشون و داره یک احساساتی رو در ما به وجود میاره

و خاطراتی اتفاقاتی تجربیاتی رو به یادمون میاره که اون صحبت ها رو تایید می‌کنه و از همه مهمتر ما این موارد رو احساس میکنیم

داریم در مورد اصل و اساس هر کدوم از این موضوعات فرکانس به جهان ارسال میکنیم

و به اندازه ای که مقاومت های ذهنی ما کمتر میشه به همون میزان اون شنیده ها و اون باورها و اون اتفاقات وارد زندگیمون میشه

چرا

چون قانون جهان اینه که به هرچی که بیشتر توجه کنی و با قدرت بیشتری فرکانسشو ارسال کنی به زودی وارد زندگیت میشه و این عدل خداونده

که این اجازه رو به ما داده که خودمون کنترل زندگیمون رو داشته باشیم و زندگیمون رو اونطوری که دوست داریم خلق کنیم

دوره ی دوازده قدم به من شیوه ی هدف گذاری رو یاد داد

یاد داد که همه ی خواسته های ما دست یافتنی هستن

به شرط اینکه از قانون جهان استفاده کنی برای دستیابی به اهداف و خیلی راحت خیلی راحت ما میتونیم به تموم خواسته هامون برسیم اگر

1+ براش شوروشوق و انگیزه داشته باشیم

2+ اگر بتونیم فرکانس مناسب و هم جهت با اون خواسته ارسال کنیم

مثل آب خوردن به خواسته هامون میرسیم

حالا هرکس بتونه بهتر به این قانون عمل کنه می‌تونه زودتر به خواسته هاش برسه و خواسته های بزرگتری رو هم خلق کنه

من تو دوره ی دوازده قدم تازه با مبحث هدایت آشنا شدم

البته قبل از دوازده قدم با دیدن فایل های رایگان و شنیدن صحبت های بچه ها دلم میخواست بدونم این هدایت چیه چطوری کار میکنه،

کار میکرد اما من درکش نمی‌کردم

نمیدونستم چطوری باید ازش استفاده کنم

تا آروم آروم اصلا تازه دارم قطره ای کوچک از این دریای بیکران هدایت رو درک میکنم

تازه دارم الهامات رو درک میکنم

تازه دارم نحوه ی صحیح ارسال فرکانس درست در جهت خواسته هارو تازه دارم میفهمم

اما

اما

حالا چقدر ما در درجه ی اول قانون رو باور کردیم؟ که این بر میگرده به اینکه چقدر تمرین کردیم چقدر نتیجه گرفتیم و چقدر بابت همون نتایج کوچک سپاسگذاری کردیم؟ تا باوره قوی تر بشه تو ذهنمون و بتونیم با قدرت بیشتری ازش استفاده کنیم،

در درجه ی دوم حالا که قانون رو درک کردیم چقدر ازش استفاده میکنیم؟ چقدر متعهدانه روش کار میکنیم؟ چقدر متعهدانه ادامه میدیم؟

چقدر برای خلق خواسته هامون ازش استفاده میکنیم؟

ببینید من متوجه شدم که برای رسیدن به خواسته هامون هزاران راه وجود داره و همشون هم مارو به خواسته هامون می‌رسونن

اگر ما راحت ترین حالت رو عدد 1 و سخت ترین حالت رو عدد 1000 در نظر بگیریم

هرچقدر بتونیم باورهای خوبی رو تو ذهنمون بسازیم

همون باورهایی که استاد تو دوره هاتون میگن

مثل هدایت

مثل ایمان

مثل توکل

مثل رهایی

مثل آسانی

مثل خدای درست

مثل فراوانی

مثل توحید

مثل زندگی در لحظه

مثل کنترل ذهن

هرچقدر بتونیم باورهای با کیفیت تری در رهنمون بسازیم رسیدن به خواسته هامون خیلی خیلی سریع تر و راحت تر میشه

،

حالا چطوری این باورهای ساخته میشه؟؟

بچه ها این خیلی مهمه که حرف چه کسانی رو میشنویم؟ چه مطالبی رو میخونیم؟ چه فیلم هایی میبینم ؟ و در کل داریم به چی توجه میکنیم؟

به هرچی که توجه میکنیم باورمون میشه و همونو تجربش میکنیم

یک مثال کاملا واضح همین چند روز اخیر داشتم

من میخواستم با شرکت یک فرد ثروتمند کمک کنم برای مدیریت اجرایی

خب

من در نگاه اول گفت وااای چه فرد ثروتمندی و ماشالا دمت گرم عالی هستی

یعنی به خاطر ثروتش یک مقدار تو ذهن من بود شد

که به خدا شاید یک هزارم ثروت استاد رو هم نداشته باشه ها

حالا

من اصلا دید منفی نسبت به این شخص ثروتمند نداشتم و هنوز هم ندارم

اتفاقا چندتا. باور خوب از دل این قضیه کشیدم بیرون

ایشون بسیار بسیار آدم صادق درستکار خوش برخورد مهربان مودب پاکدست جوان

متوجه شدم که برخلاف ظاهرش خیلی هم به خداوند معتقده و بهم گفت صبح ها نماز میخونم ورزش میکنم و بعد می‌رقصم

و بعدشم میشنه برنامه ریزی کارشو می‌کنه

خب این آدم هی داشت تو ذهن من تبدیل می‌شد به آدمی که حرفاش برای من مهم و باور پذیر بشه

ولی ولی ولی

اقداماتی داشت برای کسب و کارش انجام میداد که کااااملا مخالف اقدامات استاد بود ، و

من متوجه این شدم که کنار این آدم بمونم با توجه به نتایجی هم که به خاطر باورهاش داره میگیره

و دقیقا من توی این سه چهار سال روی این باورها کارکردم که اصلا تغییرشون بدم مثل تقلا تو اینستاگرام

منم دوباره تموم اون باورهایی که ساخته بودم که نعمت هارو داشت مثل آب خوردن وارد زندگیم میکرد خراب بشه و دوباره منم بیفتم تو دام این کارایی که همه دارن میکنن

یعنی اصلا اصلا ثروتمند بودن شخصی موفق بودن یه شخصی دلیل بر این نمیشه که تموم حرف هاشم درسته

بعد یه ضربه ی خیلی شدیدتر هم در لحظه ی آخر که میخواستم بهش بگم که من حقیقتش نمی‌خوام ادامه بدم خوردم

اونم این بود که اومد به من یه باور کمبود در مورد مسیر مورد علاقم بهم داد با نگاه خودش

چون بالاخره ایشون سرمایه گذاره و با دید سرمایه گذاری به همه چیز نگاه می‌کنه با توجه به باورهای خودش و آینده

این که در آینده هوش مصنوعی خیلی راحت کار تورو انجام میده

خب منم سعی کردم اصلا بحث نکنم و سعی کردم جوری به این قضیه نگاه کنم که اولا احساسم رو از اون احساس کمبودی که در من به وجود آورد به سمت بهتر ببرم و خدارو شکر الان بعد از یک روز باز بهتر شدم

اما وااااقعا تاثیر خودشو روم گذاشت

یعنی می‌خوام بگم تا این حد باید مواظب ورودی های ذهنمون باشیم و

واقعا واقعا این سایت و همون الهامات خدای درونمون به خدا برامون کافیه برامون بسه

نمی‌خواد بریم کتاب دیگه ای بخونیم

نمی‌خواد بریم با فرد ثروتمند دیگه ای حرف بزنیم

ما فقط باید با همون اصولی که استاد یادمون دادن باور سازی کنیم که واقعا کارو برامون ساده کرد استاد

حالا ببینید من دوباره باید چقدر تلاش کنم تا خودمو بیارم تو مسیر درست

اشکال نداره

برام درس شد

که دیگه کاری به کار هیچ احد و ناشی نداشته باشم

و بیام باورهای مناسب در مورد خواستمو تو ذهنم ایجاد کنم و اجازه بدم خداوند منو به بهترین مسیر هدایت کنه

به خدا

به خدا

خیلییییییی از حتی آدمهای موفق و ثروتمند تو درو دیوارن

همش صحبت استاد رو تو ذهنم مرور کردم اون صحبتی که در مورد آقای هاکوپیان میکنن که می‌گفت اگه میخوای موفق بشی باید 40 سال

صبح تا شب سگ دو بزنی تا موفق بشی ،و من می‌تونستم این حرفو باور کنم،

اما باور نکردم به همین راحتی و هزاران هزار نفر رو پیدا کردم که خیلی راحت ثروتمند شدن صبح تا شبم سگ دو نزدن تو 1 سال هم ثروتمند شدن

و با همین صحبت ها دارم سعی میکنم این زخمی که به باورهام خورده شد رو ترمیم کنم،

خلاصه که دوره ی دوازده قدم راه و روش یک زندگی لذت بخش در تمام جنبه ها رو به ما یاد میده و هرکس بیشتر بهش عمل کنه می‌تونه زندگی قشنگ تری رو برای خودش بسازه،

من که هر روز که میگذره

بیشتر دارم میفهمم که باید بیشترین وقت رو برای کار کردن روی باورهای و سایت بگذارم تا کارهای فیزیکی

به خدا خندم میگیره که چرا به جای اینکه بیام از این قانون ساده ی خداوند استفاده کنم تا همه چیز خیلی راحت و لذت بخش وارد زندگیم بشه

همش به دنبال یه چیز بیرونی از خودمم همش به دنبال کارهای فیزیکی هستم،

البته نمیگم کار فیزیکی نیست

اما کار فیزیکی که مثلا 1000 تومن در ماه برات درآمد داشته باشه کجا

و کار فیزیکی که برات 1 میلیارد در ماه داشته باشه کجا !!!

که هر دوتای اینها هستن

اما نتیجه زمین تا آسمون با هم فرق میکنه

من می‌خوام راه آسانی رو برم

من می‌خوام راه مریم رو برم

من می‌خوام راه موسی ابراهیم عباس منش رو برم،

برای همین اصلا مهم نیست طرفم چقدر ثروتمند یا موفقه،

استاد شما به من خدایی رو شناسوندین که واقعا هر طور که باور کنم همینطوری وارد زندگیم می‌کنه

من حرف خانوم شایسته رو درک میکنم که با این ذوق و شوق دارن از تمرین ستاره قطبی حرف میزنن

اینکه وااااقعا داره جواب میده

این مرحله ی اوله که اصلا ما داریم کوچولو کوچولو باور میکنیم که قانونی هست و داره جواب میده

که ما داریم با افکار خودمون با باورهای خودمون داریم اتفاقات و شرایط رو رقم می‌زنیم

استاد من از این دوره ها یاد گرفتم که به هیچ احد و ناسی باج ندم یا قدرت ندم، البته همین هم تکاملی داره بهتر میشه

و خیلیییی به من جواب داده

تموم اون کسایی که بقیه ازشون میترسن با من دوست میشن رفیق میشن

به قول خانوم شایسته

دوره ی دوازده قدم به ما شیوه ی طبیعی زندگی کردن رو یاد داد

شیوه ی حرکت در جاده ی آسفالت صاف پر از درختان سر سبزو باحال و صدای چه چه پرندگان

به ما یاد داد که اگر ما توجه و تمرکزمون بر زیبایی ها باشه بر خواسته ها باشه با احساس خوب با فرکانس درست، نعمت ها به صورت کااااملا طبیعی وارد زندگیمون میشن،

آخ که چقدر همین کلمه ی طبیعی رو هر روز دارن بیشتر و بیشتر درک میکنم،

استاد جونم نمی‌دونم کدوم از بچه ها به اندازه ی شما این قضیه رو باورکردن که کل اتفاقات زندگیمون داره توسط افکار خودمون رقم میخوره،اما تو همین فایل هم از چهره و ذوق شما بازهم بیشتر اینو درک کردم که شما واقعا واقعا باور دارین که خودتون دارین اتفاقات رو رقم میزنین،و هنوز هم براتون جدیده و هنوز هم براتون هیجان انگیزه و هنوز هم براش ذوق دارین،

کاری که خیلی از ماها نمی‌کنیم و خیلی زود ذوقش تو وجودمون کم‌ میشه

اما به خدا اگر هر روز فقط به خاطر همین یک‌ موضوع سپاسگذاری کنیم و اشک شوق بریزیم کل زندگیمون بهشت میشه،

باید هر روز این موضوع رو به یاد خودمون بیاریم که بابا زندگی من دست خودمه منم که دارم خلق میکنم

اگر شرایط مالیم خوب نیست هیچ ربطی به بازارو دلارو شهرو کشورو رییس جمهورو رقیبو این داستانا نداره مشکل منم

اگر روابطم خوب نیست مشکل منم

اگر جسمم سالم نیست مشکل منم

و آنی مسئولیت پذیری رو من بعد از 4 سال بهش رسیدم که وااااقعا همه چیز رو خودم دارم به وجود میارم حتی رفتار بد پدرم با من رفتار بد دیگران با من

حتی اگر یه روز آینه بغلم میخوره به یک ماشین و می‌شکنه میگم اینم صد در صد ه خاطر خودم بوده حالا نمی‌دونم به خاطر چه فرکانسی اما مال خودم بوده،

می‌تونست اون ماشینه تو اون لحظه اونجا نباشه و من بهش نخورم

همون‌طور که همیشه وقتی احساسم خوبه خداوند از من مراقبت می‌کنه

قشنگ ترین بازی که به حال تو کل عمرم تجربه کردم همین بازی زندگیه

که خودت میتونی هر جور که دوست داری فرکانس هاتو تنظیم کنی و اونجوری که دوست داری زندگیتو رقم بزنی

که البته باید تمرین کنی

یعنی همین استفاده از قانون رو هم باید تمرین کنی تا روش بیشتر مسلط بشی

و من همیشه مقایسه میکنم با مهارتم توی هنرهای رزمی

که الان چقدررررر مسلطم روی فنون و مبارزه

این مسیر هم همینه باید همینطوری هر روز براش وقت بگذارم ازش استفاده کنم سعی کنم همه ی جنبه های رو بهتر کنم روش بیشتر کار کنم تا به مهارت برسم و اونوقت خیلی بهتر میتونم از قانون برای خلق خواسته هام استفاده کنم

اونوقت حرف دیگران کمتر روم تاثیر میگذاره

البته که همیشه باید با وسواس خیلی زیاد ورودی هامون کنترل بشه

اما یه موقعی یه جایی هم یه حرفی می‌شنویم

خیلی زود میتونیم خودمونو دوباره تنظیم کنیم،

دوست دارم ساعت ها در مورد این صحبت ها در مورد این قانون صحبت کنم

که چه معجزاتی تو زندگیمون داره رخ میده

واقعا خدارو شکر بابت این سایت

استاد دمت گرم واقعا بابت اینکه به الهاماتت عمل کردی و این فضا رو به وجود آوردی

خیلی خوبه خیلی ، امیدوارم بهتر بتونم از این فضا استفاده کنم تا در فضای فرکانسی بهتری قرار بگیرم

هر روز در مدار بالاتری قرار بگیرم

انشاالله خداوند بهمون کمک کنه بیشتر بتونیم از قانونش استفاده کنیم

بیشتر بتونیم قدرت خداوند رو به یاد بیاریم و به هیچ چیزی جز خودش قدرت ندیم

خیلی قدرت مند خیلی

خدارو شکر

مرسی واقعا از همه

مرسی از مریم خانوم عزیز و استاد عزیزم مرسی از همه ی بچه های سایت