آزمون ارزیابی احساس لیاقت


قبل از شروع آزمون ” ارزیابی احساس لیاقت درونی”، متن زیر را با دقت مطالعه کنید.

هدف این آزمون، آگاه شدن از میزان احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی‌ات است. لازمه رسیدن به این آگاهی این است که:

سوالات را با دقت مطالعه کنی، در حین این کار مکث کنی و به مفهوم سوال فکر کنی. در زمان پاسخ به سوالات با خودت رو راست باش و صادقانه از بین گزینه‌های هر سوال، نزدیک‌ترین جواب به شرایط فعلی‌ات را انتخاب کن.

در پایان آزمون با توجه به پاسخ‌های شما، یک نتیجه‌گیری و راهنمایی کلی درباره سطح ” احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی شما “، به شما نمایش داده می‌شود. برای همین مهم است که صادقانه و با دقت به سوالات آزمون پاسخ دهی.

197 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا زمانی» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز دل و دوستان گل

    این جمله شاید همه ماجرا نباشه ولی همه اش احساس لیاقته

    من درونن خودمو لایق به راحتی رسیدن به خواسته هام نمیدونستم! ( ترمز ها )

    ( الله اکبر باز هم کامنت اومد رو چنلم همین الان ، چشمام اشکیه :) )

    اصلا مهم نبود چقدر حرکت میکردم و کارهای خفن آپلود میکردم ، جوابی که میخواستم نمیگرفتم و نا امید میشدم ولی خدارو هزاران مرتبه شکر از این مسیری نتایج بینظیری گرفته بودم که میدونستم باید بشه راه داره ، من نمیدونم!!

    و تضاد عزیز ، که اصلا چیز بدی نیست ، اصلا ، ازش حقیقت میترسیدم و به شکل یک بلای آسمانی تو ذهنم بود

    یک تضادی رخ داد تو زندگی از سمت خانواده ام و خب بهم ریختم و یکم رابطه ام کمرنگ شد باهاشون ، ته وجودم این باور بود که هر رفتاری هرچیزی رخ میده به خاطر باور های خودمه

    یک فایل دیدم همین چند وقت پیش از استاد که چنین چیزی گفته بود که وقتی حرکت کردم یک سری تضاد رخ داد ( اجرای سمینار برای یک نفر!) که اصلا چیز بدی نبود اتفاقا باور غلط منو نشون داد و اتفاقا خوبه فهمیدم که باید درستش کنم و این ضعف رو دارم و گفتم و فهیمدم و درک کردم آره باید حرکت کنم هر ایده ای اومد انجام میدم هرچی شد پیش باید برم و میرم اصلا مهم نیست چی پیش بیاد اصلا بلا سرم بیاد ( که نشونه باور های غلطه منه ) اتفاقا باید خوشحال بشم که ایول این نشون میده یک جای کار من میلنگه توکل به خدا پیداش میکنم و حلش میکنم خدایی که دلیل زنده بودن منه و … پس باکی نیست

    آروم تر شدم و یک تعهد دادم که تا 13 بدر مهلت میدم به خودم باورهای تو گوشیمو تریم میکنم و با تمرکز اصل هارو کار میکنم و مشخص میشه تا اون موقع نتیجه و خداروشکر به باور های بینظیری مخصوصا در رابطه با خدا و روح خدا در درونم و رابطه اش با ثروت رابطه اش با موفقیت های من و … ادامه دادم شاید 4 روز با تمرکز ( نمیشه گفت فقط همین 4 روز ولی درکل)

    بعد یک چیزی فهمیدم ، اینکه هیچ چیز عجیب غریب و جادو جنبلی نیست که مثلا یک باور یک کار های عجیب غریبی رخ بده و اون نتیجه رو رغم بزنه

    خیلی واضح دیدم که با باور غلط یک فایل گرفتم و اسم اون فایل رو اصلا یک چیز نامربوط گذاشتم و تو ذهنم اون باور غلط به شکل این میومد که مگه به خدا ایمان نداری؟ اون هدایت میکنه . ( درست بود این کلام ها ولی نمیدونم چجوری بگم)

    همون اسم رو گذاشتم که اصلا مربوط نبود به فایل ، نتیجه کاملا واضح بود ، نابود

    در صورتی که فایل در قیاس با بقیه فایل های مشابه با اون توی یوتویوب ، بهتر بود واقعا

    باورامو کار کردم و با اون باورهای جدید همین ظهر فک کنم اسمشو درست کردم

    تو ذهنم اومد که ببین تو باید اجازه بدی خدا کارهارو انجام بده ، خدا هرگز خلاف قوانینش عمل نمیکنه (وقتی باوراتو درست میکنی به شکل همین تغییر اسم ایده میاد یا هرچی و نتیجه هیولا وار میاد)

    این اومد که ببین باور ها اینجور کار میکنه ، باور درست ، هدایت میشی به ایده مناسب به رفتار متناسب با اون باور و خدا متناسب با اون باور ( ظرف ) نعمت و ثروت میرسونه

    خدا شاهده تا الان که ساعت 8 عه

    کامنت پشت کامنت ، سابسکرایبرز میاد و گفتم ببببببین پسر واقعا همه اش همینه واقعا همه اش همینه واقعا همه اش همینه

    اومدم واقعیتش فقط بنویسم که به یادم بمونه که اگه روزی نا امید شدم به یاد بیارم ببین اینجوری باید عمل کنی بدون زجر این درسته میشه بخدا تو هم میتونی

    باید نگاهم رو به شخصه نسبت به خدا درست کنم

    که خدا بینهایت قدرت داره ولی خودش گفته طبق قوانینش

    بینهایت از خدا سپاسگزارم که این ایمان این شور و شوق ، این انگیزه ، این که تونستم میشه آره باید ادامه بدم و زندگیمو …

    خیلی خوشحالم

    اون روز رو که آرزوشو داشتم میبینم ، خدارو شکر

    خواستم بگم به خودم واقعا فقط همینه داستان ،اگه میبینی نمیشه برای تو مثل بقیه ، تو هیچ مشکلی نداری ، ذهنت مشکل داره باورات مشکل داره ، مخصوصا احساس لیاقت و ارتباطش با خدا

    سپاسگزارم استاد و خانوم شایسته عزیز

    همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: