«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1793 روز

    🍃دومین برگ از سفرنامه من

    به‌نام یگانه خالق هستی، به نام او که همین نزدیکی‌ست. او که خلیفه‌ای از جنس خودش خلق کرد و بر زمین فرستاد تا او نیز خالق بودن را تجربه کند…

    سلام به هم‌سفران عزیزم؛ سلامی به رهایی و آزادگی بادها، استواری کوه‌ها، زیبایی ابرها و بی‌کرانی آسمان‌ها!

    آمده‌ام که با عشقِ حضور خدای درونم، دومین برگ از این ماجراجویی و سفر به اعماق قلبم را ردپایی دیدنی – برای خودم و آن تجلی خداوندی که به اینجا هدایت شده – به‌جا بگذارم…👣

    زیبایی زندگی زمانی آغاز می‌شود که در می‌یابی، خالق تکاتک ثانیه‌های زندگی‌ات خودت هستی. آنجایی که تو هستی و خدایت، تو هستی و ایده‌هایت، تو هستی و رویاهایت، آرزوهایت… آرزوهایی که نومید از رسیدن به آنها بودی و می‌پنداشتی دیگران مانع حرکت تو به سمت آنها می‌شوند. اما حالا دیگر میدانی که حتی نزدیکترین عضو خانواده‌ات هم نمی‌تواند مانع حرکت تو، رسیدن تو و بدست آوردن آنچه دوست می‌داری شود!! چراکه این‌دفعه از فرکانسی بودن این جهان می‌شنوی، از سیستمی بودن خداوند، و مدارهای متعددی که خودِ انسان‌ها انتخاب می‌کنند که به سمت کدام‌یکی از آن حرکت کنند.

    این‌دفعه از مهم بودن افکارت، اعمالت و فرکانس‌هایی می‌شنوی که خودِ تو فرستنده آنها به جهان هستی. این‌دفعه می‌دانی که هر فرد نتیجهٔ آنچه که از پیش فرستاده را در زندگی‌اش می‌بیند و تجربه می‌کند. و اگر سختی و بدی را دیدی می‌پنداری که شاید این حقیقت زندگی تو نیز باشد! فارغ از دانستن اینکه، این جهان سیال است و گوش به فرمان فرکانس های ارسالی تو…

    هرآنچه که درباره‌اش فکر میکنی، به زبان می آوری و به آن ایمان داری به تو نشان می‌دهد و آیینه‌ی وجودت می‌شود که حقیقت پشت نتیجه‌هایت را دریابی. تا که شاید تأمل و تعقل کنی بر اعمال و افکارت،

    بر فرکانس های ارسالی‌ات…

    این جهان و نتیجه زندگی تو از آن، به تو می‌فهماند که فقط تویی که خالق زندگی‌ات هستی! هیچ‌کس دیگری بر سرنوشتت و مسیری که در آن حرکت می‌کنی تأثیری ندارد و هرکس فقط و فقط نتیجهٔ آنچه که می‌فرسته را تجربه می‌کند.

    پس بدیهی می‌شود که نه دعای خیر دیگری و نه نفرین آنها هیچ‌کدام بر تو و زندگی‌ات تأثیری نخواهند گذاشت؛ مگر تو به آنها اجازه و قدرت دهی.

    که اگر این‌گونه باشد، تو بر خودت ظالم می‌شوی!

    ظلم کردن مگر غیر از این است که بر خویشتن لطمه زنی؟ با آنچه نادرست و ناشایست است، خودت آرزوها و رویاهایت را دور کنی؟ ظلم غیر از این چه می‌تواند باشد که نه این دنیایت آباد باشد و نه آن دنیا؟!

    اما آسوده باش! تو این‌بار گنج عظیمی را با خود حمل می‌کنی به نام آگاهی

    باید آگاه بود که در هرلحظه مشغول فرستادن چه فرکانسی هستی و جنس آنها را دریابی تا اگر در مسیر نادرستی بودی، سریعا مسیر خود را عوض کرده و با توکل به او که هدایتت کرد به مسیر درست خود بازگردی.

    حقیقت این است که تا فرکانس قربانی و مظلوم بودنی از تو ارسال نشود، هیچ ظالمی در دنیای تو پدیدار نخواهد شد. این تو هستی که ظالم را برای خودت خلق می‌کنی! از آگاهی‌هایی که همواره در حال کسب کردنی کمک بگیر، بر خودت، ذهنت و قدرت خداگونه‌ای که در اعماق وجود توست مسلط شو تا در مدارهای پست حضور پیدا نکنی.

    دعاهای خیر تو به خودت باز می‌گردند همان‌گونه که دعاهای شرّ تو… آگاه باش که قدرت و توانایی تغییر زندگی یا سرنوشت دیگری را نداری و به خودت و ساختن زندگی‌ات بازگرد، به اتصال دوباره‌ات با انرژی منشأ این جهان…

    همان که هدایتت کرد، پرده های جلوی چشمان و گوش‌هایت را کنار زد و قلبت را باز کرد تا لمسش کنی، حسش کنی و دوباره با او یکی شوی… که خداگونه تر، آنچه که در این جهان جاری‌ست را تجربه کنی.

    تو همان‌قدر به معبودت نزدیکی که پیامبران قبل از تو نیز بوده‌اند. پس با او راحت و صمیمی باش که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است. صدایت را می‌شنود، تو را می‌بیند و حتی یک‌لحظه تو را رها نمی‌کند همانطور که قبلا نکرده… خود را بشوی از آنچه انجام دادی و دوباره دستانت را در دستان پر نعمت و رحمتش قرار بده تا پروازت دهد به سمت آرزوها و رویاهایت؛

    /که او برای هرکدام از ما کافیست./

    و به یاد داشته باش،، تو مسئول تمام آنچه که انجام می‌دهی هستی. مسئول هرآنچه که به آن فکر می‌کنی، تایید می‌کنی و به آن قدرت می‌دهی. حرکت کن و به الله توکل کن، ایمان در حرکت تو صدها برابر بهتر از شرکِ حرکت نکردنت است که اگر این دنیا به دستانت آباد نشود، امیدی به آبادی دنیای دیگرت نخواهد بود!!

    _با عشق، زینب:)💕🦋✨

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مرمر احمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2718 روز

    با سلام

    فکر کنم دفعه چهارم باشه این فایل را گوش میدم و دفعه اول هست که دیدگاه مینویسم

    چون این بار بیشتر درک کردم حرفای استاد رو

    و با اینکه دفعه چهارم بود که گوش دادم احساس میکردم ی جاهایی از فایل رو دفعه اول هست که میشنوم

    چند بار تصمیم گرفتم این سفر نامه رو دنبال کنم و هر دفعه از مدار خارج شدم

    ولی اینبار مصمم شدم که با قدرت ادامه بدم و از مدار خارج نشوم

    و چقدر تو این فایل علاقه به ترجمه قران پیدا کردم

    و خیلی خوشحالم که خدایی دارم فراتر از حد تصور

    استاد عزیزم ممتونم که این خالق و به من بهتر شناسوندی

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    الهه سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 1734 روز

    سلام بر استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمام دوستان بی نظیرم🌹

    رد پا امروزم به امید الله مهربانم به جا میزارم :

    من فکر میکنم در هر لحظه تنها خودم هستم با اصلم و یک جهانی که به اذن الله گوش به فرمان من هست که من با پیام هایی که در هر لحظه می فرستم این جهان همون شکلی میشه مثل اینه عمل میکنه من اگر پیامی بفرستم که مفهومش، اصلش ثروت آرامش نعمت و احساس خوب باشد اون پیام منو تبدیل می‌کند به شرایط ،آدم‌ها،و موقعیتهایی که هم سنگ با پیام من هستند ،پس من اگر خیر بخواهم و دعای خیر کنم بدون استثنا این پیام که اصلش خیر و سلامتی و شادی و خوشبختی است تبدیل می‌شودبه خیر و به خود من برمیگردد و اگر شر بخواهم فرقی نمیکند باز هم پیام ترجمه شده و به خود من بر میگردد اصلا کسی دیگری وجود ندارد ،چون هر کسی جهان مجزا به خودش را دارد پس هر کس نتیجه اعمال خودش را میبیند (به اندازه ذره ای خیر کند خیر میبیند،به اندازه ی ذره ای شر کند شر میبیند)یا(خداوند به امور ما آگاه است اگر اندازه دانه خردل در دل سنگ باشد)حالا ببینیم که ما با چه سیستم دقیق و بی نظیری رو به رو هستیم آیا منطقی است که این سیستم فوق العاده دقیق بیاد نتیجه افکار و فرکانس من رو برای دیگری اعمال کند 🧐🧐

    یا من پیام سلامتی بدهم و اآینه جهان به من پاسخ مریضی بدهد ؟؟؟؟

    چه آینه ای هست در جهان که من برم جلوش ولی پدرم رو نشون بده یا دوستمو یا همسرمو چقدر عجیب میشه پس :::خیلی منطقی هست که من نتیجه فرکانس های خودمو بگیرم و دیگران هم نتایج فرکانس های خودشون رو .

    خدایا ازت ممنونم برای این همه قدرتت ،عظمتت،و قوانین کاملا عادلانه ات 😍😍😍

    میدونین من با گوش دادن به این فایل و آیات قرآن فهمیدم که خداوند میخواد بهم اینو بگه :::

    در هرلحظه تنها و تنها من هستم با معبودم و کسی دیگر و چیزی دیگری وجود ندارد(،اصلا نیازی به کسی دیگه و چیزی دیگه هم نیست خداوند همه چیز است همه چیز و خدا برای من کافیست❤️) که بخواهد واسطه شود و یا مانع شود یا اختلال ایجاد کند ،حتی در مسئله تهمت و غیبت هم میخواد اینو به من بگه که تنها و تنها روی خودت تمرکز کن که چیزی دیگری وجود ندارد و این تویی که می‌توانی با فرکانسهایی که میفرستی وارد جریانی از ثروت ها ،فراوانی ها،نعمتها،آزادی ها شوی ویا خودت را ببری به جایی که جریانی از بدبختی ،بیماری ،درد و رنج هستش.

    من در هر لحظه دارم خودم انتخاب میکنم که جواب دعوتنانه خدا رو بدم و یا دعوتنامه شیطان رو بپذیرم ،خداوند منو دعوت میکنه به هر انچیزی که نیاز دارم و حقم هست و لیاقتمه ثروت‌ها نعمتها رهایی ها آسانی ها و من چی میخوام جز این چیزهاااااااا

    و شیطان که هیچ قدرتی و آگاهی نداره و فقط گولمون میزنه و محدودمون میکنه که از جریان ثروتهااااا جا بمونیم چون اون خوب قوانین میدونه که ما در هر لحظه با فرکانسمون با احساسمون داریم زندگیمونو خلق میکنیم و میخواد ما رو با ترس‌ها و نگرانی ها و حال بد مشغول کنه و در این لحظات چه پیامی رو من به جهان میفرستم آیا چیزی جز رنج ،ترس ،نگرانی بیشتر است و حالا نقطه دردناک مسئله اینجاست که حتی شیطان هم بیزاره از کسانی که برای خداوند شریک قائل میشن و قدرت خداوند ،عظمت او ،دعوت خداوند رو نمیبین و جایی دیگه دارن دنبال خوشبختی میگردند.

    پس من فقط هستم با خداوندم با یک سیستم فوقالعاده هوشمند که هرجور بخوام به همون شکل فرمانبردارم می‌شود البته این یک باور خیلی قوی که من دارم سعی میکنم درکش کنم و البته که خداوند تنها سرپرست من و بهترین یاری دهنده است.

    من کسی رو برای خودم بت کرده بودم و لحظه به لحظه اونو روزی رسان خودم میدونستم و هر لحظه جوری رفتار میکردم که تاییدشو بگیرم و تا حقوق بیشتری به ما بدهد و چه روزگار بدی برای خودم ساختم ،یک روز تصمیم گرفتم مهاجرت کنم به یک شهر دیگه ‌تنها دلیل و منطقی هم که برای خودم داشتم توحید بود که جدا بشم از اون شرایط و برم شهر دیگه و فقط وفقط خدا رو بپرستم و خودمو نجات بدم از شرک که مساویست با نابودی،الان چند ماهه که مهاجرت کردم و خداوند خیلی یاریم کرده هنوز از لحاظ مالی خیلی پیشرفت نداشته ام (در شغل قبلی خیلی وضعمون عالی بود و هرکسی میشنید که میخوایم بریم یه شهر دیگه اول خوشحال می‌شد بعدش میگفت حالا چه شغلی ما میگفتیم نمیدونیم اونا فقط میگفتن دیونه شدین ،یعنی چی،چرا خوب نونتون کمه آبتون کمه، ولی فقط ما تو دلمون میدونستیم که همه چیزمون کمه!!! که دیگه حالمون از شرک بهم میخوره و الان هم شکر الله یکتا الان شوهرم داره توی اسنپ کار میکنه و راضیم و میدونم خداوند یاری‌مون میکنه در این شهر که هیچ کس و هیچ چیزی برامون آشنا نیست،ولی حالمون خیلی خوبه ،هر روز روی خودمون کار میکنیم ،توکل بر خدا ایشاا یه روز میام و از نتایج مالی بزرگم که به خاطر توحید گرفتم براتون مینویسم و الان حالمون خوبه و میدونم تا زمانیکه ادامه بدم و روی خودم کار کنم هر روز پیشرفت میکنم و هدایت میشم .

    خداروشکر میکنم که امروزم متعهد بودم و هدایتم کرد و برای همه آرزوی خوشبختی و سعادت میکنم ❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    امامی گفته:
    مدت عضویت: 2695 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه دوستان عزیزم.

    خب، دعای خیر من به خودم برمیگرده و اگر من خوشبختی کسی رو بخوام سعادت کسی رو بخوام سلامتی کسی رو بخوام ثروت کسی رو بخوام به خودم بر میگرده. و این به این معنا نیست که اگر من دعا می‌کنم می‌خوام به اونها برنگرده به خودم برگرده، این قانونی هست که در جهان هستی تعریف شده که اگر من برای کسی خوبش رو بخوام ثروت براش بخوام خوشبختی براش بخوام سعادت براش بخوام ره‌گشایی در زندگیش براش بخوام به خودم بر‌میگرده، پس چه خوبه واقعا و دلی بخوام، و در مورد استعفار هم خیلی برام جالب بود که خداوند در قران به پیامبر گفته بود که خودت استغفار کن برای خودت. و این خیلی جالبه و نشون میده قانونمندی رو. و نکته جالب‌تر اینکه اگر کسی در مدار درستی باشه چه من براش دعا کنم چه دعا نکنم اون به مسیر خیر و خوبی میره و اگر در مسیر اشتباه باشه من براش دعا بکنم هم روی زندگیش تاثیری نداره. و اگر تو مسیر درست هم باشه منم دعا کنم بازم نتیجه خوبی میگیره.

    نکته جالب دیگه در مورد حق الناس بود که تو این دنیا نمیشه حق کسی رو خورد. حق کسی رو بخوری به خودت ظلم کردی.. کسی که تو مسیر درست باشه بخوای حقش رو هم بگیری در نهایت داری به خودت ظلم می‌کنی.. اینجوری نیست که کسی که تو مسیر درست باشه رو بتونی حقش رو بخوری.. هر کسی هرچقدر هم بخواهد به ما ضربه بزنه بخواهد حق ما رو بخوره یا … در نهایت به خودش ضربه زده و من اگر در مسیر درست باشم خداوند راهی رو برای من پیدا می‌کنه.

    نکته جالب دیگه آیه بود که فرشتگان به مستضعفین می‌گفتن که اگر تو این دنیا به شما ضربه ای زدن و تو سرتون میزدن مگر زمین خداوند پهناور نبود که مهاجرت کنید؟ مگر به خداوند ایمان نداشتید؟ حالا که به اون ایمان نداشتید بدونید که در اخرت اوضاع از اینم بدتر خواهد بود.

    و نکته جالب دیگه‌ی این فایل در مورد ابراهیم بود که وقتی فهمید پدرش در مسیر نادرستی هست حتی وارد مدارشم نشد چه برسه به اینکه بخواهد درستش کنه

    و نکته جالب دیگه هم این بود که من با احساس گناهم با نگرانیم با احساس بدم به خودم ظلم می کنم کسی نمی‌تونه به من ظلم کنه بنابراین بایستی تمرین کنم که احساس خودم رو خوب کنم مثل همون موضوع و سوالی که در جلسه قبلی گفته شد که به این موضوع از چه زاویه‌ای نگاه کنم که احساسم بهتر بشه؟

    مثلا در مورد احساس قربانی شدن و مورد ظلم واقع شدن.. من خیلی این نگاه رو دارم که فلانی حقم رو خورد فلانی بهم ظلم کرد اون زندگی من رو به هم زد .. اون بیچارم کرد.. اون اومد این کارها رو باهام کرد.. اون از من سوءاستفاده کرد.. اون سرم کلاه گذاشت.. اون فریبم داد.. فلانی اومد یک سری اتفاقات بد رو وارد زندگیم کرد.. من چقدر ضعیف و بدبختم که فلان اومده و زده زندگی من رو خراب کرده؟ و مرتب احساس قربانی شدن و مورد ظلم واقع شدن دارم در ناخوداگاهم که خدایا چرا من رو در این شرایط گذاشتی و چرا این اتفاقات بد رو وارد زندگی من کردی.. چرا من رو با این افراد با این انسان‌ها هم مدار کردی و .. خب این نگاه چه کمکی به من می تونه بکنه؟ هیچی. وقتی قانون این هست که من اتفاقاتم رو با احساسم دارم بوجود میارم و اینجور تفکر داره به من احساس بدی میده پس من باید بیام و فکرم رو درست کنم.. بیام از این دیدگاه نگاه کنم که آقا مگه کسی می‌تونه حق من رو بخوره؟ مگه کسی می‌تونه من رو اذیت بکنه؟ مگه کسی می تونه به من ظلم کنه؟ از کجا معلوم این اتفاقات ظلم بوده؟ این اتفاقات پیشرفتی رو برای من رقم می‌زنه که افراد در خوابشون هم نمیبینن. این شرایطی که بوجود اومده نعمت‌هایی رو وارد زندگی من میکنه که بی نظیره. مثل همون بنده خدایی که بوکسور بود و شکست خورد گفت این شکست باعث میشه من در زمانی که چشمام بسته هست به خاطر مشت‌هایی که خوردم قوی تر عمل کنم.. یعنی اون شکسته هم براش نعمت شده. حالا دو روز دنیا اگر یک کسی اومد یک کاری هم با ما کرد.. اولا که به خودش ستم کرده.. دوما باعث پیشرفت من شده و به من خدمت کرده رایگان.. سوما من از خدام مگه خدا ضربه پذیره؟ حالا این اتفاقات بد هم افتاد.. این ضعف‌ها هم در من بود که نتونستم خوب قدم بردارم.. من از خدام مگه کسی می‌تونه به خدا ضربه بزنه؟ چهارمم حالا از ما سؤاستفاده هم بکنن.. اگر من دیدگاهم رو بزرگ کنم و بیگ پیکچر رو ببینم.. کی قدرت و توانایی این رو داره در این بازه زمانی بی انتهایی که من دارم زندگیم رو تحت تاثیر قرار بده و نابود کنه؟ هیچ کس. واقعا هیچ کس. بابا من از خدام.. من ضربه ناپذیرم.. اون قدرتی که داره میلیارد‌ها میلیارد کهکشان رو میگردونه و اتفاقات زندگی من رو دست فرکانس‌های خودم گذاشته و در قران بارها و بارها و بارها گفته تمام زندگیتون دست خودتونه و هر انچه در زندگیتون هست بما کسبت ایدهم بما کانو یعملون و بما قدمت ایدهم هست.. پس من کافیه نگاهم رو درست کنم و به احساس خوبی برسم اون وقت همه چیز به نفع من تموم میشه. و هیچ کسی نمی‌تونه در زندگی من تاثیری بگذاره.. و خداوند رب من هست.. خداوند توانایی کاملی درخلق زندگی دلخواهم رو به من داده. این فایل خیلی به من کمک کرد که به این نگاه برسم که هیچ کسی نمی‌تونه زندگی من رو خراب کنه .. و بهم ظلم کنه و بخواهد من رو اذیت کنه یا حقم رو بخوره یا هر چیزی شبیه به این.. و هر هم که چنین قصدی رو بکنه به خودش ضربه زده و خودش رو نابود کرده و در نهایت به پیشرفت من کمک کرده. چند بارش ده تو زندگیمون خواستن بهمون ضربه بزنن خواستن اذتیتمون بکنن باعث شده به پیشرفت بیشتر برسیم؟ یادم هست در دوران اولی که گیم سرور کار می‌کردم یک سری افراد به هر شکلی سعی کردن که سرویس‌های من رو تخریب کنن و کارهای مختلفی انجام میدادن چون به نتایج من حسادت میورزیدن چون دوست نداشتن یک فرد دیگه هم در این حوزه کار بکنه و مسائل روانی ای رو داشتن.. بعد من نیتم از هومن اول خیر بود.. من میخواستم کی اتفاقات خوب ایجاد کنم.. میخواستم کلی امکانات رو داشته باشم.. اهپداف بلندی داشتم میخواستم بهترین باشم.. میخواستم اتفاقات بزرگی رو بوجود بیارم.. میخواستم امکانات عالی ای روبوجود بیارم و با اون افراد مشکلی هم نداشتم اما وقتی فهمیدم اونها مشکل دارن، من تنها کاری که کردم این بود که با قدرت بیشتر ادامه دادم و تمرکزم رو بیشتر روی بهبود خودم گذاشتم و در نهایت هر ضربه ای که به من میزدن باعث میشد که من بیشتر پیشرفت کنم و در نهایت هم من به تمام خواسته‌هام رسیدم. روز‌هایی میشد که سرورهام قطع میشد چون اونها حمله کرده بودن اما دفعه بعدی در کار نبود من جوری قویشون می‌کردم که کاری نمی‌تونستن انجام بدن.. توکلم به خدا بود ایده ها و دستان خدا میومدن و من از پس این مسائل بر می‌اومدم.. در نهایت هم من شدم رتبه ۱ ایران تو حوزه خودم. به نظرم انگیزه من رو برای موفق شدن بیشتر کردن اون افراد یعنی اینطوری نیست که کسی بخواهد به کسی ضربه بزنه و بتونه. هیچ کسی نمیتونه به هیچ شکلی تو زندگی ما تاثیری بگذاره و در نهایت به من خدمت کرده.. و الان این نجوا رو دارم که تو یک روزی اون کار رو متوقف کردی موقع‌ای که ۱ بودی.. پس کنترل ذهن در زمانی که بالا هستی و بی انگیزه میشی سخته.. ولی ما افراد موفق زیادی مثل جف بزوس ایلان ماسک و بیل گیس رو داریم که با اینکه پیشرفت های کوانتومی و بزرگ کردن هنوزم با انگیه دارن ادامه میدن.. چو کارشون عشقشون هست.. چونکه نیت های خوب دارن.. چونکه دوست دارن همیشه پیشرفت کنن و حرکت میکنن و خود استاد هم یک نمونه عالی ای هست از فردی که با اینکه زندگیش در تمام جنبه ها عالیه ولی هنوزم داره پیشرفت می‌کنه پس میشه انگیزه رو حفظ کرد و راهش رو پیدا می‌کنم و بهش عمل می‌کنم.. خدایا شکرت که زندگیم رو در دستان خودم قرار دادی و هدایتم کردی. عاشقتونم امیدوارم این کامنت به شما هم کمک کرده باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    الهه نوروزی پور گفته:
    مدت عضویت: 1750 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوار خانم شایسته مهربان و دوستان عزیزم

    با گوش دادن به صحبتهای استاد در فایل های مختلف همیشه در نهایت به این نتیجه رسیدم که باید قبل از هر چیز به خوبی قانون فرکانس رو درک کنم تا بتونم تغییرات اساسی رو توی زندگیم ایجاد کنم

    تنها زمانی که بپذیرم خالق کامل زندگی خودم هستم مسئولیت تمام اتفاقات زندگیم را می پذیرم و میتونم هر چیزی رو که نمیخوام تغییر بدم

    هیچکس نمیتونه روی زندگی دیگری تاثیری بذاره مگر اینکه اون فرد خودش اجازه بده به قول استاد تا مظلومی نباشه ظالمی نیست

    طبق قانون فرکانس و آموزه های کتاب آسمانی قرآن هر فرد تنها به خودش می تونه ظلم کنه و آسیب بزنه و نه هیچ کس دیگه

    مسئول تمام زندگی ما خودمون هستیم اگر خطایی مرتکب شدیم خودمون انتخاب کردیم اگر کار درستی انجام دادیم باز هم خودمون انتخاب کردیم

    اگر تو این دنیا انتخاب کردیم که تو بهشت زندگی کنیم در دنیای بعدی هم توی بهشت خواهیم بود و اگر این دنیا را برای خودمون جهنم کنیم در دنیای بعدی در جهنمی سخت‌تر زندگی خواهیم کرد

    اگه شرایطی وجود داره که خواهان آن نیستیم باید با تغییر فرکانس شرایط را عوض کنیم و هیچ راه دیگه ای وجود نداره

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 2357 روز

    بنام خدای هدایت کننده ،سلام بچه ها ،من قول داده بودم هر طور شده رد پا بزارم ،امروز روز دوم سفرم هستش ،اومدم بهتون بگم اگه این سفر طلایی رو با فایلهای گفتگو با دوستان هماهنگ بکنید ،این سفر جون میگیره ،همه چی یه رنگ خاص به خودش میگیره ،من روز اول که اومدم فایل رو گوش دادم یه حسی بهم گفت برو همزمان گفتگو با دوستان رو هم شروع کن و واقعا همه چی متفاوت میشه،اون صحبتهایی که حامد جان ،سپیده جان ،آقا عرفان و طناز جان میکنه ،اون حرف ها جنس شون متفاوته.نمیدونم چطور میشه نوشت ،سخته خلی گفتنش سخته .

    اومدم این مسیر زیبا رو که با فایلهای گفتگو با دوستان رنگین تر شده، به شما دوستان عزیز که مثل من میخواین تغیر کنید رو پیشنهاد بدم .

    خدایا شکرت بابت این آگاهی ها ،و واقعا چه اندازه خوشبختیم که لایق شنیدن چنین آگاهی ها هستیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    آفرین روان پاک گفته:
    مدت عضویت: 2427 روز

    به نام رب غفور رحیم

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم جانم

    سلام خانواده فرکانسی من

    و امروز روز دومه

    و کلید امروزم ” احساس قربانی بودن ” خودمه اما نه در مقابل دیگران در مقابل خودم

    می دونید الان دارم چی رو با تمام وجودم تلاش می کنم درک کنم؟ این که چرا اینقدر خودم خودمو از درون و از بیرون ، با اندیشه و با کلام حتی حتی حتی برای کار کردن رو باورهام مواخذه و سرزنش می کنم؟ چرا اینقدر به خودم ایراد می گیرم و بعد حالمو بد می کنم؟ و بعد از خودم به شدت ناراضی ، گوشه گیر میشم و خودم با خودم قهر می کنم انگار؟

    وای که چقدر فهمیدنش برام سنگینه

    و باز هم همین حالا که فهمیدمش ، این احساس قربانی بودن که آخه آفرین بیچاره

    و یک جواب برای همه این ها هست

    من در جواب این احساسم فقط یک چیز دارم

    به هیچ عنوان خودمو سرزنش نکنم. همیشه به خودم بگم که خداوند عاشقمه تحت هرشرایطی. همیشه به خودم یادآوری کنم اومدم اینجا که خودم بشناسم خالقم رو بشناسم. همیشه به خودم بگم که من از جنس خودشم. از انرژیم و به قدرت اون متصلم.

    آفرین انرژیتو تمرکزتو تواناییتو زمانتو بذار رو تحقق خواسته هات و لا غیر

    رب تو هر فرکانسی که بدی بیشتر و بیشتر از اون رو بهت میده. این فرکانسو بده که رب من غفور و رحیمه و البته که هربار اگر هم هر اشتباهی کردی درستو می گیری و ازش می خوای با احساس خوب که میدونم تو این تجربه جدید چیا یاد گرفتم و شاید خیلی چیزهاشم هنوز بهش آگاه نیستم اما من به مسیر تو برگشتم و تو هدایت گر منی.

    چقدر این نکته برام جالب بود که

    تمام تمرکزی که با هر دلیل و منطق و استدلالی ، صرف یافتن مقصر و یا اثبات تقصیر می کنی یک فرکانس ناخواسته است.

    این فرکانس ناخواسته یک ناخواسته دیگر رو می سازه. یا یک احساس بده و این احساس بد یک احساس بد دیگرو میسازه.

    حالا کسی که اثبات صاحب حق بودن براش مهمتر از تجربه احساس خوبه، اگر بدونه موجودیت فرکانسی جهان رو و اگه موجودیت فرکانسیه خودشو بشناسه هرگز و هرگز با هیچ دلیل و منطق و استدلالی، جرات تمرکز بر ناخواسته ها یا گلایه و شکایت از آن ها را ( این جاش دیگه عالیه ) حتی به درگاه خدا هم نمی بره. این دیگه بی نظیره نه ؟؟؟

    آخه می دونی جالبش اینه که ما همیشه می گیم حالا تو خلوتمون گریه زاری کنیم با خدا حرف بزنیم التماسش کنیم جلو بقیه فرکانس خوب بفرستیم با بقیه حرفای منفی نزنیم. از این خبرا نیست. تازه می فهمم این که خداوند تو قران میگه در همه جا با شما هستم و از اعمالتون در خلوتتون آگاهم یعنی همین ها.

    وای خدای من

    این تیکه رو هم خیلی دوست دارم

    اصلا دیگه انگار مفهوم توحید رو نشوند به عمق وجودم

    اگه این قانون رو با تمام وجود قبول کنی که ” خودت بدون استثنا خالق زندگی خودت به وسیله فرکانس هات هستی ” اون وقت همه حاشیه های زندگیت حذف میشن. چرا ؟؟؟؟ چون که اون وقت نمی تونی عوامل بیرون از خودت رو مانعی بدونی بر سر راه خواسته هات یا حتی عاملی بدونی برای رسیدنت به خواسته هات.

    این دقیقا توحیده !

    می دونی مثلا اینکه من میگم از این شهر بیزارم و دارم هم فرکانس بیزاری میدم هم بهش قدرت میدم که یعنی حالمو خراب میکنه. دخترجان این شرکه عزیز من

    اینکه من میگم این تحریم ها نمی ذاره من حساب گوگل ادسنس باز کنم و دارم بهش قدرت میدم این شرکه دختره من.

    و و و

    ی عالم از این ها دارم و ی عالم هم از اینا دارم که اگه بازم برم فلان جا حالم خوب میشه اگه فلان پول بیاد حالم خوب میشه و از این ها هم هستااااا

    حالا همه این ها قدرت دادنه واسه اینکه احساس خوب و بدم رو بهشون گره زدم و اصل کاریو یادم رفته انگار

    سیستمو یادم رفته

    قانونو یادم رفته

    و وقتی به این درک می رسیه که هدایت میشی به مسیر اجرای توحید در عمل.

    همون مسیری که زندگیت رو با توانایی و خاصیت خداگونه ات خلق می کنی.

    همون که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میده تورو.

    اجرای توحید در عمل یعنی شجاعت یعنی جسارت یعنی عزت نفس یعنی ایمان به توانایی که در وجوده تو گذاشته شده و خاصه توعه

    سپاسگزارم خدای من

    برای اجرای توحید در عمل از تو هدایت و یاری می خوام رب من

    این هم برگ دوم سفرنامه من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 1226 روز

      سلااااااام آفرین بانو من خیلی کامنتت رو دوست داشتم به نکات خیلی خوبی اشاره کردی بسیار عمیق بسیار مهم ما باید هروزی که با بازکردن دوهدیه ارزشمند که خداوند بما میبخشه شروع میکنیم وآنها چشمانمان هستن بخودمون یادآور شیم، یاد آور شیم توی انتخابهایی که میکنیم اینکه این دوهدیه ،این فرصت ارزشمند رو چطور ازش استفاده کنیم.

      سپاسگزارم ،خیلییی خیلییی سپاسگزارم از ثبت کامنتتون ومشتاق خواندن کامنت های بعدیتون درسایت هستم😍😍😍😄

      درپناه حق🌹❤❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    mohamad kord گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    .

    هرکسی در دنیا خودش زندگی خودش رو می آفرینه و من نمیتونم درحقش ظلم کنم

    من نمیتونم کسی رو بدبحت کنم

    اگر خواسته باشم کسی رو بیچاره کنم خودمو بیچاره کردم

    اگر برای کسی آرزوی خوبی بکنم برای خودم کردم

    حتی دعای من هم برای بقیه فایده ای دربر نخواهد داشت

    چون هرکس خودش با فرکانس ها و افکار و باور های خودش زندگی خودش رو خلق می‌کنه

    و هر قدمی که برای بدبخت کردن بقیه بردارم خودم رو بدبخت کردم

    به اونها ضرر و آسیبی نخواهد رسید اگر باور های درستی داشته باشند

    خداوند یکتا است اونه که صاحب نعمت ها و اتفاقات و رویداد های زندگی من رو با قوانین ثابتش رقم میزنه

    و قانونشم اینه جهان به افکار و احساسات تو پاسخ میده

    نه کس دیگه ای

    همانطور که من نمیتونم زندگی کس دیگه ای رو تغییر بدم

    بقیه هم نمیتونن زندگی من رو تغییر بدن

    هیچ کس نمیتونه به من ضرری برسونه

    و من به خداوند ایمان دارم

    پس از این به بعد در مقابل ترس ها و نجوا های شیطان می ایستم و نمی‌ترسم

    نه از چیزی نه از کسی

    برخلاف تمام عمرم که می ترسیدم و نمی‌دونستم چکار کنم

    الان خدا رو درون قلبم میبینم

    و اوست که همه کاره است

    همه چیز تحت سلطه و سیطره اونه

    له ما فی السماوات و ما فی الارض

    پس هیچ چیزی نمیتونه به من آسیب برسونه غیر از خود من

    پس دلیلی برای ترسیدن نیست

    یا بهتر دلیلی برای نترسیدن هست

    چه زیبا گفتن استاد

    تا مظلوم نباشه ظالم وجود نخواهد داشت

    من دیگه نمی‌ذارم در حقم ظلم بشه

    در مقابل ظلم می ایستم چون من با افکار و باور های خودم زندگیمو خلق میکنم و کسی نمیتونه زندگی من رو تحت تاثیر قرار بده

    خیلی بده که آخرت شیطان جلوی ما وابسته و بگه که من خودم از کاری که کردم(نجوا ها و وعده های که دادم) بیزارم

    اونوقت ما آنقدر بها میدیم به نجواهاش

    به احساس های بد

    به نام امیدی ها و ضعف ها

    و خدایی که بینهایت هست و کل دنیا مال اونه رو نادیده میگیریم

    خدایا بینهایت بخاطر نعمت هات شکر

    آرزو میکنم احساس خوبی داشته باشید

    اعتماد به نفستون زیاد و زیادتر بشه

    پولدار تر و پولدار تر بشید

    انسان های خوب و درست سر راهتون قرار بگیره

    و همیشه از خودتون راضی باشید

    ممنون از استاد

    از خدا میخوام صد هزار برابر احساس خوبم به شما استاد عزیز. و همسرتون برگرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محمدرسول گفته:
    مدت عضویت: 1416 روز

    سلام

    روز دوم البته با یکم تاخیر 😅

    اول از همه بگم که این فایل یه فایل خوب و پر از درسه.

    یکی از آیه ها که خیلی توجه منو گرفت آیه ۹۷ سوره نساء ،،اگه درست گفته باشم،، که استاد هم گفت این آیه رو خیلی دوست دارم، بود

    اون آیه درباره ی این میگفت که فرشتگان در هنگام مرگ از ما سوال میکنن که روی زمین چطور زندگی کردیم و یه سری توضیحات که استاد گفت

    اونجایی که خیلی بهش فکر کردم اون قسمت بود که استاد گفت اگه دارن بهت ظلم میکنن ، اگه تو سرت میزنن خوب از اونجا برو مگه به خدا ایمان نداری ،، یاد داستان زندگی خود استاد افتادم وقتی که تو کشتی سازی بندرعباس بود تو شرایطی که چند ماه حقوق نگرفته بود و حقوقش رو نمیدادن بجای این‌که بمونه و به اون شرایط سخت ادامه بده، کارش رو ترک کرد و استفاء داد و نموند تو شرایطی که اذیت میشد و اونو نپذیرفت و این بنظرم بخاطر ایمان استاد بوده،، (البته که من نمیدونم استاد اون موقع دقیقا چه فکری داشته که از کارش آمده بیرون) ولی این آیه منو یاد این موضوع انداخت و دوست داشتم که راجبش بنویسم و استاد رو تحسین کنم بخاطر اینکه وقتی دید که حقوقش رو نمیدن نموند و آمد بیرون از کارش و این هدایت خداست که همون روز که استاد از کارش می یاد بیرون و یه حادثه رخ میده که اگه اونجا بود یا می مرد یا مقصر اون حادثه میشد و…

    این آیه منو یاد این موضوع انداخت و خواستم اینو تو رد پاهام بذارم ،،خدایا شکرت

    اینم از روز دوم،،شکرت❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    حجت اله دشت پیما گفته:
    مدت عضویت: 2797 روز

    با سلام

    روز دوم روزشمار

    بحث طلب استغفار از دیگران که هزار ماشالا تو ایران رایج هست و همون طور که توی فایل نامه ۳۱ نهج‌البلاغه هم هست، هیچ شفیع و واسطه ای بین ما و خداوند وجود نداره،

    خودم قبلا که آدم مذهبی بودم توی دعاهام همش خدا رو به اماما قسم می دادم! تو رو به پهلوی شکسته فاطمه زهرا! چون بهم گفته بودن خدا این شکل دعاها رو مستجاب میکنه ، اما نگفته بودن که ادعونی استجب لکم هم کلام خودشه،

    ینی من برم گناه کنم و از امام جماعت مسجد بخوام بران پیش خدا طلب مغفرت کنم، یعنی اون به خدا نزدیکتره؟! چیزی غیر از شرکه این؟

    » اما بحث ظلم

    چقدر دیدیم افرادی که بخاطر عزت نفس پایین ظلمی رو دریافت میکنن و اون رو گردن طرف میندازن، حالا توی جنبه های مختلف ، روزانه داریم میشنویم که مردم ایران داره بهشون ظلم میشه، اونا ظالمن و…

    ظلم هم تعبیر های مختلف داره ، یکی میگه پدرم مجبورم کرد با فلانی ازدواج کنم ، مادرم نزاشت برم مدرسه، یا حالت بدترش شوهرم به من ظلم میکنه منو کتک می‌زنه نمیزاره از خونه برم بیرون، نمیزاره آرایش کنم با گوشی کار کنم و…

    و همه اینا در فرد احساس قربانی بودن ایجاد میکنه و فرد توی فرکانس اتفاقات ناخوشایند قرار میگیره، از جمله بیماری ، مرگ فرزند، تصادف و…

    در صورتی این خود فرد هست که داره ظلم رو دعوت میکنه تو زندگیش با افکارش، با توجهش، و در مدار دریافت این شکل رفتارها و اتفاقات هست و اسمش رو میزاره ظلم.

    کسی هم آگاهانه یا ناآگاهانه رفتار بدی داره با دیگران، اشتباهی خطایی جرمی میکنه، داره به خودش ظلم میکنه و من به شخصه اینو درک کردم که هر اشتباهی داشتم در قبال دیگران ، در اصل در حق خودم بوده، و دارم خودم و بقیه رو میبخشم و از خدا هم طلب بخشش و مغفرت دارم..‌‌..

    و به این نتیجه رسیدم که احساس گناه و احساس قربانی بودن منو از دریافت و تجربه یک سری نعمتها دور میکنه

    و دیگه نمیام بگم ای کاش فلان کار رو میکردم ، فلان دوره رو گوش ندادم، اینا احساس گناه ایجاد میکنه

    یا بگم تقصیر خانواده م هست، مادرم بهم شیر نداد، بابام بهم پول نداد باور کمبود گرفتم، تو روستا بودم امکانات نبود، تو خانواده معمولی بزرگ شدم، همه اینها در ما احساس قربانی بودن ایجاد میکنه و ما غافلیم ازش و نعمت و ثروت سراغ ذهن سرشار از احساس گناه و قربانی نمیره….

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: