«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای هدایتگر من
استاد خوبم!
سلام!
خواهر خوب وشایسته من سلام!
خداوند بهترین هدایت وراحت ترین هدایتش را به من نشان داد. بسیار بسیار سپاسگزار خداوند هستم.
امروز ،بعد 4روز ایستادن وساعتها گوش دادن ودیدن این فایل با گوشت وپوست واستخوانم احساس میکنم که فهمیدم و جا دارد که بهتر و بهتر هم بشوم.
1-من مهاجرت کردهام و از تنگنا بی حدی به ایران آمده ام. الان بعد از مهاجرت معنی هجرت و پشتوانه ایمانش را بهتر درک میکنم. الان بعد شنیدن این فایل بهتر خدا را میفهمم. از خداوند شکرگزارم جهان را پهناور وگسترده خلق کرده است تا بهشتش را درک کنم؛ تا معادش را درک کنم؛ تا (بماقدمت ایدیهم) را درک کنم؛ خدایا دعا میکنم که بهتر بشوم.
2- خداراشکر که فهمیدم مظلوم بودن در پیشگاه خداوند امتیاز نیست بلکه شرک به خداوند غفور و رحیم است. این هم از ترمزهای بود که در باورهای من جا خوش کرده بود.
فهمیدم وقتی مظلوم واقع میشوم، وقتی تضادی دارم، نشانه هدایت خداوند است که به جایگاه بهتر و بهتر هدایت شوم تا به بهشتش برسم. البته این نشانه برای اهل ایمان است تا پیروی کنند.
3-خدای مهربان من!
من گوش جهان فریاد زدم که من مظلوم هستم؛ جهان هم به من فقط گفت: من مظلوم هستم.
آنگاه بود که فهمیدم جهان فقط انعکاس صدایم را به من برگردانده است و الان هر چه به اطرافم نگاه میکنم جهان گستردهای میبینم در جاهای حتی اثری از آن ظلم نیست.
خداوند بینهایت سپاسگزار هستم که جهانش چنین استوار است و ظلم در همه جا نیست وبیشترین جا در آرامش وآسایش هست.
استاد خوبم،بسیار بسیار از شما تشکر میکنم ودعا میکنم که در بهشتان آرام وشاد و سلامت باشید.
خدا پدرتان را بیامرزد.
شما چشم من را به نیروی خیر حاکم بر جهان باز کردی.
فکر میکنم من نیستم که مینویسم این همان نیروی خیری است که مرا هدایت میکند.
من محمدرضا هستم نوزاد 2روزه ای در سایت شما.من بنده خاص خداوند که تازه متولد شده و محتاج هدایت خداوند مهربان و ثروتمند میباشم.
خداراشکر. خداراشکر. خداراشکر.
سلام خدمت استاد عباس منش و تمام همراهان عزیز این سایت.
خداروشکر بابت اینکه شماهارو دارم چون به من احساس خیلی خوبی میدهید.
خداروشکر بابت گوش دادن چندین باره این فایل بسیار توحیدی و از خدا میخوام کنارم باشه و منو به توحیدی زندگی کردن عادت بده.
خداروشکر امروز سرکار بودم و اتفاق خیلی جالبی افتاد که خیلی به این فایل مربوط میشه و اینکه چیزهایی که از استاد عباسمنش یاد گرفتم رو تونستم در عمل اجرا کنم.
داشتیم نهار میخوردیم و یکی که همه ازش میترسیدند و معروف بود به چشم شور و همه به من میگفتن حواست باشه این اگه چششو روت گذاشت ناقصت میکنه ولی من بااینکه اصلا اعتقادی به این چیزا ندارم گفتم هیچکس نمیتونته هیچ بلایی سر من بیاره به جز خودم و با بیراهه رفتن و از مسیر خداوند خارج شدن به خودم صدمه میزنم و اون بنده خدا که به قول دوستان چشش شوره جواب داد اگه اعتقادی نداری هیچ بلایی سرت نمیات و حرفمو تایید کرد. من به خداوندی که این جهان رو منظم آفریده اعتقاد دارم و بلاشک اون همیشه راهنمای من و حامی من است البته اگه من ازش بخواهم و اون رو به زندگیم دعوت کنم. خداروشکر دوستایی مثل شما دارم و از خدا میخوام بتون نعمت، ثروت و سلامتی بده.
دومین روز روز شمارتحول زندگی(1401/12/20)
به نام خداوند مهربان
روزدوم سفرنامه
سلام به استادعباسمنش وخانم شایسته عزیزوتمام دوستان همفرکانسی ام
ازگوش دادن این فایل اگاهی هایی دریافت کردم که اولین انهااین است که مسئول صد درصداتفاقات زندگی ام تمام حال خوبم یا ماندن درحال بدم به عهده خودم است. وقتی که اتفاقی میفته ومن کاری نمیتونم در اون لحظه انجام بدم بسپرم به خدا ونجواهای ذهنیمو خاموش کنم وهی برای خودم اونا رو نشخوار نکنم تا حالم بد نشه .. درها برام باز میشه و ورق برمیگرده
دوم اینکه هیچ کس نمبتونه بواسطه کاری که میکنه منو بدبخت کنه مگر اینکه من قدرت رو از خدام بگیرم وبدم به اون شخص ..پس هم مورد ظلم قرار میگیرم وباعث میشه بدم در نقش قربانی واینا میشه نتیجه شرک به خدا ..پس نوش کن ونگو پس خدا کجاست که ببینه وبشنوه …پس از هیچ گس غیر خدا نترس.
خوشبختی خودتو به هیچ کس گره نزن الا خدای مهربان ..انوقته که همیشه حضورشو حس میکنی.. البته اول راهی واصل تکامل روفراموش نکن
اینارو نوشتم برای خودم که ردپایی باشه ازمن وسیر تکاملی خودم روببینم
ممنونم از خداوند مهربان واستاد عزیز به خاطر وجود این سایت و اگاهیی هایی که باعث زندگی بهتر ما میشه.
در پناه حق
درود بر پروردگارم
سلام ب استاد عزیزم و مریم نازنین همه ی دوستان عباسمنشی ها
از اونجایی که متعهد شدم تا ب هدفم نرسم دست نکشم امروز رو با لطف خدا روز دوم از قدم دوم رو مینویسم :
استاد من ب مفهموم ظلم در قرآن ب درستی عمل کردم یعنی ایمانم رو در عمل نشون دادم
با اینکه در شرایط سختی بودم اما با کمک فایل های شما و هدایت و لطف خداوند تونستم تصمیم بگیرم و اون محیطی که توش قرار داشتم و ب شدت مورد ظلم قرار داده بودم خودم رو ؛ ترک کنم بااینکه ادامه ی مسیرم معلوم نبود با اینکه قدم بعدی و نمیدونستم اماااااا صدای شهودم میگفت تو فقط حرکت کن من با تمام وجودم ترسهام و گذاشتم کنار و حرکت کردم با اینکه خیلی مسایل برام سخت بود اما عبور کردم و خداروشکرررررر الان در آرامش و بیدار کردن عزتنفس فراموش شده ام هستم و هروز معجزات خداوند رو دارم میبینم
استاد واقعا هر روز عنوان تحول روز شمار ب قدر شفاف وواضحی برای هدایت من شده که خودم مبهوت موندم دقیقا مثل یه چراغ قوه قوی که داره جاده بعدی نشونم میده که از کجا حرکت کنم و دقیقا چیکارکنم خدایاااااااا ممنونم سپاسگذارم
من با شنیدن این فایل فهمیدم که این خودم بودم که ب خودم ظلم میکردم هیچکس مقصر نبود و تا باورهام تغییر کرد و فرکانسم عوض شد سریع در مدار دیگه ای قرار گرفتم و اولین نشونی محیطم آدمای دورم تغییر کردن
من وقتی رو خودم دارم کار میکنم و تغییر میکنم دارم معجزه وار میبینم که اون آدمایی که ظلم میکردن هم دارن تغییر میکنن
حالا بیشتر ایمان میارم که یک نظم و قانونی در جهان حاکم است
خدایاااا برای موفقیت امروزم برای این همه آگاهی سپاس سپاس سپاس
استاد سپاس که هستی در این هستی
بیرون ز تو نیست هرآنچه در عالم هست
در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
روز شمار تحول زندگی من
روز دوم
سلام ب استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همچنین دوستان هم فرکانس عزیزم
واقعا که حرفای استاد رو باید با طلا نوشت
شاید از زبون دیگر نفراتی که در این حوزه آموزش میدن هم شنیده باشیم ولی این کجا و اون کجا
حرفایی که از دل میاد و با عمل همراه هست و دستاورد داره
اگه هر چیز مثبت و منفی در زندگیم هست فقط و فقط ماحصل فرکانس های خودم و کانون توجه خودم هست ولاغیر
اصل اول پذیرش
من میپذیرم که همه هرآنچه در زندگیم رخ داده از فرکانس های ارسالی خودم هست به این جهان قاتونمند و احدی نقش نداشته
تربیت ذهن کار سختیه
اینکه سوق بدی به چیزهای مثبت و احساس خوب ولو شرایط نابسامان باشه
ولی منی که فهمیدم از همون جنس رو جذب میکنم چرا بازم به ذهن قدرت میدم و نتونم کنترلش کنم به سمت مثبت ها و احساس خوب
کار ذهن همینه دیگه
اگه همه میتونستن کنترلش کنن که همه ثروتمند و موفق بودن
پس من نباید مثل همه باشم من باید تحت کنترل بگیرم
با کار کردن روی ذهن
با بمباران کردن ذهن با فایل های استاد
با باور ساختن
با احساس خوب در هرشرایط
دروغه که گفتن
خواهی نشوی رسوا،همرنگ جماعت باش
البته که درستش اینه که
خواهی نشوی همرنگ،رسوای جماعت باش
از دید جماعت این مسیر و اینکه همه چی از خودته و عوامل بیرون بی تاثیره قابل فهم نیست و مسخره و دیوونگی میدونن این طرز فکرو
پس باید از دید جماعت دیوونه باشی تا موفق بشی
مدتهاست روی ذهن و باورهام کار میکنم و نتایج کوچک و بزرگ داره نمایان میشه
این یعنی مسیر درسته و باید ادامه بدم
امروز من از لحاظ سلامت در بهترین حالت ممکنم
از لحاظ روابط عاشقانه در بهترین حالت ممکنم
از لحاظ ثروت هنوز به حایگاهی که میخام نرسیدم و فقط و فقط خودم مقصرم و باید روی این باور ثروت و فراوانی بیشتر کار کنم
اگه اونا شده اینم میشه
اگه واسه بقیه رخ داده واسه منم رخ میده
ایمان هزاردرصدی دارم که رخ میده و دارم تکاملم رو طی میکنم و خداهم کمکم میکنه و هدایتم میکنه و همش نشونه میفرسته برام
شبانه روز شاکر خدام که منو توی این مسیر الهی هدایت کرد
من همین الانشم از 90 درصد این جماعت جلوترم
یه روزی خواستم و خسته شدم از چک و لگدهای جهان و به خودم اومدم و خداهم دستمو گرفت و هدایتم کرد
و البته که استاد رو سر راهم قرار داد تا از آموزهای بی بدیل ایشون استفاده کنم و زودتر این مسیرو طی کنم و لذت ببرم از لحظه لحظه زندگیم
منِ قوی
درپناه الله
سلام استاد عزیز و خانم شایسته گل
موضوعی که راجبش صحبت کردین حال من رو خیلیی تغییر داد و باعث شد به حقیقتی برسم که تقریبا همیشهه انرژیم رو بشدت میگیره.
من همیشه این موضوع خیلی اذیتم میکرد که
اگر کسی من رو محدود میکرد و از انجام کارهایی که دلم میخواست انجام بدم ، به دلایل مختلف میخواستن ازمن بگیرنش ( خانوادم خصوصا پدرم ) خیلیی احساس ضعیف بودن و مظلوم واقع شدن بهم دست میداد .
این موضوع باعث میشد همیشه در هر موضوعی مظلوم واقع بشم و حقم خورده بشه برای اینکه قدرت رو فقط دست خداوند نمیدیدم و خودم همیشه مجموعه رفتارهایی نشون میدادم که اطرافیانم حقم رو بخورن یا بهم زور بگن .
وقتی قدرت رو ازآن خداوند میدونم و میفهمم خودمم که با باورهام نتایج رو رقم میزنم
احساس بسیار بهتری دارم و زمانی که کسی
سعی میکنه من رو محدود کنه یا حقم رو بگیره
یا بهم ظلم کنه ، اگر بتونم افکارم رو کنترل کنم و باورهام رو تغییر بدم میتونم مسیری که میخوام رو جلو ببرم و قدرت هدایتم رو به دست خدای هدایتگرم بسپارم .
ممنونم که این آگاهی ناب رو بهمون انتقال میدین .
دیده از خلق ببستم چون جمالش دیدم
سلام به خداوند رحمان رحیمم سلام به خداوند عاشقم سلام به عشق مقدسم خدایم
سلام به استاد عزیزم الگوی عملی در درک قوانین جهان هستی
سلام به دوستان عزیزم
سلام به مریم عزیزم
خداوند را شکرگذار هستم باز هم برایم فرصت کمنت نوشتن داد وقتی به نعمت های خداوند میخایم توجه کنیم میبینم هر لحظه ما نعمت هست نفس کشیدن ما بزرگ ترین نعمت هست خدایاااا شکرت این قدر این خدا رحمان رحیم و بزرگ هست بیش از اندازه هر قدر این خدا را میشناسم بیشتر عاشق این خدا میشوم چقدر از طفلی خدا را غلط شناختم چقدر ترسیدم دور شدم امروز وقتی قرآن کریم میخواندم گفتم خدایا چرا حس خوب نمیگرم از قرآن ات گفت پاکیزه ادامه بتی بعد رسیدم در آیه واتقو الله که مترجم نوشته بود بترسید از خداوند بعد گفتم این چنین نیست خدا گفت برو بیبین بعد خودش بهترین جواب را داد گفت احترام خدا را داشته باشید مثلی کسی را که زیاد دوست دارم همیشه احترام اش میکنیم به او شکل چقدر دلم شد بیشتر بخوانم استاد تشکر عاشق ات هستم میفامی چقدر پاکیزه مثل استاد عباس منش شده مثل استاد عباس منش میشود نمیدانم این حس های قربانی در وجودم است یا نی چون اونطور که یادم باشد یادم نمیاید از ظلم واقع شدن مظلوم شدن هرگز چون اصلا خاصیت ام را زیاد دوست دارم همیشه خودم را قوی میبینم و شجاع هم هستم هیچ وقت نزد کسی خود مه مظلوم نه گرفتم از طفلی ههههههه خنده دار هست چون طفلی هست وقتی چیز های دوست داشتم و نداشتم به دوست های هم سن سالم دروغ میکفتم ولی حالا که کلان شدم خوب تغییر کردیم
همه چیز قانون هست قانون دیشب با خودم فکر داشتم که اگر انسان بدانند چقدر قدرتمند میشود که همه چی خودتی دنبال کسی بیرون از خودت نباش
وااااااااااای خدایا یک عمر این و آن مقصر بدان ولی شکرررر آگاه شدیم مهم نیست لحظه مهم هست شکرررت خدایا
نمیداننن چقدر احساسم عالی هست نمیدانننن چقدر عاشق خدایم شدیم نمیداننن چقدر هر لحظه لذت میبرم زنده گیم غرق نعمت شده این نعمت ها بود ولی نمی دیدم خدایا شکرت
فراوانی را در خانه ما میبینم خدایا شکرت
بر جهان خرم از آنست که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
خدایاااا دوستتتت دارم
یک زمان بود تازه که آشنا شده بودم میخواستم دیگران تغییر بتم حالی اصلا نه از کار کسی خفه میشوم نه برای کسی دل میسوزانم نه نق میزنم نه میگم ویشششش چرا هیچ میدانم همه چی از فرکانس های خودما هست و نه میخایم کسی را تغییر بدهیم فقط تمرکزم را بالایی خودم قرار دادیم تا خودم را تغییر بدهیم زنده کی خودم را عالی بسازم تا الگو عالی شوم و همین فامیلم باور کنند چون همیشه میگویند تو از خودت دیگر یک چیز جور کردی ههههههههههه چون در او اطاق که خبر باشه گپ منفی باشه غیبت باشه اصلا نمیرم اول تلویزیون خاموش میکنم باز داخل میشوم هههه مدت دیر میشود چنین میکنم با خدایم که حرف میزنم میگویم خدایا زنده گیم را عالی عالی بساز پی در پی به خواسته هایم برسم به فامیلم بگویم دیدن دیدن خدای من را چنین کرد میگفتم میشود ولی گناه اونا هم نیست نمیدانن مهم هم نیست هم فکر من باشد هر کس فکر و دیدگاه خودش را دارند زیاد آرام هستم و با خودم در صلح واقعی وقتی در اییینه نگاه میکنم یک حس بسیار عجیب دارم بیش از حد آنقدر با عشق به چشم هایم خیره میشوم که اشک عشق میاید بچه ها مچم تجربه دارین یا نی
خدایا شکرت که هر روز بیشتر به آگاهی میرسم
بخاطر آگاهی امروز هم شکرت خدا جانم
بروم نعمت های امروزم را بنویسم بعد در آغوش خداوند به خواب عمیق و ارامش واقعی بروم
تمام آرزو های خوب مال شما ها عزیزانم
روز چهل سوم تغییر من
سلام به همه دوستان بخصوص استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و ابراهیم عزیز و خانم فرهادی عزیز
من امروز دوممه که روز شمار تحول زندگی من رو انجام میدو و یقین دارم جهان به فرکانس امید داشتن من به این کار جواب خوبی میده
و میخوام فقط برای وجود ارزشمند خودم بقول خانم شایسته جهادی اکبر به راه بندازم.
اما بقول استاد مثالهایی عینی برای ذهن بیمارم میارم که بتونم بپذیرم تمام اتفاقات زندگیم حاصل فرکانس خودم بوده .
استاد گفتند زندگی آدمهای زیادی مدتهاست که یک جهنم واقعی است. آنها سالهاست در این جهنم مانده اند زیرا معتقدند این جهنم توسط فردی غیر از خودشان ایجاد شده. مثلا همسرشان به آنها خیانت کرده یا …………..
من فکر میکردم چون کودک 7 ساله هستم و پدر و مادرم رفتند مکه و منرو با یک خاله و پسر خاله بشدت عصبی و ناراحت تنها گذاشتند
این مدت یکماه که من زجر کشیدم مقصرش پدر و مادرم هستند و اونها به من ظلم کردند و الانم بخشیدنشون سخته
من فکر میکردم در سن 10 سالگی که از مشکلات باعث شد از خونه فرار کنم والدینم مقصر هستند و به من ظلم کردند .و……
من فکر میکردم که وقتی 17 سالم بود و اجازه ندادند موتور بخرم و کمکم نکردند به من ظلم کردند .
و صد ها مثال
از همسایه
همکلاسی
مدیر
همسر و…………..
این تا اینجای صحبتهای استاد و مریم جان
استاد شما گفتید
اما حقیقت این است که اگر این اصل جهان را بپذیری که میگوید:
«تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء بازتاب باورهای و فرکانس های خودمان است»،
آیا موضوعاتی مثل خیانت، مورد ظلم واقع شدن، یا بخشیدن یا نبخشیدن فردی که آن را مقصر بدبختی خود میدانی و… همچنان برایت موضوعیت خواهد؟
الان متوجه شدم اشتباها این کار رو داشتم میکردم .
الان متوجه شدم دارم انرژی، تمرکز، توانایی خودمو بجای فکر به خواستههام – صرف ثابت کردن اینکه دیگران به من ظلم کردن و من یک قربانی و مظلوم بودم میکنم .؟!
البته بصورت ناآگاهانه هر روز در ذهنم افکاری که میچرخه تعیین میکنه من چه واکنشی نشون بدم و این شده که الان دستاورد چندان مهمی ندارم و یک زندگی خیلی خیلی معمولی حتی زیر خط فقر کارمندی دارم .
استاد من نمیدونستم با این فکر که بهم ظلم شده و بصورت مخفی انگشت اشاره بسمت دیگران داشتم نمیدونستم که دارم
یک فرکانس و ناخواسته رو هر روز میسازم که ناخواستهی بعدی رو بوجود می یاره و یک احساس بده که اتفاق بدِ بعدی را خلق میکنه ، و برای همین هرچی ستاره مینویسم هر روز هر چی وویس رایگان گوش میدم حتی کمی احساس بهتری هم وارد افکارم نمیشه
بعد میبینم دوستان تجربه گذاشتن که ما با فایل های رایگان به کجاها به کجاها رسیدیم
بعد میگم خدا یا پس چرا به من جواب نمیده …….
استاد شما درست گفتین الان من جرأت تمرکز بر ناخواستهها یا گلایه و شکایت از آنها را-هم به درگاه خدا- هم به غیر خدا رو دارم انجام میدم
به همسرم میگم تو توی رابطه زناشویی کمم میزاری تو آدم سردی هستی
به مدیرم یک چیز دیگه غرغر میکنم که اضافه کار مناسب ندادی
به پسرم غر میزنم که تو چقد بی فکری
به آبدارچیم میگم چرا چایی دیر آووردی
و…………………….
استاد من سه سال توی سایت شمام تقریبا آرزوم بوده که همواره بتونم در زمان مناسب، در مکان مناسب باشم
اما شاید یه بار یا دوبار برای چیزهای خیلی معمولی معمولی شده ….
استاد من واقعاً در “اجرای توحید در عمل ” مشکل دارم .
اما چقدر سپاسگذارم و لذت میبرم که متوجه شدنم این نشتی انرژی از کجا آب میخوره و میخوام جدی همت کنم و انجامش بدم که مسیرم هموار بشه
آخه خیلی درد ناکه که با گروه بهشتیان باشی و از میوه ها و زیبایی های این بهشت پارادایس بهره نبری
برای تمرین ای ن درس تصمیم گرفتم
وویس رو چند مرتبه گوش بدم
و از توش باورایی که شما یادم دادین رو دربیارم
تا جهان لاجرم بهم پاسخ بده و لذت ببرم به راحتی
و نتایج بیاد به راحتی
و روی شونه خدا سوار بشم و بگم اینو میخوام اونو میخوام و بگیرمش .
از همتون ممنونم
درود جناب محمدی عزیز.
به این همت و به این صداقت و به این جسارت تون واقعاً تبریک میگم و تحسین تون میکنم که صادقانه درونتونو حس میکنید و فرار نمیکنید و به مرحله پذیریش رسیدید
و چقدر قشنگ بیان میکنید مطالب رو
و چقدر عالیه که با شهامت میخوایید پیش برید و اهل توکل کنندگان باشید
دمتون گرم واقعا خوشم اومد
خدایا شکرت بابت این فایل زیبا بابت استاد عزیزم و سلامتی وسعادتش درزندگی تحسین میکنم استاد شمارو که ندیدم کسی مثله شما انقدر خالص و درست قوانین جهان و درک کنه و بکوشه همواره تا این درکه واضح تر بشه و انقدر مسلط و آگاه و انقدر کلمات و جملات درجاو مکان و زمان مناسب در وجودتون بشینه و از کلامتون جاری بشه برای روشن کردن راه برای کسی که خواهان درک قوانین و تغییر است و به دنبال سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است
تحسین میکنم بابت باورقدرتمندی که در مورد فراوانی در جهان ساختید که باعث میشه انقدر درست و کامل و عالی به زبانی شیوا و ساده این آگاهی هایی که به نظر من قیمت ندارن روبا عشق تمام در اختیار ما قرار بدین تا ماهم ثروت و خوشبختی را تجربه کنیم که واقعا تمام معنویت در ثروتمندشدن است
و تحسین میکنم بابت ارتباط همواره پایداری که با منبع دارید و باعث میشه انقد درست عمل کنید
طبق گفته های شما من این فایل بارها گوش داده بودم ولی اینبار واقعا انگار یک فایل جدید بود و چیزهایی دریافتم که دفعات پیش به گوشم نخورده بودن (به اندازه ی ظرفم دریافت کرده بودم) دریافتم که حق الناس به این معنی که باعث ضربه زدن به کسی شوم یا زندگی راتباه کنم وجود ندارد و همه و همه ظلم به خودم است در واقع و من عاشق چنین خدایی هستم که در قرآن می فرماید هر چقدر میخواهید در نظام آفرینش من تامل و تعمق و تفکر کنید که نقصی نخواهید یافت و واقعا این را درک میکنم از قبل بهتر که از قوانین فوق العادش مشهود است و آیات فوق العاده ای که درباره ی پیامبر و دعا و استغفار آوردید و در مورد عاجز بودن ما از تغییر دیگران که مثالش در زندگی تک تک ما هست چون این یک قانون است که البته انصافا برخلاف خیلی ها نکوشیدم کسی و تغییر بدم و این درس رو خیلی زود گرفتم از شما و درکش کردم با توجه به قانون مدارها و عجز خودمو دریافتم در این باره شاید مثالم چندان ربطی به موضوع نداشته باشد اما مینویسم من تا حالا چندین بار شاهد قانون کبوتر با کبوتر باز با باز جهان در زندگیه خودم بوده ام چرا که به جای سعی در تغییر محیط و اطرافیان تصمیم و انتخابم همیشه برروی تغییرم از درون بوده و چندین بار این گونه به صورت صعودی به آن میزان که روی خودم کار کردم جهان منو به شرایط بهتر با خوبی و خوشی و بدون اینکه حتی آبی از آب تکان خورد هدایت کرده و این قانون آنقدر برایم ثابت شده و واضح و مسلم است که میدانم الان روز است و هوا روشن و خداروشاکرم که همواره روندی روبه رشد در طی کردن پله به پله مدارها و روند تکاملم داشتم حداقل تا آنجا که یادم می آید همواره رو به رشد بوده ام و رشد برای من دیدن حتی کوچک ترین تغییرات و انجام دادن کارهایی که کمی مرا شجاع تر میکند است و من با تمام وجودم سعی میکنم در لحظه زندگی کنم و پاشنه آشیل من در واقع اینه که فکر میکنم رسیدن به مقصد لذت بیشتری داره تا مسیر البته خیلی دراین مورد بهتر شده ام و جاداره خیلی خیلی زیاد و همواره روی این مسأله و باورهام کارکنم تا وقتی زنده هستم و من میدانم که هر موقع درشلوغی ذهنم گم شدم دوباره یاری جویم و بدانم که بیرون زمن نیست هرآنچه در عالم هست و برگردم و دوباره به جای درست کردن عوامل بیرونی که عاجزم روی درونم و روی چیزهایی که بهشون مسلطم و تحت کنترل من هست یعنی افکارو باورهام کار کنم بازهم سپاس گذارخداوندی هستم که راه را برای شما گشود و تعهد و اراده ای وصف ناپذیر و شوروشوقی بی حد و حصر را درونتان شعله ور ساخت که بتوانید چنین خانواده بی نظیر و آگاهی تشکیل بدید که روشن گر راه باشد تک تک جملات ناب و تک تک حس های خوبی که در کامنت ها دریافت میکنیم و گاهی با خواندن کامنت ها تمام وجودم از ایمان می لرزد و همواره شمارو تحسین میکنم که چه انقلاب بزرگی پدید آوردید و دستی قدرتمند از جانب یکتای بی همتا و رب مطلق شدید و همواره در این مسیر قدم برمیدارید گاهی هم با خواندن کامنت ها اشک شوق میریزم و میخواهم همان لحظه میلیاردها بار تکرار شود و زمان بایستد
از خدا میخواهم هدایت کند تا ابراهیم گونه عمل کنیم و همواره موحد باشیم و نه مشرک
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
پروردگارا هدایت کن مارا به راه آنان که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که برآنان غضب نموده ای و نه (گمراهان)
سلام به همه بچهها و تشکر از عباسمنش و شایسته عزیز که این فایلهای فوق العاده را آماده و در روزشمار تحول زندگی مرتب کردند. اون اوایل که تازه با وبسایت و این برنامهها آشنا شده بودم، افراد زیادی را مقصر شرایط زندگی خودم میدونستم و باور داشتم که از یک حدی به بعد، به خاطر این افراد، نمیتونم پیشرفت کنم و توی اون مرحله قراره تا آخر عمرم درجا بزنم. بعد از دیدن چندین فایل از وب سایت عباسمنش به صورت رندوم، مطمئن شدم که افراد نمیتونند توی موفقیت و یا شکست من نقش داشته باشند و حتما یک عامل بزرگتری باید وجود داشته باشه! من این را از تهه قلبم میدونستم و با دیدن اون فایلها، یک تلنگر دوباره بهم خورد که به این موضوع به صورت شفافتری نگاه کنم.
وقتی بیشتر روی خودم کار کردم، خودم را بهتر شناختم و قدمهای تکاملی خودم را استارت زدم، فهمیدم که مشکل من درسته که با آدم مشخصی نبوده! درسته از کسی کینهای نداشتم یا نگاهم این نبوده که اون شخص باعث این موضوع بد شده! اما من به شدت، شرایطی که توی اون بودم را مقصر مانعهایی میدونستم که نتونسته بودم ازشون عبور کنم. من انقدر روی آدمها تمرکز کرده بودم! که به خودم میگفتم: خوب من با هیچ آدمی مشکل ندارم، افراد را انقدر در نظر خودم بزرگ نکردم که شرایط خوب یا بدم را بهشون نسبت بدم و اونها قدرتی ندارند که تغییری توی زندگی من ( چه خوب و چه بد ) داشته باشند! و آخر این من هستم که تصمیم میگیرم باید چیکار کنم. به همین خاطر از خودم مطمئن بودم که به چیزی بیرون از خودم، قدرت نمیدم! و این اطمینان کاذب، باعث شده بود تا تمرکزم از روی این مسائل برداشته بشه. اما از طرفی هم همیشه به دنبال ریشه باورهایی بودم که باعث میشد عوامل بیرون از من، روی من، به نحوی تاثیرگذار باشند. بعد از مدتی متوجه شدم که من به شرایط و موقعیتهایی که برام پیش میاد، قدرت دادم و هر زمان اون موضوع خاص توی زندگیم تکرار میشه، من یک واکنش یکسان، برگرفته از ترس، ناامیدی و استرس بهشون نشون میدم.
به عنوان مثال یکی از ترمزهایی که همین الان هم دارم، اینه که من دوست دارم از حرفه علاقهمندی خودم، که حرفه کاریم هم هست، درامد کسب کنم. اما این ایده را همیشه داشتم که در حرفه من، باید حتما دانش خیلی زیادی داشته باشی، توی اون به مهارت برسی و بعد از رشد و دیده شدنت، میتونی از اون درآمد کسب کنی. اگه من توی حوضههایی مثل بازاریابی، رمز ارزها و شغلهای دولتی میرفتم، صد در صد میتونستم اون درآمد و شرایط دلخواهم را داشته باشم! اما چون علاقهمندی من این هست! و باید اول به یک سطحی برسم! به همین خاطر الان نمیتونم از چیزی که دوستش دارم درآمد داشته باشم. یا مثلا اگه من از سن 10 سالگی انگلیسی کار میکردم ( نسبت به سن 20 سالگی ) الان مقام و درآمد خیلی بهتری داشتم.
زمانی که به این شرایط نگاه کردم، همیشه توی موقعیتهایی که سعی میکنم تلاش کنم، رشد داشته باشم، و حرکت کنم، دلایل موفق نشدنم را به این مسائل نسبت میدادم که اگه من الان توی بازارهای مالی بودم، درآمده و اون شرایطه را داشتم، اما الان چون نیستم! این وضعیت پیشرفت نکردنه طبیعیه و باید پوستم کنده بشه تا بتونم رشد کنم. این نگاه، این باور مقصر دونستن شرایط! مثل اینکه اگه زودتر شروع کرده بودم، اگه اون کارو نمیکردم و اگههای دیگه، باعث میشد همیشه خودم را مقصر بدونم برای رشد نکردن. از نظر من اکثر اون شرایط کاملا طبیعی بودند. واضح بود که اگه من از سن کودکی وارد این کار میشدم الان اوضاع بهتری داشتم. اگه اون کار را طور دیگه ای انجام میدادم، الان وضعیتم تغییر کرده بوده. اما امروز با دیدن این فایل، درک کردم که من، با این باور، دارم به خودم ظلم میکنم. من قبول کردم که خودم، خالق زندگی خودم هستم، بنابرین هیچ شخص یا موضوع خاصی، نمیتونسته اون شرایط را برای من به وجود بیاره، به جز باورهایی که نسبت به اون مسئله، تا الان داشتم.
من نگاهم این بوده که نمیتونم از چیزی که عاشقش هستم، درآمد داشته باشم و اول باید به یک سطح عالی برسم. به همین خاطر شرایط همیشه جوری رقم میخورده که من مجبور بودم با کارهای جانبی دیگه، در حد برطرف کردن نیازهای مالیم، کار کنم. با این دیدگاه، همیشه شرایط عالی را یک جای دیگه متصور میشدم، احساس گناه بهم دست میداد و درنهایت وضعیت ایدهآل من، همیشه توی یک موقعیت دیگهای بوده و به این صورت به خودم ظلم میکردم و نسبت به مسیر علاقهمندیم بی میلتر میشدم.
ایده من این بود که اون شرایط داره به من ظلم میکنه و اون دختر خالهای که توی بازارهای مالی موفق شده، فقط به این خاطر هست که توی حرفه اون بعد از 6 ماه میتونی به درآمد برسی ولی توی حرفه من باید 5 سال کار کنی. اما بعد از درک این موضوع که من خالق زندگی خودم هستم، فهمیدم که من دارم به خودم ظلم میکنم، خودم را همیشه توی احساس گناه نگه داشتم، موفقیت را همیشه دورتر از خودم دیدم و باور داشتم باید خیلی سخت کار کنم تا به اهدافم برسم. من فهمیدم که، در هر موقعیتی، هر شرایطی که داشتم، به خاطر باورهای خودم بوده که اون فضا برام شکل گرفته. بنابرین تصمیم گرفتم به صورت دقیقتر، به شرایطی که توی اون هستم ( چه خوب و چه بد ) نگاه کنم. چه باورهایی داشتم که نتیجه اون باعث شده این شرایط برام پیش بیاد؟ در نتیجه میتونم با تقویت یا تغییر اون باور، شرایط بیرونی خودم را بهتر کنم.
در آخر هم، تمرین من برای این فایل، این شده که اگه توی یک شرایط نادلخواه بودم، به جای طبیعی دونستن اون چیز، نگاه کنم به باورهایی که درباره اون چیز داشتم. حتی سادهترین چیزها مثل یک جروبحث یا افکاری که آخر شب به سراغم میاد. و با کار کردن روی اون دیدگاه ها، میتونم اون شرایط رو تغییر بدم.
* راستی، من خیلی وقت بود که میخواستم معانی قرآن را مطالعه کردم. حتی یک بار هم استارت این کار را زده بودم، تا یک جایی پیش رفتم و بعد از اون، به خاطر باورهای گذشتم، این مسیر را ادامه ندادم. اما این فایل یک تلنگر دیگهای که بهم زد این بود که اگه برات مهمه شخصا برو دنبالش و خوب منتظر این نباش که یک نفر دیگه بیاد و برات همه چیز را توضیح بده! به همین خاطر مطالعه بی طرف معانی قرآن را هم گذاشتم توی برنامم.
به نام خداوند هدایتگر
درود بر شما دوست ارزشمندم
این موضوعی که مطرح کردید دقیقا مسئله ایی هست که من هم باهاش درگیرم!!!
این حقه ی شیطانه که همیشه میگه دیگه خیلی دیر شده، فرصت ها تموم شد، هیچ وقت نمی تونی به بقیه برسی چون اونا از تو خیلی بهترن!!(بت کردن دیگران)
با اینکه الان خیلی خوبم ولی احساس میکنم خیلی عقب افتادم از بقیه و دیگه نمیتونم موثر یا حتی موفق باشم.
این کامنت شما برای من یک نشانه بود که دست از قربانی کردن خودم در مورد شرایط. و زمان و سن بردارم و فقط تمرکزم رو بذارم روی خواسته ام.
در پناه قدرت مطلق جهان باشیم