«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 123

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    تیما عبدی گفته:
    مدت عضویت: 677 روز

    2

    روز دوم از روزشمار تحول زندگی من

    چند روز بود منتظر بودم یکی برام مشتری جور کنه و همش نگاهم به گوشی که کی جواب میده و خبر خوش اولین مشتری رو بهم میده. از اون هم خبری نشد که هیچ تازه یه جورایی ناامیدم هم کم کرد که توی این پنج شیش ماهه منتظر نباش.

    حس ناامیدی بهم دست داده بود. البته ناامیدی من دیگه مثل قبل نیست. پارسال این موقع اگه اینجور میشد خیلی حالم خراب میشد. حداقل سپاسگزارم که الان اینقدر تسلطم به خودم بیشتر شده.

    امروز توی این فایل دیدم که خدا گفته: کافران میگن بهشون چیزی ندید تا از اطراف پیامبر پراکنده بشن.

    و خدا میگه: اینا چه فکری می کنن. گنجینه های آسمان ها و زمین در دست ماست.

    دیدم باز شرک همه وجودمو گرفته که منتظرم یکی دیگه برای من مشتری جور کنه و همش چشم به راه یه پیام نویدبخش از اونم در حالی که روزی من دست کس دیگه است. و یکی دیگه باید منو خوشحال کنه تا این خوشحالی، پایدار باشه.

    دعا می کنم خدا به من بینش عمیقی بده. من اینو می دونم که روزی رسان خداست ولی بارها و بارها اتفاق میفته که منتظر دیگران هستم. در واقع از نظر تئوری می دونم ولی به عمل نمی تونم در بیارم. امیدوارم خدا در این راه خودش کمکم کنه و شادمانی منو به انرژی خودش پیوند بزنه.

    خدا رو شکر که باز یه نشونه ای برام اومد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    عاطفه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 738 روز

    روز شمار تحول زندگی من فصل1 روز دوم

    به نام خدای نور

    سلام به استادعزیز و شایسته ی عزیز و دوستان عباس منشی.

    خدایا خودت هدایتم کن من فقط حسی که دارمو مینویسم.

    “من توانایی کاملی برای خلق زندگی دلخواهم دارم”من خوب این موضوع میدونم که من همه چیزو میتونم رقم بزنم ولی بعضی وقتا نجواها میان سراغم و ترس از اینده دارم ترس ازاینکه همش فقط درجا زدن نباشه این ترس برای کارمه و این نشون میده من هنوز توی ایمان و توکل به خدا ناتوانم و هنوز جای کار کردن دارم اصلا من نمیفهمم اخه دختر وقتی میدونی همه چیز رقم میخوره تو دقیقا هرچی میخوای و داری و فقط کافیه با خواستت هم مدار بشی پس دیگه نگرانیت چیه الانم داری تکاملت و طی میکنی یکم سر درگمم اینکه دقیقا چطور استارت کارمو بزنم نه بشه اون چیزی که میخوام خدایا هدایت کن مثل همیشه که ازکجا شروع کنم.

    تازه فهمیدم اینکه بقیه از من میپرسن کارت چیشد مشتری هم داری؟سالن کارنمیکنی؟حس بد میگیرتم و میشنم از نشدن ها و قدم هایی که برداشتم اما جواب ندادمیگم استاد یجوری احساس قربانی شدن انگار اینکه فلانی ببین من انقدر قدم ورداشتم انقد سعی کردم نشد ولی چرا دقیقا به این مشتری هایی که داشتم توجه نمیکنم؟چون فامیلای دوستم بودن و ذهنم میگه نه دیگه این خدمات و تو خونه ارائه دادی و بعد یسال باید تو سالن کار میکردی نه همش خونه و تازه اگه دوستتم نبود این چنتا مشتری هم نداشتی! اینارو ذهنم بهم میگه ولی واقعیت این نیست واقعیت اینه که باورهای من تغییر کرده که تونستم مشتری باشم واقعیت اینه که من از نقطه صفر فاصله گرفتم واقعیت اینه که کار کردن روی خودم و گوش دادن به فایل های استاد جواب داده اره استاد ذهن هر دستاوردی رو کوچیک نشون میده و بدتر ازاینا اینه که من بعضی وقتا با این نجواها واقعا بهم میریزم و الان یکم پیش این حال و داشتم ولی نذاشتم پیش بره ا جلوشو گرفتم امیدوارم هرچه زودتر اون ترمزهای مخربی که مانع کار کردن من میشرو پیدا کنم چون من تلاش فیزیکیمو تا جایی که تونستم داشتم ولی خو اون چیزی که فکر میکردم نشد و الان تلاش ذهنی لازمه.

    “هردعای خیری که میکنیم به خودمون برمیگرده”این موضوع جزو ناخوداگاه من شده و واقعا درلحظه به بقیه حس خوب و منتقل میکنم و اینم خیلی خوب یادگرفتم که زیبایی کسیو دیدم بهش بگم و یا اگر از کسی وایب خوب گرفتم بهش بگم چون واقعا به خودم برمیگرده چون اون ذوق و لبخند طرف و که میبینم تا ساعت ها بعدش منم حالم خوبه

    اینکه وقتی یکی هم مدارمون نیست تلاشی براش نکنیم و دور شیم تلاش چیو میکنی این ادم هم مدارت نیس باشه رهاش کن انقدر فروانی هست که اون ادمی که میخوای هست پس تلاشت و وقت و انرژی و فرکانستو صرف چیزای دیگه بکن.

    “تومسئول افکارت مسئول اعمالت هستی و نه کس دیگه ای”چون من هرکار بد و فکر منفی داشته باشم به خودم ضرر زدم نه کس دیگه ای اگر من به کسی بدی کردم دارم به خودم ضرر میزنم نه اون شخص چون من نمیتونم هیچ تاثیری روی زندگی یه شخص دیگه ای داشته باشم.

    “هیچکس نمیتونه هیچ بلایی سرم بیاره چون باورهام داره برام کارهارو انجام میده” خانواده من مذهبین و فکرای قدیمی که من عملا قبل از اشنایی با استاد زندونی بودم تو خونه و تنها حق بیرون رفتن نداشتم و هر ماه یا دوسه ماه بعضی وقتاهم بیشتر میشد یبار میرفتم بیرون اونم با پیچوندن که خونه فلانیم بیرون نیستم و با ترس میرفتم که نکنه بفهمن و اگر بفهمن فلان و بلارو سرم میارن خیلی بد میشه و کلی از این شرک هایی که داشتم ولی استاد الان همه چیز برام راحتره همه چیز روون تره بقول شما خدا دل هارو نرم میکنه و واقعا هم برام اینطور شده من تغییر کردم زیاد و کارامو انجام میدم بدون اینکه فکر کنم اگر بفهمن چی میشه نه چون هیچکس هیچ بلایی نمیتونه سرم بیاره جز افکار و باورهام و از اونجایی که من دارم روشون کار میکنم و جوری شده که بابام خودش تنها میفرستتم که کارامو انجام بدم شاید برای خیلیاتون این موضوع طبیعی باشه ولی خانواده ای که من توش بزرگ شدم اینطور نبود و من همیشهه کنترل میشدم و تنها جایی نمیرفتم و الان که نگاه میکنم من خییلی پیشرفت کردم من خیلی تونستم نتیجه بگیرم خدایا شکرت واقعادرسته که هنوز اون ازادی کامل و از طرف خانواده ندارم و باید بسازمش ولی من الان دیگه بدون ترس کارامو انجام میدم و واقعا شرایط جوری چیده میشه همیشه برام که هرجا بخوام برم و خوش بگذرونم بدون اینکه خانوادم بفهمن.

    من همه ی اینارو گفتم که رد پا گذاشته باشم یادم باشه از کجا شروع کردم به کجاها قراره برسم و این موضوع برای خیلیا که کامنتمو خوندن شاید طبیعی باشه ولی برای من اینطور نبود و من همه چیزو ساختم که شد که تونستم و برای من یه پیشرفته این!

    من هیچ تغیری نمیتونم تو زندگی بقیه به وجود بیارم چه تغییر مثبت چه تغییر منفی وای که چقدر الکی خودمو به اب و اتیش میزدم واسه بقیه که تغییرشون بدم که بفهمونم اینکار اشتباهه چقدر الکی خودموعصبی میکردم ولی الان چی؟الان رهام راحت و تلاشی برای تغییر کسی نمیکنم و این موضوع و پذیرفتم.

    من مگه به خدا ایمان ندارم؟مگه توکل نکردم به خدا؟پس دیگه نباید نسبت به حال و اینده نگران باشم ترسی نباید داشته باشم که چی میشه چطور چیده میشه من خدارو دارم من با اختیار خودم و با قدرت خلق کنندگی که خداوند به من داده میسازم هرچیزی که میخوام و فارغ از اینکه بقیه بخوان یا نه من خودم و باورهام و فرکانسم تمام ماجراس و تمام اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه باورها و فرکانس های خودمه حتی این نشدن ها توکارم حتی اینکه کارم اون چیزی که میخوام نیست حتی وقتی تلاش فیزیکی داشتم و الان وقتش رسیده که پیدا کنم ترمزهارو ولی به الهامامم عمل کنم و روی خودم کار کنم و متعهد باشم و بیشتر وقتم صرف کار کردن روی خودم باشه خیلی زودتر تکاملم و طی میکنم و به اون چیزی که میخوام میرسم و من پا روی ترس هام میذارم از این شرایط عبور میکنم.

    خدایا شکرت که امروز از خوندن کامنت ها اگاهی های جدیدی دریافت کردم خدایا شکرت بابت فردای زیبای من خدایامن سپاسگذارم بابت این هدایت شدنای زیبا بابت اینکه من میتونم انقدر خوب حال خودمو خوب کنم فقط با نوشتن کامنت و حس خوب بگیرم خدایا سپاسگذارممم خدایا عاشقتم که انقدر عاشقمی و هدایتم میکنیی.

    شاد سلامت موفق و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    وهاب زارعی گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    رد پای من در روز دوم سفرنامه

    با سلام به استاد گرامی و خانم شایسته مهربان و هم فرکانسهایی که این متن را می خوانند

    ظلم به خود و برداشت من از این روز و گفته های استاد

    قانون این است که هر کسی مطابق افکار و فرکانسها و کانون توجه خود از جهان که مانند آینه ایست پاسخ مناسب دریافت میکند ، از خدا سپاسگزارم که این سیستم قانونمند را درست کرد و هیچ کس نمی‌تواند آنرا تغییر دهد حتی پیامبران که به خاطر شخصیت بزرگشان و مرتبه روح خود و تقوی و نفس خود بزرگ بودند و نزد سیستم مرتبه‌ای والا دارند.

    پس نه ما میتوانیم به کسی ظلم کنیم و نه کسی توان ظلم به ما را دارد و از استاد متشکرم که استارت ما را با آیات تحقیق شده در قرآن زدند تا ما با جستجو این باور زیبا و اثر بخش را در خود بسازیم و مثالهایی عالی برای ما زدند .

    اما ما توانا هستیم تا زندگی خود را بسازیم آنطور که میخواهیم و از این قانون در عمل استفاده کنیم و خالق زندگی خود باشیم آنطور که خدا در ما دمیده و بهره ای از او در وجود ماست که خداگونه است .

    شکر خدای را که بهترینها را برای ما رقم میزند و تشکر از دست بزرگ او استاد عباس منش که من از دیدن هزار باره این فایل خسته نمی‌شوم و خانم شایسته مهربان که زندگی زیبای خود و تجربه لذتهای زندگی زیبای خود را برای دیگران هم می خواهند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    Ati گفته:
    مدت عضویت: 1536 روز

    به نام تنها خداوند عالم

    ردپای شماره 43

    ظلم به خود از دیدگاه قرآن

    مواردی که در این فایل یاد گرفتم

    اول خداوند یک سیستم است و با توجه به فرکانسی که طبق باورهای ما دریافت میکند اتفاقات،شرایط،موقعیت ها و افراد را وارد زندگی ما می‌کند یعنی ما با باورهای خودمون وارد مدارهایی می شویم که در اونجا شرایط،ایده ها،موقعیت های همسنگ با باورهای خودمون تجربه می‌کنیم از این دیدگاه میتوان دریافت که در حقیقت وقتی ما گناهی میکنیم و یا باورهای غلطی داریم تنها و تنها به خودمون ستم میکنیم که وارد مدارهای غلط و بد میشیم و دراونجا هم شرایطمون بده و هم از درک حقیقت غافل میشیم و درک درستی حتی از هدایت هاهم نداریم و به چشم و گوش و قلب ما مهر نهاده میشه…

    هیچ حق الناسی به این معنا که ما میتونیم به کسی ظلم کنیم و سرنوشتش رو تغییر بدیم وجود ندارد و ما تنها و تنها به خودمون ستم میکنیم و کسی که باورهای درستی داشته باشه و به خداوند به عنوان رب العالمین و تنها فرمانروای هستی ایمان داشته باشه نه تنها مورد ظلم ما قرار نمیگیره بلکه شاید منجر به پیشرفت بیشترش هم بشه و معتقدم این سیستم و این سازوکاری که خداوند اینچنین نهاده عادلانه ترین حالت ممکنه قربون خدا بشم که اینچنین حکیمانه و عادلانه این جهان و مارو آفرید و هدایت و رهبری می‌کنه و ما واقعا از درک عمیق خداوند به تمام معنای آنچه که هست عاجزیم…

    شاید تقریبا دوسال پیش که برای اولین بار این فایل رو شنیدم نسبت به اون مقاومت زیادی داشتم ولی همون موقع هم معنی این فایل در نظرم صحیح اومد هرچند دقیق نمی‌تونستم بفهممش الان بعد دوسال این چند روزه که چندین بار دوباره این فایل رو شنیدم بیشتر و بیشتر با تمام وجودم معتقدم تمام حقیقت همینه و خداوند رو بسیار سپاسگزارم که منو به سمت این آگاهی ها هدایت نمود تا به اندازه درکم روز به روز بیشتر و بیشتر رشد کنم و این مسیر همچنان ادامه دارد.

    خداجونم عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    به نام خدا

    سلام

    ظلم

    زمانی ظلم به وجود میاد که دو طرف قضیه یعنی مظلوم و ظالم وجود داشته باشند.پس هر جایی ظالمی وجود داره،رفتار و باورهای مظلوم باعث ایجاد این ظالم شده، و اگر مظلومی وجود نداشت ظالمی هم به وجود نمیامد،تمام اتفاقاتی که برای ما رخ می‌دهد نتیجه باورها و افکار های ماست ما اگر باور و ایمان به خدای بزرگ داشته باشیم و فقط خدا را تنها منبع قدرت بدونیم و از اون کمک بخواهیم دیگه هیچ کسی در زندگی ما نمیتونه کوچکترین قدرتی داشته باشه

    ما خودمون راه را برای تسلط شرک بر ما نشان می‌دهیم و بعد شاکی می‌شویم که چرا در حق ما ظلم صورت گرفته

    دعا چون نوعی فرکانس هست و اون فرکانس همراه با احساس هست پس اگه اون دعا همراه شادی و حس خوب باشه قطعا زندگی ما را بهتر میکنه،اما اگر اون دعا همراه با فرکانس غلط باشه بدی را به زندگی ما وارد میکند،اون کسی که در مسیر درست هست هیچ کسی نمیتونه اونا از مسیر موفقیت خارج کنه مگر خودش و بلعکس این موضوع هم صادق است اگر کسی در مسیر بدبختی پیش میرود هیچ کسی به غیر از اون فرد نمیتونه اون فرد را تغییر بده مگر خودش

    باور حق الناس و اینکه کسی میتونه حقی از کسی ضایع کنه و به اصلاح بخوره وجود نداره،چون اون کسی که مورد حق خوری قرار میگیره خودش در این فرکانس بوده و هیچ ناعدالتی وجود نداشته.

    پس صفر تا صد اتفاقاتی که در زندگی برای ما اتفاق میفته ما مسئول هستیم.حالا چه آگاهانه و چه ناآگاهانه ما مقصریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    حامد آقابکی گفته:
    مدت عضویت: 784 روز

    به نام خداوند مهربان ،هدایتگر،رزاق،وهاب و بخشنده

    سلام به استاد و خانم شایسته و همه دوستانم

    این فایل رو ده بار گوش دادم تا پر از آگاهی بشم بعد روز دوم رو بنویسم

    واقعا قرآن پر از آگاهی های ناب هست از استاد سپاسگزارم که آنقدر عالی توضیح دادند

    اینکه ما به خودمون ظلم میکنیم رو من با قدم ها درک کردم به این باور رسیدم که صد در صد اتفاقات زندگی ما دست خودمونه

    من اگر آدمهای نا مناسب به سمت خودم جذب میکنم اینکه من ترس به خودم راه میدم اینکه من شریک میگیرم برای خداوند اینکه من حالمو خراب میکنم اینکه من بیماری رو جذب میکنم همه از طرف خود منه و من هستم که با افکارم جذب کردم .

    اگر من با خواندن درست قرآن و گوش دادن به فایل ها آگاهانه تمرکزم رو بزارم متوجه میشم که خودم هستم که به خودم ظلم میکنم .

    یک نمونه همین امروز مشتری زنگ زد و کلی حرف های ناسزا زد بخاطر افکار منه‌ که همچین آدمی رو جذب کردم و منم که این حرف ها رو به خودم زدم نه مشتری .

    من هستم که ترس به دلم راه میدم که قدرت رو میدم دست مشتری و شیطان

    من از این فایل یاد گرفتم که به جای قدرت دادن به عوامل بیرون قدرت رو صد در صد بدم دست فرمانروای عالم

    ایمان خالص داشتن به خداوند در های رحمت و خوشبختی رو به سمت من باز می‌کنه

    خداروشکر که همسفر شدم و کلی آگاهی خالص دارم دریافت میکنم

    استاد جان سپاسگزارم که کلی آگاهی بهم میدی و دستان خدا شدی برام

    در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1021 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزو همه ی دوستان گرامی و آگاهم

    واقعا یکی از فایل‌هایی که با شنیدن اون نگاهم به قرآن و درکم از سخنان خداوند و سیستمی بودن خدا و جهان کاملا تغییر کرد و متوجه حرفهای استاد عزیزم شدم همین فایل بود.

    حالا هرچی قرآن رو میخونم انگار خدای یکتا و مهربان داره با من حرف میزنه و راه زندگی رو به من نشان میده و یاد سخن پیامبر اکرم می‌افتم که فرمودند هر کس قرآن رو طوری بخونه انگار که برای خود اون شخص نازل شده.

    و به لطف خداوند و با آموزشهای استاد عزیزم بعد از کلی قرآن خواندن تازه به این مرحله رسیدم.

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    واقعا وقتی با توجه به قرآن و دقت در زندگی خودمون و دیگران می‌فهمیم که خدا و جهان سیستمی هست و فقطططط به فرکانس ما جواب میده ، چقدر احساس آرامش و قدرت به آدم دست میده ، که دیگه نه کسی قدرتی داره که بخواد در زندگی من اثر مثبت و منفی داشته باشه و نه من در زندگی کسی تاثیری دارم ، پس مسؤلیتی هم ندارم.

    اینطور به جای دست و پا زدن و سعی در تغییر جهان بیرون و آدمهای اطراف و درست کردن عوامل بیرونی که همش تلاش بیهوده هست ، میام و با تمام وجودم و با احساس آرامش و امید و توکل بر خدا و عشق به خود روی خودم و ورودیهام و توجهاتم و در نتیجه فرکانسی که به جهان ارسال میکنم ، توجه میکنم و اونو درست میکنم که همه ی اختیارش دست خودم هست و بس.

    و دیگه از مهاجرت در هر زمینه‌ای ( در درون خودم ، در شغلم ، در روابطم ، در باورهام و یا در مکان زندگیم ) نمی‌ترسم ، چون می‌دونم که خدا در قرآن مارو به مهاجرت هدایت کرده و خداوند همراه و هدایتگر من هست و همه ی قدرت ساختن زندگیم با خودم هست به خاطر قانون بدون تغییر و سراسر زیبایی و عدالت خدای مهربان.

    خدارو شکر برای قرآن این کتاب کامل با بیانی روشن برای خردمندان و اندیشمندان

    خدارو شکر برای استاد عباس منش عزیز

    خدارو شکر برای این سایت بینظیر و جمع صمیمی خانواده ام

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مائده سازگار گفته:
    مدت عضویت: 698 روز

    به نام خدای یکتا و امرزنده️

    امروز روز دوم روز شماره تحول زندگیِ منه

    ولی من اصلا براش اماده نیستم

    این فایل رو چندین بارگوش کردم

    توفواصل زمانیِ زیاد!

    بارها از روش نوشتم

    بارها نوشته هامو خوندم

    بارها متن ابتدای فایل رو خوندم واز روش بارها وبارها نوشتم

    ولی نتونستم ریشه ی اون دوتا ترمز رو بخشکانم

    بشدت تو وجودم ریشه دونده

    خیلی ابیاریش کردم و متاسفانه مسیرشو در خاک روح و ذهنم پیدا کرده وظاهرا هم خیلی جاخوش کرده

    انگار که برای کندن و یا خشکاندنش نمیشه فقط به خوده ریشه فکر کنم

    اون ریشه ی فاسد تمام بسترِ خودشو خراب کرده

    خاک روحِ منو هم الوده کرده وریشه ها و گلهای دیگه ی روحمو پوسونده و پژمرده کرده

    غیرازاین هم نمیتونست باشه

    سالهاست که دارم تمام شرایط لازم برای رشدش رو براش مهیا میکنم

    سالهاست که میدونم رشدِ بیشترِ این پیچک اخر،منو خفه میکنه و از حرکت وامیداره

    ولی همیشه دلم به این خوش بود که حداقل هست

    حداقل منم یکم سبزم

    نگو که این سبزیِ ظاهری ، نتیجش یه گل زیبا وخوش بو نیست!

    یه پیچیکِ پر شاخ وبرگِ که هدفش نابودیِ منه

    تمام وجودم درد میکنه

    حس میکنم خلع سلاح شدم

    نمیخوام تسلیمش بشم

    حس میکنم هنوز قدرتم خیلی کمه برای کندنش

    شایدم بهتره اول جلوی رشد بیشترشو بگیرم

    شاید فعلا نباید خودمو برای کندنِ ریشه ای به اون قدرتمندی خسته کنم، چون داره ناامیدم میکنه

    براش اماده نیستم

    باید اول تاجاییکه میتونم شاخ وبرگش رو بزنم

    باید اول پیچشِ ساقه هاشو از پیکره ی روحم بکنم

    که بتونم یکم نفس بکشم

    یکم ازاد بشم

    که بتونم بالاخره بعد ازبیش از دو دهه ، ظاهر روحم رو ببینم

    به یه قیچی نیاز دارم

    اون قیچی “تکرارِ”

    تکرارِ هرچه که اینجا نوشته وگفته شده

    تو روز دوم فصلِ اول

    تکرارِ اصلِ قربانی نبودن و احساس گناه نداشتن!!!!!!

    من دراین چندروز حالم بسیار دگرگون بود واین قاعده یک لحظه از ذهنم دور نمیشد که: حال خوب = اتفاق خوب

    و واقعا سعی میکردم با توجه به نکات مثبت و شکرگذاری وحتی فکر به ارزوهام حال خودمو بهتر کنم ونذارم جهان به حال بدم واکنش بده

    امایکم با کُندی انجام میشد

    من من دراینباره به خودم حق میدم وسخت نمیگیرم

    ولی درهرحال تمام سعیمو میکنم که به قوانین وفادار باشم

    وازشون غافل نباشم

    چقدر درونم درد میکنه!!

    ومن این درد رو با پرسه زدن در فایل های “زندگی در بهشت” و”سفربه دور آمریکا” و “سریال تمرکز روی نکات مثبت ” تسکین میدم.!

    و چه سکوتی جهانم رو فراگفته!

    حس میکنم باید باخودم مهربونتر باشم

    متلاطمم!!

    من اون جهاد اکبر رو شروع کردم

    و حس میکنم نیروهای مقاوم دارن غُرّش میکنن

    که دست نگهدار!

    مااروم سرِ جامون نشسته بودیم

    عزت نفس میخوای چیکار؟!!

    تو بدون عزت نفست راحتتری!!

    باید بر این ترس و مقاومت غلبه کنم

    و برم تو دلش

    چقدرر قلم شما زیباست خانم شایسته️

    چقد خوب عزت نفس رو تو وجودتون نهادینه کردین

    انقدر خوب ساختینش که چیزایی که نوشتین تجربه ی تک تک لحظات زندگیمه

    و زندگیه ادمای مشابه من

    امروز روز دوم باید باشه

    ولی من نمیتونم حسابش کنم

    هنوز ترمزهای احساس گناه و احساس قربانی بودن وظلم به دیگران تو وجودم پابرجان وقدرتمند

    ولی من ادامه میدم

    وباز هم برای روز دوم کامنت میذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1187 روز

    روز 43 م

    به نام جان جانانم ، هدایتگر مهربانم

    سلام خدمت همه ی دوستان

    یادمه اوایلی که وارد این راه شده بودم این فایل جزئی از اولین فایلهایی بود که دیدم

    اون موقع برام سخت بود که بپذیرم کل زندگی م و به دستم خودم رقم زدم ، در واقع من یه جورایی احساس‌ مظلوم بودن و مورد ظلم واقع شدن داشتم ، خداروشکر مدتها گذشت و من مسیر و محکم ادامه دادم ، این احساس از من برداشته شده و عزت نفسم خیلی بهتر شده ، میدونم که تمام اتفاقات زندگی م و خودم به دستم خودم رقم زدم و ابشخورش رو پیدا کردم ، به واقع ظلم هایی که در حق من شد نتیجه ی فرکانس هایی است که من از نوجوانی به جهان میفرستادم به خاطر احساس‌ قربانی شدنی که استاد در جلسه ی دوم عزت نفس توضیح دادن .

    مظلوم بودن و ظالم بودن هر دو شرکه به خداونده و من مشرک بودم البته ناآگاهانه .

    خداروشکر که در این مسیر هستم و هر روز سعی میکنم تا فرکانسم را به فرکانس خداوند همون فرکانس آزادی و رهایی نزدیک تر کنم.

    یا حق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    اعظم کارگرنژاد گفته:
    مدت عضویت: 660 روز

    سلام و دورد به استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان عزیز

    1.یا باورداری که زندگیت رو خودت نمیسازی که باید تسلیم بشی و بگی همینه که هس باید بدبخت باشم

    یا میگی خودم زندگیم رو میسازم با باورهام

    که در این صورت هر وقت ناراحت شدی دیگه نباید بری دنبال مقصر که شوهرم، بچم، دوستم، گرما، سرما، شهرم، جامعه، مردم، بدن ضعیفم، شرایطم

    نه فقط میوی خودم مقصرم به خاطر باورهای قبلم و الان اگاهانه تلاش میکنم و باورهامو عوض میکنم و شرایطم رو عوض میکنم

    پس هیچ کس نمیتوته زندگی منو نابود کنه و من نمیتونم زندگی کسی رو نابود کنم

    هیچ کس نمیتونه به من ظلم کنه خیانت کنه

    اگه کرده به خودش کرده نه به من

    من نیاز به هیچ کسی و هیچ شرایطی ندارم

    فقط به خودم و خدای خودم نیاز دارم همین

    که همیشه بدنم و خدام همراهمه هر لحظه

    اگه میگی زندگیم رو خودم میسازم ولی هنوز امید داری که طرف بیاد معذرت خواهی یعنی اونو مقصر میدونی یعنی توجه به ناخواسته

    یعنی به نجوای شیطان داری گوش میدی و از خدا دور میشی

    همه چیز برمیگرده به رابطه تو با خدا

    که بستگی داره به لیاقت وخودارزشمندی

    هرکسی هرکاری کرده یا میکنه به خودش ربط داره به تو نمیتونه ظلم کنه تا وقتی یادت باشه زندگیت رو خودت میسازی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: