گاهی در زندگی، روبروی شرایطی قرار میگیریم که شاید در نگاه اول سخت و ناامید کننده به نظر برسد، اما اگر توانایی دیدن تصویر بزرگتر را به کمک نگاه “تمرکز بر نکات مثبت” داشته باشیم، خیلی راحت همه چیز تغییر کرده و آرام میشویم.
این روزها، فلوریدای آمریکا شاهد طوفان ایرما بوده که به گزارش هواشناسی، بزرگترین طوفان ثبت شده در تاریخ طوفانهای اقیانوس اطلس است.
اگر بگویم، طوفان ایرما بیشتر از خرابی، با خود برکت به همراه داشته، حقیقت را گفتهام!
زیرا من دیدم که ایرما، فرصتی بود برای خداشناسی، برای تمرین توکل بر خداوند، تمرین کنار گذاشتن منیت ها و تمرینِ پیشه کردن خضوع و خشوع در برابر نیرویی که منبع همه تواناییهای ماست و فرصتی برای دیدن دستان خداوند در همه جا!
من جلوه خدا را در تک تک مردم میدیدم.
آدمهایی که دست از هر کاری برداشته و با تمام وجود، عشق به هم نوع خود را در قالب آماده نمودن مقری برای پناه دادن، غذا دادن و پراکندن امید به هم نوعشان، ابراز مینمودند.
بازاریهایی که با عشق، کالاها و سرمایهشان را در اختیار هم شهری هاشان قرار دادند تا بتوانند برای آدمهایی که حتی آنها را نمیشناسند و شاید دیگر هیچگاه همدیگر را هم نبینند، شبی آرام در طوفان مهیا سازند.
مگر عشق چیزی جز این است.
توکل، امید و عشق این مردم، ایرما و نگرانی هایش را از یاد می برد. احترام، صبر و کمک به هم نوع، برای تجربه لحظهای بهتر و خوشایندتر، همه جا جاری بود، از جادههایی که پر از ماشینهای آدمهایی بود که خانه و شهرشان را ترک میگفتند، تا استراحت گاههایی که در مسیر به این آدمها خوش آمد میگفتند و امکانات اولیه زندگی را برایشان مهیا کرده بودند.
ایمان و امید به وهابیت دستی که همه ما را آفریده و در جهانش پرورده، به یادمان میآورد که این دست به اندازه قدرتش، بر ما مهربان نیز هست و حتی در اتفاقی چون طوفان ایرما، قادر است امید، برکت و زندگی را برایمان نوید دهد.
طبیعت با همه پستی و بلندیهایش، با همه زیبایی و بلایایش، با همه تولد و مرگهایش، فرصتی است برای پیاده سازی توحید عملی، فرصتی است برای تمرین توکل بر خدا، تمرین بازبینی رابطهمان با منبع و با انرژیای که همه چیز از اوست.
فرصتی است برای تمرین تمرکز بر نکات مثبت، در هر لحظه. تمرین اینکه “همه چیز خوب است!”. زیرا همین دستی که این طوفانها را پدید آورده، قدرت ساختن دوباره زندگیمان را از هر شرایط و وضعیتی، در دست خودمان گذاشته . پس تنها کارما این است:
همزمان که به این قدرت توکل نمودهایم و رویش حساب باز کردهایم، یادمان باشد که تنها وظیفهمان، لذت بردن از هر لحظه به کمک تمرکز بر نکات مثبت آن لحظه است.
این بالاترین توانایی است که میتوانیم در خود بسازیم و بزرگترین توانایی است که برای ساختن زندگیای بهتر، به آن نیاز داریم. زیرا اگر بتوانیم از تصویری بزرگ همه چیز را ببینیم، در خواهیم یافت، هر اتفاقی نهایتاً به رشد جهانمان کمک میکند. در نهایت اگر در آن اتفاق بمیریم، به منبع مان بازگشتهایم و اگر زنده بمانیم، از ما آدمی متوکلتر، صبورتر و با ایمان تر میسازد که هم می تواند خوب زندگی کند و هم کمک می کند تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد…
سید حسین عباس منش
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 797MB21 دقیقه
- دانلود با کیفت HD438MB21 دقیقه
- فایل صوتی سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 713MB21 دقیقه
در این سفر آگاهی ناب از قوانینی که زندگی مارا از این رو به ان رو میکنند میاموزیم.
اما چیزی که من درک کردم با هر بار سفری دوباره انگار آن اگاهیی ها عمیق تر
میشوند و درک من بیشتر.
هر دفعه باورم بیشتر میشود که
من خالق صد در صد زندگی ام هستم با فرکانس هایم .
جهان هر لحظه به فرکانس هایم پاسخ میدهد و من با فرکانس های
الانم در حال خلق اتفاقات اینده ام هستم و گذشته ام هیچ تاثیری روی
اینده ام ندارد.
رابطه ام با خدایی که فرمانروای جهانیان است همیشگی است و از رگ گردن به من
نزدیکتر است در من است با من است.
وقتی تسیلم این نیرو بشوم همه چیز ساده میشود و قدم به قدم مرا هدایت میکند.
چیزی به عنوان اتفاقات بد وجود ندارد بلکه اینها نشانه ی واضحی هستند از
عدم ارتصال به این نیرو. وگرنه به خداوندی خدا وقتی به این نیرو متصل میشوم
همه چیز درست میشود.
چقدر جالب وقتی ایمان داشته باشیم این نعمت ها اینقدر ادامه پیدا میکنند
که ایده ای برای خرج کردنشان نداریم .
آری در هر لحظه باران نعمت الهی می بارد اما هرکس به اندازه سطلش و هماهنگی
اش بر میدارد.
حرف زدن و نوشتن درباره قانون عظیم احساس خوب = اتفاقات خوب، کار سادهای است. اما نگاه مثبت داشتن به هر اتفاقی، ایمان میخواهد.
در شرایط سخت تنها انهایی میماند که در مسیرشان ثابت قدم اند و
هر چقدر اوضاع سخت تر شود پاپس نمیکشند و تا پای جانشان ایستاده اند.
وقتی در شرایط سخت با تمرکز بر نکات مثبت به هماهنگی میرسیم انوقت
در میابیم که این شرایط برای رشد ما امده بود.
طبیعت با همه پستی و بلندیهایش، با همه زیبایی و بلایایش، با همه تولد و مرگهایش، فرصتی است برای پیاده سازی توحید عملی، فرصتی است برای تمرین توکل بر خدا، تمرین بازبینی رابطهمان با منبع و با انرژیای که همه چیز از اوست.
همزمان که به این قدرت توکل نمودهایم و رویش حساب باز کردهایم، یادمان باشد که تنها وظیفهمان، لذت بردن از هر لحظه به کمک تمرکز بر نکات مثبت آن لحظه است.
در نهایت اگر در آن اتفاق بمیریم، به منبع مان بازگشتهایم و اگر زنده بمانیم، از ما آدمی متوکلتر، صبورتر و با ایمان تر میسازد که هم می تواند خوب زندگی کند و هم کمک می کند تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد…
سپاس و ستایش تنها از ان الله است که فرمانروای جهانیان است.
اری من 100 درصد به قوانین ایمان ندارم وگرنه این قانون
را که تمام اتفاقات زندگی ام بدون استثنا نتیجه ی فرکانس هایم است
دیگر هرگز به موضوعات منفی فکر نمیکردم.
دیگر هرگز اهنگ های منفی را گوش نمیکردم .
دیگر هر گز به خودم اجازه دست در اتش کردن با نمیدادم.
آری جریانی از ثروت عشق و آسایش در هر لحظه در جهان جاری است.
منبع نعمات همیشه ابدی است .
اما من در هر لحظه به اندازه هماهنگی ام با انرژی منبع به نعمت ها دسترسی دارم.
اکنون توکل و تسلیم را برمیگزینم در برابر فرمانروای جهانیان برای هدایت.
مرا به وسیله ی نور خویش هدایت فرما.
حرف زدن در مورد قانون عظیم احساس خوب اتفاقات خوب کار ساده است .
اما عمل ان مهم است که ایمان میخواهد.
عمل کردن به ان نشان میدهد چقدر به ان ایمان دارم.
اعتماد به این نیرو ایمان میخواهد.
باید فارغ از منطق و استدلال محکم و شواهد درباره تجزیه و تحیلی اوضاع و اتفاقات
باور داشته باشم اگر در احساس خوب و هماهنگی بمانم لاجرم اتفاقات خوب
باید راهشان را به سوی من پیدا کنند.
زیرا طبق قانون خداوند بی اذن او برگی از درخت نمی افتد.
باید خشوع کرد در برابر نیرویی که منبع همه ی توانایی های ماست.
دلیل اینکه میتوانستم الان خیلی بیشتر پیشرفت کنم این است که
اگر میتوانستم بیشتر به قانون عمل کنم.
اما از انجا که باور هایم صد در صد خالص نیست جاهایی نتوانستم ذهنم را کنترل
کنم و وقتی با مهارت کنترل ذهن الانم به گذشته نگاه میکنم میگویم میتوانستم
بیشتر پیشرفت کنم.
حضور خداوند مثبت ترین نکته ی زندگی من است.
زیرا به محض اینکه به خداوند متصل میشوم وارد بهشت میشوم.
و به منبع انرژی دسترسی دارم و خدا یغنی همه چیز.
دیگر وابستگی نمیماند.
کافیست تسلیم این نیرو بشویم و روی هدایت هایش حساب کنیم.
کافیست تنها به او توکل کنیم
انگونه که به ادم ها توکل میکنیم نه بیشتر.
همه چیز در ید قدرت خداوند است.
به محض اتصال به این نیرو همه چیز درست میشود.
به محض اتصال به این نیرو تنها وابستگی ام اوست .
چقدر توحیدش ستودنی است.
که قدرت تمام زندگی ام را در دست من قرار داده.
که هیچ بیماری نمیتواند سلامتی ام را برباید.
که هیچ یک از عوامل بیرونی اندازه ی خردلی روی زندگی ام تاثیری ندارند.
همین است که همیشه عوامل بیرونی را نادیده میگیرم و زندگی ام نمود ان است.
البته به اندازه باور هایم زیرا صد در صد نیست.
من همیشه به خداوند فقیرم .
انوقت میایم و شرک میورزم و نگران میشوم و میترسم.
تمام زندگی ام سعی کرده ام که شرک های واقعا مخفی وجودم را با توحید جایگزین نمایم.
دوباره بیدار شو دوباره زنده شو دوباره با عشق و ایمان حرکت کن.
دوباره متصل شو به نیروی درونت که خداوند همواره برای بنده اش کافیست.
دوباره همان شو که باید باشی. دوباره به ارسال همان فرکانس های زندگی ساز
تداوم ببخش.
این است پیام قلبم.
وقتی باورم بیشتر و یا صد در صد شود که این من هستم که با فرکانس
هایم دارم زندگی ام را خلق می کنم.
امیدی در من زنده می شود و تنها به کنترل فرکانس هایم فکر میکنم.
اری جهان هر لحظه به فرکانس های من پاسخ می دهد.
با وجود این باور و نیرویی که هماهنگی و متصل شدن به او معجزه
می افریند دیگر کار تمام است.
باید دنبال نشانه های بیشتری باشم که قانون جواب میدهد.
دوباره باید تسلیم این نیرو بشوم.
دوباره باید روی هدایتش حساب کنم.
هر اتفاق بدی که وجود دارد تنها حاصل عدم اتصال به این نیروست.
عاشق این هستم که وقتی ادامه میدهی لاجرم جاری شدن نعمت ها اینقدر ادامه
داردکه حتی ایده ای برای خرج کردنش نداریم.
دوباره به هر خیری از جانب خداوند فقیر می شوم.
اری ماندن روی این موج ایمان می خواهد.
این سایت و فایل ها و باور ها اگاهی های خالص و نابی است که برای ذهن به شدت لازم هستند.
من با نیروی در ارتباط هستم که تمام امکانات و ثروت ها و قدرت ها را در اختیار دارد.
دلمان را باید به همین رابطه و این فرمانروا خوش کنیم.
لذت بردن از مسیر و نگران نتیجه نهایی نبودن تمریینی است که بر خلاف شیطان ذهن است.
من به هر خیری از جانب تو فقیرم.
هر چقدر از خداوند بیشتر درخواست کنم به من بیشتر پاسخ می دهد و فضل و عظیم است.
وقتی که با این نیرو هستم دیگر غیر ممکنی وجود ندارد دیگر نشدنی در کار نیست دیگر محدودی باقی نمی ماند.
من ربی را می پرستم که بی ازن او برگی از درخت نمی افتد.
پیام ایرما پیام توکل و تسیلم بودن است.
واقعا نهایتی برای نعمت های خداوند وجود ندارد.
اگر من با فرکانس های خالق زندگی ام هستم
پس بیام روی فرکانس هایم دقت خیلی بیشتری داشته باشم
و شدت فرکانسم را بالاتر ببرم .
تمام گنج های جهان در اختیار یگانه فرمانروای جهان است.
تسلیم بودن را باید یاد گرفت و به خاطر آورد . اینکه تنها به رب وابستگی داریم را باید نهادینه کنیم و نه هیچ کس دیگری.
باید به جای اعتراض به ناخواسته از آن روی بگردانیم.
توکل و تسلیم بودن را باید از ابراهیم یاد گرفت که تماما تسلیم امر پروردگار است.
در این جهان نا ممکنی وجود ندارد.
هر چیزی دارای فرکانس مشخصی است و مدار معین.
و ندیدن دلیل نبودن نیست.
حرف زدن و نوشتن درباره قانون عظیم احساس خوب = اتفاقات خوب، کار سادهای است. اما نگاه مثبت داشتن به هر اتفاقی، ایمان میخواهد.
نگران نبودن درباره آینده، ایمان میخواهد.
وابسته نشدن به داشتهها و نگران نبودن برای از دست دادنشان، ایمان میخواهد.
آسان گرفتن به خودمان، ایمان میخواهد. ماندن روی این موج ایمان میخواهد.
دقیقا همینطور است برگی بدون اذن خداوند از درخت نمی افتد.
آنچه در طی این سفر شگفتانگیز، از استاد عباسمنش میآموزیم، آگاهیای خالص و ناب است از قوانین زندگی.
بله که باید آن ها را درک کنیم و در زندگی به عمل بگیرم.
اما هیچ کداممان باور های 100% درستی نداریم من نیز نقاط منفی دارم
اما پتانسیل پیشرفت و تبدیل آن ها را به نقاط قوت نیز دارد.
آری به محض هماهنگی زندگی ام شروع به گسترش و پیشرفت می کند.
آری به نقطه ای می رسیم که دلمان به رب و ایمانی که این نعمت ها را به وجود اورده خوش میکند
نه به دستان و نعمت هایش.
نگران نبودن درباره آینده، ایمان میخواهد.
وابسته نشدن به داشتهها و نگران نبودن برای از دست دادنشان، ایمان میخواهد.
آسان گرفتن به خودمان، ایمان میخواهد. ماندن روی این موج ایمان میخواهد.
حرف زدن و نوشتن درباره قانون عظیم احساس خوب = اتفاقات خوب، کار سادهای است. اما نگاه مثبت داشتن به هر اتفاقی، ایمان میخواهد.
آری و باید تا آخر عمر این قوانین را تمرین کنیم.
همیشه ایمان به این باور که برگی بدون اذن خداوند از درخت نمی افتد به من احساس اطمینان می دهد.
گاهی در زندگی، روبروی شرایطی قرار میگیریم که شاید در نگاه اول سخت و ناامید کننده به نظر برسد، اما اگر توانایی دیدن تصویر بزرگتر را به کمک نگاه “تمرکز بر نکات مثبت” داشته باشیم، خیلی راحت همه چیز تغییر کرده و آرام میشویم.
آره این چیزی است که دارم تمرین میکنم . دارم تمرین می کنم که اینقدر قوی باشم که هیچ چیز نتواند مرا تکان بدهد.
همزمان که به این قدرت توکل نمودهایم و رویش حساب باز کردهایم، یادمان باشد که تنها وظیفهمان، لذت بردن از هر لحظه به کمک تمرکز بر نکات مثبت آن لحظه است.
تک تک این جملات هدایت هایی هستند که باید در زندگی به کار بسته شوند.
اما هیچکداممان باورهای ۱۰۰٪ خالصی نداریم تا ۱۰۰٪ این آگاهی خالص را در رفتارها، نحوه نگاهمان به وقایع و واکنشمان به اتفاقات، جاری سازیم.
آری الان که به خودم نگاه می کنم به خودم می گویم چرا قبلا اینطور عمل نمی کردم و درک نمی کردم.
چرا قبلا این نکته را نفهمیده بودم.
اگر بپذیریم چنین چیزی به نام «اتفاقات بد» وجود ندارد، بلکه آنچه که بیماری، فقر، نفرت، کمبود و… نامیدهایم، فقط نشانهی عدم اتصال با این نیروست و به محض برقراری این اتصال، همه چیز درست میشود،
آنوتق برکت از در و دیوار برایمان میبارد. همه چیز خودش درست می شود.
وای که هر چقدر از نتایج اتصال به این نیرو بگویم کم است.
زمانی که به این نیرو متصل می شوم دیگر نگران نیستم آرامش دارم و هر بار می تواند بیشتر شود.
آری دیگر نگران هیچ چیز نیستم زیرا هیچ برایم مهمتر از آن لحظه نیست چیزی دیگر برای مهم تر از خداوند در جهان نیست.
نگران نبودن ایمان می خواهد با خدا بودن نیز ایمان می خواهد . اصلا زندگی کردن ایمان می خواهد
البته این هم نیازمند تکامل است.
همه ی دستاوردهای بزرگ بشر از دل یک رؤیا، یک آرزو، یک هدف و یک ایده ی ساده آغاز شده است.
بله رویایی که جدی گرفته شده رویایی که هر روز با ایمان و باور های خوب تغذیه شده و تکاملش را طی کرده.
دستاورد آدمهایی است که، نه از تو باهوشترند و نه هیچ ویژگیی خارقالعادهتری نسبت به تو دارند. فقط توانستهاند خودشان را باور کنند.
یعنی فقط کافی است خودم را بیشتر باور کنم و با ایمان ادامه دهم.
چه جملات با ارزشی اینها اصلا رایگان نیستند.
اینها دقیقا چیزهایی هستند که برای رسیدن به هدفم نیاز دارم.
خاصیت این دنیای مادی است که هیچ کس صد در صد نیست اما همواره باید از دیروز بهتر زندگی کرد.
آری توکل و تسلیم همانچیزی است که دقیقا الان نیاز دارم. چون به این خواسته ام بیش از همه نیاز و علاقه دارم.
و روی هیچ کس نیز نمی توانم حساب کنم و در راه رسیدن به هدفم تنهای تنها هستم.
و فقط تنها چیزی که می توانم روی آن حساب کنم و تنها گزینه ی موجود در زندگی ام خداست رب جهانیان.
یعنی گزینه ی دیگری در زندگی ام هرگز وجود ندارد و فقط خدا پشتم است. یعنی به هر خیری از جانب این نیرو فقیرم.
این یعنی تنها بندگی ربم را می کنم او نیز باید برای من اربابی کند.
یا زنده ام یا مرده یا بندگی خدارا می کنم فقط یا اصلا زندگی نمی کنم. البته ادعانمی کنم فقط می خواهم بگویم
این تنها گزینه ای است که دارم و می توانم روی آن تمرین کنم. چقدر حس خوبی است که به هیچ کس وابسته نیستم
زیر دین کسی نیستم کسی نمی تواند سرم منت گذارد.
نمی توانم منبع دیگری پیدا کنم نمی توانم معشوق دیگری پیدا کنم نمی توانم روزی دهنده ی دیگری را پیدا کنم
نمی توانم همراه محافظ و رفیق و پشتیبان دیگری را پیدا کنم نمی توانم بدون تو زندگی کنم خدا.
درست است بعضی مواقع از مسیر درست خارج می شوم اما خوب انسان هستم . خودت گفتی که انسان عجول است انسان ضعیف آفریده شده است.
این شرایط نادلخواه نیز مطمئنم برکت عظیمی را به همراه دارد. مخصوصا این محدودیت ها.
زیرا پل های پشت سرم را دارم خراب میکنم. این فرصتی است برای خداشناسی برای اینکه خودم و توانایی هایم را بیشتر بشناسم.
آدم ها دستانی از خداوند هستند خداوند سپاسگزارم بابات دستانت. نباشی میمیرم خدایا.
توکل امید تسلیم بودن ایمان صبر امید می تواند تمام سختی ها و ناخواسته ها را محو کنند.
آری در هر لحظه باید از زندگی لذت ببریم از ستاره ها از خورشید از ماه از دریا از گیاهان از غذا ابر ها ورزش قلب حتی هوایی که نفس می کشیم.
البته این هارا برایم خودم می گویم و اصلا در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را موعظه کنم. من یاد گرفتم
که سکوت کنم و بگذارم خداوند کارش را انجام دهد.
اما هیچکداممان باورهای ۱۰۰٪ خالصی نداریم تا ۱۰۰٪ این آگاهی خالص را در رفتارها، نحوه نگاهمان به وقایع و واکنشمان به اتفاقات، جاری سازیم.
آری الان می گویم چرا 6 ماه پیش این آگاهی ها را نداشتم این مدار را این احساس را.
و احساس می کنم هر چه بیشتر پیش می روم مدارم و آگاهی هایم بیشتر و با کیفیت تر می شوند.
تصمیم گرفتم به زندگی به چشم بازی جنگهای صلیبی اما با آزادی بی انتها نگاه کنم.
نگران نخواهیم شد که مبادا عشقمان ما را ترک کند، داراییمان در طوفان یا زلزله از بین برود، سلامتیمان به مشکل بخورد و…
دیگر دلمان به داراییها، روابط عاشقانه و … خوش نیست و میزان اعتبار و ارزشمان را با آنها نخواهیم سنجید.
آنوقت دلمان به ایمانی خوش میشود که، این دارییها، این عشقی که در رابطهمان جاری است، این سلامتی که در بدنمان جاری است، این آرامش، این خوشبختی که ما را فرا گرفته، تنها یک بازتاب کوچکی از آن است.
پس تا این جنس از ایمان در ما جاری است، لاجرم جاری شدن آن نعمتها ادامه دارد تا آنجا که ایدهای برای خرج کردنش نداریم.
آری من نیز به دنبال همین ایمان هستم.
همه ما توانایی تحقق هر خواستهای را داریم که، در دلمان زنده میشود و شور و اشتیاق سوزانی در وجودمان ایجاد میکند.
آری همین که این ایده به من داده شده و اینکه من به زمین آمدم دلایل به شدت کافی است برای رسیدن به آن خواسته
البته اگر عشقی در میان باشد.آنوقت همان رویا که قرار بود قدم به قدم با تحققاش ظرف وجودمان را رشد دهد، تبدیل به آرزویی دور و دراز میشود
آری یعنی اگر در مسیر درست باشم حتی مسیر رسیدن به خواسته هایم نیز برایم لذت بخش می شود
اما گر مسیر نادرست باشد به گمراهی کشیده می شوم.
یعنی آنقدر حساب و کتاب میکنیم و آنقدر اجرایشان را به تأخیر میاندازیم و آنقدر به شیطان ذهن فرصت دخالت و بررسی میدهیم که، منطق آن ایدهها را زیر سؤال ببرد و آنها را خیالهایی واهی، راهحلهایی خندهدار و غیرقابل اجرا و بیارزش تلقی نماید.
جدیدا فهمیدم که هر ایده ای که به من داده می شود شیطان نیز فورا نجوا می کند
و امتحان کردن هر وقت به نجوا گوش کردم شکست خوردم و هروقت به الهام قلبم گوش کردن هدایت شدم.
اره چقدر ما در برابر این عظمت خداوند قدرت خداوند کوچکیم . اخیرا در ایران یه بارش سیل اسا رخ داده. که خب برخی از شهر ها زیر آب رفتند برخی تخلیه شدند. و خیلی عجیب بود وقتی همان ساختمان هایی که همان سازه هایی که قبلا عظمتشان را دیده بودم زیر آب تخریب شدند به عظمت خداوند پی بردم.
که در عرض ۲۰ دقیقه بارش چنان حجم آبی به راه افتاد که من یکی دقیقا همون صحنه ای که میگفتن آب نیست یادم اومد و خندیدم. در این مدت تمام سد ها پر که شد هیچ بلکه تعدادی از آنها لبریز و یا حتی در معرض شکست بودند و دستور تخلیه اجباری دادند. خیلی ابه خیلی فراوانیه من یکی که تصمیم گرفتم که دیگه باور هایی که میکنن توی مغزم باور نکنم. و این تخریب هایی که صورت گرفت به نظر من فقط به خاطر شرک کمبود و عدم برنامه ریزی بود.
هه در این شرایط به شهر من هم اخطار دادند آب رودخانه به شدت بالا آمده بود تا چند متر اما میدانستم که برای من اتفاقی رخ نمیدهد. و گفتم اگر هم اتفاقی رخ بدهد فرصتیست برای مهاجرت من و دیگر اصلا نترسیدم.
دفعه ی پیش هم که در واقع اثرات زلزله در جایی دیگر به شهر من رسید و در حالتی که در اتاق در حال باز و بسته شدن از شدت تکان زلزله بود همه رفتند داخل حیاط اما من داشتم کار مورد علاقمو انجام میدادم. من باور دارم که خداوند محافظ من است.
و چیزی هم نشد.
چقدر باید در برابر خداوند فروتن بود. میگم این طبیعت خیلی درس داره برای آدم. من دوست دارم به تمام نقاط جهان سفر کنم و اون وقت درک میکنم ذره ای از قدرت خداوند رو.
اره پیامبر واقعا درست میگوید که شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان و مخوف است. من همیشه تلاش میکنم تا توحیدی تر بشوم. و به همان نسبت زندگی ام در تمام جنبه ها با کیفیت تر میشود. و به این نتیجه رسیدم که همیشه باید کار کرد مثل غذایی که می خورم.
و منم انسانم ممکنه که اشتباه کنم و خطا کنم اما بعدش مهمه که از اشتباهم درس بگیرم.
و زندگی به من آموخت که روی هیچ کسی مطلقا هیچ گونه حسابی نکنم و فقط روی خدا حساب باز کنم. خوبی ها رو افراد رو دستی از دستان خداوند میبینم که بهم کمک میکنند زیرا خداوند منشا تمام نیروها و خوبی هاست. و اگر من به خدای خودم وصل باشم اگر کسی بخواد به من ضربه بزنه چون خداوند فقط منشا خوبی هاست بهم نااگاهانه خدمت میکنه رایگان.