«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

تغییرات اساسی در زندگی ما از جایی شروع می شود که این دو مفهوم را به خوبی می پذیریم و درک می کنیم:

  1. ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواه مان داریم

  2. ما از ایجاد هر تغییری در زندگی دیگران- خواه در جهت مثبت و خواه در جهت منفی- ناتوانیم

در این فایل استاد عباس منش با توضیح آیات مهمی از قرآن، رابطه عزت نفس و توحید عملی و نقش آن در توانایی ما برای خلق زندگی خودمان و نه زندگی دیگران را شرح می‌دهد.

درک این رابطه‌، زندگی شما را ا اساس دگرگون می‌کند زیرا می‌توانی با اجرای این مفهوم در زندگی ات، باورهای سمّی و خانمان سوز با نام «احساس گناه»، «احساس قربانی بودن و مورد ظلم واقع شدن» را در وجودت از ریشه بخشکانی و راه را برای ساختن عزت نفس‌ات هموار نمایی و درهای زندگی ات را به روی نعمت ها و فرصت هایی بگشایی که پشت این سدّهای بتونی جمع شده بود.

زیرا “احساس گناه”‌، “احساس قربانی بودن و مورد ظلم واقع شدن”‌، همان دو ترمز مهمی هستند که:

بخش اعظمی از عزت نفس ات را تخریب ساخته اند که پای حرکت تو برای تحقق خواسته هایت است

و موثرترین انرژی و توان تو را برای شناختن خواسته هایت و تمرکز بر آنها به یغما برده اند

و درهای الهامات و  هدایت را به رویت بسته اند

و اتصال تو را با منبع قطع کرده اند و به قولی داستان را خلاصه می کنم و می گویم:

بی آنکه آگاه باشی، منشأ و آبشخور اصلی ترین ناخواسته های زندگی ات، همین باورهای محدودکننده اند که از آنها غافل شده ای.

اکثر بیماری‌هایی که جسم‌ات به طرق مختلف درگیر آن شده‌،

اکثر اتفاقات ناخواسته‌آی که به طرقی بسیار عجیب و غریب برایت رخ می‌دهد‌،

اکثر اتفاقاتی که آنها را بی‌انصافی‌، بی‌عدالتی و ظلم در حق خو می‌دانی‌ و حتی ایده‌ای نداری که چرا باید این اتفاقات برای تو رخ دهد‌!

همان اتفاقاتی که خود را در برابر آنها بسیار صاحب حق می‌دانی، توسط خودت و به خاطر حضور این دو ترمز مهم‌ در برنامه ی ذهنی ات، خلق شده و تا زمانی که این دو ترمز بخشی از باوها، فرکانس‌‌ها و کانون توجه ات است، ماجرای این ناخواسته ها‌، تمامی نخواهد داشت.

زیرا ما موجوداتی فرکانسی هستیم و در جهانی زندگی می‌کنیم که اساس آن مبتنی بر مدار و فرکانس است. یعنی تمام آنچه جهان‌، درباره ما درک می کند و به آن پاسخ می‌دهد‌، فقط و فقط فرکانس‌های ماست.

جهان ساخته شده تا یک دستگاه مبدل باشد  برای تبدیل فرکانس های دریافت شده در قالب اتفاقات و شرایط هم-سنگ و هم-اساس با باورها، فرکانس ها و کانون توجه مان:

اگر اساس فرکانس دریافتی‌، کمبود باشد‌، نتیجه آن فرکانس‌، تجربه‌ای است که به کمبود می‌انجامد.

اگر اساس فرکانس دریافتی‌، فراوانی باشد‌، نتیجه آن فرکانس‌، تجربه‌ای است که به فراوانی می‌انجامد.

اگر اساس فرکانس دریافتی‌، آرامش باشد‌، نتیجه آن فرکانس تجربه‌ی آرامش بیشتر است.

اگر اساس فرکانس دریافتی‌، نفرت باشد‌، نتیجه آن فرکانس‌، تجربه نفرت بیشتر است.

اگر اساس آن فرکانس‌، نگرانی باشد‌، نتیجه آن فرکانس‌، تجربه اتفاقی است که به نگرانی بیشتر می‌انجامد.

این جهان کوه است و فعل ما ندا                  سوی ما آید نداها را صدا.

به همین دلیل ساده و منطقی‌، تا زمانی که ریشه این دو باور محدود کننده را در وجودت نخشکانی، راهی به سمت تجربه اتفاقات دلخواه نداری‌، زیرا تا زمانیکه نتوانی بر این احساس‌های ویرانگر فائق آیی‌، راهی به سوی ساختن عزت‌نفس‌ات نداری.

این فایل با توضیح آیاتی از قرآن‌، به شما کمک می‌کند تا با رفع این باورهای ویرانگر‌، بخش اعظمی از عزت نفس از دست رفته‌ات را بازسازی نمایی و به این وسیله درهایی از نعمت و برکت را به زندگی‌ات بگشایی.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری «ظلم به خود» از دیدگاه قرآن
    472MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی «ظلم به خود» از دیدگاه قرآن
    38MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه ذوالفقاری» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 413 روز

    سلام استاد عزیزم.

    در ابتدای ویدیو درباره دعا کردن صحبت شد که گفتید ما با دعا کردن نمی توانیم کوچکترین تغییری در سرونوشت دیگران ایجاد کنیم

    اما همان دعایی که برای دیگران می کنیم به خودمان باز می گردد

    برای مثال(شخصی را فرض می کنیم که بیمار است و ما برای سلامتی او دعا می کنیم, در این شرایط دعای ما هیچ تاثیری در سلامتی او نخواهد داشت و فقط سلامتی خودمان بیشتر می شود)

    برای مثال(شخصی را فرض می کنیم که ازدواج کرده است و ما برای خوشبختی آن زوج دعا می کنیم, در این شرایط دعای ما هیچ تاثیری در خوشبختی آنها نخواهد داشت و فقط خودمان خوشبخت تر می شویم)

    یا بلعکس(دعاهای منفی)

    برای مثال(شخصی به یک موفقیت رسیده است و ما دعا می کنیم که آن شخص شکست بخورد, در این شرایط دعای ما هیچ تاثیری در زندگی آن شخص ندارد و خودمان شکست می خوریم)

    برای مثال(شخصی با یک شخص دیگر در رابطه است و ما دعا می کنیم رابطه شان خراب شود, در این شرایط دعای ما هیچ تاثیری در رابطه آنها ندارد و فقط روابط خودمان خراب می شود)

    با توجه به این نوع مثال ها متوجه شدیم که دعاهای ما چه خیر چه شر هیچگونه تاثیری در زندگی اشخاص نخواهد داشت

    و فقط و فقط همان دعا به زندگی خودمان باز میگردد

    (بنابراین همیشه دعای خیر بکنیم)

    در ادامه ترجمه آیاتی از قران را مرور می کنیم که در رابطه با این موضوع صحبت کرده است

    ——————————————————–

    در آیات 79 و 80 و 81 سوره توبه گفته شده

    آنهایی که از مومنان اطاعت کار، در صدقاتشان عیبجوئى مى کنند، و کسانى را که (براى انفاق) جز به مقدار توانائى خود دسترسى ندارند، مسخره مى نمایند، خدا آنها را مسخره مى کند; (و کیفر آنها را مى دهد;) و براى آنها عذاب دردناکى است

    چه براى آنها استغفار کنى، و چه نکنى، حتی اگر هفتاد بار براى آنها استغفار کنى، هرگز خداوند آنها را نمى آمرزد! چرا که خدا و پیامبرش را انکار کردند; و خداوند جمعیت فاسقان را هدایت نمى کند(خداوند خطاب به پیامبر)

    تخلف جویان از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند که با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنند و گفتند در این گرما حرکت نکنید، به آنها بگو آتش دوزخ از این هم گرم تر است

    در آیه 79 به سیستمی بودن خداوند اشاره شده که اگر ما شخصی را مسخره کنیم خداوند هم ما را مسخره می کند(البته این به این معنی نیست که خداوند به ما می خندد و … این به این معناست که خداوند آینه ایست در مقابل فرکانس های ما)

    در ادامه به پیامبر گفته شده اگر از خداوند بابت اعمال آنها طلب آمرزش کنی خداوند آنها را نمی بخشد(چون تنها کسی که می تواند برای اشتباهات ما از خداوند طلب آمرزش کند خودمان هستیم و استغفار دیگران بی فایده است)

    و کافران خوشحال اند که بخاطر گرما و… به مسیر درست هدایت نشدند, به آنها بگو آتش دوزخ گرم تر است

    ——————————————————–

    در آیات 113 و 114 سوره توبه گفته شده

    براى پیامبر و مؤمنان، شایسته نبود که براى مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند، هر چند از نزدیکانشان باشند; (آن هم) پس از آن که بر آنها روشن شد که این گروه، اهل دوزخند

    و استغفار ابراهیم براى پدرش (عمویش آزر،) فقط به خاطر وعده اى بود که به او داده بود; اما هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست، از او بیزارى جست; به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود

    در آیه 113 منظور این است که حتی اگر عزیزانتان را در دوزخ دیدید بخاطر آنها از خداوند طلب آمرزش نکنید

    و در ادامه گفته شده حضرت ابراهیم هم از خداوند برای پدرش طلب آمرزش کرد اما پدرش در مدار درست نبود و ابراهیم تصمیم گرفت از او دور شود

    (یعنی ما توانایی تغییر نزدیکترین افراد زندگیمون رو هم نداریم و فقط باید از افرادی که در مدار نادرست اند دور شویم)

    ——————————————————-

    در آیات 64 و 65 سوره نساء گفته شده

    ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا اطاعت او کنند. و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع می‌کردند

    و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آنها استغفار می‌کردی و از خدا آمرزش می‌خواستی، در این حال البته خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند

    نه چنین است، قسم به خدای تو که اینان (به حقیقت) اهل ایمان نمی‌شوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حَکَم کنند و آن‌گاه به هر حکمی که کنی اعتراض نداشته، کاملاً (از دل و جان) تسلیم (فرمان تو) باشند

    در آیه 64 گفته شده اگر خود فرد برای اشتباهش از خداوند استقفار کند و پیامبر هم استقفار کند آنگاه بخشیده می شود

    (این به این معناست که استفقار خود شخص مهم است نه دیگران)

    و در ادامه به پیامبر گفته شده آنها اهل ایمان نمی شوند و برای آنها طلب آمرزش مکن مگر اینکه در برابر حکم و فرمان تو تسلیم باشند(حکم و فرمان پیامبر همان حکم و فرمان خداوند است)

    ——————————————————-

    در آیات 105 تا 113 سوره نساء گفته شده

    یقیناً این کتاب را به درستی و راستی بر تو نازل کردیم؛ تا میان مردم به آنچه خدا به تو آموخته داوری کنی، و حمایت گر خائنان مباش

    و از خدا آمرزش بخواه؛ زیرا خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است

    و از کسانی که به خود خیانت می کنند دفاع مکن؛ زیرا خدا هر کس را که خیانت پیشه و گناه کار است دوست ندارد

    خیانت پیشگان خیانت خود را از مردم پنهان می دارند، و نمی توانند از خدا پنهان نمایند، و خدا با آنان بود آن گاه که در جلسه مخفی شبانه،

    درباره طرح و نقشه و سخنی که خدا به آن رضایت نداشت، چاره اندیشی می کردند و خدا همواره به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد

    این شما هستید که در زندگی از آنان دفاع کردید

    ولی چه کسی است که در روز قیامت در برابر خدا از آنان دفاع کند؟ یا چه کسی است که برای رهایی آنان از عذاب کارسازشان باشد؟

    و هر کس کار زشتی کند یا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت

    و هر کس مرتکب گناهی شود، فقط به زیان خود مرتکب می شود؛ و خدا همواره دانا و حکیم است

    و هر کس مرتکب خطا یا گناهی شود، سپس آن را به بی گناهی نسبت دهد، بی تردید بهتان و گناهی آشکار بر دوش گرفته است

    و اگر فضل و رحمت خدا بر تو نبود، گروهی از خائنان تصمیم داشتند تو را از داوری عادلانه منحرف کنند،

    این سبک مغزانِ خیالباف جز خودشان را منحرف نمی کنند، و هیچ زیانی به تو نمی رسانند. و خدا کتاب و حکمت را بر تو نازل کرد، و آنچه را نمی دانستی به تو آموخت؛ و همواره فضل خدا بر تو بزرگ است

    در این آیات گفته شده خداوند به هرکاری که انجام می دهید آگاه است

    در ادامه کفته شده اگر شخصی اشتباهی کند و از خداوند طلب آمرزش کند خداوند او را می بخشد

    و اگر اشتباهی می کنید و کار های نادرست انجام می دهید بدانید تنها به خودتان ضرر می زنید

    و اگر اشتباهی کنید و آن را به گردن شخصی بی گناه بی اندازید بی شک گناهش بر دوش شماست

    بخشی از این آیات می گوید هیچ شخصی یا هیچ گروهی نمی تواند تو را از مسیر منحرف کند و فقط به خودشان آسیب میزنند و منحرف می شوند

    و اگر تو به منبع انرژی(خداوند)متصل باشی هیچ شخصی یا هیچ چیزی توانایی آسیب زدن به تو را ندارد

    ——————————————————-

    در آیات 1 تا 7 سوره منافقون گفته شده

    چون منافقان نزد تو آیند، می گویند: گواهی می دهیم که تو بی تردید فرستاده خدایی. و خدا می داند که تو بی تردید فرستاده اویی، و خدا گواهی می دهد که یقیناً منافقان دروغگویند

    سوگندهایشان را برای شناخته نشدن نفاقشان سپر گرفته در نتیجه مردم را از راه خدا بازداشته اند. چه بد است آنچه را اینان همواره انجام می دهند

    این صفت زشت نفاق و بدی اعمال به سبب آن است که آنان نخست ایمان آوردند، سپس کافر شدند در نتیجه بر دل هایشان مهر تیره بختی زده شد، به این علّت حقایق را نمی فهمند

    چون آنان را ببینی جسم و ظاهرشان از آراستگی و وقار تو را به شگفت آورد، و اگر سخن گویند به علت شیرینی و جذابیّت کلام به سخنانشان گوش فرا می دهی

    اما از پوچی باطن، سبک مغزی و دورویی گویی چوب های خشکی هستند که به دیواری تکیه دارند و در حقیقت اجسادی بی روح اند که در هیچ برنامه ای اطمینانی به آنان نیست، از شدت بزدلی

    هر فریادی را به زیان خود می پندارند. اینان دشمن واقعی اند؛ از آنان بپرهیز؛ خدا آنان را بکشد؛ چگونه با دیدن این همه دلایل روشن، از حق به باطل منحرف می شوند

    و چون به آنان گویند: بیایید تا پیامبر خدا برای شما آمرزش بخواهد از روی کبر و غرور سرهای خود را بر می گردانند، و آنان را می بینی که متکبرانه از حق، روی می گردانند

    برای آنان یکسان است چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی، خدا هرگز آنان را نمی آمرزد. مسلماً خدا مردم فاسق را هدایت نمی کند

    فقط آنانند که می گویند: به کسانی که نزد پیامبر خدایند، انفاق مکنید تا از پیرامون او پراکنده شوند. در حالی که خزانه های آسمان ها و زمین در سیطره خداست، ولی منافقان نمی فهمند

    در این آیات گفته شده افرادی که درمدار نادرست قرار می گیرند و اعمال بدی دارند قلب هایشان بسته می شود و حقایق را نمی فهمند

    در ادامه گفته شده افراد پوچ و سبک مغز ظاهری آراسته دارند و جذابیت کلامشان موجب می شود به حرف هایشان گوش دهی, از آنها دور شو

    افراد بی ایمان و گناهکار تصمیم می گیردند عرصه را برای افراد با ایمان تنگ کنند اما نمی دانند خزانه های آسمان و زمین در دست خداونده

    ——————————————————-

    در آیات 2 تا 7 سوره فصلت گفته شده

    این کتابی است نازل شده از سوی خدا

    کتابی است که آیاتش در نهایت روشنی بیان شده است، به زبانی فصیح و گویا برای مردمی که اهل معرفت و آگاهی اند؛

    مژده دهنده و بیم دهنده است. ولی بیشتر آنان از این دریای معارف روی گرداندند و به گوشِ جان نمی شنوند

    و گفتند: دل های ما از درک حقایقی که ما را به آن می خوانی در پوشش های سختی است،

    و در گوش های ما سنگینی است، و میان ما و تو پرده ای وجود دارد، بنابراین تو کار خود را انجام بده و ما هم کار خود را انجام می دهیم

    بگو: من بشری مانند شما هستم، نه از جنسی دیگر که سخنم را نفهمید به من وحی می شود که معبود شما فقط معبود یکتاست،

    پس با دوری از افراط و تفریط به سوی او رو کنید، و از او آمرزش بخواهید، و وای بر مشرکان؛

    در این آیات گفته شده تمامی آیات قران واضح است البته برای کسانی که آگاه و بیدار اند

    کسانی هم که به این آیات روی بر میگردانند و بی توجهی می کنند هیچوقت آن را درک نمی کنند

    و چون آنها درمدار درست نبودند پرده ای میان آنها و خداوند بود و از آگاهی شان جلوگیری می کند

    پیامبر هم مانند دیگر مردم است نه از جنسی دیگر

    فقط روی باورهاش کار کرده و وارد مدار درست شده

    ——————————————————-

    کلمه حق الناس در قرآن وجود نداره و در رابطه با آن صحبتی نشده است(البته این به این معنا نیست که ما دیگران را آزار دهیم و…)

    اگر منظور از حق الناس این است که ما می توانیم به شخصی آسیب برسانیم و حق او را از او بگیریم, در قران چنین چیزی گفته نشده است

    در واقع ما توانایی اینکه کسی را از مدارش خارج کنیم و بلا سر او بی آوریم را نداریم و حتی با این کار باعث پیشرفت او می شویم

    و تمام ظلمی که به دیگران می کنیم به خودمان و زندگی مان باز می گردد

    برای ملموس تر شدن این موضوع آیه 231 سوره بقره رو باهم بررسی می کنیم

    و هرگاه زنان را طلاق دادید بایستی تا نزدیک پایان زمان عدّه یا آنها را به سازگاری (در خانه) نگاه دارید و یا به نیکی رها کنید

    و روا نیست آنان را به آزار نگاه داشته تا بر آنها ستم کنید. هر کس چنین کند همانا بر خود ظلم کرده است.

    و آیات خدا را به مسخره نگیرید و به یاد آرید نعمت خدا را که به شما لطف فرمود

    و به خصوص نعمت بزرگ کتاب آسمانی و حکمت الهی را که به شما فرستاد و شما را به اندرز آن بهره‌مند گرداند، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به همه چیز آگاه است

    گفته شده اگر کسی همسر خود را مورد آزار قرار دهد به خود ظلم کرده است

    هرچقدر ما کسی را تحت فشار قرار دهیم و او را اذیت کنیم خداوند راه گشای او خواهد بود

    (البته یه نکته ای وجود دارد که باید شخصی که مورد آزار قرار می گیرد بر این باور باشد که هیچکس نمی تواند او را از مسیر خارج کند)

    ——————————————————-

    در آیه 135 سوره آل عمران گفته شده

    و آنان که اگر کار ناشایسته کنند و یا ظلمی به نفس خویش نمایند خدا را به یاد آرند و از گناه خود به درگاه خدا توبه کنند

    و کیست جز خدا که گناه خلق را بیامرزد؟ و آنها که اصرار در کار زشت نکنند چون به زشتی معصیت آگاهند

    به این معنا که اگر کسی کاری ناشایسته انجام دهد به نفس خودش ظلم کرده

    و درنهایت باید از خداوند طلب آمرزش کند و کسی جز خداوند وجود ندارد که گناهان او را ببخشد

    ——————————————————-

    درآیه 15 و 16 سوره قصص گفته شده

    و موسی روزی بی‌خبر اهل مصر به شهر در آمد، آنجا دید که دو مرد با هم به قتال مشغولند، این یک از شیعیان وی یعنی از بنی اسرائیل بود و آن یک از دشمنان

    یعنی از فرعونیان بود در آن حال آن شخص شیعه از موسی دادخواهی و یاری بر علیه آن دشمن خواست، موسی مشتی سخت بر آن دشمن زد

    موسی گفت: این کار از فریب و وسوسه شیطان بود

    آن‌گاه موسی گفت: ای خدا، من بر خویش ستم کردم که به این عمل خود را به فتنه فرعونیان انداختم تو از من در گذر، خدا هم از او در گذشت که اوست بسیار آمرزنده و مهربان

    حتی اگر کاری مانند کار موسی انجام دهیم هم باز به خود ظلم کردیم

    ما باید بر این باور برسیم که ما هیچوقت نمی توانیم کسی را بدبخت کنیم

    (ما فقط توانایی ظلم و ستم کردن به خودمان را داریم. با احساس گناه و نا امیدی و خشم و… در مداری نامناسب قرار می گیریم و طبق قانون شرایط هم نامناسب می شود)

    ——————————————————-

    در آیه 97 سوره نساء گفته شده

    آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده‌اند می‌گیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند

    که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است

    وقتی از افراد در حال مرگ که به خود ظلم کرده اند پرسیده می شود چگونه زندگی کردید میگویند ما بدبخت بودیم و در جواب فرشتگان می کویند چرا حرکت نکردید؟

    چرا تغییری نکردید؟ چرا مهاجرت نکردید؟

    پس یعنی اگر شرایط نامناسبی در زندگی داریم باید حرکت کنیم و تغییر کنیم و نمی توانیم مشکلاتمون رو به گردن دیگران بی اندازیم

    ——————————————————-

    در آیه 22 سوره ابراهیم گفته شده

    و چون حکم قیامت به پایان رسید و اهل بهشت از اهل دوزخ جدا شدند در آن حال شیطان برای نکوهش و تمسخر کافران گوید

    خدا به شما به حق و راستی وعده داد و من به خلاف حقیقت شما را وعده دادم و خلف وعده کردم و بر شما

    برای وعده دروغ خود هیچ حجت و دلیل قاطعی نیاوردم و تنها شما را فراخواندم و شما اجابتم کردید

    پس امروز شما ابلهان که سخن بی‌دلیل مرا پذیرفتید مرا ملامت مکنید بلکه نفس پر طمع خود را ملامت کنید

    که امروز نه من فریادرس شما خواهم بود و نه شما فریادرس من توانید بود،

    من به شرکی که شما به اغوای من آوردید معتقد نیستم، آری در این روز ستمکاران عالم را عذابی دردناک خواهد بود

    در این آیه شیطان گفته که من هیچ مسولیتی در قبال گناهان شما ندارم و من قط شما را دعوت کردم اینکه شما آن را می پذیرید با خودتان است

    پس حتی شیطان هم مقصر نیست ما خودمان با افکار و باورهامون وارد فرکانس های مختلف می شیم

    ——————————————————-

    در آیه 9 سوره اعراف گفته شده

    و آنان که در آن میزان سبک وزن بودند (یعنی بی ایمان و بد عملند) آنان کسانی هستند که به حقیقت به خود زیان رسانیده‌اند چون به آیات ما ستم می‌کردند

    یعنی ما با پیروی نکردن از آیات قران و قرار نگرفتن در مسیر درست فقط به خودمان آسیب می رسانیم و نه به خداوند

    ——————————————————-

    در آیه 44 سوره یونس گفته شده

    خداوند ذره ای به مردم ستم نمی کند ولی مردم به خود ستم می کنند

    یعنی خداوند هیچ ظلمی به کسی نمی کند ولی آدمها به خودشان ظلم می کنند(هرکسی به خودش, نه کس دیگر)

    ——————————————————-

    شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: