سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 9

استاد بی نظیرم سلام..

منم مثل همه خیلی خوشحال شدم وقتی این آرامش رو در منطقه سکونتتون دیدم و در وجود شما که به هیچ عنوان نگران نبودین ممکن بود همه آنچه به دست آورده بودین با یک طوفان از دست بره ..

ذهنیت قشنگ یک انسان موفق اینه که اگر تمام سرمایه ش رو ازش بگیریم ایمان داره بازهم میتونه از صفر به همونجایی برسه که رسیده و یا حتی بالاتر! و ایندفعه شاید خوشحال تره و قدرتمندانه جلو میره چون میدونه حتی سختی سری قبل رو نداره ..

درسته که باید مصداق درستی رو از کسی یاد بگیریم که خودش استفاده کرده و نتیجه دیده ..

خوشحالم اینقدر در کنار شما دیدم باز شده که وقتی اینهمه زیبایی رو میبینم جز زیبایی الله چیزی نیست و جز سپاسگذاری از خدا بخاط این همه نعمتهاش کلامی به زبون نمیاد ..

ممنونم ازتون که هر بار با نشون دادن یک گوشه از زیبایی ها بازهم ما رو غافل گیر میکنین که ما منتظر دیدن مناظر زیباتر هم باشیم و احساس غرور کنیم بخاطر وجود چنین خالق خلاقی.و باور کنیم که این خالق نمیتونه چیزی جز خیر و زیبایی برای هرکس داشته باشه ..

به جز حرف هاتون ، شخصیت تون برام قابل احترامه ..شما تو این نعمت زندگی میکنین ولی هییچ احساس غروری ندارین ..

اصلا نمیخواهین فخر بفروشین که اگر به اینجا رسیدین دیگه هیچکس نمیتونه برسه ..و هرکس بخواد باید کلی زحمت بکشه و بقول معروف پدرش در بیاد تا برسه به من !..

خوشحالی نمیکنین که به بقیه خسارتی وارد شده و به شما نرسیده و حتی تو کلامتون هم حتی یکبار نفهمیدم که بگین خدا رو شکر من خسارت ندیدم و همسایه دید..چون با تمام وجودتون انتظار چنین خسارتی رو برای بقیه هم نمیکشیدین و به جز خودتون دلسوز همه هستین…

مردم رو مسخره نمیکنین که ببین فلانی با اینکه برا شیشه هاش فلان کار کرد یا فلان اقدام حفاظتی رو کرد بازهم خسارت دید و نمیگین اینجور افراد خدا رو قبول ندارن و میترسن و ….فقط گفتین من حتی قبل از اینکه طوفان بشه رفتم بدون اینکه اقدامی برا حفاظت خونم انجام بدم ..

این یعنی توکل ، یعنی ایمان، یعنی تمرکز برنکات مثبت که براش 9 قسمت ساختین تا بگین میشه تو هر بدی ، آروم بود و نتیجه رو از خدا خواست ..و شما نشانه یک انسان متوکل با ایمان هستین..

استاد من کلیپ های شما رو زیاد میدیدم ولی صرفا میشنیدم.به همه میگفتم ولی خودم عمل نمیکردم..جالب اینجایه منتظر نتیجه خوب هم بودم و اگر نمیدیدم ناامید میشدم..ولی الان تو این مدتی که دارم با برنامه ریزی روی خودم کار میکنم و کلیپ های شما رو با توجه به زمان آپلود و قسمت قسمت جلو میرم ، و تا تمرین جلسه اول رو انجام ندادم به سراغ دومی نمیرم ! به این نکته رسیدم شما به عمل بیشتر از حرف اعتقاد دارین !

شما نسخه واقعی این سخن هستین ” اگر چیزی بگویم ، همانجور عمل میکنم ! این کسیه که هستم ” .

در تمام فایل های که به هر مناسبت آپلود کردین یه تمرین گذاشتین تا ما با عمل کردن ، خوب بودن وخوب فکر کردن و مثبت دیدن و شنیدن ، تو ذهنمون بره !بعضی از این تمرین ها سختن و خیلی وقت میبرن و در عین حال بعضی شاید از دید ما یه جور ساده و بی منطق به نظر بیان ولی وقتی جلو میریم و تعهد میکنیم باید به تمرین عمل کنیم ، تازه دیدمون به همه چیز عوض میشه ، تو هر جنبش جنبنده ، رنگ بندی طبیعت ، دیدن یک فرق موفق ….تو همه چی حتی تو خلقت خودمون و کارهای روزمره مون … دنبال نشونه ای از تمرین های شما هستیم تا ثابت بشه برامون حرف هاتون عین حقیقته و پشت سر آفرینش تک تک ماها رسالتی خوابیده که اگر بخواهیم میتونیم کشفش کنیم..و میرسیم به نقطه ای از درک که چه حرکات ریزی باعث میشه انتخابات بعدی ما خوب یا بد بشه و در نتیجه با تمام وجود سعی میکنیم مواظب رفتار و گفتار و حرکاتمون باشیم تا به خودمون و به بقیه آسیبی نرسونیم ..

این باعث شد مصداق این سخن از امام علی ( ع) رو بهتر درک کنیم .

” مراقب افکارت باش که گفتارت می‌شود،

مراقب گفتارت باش که رفتارت می‌شود،

مراقب رفتارت باش که عادتت می‌شود،

مراقب عادتت باش که شخصیتت می‌شود،

مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می‌شود.”

شما قول دادین به ما که اگر مثبت بیاندیشم مثبت میشه و تمام کائنات هم کمکمون میکنن .و من این رو به عینه الان دارم تو زندگیم میبینم ..گفتین که اگر بخواهیم تمرین کنیم تا خوب بشه چندین سال طول نمیکشه تا نشونه ای از خدا براتون بیاد .همون لحظه یه نشونه میبینین و من دیدم..

برای تمرین اول فایل ” چگونه کارآفرین موفق شوم ” قدم برداشتم در مسیری که با ایمان برم جلو و زمینی که داشتیم رو آزاد کنم.زمینی که به مدت 36 سال در قصب یک ارگان بود و بارها جواب سربالا بهمون داده میشدو همه قطع امید کردن بودن ازش رو خودم شخصا پیگیر مسئله بشم !

دقیقا دیروز رفتم .وسط راه آدرس اشتباه بهم داده بودن و چون مسیر طولانی بود تصمیم گرفتم منصرف بشم ولی یک آن بهم الهام شد هرچقدر مسیر طولانیه برو، این مانع مسیر و نجواهای های ره زیاده و .. مال شیطانه .اینا اومدن تا تو بفهمی واقعا میخوای بری پیگیر شی یا توهم مثل بقیه بیخیال بشی …

گفتم استادت بهت گفته به این نجواها گوش نده پس بگو چشمم..

رفتم و رسیدم به اداره ..

گفتن امروز جلسه دارن با نماینده شهر و برین و یک ساعت دیگه بیایین ..

ناراحت نشدم که برم بلگه مثبت فکر کردم که این یه امتیازه برات که پروندت رو در حضور این نماینده پیگری کنی ، ولی یادت نره باید فقط به خدا توکل کنی نه نماینده .چون این شخص دست خدایه که خدا الان برات فرستاده ..

جلسه تمام شد و رفتم ازشون وقت خواستم .خیلی قوی و محکم …وقبول کردن و در یک جلسه خیلی محترمانه روبروشون نشستم تا خودشون شخصا پیگیر کام بشن..

چون پرونده برای خیلی سال قبل بود ، وقتی داشتم براشون توضیح میدادم سوالاتی ازم داشتن که من اطلاع دقیق نداشتم و اون لحظه واقعا نمیتونستم با کسی تماسی برقرار کنم یه لحظه عموم رو تو جمعیت دیدم وناخوادآگاه گفتم بذارین عمو جوابتون رو بدن چون اون زمان همراه بابا بودن و بهتر اطلاع دارن و عمو هم جوابشون رو داد..

این نشونه دوم خدا برام بود.چون من عمو رو 6 ماه میشد ندیده بودم و این حضور به موقع شون اونجا و کمک کردن به من چیزی جز نشونه نبود..

من تونستم به لطف خدا و با کمک دستایی برای کمک بهم فرستاده بود به یک جواب مثبت تو این پرونده برسم والان داره مراحلش طی میشه تا بهمون زمین رو بدن..و به لطف خدا و با اعتماد به نفسی که یادم دادین چطور درخواست کنم ! تونستم همون لحظه از نماینده شهر یه وقت بگیرم برا تمرین فایل دوم ” چگونه در یک سال به درآمد 3 برابر برسم ” .مصاحبه با افراد موفق شهرم.

استاد از تون فوق العاده ممنونم ..ازاینکه شما واقعا از خوشحالی بقیه خوشحال میشی و به ما یاد دادین وقتی یکی به خوشحالیتون حسادت ورزدید و بخیل بود چگونه رفتار کنیم!

همین عمو که تو اون لحظه به کمکم اومد ، شب تماس گرفت با بابا و کلی منفی گرایانه حرف زد ..که برادر من خوشحال نباش ، من پرسیدم گفتن این ملک فلان اندازه بیشتر نیست و بخاطرش اینقدر اذیتتون میکنن و ارزش نداره بخاطرش کاری کنی..

واقعا ناراحت کننده اس ، برادر انسان به جای اینکه تبریک بگه بهت که تونستی بعد از 30 و خرده ای سال تا اینجا جلو بری و همینقدر که حرف بله رو از زبونشون شنیدی کلی نقطه امید داره برو جلو و خدا کمکت میکنه ! از خوشحالیت ناراحت بشه و حسادت کنه و بخواد اینجوری زهر خودش رو بریزه .و این یعنی حتی به امید نزدیک ترین فردت هم ننشین تا برات کاری کنه ..

به بابا گفتم اینا مانعه تا ما جلو نریم..من میرم جلو و به عمو ثابت میکنم که تمام نقطه توکل من خداست و همه چیز دست اونه و اگه اوون بخواد بی منت میبخشه و براش فرق نمیکنه کم باشه یا زیاد ..گفتم نگران این قوانین نباش چون این قوانین رو انسان ها نوشتن و اگر خدا بخواد تا لحظه ای داره روال قانونی ما طی میشه ، میتونه کاری کنه این قانون شامل ما نشه ..

ممنونم استاد بخاطر این تغییر مثبتانه دیدگاه من و همه همراهانت ..

ممنونم که بخیل نیستی و فکر نمیکنی همه نعمتها مال توان و خدا فقط تو رو دوس داشته که بهت داده ..

ممنونم که ده دقیقه صحبت میکنی و من رو مشتاق میکنی تا بیام و کامنتی بذارم به اندازه یک فایل دو ساعته حرف زدن و میدونم این طولانی شدن خیلی شما و بقیه دوستان رو اذیت میکنه و شاید خیلی ها نخونن این مطلب رو ..اما میخوام بنویسم تا یک روزی اگر ناامید شدم بیام و این دیدگاهای خودم رو بخونم و ببینم چطور خدا کمک کرد ..

دوستون دارم.

براتون آرزوی موفقیت میکنم..و مشتاقانه منتظر فایل بعدیتون میمونم .