https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-03 00:32:392020-10-14 09:29:45«باور احساس لیاقت»، پشتیبانی قدرتمندکننده برای اقدام در جهت خواستهها
149نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
حالم خیلی خوب شده بعد تقریبا 2ماه جدایی از یک رابطه ی سمی این روزها احساس میکنم حالم خیلی خوب شده و از غم رها شدم خدایا شکرت من میخام اگهی تبلیغاتی رو اینجا بنویسم
من بسیار زیبا و باهوشم
من توانمندم در شغل ارایشگری
من هر کجای دنیا باشم پول میسازم
من رفتار خوبی دارم با ادمها و بسیار بهم علاقمند میشن
هر کس مرا میبیند از من خوشش میاد و حس خوب میگیره
من اندام زیبایی دارم و مراقب ان هستم
دندان ها چشم و بینی و لب بسیار زیبایی دازم
من قدرت رفتن در دل ترسهایم را دارم
من ب مسیر اموزش علاقمندم و روی خودم هر روز کار میکنم
من خوب صحبت میکنم
من سوارکاری رو خیلی خوب بلدم
من دستپخت خوبی دارم
من خوب لباس میپوشم و با سلیقه ام
من در جامعه خانواده محبوبم
من تمام هزینه های زندگی ام را خودم پول ساختم
من گواهینامه گرفتم 206برای خودم خریدم
من برای خودم ارزش قائلم و حد و مرز دارم
من یاد کرفتم چطور مراقب خودم باشم
من ب خودم افتخار میکنم و عاشق خودمم تو اینه خودمو میبینم ذوق میکنم
همیشه میگفتم این احساس لیاقت یعنی چی خوب من انسانم من وقتی خودم و مراحل زندگی خودمو نگاه میکنم خوب انسان خوبی بودم دختر خوبی بودم از نظر خانواده و جامعه بعد خانم خوبی بعد مادر خوبی بودم بعد میگفتم من لیاقت این رودارم که بگم احساس لیاقت دارم .هر چیزی که میخواستم میگفتم من لیاقتشو دارم و این لیاقت به این ها میدادم بعد انگار یه چیزی کم بود در درون من گفتم این نیست .
من قبل از این که دختر خانم و مادر باشم من یه انسانم و این چرایی احساس لیاقت به انسان بودنم به روح خدا بودنم دادم و من خلیفه خدا روی زمین بودنم دادم ومن با این جملات ارام شدم .
من یک بار به این دنیا میام من یک انسانم و تجربه داشتن رو میخواهم و این لیاقت و احساس لیاقت به من اجازه تجربه میده چون من انسانم
باسلام و عرض ادب خدمت تمای اعضای سایت خانواده محترم و صمیمی عباسمنش
استاد عباسمنش دوسداشتنی و خانم شایسته عزیز
من چندروزی هست که عضو سایت شدم و فقط به تعدادی از فایلهای رایگان بنا بر باور هایی که تا الان دارم هدایت شدم
خدمت همه دوستان خسته نباشید عرض میکنم
یه باورهای مخربی داشتم که اجازه نمیداد همین کامنت رو هم بنویسم و سپاسگزار خداوندم که الان استارتشو زدم و فقط همینو نوشتم و مطمنم که به همین منوال و با قدرتی بیش از پیش ادامه خواهم داد تا هم پیشرفت های دوستانم رو بشنوم و ببینم و هم از پیشرفت های خودم با عشق و احساس خوب براتون بگم.خداوند رو بینهایت شکر میکنم که همین نوشتن کامنت و عبور از سد ترس نوشتن یه کامنت رو پشت سر گذاشتم و میخوام به اونایی که شرایط مشابه من رو دارن این نوید رو بدم که بدون شک موفق خواهند شد تا از یجا بالاخره شروع کنند و زندگیشون رو در تمامی جنبه ها دسخوش تغییرت اساسی کنند ونشونش همینه که الان دارن این کامنت رو میخونند که خوشحالی نویسندش در اول کار نوشتن اولین کامنته.من بدون هیچ پولی و هیچ جایگاه اجتماعی با حس خوب اینارو دارم مینویسم پس به شمام تبریک میگم.نسبت به تغییر افکارم رو به بهبودی شرایط دلخواه در تمام امور زندگی در قالب سوالاتم و تجربیاتم منتظر کامنت های بعدی ام باشید.دوستتون دارم عمیقا.شاد و پیروز و سربلند باشید در دنیا و آخرت در سایه الله یکتا و همه چیز تمام…
من چند ماهی میشه که به طور معجزه واری با استاد آشنا شدم،وارد سایت شدم و وارد این دنیا حیرت انگیز شدم،زندگی برام رنگ و بوی دیگه ای گرفت،هدفم از زندگی کردن و فهمیدم،امید پیدا کردم که بزرگترین گناه از نظر من ناامیدیه
خلاصه یه دفتر فنی مهندسی زدم بدون هیچ ایده ای ولی امیدم به خودشه فقط،امروز بعد از چند ماه اولین مشتری برام اومد ولی نشد که بشه
حالم یجوری شد سریع رفتم سمت نشانه های من
وای خدا دقیقا همون چیزی که توش مشکل داشتم و بهم گفت،الله اکبر ،الله اکبر که چقدر تو بزرگی،فهمیدم مهمترین مشکلم کمبود عزت نفسمه،شک ندارم اینو درست کنم همه چی حله
تو لایقی از تمام نعمت ها بصورت نامحدود استفاده کنی فقط بخاطر این ک ب این دنیا اومدی چون خدا دیده ک لیاقش رو داری برای همین اوردتت، چون تو ساخته ی دست خدایی، چون تو بنده ی خدایی و لیاقتش رو داری و لیاقتت رو ب چیزی بیرون از خودت گره نزن
از خداوند برایتان بهترین حس ها و اتفاقات خوشگل و ناز رو خاستارم الهی آمین
اولین قدم هامو برای ساختن عزت نفس برداشتم
و حالم عالییه خدایا شکرت عشق میکنم به وجود خودم که تو این مسیر هستم زندگی واقعا با عشق و ارزش قاعل شدن به خود هستش که معنی میگیره و رنگ میگیره واقعا ما انسان ها با ارزش هستیم و قابل احترام وقتی که خودمون به اطرافیان و جهان ارزش قاعل میشیم و اونا رو قابل احترام میدونیم و هر کسی رو که میبینیم با چشم یک انسانی که حق اینو داره که با احترام باهاش برخورد شه واقعا حسی که این نو نگاه و عملش بهم میده درونمو جلا میدهت این حال رو برای تک تک انسان های روی این کره خاکی پر برکت خاستارم
و جهان این نوع برخورد مارو میبینه و احترام و عذتش رو میچشونه بهمون الهی شکرت دوستان گلم شما خیلی قابل احترامید دوستون دارم در اوج باشین 🌹🌹🌹🙏حس خوبی در حال نوشتن کامنتم داشتم خدایا شکرت🤲
امیدوارم همه دوستان در راستای هدف ها و خواسته هاشون موفق و سربلند و در پناه خدای مهربان باشند.
من خیلی وقته که تو سابت عضو شدم ولی فعالیت زیادی نداشتم و اوایل فقط برام جالب بود اون قسمت نشانه روز و کلا نمیدونستم چطور از سایت استفاده کنم و بعد یه مدت طولانی وقفه افتاد و من مادر شدم و زمانم با بچه داری پر میشد،اکثر اوقات خیلی خسته میشدم و این اواخر خیلی عصبی که یک روز بعد از رفتن همسرم به سمت محل کارش برام توی اینستا یه فایل از استاد فرستاد که مربوط به الگوهای تکرار شونده بود قسمت دومش و من کامل دیدمش انگار توی دلم یه آشوبی به پا شد منم خیلی از جنبه های زندگیم روی تکرار افتاده با خودم گفتم خدای من بعد از دوسال الان هدایتم کردی به سمت استاد عباس منش و میدونستم اتفاقی نیست و خواست خداست که برم تو این راه
همون موقع به خواهرم زنگ زدم و گفتم که دوره کشف قوانین رو داری برام بفرست و اون شوکه شده بود که چرا یهو همچین درخواستی دارم( میدونستم که روی این دوره کار میکنه) بعد کلی حرف زدن بهم گفت الان تخفیف داره و تو که میتونی برو بخر از سایت و بدون این یک نشونه هستش و تو هدایت شدی منم بعد کلی فکر کردن دل به دریا زدم و خرید کردم دقیقا بیست ساعت مونده بود به اتمام تخفیف.
خدارو شاکرم که خریدم
از فرداش شروع کردم به گوش دادن اینم بگم قبلا از طرف خواهرم چندین فایل از دوره آفرینش رو گرفته بودم و گوش دادم اما هیچوقت نتونستم حتی یک تمرین رو کامل انجام بدم و یا کامل دوره رو گوش بدم با وجودی که کلام استاد خیلی بهم حس مثبت میداد و خیلی موافق بودم و قلبم کاملا موافق حرفهای ایشون بود ولی خب نشد که انجام بشه که مطمئنا اون موقع به اندازه الان آماده نبودم ،در مدارش نبودم و تکاملم باید طی میشد
خلاصه که من با گوش دادن فایل الگوهای تکرار شونده به این مسیر اومدم و از همون اولش فهمیدم کمبود عزت نفس اصلی ترین مشکلم هست ولی فعلا دوره کشف قوانین رو کار میکنم ولی خیلی به اینجور مطالب هدایت میشم در مورد عزت نفس و امیدوارم به زودی دوره عزت نفس رو هم تهیه کنم و تکامل خودمو بیشتر طی کنم
خداروشکر میکنم که هدایت شدم و خواهرم راهنمایی درستی کرد و الان حالم خیلی بهتره حداقل دیگه زود عصبی نمیشم و چند مورد از خواسته های روزانه که نوشتم تحقق پیدا کرده
به خواسته هامون میرسیم چون خدا اونهارو تو دلمون گذاشته فقط همت و اعتماد به خدا مسیر رو هموار و روشن میکنه
در کنار دوره ای که کار میکنم دارم با تکرار جملات تاکیدی مثبت در مورد لیاقت ، روی عزت نفسم کار میکنم
خیلی وقت بود دوست داشتم یه کامنت بزارم ولی نمیتونستم بالاخره امشب موفق شدم
به امید روزهای بهتر و شادتر
خواهان سلامتی ، شادی ، ثروت و آرامش قلبی برای تک تک دوستان هستم
سپاسگزار خداوندم بابت شناخت استاد و مسیر الهی که به ما نشون دادن و اینکه منو لایق حضور تو این جمع دونسته
سلام بر همه ی دوستان همفرکانسی ام ،امروز از خداوند خواستم هدایتم کنه به سمت چیزی که جواب سوالاتم را بگیرم و این فایل وحی منزل بود برام ،یه باور محدودکننده که باعث شده با وجود توانایی و امکانات و فرصت و همه چی نتونستم اقدام هر روزی ام را انجام بدم اینکه دیگران خیلی خیلی از من انتظار دارند خیلی و این من را آزار میده دلم می خواد برا خودم زندگی کنم حرکت کنم جلو بروم و رشد کنم برا خودم از زمانی که خودم را شناختم همه روی توانایی های من حساب کردند و همه اش در حال تلاش و کار حل کردن بودم و اصلا شد وظیفه و الان که تصمیم گ رفتم برای خود خودم زندگی کنم چسبیدم به زمین اینقد برای خودم عجیبه کسی که دست به هر کاری می زده موفق بوده و راحت پول در میاورده چرا اینقد گیج شده با این متن فهمیدم که باید احساس لیاقت را در خودم پرورش بدم باید روی خودم بیشتر کار کنم و البته حرکت کنم حرکت کنم حرکت کنم و جلوی نجواهای شیطان را بگیرم. با امید و توکل بخدا شروع می کنم و جلو می روم.باور درست درست می سازم و جلو می روم .
سلام به استاد نازنین و مریم جان و همه ی دوستانی عزیزم در سایت عباسمنش.
تو این روزها به شدت متعهد شدم که روی خودم و ساختن باورهای قدرتمند کار کنم.
از زمانی که متعهد شدم خداوند هم درهای زیادی رو به روم باز کرده.
من یه سالن زیبایی دارم که تا به امروز اجاره رو از جیب دادم و و تا حالا هرماه تاخیر داشتم تو پرداخت اجاره. امسال متعهد شدم که روی باورهای ثروت ساز متمرکز بشم و به شدت رابطه ی نزدیک و تنگاتنگی بین ثروت و عزت نفس دارم پیدا میکنم همه روزه.تمام این مدت خودمو باور نداشتم مهارتمو باور نداشتم همیشه در پایان کارم از گرفتن دستمزد میترسیدم که نکنه کار من اینقدر ارزش نداشته باشه نکنه مشتری راضی نباشه و همیشه یه باوری ته داشتم که هر مشتری می اومد موقعی که میرفت با خودم میگفتم این دیگه اینجا برنمیگرده. و تا به امروز هم دقیقا همینجوری بوده.من چند سال تو بهترین سالن شهرمون کار کردم با اینکه به عینه تمام کاراشونو دیدم و میدونم که کار من خیلی بهتر از اوناست ولی خودمو باور ندارم.خلاصه که بگم به شدت عزت نفس پایینی دارم.ولی به خودم قول دادم با تمام توانم متعهد بشم برای ساختن باورهای قدرتمند .و روزی میشه مینویسم از اینکه سالنم جا نیست از دست مشتری و نوبت خالی ندارم.اینم ردپای من از این فایل
بمونه برای روزی که دست پر دوباره برمیگردم به این فایل
خیلی دوست دارم که الان از شرایطتت بگی، نزدیکب یک سال از این کامنت میکذره
تغییراتت انگیزه اس
من مدتهاست ک عضو سایتم
ولی الان کمتر از دوماهه که دارم روی سایت وقت میذارم
توی کامنتت نوشتی
تمام این مدت خودمو باور نداشتم مهارتمو باور نداشتم همیشه در پایان کارم از گرفتن دستمزد میترسیدم که نکنه کار من اینقدر ارزش نداشته باشه نکنه مشتری راضی نباشه
—————————
دقیقا مثل من
من ی پیج نقاشی دارم
و طراحی دفتر انجام میدادم ( گذاشتم کنار و رفتم رو ی حوزه دیگه از نقاشی)
دفترهام زیبا بودن ولی دائم کارم با بقیه پیجها مقایسه میکردم
و فکر میکردم ک کار اونها بهتر
و خوش سلیقه ترن
درحالی که بازخورد میگرفتم ک کار من تمیز تر و رنگها پر انرژی تر
ولی ته دلم خودم پایین میدیم
وقتی دفتر میفرستادم
سراغ نمیگرفتم که خوشتون اومد یا نه
از ترس اینکه بگن
ب قیمتش نمی ارزه
الان دارم رو ی حوزه دیگه کار میکنم
هفته ی پیش ی نقاشی از خانم خیاطی کشیدم و کلاژ هم بکار بردم توی نقاشی
( این نقاشی ب نیت مامانم ک مزون دارن کشیدم)
امروز داشتم نگاهش میکردم و تو ذهنم قیمت میذاشتم
میگفتم 700 خوبه
بعد دلیل می اوردم ( همون پاشنه اشیل
استاد میکه دنبال دلیل نباش ، ما هنینجوری ارزشمندیم)
که خب چون کمتر از طرح قبلی کار برده
400
با اینکه کلی براش وقت کذاشتم و ابزار کارش هم قیمتش بالاس
سپاسگذارم که با کامنتت منو بردی به یکسال پیشم که به وضوح به یاد بیارم که چقدررر تغییر کردم چون این هم کار خداست چون این روزها خیلی زود به زود دستاوردهامو فراموش میکنم و این فرصت خیلی خوبیه هم برای یاد آوری به خودم و هم انگیزه دادن به شما دوست عزیزم که دقیقا در شرایطی مشابه من هستید.حداقل به لحاظی مالی…
من اون روز ها آرزوم بود که حداقل ماهی یه تومن درآمد داشته باشم که فقط بتونم از پس رفع نیازهای اولیه ام بربیام .چون به شدت این موضوع روی اعتماد به نفسم تاثیر گذاشته بود و من صاحب یه سالن خیلی بزرگ و شیک بودم و از بیرون خیلی عالی همه چی به نظر میرسید ولی من هر ماه درگیر اجاره بودم و هرماه باید از جیب میزاشتم رو اجاره.عدم احساس لیاقت اینکه هر روز و روز سر قیمت دادن به مشتری کلی تو ذهنم با خودم کلنجار میرفتم…
خیلی روزها شد که ناامید شدم خسته شدم گریه کردم ولی بازم ادامه دادم.خیلی وقتا دلسرد شدم ولی بازهم برگشتم به مسیر و چسبیدم به فایلها…من اون روزها آرزوم بود که اندازه ی یه ده هزار تومن برای خودم چیزی بخرم و حسم بد نشه از اینکه پولم تموم میشه…همیشه پیجای مختلف رو میگشتم چه لباس چه کفش چه ابزار کارم چه محصولات استاد و فقط حسرت میخوردم که چرا نمیشه…دیگه خسته شدم پس کی قراره نتیجه بگیرم…خیلی موقعها احساسم بالا پایین میشد ولی همیشه سعی میکردم که خودمو از سایت و فایلهای استاد جدا نکنم…
چند ماه پیش یه روز واقعا کلافه بودم و از خدا کمک خواستم که هدایتم کنه چون من هیچ پولی نداشتم که فایلهارو بخرم .و از طرفی هم نمیدونستم کدوم فایلهای رایگان رو گوش بدم و مدام سردرگم بودم چون واقعا از همه ی جنبه ها مشکل داشتم و میخواستم همه رو باهم درست کنم…مالی…روابط..عزت نفس…یه روز از ته دل از خدا کمک خواستم که خدایا کمکم کن دیگه من تسلیمم و هیچی نمیدونم من خسته شدم…خداوند بهم الهام کرد که اگر بهم اعتماد داری تمام فایلهارو از گوشیت پاک کن و با فایلهای سفرنامه شروع کن…
اولش مقاومت داشتم ولی تسلیم شدم و گفتم چشم…تمام فایلهای ثروت رو پاک کردم و از سفرنامه شروع کردم.تازه اون موقع بود که فهمیدم تعهد یعنی چی.من هر روز یک فایل سفرنامه رو گوش میدادم و نکته برداری میکردم و کامنت میزاشتم و کامنت میخوندم…یعنی فوق العاده بود برای من…هر روزی که فایل اون روز رو باز میکردم دقیقا جواب مسئله ام رو تو همون روز میگرفتم…همه ی دوستانی سفرنامه رو طی کردن این حرف منو تایید میکنن.من معجزه ها دیدم از تعهد به به عمل کردن فایلهای سفرنامه…
نزدیک قسمتهای 100 که شدم بهم الهام شد که سالنمو جمع کنم و برم تو رشته ی تخصصی خودم که شنیون هست فعالیت کنم…من سالن رو شریک بودم با دو نفر…با وجود تمام ترسهایی که داشتم ترس از حرف اطرافیان همسرم خونوادم ولی تصمیمم رو عملی کردم و شراکتمو تموم کردم …همون روز خداوند بهم الهام کرد برم تو یکی از سالنهای شهرمون درخواست بدم که اونجا کار کنم…من قصدم این بود که یکسالی اونجا کار کنم تا مهارتم زیاد شه و اصلااا توقع درآمد نداشتم اما خدا پاداش رفتن تو دل ترسهام رو جور دیگه ای به من داد…من در عرض دوهفته تو اون سالن از یه دستیار تبدیل شدم به عروسکار و درآمدم رسید به ماهی 20 میلیون…واقعا مثل رویا بود برام همچین مبلغی…دوهفته مونده بود به عید که من رفتم اون سالن…کلی از خواسته هامو با درامدم تونستم برآورده کنم اولین کاری که کردم دوره ی عزت نفس رو خریدم سه تا پکیج مربوط به کارم رو خریدم همه ی لباسایی که همیشه فقط حسرتشو میخوردم خریدم و کلی کار دیگه…الان پیج خودم رو دارم و هر روز توی حرفه ام دارم پیشرفت میکنم…کلی عزت نفسم بهتر شده روابطم بهتر شده…
عزیز دلم خواستم بگم که کاملا شرایط الانت رو درک میکنم ولی باور کن که میشه…جوری میشه که خودتم نمیفهمی کی شد…فقط تو مسیر بمون و ادامه بده.باور کن که هیچ کار شاقی نکردم من…روزهای نا امیدی و امیدواری زیادی داشتم ولی فقط ادامه دادم.تنها رمزش ادامه دادنه.فقط همین…اینقدر ادامه بده تا بهش برسی…
امیدوارم که به زودی از نتایج بزرگ و قشنگت برامون بنویسی و ما هم انگیزه بگیریم از دستاوردهات
و امروز هدایت شدم به این کامنتت و وقتی رفتم کامنت قبلی رو خوندم و دیدم نوشتی روزی میام مینویسم که سالم جا نیست و از کامنتا های دیگه متوجه شدم که چقدر کسبو کارت رشد کرده و چقدرمهارت پیدا کردی
خیلی لذت بردم و تحسین میکنم
من همیشه تو فایل های سفرنامه کامنتت هات رو میخوندم
الان من ،دقیقا مثل پارسال تو
تضاد های مالی دارم که خیلی کنترل ذهن رو برام سخت میکنه
چند روزپیش حس خوبی نداشتم بعد کلی گریه از خدا هدایت خواستم
اولش ایده اومد برم سفرنامه رو دوباره شروع کنم
بعد اومدم تو سایت دیدم این صدا میاد تو ذهنم که بیا یکی از قسمت های دانلود ها رو کار کن
فرداش ایده اومد که هر روز بزن رو فایل نشانه و همون فایل رو بیین
که تو نشانه ام زندگی دربهشت اومد
تو شرایطی هستم که هی ایده میاد فلان کارو کن و انگار سردرگم تر شدم
نمیدونم باید کدوم ایده رواجرا کنم
هی میگم نکنه اون بهتر
نکنه این بهتر
یعنی کدوم کلام خداست
و موضوعی که هست من حسم به کار کردن رو فایل ها خوبه
خیلی ازت ممنونم که منو دوباره به این کامنتم برگردوندی…چیزی که اصلا به یاد نداشتم در موردش نوشته باشم…
اینقدررر تو این دوساله تغییر کردم که فقط با خوندن کامنتهای قبلیم به یاد میارم که کجا بودم…و به لحاظ شغلی و رشته ی تخصصی خودم جز اولین هام تو شهرمون و شایدم اولین نفر…و رویاهای خیلی بزرگی دارم که دارم که براشون تلاش میکنم و قدم برمیدارم
خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم که جزء هدایت شدگان هستم…
در مورد الهامات خداوند من هم قبلا مثل شما بودم و فرق نجوا و الهام رو تشخیص نمیدادم…ولی به صورت تکاملی تو این قضیه حرفه ای شدم…اوایل که نمیتونستم تشخیص بدم شروع میکردم به عمل کردن و سعی میکردم بازخورد بگیرم…تفاوت بین الهام و نجوا اینه که نجوا به آدم احساس کمبود میده احساس استرس و ترس میده احساس اینکه دیر شده زودتر باید یه کاری کنم رو میده ولی الهامات جنسش از آرامشه…وقتی ایده ای بهت الهام میشه سعی کن بهش عمل کنی و زیاد به نجواهای ذهنت اهمیت نده که آیا این ایده الهامات خداونده یا نه…الهامات خداوند تو لحظه ی اولی که میاد به آدم ارامش میده ولی وقتی زیاد بهش فکر میکنی نجواها قاطیش میشه و حستو بد میکنه…به ایده هات عمل کن…خیلی هم وابسته به نتیجه نباش…یا درسته و تورو به نتیجه میرسونه یا اشتباهه و درسی تو اون اشتباه هست که باعث میشه تو به نتیجه ی دلخواهت نزدیک بشی…هر چقدر که عملگرا تر بشی قدرت نجواهای ذهنت هم کمتر میشه…
اون چه که خودم تجربه کرده بودم رو گفتم امیدوارم تونسته باشم حق مطلب رو ادا کنم…
دوست عزیزم فقط ادامه بده…همین که تو مسیر بمونی راها برات باز میشه.یقین داشته باش…
مگه میشه دختر زیبا اندیش رو که تکه ای از منه رو دوس نداشت
کامنت خیلی زیبا بود که پر بود از احساس لیاقت پر بود از حس خدا بودن
بی نهایت سپاسگزارتم که بهم یادآوری کردی که من چه موجود بی نظیری هستم ،من یک تکه از خدام و تمام این جهان به این عظمت با این همه زیبایی یه روز خود من خلق کردم وقتی که انرژی بودم وقتی که این جهان فیزیکی با هوش برتر شروع کردم به شکل دادن به صورت اجسام
و من بلاخره با اجازه رب خودم با اجازه این هوش برتر پا به این جهان گذاشتم که خلیفه خداوند باشم و از قدرت خلق کنندگی خودم استفاده کنم و خودمو به چالش بکشونم ،فقط کافیه این نیرو هدایتگر بیاد بیارم و اجازه بدم هدایتم کنه
سلام بروی ماهتون
حالم خیلی خوب شده بعد تقریبا 2ماه جدایی از یک رابطه ی سمی این روزها احساس میکنم حالم خیلی خوب شده و از غم رها شدم خدایا شکرت من میخام اگهی تبلیغاتی رو اینجا بنویسم
من بسیار زیبا و باهوشم
من توانمندم در شغل ارایشگری
من هر کجای دنیا باشم پول میسازم
من رفتار خوبی دارم با ادمها و بسیار بهم علاقمند میشن
هر کس مرا میبیند از من خوشش میاد و حس خوب میگیره
من اندام زیبایی دارم و مراقب ان هستم
دندان ها چشم و بینی و لب بسیار زیبایی دازم
من قدرت رفتن در دل ترسهایم را دارم
من ب مسیر اموزش علاقمندم و روی خودم هر روز کار میکنم
من خوب صحبت میکنم
من سوارکاری رو خیلی خوب بلدم
من دستپخت خوبی دارم
من خوب لباس میپوشم و با سلیقه ام
من در جامعه خانواده محبوبم
من تمام هزینه های زندگی ام را خودم پول ساختم
من گواهینامه گرفتم 206برای خودم خریدم
من برای خودم ارزش قائلم و حد و مرز دارم
من یاد کرفتم چطور مراقب خودم باشم
من ب خودم افتخار میکنم و عاشق خودمم تو اینه خودمو میبینم ذوق میکنم
سلام
همیشه میگفتم این احساس لیاقت یعنی چی خوب من انسانم من وقتی خودم و مراحل زندگی خودمو نگاه میکنم خوب انسان خوبی بودم دختر خوبی بودم از نظر خانواده و جامعه بعد خانم خوبی بعد مادر خوبی بودم بعد میگفتم من لیاقت این رودارم که بگم احساس لیاقت دارم .هر چیزی که میخواستم میگفتم من لیاقتشو دارم و این لیاقت به این ها میدادم بعد انگار یه چیزی کم بود در درون من گفتم این نیست .
من قبل از این که دختر خانم و مادر باشم من یه انسانم و این چرایی احساس لیاقت به انسان بودنم به روح خدا بودنم دادم و من خلیفه خدا روی زمین بودنم دادم ومن با این جملات ارام شدم .
من یک بار به این دنیا میام من یک انسانم و تجربه داشتن رو میخواهم و این لیاقت و احساس لیاقت به من اجازه تجربه میده چون من انسانم
باسلام و عرض ادب خدمت تمای اعضای سایت خانواده محترم و صمیمی عباسمنش
استاد عباسمنش دوسداشتنی و خانم شایسته عزیز
من چندروزی هست که عضو سایت شدم و فقط به تعدادی از فایلهای رایگان بنا بر باور هایی که تا الان دارم هدایت شدم
خدمت همه دوستان خسته نباشید عرض میکنم
یه باورهای مخربی داشتم که اجازه نمیداد همین کامنت رو هم بنویسم و سپاسگزار خداوندم که الان استارتشو زدم و فقط همینو نوشتم و مطمنم که به همین منوال و با قدرتی بیش از پیش ادامه خواهم داد تا هم پیشرفت های دوستانم رو بشنوم و ببینم و هم از پیشرفت های خودم با عشق و احساس خوب براتون بگم.خداوند رو بینهایت شکر میکنم که همین نوشتن کامنت و عبور از سد ترس نوشتن یه کامنت رو پشت سر گذاشتم و میخوام به اونایی که شرایط مشابه من رو دارن این نوید رو بدم که بدون شک موفق خواهند شد تا از یجا بالاخره شروع کنند و زندگیشون رو در تمامی جنبه ها دسخوش تغییرت اساسی کنند ونشونش همینه که الان دارن این کامنت رو میخونند که خوشحالی نویسندش در اول کار نوشتن اولین کامنته.من بدون هیچ پولی و هیچ جایگاه اجتماعی با حس خوب اینارو دارم مینویسم پس به شمام تبریک میگم.نسبت به تغییر افکارم رو به بهبودی شرایط دلخواه در تمام امور زندگی در قالب سوالاتم و تجربیاتم منتظر کامنت های بعدی ام باشید.دوستتون دارم عمیقا.شاد و پیروز و سربلند باشید در دنیا و آخرت در سایه الله یکتا و همه چیز تمام…
به نام خالق یکتا
من چند ماهی میشه که به طور معجزه واری با استاد آشنا شدم،وارد سایت شدم و وارد این دنیا حیرت انگیز شدم،زندگی برام رنگ و بوی دیگه ای گرفت،هدفم از زندگی کردن و فهمیدم،امید پیدا کردم که بزرگترین گناه از نظر من ناامیدیه
خلاصه یه دفتر فنی مهندسی زدم بدون هیچ ایده ای ولی امیدم به خودشه فقط،امروز بعد از چند ماه اولین مشتری برام اومد ولی نشد که بشه
حالم یجوری شد سریع رفتم سمت نشانه های من
وای خدا دقیقا همون چیزی که توش مشکل داشتم و بهم گفت،الله اکبر ،الله اکبر که چقدر تو بزرگی،فهمیدم مهمترین مشکلم کمبود عزت نفسمه،شک ندارم اینو درست کنم همه چی حله
خدایا شکرت
رسول تو لایق بهترین ها هستی
تو لایقی از تمام نعمت ها بصورت نامحدود استفاده کنی فقط بخاطر این ک ب این دنیا اومدی چون خدا دیده ک لیاقش رو داری برای همین اوردتت، چون تو ساخته ی دست خدایی، چون تو بنده ی خدایی و لیاقتش رو داری و لیاقتت رو ب چیزی بیرون از خودت گره نزن
تو لایقی عزیزم کافیه خودتم باورش کنی❤
سلام به دوستای گلم
از خداوند برایتان بهترین حس ها و اتفاقات خوشگل و ناز رو خاستارم الهی آمین
اولین قدم هامو برای ساختن عزت نفس برداشتم
و حالم عالییه خدایا شکرت عشق میکنم به وجود خودم که تو این مسیر هستم زندگی واقعا با عشق و ارزش قاعل شدن به خود هستش که معنی میگیره و رنگ میگیره واقعا ما انسان ها با ارزش هستیم و قابل احترام وقتی که خودمون به اطرافیان و جهان ارزش قاعل میشیم و اونا رو قابل احترام میدونیم و هر کسی رو که میبینیم با چشم یک انسانی که حق اینو داره که با احترام باهاش برخورد شه واقعا حسی که این نو نگاه و عملش بهم میده درونمو جلا میدهت این حال رو برای تک تک انسان های روی این کره خاکی پر برکت خاستارم
و جهان این نوع برخورد مارو میبینه و احترام و عذتش رو میچشونه بهمون الهی شکرت دوستان گلم شما خیلی قابل احترامید دوستون دارم در اوج باشین 🌹🌹🌹🙏حس خوبی در حال نوشتن کامنتم داشتم خدایا شکرت🤲
با عشق کامنتم نوشتم الهی شکرت
خدایا شکرت برای تک تک لحضه های زندگی ام🌱
مصطفی جان عاشقتم
به نام روشنگر روز و شب
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
امیدوارم همه دوستان در راستای هدف ها و خواسته هاشون موفق و سربلند و در پناه خدای مهربان باشند.
من خیلی وقته که تو سابت عضو شدم ولی فعالیت زیادی نداشتم و اوایل فقط برام جالب بود اون قسمت نشانه روز و کلا نمیدونستم چطور از سایت استفاده کنم و بعد یه مدت طولانی وقفه افتاد و من مادر شدم و زمانم با بچه داری پر میشد،اکثر اوقات خیلی خسته میشدم و این اواخر خیلی عصبی که یک روز بعد از رفتن همسرم به سمت محل کارش برام توی اینستا یه فایل از استاد فرستاد که مربوط به الگوهای تکرار شونده بود قسمت دومش و من کامل دیدمش انگار توی دلم یه آشوبی به پا شد منم خیلی از جنبه های زندگیم روی تکرار افتاده با خودم گفتم خدای من بعد از دوسال الان هدایتم کردی به سمت استاد عباس منش و میدونستم اتفاقی نیست و خواست خداست که برم تو این راه
همون موقع به خواهرم زنگ زدم و گفتم که دوره کشف قوانین رو داری برام بفرست و اون شوکه شده بود که چرا یهو همچین درخواستی دارم( میدونستم که روی این دوره کار میکنه) بعد کلی حرف زدن بهم گفت الان تخفیف داره و تو که میتونی برو بخر از سایت و بدون این یک نشونه هستش و تو هدایت شدی منم بعد کلی فکر کردن دل به دریا زدم و خرید کردم دقیقا بیست ساعت مونده بود به اتمام تخفیف.
خدارو شاکرم که خریدم
از فرداش شروع کردم به گوش دادن اینم بگم قبلا از طرف خواهرم چندین فایل از دوره آفرینش رو گرفته بودم و گوش دادم اما هیچوقت نتونستم حتی یک تمرین رو کامل انجام بدم و یا کامل دوره رو گوش بدم با وجودی که کلام استاد خیلی بهم حس مثبت میداد و خیلی موافق بودم و قلبم کاملا موافق حرفهای ایشون بود ولی خب نشد که انجام بشه که مطمئنا اون موقع به اندازه الان آماده نبودم ،در مدارش نبودم و تکاملم باید طی میشد
خلاصه که من با گوش دادن فایل الگوهای تکرار شونده به این مسیر اومدم و از همون اولش فهمیدم کمبود عزت نفس اصلی ترین مشکلم هست ولی فعلا دوره کشف قوانین رو کار میکنم ولی خیلی به اینجور مطالب هدایت میشم در مورد عزت نفس و امیدوارم به زودی دوره عزت نفس رو هم تهیه کنم و تکامل خودمو بیشتر طی کنم
خداروشکر میکنم که هدایت شدم و خواهرم راهنمایی درستی کرد و الان حالم خیلی بهتره حداقل دیگه زود عصبی نمیشم و چند مورد از خواسته های روزانه که نوشتم تحقق پیدا کرده
به خواسته هامون میرسیم چون خدا اونهارو تو دلمون گذاشته فقط همت و اعتماد به خدا مسیر رو هموار و روشن میکنه
در کنار دوره ای که کار میکنم دارم با تکرار جملات تاکیدی مثبت در مورد لیاقت ، روی عزت نفسم کار میکنم
خیلی وقت بود دوست داشتم یه کامنت بزارم ولی نمیتونستم بالاخره امشب موفق شدم
به امید روزهای بهتر و شادتر
خواهان سلامتی ، شادی ، ثروت و آرامش قلبی برای تک تک دوستان هستم
سپاسگزار خداوندم بابت شناخت استاد و مسیر الهی که به ما نشون دادن و اینکه منو لایق حضور تو این جمع دونسته
هزاران مرتبه خداروشاکر و سپاسگزارم
سلام بر همه ی دوستان همفرکانسی ام ،امروز از خداوند خواستم هدایتم کنه به سمت چیزی که جواب سوالاتم را بگیرم و این فایل وحی منزل بود برام ،یه باور محدودکننده که باعث شده با وجود توانایی و امکانات و فرصت و همه چی نتونستم اقدام هر روزی ام را انجام بدم اینکه دیگران خیلی خیلی از من انتظار دارند خیلی و این من را آزار میده دلم می خواد برا خودم زندگی کنم حرکت کنم جلو بروم و رشد کنم برا خودم از زمانی که خودم را شناختم همه روی توانایی های من حساب کردند و همه اش در حال تلاش و کار حل کردن بودم و اصلا شد وظیفه و الان که تصمیم گ رفتم برای خود خودم زندگی کنم چسبیدم به زمین اینقد برای خودم عجیبه کسی که دست به هر کاری می زده موفق بوده و راحت پول در میاورده چرا اینقد گیج شده با این متن فهمیدم که باید احساس لیاقت را در خودم پرورش بدم باید روی خودم بیشتر کار کنم و البته حرکت کنم حرکت کنم حرکت کنم و جلوی نجواهای شیطان را بگیرم. با امید و توکل بخدا شروع می کنم و جلو می روم.باور درست درست می سازم و جلو می روم .
بنام الله جان
سلام به استاد نازنین و مریم جان و همه ی دوستانی عزیزم در سایت عباسمنش.
تو این روزها به شدت متعهد شدم که روی خودم و ساختن باورهای قدرتمند کار کنم.
از زمانی که متعهد شدم خداوند هم درهای زیادی رو به روم باز کرده.
من یه سالن زیبایی دارم که تا به امروز اجاره رو از جیب دادم و و تا حالا هرماه تاخیر داشتم تو پرداخت اجاره. امسال متعهد شدم که روی باورهای ثروت ساز متمرکز بشم و به شدت رابطه ی نزدیک و تنگاتنگی بین ثروت و عزت نفس دارم پیدا میکنم همه روزه.تمام این مدت خودمو باور نداشتم مهارتمو باور نداشتم همیشه در پایان کارم از گرفتن دستمزد میترسیدم که نکنه کار من اینقدر ارزش نداشته باشه نکنه مشتری راضی نباشه و همیشه یه باوری ته داشتم که هر مشتری می اومد موقعی که میرفت با خودم میگفتم این دیگه اینجا برنمیگرده. و تا به امروز هم دقیقا همینجوری بوده.من چند سال تو بهترین سالن شهرمون کار کردم با اینکه به عینه تمام کاراشونو دیدم و میدونم که کار من خیلی بهتر از اوناست ولی خودمو باور ندارم.خلاصه که بگم به شدت عزت نفس پایینی دارم.ولی به خودم قول دادم با تمام توانم متعهد بشم برای ساختن باورهای قدرتمند .و روزی میشه مینویسم از اینکه سالنم جا نیست از دست مشتری و نوبت خالی ندارم.اینم ردپای من از این فایل
بمونه برای روزی که دست پر دوباره برمیگردم به این فایل
.و از نتیجه هام براتون مینویسم باعشق.
صفورا جان سلام
خیلی دوست دارم که الان از شرایطتت بگی، نزدیکب یک سال از این کامنت میکذره
تغییراتت انگیزه اس
من مدتهاست ک عضو سایتم
ولی الان کمتر از دوماهه که دارم روی سایت وقت میذارم
توی کامنتت نوشتی
تمام این مدت خودمو باور نداشتم مهارتمو باور نداشتم همیشه در پایان کارم از گرفتن دستمزد میترسیدم که نکنه کار من اینقدر ارزش نداشته باشه نکنه مشتری راضی نباشه
—————————
دقیقا مثل من
من ی پیج نقاشی دارم
و طراحی دفتر انجام میدادم ( گذاشتم کنار و رفتم رو ی حوزه دیگه از نقاشی)
دفترهام زیبا بودن ولی دائم کارم با بقیه پیجها مقایسه میکردم
و فکر میکردم ک کار اونها بهتر
و خوش سلیقه ترن
درحالی که بازخورد میگرفتم ک کار من تمیز تر و رنگها پر انرژی تر
ولی ته دلم خودم پایین میدیم
وقتی دفتر میفرستادم
سراغ نمیگرفتم که خوشتون اومد یا نه
از ترس اینکه بگن
ب قیمتش نمی ارزه
الان دارم رو ی حوزه دیگه کار میکنم
هفته ی پیش ی نقاشی از خانم خیاطی کشیدم و کلاژ هم بکار بردم توی نقاشی
( این نقاشی ب نیت مامانم ک مزون دارن کشیدم)
امروز داشتم نگاهش میکردم و تو ذهنم قیمت میذاشتم
میگفتم 700 خوبه
بعد دلیل می اوردم ( همون پاشنه اشیل
استاد میکه دنبال دلیل نباش ، ما هنینجوری ارزشمندیم)
که خب چون کمتر از طرح قبلی کار برده
400
با اینکه کلی براش وقت کذاشتم و ابزار کارش هم قیمتش بالاس
ولی تو قیمت دادن خیلی من من میکنم:
ی وقت زیاد نگم
طرف نگه این گرون بازه
اصلا ب امدازه 700 تومن کار برده
خدایا از این ذهن محدودم خسته شدم
دلم درامد عالی میخواد ( ماهی حداقل 20 تومن
دلم میخواد راحت خرج کنم
وقتی کارت میکشم، طوری نباشه ک انگار ی چیزی ازمکنده شده
برای ابزار کارم راحت هزینه کنم نه اینکه فقط تو سایتا بچرخم و قیمتها رو نکاه کنم
سلام صدی عزیزم
سپاسگذارم که با کامنتت منو بردی به یکسال پیشم که به وضوح به یاد بیارم که چقدررر تغییر کردم چون این هم کار خداست چون این روزها خیلی زود به زود دستاوردهامو فراموش میکنم و این فرصت خیلی خوبیه هم برای یاد آوری به خودم و هم انگیزه دادن به شما دوست عزیزم که دقیقا در شرایطی مشابه من هستید.حداقل به لحاظی مالی…
من اون روز ها آرزوم بود که حداقل ماهی یه تومن درآمد داشته باشم که فقط بتونم از پس رفع نیازهای اولیه ام بربیام .چون به شدت این موضوع روی اعتماد به نفسم تاثیر گذاشته بود و من صاحب یه سالن خیلی بزرگ و شیک بودم و از بیرون خیلی عالی همه چی به نظر میرسید ولی من هر ماه درگیر اجاره بودم و هرماه باید از جیب میزاشتم رو اجاره.عدم احساس لیاقت اینکه هر روز و روز سر قیمت دادن به مشتری کلی تو ذهنم با خودم کلنجار میرفتم…
خیلی روزها شد که ناامید شدم خسته شدم گریه کردم ولی بازم ادامه دادم.خیلی وقتا دلسرد شدم ولی بازهم برگشتم به مسیر و چسبیدم به فایلها…من اون روزها آرزوم بود که اندازه ی یه ده هزار تومن برای خودم چیزی بخرم و حسم بد نشه از اینکه پولم تموم میشه…همیشه پیجای مختلف رو میگشتم چه لباس چه کفش چه ابزار کارم چه محصولات استاد و فقط حسرت میخوردم که چرا نمیشه…دیگه خسته شدم پس کی قراره نتیجه بگیرم…خیلی موقعها احساسم بالا پایین میشد ولی همیشه سعی میکردم که خودمو از سایت و فایلهای استاد جدا نکنم…
چند ماه پیش یه روز واقعا کلافه بودم و از خدا کمک خواستم که هدایتم کنه چون من هیچ پولی نداشتم که فایلهارو بخرم .و از طرفی هم نمیدونستم کدوم فایلهای رایگان رو گوش بدم و مدام سردرگم بودم چون واقعا از همه ی جنبه ها مشکل داشتم و میخواستم همه رو باهم درست کنم…مالی…روابط..عزت نفس…یه روز از ته دل از خدا کمک خواستم که خدایا کمکم کن دیگه من تسلیمم و هیچی نمیدونم من خسته شدم…خداوند بهم الهام کرد که اگر بهم اعتماد داری تمام فایلهارو از گوشیت پاک کن و با فایلهای سفرنامه شروع کن…
اولش مقاومت داشتم ولی تسلیم شدم و گفتم چشم…تمام فایلهای ثروت رو پاک کردم و از سفرنامه شروع کردم.تازه اون موقع بود که فهمیدم تعهد یعنی چی.من هر روز یک فایل سفرنامه رو گوش میدادم و نکته برداری میکردم و کامنت میزاشتم و کامنت میخوندم…یعنی فوق العاده بود برای من…هر روزی که فایل اون روز رو باز میکردم دقیقا جواب مسئله ام رو تو همون روز میگرفتم…همه ی دوستانی سفرنامه رو طی کردن این حرف منو تایید میکنن.من معجزه ها دیدم از تعهد به به عمل کردن فایلهای سفرنامه…
نزدیک قسمتهای 100 که شدم بهم الهام شد که سالنمو جمع کنم و برم تو رشته ی تخصصی خودم که شنیون هست فعالیت کنم…من سالن رو شریک بودم با دو نفر…با وجود تمام ترسهایی که داشتم ترس از حرف اطرافیان همسرم خونوادم ولی تصمیمم رو عملی کردم و شراکتمو تموم کردم …همون روز خداوند بهم الهام کرد برم تو یکی از سالنهای شهرمون درخواست بدم که اونجا کار کنم…من قصدم این بود که یکسالی اونجا کار کنم تا مهارتم زیاد شه و اصلااا توقع درآمد نداشتم اما خدا پاداش رفتن تو دل ترسهام رو جور دیگه ای به من داد…من در عرض دوهفته تو اون سالن از یه دستیار تبدیل شدم به عروسکار و درآمدم رسید به ماهی 20 میلیون…واقعا مثل رویا بود برام همچین مبلغی…دوهفته مونده بود به عید که من رفتم اون سالن…کلی از خواسته هامو با درامدم تونستم برآورده کنم اولین کاری که کردم دوره ی عزت نفس رو خریدم سه تا پکیج مربوط به کارم رو خریدم همه ی لباسایی که همیشه فقط حسرتشو میخوردم خریدم و کلی کار دیگه…الان پیج خودم رو دارم و هر روز توی حرفه ام دارم پیشرفت میکنم…کلی عزت نفسم بهتر شده روابطم بهتر شده…
عزیز دلم خواستم بگم که کاملا شرایط الانت رو درک میکنم ولی باور کن که میشه…جوری میشه که خودتم نمیفهمی کی شد…فقط تو مسیر بمون و ادامه بده.باور کن که هیچ کار شاقی نکردم من…روزهای نا امیدی و امیدواری زیادی داشتم ولی فقط ادامه دادم.تنها رمزش ادامه دادنه.فقط همین…اینقدر ادامه بده تا بهش برسی…
امیدوارم که به زودی از نتایج بزرگ و قشنگت برامون بنویسی و ما هم انگیزه بگیریم از دستاوردهات
لایق بهترینهایی عزیزم
سلام صفورای عزیزم
خیلی لذت بردم از روند پیشرفتت
و امروز هدایت شدم به این کامنتت و وقتی رفتم کامنت قبلی رو خوندم و دیدم نوشتی روزی میام مینویسم که سالم جا نیست و از کامنتا های دیگه متوجه شدم که چقدر کسبو کارت رشد کرده و چقدرمهارت پیدا کردی
خیلی لذت بردم و تحسین میکنم
من همیشه تو فایل های سفرنامه کامنتت هات رو میخوندم
الان من ،دقیقا مثل پارسال تو
تضاد های مالی دارم که خیلی کنترل ذهن رو برام سخت میکنه
چند روزپیش حس خوبی نداشتم بعد کلی گریه از خدا هدایت خواستم
اولش ایده اومد برم سفرنامه رو دوباره شروع کنم
بعد اومدم تو سایت دیدم این صدا میاد تو ذهنم که بیا یکی از قسمت های دانلود ها رو کار کن
فرداش ایده اومد که هر روز بزن رو فایل نشانه و همون فایل رو بیین
که تو نشانه ام زندگی دربهشت اومد
تو شرایطی هستم که هی ایده میاد فلان کارو کن و انگار سردرگم تر شدم
نمیدونم باید کدوم ایده رواجرا کنم
هی میگم نکنه اون بهتر
نکنه این بهتر
یعنی کدوم کلام خداست
و موضوعی که هست من حسم به کار کردن رو فایل ها خوبه
ولی اینگه هرروز یه ایده برام میاد بیشتر گیج شدم
خیلی دوست دارم بدونم جنس اون الهام هائیکه داشتی چطور بود
ممنون میشم راهنمایی ام کنی
برات آرزوی موفقیت های بیشتر میکنم در پناه خدا باشی و درمسیر درست صفورای عزیزم
سلام زینب عزیزم…
خیلی ازت ممنونم که منو دوباره به این کامنتم برگردوندی…چیزی که اصلا به یاد نداشتم در موردش نوشته باشم…
اینقدررر تو این دوساله تغییر کردم که فقط با خوندن کامنتهای قبلیم به یاد میارم که کجا بودم…و به لحاظ شغلی و رشته ی تخصصی خودم جز اولین هام تو شهرمون و شایدم اولین نفر…و رویاهای خیلی بزرگی دارم که دارم که براشون تلاش میکنم و قدم برمیدارم
خداوند رو بی نهایت سپاسگذارم که جزء هدایت شدگان هستم…
در مورد الهامات خداوند من هم قبلا مثل شما بودم و فرق نجوا و الهام رو تشخیص نمیدادم…ولی به صورت تکاملی تو این قضیه حرفه ای شدم…اوایل که نمیتونستم تشخیص بدم شروع میکردم به عمل کردن و سعی میکردم بازخورد بگیرم…تفاوت بین الهام و نجوا اینه که نجوا به آدم احساس کمبود میده احساس استرس و ترس میده احساس اینکه دیر شده زودتر باید یه کاری کنم رو میده ولی الهامات جنسش از آرامشه…وقتی ایده ای بهت الهام میشه سعی کن بهش عمل کنی و زیاد به نجواهای ذهنت اهمیت نده که آیا این ایده الهامات خداونده یا نه…الهامات خداوند تو لحظه ی اولی که میاد به آدم ارامش میده ولی وقتی زیاد بهش فکر میکنی نجواها قاطیش میشه و حستو بد میکنه…به ایده هات عمل کن…خیلی هم وابسته به نتیجه نباش…یا درسته و تورو به نتیجه میرسونه یا اشتباهه و درسی تو اون اشتباه هست که باعث میشه تو به نتیجه ی دلخواهت نزدیک بشی…هر چقدر که عملگرا تر بشی قدرت نجواهای ذهنت هم کمتر میشه…
اون چه که خودم تجربه کرده بودم رو گفتم امیدوارم تونسته باشم حق مطلب رو ادا کنم…
دوست عزیزم فقط ادامه بده…همین که تو مسیر بمونی راها برات باز میشه.یقین داشته باش…
لایق بهترینهایی
صفورا جانم سلام
جوابت خوندم با عشق
و اونجا که گفتی تو دو هفته درامدت شد ٢٠ تومن یک برقی توچشمم افتاد
ی لبخند بزرررگ
و اینقدر ذوووق کردم که خدا میدونه
منم از خدا خواستم که هدایتم کنه
واقعا بریده بودم
و خدا از طریق نشانه هدایت من اورد ب روز شمار تحول زندگی
خداروشکرر، تو این مدت ۵٢ روز که اومدم روی سایت کار میکنم
صب ظهر
شب حالم با خودم خیلی بهتر
کمتر ، خیلیی کمتر میرم تو درو دیوار و زودم ازش میام بیرون
تو این مدت هر روز منتظر ی کوچولو تاییم که بیام تو پیج کامنت بخونم
فایل گوش بدم
و نشانه هایی مثل شما رو خدا ب عنوان الگو ب من نشون میده
هزار مرتبه شکر
که شرایط الانت عالی
برات ارزوی بهترینهارو دارم چون
لایق بهترینهایی
چشمان قهوهای کوچکم را دوست دارم.
در صلح بودن با خودم را دوست دارم.
موهای ظریف حالت دارم را دوست دارم.
گل سر های رنگارنگم را دوست دارم.
خانواده ام را دوست دارم.
کتاب های یکی درمیان چیده شدهی کتابخانه ام را دوست دارم.
برگ های ریز و درشت گلدان مادرم را دوست دارم.
خال سیاه نشسته روی گونهی راستم را دوست دارم.
چشم هایم را وقتی میخندد، یا حتی وقتی نمیخندد، دوست دارم؛ و آن لبخندم، که خود امیدی برای ادامه دادن است.
ناخن های کوتاهم را دوست دارم.
عینک هشت ضلعی ام را دوست دارم.
قد بلندم را دوست دارم.
خلاقیت فراوانم را دوست دارم.
روح بزرگم را دوست دارم.
استاد عباسمنشی که یاد میگیرد و یاد میدهد را دوست دارم.
مژههای نرم و نازکم را دوست دارم.
دفترهای ساده ام را دوست دارم.
هوش قدرتمندم را دوست دارم.
من با تمام تمام وجود، این من شانزده ساله را دوست دارم!
سلام حدیث خانوم دوسداشتنی
من هم موهای لخت و حالت دارت را دوسدارم
من هم توانایی دیدن نعمتهای دیدنت را دوسدارم
مگه میشه دختر زیبا اندیش رو که تکه ای از منه رو دوس نداشت
کامنت خیلی زیبا بود که پر بود از احساس لیاقت پر بود از حس خدا بودن
بی نهایت سپاسگزارتم که بهم یادآوری کردی که من چه موجود بی نظیری هستم ،من یک تکه از خدام و تمام این جهان به این عظمت با این همه زیبایی یه روز خود من خلق کردم وقتی که انرژی بودم وقتی که این جهان فیزیکی با هوش برتر شروع کردم به شکل دادن به صورت اجسام
و من بلاخره با اجازه رب خودم با اجازه این هوش برتر پا به این جهان گذاشتم که خلیفه خداوند باشم و از قدرت خلق کنندگی خودم استفاده کنم و خودمو به چالش بکشونم ،فقط کافیه این نیرو هدایتگر بیاد بیارم و اجازه بدم هدایتم کنه
سپاسگزارم ازت حدیث خانوم که باعث شدی دس به قلم شم