تغییرات اساسی در زندگی ما از جایی شروع می شود که این دو مفهوم را به خوبی می پذیریم و درک می کنیم:
ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواه مان داریم
ما از ایجاد هر تغییری در زندگی دیگران- خواه در جهت مثبت و خواه در جهت منفی- ناتوانیم
در این فایل استاد عباس منش با توضیح آیات مهمی از قرآن، رابطه عزت نفس و توحید عملی و نقش آن در توانایی ما برای خلق زندگی خودمان و نه زندگی دیگران را شرح میدهد.
درک این رابطه، زندگی شما را ا اساس دگرگون میکند زیرا میتوانی با اجرای این مفهوم در زندگی ات، باورهای سمّی و خانمان سوز با نام «احساس گناه»، «احساس قربانی بودن و مورد ظلم واقع شدن» را در وجودت از ریشه بخشکانی و راه را برای ساختن عزت نفسات هموار نمایی و درهای زندگی ات را به روی نعمت ها و فرصت هایی بگشایی که پشت این سدّهای بتونی جمع شده بود.
زیرا “احساس گناه”، “احساس قربانی بودن و مورد ظلم واقع شدن”، همان دو ترمز مهمی هستند که:
بخش اعظمی از عزت نفس ات را تخریب ساخته اند که پای حرکت تو برای تحقق خواسته هایت است
و موثرترین انرژی و توان تو را برای شناختن خواسته هایت و تمرکز بر آنها به یغما برده اند
و درهای الهامات و هدایت را به رویت بسته اند
و اتصال تو را با منبع قطع کرده اند و به قولی داستان را خلاصه می کنم و می گویم:
بی آنکه آگاه باشی، منشأ و آبشخور اصلی ترین ناخواسته های زندگی ات، همین باورهای محدودکننده اند که از آنها غافل شده ای.
اکثر بیماریهایی که جسمات به طرق مختلف درگیر آن شده،
اکثر اتفاقات ناخواستهآی که به طرقی بسیار عجیب و غریب برایت رخ میدهد،
اکثر اتفاقاتی که آنها را بیانصافی، بیعدالتی و ظلم در حق خو میدانی و حتی ایدهای نداری که چرا باید این اتفاقات برای تو رخ دهد!
همان اتفاقاتی که خود را در برابر آنها بسیار صاحب حق میدانی، توسط خودت و به خاطر حضور این دو ترمز مهم در برنامه ی ذهنی ات، خلق شده و تا زمانی که این دو ترمز بخشی از باوها، فرکانسها و کانون توجه ات است، ماجرای این ناخواسته ها، تمامی نخواهد داشت.
زیرا ما موجوداتی فرکانسی هستیم و در جهانی زندگی میکنیم که اساس آن مبتنی بر مدار و فرکانس است. یعنی تمام آنچه جهان، درباره ما درک می کند و به آن پاسخ میدهد، فقط و فقط فرکانسهای ماست.
جهان ساخته شده تا یک دستگاه مبدل باشد برای تبدیل فرکانس های دریافت شده در قالب اتفاقات و شرایط هم-سنگ و هم-اساس با باورها، فرکانس ها و کانون توجه مان:
اگر اساس فرکانس دریافتی، کمبود باشد، نتیجه آن فرکانس، تجربهای است که به کمبود میانجامد.
اگر اساس فرکانس دریافتی، فراوانی باشد، نتیجه آن فرکانس، تجربهای است که به فراوانی میانجامد.
اگر اساس فرکانس دریافتی، آرامش باشد، نتیجه آن فرکانس تجربهی آرامش بیشتر است.
اگر اساس فرکانس دریافتی، نفرت باشد، نتیجه آن فرکانس، تجربه نفرت بیشتر است.
اگر اساس آن فرکانس، نگرانی باشد، نتیجه آن فرکانس، تجربه اتفاقی است که به نگرانی بیشتر میانجامد.
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا.
به همین دلیل ساده و منطقی، تا زمانی که ریشه این دو باور محدود کننده را در وجودت نخشکانی، راهی به سمت تجربه اتفاقات دلخواه نداری، زیرا تا زمانیکه نتوانی بر این احساسهای ویرانگر فائق آیی، راهی به سوی ساختن عزتنفسات نداری.
این فایل با توضیح آیاتی از قرآن، به شما کمک میکند تا با رفع این باورهای ویرانگر، بخش اعظمی از عزت نفس از دست رفتهات را بازسازی نمایی و به این وسیله درهایی از نعمت و برکت را به زندگیات بگشایی.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری «ظلم به خود» از دیدگاه قرآن472MB41 دقیقه
- فایل صوتی «ظلم به خود» از دیدگاه قرآن38MB41 دقیقه
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
کلمه حق الناس:
*به هیچ وجه در قرآن بیان نشده است
*به معنای آزار رساندن به دیگران و مقصر دانستن آنها نیست
*ما به هیچ وجه نمی توانیم مسیر زندگی افراد را تغییر دهیم
*اگر به دیگران ظلم می کنیم به خود ظلم کرده ایم
*هرگونه ضربه و آسیب به افراد در مدار مناسب در واقع به نفع آنها تمام می شود
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آیَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتَابِ وَالْحِکْمَهِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿231﴾
و چون آنان را طلاق گفتید و به پایان عده خویش رسیدند پس بخوبى نگاهشان دارید یا بخوبى آزادشان کنید و[لى] آنان را براى [آزار و] زیان رساندن [به ایشان] نگاه مدارید تا [به حقوقشان] تعدى کنید و هر کس چنین کند قطعا بر خود ستم نموده است و آیات خدا را به ریشخند مگیرید و نعمت خدا را بر خود و آنچه را که از کتاب و حکمت بر شما نازل کرده و به [وسیله] آن به شما اندرز مى دهد به یاد آورید و از خدا پروا داشته باشید و بدانید که خدا به هر چیزى داناست
هر فردی در مدار درست و مناسب باشد:
خداوند راه گشای او خواهد بود
به هر میزان بخواهیم به دیگران آسیب برسانیم:
-با ایمان داشتن آنها به خداوند و
-قبول نکردن ظلم
آنها را دریافت نخواهند کرد
وجود ظالم:
-مستلزم وجود مظلوم است
اگر به کسی ظلم می شود:
*خداوند را باور ندارد
کسی که خداوند را باور کند:
*هرگز به او ظلم و ستم نخواهد شد
اگر باور داشته باشیم:
*تنها قدرت مطلق در دستان خداوند است:
-نگران آسیب و ضربه های دیگران نیستیم
-از هیچ کس نمی ترسیم
-هیچ گاه اجازه نمی دهیم دیگران به ما ظلم کنند
اگر از فردی بترسیم:
*مورد تسخیر او واقع می شویم
*می تواند به راحتی ما را کنترل کند
وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿135﴾
و آنان که چون کار زشتى کنند یا بر خود ستم روا دارند خدا را به یاد مى آورند و براى گناهانشان آمرزش مى خواهند و چه کسى جز خدا گناهان را مى آمرزد و بر آنچه مرتکب شده اند با آنکه مى دانند [که گناه است] پافشارى نمى کنند
زمانی که مرتکب کار زشتی می شویم:
-به خودمان ظلم می کنیم می توانیم از خداوند طلب آمرزش کرده و بدانیم کسی غیر از خداوند نمی تواند گناهان ما را ببخشد
وَدَخَلَ الْمَدِینَهَ عَلَى حِینِ غَفْلَهٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ ﴿15﴾
و داخل شهر شد بىآنکه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافت یکى از پیروان او و دیگرى از دشمنانش [بود] آن کس که از پیروانش بود بر ضد کسى که دشمن وى بود از او یارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را کشت گفت این کار شیطان است چرا که او دشمنى گمراه کننده [و] آشکار است (15)
قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿16﴾
گفت پروردگارا من بر خویشتن ستم کردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت که وى آمرزنده مهربان است (16
زمانی که حتی مرتکب قتل می شویم:
-به خودمان نه دیگران ظلم و ستم کرده ایم
-ما به هیچ وجه نمی توانیم سرنوشت هیچ کس را تغییر دهیم
زمانی که در مدار درست باشیم:
تنها اتفاقات خوب و مناسب را تجربه می کنیم
زمانی که در مدار نادرست باشیم:
-تنها اتفاقات نامناسب و ناجالب را تجربه می کنیم
ما مدار خود را:
-با افکار و باورهای خود تعیین می کنیم
-هیچ کسی نمی تواند به ما ظلم و ستم کند
با تغییر باورها و مدارمان:
*شرایط و نتایج زندگی ما به طور کامل تغییر خواهد کرد
ما تنها می توانیم:
-به خودمان ستم کنیم
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا ﴿97﴾
کسانى که بر خویشتن ستمکار بوده اند [وقتى] فرشتگان جانشان را مى گیرند مى گویند در چه [حال] بودید پاسخ مى دهند ما در زمین از مستضعفان بودیم مى گویند مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید پس آنان جایگاهشان دوزخ است و [دوزخ] بد سرانجامى است (97)
اگر به خداوند ایمان و باور داریم:
نباید اجازه دهیم که مورد ظلم و ستم قرار بگیریم بدانیم در جهان پس از مرگ اوضاع و شرایط با ظلم به خود برای ما نامناسب تر و بدتر خواهد بود
اگر شرایط نامناسب خود را به عوامل بیرونی نسبت می دهیم بدانیم:
-در جهان پس از مرگ شرایط بدتر و نامناسب تری را تجربه خواهیم کرد
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿22﴾
و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مى گوید در حقیقت خدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم و مرا بر شما هیچ تسلطى نبود جز اینکه شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک مى دانستید کافرم آرى ستمکاران عذابى پردرد خواهند داشت (22)
حتی شیطان:
مسئولیت خطاها و اشتباهات ما را بر عهده نخواهد گرفت
جهان:
به باورها و فرکانس های ما پاسخ می دهد
ما با داشتن باورها و افکار مخرب:
در مدار شیطان قرار گرفته اتفاقات بد و نامناسب را تجربه می کنیم
با نسبت دادن عوامل موفقیت و شکست هایمان به عوامل بیرونی:
-در مدار شیطان قرار می گیریم
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ ﴿9﴾
و هر کس میزانهاى [عمل] او سبک باشد پس آنانند که به خود زیان زده اند چرا که به آیات ما ستم کرده اند (9)
زمانی که مرتکب کار اشتباهی شویم:
-به خودمان نه دیگران ستم کرده ایم
إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿44﴾
خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمى کند لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مى کنند
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
هر دعای خیری:
*تنها به خودمان باز می گردد
*هر فرد با داشتن باورهای مناسب و بودن در مدار درست چه ما بخواهیم یا خیر خوشبخت موفق و ثروتمند خواهد شد
خداوند در مورد ظلم به خود می فرمایید:
الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ وَالَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿79﴾
کسانى که بر مؤمنانى که [افزون بر صدقه واجب] از روى میل صدقات [مستحب نیز] مى دهند عیب مى گیرند و [همچنین] از کسانى که [در انفاق] جز به اندازه توانشان نمى یابند [عیبجویى مى کنند] و آنان را به ریشخند مى گیرند [بدانند که] خدا آنان را به ریشخند مى گیرد و براى ایشان عذابى پر درد خواهد بود (79)
-خداوند عملکرد سیستمی داشته و مانند آینه ای نتیجه ی باورها و فرکانس های ما را به ما باز می گرداند
-خداوند:
به افکار باورها فرکانس های ما پاسخ می دهد
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّهً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿80﴾
چه براى آنان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى [یکسان است حتى] اگر هفتاد بار برایشان آمرزش طلب کنى هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید چرا که آنان به خدا و فرستاده اش کفر ورزیدند و خدا گروه فاسقان را هدایت نمى کند (80)
-خداوند طبق قانون عمل می کند:
بنابراین تقاضای پیامبر برای بخشش آنها مورد قبول خداوند نیست
هر کسی :
در نهایت چه برای او طلب آمرزش شود یا خیر نتیجه ی اعمال خود را دریافت خواهد کرد
ما نمی توانیم:
با شفیع و واسطه قرار دادن پیامبران برای گناهان خود از خداوند طلب بخشش و آمرزش کنیم هر کس باید برای خود طلب آمرزش و بخشش را فقط از خداوند بخواهد
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَنْ یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ ﴿81﴾
بر جاى ماندگان به [خانه] نشستن خود پس از رسول خدا شادمان شدند و از اینکه با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنند کراهت داشتند و گفتند در این گرما بیرون نروید بگو اگر دریابند آتش جهنم سوزانتر است (81)
کسانی که:
-در راه خداوند جهاد نکنند
-حرکت نکرده و قدم برندارند
-به خداوند ایمان و توکل نداشته باشند
نتیجه ی اعمال آنها:
*بودن در آتش دوزخ است
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿113﴾
پیامبر و اهل ایمان را نسزد که برای مشرکان پس از آنکه روشن شد که آنان اهل دوزخند، درخواست آمرزش کنند، هر چند از خویشان باشند.
اگر قوانین الهی را به درستی درک کنیم :
می دانیم که قوانین با طلب آمرزش ما برای دیگران هر چند رابطه ی نزدیکی با ما داشته باشند تغییر نخواهد کرد
وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ ﴿114﴾
و طلب آمرزش ابراهیم براى پدرش جز براى وعده اى که به او داده بود نبود و[لى] هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست از او بیزارى جست راستى ابراهیم دلسوزى بردبار بود (114)
هر کسی در نهایت نتیجه ی اعمال خود را کسب می کند :
*طلب آمرزش هیچ کسی برای دیگری مورد قبول و پذیرش نیست
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا ﴿64﴾
و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهى از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند پیش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پیامبر [نیز] براى آنان طلب آمرزش میکرد قطعا خدا را توبه پذیر مهربان مى یافتند (64)
همواره:
-ابتدا از خداوند طلب آمرزش و بخشش کنیم
برای درک بهتر آیات قرآن:
-آیات قبل و بعد از آن را هم باید بررسی کنیم
فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿65﴾
ولى چنین نیست به پروردگارت قسم که ایمان نمى آورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند سپس از حکمى که کرده اى در دلهایشان احساس ناراحتى [و تردید] نکنند و کاملا سر تسلیم فرود آورند (65)
افراد به خداوند ایمان نیاورند مگر:
-باورهای آنها تغییر کند
-رفتارهای آنها تغییر یابد
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا ﴿105﴾
ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داورى کنى و زنهار جانبدار خیانتکاران مباش (105)
وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿106﴾
و از خدا آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است (106)
وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا ﴿107﴾
و از کسانى که به خویشتن خیانت مى کنند دفاع مکن که خداوند هر کس را که خیانتگر و گناهپیشه باشد دوست ندارد (107)
یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لَا یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطًا ﴿108﴾
[کارهاى نارواى خود را] از مردم پنهان مى دارند و[لى نمى توانند] از خدا پنهان دارند و چون شبانگاه به چاره اندیشى مى پردازند و سخنانى مى گویند که وى [بدان] خشنود نیست او با آنان است و خدا به آنچه انجام مى دهند همواره احاطه دارد
هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا فَمَنْ یُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا ﴿109﴾
هان شما همانان هستید که در زندگى دنیا از ایشان جانبدارى کردید پس چه کسى روز رستاخیز از آنان در برابر خدا جانبدارى خواهد کرد یا چه کسى حمایتگر [و مدافع] آنان تواند بود (109)
ما نمی توانیم:
-حق هیچ کس را ضایع کنیم
-دنیا ی مادی بسیار زودگذر و ناپایدار است و ما دنیای پس از مرگ را در نظر نمی گیریم
وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿110﴾
و هر کس کار بدى کند یا بر خویشتن ستم ورزد سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را آمرزنده مهربان خواهد یافت
اگر به خود ستم کرده و طلب آمرزش و بخشش از خداوند کردیم:
*خداوند را توبه پذیر و مهربان میابیم
وَمَنْ یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿111﴾
و هر کس گناهى مرتکب شود فقط آن را به زیان خود مرتکب شده و خدا همواره داناى سنجیده کار است (111)
زمانی که گناه می کنیم:
-به خودمان و نه دیگران ستم می کنیم
وَمَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَهً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِینًا ﴿112﴾
و هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود سپس آن را به بى گناهى نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشکارى بر دوش کشیده است (112)
-ما مسئول اعمال و رفتار خود هستیم با غیبت و تهمت زدن به دیگران:
به خودمان ضربه و آسیب وارد خواهیم کرد
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا ﴿113﴾
و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود طایفه اى از ایشان آهنگ آن داشتند که تو را از راه به در کنند و[لى] جز خودشان [کسى] را گمراه نمى سازند و هیچ گونه زیانى به تو نمى رسانند و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمى دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود
زمانی که به خداوند ایمان و باور داشته و تسلیم او باشیم:
*هر بلا و آسیبی از جانب دیگران تنها به نفع ما تمام خواهد شد
خداوند به پیامبر لطف زیادی داشته چون او:
-بسیار امین و درستکار بود
إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ﴿1﴾
چون منافقان نزد تو آیند، می گویند: گواهی می دهیم که تو بی تردید فرستاده خدایی. و خدا می داند که تو بی تردید فرستاده اویی، و خدا گواهی می دهد که یقیناً منافقان دروغگویند
اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّهً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿2﴾
سوگندهاى خود را [چون] سپرى بر خود گرفته و [مردم را] از راه خدا بازداشته اند راستى که آنان چه بد مى کنند (2)
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ﴿3﴾
این بدان سبب است که آنان ایمان آورده سپس به انکار پرداخته اند و در نتیجه بر دلهایشان مهر زده شده و [دیگر] نمى فهمند (3)
زمانی که در مدار نادرست باشیم:
-از هر موضوع و مسئله ای برداشت نادرست داریم
وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَهٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿4﴾
و چون آنان را ببینى هیکلهایشان تو را به تعجب وا مى دارد و چون سخن گویند به گفتارشان گوش فرا مى دهى گویى آنان شمعکهایى پشت بر دیوارند [که پوک شده و درخور اعتماد نیستند] هر فریادى را به زیان خویش مى پندارند خودشان دشمنند از آنان بپرهیز خدا بکشدشان تا کجا [از حقیقت] انحراف یافته اند (4)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ ﴿5﴾
و چون بدیشان گفته شود بیایید تا پیامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مى گردانند و آنان را مى بینى که تکبرکنان روى برمى تابند
سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿6﴾
براى آنان یکسان است چه برایشان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى خدا هرگز بر ایشان نخواهد بخشود خدا فاسقان را راهنمایى نمى کند (6)
هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ ﴿7﴾
آنان کسانى اند که مى گویند به کسانى که نزد پیامبر خدایند انفاق مکنید تا پراکنده شوند و حال آنکه گنجینه هاى آسمانها و زمین از آن خداست ولى منافقان درنمى یابند (7)
اگر باور داشته باشیم گنجینه های آسمان ها و زمین در دستان خداوند است:
*نیازی به هیچ کس نداریم
*دیگران نمی توانند به ما آسیب برسانند
*باورها و فرکانس های ما اتفاقات زندگیمان را رقم می زند
تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿2﴾
وحى [نامه]اى است از جانب [خداى] رحمتگر مهربان (2)
کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿3﴾
کتابى است که آیات آن به روشنى بیان شده قرآنى است به زبان عربى براى مردمى که مى دانند (3)
بَشِیرًا وَنَذِیرًا فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ ﴿4﴾
بشارتگر و هشداردهنده است و[لى] بیشتر آنان رویگردان شدند در نتیجه [چیزى را] نمى شنوند (4)
-اغلب افراد از شنیدن قرآن اعراض می کنند و به همین دلیل
چون از آن اعراض می کنند آیات آن را نمی شنوند
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّهٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ وَفِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَیْنِنَا وَبَیْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ﴿5﴾
و گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مى خوانى سخت محجوب و مهجور است و در گوشهاى ما سنگینى و میان ما و تو پرده اى است پس تو کار خود را بکن ما [هم] کار خود را مى کنیم (5)
خداوند به زیبایی:
-مفهوم مدار را بیان می کند
از لحاظ مدار و فرکانس:
-هر فردی با بودن در مدار متفاوت داشتن باورهای متفاوت نتایج متفاوتی را خلق می کند
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
استغفار و دعا
قانون:
هر دعای خیر در حق دیگران:
به خودمان باز می گردد
اگر در مدار درست باشیم:
دعا کردن یا نکردن ما در تغییر و بهبود وضعیت فردی هیچ تاثیری ندارد
طبق آیات قرآن:
خداوند نگاه سیستمی دارد:
به افکار و باورهای ما پاسخ می دهد
خداوند به فرکانس های ما بازخورد می دهد ومانند آینه ای افکار و باورهای ما را به ما باز می گرداند
طبق قانون:
هر کسی نتیجه ی افکار و باورهای خود را دریافت می کند
اگر خودمان از خداوند طلب آمرزش نداشته باشیم:
به دنبال شفیع و واسطه ای برای طلب بخشش نزد خداوند هستیم مشرک خواهیم بود
ما مسئول: افکار و اعمال خود هستیم
اگر به دیگران ضربه به آنها تهمت زده یا غیبت کنیم:
به خود ضربه زده و آسیب رسانده ایم
کلمه ی حق الناس: در قرآن بیان نشده است
اگر معنای حق الناس را اینگونه در نظر گرفته ایم:
که با ضایع کردن حق دیگران مسیر و سرنوشت آنها را تغییر داده ایم به هیچ وجه در قرآن به این معنا بیان نشده است
ما نمی توانیم:
کسی را از مسیر خود خارج کنیم
بلا و مصیبت بر سر او آوریم
او را بدبخت کنیم
سرنوشت او را تغییر دهیم
اگر به کسی ظلم می کنیم:
به خود ظلم کرده ایم
بدی کردن در حق کسی که در مدار درست قرار دارد:
باعث رشد و پیشرفت و موفقیت او خواهد شد
اگر به کسی ظلم می شود:
خداوند را باور ندارد
کسی که خداوند را باور کند: به او ظلم و ستمی نخواهد شد
اگر باور داشته باشیم:
تنها فرمانروای قدرتمند جهان الله است:
نگران نیستیم
از هیچ کسی نمی ترسیم
اگر از فرد یا شرایطی بترسیم:
مورد تسخیر واقع می شویم و توانایی کنترل ما را دارد
اگر تنها از خداوند بترسیم:
هیچ فردی نمی تواند ما را بترساند
هیچ فردی نمی تواند ما را کنترل کند
هیچ فردی نمی تواند به ما ظلم کند
اجازه مورد ظلم واقع شدن به هیچ شخص یا موقعیتی را نمی دهیم
اگر اعمال نادرست انجام می دهیم:
به خودمان ظلم می کنیم
هیچ کسی جز خداوند: نمی تواند گناهان ما را ببخشد
زمانی که در مدار درست باشیم: خیر و خوبی وارد زندگی ما می شود
زمانی که در مدار غلط باشیم:بدبختی فقر و مشکلات وارد زندگی ما می شود
ما با افکار و باورهای خود: مدار خود را تعیین می کنیم
هیچ کسی نمی تواند به ما ظلم کند:
ما با باورها افکار بی ایمانی ترس نگرانی احساس گناه خود به خود ظلم می کنیم
اگر باورها و افکار خود را به سمت مثبت تغییر دهیم:
در مدار درست قرار می گیریم
ما تنها می توانیم: خودمان را خوشبخت یا بدبخت کنیم
اگر مورد ظلم و ستم واقع شده ایم:
به خداوند ایمان داشته باشیم حرکت کنیم و قدم برداریم
حتی شیطان هم: مسئولیت اعمال و رفتارهای ما را بر عهده ندارد
إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿44﴾
خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمى کند لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مى کنند (44یونس)
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ ﴿101﴾
و ما به آنان ستم نکردیم ولى آنان به خودشان ستم کردند پس چون فرمان پروردگارت آمد خدایانى که به جاى خدا[ى حقیقى] مى خواندند هیچ به کارشان نیامد و جز بر هلاکت آنان نیفزود (101هود)
أَلَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِیمَ وَأَصْحَابِ مَدْیَنَ وَالْمُؤْتَفِکَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿70﴾
آیا گزارش [حال] کسانى که پیش از آنان بودند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین و شهرهاى زیر و رو شده به ایشان نرسیده است پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند ولى آنان بر خود ستم روا مى داشتند (70التوبه)
فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿40﴾
و هر یک [از ایشان] را به گناهش گرفتار [عذاب] کردیم از آنان کسانى بودند که بر [سر] ایشان بادى همراه با شن فرو فرستادیم و از آنان کسانى بودند که فریاد [مرگبار] آنها را فرو گرفت و برخى از آنان را در زمین فرو بردیم و بعضى را غرق کردیم و [این] خدا نبود که بر ایشان ستم کرد بلکه خودشان بر خود ستم میکردند (40العنکبوت)
أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿9﴾
آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آنان بودند چگونه بوده است آنها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند بنابراین خدا بر آن نبود که بر ایشان ستم کند لیکن خودشان بر خود ستم میکردند (9الروم)
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
هر دعای خیری :
فقط به سود خود ما است. اگر شخصی در مدار مناسب باشد:
چه ما برای او دعا کنیم یا نه هیچ تاثیری در او نخواهد داشت و در هر صورت موفق و خوشبخت خواهد بود.
الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ وَالَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ۙ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
آن کسانی که عیبجویی میکنند بر آن مؤمنانی که به صدقات مستحب فقیران را دستگیری میکنند و همچنین مسخره میکنند مؤمنانی را که از اندک چیزی که مقدور آنهاست هم (در راه خدا) مضایقه نمیکنند، خدا هم آنها را البته مسخره و مجازات میکند و به آنها عذابی دردناک خواهد رسید.
خداوند عملکرد سیستمی دارد: نه اینکه خداوند آنها را مسخره کند
جهان مانند آینه فرکانس های آنها را به آنان باز می گرداند. جهان به افکار باورها و فرکانس های ما پاسخ می دهد.
اگر فرکانس مناسبی به جهان ارسال کنیم: از جنس همان فرکانس و
اگر فرکانس نامناسبی به جهان ارسال می کنیم:
از همان جنس را دریافت خواهیم کرد
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّهً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ
(ای پیغمبر) تو بر آن مردم منافق خواهی طلب مغفرت بکن یا نکن، اگر هفتاد مرتبه هم بر آنها (از خدا) آمرزش طلبی خدا هرگز آنان را نخواهد بخشید، زیرا آنها (از راه فسق و سرکشی) به خدا و رسول او کافر شدند و خدا فاسقان را هرگز هدایت نخواهد کرد.
اینگونه نیست که پیامبر بتواند برای آنها تخفیفی بگیرد و استغفار کند: سیستم به هیچ وجه به این صورت عمل نمی کند.
هر کسی نتیجه ی اعمال خود را خواهد گرفت: چه پیامبر برای او طلب آمرزش کند یا نکند و
اینگونه نیست که گناهکار باشیم از پیامبر طلب بخشش کنیم و گناهان ما بخشیده شود که این مصداق:
شرک است باید خودمان از خداوند طلب آمرزش کنیم .
سیستم اینگونه عمل می کند
رِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَنْ یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ
بر جاى ماندگان به [خانه] نشستن خود پس از رسول خدا شادمان شدند و از اینکه با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنند کراهت داشتند و گفتند در این گرما بیرون نروید بگو اگر دریابند آتش جهنم سوزانتر است
کسی که حرکت نکند و ایمان نداشته باشد: آتش دوزخ برای او بسیار گرم تر خواهد بود
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ
بر پیامبر و کسانى که ایمان آورده اند سزاوار نیست که براى مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند [آنان] باشند
خداوند می فرماید: تو که می دانی این افراد نامناسب هستند برایشان طلب آمرزش نکن که برای آنها سودی ندارد
اگر مدار و فرکانس را بشناسیم: می دانیم که حرف ما هیچ تاثیری نخواهد داشت
وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ
و طلب آمرزش ابراهیم براى پدرش جز براى وعده اى که به او داده بود نبود و[لى] هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست از او بیزارى جست راستى ابراهیم دلسوزى بردبار بود
اینکه ابراهیم برای پدرش طلب مغفرت کند برای او هیچ سود و نتیجه ای در بر نداشت و به همین دلیل از مدار او که در مدار شرک و کفر است دور شد . هر کسی نتیجه ی اعمال خود را خواهد گرفت
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا
ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا اطاعت او کنند. و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع میکردند و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آنها استغفار میکردی و از خدا آمرزش میخواستی، در این حال البته خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند.
فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا
نه چنین است، قسم به خدای تو که اینان (به حقیقت) اهل ایمان نمیشوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حَکَم کنند و آنگاه به هر حکمی که کنی اعتراض نداشته، کاملاً (از دل و جان) تسلیم (فرمان تو) باشند.
آن ها ایمان نمی آورند: مگر اینکه باورهایشان را تغییر دهند
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا
(ای پیغمبر) ما قرآن را به حق به سوی تو فرستادیم تا به آنچه خدا (به وحی خود) بر تو پدید آورده میان مردم حکم کنی، و نباید به نفع خیانتکاران (با مؤمنان) به خصومت برخیزی.
اسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿106﴾و از خدا آمرزش بخواه؛ زیرا خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است. (106) وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا ﴿107﴾و از کسانی که به خود خیانت می کنند دفاع مکن؛ زیرا خدا هر کس را که خیانت پیشه و گناه کار است دوست ندارد. (107) یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لَا یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطًا ﴿108﴾[خیانت پیشگانْ خیانت خود را] از مردم پنهان می دارند، و [نمی توانند] از خدا پنهان نمایند، و خدا با آنان بود آن گاه که در جلسه مخفی شبانه، درباره طرح و نقشه و سخنی که خدا به آن رضایت نداشت، چاره اندیشی می کردند و خدا همواره به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد.
هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا فَمَنْ یُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا ﴿109﴾این شما [قبیله و عشیره خائنین] هستید که در زندگی دنیا از آنان دفاع کردید، ولی چه کسی است که در روز قیامت در برابر خدا از آنان دفاع کند؟ یا چه کسی است که [برای رهایی آنان از عذاب] کارسازشان باشد؟
باید تصویر بزرگتر را ببینیم و قوانین و مسائل را به درستی درک کنیم : ما با کشتن افراد نمی توانیم زندگی آنها را نابود کنیم.
وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿110﴾و هر کس کار زشتی کند یا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت. (110) وَمَنْ یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿111﴾و هر کس مرتکب گناهی شود، فقط به زیان خود مرتکب می شود؛ و خدا همواره دانا و حکیم است. (111)
اگر توبه کنند: خداوند را آمرزنده و مهربان می یابیم . اگر گناه می کنیم: به خودمان و نه به دیگران ستم می کنیم.
کلمه ی حق الناس در قرآن بیان نشده است:
ما نمی توانیم هیچ کسی را از مسیر خود خارج کرده و سرنوشت او را تغییر دهیم
اگر به کسی ظلم می کنیم : به خودمان ظلم می کنیم بدی که در حق دیگران می کنیم: باعث موفقیت آنها خواهد شد
ما خودمان با افکار و باورهای نامناسب: به خود ظلم می کنیم و خود را آگاهانه در مدار نادرست قرار می دهیم
حتی شیطان مسئولیت گناهان ما را در آخرت: بر عهده نمی گیرد و ما با افکار و فرکانس خود به خودمان ستم می کنیم و به شیطان قدرت می دهیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اگر برای کسی دعا کنیم تنها به خودمان باز می گردد. اگر سلامتی، خوشبختی و… را برای کسی بخواهیم به خودمان باز خواهد گشت و برای آن ها هیچ تفاوتی ندارد چون هر کسی با باورها و فرکانس های خود اتفاق زندگیش را رقم زده و خالق زندگی خود است. اگر عملکرد خداوند را به درستی درک کنیم متوجه می شویم عدالت خداوند مانند آینه ای نتیجه ی اعمال ما را به خودمان باز خواهد گرداند. خداوند هیچ گاه احساسی عمل نکرده و همیشه طبق قانون متناسب با فرکانس هر کسی به او واکنش نشان خواهد داد. هر کسی نتیجه ی اعمال خود را خواهد گرفت و استغفار برای هیچ کسی معنایی نداشته و شرک محسوب می شود. هر شخصی باید خودش به درگاه خداوند استغفار کند.
هیچ گاه نمی توانیم با کشتن کسی او را از بین ببریم. همواره باید بدانیم این دنیا زودگذر و در حد پلک بر هم زدنی است و هیچ گاه نمی توانیم تاثیری چه مثبت و منفی در زندگی دیگران داشته باشیم. ما تنها مسئول رفتار و اعمال خود هستیم و با ضربه زدن به هر شخصی به خودمان ضربه خواهیم زد. زمانی که با خداوند هماهنگ باشیم و قلب و ذهن خود را با توجه به زیبایی ها، نکات مثبت و داشتن احساس خوب و آرامش حفظ کنیم در مدار افراد نامناسب قرار نخواهیم گرفت.
کلمه ی حق الناس در قرآن وجود نداشته و ما نمی توانیم سرنوشت هیچ کسی را تعیین کنیم، هر کسی تنها با باورهای خود اتفاقات زندگیش را رقم خواهد زد. تا زمانی که مظلومی وجود نداشته باشد ظالمی نیز نخواهد بود که آن هم از شرک نشات می گیرد. زمانی که قدرت را به دیگران دهیم چنین اتفاقاتی برای ما رخ خواهد کرد . افرادی که در زمین مستضعف بوده اند در دنیای آخرت سرانجام بدتری خواهند داشت. کسی که به خداوند ایمان دارد اصلا چنین شرایطی را تحمل نخواهد کرد .
حتی شیطان هم مسئولیت کارهای ما را برعهده نگرفته و ما خودمان دعوت او را پذیرفته ایم ما با مدار و باورهای خود وارد مدار شیطان شده و به او قدرت داده ایم و به خودمان ستم کرده ایم.
-ما همیشه به خودمان ظلم کرده و نیازها و خواسته های خود را نادیده گرفته و همیشه نیازهای دیگران را اولویت قرار داده و برای خودمان هیچ ارزشی قائل نبودیم و فکر می کردیم که دیگران با ما اینگونه رفتار کرده و به نوعی مشرک بودیم البته همچنان نیز تا حدی دیگران را مقصر دانسته اما بسیار بهتر شده ایم. با دیدن این فایل زیبا و توضیحات استاد تازه متوجه شدیم دیگران هیچ گاه نمی توانند در زندگی ما هیچ تاثیری داشته مگر اینکه ما به آن ها قدرت دهیم. تمام اتفاقات زندگی ما به خاطر فرکانس هایی است که پیشاپیش فرستادیم که البته قبول برخی از آن ها و مسئولیت پذیرفتن برای تمام اعمالمان بسیار سخت اما تا زمانی که نتوانیم مسئولیت تمام اعمال خود را بپذیریم به هیچ وجه نمی توانیم خودمان را تغییر دهیم. اگر مسئولیت اعمال خود را نپذیریم احساس قربانی شدن خواهیم کرد و این احساس بد باعث می شود اتفاقات بدی را برای خود رقم بزنیم . ما هیچ گاه نمی توانیم همیشه فرکانس مناسب به جهان ارسال کنیم و برای همین اتفاقات بد نیز برای ما رخ خواهد داد، اما اگر همیشه بر روی ذهن خود کار کرده و باورهای نامناسب خود را تغییر دهیم اتفاقات بسیار خوب بسیار بیشتر از اتفاقات بد رخ خواهد داد. از خداوند در خواست می کنیم که همیشه ما را به راه راست راه کسانی که به آن ها نعمت بخشیده نه گمراهان هدایت کند تنها تو را می پرستیم و از تو یاری می جوییم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اکثر ما پیش از اشنا شدن با فانون فکر می کردیم که دیگران توانایی تغییر زندگی ما را داشته چه تغییرات مثبت بوده یامنفی و این به دلیل عدم درک قانون و ورودی های نا مناسبی است که از خانواده مدرسه دوستان تلویزیون فیلم و سریال و کتاب و شبکه های اجتماعی و……بارها و بارها تکرار شده و ما بدون تحقیق و بررسی ان را باور کرده و تاثیرات ان را هم دیده ایم اما زمانی که به قران رجوع کرده و با اموزه های استاد اشنا شدیم به این درک رسیده ایم که هیچ کس توانایی تغییر زندگی ما را نداشته و نمی تواند شرایط زندگی ما را عوض کند مگر این که ما به او قدرت داده و یا بخواهیم که از او تاثیر بپذیریم. ما با باورها و فرکانسهای خود اتفاقات زندگیمان را رقم زده و خالق صد در صد زندگی خود هستیم. برای همین چیزی به عنوان حق الناس در قران وجود نداشته و افرادی که دیگران از انها سوء استفاده می کنند به دلیل باورها و فرکانسهای خودشان است. دیگران هیچ قدرتی در زندگی ما نداشته و تنها جواب فرکانسهای ما را به ما می دهند و خداوند مانند اینه فرکانسها و باورهای ما را دریافت کرده و از جنس همان فرکانس اتفاقات شرایط افراد و ایده ها را به زندگی ما وارد می کند. هیچ کس نمی تواند بر دیگری ظلم کرده مگر این که او در مدار نادرستی باشد و قدرت را از خداوند گرفته و به عوامل بیرونی دهد. در این صورت مشرک بوده و خداوند نیز تنها گناهی که هیچ گاه نمی بخشد شرک است. به میزانی که ما می توانیم قدرت را از سایر افراد و عوامل بیرونی گرفته و به خداوند دهیم به همان میزان لایق دریافت نعمتهای بیشتر خواهیم شد و احساس بهتری را تجربه خواهیم کرد. اما این نیز فرایندی تکاملی است و یک شبه صورت نخواهد گرفت. باید با تکرار ایات قران و فایلهای استاد به تدریج این باور را در خود نهادینه کنیم. به قول حضرت علی: شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه ای سیاو بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است.
خدایا شکرت
عاشقتونیم