«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 125

به نام خدایی که هدایت کننده به راه راست است به راه آنانی که برایشان نعمت داده ای

نه آنانی که غضب کرده ای و نه گمراهان

نشانه امروز من این فایل بی نظیر بود

و چقد قشنگ و دقیق تایید کرد تصمیمات اخیر منو

دوتا نکته اصلی و اساسی و اول کپشن این فایل میگه میخوام راجب اونا حرف بزنم که یادم باشه چه تصمیمی گرفتم و چرا این تصمیم و گرفتم

نکته اول:ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواهمان داریم

توانایی کامل داریم بر خلق کردن هر اتفاقی که دوس داریم توی مسیر برامون بیوفته

پس هیچکس و هیچ چیز باعث تغییر زندگی ما نمیشه و هیچ کس توانایی تغییر دادن زندگی منو نداره

اگر غیر از این باشه یعنی من دارم شرک می‌ورزم

و اما این فقط به شرک ورزیدن ختم نمیشه

اینقد اروم اروم زیر آب گرم میشه

و اثر غورباقه ای اتفاق میوفته که کامل از مسیر گم میشم چه برسه بخوام فکر کنم که من قدرت خلق زندگیمو دارم

خداوند این قدرت و به من داده

من علاوه بر این که فراموش کردم چنین قدرتی دارم

خیلی واضح و شفاف مسیر خودمم فراموش میکنم و چشم پوشی کردم از هر چه توانایی دارم

و توی یه لوپ میوفتم و بچرخ تا بچرخیم

و اما نکته دوم:

ما از ایجاد هر تغییری در زندگی دیگران- خواه در جهت مثبت و خواه در جهت منفی- ناتوانیم

بله بله صددرصد صددر هزار

اگر تلاش نمیکردم که کمک کنم و تغییر بدم دیگران و هرگز متوجه این موضوع بسیار مهم نمیشدم

و الان چقدر شکرگزار الله هستم

حرف اصلی من اینجاست

مدتی هست خیلی تلاش کردم گه بتونم دوستمو تغییر بدم دوستی که هم حرف تمرینی من هست

هم رفیقمه و خیلی باهم شیشیم

اما دقیقا بعد از مدت 7الی 8 ماه که رفاقتمون صمیمی تر شد تلاش های پی در پی من

که جا داره بگم حتی خودمم نمیفهمیدم دارم تلاش می‌کنم که تغییر کنه (انرژی خوار پشت انرژی خوار)

اینقد اثر غورباقه ای درونم شکل گرفته بود

که متوجه نمی‌شدم فکر میکردم این کار باید انجام بشه فکر میکردم باید از از روتینم بشینم براش بگم

از اینکه چجوری روی خودم کار میکنم بگم

از اینکه چجوری دارم‌نتیجه میگیرم بگم

از اینکه نباید اسموک بکشه بهش بگم

از اینکه باید عادات مثبتی درون خودش ایجاد کنه بهش بگم

همه اینارو فکر میکردم طبیعیه باید به این رفیقم بگم باید روشن بشه شاید نمیدونه

شاید و هزاران شاید دیگه

اما دریغ از اینکه این تغییر با تلاش های من داشت ایجاد می‌شد نه تلاش های خودش

اما دریغ از اینکه 30 ساله اینجوری و این فرمی داره زندگی میکنه به قول استاد بنیان و ریشه زندگیش این بوده چطور میتونم 30سال ریشه رو من تغییر بدم

هر چقدم خودمو تیکه پاره کنم نمیشه

اما دریغ از اینکه من نمیتونم به اون بگم اسموک نکش برات ضرر داره

من نمیتونم بهش بگم که اگه میخوای ترک کنی

برو یه کم از NA مطالعه کن

ببین روش ترکشون چطور بوده

همه اینارو داشته باشید

تلاش های من بود و کمی هم تلاش های خودش

اما اما اما اتفاق بزرگی که هفته پیش افتاد

رفته رفته حس کردم وقتی دیگه توب ماشینش میشینم کنارش اون انرژی سابق و ندارم

مائده ای که شرو شور و شیطون و پر انرژی بود و نمی‌دیدم

چند روز گذشت گفتم شاید مشکل از منه

اما دیدم نههههههههههه

من حتی مدتی هست نزدیک به 1ماهه که حتی حرکت هم نکردم

هدفم گم شده بود

همون چیزی که گفتم اول اروم اروم حتی یادم رفته بود که من خالق زندگی خودمم

من این قدرت و دارم

حالا منی که هروروز فایل توی گوشم پلی بود و داشتم میگفتم من الم و بلم

بعد از یک ساعت دوباره میدیدیمش انگار همش پودر می‌شد

میخوام بنویسم اینارو بگم گه به خودم بگم مائده

تویی که اینقد ادعا میکردی خوبم و دارم روی خودم کار میکنم‌و هر چیه دیگه

اینقد راحت گول خوردی

اینقد راحت گزاشتی این مسائل روت اثر بزاره

میدونم خیلی سخته دارم اینارو میگم

اما من پذیرفتم و قبول کردم

قبول کردم که وقتی استاد میگه مراقب دایره ارتباطااتت باش یعنی چی

قبول کردم و درک کردم که این نیست که من پاکم و خوبم و آگاهم

هر جقد پاک‌باشی هر جقد آگاه باشی هر جقد خوب باشی تو نمیتونی اینقد روی خورت تسلط داشته باشی که نزاری اون امواج و انرژی و اون دختر

روی تو تاثیر بزاره

میدونی دارم از چی حرف میزنم

از اینکه حتی با جمله من آگاهم مدت هاست دارم روی خودم کار میکنم

نباید گوووووووووول بخوری

نباید نباید نباید هرگز هرگز هرگز

ببین عزیزدل من تو هر چقد آگاه باشی

هر جقد روی خودت کار کرده باشی

هر چقد نتیجه گرفته باشی

اما دلیل بر استمرار داشتن این مسیر نیست

زمانی که پا به میدون چنین رفاقت هایی بزاری

نمیتونی خودتو با صد کار کردن روی خودت و فایل گوش دادن خوب و پاک و توی مسیر درست نگه داری

هرگز چنین توانایی نداری

رفته رفته خودت نمیفهمی اینقد اثر غورباقه ای خوشگل میاد کارشو میکنه که من خودم برگام ریخت

نشستم جلو خواهرم به هدیه گفتم

هدیه چیشد که اینطور شد

از کجا شروع شد

که من الان اینقد بی هدف شدم

من الان اینقد حالم و انرژی مثل قبل نیست

چرا من حرکت نمیکنم

منی که هیج وقت چنین سابقه ای نداشتم چیشد هااااا چیشد

با خودم روراست شدم و با صداقت حرف زدم

گفتم مائده زندگیتو دوس داری

خودتو دوس داری

برات مهمه که رشد کنی

برات مهمه که انرژی خوار ها از اطرافت حذف بشن

برات مهمه که درآمد بره بالاتر و کارتو گسترش بدی

د لامصب اگه اینا برات مهمه

پس اینو بفهم که تو توانایی تغییر هیچ احدی و نداری

جز اینکه خودتو فدا کنی و پای این پروسه

بمیری و هیچی ازت نمونه

که فقط به خاطر اینکه بخوای به اون آدم بگی

اینکار درسته این کار غلطه

اصن به تو دیگه هیچ ربطی نداره

تورو سننه که میخواد چه غلطی توی زندگیش بکنه

تو مسئول زندگی خودت هستی

تو مسئولیت زندگی خودتو داری نه هیچ احدی

به قول استاد میگه از آخر خدا و فرشتگان میان بهت میگن تو فرصت اینو داشتی که مهاجرت کنی

اره تو میتونستی تمرکز بزاری روی خودت و فقط خود رشد کنی

تو میتونستی اره ولی چرا نکردی

پس نزار اون موقع برسه که بعد حسرت بخوری

تو رشد کن به مولا با رشد و پیشرفت تو

همون آدم ها تغییر می‌کنند

بزار تو اینقد بزرگ بشی که از بزرگ شدن تو اونا به خودشون بیان

گوشمو گرفتم استاد

گوشمو گرفتم بدمممم گرفتم

اینقد این داستان بهم‌برخورد که نهایت نداشت

الان من خیای خوشگل دارم روی خودم کار میکنم

و میگم‌خدایا اگه قراره من دوستی داشته باشم

دخترهایی به سمت من بیار که موفق باشن

سالم باشن این برای منی که تا الان لب به هیچی نزدم خیلی مهمه چون خودم سالم ترینم

دخترایی که سالم‌باشن کارآفرین باشن

قوی باشن از من قوی تر

توی فرکانس من‌باشن خوش انرژی باشن مثل خودم

من دوس دارم با این انسان های ارتباط داشته باشم

انسان هایی که خودشون به دنبال رشد هستن

به دنبال موفقیت و پیشرفت و گسترش کارشون

انسان هایی که هر روز در حرکتن

من دوس دارم اینجور ارتباطاتی داشته باشم

و میدونم وقتی خودم توی این مدار قرار بگیرم

جنس‌این آدم ها لاجرم تغییر میکنه

و اتفاقات خوب بمب بمب توی زندگیم رخ میده

چون من دست به تغییر و حرکت زدم

الهی صدهزار مرتبه شکرت پروردگارم

شکرت شکرت شکرت که این مسیر توحیدی و به من نشون دادی و منو آگاه کردی از این مسیر بهشت

استاد عزیزتر از جانم سپاسگزارم ازت بی نهایت

و عاشقتونم