سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 8

امروز صبح مشغول قدم زدن در بخش منهتن در نیویورک بودم. نشانه‌های قوانین کیهانی و تفاوت نتایج باورهای قدرتمند کننده و محدود کننده، به وضوح در جای جای این منطقه نمایان بود و نکاتی مهم درباره قوانین را برایم یادآور شد که دوست داشتم آن را با شما نیز به اشتراک بگذارم.

در این بخش از شهر، دو گروه از آدمها را به وضوح می توان دید:

گروه اول صاحبان و مدیران کسب و کارها و دسته دوم، افرادی که در این کسب و کارها مشغول به کارند. افرادی که صبح شان را به شب دوخته اند تا بلکه به سختی از عهده خوراک و یک جای خواب برای شب بربیایند و تمام طول هفته را به امید استراحت آخر هفته به سر می‌برند. این دو گروه نه فقط در نیویورک، که در همه جای جهان به چشم می‌خورند.

آیا از خود پرسیده‌ای عامل تفاوت عظیم در نتایج این دو گروه، چیست؟!

چرا یک نفر توانسته صاحب کسب و کاری باشد که با صرف زمانِ کمتر، شادی و لذت بیشتر، نتیجه‌اش به اندازه هزاران نفرِ دیگر است که به اندازه‌ی او خلاق، با استعداد و توانایند؟

از وقتی خودم را شناختم و به یاد دارم، این سؤال همیشگی‌ام بود و تا زمانیکه پاسخ را نیافته بودم، زندگی ام همچنان با سختی و دشواری می گذشت.

به همین دلیل، الان که پاسخ را یافته ام، با تمام وجودم تاکید می کنم، تفاوت نتایج ما به خاطر تفاوت بهره هوشی، تنبلی، زرنگی، شانس، تلاش شبانه روزی و … نیست، بلکه به خاطر باورهای ماست.

همه چیز در اطرافت، نمود باورهای توست. کسب و کار تو، وضعیت مالی‌ات، روابطی که داری، میزان رضایت تو از کاری که انجام می‌دهی و تجربیاتی که داری را باورهایت تعیین می‌کند.

یکی به خاطر باورهایش، به کار سخت و طاقت  فرسا با درآمد کم هدایت می‌شود، یکی به کار سخت و طاقت فرسا با درآمد بالا و یکی به کار آسان و لذت بخش با درآمد بالا…

ای کاش آدمها خیلی جدی به این موضوع نگاه کنند زیرا من، تفاوت زندگی حاصل از باورهای محدود کننده و زندگی حاصل از باورهای قدرتمند کننده را تجربه کرده ام. تفاوتش به اندازه یک دنیاست و نتایج زندگی کنونی من و  هزاران نفری که به آموزه‌هایم عمل نموده‌اند و شما هر روز نظرات شان را در سایت می خوانید، نشان داده که جدی گرفتن این موضوع، به تمام معنا ارزشش را دارد.

تفاوت کسب و کارهای موفقی که با خلق ثروت، هم خودشان خوب زندگی کرده اند و هم  به رشد جهان کمک نموده اند، با کسب و کاری که حتی از عهده هزینه‌های خودش هم بر نمی‌آید، در باورهای صاحبان این کسب و کارهاست.

اگر صاحب کسب و کار خودت هستی، باید بدانی که کسب و کار تو روی باورهایت بنا می‌شود، به اندازه باورهایت رشد می‌کند و به مسیر شرایط، راهکارها و فرصت‌هایی از جنس آن باورها هدایت می‌شود و با ایده‌هایی از جنس آن باورها تغذیه می‌شود.

پس خیلی مهم است که کسب و کارت را با چه باورهایی تغذیه می‌کنی؟

برای من زمان زیادی صرف شد تا این موضوع را بفهمم و تا فهمیدنش روزهایی سخت و طاقت فرسا در زندگی و کسب و کارم گذراندم.

به همین دلیل تولید دوره روانشناسی ثروت۳ با موضوع کسب و کار فوق العاده، برایم بسیار مهم و ارزشمند بود. زیرا می‌خواستم تمام آنچه را در این دوره آموزش دهم که قادر است نتیجه‌ای در کسب و کارتان بیافریند که به تمام معنا شما راضی کند.

یعنی نه تنها به شما استقلال مالی بدهد، بلکه آزادی زمانی برای استفاده از ثروتی که ساخته اید بدهد. برایتان آرامشی به ارمغان بیاورد که حاصل ایمان تان به سخاوت خداوند و باور فراوانی جهانش است و چنین آرامشی همواره از شما انسان بهتری می سازد.

اکنون که به جلسه پایانی این دوره رسیده ام، می‌توانم بگویم: این مأموریت را به لطف خداوند به خوبی انجام داده‌ام، از این دوره راضی ام و به نتایجی که قادر است بیافریند، ایمان دارم.

این دوره به شما راهکار ساختن یاد می‌دهد تا بتوانید از هر مسئله‌ای که در کسب و کارتان با آن مواجه می‌شوید، فرصتی برای ایجاد بازاری برای خلق ثروت بسازید.

این دوره با باورهای قدرتمند کننده ای که برای تان می سازد، نه تنها شما را قادر به دیدن فرصت‌هایی می کند که کسب و کارتان را رشد می دهد، بلکه ایمان، توکل، جسارت و عزت نفس لازم برای ورود به دل آن فرصت‌ها را نیز در شما می سازد تا با ایمان حرکت کرده و کسب و کارتان را در مسیری پیش ببرید که هر بار، هزینه‌هایش کمتر و سود و درآمدش، افزایش ‌می یابد.

سید حسین عباس منش


برای دیدن سایر قسمت‌های سریال تمرکز بر نکات مثبت‌، کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 8
    93MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 8
    15MB
    23 دقیقه
  • کیفیت HD
    530MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

262 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نجمه حمزه ای» در این صفحه: 1
  1. -
    نجمه حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 3288 روز

    سلام خدمت همه دوستان همراهی و سلام به استاد گرامی

    واقعا خوشحالم از اینکه تو مسیر شما هدایت شدم..دقیقا دیروز صبح قبل از این فایل به مسئله ای برخورد کردم ..

    مدتیه شرکت دچار رکود مالی شده به حدی که حتی درآمدی به اندازه پرداخت بهای تلفن و اینترنت وجود نداره و من با ذهنیت بازی که از اینجا پیدا کرده بودم دنبال موقعیتهای الان بودم تا با کمی تبیلغ و حرکت درآمدزایی کنیم و چند ایده به ذهنم اومد که با همکارم در میون گذاشتم ولی در مقابل هر ایده من یه دلیل منفی گذاشتن و یادم اومد ایشون تو این چند سال به حدی منفی گرایانه به همه چیز نگاه میکنن که باعث شده ما عملا هیچکاری نکنیم و به این نقطه برسیم ..

    بهم ریختم و بهشون این حرف ها رو زدم که باورهاتون باعث شده ما هر کاری هم میخواهیم بکنیم از سمت شما چنان سرکوب بشیم که عملا پشیمون بشیم از انجام اون کار ایشون مثل همیشه توجیه کردن من این آماده سازی رو کردم تا وقتی تو جامعه به این مشکل برخوردی آماده باشی..

    بهرحال با حرف هاشون مجدد من رو ناامید کردن و من در حال جمع کردن وسایل بودم تا برم خونه و به این فکر میکردم با این عقایدشون من بلاخره ازشون جدامیشم چون من فوق العاده مثبت هستم و ایشون فوق الهاده منفی ..

    ایشون توجیه میکنن که سالها تو این بازار بودن و میدونن اوضاع چطوره ولی من باور دارم حتی تو این بازار هم موقعیت های مناسبی برای درآمد زایی هست..

    با اینکه این شخص فوق العاده مهربونه و مشوق هرکسی هست تا به مقام بالا برسه و تو هر مسیری از هیچ کمکی دریغ نمیکنه و اگر من یا هرکسی به یک نقطه کاری مستقل میرسیم بخاطر خیلی از آزادی و استقلالیه که ایشون بهمون داده ! اما باور بدی هم که داره اینه که همه کارمندها و دوستانش عاقبت بهش خیانت میکنن و هیچکس قدر محبتش رو نمیدونه و دقیقا همین اتفاق هم سالهای ساله داره براش به وفور پیش میاد ..

    همین دوسه ماه پیش حتی رفقای ده ساله ش باهاش این حرکت رو انجام دادن ..

    من تنها دلیلش رو این میدونم که چون این شخص باور داره بهش خیانت میشه ، خیلی راحت اعتماد نمیکنه و میزان خرج و مخارج یا هرچیزی رو دقیق اعلام نمیکنه تا هیچکس از ته و توه مسائل باخبر نشه ..و در ضمن اینکه به همه چیز با چشم سوئ ضن نگاه میکنه و هر حرکتی رو طوری موشکافانه بررسی میکنه تا در نهاینت بعد از 50 مرحله میفهمه بوی خیانت میده و این اتفاق هم میفته ..

    در صورتی که اگر با طرفهای روبرو بحث کنیم هیچکس این احساس خیانت رو نداره ! صرفا از رفتارهای ریزبینانه و منفی گرایانه این شخص خسته شدن و خواستن تو مسیر خودشون باشن ..

    خلاصه اینکه در لحظه خروج من این فایل آپلود شد و پیامش برام اومد..

    بااینکه بهم ریخته بودم ولی سریغ با گوشی دانلود کردم تا تو خونه گوشش بدم و سریع به خودم مسلط باشم ، وقتی گوشش دادم خیلی آروم شدم ..

    چجوری استاد همه اون حرفهایی رو زد که بهش نیاز داشتم ؟

    چرا واقعا همه این سوالاتی که کردن برا من هم پیش اومده بود ؟

    من اکثر اوقات فایل های صوتی رو گوش میدادم و این فایل رو هم ابتدا با گوشی دانلود کردم ولی الان که خواستم مجدد گوش بدم به خاطر منظره قشنگی که پشت سر استاد بود ترجیح دادم فایل تصویری رو دانلود کنم با اینکه میدونستم هیچ تغییری در نمایش فایل نیست ..

    چیزی که به من اطمینان داد کارم بی حکمت نیست و حتی هدایت به مسیر دانلود فایل تصویری هم پشت صحنه خیری داره این بود که وقتی چهره به چهره به حرف های شخصی گوش میدی خیلی راحت میتونی راست رو از دروغ و اشتیاق رو با بی میلی تشخیص بدی …

    وقتی استادسعی داشت با تاکید بیان کنه که همه ماحصل زندگی افراد فقط به میزان ایمان و باورشه ، من برق این رسیدن به نتیجه رو تو چشمشون دیدم .مثل کسی که از یه امتحان خیلی موفق بیرون اومده و حالا میخواد برا بقیه که پشت اون کنکور هستن راز موفقیتش رو بگه ..

    چطور افرادی این ویدئو ها رو میبینن و این برق چشم و هیجان قلبی رو حس نمیکنن و میگن همش دروغه؟؟

    وقتی استاد حرف میزد من مثال های واقعیش رو تو زندگی خودم و نزدیکترین افراد خانوادم میدیدم و دعا میکردم کاش میتونستم با همین فایل بهشون بفهمونم نتیجه کارهاشون بخاطر باورهاشونه و اونا هم اندازه من متحول بشن .ولی من واقعا همانند استاد بلند اقرار میکنم که ناتوانم از تغییر دیدگاها ..

    چون خیلی سعی کردم و مسخره شدم .

    خیلی فیلم ها و فایل ها براشون بردم و نصفه نیمه قطع کردن تا به فیلم خودشون برسن ….

    جالبه با توجه به اینکه خیلی اصرار میکنن به دیدن برنامه های شاد و از برنامه های پر از ترس و خیانت خسته شدن ولی تو عمل حتی به یک نکته از فیلم هاشون عمل نمیکن..خندوانه میبینن تا شاد باشن و میبینن که مردم چگونه دل بقیه رو شاد میکنن ولی باور ندارن خودشون هم میتونن این کارها رو بکنن و فکر میکنن همه اینها برای از ما بهترونه .اینها فیلمه و تو واقعیت اینچیزها جواب نمیده..و باور ندارن این فیلم ها و اخبارها در ناخوداگاهشون ثبت میشه و ناخواسته خیلی از باورهای بدشون رو تقویت میکنن ..

    باور اینکه دولت نمیذاره ، ملت نمیذاره ، بی پولی و بی سرمایه گی نمیذاره اون ها موفق بشن ….

    دوس دارن تغییر شغل بدن ولی باور ندارن به بهتر از این شغل میرسن اگر توکل کنن. خودشون رو و توانایی هاشون رو باور ندارن ..

    عمویی دارم که مانند پدر در یک شرایط بزرگ شده ، در کودکی هم ازپدر هم مادر یتیم شدن و بی هیچ گذشته ای به اینجا رسیدن ولی عمو به شغلی هدایت شد که تا چندین سال هم خودش و هم فرزندانش از حقوق و مزایا تامین شد تو پدر با باور به اینکه باید سخت کارکنی تا پول در بیاری ، با باور اینکه مردم خیلی راحت پول نمیدن ، با باور اینکه بخوابی و بخوری کسی نمیاد دوقرون پول بهت بده ، هنوز در حال سخت کار کردن است و میترسه چایی بیش از اندازه هزینه کنه

    که جایی دیگر حیرون بشه ..ماشین مدل بالا نمیخره چون اعتقاد داره همه شون مثل همن و همین براش کافیه ولی و این باور رو وجور ما بچه ها هم نهادینه شده بود .

    خوشبختانه در کنار این باورها خیلی باورهای بهتر دیگری دارن که یاد دادن. مثل باور ارزشمند دانستن خودمون .ما هیچی دست کم از هرکسی که ادعای بهتر ازما بودن رو داره نداریم..اندگی سربزرگی و اعتماد به نفس و آزادی بیان . و در سایه این تربیت من هدایت شدم به مسیرهای آزاد…

    من آزاد بزرگ شدم و یاد گرفتم و باور کردم خودم میتونم مسیر مدرسه رو انتخاب کنم..خودم میتونم رشته دانشگاهیم رو انتخاب کنم ..خودم میتونم تو مسیر با مسافت طولانی برم و بیام و خرید هام رو انجام بدم و در نهایت خودم خالق شغلم باشم .شغلی که قرار نیست کارفرمایی بالاسرت باشه تا بهت دستور بده ، میتونی مبلغ حقوقت رو به ازای ارزش ساعتی کارت تعیین کنی نه صرفا روزهای ماهت …براخودت و خدمتت ارزش قائل باشن و حتی اگر اخراج بشم هرجایی برم میتونم گلیمم رو از آب در بیارم ..

    خانمی رو میشناسم که هیچ کار و کاسبی نداره و پولش روز به روز داره براش پول میاره چون باور داره پول درآوردن سخت نیست و ولی در مقابلش خانمی میشناسم که حدود 20 ساله ، با کار سخت 8-9 ساعته داره درآمد زایی میکنه و به اندازه اون خانم هم پس انداز نداره !

    گفتین بعضی ها ساخته شدن برا قرض و وام و بدهی و من این مثال رو عینا به چشم میبینم.فردی که تو خودش لیاقت این رو نمیبینه که نیازهاش رو نقدی برطرف کنه بااینکه به میزان خیلی زیاد پول تو دستش بود و میتونست خیلی راحت تمام بدهی هاش رو صاف کنه اما باز با دست چک و قسط خودش رو تو منجلاب بدتری فرو برد و این باعث شد بیشتر از قبل بدهکاربشه .و جالبه با این عقیده زندگی میکنه که پول فلان شخص برکت نداره و این باعث میشه هرپولی به حسابش برسه از غیب یه مسئله پیش میاد و اون پول نقد از دستش میره ..

    خیلی ها نمیدونن و بلد نیست و باور ندارن میشه راحت پول به دست آورد ..میشه راحت و بی دغدغه خرج کرد ، میشه راحت به موفقیت رسید و میشه آرزوهای بزرگ داشت و بهشون رسید و احتیاج نیست تو این راه از تفریحش بزنه و خودش رو غرق کنه ..یا پوستش کنده بشه .

    به امید روزی که همه مون یاد بگیریم با باورمون به همه جا میرسیم ..

    برا همه تون از خداوند آرزوی بهترین ها رو دارم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: