سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 2

این حرفای من پاشنه آشیل خیلی از افراد هست در بخش فروش…

الان که اینو مینویسم، واقعا خداروشکر میکنم و حس عالی دارم از اینکه چقدر خدا آدم ها رو عالی هدایت میکنه به سمت رشد و پیشرفت….

مدتی بود که درگیر چند مسئله بودم و فروش خودم و مجموعه ام به صورت سینوسی همش اتفاق میفته.

یعنی یه ماه خوبه، یه ماه ضعیفه… ( البته احساس خودم رو با توکل به خدا دارم خوب میکنم)

خب بریم سراغ پاشنه آشیل من :

من از اول ابتدائی تا اتمام دانشگاه تقریبا کار(شغل) نکردم و فقط درس خواندم. از وقتی هم که ازدواج کردم( که آن هم بدون هیچ پولی) و آن هم در زمان سربازی، به یک شغل هدایت شدم که فروشنده ی یک محصول باشم که یک روز تاریخ انقضاء داشت، و بعد از هدایت شدم به فروش محصولی که چند ماه تاریخ انقضاء داشت، بعد به محصولی که 30 سال تاریخ انقضاء داشت و الان دارم محصولی به مردم میفروشم که مادام العمر تاریخ داره.

همیشه رشدم کم و زیاد داشته و پایدار نبوده،،، همیشه میگفتم خدایا دلیلش چیه…

الان فهمیدم من از پایه با فروشنده ها مشکل دارم، کسی که یه چیزی رو میخواد به من بفروشه و مثلا کتاب میفروشه، یا مثلا آدامس و… که مغازه نداره و من به صورت رهگذر اونو میبینم و میخواد بهم چیزی بفروشه، خود به خود گارد میگیرم. در واقع استعداد خودم رو چند سالی هست پیدا کردم و اون فروش هست ، شاید باورتون نشه، هم استعداد من و هم پاشنه آشیل من فروش بوده و من الان فهمیدم…

وقتی من باورم اینه که فروشنده ها محصولشون رو قالب میکنن به مردم، وقتی باورم اینه که امروز مثلا 10 نفرو گول زدم ( حتی به شوخی میگم)، یعنی فروش‌ندگی رو خوب نمیدونم، وقتی باورم اینه که فروشنده ها قابل اعتماد نیستن و فقط میخوان محصول رو به من بفروشن ، وقتی باورم اینه که فروشنده ها از دید مردم جایگاه خوبی ندارن و خودمم باور میکنم، وقتی باور دارم که مردم از فروشندگان متنفر هستن، وقتی باورم اینه که فروش محصول راحت تر از فروش خدمات هست، ( خودم اول محصول می‌فروختم و خیلی موفق بودم و الان دارم خدمات رو میفروشم، و همین باور داره اذیتم میکنه، وقتی باورم اینه که ویزیتوری آینده نداره، وقتی باورم اینه که هیچکس مثل خودم توی تیمم خوب نیست و این درواقع جلوی ورود افراد عالی به مجموعه من رو گرفته…….

و…..

وقتی این همه باور غلط و محدود کننده دارم راجع به فروش و شغل فروشندگی ( معلومه که نمیتونم فروشنده ی خوبی باشم….

دقیقا تا به یه فروش عالی با جایگاه عالی می‌رسیدم ناگهان یه اتفاق بدی برای خودم یا خانواده ام میفتاد که تا یه مدت زیادی اصلا کار نمیکردم و اینجوری….

در واقع این یعنی اینکه وقتی تو در مسیر استعدادت داری قدم برمیداری و افراد شاغل در شغل خودت رو خوب نمیبینی، خدا هم نمیذاره تو بری بین افراد بد.

این یعنی مشکلی که خیلی هامون داریم.

یه مشکل دیگه هم داشتم در بخش باور فراوانی که دارم روش کار میکنم ( این بود که تا به یه فایل از سایت شما می‌رسیدم، سریع فایل صوتی رو دانلود میکردم که نتم کمتر مصرف بشه) چند روز پیش که این باور رو فهمیدم، دیگه فیلم های سایت رو ا کیفیت hdمیبینم و میگم خدا خودش پول نت که سهله، پول همه چیز رو جور میکه…..

امشب سردرگم بودم از این نتایج سینوسی و از خدا هدایت خواستم و دکمه به سوی نشانه ام هدایتم کن، من رو به این قسمت آورد و خداروشکر جوابم رو گرفتم…

باید باور هامو درست کنم تا ثروت و نعت به طور طبیعی بیاد توی زندگیم…

خدایا شکرت بابت قوانین بدون تغییرت