«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 143
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدایی که من را خالق شگفت انگیز زندگی خودم آفرید
رب زدنی علما
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
سلام بر دوستان ارزشمندم که با خواندن کامنت هایشان حسم بسیار عالیتر میشه
نکته اول
من از هنگامی که متوجه شدم که خودم مسئول صددرصد اتفاقات زندگیم هستم تمرین کردم و شروع کردم که این مطلب را مدام با خودم تکرار کنم
قطعا در ابتدا برام آسان نبود ولی خواستن توانستن هست
مرحله بعد بجایی رسیدم میگفتم من مسئول هستم ولی تو هم مقصر هستی
و بعد از آن میگفتم که من مسئولیت رو قبول میکنم فقط شما هم لطف کنید من را کمک کنید که خودم را اصلاح کنم
و اکنون مدتی هست که پیش نیامده این حرف رو هم بزنم
نکته دوم
الحمدالله به کمک آموزش های که دیده ام مدتها به کسی نگفتم التماس دعا یا برام دعا کنید
چون معتقدم تا من خودم نخواهم و تمرکز نکنم روی هدفم هیچ دعایی تاثیری در زندگی من ندارد
و معمولا وقتی برای کسی دعا میکنم که میخوام حسم نسبت بهش بهتر بشه
نکته سوم
من قبلاً خیلی احساس گناه داشتم و عذاب وجدان بهم دست میداد
و خدا را از خودم دور میدیدم (اصلا بهش فکر هم نمیکردم) ولی الان دارم تمرین میکنم که خدا در همه حال با من هست و من را در همه حال و احوال دوست دارد و عاشق من هست
نکته چهارم
اگر من به هرکسی بدی کنم یا غیبتش را بکنم قطعا به خودم ظلم کردم چون با بدی کردن و غیبت کردن ،از اصل و اساس آن موضوع وارد زندگیم میشود
نکته پنجم
اگر من توحیدی عمل کنم و به خدا و عدالت او ایمان داشته باشم،مطمئن هستم که هرچیزی متعلق به من هست را هیچکس نمیتواند از من بگیرد پس با قلبی آسوده و مطمئن زندگی میکنم
نکته ششم
خیلی دوست دارم که خدا ساده و شفاف بهم بگه که کی و در چه شرایطی و با داشتن چه باورهایی مهاجرت کنم
چون یکبار که تصمیم گرفتم مهاجرت کنم ،رفتم ولی نتایج خوبی نگرفتم و برگشتم
نکته هفتم
من معتقد هستم که آگاهی مسئولیت میاره و اگر بعد از اینکه آگاهی در مورد چیزی خدا بهم داد بهش عمل نکردم یا بلعکسش عمل کردم پاسخ سختری از کائنات دریافت میکنم
وتا مدتی از قانون دور میشوم
جالبه بعد از شنیدن آیه سوم سوره منافقون بیاد این باورم افتادم
چرا که پس از ایمان آوردن کافر شدند، به این خاطر بر دلهایشان مهر نهاده شد که به درک درستی نرسند(3)
در پناه خدای مهربان و وهاب باشید
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز ودوستان همسفرم
سفر نامه روز چهل وسوم
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
ما در جهانی زندگی میکنیم که با سیستم کار میکنه واین سیستم به ارتعاشات و فرکانس های ما پاسخ میده و ما با احساس هایی که به هر چیزی داریم فرکانس میفرستیم احساس خوب فرکانس های مثبت ارسال میکنه و احساس بد فرکانس منفی ما وقتی احساس گناه به خودمون داریم گناه های بیشتری را تجربه میکنیم وقتی احساس قربانی شدگی میکنیم عزت نفس مان را داغون میکنیم چون ما همه به یک اندازه به خداوند و سیستمی که در جهان قرار داده دسترسی داریم و این سیستم هیچ تغییری نمیکنه ما تنها خالق زندگی خویش هستیم و اینکه بخواهیم کسی را تغییر دهیم توهمی بیش نیست من فقط خودم و شرایط خودم را میتونم تغییر بدهم و با تغییر کردنم میتونم الگویی برای خانواده ام باشم من زمانی احساس قربانی شدگی میکنم که فکر میکنم عوامل بیرون از من قدرتی دارند و من را در شرایط ها قرا میده من باید این قدرت را پس بگیرم و به خدای درونم بدهم.
سپاسگزارم از استاد و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی ام
سلام خدمت استاد بزرگوار
امروز هم به لطف خداوند در مسیر درست قرار گرفتم و تونستم در قدم دوم گام بردارم…کامنت بقیه دوستان رو خوندم و دوست داشتم ردپای از من نیز در این راه باشد ..ظلم به خود کلماتی که ذهنمو درگیر کرد و کلا مفهوم رو برام برعکس کرد با انچه که فکر میکردم..احساس میکنم هر روز دیدگاه جدیدتری نسبت به خودم و زندگیم پیدا میکنم..از خدا ممنونم که با کمک استاد که دستی از دستان خداس من رو در مسیر درست برای آگاهی بیشتر هدایت میکند..
به نام یگانه پروردگار جهان هستی
الهی هرچه که دارم از آن توست
سلام خدمت استاد عزیزم که پیامبر زمانه من شد و دستی از هزاران دست خداوند برای هدایت بندگانش و سلام و تشکر ویژه خدمت خانم شایسته مهربان که صمیمانه با عشق و اشتیاق این سفر رو برای ما تدارک دیدن، از دیروز خیلی دارم با نجوا های شیطانی ذهنم درگیرم که اوولین کامنتم رو بنویسم ،
هی میگفت نه صفحه گوشیت خرابه طول میکشه
برای لایک گرفتن داری مینویسی و همش خودنمایی هست.
و ترس این که اگه خوب نباشه چی و…
ولی باید پا روی این ترسا بذارم
باید قدم بردارم بقول استاد جهان چاره ای جز سر خم کردن مقابل افرادی که جسارت رفتن تو دل ترساشون رو دارن ، نداره . و به این ایمان پاداش میده.
به لطف خدای مهربان امروز دومین روز سفرم هست، الان با تمام وجودم درک می کنم که وقتی تمام شرایط اتفاقات و رویداد های زنگی من دست من هست و خودم خالق شرایط زندگیم هستم . این قانون برای بقیه هم صدق میکنه یعنی این که با این تفاسیر این قانون برای بقیه هم صدق میکنه . الان که بهش فکر میکنم منطقی به نظر میرسه که ظلم فقط ظلم به خود هست و قربانی بودنی وجود نداره
الهی میلیون ها بار شکرت بخاطر این همه اگاهی
دوستون دارم خانواده صمیمی من
ردپا_روز دوم
سلام به استاد عباسمنش و مریم جان و تمام دوستان عزیز
امروز روز دوم از روز شمار تحول زندگیه وطبق قولی که به خودم. دادم قراره هر روز کامنت بنویسم ورد پایی از خودم به جای بزارم
واقعا آگاهیهای این فایل حکم طلا رو داره اونقدر باید تکرار بشه تا ملکه ی ذهنمون بشه من به شخصه بیشترین ضربه رو در زندگی ام از همین احساس قربانی بودن خوردم و همیشه از رفتار بد چند نفر از اقوام که با من داشتند شاکی بود و مرتب هر جا می نشستم از رفتار بد آنها میگفتم وشکایت میکردم واحساس قربانی بودن داشتم غافل از اینکه تمام این رفتارها واین برخوردها نتیجه فرکانس های ارسالی خودم بوده خودم اون اتفاقات رو اون آدم های رو جذب کردم همیشه پیش خودم میگفتم اینها آدمهای بدی هستند وراحت با حرفها ودروغها شون میتوانند به زندگیم ضربه بزنند و همین طور هم شد ومن با شکایت از رفتار آنها باعث میشدم حال خودم هر روز بد تر بشه غافل از اینکه خودم داشتم به خودم ظلم میکردم وخودم عامل اون اتفاقها بود
ولی خدا رو شکر هدایت شدم به این سایت ومن کم کم دارم این مسیر رو با تعهد جلو میرم که باورهام رو تغییر بدم و مرتب به خودم یاد آوری کنم که هیچ کس نمی تونه به زندگی کسی ضربه وارد کنه و باعث بدبختی اش بشه تا خودش اجازه نده وتا مظلوم نباشه ظالمین هم نخواهد بود
من هر روز این باور رو با خودم تکرار میکنم
ما توانایی تغییر زندگی کسی رو نداریم وهیچ کس نمی دونه کسی خوشبخت یا بد بخت کنه
بنام خداوند بخشنده مهربان و هدایتگر و حمایتگرم.
سلام خدای قشنگم.و سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته
روز دوم سفر نامه رو شروع کردم به یاری خدا و ثبت نوشتن کامنتی که اول سفر متعهد شدم به نوشتنش.
در مورد فایل دوم سفر اینکه اره من همیشه میگفتم من توانایی خلق زندگیمو ندارم و همسرمو رو خانواده ام رو مقصر نتایج مالی میدونستم میگفتم اونها چیزی ندارن به قولی فقیرن من هم باید تا اخر عمرم اینجوری زندگی کنم چون نسل قبل ازمن همه اینجورن
تا وقتی که اومدن توی این مسیر که شما گفتید باید بپذیری صدردصد اتفاقای زندکیت نتیجه باورهای خودته افکار خودتو من واقعا خیلی خیلی مقاومت داشتم الان خیلی بهنر شدم و اینکه تضادی که پارسال برام رخ داد من خودم میدونستم خودمو همشو جذب کردم ولی دوباره ذهنم میومد میگفت نه همسرت مقصر این اتفاق بود که برای تو رخ داد ولی به لطف خدا من توی اون تضاد تونستم خودمو ببخشم همسرمو ببخشم و کسی رو مقصرش ندونم و خودمو مقصر بدونم و بگم من واقعا به خودم بدم کردم به خودم ظلم کردم
و خودمو از اون احساس قربانی شدن در بیارم به لطف اموزشهای فایلهای رایگان شما
و به طور معجزه اسایی رابطه منو همسرم که به مو رسیده بود رو دوباره بتونم درست کنم با افکارم با ایمان به خدایم خلق کنم
و اینکه واقعا ما نمیتونیم زندگی کسی رو نابود کنیم یا اینکه تغییر بدیم چه توی خیر چه توی شر
همان گونه که من با گریه زاریهایم و با نصیحت کردنان نتونستم زندگی خانواده مو بهبود ببخشم استاد عزیزم این کامنت رو دارم مینویسم چقدر یادم اومد که من کی بودم والان کی هستم چقدر عالی هست نوشتن ردپاهایم این نتایج به ظاهر کوچیک یادم رفته بود چقدرررر من رشد کرده ام با همین فایلهای رایگان که واقعا رایگان نیستن چقدر ارزشمنده سپاسگزارم استاد عزیزم که با عشق این فایلها رو در اختیار ما میگذاری که میلیاردها ارزش دارن تا ما بتونیم زندگی قشنگی مثل شما بسازیم من همیشه عشق میکنم با دیدن چهره تون روابطتتون سلامتی و اندام زیباتون شرایط عالی مالیتون و این آزادی کاری زمانی مکاحی و مالی و چقدر تحسینتون میکنم و لذت میبرم که در این مسیر با شما هستم و از اول مسیر با شما قدم برداشتم منو همسرم روزی که ما از همه کس و همه چیز ناامید شده بودیم و شما معجزه بودید از طرف خدای قدرتمند و توانایم عاشقتونم بی نهایت
سلام
روز دوم
قبلا بارها و بارها این فایل رو گوش داده بودم ولی چیزهایی که امروز درک کردم هرگز درک نکرده بودم انگار که به لطف الله گوش من محرم شده و من آشنا شدم
همین چندروزه چالشی با همسرم داشتم و تمام تلاشم رو کردم که در مسیر قوانین باشم و یکی از آگاهی های این فایل این بود که فاطمه تمام تمرکزی که باهردلیل و منطقی صرف پیدا کردن مقصر و اثبات تقصیرش میکنی یه فرکانس ناخواسته اس که ناخواسته ی بعدی رو برات میسازه پس اصلا اصلا تلاش نکن که چیزی رو به محمد بفهمونی و احساس خوبت برات مهم تر از حق به جانب بودنت باشه.
دومین درکی که از این فایل داشتم در مورد دعا کردن بود و اینکه اگر من با عشق برای دیگران دعا کنم اون احساس خوب به زندگی خودم برمیگرده پس نشستم و یه لیست نوشتم از آدمهای که بهشون یه جورایی حسادت داشتم از آدمهایی که ازشون بدم میومد و حس خوبی بهشون نداشتم و ازشون نفرت یا رنجش داشتم(که البته این دسته خداییش تعدادشون خیلی خیلی کم بود) از آدمهایی که به نظرم در مسیر درست نبودن و قضاوتشون میکردم از آدمهایی که به نظرم ضعیف و ترسو بودن و خلاصه یه لیست بلند بالا ازشون نوشتم و به خودم گفتم فاطمه وقتی که تو کسی رو حتی توی ذهنت تحقیر یا مسخره میکنی خداوند و جهان تورو تحقیر و مسخره میکنه و شروع کردم روزانه به دعا کردنشون وبراشون خوشبختی و موفقیت بیشتر و آگاهی های ناب و هدایت از خداوند خواستم و به طرز شگفت انگیزی احساسم نسبت به همه شون خیلی خوب شده و هروقت یادشون میفتم ناخودآگاه براشون از خداوند خیر و خوشی میخوام
و دریافت هدایت سوم من که از همه مهم تر بود این بود که من همسری دارم که خیلی مهربونه و خیلی همدیگه رو دوست داریم ولی اصلا تو مدار درست نیست سالهاست که با رنجش هاش زندگی میکنه و درد میکشه از موفقیت آدمها حالش بد میشه باورهای بدی داره احساس میکنه همه میخوان سرش کلاه بذارن زود رنج و عصبیه و واکنش های بدی در مقابل دیگران نشون میده و من تمام این سالها تمام تلاشم رو میکردم که قوانین رو براش یادآوری کنم و آرومش کنم یعنی تقریبا نقش دیازپام رو براش بازی میکردم و امروز به من گفته شد که فاطمه وقتی حضرت ابراهیم فهمید که پدرش تو مدار اشتباهه و اصرار داره به موندن تو این مسیر حضرت ابراهیم ازش دور شد
توهم تمام این سالها تلاش کردی که به محمد کمک کنی و چه تلاش بی ثمری و محمد اصرار داره به موندن تو مسیر اشتباه و تجربه ی هزار باره ی دردها و مسیرهای اشتباه گذشته پس وظیفه ی تو اینه که وارد مدارش نشی و فقط ازش دور بشی
فاطمه یه کم بزرگ فکر کن و پاتو از تو کفش خدا دربیار گیرم که تو این دنیا تونستی ازش مراقبت کنی و آرومش کنی اون دنیا کی میخواد به داد کسی که اصرار داره به خودش ظلم کنه برسه پس دلسوزی نکن نترس بکش کنار و بذار خدا کارشو بکنه
چون تو نمیتونی کمکی بهش بکنی چون کسی که تو مدار غلطه هرچیزی رو که میشنوه اشتباه برداشت میکنه و درک درستی از حقیقت نداره و به قول قرآن هر بانگی را علیه خود میپنداره
و هدایت آخر اینکه فاطمه تلاش کن که راسخون فی العلم بشی و هر روز تشنه باشی برای آگاهی های بیشتر و هدایت های الله مهربان
و خداروشاکرم که استاد و خانم شایسته ی عزیزم که دستی شدن از دستان خداوند برای رسوندن این هدایت ها به من.عاشقتونم
سلام استاد و خانوم شایسته ی عزیز امیدوارم که عالی بوده باشید
این روز دوم از تحول زندگی من هست و دومین روزی هست که دارم رد ما به جا میزارم و چقدر خداروشاکرم بابت این اسمترار و انگیزه ای که به من داده تا این مسیرو قوی شروع کنم و ادامش بدم
امروز هم مثل روز گذشته به این اشاره کردید که عبارت حق الناس وجود نداره و هرکاری ما بکنیم چه لطف باشه چه ظلم در نهایت به خودمون بر میگیرده و ما انعکاس درون خودمون هستیم
این جملتون منو به فکر فرو برد که اگه تا اللن هر اتفاقی که میخواستم نشده حتما سر منشعش خودم بودم، نباید خانواده، افراد و کشورمو مقصر بدونم چون هیج فردی توانایی تغییر زندگی منو نداره همونجوری که من توانایی تغییر زندگی افراد رو ندارم
و این عبارت خدای من این عبارت فوق العادست و باید هزاران بار تکرارش کنم تا ملکه ی ذهنم بشه و بفهمم من فقط خالق زندگی خودمم نه بقیه
و این ظلمی که خیلی جاها در حق خودم کردم بخاطر ترس بوده ترس از دعوا، نشدن و لایق نبودن ولی از سه روز پیش شروع کردم به پذیرش این ترس و اقدام کردن و جسارت نشون دادن
چراکه مگه خدا نمیگه به من توکل کن با ایمان عمل کن تا نتیجه رو بهت نشون بدم؟
منم با اینکه میترسیدم اقدام کردم و بجز خانواده و یکی از استاد هام خواستم این تصمیم رو با شماهم به اشتراک بزارم که میخوام بصورت مستقل زندگی بکنم و برم خوابگاه درسته که خیلی میترسم چون انگار بجای اینکه 50٪ زندگیم با خودم باشه مسئولیت صدرصدش با من افتاده و من وحشت داشتم از اینکه نتونم وسط ماه پولم کم بیاد چی یا اون محیط اذیت کننده باشه و خب پدرمم هم خیلی مخالفه ولی من باهاش صحبت کردم درسته که اولش قبول نکرد ولی من سوگندم چیزی که بخوامو بدست میارم چون سپردم به خودش
که خودش بهترین مسیرو برام میش بیاره پدرمو راضی کنه پولمو جور کنه و منو توی مسیر رشد بزاره
چراکه اینم بنظر من یک نوع مهاجرته و خب خودتون گفتید که مهاجرت سسب رشد میشه و من مبخوام رشد کنم
ازتون هزاران بار تشکر میکنم بابت اگاهی های که بهمون دادید روز شمار تحول زندگی من و دوازده قدم واقعا داره بهم کمک میکنه که پیشرفت کنم و من بی نهایت راضیم و لذت میبرم از اینکه توی مسیر رشدم
امید که روزتون به بهترین نحو بگذره در پناه حق️
سلام و درود،
خدارو شکرگزار هستم که در مسیر هدایتم قرار داد ،از استاد عزیز سپاسگزارم که این آگاهی ها رو در اختیار ما قرار داده است
حس بسیار خوبی بعد از دیدن این فایل بهم دست داده بسیار سبک هستم و پر از شور و شوق ادامه دادن در مسیر رشد وآگاهی…
خواستم فقط شکرگزاریم را با دوستان به اشتراک بگذارم و سر شکر و حمد خدا بر خاک میگذارم که من را هدایت میکند و ایمان دارم در این مسیر هر لحظه در چتر حمایت ،حفاظت و هدایت خدای یکتا هستم…
عشق و سلامتی و شادی ثروت را برای تک تک دوستان از الله یکتا خواستارم
به نام نور
سلام استاد عزیزم دانشمند دوران و خانم شایسته مهربونم
روز دوم
قرآن خییییییییلی کتاب جادویی هست من تا قبل از اینکه با استاد آشنا بشم خیلی برام گنگ بود مبهم بود کلا ترجیح میدادم اصلا نخونمش ولی حالا که دارم میفهمم قرآن چه کتابی و واقعا راهنمای انسانهاست بیشتر عاشق خوندنش شدم
اینقدر کتاب جادویی هست که هیچکس نتونست حتی یک آیه مثلش بیاره خدای من
یه کتاب که واسه همه زمانهاست یه کتاب کامل که هرچی میریم جلو بیشتر میفهمیمش
استاد به نظرم شما تو یه دوره دیگه به عنوان دانشمند ازتون یاد کنند
و اما حق الناس
که خیلی مارو درگیرش کردن و احساس گناه کردن رو بهمون یاد دادن بدترین احساس بشریت که تو رو از منبع دور و دورتر میکنه
من خیلی خوشحالم که هرروز آگاه تر میشم و هرروز رهاتر
وقتی گفتید این دنیا در مقابل دنیای آخرت مثل پلک به هم زدن در مقابل یک ابدیت هست گفتم خداااااااای من ما کجاییم چرا فک میکنیم فقط همین دنیاس چرا اینقدر از مرگ میترسیم وقتی خدا قوانینشو که اینقدر سادس دراختیارمون گذاشته و میتونیم یه زندگی خوب داشته باشیم و در کمال آرامش راهی سفرآخرت بشیم چرا انجامش ندیم چرا عمل نکنیم
چقد خدا بنده هاشو دوست داره که نقشه رو بهشون داده فقط میگه تو قدم بردار تو این مسیری که من میگم
خدایا مرسی که هستی مرسی که یه استاد یه انسان شریف آفریدی که نقشه رو اینقدر آسون برامون ترجمه کنه
میبوسمتون
هرجا که هستید درپناه الله یکتا باشید